پرش به محتوا

پیش‌نویس:جلال آل‌احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
imported>فاطمه کمالی
imported>شاهرودی
ابرابزار
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''<big>جلال آل‌احمد</big>'''، نویسنده، مترجم، نظریه‌پرداز و ناقد سیاسی- اجتماعی.
'''{{درشت|جلال آل‌احمد}}'''، نویسنده، مترجم، نظریه‌پرداز و ناقد سیاسی- اجتماعی.
==تولد==
جلال‌الدین آل‌احمد معروف به جلال آل‌احمد، در یازدهم آذر 1302ش در محلۀ پاچنار تهران و در خانوده‌ای روحانی متولد شد.<ref>آل‌احمد، از چشم برادر، ۱۳۶۹ش، ص۱۴۳.</ref> پدرش سیداحمد طالقانی، امام جماعت مسجد پاچنار و مسجد لباسچی و از روحانیان برجستۀ آن زمان و مادرش، امینه بیگم اسلامبولچی، خواهرزادۀ شیخ آقا‌بزرگ تهرانی بود.<ref>[https://www.irna.ir/news/84030559/ «دربارۀ جلال آل‌احمد»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: 18 شهریور 1399ش.]</ref>
==دوران کودکی و نوجوانی==
جلال پس از اتمام دورۀ دبستان و راهنمایی، در دبیرستان مشغول تحصیل شد اما پدرش تحصیل او در مدارس دولتی را قبول نداشت چرا که تصور می‌کرد، درس‌هایی که در آن‌جا تدریس می‌شود، او را از دین و حقیقت منحرف می‌کند؛ از این رو به او اجازۀ ادامۀ تحصیل نداد<ref>پیروز، کاوشی در آثار، افکار و سبک نوشتار جلال آل‌احمد، 1372ش، ص15.</ref> اما جلال تسلیم نشد. او در کنار کارهایی چون تعمیر ساعت، سیم‌کشی و چرم‌فروشی به‌دور از چشم پدر، در دورة شبانة دبیرستان دارالفنون به تحصیل خود ادامه داد. <ref>آل‌احمد، یک چاه و دوچاله و مثلاً شرح احوالات، 1343ش، ج۲، ص48 و 62.</ref>دوران دبیرستان او همزمان با جنگ دوم جهانی بود. در همین دوران پدرش به‌دلیل حضور برادر بزرگ‌تر جلال در نجف، او را برای تحصیل علوم حوزوی به آنجا فرستاد اما جلال بیش از دو ماه، زندگی در آنجا را تاب نیاورد و به ایران بازگشت.<ref>[https://www.bartarinha.ir/fa/news/242482/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84%E2%80%8C-%D8%A2%D9%84%E2%80%8C%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF زندگینامه و آثار جلال آل‌احمد»، برترین‌ها، تاریخ درج مطلب: 22 آذر 1394ش.]</ref>
==تحصیلات==
پس از بازگشت از نجف در سال 1322ش، وارد دانشسرای عالی و در سال 1325ش در رشتۀ ادبیات فارغ‌التحصیل شد. او در سال 1330ش پیش از آن‌كه از رسالۀ دكترای خود با عنوان «قصه هزار و یك شب» دفاع كند، تحصیلات دانشگاهی خود را نیمه‌کاره رها كرد. او در دیداری که با دکتر علی شریعتی داشت از نیمه‌کاره رها كردن تحصیلات تكمیلی خود به‌عنوان «موهبت» یاد كرد، همچنین در كتاب «خدمت و خیانت روشنفكران» علت بی‌علاقگی خود نسبت به دریافت درجۀ «دكترا» را كم‌سوادی برخی از استادان دانشگاه عنوان کرد.<ref>[https://www.bartarinha.ir/fa/news/242482/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84%E2%80%8C-%D8%A2%D9%84%E2%80%8C%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF زندگینامه و آثار جلال آل‌احمد»، برترین‌ها، تاریخ درج مطلب: 22 آذر 1394ش.]</ref>
==تحولات فکری و مذهبی==
به‌طور کلی می‌توان سه دوره تحول فکری و مذهبی در جلال را بیان کرد؛
'''دورۀ اول''' از سال 1308ش تا 1322ش است که در این زمان جلال متأثر از خانواده بود و رفتارهای مذهبی را به‌دلیل جو حاکم در خانواده انجام می‌داد. '''دورۀ دوم''' از سال 1323ش، که با آثار احمد کسروی و محمد مسعود آشنا شد <ref>آل‌احمد، یک چاه و دو چاله و مثلاً شرح احوالات، 1343ش. ج۲، ص48.</ref>و تحت تأثیر اندیشه‌های کسروی دربارة مذهب قرار گرفت و عقیده‌اش به اصول تشیّع کم‌کم سست شد.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/245984/%D8%A2%D9%84%20%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%8C%20%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84%20%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86 مولوی، «آل‌احمد، جلال‌الدین»، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: 10 دی 1400ش.]</ref> مدتی در نجف بود و پس از بازگشت به ایران، این شک و دودلی در مذهب در او شدت بیش‌تری گرفت <ref>آل‌احمد، از چشم برادر، ۱۳۶۹ش، ص214.</ref>و در سال 1323ش به حزب تودۀ ایران پیوست و عملاً از تفکرات مذهبی دست شست. دوران پرحرارت بلوغ و اوج‌گیری حرکت‌های چپ‌گرایانۀ حزب تودۀ ایران و توجه جوانان پرشور آن زمان به شعارهای تند و انقلابی آن حزب و درگیری جنگ جهانی دوم عواملی بودند که باعث تغییر مسیر فکری او شدند. <ref>[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-pagehistory.php?page «زندگی‌نامه جلال آل‌احمد»، دانشنامه رشد، تاریخ بازدید: 2 دی 1400ش]</ref>رویگردانی از روحانیت و مذهب و پیوستن به حزب توده سبب شد تا سرانجام پدرش او را از خانه بیرون کند؛ گرچه هیچ قرینه‌ای وجود ندارد که جلال پس از پیوستن به حزب توده، به‌طور کلی از دین کناره گرفته باشد.<ref>خرم، جلال آل‌احمد ، ۱۳۸۰ش، ص۱۶.</ref>
'''دورۀ سوم'''، در واقع بازگشت جلال به دین بود. او پس از سفر حج در سال ۱۳۴۳ش، با دیدی واقع‌بینانه و به‌دور از تعصب به مذهب تشیع بازگشت.<ref>کمالی بانیانی، تکاپو در یاس (بررسی اندیشه‌های جلال آل‌احمد در قیاس با دیگر و روشنفکران)، ۱۳۸۵ش، ص۳۶۱-۲.</ref>


