پرش به محتوا

پیش‌نویس:کتابخانه‌های ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<big>'''کتابخانه‌های ایران'''</big>؛ روند توسعه و تکامل کتابخانه‌ها در ایران <br>
[[پرونده:کتابخانه های ایران۲.jpg|جایگزین=مجموعه‌های کتابخانه ملی ایران در تهران|بندانگشتی|مجموعه‌های کتابخانه ملی ایران در تهران]]
{{درشت|'''کتابخانه‌های ایران'''}}؛ روند توسعه و تکامل کتابخانه‌ها در ایران


سیر تکاملی کتابخانه‌های ایران را می‌توان در سه دوره به‌صورت جداگانه بررسی کرد: 1. پیش از اسلام؛ 2. پس از اسلام؛ 3. از 1300ش تا اکنون.
سیر تکاملی [[کتابخانه]]‌های ایران را می‌توان در سه دوره به‌صورت جداگانه بررسی کرد: ۱. پیش از اسلام؛ ۲. پس از اسلام؛ ۳. از ۱۳۰۰ش تا اکنون.
==دوره اول: دوره‌ی پیش از اسلام==
آثار دوره‌ی پیش از اسلام، نشان‌گر علاقه‌ی ایرانیان به فراگیری انواع دانش و نگهداری کتاب‌ها و کتابخانه‌ها است. بر اساس نقل قولی از بلخی، در 250ق هنگام تخریب بخشی از «دژ سارویه جی» یا «سارویه جی دالانی» در اصفهان، انباری از کتاب در زیر آن کشف شد که کسی قادر به خواندن آن‌ها نبود. ابن‌عمید در 360ق برخی از این کتاب‌ها را به بیت‌الحکمه در بغداد فرستاد تا ترجمه شوند.<ref>.ابن‌نديم، كتاب الفهرست، 1366ش.</ref><br>
همچنین نقل شده است که زردشت، پس از تکمیل اوستا، آن را به گشتاسب تقدیم کرد. گشتاسب نیز این کتاب را به شهر استخر در فارس که محل نگهداری دیوان‌های دولتی بود، فرستاد تا در کوه نقشت (تفشت)، نگهداری شود.<ref>ابن‌بلخي، فارسنامة ابن‌بلخي، 1374ش، ص50 و 146 و 147؛ <br>
پيرنيا، تاريخ ايران باستان، ج2، 1362ش، ص1516 و 1517.</ref>  ابن‌ندیم نیز نقل کرده است که ضحاک در زمین‌های سواد، که امروزه در عراق است، شهری بنا کرد و آن را جایگاه علم و علما قرار داد. او، در این شهر، 12 کاخ به‌نام 12 برج آسمانی ساخت و خزینه‌هایی برای کتاب‌ها مهیا کرد و از دانشمندان خواست تا در این کاخ‌ها سکونت کنند.<ref>ابن‌نديم، كتاب الفهرست، 1366ش. </ref> <br>
کتابخانه‌های «دژنبشت» یا «گنج نبشت» در تخت جمشید، کتابخانه «گنج شیپیگان» در آذربایجان و کتابخانه «اگرده» در همدان (هگمتانه) در دوره هخامنشیان کارکرد نگهداری کتاب‌ها و اسناد پادشاهی را به‌عهده داشتند.<ref>همايون‌فرخ، كتاب و كتابخانه‌هاي شاهنشاهي ايران: تاريخچة كتابخانه‌هاي ايران از صدر اسلام تا عصر كنوني، ج1، 1374ش، ص19 و 20.</ref>  در کاوش‌های سال 1312ش در تخت جمشید، اتاق‌هایی کشف شد که در آن‌ها حدود 30000 لوح گِلی به‌خط عیلامی وجود داشت. 4 سال پس از آن نیز 750 لوح دیگر در ساختمان‌های معروف به خزانه در تخت جمشید کشف شد. این الواح، حاوی اطلاعاتی درباره سازه‌های تخت جمشید بود که در آرشیوهای اختصاصی آن زمان نگهداری می‌شد.<ref>بهروزي، تاريخچة كتابخانه‌ها و مطبوعات و چاپخانه‌هاي فارس، ج2، 1346ش، ص10 و 11؛ <br>
همايون‌فرخ، تاريخچة كتابخانه‌هاي ايران و كتابخانه‌هاي عمومي، 1344ش، ص11؛<br>
Ebrami, "Irans Libraries", XIII, P.23.</ref>  در حمله‌ی اسکندر مقدونی به به تخت جمشید، بخش بزرگی از میراث فرهنگی دوران هخامنشیان نابود شد.<br>


در دوره اشکانیان، تلاش‌های برای احیای فرهنگ پارسی و زدودن فرهنگ یونانی شدت گرفت.<ref>زرين‌كوب، تاريخ مردم ايران: ايران قبل از اسلام، 1364ش، ص392؛ <br>
==کتابخانه‌های ایران دورهٔ پیش از اسلام==
راوندي، تاريخ اجتماعي ايران، ج1، 1357ش، ص566.</ref>  در شهر نسا، واقع در ترکمنستان امروزی، بایگانی عظیمی از کتاب‌ها و اسناد دوره اشکانیان کشف شده است. بسیاری از مورخان معتقدند که ساسانیان، پس از به قدرت رسیدن، برخی از آثار فرهنگی اشکانیان را نابود کرده و به‌نام خود منتشر کردند تا خود را احیاگر فرهنگ و مذهب زردشتی قلمداد کنند.<ref>همايون‌فرخ، كتاب و كتابخانه‌هاي شاهنشاهي ايران: تاريخچة كتابخانه‌هاي ايران از صدر اسلام تا عصر كنوني، 1374ش، ص21 و 23 و 26؛ <br>
===شواهد کتابخانه‌ها در ایران باستان===
بهروزي، تاريخچة كتابخانه‌ها و مطبوعات و چاپخانه‌هاي فارس، ج2، 1346ش، ص500؛ <br>
آثار دورهٔ پیش از [[اسلام]]، نشان‌گر علاقهٔ ایرانیان به فراگیری انواع دانش و نگهداری کتاب‌ها و کتابخانه‌ها است. بر اساس نقل قولی از بلخی، در ۲۵۰ق هنگام تخریب بخشی از «دژ سارویه جی» یا «سارویه جی دالانی» در [[اصفهان]]، انباری از کتاب در زیر آن کشف شد که کسی قادر به خواندن آن‌ها نبود. ابن‌عمید در ۳۶۰ق برخی از این کتاب‌ها را به بیت‌الحکمه در بغداد فرستاد تا ترجمه شوند.<ref>. ابن‌ندیم، کتاب الفهرست، 1366ش.</ref>
راوندي، تاريخ اجتماعي ايران، ج1، 1357ش، ص746 و 747.</ref><br>
 
از دوره ساسانیان، حدود 82 کتاب در رابطه با موضوعات مذهبی و 9 کتاب درباره موضوعات دیگر به زبان پهلوی تا قرن اول هجری موجود بود. از این تعداد، 70 کتاب به زبان عربی ترجمه شد. باستان‌شناسان بر این باورند که فراوانی شمارگان کتاب‌ها در آن روزگار، مستلزم وجود کتابخانه‌هایی به‌منظور نگهداری از آن‌ها بوده است.<ref>«كتابخانه‌هاي ايران پيش از اسلام»، دايرةالمعارف اسلاميه، ج8، ص149.</ref> 
==دوره دوم: دوره‌ی پس از اسلام==  
در دوران پس از اسلام، مسجد به‌عنوان نخستین نهاد اسلامی در تمام شهرها و مناطق مسلمان‌نشین، ساخته می‌شد. مساجد در سده‌های نخستین ورود اسلام به ایران، کارکردهای آموزشی نیز داشت و [[کتابخانه|کتابخانه‌هایی]] در آن‌ها تأسیس می‌شد.<ref>انصاري، «كتاب و اجتماع»: كتاب و كتابداري، 1354ش، ص9 و 10؛ <br>
سباعي، نقش كتابخانه‌هاي مساجد در فرهنگ و تمدن اسلامي، 1373ش، ص4-8.</ref>  در [[مسجد جامع|مساجد جامع]]، [[کتابخانه|کتابخانه‌هایی]] عظیم برپا شد که اغلب به‌عنوان [[کتابخانه عمومی|کتابخانه‌های عمومی]] در دسترس مردم قرار می‌گرفتند در مسجد جامع عتیق شیراز، کهن‌ترین [[مسجد جامع]] در ایران، ساختمانی در وسط صحن بنا شد به‌نام «خداخانه» یا «بیت‌المصاحف» که نقش [[کتابخانه|کتابخانه‌]] را ایفا می‌کرد.<ref>بهروزي، تاريخچة كتابخانه‌ها و مطبوعات و چاپخانه‌هاي فارس، ج2، 1346ش، ص35؛ <br>
فرصت‌شيرازي، آثار عجم، 1362ش، ص111 و 112. </ref>  در مسجد جامع کبیر اصفهان نیز، چهار خانقاه ساخته شد و در هر خانقاه، [[کتابخانه]]، حجره‌ها و مخزن‌هایی از کتاب احداث گردید. کتاب‌هایی درباره حدیث، تفسیر، نحو و لغت، اشعار، سنن انبیا و خلفا، سیر ملوک و علما، منطق، ریاضی، طبیعیات و الهیات در این کتابخانه وجود داشت.<ref>جابري انصاري، تاريخ اصفهان، 1368ش، ص110 و 111.</ref>  در مسجد قدیم یا عتیق یزد نیز [[کتابخانه|کتابخانه‌ای]] بود که تا قرن نهم هجری دایر بود و اهل علم از آن بهره می‌بردند.<ref>صفا، آموزش و دانش در ايران، 1362ش، ص8.</ref><br>
 
