پیشنویس:مسجد معجز: تفاوت میان نسخهها
imported>محسن دلیر صفحهای تازه حاوی «'''<big>مسجد معجز</big>'''، مسجدی در شهر اردبیل که بر پایه یک رویداد تاریخی برپا شده...» ایجاد کرد |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۰ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | [[پرونده:تصوير مسجد 1404-06-13.jpg|جایگزین=مسجد معجز اردبیل|بندانگشتی|مسجد معجز اردبیل]] | ||
'''{{درشت|مسجد معجز}}'''، مسجدی در شهر اردبیل که بر پایه یک رویداد تاریخی برپا شده است.{{سخ}}مسجد معجز در محلهای به همین نام در اردبیل، یادگار واقعهای شگفت در سال ۱۳۰۰ش است. در آن سال مأمور نظمیه قصد مصادره اسب سفید مردی فقیر به نام فتحالله را داشت؛ اسبی که نذر حضرت ابوالفضل (ع) بود. مأمور با وجود التماس [[خانواده]]، اسب را برد، اما تنها چندصد متر دور نشده بود که چهرهاش سیاه شد، از اسب به زمین افتاد و جان سپرد. اسب بلافاصله به خانه صاحبش بازگشت و این ماجرا بهعنوان کرامتی از حضرت ابوالفضل (ع) در شهر پیچید. مردم محل افتادن مأمور را به مسجد تبدیل کردند و خانه فتحالله نیز [[حسینیه]] شد. از آن پس، مسجد معجز جایگاهی برای [[نذر]] و نیاز، برآورده شدن حاجات و نماد باور عمیق مردم اردبیل به کرامت [[اهلبیت]] شد. | |||
مطالعه اسناد تاریخی و گزارشهای مردمی حاکی از آن است که در سال | |||
روز هشتم شوال، یکی از مأموران نظمیه که رحمتالله نام داشت به خانه فتحالله مراجعه و از اهل | ==معرفی و جایگاه مسجد معجز== | ||
آن خانه نیز به حسینیه تبدیل شد و مردم برای برآورده شدن حاجات خود به این حسینیه | [[مسجد]]، واژهای [[زبان عربی|عربی]] است که در [[زبان فارسی]] بهمعنای محل سجده و مکان عبادت است.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/مسجد-4 دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه مسجد.]</ref> [[مسلمانان]]، گاهی مسجد را برای بزرگداشت پیشوایان [[دین]] و مذهب و گاهی به یادبود رویدادهای مهم بنیان مینهند.<ref>[http://miqat.hajj.ir/article_37678.html نجمی، «مسجد الإجابه یا مسجد مباهله»، 1381ش، ص113.]</ref> مسجد معجز نیز در محلهای به همین نام، یکی از مساجد شهر اردبیل است که بر اساس رویدادی مهم بنا شده است. نام این [[مسجد]]، ریشه در واقعهای دارد که حدود یکصد سال پیش در این مکان رخ داده است. امروزه در مکان این واقعه، سازهای سقاخانه مانند به شکل طاقچهای با پنجره کوچک هلالی شکلی به طرف کوچه وجود دارد که مردم محلی، پارچههای سبز و مشکی به میلههای آن بستهاند و شمعهایی را در آنجا روشن میکنند.<ref>[https://www.irna.ir/news/7514558/اعتقادات-خالصانه-مردم-اردبیل-به-ائمه-ع-گره-گشای-مشکلات-دردمندان «اعتقادات خالصانه مردم اردبیل به ائمه (ع) گره گشای مشکلات دردمندان»، وبسایت خبرگزاری جمهوری اسلامی.]</ref> | ||
شعرای آذریزبان نیز این واقعه را در اشعار خود، مورد توجه قرار دادهاند؛ از جمله، رحیم منزوی، در توصیف رویداد محله معجز چنین سروده است:< | |||
ترکان آذریدن بیر | ==زمینه تاریخی واقعه (سال ۱۳۰۰ شمسی)== | ||
