پیشنویس:بید: تفاوت میان نسخهها
صفحهای تازه حاوی «<big>'''بید'''</big>؛ یکی از گونههای درختان زیبا و بیثمر<br> درخت بید، که در زبان...» ایجاد کرد |
imported>محمدمهدی محمدی لینک داخلی |
||
| (۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:بید-مجنون.jpg|300px|thumb|left|تصویری از بید مجنون]] | |||
{{درشت|'''بید'''}}؛ یکی از گونههای درختان زیبا و بیثمر | |||
درخت بید، که در زبان عربی «صفصاف» نامیده میشود، انواع مختلفی دارد.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/ | |||
گلگلاب، گیاهشناسی، ۱۳۲۶ش، | درخت بید، که در [[زبان عربی]] «صفصاف» نامیده میشود، انواع مختلفی دارد.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/بید دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه بید، سایت واژهیاب.]</ref> در ایران، ۱۳ نوع مختلف درخت و درختچهٔ بید وجود دارد. این درختان، معمولاً در مناطق مرطوب و در کنار رودخانهها رویش دارند.<ref>نیاکی، گیاهان کشاورزی ایران، ۱۳۵۷ش، ص۸؛{{سخ}} | ||
==نامهای درخت بید== | گلگلاب، گیاهشناسی، ۱۳۲۶ش، ص۲۷۱–۲۷۲.</ref> درختان بیدمشک و بید مجنون، از مشهورترین انواع درختان بید هستند. درخت بید، درختی بیثمر، سایهدار و دارای شاخههای مستقیم و بلند است. چوب این درخت، کمدوام و پوست آن حاوی مادهای بهنام «سالیسین» است که خاصیت تببری دارد.<ref>[https://www.vajehyab.com/moein/بید معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه بید، سایت واژهیاب.]</ref> | ||
بید از واژه «بیذ» در فارسی نو که برگرفته از واژه «ویت» در فارسی میانه است، گرفته شده و بهمعنی گیاه یا | |||
انواع مختلفی از درخت بید، در بسیاری از مناطق ایران وجود دارد و به نامهای مختلفی معروف هستند. در مازندران این درخت به «فیک»، «فِک»، «فیکا» یا «فوکا»؛ در گیلان به «وی»، «ویدار» یا «ویهدار»؛ در ارسباران به «سویت»، در مینودشت به «سوگوت» و در کردستان به «پی»<ref>ثابتی، درختان و درختچههای ایران، ۱۳۴۴ش، ص۳۳۵ و ۳۳۸.</ref> | ==نامهای درخت بید== | ||
==کاربردهای درخت بید== | بید از واژه «بیذ» در [[زبان فارسی|فارسی]] نو که برگرفته از واژه «ویت» در فارسی میانه است، گرفته شده و بهمعنی گیاه یا شاخهٔ بالارونده و آبدوست است. | ||
درخت بید، ظاهری زیبا همراه با سایهای بسیار دارد. چوب این درخت نیز برای تهیه زغال، ابزارآلات چوبی و تولید رنگهای متنوع استفاده میشود. عصاره پوست و برگ درخت | |||
انواع مختلفی از درخت بید، در بسیاری از مناطق ایران وجود دارد و به نامهای مختلفی معروف هستند. در [[مازندران]] این درخت به «فیک»، «فِک»، «فیکا» یا «فوکا»؛ در [[گیلان]] به «وی»، «ویدار» یا «ویهدار»؛ در ارسباران به «سویت»، در مینودشت به «سوگوت» و در [[کردستان]] به «پی»<ref>ثابتی، درختان و درختچههای ایران، ۱۳۴۴ش، ص۳۳۵ و ۳۳۸.</ref> معروف است. | |||
==کاربردهای درخت بید== | |||
درخت بید، ظاهری زیبا همراه با سایهای بسیار دارد. چوب این درخت نیز برای تهیه زغال، ابزارآلات چوبی و تولید رنگهای متنوع استفاده میشود. عصاره پوست و برگ درخت [[بید]]، کاربرد خوراکی و پزشکی دارد و شاخههای آن نیز در مناسک آیینی و مذهبی استفاده میشود. | |||
در زندگی روستایی از بید، بهدلیل بلندی آن، برای پیشبینی آب و هوا استفاده میکردند. عسلک، ترشح مادهای چسبناک در درخت بید، نشان از سرمای شدید [[زمستان]] دارد.<ref>علمداری، فرهنگ عامیانهٔ دماوند، ۱۳۷۹ش، ص۱۸۴.</ref> همچنین، سایه دلنشین این درخت، سبب شده تا در اغلب تفرجگاهها، درخت بید کاشته شود.<ref>شهاب کوملهای، فرهنگ عامهٔ کومله، ۱۳۸۶ش، ص۲۹.</ref> | |||
