پیشنویس:باقلوا: تفاوت میان نسخهها
حذف ردهها |
imported>شاهرودی +رده:شیرینیها، +رده:سوغات استان آذربایجان شرقی، +رده:فراوردههای غذایی (هاتکت)، ابرابزار |
||
| (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:باقلوا۱.jpg|300px|thumb|left]] | [[پرونده:باقلوا۱.jpg|300px|thumb|left]] | ||
{{درشت|'''باقلوا'''}}؛ نوعی شیرینی سنتی و محبوب | |||
باقلوا، یکی از انواع شیرینیهای محبوب است که در سفره هفتسین ایرانیان نیز حضور دارد. باقلوا را که با نامهای باقلبا یا باغلوا نیز میشناسند، | باقلوا، یکی از انواع شیرینیهای محبوب است که در سفره هفتسین ایرانیان نیز حضور دارد. باقلوا را که با نامهای باقلبا یا باغلوا نیز میشناسند، معمولاً از آرد، شکر، روغن، تخممرغ، بادام، پسته و هل تهیه میکنند. این شیرینی در شکلهای لوزی، مثلث، مربع، بقچهای یا لولهای تهیه میشود.<ref>داعیالاسلام، فرهنگ نظام، ۱۳۶۲ش؛{{سخ}} | ||
انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱۳۸۱ش، ذیل باقلوا و باقلبا؛ | انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱۳۸۱ش، ذیل باقلوا و باقلبا؛{{سخ}} | ||
ابریشمی، زعفران، از دیرباز تا امروز، ۱۳۸۳ش، ص۴۱۶، پانوشت ۵۰۱.</ref> | ابریشمی، زعفران، از دیرباز تا امروز، ۱۳۸۳ش، ص۴۱۶، پانوشت ۵۰۱.</ref> | ||
==واژهشناسی و پیشینه== | |||
واژه باقلوا، در زبانهای ترکی، عربی و سایر زبانهای منطقه خاورمیانه نیز بههمین نام شناخته میشود.<ref>Roden, A Book of Middle Eastern Food, 1974, P397; | == واژهشناسی و پیشینه == | ||
عبدالمنعم، «واژههای فارسی در زبان عربی عامیانه (زبان | واژه باقلوا، در زبانهای ترکی، عربی و سایر زبانهای منطقه خاورمیانه نیز بههمین نام شناخته میشود.<ref>Roden, A Book of Middle Eastern Food, 1974, P397;{{سخ}} | ||
عبدالمنعم، «واژههای فارسی در زبان عربی عامیانه (زبان محاورهٔ مردم مصر)»، ۱۳۶2ش، ص1186.</ref> برخی از زبانشناسان، بهدلیل پیشوند «با» یا «وا» که معمولاً در اصطلاحات آشپزی ایرانی حضور دارد، احتمال ایرانی بودن این نوع از شیرینی را بسیار زیاد دانستهاند. برخی از مورخان نیز، این شیرینی و شکل و شمایل آن را همانند انواعی از شیرینیهای مرسوم در گذشته ایران میدانند. برای مثال، ابریشمی، باقلوا را همان «لوزینک» یا «لوزینه» در دوره ساسانیان معرفی کرده است. در متون پهلوی مانند متن خسرو قبادان و ریدک، به شیرینی لوزینه بارها اشاره شده است.<ref>متون پهلوی، ۱۳۷۱ش، ص۷۵.</ref> | |||
در دوره تیموریان نیز، این شیرینی را با نام «مِژانه» میشناختند که | |||
در دوره تیموریان نیز، این شیرینی را با نام «مِژانه» میشناختند که ریشهٔ آن در ساختار تهیه این شیرینی نهفته است که در آن از عدس (نام پهلوی عدس، مِژو است)، نیز استفاده میشد.<ref>بندهش، ۱۳۸۵ش، ص۷۸ و ۸۷ و ۱۷۶، پانوشت ۴.</ref> این شیرینی در افغانستان نیز به «بغلاوه» معروف است که از ترکیب بغ (باغ) و لاوه بهمعنی نان لواش گرفته شده است. | |||
