پرش به محتوا

پیش‌نویس:بید: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>محمدمهدی محمدی
لینک داخلی
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:بید-مجنون.jpg|300px|thumb|left|تصویری از بید مجنون]]  
[[پرونده:بید-مجنون.jpg|300px|thumb|left|تصویری از بید مجنون]]
<big>'''بید'''</big>؛ یکی از گونه‌های درختان زیبا و بی‌ثمر<br>
{{درشت|'''بید'''}}؛ یکی از گونه‌های درختان زیبا و بی‌ثمر
 
درخت بید، که در زبان عربی «صفصاف» نامیده می‌شود، انواع مختلفی دارد.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%A8%DB%8C%D8%AF دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه بید، سایت واژه‌یاب.]</ref> در ایران، 13 نوع مختلف درخت و درختچه‌ی بید وجود دارد. این درختان، معمولا در مناطق مرطوب و در کنار رودخانه‌ها رویش دارند.<ref>نیاکی، گیاهان کشاورزی ایران، ۱۳۵۷ش، ص۸؛ <br>
درخت بید، که در [[زبان عربی]] «صفصاف» نامیده می‌شود، انواع مختلفی دارد.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/بید دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه بید، سایت واژه‌یاب.]</ref> در ایران، ۱۳ نوع مختلف درخت و درختچهٔ بید وجود دارد. این درختان، معمولاً در مناطق مرطوب و در کنار رودخانه‌ها رویش دارند.<ref>نیاکی، گیاهان کشاورزی ایران، ۱۳۵۷ش، ص۸؛{{سخ}}
گل‌گلاب، گیاه‌شناسی، ۱۳۲۶ش، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref> درختان بیدمشک و بید مجنون، از مشهورترین انواع درختان بید هستند. درخت بید، درختی بی‌ثمر، سایه‌دار و دارای شاخه‌های مستقیم و بلند است. چوب این درخت، کم‌دوام و پوست آن حاوی ماده‌ای به‌نام «سالیسین» است که خاصیت تب‌بری دارد.<ref>[https://www.vajehyab.com/moein/%D8%A8%DB%8C%D8%AF معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه بید، سایت واژه‌یاب.]</ref>
گل‌گلاب، گیاه‌شناسی، ۱۳۲۶ش، ص۲۷۱–۲۷۲.</ref> درختان بیدمشک و بید مجنون، از مشهورترین انواع درختان بید هستند. درخت بید، درختی بی‌ثمر، سایه‌دار و دارای شاخه‌های مستقیم و بلند است. چوب این درخت، کم‌دوام و پوست آن حاوی ماده‌ای به‌نام «سالیسین» است که خاصیت تب‌بری دارد.<ref>[https://www.vajehyab.com/moein/بید معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه بید، سایت واژه‌یاب.]</ref>
==نام‌های درخت بید==  
 
بید از واژه «بیذ» در فارسی نو که برگرفته از واژه «ویت» در فارسی میانه است، گرفته شده و به‌معنی گیاه یا شاخه‌ی بالارونده و آب‌دوست است.
==نام‌های درخت بید==
انواع مختلفی از درخت بید، در بسیاری از مناطق ایران وجود دارد و به نام‌های مختلفی معروف هستند. در مازندران این درخت به «فیک»، «فِک»، «فیکا» یا «فوکا»؛ در گیلان به «وی»، «وی‌دار» یا «ویه‌دار»؛ در ارسباران به «سویت»، در مینودشت به «سوگوت» و در کردستان به «پی»<ref>ثابتی، درختان و درختچه‌های ایران، ۱۳۴۴ش، ص۳۳۵ و ۳۳۸.</ref> معروف است.
بید از واژه «بیذ» در [[زبان فارسی|فارسی]] نو که برگرفته از واژه «ویت» در فارسی میانه است، گرفته شده و به‌معنی گیاه یا شاخهٔ بالارونده و آب‌دوست است.
==کاربردهای درخت بید==  
 
درخت بید، ظاهری زیبا همراه با سایه‌ای بسیار دارد. چوب این درخت نیز برای تهیه زغال، ابزارآلات چوبی و تولید رنگ‌های متنوع استفاده می‌شود. عصاره پوست و برگ درخت بید، کاربرد خوراکی و پزشکی دارد و شاخه‌های آن نیز در مناسک آیینی و مذهبی استفاده می‌شود.<br>
انواع مختلفی از درخت بید، در بسیاری از مناطق ایران وجود دارد و به نام‌های مختلفی معروف هستند. در [[مازندران]] این درخت به «فیک»، «فِک»، «فیکا» یا «فوکا»؛ در [[گیلان]] به «وی»، «وی‌دار» یا «ویه‌دار»؛ در ارسباران به «سویت»، در مینودشت به «سوگوت» و در [[کردستان]] به «پی»<ref>ثابتی، درختان و درختچه‌های ایران، ۱۳۴۴ش، ص۳۳۵ و ۳۳۸.</ref> معروف است.
 
==کاربردهای درخت بید==
درخت بید، ظاهری زیبا همراه با سایه‌ای بسیار دارد. چوب این درخت نیز برای تهیه زغال، ابزارآلات چوبی و تولید رنگ‌های متنوع استفاده می‌شود. عصاره پوست و برگ درخت [[بید]]، کاربرد خوراکی و پزشکی دارد و شاخه‌های آن نیز در مناسک آیینی و مذهبی استفاده می‌شود.
 
در زندگی روستایی از بید، به‌دلیل بلندی آن، برای پیش‌بینی آب و هوا استفاده می‌کردند. عسلک، ترشح ماده‌ای چسبناک در درخت بید، نشان از سرمای شدید [[زمستان]] دارد.<ref>علمداری، فرهنگ عامیانهٔ دماوند، ۱۳۷۹ش، ص۱۸۴.</ref> همچنین، سایه دلنشین این درخت، سبب شده تا در اغلب تفرجگاه‌ها، درخت بید کاشته شود.<ref>شهاب کومله‌ای، فرهنگ عامهٔ کومله، ۱۳۸۶ش، ص۲۹.</ref>
 
شاخه‌های درخت بید، به‌منظور برکت‌خواهی در سفره [[هفت‌سین]]، قرار می‌گرفت.<ref>رضی، گاه‌شماری و جشن‌های ایران باستان، ۱۳۷۱ش، ص۳۵۸.</ref> عرق بیدمشک نیز کاربرد فراوانی دارد و به‌صورت شربت یا به تنهایی مصرف می‌شود.