شاخههای درخت بید، بهمنظور برکتخواهی در سفره [[هفتسین]]، قرار میگرفت.<ref>رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، ۱۳۷۱ش، ص۳۵۸.</ref> عرق بیدمشک نیز کاربرد فراوانی دارد و بهصورت شربت یا به تنهایی مصرف میشود. | |||
==پیشینه درخت بید== | |||
[[پرونده:بید.jpg|300px|thumb|left]] | |||
گستره جغرافیایی این درخت در [[ایران]] زیاد است و تا ارتفاع ۲۰۰۰ متری از سطح دریا در مناطق کردستان، [[خراسان]]، زاگرس و نیز البرز دیده شدهاند. در ایران باستان، درخت بید همچون نخل، [[پسته]] و [[سرو]]، از از اهمیتی ویژه برخوردار بود.<ref>Jorét, Les Plantes dans l'antiquité et au moyen âge, 1904, P28, 102, 105-107.</ref> | |||
محققان و مورخان بسیاری به درختان بید، زمان کِشت آنها و خواص درمانی و غیردرمانی آنها اشاره کردهاند. برای مثال، رشیدالدین فضلالله، کِشت این درخت را در هر چهار فصل [[بهار]]، [[تابستان]]، [[پاییز]] و [[زمستان]] مناسب دانسته و نوع «بیل دسته» ی درختان بید را از سایر انواع آن، محکمتر و در عین حال سبکتر معرفی کرده است. از درختان بیدمشک [[سمرقند]] و [[بخارا]] نیز در منابع بسیاری یاد شده است. فضلالله، همچنین معتقد است که پیوند این درخت به درختانی همچون نارنج، [[سیب]]، [[ترنج]]، لیمو، [[به]] و سایر انواع میوهها، منجر به خوشبوتر شدن ثمرهٔ این درختان میشود.<ref>رشیدالدین فضلالله، آثار و احیاء، ۱۳۶۸ش، ص38.</ref> | |||
==بید در علم طب== | ==بید در علم طب== | ||
از منظر طب | از منظر [[طب سنتی ایران|طب سنتی]]، همهٔ انواع درختان بید، دارای مادهای هستند که در درمان درد مفاصل مؤثر بوده و نیز خاصیتی تببُر دارند.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/بید دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه بید، سایت واژهیاب.]</ref> همچنین در آثار بسیاری، به خاصیت طراوتبخشی و خنککنندگی آن، که برای درمان سردرد نیز مفید است، اشاره شده است.<ref>ابنوحشیه، الفلاحة النبطیة، ج1، ۱۹۹۳م، ص170-171؛{{سخ}} | ||
ابنجزار، زاد المسافر، ج1، ۲۰۰۰م، ص86 و 88.</ref> | ابنجزار، زاد المسافر، ج1، ۲۰۰۰م، ص86 و 88.</ref> صمغ این درخت، خاصیت قبضیت قوی دارد و برای تقویت قوه بینایی، دفع زردی (یرقان) و درمان نارسایی کبد مفید است.<ref>ابنرشد، الکلیات، ۱۹۳۹م، ص38.</ref> در سفرنامههای بسیاری از جهانگردان نیز، به ویژگیهای زیبایی ظاهری، فرحبخشی، رایحه دلانگیز انواع بید، بهخصوص درخت بیدمشک، اشاراتی شده است.<ref>سالور، روزنامهٔ خاطرات، ج5، ۱۳۷۷ش، ص3344؛{{سخ}} | ||
ملگونف، سفرنامه به سواحل جنوبی دریای خزر، ۱۳۶۴ش، ص۱۴۶؛ | ملگونف، سفرنامه به سواحل جنوبی دریای خزر، ۱۳۶۴ش، ص۱۴۶؛{{سخ}} | ||
پولاک، سفرنامه، ۱۳۶۱ش، | پولاک، سفرنامه، ۱۳۶۱ش، ص۳۷۰–۳۷۱؛ مرگان، ایران، مطالعات جغرافیایی، ج1، ۱۳۳۸ش، ص74 و 368.</ref> | ||
عرق بیدمشک، همچون سایر عرقیجات ایرانیان (عرق نعنا، عرق بابونه)، از دیرباز تولید شده<ref>حاتمی، باورها و رفتارها، ۱۳۸۵ش، ص۲۳۶؛ | ابومنصور موفق هروی، بید را دارای طبعی سرد و خشک دانسته که قابضیت بسیار و شدیدی داشته و برای تقویت دل و مغز مفید است.<ref>ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، ۱۳۴۶ش، ص130-131.</ref> برخی، برگ بید را در کنار سایر انواع ادویه استفاده کرده<ref>اخوینی بخاری، هدایة المتعلمین، ۱۳۴۴ش، ص۶۶۵ و ۷۶۴.</ref> و معتقدند که پوست بید، خون دماغ را بند میآورد.<ref>کشکری، کناش فی الطب، ۱۴۱۴ق، ص115.</ref> از خواص دیگر بید، میتوان به خاصیت نرمکنندگی شیره بید، استفاده از آن در درمان زگیل، تسکینبخش بودن شکوفه و آب درخت بید، دفع چرک گوش با استفاده از عصاره بید،<ref>ابنسینا، قانون، ج2، ۱۳۶۴ش، ص344.</ref> تببُری و رفع عطش و خفقان<ref>حکیم مؤمن، تحفة المؤمنین، ۱۳۸۶ش، ص183.</ref> اشاره کرد. | ||
مظلومزاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، ۱۳۸۳ش، ص۲۵۵.</ref> | |||
دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ج1، ۱۳۷۸ش، ص469.</ref> | عرق بیدمشک، همچون سایر عرقیجات ایرانیان (عرق نعنا، عرق بابونه)، از دیرباز تولید شده<ref>حاتمی، باورها و رفتارها، ۱۳۸۵ش، ص۲۳۶؛{{سخ}} | ||
==بید در ادبیات فارسی== | مظلومزاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، ۱۳۸۳ش، ص۲۵۵.</ref> و برای تقویت قلب،<ref>رضایی، بیرجندنامه، ۱۳۸۱ش، ص۴۰۶؛{{سخ}} | ||
حافظ به لرزان بودن این درخت اشاره کرده و میگوید:<ref>[https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh290 حافظ، غزلیات، غزل شماره 290، بیت 2، سایت گنجور.]</ref> | دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ج1، ۱۳۷۸ش، ص469.</ref> درمان بیماریهای پوستی، ناراحتیهای عصبی،<ref>اسدیان خرمآبادی، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۶۹ و ۲۷۲ و ۲۷۳ و ۲۷۵.</ref> کماشتهایی، [[تب]]،<ref>محتاط، سیمای اراک، ۱۳۶۸ش، ص۹۳.</ref> و افت فشارخون مفید است. | ||
==بید در ادبیات فارسی== | |||
[[حافظ]] به لرزان بودن این درخت اشاره کرده و میگوید:<ref>[https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh290 حافظ، غزلیات، غزل شماره 290، بیت 2، سایت گنجور.]</ref>{{سخ}} | |||
{{آغاز نستعلیق}} | {{آغاز نستعلیق}} | ||
{{شعر|نستعلیق}} | {{شعر|نستعلیق}} | ||
{{ب|چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم|که دل به دست کمان ابروییست کافرکیش}} | {{ب|چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم|که دل به دست کمان ابروییست کافرکیش}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{پایان نستعلیق}} | {{پایان نستعلیق}} | ||
سعدی نیز، از ویژگی بیثمر بودن بید، در شعر خود بهره گرفته است:<ref>[https://ganjoor.net/saadi/mavaez/ghete2/sh119 سعدی، مواعظ، قطعات، شماره 119، بیت 3، سایت گنجور.]</ref> | [[سعدی شیرازی|سعدی]] نیز، از ویژگی بیثمر بودن بید، در شعر خود بهره گرفته است:<ref>[https://ganjoor.net/saadi/mavaez/ghete2/sh119 سعدی، مواعظ، قطعات، شماره 119، بیت 3، سایت گنجور.]</ref>{{سخ}} | ||
{{آغاز نستعلیق}} | {{آغاز نستعلیق}} | ||
{{شعر|نستعلیق}} | {{شعر|نستعلیق}} | ||
{{ب|هر درختی ثمری دارد و هرکس هنری|من | {{ب|هر درختی ثمری دارد و هرکس هنری|من بیمایهٔ بدبخت، تهیدست چو بید}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{پایان نستعلیق}} | {{پایان نستعلیق}} | ||
بوی خوش درخت بید، برگهای زیبای آن و دُمبرگهای کوتاه آن، هرکدام مصداق تشبیهاتی در ادبیات فارسی شده است.<ref>گرامی، گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، ۱۳۸۶ش، ص۵۴–۵۵.</ref> در ضربالمثلهای ایرانی میتوان به مثل معروف «بیدی نیست که از این بادها بلرزد» اشاره کرد. زیباترین نوع بید، با نام بیدمجنون، با شاخههایی بلند و باریک، در متون بسیاری به کنایه از شیفته و معلق بودن آمده است. همچنین، بید، بهدلیل داشتن شاخ و برگ افتاده و ظریف، به زلف و موی پریشان معشوق تشبیه شده است. برخی، این سَر به زیری درخت بید را از شرمساری او بهدلیل بیثمری دانستهاند.<ref>گرامی، گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، ۱۳۸۶ش، ص۵6-57.</ref> | |||
در قصهها و منظومههای زبان پارسی، به بلندی و پرتراکم بودن شاخ و برگ این نوع از درختان اشاره شده و سایهٔ آن به میعادگاهی برای خلوت عشاق تشبیه شده است.<ref>صبحی مهتدی، افسانهها، ۱۳۸۵ش، ص۱۳۷–۱۳۸.</ref> ظاهر خاص برگهای بید به تیر و نیزه و آب بید نیز به دارویی هوشآور تشبیه شدهاند.<ref>ارجانی، سمک عیار، ج1، ۱۳۴۷ش، ص26؛{{سخ}} | |||
