پرش به محتوا

پیش‌نویس:غرور: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
زدن لینک داخلی
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''<big>غرور</big>'''، دلخوشی به امور موافق هوای نفس.<br>
'''{{درشت|غرور}}'''، دلخوشی به امور موافق هوای نفس.
غرور در لغت به‌معنای احساس سربلندی و شادمانی برآمده از موفقیت و نیز به‌معنای نخوت و خودبینی، فریفتن خود و دیگران، فریب خوردن از دیگران و کسی را بیهوده امیدوار کردن، آمده است.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%BA%D8%B1%D9%88%D8%B1-6 دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه غرور.]</ref> غرور در اصطلاح، اعتماد نفس به چیزی است که مطابق با هوی و هوس باشد و طبع آدمی به خاطر فریب شیطان به آن گرایش پیدا کند<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/290 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص290.]</ref> و بدین وسیله احساس ایمنی از عذاب الهی کند.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/636 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص 636.]</ref> از این‌رو، انسان مغرور را جاهل دانسته‌اند زیرا به چیزی اعتقاد پیدا می‌کند که در حقیقت، عکس آن صادق است.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/292 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص292.]</ref>
 
غرور در لغت به‌معنای [[احساس]] سربلندی و شادمانی برآمده از موفقیت و نیز به‌معنای نخوت و خودبینی، فریفتن خود و دیگران، فریب خوردن از دیگران و کسی را بیهوده امیدوار کردن، آمده است.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/غرور-6 دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه غرور.]</ref> غرور در اصطلاح، [[اعتماد به نفس|اعتماد نفس]] به چیزی است که مطابق با هوی و هوس باشد و طبع آدمی به خاطر فریب شیطان به آن گرایش پیدا کند<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/290 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص290.]</ref> و بدین وسیله احساس ایمنی از عذاب الهی کند.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/636 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص 636.]</ref> از این‌رو، انسان مغرور را جاهل دانسته‌اند زیرا به چیزی اعتقاد پیدا می‌کند که در حقیقت، عکس آن صادق است.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/292 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص292.]</ref>
 
==غرور در قرآن و روایات==
==غرور در قرآن و روایات==
واژه غرور و مشتقات آن 27 مرتبه در [[قرآن]] آمده است و در رابطه با [[خدا]]، دین خدا، [[وحی]]، آیات قرآن، زندگی دنیوی و تحولات اجتماعی و القائات [[شیطان]] نسبت به [[آدم]] و [[حوا]] و سایر بندگان خدا بحث شده است.<ref>سوره‌های آل‌عمران، آیه 24، 185 و 196؛ نساء، آیه 120؛ أنعام، آیه 70، 112 و 130؛ أعراف، آیه 22 و 51؛ أنفال، آیه 49؛ إسراء، آیه 64؛ لقمان، آیه 33 (سه بار)؛ أحزاب، آیه 12؛ فاطر، آیه 5 (سه بار) و 40؛ غافر، آیه 4؛ جاثیه، آیه 35؛ حدید، آیه 14 (سه بار) و 20؛ ملک، آیه 20؛ إنفطار، آیه 82 و أحزاب، آیه 12.</ref> همچنین در روایات فراوانی غرور بی‌جای آدمی در موضوعات مختلف، مورد مذمت واقع شده است.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/310 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص310-312.]</ref>
واژه غرور و مشتقات آن ۲۷ مرتبه در [[قرآن]] آمده است و در رابطه با [[خدا]]، [[دین]] خدا، وحی، آیات قرآن، زندگی دنیوی و تحولات اجتماعی و القائات [[شیطان]] نسبت به آدم و حوا و سایر بندگان خدا بحث شده است.<ref>سوره‌های آل‌عمران، آیه 24، 185 و 196؛ نساء، آیه 120؛ أنعام، آیه 70، 112 و 130؛ أعراف، آیه 22 و 51؛ أنفال، آیه 49؛ إسراء، آیه 64؛ لقمان، آیه 33 (سه بار)؛ أحزاب، آیه 12؛ فاطر، آیه 5 (سه بار) و 40؛ غافر، آیه 4؛ جاثیه، آیه 35؛ حدید، آیه 14 (سه بار) و 20؛ ملک، آیه 20؛ إنفطار، آیه 82 و أحزاب، آیه 12.</ref> همچنین در روایات فراوانی غرور بی‌جای آدمی در موضوعات مختلف، مورد مذمت واقع شده است.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/310 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص310-312.]</ref>