در زندگی روستایی از بید، به‌دلیل بلندی آن، برای پیش‌بینی آب و هوا استفاده می‌کردند. عسلک، ترشح ماده‌ای چسبناک در درخت بید، نشان از سرمای شدید زمستان دارد.<ref>علمداری، فرهنگ عامیانۀ دماوند، ۱۳۷۹ش، ص۱۸۴.</ref>  همچنین، سایه دلنشین این درخت، سبب شده تا در اغلب تفرجگاه‌ها، درخت بید کاشته شود.<ref>شهاب کومله‌ای، فرهنگ عامۀ کومله، ۱۳۸۶ش، ص۲۹.</ref><br>
 
شاخه‌های درخت بید، به‌منظور برکت‌خواهی در سفره هفت‌سین، قرار می‌گرفت.<ref>رضی، گاه‌شماری و جشن‌های ایران باستان، ۱۳۷۱ش، ص۳۵۸.</ref>  عرق بیدمشک نیز کاربرد فراوانی دارد و به‌صورت شربت یا به تنهایی مصرف می‌شود.
==پیشینه درخت بید==
==پیشینه درخت بید==
[[پرونده:بید.jpg|300px|thumb|left]]
[[پرونده:بید.jpg|300px|thumb|left]]
گستره جغرافیایی این درخت در ایران زیاد است و تا ارتفاع 2000 متری از سطح دریا در مناطق کردستان، خراسان، زاگرس و نیز البرز دیده شده‌اند. در ایران باستان، درخت بید همچون نخل، پسته و سرو، از از اهمیتی ویژه برخوردار بود.<ref>Jorét, Les Plantes dans l'antiquité et au moyen âge, 1904, P28, 102, 105-107.</ref><br>
گستره جغرافیایی این درخت در [[ایران]] زیاد است و تا ارتفاع ۲۰۰۰ متری از سطح دریا در مناطق کردستان، [[خراسان]]، زاگرس و نیز البرز دیده شده‌اند. در ایران باستان، درخت بید همچون نخل، [[پسته]] و [[سرو]]، از از اهمیتی ویژه برخوردار بود.<ref>Jorét, Les Plantes dans l'antiquité et au moyen âge, 1904, P28, 102, 105-107.</ref>
 
محققان و مورخان بسیاری به درختان بید، زمان کِشت آن‌ها و خواص درمانی و غیردرمانی آن‌ها اشاره کرده‌اند. برای مثال، رشید‌الدین فضل‌الله، کِشت این درخت را در هر چهار فصل بهار، تابستان، پاییز و زمستان مناسب دانسته و نوع «بیل دسته»ی درختان بید را از سایر انواع آن، محکم‌تر و در عین حال سبک‌تر معرفی کرده است. از درختان بیدمشک سمرقند و بخارا نیز در منابع بسیاری یاد شده است. فضل‌الله، همچنین معتقد است که پیوند این درخت به درختانی همچون نارنج، سیب، ترنج، لیمو، به و سایر انواع میوه‌ها، منجر به خوش‌بوتر شدن ثمره‌ی این درختان می‌شود.<ref>رشیدالدین فضل‌الله، آثار و احیاء، ۱۳۶۸ش، ص38.</ref>
محققان و مورخان بسیاری به درختان بید، زمان کِشت آن‌ها و خواص درمانی و غیردرمانی آن‌ها اشاره کرده‌اند. برای مثال، رشیدالدین فضل‌الله، کِشت این درخت را در هر چهار فصل [[بهار]]، [[تابستان]]، [[پاییز]] و [[زمستان]] مناسب دانسته و نوع «بیل دسته» ی درختان بید را از سایر انواع آن، محکم‌تر و در عین حال سبک‌تر معرفی کرده است. از درختان بیدمشک [[سمرقند]] و [[بخارا]] نیز در منابع بسیاری یاد شده است. فضل‌الله، همچنین معتقد است که پیوند این درخت به درختانی همچون نارنج، [[سیب]]، [[ترنج]]، لیمو، [[به]] و سایر انواع میوه‌ها، منجر به خوش‌بوتر شدن ثمرهٔ این درختان می‌شود.<ref>رشیدالدین فضل‌الله، آثار و احیاء، ۱۳۶۸ش، ص38.</ref>
 
