پرش به محتوا

پیش‌نویس:سماق: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
imported>هانیه کلهر
صفحه‌ای تازه حاوی «<big>'''سُماق'''</big>؛ گیاهی دارای میوة کوچک ترش‌مزه با مصارف غذایی و دارویی. سماق، درختی با برگ‌های مرکب، گل‌های سفید خوشه‌ای و میوة کوچک سرخ‌رنگ، چسب‌ناک و ترش‌مزه است که ارتفاعش تا پنج متر می‌رسد. سماق در دامنة جنوبی کوه‌های البرز و کوه‌ه...» ایجاد کرد
 
imported>شاهرودی
ابرابزار
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<big>'''سُماق'''</big>؛ گیاهی دارای میوة کوچک ترش‌مزه با مصارف غذایی و دارویی.
{{درشت|'''سُماق'''}}؛ گیاهی دارای میوة کوچک ترش‌مزه با مصارف غذایی و دارویی.


سماق، درختی با برگ‌های مرکب، گل‌های سفید خوشه‌ای و میوة کوچک سرخ‌رنگ، چسب‌ناک و ترش‌مزه است که ارتفاعش تا پنج متر می‌رسد. سماق در دامنة جنوبی کوه‌های البرز و کوه‌های زاگرس و ارتفاعات فارس می‌روید. سماق جزء ۱۰ آنتی‌اکسیدان برتر گیاهی است. از میوة آن در سفره هفت‌سین نیز استفاده می‌شود و نماد پیوند دل‌ها است. در کردستان به سماق توتِم،   بختیاری‌ها توتو و آذربایجانی‌ها سُماک می‌گویند.  
سماق، درختی با برگ‌های مرکب، گل‌های سفید خوشه‌ای و میوة کوچک سرخ‌رنگ،<ref>مظفریان، درختان و درختچه‌های ایران، ۱۳۸۳ش، ص۲۳.</ref> چسب‌ناک و ترش‌مزه است که ارتفاعش تا پنج متر می‌رسد.<ref>[https://vajehyab.com/amid/سماق عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه سماق.]</ref> سماق در دامنة جنوبی کوه‌های البرز و کوه‌های زاگرس و ارتفاعات فارس می‌روید.<ref>ثابتی، جنگلها درختان و درختچه‌های ایران، ۱۳۵۵ش، ص۶۲۰.</ref> سماق جزء ۱۰ آنتی‌اکسیدان برتر گیاهی است.<ref>[https://www.irna.ir/news/81541070/سماق-یكی-از-10-آنتی-اكسیدان-برترگیاهی «سماق یکی از ۱۰ آنتی‌اکسیدان برتر گیاهی»، سایت ایرنا.]</ref> از میوة آن در سفره هفت‌سین نیز استفاده می‌شود<ref>پاینده لنگرودی، آیین‌ها و باورداشتهای گیل و دیلم، ۱۳۵۵ش، ص۱۱۸.</ref> و نماد پیوند دل‌ها است.<ref>رمضان‌خوانی، فرهنگ زرتشتیان یزد، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۸.</ref> در کردستان به سماق توتِم،<ref>آذرلی، فرهنگ واژگان گویش‌های ایران، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۷.</ref> بختیاری‌ها توتو<ref>طاهری، گویش بختیاری کوهرنگ، ۱۳۸۹ش، ص۳۴۳.</ref> و آذربایجانی‌ها سُماک می‌گویند.<ref>اولغون، فرهنگ ترکی به پارسی، ۱۳۵۰ش، ص۳۹۸.</ref>
==واژه‌شناسی==
 