برخی از مورخان، با توجه به طرز تهیه باقلوا، این شیرینی را اختراع عثمانیها دانستهاند، زیرا خمیرهای لایهلایه از امپراتوری عثمانی به اروپا معرفی شد. گروهی دیگر از پژوهشگران، نظامهای آشپزی ترکها و اعراب را همواره تحت تأثیر آشپزی ایرانیان دانسته و بر شباهت ذائقه ایرانیان و یونانیان تأکید کرده و «کُپته» را نوعی شیرینی مشابه با باقلوا در یونان معرفی کردهاند. برخی از محققان، بر ایرانی بودن خاستگاه بسیاری از خوراکهای پیچیده در نانهای نازک (بزمآورد، زمآورد، نواله) تأکید کرده و باقلوا را نیز نوعی شیرینی ایرانی میدانند.<ref>ابراهیمی، «نقد و بررسی کتاب فرهنگهای آشپزی خاورمیانه»، ۱۳۸۳ش، ص۱۸۶.</ref> | |||
Polak, Persien, das Land und seine Bewohner, 1865, V.I, P.120.</ref | برخی از مورخان، با توجه به طرز تهیه باقلوا، این شیرینی را اختراع عثمانیها دانستهاند، زیرا خمیرهای لایهلایه از امپراتوری عثمانی به اروپا معرفی شد. گروهی دیگر از پژوهشگران، نظامهای آشپزی ترکها و اعراب را همواره تحت تأثیر آشپزی ایرانیان دانسته و بر شباهت ذائقه ایرانیان و یونانیان تأکید کرده و «کُپته» را نوعی شیرینی مشابه با باقلوا در یونان معرفی کردهاند. برخی از محققان، بر ایرانی بودن خاستگاه بسیاری از خوراکهای پیچیده در نانهای نازک (بزمآورد، زمآورد، نواله) تأکید کرده و باقلوا را نیز نوعی شیرینی ایرانی میدانند.<ref>ابراهیمی، «نقد و بررسی کتاب فرهنگهای آشپزی خاورمیانه»، ۱۳۸۳ش، ص۱۸۶.</ref> علاوه بر آن، معروفترین باقلواهای ایرانی، مختص شهر یزد است و در سفره هفتسین و سفرههای زردشتیان حضور دارد. محققان، همین مسئله را نیز نشانهای از تعلق این شیرینی به ایران باستان اعلام کردهاند.<ref>رمضانخانی، گنجینهای از تاریخ فرهنگ ایرانی، فرهنگ زرتشتیان یزد، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۵.</ref> جهانگردان بسیاری نیز از باقلوا، پشمک و گز ایرانی در سفرنامههای خود، یاد کردهاند.<ref>Allemagne, Du Khorassan au Pays des Backhtiaris, 1911, V.I, P184;{{سخ}} | ||
Polak, Persien, das Land und seine Bewohner, 1865, V.I, P.120.</ref> | |||
امروزه، باقلوا از جمله سوغات اصلی یزد و قزوین محسوب میشود.<ref>دهقان، «یزد را بهتر بشناسیم»، ۱۳۷۶ش، ص۵۱؛ | |||
آذر تبریزی، «قزوین | امروزه، باقلوا از جمله سوغات اصلی یزد و قزوین محسوب میشود.<ref>دهقان، «یزد را بهتر بشناسیم»، ۱۳۷۶ش، ص۵۱؛{{سخ}} | ||
==طرز تهیه باقلوا و انواع آن== | آذر تبریزی، «قزوین آیینهٔ تاریخ و طبیعت ایران»، ۱۳۸۲ش، ص۷۱.</ref> | ||
[[پرونده:باقلوا-پسته.jpg|300px|thumb|left|باقوا پستهای]] | |||
طرز تهیه باقلوا بسیار متنوع است. | == طرز تهیه باقلوا و انواع آن == | ||
===باقلوای قزوین=== | [[پرونده:باقلوا-پسته.jpg|300px|thumb|left|باقوا پستهای]] | ||
از مهمترین سوغاتیهای این استان محسوب میشود که به باقلوای لوزیه، باقلوای پیچ و باقلوای پرچمی شهرت دارد. باقلوای قزوینی را از خمیر باقلوا (گلاب، آب گرم، روغن جامد و آرد الکشده)، مواد داخل باقلوا (پودر بادام، پسته، پودر قند، زعفران حلشده و پودر هل) و شربت باقلوا (آب، شکر، گلاب و پودر قند و هل) تهیه میکنند. | طرز تهیه باقلوا بسیار متنوع است. | ||
===باقلوای کاشان=== | |||
=== باقلوای قزوین === | |||
از مهمترین سوغاتیهای این استان محسوب میشود که به باقلوای لوزیه، باقلوای پیچ و باقلوای پرچمی شهرت دارد. باقلوای قزوینی را از خمیر باقلوا (گلاب، آب گرم، روغن جامد و آرد الکشده)، مواد داخل باقلوا (پودر بادام، پسته، پودر قند، زعفران حلشده و پودر هل) و شربت باقلوا (آب، شکر، گلاب و پودر قند و هل) تهیه میکنند. | |||