==منشأ غرور==
==منشأ غرور==
نادانی، کمبود ظرفیت و عقده حقارت از جمله اموری است که غرور از آنها ناشی می‌شود.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir/%D8%BA%D8%B1%D9%88%D8%B1 «غرور»، در ویکی فقه.]</ref>  
نادانی، کمبود ظرفیت و عقده حقارت از جمله اموری است که غرور از آنها ناشی می‌شود.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir/غرور «غرور»، در ویکی فقه.]</ref>
 
==اقسام غرور==
==اقسام غرور==
===غرور کافران؛ ===
===غرور کافران===
غرور کفار، گاهی نسبت به خدا است؛ یعنی باور به معاد ندارند و در صورت پذیرفتن معاد، باورشان این است که در آنجا هم بهتر از این را خواهند داشت.<ref>سوره حدید، آیه 14؛ سوره کهف، آیه 35.</ref> گاهی کافران نسبت به حیات دنیوی غرّه می‌شوند، یعنی می‌پندارند نقد دنیا بهتر از نسیه آخرت و دنیای یقینی بهتر از عقبای تشکیکی است!<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/293 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص293.]</ref> <br>
غرور کفار، گاهی نسبت به خدا است؛ یعنی باور به معاد ندارند و در صورت پذیرفتن معاد، باورشان این است که در آنجا هم بهتر از این را خواهند داشت.<ref>سوره حدید، آیه 14؛ سوره کهف، آیه 35.</ref> گاهی کافران نسبت به حیات دنیوی غرّه می‌شوند، یعنی می‌پندارند نقد دنیا بهتر از نسیه آخرت و دنیای یقینی بهتر از عقبای تشکیکی است!<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/293 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص293.]</ref>
در علاج چنین غروری، طی چندین آیه از قرآن رهنمود داده شده است که باید انسان مغرور، تصدیق و تقویت ایمان را تمرین کند<ref>سوره‌های آل‌عمران، آیه 183؛ نحل، آیه 99؛ فاطر، آیه6؛ قصص، آیه 61 و أعلی، آیه 18.</ref> و بداند که انسان در معرض سهو و خطا و نسیان است و شیطان در کمین او نشسته است و چه بسا امور یقینی که خلافش ظاهر گشته است.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/638 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص638.]</ref> همچنین بداند که اولاً هر نقدی بهتر از نسیه نیست و ثانیاً قیاس نعمت‌های دنیوی با نعمت‌های اخروی از شیطان است <ref>سوره أنعام، آیه 53؛ سوره أحقاف، آیه 10؛ سوره مجادله، آیه 9.</ref> و نباید در دام قیاس و شیطان بیفتد.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/293 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص293]، [https://lib.eshia.ir/71448/6/299 299] و [https://lib.eshia.ir/71448/6/300 300].</ref>
 