برخی سماق را معرب واژه سُماک فارسی می‌دانند. در فرهنگ‌های فارسی نام‌های متفاوتی برای سماق بیان شده است از جمله تتم، تتری، ترشابه، تمتم و سماقیل.  
== واژه‌شناسی ==
==ترکیبات سماق==
برخی سماق را معرب واژه سُماک فارسی می‌دانند.<ref>تبریزی، برهان قاطع، ذیل واژه سماک.</ref> در فرهنگ‌های فارسی نام‌های متفاوتی برای سماق بیان شده است از جمله تتم، تتری، ترشابه، تمتم و سماقیل.<ref>[https://vajehyab.com/amid/سماق عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه سماق.]</ref>
میوة سماق، دارای ۹/۶ درصد رطوبت، ۷/۴ درصد روغن، ۲/۶ درصد پروتئین، ۱/۸ درصد خاکستر و ۸/۶۳ درصد عصاره محلول در آب است. در سماق مقدار قابل توجهی تانن، سیتریک اسید، وینیک اسید و مالیک اسید موجود است که طعم ترشی به آن داده است.
 
==خواص سماق==
== ترکیبات سماق ==
میوة سماق طبع سردی دارد. این میوه قابض بوده و در درمان اسهال مزمن، اسهال خونی، بیماری‌های گوارشی و زخم‌های روده‌ای نافع است. سماق صفرابر، مقوی معده و پالایندة آن و برطرف‌کننده تهوع است. مصرف سماق با گوشت موجب برطرف شدن اثرات منفی گوشت بر دستگاه گوارش می‌شود.
میوة سماق، دارای ۹/۶ درصد رطوبت، ۷/۴ درصد روغن، ۲/۶ درصد پروتئین، ۱/۸ درصد خاکستر و ۸/۶۳ درصد عصاره محلول در آب است. در سماق مقدار قابل توجهی تانن، سیتریک اسید، وینیک اسید و مالیک اسید موجود است که طعم ترشی به آن داده است.<ref>[https://rayeneh.com/fa/عناصر-شیمیایی-هفت-سین-باستانی/ «عناصر شیمیایی هفت‌سین باستانی»، سایت راینه.]</ref>
==سماق در طب مردمی==
 
در طب مردمی، بهترین غذا جهت درمان اسهال، کته با ماست یا کته با سماق است. مردم لرستان از سماق در درمان یبوست استفاده می‌کنند. آن‌ها از سماق، شربتی جهت بهبود گرمازدگی تهیه می‌کنند. مردم تهران معتقد بودند که ترکیب سماق، تمرهندی و آب‌لیمو موجب تقویت معده می‌شود. برخی معتقدند که میوة تازة سماق باعث مسمومیت می‌شود و باید آن را به‌صورت خشک مصرف کرد.
== خواص سماق ==
==کاربرد سماق در صنعت==
میوة سماق طبع سردی دارد.<ref>عسکری‌عالم، ادبیات شفاهی قوم لر، ۱۳۸۸ش، ص۴۸۸.</ref> این میوه قابض بوده و در درمان اسهال مزمن، اسهال خونی، بیماری‌های گوارشی و زخم‌های روده‌ای نافع است. سماق صفرابر، مقوی معده و پالایندة آن و برطرف‌کننده تهوع است.<ref>بیرونی، الصیدنة، ۱۳۷۰ش، ص۳۴۷.</ref> مصرف سماق با گوشت موجب برطرف شدن اثرات منفی گوشت بر دستگاه گوارش می‌شود.<ref>باورچی بغدادی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، ۱۳۶۰ش، ص۱۷۶.</ref>
از گیاه سماق در صنعت رنگ‌رزی استفاده می‌شود. از این گیاه جهت تیره‌کردن رنگ‌ها استفاده می‌شود. همچنین به دلیل داشتن مقدار زیادی مواد مازوجی، از آن رنگ‌های خرمایی تا قهوه‌ای تولید می‌شود. در سیستان و بلوچستان از چوب ساقة سماق، رنگ زرد تهیه می‌کنند.
 
