پرش به محتوا

پیش‌نویس:خربزه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:خربزه.jpg|جایگزین=خربزه مشهدی|بندانگشتی|خربزه مشهدی]]
{{درشت|'''خربزه'''}}؛ نوعی میوهٔ درشت، شیرین و آب‌دار که در فصل تابستان به ثمر می‌رسد.
{{درشت|'''خربزه'''}}؛ نوعی میوهٔ درشت، شیرین و آب‌دار که در فصل تابستان به ثمر می‌رسد.


خط ۷: خط ۸:


==خربزه در فرهنگ ایرانیان==
==خربزه در فرهنگ ایرانیان==
در برخی مناطق از خربزه در مراسم زایمان، مراسم ختنه‌سوران، عروسی و عزا استفاده می‌شود. در گیلان در شب چله (شب یلدا) خربزه و تخم آن مصرف می‌شود.<ref>پاینده، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، ۱۳۵۵ش، ص۱۸۱.</ref> در اراک در شب یلدا، کالک‌جوجه (خربزه دیمی کوچک) خورده می‌شود. آن‌ها کالک‌جوجه‌ها را در ظرفی چیده و بر روی آن‌ها سرکه می‌ریزند و مصرف می‌کنند.<ref>انجوی شیرازی، جشن‌ها و آداب و معتقدات زمستان، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۳.</ref>  
[[پرونده:خربزه۱.jpg|جایگزین=خربزه در سفره شب یلدا در مردم اراک|بندانگشتی|خربزه در سفره شب یلدا در مردم اراک]]
در برخی مناطق از خربزه در مراسم [[زایمان]]، مراسم [[ختنه‌سوران]]، [[مراسم عروسی|عروسی]] و عزا استفاده می‌شود. در [[گیلان]] در شب چله ([[شب یلدا]]) خربزه و تخم آن مصرف می‌شود.<ref>پاینده، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، ۱۳۵۵ش، ص۱۸۱.</ref> در اراک در شب یلدا، کالک‌جوجه (خربزه دیمی کوچک) خورده می‌شود. آن‌ها کالک‌جوجه‌ها را در ظرفی چیده و بر روی آن‌ها [[سرکه]] می‌ریزند و مصرف می‌کنند.<ref>انجوی شیرازی، جشن‌ها و آداب و معتقدات زمستان، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۳.</ref>  


در گذشته مردم در حمام، خوراکی‌هایی مانند خربزه، خیار، نارنج، آلوچه و هندوانه و غذاهایی مانند کوکو و شامی می‌بردند.<ref>آقاجمال خوانساری، «عقاید النساء»، ص۱۹.</ref> مردم در مراسم سفرهٔ بی‌بی‌سه‌شنبه که در روز سه‌شنبه آخر ماه شعبان پهن می‌کنند، خربزه قرار داده و اگر فصل آن نباشد، تخم خربزه قرار می‌دهند.<ref>هدایت، نیرنگستان، ۱۳۱۱ش، ص۶۱–۶۲.</ref>  
در گذشته مردم در [[حمام]]، خوراکی‌هایی مانند خربزه، [[خیار]]، نارنج، آلوچه و هندوانه و غذاهایی مانند کوکو و [[شامی]] می‌بردند.<ref>آقاجمال خوانساری، «عقاید النساء»، ص۱۹.</ref> مردم در مراسم [[سفره بی‌بی سه‌شنبه|سفرهٔ بی‌بی‌سه‌شنبه]] که در روز سه‌شنبه آخر ماه [[ماه شعبان|شعبان]] پهن می‌کنند، خربزه قرار داده و اگر فصل آن نباشد، تخم خربزه قرار می‌دهند.<ref>هدایت، نیرنگستان، ۱۳۱۱ش، ص۶۱–۶۲.</ref>  