===غرور فاسقان؛ ===
در علاج چنین غروری، طی چندین آیه از قرآن رهنمود داده شده است که باید انسان مغرور، تصدیق و تقویت [[ایمان]] را تمرین کند<ref>سوره‌های آل‌عمران، آیه 183؛ نحل، آیه 99؛ فاطر، آیه6؛ قصص، آیه 61 و أعلی، آیه 18.</ref> و بداند که انسان در معرض سهو و خطا و [[نسیان]] است و شیطان در کمین او نشسته است و چه بسا امور یقینی که خلافش ظاهر گشته است.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/638 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص638.]</ref> همچنین بداند که اولاً هر نقدی بهتر از نسیه نیست و ثانیاً قیاس نعمت‌های دنیوی با نعمت‌های اخروی از شیطان است<ref>سوره أنعام، آیه 53؛ سوره أحقاف، آیه 10؛ سوره مجادله، آیه 9.</ref> و نباید در دام قیاس و شیطان بیفتد.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/293 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص293]، [https://lib.eshia.ir/71448/6/299 299] و [https://lib.eshia.ir/71448/6/300 300].</ref>
فاسقان، گمان می‌کنند که چون خدا کریم است و ما را می‌آمرزد، پس اهمال در تکلیف، پیامد مهمی ندارد.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/638 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص638-644.]</ref> این گروه با آن که عبادات بسیاری را ترک می‌کنند و معاصی فراوانی را مرتکب می‌شوند، اما با انجام عبادتی اندک، دچار غرور شده و توقع ثواب از جانب خداوند دارند!<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/644 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص644.]</ref> <br>
 
چه بسا مستند غرور فاسقان، دلخوشی به بلندمرتبه بودن آبا و اجدادشان باشد، نظیر مغرور شدن سادات به نسب خود و گمانِ این که به واسطه سیادت، عقوبت نخواهند شد! و بنابراین، به مخالفت با فرامین الهی و مشی و سیره پیشوایان دین می‌پردازند، در حالی که آنان، خود در اعلی درجه ورع و تقوی بوده و همواره نسبت به عقبی خود خائف بودند.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/302 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص302.]</ref>  
===غرور فاسقان===
===غرور عالمان؛ ===
فاسقان، گمان می‌کنند که چون خدا کریم است و ما را می‌آمرزد، پس اهمال در تکلیف، پیامد مهمی ندارد.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/638 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص638-644.]</ref> این گروه با آن که [[عبادت|عبادات]] بسیاری را ترک می‌کنند و معاصی فراوانی را مرتکب می‌شوند، اما با انجام عبادتی اندک، دچار غرور شده و توقع ثواب از جانب خداوند دارند!<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/644 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص644.]</ref>
گروهی از عالمان صرفاً به آموختن احکام شرعی و مسائل عقلی مبادرت می‌ورزند و چون می‌پندارند از این طریق نزد خدا جایگاهی دارند، گرفتار غرور می‌شوند و نسبت به محافظت خود از معاصی غفلت می‌کنند.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/309 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص309] و [https://lib.eshia.ir/71448/6/310 310].</ref> قرآن چنین کسانی را به سگ و الاغ تشبیه کرده است.<ref>سوره أعراف، آیه 176؛ سوره جمعه، آیه 5؛ سوره شمس، آیه 10.</ref> پیامبر خدا گفته است کسی که علم زیادش باعث هدایتش نگردد، موجب دوری او از خدا می‌گردد<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/625 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص625.]</ref> و دردناک‌ترین عذاب‌ها در قیامت منتظر او است.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/311 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص311.]</ref> همچنین عالمانی که عامل به تکلیف هستند اما قلب‌شان از کبر، حسد، ریا، حب ریاست و طلب شهرت زدوده نشده، در آستانه شرک، دور از بهشت و در معرض تباهی اعمال دانسته شده‌اند.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/312 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص312.]</ref> گروهی نیز گمان می‌کنند از آن صفات مذموم پیراسته بوده و نزد خدا بلندمرتبه هستند و به توجیه وجود آن صفات در خود می‌پردازند!<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/647 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص647.]</ref> برخی نیز گرچه رذایل را در قلب خود قلع و قمع کرده‌اند اما در سویدای قلب خود گرفتار رذیله غرور هستند. چنین کسانی اسیر خدعه شیطان‌اند.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/646 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص646.]</ref>
 
