پیشنویس:ارزن: تفاوت میان نسخهها
صفحهای تازه حاوی «<big>'''ارزن'''</big>؛ گیاهی از تیره گندمیان، با خواص درمانی و خوراکی<br> ارزن، گیاهی...» ایجاد کرد |
imported>شاهرودی ←منابع: ابرابزار |
||
| (۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{درشت|'''ارزن'''}}؛ گیاهی از تیره گندمیان، با خواص درمانی و خوراکی | |||
ارزن، گیاهی کهن و آیینی نزد ایرانیان است. امروزه از ارزن، برای خوراک دام و طیور استفاده میشود، اما در گذشته، این گیاه یکی از ارکان غذایی ایرانیان بود و به اندازه گندم و جو، دارای اهمیت بود. ارزن، از گیاهانی است که حتی در زمینهای با حاصلخیزی کم و در آب و هوای خشک نیز میروید؛ بنابراین، قابلیت ذخیرهسازی بالایی داشته و در قحطیها بهکار میآمد. | ارزن، گیاهی کهن و آیینی نزد ایرانیان است. امروزه از ارزن، برای خوراک دام و طیور استفاده میشود، اما در گذشته، این گیاه یکی از ارکان غذایی ایرانیان بود و به اندازه گندم و جو، دارای اهمیت بود. ارزن، از گیاهانی است که حتی در زمینهای با حاصلخیزی کم و در آب و هوای خشک نیز میروید؛ بنابراین، قابلیت ذخیرهسازی بالایی داشته و در قحطیها بهکار میآمد. | ||
==انواع ارزن== | |||
گیاه ارزن، از تیره گندمیان و دارای ساقههای کوتاه و دانههای ریز است.<ref>[https://www.vajehyab.com/moein/ | == انواع ارزن == | ||
گلگلاب، گیاهشناسی، ۱۳۲۶ش، ص۲۹۶؛ | گیاه ارزن، از تیره گندمیان و دارای ساقههای کوتاه و دانههای ریز است.<ref>[https://www.vajehyab.com/moein/ارزن معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه ارزن.]</ref> ارزن خوشهای، که ارزنی گرد و براق است، در زمینهای شنی رویش بهتری دارد و بهمحض رسیدن، باید درو شود.<ref>بهرامی، فرهنگ روستایی، ۱۳۱۶–۱۳۱۷ش، ص۱۵۱؛{{سخ}} | ||
[https://www.vajehyab.com/moein/ | گلگلاب، گیاهشناسی، ۱۳۲۶ش، ص۲۹۶؛{{سخ}} | ||
Mozaffarian, A Dictionary of Iranian Plant Names, 2007, P391.</ref> | [https://www.vajehyab.com/moein/ارزن معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه ارزن.]</ref> این نوع از ارزنهای معمولی، به «ارزن سفید» نیز معروف هستند و در مناطقی مانند گرگان، مینودشت، مازندران، آذربایجان، اطراف تهران، لرستان و جنوب شرقی بلوچستان میرویند. دانه، ریشه و شاخههای ارزن معمولی بهصورت کامل مورد استفاده قرار میگیرند. نوع دیگری از ارزن وجود دارد که به آن «ارزن رسمی» یا «گاوَرس» میگویند و تنها میتوان از دانههای آن استفاده کرد. این ارزن، در آذربایجان و بلوچستان رویش دارد. نوعی دیگر از ارزن، در نواحی جاسک، میناب، بندرعباس و اطراف چابهار میروید و از گلها و برگهای آن برای مصارف درمانی استفاده میکنند.<ref>عماد، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آنها، ج4، ۱۳۷۸–۱۳۷۹ش، ص22-23؛{{سخ}} | ||
==پیشینه ارزن== | Mozaffarian, A Dictionary of Iranian Plant Names, 2007, P391.</ref> | ||
در متون تاریخی و کهن ایرانیان، از ارزن و انواع آن، بسیار یاد شده است. در زبان پهلوی، گاورس، بهمعنی ارزن و ذرت خوشهای آمده است.<ref>MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary, 1971, P35.</ref> | |||
قهرمان، تطبیق نامهای کهن گیاهان دارویی با نامهای علمی، ج1، ۱۳۸۳ش، ص100.</ref> | == پیشینه ارزن == | ||
در متون تاریخی و کهن ایرانیان، از ارزن و انواع آن، بسیار یاد شده است. در زبان پهلوی، گاورس، بهمعنی ارزن و ذرت خوشهای آمده است.<ref>MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary, 1971, P35.</ref> با ورود اسلام به ایران، گاورس بهصورت معرب «جاورس» درآمده و برای هر نوع ارزنی بهکار میرفت.<ref>کاسانی، ترجمه [و تحریر] کهن فارسی الصیدنهٔ بیرونی، ۱۳۵۸ش، ص۱۹۹؛{{سخ}} | |||