قصهٔ امیرالمؤمنین حمزه، ۱۳۶۲ش، ص166.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | |||
==منابع== | |||
{{آغاز منابع}} | |||
* ابنجزار، احمد، زاد المسافر، بهتحقیق محمد سویسی و دیگران، تونس، المجمع التونسی للعلوم و الآداب و الفنون، ۲۰۰۰م. | * ابنجزار، احمد، زاد المسافر، بهتحقیق محمد سویسی و دیگران، تونس، المجمع التونسی للعلوم و الآداب و الفنون، ۲۰۰۰م. | ||
* ابنرشد، محمد، الکلیات، بیجا، منشورات الدار البیضاء، ۱۹۳۹م. | * ابنرشد، محمد، الکلیات، بیجا، منشورات الدار البیضاء، ۱۹۳۹م. | ||
* ابنسینا، قانون، | * ابنسینا، قانون، ترجمهٔ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، سروش، ۱۳۶۴ش. | ||
* ابنوحشیه، احمد، الفلاحة النبطیة، بهتحقیق توفیق فهد، دمشق، چاپ توفیق فهد، ۱۹۹۳م. | * ابنوحشیه، احمد، الفلاحة النبطیة، بهتحقیق توفیق فهد، دمشق، چاپ توفیق فهد، ۱۹۹۳م. | ||
* ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، بهتحقیق احمد بهمنیار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش. | * ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، بهتحقیق احمد بهمنیار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش. | ||
| خط ۵۷: | خط ۶۸: | ||
* ارجانی، فرامرز، سمک عیار، بهتحقیق پرویز خانلری، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۷ش. | * ارجانی، فرامرز، سمک عیار، بهتحقیق پرویز خانلری، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۷ش. | ||
* اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، تهران، مرکز مردمشناسی ایران، ۱۳۵۸ش. | * اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، تهران، مرکز مردمشناسی ایران، ۱۳۵۸ش. | ||
* پولاک، یاکوب ادوارد، سفرنامه، | * پولاک، یاکوب ادوارد، سفرنامه، ترجمهٔ کیکاووس جهانداری، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۱ش. | ||
* ثابتی، حبیبالله، درختان و درختچههای ایران، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۴ش. | * ثابتی، حبیبالله، درختان و درختچههای ایران، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۴ش. | ||
* حاتمی، حسن، باورها و رفتارها، تهران، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، ۱۳۸۵ش. | * حاتمی، حسن، باورها و رفتارها، تهران، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، ۱۳۸۵ش. | ||
* حافظ، غزلیات، غزل شماره | * حافظ، غزلیات، غزل شماره ۲۹۰، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۷ اسفند ۱۴۰۰ش. | ||
* حکیم مؤمن، محمد، تحفة المؤمنین، بهتحقیق روجا رحیمی و دیگران، تهران، مؤسسه نشر شهر، ۱۳۸۶ش. | * حکیم مؤمن، محمد، تحفة المؤمنین، بهتحقیق روجا رحیمی و دیگران، تهران، مؤسسه نشر شهر، ۱۳۸۶ش. | ||
* دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، تهران، کارنامه، ۱۳۷۸ش. | * دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، تهران، کارنامه، ۱۳۷۸ش. | ||
* دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: | * دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۷ اسفند ۱۴۰۰ش. | ||
* رشیدالدین فضلالله، آثار و احیاء، بهتحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۸ش. | * رشیدالدین فضلالله، آثار و احیاء، بهتحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۸ش. | ||
* رضایی، جمال، بیرجندنامه، بهتحقیق محمود رفیعی، تهران، هیرمند، ۱۳۸۱ش. | * رضایی، جمال، بیرجندنامه، بهتحقیق محمود رفیعی، تهران، هیرمند، ۱۳۸۱ش. | ||