با حمله مغول به ایران در 616ق، بسیاری از مساجد و مدارس به کلی نابود شد و کتابخانه‌ها در آتش سوختند.<ref>كريميان ‌سردشتي، تاريخ كتابخانه‌هاي مساجد ايران، 1378ش، ص94-98.</ref>  بسیاری از کتابخانه‌های مساجد، پس از حمله مغول به ایران تا حدود قرن 14 هجری، اعتبار و رونق خود را از دست دادند، اما ،کتابخانه‌های حرم‌ها و آستان‌های مقدس در ایران، با توجه به ارادت ویژه‌ی مردم به این آستان‌ها، همواره مورد احترام بوده و هدایای مردمی، موقوفات و نذورات مردم به این اماکن اختصاص می‌یافت. بخشی از این هدایا و نذورات، کتاب‌های نفیسی بود که وقف این امکان مقدس می‌شد.<ref>ارحج، اكرم، «بقعه»، دانشنامة جهان اسلام، ج2، ص623-626.</ref><br>
 
مسجد علیشاه در تبریز، مسجد سلطانیه در زنجان، مسجد جامع گوهرشاد در [[مشهد]]، کتابخانه‌های معتبری داشتند. آستان قدس رضوی، آستان احمد بن موسی (شاه چراغ) در شیراز، آستان عبدالعظیم حسنی در ری و آستان فاطمه معصومه در قم نیز از دیرباز دارای کتابخانه‌هایی بزرگ و باارزش بوده‌اند.<br>
خانقاه‌ها نیز، در طول تاریخ، همواره به‌عنوان اماکن مذهبی مورد احترام بوده و کتابخانه‌هایی در آن‌ها دایر بود که غالب موضوعات کتب موجود در آن‌ها، تصوف و عرفان بود.<ref>كريميان ‌سردشتي، تاريخ كتابخانه‌هاي مساجد ايران، 1378ش، ص15؛ <br>
كياني، تاريخ خانقاه در ايران، 1369ش، ص382.</ref>  کتابخانه‌ی خانقاه احمد بن فرات رازی، از جمله کتابخانه‌های معتبر در اصفهان بود که حدود 1000 سال پابرجا ماند<ref>همايون‌فرخ، كتاب و كتابخانه‌هاي شاهنشاهي ايران: تاريخچة كتابخانه‌هاي ايران از صدر اسلام تا عصر كنوني، 1374ش، ص41.</ref>  و نیز کتابخانه خانقاه شیخ صفی‌الدین اردبیلی که از قرن هشتم تا قرن سیزدهم برپا بود.<ref>كيانفر، «تاراج يا امانت! سرگذشت ذخاير كتابخانة شيخ صفي»، 1373ش، ص24-26.</ref><br>
در قرن سوم هجری، [[مدرسه]] به‌عنوان یک نهاد مستقل از [[مسجد]]، شناخته شد<ref>غنيمه، تاريخ دانشگاه‌هاي بزرگ اسلامي، 1364ش، ص106.</ref>  و [[کتابخانه]] نیز به‌عنوان بخشی از تشکیلات و سازمان آن، در خدمت دانشجویان و مدرسان قرار گرفت. نظامیه‌ی نیشابور در قرن پنجم و ششم هجری، کتابخانه‌ای بزرگ داشت.<ref>كسايي، مدارس نظاميه و تأثيرات علمي و اجتماعي آن، 1374ش، ص95 و 99 و 101.</ref>  علاوه‌بر کتابخانه‌های مساجد و مدارس، که جنبه عمومی داشتند، [[کتابخانه شخصی|کتابخانه‌های اختصاصی]] برای پادشاهان، امیران، وزیران و دولتمردان وجود داشت. مانند کتابخانه عضدالدوله دیلمی که بزرگ‌ترین کتابخانه آل‌بویه در شیراز بود.<ref>سجادي، «آل‌بويه»، دايرةالمعارف بزرگ اسلامي، ج1، ص644.</ref>  کتابخانه بایسنقر میرزا نیز از جمله کتابخانه‌های نفیس در ایران بود که در همان زمان، نسخه‌هایی به‌صورت زیبا نوشته شده و تذهیب و تصویر شده‌اند و امروزه، در اغلب کتابخانه‌های بزرگ و معتبر جهان نسخه‌هایی از آن کتابخانه را می‌توان یافت.<ref>اميرخاني، كتاب و كتابخانه‌ در عصر تيموري،  1378ش، ص108.</ref> <br>
[[کتابخانه شخصی|کتابخانه‌های شخصی]] پادشاهان و دولتمردان، اگرچه بیشتر جنبه تجملاتی داشتند، اما، برای عالمان هر دوره‌ای، یک ضرورت محسوب می‌شد. شغل و علاقه اصلی عالمان، مطالعه، تحقیق، تعلیم و تدریس بود و به‌همین دلیل، آن‌ها همواره به [[کتابخانه|کتابخانه‌ها]] نیازمند بودند. از طرف دیگر، عالمان، خود نویسنده‌ی بسیاری از این کتب بودند و گاه آثار بسیار آن‌ها، خود به تنهایی، [[کتابخانه|کتابخانه‌ای]] قابل تأمل و توجه بود. از آغاز قرن سوم هجری، دانشمندان ایرانی، دارای مجموعه‌ها و کتابخانه‌هایی معتبر بودند. فضل بن سهل سرخسی (وزیر مأمون عباسی)، در 202ق، کتابخانه‌ای از کتاب‌های علوم اولیه و نجوم به زبان پهلوی را فراهم آورده بود. ابونصر محمد فارابی، در 339ق، نیز کتابخانه‌ای شخصی داشت.<ref>اميرخاني، كتاب و كتابخانه‌ در عصر تيموري،  1378ش، ص15 و 48.</ref> <br>
قدیمی‌ترین کتابخانه اختصاصی ایران نیز، «کتابخانه قلعه الموت» یا کتابخانه «سیّدنا» بود که در 483ق توسط حسن صباح بنا شد.<ref>كي‌منش، «كتابخانه‌هاي ايران در ادوار نخستين و ميانة تمدن اسلام»، نامة شهيدي، 1374ش، ص787 و 788.</ref>  کتابخانه «رصدخانه مراغه» نیز توسط خواجه نصیرالدین طوسی در سال‌های 669-672ق بنا گشت.<ref>اقبال آشتياني، تاريخ مغول، 1347ش، ص191؛ <br>
دولت‌آبادي، كتابخانه‌هاي آذربايجان، 1350ش، ص4 و 5.</ref>  سی سال پس از آن، کتابخانه «ربع رشیدی» به‌همت خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی، در منطقه‌ی شمال شرقی تبریز و در دامنه‌ی ولیان کوه تأسیس گردید.<ref>بروشكي، بررسي روش اداري و آموزشي ربع رشيدي، 1365ش، ص79.</ref>


==دوره‌ی سوم: 1300ش تا امروز==
===نخستین کتابخانه‌ها در روایات تاریخی===
در دوره معاصر، [[کتابخانه|کتابخانه‌ها]] با شیوه‌های نوین پایه‌گذاری شدند که در مجموع می‌توان آن‌ها را به انواع زیر تقسیم کرد:<br>
روایات تاریخی نیز به وجود کتابخانه‌های کهن اشاره دارند. نقل شده است که [[زرتشت|زردشت]]، پس از تکمیل [[اوستا]]، آن را به گشتاسب تقدیم کرد. گشتاسب نیز این کتاب را به شهر استخر در فارس که محل نگهداری دیوان‌های دولتی بود، فرستاد تا در کوه نقشت (تفشت)، نگهداری شود.<ref>ابن‌بلخی، فارسنامة ابن‌بلخی، 1374ش، ص50 و 146 و 147؛{{سخ}}
پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ج2، 1362ش، ص1516 و 1517.</ref> ابن‌ندیم نیز نقل کرده است که ضحاک در زمین‌های سواد، که امروزه در عراق است، شهری بنا کرد و آن را جایگاه علم و علما قرار داد. او، در این شهر، ۱۲ کاخ به‌نام ۱۲ برج آسمانی ساخت و خزینه‌هایی برای کتاب‌ها مهیا کرد و از دانشمندان خواست تا در این کاخ‌ها سکونت کنند.<ref>ابن‌ندیم، کتاب الفهرست، 1366ش.</ref>


'''[[کتابخانه عمومی|کتابخانه‌های عمومی]]''': نخستین [[کتابخانه عمومی|کتابخانه‌ی عمومی]] کشور، در 1300ش، توسط محمدعلی تربیت در آذربایجان، با نام «کتابخانه و قرائت‌خانه عمومی معارف» ساخته شد. این مکان، بعدها به «کتابخانه و قرائت‌خانه دولتی تربیت» تغییرنام داد.<ref>دولت‌آبادي، كتابخانه‌هاي آذربايجان، 1350ش، ص23.</ref> نخستین کتابخانه جدید در تهران نیز در 1305ش توسط «کفیل بلدیه» تأسیس شد. پس از آن، در 1340ش، [[کتابخانه عمومی|کتابخانه‌ای عمومی]] در پارک شهر تهران با ظرفیت 250 هزار جلد کتاب بنا گردید. در 1342ش نیز «اساسنامه سازمان کتابخانه‌های عمومی شهرداری تهران» در وزارت کشور تصویب شد و این سازمان در 1343ش آغاز به کار کرد.<ref>همايون‌فرخ، تاريخچة كتابخانه‌هاي ايران و كتابخانه‌هاي عمومي، 1344ش، ص118 و 128 و 172-175.</ref>  در 1344ش، مسئولیت [[کتابخانه عمومی|کتابخانه‌های عمومی]] کشور به «اداره کل کتابخانه‌های وزارت فرهنگ و هنر» واگذار شد و پس از انحلال این اداره، به «دبیرخانه‌ی هیئت امنای کتابخانه‌های عمومی کشور» سپرده شد.<ref>آموزگار، كتاب و كتابخانه در دوران پنجاه سال شاهنشاهي پهلوي، 1355ش، ص195-1.</ref> پس از آن، [[کتابخانه عمومی|کتابخانه‌های عمومی]] بسیاری توسط آستان قدس رضوی، افراد خیّر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداری‌ها و هلال احمر ساخته و بهره‌برداری شد.<br>
===کتابخانه‌های سلطنتی در دوره هخامنشیان===
کتابخانه‌های «دژنبشت» یا «گنج نبشت» در [[تخت جمشید]]، کتابخانه «گنج شیپیگان» در آذربایجان و کتابخانه «اگرده» در همدان ([[هگمتانه]]) در دوره هخامنشیان کارکرد نگهداری کتاب‌ها و اسناد پادشاهی را به‌عهده داشتند.<ref>همایون‌فرخ، کتاب و کتابخانه‌های شاهنشاهی ایران: تاریخچة کتابخانه‌های ایران از صدر اسلام تا عصر کنونی، ج1، 1374ش، ص19 و 20.</ref> در کاوش‌های سال ۱۳۱۲ش در تخت جمشید، اتاق‌هایی کشف شد که در آن‌ها حدود ۳۰۰۰۰ لوح گِلی به‌خط عیلامی وجود داشت. ۴ سال پس از آن نیز ۷۵۰ لوح دیگر در ساختمان‌های معروف به خزانه در تخت جمشید کشف شد. این الواح، حاوی اطلاعاتی دربارهٔ سازه‌های تخت جمشید بود که در آرشیوهای اختصاصی آن زمان نگهداری می‌شد.<ref>بهروزی، تاریخچة کتابخانه‌ها و مطبوعات و چاپخانه‌های فارس، ج2، 1346ش، ص10 و 11؛{{سخ}}
همایون‌فرخ، تاریخچة کتابخانه‌های ایران و کتابخانه‌های عمومی، 1344ش، ص11؛{{سخ}}
Ebrami, "Irans Libraries", XIII, P.23.</ref> در حملهٔ اسکندر مقدونی به به تخت جمشید، بخش بزرگی از میراث فرهنگی دوران هخامنشیان نابود شد.