===غرور عابدان؛ ===
چه بسا مستند غرور فاسقان، دلخوشی به بلندمرتبه بودن آبا و اجدادشان باشد، نظیر مغرور شدن [[سید|سادات]] به نسب خود و گمانِ این که به واسطه سیادت، عقوبت نخواهند شد! و بنابراین، به مخالفت با فرامین الهی و مشی و سیره پیشوایان دین می‌پردازند، در حالی که آنان، خود در اعلی درجه ورع و تقوی بوده و همواره نسبت به عقبی خود خائف بودند.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/302 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص302.]</ref>
گاهی عابدان که در انجام تکالیف عبادی خود دچار وسواس می‌شوند، این وسواس را دلیل مقبولیت اعمال خود نزد خدا تلقی می‌کنند و این‌گونه در چنگال غرور گرفتار می‌آیند. وسواس در وضو و بی‌مبالاتی در ارکان و اجزای نماز، وسواس در جزئیات و ارکان نماز و بی‌مبالاتی نسبت به اموال مردم، وسواس در روزه‌داری، وسواس در برگزاری حج، وسواس در نوافل، وسواس در زهدورزی از ابزارهای شیطان برای گرفتاری و ابتلای بنده به غرور معرفی شده است.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/650 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص650-652.]</ref>  
 
===غرور متموّلان؛  ===
===غرور عالمان===
متولان که گرفتار غرور می‌شوند دو دسته‌اند: دسته اول، سازندگان مساجد، مدارس، بیمارستان‌ها، راه‌ها، پل‌ها، و مراکز خیریه و عام‌المنفعه را در برمی‌گیرد. اینها اموری است که در مقابل دیدگان مردم بوده و اسم بانیان را بر سر در آن مراکز نقش می‌کنند تا همگان بدانند بانی چه کسی است. چنین کسانی گمان می‌کنند به صِرف انجام این قبیل اقدامات، مستحق آمرزش هستند و بدین وسیله دچار غرور می‌گردند. دسته دوم، بخیلان هستند که حاضرند عمر خود را صرف مناسک عبادی که نیاز به صرف مال ندارد، نظیر نماز و روزه و نافله شب و ختم قرآن کنند اما در راستای خدمت به همنوعان، قدمی بر نداشته و ریالی خرج نمی‌کنند.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/344 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص344-347.]</ref> <br>
گروهی از عالمان صرفاً به آموختن احکام شرعی و مسائل عقلی مبادرت می‌ورزند و چون می‌پندارند از این طریق نزد خدا جایگاهی دارند، گرفتار غرور می‌شوند و نسبت به محافظت خود از معاصی غفلت می‌کنند.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/309 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص309] و [https://lib.eshia.ir/71448/6/310 310].</ref> قرآن چنین کسانی را به [[سگ در فقه اسلامی|سگ]] و [[خر|الاغ]] تشبیه کرده است.<ref>سوره أعراف، آیه 176؛ سوره جمعه، آیه 5؛ سوره شمس، آیه 10.</ref> [[پیامبر اکرم|پیامبر]] خدا گفته است کسی که علم زیادش باعث هدایتش نگردد، موجب دوری او از خدا می‌گردد<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/625 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص625.]</ref> و دردناک‌ترین عذاب‌ها در قیامت منتظر او است.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/311 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص311.]</ref> همچنین عالمانی که عامل به تکلیف هستند اما قلب‌شان از [[کبر]]، [[حسد]]، [[ریا]]، حب ریاست و طلب شهرت زدوده نشده، در آستانه شرک، دور از [[بهشت]] و در معرض تباهی اعمال دانسته شده‌اند.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/312 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص312.]</ref> گروهی نیز گمان می‌کنند از آن صفات مذموم پیراسته بوده و نزد خدا بلندمرتبه هستند و به توجیه وجود آن صفات در خود می‌پردازند!<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/647 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص647.]</ref> برخی نیز گرچه رذایل را در قلب خود قلع و قمع کرده‌اند اما در سویدای قلب خود گرفتار رذیله غرور هستند. چنین کسانی اسیر خدعه شیطان‌اند.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/646 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص646.]</ref>
'''نکته''': یکی از مسائلی که موجب غرور می‌شود، شرکت در مجالس و مناسبت‌های مذهبی است که در این زمینه فرقی بین متمول و فقیر نیست.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/347 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص347.]</ref>  
 