برخی سفرهٔ فاطمه زهرا<ref>هدایت، نیرنگستان، ۱۳۱۱ش، ص۶۳–۶۴.</ref> و سفره ام‌البنین را به نیت رفع پریشانی، قرض و ناخوشی پهن کرده و در آن خوراکی‌هایی از جمله خربزه قرار می‌دهند.<ref>مظلوم‌زاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، ۱۳۸۳ش، ص۲۸۰.</ref> مادرها برای دختران حامله خود، مراسم ویارانه گرفته و خوراکی‌هایی مانند خربزه که اشتیاق زن حامله را برمی‌انگیزد، به خانه دختر می‌فرستند.<ref>شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۱۴۷–۱۴۹.</ref>  
برخی سفرهٔ [[حضرت فاطمه|فاطمه زهرا]]<ref>هدایت، نیرنگستان، ۱۳۱۱ش، ص۶۳–۶۴.</ref> و سفره [[ام‌البنین]] را به نیت رفع پریشانی، قرض و ناخوشی پهن کرده و در آن خوراکی‌هایی از جمله خربزه قرار می‌دهند.<ref>مظلوم‌زاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، ۱۳۸۳ش، ص۲۸۰.</ref> مادرها برای دختران حامله خود، مراسم ویارانه گرفته و خوراکی‌هایی مانند خربزه که اشتیاق زن [[بارداری|حامله]] را برمی‌انگیزد، به خانه دختر می‌فرستند.<ref>شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۱۴۷–۱۴۹.</ref>  


برخی اعتقاد دارند یک نفر باید دو سر خربزه را بخورد و اگر دو نفر آن را بخورند با یکدیگر نزاع خواهند کرد.<ref>هدایت، نیرنگستان، ۱۳۱۱ش، ص۱۱۹–۱۲۰.</ref> ترکیب نان، پنیر و خربزه در تمام مناطق ایران غذایی سالم و ارزان بوده است.<ref>نوری، مفاتیح الارزاق یا کلید در گنج‌های گهر، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۵۹۱–۵۹۴.</ref> در قدیم اصطلاح «زن باید شکل خربزه باشد» در میان مردم رایج بوده<ref>سرنا، مردم و دیدنی‌های ایران، ۱۳۶۳ش، ص۱۳۸.</ref> و معتقد بودند زن باید چاق و سفید باشد.<ref>هدایت، نیرنگستان، ۱۳۱۱ش، ص۱۱۹.</ref>
برخی اعتقاد دارند یک نفر باید دو سر خربزه را بخورد و اگر دو نفر آن را بخورند با یکدیگر نزاع خواهند کرد.<ref>هدایت، نیرنگستان، ۱۳۱۱ش، ص۱۱۹–۱۲۰.</ref> ترکیب [[نان]]، [[پنیر]] و [[خربزه]] در تمام مناطق [[ایران]] غذایی سالم و ارزان بوده است.<ref>نوری، مفاتیح الارزاق یا کلید در گنج‌های گهر، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۵۹۱–۵۹۴.</ref> در قدیم اصطلاح «زن باید شکل خربزه باشد» در میان مردم رایج بوده<ref>سرنا، مردم و دیدنی‌های ایران، ۱۳۶۳ش، ص۱۳۸.</ref> و معتقد بودند زن باید چاق و سفید باشد.<ref>هدایت، نیرنگستان، ۱۳۱۱ش، ص۱۱۹.</ref>


==خربزه در طب قدیم==
==خربزه در طب قدیم==
خط ۱۹: خط ۲۱:


==خربزه در ادبیات فارسی==
==خربزه در ادبیات فارسی==
کلیدواژه خربزه در اشعار فارسی نیز دیده می‌شود. رودکی در بیتی اشاره کرده است:<ref>[https://ganjoor.net/roodaki/parakande/sh143 رودکی، ابیات پراکنده، شماره ۱۴۳، بیت ۱، سایت گنجور.]</ref>
کلیدواژه خربزه در [[شعر فارسی|اشعار فارسی]] نیز دیده می‌شود. [[رودکی]] در بیتی اشاره کرده است:<ref>[https://ganjoor.net/roodaki/parakande/sh143 رودکی، ابیات پراکنده، شماره ۱۴۳، بیت ۱، سایت گنجور.]</ref>
{{آغاز نستعلیق}}
{{آغاز نستعلیق}}
{{شعر|نستعلیق}}
{{شعر|نستعلیق}}
خط ۲۵: خط ۲۷:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
{{پایان نستعلیق}}
{{پایان نستعلیق}}
سنایی در بیتی بیان کرده است:<ref>[https://ganjoor.net/sanaee/hadighe/hdgh05/sh13 سنایی، حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة، بخش ۱۳، بیت ۲۴، سایت گنجور.]</ref>
[[سنایی]] در بیتی بیان کرده است:<ref>[https://ganjoor.net/sanaee/hadighe/hdgh05/sh13 سنایی، حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة، بخش ۱۳، بیت ۲۴، سایت گنجور.]</ref>
{{آغاز نستعلیق}}
{{آغاز نستعلیق}}
{{شعر|نستعلیق}}
{{شعر|نستعلیق}}
خط ۳۱: خط ۳۳:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
{{پایان نستعلیق}}
{{پایان نستعلیق}}
در مثل‌های فارسی نیز رد پای خربزه دیده می‌شود؛ پایش روی پوست خربزه است (کنایه از قرار داشتن در موقعیت متزلزل). تو خربزه خوری یا بستان جو (کنایه از کسی است که در ظاهر چیزی گفته اما در باطن کار دیگری می‌کند). خربزه شیرین نصیب کفتار می‌شود (کنایه از جنس خوب در اختیار فرد نامناسب قرار می‌گیرد). هرکه خربزه می‌خورد پای لرزش هم می‌نشیند (کنایه از پذیرفتن عواقب کار).<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/خربزه دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه خربزه.]</ref>
در [[ضرب‌المثل|مثل‌های فارسی]] نیز رد پای خربزه دیده می‌شود؛ پایش روی پوست خربزه است (کنایه از قرار داشتن در موقعیت متزلزل). تو خربزه خوری یا بستان جو (کنایه از کسی است که در ظاهر چیزی گفته اما در باطن کار دیگری می‌کند). خربزه شیرین نصیب کفتار می‌شود (کنایه از جنس خوب در اختیار فرد نامناسب قرار می‌گیرد). هرکه خربزه می‌خورد پای لرزش هم می‌نشیند (کنایه از پذیرفتن عواقب کار).<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/خربزه دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه خربزه.]</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۳۷: خط ۳۹:


==منابع==
==منابع==
{{آغاز منابع}}
*آقاجمال خوانساری، محمد، «عقاید النساء»، عقاید النساء و مرآت البلهاء، به‌تحقیق محمود کتیرایی، تهران، طهوری.
*آقاجمال خوانساری، محمد، «عقاید النساء»، عقاید النساء و مرآت البلهاء، به‌تحقیق محمود کتیرایی، تهران، طهوری.
*ابن‌سینا، قانون، به‌ترجمه عبدالرحمن شرفکندی، تهران، سروش، ۱۳۷۰ش.
*ابن‌سینا، قانون، به‌ترجمه عبدالرحمن شرفکندی، تهران، سروش، ۱۳۷۰ش.
خط ۵۷: خط ۶۰:
*هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، دانش، ۱۳۱۱ش.
*هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، دانش، ۱۳۱۱ش.
*Candolle, Alphonse De, Origin Of Cultivated Plants, New York, 1885.
*Candolle, Alphonse De, Origin Of Cultivated Plants, New York, 1885.
{{پایان منابع}}
{{خوراکی-افقی}}
{{خوراکی-افقی}}
[[رده:سوغات استان سمنان]]
[[رده:سوغات استان سمنان]]
[[رده:میوه‌ها]]
[[رده:میوه‌ها]]

نسخهٔ کنونی تا ۱۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۵۴

خربزه مشهدی
خربزه مشهدی

خربزه؛ نوعی میوهٔ درشت، شیرین و آب‌دار که در فصل تابستان به ثمر می‌رسد.

خربزه میوه‌ای بیضی شکل، درشت، شیرین و آب‌دار است که پوست ضخیمی دارد. بوتهٔ این میوه کوتاه و ساقه‌های آن روی زمین خوابیده است.[۱] برخی خاستگاه خربزه را هند و بلوچستان و برخی نواحی شمالی قفقاز می‌دانند.[۲]

واژه‌شناسی خربزه

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

خربزه واژه‌ای پارسی-پهلوی به‌معنای هربوزد (چیزی که بوی آن بر بقیه غلبه دارد) دانسته شده است.[۳]

خربزه در فرهنگ ایرانیان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
خربزه در سفره شب یلدا در مردم اراک
خربزه در سفره شب یلدا در مردم اراک