=== باقلوای کاشان === | |||
از معروفترین انواع باقلوای کاشانی، باقلوای پنج مغز است که از مهمترین سوغاتیهای این شهرستان محسوب میشود. باقلوای کاشان را از خمیر زیره و رویه (گلاب، آب، روغن، آرد الکشده، تخممرغ)، مواد داخل باقلوا (پسته، گردو، بادام، فندق، بادام هندی، زعفران و هل) تهیه میکنند. پس از پخته شدن باقلوا، از شربتی غلیظ برای روی آن استفاده میکنند که از زعفران، گلاب و آب تهیه شده است. | از معروفترین انواع باقلوای کاشانی، باقلوای پنج مغز است که از مهمترین سوغاتیهای این شهرستان محسوب میشود. باقلوای کاشان را از خمیر زیره و رویه (گلاب، آب، روغن، آرد الکشده، تخممرغ)، مواد داخل باقلوا (پسته، گردو، بادام، فندق، بادام هندی، زعفران و هل) تهیه میکنند. پس از پخته شدن باقلوا، از شربتی غلیظ برای روی آن استفاده میکنند که از زعفران، گلاب و آب تهیه شده است. | ||
===باقلوای آذربایجانی=== | |||
این شیرینی از خمیر مخصوص، فندق، گردو، آرد، هل و زعفران تهیه میشود و از آجیل برای تزئین روی آن استفاده میکنند. | === باقلوای آذربایجانی === | ||
===باقلوای ترکی=== | این شیرینی از خمیر مخصوص، فندق، گردو، آرد، هل و زعفران تهیه میشود و از آجیل برای تزئین روی آن استفاده میکنند. | ||
مشهورترین باقلواهای دنیا در ترکیه تهیه میشوند که شامل باقلوای استامبولی، باقلوا ترکی، باقلوا بورما و کیک باقلوای ترکی است. | |||
===باقلوای یاس=== | === باقلوای ترکی === | ||
این نوع باقلوا، در استان گیلان، بهدلیل فراوانی گل یاس تهیه میشود. در این منطقه، پس از پوست گرفتن بادام، آن را | مشهورترین باقلواهای دنیا در ترکیه تهیه میشوند که شامل باقلوای استامبولی، باقلوا ترکی، باقلوا بورما و کیک باقلوای ترکی است. | ||
===باقلوای یزد=== | |||
از کهنترین شیرینیهای یزدی محسوب میشود که از شکر، هل، آرد، بکینگ پودر، زرده تخممرغ، خاک قند، شیر و روغن تهیه میشود. | === باقلوای یاس === | ||
==باقلوا در آیین مردم ایران== | این نوع باقلوا، در استان گیلان، بهدلیل فراوانی گل یاس تهیه میشود. در این منطقه، پس از پوست گرفتن بادام، آن را کاملاً خشک کرده و در ظرفی که گل یاس در آن وجود دارد، قرار داده و درب ظرف را میبندند. پس از چند روز که عطر گل یاس به بادامها منتقل شد، بادام را چرخ میکنند و با پودر قند ترکیب کرده و در داخل باقلوا استفاده میکنند. در این باقلوا از هل استفاده نمیشود. | ||
باقلوا، در بسیاری از مناطق ایران، بهعنوان یک نوع شیرینی آیینی در سفره هفتسین، سینی شب چله،<ref>انجوی شیرازی، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، ج2، | |||
==باقلوا در ادبیات عامه ایرانیان== | === باقلوای یزد === | ||
باقلوا، در ضربالمثلها و ادبیات عامه مردم ایران نیز حضور دارد، مانند، «باقلوا به بوزینه دادن از خریت است»، «از آرد سیاه دانه نمیتوان باقلوا تهیه کرد».<ref>شکورزاده، ده هزار مثل فارسی، ۱۳۷۲ش، ص148؛ | از کهنترین شیرینیهای یزدی محسوب میشود که از شکر، هل، آرد، بکینگ پودر، زرده تخممرغ، خاک قند، شیر و روغن تهیه میشود. | ||
ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، ج1، ۱۳۸۸ش، ص267.</ref> | |||
==پانویس== | == باقلوا در آیین مردم ایران == | ||
باقلوا، در بسیاری از مناطق ایران، بهعنوان یک نوع شیرینی آیینی در سفره هفتسین، سینی شب چله،<ref>انجوی شیرازی، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، ج2، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش، ص35-36.</ref> جشن اسفندی کاشانیها، مهربرون اردکانیها (همراه با هدایای ویژه عروس)<ref>طباطبایی اردکانی، فرهنگ عامهٔ اردکان، ۱۳۸۱ش، ص۳۴۲.</ref> و رختبرون شیرازیها (روز مخصوص خرید لباس عروس)<ref>همایونی، گوشههایی از آداب و رسوم مردم شیراز، ۱۳۵۳ش، ص۷۲.</ref> حضور دارد. | |||
== باقلوا در ادبیات عامه ایرانیان == | |||
باقلوا، در ضربالمثلها و ادبیات عامه مردم ایران نیز حضور دارد، مانند، «باقلوا به بوزینه دادن از خریت است»، «از آرد سیاه دانه نمیتوان باقلوا تهیه کرد».<ref>شکورزاده، ده هزار مثل فارسی، ۱۳۷۲ش، ص148؛{{سخ}} | |||
ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، ج1، ۱۳۸۸ش، ص267.</ref> معروفترین مثل میان مردم «مثل باقلوا» است که در اشاره به یک چیز منحصربهفرد و استثنایی بهکار میرود.<ref>ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، ج2، ۱۳۸۸ش، ص1602.</ref> | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | |||
* آذر تبریزی، | == منابع == | ||
* ابراهیمی، معصومه، «نقد و بررسی کتاب فرهنگهای آشپزی خاورمیانه»، | * آذر تبریزی، مجتبی، «قزوین آیینهٔ تاریخ و طبیعت ایران»، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، تهران، شماره ۷۲، ۱۳۸۲ش. | ||
* ابراهیمی، معصومه، «نقد و بررسی کتاب فرهنگهای آشپزی خاورمیانه»، نامهٔ انسانشناسی، تهران، س۳، شماره ۶، ۱۳۸۳ش. | |||
* ابریشمی، محمدحسن، زعفران، از دیرباز تا امروز، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۳ش. | * ابریشمی، محمدحسن، زعفران، از دیرباز تا امروز، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۳ش. | ||
* انجوی شیرازی، ابوالقاسم، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، امیرکبیر، | * انجوی شیرازی، ابوالقاسم، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش. | ||
* انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، ۱۳۸۱ش. | * انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، ۱۳۸۱ش. | ||
* بندهش، | * بندهش، ترجمهٔ مهرداد بهار، تهران، توس، ۱۳۸۵ش. | ||
* داعیالاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، تهران، شرکت دانش، ۱۳۶۲ش. | * داعیالاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، تهران، شرکت دانش، ۱۳۶۲ش. | ||
* دهقان، معصومه، «یزد را بهتر بشناسیم»، حکمت سینوی (مشکوة النور)، تهران، شماره | * دهقان، معصومه، «یزد را بهتر بشناسیم»، حکمت سینوی (مشکوة النور)، تهران، شماره ۱، ۱۳۷۶ش. | ||
* ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، تهران، معین، ۱۳۸۸ش. | * ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، تهران، معین، ۱۳۸۸ش. | ||