==بید در علم طب==
==بید در علم طب==
از منظر طب سنتی، همه‌ی انواع درختان بید، دارای ماده‌ای هستند که در درمان درد مفاصل مؤثر بوده و نیز خاصیتی تب‌بُر دارند.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%A8%DB%8C%D8%AF دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه بید، سایت واژه‌یاب.]</ref> همچنین در آثار بسیاری، به خاصیت طراوت‌بخشی و خنک‌کنندگی آن، که برای درمان سردرد نیز مفید است، اشاره شده است.<ref>ابن‌وحشیه، الفلاحة النبطیة، ج1، ۱۹۹۳م، ص170-171؛ <br>
از منظر [[طب سنتی ایران|طب سنتی]]، همهٔ انواع درختان بید، دارای ماده‌ای هستند که در درمان درد مفاصل مؤثر بوده و نیز خاصیتی تب‌بُر دارند.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/بید دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه بید، سایت واژه‌یاب.]</ref> همچنین در آثار بسیاری، به خاصیت طراوت‌بخشی و خنک‌کنندگی آن، که برای درمان سردرد نیز مفید است، اشاره شده است.<ref>ابن‌وحشیه، الفلاحة النبطیة، ج1، ۱۹۹۳م، ص170-171؛{{سخ}}
ابن‌جزار، زاد المسافر، ج1، ۲۰۰۰م، ص86 و 88.</ref> صمغ این درخت، خاصیت قبضیت قوی دارد و برای تقویت قوه بینایی، دفع زردی (یرقان) و درمان نارسایی کبد مفید است.<ref>ابن‌رشد، الکلیات، ۱۹۳۹م، ص38.</ref> در سفرنامه‌های بسیاری از جهانگردان نیز، به ویژگی‌های زیبایی ظاهری، فرح‌بخشی، رایحه دل‌انگیز انواع بید، به‌خصوص درخت بیدمشک، اشاراتی شده است.<ref>سالور، روزنامۀ خاطرات، ج5، ۱۳۷۷ش، ص3344؛ <br>
ابن‌جزار، زاد المسافر، ج1، ۲۰۰۰م، ص86 و 88.</ref> صمغ این درخت، خاصیت قبضیت قوی دارد و برای تقویت قوه بینایی، دفع زردی (یرقان) و درمان نارسایی کبد مفید است.<ref>ابن‌رشد، الکلیات، ۱۹۳۹م، ص38.</ref> در سفرنامه‌های بسیاری از جهانگردان نیز، به ویژگی‌های زیبایی ظاهری، فرح‌بخشی، رایحه دل‌انگیز انواع بید، به‌خصوص درخت بیدمشک، اشاراتی شده است.<ref>سالور، روزنامهٔ خاطرات، ج5، ۱۳۷۷ش، ص3344؛{{سخ}}
ملگونف، سفرنامه به سواحل جنوبی دریای خزر، ۱۳۶۴ش، ص۱۴۶؛ <br>
ملگونف، سفرنامه به سواحل جنوبی دریای خزر، ۱۳۶۴ش، ص۱۴۶؛{{سخ}}
پولاک، سفرنامه، ۱۳۶۱ش، ص۳۷۰-۳۷۱؛ مرگان، ایران، مطالعات جغرافیایی، ج1، ۱۳۳۸ش، ص74 و 368.</ref><br>
پولاک، سفرنامه، ۱۳۶۱ش، ص۳۷۰–۳۷۱؛ مرگان، ایران، مطالعات جغرافیایی، ج1، ۱۳۳۸ش، ص74 و 368.</ref>
ابومنصور موفق هروی، بید را دارای طبعی سرد و خشک دانسته که قابضیت بسیار و شدیدی داشته و برای تقویت دل و مغز مفید است.<ref>ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، ۱۳۴۶ش، ص130-131.</ref> برخی، برگ بید را در کنار سایر انواع ادویه استفاده کرده<ref>اخوینی بخاری، هدایة المتعلمین، ۱۳۴۴ش، ص۶۶۵ و ۷۶۴.</ref>  و معتقدند که پوست بید، خون دماغ را بند می‌آورد.<ref>کشکری، کناش فی الطب، ۱۴۱۴ق، ص115.</ref>  از خواص دیگر بید، می‌توان به خاصیت نرم‌کنندگی شیره بید، استفاده از آن در درمان زگیل، تسکین‌بخش بودن شکوفه و آب درخت بید، دفع چرک گوش با استفاده از عصاره بید،<ref>ابن‌سینا، قانون، ج2، ۱۳۶۴ش، ص344.</ref>  تب‌بُری و رفع عطش و خفقان<ref>حکیم مؤمن، تحفة المؤمنین، ۱۳۸۶ش، ص183.</ref>  اشاره کرد.<br>


عرق بیدمشک، همچون سایر عرقی‌جات ایرانیان (عرق نعنا، عرق بابونه)، از دیرباز تولید شده<ref>حاتمی، باورها و رفتارها، ۱۳۸۵ش، ص۲۳۶؛ <br>
ابومنصور موفق هروی، بید را دارای طبعی سرد و خشک دانسته که قابضیت بسیار و شدیدی داشته و برای تقویت دل و مغز مفید است.<ref>ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، ۱۳۴۶ش، ص130-131.</ref> برخی، برگ بید را در کنار سایر انواع ادویه استفاده کرده<ref>اخوینی بخاری، هدایة المتعلمین، ۱۳۴۴ش، ص۶۶۵ و ۷۶۴.</ref> و معتقدند که پوست بید، خون دماغ را بند می‌آورد.<ref>کشکری، کناش فی الطب، ۱۴۱۴ق، ص115.</ref> از خواص دیگر بید، می‌توان به خاصیت نرم‌کنندگی شیره بید، استفاده از آن در درمان زگیل، تسکین‌بخش بودن شکوفه و آب درخت بید، دفع چرک گوش با استفاده از عصاره بید،<ref>ابن‌سینا، قانون، ج2، ۱۳۶۴ش، ص344.</ref> تب‌بُری و رفع عطش و خفقان<ref>حکیم مؤمن، تحفة المؤمنین، ۱۳۸۶ش، ص183.</ref> اشاره کرد.
مظلوم‌زاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، ۱۳۸۳ش، ص۲۵۵.</ref> و برای تقویت قلب،<ref>رضایی، بیرجندنامه، ۱۳۸۱ش، ص۴۰۶؛ <br>
 
دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ج1، ۱۳۷۸ش، ص469.</ref> درمان بیماری‌های پوستی، ناراحتی‌های عصبی،<ref>اسدیان خرم‌آبادی، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۶۹ و ۲۷۲ و ۲۷۳ و ۲۷۵.</ref> کم‌اشتهایی، تب،<ref>محتاط، سیمای اراک، ۱۳۶۸ش، ص۹۳.</ref> و افت فشارخون مفید است.
عرق بیدمشک، همچون سایر عرقی‌جات ایرانیان (عرق نعنا، عرق بابونه)، از دیرباز تولید شده<ref>حاتمی، باورها و رفتارها، ۱۳۸۵ش، ص۲۳۶؛{{سخ}}
==بید در ادبیات فارسی==  
مظلوم‌زاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، ۱۳۸۳ش، ص۲۵۵.</ref> و برای تقویت قلب،<ref>رضایی، بیرجندنامه، ۱۳۸۱ش، ص۴۰۶؛{{سخ}}
حافظ به لرزان بودن این درخت اشاره کرده و می‌گوید:<ref>[https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh290 حافظ، غزلیات، غزل شماره 290، بیت 2، سایت گنجور.]</ref><br>
دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ج1، ۱۳۷۸ش، ص469.</ref> درمان بیماری‌های پوستی، ناراحتی‌های عصبی،<ref>اسدیان خرم‌آبادی، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۶۹ و ۲۷۲ و ۲۷۳ و ۲۷۵.</ref> کم‌اشتهایی، [[تب]]،<ref>محتاط، سیمای اراک، ۱۳۶۸ش، ص۹۳.</ref> و افت فشارخون مفید است.
 