در برخی مناطق از خربزه در مراسم زایمان، مراسم ختنه‌سوران، عروسی و عزا استفاده می‌شود. در گیلان در شب چله (شب یلدا) خربزه و تخم آن مصرف می‌شود.[۴] در اراک در شب یلدا، کالک‌جوجه (خربزه دیمی کوچک) خورده می‌شود. آن‌ها کالک‌جوجه‌ها را در ظرفی چیده و بر روی آن‌ها سرکه می‌ریزند و مصرف می‌کنند.[۵]

در گذشته مردم در حمام، خوراکی‌هایی مانند خربزه، خیار، نارنج، آلوچه و هندوانه و غذاهایی مانند کوکو و شامی می‌بردند.[۶] مردم در مراسم سفرهٔ بی‌بی‌سه‌شنبه که در روز سه‌شنبه آخر ماه شعبان پهن می‌کنند، خربزه قرار داده و اگر فصل آن نباشد، تخم خربزه قرار می‌دهند.[۷]

برخی سفرهٔ فاطمه زهرا[۸] و سفره ام‌البنین را به نیت رفع پریشانی، قرض و ناخوشی پهن کرده و در آن خوراکی‌هایی از جمله خربزه قرار می‌دهند.[۹] مادرها برای دختران حامله خود، مراسم ویارانه گرفته و خوراکی‌هایی مانند خربزه که اشتیاق زن حامله را برمی‌انگیزد، به خانه دختر می‌فرستند.[۱۰]

برخی اعتقاد دارند یک نفر باید دو سر خربزه را بخورد و اگر دو نفر آن را بخورند با یکدیگر نزاع خواهند کرد.[۱۱] ترکیب نان، پنیر و خربزه در تمام مناطق ایران غذایی سالم و ارزان بوده است.[۱۲] در قدیم اصطلاح «زن باید شکل خربزه باشد» در میان مردم رایج بوده[۱۳] و معتقد بودند زن باید چاق و سفید باشد.[۱۴]

خربزه در طب قدیم

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

خربزه در طب قدیم با نام بطّیخ معرفی شده و خواص تخم خربزه بیش‌تر از خود خربزه دانسته شده است.[۱۵] خربزه در بهبود داغ سفید و لک‌های سفید و سیاه صورت، مؤثر است.[۱۶] خربزه زداینده بوده و تخم آن زدایندگی بیش‌تری دارد.[۱۷] خربزه خاصیت سنگ‌شکنی داشته و برای انواع سنگ‌ها به‌خصوص سنگ کلیه بسیار مفید است. خربزه در شست‌وشوی معده و رفع التهاب آن مؤثر است.[۱۸] خربزه و عسل نباید با هم مصرف شوند.[۱۹]

خربزه در ادبیات فارسی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کلیدواژه خربزه در اشعار فارسی نیز دیده می‌شود. رودکی در بیتی اشاره کرده است:[۲۰] الگو:آغاز نستعلیق الگو:شعر الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیق سنایی در بیتی بیان کرده است:[۲۱] الگو:آغاز نستعلیق الگو:شعر الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیق در مثل‌های فارسی نیز رد پای خربزه دیده می‌شود؛ پایش روی پوست خربزه است (کنایه از قرار داشتن در موقعیت متزلزل). تو خربزه خوری یا بستان جو (کنایه از کسی است که در ظاهر چیزی گفته اما در باطن کار دیگری می‌کند). خربزه شیرین نصیب کفتار می‌شود (کنایه از جنس خوب در اختیار فرد نامناسب قرار می‌گیرد). هرکه خربزه می‌خورد پای لرزش هم می‌نشیند (کنایه از پذیرفتن عواقب کار).[۲۲]