* رمضانخانی، صدیقه، گنجینهای از تاریخ فرهنگ ایرانی، فرهنگ زرتشتیان یزد، تهران، سبحان نور، ۱۳۸۷ش. | * رمضانخانی، صدیقه، گنجینهای از تاریخ فرهنگ ایرانی، فرهنگ زرتشتیان یزد، تهران، سبحان نور، ۱۳۸۷ش. | ||
* شکورزاده، ابراهیم، ده هزار مثل فارسی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲ش. | * شکورزاده، ابراهیم، ده هزار مثل فارسی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲ش. | ||
* طباطبایی اردکانی، محمود، فرهنگ | * طباطبایی اردکانی، محمود، فرهنگ عامهٔ اردکان، یزد، شورای فرهنگ عمومی استان یزد، ۱۳۸۱ش. | ||
* عبدالمنعم، محمد نورالدین، «واژههای فارسی در زبان عربی عامیانه (زبان | * عبدالمنعم، محمد نورالدین، «واژههای فارسی در زبان عربی عامیانه (زبان محاورهٔ مردم مصر)»، تهران، چیستا، شماره ۱۷–۱۸، ۱۳۶۲ش. | ||
* متون پهلوی، بهتحقیق جاماسب ـ آسانا، | * متون پهلوی، بهتحقیق جاماسب ـ آسانا، ترجمهٔ سعید عریان، تهران، کتابخانه ملی، ۱۳۷۱ش. | ||
* همایونی، صادق، گوشههایی از آداب و رسوم مردم شیراز، شیراز، ]بینا[، ۱۳۵۳ش. | * همایونی، صادق، گوشههایی از آداب و رسوم مردم شیراز، شیراز، ]بینا[، ۱۳۵۳ش. | ||
* Allemagne, H. R. d., Du Khorassan au Pays des Backhtiaris, Paris, 1911. | * Allemagne, H. R. d., Du Khorassan au Pays des Backhtiaris, Paris, 1911. | ||
* Polak, J. E., Persien, das Land und seine Bewohner, Leipzig, 1865. | * Polak, J. E., Persien, das Land und seine Bewohner, Leipzig, 1865. | ||
* Roden, C., A Book of Middle Eastern Food, New York, 1974. | * Roden, C., A Book of Middle Eastern Food, New York, 1974. | ||
{{خوراکی-افقی}} | |||
{{آذربایجان شرقی-افقی}} | |||
[[رده:سوغات استان آذربایجان شرقی]] | |||
[[رده:شیرینیها]] | |||
[[رده:فراوردههای غذایی]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۳۲

باقلوا؛ نوعی شیرینی سنتی و محبوب
باقلوا، یکی از انواع شیرینیهای محبوب است که در سفره هفتسین ایرانیان نیز حضور دارد. باقلوا را که با نامهای باقلبا یا باغلوا نیز میشناسند، معمولاً از آرد، شکر، روغن، تخممرغ، بادام، پسته و هل تهیه میکنند. این شیرینی در شکلهای لوزی، مثلث، مربع، بقچهای یا لولهای تهیه میشود.[۱]
واژهشناسی و پیشینه
[ویرایش | ویرایش مبدأ]واژه باقلوا، در زبانهای ترکی، عربی و سایر زبانهای منطقه خاورمیانه نیز بههمین نام شناخته میشود.[۲] برخی از زبانشناسان، بهدلیل پیشوند «با» یا «وا» که معمولاً در اصطلاحات آشپزی ایرانی حضور دارد، احتمال ایرانی بودن این نوع از شیرینی را بسیار زیاد دانستهاند. برخی از مورخان نیز، این شیرینی و شکل و شمایل آن را همانند انواعی از شیرینیهای مرسوم در گذشته ایران میدانند. برای مثال، ابریشمی، باقلوا را همان «لوزینک» یا «لوزینه» در دوره ساسانیان معرفی کرده است. در متون پهلوی مانند متن خسرو قبادان و ریدک، به شیرینی لوزینه بارها اشاره شده است.[۳]
در دوره تیموریان نیز، این شیرینی را با نام «مِژانه» میشناختند که ریشهٔ آن در ساختار تهیه این شیرینی نهفته است که در آن از عدس (نام پهلوی عدس، مِژو است)، نیز استفاده میشد.[۴] این شیرینی در افغانستان نیز به «بغلاوه» معروف است که از ترکیب بغ (باغ) و لاوه بهمعنی نان لواش گرفته شده است.