'''کتابخانه‌های تخصصی''': در 1298ش، نخستین کتابخانه سبک نوین تخصصی ایران با عنوان «کتابخانه انستیتو پاستور ایران» راه‌اندازی شد. پس از آن، «کتابخانه مجلس شورای اسلامی» نیز به‌عنوان کتابخانه‌ای تخصصی در 1304ش تأسیس گردید.<ref>عزيزي، راهنماي مراكز اسناد و كتابخانه‌هاي تخصصي، اختصاصي و دانشگاهي، 1370ش، ص12؛ <br>
===احیای فرهنگی و بایگانی‌ها در دوره اشکانیان===
اولين كتابخانة رسمي كشور، 1374ش، ص5.</ref> از 1304 تا 1340ش، ایجاد کتابخانه‌های تخصصی در تمامی استان‌ها و مراکز شهرستان‌های ایران، مرسوم شد که سرعت آن پس از انقلاب اسلامی، شتاب بیش‌تری گرفت. از جمله کتابخانه‌های نوین تخصصی در ایران می‌توان به کتابخانه مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، کتابخانه فرهنگستان زبان و ادب فارسی، کتابخانه بانک مرکزی، کتابخانه و مرکز اطلاع‌رسانی سازمان انرژی اتمی در ایران و کتابخانه‌ی منطقه‌ای علوم و تکنولوژی در شیراز اشاره کرد.<ref>مزيناني، كتابخانه و كتابداري، 1379ش، ص197.</ref><br>
در دوره [[اشکانیان]]، تلاش‌های برای احیای فرهنگ پارسی و زدودن فرهنگ یونانی شدت گرفت.<ref>زرین‌کوب، تاریخ مردم ایران: ایران قبل از اسلام، 1364ش، ص392؛{{سخ}}
 
راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ج1، 1357ش، ص566.</ref> در شهر نسا، واقع در ترکمنستان امروزی، بایگانی عظیمی از کتاب‌ها و اسناد دوره اشکانیان کشف شده است. بسیاری از مورخان معتقدند که [[ساسانیان]]، پس از به قدرت رسیدن، برخی از آثار فرهنگی اشکانیان را نابود کرده و به‌نام خود منتشر کردند تا خود را احیاگر فرهنگ و مذهب زردشتی قلمداد کنند.<ref>همایون‌فرخ، کتاب و کتابخانه‌های شاهنشاهی ایران: تاریخچة کتابخانه‌های ایران از صدر اسلام تا عصر کنونی، 1374ش، ص21 و 23 و 26؛{{سخ}}
'''کتابخانه‌های دانشگاهی''': در 1313ش، نخستین کتابخانه دانشگاهی در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران تأسیس شد.<ref>عزيزي، راهنماي مراكز اسناد و كتابخانه‌هاي تخصصي، اختصاصي و دانشگاهي، 1370ش، ص58.</ref>  بعد از آن، در سایر دانشکده‌های این دانشگاه و سایر دانشگاه‌های کشور نیز ساخت کتابخانه‌های دانشگاهی مرسوم شد. کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شریف، کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی ایران، کتابخانه مرکزی دانشگاه اصفهان، کتابخانه مرکزی دانشگاه علم و صعنت، کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی تهران، کتابخانه مرکزی دانشگاه دانشگاه شهیدبهشتی تهران و کتابخانه مرکزی دانشگاه شیراز، در زمره‌ی بزرگ‌ترین و باارزش‌ترین کتابخانه‌های دانشگاهی در ایران هستند.<ref>مزيناني، كتابخانه و كتابداري، 1379ش، ص189 و 190.</ref><br>
بهروزی، تاریخچة کتابخانه‌ها و مطبوعات و چاپخانه‌های فارس، ج2، 1346ش، ص500؛{{سخ}}
 
راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ج1، 1357ش، ص746 و 747.</ref>
'''[[کتابخانه ملی]]''': این کتابخانه در 1316ش تأسیس شد.<br>


'''کتابخانه‌های آموزشگاهی''': کتابخانه مدرسه لقمانیه در 1317ش، نخستین کتابخانه‌ی آموزشگاهی در ایران بود. پس از مشروطه، تشکیل [[کتابخانه]] و مجموعه‌های علمی و تاریخی در [[مدرسه|مدارس]]، از جمله وظایف اصلی اداره معارف بود.<ref>قاسمي پويا، مدارس جديد در دورة قاجاريه: بانيان و پيشروان، 1377ش، ص251.</ref>  از سال 1341ش، اداره نگارش وزارت آموزش و پرورش، کتاب‌هایی را که مناسب با رده سنی کودکان و نوجوانان بود، خریداری کرده و به کتابخانه‌های مدارس ارسال می‌کرد.<ref>افشار، كتابخانه‌هاي ايران و مقدمه‌اي دربارة كتابخانه‌هاي قديم، 1344ش، ص17 و 24.</ref>  وزارت آموزش و پرورش، تا سال 1344ش، حدود 93 کتابخانه و سالن مطالعه را در سطح مدارس سراسر کشور تأسیس کرد که این تعداد تا سال 1378ش، به 19392 واحد رسید.<ref>همايون‌فرخ، تاريخچة كتابخانه‌هاي ايران و كتابخانه‌هاي عمومي، 1344ش، ص106 و 108؛ <br>
===فراوانی کتاب در دوره ساسانیان===
«تعداد كل كتابخانه‌ها و كتاب در سطح مدارس كشور»، 1378ش.</ref><br>
از دوره ساسانیان، حدود ۸۲ کتاب در رابطه با موضوعات مذهبی و ۹ کتاب دربارهٔ موضوعات دیگر به زبان پهلوی تا قرن اول هجری موجود بود. از این تعداد، ۷۰ کتاب به [[زبان عربی]] ترجمه شد. باستان‌شناسان بر این باورند که فراوانی شمارگان کتاب‌ها در آن روزگار، مستلزم وجود کتابخانه‌هایی به‌منظور نگهداری از آن‌ها بوده است.<ref>«کتابخانه‌های ایران پیش از اسلام»، دایرةالمعارف اسلامیه، ج8، ص149.</ref>
 
'''کتابخانه‌های مدارس دینی''': در سال‌های حکومت رضاشاه پهلوی بر ایران، به‌دلیل سختگیری‌های او نسبت به حوزه و طلاب، تعداد مدارس دینی و طلاب به‌شدت کاهش یافت<ref>ايوانف، تاريخ ايران نوين، 1356ش، ص87.</ref>  و حتی برخی از حوزه‌های علمیه، بسته شد و برخی دیگر از مدارس نیز به ادارات دولتی یا مدارس جدید تبدیل شدند. در همین سال‌ها بود که کتابخانه‌های بزرگ و کوچک حوزه‌های علمیه، مورد سرقت و بی‌توجهی قرار گرفتند.<ref>همايون‌فرخ، كتاب و كتابخانه‌هاي شاهنشاهي ايران: تاريخچة كتابخانه‌هاي ايران از صدر اسلام تا عصر كنوني، 1374ش، ص142-144؛ <br>
مديرشانه‌چي، «نفايس مخطوطات كتابخانة مدرسة نواب»،  1374ش، ص174-179.</ref> پس از اتمام حکومت رضاشاه در 1320ش، و احراز مرجعیت آیت‌الله بروجردی در 1326ش، حوزه‌های علمیه از آزادی‌ نسبی برخوردار شدند و مدارس دینی دوباره مورد توجه قرار گرفتند.<ref>دواني، زندگاني زعيم بزرگ عالم تشيع، آيت‌الله بروجردي، 1371ش، ص225- 236.</ref>  ساخت کتابخانه‌ها و بازسازی بسیاری از کتابخانه‌های کهن مدارس دینی نیز در دستور کار قرار گرفت. کتابخانه‌هایی همچون کتابخانه مدرسه مروی، سپهسالار، چهلستون در تهران، مدارس نواب و فاضیه در [[مشهد]]، مدرسه حجتیه در قم، مدرسه آخوند ملاعلی در همدان و دارالعلم در اهواز، در همان دوران بنا شدند. پس از انقلاب اسلامی، این مدارس بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت و کتابخانه‌های متعددی در شهرهای قم و [[مشهد]] ساخته شد؛ مانند کتابخانه‌ی مدرسه آیت‌الله گلپایگانی، کتابخانه دفتر تبلیغات اسلامی، کتابخانه مدرسه امام جعفر صادق و کتابخانه دانشگاه مفید.<br>