===غرور حاکمان؛ ===
===غرور عابدان===
حاکمان، گاهی به عدالت و نیک‌نامی خود غرّه شده و فریب شیطان را می‌خورند و در دام غرور گرفتار می‌شوند.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/656 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص656-658.]</ref>
گاهی عابدان که در انجام تکالیف عبادی خود دچار [[وسواس فکری|وسواس]] می‌شوند، این وسواس را دلیل مقبولیت اعمال خود نزد خدا تلقی می‌کنند و این‌گونه در چنگال غرور گرفتار می‌آیند. وسواس در [[وضو]] و بی‌مبالاتی در ارکان و اجزای [[نماز]]، وسواس در جزئیات و ارکان نماز و بی‌مبالاتی نسبت به اموال مردم، وسواس در [[روزه|روزه‌داری]]، وسواس در برگزاری [[حج]]، وسواس در نوافل، وسواس در زهدورزی از ابزارهای شیطان برای گرفتاری و ابتلای بنده به غرور معرفی شده است.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/650 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص650-652.]</ref>
===غرور واعظان؛  ===<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/649 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص649-650.]</ref>
 
===غرور متموّلان===
متمولان که گرفتار غرور می‌شوند دو دسته‌اند:  
 
* دسته اول، سازندگان [[مسجد|مساجد]]، [[مدرسه|مدارس]]، بیمارستان‌ها، راه‌ها، پل‌ها، و مراکز خیریه و عام‌المنفعه را در برمی‌گیرد. اینها اموری است که در مقابل دیدگان مردم بوده و اسم بانیان را بر سر در آن مراکز نقش می‌کنند تا همگان بدانند بانی چه کسی است. چنین کسانی گمان می‌کنند به صِرف انجام این قبیل اقدامات، مستحق آمرزش هستند و بدین وسیله دچار غرور می‌گردند.  
* دسته دوم، بخیلان هستند که حاضرند عمر خود را صرف مناسک عبادی که نیاز به صرف مال ندارد، نظیر نماز و روزه و [[نماز شب|نافله شب]] و ختم [[قرآن]] کنند اما در راستای خدمت به همنوعان، قدمی برنداشته و ریالی خرج نمی‌کنند.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/344 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص344-347.]</ref>
 
'''نکته''': یکی از مسائلی که موجب غرور می‌شود، شرکت در مجالس و مناسبت‌های مذهبی است که در این زمینه فرقی بین متمول و فقیر نیست.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/347 فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص347.]</ref>
 
===غرور حاکمان===
حاکمان، گاهی به عدالت و نیک‌نامی خود غرّه شده و فریب شیطان را می‌خورند و در دام غرور گرفتار می‌شوند.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/656 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص656-658.]</ref>


===غرور واعظان؛<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/649 نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص649-650.]</ref>===
==فرق غرور با توهّم==
==فرق غرور با توهّم==
غرور، توهّم خوشحالی در امری است که واقعیت و حقیقت ندارد و فقط در امور پسندیده است اما توهّم می‌تواند هم در امور مثبت و هم در امور منفی باشد. هر غروری، توهم است اما هر وهمی، غرور نیست، زیرا گاهی چیز مخوفی را توهّم می‌کنیم و از آن پرهیز می‌کنیم در حالی که به آن غرور گفته نمی‌شود.<ref>جزائری، فروق اللغات، 1373ش، ص185.</ref>  
غرور، توهّم خوشحالی در امری است که واقعیت و حقیقت ندارد و فقط در امور پسندیده است اما توهّم می‌تواند هم در امور مثبت و هم در امور منفی باشد. هر غروری، توهم است اما هر وهمی، غرور نیست، زیرا گاهی چیز مخوفی را توهّم می‌کنیم و از آن پرهیز می‌کنیم در حالی که به آن غرور گفته نمی‌شود.<ref>جزائری، فروق اللغات، 1373ش، ص185.</ref>
 