==بید در ادبیات فارسی==
[[حافظ]] به لرزان بودن این درخت اشاره کرده و می‌گوید:<ref>[https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh290 حافظ، غزلیات، غزل شماره 290، بیت 2، سایت گنجور.]</ref>{{سخ}}
{{آغاز نستعلیق}}
{{آغاز نستعلیق}}
  {{شعر|نستعلیق}}
  {{شعر|نستعلیق}}
  {{ب|چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم|که دل به دست کمان ابروییست کافرکیش}}
  {{ب|چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم|که دل به دست کمان ابروییست کافرکیش}}
  {{پایان شعر}}
  {{پایان شعر}}
  {{پایان نستعلیق}}
  {{پایان نستعلیق}}
 
سعدی نیز، از ویژگی بی‌ثمر بودن بید، در شعر خود بهره گرفته است:<ref>[https://ganjoor.net/saadi/mavaez/ghete2/sh119 سعدی، مواعظ، قطعات، شماره 119، بیت 3، سایت گنجور.]</ref><br>
[[سعدی شیرازی|سعدی]] نیز، از ویژگی بی‌ثمر بودن بید، در شعر خود بهره گرفته است:<ref>[https://ganjoor.net/saadi/mavaez/ghete2/sh119 سعدی، مواعظ، قطعات، شماره 119، بیت 3، سایت گنجور.]</ref>{{سخ}}
{{آغاز نستعلیق}}
{{آغاز نستعلیق}}
  {{شعر|نستعلیق}}
  {{شعر|نستعلیق}}
  {{ب|هر درختی ثمری دارد و هرکس هنری|من بی‌مایه‌ی بدبخت، تهی‌دست چو بید}}
  {{ب|هر درختی ثمری دارد و هرکس هنری|من بی‌مایهٔ بدبخت، تهی‌دست چو بید}}
  {{پایان شعر}}
  {{پایان شعر}}
  {{پایان نستعلیق}}
  {{پایان نستعلیق}}
 
بوی خوش درخت بید، برگ‌های زیبای آن و دُم‌برگ‌های کوتاه آن، هرکدام مصداق تشبیهاتی در ادبیات فارسی شده است.<ref>گرامی، گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، ۱۳۸۶ش، ص۵۴–۵۵.</ref> در ضرب‌المثل‌های ایرانی می‌توان به مثل معروف «بیدی نیست که از این بادها بلرزد» اشاره کرد. زیباترین نوع بید، با نام بیدمجنون، با شاخه‌هایی بلند و باریک، در متون بسیاری به کنایه از شیفته و معلق بودن آمده است. همچنین، بید، به‌دلیل داشتن شاخ و برگ افتاده و ظریف، به زلف و موی پریشان معشوق تشبیه شده است. برخی، این سَر به زیری درخت بید را از شرمساری او به‌دلیل بی‌ثمری دانسته‌اند.<ref>گرامی، گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، ۱۳۸۶ش، ص۵6-57.</ref>
 
در قصه‌ها و منظومه‌های زبان پارسی، به بلندی و پرتراکم بودن شاخ و برگ این نوع از درختان اشاره شده و سایهٔ آن به میعادگاهی برای خلوت عشاق تشبیه شده است.<ref>صبحی مهتدی، افسانه‌ها، ۱۳۸۵ش، ص۱۳۷–۱۳۸.</ref> ظاهر خاص برگ‌های بید به تیر و نیزه و آب بید نیز به دارویی هوش‌آور تشبیه شده‌اند.<ref>ارجانی، سمک عیار، ج1، ۱۳۴۷ش، ص26؛{{سخ}}
قصهٔ امیرالمؤمنین حمزه، ۱۳۶۲ش، ص166.</ref>


بوی خوش درخت بید، برگ‌های زیبای آن و دُم‌برگ‌های کوتاه آن، هرکدام مصداق تشبیهاتی در ادبیات فارسی شده است.<ref>گرامی، گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، ۱۳۸۶ش، ص۵۴-۵۵.</ref>  در ضرب‌المثل‌های ایرانی می‌توان به مثل معروف «بیدی نیست که از این بادها بلرزد» اشاره کرد. زیباترین نوع بید، با نام بیدمجنون، با شاخه‌هایی بلند و باریک، در متون بسیاری به کنایه از شیفته و معلق بودن آمده است. همچنین، بید، به‌دلیل داشتن شاخ و برگ افتاده و ظریف، به زلف و موی پریشان معشوق تشبیه شده است. برخی، این سَر به زیری درخت بید را از شرمساری او به‌دلیل بی‌ثمری دانسته‌اند.<ref>گرامی، گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، ۱۳۸۶ش، ص۵6-57.</ref> <br>
در قصه‌ها و منظومه‌های زبان پارسی، به بلندی و پرتراکم بودن شاخ و برگ این نوع از درختان اشاره شده و سایه‌ی آن به میعادگاهی برای خلوت عشاق تشبیه شده است.<ref>صبحی مهتدی، افسانه‌ها، ۱۳۸۵ش، ص۱۳۷-۱۳۸.</ref>  ظاهر خاص برگ‌های بید به تیر و نیزه و آب بید نیز به دارویی هوش‌آور تشبیه شده‌اند.<ref>ارجانی، سمک عیار، ج1، ۱۳۴۷ش، ص26؛ <br>
قصۀ امیرالمؤمنین حمزه، ۱۳۶۲ش، ص166.</ref> <br>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}  
{{پانویس}}
==منابع==  
 
