پیشنویس:زنجبیل: تفاوت میان نسخهها
imported>هانیه کلهر صفحهای تازه حاوی «<big>'''زنجبیل'''</big>؛ گیاهی از خانواده زنجبیلیان که غدة زیرزمینی آن مصرف خوراکی و درمانی دارد. زنجبیل، گیاهی چندساله با برگهای دراز و باریک و گلهای خوشهای زرد رنگ است که ارتفاع آن تا حدود ۱ متر میرسد. قسمت خوراکی آن غدهای است که «ریزوم» نا...» ایجاد کرد |
imported>شاهرودی ابرابزار |
||
| (۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{درشت|'''زنجبیل'''}}؛ گیاهی از خانواده زنجبیلیان که غدة زیرزمینی آن مصرف خوراکی و درمانی دارد. | |||
زنجبیل، گیاهی چندساله با برگهای دراز و باریک و گلهای خوشهای زرد رنگ است که ارتفاع آن تا حدود ۱ متر میرسد. قسمت خوراکی آن غدهای است که «ریزوم» نام داشته و طعمی تند و سوزان دارد. | زنجبیل، گیاهی چندساله با برگهای دراز و باریک و گلهای خوشهای زرد رنگ است که ارتفاع آن تا حدود ۱ متر میرسد. قسمت خوراکی آن غدهای است که «ریزوم» نام داشته و طعمی تند و سوزان دارد.<ref>[https://vajehyab.com/moein/زنجبیل معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه زنجبیل.]</ref> غدههای آن پس از درو، شسته، در آفتاب خشک شده و بهصورت ادویه و پرورده استفاده میشود. از زنجبیل، روغنی نیز گرفته میشود که در شربتها و مرباها کاربرد دارد.<ref>بهرامی، فرهنگ روستایی، ۱۳۱۶–۱۳۱۷ش، ص۷۱۵.</ref> از نامهای دیگر زنجبیل میتوان به شَنگَلیل و شَنگَویر اشاره کرد.<ref>Laufer, Sino-Iranica, 1919, XV, p583.</ref> برخی واژهنامهها از واژه انوجه بهعنوان معادل زنجبیل نام بردهاند.<ref>محمد پادشاه، آنندراج، ذیل واژه انوجه.</ref> | ||
==زنجبیل در طب قدیم== | |||
زنجبیل طبع بسیار گرمی دارد. | == زنجبیل در طب قدیم == | ||
==زنجبیل در غذا== | زنجبیل طبع بسیار گرمی دارد.<ref>رازی، الحاوی، ۱۳۸۴ش، ج۲۰، ص۳۲۵–۳۲۶.</ref> زنجبیل هوش و حافظه را زیاد میکند، رطوبتهای اطراف سر و گلو را میزداید، تیرگی چشم ناشی از رطوبت را درمان میکند، هاضم است، سرمای کبد و معده را از بین میبرد، رطوبتهای موجود در معده ناشی از خوردن میوه را درمان میکند و پادزهر حشرات موزی است.<ref>ابنسینا، قانون، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۳۳.</ref> زنجبیل مانند فلفل بلافاصله پس از مصرف بدن را گرم نمیکند زیرا بهاندازه فلفل لطیف نیست.<ref>رازی، الحاوی، ۱۳۸۴ش، ج۲۰، ص۳۲۵–۳۲۶.</ref> جهت بهبود درد کمر و مفاصل ترکیب زنجبیل، فلفل، دارچین، بابونه، نارگیل و عسل نافع است.<ref>شریف، زادالمسافرین، ۱۲۶۸ق، ص۱۱۲.</ref> زنجبیل دافع سموم حیوانی بوده و درمانکنندة یرقان و اسهال است.<ref>نوری، مفاتیح الارزاق یا کلید در گنجهای گهر، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۶۳۵–۶۳۶؛ کرمانی، دقائق العلاج فی الطب البدنی، ۱۳۱۵ق، ص۲۳۸و۵۴۰؛ عقیلی علوی شیرازی، مخزن الادویة، ۱۳۷۱ش، ص۴۷۹؛ حکیم مؤمن، تحفة المؤمنین، ۱۳۹۰ق، ص۱۳۸.</ref> | ||