برخی از مورخان، با توجه به طرز تهیه باقلوا، این شیرینی را اختراع عثمانیها دانستهاند، زیرا خمیرهای لایهلایه از امپراتوری عثمانی به اروپا معرفی شد. گروهی دیگر از پژوهشگران، نظامهای آشپزی ترکها و اعراب را همواره تحت تأثیر آشپزی ایرانیان دانسته و بر شباهت ذائقه ایرانیان و یونانیان تأکید کرده و «کُپته» را نوعی شیرینی مشابه با باقلوا در یونان معرفی کردهاند. برخی از محققان، بر ایرانی بودن خاستگاه بسیاری از خوراکهای پیچیده در نانهای نازک (بزمآورد، زمآورد، نواله) تأکید کرده و باقلوا را نیز نوعی شیرینی ایرانی میدانند.[۵] علاوه بر آن، معروفترین باقلواهای ایرانی، مختص شهر یزد است و در سفره هفتسین و سفرههای زردشتیان حضور دارد. محققان، همین مسئله را نیز نشانهای از تعلق این شیرینی به ایران باستان اعلام کردهاند.[۶] جهانگردان بسیاری نیز از باقلوا، پشمک و گز ایرانی در سفرنامههای خود، یاد کردهاند.[۷]
امروزه، باقلوا از جمله سوغات اصلی یزد و قزوین محسوب میشود.[۸]
طرز تهیه باقلوا و انواع آن
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
طرز تهیه باقلوا بسیار متنوع است.
باقلوای قزوین
[ویرایش | ویرایش مبدأ]از مهمترین سوغاتیهای این استان محسوب میشود که به باقلوای لوزیه، باقلوای پیچ و باقلوای پرچمی شهرت دارد. باقلوای قزوینی را از خمیر باقلوا (گلاب، آب گرم، روغن جامد و آرد الکشده)، مواد داخل باقلوا (پودر بادام، پسته، پودر قند، زعفران حلشده و پودر هل) و شربت باقلوا (آب، شکر، گلاب و پودر قند و هل) تهیه میکنند.
باقلوای کاشان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]از معروفترین انواع باقلوای کاشانی، باقلوای پنج مغز است که از مهمترین سوغاتیهای این شهرستان محسوب میشود. باقلوای کاشان را از خمیر زیره و رویه (گلاب، آب، روغن، آرد الکشده، تخممرغ)، مواد داخل باقلوا (پسته، گردو، بادام، فندق، بادام هندی، زعفران و هل) تهیه میکنند. پس از پخته شدن باقلوا، از شربتی غلیظ برای روی آن استفاده میکنند که از زعفران، گلاب و آب تهیه شده است.
باقلوای آذربایجانی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]این شیرینی از خمیر مخصوص، فندق، گردو، آرد، هل و زعفران تهیه میشود و از آجیل برای تزئین روی آن استفاده میکنند.
باقلوای ترکی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مشهورترین باقلواهای دنیا در ترکیه تهیه میشوند که شامل باقلوای استامبولی، باقلوا ترکی، باقلوا بورما و کیک باقلوای ترکی است.
باقلوای یاس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]این نوع باقلوا، در استان گیلان، بهدلیل فراوانی گل یاس تهیه میشود. در این منطقه، پس از پوست گرفتن بادام، آن را کاملاً خشک کرده و در ظرفی که گل یاس در آن وجود دارد، قرار داده و درب ظرف را میبندند. پس از چند روز که عطر گل یاس به بادامها منتقل شد، بادام را چرخ میکنند و با پودر قند ترکیب کرده و در داخل باقلوا استفاده میکنند. در این باقلوا از هل استفاده نمیشود.
باقلوای یزد
[ویرایش | ویرایش مبدأ]از کهنترین شیرینیهای یزدی محسوب میشود که از شکر، هل، آرد، بکینگ پودر، زرده تخممرغ، خاک قند، شیر و روغن تهیه میشود.
باقلوا در آیین مردم ایران
[ویرایش | ویرایش مبدأ]باقلوا، در بسیاری از مناطق ایران، بهعنوان یک نوع شیرینی آیینی در سفره هفتسین، سینی شب چله،[۹] جشن اسفندی کاشانیها، مهربرون اردکانیها (همراه با هدایای ویژه عروس)[۱۰] و رختبرون شیرازیها (روز مخصوص خرید لباس عروس)[۱۱] حضور دارد.
باقلوا در ادبیات عامه ایرانیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]باقلوا، در ضربالمثلها و ادبیات عامه مردم ایران نیز حضور دارد، مانند، «باقلوا به بوزینه دادن از خریت است»، «از آرد سیاه دانه نمیتوان باقلوا تهیه کرد».[۱۲] معروفترین مثل میان مردم «مثل باقلوا» است که در اشاره به یک چیز منحصربهفرد و استثنایی بهکار میرود.[۱۳]
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ داعیالاسلام، فرهنگ نظام، ۱۳۶۲ش؛
انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱۳۸۱ش، ذیل باقلوا و باقلبا؛
ابریشمی، زعفران، از دیرباز تا امروز، ۱۳۸۳ش، ص۴۱۶، پانوشت ۵۰۱. - ↑ Roden, A Book of Middle Eastern Food, 1974, P397;
عبدالمنعم، «واژههای فارسی در زبان عربی عامیانه (زبان محاورهٔ مردم مصر)»، ۱۳۶2ش، ص1186. - ↑ متون پهلوی، ۱۳۷۱ش، ص۷۵.