==منابع==
{{آغاز منابع}}
* ابن‌جزار، احمد، زاد المسافر، به‌تحقیق محمد سویسی و دیگران، تونس، المجمع التونسی للعلوم و الآداب و الفنون، ۲۰۰۰م.
* ابن‌جزار، احمد، زاد المسافر، به‌تحقیق محمد سویسی و دیگران، تونس، المجمع التونسی للعلوم و الآداب و الفنون، ۲۰۰۰م.
* ابن‌رشد، محمد، الکلیات، بی‌جا، منشورات الدار البیضاء، ۱۹۳۹م.
* ابن‌رشد، محمد، الکلیات، بی‌جا، منشورات الدار البیضاء، ۱۹۳۹م.
* ابن‌سینا، قانون، ترجمۀ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، سروش، ۱۳۶۴ش.
* ابن‌سینا، قانون، ترجمهٔ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، سروش، ۱۳۶۴ش.
* ابن‌وحشیه، احمد، الفلاحة النبطیة، به‌تحقیق توفیق فهد، دمشق، چاپ توفیق فهد، ۱۹۹۳م.
* ابن‌وحشیه، احمد، الفلاحة النبطیة، به‌تحقیق توفیق فهد، دمشق، چاپ توفیق فهد، ۱۹۹۳م.
* ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، به‌تحقیق احمد بهمنیار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش.
* ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، به‌تحقیق احمد بهمنیار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش.
خط ۵۹: خط ۶۸:
* ارجانی، فرامرز، سمک عیار، به‌تحقیق پرویز خانلری، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۷ش.
* ارجانی، فرامرز، سمک عیار، به‌تحقیق پرویز خانلری، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۷ش.
* اسدیان خرم‌آبادی، محمد و دیگران، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، تهران، مرکز مردم‌شناسی ایران، ۱۳۵۸ش.
* اسدیان خرم‌آبادی، محمد و دیگران، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، تهران، مرکز مردم‌شناسی ایران، ۱۳۵۸ش.
* پولاک، یاکوب ادوارد، سفرنامه، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۱ش.
* پولاک، یاکوب ادوارد، سفرنامه، ترجمهٔ کیکاووس جهانداری، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۱ش.
* ثابتی، حبیب‌الله، درختان و درختچه‌های ایران، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۴ش.
* ثابتی، حبیب‌الله، درختان و درختچه‌های ایران، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۴ش.
* حاتمی، حسن، باورها و رفتارها، تهران، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، ۱۳۸۵ش.
* حاتمی، حسن، باورها و رفتارها، تهران، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، ۱۳۸۵ش.
* حافظ، غزلیات، غزل شماره 290، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 7 اسفند 1400ش.
* حافظ، غزلیات، غزل شماره ۲۹۰، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۷ اسفند ۱۴۰۰ش.
* حکیم مؤمن، محمد، تحفة المؤمنین، به‌تحقیق روجا رحیمی و دیگران، تهران، مؤسسه نشر شهر، ۱۳۸۶ش.
* حکیم مؤمن، محمد، تحفة المؤمنین، به‌تحقیق روجا رحیمی و دیگران، تهران، مؤسسه نشر شهر، ۱۳۸۶ش.
* دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، تهران، کارنامه، ۱۳۷۸ش.
* دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، تهران، کارنامه، ۱۳۷۸ش.
* دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 7 اسفند 1400ش.
* دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۷ اسفند ۱۴۰۰ش.
* رشیدالدین فضل‌الله، آثار و احیاء، به‌تحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۸ش.
* رشیدالدین فضل‌الله، آثار و احیاء، به‌تحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۸ش.
* رضایی، جمال، بیرجندنامه، به‌تحقیق محمود رفیعی، تهران، هیرمند، ۱۳۸۱ش.
* رضایی، جمال، بیرجندنامه، به‌تحقیق محمود رفیعی، تهران، هیرمند، ۱۳۸۱ش.
* رضی، هاشم، گاه‌شماری و جشن‌های ایران باستان، تهران، بهجت، ۱۳۷۱ش.
* رضی، هاشم، گاه‌شماری و جشن‌های ایران باستان، تهران، بهجت، ۱۳۷۱ش.
* سالور، قهرمان میرزا (عین‌السلطنه)، روزنامۀ خاطرات، به‌تحقیق مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، اساطیر، ۱۳۷۷ش.
* سالور، قهرمان میرزا (عین‌السلطنه)، روزنامهٔ خاطرات، به‌تحقیق مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، اساطیر، ۱۳۷۷ش.
* سعدی، مواعظ، سایت گنجور، تاریخ بازدید: 7 اسفند 1400ش.
* سعدی، مواعظ، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۷ اسفند ۱۴۰۰ش.
* شهاب کومله‌ای، حسین، فرهنگ عامۀ کومله، رشت، گیلکان، ۱۳۸۶ش.
* شهاب کومله‌ای، حسین، فرهنگ عامهٔ کومله، رشت، گیلکان، ۱۳۸۶ش.
* صبحی مهتدی، فضل‌الله، افسانه‌ها، به‌تحقیق حمیدرضا خزاعی، مشهد، ماه‌جان، ۱۳۸۵ش.
* صبحی مهتدی، فضل‌الله، افسانه‌ها، به‌تحقیق حمیدرضا خزاعی، مشهد، ماه‌جان، ۱۳۸۵ش.
* علمداری، مهدی، فرهنگ عامیانۀ دماوند، تهـران، فیض کاشانی، ۱۳۷۹ش.
* علمداری، مهدی، فرهنگ عامیانهٔ دماوند، تهران، فیض کاشانی، ۱۳۷۹ش.
* کشکری، یعقوب، کناش فی الطب، به‌تحقیق علی شیری، بیروت، مؤسسه عزالدین، ۱۴۱۴ق.
* کشکری، یعقوب، کناش فی الطب، به‌تحقیق علی شیری، بیروت، مؤسسه عزالدین، ۱۴۱۴ق.
* گرامی، بهرام، گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، تهران، سخن، ۱۳۸۶ش.
* گرامی، بهرام، گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، تهران، سخن، ۱۳۸۶ش.
* گل‌گلاب، حسین، گیاه‌شناسی، تهران، بی‌نا، ۱۳۲۶ش.
* گل‌گلاب، حسین، گیاه‌شناسی، تهران، بی‌نا، ۱۳۲۶ش.
* قصۀ امیرالمؤمنین حمزه، به‌تحقیق جعفر شعار، تهران، بی‌نا، ۱۳۶۲ش.
* قصهٔ امیرالمؤمنین حمزه، به‌تحقیق جعفر شعار، تهران، بی‌نا، ۱۳۶۲ش.
* محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، تهران، آگه، ۱۳۶۸ش.
* محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، تهران، آگه، ۱۳۶۸ش.
* مرگان، ژاک، ایران، مطالعات جغرافیایی، ترجمۀ کاظم ودیعی، تبریز، چهر، ۱۳۳۸ش.
* مرگان، ژاک، ایران، مطالعات جغرافیایی، ترجمهٔ کاظم ودیعی، تبریز، چهر، ۱۳۳۸ش.
* مظلوم‌زاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، کازرونیه، ۱۳۸۳ش.
* مظلوم‌زاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، کازرونیه، ۱۳۸۳ش.
* معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 7 اسفند 1400ش.
* معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۷ اسفند ۱۴۰۰ش.
* ملگونف، گ، سفرنامه به سواحل جنوبی دریای خزر، ترجمۀ مسعود گلزاری، تهران، دادجو، ۱۳۶۴ش.
* ملگونف، گ، سفرنامه به سواحل جنوبی دریای خزر، ترجمهٔ مسعود گلزاری، تهران، دادجو، ۱۳۶۴ش.
* نیاکی، صحت، گیاهان کشاورزی ایران، اهواز، دانشگاه جندی شاپور، ۱۳۵۷ش.
* نیاکی، صحت، گیاهان کشاورزی ایران، اهواز، دانشگاه جندی شاپور، ۱۳۵۷ش.
* Jorét, Ch., Les Plantes dans l'antiquité et au moyen âge, Paris, 1904.
* Jorét, Ch. , Les Plantes dans l'antiquité et au moyen âge, Paris, 1904.
[[رده: ویکی‌زندگی]]
{{پایان  منابع}}
[[رده: طبیعت]]
{{درختان-افقی}}
 