در مکتوبات برجایمانده از دوران پس از ظهور اسلام نیز به ارزن با همین نام و نیز با نامهای گاورس، جاورس و دُخن اشاره شده و آن را دارای طبیعتی سرد و خشک و خواص طبی فراوانی دانستهاند.<ref>جمالی یزدی، فرخنامه، ۱۳۴۶ش، ص۱۷۰؛ | قهرمان، تطبیق نامهای کهن گیاهان دارویی با نامهای علمی، ج1، ۱۳۸۳ش، ص100.</ref> این گیاه تا دوره ساسانیان، در ایران، مصرف عام نداشته است.<ref>Laufer, Sino-Iranica, 1919, P372, 565.</ref> گروهی از مورخین، سرزمینهای ایران، از بلخ تا دره هلمند و نیز از جنوب دریای خزر تا بابِل و شوش را خاستگاه انواع ارزن معرفی کردهاند.<ref>Jorét, Les Plantes dans l’antiquité et au moyen âge, 1904, P65.</ref> | ||
ابنوحشیه، الفلاحة النبطیة، بهتحقیق توفیق فهد، ج1، ۱۹۹۳م، | |||
==خواص طبی ارزن== | در مکتوبات برجایمانده از دوران پس از ظهور اسلام نیز به ارزن با همین نام و نیز با نامهای گاورس، جاورس و دُخن اشاره شده و آن را دارای طبیعتی سرد و خشک و خواص طبی فراوانی دانستهاند.<ref>جمالی یزدی، فرخنامه، ۱۳۴۶ش، ص۱۷۰؛{{سخ}} | ||
برخی از متخصصان طب سنتی، این گیاه را سرد و مدر،<ref>ابنربن، فردوس الحکمة، ۱۹۲۸م، ص375.</ref> | ابنوحشیه، الفلاحة النبطیة، بهتحقیق توفیق فهد، ج1، ۱۹۹۳م، ص۴۹۰–۴۹۲.</ref> همچنین این گیاه، بسیار ارزان و پُر خیر و برکت دانسته شده، زیرا هم در کشت این گیاه با اندکی دانه، ارتفاعی دراز حاصل میشود و هم در پخت این گیاه، اندکی دانه، خوراکی بهقدر دیگی بزرگ مهیا میسازد.<ref>رشیدالدین فضلالله، آثار و احیاء، ۱۳۶۸ش، ص144.</ref> نگهداری آسان و درازمدت این گیاه نیز مورد توجه پیشینیان بوده است.<ref>فاضل هروی، ارشاد الزراعه، ۱۳۴۶ش، ص۶۶.</ref> | ||
رازی، الجدری و الحصبة، ج20، ۱۳۴۴ش، | |||
== خواص طبی ارزن == | |||
جوشانده تخم ارزن، در طب عامیانه، نوعی تببر محسوب میشود. نان ارزن نیز برای درمان اسهال بسیار مفید است.<ref>عماد، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آنها، ج2، | برخی از متخصصان طب سنتی، این گیاه را سرد و مدر،<ref>ابنربن، فردوس الحکمة، ۱۹۲۸م، ص375.</ref> از داروهای خشک،<ref>اخوینی بخاری، هدایة المتعلمین، ۱۳۴۴ش، ص ۱۵۶؛{{سخ}} | ||
==موارد مصرفی و آیینی ارزن== | رازی، الجدری و الحصبة، ج20، ۱۳۴۴ش، ص۴۵۳–۴۵۵.</ref> مفید برای درمان تاول و خراشیدگیهای بدن،<ref>رازی، الجدری و الحصبة، ۱۳۴۴ش، ص۷۴.</ref> خشککننده طبع، مفید برای پوست،<ref>جرجانی، ذخیرهٔ خوارزمشاهی، ج2، ۱۳۸۲ش، ص۴۸.</ref> درمان دردهای روماتیسمی، کاهش درد زایمان و مفید برای معالجه وبا، اسهال و خوندماغ دانستهاند. برخی دیگر از طبیبان، به روشهای مصرف ارزن، مثل پختن آن همراه با شیر و ترکیب آن با روغن بادام، اشاره کردهاند.<ref>ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقایق الادویة، ۱۳۴۶ش، ص۸۹.</ref> ابنسینا نیز به مقایسه ارزن و گاورس پرداخته و گاورس را بسیار مقوی دانسته است.<ref>ابنسینا، قانون، ج2، ۱۳۷۰ش، ص114.</ref> | ||
ارزن، قوت غالب مردم فقیر در زمان قحطی بوده است.<ref>پتروشفسکی، کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول، ۱۳۵۷ش، ص343.</ref> | |||
راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ج3، ۱۳۵۶ش، ص214.</ref> | جوشانده تخم ارزن، در طب عامیانه، نوعی تببر محسوب میشود. نان ارزن نیز برای درمان اسهال بسیار مفید است.<ref>عماد، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آنها، ج2، ۱۳۷۸–۱۳۷۹ش، ص12-13.</ref> مردم خراسان، ارزن را در یک ظرف مسی داغ کرده و بعد در کیسهای میریزند و سپس آن را بر روی سر میگذارند تا سردرد آنها رفع شود.<ref>شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۲۵۰.</ref> نوعی از ارزن را نیز گندزدا و ضدعفونیکننده میدانند. برخی، دود حاصل از سوختن این گیاه را برای پاکسازی زخمهایی مانند زخم آبله مفید میدانند.<ref>عماد، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آنها، ج4، ۱۳۷۸–۱۳۷۹ش، ص22.</ref> | ||
==ارزن در ادبیات ایران== | |||
ارزن با ویژگیهایی مانند ریز بودن دانهها، بیارزش بودن، تغذیه حیوانات و قوت غالب فقرا بودن، همواره در ادبیات و شعر فارسی، مورد توجه بوده است. برای مثال، مولانا میگوید:<ref>[https://ganjoor.net/moulavi/shams/ghazalsh/sh2560 مولانا، دیوان شمس، غزلیات، غزل شماره 2560، بیت 11، سایت گنجور.] </ref> | == موارد مصرفی و آیینی ارزن == | ||