اولسون قسم اوشاهه معجزده وردی سیلی | مطالعه اسناد تاریخی و گزارشهای مردمی حاکی از آن است که در سال ۱۳۰۰ش در محلهٔ جلیلشاه شهر اردبیل، که در آن زمان در حاشیه شهر قرار داشت، مرد فقیری به نام فتحالله ساکن بود که از محل کرایه تنها سرمایه خود یعنی یک اسب سفید، معاش خانواده را تأمین میکرد. در آن زمان که خودرو در اکثر نقاط [[ایران]] وجود نداشت، چهارپایان ارزش بسیاری در حمل و نقل داشتند. از آنجا که برای نقل و انتقالات نظامی، اسب و قاطر به تعداد کافی در اختیار حکومت وقت نبود، دستور جمعآوری چهارپایان مردم، صادر شده بود.<ref>[https://www.irna.ir/news/7514558/اعتقادات-خالصانه-مردم-اردبیل-به-ائمه-ع-گره-گشای-مشکلات-دردمندان «اعتقادات خالصانه مردم اردبیل به ائمه (ع) گره گشای مشکلات دردمندان»، وبسایت خبرگزاری جمهوری اسلامی]</ref> | ||
بیر بینوا دئمیشدی صیدقیله یا ابوالفضل | |||
شعر دیگری که در کتاب «اردبیل در گذرگاه تاریخ» ضبط شده، چنین است: | ==شرح رویداد اصلی (کرامت حضرت ابوالفضل العباس)== | ||
گنه هشتم شهر شوالده | [[پرونده:4612155.jpg|جایگزین=سقاخانه معجز|بندانگشتی|سقاخانه معجز]]روز هشتم شوال، یکی از مأموران نظمیه که رحمتالله نام داشت به خانه فتحالله مراجعه و از اهل [[خانه]]، اسب را طلب کرد. زن [[خانواده]] با بیان وضعیت نابسامان مالی، اسب را تنها وسیله گذران زندگی خانوادهاش معرفی و ابراز کرد که این اسب، نذر تعزیه حضرت ابوالفضل است. او مأمور را به حضرت عباس (ع) سوگند داد که از تصمیم خود منصرف شود. اما مأمور اسب را از طویله بیرون کشید و سوار بر آن، راه نظمیه را در پیش گرفت. مأمور هنوز حدود ۳۰۰ متر از منزل فاصله نگرفته بود که صورتش سیاه شد و ناگهان از اسب به زمین افتاد. اسب نیز بلافاصله به منزل فتحالله بازگشت. شاهدان شگفتزدهٔ ماجرا، این رویداد را کرامتی از ابوالفضل العباس (ع) میدانند. خبر این واقعه با عنوان «پلیسون قرالماسی» یعنی «سیاه شدن پلیس» در سراسر شهر پیچید. مردم با حضور در محل، پارچه سبز رنگی بر پیشانی اسب بستند و نام مأمور را که جان خود را از دست داده بود، به «لعنتالله» تغییر دادند. مکان افتادن مأمور نظمیه از اسب، به مسجد تبدیل شد.<ref>[https://basijnews.ir/fa/news/9156874/مراسم-گرامیداشت-کرامت-حضرت-عباس-ع-در-مسجد-معجز-اردبیل «مراسم گرامیداشت کرامت حضرت عباس (ع) در مسجد معجز اردبیل»، وبسایت خبرگزاری بسیج.]</ref> | ||
اولوب حکم بی نظم نظمیه ده | |||
گیروب ائولره آتلاری آختاروب | ==پیامدها و شکلگیری باور عمومی== | ||
آن خانه نیز به حسینیه تبدیل شد و مردم برای برآورده شدن حاجات خود به این حسینیه میآیند و نذر و نیاز میکنند. اعضای آن [[خانواده]] نیز نسلبهنسل خود را خادم الحسین میدانند و در سالهای پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی]] نیز کوشیدهاند که همچون حضرت ابوالفضل، ایثارگری و جانبازی را پیشه خویش سازند.<ref>[http://siroozonline.ir/article-754/اولسون-قسم-او-شخصه-معجزده-وردی-سیلی «اولسون قسم او شخصه معجزده وردی سیلی»، وبسایت سی روز آنلاین.]</ref> | |||
==میراث و تداوم باور== | |||
شعرای آذریزبان نیز این واقعه را در اشعار خود، مورد توجه قرار دادهاند؛ از جمله، رحیم منزوی، در توصیف رویداد محله معجز چنین سروده است:<ref>منزوی، دیوان صد سینه زن، 1389ش، ص124.</ref> | |||
{{آغاز نستعلیق}} | |||
{{شعر|نستعلیق}} | |||
{{ب|ترکان آذریدن بیر عدهٔ قلیلی|یاد ائیلر آند ایچنده بیر ماه بیبدیلی}} | |||
{{ب|اولسون قسم اوشاهه معجزده وردی سیلی|اعجازیلن چراغان ائتدی بو اردبیلی}} | |||