[[رده:درختان]]

نسخهٔ کنونی تا ۱۲ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۲۵

تصویری از بید مجنون

بید؛ یکی از گونه‌های درختان زیبا و بی‌ثمر

درخت بید، که در زبان عربی «صفصاف» نامیده می‌شود، انواع مختلفی دارد.[۱] در ایران، ۱۳ نوع مختلف درخت و درختچهٔ بید وجود دارد. این درختان، معمولاً در مناطق مرطوب و در کنار رودخانه‌ها رویش دارند.[۲] درختان بیدمشک و بید مجنون، از مشهورترین انواع درختان بید هستند. درخت بید، درختی بی‌ثمر، سایه‌دار و دارای شاخه‌های مستقیم و بلند است. چوب این درخت، کم‌دوام و پوست آن حاوی ماده‌ای به‌نام «سالیسین» است که خاصیت تب‌بری دارد.[۳]

نام‌های درخت بید

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بید از واژه «بیذ» در فارسی نو که برگرفته از واژه «ویت» در فارسی میانه است، گرفته شده و به‌معنی گیاه یا شاخهٔ بالارونده و آب‌دوست است.

انواع مختلفی از درخت بید، در بسیاری از مناطق ایران وجود دارد و به نام‌های مختلفی معروف هستند. در مازندران این درخت به «فیک»، «فِک»، «فیکا» یا «فوکا»؛ در گیلان به «وی»، «وی‌دار» یا «ویه‌دار»؛ در ارسباران به «سویت»، در مینودشت به «سوگوت» و در کردستان به «پی»[۴] معروف است.

کاربردهای درخت بید

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

درخت بید، ظاهری زیبا همراه با سایه‌ای بسیار دارد. چوب این درخت نیز برای تهیه زغال، ابزارآلات چوبی و تولید رنگ‌های متنوع استفاده می‌شود. عصاره پوست و برگ درخت بید، کاربرد خوراکی و پزشکی دارد و شاخه‌های آن نیز در مناسک آیینی و مذهبی استفاده می‌شود.

در زندگی روستایی از بید، به‌دلیل بلندی آن، برای پیش‌بینی آب و هوا استفاده می‌کردند. عسلک، ترشح ماده‌ای چسبناک در درخت بید، نشان از سرمای شدید زمستان دارد.[۵] همچنین، سایه دلنشین این درخت، سبب شده تا در اغلب تفرجگاه‌ها، درخت بید کاشته شود.[۶]

شاخه‌های درخت بید، به‌منظور برکت‌خواهی در سفره هفت‌سین، قرار می‌گرفت.[۷] عرق بیدمشک نیز کاربرد فراوانی دارد و به‌صورت شربت یا به تنهایی مصرف می‌شود.

پیشینه درخت بید

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

گستره جغرافیایی این درخت در ایران زیاد است و تا ارتفاع ۲۰۰۰ متری از سطح دریا در مناطق کردستان، خراسان، زاگرس و نیز البرز دیده شده‌اند. در ایران باستان، درخت بید همچون نخل، پسته و سرو، از از اهمیتی ویژه برخوردار بود.[۸]

محققان و مورخان بسیاری به درختان بید، زمان کِشت آن‌ها و خواص درمانی و غیردرمانی آن‌ها اشاره کرده‌اند. برای مثال، رشیدالدین فضل‌الله، کِشت این درخت را در هر چهار فصل بهار، تابستان، پاییز و زمستان مناسب دانسته و نوع «بیل دسته» ی درختان بید را از سایر انواع آن، محکم‌تر و در عین حال سبک‌تر معرفی کرده است. از درختان بیدمشک سمرقند و بخارا نیز در منابع بسیاری یاد شده است. فضل‌الله، همچنین معتقد است که پیوند این درخت به درختانی همچون نارنج، سیب، ترنج، لیمو، به و سایر انواع میوه‌ها، منجر به خوش‌بوتر شدن ثمرهٔ این درختان می‌شود.[۹]