ارزن، قوت غالب مردم فقیر در زمان قحطی بوده است.<ref>پتروشفسکی، کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول، ۱۳۵۷ش، ص343.</ref> در اراک، این گیاه را «گُوِرس»،<ref>محتاط، سیمای اراک، ج2، 1367ش، ص129.</ref> در ساوه «دارو»<ref>سالاری، فرهنگ مردم کوهپایهٔ ساوه، ۱۳۷۹ش، ص۱۶۳.</ref> و در شیراز «الم» مینامند. نان ارزن، نانی مخصوص خانوارهای محروم در مناطقی مانند کرمان و کردستان بوده است.<ref>شاردن، سیاحتنامه، ج4، ۱۳۵۰ش، ص306-307؛{{سخ}} | |||
راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ج3، ۱۳۵۶ش، ص214.</ref> در بیرجند به نانی که از گاورس تهیه میشود، گاورسی میگویند که اغلب توسط روستاییان استفاده میشود.<ref>رضایی، بیرجندنامه، ۱۳۸۱ش، ص۳۶۷–۳۶۸.</ref> از گاورس در تهیهٔ آش، کاچی و پلو نیز استفاده میشود. برخی از مردم، ارزن را بهجای برنج مصرف میکردند. در منطقه کُجور، ارزن را بهجای برنج کشت میکردند و پلویی از آن تهیه میکردند که به «گورس پلو» معروف بود.<ref>سلطانی لرگانی، کجور، ۱۳۸۳ش، ص۲۷۱.</ref> | |||
== ارزن در ادبیات ایران == | |||
ارزن با ویژگیهایی مانند ریز بودن دانهها، بیارزش بودن، تغذیه حیوانات و قوت غالب فقرا بودن، همواره در ادبیات و شعر فارسی، مورد توجه بوده است. برای مثال، مولانا میگوید:<ref>[https://ganjoor.net/moulavi/shams/ghazalsh/sh2560 مولانا، دیوان شمس، غزلیات، غزل شماره 2560، بیت 11، سایت گنجور.]</ref>{{سخ}} | |||
{{آغاز نستعلیق}} | {{آغاز نستعلیق}} | ||
{{شعر|نستعلیق}} | {{شعر|نستعلیق}} | ||
{{ب|چون ارزن خرد گشتستم ز بهر مرغ مژدهآور|الا ای مرغ مژدهآور بدین ارزن نمیآیی}} | {{ب|چون ارزن خرد گشتستم ز بهر مرغ مژدهآور|الا ای مرغ مژدهآور بدین ارزن نمیآیی}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{پایان نستعلیق}} | {{پایان نستعلیق}} | ||
فردوسی نیز بارها به این واژه و ارزش آن اشاره کرده است:<ref>[https://ganjoor.net/ferdousi/shahname/bahgoor/sh15 فردوسی، شاهنامه، پادشاهی بهرام گور، بخش 15، بیت 63، سایت گنجور.]</ref> | فردوسی نیز بارها به این واژه و ارزش آن اشاره کرده است:<ref>[https://ganjoor.net/ferdousi/shahname/bahgoor/sh15 فردوسی، شاهنامه، پادشاهی بهرام گور، بخش 15، بیت 63، سایت گنجور.]</ref>{{سخ}} | ||
{{آغاز نستعلیق}} | {{آغاز نستعلیق}} | ||
{{شعر|نستعلیق}} | {{شعر|نستعلیق}} | ||
{{ب|شبانش همی گوشت جوشد به شیر|خود او نان ارزن خورد با پنیر }} | {{ب|شبانش همی گوشت جوشد به شیر|خود او نان ارزن خورد با پنیر}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{پایان نستعلیق}} | {{پایان نستعلیق}} | ||
در قصههای | در قصههای عامیانهٔ ایرانیان نیز به جایگاه ارزن اشاره شده است.<ref>انجوی شیرازی، قصههای ایرانی، ج1، ۱۳۷۶ش، ص۲۸۲–۲۸۶.</ref> ضربالمثلهای بسیاری نیز به این گیاه اشاراتی کنایی داشتهاند. برای مثال، «اگر یک من ارزن به سرش بریزی یک دانهاش به زمین نیاید»، «کسی که از مرغ بترسد، ارزن نمیکارد» و «مرغ گشنه، ارزن خواب میبیند».<ref>داعیالاسلام، فرهنگ نظام، ج1، ۱۳۶۲ش، ص216.</ref> | ||
==ارزن در باور مردم ایران== | |||
برخی از ایرانیان معتقدند که ارزن، از اشک چشم گاو بهوجود آمده است. برخی دیگر از مردم، برای بارور شدن زنان، در هنگام عقد آنها، زیر فرشی که سفره عقد را بر آن پهن میکنند، مشتی ارزن میپاشند و بهتر است که این کار توسط زنی که اولاد بسیار دارد یا زنی از سادات انجام شود.<ref>شاملو، کتاب کوچه، ۱۳۶۱ش، ص۲۲۳.</ref> | == ارزن در باور مردم ایران == | ||