==استفاده از سماق در غذا==
== سماق در طب مردمی ==
میوة پودر شده سماق به دلیل داشتن طعم تر‌ش‌مزه در انواع آش‌ها و کباب‌ها استفاده می‌شود. در دوران صفویه از گوشت گوسفند و بره، خوراکی با نام «زناج» تهیه می‌شد که با سماق آن را مصرف می‌کردند. سماق‌پلو، قلیه سماق و شله‌پلو سماق از جمله غذاهایی بودند که در این دوره طبخ می‌شدند. در منابع آشپزی دوران قاجاریه در کنار انواع کباب‌ها از سماق نام برده شده است. از محبوب‌ترین خوراک‌های تهیه شده با سماق آش سماق است که به آن تتماج یا سماق‌با نیز می‌گویند. مادة اصلی این آش، شیرة سماق است. در برخی منابع خواصی برای این آش ذکر شده است. این آش همچنین از غذاهای ویارانه نیز محسوب می‌شد و خانوادة دختر این آش را که موجب برانگیختن اشتها می‌شود به خانة داماد می‌فرستادند. کوفتة سماق، غذای رایج دیگری است که تهرانی‌ها به آن دست‌به‌گردن می‌گفتند. این کوفته ترکیبی از نخودچی، برنج و ادویه بوده که با سماق و اسفناج پخته می‌شد. سماق در تهیه انواع ترشی نیز کاربرد دارد.  
در طب مردمی، بهترین غذا جهت درمان اسهال، کته با ماست یا کته با سماق است.<ref>جزایری، زبان خوراکی‌ها، ۱۳۶۱ش، ج۳، ص۱۱۳.</ref> مردم لرستان از سماق در درمان یبوست استفاده می‌کنند. آن‌ها از سماق، شربتی جهت بهبود گرمازدگی تهیه می‌کنند.<ref>عسکری‌عالم، ادبیات شفاهی قوم لر، ۱۳۸۸ش، ص۴۸۸.</ref> مردم تهران معتقد بودند که ترکیب سماق، تمرهندی و آب‌لیمو موجب تقویت معده می‌شود.<ref>شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۴۷۹.</ref> برخی معتقدند که میوة تازة سماق باعث مسمومیت می‌شود و باید آن را به‌صورت خشک مصرف کرد.<ref>زرگری، گیاهان دارویی، ۱۳۴۵ش، ص۳۵۶.</ref>
==پانویس==
 
== کاربرد سماق در صنعت ==
از گیاه سماق در صنعت رنگ‌رزی استفاده می‌شود. از این گیاه جهت تیره‌کردن رنگ‌ها استفاده می‌شود.<ref>نصیری، فرش ایران، ۱۳۸۲ش، ص۲۳.</ref> همچنین به دلیل داشتن مقدار زیادی مواد مازوجی، از آن رنگ‌های خرمایی تا قهوه‌ای تولید می‌شود.<ref>رستمی، دست‌بافته‌های سوادکوه، ۱۳۸۶ش، ص۲۸.</ref> در سیستان و بلوچستان از چوب ساقة سماق، رنگ زرد تهیه می‌کنند.<ref>مهربان، صنایع دستی گیاهی سیستان و بلوچستان، ۱۳۸۶ش، ص۶۲.</ref>
 