زنجبیل نوعی ادویه است که در خاورمیانه بهعنوان طعمدهندة انواع غذاها کاربرد دارد. | |||
==زنجبیل در طب مردمی== | == زنجبیل در غذا == | ||
مردم بر این باورند که زنجبیل به دلیل داشتن طبع گرم و خشک برای | زنجبیل نوعی ادویه است که در خاورمیانه بهعنوان طعمدهندة انواع غذاها کاربرد دارد.<ref>Zubaida, "National, Communal and Global Dimensions in Middle Eastern Food Cultures» , 1994, P8.</ref> ایرانیها از گذشته در غذاهایی مانند بغرای مرصع، بغرای خوارزمی، سنجریپلاو، شلهپلاو ساده و کشکک از زنجبیل استفاده میکردند.<ref>باورچی بغدادی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، ۱۳۶۰ش، ص۵۳–۵۵؛ نورالله، «مادة الحیاة، رساله در علم طباخی»، ۱۳۶۰ش، ص۲۱۸و۲۴۸–۲۴۹.</ref> در منابع آشپزی دوران صفویه از زنجبیل بهعنوان ادویه بسیاری از غذاها نام برده شده است.<ref>نورالله، «مادة الحیاة، رساله در علم طباخی»، ۱۳۶۰ش، ص۲۱۸.</ref> در منابع آشپزی دوران قاجاریه از زنجبیل بوداده و کوبیده در کنار [[فلفل]]، تخم [[گشنیز]] و [[سیاهدانه]] استفاده میشد.<ref>آشپزباشی، سفره اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۶۱و۶۴و۶۵.</ref> اهالی شهر زنجان به نیت بچهدار شدن یا رفع بیماری، [[قاووت]] نذر میکنند. آنها از موادی مانند گندم بوداده، توت خشک و نخودچی، زنجبیل آسیا شده و آرد سنجد، [[قاووت]] را تهیه میکنند.<ref>انجوی شیرازی، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش، ج۲، ص۱۲۸.</ref> مردم در تهیه جوز قندی یا آردی (ترکیب هلو، [[بادام]]، شکر و تخم [[خرفه]]) نیز از زنجبیل استفاده میکنند.<ref>انجوی شیرازی، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش، ج۱، ص۳۳–۳۴.</ref> اهالی شهر سنگسر، جهت طبخ نوعی نانشیرینی با نام خشکهنون از زنجبیل استفاده میکنند.<ref>شاهحسینی، عشایر ایل سنگسری (مهدیشهر)، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۰.</ref> در کازرون جهت تقویت خانمی که تازه دارای فرزند شده است، به چند دانه قرص کمر، مقداری زردچوبه، فلفل، زیره و زنجبیل اضافه میکنند. سپس آنها را ساییده و روی اجاق قرار میدهند تا بپزد.<ref>حاتمی، باورها و رفتارها گذشته در کازرون، ۱۳۸۵ش، ص۲۲۱.</ref> بانوان ایل باصری، جهت تقویت خانمی که به تازگی دارای فرزند شده است، غذایی با نام «آرد روغن» طبخ کرده که در آن از رنجبیل استفاده میشود.<ref>توکلی، ایل باصری از ترناس تا لهباز، ۱۳۷۹ش، ص۲۳۱.</ref> | ||
==پانویس== | |||
== زنجبیل در طب مردمی == | |||
مردم بر این باورند که زنجبیل به دلیل داشتن طبع گرم و خشک برای سردمزاجها و بلغمیمزاجها مفید است. در لرستان، جهت درمان کمردرد، ترکیبی از دارچین و زنجبیل را جوشانده و بههمراه نبات به بیمار میدهند. مردم ایلام زنجبیل، فلفل، روغن حیوانی و ریشه سنانداری را با یکدیگر مخلوط کرده و جهت تسکین درد شکم روی آن میبندند.<ref>اسدیان خرمآبادی، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۷۱.