  1. عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه خربزه.
  2. Candolle, Origin of Cultivated Plants, 1885, P259-261.
  3. شهمردان بن ابی‌الخیر، نزهت‌نامه علایی، ۱۳۶۲ش، ص۲۲۷.
  4. پاینده، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، ۱۳۵۵ش، ص۱۸۱.
  5. انجوی شیرازی، جشن‌ها و آداب و معتقدات زمستان، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۳.
  6. آقاجمال خوانساری، «عقاید النساء»، ص۱۹.
  7. هدایت، نیرنگستان، ۱۳۱۱ش، ص۶۱–۶۲.
  8. هدایت، نیرنگستان، ۱۳۱۱ش، ص۶۳–۶۴.
  9. مظلوم‌زاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، ۱۳۸۳ش، ص۲۸۰.
  10. شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۱۴۷–۱۴۹.
  11. هدایت، نیرنگستان، ۱۳۱۱ش، ص۱۱۹–۱۲۰.
  12. نوری، مفاتیح الارزاق یا کلید در گنج‌های گهر، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۵۹۱–۵۹۴.
  13. سرنا، مردم و دیدنی‌های ایران، ۱۳۶۳ش، ص۱۳۸.
  14. هدایت، نیرنگستان، ۱۳۱۱ش، ص۱۱۹.
  15. کاسانی، ترجمه (و تحریر) کهن فارسی الصیدنه بیرونی، ۱۳۵۲ش، ص۷۸۱.
  16. اخوینی بخاری، هدایة المتعلمین، ۱۳۴۴ش، ص۵۹۱–۵۹۲.
  17. ابن‌سینا، قانون، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۹۱.
  18. ابن‌سینا، قانون، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۹۱؛ بغدادی، المختارات فی الطب، ۱۹۹۶م، ج۲، ص۴۷؛ غسانی ترکمانی، المعتمد فی الادویة المفردة، ۱۹۸۲م، ص۲۸.
  19. جرجانی، ذخیره خوارزمشاهی، ۱۳۸۲ش، کتاب سوم، ص۴۶.
  20. رودکی، ابیات پراکنده، شماره ۱۴۳، بیت ۱، سایت گنجور.
  21. سنایی، حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة، بخش ۱۳، بیت ۲۴، سایت گنجور.
  22. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه خربزه.
  • آقاجمال خوانساری، محمد، «عقاید النساء»، عقاید النساء و مرآت البلهاء، به‌تحقیق محمود کتیرایی، تهران، طهوری.
  • ابن‌سینا، قانون، به‌ترجمه عبدالرحمن شرفکندی، تهران، سروش، ۱۳۷۰ش.
  • اخوینی بخاری، ربیع، هدایه المتعلمین، به‌تحقیق جلال متینی، مشهد، دانشگاه فردوسی مشهد، ۱۳۴۴ش.
  • انجوی شیرازی، ابوالقاسم، جشن‌ها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۹ش.
  • بغدادی، علی، المختارات فی الطب، فرانکفورت، [بی‌نا]، ۱۹۹۶م.
  • پاینده، محمود، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۵ش.
  • جرجانی، اسماعیل، ذخیره خوارزمشاهی، به‌تحقیق محمدرضا محرری، تهران، فرهنگستان علوم پزشکی، ۱۳۸۲ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۹ خرداد ۱۴۰۱ش.
  • رودکی، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۹ خرداد ۱۴۰۱ش.
  • سرنا، کارلا، مردم و دیدنی‌های ایران، به‌ترجمه غلام‌رضا سمیعی، تهران، نو، ۱۳۶۳ش.
  • سنایی، حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۹ خرداد ۱۴۰۱ش.
  • شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۸۳ش.
  • شهمردان بن ابی‌الخیر، نزهت‌نامه علایی، به‌تحقیق فرهنگ جهان‌پور، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۲ش.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۹ خرداد ۱۴۰۱ش.
  • غسانی ترکمانی، یوسف، المعتمد فی الادویه المفرده، به‌تحقیق مصطفی سقا، بیروت، [بی‌نا]، ۱۹۸۲م.
  • کاسانی، ابوبکر، ترجمه (و تحریر) کهن فارسی الصیدنه بیرونی، به‌تحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، [بی‌نا]، ۱۳۵۲ش.
  • مظلوم‌زاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، شیراز، کازرونیه، ۱۳۸۳ش.
  • نوری، محمدیوسف، مفاتیح الارزاق یا کلید در گنج‌های گهر، به‌تحقیق هوشنگ ساعدلو و مهدی قمی‌نژاد، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۱ش.
  • هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، دانش، ۱۳۱۱ش.
  • Candolle, Alphonse De, Origin Of Cultivated Plants, New York, 1885.