'''کتابخانه‌های مساجد و اماکن مذهبی''': پس از 1320ش، انجام فرایض دینی و ساخت مساجد و اماکن مذهبی با آزادی‌های بیش‌تری در ایران صورت گرفت. در کنار این اماکن، معمولا کتابخانه‌هایی نیز برپا می‌شد که برخی از آن‌ها از بزرگ‌ترین کتابخانه‌های ایران محسوب می‌شوند. مانند کتابخانه مسجد اعظم در قم، کتابخانه مسجد گوهرشاد و مسجدالرضا در [[مشهد]]، کتابخانه وزیری در مسجد جامع یزد، کتابخانه مسجد جامع کرمان، کتابخانه حسینیه ارشاد در تهران، کتابخانه مسجد صادقیه در رشت.<ref>كريميان ‌سردشتي، تاريخ كتابخانه‌هاي مساجد ايران، 1378ش، ص159-167.</ref> پس از انقلاب نیز، ساخت مساجد و کتابخانه‌های هم‌جوار با آن‌ها از رونق بیشتری برخوردار شدند که سازماندهی امور آن‌ها به «دفتر امور مساجد» زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار گردید.
==کتابخانه‌های ایران در دوره اسلام==
===کتابخانه‌های مساجد: نخستین مراکز علمی و عمومی===
پس از اسلام ورود اسلام، [[مسجد]] به‌عنوان نخستین نهاد اسلامی در تمام شهرها و مناطق مسلمان‌نشین، ساخته می‌شد. مساجد در سده‌های نخستین ورود اسلام به ایران، کارکردهای آموزشی نیز داشت و [[کتابخانه|کتابخانه‌هایی]] در آن‌ها تأسیس می‌شد.<ref>انصاری، «کتاب و اجتماع»: کتاب و کتابداری، 1354ش، ص9 و 10؛{{سخ}}
سباعی، نقش کتابخانه‌های مساجد در فرهنگ و تمدن اسلامی، 1373ش، ص4-8.</ref> در [[مسجد جامع|مساجد جامع]]، کتابخانه‌هایی عظیم برپا شد که اغلب به‌عنوان [[کتابخانه عمومی|کتابخانه‌های عمومی]] در دسترس مردم قرار می‌گرفتند در مسجد جامع عتیق [[شیراز]]، کهن‌ترین مسجد جامع در ایران، ساختمانی در وسط صحن بنا شد به‌نام «خداخانه» یا «بیت‌المصاحف» که نقش کتابخانه را ایفا می‌کرد.<ref>بهروزی، تاریخچة کتابخانه‌ها و مطبوعات و چاپخانه‌های فارس، ج2، 1346ش، ص35؛{{سخ}}
فرصت‌شیرازی، آثار عجم، 1362ش، ص111 و 112.</ref> در مسجد جامع کبیر [[اصفهان]] نیز، چهار خانقاه ساخته شد و در هر خانقاه، کتابخانه، حجره‌ها و مخزن‌هایی از کتاب احداث گردید. کتاب‌هایی دربارهٔ حدیث، تفسیر، نحو و لغت، اشعار، سنن انبیا و خلفا، سیر ملوک و علما، منطق، ریاضی، طبیعیات و الهیات در این کتابخانه وجود داشت.<ref>جابری انصاری، تاریخ اصفهان، 1368ش، ص110 و 111.</ref> در مسجد قدیم یا عتیق یزد نیز کتابخانه‌ای بود که تا قرن نهم هجری دایر بود و اهل علم از آن بهره می‌بردند.<ref>صفا، آموزش و دانش در ایران، 1362ش، ص8.</ref>
 
===تأثیر حمله مغول و رونق کتابخانه‌های حرم‌ها===
با حمله مغول به ایران در ۶۱۶ق، بسیاری از مساجد و [[مدرسه|مدارس]] به کلی نابود شد و کتابخانه‌ها در آتش سوختند.<ref>کریمیان سردشتی، تاریخ کتابخانه‌های مساجد ایران، 1378ش، ص94-98.</ref> بسیاری از کتابخانه‌های مساجد، پس از حمله مغول به ایران تا حدود قرن ۱۴ هجری، اعتبار و رونق خود را از دست دادند، اما، کتابخانه‌های حرم‌ها و آستان‌های مقدس در ایران، با توجه به ارادت ویژهٔ مردم به این آستان‌ها، همواره مورد احترام بوده و هدایای مردمی، موقوفات و نذورات مردم به این اماکن اختصاص می‌یافت. بخشی از این هدایا و نذورات، کتاب‌های نفیسی بود که وقف این امکان مقدس می‌شد.<ref>ارحج، اکرم، «بقعه»، دانشنامة جهان اسلام، ج2، ص623-626.</ref>
 
مسجد علیشاه در [[تبریز]]، مسجد سلطانیه در زنجان، [[مسجد گوهرشاد|مسجد جامع گوهرشاد]] در [[مشهد]]، کتابخانه‌های معتبری داشتند. آستان قدس رضوی، آستان احمد بن موسی (شاه چراغ) در [[شیراز]]، حرم عبدالعظیم حسنی در ری و آستان [[حضرت معصومه|فاطمه معصومه]] در [[قم]] نیز از دیرباز دارای کتابخانه‌هایی بزرگ و باارزش بوده‌اند.
 
===کتابخانه‌های خانقاه‌ها===
خانقاه‌ها نیز، در طول تاریخ، همواره به‌عنوان اماکن مذهبی مورد احترام بوده و کتابخانه‌هایی در آن‌ها دایر بود که غالب موضوعات کتب موجود در آن‌ها، تصوف و عرفان بود.<ref>کریمیان سردشتی، تاریخ کتابخانه‌های مساجد ایران، 1378ش، ص15؛{{سخ}}
کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، 1369ش، ص382.</ref> کتابخانهٔ خانقاه احمد بن فرات رازی، از جمله کتابخانه‌های معتبر در [[اصفهان]] بود که حدود ۱۰۰۰ سال پابرجا ماند<ref>همایون‌فرخ، کتاب و کتابخانه‌های شاهنشاهی ایران: تاریخچة کتابخانه‌های ایران از صدر اسلام تا عصر کنونی، 1374ش، ص41.</ref> و نیز کتابخانه خانقاه [[شیخ صفی‌الدین اردبیلی]] که از قرن هشتم تا قرن سیزدهم برپا بود.<ref>کیانفر، «تاراج یا امانت! سرگذشت ذخایر کتابخانة شیخ صفی»، 1373ش، ص24-26.</ref>
 
کتابخانه‌های مدارس
 
در قرن سوم هجری، [[مدرسه]] به‌عنوان یک نهاد مستقل از [[مسجد]]، شناخته شد<ref>غنیمه، تاریخ دانشگاه‌های بزرگ اسلامی، 1364ش، ص106.</ref> و [[کتابخانه]] نیز به‌عنوان بخشی از تشکیلات و سازمان آن، در خدمت دانشجویان و مدرسان قرار گرفت. نظامیهٔ نیشابور در قرن پنجم و ششم هجری، کتابخانه‌ای بزرگ داشت.<ref>کسایی، مدارس نظامیه و تأثیرات علمی و اجتماعی آن، 1374ش، ص95 و 99 و 101.</ref>
 
===کتابخانه‌های سلطنتی و خصوصی===
علاوه‌بر کتابخانه‌های مساجد و مدارس، که جنبه عمومی داشتند، [[کتابخانه شخصی|کتابخانه‌های اختصاصی]] برای پادشاهان، امیران، وزیران و دولتمردان وجود داشت. مانند کتابخانه عضدالدوله دیلمی که بزرگ‌ترین کتابخانه آل‌بویه در [[شیراز]] بود.<ref>سجادی، «آل‌بویه»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج1، ص644.</ref> کتابخانه بایسنقر میرزا نیز از جمله کتابخانه‌های نفیس در ایران بود که در همان زمان، نسخه‌هایی به‌صورت زیبا نوشته شده و تذهیب و تصویر شده‌اند و امروزه، در اغلب کتابخانه‌های بزرگ و معتبر جهان نسخه‌هایی از آن کتابخانه را می‌توان یافت.<ref>امیرخانی، کتاب و کتابخانه در عصر تیموری، 1378ش، ص108.</ref>
 
===کتابخانه‌های شخصیِ عالمان و دانشمندان===
[[کتابخانه شخصی|کتابخانه‌های شخصی]] پادشاهان و دولتمردان، اگرچه بیشتر جنبه تجملاتی داشتند، اما، برای عالمان هر دوره‌ای، یک ضرورت محسوب می‌شد. شغل و علاقه اصلی عالمان، مطالعه، تحقیق، تعلیم و تدریس بود و به‌همین دلیل، آن‌ها همواره به [[کتابخانه]]‌ها نیازمند بودند. از طرف دیگر، عالمان، خود نویسندهٔ بسیاری از این کتب بودند و گاه آثار بسیار آن‌ها، خود به تنهایی، کتابخانه‌ای قابل تأمل و توجه بود. از آغاز قرن سوم هجری، دانشمندان ایرانی، دارای مجموعه‌ها و کتابخانه‌هایی معتبر بودند. فضل بن سهل سرخسی (وزیر مأمون عباسی)، در ۲۰۲ق، کتابخانه‌ای از کتاب‌های علوم اولیه و نجوم به زبان پهلوی را فراهم آورده بود. ابونصر محمد فارابی، در ۳۳۹ق، نیز کتابخانه‌ای شخصی داشت.<ref>امیرخانی، کتاب و کتابخانه در عصر تیموری، 1378ش، ص15 و 48.</ref>
 