==پانویس== | برخی از ایرانیان معتقدند که ارزن، از اشک چشم گاو بهوجود آمده است. برخی دیگر از مردم، برای بارور شدن زنان، در هنگام عقد آنها، زیر فرشی که سفره عقد را بر آن پهن میکنند، مشتی ارزن میپاشند و بهتر است که این کار توسط زنی که اولاد بسیار دارد یا زنی از سادات انجام شود.<ref>شاملو، کتاب کوچه، ۱۳۶۱ش، ص۲۲۳.</ref> گروهی، تعبیر دیدن ارزن در خواب را کسب رزق فراوان بهصورت ناگهانی، یا کسب مال بسیار با رنج فراوان میدانند.<ref>فخرالدین رازی، التحبیر، ۱۳۸۵ش، ص۱۵۶.</ref> در خراسان نیز، برای مرغ خود که تازه به تخمگذاری رسیده باشد، ارزن تهیهکرده و معتقدند که این کار باعث میشود، مرغ، مانند ارزن بارور شود.<ref>شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص637.</ref> | ||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | |||
* ابنربن، علی، فردوس الحکمة، بهتحقیق محمدزبیر صدیقی، برلین، چاپخانه برلین، ۱۹۲۸م. | == منابع == | ||
* ابنسینا، قانون، | * ابنربن، علی، فردوس الحکمة، بهتحقیق محمدزبیر صدیقی، برلین، چاپخانه برلین، ۱۹۲۸م. | ||
* ابنوحشیه، احمد، الفلاحة النبطیة، بهتحقیق توفیق فهد، دمشق، المعهد | * ابنسینا، قانون، ترجمهٔ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، سروش، ۱۳۷۰ش. | ||
* ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقایق الادویة، بهتحقیق احمد بهمنیار و حسین محبوبی اردکانی، تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش. | * ابنوحشیه، احمد، الفلاحة النبطیة، بهتحقیق توفیق فهد، دمشق، المعهد العلمی الفرنسی للدراسات العربیة، ۱۹۹۳م. | ||
* اخوینی بخاری، ربیع، هدایة المتعلمین، بهتحقیق جلال متینی، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۴ش. | * ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقایق الادویة، بهتحقیق احمد بهمنیار و حسین محبوبی اردکانی، تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش. | ||
* انجوی شیرازی، ابوالقاسم، قصههای ایرانی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۶ش. | * اخوینی بخاری، ربیع، هدایة المتعلمین، بهتحقیق جلال متینی، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۴ش. | ||
* بهرامی، | * انجوی شیرازی، ابوالقاسم، قصههای ایرانی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۶ش. | ||
* پتروشفسکی، ا. پ، کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول، | * بهرامی، تقی، فرهنگ روستایی، تهران، شرکت چاپ خودکار، ۱۳۱۶–۱۳۱۷ش. | ||
* جرجانی، اسماعیل، | * پتروشفسکی، ا. پ، کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول، ترجمهٔ کریم کشاورز، تهران، نیل، ۱۳۵۷ش. | ||
* جمالی یزدی، مطهر، فرخنامه، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، فرهنگ ایران زمین، ۱۳۴۶ش. | * جرجانی، اسماعیل، ذخیرهٔ خوارزمشاهی، بهتحقیق محمدرضا محرری، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۸۲ش. | ||
* داعیالاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، تهران، شرکت دانش، ۱۳۶۲ش. | * جمالی یزدی، مطهر، فرخنامه، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، فرهنگ ایران زمین، ۱۳۴۶ش. | ||
* رازی، محمدبن زکریا، الجدری و الحصبة، بهتحقیق محمود نجمآبادی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۴ش. | * داعیالاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، تهران، شرکت دانش، ۱۳۶۲ش. | ||
* راوندی، | * رازی، محمدبن زکریا، الجدری و الحصبة، بهتحقیق محمود نجمآبادی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۴ش. | ||
* رشیدالدین فضلالله، آثار و احیاء، بهتحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۸ش. | * راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۶ش. | ||
* رضایی، جمال، بیرجندنامه، بهتحقیق محمود رفیعی، تهران، هیرمند، ۱۳۸۱ش. | * رشیدالدین فضلالله، آثار و احیاء، بهتحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۸ش. | ||
* زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۹ش. | * رضایی، جمال، بیرجندنامه، بهتحقیق محمود رفیعی، تهران، هیرمند، ۱۳۸۱ش. | ||
* سالاری، عبدالله، فرهنگ مردم | * زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۹ش. | ||
* سلطانی لرگانی، محمود، کجور، تهران، آرون، ۱۳۸۳ش. | * سالاری، عبدالله، فرهنگ مردم کوهپایهٔ ساوه، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۹ش. | ||