{{ب|بیر بینوا دئمیشدی صیدقیله یا ابوالفضل|}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{پایان نستعلیق}} | |||
شعر دیگری که در کتاب «اردبیل در گذرگاه تاریخ» ضبط شده، چنین است: | |||
{{آغاز نستعلیق}} | |||
{{شعر|نستعلیق}} | |||
{{ب|گنه هشتم شهر شوالده|تماماً مین اوچ یوز چهل سالده}} | |||
{{ب|اولوب حکم بی نظم نظمیه ده|نه نظمیه دن بلکه ظلمیه دن}} | |||
{{ب|گیروب ائولره آتلاری آختاروب|گزوب هر یری هر نه آت وار تاپوب}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{پایان نستعلیق}} | |||
این شعر، با بیت زیر به پایان رسیده است:<ref>صفری، اردبیل در گذرگاه تاریخ، 1353ش، ج1، ص436-437.</ref> | |||
{{آغاز نستعلیق}} | |||
{{شعر|نستعلیق}} | |||
{{ب|بظاهر اگر رحمتاللهی دی|ولی باطناً لعنتاللهی دی}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{پایان نستعلیق}} | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* «اعتقادات خالصانه مردم اردبیل به ائمه (ع) گره گشای مشکلات دردمندان»، وبسایت خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۷ اسفند ۱۳۸۷ش. | {{آغاز منابع}} | ||
* «اولسون قسم او شخصه معجزده وردی سیلی»، وبسایت سی روز آنلاین، تاریخ درج مطلب: | * «اعتقادات خالصانه مردم اردبیل به ائمه (ع) گره گشای مشکلات دردمندان»، وبسایت خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۷ اسفند ۱۳۸۷ش. | ||
* «مراسم گرامیداشت کرامت حضرت عباس (ع) در مسجد معجز اردبیل»، وبسایت خبرگزاری بسیج، تاریخ درج مطلب: ۲۵ | * «اولسون قسم او شخصه معجزده وردی سیلی»، وبسایت سی روز آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰. | ||
* دهخدا، علیاکبر، | * «مراسم گرامیداشت کرامت حضرت عباس (ع) در مسجد معجز اردبیل»، وبسایت خبرگزاری بسیج، تاریخ درج مطلب: ۲۵ تیر ۱۳۹۸ش. | ||
* صفری، بابا، اردبیل در گذرگاه تاریخ، تهران، مؤلف، | * دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، وبسایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۹ دی ۱۴۰۰ش. | ||
* منزوی، رحیم، دیوان صد سینه زن، تهران، فائزون، | * صفری، بابا، اردبیل در گذرگاه تاریخ، تهران، مؤلف، ۱۳۵۳ش. | ||
* نجمی، محمدصادق، «مسجد الإجابه یا مسجد مباهله»، میقات حج، | * منزوی، رحیم، دیوان صد سینه زن، تهران، فائزون، ۱۳۸۹ش، چاپ شانزدهم. | ||
[[رده: | * نجمی، محمدصادق، «مسجد الإجابه یا مسجد مباهله»، میقات حج، شماره ۴۱، ۱۳۸۱ش. | ||
{{پایان منابع}} | |||
{{#seo: | |||
|title=مسجد معجز اردبیل کجاست؟ داستان مسجدی که با یک معجزه بنا شد - ویکی زندگی | |||
|title_mode=Replaced Title | |||
|keywords=مسجد معجز، مسجد معجز اردبیل، داستان مسجد معجز، کرامات حضرت ابوالفضل، جاهای دیدنی اردبیل، مساجد اردبیل | |||
|description=مسجد معجز در اردبیل، یادگار کرامتی از حضرت ابوالفضل (ع) در سال ۱۳۰۰ شمسی است. با داستان شگفتانگیز پیدایش این مسجد و جایگاه آن در باور مردم اردبیل آشنا شوید - ویکی زندگی | |||
}} | |||
{{اردبیل-افقی}} | |||
[[رده:مساجد استان اردبیل]] | |||
[[رده:مساجد ایران]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۵۵

مسجد معجز، مسجدی در شهر اردبیل که بر پایه یک رویداد تاریخی برپا شده است.