===کتابخانه‌های تخصصی و مهم تاریخی===
در طول تاریخ ایران، کتابخانه‌های تخصصی و مشهوری نیز تأسیس شدند که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
*'''کتابخانه قلعه الموت «سیدنا» :''' قدیمی‌ترین کتابخانه اختصاصی [[ایران]] که در ۴۸۳ق توسط حسن صباح بنا شد.<ref>کی‌منش، «کتابخانه‌های ایران در ادوار نخستین و میانة تمدن اسلام»، نامة شهیدی، 1374ش، ص787 و 788.</ref>
*'''کتابخانه رصدخانه مراغه''': توسط خواجه نصیرالدین طوسی در سال‌های ۶۶۹–۶۷۲ق بنا گشت.<ref>اقبال آشتیانی، تاریخ مغول، 1347ش، ص191؛{{سخ}}
دولت‌آبادی، کتابخانه‌های آذربایجان، 1350ش، ص4 و 5.</ref>
*'''کتابخانه ربع رشیدی:''' که سی سال پس از آن، به‌همت خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی، در منطقهٔ شمال شرقی تبریز و در دامنهٔ ولیان کوه تأسیس گردید.<ref>بروشکی، بررسی روش اداری و آموزشی ربع رشیدی، 1365ش، ص79.</ref>
 
==کتابخانه‌های ایران در دوران معاصر (از ۱۳۰۰ش تا امروز)==
در دوره معاصر، کتابخانه‌ها با شیوه‌های نوین پایه‌گذاری شدند که در مجموع می‌توان آن‌ها را به انواع زیر تقسیم کرد:
 
===کتابخانه‌های عمومی===
[[پرونده:کتابخانه های ایران۵.png|جایگزین=کتابخانهٔ مدرسه آیت‌الله گلپایگانی، دومین کتابخانه بزرگ نسخ خطی، قم|بندانگشتی|کتابخانهٔ مدرسه آیت‌الله گلپایگانی، دومین کتابخانه بزرگ نسخ خطی، قم]]
نخستین [[کتابخانه عمومی|کتابخانهٔ عمومی]] کشور، در ۱۳۰۰ش، توسط محمدعلی تربیت در آذربایجان، با نام «کتابخانه و قرائت‌خانه عمومی معارف» ساخته شد. این مکان، بعدها به «کتابخانه و قرائت‌خانه دولتی تربیت» تغییرنام داد.<ref>دولت‌آبادی، کتابخانه‌های آذربایجان، 1350ش، ص23.</ref> نخستین کتابخانه جدید در [[تهران]] نیز در ۱۳۰۵ش توسط «کفیل بلدیه» تأسیس شد. پس از آن، در ۱۳۴۰ش، کتابخانه‌ای عمومی در پارک شهر تهران با ظرفیت ۲۵۰ هزار جلد کتاب بنا گردید. در ۱۳۴۲ش نیز «اساسنامه سازمان کتابخانه‌های عمومی شهرداری تهران» در وزارت کشور تصویب شد و این سازمان در ۱۳۴۳ش آغاز به کار کرد.<ref>همایون‌فرخ، تاریخچة کتابخانه‌های ایران و کتابخانه‌های عمومی، 1344ش، ص118 و 128 و 172-175.</ref> در ۱۳۴۴ش، مسئولیت کتابخانه‌های عمومی کشور به «اداره کل کتابخانه‌های وزارت فرهنگ و هنر» واگذار شد و پس از انحلال این اداره، به «دبیرخانهٔ هیئت امنای کتابخانه‌های عمومی کشور» سپرده شد.<ref>آموزگار، کتاب و کتابخانه در دوران پنجاه سال شاهنشاهی پهلوی، 1355ش، ص195-1.</ref> پس از آن، کتابخانه‌های عمومی بسیاری توسط آستان قدس رضوی، افراد خیّر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداری‌ها و هلال احمر ساخته و بهره‌برداری شد.
 
===کتابخانه‌های تخصصی===
در ۱۲۹۸ش، نخستین کتابخانه سبک نوین تخصصی ایران با عنوان «کتابخانه انستیتو پاستور ایران» راه‌اندازی شد. پس از آن، «کتابخانه مجلس شورای اسلامی» نیز به‌عنوان کتابخانه‌ای تخصصی در ۱۳۰۴ش تأسیس گردید.<ref>عزیزی، راهنمای مراکز اسناد و کتابخانه‌های تخصصی، اختصاصی و دانشگاهی، 1370ش، ص12؛{{سخ}}
اولین کتابخانة رسمی کشور، 1374ش، ص5.</ref> از ۱۳۰۴ تا ۱۳۴۰ش، ایجاد کتابخانه‌های تخصصی در تمامی استان‌ها و مراکز شهرستان‌های ایران، مرسوم شد که سرعت آن پس از [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]]، شتاب بیش‌تری گرفت. از جمله کتابخانه‌های نوین تخصصی در ایران می‌توان به کتابخانه مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، کتابخانه فرهنگستان زبان و ادب فارسی، کتابخانه بانک مرکزی، کتابخانه و مرکز اطلاع‌رسانی سازمان انرژی اتمی در ایران و کتابخانهٔ منطقه‌ای علوم و تکنولوژی در شیراز اشاره کرد.<ref>مزینانی، کتابخانه و کتابداری، 1379ش، ص197.</ref>
 
===کتابخانه‌های دانشگاهی===
[[پرونده:کتابخانه های ایران۴.jpg|جایگزین=کتابخانه مرکزی دانشگاه شیراز|بندانگشتی|کتابخانه مرکزی دانشگاه شیراز]]
در ۱۳۱۳ش، نخستین کتابخانه دانشگاهی در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران تأسیس شد.<ref>عزیزی، راهنمای مراکز اسناد و کتابخانه‌های تخصصی، اختصاصی و دانشگاهی، 1370ش، ص58.</ref> بعد از آن، در سایر دانشکده‌های این دانشگاه و سایر دانشگاه‌های کشور نیز ساخت کتابخانه‌های دانشگاهی مرسوم شد. کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شریف، کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی ایران، کتابخانه مرکزی دانشگاه [[اصفهان]]، کتابخانه مرکزی دانشگاه علم و صعنت، کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی [[تهران]]، کتابخانه مرکزی دانشگاه دانشگاه شهیدبهشتی تهران و کتابخانه مرکزی دانشگاه [[شیراز]]، در زمرهٔ بزرگ‌ترین و باارزش‌ترین کتابخانه‌های دانشگاهی در ایران هستند.<ref>مزینانی، کتابخانه و کتابداری، 1379ش، ص189 و 190.</ref>
 
===کتابخانه ملی===
این کتابخانه در ۱۳۱۶ش تأسیس شد.
 
===کتابخانه‌های آموزشگاهی===
کتابخانه مدرسه لقمانیه در ۱۳۱۷ش، نخستین کتابخانهٔ آموزشگاهی در ایران بود. پس از مشروطه، تشکیل کتابخانه و مجموعه‌های علمی و تاریخی در [[مدرسه|مدارس]]، از جمله وظایف اصلی اداره معارف بود.<ref>قاسمی پویا، مدارس جدید در دورة قاجاریه: بانیان و پیشروان، 1377ش، ص251.</ref> از سال ۱۳۴۱ش، اداره نگارش وزارت آموزش و پرورش، کتاب‌هایی را که مناسب با رده سنی [[کودک|کودکان]] و [[نوجوانی|نوجوانان]] بود، خریداری کرده و به کتابخانه‌های مدارس ارسال می‌کرد.<ref>افشار، کتابخانه‌های ایران و مقدمه‌ای دربارة کتابخانه‌های قدیم، 1344ش، ص17 و 24.</ref> وزارت آموزش و پرورش، تا سال ۱۳۴۴ش، حدود ۹۳ کتابخانه و سالن مطالعه را در سطح مدارس سراسر کشور تأسیس کرد که این تعداد تا سال ۱۳۷۸ش، به ۱۹۳۹۲ واحد رسید.<ref>همایون‌فرخ، تاریخچة کتابخانه‌های ایران و کتابخانه‌های عمومی، 1344ش، ص106 و 108؛{{سخ}}
«تعداد کل کتابخانه‌ها و کتاب در سطح مدارس کشور»، 1378ش.</ref>
 
===کتابخانه‌های مدارس دینی===
[[پرونده:کتابخانه های ایران۱.jpg|جایگزین=کتابخانه سپهسالار|بندانگشتی|کتابخانه سپهسالار]]
در سال‌های حکومت رضاشاه پهلوی بر ایران، به‌دلیل سختگیری‌های او نسبت به حوزه و طلاب، تعداد مدارس دینی و طلاب به‌شدت کاهش یافت<ref>ایوانف، تاریخ ایران نوین، 1356ش، ص87.</ref> و حتی برخی از حوزه‌های علمیه، بسته شد و برخی دیگر از مدارس نیز به ادارات دولتی یا مدارس جدید تبدیل شدند. در همین سال‌ها بود که کتابخانه‌های بزرگ و کوچک حوزه‌های علمیه، مورد سرقت و بی‌توجهی قرار گرفتند.<ref>همایون‌فرخ، کتاب و کتابخانه‌های شاهنشاهی ایران: تاریخچة کتابخانه‌های ایران از صدر اسلام تا عصر کنونی، 1374ش، ص142-144؛{{سخ}}
مدیرشانه‌چی، «نفایس مخطوطات کتابخانة مدرسة نواب»، 1374ش، ص174-179.</ref> پس از اتمام حکومت رضاشاه در ۱۳۲۰ش، و احراز مرجعیت آیت‌الله بروجردی در ۱۳۲۶ش، حوزه‌های علمیه از آزادی نسبی برخوردار شدند و مدارس دینی دوباره مورد توجه قرار گرفتند.<ref>دوانی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع، آیت‌الله بروجردی، 1371ش، ص225- 236.</ref>
 
ساخت کتابخانه‌ها و بازسازی بسیاری از کتابخانه‌های کهن مدارس دینی نیز در دستور کار قرار گرفت. کتابخانه‌هایی همچون کتابخانه مدرسه مروی، سپهسالار، چهلستون در [[تهران]]، مدارس نواب و فاضیه در [[مشهد]]، مدرسه حجتیه در [[قم]]، مدرسه آخوند ملاعلی در همدان و دارالعلم در [[اهواز]]، در همان دوران بنا شدند. پس از [[انقلاب اسلامی]]، این مدارس بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت و کتابخانه‌های متعددی در شهرهای قم و [[مشهد]] ساخته شد؛ مانند کتابخانهٔ مدرسه آیت‌الله گلپایگانی، کتابخانه دفتر تبلیغات اسلامی، کتابخانه مدرسه امام جعفر صادق و کتابخانه دانشگاه مفید.
 