* رضی، هاشم، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، تهران، بهجت، ۱۳۷۱ش. | * رضی، هاشم، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، تهران، بهجت، ۱۳۷۱ش. | ||
* سالور، قهرمان میرزا (عینالسلطنه)، | * سالور، قهرمان میرزا (عینالسلطنه)، روزنامهٔ خاطرات، بهتحقیق مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، اساطیر، ۱۳۷۷ش. | ||
* سعدی، مواعظ، سایت گنجور، تاریخ بازدید: | * سعدی، مواعظ، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۷ اسفند ۱۴۰۰ش. | ||
* شهاب کوملهای، حسین، فرهنگ | * شهاب کوملهای، حسین، فرهنگ عامهٔ کومله، رشت، گیلکان، ۱۳۸۶ش. | ||
* صبحی مهتدی، فضلالله، افسانهها، بهتحقیق حمیدرضا خزاعی، مشهد، ماهجان، ۱۳۸۵ش. | * صبحی مهتدی، فضلالله، افسانهها، بهتحقیق حمیدرضا خزاعی، مشهد، ماهجان، ۱۳۸۵ش. | ||
* علمداری، مهدی، فرهنگ | * علمداری، مهدی، فرهنگ عامیانهٔ دماوند، تهران، فیض کاشانی، ۱۳۷۹ش. | ||
* کشکری، یعقوب، کناش فی الطب، بهتحقیق علی شیری، بیروت، مؤسسه عزالدین، ۱۴۱۴ق. | * کشکری، یعقوب، کناش فی الطب، بهتحقیق علی شیری، بیروت، مؤسسه عزالدین، ۱۴۱۴ق. | ||
* گرامی، بهرام، گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، تهران، سخن، ۱۳۸۶ش. | * گرامی، بهرام، گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، تهران، سخن، ۱۳۸۶ش. | ||
* گلگلاب، حسین، گیاهشناسی، تهران، بینا، ۱۳۲۶ش. | * گلگلاب، حسین، گیاهشناسی، تهران، بینا، ۱۳۲۶ش. | ||
* | * قصهٔ امیرالمؤمنین حمزه، بهتحقیق جعفر شعار، تهران، بینا، ۱۳۶۲ش. | ||
* محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، تهران، آگه، ۱۳۶۸ش. | * محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، تهران، آگه، ۱۳۶۸ش. | ||
* مرگان، ژاک، ایران، مطالعات جغرافیایی، | * مرگان، ژاک، ایران، مطالعات جغرافیایی، ترجمهٔ کاظم ودیعی، تبریز، چهر، ۱۳۳۸ش. | ||
* مظلومزاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، کازرونیه، ۱۳۸۳ش. | * مظلومزاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، کازرونیه، ۱۳۸۳ش. | ||
* معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: | * معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۷ اسفند ۱۴۰۰ش. | ||
* ملگونف، گ، سفرنامه به سواحل جنوبی دریای خزر، | * ملگونف، گ، سفرنامه به سواحل جنوبی دریای خزر، ترجمهٔ مسعود گلزاری، تهران، دادجو، ۱۳۶۴ش. | ||
* نیاکی، صحت، گیاهان کشاورزی ایران، اهواز، دانشگاه جندی شاپور، ۱۳۵۷ش. | * نیاکی، صحت، گیاهان کشاورزی ایران، اهواز، دانشگاه جندی شاپور، ۱۳۵۷ش. | ||
* Jorét, Ch., Les Plantes dans l'antiquité et au moyen âge, Paris, 1904. | * Jorét, Ch. , Les Plantes dans l'antiquité et au moyen âge, Paris, 1904. | ||
{{پایان منابع}} | |||
[[رده: | {{درختان-افقی}} | ||
[[رده:درختان]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۲۵

بید؛ یکی از گونههای درختان زیبا و بیثمر
درخت بید، که در زبان عربی «صفصاف» نامیده میشود، انواع مختلفی دارد.[۱] در ایران، ۱۳ نوع مختلف درخت و درختچهٔ بید وجود دارد. این درختان، معمولاً در مناطق مرطوب و در کنار رودخانهها رویش دارند.[۲] درختان بیدمشک و بید مجنون، از مشهورترین انواع درختان بید هستند. درخت بید، درختی بیثمر، سایهدار و دارای شاخههای مستقیم و بلند است. چوب این درخت، کمدوام و پوست آن حاوی مادهای بهنام «سالیسین» است که خاصیت تببری دارد.[۳]
نامهای درخت بید
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بید از واژه «بیذ» در فارسی نو که برگرفته از واژه «ویت» در فارسی میانه است، گرفته شده و بهمعنی گیاه یا شاخهٔ بالارونده و آبدوست است.