</ref> از منظر پزشکی مردمی، زنجبیل رفعکننده تشنگی بلغمی، رفع کننده رطوبت دماغ، حلق و بینی و مفید برای درد مفاصل است. سرمة زنجبیل، پردة چشم و سفیدی و دانههای چشم را برطرف میکند. ضماد کوبیده آن با آب، سبب تقویت اعصاب میشود. ضماد آن روی زخم، کزاز را درمان میکند. مربای زنجبیل برای افراد سرد مزاج نافع است.<ref>شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۳۱۸–۳۱۹.</ref> زنجبیل برای افراد گرممزاج توصیه نمیشود.<ref>شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۳۱۹.</ref> | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | |||
== منابع == | |||
* آشپزباشی، علیاکبر، سفره اطعمه، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ش. | * آشپزباشی، علیاکبر، سفره اطعمه، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ش. | ||
* ابنسینا، قانون، بهترجمه عبدالرحمن شرفکندی، تهران، سروش، ۱۳۷۰ش. | * ابنسینا، قانون، بهترجمه عبدالرحمن شرفکندی، تهران، سروش، ۱۳۷۰ش. | ||
* اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی مرکز مردمشناسی ایران، ۱۳۵۸ش. | * اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی مرکز مردمشناسی ایران، ۱۳۵۸ش. | ||
* انجوی شیرازی، ابوالقاسم، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، امیرکبیر، | * انجوی شیرازی، ابوالقاسم، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش. | ||
* باورچی بغدادی، محمدعلی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، کارنامه و ماده الحیاه (متن دو رساله در آشپزی از | * باورچی بغدادی، محمدعلی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، کارنامه و ماده الحیاه (متن دو رساله در آشپزی از دورهٔ صفوی)، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۰ش. | ||
* بهرامی، تقی، فرهنگ روستایی، تهران، [بینا]، | * بهرامی، تقی، فرهنگ روستایی، تهران، [بینا]، ۱۳۱۶–۱۳۱۷ش. | ||
* توکلی، غلامرضا، ایل باصری از ترناس تا لهباز، تهران، هفت، چ۱، ۱۳۷۹ش. | * توکلی، غلامرضا، ایل باصری از ترناس تا لهباز، تهران، هفت، چ۱، ۱۳۷۹ش. | ||
* حاتمی، حسن، باورها و رفتارها گذشته در کازرون، تهران، ایلاف، ۱۳۸۵ش. | * حاتمی، حسن، باورها و رفتارها گذشته در کازرون، تهران، ایلاف، ۱۳۸۵ش. | ||
* حکیم مؤمن، محمد، تحفه المؤمنین، تهران، [بینا]، ۱۳۹۰ق. | * حکیم مؤمن، محمد، تحفه المؤمنین، تهران، [بینا]، ۱۳۹۰ق. | ||
* رازی، محمد بن زکریا، الحاوی، بهترجمه سلیمان افشاریپور، تهران، فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران، | * رازی، محمد بن زکریا، الحاوی، بهترجمه سلیمان افشاریپور، تهران، فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۴ش. | ||
* شاهحسینی، علیرضا، عشایر ایل سنگسری (مهدیشهر)، تهران، بوستان اندیشه، چ۱، ۱۳۸۴ش. | * شاهحسینی، علیرضا، عشایر ایل سنگسری (مهدیشهر)، تهران، بوستان اندیشه، چ۱، ۱۳۸۴ش. | ||