مسجد معجز در محلهای به همین نام در اردبیل، یادگار واقعهای شگفت در سال ۱۳۰۰ش است. در آن سال مأمور نظمیه قصد مصادره اسب سفید مردی فقیر به نام فتحالله را داشت؛ اسبی که نذر حضرت ابوالفضل (ع) بود. مأمور با وجود التماس خانواده، اسب را برد، اما تنها چندصد متر دور نشده بود که چهرهاش سیاه شد، از اسب به زمین افتاد و جان سپرد. اسب بلافاصله به خانه صاحبش بازگشت و این ماجرا بهعنوان کرامتی از حضرت ابوالفضل (ع) در شهر پیچید. مردم محل افتادن مأمور را به مسجد تبدیل کردند و خانه فتحالله نیز حسینیه شد. از آن پس، مسجد معجز جایگاهی برای نذر و نیاز، برآورده شدن حاجات و نماد باور عمیق مردم اردبیل به کرامت اهلبیت شد.
معرفی و جایگاه مسجد معجز
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مسجد، واژهای عربی است که در زبان فارسی بهمعنای محل سجده و مکان عبادت است.[۱] مسلمانان، گاهی مسجد را برای بزرگداشت پیشوایان دین و مذهب و گاهی به یادبود رویدادهای مهم بنیان مینهند.[۲] مسجد معجز نیز در محلهای به همین نام، یکی از مساجد شهر اردبیل است که بر اساس رویدادی مهم بنا شده است. نام این مسجد، ریشه در واقعهای دارد که حدود یکصد سال پیش در این مکان رخ داده است. امروزه در مکان این واقعه، سازهای سقاخانه مانند به شکل طاقچهای با پنجره کوچک هلالی شکلی به طرف کوچه وجود دارد که مردم محلی، پارچههای سبز و مشکی به میلههای آن بستهاند و شمعهایی را در آنجا روشن میکنند.[۳]
زمینه تاریخی واقعه (سال ۱۳۰۰ شمسی)
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مطالعه اسناد تاریخی و گزارشهای مردمی حاکی از آن است که در سال ۱۳۰۰ش در محلهٔ جلیلشاه شهر اردبیل، که در آن زمان در حاشیه شهر قرار داشت، مرد فقیری به نام فتحالله ساکن بود که از محل کرایه تنها سرمایه خود یعنی یک اسب سفید، معاش خانواده را تأمین میکرد. در آن زمان که خودرو در اکثر نقاط ایران وجود نداشت، چهارپایان ارزش بسیاری در حمل و نقل داشتند. از آنجا که برای نقل و انتقالات نظامی، اسب و قاطر به تعداد کافی در اختیار حکومت وقت نبود، دستور جمعآوری چهارپایان مردم، صادر شده بود.[۴]
شرح رویداد اصلی (کرامت حضرت ابوالفضل العباس)
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
روز هشتم شوال، یکی از مأموران نظمیه که رحمتالله نام داشت به خانه فتحالله مراجعه و از اهل خانه، اسب را طلب کرد. زن خانواده با بیان وضعیت نابسامان مالی، اسب را تنها وسیله گذران زندگی خانوادهاش معرفی و ابراز کرد که این اسب، نذر تعزیه حضرت ابوالفضل است. او مأمور را به حضرت عباس (ع) سوگند داد که از تصمیم خود منصرف شود. اما مأمور اسب را از طویله بیرون کشید و سوار بر آن، راه نظمیه را در پیش گرفت. مأمور هنوز حدود ۳۰۰ متر از منزل فاصله نگرفته بود که صورتش سیاه شد و ناگهان از اسب به زمین افتاد. اسب نیز بلافاصله به منزل فتحالله بازگشت. شاهدان شگفتزدهٔ ماجرا، این رویداد را کرامتی از ابوالفضل العباس (ع) میدانند. خبر این واقعه با عنوان «پلیسون قرالماسی» یعنی «سیاه شدن پلیس» در سراسر شهر پیچید. مردم با حضور در محل، پارچه سبز رنگی بر پیشانی اسب بستند و نام مأمور را که جان خود را از دست داده بود، به «لعنتالله» تغییر دادند. مکان افتادن مأمور نظمیه از اسب، به مسجد تبدیل شد.[۵]