==ازدواج با سیمین دانشور==
== تولد ==
در بهار سال ۱۳۲۸ش جلال هنگام بازگشت از شیراز در اتوبوس با سیمین دانشور آشنا شد که این آشنایی زمینه‌ساز ازدواج آنان بود.<ref>«جلال آل‌احمد»، ویکی فقه.</ref>
جلال‌الدین آل‌احمد معروف به جلال آل‌احمد، در یازدهم [[آذر]] ۱۳۰۲ش در محلهٔ پاچنار [[تهران]] و در خانوده‌ای روحانی متولد شد.<ref>آل‌احمد، از چشم برادر، ۱۳۶۹ش، ص۱۴۳.</ref> پدرش سیداحمد طالقانی، امام جماعت مسجد پاچنار و مسجد لباسچی و از روحانیان برجستهٔ آن زمان و مادرش، آمینه بیگم اسلامبولچی، خواهرزادهٔ شیخ آقابزرگ تهرانی بود.<ref>[https://www.irna.ir/news/84030559/ «دربارۀ جلال آل‌احمد»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: 18 شهریور 1399ش.]</ref>
==فعالیت‌های سیاسی==
===خروج از حزب توده===
او در سال 1326ش تحت تأثیر خلیل ملکی و اسحاق اپریم، انور خامه‌ای و تعدادی دیگر از دوستان خویش از حزب توده خارج و «حزب سوسیالیست توده ایران» را تشکیل دادند اما این حزب بیش از دو ماه دوام نداشت و منحل شد.<ref>آل‌احمد، در خدمت و خیانت روشنفکران، ۱۳۷2ش، ص416-422.</ref>
===ورود به حزب زحمت‌کشان===
جلال همزمان با جنبش ملی شدن صنعت نفت، به حزب زحمت‌کشان پیوست و سردبیری ماهنامۀ علم و زندگی که نشریۀ تئوریک حزب بود<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، جلال آل‌احمد به روایت اسناد ساواک، ۱۳۷۹ش، ص9.</ref> را عهده‌دار شد؛  اما در سال 1332ش به‌دلیل اختلاف با رهبران هفته‌نامۀ نیروی سوم که نشریه بخش سیاسی و خبری حزب بود، از آن‌جا خارج شد.<ref>آل‌احمد، در خدمت و خیانت روشنفکران، ۱۳۷2ش، ص435.</ref>
===حمایت از مصدق===
در نهم اسفند سال ۱۳۳۲ش وقتی اوباش به سرکردگی شعبان جعفری به بهانۀ ممانعت از عزیمت شاه به خارج، به منزل مصدق حمله‌ور شده بودند و قصد جان او را داشتند، جلال برای دفاع از مصدق به تحریک و تهییج کسانی پرداخت که به دفاع از مصدق آمده بودند.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، جلال آل‌احمد به روایت اسناد ساواک، ۱۳۷۹ش، ص9.</ref>
===پایان حضور جدی در سیاست===
جلال پس از کودتای 28 مرداد و حمایت از مصدق توسط دادستان نظامی احضار شد و یک روز در بازداشت بود. <ref>آل‌احمد، در خدمت و خیانت روشنفکران، ۱۳۵۷ش، ص395.</ref>پس از آن دیگر فعالیت چندانی در حوزۀ سیاست نداشت و تنها گاهی مقالات سیاسی ـ اجتماعی می‌نوشت، همچنین در راه‌اندازی و ادارۀ مجلۀ علم و زندگی درسال‌های 1336-1339ش همکاری داشت.<ref>آل‌احمد، در خدمت و خیانت روشنفکران، ۱۳۵۷ش، ص348.</ref>


==فعالیت‌های اجرایی==
== دوران کودکی و نوجوانی ==
وی در سال 1326ش به‌عنوان آموزگار در وزارت فرهنگ مشغول به كار شد سپس در «مؤسسه تحقیقات اجتماعی» وابسته به دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران، کار کرد و چندی نیز در دانشسرای عالی، دانشسرای مامازان، دانشکده علوم تربیتی و هنرسرای عالی نارمک به تدریس ادبیات پرداخت.<ref>جلال آل‌احمد»، ویکی شیعه.</ref>
جلال پس از اتمام دورهٔ دبستان و راهنمایی، در دبیرستان مشغول تحصیل شد اما پدرش تحصیل او در مدارس دولتی را قبول نداشت چرا که تصور می‌کرد، درس‌هایی که در آن‌جا تدریس می‌شود، او را از [[دین]] و حقیقت منحرف می‌کند؛ از این رو به او اجازهٔ ادامهٔ تحصیل نداد<ref>پیروز، کاوشی در آثار، افکار و سبک نوشتار جلال آل‌احمد، 1372ش، ص15.</ref> اما جلال تسلیم نشد. او در کنار کارهایی چون تعمیر ساعت، سیم‌کشی و چرم‌فروشی به‌دور از چشم پدر، در دورة شبانة دبیرستان دارالفنون به تحصیل خود ادامه داد.<ref>آل‌احمد، یک چاه و دوچاله و مثلاً شرح احوالات، 1343ش، ج۲، ص48 و 62.</ref>دوران دبیرستان او همزمان با جنگ دوم جهانی بود. در همین دوران پدرش به‌دلیل حضور برادر بزرگ‌تر جلال در [[نجف]]، او را برای تحصیل علوم حوزوی به آنجا فرستاد اما جلال بیش از دو ماه، زندگی در آنجا را تاب نیاورد و به [[ایران]] بازگشت.<ref>[https://www.bartarinha.ir/fa/news/242482/زندگینامه-و-آثار-جلال‌-آل‌احمد زندگینامه و آثار جلال آل‌احمد»، برترین‌ها، تاریخ درج مطلب: 22 آذر 1394ش.]</ref>
==آثار==
===داستان‌ها===
* دیدوبازدید (1324ش)، نخست شامل ده داستان کوتاه بود؛ اما در چاپ هفتم دو داستان دیگر به آن افزوده شد.
* از رنجی که می‌بریم (1326ش)، شامل هفت داستان کوتاه.
* سه‌تار (1327ش)، سیزده داستان کوتاه که فضای داستان‌ها لبریز از شکست و ناکامی قشرهای فرودست جامعه است.
* زن زیادی (1331ش)، حاوی یک مقدمه و نه داستان کوتاه.
* سرگذشت کندوها (1337ش)، نخستین داستان نسبتاً بلند جلال است، با شروعی به سبک قصه‌های سنتی ایرانی، «یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود». این داستان به بیان شکست مبارزات سیاسی سال‌های 1329ش تا 1331ش حزبی پرداخته است.
* مدیر مدرسه (1337ش).
* نون و القلم (1340ش)، یک داستان بلند تاریخی که حوادث آن مربوط به اوایل حکومت صفویان است.
* نفرین زمین (1346ش)، رمانی روستایی است و بازتابی از جریان‌های مربوط به اصلاحات ارضی در آن مشاهده می‌شود.
* پنج داستان (1350ش)، این اثر دو سال پس از فوت جلال چاپ شد.
* چهل طوطی اصل (با سیمین دانشور) (1351ش)، مجموعه شش قصۀ کوتاه از «طوطی نامه» که با تحریری نو نوشته شده است.
* سنگی بر گوری (1360ش)، رمانی کوتاه و آخرین اثر داستانی آل‌احمد است که موضوع آن درد بی‌فرزندی است.