* شریف، محمدمهدی، زادالمسافرین، تهران، [بینا]، ۱۲۶۸ق. | * شریف، محمدمهدی، زادالمسافرین، تهران، [بینا]، ۱۲۶۸ق. | ||
| خط ۲۸: | خط ۳۳: | ||
* محمد پادشاه، آنندراج، بهتحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، طبع و نشر، ۱۳۶۳ش. | * محمد پادشاه، آنندراج، بهتحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، طبع و نشر، ۱۳۶۳ش. | ||
* معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ش. | * معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ش. | ||
* نورالله، «ماده الحیاه، رساله در علم طباخی»، کارنامه و ماده الحیاه (متن دو رساله در آشپزی از | * نورالله، «ماده الحیاه، رساله در علم طباخی»، کارنامه و ماده الحیاه (متن دو رساله در آشپزی از دورهٔ صفوی)، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۰ش. | ||
* نوری، محمدیوسف، مفاتیح الارزاق یا کلید در گنجهای گهر، بهتحقیق هوشنگ ساعدلو و مهدی قمینژاد، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کشور، چ۱، ۱۳۸۱ش. | * نوری، محمدیوسف، مفاتیح الارزاق یا کلید در گنجهای گهر، بهتحقیق هوشنگ ساعدلو و مهدی قمینژاد، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کشور، چ۱، ۱۳۸۱ش. | ||
* Laufer, B., Sino-Iranica, Chicago, 1919. | * Laufer, B. , Sino-Iranica, Chicago, 1919. | ||
* Zubaida, Sami, | * Zubaida, Sami, "National, Communal and Global Dimensions in Middle Eastern Food Cultures", Culinary Cultures of the Middle East, eds. id and R. Tapper, New York, 1994. | ||
{{گیاهان دارویی-افقی}} | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۰۳
زنجبیل؛ گیاهی از خانواده زنجبیلیان که غدة زیرزمینی آن مصرف خوراکی و درمانی دارد.
زنجبیل، گیاهی چندساله با برگهای دراز و باریک و گلهای خوشهای زرد رنگ است که ارتفاع آن تا حدود ۱ متر میرسد. قسمت خوراکی آن غدهای است که «ریزوم» نام داشته و طعمی تند و سوزان دارد.[۱] غدههای آن پس از درو، شسته، در آفتاب خشک شده و بهصورت ادویه و پرورده استفاده میشود. از زنجبیل، روغنی نیز گرفته میشود که در شربتها و مرباها کاربرد دارد.[۲] از نامهای دیگر زنجبیل میتوان به شَنگَلیل و شَنگَویر اشاره کرد.[۳] برخی واژهنامهها از واژه انوجه بهعنوان معادل زنجبیل نام بردهاند.[۴]
زنجبیل در طب قدیم
[ویرایش | ویرایش مبدأ]زنجبیل طبع بسیار گرمی دارد.[۵] زنجبیل هوش و حافظه را زیاد میکند، رطوبتهای اطراف سر و گلو را میزداید، تیرگی چشم ناشی از رطوبت را درمان میکند، هاضم است، سرمای کبد و معده را از بین میبرد، رطوبتهای موجود در معده ناشی از خوردن میوه را درمان میکند و پادزهر حشرات موزی است.[۶] زنجبیل مانند فلفل بلافاصله پس از مصرف بدن را گرم نمیکند زیرا بهاندازه فلفل لطیف نیست.[۷] جهت بهبود درد کمر و مفاصل ترکیب زنجبیل، فلفل، دارچین، بابونه، نارگیل و عسل نافع است.[۸] زنجبیل دافع سموم حیوانی بوده و درمانکنندة یرقان و اسهال است.[۹]