== استفاده از سماق در غذا ==
میوة پودر شده سماق به دلیل داشتن طعم ترش‌مزه در انواع آش‌ها و کباب‌ها استفاده می‌شود.<ref>Schlimmer, Terminologie médico-pharmaceutique et anthropologique française-persane, 1874, P489.</ref> در دوران صفویه از گوشت گوسفند و بره، خوراکی با نام «زناج» تهیه می‌شد که با سماق آن را مصرف می‌کردند.<ref>باورچی بغدادی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، ۱۳۶۰ش، ص۱۷۶.</ref> سماق‌پلو، قلیه سماق و شله‌پلو سماق از جمله غذاهایی بودند که در این دوره طبخ می‌شدند.<ref>باورچی بغدادی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، ۱۳۶۰ش، ص۱۳۶.</ref> در منابع آشپزی دوران قاجاریه در کنار انواع کباب‌ها از سماق نام برده شده است.<ref>آشپزباشی، سفره اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۹و۵۰.</ref> از محبوب‌ترین خوراک‌های تهیه شده با سماق آش سماق است که به آن تتماج<ref>[https://vajehyab.com/amid/تتماج عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه تتماج.]</ref> یا سماق‌با نیز می‌گویند.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ذیل واژه سماق‌با.</ref> مادة اصلی این آش، شیرة سماق است. در برخی منابع خواصی برای این آش ذکر شده است.<ref>شریف، زاد المسافرین، ۱۲۶۸ق، ص۱۹.</ref> این آش همچنین از غذاهای ویارانه نیز محسوب می‌شد و خانوادة دختر این آش را که موجب برانگیختن اشتها می‌شود به خانة داماد می‌فرستادند.<ref>شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۱۴۷–۱۴۸.</ref> کوفتة سماق، غذای رایج دیگری است که تهرانی‌ها به آن دست‌به‌گردن می‌گفتند. این کوفته ترکیبی از نخودچی، برنج و ادویه بوده که با سماق و اسفناج پخته می‌شد.<ref>شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۳۲۰–۳۲۱.</ref> سماق در تهیه انواع ترشی نیز کاربرد دارد.<ref>نظری داشلی‌برون، مردم‌شناسی روستای ابیانه، ۱۳۸۴ش، ص۴۰۸.</ref>
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
 
== منابع ==
* آذرلی، غلام‌رضا، فرهنگ واژگان گویش‌های ایران، تهران، بلخ، ۱۳۸۷ش.
* آذرلی، غلام‌رضا، فرهنگ واژگان گویش‌های ایران، تهران، بلخ، ۱۳۸۷ش.
* آشپزباشی، علی‌اکبر، سفره اطعمه، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ش.
* آشپزباشی، علی‌اکبر، سفره اطعمه، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ش.
* انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، ۱۳۸۲ش.
* انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، ۱۳۸۲ش.
* اولغون، ابراهیم و درخشان، جمشید، فرهنگ ترکی به پارسی، تهران، کاوه، ۱۳۵۰ش.
* اولغون، ابراهیم و درخشان، جمشید، فرهنگ ترکی به پارسی، تهران، کاوه، ۱۳۵۰ش.
* باورچی بغدادی، محمدعلی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، کارنامه و ماده الحیاه (متن دو رساله در آشپزی از دورۀ صفوی)، به‌تحقیق ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۰ش.
* باورچی بغدادی، محمدعلی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، کارنامه و ماده الحیاه (متن دو رساله در آشپزی از دورهٔ صفوی)، به‌تحقیق ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۰ش.
* بیرونی، ابوریحان، الصیدنه، به‌تحقیق عباس زریاب، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۰ش.
* بیرونی، ابوریحان، الصیدنه، به‌تحقیق عباس زریاب، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۰ش.
* پایندۀ لنگرودی، محمود، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۵۵ش.
* پایندهٔ لنگرودی، محمود، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۵۵ش.
* تبریزی، محمدحسین بن خلف، برهان قاطع، تهران، امیرکبیر، ۱۳۳۵ش.
* تبریزی، محمدحسین بن خلف، برهان قاطع، تهران، امیرکبیر، ۱۳۳۵ش.
* ثابتی، حبیب‌الله، جنگلها درختان و درختچه‌های ایران، تهران، وزارت کشاورزی سازمان تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی، ۱۳۵۵ش.
* ثابتی، حبیب‌الله، جنگلها درختان و درختچه‌های ایران، تهران، وزارت کشاورزی سازمان تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی، ۱۳۵۵ش.
* جزایری، غیاث‌الدین، زبان خوراکی‌ها، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۱ش.
* جزایری، غیاث‌الدین، زبان خوراکی‌ها، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۱ش.
* رستمی، مصطفى، دست‌بافته‌های سوادکوه، تهران، فرهنگستان هنر، ۱۳۸۶ش.
* رستمی، مصطفی، دست‌بافته‌های سوادکوه، تهران، فرهنگستان هنر، ۱۳۸۶ش.
* رمضان‌خانی، صدیقه، فرهنگ زرتشتیان یزد، تهران، سبحان نور، ۱۳۸۷ش.
* رمضان‌خانی، صدیقه، فرهنگ زرتشتیان یزد، تهران، سبحان نور، ۱۳۸۷ش.
* زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۵ش.
* زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۵ش.
خط ۴۱: خط ۴۹:
* نصیری، محمدجواد، فرش ایران، تهران، پرنگ، ۱۳۸۲ش.
* نصیری، محمدجواد، فرش ایران، تهران، پرنگ، ۱۳۸۲ش.
* نظری داشلی‌برون، زلیخا و دیگران، مردم‌شناسی روستای ابیانه، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۴ش.
* نظری داشلی‌برون، زلیخا و دیگران، مردم‌شناسی روستای ابیانه، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۴ش.
* Schlimmer, J. L., Terminologie médico-pharmaceutique et anthropologique française-persane, Tehran, 1874..
* Schlimmer, J. L. , Terminologie médico-pharmaceutique et anthropologique française-persane, Tehran, 1874..
 