===سفرنامه‌ها و مشاهدات===
== تحصیلات ==
* اورازان (1333ش)؛
پس از بازگشت از [[نجف]] در سال ۱۳۲۲ش، وارد دانشسرای عالی و در سال ۱۳۲۵ش در رشتهٔ ادبیات فارغ‌التحصیل شد. او در سال ۱۳۳۰ش پیش از آن‌که از رسالهٔ دکترای خود با عنوان «قصه هزار و یک شب» دفاع کند، تحصیلات دانشگاهی خود را نیمه‌کاره رها کرد. او در دیداری که با دکتر [[علی شریعتی]] داشت از نیمه‌کاره رها کردن تحصیلات تکمیلی خود به‌عنوان «موهبت» یاد کرد، همچنین در کتاب «خدمت و خیانت روشنفکران» علت بی‌علاقگی خود نسبت به دریافت درجهٔ «دکترا» را کم‌سوادی برخی از استادان دانشگاه عنوان کرد.<ref>[https://www.bartarinha.ir/fa/news/242482/زندگینامه-و-آثار-جلال‌-آل‌احمد زندگینامه و آثار جلال آل‌احمد»، برترین‌ها، تاریخ درج مطلب: 22 آذر 1394ش.]</ref>
* تات نشین‌های بلوک زهرا (1337ش)؛
* جزیره خارک، دُرّ یتیم خلیج‌فارس (1339ش)؛
* خسی در میقات (1345ش)؛
* سفر به ولایت عزرائیل (1363ش)؛
* سفر روس (1369ش).


===مقالات===
== تحولات فکری و مذهبی ==
* گزارش‌ها (1325ش)؛
به‌طور کلی می‌توان سه دوره تحول فکری و مذهبی در جلال را بیان کرد.
* حزب توده سر دو راه (1326ش)؛
* هفت مقاله (1333ش)؛
* سه مقاله دیگر (1341ش)؛
* غرب‌زدگی به‌صورت کتاب (1341ش)؛
* کارنامه سه‌ساله (1341ش)؛
* ارزیابی شتاب‌زده (1342ش)؛
* یک چاه و دو چاله (1356ش)؛
* در خدمت و خیانت روشنفکران (1356ش)؛
* گفتگوها (1346ش).


===ترجمه‌ها===
'''دورهٔ اول''' از سال ۱۳۰۸ش تا ۱۳۲۲ش است که در این زمان جلال متأثر از [[خانواده]] بود و رفتارهای مذهبی را به‌دلیل جو حاکم در خانواده انجام می‌داد.
* عزاداری‌های نامشروع (1322ش)، این اثر ترجمۀ کتاب «التنزیه لاعمال الشبیه» علامه سیدمحسن امین است؛
* محمد آخرالزمان نوشتۀ بل کازانوا نویسنده فرانسوی (1326ش)؛
* قمارباز (1327ش) از داستایوسکی؛
* بیگانه (1328ش) اثر آلبرکامو (با علی‌اصغر خبرزاده)؛
* سوءتفاهم (1329ش) از آلبرکامو؛
* دست‌های آلوده (1331ش) از ژان پل سارتر؛
* بازگشت از شوروی (1333ش) از آندره ژید؛
* مائده‌های زمینی (1334ش) اثر ژید (با پرویز داریوش)؛
* کرگدن (1345ش) از اوژن یونسکو؛
* عبور از خط (1346ش) از یونگر (با دکتر محمود هومن)؛
* تشنگی و گشنگی (1351ش) نمایشنامه‌ای از اوژن یونسکو؛ حدود پنجاه صفحۀ این کتاب را جلال ترجمه کرده بود که مرگ او سبب ناتمام ماندن این اثر شد و پس از آن دکتر منوچهر هزارخانی مابقی کتاب را ترجمه کرد.<ref>زندگی‌نامه جلال آل‌احمد»، دانشنامه رشد، تاریخ بازدید: 2 دی 1400ش.</ref>


==درگذشت==
'''دورهٔ دوم''' از سال ۱۳۲۳ش، که با آثار احمد کسروی و محمد مسعود آشنا شد<ref>آل‌احمد، یک چاه و دو چاله و مثلاً شرح احوالات، 1343ش. ج۲، ص48.</ref>و تحت تأثیر اندیشه‌های کسروی دربارة مذهب قرار گرفت و عقیده‌اش به اصول تشیّع کم‌کم سست شد.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/245984/آل%20احمد،%20جلال%20الدین مولوی، «آل‌احمد، جلال‌الدین»، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: 10 دی 1400ش.]</ref> مدتی در [[نجف]] بود و پس از بازگشت به [[ایران]]، این شک و دودلی در مذهب در او شدت بیش‌تری گرفت<ref>آل‌احمد، از چشم برادر، ۱۳۶۹ش، ص214.</ref>و در سال ۱۳۲۳ش به حزب تودهٔ ایران پیوست و عملاً از تفکرات مذهبی دست شست. دوران پرحرارت بلوغ و اوج‌گیری حرکت‌های چپ‌گرایانهٔ حزب تودهٔ ایران و توجه جوانان پرشور آن زمان به شعارهای تند و انقلابی آن حزب و درگیری جنگ جهانی دوم عواملی بودند که باعث تغییر مسیر فکری او شدند.<ref>[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-pagehistory.php?page «زندگی‌نامه جلال آل‌احمد»، دانشنامه رشد، تاریخ بازدید: 2 دی 1400ش]</ref>رویگردانی از روحانیت و مذهب و پیوستن به حزب توده سبب شد تا سرانجام پدرش او را از خانه بیرون کند؛ گرچه هیچ قرینه‌ای وجود ندارد که جلال پس از پیوستن به حزب توده، به‌طور کلی از [[دین]] کناره گرفته باشد.<ref>خرم، جلال آل‌احمد، ۱۳۸۰ش، ص۱۶.</ref>
جلال آل‌احمد در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ش در ۴۵ سالگی در اَسالم گیلان درگذشت. پیکر او به‌سرعت تشییع و به خاک سپرده شد که سبب باوری دربارۀ سر به ‌نیست ‌شدن او توسط ساواک شد، اگرچه همسرش این شایعات را تکذیب کرد؛ <ref>گلشیری، جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور، 1376ش، ص10.</ref>اما برادرش، شمس، استدلال‌هایی برای کشته شدن او ارائه داد؛ به عقیدۀ او رفتن جلال به اسالم (گیلان) نوعی تبعید بود و فشار روی او توسط ساواک خصوصاً پس از انتشار کتاب کارنامۀ سه‌ساله در اواخر سال 1346ش بیشتر شده بود.<ref>آل‌احمد، از چشم برادر، ۱۳۶۹ش، ص69.</ref> مقبرۀ جلال آل‌احمد در مسجد فیروزآبادی شهرری و در جوار بیمارستان فیروزآبادی قرار گرفته است.<ref>[https://donya-e-eqtesad.com/ « مقبره آل‌احمد «بی‌جلال» است»، دنیای اقتصاد، تاریخ درج مطلب: 2 آذر 1387ش.]</ref>
 