* شاردن، ژان، سیاحتنامه، | * سلطانی لرگانی، محمود، کجور، تهران، آرون، ۱۳۸۳ش. | ||
* شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، مازیار، ۱۳۶۱ش. | * شاردن، ژان، سیاحتنامه، ترجمهٔ محمد عباسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۰ش. | ||
* شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۶۳ش. | * شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، مازیار، ۱۳۶۱ش. | ||
* عماد، مهدی، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آنها، تهران، مؤسسه توسعه روستایی ایران، | * شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۶۳ش. | ||
* کاسانی، ابوبکر، ترجمه [و تحریر] کهن فارسی | * عماد، مهدی، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آنها، تهران، مؤسسه توسعه روستایی ایران، ۱۳۷۸–۱۳۷۹ش. | ||
* گلگلاب، حسین، گیاهشناسی، تهران، کتابفروشی دهخدا، ۱۳۲۶ش. | * کاسانی، ابوبکر، ترجمه [و تحریر] کهن فارسی الصیدنهٔ بیرونی، بهتحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، ]بینا[، ۱۳۵۸ش. | ||
* معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: | * گلگلاب، حسین، گیاهشناسی، تهران، کتابفروشی دهخدا، ۱۳۲۶ش. | ||
* فاضل هروی، ارشاد الزراعه، بهتحقیق محمد مشیری، تهران، امیرکبیر، ۱۳۴۶ش. | * معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۲۷ دی ۱۴۰۰ش. | ||
* فخرالدین رازی، التحبیر، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، المعی، ۱۳۸۵ش. | * فاضل هروی، ارشاد الزراعه، بهتحقیق محمد مشیری، تهران، امیرکبیر، ۱۳۴۶ش. | ||
* فردوسی، شاهنامه، پادشاهی بهرام گور، بخش | * فخرالدین رازی، التحبیر، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، المعی، ۱۳۸۵ش. | ||
* قهرمان، احمد و اخوت، احمدرضا، تطبیق نامهای کهن گیاهان دارویی با نامهای علمی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ش. | * فردوسی، شاهنامه، پادشاهی بهرام گور، بخش ۱۵، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۲۷ دی ۱۴۰۰ش. | ||
* محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، اراک، چاپخانۀ هما، | * قهرمان، احمد و اخوت، احمدرضا، تطبیق نامهای کهن گیاهان دارویی با نامهای علمی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ش. | ||
* مولانا، دیوان شمس، غزلیات، غزل شماره | * محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، اراک، چاپخانۀ هما، ۱۳۶۷ش. | ||
* Jorét, Ch., Les Plantes dans l’antiquité et au moyen âge, Paris, 1904. | * مولانا، دیوان شمس، غزلیات، غزل شماره ۲۵۶۰، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۲۷ دی ۱۴۰۰ش. | ||
* Laufer, B., Sino-Iranica, Chicago, 1919. | * Jorét, Ch., Les Plantes dans l’antiquité et au moyen âge, Paris, 1904. | ||
* MacKenzie, D. N., A Concise Pahlavi Dictionary, London, Routledge, 1971. | * Laufer, B., Sino-Iranica, Chicago, 1919. | ||
* Mozaffarian, V., A Dictionary of Iranian Plant Names, Tehran, Mazda, 2007. | * MacKenzie, D. N., A Concise Pahlavi Dictionary, London, Routledge, 1971. | ||
[[رده: | * Mozaffarian, V., A Dictionary of Iranian Plant Names, Tehran, Mazda, 2007. | ||
{{گیاکان-افقی}} | |||
{{گیاهان دارویی-افقی}} | |||
[[رده:خوراکیها]] | |||
[[رده:گیاهان دارویی]] | |||
[[رده:گیاهان]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۳۵
ارزن؛ گیاهی از تیره گندمیان، با خواص درمانی و خوراکی
ارزن، گیاهی کهن و آیینی نزد ایرانیان است. امروزه از ارزن، برای خوراک دام و طیور استفاده میشود، اما در گذشته، این گیاه یکی از ارکان غذایی ایرانیان بود و به اندازه گندم و جو، دارای اهمیت بود. ارزن، از گیاهانی است که حتی در زمینهای با حاصلخیزی کم و در آب و هوای خشک نیز میروید؛ بنابراین، قابلیت ذخیرهسازی بالایی داشته و در قحطیها بهکار میآمد.