===کتابخانه‌های مساجد و اماکن مذهبی===
پس از ۱۳۲۰ش، انجام فرایض دینی و ساخت مساجد و اماکن مذهبی با آزادی‌های بیش‌تری در [[ایران]] صورت گرفت. در کنار این اماکن، معمولاً کتابخانه‌هایی نیز برپا می‌شد که برخی از آن‌ها از بزرگ‌ترین کتابخانه‌های ایران محسوب می‌شوند. مانند کتابخانه [[مسجد اعظم قم|مسجد اعظم]] در قم، کتابخانه [[مسجد گوهرشاد]] و مسجدالرضا در مشهد، کتابخانه وزیری در مسجد جامع [[یزد]]، کتابخانه مسجد جامع [[کرمان]]، کتابخانه حسینیه ارشاد در تهران، کتابخانه مسجد صادقیه در [[رشت]].<ref>کریمیان سردشتی، تاریخ کتابخانه‌های مساجد ایران، 1378ش، ص159-167.</ref> پس از انقلاب نیز، ساخت [[مساجد]] و کتابخانه‌های هم‌جوار با آن‌ها از رونق بیشتری برخوردار شدند که سازماندهی امور آن‌ها به «دفتر امور مساجد» زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار گردید.


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
==منابع==
* ابن‌بلخي، فارسنامة ابن‌بلخي، توضيح و تحشيه از منصور رستگار فسايي، شيراز، بنياد فارس‌شناسي، 1374ش.
{{آغاز منابع}}
* ابن‌نديم، محمد بن اسحق، كتاب الفهرست، ترجمه و تحقيق محمدرضا تجدد، تهران، اميركبير، 1366ش.
* ابن‌بلخی، فارسنامة ابن‌بلخی، توضیح و تحشیه از منصور رستگار فسایی، شیراز، بنیاد فارس‌شناسی، ۱۳۷۴ش.
* ارحج، اكرم، «بقعه»، دانشنامة جهان اسلام.
* ابن‌ندیم، محمد بن اسحق، کتاب الفهرست، ترجمه و تحقیق محمدرضا تجدد، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۶ش.
* افشار، ايرج، كتابخانه‌هاي ايران و مقدمه‌اي دربارة كتابخانه‌هاي قديم، تهران، وزارت آموزش و پرورش، 1344ش.
* ارحج، اکرم، «بقعه»، دانشنامة جهان اسلام.
* اقبال آشتياني، عباس، تاريخ مغول، تهران، اميركبير، 1347ش.
* افشار، ایرج، کتابخانه‌های ایران و مقدمه‌ای دربارة کتابخانه‌های قدیم، تهران، وزارت آموزش و پرورش، ۱۳۴۴ش.
* آموزگار، سيروس، كتاب و كتابخانه در دوران پنجاه سال شاهنشاهي پهلوي، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، 1355ش.
* اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مغول، تهران، امیرکبیر، ۱۳۴۷ش.
* اميرخاني، غلامرضا، كتاب و كتابخانه‌ در عصر تيموري، پايان‌نامة كارشناسي ارشد كتابداري و اطلاع‌رساني، تهران، دانشكدة روانشناسي و علوم تربيتي، دانشگاه تهران، 1378ش.
* آموزگار، سیروس، کتاب و کتابخانه در دوران پنجاه سال شاهنشاهی پهلوی، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵ش.
* انصاري، نوش‌آفرين، «كتاب و اجتماع»: كتاب و كتابداري، تهران: توس، 1354ش.
* امیرخانی، غلامرضا، کتاب و کتابخانه در عصر تیموری، پایان‌نامة کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع‌رسانی، تهران، دانشکدة روان‌شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۸ش.
* اولين كتابخانة رسمي كشور، تهران، مجلس شوراي اسلامي، كتابخانه، موزه و مركز اسناد، 1374ش.
* انصاری، نوش‌آفرین، «کتاب و اجتماع»: کتاب و کتابداری، تهران: توس، ۱۳۵۴ش.
* ايوانف، ميخائيل سرگي يويچ، تاريخ ايران نوين، ترجمة هوشنگ تيزابي و حسن قائم‌پناه، ]بي‌جا[، ]بي‌نا1356ش.
* اولین کتابخانة رسمی کشور، تهران، مجلس شورای اسلامی، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد، ۱۳۷۴ش.
* بروشكي، محمد مهدي، بررسي روش اداري و آموزشي ربع رشيدي، مشهد، آستان قدس رضوي، مؤسسة چاپ و انتشارات، 1365ش.
* ایوانف، میخائیل سرگی یویچ، تاریخ ایران نوین، ترجمة هوشنگ تیزابی و حسن قائم‌پناه، ]بی‌جا[،]بی‌نا۱۳۵۶ش.
* بهروزي، علي‌نقي، تاريخچة كتابخانه‌ها و مطبوعات و چاپخانه‌هاي فارس، شيراز، انجمن كتابخانه‌هاي عمومي شيراز، 1346ش.
*بروشکی، محمد مهدی، بررسی روش اداری و آموزشی ربع رشیدی، مشهد، آستان قدس رضوی، مؤسسة چاپ و انتشارات، ۱۳۶۵ش.
* «تعداد كل كتابخانه‌ها و كتاب در سطح مدارس كشور»، گزارش شماره تهران، وزارت آموزش و پرورش، 1378ش.
*بهروزی، علی‌نقی، تاریخچة کتابخانه‌ها و مطبوعات و چاپخانه‌های فارس، شیراز، انجمن کتابخانه‌های عمومی شیراز، ۱۳۴۶ش.
* پيرنيا، حسن، تاريخ ايران باستان، تهران، دنياي كتاب، 1362ش.
*«تعداد کل کتابخانه‌ها و کتاب در سطح مدارس کشور»، گزارش شماره ۸، تهران، وزارت آموزش و پرورش، ۱۳۷۸ش.
* جابري انصاري، محمدحسن، تاريخ اصفهان، به‌تحقیق جمشيد مظاهري، اصفهان، مشعل، 1368ش.
*پیرنیا، حسن، تاریخ ایران باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۲ش.
* دواني، علي، زندگاني زعيم بزرگ عالم تشيع، آيت‌الله بروجردي، تهران، مطهّر، 1371ش.
*جابری انصاری، محمدحسن، تاریخ اصفهان، به‌تحقیق جمشید مظاهری، اصفهان، مشعل، ۱۳۶۸ش.
* دولت‌آبادي، عزيز، كتابخانه‌هاي آذربايجان، تبريز، آموزش و پرورش آذربايجان شرقي، ادارة كل، 1350ش.
*دوانی، علی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع، آیت‌الله بروجردی، تهران، مطهّر، ۱۳۷۱ش.
* راوندي، مرتضي، تاريخ اجتماعي ايران، تهران، اميركبير، 1357ش.
*دولت‌آبادی، عزیز، کتابخانه‌های آذربایجان، تبریز، آموزش و پرورش آذربایجان شرقی، ادارة کل، ۱۳۵۰ش.
* زرين‌كوب، عبدالحسين، تاريخ مردم ايران: ايران قبل از اسلام، تهران، اميركبير، 1364ش.  
*راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۷ش.
* سباعي، محمدمكي، نقش كتابخانه‌هاي مساجد در فرهنگ و تمدن اسلامي، ترجمه علي شكويي، تهران، سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، 1373ش.
*زرین‌کوب، عبدالحسین، تاریخ مردم ایران: ایران قبل از اسلام، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴ش.
* سجادي، صادق، «آل‌بويه»، دايرةالمعارف بزرگ اسلامي.
*سباعی، محمدمکی، نقش کتابخانه‌های مساجد در فرهنگ و تمدن اسلامی، ترجمه علی شکویی، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۷۳ش.
* صفا، ذبيح‌الله، آموزش و دانش در ايران، تهران، نوين، 1362ش.
*سجادی، صادق، «آل‌بویه»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
* عزيزي، ايراندخت، راهنماي مراكز اسناد و كتابخانه‌هاي تخصصي، اختصاصي و دانشگاهي، تهران، كتابخانة ملي جمهوري اسلامي ايران، 1370ش.
*صفا، ذبیح‌الله، آموزش و دانش در ایران، تهران، نوین، ۱۳۶۲ش.
* غنيمه، محمد عبدالرحيم، تاريخ دانشگاه‌هاي بزرگ اسلامي، ترجمة نورالله كسايي، تهران، يزدان، 1364ش.
*عزیزی، ایراندخت، راهنمای مراکز اسناد و کتابخانه‌های تخصصی، اختصاصی و دانشگاهی، تهران، کتابخانة ملی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۰ش.
* فرصت‌شيرازي، محمدنصير، آثار عجم، تهران، بامداد، 1362ش.
*غنیمه، محمد عبدالرحیم، تاریخ دانشگاه‌های بزرگ اسلامی، ترجمة نورالله کسایی، تهران، یزدان، ۱۳۶۴ش.
* قاسمي پويا، اقبال، مدارس جديد در دورة قاجاريه: بانيان و پيشروان، تهران، مركز نشر دانشگاهي، 1377ش.
*فرصت‌شیرازی، محمدنصیر، آثار عجم، تهران، بامداد، ۱۳۶۲ش.
* «كتابخانه‌هاي ايران پيش از اسلام»، دايرةالمعارف اسلاميه.
*قاسمی پویا، اقبال، مدارس جدید در دورة قاجاریه: بانیان و پیشروان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۷ش.
* كريميان‌ سردشتي، نادر، تاريخ كتابخانه‌هاي مساجد ايران، تهران، مجلس شوراي اسلامي، 1378ش.
*«کتابخانه‌های ایران پیش از اسلام»، دایرةالمعارف اسلامیه.
* كسايي، نورالله، مدارس نظاميه و تأثيرات علمي و اجتماعي آن، تهران، اميركبير، 1374ش.
*کریمیان سردشتی، نادر، تاریخ کتابخانه‌های مساجد ایران، تهران، مجلس شورای اسلامی، ۱۳۷۸ش.
* كيانفر، جمشيد، «تاراج يا امانت! سرگذشت ذخاير كتابخانة شيخ صفي»، نشر دانش، سال 13، شماره 6.
*کسایی، نورالله، مدارس نظامیه و تأثیرات علمی و اجتماعی آن، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۴ش.
* كياني، محسن، تاريخ خانقاه در ايران، تهران، طهوري، 1369ش.
*کیانفر، جمشید، «تاراج یا امانت! سرگذشت ذخایر کتابخانة شیخ صفی»، نشر دانش، سال ۱۳، شماره ۶.
* كي‌منش، عباس، «كتابخانه‌هاي ايران در ادوار نخستين و ميانة تمدن اسلام»، نامة شهيدي، به‌تحقیق علي‌اصغر محمدخاني و حسن انوشه، تهران، طرح نو، 1374ش.
*کیانی، محسن، تاریخ خانقاه در ایران، تهران، طهوری، ۱۳۶۹ش.
* مدير شانه‌چي، كاظم، «نفايس مخطوطات كتابخانة مدرسة نواب»، كتاب و كتابخانه در اسلام، مشهد، بنياد پژوهش‌هاي اسلامي، 1374ش.
*کی‌منش، عباس، «کتابخانه‌های ایران در ادوار نخستین و میانة تمدن اسلام»، نامة شهیدی، به‌تحقیق علی‌اصغر محمدخانی و حسن انوشه، تهران، طرح نو، ۱۳۷۴ش.
* مزيناني، علي، كتابخانه و كتابداري، تهران، سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاه‌ها (سمت)، 1379ش.
*مدیر شانه‌چی، کاظم، «نفایس مخطوطات کتابخانة مدرسة نواب»، کتاب و کتابخانه در اسلام، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۴ش.
* همايون‌فرخ، ركن‌الدين، تاريخچة كتابخانه‌هاي ايران و كتابخانه‌هاي عمومي، تهران، شهرداري تهران، سازمان كتابخانه‌هاي عمومي، 1344ش.
*مزینانی، علی، کتابخانه و کتابداری، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت)، ۱۳۷۹ش.
* همايون‌فرخ، ركن‌الدين، كتاب و كتابخانه‌هاي شاهنشاهي ايران: تاريخچة كتابخانه‌هاي ايران از صدر اسلام تا عصر كنوني، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، 1374ش.
*همایون‌فرخ، رکن‌الدین، تاریخچة کتابخانه‌های ایران و کتابخانه‌های عمومی، تهران، شهرداری تهران، سازمان کتابخانه‌های عمومی، ۱۳۴۴ش.
* Ebrami, Hooshang, "Irans Libraries", Encyclopedia of Library and Information Science, XIII.
*همایون‌فرخ، رکن‌الدین، کتاب و کتابخانه‌های شاهنشاهی ایران: تاریخچة کتابخانه‌های ایران از صدر اسلام تا عصر کنونی، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۷۴ش.
* [[رده: ویکی‌زندگی]]
*Ebrami, Hooshang, "Irans Libraries", Encyclopedia of Library and Information Science, XIII.
[[رده: مطالعه و کتاب‌خوانی]]
{{پایان منابع}}
 