==پانویس==
'''دورهٔ سوم'''، در واقع بازگشت جلال به [[دین]] بود. او پس از سفر [[حج]] در سال ۱۳۴۳ش، با دیدی واقع‌بینانه و به‌دور از تعصب به مذهب [[تشیع]] بازگشت.<ref>کمالی بانیانی، تکاپو در یاس (بررسی اندیشه‌های جلال آل‌احمد در قیاس با دیگر و روشنفکران)، ۱۳۸۵ش، ص۳۶۱–۲.</ref>
 
== ازدواج با سیمین دانشور ==
در [[بهار]] سال ۱۳۲۸ش جلال هنگام بازگشت از [[شیراز]] در اتوبوس با [[سیمین دانشور]] آشنا شد که این آشنایی زمینه‌ساز [[ازدواج]] آنان بود.<ref>«جلال آل‌احمد»، ویکی فقه.</ref>
 
== فعالیت‌های سیاسی ==
=== خروج از حزب توده ===
او در سال ۱۳۲۶ش تحت تأثیر خلیل ملکی و اسحاق اپریم، انور خامه‌ای و تعدادی دیگر از دوستان خویش از حزب توده خارج و «حزب سوسیالیست توده ایران» را تشکیل دادند اما این حزب بیش از دو ماه دوام نداشت و منحل شد.<ref>آل‌احمد، در خدمت و خیانت روشنفکران، ۱۳۷2ش، ص416-422.</ref>
 
=== ورود به حزب زحمت‌کشان ===
جلال همزمان با جنبش ملی شدن صنعت نفت، به حزب زحمت‌کشان پیوست و سردبیری ماهنامهٔ علم و زندگی که نشریهٔ تئوریک حزب بود<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، جلال آل‌احمد به روایت اسناد ساواک، ۱۳۷۹ش، ص9.</ref> را عهده‌دار شد؛ اما در سال ۱۳۳۲ش به‌دلیل اختلاف با رهبران هفته‌نامهٔ نیروی سوم که نشریه بخش سیاسی و خبری حزب بود، از آن‌جا خارج شد.<ref>آل‌احمد، در خدمت و خیانت روشنفکران، ۱۳۷2ش، ص435.</ref>
 
=== حمایت از مصدق ===
در نهم [[اسفند]] سال ۱۳۳۲ش وقتی اوباش به سرکردگی شعبان جعفری به بهانهٔ ممانعت از عزیمت شاه به خارج، به منزل [[مصدق]] حمله‌ور شده بودند و قصد جان او را داشتند، جلال برای دفاع از مصدق به تحریک و تهییج کسانی پرداخت که به دفاع از مصدق آمده بودند.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، جلال آل‌احمد به روایت اسناد ساواک، ۱۳۷۹ش، ص9.</ref>
 
=== پایان حضور جدی در سیاست ===
جلال پس از کودتای ۲۸ [[مرداد]] و حمایت از مصدق توسط دادستان نظامی احضار شد و یک روز در بازداشت بود.<ref>آل‌احمد، در خدمت و خیانت روشنفکران، ۱۳۵۷ش، ص395.</ref>پس از آن دیگر فعالیت چندانی در حوزهٔ سیاست نداشت و تنها گاهی مقالات سیاسی ـ اجتماعی می‌نوشت، همچنین در راه‌اندازی و ادارهٔ مجلهٔ علم و زندگی درسال‌های ۱۳۳۶–۱۳۳۹ش همکاری داشت.<ref>آل‌احمد، در خدمت و خیانت روشنفکران، ۱۳۵۷ش، ص348.</ref>
 
== فعالیت‌های اجرایی ==
وی در سال ۱۳۲۶ش به‌عنوان آموزگار در وزارت فرهنگ مشغول به کار شد سپس در «مؤسسه تحقیقات اجتماعی» وابسته به دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران، کار کرد و چندی نیز در دانشسرای عالی، دانشسرای مامازان، دانشکده علوم تربیتی و هنرسرای عالی نارمک به تدریس ادبیات پرداخت.<ref>جلال آل‌احمد»، ویکی شیعه.</ref>
 
== آثار ==
=== داستان‌ها ===
* دیدوبازدید (۱۳۲۴ش)، نخست شامل ده داستان کوتاه بود؛ اما در چاپ هفتم دو داستان دیگر به آن افزوده شد.
* از رنجی که می‌بریم (۱۳۲۶ش)، شامل هفت داستان کوتاه.
* سه‌تار (۱۳۲۷ش)، سیزده داستان کوتاه که فضای داستان‌ها لبریز از شکست و ناکامی قشرهای فرودست جامعه است.
* زن زیادی (۱۳۳۱ش)، حاوی یک مقدمه و نه داستان کوتاه.
* سرگذشت کندوها (۱۳۳۷ش)، نخستین داستان نسبتاً بلند جلال است، با شروعی به سبک قصه‌های سنتی ایرانی، «یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ‌کس نبود». این داستان به بیان شکست مبارزات سیاسی سال‌های ۱۳۲۹ش تا ۱۳۳۱ش حزبی پرداخته است.
* مدیر مدرسه (۱۳۳۷ش).
* نون و القلم (۱۳۴۰ش)، یک داستان بلند تاریخی که حوادث آن مربوط به اوایل حکومت صفویان است.
* نفرین زمین (۱۳۴۶ش)، رمانی روستایی است و بازتابی از جریان‌های مربوط به اصلاحات ارضی در آن مشاهده می‌شود.
* پنج داستان (۱۳۵۰ش)، این اثر دو سال پس از فوت جلال چاپ شد.
* چهل طوطی اصل (با سیمین دانشور) (۱۳۵۱ش)، مجموعه شش قصهٔ کوتاه از «طوطی نامه» که با تحریری نو نوشته شده است.
* سنگی بر گوری (۱۳۶۰ش)، رمانی کوتاه و آخرین اثر داستانی آل‌احمد است که موضوع آن درد بی‌فرزندی است.
 