پیامدها و شکلگیری باور عمومی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]آن خانه نیز به حسینیه تبدیل شد و مردم برای برآورده شدن حاجات خود به این حسینیه میآیند و نذر و نیاز میکنند. اعضای آن خانواده نیز نسلبهنسل خود را خادم الحسین میدانند و در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز کوشیدهاند که همچون حضرت ابوالفضل، ایثارگری و جانبازی را پیشه خویش سازند.[۶]
میراث و تداوم باور
[ویرایش | ویرایش مبدأ]شعرای آذریزبان نیز این واقعه را در اشعار خود، مورد توجه قرار دادهاند؛ از جمله، رحیم منزوی، در توصیف رویداد محله معجز چنین سروده است:[۷]
الگو:شعر الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیق
شعر دیگری که در کتاب «اردبیل در گذرگاه تاریخ» ضبط شده، چنین است: الگو:آغاز نستعلیق
الگو:شعر الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیق
این شعر، با بیت زیر به پایان رسیده است:[۸] الگو:آغاز نستعلیق
الگو:شعر الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیق
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه مسجد.
- ↑ نجمی، «مسجد الإجابه یا مسجد مباهله»، 1381ش، ص113.
- ↑ «اعتقادات خالصانه مردم اردبیل به ائمه (ع) گره گشای مشکلات دردمندان»، وبسایت خبرگزاری جمهوری اسلامی.
- ↑ «اعتقادات خالصانه مردم اردبیل به ائمه (ع) گره گشای مشکلات دردمندان»، وبسایت خبرگزاری جمهوری اسلامی
- ↑ «مراسم گرامیداشت کرامت حضرت عباس (ع) در مسجد معجز اردبیل»، وبسایت خبرگزاری بسیج.
- ↑ «اولسون قسم او شخصه معجزده وردی سیلی»، وبسایت سی روز آنلاین.
- ↑ منزوی، دیوان صد سینه زن، 1389ش، ص124.
- ↑ صفری، اردبیل در گذرگاه تاریخ، 1353ش، ج1، ص436-437.
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- «اعتقادات خالصانه مردم اردبیل به ائمه (ع) گره گشای مشکلات دردمندان»، وبسایت خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۷ اسفند ۱۳۸۷ش.
- «اولسون قسم او شخصه معجزده وردی سیلی»، وبسایت سی روز آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰.
- «مراسم گرامیداشت کرامت حضرت عباس (ع) در مسجد معجز اردبیل»، وبسایت خبرگزاری بسیج، تاریخ درج مطلب: ۲۵ تیر ۱۳۹۸ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، وبسایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۹ دی ۱۴۰۰ش.
- صفری، بابا، اردبیل در گذرگاه تاریخ، تهران، مؤلف، ۱۳۵۳ش.
- منزوی، رحیم، دیوان صد سینه زن، تهران، فائزون، ۱۳۸۹ش، چاپ شانزدهم.
- نجمی، محمدصادق، «مسجد الإجابه یا مسجد مباهله»، میقات حج، شماره ۴۱، ۱۳۸۱ش.