بید در علم طب

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از منظر طب سنتی، همهٔ انواع درختان بید، دارای ماده‌ای هستند که در درمان درد مفاصل مؤثر بوده و نیز خاصیتی تب‌بُر دارند.[۱۰] همچنین در آثار بسیاری، به خاصیت طراوت‌بخشی و خنک‌کنندگی آن، که برای درمان سردرد نیز مفید است، اشاره شده است.[۱۱] صمغ این درخت، خاصیت قبضیت قوی دارد و برای تقویت قوه بینایی، دفع زردی (یرقان) و درمان نارسایی کبد مفید است.[۱۲] در سفرنامه‌های بسیاری از جهانگردان نیز، به ویژگی‌های زیبایی ظاهری، فرح‌بخشی، رایحه دل‌انگیز انواع بید، به‌خصوص درخت بیدمشک، اشاراتی شده است.[۱۳]

ابومنصور موفق هروی، بید را دارای طبعی سرد و خشک دانسته که قابضیت بسیار و شدیدی داشته و برای تقویت دل و مغز مفید است.[۱۴] برخی، برگ بید را در کنار سایر انواع ادویه استفاده کرده[۱۵] و معتقدند که پوست بید، خون دماغ را بند می‌آورد.[۱۶] از خواص دیگر بید، می‌توان به خاصیت نرم‌کنندگی شیره بید، استفاده از آن در درمان زگیل، تسکین‌بخش بودن شکوفه و آب درخت بید، دفع چرک گوش با استفاده از عصاره بید،[۱۷] تب‌بُری و رفع عطش و خفقان[۱۸] اشاره کرد.

عرق بیدمشک، همچون سایر عرقی‌جات ایرانیان (عرق نعنا، عرق بابونه)، از دیرباز تولید شده[۱۹] و برای تقویت قلب،[۲۰] درمان بیماری‌های پوستی، ناراحتی‌های عصبی،[۲۱] کم‌اشتهایی، تب،[۲۲] و افت فشارخون مفید است.

بید در ادبیات فارسی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حافظ به لرزان بودن این درخت اشاره کرده و می‌گوید:[۲۳]
الگو:آغاز نستعلیق

الگو:شعر
الگو:ب
الگو:پایان شعر
الگو:پایان نستعلیق

سعدی نیز، از ویژگی بی‌ثمر بودن بید، در شعر خود بهره گرفته است:[۲۴]
الگو:آغاز نستعلیق

الگو:شعر
الگو:ب
الگو:پایان شعر
الگو:پایان نستعلیق

بوی خوش درخت بید، برگ‌های زیبای آن و دُم‌برگ‌های کوتاه آن، هرکدام مصداق تشبیهاتی در ادبیات فارسی شده است.[۲۵] در ضرب‌المثل‌های ایرانی می‌توان به مثل معروف «بیدی نیست که از این بادها بلرزد» اشاره کرد. زیباترین نوع بید، با نام بیدمجنون، با شاخه‌هایی بلند و باریک، در متون بسیاری به کنایه از شیفته و معلق بودن آمده است. همچنین، بید، به‌دلیل داشتن شاخ و برگ افتاده و ظریف، به زلف و موی پریشان معشوق تشبیه شده است. برخی، این سَر به زیری درخت بید را از شرمساری او به‌دلیل بی‌ثمری دانسته‌اند.[۲۶]

در قصه‌ها و منظومه‌های زبان پارسی، به بلندی و پرتراکم بودن شاخ و برگ این نوع از درختان اشاره شده و سایهٔ آن به میعادگاهی برای خلوت عشاق تشبیه شده است.[۲۷] ظاهر خاص برگ‌های بید به تیر و نیزه و آب بید نیز به دارویی هوش‌آور تشبیه شده‌اند.[۲۸]