{{گیاهان دارویی-افقی}}

نسخهٔ کنونی تا ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۰۳

سُماق؛ گیاهی دارای میوة کوچک ترش‌مزه با مصارف غذایی و دارویی.

سماق، درختی با برگ‌های مرکب، گل‌های سفید خوشه‌ای و میوة کوچک سرخ‌رنگ،[۱] چسب‌ناک و ترش‌مزه است که ارتفاعش تا پنج متر می‌رسد.[۲] سماق در دامنة جنوبی کوه‌های البرز و کوه‌های زاگرس و ارتفاعات فارس می‌روید.[۳] سماق جزء ۱۰ آنتی‌اکسیدان برتر گیاهی است.[۴] از میوة آن در سفره هفت‌سین نیز استفاده می‌شود[۵] و نماد پیوند دل‌ها است.[۶] در کردستان به سماق توتِم،[۷] بختیاری‌ها توتو[۸] و آذربایجانی‌ها سُماک می‌گویند.[۹]

واژه‌شناسی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برخی سماق را معرب واژه سُماک فارسی می‌دانند.[۱۰] در فرهنگ‌های فارسی نام‌های متفاوتی برای سماق بیان شده است از جمله تتم، تتری، ترشابه، تمتم و سماقیل.[۱۱]

ترکیبات سماق

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

میوة سماق، دارای ۹/۶ درصد رطوبت، ۷/۴ درصد روغن، ۲/۶ درصد پروتئین، ۱/۸ درصد خاکستر و ۸/۶۳ درصد عصاره محلول در آب است. در سماق مقدار قابل توجهی تانن، سیتریک اسید، وینیک اسید و مالیک اسید موجود است که طعم ترشی به آن داده است.[۱۲]

خواص سماق

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

میوة سماق طبع سردی دارد.[۱۳] این میوه قابض بوده و در درمان اسهال مزمن، اسهال خونی، بیماری‌های گوارشی و زخم‌های روده‌ای نافع است. سماق صفرابر، مقوی معده و پالایندة آن و برطرف‌کننده تهوع است.[۱۴] مصرف سماق با گوشت موجب برطرف شدن اثرات منفی گوشت بر دستگاه گوارش می‌شود.[۱۵]

سماق در طب مردمی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در طب مردمی، بهترین غذا جهت درمان اسهال، کته با ماست یا کته با سماق است.[۱۶] مردم لرستان از سماق در درمان یبوست استفاده می‌کنند. آن‌ها از سماق، شربتی جهت بهبود گرمازدگی تهیه می‌کنند.[۱۷] مردم تهران معتقد بودند که ترکیب سماق، تمرهندی و آب‌لیمو موجب تقویت معده می‌شود.[۱۸] برخی معتقدند که میوة تازة سماق باعث مسمومیت می‌شود و باید آن را به‌صورت خشک مصرف کرد.[۱۹]