{{نهادها-افقی}}

نسخهٔ کنونی تا ۲۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۱۸

مجموعه‌های کتابخانه ملی ایران در تهران
مجموعه‌های کتابخانه ملی ایران در تهران

کتابخانه‌های ایران؛ روند توسعه و تکامل کتابخانه‌ها در ایران

سیر تکاملی کتابخانه‌های ایران را می‌توان در سه دوره به‌صورت جداگانه بررسی کرد: ۱. پیش از اسلام؛ ۲. پس از اسلام؛ ۳. از ۱۳۰۰ش تا اکنون.

کتابخانه‌های ایران دورهٔ پیش از اسلام

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شواهد کتابخانه‌ها در ایران باستان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آثار دورهٔ پیش از اسلام، نشان‌گر علاقهٔ ایرانیان به فراگیری انواع دانش و نگهداری کتاب‌ها و کتابخانه‌ها است. بر اساس نقل قولی از بلخی، در ۲۵۰ق هنگام تخریب بخشی از «دژ سارویه جی» یا «سارویه جی دالانی» در اصفهان، انباری از کتاب در زیر آن کشف شد که کسی قادر به خواندن آن‌ها نبود. ابن‌عمید در ۳۶۰ق برخی از این کتاب‌ها را به بیت‌الحکمه در بغداد فرستاد تا ترجمه شوند.[۱]

نخستین کتابخانه‌ها در روایات تاریخی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روایات تاریخی نیز به وجود کتابخانه‌های کهن اشاره دارند. نقل شده است که زردشت، پس از تکمیل اوستا، آن را به گشتاسب تقدیم کرد. گشتاسب نیز این کتاب را به شهر استخر در فارس که محل نگهداری دیوان‌های دولتی بود، فرستاد تا در کوه نقشت (تفشت)، نگهداری شود.[۲] ابن‌ندیم نیز نقل کرده است که ضحاک در زمین‌های سواد، که امروزه در عراق است، شهری بنا کرد و آن را جایگاه علم و علما قرار داد. او، در این شهر، ۱۲ کاخ به‌نام ۱۲ برج آسمانی ساخت و خزینه‌هایی برای کتاب‌ها مهیا کرد و از دانشمندان خواست تا در این کاخ‌ها سکونت کنند.[۳]

کتابخانه‌های سلطنتی در دوره هخامنشیان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کتابخانه‌های «دژنبشت» یا «گنج نبشت» در تخت جمشید، کتابخانه «گنج شیپیگان» در آذربایجان و کتابخانه «اگرده» در همدان (هگمتانه) در دوره هخامنشیان کارکرد نگهداری کتاب‌ها و اسناد پادشاهی را به‌عهده داشتند.[۴] در کاوش‌های سال ۱۳۱۲ش در تخت جمشید، اتاق‌هایی کشف شد که در آن‌ها حدود ۳۰۰۰۰ لوح گِلی به‌خط عیلامی وجود داشت. ۴ سال پس از آن نیز ۷۵۰ لوح دیگر در ساختمان‌های معروف به خزانه در تخت جمشید کشف شد. این الواح، حاوی اطلاعاتی دربارهٔ سازه‌های تخت جمشید بود که در آرشیوهای اختصاصی آن زمان نگهداری می‌شد.[۵] در حملهٔ اسکندر مقدونی به به تخت جمشید، بخش بزرگی از میراث فرهنگی دوران هخامنشیان نابود شد.

احیای فرهنگی و بایگانی‌ها در دوره اشکانیان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در دوره اشکانیان، تلاش‌های برای احیای فرهنگ پارسی و زدودن فرهنگ یونانی شدت گرفت.[۶] در شهر نسا، واقع در ترکمنستان امروزی، بایگانی عظیمی از کتاب‌ها و اسناد دوره اشکانیان کشف شده است. بسیاری از مورخان معتقدند که ساسانیان، پس از به قدرت رسیدن، برخی از آثار فرهنگی اشکانیان را نابود کرده و به‌نام خود منتشر کردند تا خود را احیاگر فرهنگ و مذهب زردشتی قلمداد کنند.[۷]

فراوانی کتاب در دوره ساسانیان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از دوره ساسانیان، حدود ۸۲ کتاب در رابطه با موضوعات مذهبی و ۹ کتاب دربارهٔ موضوعات دیگر به زبان پهلوی تا قرن اول هجری موجود بود. از این تعداد، ۷۰ کتاب به زبان عربی ترجمه شد. باستان‌شناسان بر این باورند که فراوانی شمارگان کتاب‌ها در آن روزگار، مستلزم وجود کتابخانه‌هایی به‌منظور نگهداری از آن‌ها بوده است.[۸]

کتابخانه‌های ایران در دوره اسلام

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کتابخانه‌های مساجد: نخستین مراکز علمی و عمومی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پس از اسلام ورود اسلام، مسجد به‌عنوان نخستین نهاد اسلامی در تمام شهرها و مناطق مسلمان‌نشین، ساخته می‌شد. مساجد در سده‌های نخستین ورود اسلام به ایران، کارکردهای آموزشی نیز داشت و کتابخانه‌هایی در آن‌ها تأسیس می‌شد.[۹] در مساجد جامع، کتابخانه‌هایی عظیم برپا شد که اغلب به‌عنوان کتابخانه‌های عمومی در دسترس مردم قرار می‌گرفتند در مسجد جامع عتیق شیراز، کهن‌ترین مسجد جامع در ایران، ساختمانی در وسط صحن بنا شد به‌نام «خداخانه» یا «بیت‌المصاحف» که نقش کتابخانه را ایفا می‌کرد.[۱۰] در مسجد جامع کبیر اصفهان نیز، چهار خانقاه ساخته شد و در هر خانقاه، کتابخانه، حجره‌ها و مخزن‌هایی از کتاب احداث گردید. کتاب‌هایی دربارهٔ حدیث، تفسیر، نحو و لغت، اشعار، سنن انبیا و خلفا، سیر ملوک و علما، منطق، ریاضی، طبیعیات و الهیات در این کتابخانه وجود داشت.[۱۱] در مسجد قدیم یا عتیق یزد نیز کتابخانه‌ای بود که تا قرن نهم هجری دایر بود و اهل علم از آن بهره می‌بردند.[۱۲]

تأثیر حمله مغول و رونق کتابخانه‌های حرم‌ها

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

با حمله مغول به ایران در ۶۱۶ق، بسیاری از مساجد و مدارس به کلی نابود شد و کتابخانه‌ها در آتش سوختند.[۱۳] بسیاری از کتابخانه‌های مساجد، پس از حمله مغول به ایران تا حدود قرن ۱۴ هجری، اعتبار و رونق خود را از دست دادند، اما، کتابخانه‌های حرم‌ها و آستان‌های مقدس در ایران، با توجه به ارادت ویژهٔ مردم به این آستان‌ها، همواره مورد احترام بوده و هدایای مردمی، موقوفات و نذورات مردم به این اماکن اختصاص می‌یافت. بخشی از این هدایا و نذورات، کتاب‌های نفیسی بود که وقف این امکان مقدس می‌شد.[۱۴]

مسجد علیشاه در تبریز، مسجد سلطانیه در زنجان، مسجد جامع گوهرشاد در مشهد، کتابخانه‌های معتبری داشتند. آستان قدس رضوی، آستان احمد بن موسی (شاه چراغ) در شیراز، حرم عبدالعظیم حسنی در ری و آستان فاطمه معصومه در قم نیز از دیرباز دارای کتابخانه‌هایی بزرگ و باارزش بوده‌اند.