انواع ارزن
[ویرایش | ویرایش مبدأ]گیاه ارزن، از تیره گندمیان و دارای ساقههای کوتاه و دانههای ریز است.[۱] ارزن خوشهای، که ارزنی گرد و براق است، در زمینهای شنی رویش بهتری دارد و بهمحض رسیدن، باید درو شود.[۲] این نوع از ارزنهای معمولی، به «ارزن سفید» نیز معروف هستند و در مناطقی مانند گرگان، مینودشت، مازندران، آذربایجان، اطراف تهران، لرستان و جنوب شرقی بلوچستان میرویند. دانه، ریشه و شاخههای ارزن معمولی بهصورت کامل مورد استفاده قرار میگیرند. نوع دیگری از ارزن وجود دارد که به آن «ارزن رسمی» یا «گاوَرس» میگویند و تنها میتوان از دانههای آن استفاده کرد. این ارزن، در آذربایجان و بلوچستان رویش دارد. نوعی دیگر از ارزن، در نواحی جاسک، میناب، بندرعباس و اطراف چابهار میروید و از گلها و برگهای آن برای مصارف درمانی استفاده میکنند.[۳]
پیشینه ارزن
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در متون تاریخی و کهن ایرانیان، از ارزن و انواع آن، بسیار یاد شده است. در زبان پهلوی، گاورس، بهمعنی ارزن و ذرت خوشهای آمده است.[۴] با ورود اسلام به ایران، گاورس بهصورت معرب «جاورس» درآمده و برای هر نوع ارزنی بهکار میرفت.[۵] این گیاه تا دوره ساسانیان، در ایران، مصرف عام نداشته است.[۶] گروهی از مورخین، سرزمینهای ایران، از بلخ تا دره هلمند و نیز از جنوب دریای خزر تا بابِل و شوش را خاستگاه انواع ارزن معرفی کردهاند.[۷]
در مکتوبات برجایمانده از دوران پس از ظهور اسلام نیز به ارزن با همین نام و نیز با نامهای گاورس، جاورس و دُخن اشاره شده و آن را دارای طبیعتی سرد و خشک و خواص طبی فراوانی دانستهاند.[۸] همچنین این گیاه، بسیار ارزان و پُر خیر و برکت دانسته شده، زیرا هم در کشت این گیاه با اندکی دانه، ارتفاعی دراز حاصل میشود و هم در پخت این گیاه، اندکی دانه، خوراکی بهقدر دیگی بزرگ مهیا میسازد.[۹] نگهداری آسان و درازمدت این گیاه نیز مورد توجه پیشینیان بوده است.[۱۰]
خواص طبی ارزن
[ویرایش | ویرایش مبدأ]برخی از متخصصان طب سنتی، این گیاه را سرد و مدر،[۱۱] از داروهای خشک،[۱۲] مفید برای درمان تاول و خراشیدگیهای بدن،[۱۳] خشککننده طبع، مفید برای پوست،[۱۴] درمان دردهای روماتیسمی، کاهش درد زایمان و مفید برای معالجه وبا، اسهال و خوندماغ دانستهاند. برخی دیگر از طبیبان، به روشهای مصرف ارزن، مثل پختن آن همراه با شیر و ترکیب آن با روغن بادام، اشاره کردهاند.[۱۵] ابنسینا نیز به مقایسه ارزن و گاورس پرداخته و گاورس را بسیار مقوی دانسته است.[۱۶]
جوشانده تخم ارزن، در طب عامیانه، نوعی تببر محسوب میشود. نان ارزن نیز برای درمان اسهال بسیار مفید است.[۱۷] مردم خراسان، ارزن را در یک ظرف مسی داغ کرده و بعد در کیسهای میریزند و سپس آن را بر روی سر میگذارند تا سردرد آنها رفع شود.[۱۸] نوعی از ارزن را نیز گندزدا و ضدعفونیکننده میدانند. برخی، دود حاصل از سوختن این گیاه را برای پاکسازی زخمهایی مانند زخم آبله مفید میدانند.[۱۹]
موارد مصرفی و آیینی ارزن
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ارزن، قوت غالب مردم فقیر در زمان قحطی بوده است.[۲۰] در اراک، این گیاه را «گُوِرس»،[۲۱] در ساوه «دارو»[۲۲] و در شیراز «الم» مینامند. نان ارزن، نانی مخصوص خانوارهای محروم در مناطقی مانند کرمان و کردستان بوده است.[۲۳] در بیرجند به نانی که از گاورس تهیه میشود، گاورسی میگویند که اغلب توسط روستاییان استفاده میشود.[۲۴] از گاورس در تهیهٔ آش، کاچی و پلو نیز استفاده میشود. برخی از مردم، ارزن را بهجای برنج مصرف میکردند. در منطقه کُجور، ارزن را بهجای برنج کشت میکردند و پلویی از آن تهیه میکردند که به «گورس پلو» معروف بود.[۲۵]