=== سفرنامه‌ها و مشاهدات ===
* اورازان (۱۳۳۳ش)؛
* تات نشین‌های بلوک زهرا (۱۳۳۷ش)؛
* جزیره خارک، دُرّ یتیم خلیج‌فارس (۱۳۳۹ش)؛
* خسی در میقات (۱۳۴۵ش)؛
* سفر به ولایت عزرائیل (۱۳۶۳ش)؛
* سفر روس (۱۳۶۹ش).
 
=== مقالات ===
* گزارش‌ها (۱۳۲۵ش)؛
* حزب توده سر دو راه (۱۳۲۶ش)؛
* هفت مقاله (۱۳۳۳ش)؛
* سه مقاله دیگر (۱۳۴۱ش)؛
* غرب‌زدگی به‌صورت کتاب (۱۳۴۱ش)؛
* کارنامه سه‌ساله (۱۳۴۱ش)؛
* ارزیابی شتاب‌زده (۱۳۴۲ش)؛
* یک چاه و دو چاله (۱۳۵۶ش)؛
* در خدمت و خیانت روشنفکران (۱۳۵۶ش)؛
* گفتگوها (۱۳۴۶ش).
 
=== ترجمه‌ها ===
* عزاداری‌های نامشروع (۱۳۲۲ش)، این اثر ترجمهٔ کتاب «التنزیه لاعمال الشبیه» علامه سیدمحسن امین است؛
* محمد آخرالزمان نوشتهٔ بل کازانوا نویسنده فرانسوی (۱۳۲۶ش)؛
* قمارباز (۱۳۲۷ش) از داستایوسکی؛
* بیگانه (۱۳۲۸ش) اثر آلبرکامو (با علی‌اصغر خبرزاده)؛
* سوءتفاهم (۱۳۲۹ش) از آلبرکامو؛
* دست‌های آلوده (۱۳۳۱ش) از ژان پل سارتر؛
* بازگشت از شوروی (۱۳۳۳ش) از آندره ژید؛
* مائده‌های زمینی (۱۳۳۴ش) اثر ژید (با پرویز داریوش)؛
* کرگدن (۱۳۴۵ش) از اوژن یونسکو؛
* عبور از خط (۱۳۴۶ش) از یونگر (با دکتر محمود هومن)؛
* تشنگی و گشنگی (۱۳۵۱ش) نمایشنامه‌ای از اوژن یونسکو؛ حدود پنجاه صفحهٔ این کتاب را جلال ترجمه کرده بود که مرگ او سبب ناتمام ماندن این اثر شد و پس از آن دکتر منوچهر هزارخانی مابقی کتاب را ترجمه کرد.<ref>زندگی‌نامه جلال آل‌احمد»، دانشنامه رشد، تاریخ بازدید: 2 دی 1400ش.</ref>
 
== درگذشت ==
جلال آل‌احمد در ۱۸ [[شهریور]] ۱۳۴۸ش در ۴۵ سالگی در اَسالم [[گیلان]] درگذشت. پیکر او به‌سرعت تشییع و به خاک سپرده شد که سبب باوری دربارهٔ سر به نیست شدن او توسط ساواک شد، اگرچه همسرش این شایعات را تکذیب کرد؛<ref>گلشیری، جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور، 1376ش، ص10.</ref>اما برادرش، شمس، استدلال‌هایی برای کشته شدن او ارائه داد؛ به عقیدهٔ او رفتن جلال به اسالم (گیلان) نوعی تبعید بود و فشار روی او توسط ساواک خصوصاً پس از انتشار کتاب کارنامهٔ سه‌ساله در اواخر سال ۱۳۴۶ش بیشتر شده بود.<ref>آل‌احمد، از چشم برادر، ۱۳۶۹ش، ص69.</ref> مقبرهٔ جلال آل‌احمد در مسجد فیروزآبادی شهرری و در جوار بیمارستان فیروزآبادی قرار گرفته است.<ref>[https://donya-e-eqtesad.com/ « مقبره آل‌احمد «بی‌جلال» است»، دنیای اقتصاد، تاریخ درج مطلب: 2 آذر 1387ش.]</ref>
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
 