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
==منابع==
* قرآن
*قرآن
* جزائری، نورالدین، فروق اللغات فی التمییز بین مفاد الکلمات، شرح و تحقیق: محمد رضوان دایه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سوم، 1373ش / 1415ق.
*جزائری، نورالدین، فروق اللغات فی التمییز بین مفاد الکلمات، شرح و تحقیق: محمد رضوان دایه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش / ۱۴۱۵ق.
* دهخدا، علی‌اکبر، لعت‌نامه، در سایت اینترنتی واژه‌یاب، تاریخ بازیابی: 22 مهر 1400.
*دهخدا، علی‌اکبر، [[لغت‌نامه دهخدا|لعت‌نامه]]، در سایت اینترنتی واژه‌یاب، تاریخ بازیابی: ۲۲ مهر ۱۴۰۰.
* «غرور»، سایت ویکی فقه، تاریخ بازیابی: 22 مهر 1400.
*«غرور»، سایت ویکی فقه، تاریخ بازیابی: ۲۲ مهر ۱۴۰۰.
* فیض کاشانی، محسن، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1383ق.
*فیض کاشانی، محسن، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۳ق.
* نراقی، احمد، معراج ‌السعادة، قم، هجرت، چاپ سوم، 1375ش.
*نراقی، احمد، معراج السعادة، قم، هجرت، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
[[رده:ویکی‌زندگی]][[رده:رذائل اخلاقی]]
 
{{اخلاق-افقی}}
 
[[رده:اخلاق اجتماعی]]
[[رده:اخلاق زیستی]]
[[رده:اخلاقیات شخصی و اجتماعی]]
[[رده:رذائل اخلاقی]]

نسخهٔ کنونی تا ۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۵۳

غرور، دلخوشی به امور موافق هوای نفس.

غرور در لغت به‌معنای احساس سربلندی و شادمانی برآمده از موفقیت و نیز به‌معنای نخوت و خودبینی، فریفتن خود و دیگران، فریب خوردن از دیگران و کسی را بیهوده امیدوار کردن، آمده است.[۱] غرور در اصطلاح، اعتماد نفس به چیزی است که مطابق با هوی و هوس باشد و طبع آدمی به خاطر فریب شیطان به آن گرایش پیدا کند[۲] و بدین وسیله احساس ایمنی از عذاب الهی کند.[۳] از این‌رو، انسان مغرور را جاهل دانسته‌اند زیرا به چیزی اعتقاد پیدا می‌کند که در حقیقت، عکس آن صادق است.[۴]

غرور در قرآن و روایات

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

واژه غرور و مشتقات آن ۲۷ مرتبه در قرآن آمده است و در رابطه با خدا، دین خدا، وحی، آیات قرآن، زندگی دنیوی و تحولات اجتماعی و القائات شیطان نسبت به آدم و حوا و سایر بندگان خدا بحث شده است.[۵] همچنین در روایات فراوانی غرور بی‌جای آدمی در موضوعات مختلف، مورد مذمت واقع شده است.[۶]

منشأ غرور

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نادانی، کمبود ظرفیت و عقده حقارت از جمله اموری است که غرور از آنها ناشی می‌شود.[۷]

اقسام غرور

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

غرور کافران

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

غرور کفار، گاهی نسبت به خدا است؛ یعنی باور به معاد ندارند و در صورت پذیرفتن معاد، باورشان این است که در آنجا هم بهتر از این را خواهند داشت.[۸] گاهی کافران نسبت به حیات دنیوی غرّه می‌شوند، یعنی می‌پندارند نقد دنیا بهتر از نسیه آخرت و دنیای یقینی بهتر از عقبای تشکیکی است![۹]