ارزن در ادبیات ایران
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ارزن با ویژگیهایی مانند ریز بودن دانهها، بیارزش بودن، تغذیه حیوانات و قوت غالب فقرا بودن، همواره در ادبیات و شعر فارسی، مورد توجه بوده است. برای مثال، مولانا میگوید:[۲۶]
الگو:آغاز نستعلیق
الگو:شعر الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیق
فردوسی نیز بارها به این واژه و ارزش آن اشاره کرده است:[۲۷]
الگو:آغاز نستعلیق
الگو:شعر الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیق
در قصههای عامیانهٔ ایرانیان نیز به جایگاه ارزن اشاره شده است.[۲۸] ضربالمثلهای بسیاری نیز به این گیاه اشاراتی کنایی داشتهاند. برای مثال، «اگر یک من ارزن به سرش بریزی یک دانهاش به زمین نیاید»، «کسی که از مرغ بترسد، ارزن نمیکارد» و «مرغ گشنه، ارزن خواب میبیند».[۲۹]
ارزن در باور مردم ایران
[ویرایش | ویرایش مبدأ]برخی از ایرانیان معتقدند که ارزن، از اشک چشم گاو بهوجود آمده است. برخی دیگر از مردم، برای بارور شدن زنان، در هنگام عقد آنها، زیر فرشی که سفره عقد را بر آن پهن میکنند، مشتی ارزن میپاشند و بهتر است که این کار توسط زنی که اولاد بسیار دارد یا زنی از سادات انجام شود.[۳۰] گروهی، تعبیر دیدن ارزن در خواب را کسب رزق فراوان بهصورت ناگهانی، یا کسب مال بسیار با رنج فراوان میدانند.[۳۱] در خراسان نیز، برای مرغ خود که تازه به تخمگذاری رسیده باشد، ارزن تهیهکرده و معتقدند که این کار باعث میشود، مرغ، مانند ارزن بارور شود.[۳۲]
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه ارزن.
- ↑ بهرامی، فرهنگ روستایی، ۱۳۱۶–۱۳۱۷ش، ص۱۵۱؛
گلگلاب، گیاهشناسی، ۱۳۲۶ش، ص۲۹۶؛
معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه ارزن. - ↑ عماد، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آنها، ج4، ۱۳۷۸–۱۳۷۹ش، ص22-23؛
Mozaffarian, A Dictionary of Iranian Plant Names, 2007, P391. - ↑ MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary, 1971, P35.
- ↑ کاسانی، ترجمه [و تحریر] کهن فارسی الصیدنهٔ بیرونی، ۱۳۵۸ش، ص۱۹۹؛
قهرمان، تطبیق نامهای کهن گیاهان دارویی با نامهای علمی، ج1، ۱۳۸۳ش، ص100. - ↑ Laufer, Sino-Iranica, 1919, P372, 565.
- ↑ Jorét, Les Plantes dans l’antiquité et au moyen âge, 1904, P65.
- ↑ جمالی یزدی، فرخنامه، ۱۳۴۶ش، ص۱۷۰؛
ابنوحشیه، الفلاحة النبطیة، بهتحقیق توفیق فهد، ج1، ۱۹۹۳م، ص۴۹۰–۴۹۲. - ↑ رشیدالدین فضلالله، آثار و احیاء، ۱۳۶۸ش، ص144.
- ↑ فاضل هروی، ارشاد الزراعه، ۱۳۴۶ش، ص۶۶.
- ↑ ابنربن، فردوس الحکمة، ۱۹۲۸م، ص375.
- ↑ اخوینی بخاری، هدایة المتعلمین، ۱۳۴۴ش، ص ۱۵۶؛
رازی، الجدری و الحصبة، ج20، ۱۳۴۴ش، ص۴۵۳–۴۵۵. - ↑ رازی، الجدری و الحصبة، ۱۳۴۴ش، ص۷۴.
- ↑ جرجانی، ذخیرهٔ خوارزمشاهی، ج2، ۱۳۸۲ش، ص۴۸.
- ↑ ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقایق الادویة، ۱۳۴۶ش، ص۸۹.
- ↑ ابنسینا، قانون، ج2، ۱۳۷۰ش، ص114.
- ↑ عماد، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آنها، ج2، ۱۳۷۸–۱۳۷۹ش، ص12-13.
- ↑ شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۲۵۰.
- ↑ عماد، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آنها، ج4، ۱۳۷۸–۱۳۷۹ش، ص22.
- ↑ پتروشفسکی، کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول، ۱۳۵۷ش، ص343.
- ↑ محتاط، سیمای اراک، ج2، 1367ش، ص129.
- ↑ سالاری، فرهنگ مردم کوهپایهٔ ساوه، ۱۳۷۹ش، ص۱۶۳.