* «جلال آل‌احمد»، ویکی شیعه، تاریخ بازدید 1 دی 1400 ش.
== منابع ==
* «جلال آل‌احمد»، ویکی فقه، تاریخ بازدید: 1 دی 1400ش.
* «جلال آل‌احمد»، ویکی شیعه، تاریخ بازدید ۱ دی ۱۴۰۰ش.
* «دربارۀ جلال آل‌احمد»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: 18 شهریور 1399ش.
* «جلال آل‌احمد»، ویکی فقه، تاریخ بازدید: ۱ دی ۱۴۰۰ش.
* «زندگی‌نامه جلال آل‌احمد»، دانشنامه رشد، تاریخ بازدید: 2 دی 1400ش.
* «دربارهٔ جلال آل‌احمد»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۸ شهریور ۱۳۹۹ش.
* «زندگینامه و آثار جلال آل‌احمد»، وب‌سایت راه برترین‌ها، تاریخ درج مطلب: 22 آذر 1394ش.
* «زندگی‌نامه جلال آل‌احمد»، دانشنامه رشد، تاریخ بازدید: ۲ دی ۱۴۰۰ش.
* «مقبره آل‌احمد «بی‌جلال» است»، دنیای اقتصاد، تاریخ درج مطلب: 2 آذر 1387ش.
* «زندگینامه و آثار جلال آل‌احمد»، وب‌سایت راه برترین‌ها، تاریخ درج مطلب: ۲۲ آذر ۱۳۹۴ش.
* «مقبره آل‌احمد «بی‌جلال» است»، دنیای اقتصاد، تاریخ درج مطلب: ۲ آذر ۱۳۸۷ش.
* آل‌احمد، جلال، در خدمت و خیانت روشنفکران، تهران، فردوس، ۱۳۷۲ش.
* آل‌احمد، جلال، در خدمت و خیانت روشنفکران، تهران، فردوس، ۱۳۷۲ش.
* آل‌احمد، جلال، در خدمت و خیانت روشنفکران، تهران، خوارزمی، ۱۳۵۷ش.
* آل‌احمد، جلال، در خدمت و خیانت روشنفکران، تهران، خوارزمی، ۱۳۵۷ش.
* آل‌احمد، جلال، یک چاه و دو چاله و مثلاً شرح احوالات، تهران، رواق، 1343ش.
* آل‌احمد، جلال، یک چاه و دو چاله و مثلاً شرح احوالات، تهران، رواق، ۱۳۴۳ش.
* آل‌احمد، شمس، از چشم برادر، قم، کتاب سعدی، ۱۳۶۹ش.
* آل‌احمد، شمس، از چشم برادر، قم، کتاب سعدی، ۱۳۶۹ش.
* پیروز، غلامرضا، کاوشی در آثار، افکار و سبک نوشتار جلال آل‌احمد، تهران، حوزه هنری سازمان تبليغات اسلامي، 1372ش.
* پیروز، غلامرضا، کاوشی در آثار، افکار و سبک نوشتار جلال آل‌احمد، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۲ش.
* خرم، بهروز، جلال و آل‌احمد، کلن، فروغ، ۱۳۸۰ش.
* خرم، بهروز، جلال و آل‌احمد، کلن، فروغ، ۱۳۸۰ش.
* کمالی با‌نیانی، محمدرضا، تکاپو در یاس (بررسی اندیشه‌های جلال آل‌احمد در قیاس با دیگر روشنفکران)، شیراز، نوید شیراز، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* کمالی بانیانی، محمدرضا، تکاپو در یاس (بررسی اندیشه‌های جلال آل‌احمد در قیاس با دیگر روشنفکران)، شیراز، نوید شیراز، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* گلشیری، هوشنگ، جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور، تهران، نیلوفر، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
* گلشیری، هوشنگ، جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور، تهران، نیلوفر، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
* مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، جلال آل‌احمد به روایت اسناد ساواک، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، جلال آل‌احمد به روایت اسناد ساواک، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* مولوی، محمد، «آل‌احمد، جلال‌الدین»، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: 10 دی 1400ش.
* مولوی، محمد، «آل‌احمد، جلال‌الدین»، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: ۱۰ دی ۱۴۰۰ش.
[[رده: ویکی‌زندگی]]
 
[[رده: نویسندگان]]
{{ادبیات فارسی-افقی}}

نسخهٔ کنونی تا ۵ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۲۰

جلال آل‌احمد، نویسنده، مترجم، نظریه‌پرداز و ناقد سیاسی- اجتماعی.

جلال‌الدین آل‌احمد معروف به جلال آل‌احمد، در یازدهم آذر ۱۳۰۲ش در محلهٔ پاچنار تهران و در خانوده‌ای روحانی متولد شد.[۱] پدرش سیداحمد طالقانی، امام جماعت مسجد پاچنار و مسجد لباسچی و از روحانیان برجستهٔ آن زمان و مادرش، آمینه بیگم اسلامبولچی، خواهرزادهٔ شیخ آقابزرگ تهرانی بود.[۲]

دوران کودکی و نوجوانی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جلال پس از اتمام دورهٔ دبستان و راهنمایی، در دبیرستان مشغول تحصیل شد اما پدرش تحصیل او در مدارس دولتی را قبول نداشت چرا که تصور می‌کرد، درس‌هایی که در آن‌جا تدریس می‌شود، او را از دین و حقیقت منحرف می‌کند؛ از این رو به او اجازهٔ ادامهٔ تحصیل نداد[۳] اما جلال تسلیم نشد. او در کنار کارهایی چون تعمیر ساعت، سیم‌کشی و چرم‌فروشی به‌دور از چشم پدر، در دورة شبانة دبیرستان دارالفنون به تحصیل خود ادامه داد.[۴]دوران دبیرستان او همزمان با جنگ دوم جهانی بود. در همین دوران پدرش به‌دلیل حضور برادر بزرگ‌تر جلال در نجف، او را برای تحصیل علوم حوزوی به آنجا فرستاد اما جلال بیش از دو ماه، زندگی در آنجا را تاب نیاورد و به ایران بازگشت.[۵]

پس از بازگشت از نجف در سال ۱۳۲۲ش، وارد دانشسرای عالی و در سال ۱۳۲۵ش در رشتهٔ ادبیات فارغ‌التحصیل شد. او در سال ۱۳۳۰ش پیش از آن‌که از رسالهٔ دکترای خود با عنوان «قصه هزار و یک شب» دفاع کند، تحصیلات دانشگاهی خود را نیمه‌کاره رها کرد. او در دیداری که با دکتر علی شریعتی داشت از نیمه‌کاره رها کردن تحصیلات تکمیلی خود به‌عنوان «موهبت» یاد کرد، همچنین در کتاب «خدمت و خیانت روشنفکران» علت بی‌علاقگی خود نسبت به دریافت درجهٔ «دکترا» را کم‌سوادی برخی از استادان دانشگاه عنوان کرد.[۶]

تحولات فکری و مذهبی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به‌طور کلی می‌توان سه دوره تحول فکری و مذهبی در جلال را بیان کرد.

دورهٔ اول از سال ۱۳۰۸ش تا ۱۳۲۲ش است که در این زمان جلال متأثر از خانواده بود و رفتارهای مذهبی را به‌دلیل جو حاکم در خانواده انجام می‌داد.

دورهٔ دوم از سال ۱۳۲۳ش، که با آثار احمد کسروی و محمد مسعود آشنا شد[۷]و تحت تأثیر اندیشه‌های کسروی دربارة مذهب قرار گرفت و عقیده‌اش به اصول تشیّع کم‌کم سست شد.[۸] مدتی در نجف بود و پس از بازگشت به ایران، این شک و دودلی در مذهب در او شدت بیش‌تری گرفت[۹]و در سال ۱۳۲۳ش به حزب تودهٔ ایران پیوست و عملاً از تفکرات مذهبی دست شست. دوران پرحرارت بلوغ و اوج‌گیری حرکت‌های چپ‌گرایانهٔ حزب تودهٔ ایران و توجه جوانان پرشور آن زمان به شعارهای تند و انقلابی آن حزب و درگیری جنگ جهانی دوم عواملی بودند که باعث تغییر مسیر فکری او شدند.[۱۰]رویگردانی از روحانیت و مذهب و پیوستن به حزب توده سبب شد تا سرانجام پدرش او را از خانه بیرون کند؛ گرچه هیچ قرینه‌ای وجود ندارد که جلال پس از پیوستن به حزب توده، به‌طور کلی از دین کناره گرفته باشد.[۱۱]