انواع مختلفی از درخت بید، در بسیاری از مناطق ایران وجود دارد و به نامهای مختلفی معروف هستند. در مازندران این درخت به «فیک»، «فِک»، «فیکا» یا «فوکا»؛ در گیلان به «وی»، «ویدار» یا «ویهدار»؛ در ارسباران به «سویت»، در مینودشت به «سوگوت» و در کردستان به «پی»[۴] معروف است.
کاربردهای درخت بید
[ویرایش | ویرایش مبدأ]درخت بید، ظاهری زیبا همراه با سایهای بسیار دارد. چوب این درخت نیز برای تهیه زغال، ابزارآلات چوبی و تولید رنگهای متنوع استفاده میشود. عصاره پوست و برگ درخت بید، کاربرد خوراکی و پزشکی دارد و شاخههای آن نیز در مناسک آیینی و مذهبی استفاده میشود.
در زندگی روستایی از بید، بهدلیل بلندی آن، برای پیشبینی آب و هوا استفاده میکردند. عسلک، ترشح مادهای چسبناک در درخت بید، نشان از سرمای شدید زمستان دارد.[۵] همچنین، سایه دلنشین این درخت، سبب شده تا در اغلب تفرجگاهها، درخت بید کاشته شود.[۶]
شاخههای درخت بید، بهمنظور برکتخواهی در سفره هفتسین، قرار میگرفت.[۷] عرق بیدمشک نیز کاربرد فراوانی دارد و بهصورت شربت یا به تنهایی مصرف میشود.
پیشینه درخت بید
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
گستره جغرافیایی این درخت در ایران زیاد است و تا ارتفاع ۲۰۰۰ متری از سطح دریا در مناطق کردستان، خراسان، زاگرس و نیز البرز دیده شدهاند. در ایران باستان، درخت بید همچون نخل، پسته و سرو، از از اهمیتی ویژه برخوردار بود.[۸]
محققان و مورخان بسیاری به درختان بید، زمان کِشت آنها و خواص درمانی و غیردرمانی آنها اشاره کردهاند. برای مثال، رشیدالدین فضلالله، کِشت این درخت را در هر چهار فصل بهار، تابستان، پاییز و زمستان مناسب دانسته و نوع «بیل دسته» ی درختان بید را از سایر انواع آن، محکمتر و در عین حال سبکتر معرفی کرده است. از درختان بیدمشک سمرقند و بخارا نیز در منابع بسیاری یاد شده است. فضلالله، همچنین معتقد است که پیوند این درخت به درختانی همچون نارنج، سیب، ترنج، لیمو، به و سایر انواع میوهها، منجر به خوشبوتر شدن ثمرهٔ این درختان میشود.[۹]
بید در علم طب
[ویرایش | ویرایش مبدأ]از منظر طب سنتی، همهٔ انواع درختان بید، دارای مادهای هستند که در درمان درد مفاصل مؤثر بوده و نیز خاصیتی تببُر دارند.[۱۰] همچنین در آثار بسیاری، به خاصیت طراوتبخشی و خنککنندگی آن، که برای درمان سردرد نیز مفید است، اشاره شده است.[۱۱] صمغ این درخت، خاصیت قبضیت قوی دارد و برای تقویت قوه بینایی، دفع زردی (یرقان) و درمان نارسایی کبد مفید است.[۱۲] در سفرنامههای بسیاری از جهانگردان نیز، به ویژگیهای زیبایی ظاهری، فرحبخشی، رایحه دلانگیز انواع بید، بهخصوص درخت بیدمشک، اشاراتی شده است.[۱۳]
ابومنصور موفق هروی، بید را دارای طبعی سرد و خشک دانسته که قابضیت بسیار و شدیدی داشته و برای تقویت دل و مغز مفید است.[۱۴] برخی، برگ بید را در کنار سایر انواع ادویه استفاده کرده[۱۵] و معتقدند که پوست بید، خون دماغ را بند میآورد.[۱۶] از خواص دیگر بید، میتوان به خاصیت نرمکنندگی شیره بید، استفاده از آن در درمان زگیل، تسکینبخش بودن شکوفه و آب درخت بید، دفع چرک گوش با استفاده از عصاره بید،[۱۷] تببُری و رفع عطش و خفقان[۱۸] اشاره کرد.
عرق بیدمشک، همچون سایر عرقیجات ایرانیان (عرق نعنا، عرق بابونه)، از دیرباز تولید شده[۱۹] و برای تقویت قلب،[۲۰] درمان بیماریهای پوستی، ناراحتیهای عصبی،[۲۱] کماشتهایی، تب،[۲۲] و افت فشارخون مفید است.