زنجبیل در غذا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]زنجبیل نوعی ادویه است که در خاورمیانه بهعنوان طعمدهندة انواع غذاها کاربرد دارد.[۱۰] ایرانیها از گذشته در غذاهایی مانند بغرای مرصع، بغرای خوارزمی، سنجریپلاو، شلهپلاو ساده و کشکک از زنجبیل استفاده میکردند.[۱۱] در منابع آشپزی دوران صفویه از زنجبیل بهعنوان ادویه بسیاری از غذاها نام برده شده است.[۱۲] در منابع آشپزی دوران قاجاریه از زنجبیل بوداده و کوبیده در کنار فلفل، تخم گشنیز و سیاهدانه استفاده میشد.[۱۳] اهالی شهر زنجان به نیت بچهدار شدن یا رفع بیماری، قاووت نذر میکنند. آنها از موادی مانند گندم بوداده، توت خشک و نخودچی، زنجبیل آسیا شده و آرد سنجد، قاووت را تهیه میکنند.[۱۴] مردم در تهیه جوز قندی یا آردی (ترکیب هلو، بادام، شکر و تخم خرفه) نیز از زنجبیل استفاده میکنند.[۱۵] اهالی شهر سنگسر، جهت طبخ نوعی نانشیرینی با نام خشکهنون از زنجبیل استفاده میکنند.[۱۶] در کازرون جهت تقویت خانمی که تازه دارای فرزند شده است، به چند دانه قرص کمر، مقداری زردچوبه، فلفل، زیره و زنجبیل اضافه میکنند. سپس آنها را ساییده و روی اجاق قرار میدهند تا بپزد.[۱۷] بانوان ایل باصری، جهت تقویت خانمی که به تازگی دارای فرزند شده است، غذایی با نام «آرد روغن» طبخ کرده که در آن از رنجبیل استفاده میشود.[۱۸]
زنجبیل در طب مردمی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مردم بر این باورند که زنجبیل به دلیل داشتن طبع گرم و خشک برای سردمزاجها و بلغمیمزاجها مفید است. در لرستان، جهت درمان کمردرد، ترکیبی از دارچین و زنجبیل را جوشانده و بههمراه نبات به بیمار میدهند. مردم ایلام زنجبیل، فلفل، روغن حیوانی و ریشه سنانداری را با یکدیگر مخلوط کرده و جهت تسکین درد شکم روی آن میبندند.[۱۹] از منظر پزشکی مردمی، زنجبیل رفعکننده تشنگی بلغمی، رفع کننده رطوبت دماغ، حلق و بینی و مفید برای درد مفاصل است. سرمة زنجبیل، پردة چشم و سفیدی و دانههای چشم را برطرف میکند. ضماد کوبیده آن با آب، سبب تقویت اعصاب میشود. ضماد آن روی زخم، کزاز را درمان میکند. مربای زنجبیل برای افراد سرد مزاج نافع است.[۲۰] زنجبیل برای افراد گرممزاج توصیه نمیشود.[۲۱]
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه زنجبیل.
- ↑ بهرامی، فرهنگ روستایی، ۱۳۱۶–۱۳۱۷ش، ص۷۱۵.
- ↑ Laufer, Sino-Iranica, 1919, XV, p583.
- ↑ محمد پادشاه، آنندراج، ذیل واژه انوجه.
- ↑ رازی، الحاوی، ۱۳۸۴ش، ج۲۰، ص۳۲۵–۳۲۶.
- ↑ ابنسینا، قانون، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۳۳.
- ↑ رازی، الحاوی، ۱۳۸۴ش، ج۲۰، ص۳۲۵–۳۲۶.
- ↑ شریف، زادالمسافرین، ۱۲۶۸ق، ص۱۱۲.
- ↑ نوری، مفاتیح الارزاق یا کلید در گنجهای گهر، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۶۳۵–۶۳۶؛ کرمانی، دقائق العلاج فی الطب البدنی، ۱۳۱۵ق، ص۲۳۸و۵۴۰؛ عقیلی علوی شیرازی، مخزن الادویة، ۱۳۷۱ش، ص۴۷۹؛ حکیم مؤمن، تحفة المؤمنین، ۱۳۹۰ق، ص۱۳۸.