دورهٔ سوم، در واقع بازگشت جلال به دین بود. او پس از سفر حج در سال ۱۳۴۳ش، با دیدی واقع‌بینانه و به‌دور از تعصب به مذهب تشیع بازگشت.[۱۲]

ازدواج با سیمین دانشور

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در بهار سال ۱۳۲۸ش جلال هنگام بازگشت از شیراز در اتوبوس با سیمین دانشور آشنا شد که این آشنایی زمینه‌ساز ازدواج آنان بود.[۱۳]

فعالیت‌های سیاسی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

خروج از حزب توده

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

او در سال ۱۳۲۶ش تحت تأثیر خلیل ملکی و اسحاق اپریم، انور خامه‌ای و تعدادی دیگر از دوستان خویش از حزب توده خارج و «حزب سوسیالیست توده ایران» را تشکیل دادند اما این حزب بیش از دو ماه دوام نداشت و منحل شد.[۱۴]

ورود به حزب زحمت‌کشان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جلال همزمان با جنبش ملی شدن صنعت نفت، به حزب زحمت‌کشان پیوست و سردبیری ماهنامهٔ علم و زندگی که نشریهٔ تئوریک حزب بود[۱۵] را عهده‌دار شد؛ اما در سال ۱۳۳۲ش به‌دلیل اختلاف با رهبران هفته‌نامهٔ نیروی سوم که نشریه بخش سیاسی و خبری حزب بود، از آن‌جا خارج شد.[۱۶]

حمایت از مصدق

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در نهم اسفند سال ۱۳۳۲ش وقتی اوباش به سرکردگی شعبان جعفری به بهانهٔ ممانعت از عزیمت شاه به خارج، به منزل مصدق حمله‌ور شده بودند و قصد جان او را داشتند، جلال برای دفاع از مصدق به تحریک و تهییج کسانی پرداخت که به دفاع از مصدق آمده بودند.[۱۷]

پایان حضور جدی در سیاست

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جلال پس از کودتای ۲۸ مرداد و حمایت از مصدق توسط دادستان نظامی احضار شد و یک روز در بازداشت بود.[۱۸]پس از آن دیگر فعالیت چندانی در حوزهٔ سیاست نداشت و تنها گاهی مقالات سیاسی ـ اجتماعی می‌نوشت، همچنین در راه‌اندازی و ادارهٔ مجلهٔ علم و زندگی درسال‌های ۱۳۳۶–۱۳۳۹ش همکاری داشت.[۱۹]

فعالیت‌های اجرایی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

وی در سال ۱۳۲۶ش به‌عنوان آموزگار در وزارت فرهنگ مشغول به کار شد سپس در «مؤسسه تحقیقات اجتماعی» وابسته به دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران، کار کرد و چندی نیز در دانشسرای عالی، دانشسرای مامازان، دانشکده علوم تربیتی و هنرسرای عالی نارمک به تدریس ادبیات پرداخت.[۲۰]

داستان‌ها

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • دیدوبازدید (۱۳۲۴ش)، نخست شامل ده داستان کوتاه بود؛ اما در چاپ هفتم دو داستان دیگر به آن افزوده شد.
  • از رنجی که می‌بریم (۱۳۲۶ش)، شامل هفت داستان کوتاه.
  • سه‌تار (۱۳۲۷ش)، سیزده داستان کوتاه که فضای داستان‌ها لبریز از شکست و ناکامی قشرهای فرودست جامعه است.
  • زن زیادی (۱۳۳۱ش)، حاوی یک مقدمه و نه داستان کوتاه.
  • سرگذشت کندوها (۱۳۳۷ش)، نخستین داستان نسبتاً بلند جلال است، با شروعی به سبک قصه‌های سنتی ایرانی، «یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ‌کس نبود». این داستان به بیان شکست مبارزات سیاسی سال‌های ۱۳۲۹ش تا ۱۳۳۱ش حزبی پرداخته است.
  • مدیر مدرسه (۱۳۳۷ش).
  • نون و القلم (۱۳۴۰ش)، یک داستان بلند تاریخی که حوادث آن مربوط به اوایل حکومت صفویان است.
  • نفرین زمین (۱۳۴۶ش)، رمانی روستایی است و بازتابی از جریان‌های مربوط به اصلاحات ارضی در آن مشاهده می‌شود.
  • پنج داستان (۱۳۵۰ش)، این اثر دو سال پس از فوت جلال چاپ شد.
  • چهل طوطی اصل (با سیمین دانشور) (۱۳۵۱ش)، مجموعه شش قصهٔ کوتاه از «طوطی نامه» که با تحریری نو نوشته شده است.
  • سنگی بر گوری (۱۳۶۰ش)، رمانی کوتاه و آخرین اثر داستانی آل‌احمد است که موضوع آن درد بی‌فرزندی است.

سفرنامه‌ها و مشاهدات

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • اورازان (۱۳۳۳ش)؛
  • تات نشین‌های بلوک زهرا (۱۳۳۷ش)؛
  • جزیره خارک، دُرّ یتیم خلیج‌فارس (۱۳۳۹ش)؛
  • خسی در میقات (۱۳۴۵ش)؛
  • سفر به ولایت عزرائیل (۱۳۶۳ش)؛
  • سفر روس (۱۳۶۹ش).
  • گزارش‌ها (۱۳۲۵ش)؛
  • حزب توده سر دو راه (۱۳۲۶ش)؛
  • هفت مقاله (۱۳۳۳ش)؛
  • سه مقاله دیگر (۱۳۴۱ش)؛
  • غرب‌زدگی به‌صورت کتاب (۱۳۴۱ش)؛
  • کارنامه سه‌ساله (۱۳۴۱ش)؛
  • ارزیابی شتاب‌زده (۱۳۴۲ش)؛
  • یک چاه و دو چاله (۱۳۵۶ش)؛
  • در خدمت و خیانت روشنفکران (۱۳۵۶ش)؛
  • گفتگوها (۱۳۴۶ش).