بید در ادبیات فارسی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]حافظ به لرزان بودن این درخت اشاره کرده و میگوید:[۲۳]
الگو:آغاز نستعلیق
الگو:شعر الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیق
سعدی نیز، از ویژگی بیثمر بودن بید، در شعر خود بهره گرفته است:[۲۴]
الگو:آغاز نستعلیق
الگو:شعر الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیق
بوی خوش درخت بید، برگهای زیبای آن و دُمبرگهای کوتاه آن، هرکدام مصداق تشبیهاتی در ادبیات فارسی شده است.[۲۵] در ضربالمثلهای ایرانی میتوان به مثل معروف «بیدی نیست که از این بادها بلرزد» اشاره کرد. زیباترین نوع بید، با نام بیدمجنون، با شاخههایی بلند و باریک، در متون بسیاری به کنایه از شیفته و معلق بودن آمده است. همچنین، بید، بهدلیل داشتن شاخ و برگ افتاده و ظریف، به زلف و موی پریشان معشوق تشبیه شده است. برخی، این سَر به زیری درخت بید را از شرمساری او بهدلیل بیثمری دانستهاند.[۲۶]
در قصهها و منظومههای زبان پارسی، به بلندی و پرتراکم بودن شاخ و برگ این نوع از درختان اشاره شده و سایهٔ آن به میعادگاهی برای خلوت عشاق تشبیه شده است.[۲۷] ظاهر خاص برگهای بید به تیر و نیزه و آب بید نیز به دارویی هوشآور تشبیه شدهاند.[۲۸]
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه بید، سایت واژهیاب.
- ↑ نیاکی، گیاهان کشاورزی ایران، ۱۳۵۷ش، ص۸؛
گلگلاب، گیاهشناسی، ۱۳۲۶ش، ص۲۷۱–۲۷۲. - ↑ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه بید، سایت واژهیاب.
- ↑ ثابتی، درختان و درختچههای ایران، ۱۳۴۴ش، ص۳۳۵ و ۳۳۸.
- ↑ علمداری، فرهنگ عامیانهٔ دماوند، ۱۳۷۹ش، ص۱۸۴.
- ↑ شهاب کوملهای، فرهنگ عامهٔ کومله، ۱۳۸۶ش، ص۲۹.
- ↑ رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، ۱۳۷۱ش، ص۳۵۸.
- ↑ Jorét, Les Plantes dans l'antiquité et au moyen âge, 1904, P28, 102, 105-107.
- ↑ رشیدالدین فضلالله، آثار و احیاء، ۱۳۶۸ش، ص38.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه بید، سایت واژهیاب.
- ↑ ابنوحشیه، الفلاحة النبطیة، ج1، ۱۹۹۳م، ص170-171؛
ابنجزار، زاد المسافر، ج1، ۲۰۰۰م، ص86 و 88. - ↑ ابنرشد، الکلیات، ۱۹۳۹م، ص38.
- ↑ سالور، روزنامهٔ خاطرات، ج5، ۱۳۷۷ش، ص3344؛
ملگونف، سفرنامه به سواحل جنوبی دریای خزر، ۱۳۶۴ش، ص۱۴۶؛
پولاک، سفرنامه، ۱۳۶۱ش، ص۳۷۰–۳۷۱؛ مرگان، ایران، مطالعات جغرافیایی، ج1، ۱۳۳۸ش، ص74 و 368. - ↑ ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، ۱۳۴۶ش، ص130-131.
- ↑ اخوینی بخاری، هدایة المتعلمین، ۱۳۴۴ش، ص۶۶۵ و ۷۶۴.
- ↑ کشکری، کناش فی الطب، ۱۴۱۴ق، ص115.
- ↑ ابنسینا، قانون، ج2، ۱۳۶۴ش، ص344.
- ↑ حکیم مؤمن، تحفة المؤمنین، ۱۳۸۶ش، ص183.
- ↑ حاتمی، باورها و رفتارها، ۱۳۸۵ش، ص۲۳۶؛
مظلومزاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، ۱۳۸۳ش، ص۲۵۵. - ↑ رضایی، بیرجندنامه، ۱۳۸۱ش، ص۴۰۶؛
دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ج1، ۱۳۷۸ش، ص469. - ↑ اسدیان خرمآبادی، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۶۹ و ۲۷۲ و ۲۷۳ و ۲۷۵.
- ↑ محتاط، سیمای اراک، ۱۳۶۸ش، ص۹۳.
- ↑ حافظ، غزلیات، غزل شماره 290، بیت 2، سایت گنجور.