- ↑ شاردن، سیاحتنامه، ج4، ۱۳۵۰ش، ص306-307؛
راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ج3، ۱۳۵۶ش، ص214. - ↑ رضایی، بیرجندنامه، ۱۳۸۱ش، ص۳۶۷–۳۶۸.
- ↑ سلطانی لرگانی، کجور، ۱۳۸۳ش، ص۲۷۱.
- ↑ مولانا، دیوان شمس، غزلیات، غزل شماره 2560، بیت 11، سایت گنجور.
- ↑ فردوسی، شاهنامه، پادشاهی بهرام گور، بخش 15، بیت 63، سایت گنجور.
- ↑ انجوی شیرازی، قصههای ایرانی، ج1، ۱۳۷۶ش، ص۲۸۲–۲۸۶.
- ↑ داعیالاسلام، فرهنگ نظام، ج1، ۱۳۶۲ش، ص216.
- ↑ شاملو، کتاب کوچه، ۱۳۶۱ش، ص۲۲۳.
- ↑ فخرالدین رازی، التحبیر، ۱۳۸۵ش، ص۱۵۶.
- ↑ شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص637.
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ابنربن، علی، فردوس الحکمة، بهتحقیق محمدزبیر صدیقی، برلین، چاپخانه برلین، ۱۹۲۸م.
- ابنسینا، قانون، ترجمهٔ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، سروش، ۱۳۷۰ش.
- ابنوحشیه، احمد، الفلاحة النبطیة، بهتحقیق توفیق فهد، دمشق، المعهد العلمی الفرنسی للدراسات العربیة، ۱۹۹۳م.
- ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقایق الادویة، بهتحقیق احمد بهمنیار و حسین محبوبی اردکانی، تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش.
- اخوینی بخاری، ربیع، هدایة المتعلمین، بهتحقیق جلال متینی، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۴ش.
- انجوی شیرازی، ابوالقاسم، قصههای ایرانی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۶ش.
- بهرامی، تقی، فرهنگ روستایی، تهران، شرکت چاپ خودکار، ۱۳۱۶–۱۳۱۷ش.
- پتروشفسکی، ا. پ، کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول، ترجمهٔ کریم کشاورز، تهران، نیل، ۱۳۵۷ش.
- جرجانی، اسماعیل، ذخیرهٔ خوارزمشاهی، بهتحقیق محمدرضا محرری، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۸۲ش.
- جمالی یزدی، مطهر، فرخنامه، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، فرهنگ ایران زمین، ۱۳۴۶ش.
- داعیالاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، تهران، شرکت دانش، ۱۳۶۲ش.
- رازی، محمدبن زکریا، الجدری و الحصبة، بهتحقیق محمود نجمآبادی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۴ش.
- راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۶ش.
- رشیدالدین فضلالله، آثار و احیاء، بهتحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۸ش.
- رضایی، جمال، بیرجندنامه، بهتحقیق محمود رفیعی، تهران، هیرمند، ۱۳۸۱ش.
- زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۹ش.
- سالاری، عبدالله، فرهنگ مردم کوهپایهٔ ساوه، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۹ش.
- سلطانی لرگانی، محمود، کجور، تهران، آرون، ۱۳۸۳ش.
- شاردن، ژان، سیاحتنامه، ترجمهٔ محمد عباسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۰ش.
- شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، مازیار، ۱۳۶۱ش.
- شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۶۳ش.
- عماد، مهدی، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آنها، تهران، مؤسسه توسعه روستایی ایران، ۱۳۷۸–۱۳۷۹ش.
- کاسانی، ابوبکر، ترجمه [و تحریر] کهن فارسی الصیدنهٔ بیرونی، بهتحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، ]بینا[، ۱۳۵۸ش.
- گلگلاب، حسین، گیاهشناسی، تهران، کتابفروشی دهخدا، ۱۳۲۶ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۲۷ دی ۱۴۰۰ش.
- فاضل هروی، ارشاد الزراعه، بهتحقیق محمد مشیری، تهران، امیرکبیر، ۱۳۴۶ش.
- فخرالدین رازی، التحبیر، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، المعی، ۱۳۸۵ش.
- فردوسی، شاهنامه، پادشاهی بهرام گور، بخش ۱۵، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۲۷ دی ۱۴۰۰ش.
- قهرمان، احمد و اخوت، احمدرضا، تطبیق نامهای کهن گیاهان دارویی با نامهای علمی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ش.
- محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، اراک، چاپخانۀ هما، ۱۳۶۷ش.
- مولانا، دیوان شمس، غزلیات، غزل شماره ۲۵۶۰، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۲۷ دی ۱۴۰۰ش.
- Jorét, Ch., Les Plantes dans l’antiquité et au moyen âge, Paris, 1904.
- Laufer, B., Sino-Iranica, Chicago, 1919.
- MacKenzie, D. N., A Concise Pahlavi Dictionary, London, Routledge, 1971.
- Mozaffarian, V., A Dictionary of Iranian Plant Names, Tehran, Mazda, 2007.