- ↑ Zubaida, "National, Communal and Global Dimensions in Middle Eastern Food Cultures» , 1994, P8.
- ↑ باورچی بغدادی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، ۱۳۶۰ش، ص۵۳–۵۵؛ نورالله، «مادة الحیاة، رساله در علم طباخی»، ۱۳۶۰ش، ص۲۱۸و۲۴۸–۲۴۹.
- ↑ نورالله، «مادة الحیاة، رساله در علم طباخی»، ۱۳۶۰ش، ص۲۱۸.
- ↑ آشپزباشی، سفره اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۶۱و۶۴و۶۵.
- ↑ انجوی شیرازی، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش، ج۲، ص۱۲۸.
- ↑ انجوی شیرازی، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش، ج۱، ص۳۳–۳۴.
- ↑ شاهحسینی، عشایر ایل سنگسری (مهدیشهر)، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۰.
- ↑ حاتمی، باورها و رفتارها گذشته در کازرون، ۱۳۸۵ش، ص۲۲۱.
- ↑ توکلی، ایل باصری از ترناس تا لهباز، ۱۳۷۹ش، ص۲۳۱.
- ↑ اسدیان خرمآبادی، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۷۱.
- ↑ شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۳۱۸–۳۱۹.
- ↑ شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۳۱۹.
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- آشپزباشی، علیاکبر، سفره اطعمه، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ش.
- ابنسینا، قانون، بهترجمه عبدالرحمن شرفکندی، تهران، سروش، ۱۳۷۰ش.
- اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی مرکز مردمشناسی ایران، ۱۳۵۸ش.
- انجوی شیرازی، ابوالقاسم، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش.
- باورچی بغدادی، محمدعلی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، کارنامه و ماده الحیاه (متن دو رساله در آشپزی از دورهٔ صفوی)، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۰ش.
- بهرامی، تقی، فرهنگ روستایی، تهران، [بینا]، ۱۳۱۶–۱۳۱۷ش.
- توکلی، غلامرضا، ایل باصری از ترناس تا لهباز، تهران، هفت، چ۱، ۱۳۷۹ش.
- حاتمی، حسن، باورها و رفتارها گذشته در کازرون، تهران، ایلاف، ۱۳۸۵ش.
- حکیم مؤمن، محمد، تحفه المؤمنین، تهران، [بینا]، ۱۳۹۰ق.
- رازی، محمد بن زکریا، الحاوی، بهترجمه سلیمان افشاریپور، تهران، فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۴ش.
- شاهحسینی، علیرضا، عشایر ایل سنگسری (مهدیشهر)، تهران، بوستان اندیشه، چ۱، ۱۳۸۴ش.
- شریف، محمدمهدی، زادالمسافرین، تهران، [بینا]، ۱۲۶۸ق.
- شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۸۳ش.
- عقیلی علوی شیرازی، محمدحسین، مخزن الادویه، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۱ش.
- کرمانی، محمدکریم، دقائق العلاج فی الطب البدنی، بمبئی، [بینا]، ۱۳۱۵ق.
- محمد پادشاه، آنندراج، بهتحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، طبع و نشر، ۱۳۶۳ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ش.
- نورالله، «ماده الحیاه، رساله در علم طباخی»، کارنامه و ماده الحیاه (متن دو رساله در آشپزی از دورهٔ صفوی)، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۰ش.
- نوری، محمدیوسف، مفاتیح الارزاق یا کلید در گنجهای گهر، بهتحقیق هوشنگ ساعدلو و مهدی قمینژاد، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کشور، چ۱، ۱۳۸۱ش.
- Laufer, B. , Sino-Iranica, Chicago, 1919.
- Zubaida, Sami, "National, Communal and Global Dimensions in Middle Eastern Food Cultures", Culinary Cultures of the Middle East, eds. id and R. Tapper, New York, 1994.