- ↑ بندهش، ۱۳۸۵ش، ص۷۸ و ۸۷ و ۱۷۶، پانوشت ۴.
- ↑ ابراهیمی، «نقد و بررسی کتاب فرهنگهای آشپزی خاورمیانه»، ۱۳۸۳ش، ص۱۸۶.
- ↑ رمضانخانی، گنجینهای از تاریخ فرهنگ ایرانی، فرهنگ زرتشتیان یزد، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۵.
- ↑ Allemagne, Du Khorassan au Pays des Backhtiaris, 1911, V.I, P184;
Polak, Persien, das Land und seine Bewohner, 1865, V.I, P.120. - ↑ دهقان، «یزد را بهتر بشناسیم»، ۱۳۷۶ش، ص۵۱؛
آذر تبریزی، «قزوین آیینهٔ تاریخ و طبیعت ایران»، ۱۳۸۲ش، ص۷۱. - ↑ انجوی شیرازی، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، ج2، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش، ص35-36.
- ↑ طباطبایی اردکانی، فرهنگ عامهٔ اردکان، ۱۳۸۱ش، ص۳۴۲.
- ↑ همایونی، گوشههایی از آداب و رسوم مردم شیراز، ۱۳۵۳ش، ص۷۲.
- ↑ شکورزاده، ده هزار مثل فارسی، ۱۳۷۲ش، ص148؛
ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، ج1، ۱۳۸۸ش، ص267. - ↑ ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، ج2، ۱۳۸۸ش، ص1602.
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- آذر تبریزی، مجتبی، «قزوین آیینهٔ تاریخ و طبیعت ایران»، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، تهران، شماره ۷۲، ۱۳۸۲ش.
- ابراهیمی، معصومه، «نقد و بررسی کتاب فرهنگهای آشپزی خاورمیانه»، نامهٔ انسانشناسی، تهران، س۳، شماره ۶، ۱۳۸۳ش.
- ابریشمی، محمدحسن، زعفران، از دیرباز تا امروز، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۳ش.
- انجوی شیرازی، ابوالقاسم، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش.
- انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، ۱۳۸۱ش.
- بندهش، ترجمهٔ مهرداد بهار، تهران، توس، ۱۳۸۵ش.
- داعیالاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، تهران، شرکت دانش، ۱۳۶۲ش.
- دهقان، معصومه، «یزد را بهتر بشناسیم»، حکمت سینوی (مشکوة النور)، تهران، شماره ۱، ۱۳۷۶ش.
- ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، تهران، معین، ۱۳۸۸ش.
- رمضانخانی، صدیقه، گنجینهای از تاریخ فرهنگ ایرانی، فرهنگ زرتشتیان یزد، تهران، سبحان نور، ۱۳۸۷ش.
- شکورزاده، ابراهیم، ده هزار مثل فارسی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲ش.
- طباطبایی اردکانی، محمود، فرهنگ عامهٔ اردکان، یزد، شورای فرهنگ عمومی استان یزد، ۱۳۸۱ش.
- عبدالمنعم، محمد نورالدین، «واژههای فارسی در زبان عربی عامیانه (زبان محاورهٔ مردم مصر)»، تهران، چیستا، شماره ۱۷–۱۸، ۱۳۶۲ش.
- متون پهلوی، بهتحقیق جاماسب ـ آسانا، ترجمهٔ سعید عریان، تهران، کتابخانه ملی، ۱۳۷۱ش.
- همایونی، صادق، گوشههایی از آداب و رسوم مردم شیراز، شیراز، ]بینا[، ۱۳۵۳ش.
- Allemagne, H. R. d., Du Khorassan au Pays des Backhtiaris, Paris, 1911.
- Polak, J. E., Persien, das Land und seine Bewohner, Leipzig, 1865.
- Roden, C., A Book of Middle Eastern Food, New York, 1974.