ترجمه‌ها

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • عزاداری‌های نامشروع (۱۳۲۲ش)، این اثر ترجمهٔ کتاب «التنزیه لاعمال الشبیه» علامه سیدمحسن امین است؛
  • محمد آخرالزمان نوشتهٔ بل کازانوا نویسنده فرانسوی (۱۳۲۶ش)؛
  • قمارباز (۱۳۲۷ش) از داستایوسکی؛
  • بیگانه (۱۳۲۸ش) اثر آلبرکامو (با علی‌اصغر خبرزاده)؛
  • سوءتفاهم (۱۳۲۹ش) از آلبرکامو؛
  • دست‌های آلوده (۱۳۳۱ش) از ژان پل سارتر؛
  • بازگشت از شوروی (۱۳۳۳ش) از آندره ژید؛
  • مائده‌های زمینی (۱۳۳۴ش) اثر ژید (با پرویز داریوش)؛
  • کرگدن (۱۳۴۵ش) از اوژن یونسکو؛
  • عبور از خط (۱۳۴۶ش) از یونگر (با دکتر محمود هومن)؛
  • تشنگی و گشنگی (۱۳۵۱ش) نمایشنامه‌ای از اوژن یونسکو؛ حدود پنجاه صفحهٔ این کتاب را جلال ترجمه کرده بود که مرگ او سبب ناتمام ماندن این اثر شد و پس از آن دکتر منوچهر هزارخانی مابقی کتاب را ترجمه کرد.[۲۱]

جلال آل‌احمد در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ش در ۴۵ سالگی در اَسالم گیلان درگذشت. پیکر او به‌سرعت تشییع و به خاک سپرده شد که سبب باوری دربارهٔ سر به نیست شدن او توسط ساواک شد، اگرچه همسرش این شایعات را تکذیب کرد؛[۲۲]اما برادرش، شمس، استدلال‌هایی برای کشته شدن او ارائه داد؛ به عقیدهٔ او رفتن جلال به اسالم (گیلان) نوعی تبعید بود و فشار روی او توسط ساواک خصوصاً پس از انتشار کتاب کارنامهٔ سه‌ساله در اواخر سال ۱۳۴۶ش بیشتر شده بود.[۲۳] مقبرهٔ جلال آل‌احمد در مسجد فیروزآبادی شهرری و در جوار بیمارستان فیروزآبادی قرار گرفته است.[۲۴]

  1. آل‌احمد، از چشم برادر، ۱۳۶۹ش، ص۱۴۳.
  2. «دربارۀ جلال آل‌احمد»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: 18 شهریور 1399ش.
  3. پیروز، کاوشی در آثار، افکار و سبک نوشتار جلال آل‌احمد، 1372ش، ص15.
  4. آل‌احمد، یک چاه و دوچاله و مثلاً شرح احوالات، 1343ش، ج۲، ص48 و 62.
  5. زندگینامه و آثار جلال آل‌احمد»، برترین‌ها، تاریخ درج مطلب: 22 آذر 1394ش.
  6. زندگینامه و آثار جلال آل‌احمد»، برترین‌ها، تاریخ درج مطلب: 22 آذر 1394ش.
  7. آل‌احمد، یک چاه و دو چاله و مثلاً شرح احوالات، 1343ش. ج۲، ص48.
  8. مولوی، «آل‌احمد، جلال‌الدین»، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: 10 دی 1400ش.
  9. آل‌احمد، از چشم برادر، ۱۳۶۹ش، ص214.
  10. «زندگی‌نامه جلال آل‌احمد»، دانشنامه رشد، تاریخ بازدید: 2 دی 1400ش
  11. خرم، جلال آل‌احمد، ۱۳۸۰ش، ص۱۶.
  12. کمالی بانیانی، تکاپو در یاس (بررسی اندیشه‌های جلال آل‌احمد در قیاس با دیگر و روشنفکران)، ۱۳۸۵ش، ص۳۶۱–۲.
  13. «جلال آل‌احمد»، ویکی فقه.
  14. آل‌احمد، در خدمت و خیانت روشنفکران، ۱۳۷2ش، ص416-422.
  15. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، جلال آل‌احمد به روایت اسناد ساواک، ۱۳۷۹ش، ص9.
  16. آل‌احمد، در خدمت و خیانت روشنفکران، ۱۳۷2ش، ص435.
  17. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، جلال آل‌احمد به روایت اسناد ساواک، ۱۳۷۹ش، ص9.
  18. آل‌احمد، در خدمت و خیانت روشنفکران، ۱۳۵۷ش، ص395.
  19. آل‌احمد، در خدمت و خیانت روشنفکران، ۱۳۵۷ش، ص348.
  20. جلال آل‌احمد»، ویکی شیعه.
  21. زندگی‌نامه جلال آل‌احمد»، دانشنامه رشد، تاریخ بازدید: 2 دی 1400ش.
  22. گلشیری، جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور، 1376ش، ص10.
  23. آل‌احمد، از چشم برادر، ۱۳۶۹ش، ص69.
  24. « مقبره آل‌احمد «بی‌جلال» است»، دنیای اقتصاد، تاریخ درج مطلب: 2 آذر 1387ش.
  • «جلال آل‌احمد»، ویکی شیعه، تاریخ بازدید ۱ دی ۱۴۰۰ش.
  • «جلال آل‌احمد»، ویکی فقه، تاریخ بازدید: ۱ دی ۱۴۰۰ش.
  • «دربارهٔ جلال آل‌احمد»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۸ شهریور ۱۳۹۹ش.
  • «زندگی‌نامه جلال آل‌احمد»، دانشنامه رشد، تاریخ بازدید: ۲ دی ۱۴۰۰ش.
  • «زندگینامه و آثار جلال آل‌احمد»، وب‌سایت راه برترین‌ها، تاریخ درج مطلب: ۲۲ آذر ۱۳۹۴ش.
  • «مقبره آل‌احمد «بی‌جلال» است»، دنیای اقتصاد، تاریخ درج مطلب: ۲ آذر ۱۳۸۷ش.
  • آل‌احمد، جلال، در خدمت و خیانت روشنفکران، تهران، فردوس، ۱۳۷۲ش.
  • آل‌احمد، جلال، در خدمت و خیانت روشنفکران، تهران، خوارزمی، ۱۳۵۷ش.
  • آل‌احمد، جلال، یک چاه و دو چاله و مثلاً شرح احوالات، تهران، رواق، ۱۳۴۳ش.
  • آل‌احمد، شمس، از چشم برادر، قم، کتاب سعدی، ۱۳۶۹ش.
  • پیروز، غلامرضا، کاوشی در آثار، افکار و سبک نوشتار جلال آل‌احمد، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۲ش.
  • خرم، بهروز، جلال و آل‌احمد، کلن، فروغ، ۱۳۸۰ش.
  • کمالی بانیانی، محمدرضا، تکاپو در یاس (بررسی اندیشه‌های جلال آل‌احمد در قیاس با دیگر روشنفکران)، شیراز، نوید شیراز، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • گلشیری، هوشنگ، جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور، تهران، نیلوفر، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، جلال آل‌احمد به روایت اسناد ساواک، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • مولوی، محمد، «آل‌احمد، جلال‌الدین»، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: ۱۰ دی ۱۴۰۰ش.