در علاج چنین غروری، طی چندین آیه از قرآن رهنمود داده شده است که باید انسان مغرور، تصدیق و تقویت ایمان را تمرین کند[۱۰] و بداند که انسان در معرض سهو و خطا و نسیان است و شیطان در کمین او نشسته است و چه بسا امور یقینی که خلافش ظاهر گشته است.[۱۱] همچنین بداند که اولاً هر نقدی بهتر از نسیه نیست و ثانیاً قیاس نعمت‌های دنیوی با نعمت‌های اخروی از شیطان است[۱۲] و نباید در دام قیاس و شیطان بیفتد.[۱۳]

غرور فاسقان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فاسقان، گمان می‌کنند که چون خدا کریم است و ما را می‌آمرزد، پس اهمال در تکلیف، پیامد مهمی ندارد.[۱۴] این گروه با آن که عبادات بسیاری را ترک می‌کنند و معاصی فراوانی را مرتکب می‌شوند، اما با انجام عبادتی اندک، دچار غرور شده و توقع ثواب از جانب خداوند دارند![۱۵]

چه بسا مستند غرور فاسقان، دلخوشی به بلندمرتبه بودن آبا و اجدادشان باشد، نظیر مغرور شدن سادات به نسب خود و گمانِ این که به واسطه سیادت، عقوبت نخواهند شد! و بنابراین، به مخالفت با فرامین الهی و مشی و سیره پیشوایان دین می‌پردازند، در حالی که آنان، خود در اعلی درجه ورع و تقوی بوده و همواره نسبت به عقبی خود خائف بودند.[۱۶]

غرور عالمان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

گروهی از عالمان صرفاً به آموختن احکام شرعی و مسائل عقلی مبادرت می‌ورزند و چون می‌پندارند از این طریق نزد خدا جایگاهی دارند، گرفتار غرور می‌شوند و نسبت به محافظت خود از معاصی غفلت می‌کنند.[۱۷] قرآن چنین کسانی را به سگ و الاغ تشبیه کرده است.[۱۸] پیامبر خدا گفته است کسی که علم زیادش باعث هدایتش نگردد، موجب دوری او از خدا می‌گردد[۱۹] و دردناک‌ترین عذاب‌ها در قیامت منتظر او است.[۲۰] همچنین عالمانی که عامل به تکلیف هستند اما قلب‌شان از کبر، حسد، ریا، حب ریاست و طلب شهرت زدوده نشده، در آستانه شرک، دور از بهشت و در معرض تباهی اعمال دانسته شده‌اند.[۲۱] گروهی نیز گمان می‌کنند از آن صفات مذموم پیراسته بوده و نزد خدا بلندمرتبه هستند و به توجیه وجود آن صفات در خود می‌پردازند![۲۲] برخی نیز گرچه رذایل را در قلب خود قلع و قمع کرده‌اند اما در سویدای قلب خود گرفتار رذیله غرور هستند. چنین کسانی اسیر خدعه شیطان‌اند.[۲۳]

غرور عابدان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

گاهی عابدان که در انجام تکالیف عبادی خود دچار وسواس می‌شوند، این وسواس را دلیل مقبولیت اعمال خود نزد خدا تلقی می‌کنند و این‌گونه در چنگال غرور گرفتار می‌آیند. وسواس در وضو و بی‌مبالاتی در ارکان و اجزای نماز، وسواس در جزئیات و ارکان نماز و بی‌مبالاتی نسبت به اموال مردم، وسواس در روزه‌داری، وسواس در برگزاری حج، وسواس در نوافل، وسواس در زهدورزی از ابزارهای شیطان برای گرفتاری و ابتلای بنده به غرور معرفی شده است.[۲۴]

غرور متموّلان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

متمولان که گرفتار غرور می‌شوند دو دسته‌اند:

  • دسته اول، سازندگان مساجد، مدارس، بیمارستان‌ها، راه‌ها، پل‌ها، و مراکز خیریه و عام‌المنفعه را در برمی‌گیرد. اینها اموری است که در مقابل دیدگان مردم بوده و اسم بانیان را بر سر در آن مراکز نقش می‌کنند تا همگان بدانند بانی چه کسی است. چنین کسانی گمان می‌کنند به صِرف انجام این قبیل اقدامات، مستحق آمرزش هستند و بدین وسیله دچار غرور می‌گردند.
  • دسته دوم، بخیلان هستند که حاضرند عمر خود را صرف مناسک عبادی که نیاز به صرف مال ندارد، نظیر نماز و روزه و نافله شب و ختم قرآن کنند اما در راستای خدمت به همنوعان، قدمی برنداشته و ریالی خرج نمی‌کنند.[۲۵]

نکته: یکی از مسائلی که موجب غرور می‌شود، شرکت در مجالس و مناسبت‌های مذهبی است که در این زمینه فرقی بین متمول و فقیر نیست.[۲۶]

غرور حاکمان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حاکمان، گاهی به عدالت و نیک‌نامی خود غرّه شده و فریب شیطان را می‌خورند و در دام غرور گرفتار می‌شوند.[۲۷]

غرور واعظان؛[۲۸]

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فرق غرور با توهّم

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

غرور، توهّم خوشحالی در امری است که واقعیت و حقیقت ندارد و فقط در امور پسندیده است اما توهّم می‌تواند هم در امور مثبت و هم در امور منفی باشد. هر غروری، توهم است اما هر وهمی، غرور نیست، زیرا گاهی چیز مخوفی را توهّم می‌کنیم و از آن پرهیز می‌کنیم در حالی که به آن غرور گفته نمی‌شود.[۲۹]

  1. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه غرور.
  2. فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص290.
  3. نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص 636.
  4. فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص292.
  5. سوره‌های آل‌عمران، آیه 24، 185 و 196؛ نساء، آیه 120؛ أنعام، آیه 70، 112 و 130؛ أعراف، آیه 22 و 51؛ أنفال، آیه 49؛ إسراء، آیه 64؛ لقمان، آیه 33 (سه بار)؛ أحزاب، آیه 12؛ فاطر، آیه 5 (سه بار) و 40؛ غافر، آیه 4؛ جاثیه، آیه 35؛ حدید، آیه 14 (سه بار) و 20؛ ملک، آیه 20؛ إنفطار، آیه 82 و أحزاب، آیه 12.
  6. فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص310-312.
  7. «غرور»، در ویکی فقه.
  8. سوره حدید، آیه 14؛ سوره کهف، آیه 35.
  9. فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص293.
  10. سوره‌های آل‌عمران، آیه 183؛ نحل، آیه 99؛ فاطر، آیه6؛ قصص، آیه 61 و أعلی، آیه 18.
  11. نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص638.
  12. سوره أنعام، آیه 53؛ سوره أحقاف، آیه 10؛ سوره مجادله، آیه 9.
  13. فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص293، 299 و 300.
  14. نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص638-644.
  15. نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص644.
  16. فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص302.
  17. فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص309 و 310.
  18. سوره أعراف، آیه 176؛ سوره جمعه، آیه 5؛ سوره شمس، آیه 10.
  19. نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص625.
  20. فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص311.
  21. فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص312.
  22. نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص647.
  23. نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص646.
  24. نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص650-652.
  25. فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص344-347.
  26. فیض کاشانی، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص347.
  27. نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص656-658.
  28. نراقی، معراج السعادة، 1375ش، ص649-650.
  29. جزائری، فروق اللغات، 1373ش، ص185.
  • قرآن
  • جزائری، نورالدین، فروق اللغات فی التمییز بین مفاد الکلمات، شرح و تحقیق: محمد رضوان دایه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش / ۱۴۱۵ق.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لعت‌نامه، در سایت اینترنتی واژه‌یاب، تاریخ بازیابی: ۲۲ مهر ۱۴۰۰.
  • «غرور»، سایت ویکی فقه، تاریخ بازیابی: ۲۲ مهر ۱۴۰۰.
  • فیض کاشانی، محسن، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۳ق.
  • نراقی، احمد، معراج السعادة، قم، هجرت، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.