کاربرد سماق در صنعت

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از گیاه سماق در صنعت رنگ‌رزی استفاده می‌شود. از این گیاه جهت تیره‌کردن رنگ‌ها استفاده می‌شود.[۲۰] همچنین به دلیل داشتن مقدار زیادی مواد مازوجی، از آن رنگ‌های خرمایی تا قهوه‌ای تولید می‌شود.[۲۱] در سیستان و بلوچستان از چوب ساقة سماق، رنگ زرد تهیه می‌کنند.[۲۲]

استفاده از سماق در غذا

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

میوة پودر شده سماق به دلیل داشتن طعم ترش‌مزه در انواع آش‌ها و کباب‌ها استفاده می‌شود.[۲۳] در دوران صفویه از گوشت گوسفند و بره، خوراکی با نام «زناج» تهیه می‌شد که با سماق آن را مصرف می‌کردند.[۲۴] سماق‌پلو، قلیه سماق و شله‌پلو سماق از جمله غذاهایی بودند که در این دوره طبخ می‌شدند.[۲۵] در منابع آشپزی دوران قاجاریه در کنار انواع کباب‌ها از سماق نام برده شده است.[۲۶] از محبوب‌ترین خوراک‌های تهیه شده با سماق آش سماق است که به آن تتماج[۲۷] یا سماق‌با نیز می‌گویند.[۲۸] مادة اصلی این آش، شیرة سماق است. در برخی منابع خواصی برای این آش ذکر شده است.[۲۹] این آش همچنین از غذاهای ویارانه نیز محسوب می‌شد و خانوادة دختر این آش را که موجب برانگیختن اشتها می‌شود به خانة داماد می‌فرستادند.[۳۰] کوفتة سماق، غذای رایج دیگری است که تهرانی‌ها به آن دست‌به‌گردن می‌گفتند. این کوفته ترکیبی از نخودچی، برنج و ادویه بوده که با سماق و اسفناج پخته می‌شد.[۳۱] سماق در تهیه انواع ترشی نیز کاربرد دارد.[۳۲]