- ↑ سعدی، مواعظ، قطعات، شماره 119، بیت 3، سایت گنجور.
- ↑ گرامی، گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، ۱۳۸۶ش، ص۵۴–۵۵.
- ↑ گرامی، گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، ۱۳۸۶ش، ص۵6-57.
- ↑ صبحی مهتدی، افسانهها، ۱۳۸۵ش، ص۱۳۷–۱۳۸.
- ↑ ارجانی، سمک عیار، ج1، ۱۳۴۷ش، ص26؛
قصهٔ امیرالمؤمنین حمزه، ۱۳۶۲ش، ص166.
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ابنجزار، احمد، زاد المسافر، بهتحقیق محمد سویسی و دیگران، تونس، المجمع التونسی للعلوم و الآداب و الفنون، ۲۰۰۰م.
- ابنرشد، محمد، الکلیات، بیجا، منشورات الدار البیضاء، ۱۹۳۹م.
- ابنسینا، قانون، ترجمهٔ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، سروش، ۱۳۶۴ش.
- ابنوحشیه، احمد، الفلاحة النبطیة، بهتحقیق توفیق فهد، دمشق، چاپ توفیق فهد، ۱۹۹۳م.
- ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، بهتحقیق احمد بهمنیار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش.
- اخوینی بخاری، ربیع، هدایة المتعلمین، بهتحقیق جلال متینی، مشهد، دانشگاه فردوسی، ۱۳۴۴ش.
- ارجانی، فرامرز، سمک عیار، بهتحقیق پرویز خانلری، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۷ش.
- اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، تهران، مرکز مردمشناسی ایران، ۱۳۵۸ش.
- پولاک، یاکوب ادوارد، سفرنامه، ترجمهٔ کیکاووس جهانداری، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۱ش.
- ثابتی، حبیبالله، درختان و درختچههای ایران، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۴ش.
- حاتمی، حسن، باورها و رفتارها، تهران، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، ۱۳۸۵ش.
- حافظ، غزلیات، غزل شماره ۲۹۰، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۷ اسفند ۱۴۰۰ش.
- حکیم مؤمن، محمد، تحفة المؤمنین، بهتحقیق روجا رحیمی و دیگران، تهران، مؤسسه نشر شهر، ۱۳۸۶ش.
- دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، تهران، کارنامه، ۱۳۷۸ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۷ اسفند ۱۴۰۰ش.
- رشیدالدین فضلالله، آثار و احیاء، بهتحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۸ش.
- رضایی، جمال، بیرجندنامه، بهتحقیق محمود رفیعی، تهران، هیرمند، ۱۳۸۱ش.
- رضی، هاشم، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، تهران، بهجت، ۱۳۷۱ش.
- سالور، قهرمان میرزا (عینالسلطنه)، روزنامهٔ خاطرات، بهتحقیق مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، اساطیر، ۱۳۷۷ش.
- سعدی، مواعظ، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۷ اسفند ۱۴۰۰ش.
- شهاب کوملهای، حسین، فرهنگ عامهٔ کومله، رشت، گیلکان، ۱۳۸۶ش.
- صبحی مهتدی، فضلالله، افسانهها، بهتحقیق حمیدرضا خزاعی، مشهد، ماهجان، ۱۳۸۵ش.
- علمداری، مهدی، فرهنگ عامیانهٔ دماوند، تهران، فیض کاشانی، ۱۳۷۹ش.
- کشکری، یعقوب، کناش فی الطب، بهتحقیق علی شیری، بیروت، مؤسسه عزالدین، ۱۴۱۴ق.
- گرامی، بهرام، گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، تهران، سخن، ۱۳۸۶ش.
- گلگلاب، حسین، گیاهشناسی، تهران، بینا، ۱۳۲۶ش.
- قصهٔ امیرالمؤمنین حمزه، بهتحقیق جعفر شعار، تهران، بینا، ۱۳۶۲ش.
- محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، تهران، آگه، ۱۳۶۸ش.
- مرگان، ژاک، ایران، مطالعات جغرافیایی، ترجمهٔ کاظم ودیعی، تبریز، چهر، ۱۳۳۸ش.
- مظلومزاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، کازرونیه، ۱۳۸۳ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۷ اسفند ۱۴۰۰ش.
- ملگونف، گ، سفرنامه به سواحل جنوبی دریای خزر، ترجمهٔ مسعود گلزاری، تهران، دادجو، ۱۳۶۴ش.
- نیاکی، صحت، گیاهان کشاورزی ایران، اهواز، دانشگاه جندی شاپور، ۱۳۵۷ش.
- Jorét, Ch. , Les Plantes dans l'antiquité et au moyen âge, Paris, 1904.