  1. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه بید، سایت واژه‌یاب.
  2. نیاکی، گیاهان کشاورزی ایران، ۱۳۵۷ش، ص۸؛
    گل‌گلاب، گیاه‌شناسی، ۱۳۲۶ش، ص۲۷۱–۲۷۲.
  3. معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه بید، سایت واژه‌یاب.
  4. ثابتی، درختان و درختچه‌های ایران، ۱۳۴۴ش، ص۳۳۵ و ۳۳۸.
  5. علمداری، فرهنگ عامیانهٔ دماوند، ۱۳۷۹ش، ص۱۸۴.
  6. شهاب کومله‌ای، فرهنگ عامهٔ کومله، ۱۳۸۶ش، ص۲۹.
  7. رضی، گاه‌شماری و جشن‌های ایران باستان، ۱۳۷۱ش، ص۳۵۸.
  8. Jorét, Les Plantes dans l'antiquité et au moyen âge, 1904, P28, 102, 105-107.
  9. رشیدالدین فضل‌الله، آثار و احیاء، ۱۳۶۸ش، ص38.
  10. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه بید، سایت واژه‌یاب.
  11. ابن‌وحشیه، الفلاحة النبطیة، ج1، ۱۹۹۳م، ص170-171؛
    ابن‌جزار، زاد المسافر، ج1، ۲۰۰۰م، ص86 و 88.
  12. ابن‌رشد، الکلیات، ۱۹۳۹م، ص38.
  13. سالور، روزنامهٔ خاطرات، ج5، ۱۳۷۷ش، ص3344؛
    ملگونف، سفرنامه به سواحل جنوبی دریای خزر، ۱۳۶۴ش، ص۱۴۶؛
    پولاک، سفرنامه، ۱۳۶۱ش، ص۳۷۰–۳۷۱؛ مرگان، ایران، مطالعات جغرافیایی، ج1، ۱۳۳۸ش، ص74 و 368.
  14. ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، ۱۳۴۶ش، ص130-131.
  15. اخوینی بخاری، هدایة المتعلمین، ۱۳۴۴ش، ص۶۶۵ و ۷۶۴.
  16. کشکری، کناش فی الطب، ۱۴۱۴ق، ص115.
  17. ابن‌سینا، قانون، ج2، ۱۳۶۴ش، ص344.
  18. حکیم مؤمن، تحفة المؤمنین، ۱۳۸۶ش، ص183.
  19. حاتمی، باورها و رفتارها، ۱۳۸۵ش، ص۲۳۶؛
    مظلوم‌زاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، ۱۳۸۳ش، ص۲۵۵.
  20. رضایی، بیرجندنامه، ۱۳۸۱ش، ص۴۰۶؛
    دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ج1، ۱۳۷۸ش، ص469.
  21. اسدیان خرم‌آبادی، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۶۹ و ۲۷۲ و ۲۷۳ و ۲۷۵.
  22. محتاط، سیمای اراک، ۱۳۶۸ش، ص۹۳.
  23. حافظ، غزلیات، غزل شماره 290، بیت 2، سایت گنجور.
  24. سعدی، مواعظ، قطعات، شماره 119، بیت 3، سایت گنجور.
  25. گرامی، گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، ۱۳۸۶ش، ص۵۴–۵۵.
  26. گرامی، گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، ۱۳۸۶ش، ص۵6-57.
  27. صبحی مهتدی، افسانه‌ها، ۱۳۸۵ش، ص۱۳۷–۱۳۸.
  28. ارجانی، سمک عیار، ج1، ۱۳۴۷ش، ص26؛
    قصهٔ امیرالمؤمنین حمزه، ۱۳۶۲ش، ص166.
  • ابن‌جزار، احمد، زاد المسافر، به‌تحقیق محمد سویسی و دیگران، تونس، المجمع التونسی للعلوم و الآداب و الفنون، ۲۰۰۰م.
  • ابن‌رشد، محمد، الکلیات، بی‌جا، منشورات الدار البیضاء، ۱۹۳۹م.
  • ابن‌سینا، قانون، ترجمهٔ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، سروش، ۱۳۶۴ش.
  • ابن‌وحشیه، احمد، الفلاحة النبطیة، به‌تحقیق توفیق فهد، دمشق، چاپ توفیق فهد، ۱۹۹۳م.
  • ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، به‌تحقیق احمد بهمنیار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش.
  • اخوینی بخاری، ربیع، هدایة المتعلمین، به‌تحقیق جلال متینی، مشهد، دانشگاه فردوسی، ۱۳۴۴ش.
  • ارجانی، فرامرز، سمک عیار، به‌تحقیق پرویز خانلری، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۷ش.
  • اسدیان خرم‌آبادی، محمد و دیگران، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، تهران، مرکز مردم‌شناسی ایران، ۱۳۵۸ش.
  • پولاک، یاکوب ادوارد، سفرنامه، ترجمهٔ کیکاووس جهانداری، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۱ش.
  • ثابتی، حبیب‌الله، درختان و درختچه‌های ایران، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۴ش.
  • حاتمی، حسن، باورها و رفتارها، تهران، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، ۱۳۸۵ش.
  • حافظ، غزلیات، غزل شماره ۲۹۰، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۷ اسفند ۱۴۰۰ش.
  • حکیم مؤمن، محمد، تحفة المؤمنین، به‌تحقیق روجا رحیمی و دیگران، تهران، مؤسسه نشر شهر، ۱۳۸۶ش.
  • دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، تهران، کارنامه، ۱۳۷۸ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۷ اسفند ۱۴۰۰ش.
  • رشیدالدین فضل‌الله، آثار و احیاء، به‌تحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۸ش.
  • رضایی، جمال، بیرجندنامه، به‌تحقیق محمود رفیعی، تهران، هیرمند، ۱۳۸۱ش.
  • رضی، هاشم، گاه‌شماری و جشن‌های ایران باستان، تهران، بهجت، ۱۳۷۱ش.
  • سالور، قهرمان میرزا (عین‌السلطنه)، روزنامهٔ خاطرات، به‌تحقیق مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، اساطیر، ۱۳۷۷ش.
  • سعدی، مواعظ، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۷ اسفند ۱۴۰۰ش.
  • شهاب کومله‌ای، حسین، فرهنگ عامهٔ کومله، رشت، گیلکان، ۱۳۸۶ش.
  • صبحی مهتدی، فضل‌الله، افسانه‌ها، به‌تحقیق حمیدرضا خزاعی، مشهد، ماه‌جان، ۱۳۸۵ش.
  • علمداری، مهدی، فرهنگ عامیانهٔ دماوند، تهران، فیض کاشانی، ۱۳۷۹ش.
  • کشکری، یعقوب، کناش فی الطب، به‌تحقیق علی شیری، بیروت، مؤسسه عزالدین، ۱۴۱۴ق.
  • گرامی، بهرام، گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، تهران، سخن، ۱۳۸۶ش.
  • گل‌گلاب، حسین، گیاه‌شناسی، تهران، بی‌نا، ۱۳۲۶ش.
  • قصهٔ امیرالمؤمنین حمزه، به‌تحقیق جعفر شعار، تهران، بی‌نا، ۱۳۶۲ش.
  • محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، تهران، آگه، ۱۳۶۸ش.
  • مرگان، ژاک، ایران، مطالعات جغرافیایی، ترجمهٔ کاظم ودیعی، تبریز، چهر، ۱۳۳۸ش.
  • مظلوم‌زاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، کازرونیه، ۱۳۸۳ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۷ اسفند ۱۴۰۰ش.
  • ملگونف، گ، سفرنامه به سواحل جنوبی دریای خزر، ترجمهٔ مسعود گلزاری، تهران، دادجو، ۱۳۶۴ش.
  • نیاکی، صحت، گیاهان کشاورزی ایران، اهواز، دانشگاه جندی شاپور، ۱۳۵۷ش.
  • Jorét, Ch. , Les Plantes dans l'antiquité et au moyen âge, Paris, 1904.

الگو:درختان-افقی