  1. مظفریان، درختان و درختچه‌های ایران، ۱۳۸۳ش، ص۲۳.
  2. عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه سماق.
  3. ثابتی، جنگلها درختان و درختچه‌های ایران، ۱۳۵۵ش، ص۶۲۰.
  4. «سماق یکی از ۱۰ آنتی‌اکسیدان برتر گیاهی»، سایت ایرنا.
  5. پاینده لنگرودی، آیین‌ها و باورداشتهای گیل و دیلم، ۱۳۵۵ش، ص۱۱۸.
  6. رمضان‌خوانی، فرهنگ زرتشتیان یزد، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۸.
  7. آذرلی، فرهنگ واژگان گویش‌های ایران، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۷.
  8. طاهری، گویش بختیاری کوهرنگ، ۱۳۸۹ش، ص۳۴۳.
  9. اولغون، فرهنگ ترکی به پارسی، ۱۳۵۰ش، ص۳۹۸.
  10. تبریزی، برهان قاطع، ذیل واژه سماک.
  11. عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه سماق.
  12. «عناصر شیمیایی هفت‌سین باستانی»، سایت راینه.
  13. عسکری‌عالم، ادبیات شفاهی قوم لر، ۱۳۸۸ش، ص۴۸۸.
  14. بیرونی، الصیدنة، ۱۳۷۰ش، ص۳۴۷.
  15. باورچی بغدادی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، ۱۳۶۰ش، ص۱۷۶.
  16. جزایری، زبان خوراکی‌ها، ۱۳۶۱ش، ج۳، ص۱۱۳.
  17. عسکری‌عالم، ادبیات شفاهی قوم لر، ۱۳۸۸ش، ص۴۸۸.
  18. شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۴۷۹.
  19. زرگری، گیاهان دارویی، ۱۳۴۵ش، ص۳۵۶.
  20. نصیری، فرش ایران، ۱۳۸۲ش، ص۲۳.
  21. رستمی، دست‌بافته‌های سوادکوه، ۱۳۸۶ش، ص۲۸.
  22. مهربان، صنایع دستی گیاهی سیستان و بلوچستان، ۱۳۸۶ش، ص۶۲.
  23. Schlimmer, Terminologie médico-pharmaceutique et anthropologique française-persane, 1874, P489.
  24. باورچی بغدادی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، ۱۳۶۰ش، ص۱۷۶.
  25. باورچی بغدادی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، ۱۳۶۰ش، ص۱۳۶.
  26. آشپزباشی، سفره اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۹و۵۰.
  27. عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه تتماج.
  28. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ذیل واژه سماق‌با.
  29. شریف، زاد المسافرین، ۱۲۶۸ق، ص۱۹.
  30. شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۱۴۷–۱۴۸.
  31. شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۳۲۰–۳۲۱.
  32. نظری داشلی‌برون، مردم‌شناسی روستای ابیانه، ۱۳۸۴ش، ص۴۰۸.
  • آذرلی، غلام‌رضا، فرهنگ واژگان گویش‌های ایران، تهران، بلخ، ۱۳۸۷ش.
  • آشپزباشی، علی‌اکبر، سفره اطعمه، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ش.
  • انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، ۱۳۸۲ش.
  • اولغون، ابراهیم و درخشان، جمشید، فرهنگ ترکی به پارسی، تهران، کاوه، ۱۳۵۰ش.
  • باورچی بغدادی، محمدعلی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، کارنامه و ماده الحیاه (متن دو رساله در آشپزی از دورهٔ صفوی)، به‌تحقیق ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۰ش.
  • بیرونی، ابوریحان، الصیدنه، به‌تحقیق عباس زریاب، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۰ش.
  • پایندهٔ لنگرودی، محمود، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۵۵ش.
  • تبریزی، محمدحسین بن خلف، برهان قاطع، تهران، امیرکبیر، ۱۳۳۵ش.
  • ثابتی، حبیب‌الله، جنگلها درختان و درختچه‌های ایران، تهران، وزارت کشاورزی سازمان تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی، ۱۳۵۵ش.
  • جزایری، غیاث‌الدین، زبان خوراکی‌ها، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۱ش.
  • رستمی، مصطفی، دست‌بافته‌های سوادکوه، تهران، فرهنگستان هنر، ۱۳۸۶ش.
  • رمضان‌خانی، صدیقه، فرهنگ زرتشتیان یزد، تهران، سبحان نور، ۱۳۸۷ش.
  • زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۵ش.
  • «سماق یکی از ۱۰ آنتی‌اکسیدان برتر گیاهی»، سایت ایرنا، تاریخ بازدید: ۱ تیر ۱۴۰۱ش.
  • شریف، محمدمهدی، زاد المسافرین، تهران، [بی‌نا]، ۱۲۶۸ق.
  • شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۸۳ش.
  • طاهری، اسفندیار، گویش بختیاری کوهرنگ، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۹ش.
  • عسکری‌عالم، علی‌مردان، ادبیات شفاهی قوم لر، تهران، آرون، ۱۳۸۸ش.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۱ تیر ۱۴۰۱ش.
  • «عناصر شیمیایی هفت‌سین باستانی»، سایت راینه، تاریخ بازدید: ۱ تیر ۱۴۰۱ش.
  • مظفریان، ولی‌الله، درختان و درختچه‌های ایران، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۸۳ش.
  • مهربان، احمد و تیموری، شهرزاد، صنایع دستی گیاهی سیستان و بلوچستان، زاهدان، تفتان، ۱۳۸۶ش.
  • نصیری، محمدجواد، فرش ایران، تهران، پرنگ، ۱۳۸۲ش.
  • نظری داشلی‌برون، زلیخا و دیگران، مردم‌شناسی روستای ابیانه، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۴ش.
  • Schlimmer, J. L. , Terminologie médico-pharmaceutique et anthropologique française-persane, Tehran, 1874..