کتابخانه‌های خانقاه‌ها

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

خانقاه‌ها نیز، در طول تاریخ، همواره به‌عنوان اماکن مذهبی مورد احترام بوده و کتابخانه‌هایی در آن‌ها دایر بود که غالب موضوعات کتب موجود در آن‌ها، تصوف و عرفان بود.[۱۵] کتابخانهٔ خانقاه احمد بن فرات رازی، از جمله کتابخانه‌های معتبر در اصفهان بود که حدود ۱۰۰۰ سال پابرجا ماند[۱۶] و نیز کتابخانه خانقاه شیخ صفی‌الدین اردبیلی که از قرن هشتم تا قرن سیزدهم برپا بود.[۱۷]

کتابخانه‌های مدارس

در قرن سوم هجری، مدرسه به‌عنوان یک نهاد مستقل از مسجد، شناخته شد[۱۸] و کتابخانه نیز به‌عنوان بخشی از تشکیلات و سازمان آن، در خدمت دانشجویان و مدرسان قرار گرفت. نظامیهٔ نیشابور در قرن پنجم و ششم هجری، کتابخانه‌ای بزرگ داشت.[۱۹]

کتابخانه‌های سلطنتی و خصوصی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

علاوه‌بر کتابخانه‌های مساجد و مدارس، که جنبه عمومی داشتند، کتابخانه‌های اختصاصی برای پادشاهان، امیران، وزیران و دولتمردان وجود داشت. مانند کتابخانه عضدالدوله دیلمی که بزرگ‌ترین کتابخانه آل‌بویه در شیراز بود.[۲۰] کتابخانه بایسنقر میرزا نیز از جمله کتابخانه‌های نفیس در ایران بود که در همان زمان، نسخه‌هایی به‌صورت زیبا نوشته شده و تذهیب و تصویر شده‌اند و امروزه، در اغلب کتابخانه‌های بزرگ و معتبر جهان نسخه‌هایی از آن کتابخانه را می‌توان یافت.[۲۱]

کتابخانه‌های شخصیِ عالمان و دانشمندان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کتابخانه‌های شخصی پادشاهان و دولتمردان، اگرچه بیشتر جنبه تجملاتی داشتند، اما، برای عالمان هر دوره‌ای، یک ضرورت محسوب می‌شد. شغل و علاقه اصلی عالمان، مطالعه، تحقیق، تعلیم و تدریس بود و به‌همین دلیل، آن‌ها همواره به کتابخانه‌ها نیازمند بودند. از طرف دیگر، عالمان، خود نویسندهٔ بسیاری از این کتب بودند و گاه آثار بسیار آن‌ها، خود به تنهایی، کتابخانه‌ای قابل تأمل و توجه بود. از آغاز قرن سوم هجری، دانشمندان ایرانی، دارای مجموعه‌ها و کتابخانه‌هایی معتبر بودند. فضل بن سهل سرخسی (وزیر مأمون عباسی)، در ۲۰۲ق، کتابخانه‌ای از کتاب‌های علوم اولیه و نجوم به زبان پهلوی را فراهم آورده بود. ابونصر محمد فارابی، در ۳۳۹ق، نیز کتابخانه‌ای شخصی داشت.[۲۲]

کتابخانه‌های تخصصی و مهم تاریخی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در طول تاریخ ایران، کتابخانه‌های تخصصی و مشهوری نیز تأسیس شدند که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • کتابخانه قلعه الموت «سیدنا» : قدیمی‌ترین کتابخانه اختصاصی ایران که در ۴۸۳ق توسط حسن صباح بنا شد.[۲۳]
  • کتابخانه رصدخانه مراغه: توسط خواجه نصیرالدین طوسی در سال‌های ۶۶۹–۶۷۲ق بنا گشت.[۲۴]
  • کتابخانه ربع رشیدی: که سی سال پس از آن، به‌همت خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی، در منطقهٔ شمال شرقی تبریز و در دامنهٔ ولیان کوه تأسیس گردید.[۲۵]

کتابخانه‌های ایران در دوران معاصر (از ۱۳۰۰ش تا امروز)

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در دوره معاصر، کتابخانه‌ها با شیوه‌های نوین پایه‌گذاری شدند که در مجموع می‌توان آن‌ها را به انواع زیر تقسیم کرد:

کتابخانه‌های عمومی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
کتابخانهٔ مدرسه آیت‌الله گلپایگانی، دومین کتابخانه بزرگ نسخ خطی، قم
کتابخانهٔ مدرسه آیت‌الله گلپایگانی، دومین کتابخانه بزرگ نسخ خطی، قم

نخستین کتابخانهٔ عمومی کشور، در ۱۳۰۰ش، توسط محمدعلی تربیت در آذربایجان، با نام «کتابخانه و قرائت‌خانه عمومی معارف» ساخته شد. این مکان، بعدها به «کتابخانه و قرائت‌خانه دولتی تربیت» تغییرنام داد.[۲۶] نخستین کتابخانه جدید در تهران نیز در ۱۳۰۵ش توسط «کفیل بلدیه» تأسیس شد. پس از آن، در ۱۳۴۰ش، کتابخانه‌ای عمومی در پارک شهر تهران با ظرفیت ۲۵۰ هزار جلد کتاب بنا گردید. در ۱۳۴۲ش نیز «اساسنامه سازمان کتابخانه‌های عمومی شهرداری تهران» در وزارت کشور تصویب شد و این سازمان در ۱۳۴۳ش آغاز به کار کرد.[۲۷] در ۱۳۴۴ش، مسئولیت کتابخانه‌های عمومی کشور به «اداره کل کتابخانه‌های وزارت فرهنگ و هنر» واگذار شد و پس از انحلال این اداره، به «دبیرخانهٔ هیئت امنای کتابخانه‌های عمومی کشور» سپرده شد.[۲۸] پس از آن، کتابخانه‌های عمومی بسیاری توسط آستان قدس رضوی، افراد خیّر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداری‌ها و هلال احمر ساخته و بهره‌برداری شد.

کتابخانه‌های تخصصی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در ۱۲۹۸ش، نخستین کتابخانه سبک نوین تخصصی ایران با عنوان «کتابخانه انستیتو پاستور ایران» راه‌اندازی شد. پس از آن، «کتابخانه مجلس شورای اسلامی» نیز به‌عنوان کتابخانه‌ای تخصصی در ۱۳۰۴ش تأسیس گردید.[۲۹] از ۱۳۰۴ تا ۱۳۴۰ش، ایجاد کتابخانه‌های تخصصی در تمامی استان‌ها و مراکز شهرستان‌های ایران، مرسوم شد که سرعت آن پس از انقلاب اسلامی، شتاب بیش‌تری گرفت. از جمله کتابخانه‌های نوین تخصصی در ایران می‌توان به کتابخانه مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، کتابخانه فرهنگستان زبان و ادب فارسی، کتابخانه بانک مرکزی، کتابخانه و مرکز اطلاع‌رسانی سازمان انرژی اتمی در ایران و کتابخانهٔ منطقه‌ای علوم و تکنولوژی در شیراز اشاره کرد.[۳۰]

کتابخانه‌های دانشگاهی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
کتابخانه مرکزی دانشگاه شیراز
کتابخانه مرکزی دانشگاه شیراز

در ۱۳۱۳ش، نخستین کتابخانه دانشگاهی در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران تأسیس شد.[۳۱] بعد از آن، در سایر دانشکده‌های این دانشگاه و سایر دانشگاه‌های کشور نیز ساخت کتابخانه‌های دانشگاهی مرسوم شد. کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شریف، کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی ایران، کتابخانه مرکزی دانشگاه اصفهان، کتابخانه مرکزی دانشگاه علم و صعنت، کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی تهران، کتابخانه مرکزی دانشگاه دانشگاه شهیدبهشتی تهران و کتابخانه مرکزی دانشگاه شیراز، در زمرهٔ بزرگ‌ترین و باارزش‌ترین کتابخانه‌های دانشگاهی در ایران هستند.[۳۲]

کتابخانه ملی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این کتابخانه در ۱۳۱۶ش تأسیس شد.

کتابخانه‌های آموزشگاهی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کتابخانه مدرسه لقمانیه در ۱۳۱۷ش، نخستین کتابخانهٔ آموزشگاهی در ایران بود. پس از مشروطه، تشکیل کتابخانه و مجموعه‌های علمی و تاریخی در مدارس، از جمله وظایف اصلی اداره معارف بود.[۳۳] از سال ۱۳۴۱ش، اداره نگارش وزارت آموزش و پرورش، کتاب‌هایی را که مناسب با رده سنی کودکان و نوجوانان بود، خریداری کرده و به کتابخانه‌های مدارس ارسال می‌کرد.[۳۴] وزارت آموزش و پرورش، تا سال ۱۳۴۴ش، حدود ۹۳ کتابخانه و سالن مطالعه را در سطح مدارس سراسر کشور تأسیس کرد که این تعداد تا سال ۱۳۷۸ش، به ۱۹۳۹۲ واحد رسید.[۳۵]

کتابخانه‌های مدارس دینی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
کتابخانه سپهسالار
کتابخانه سپهسالار

در سال‌های حکومت رضاشاه پهلوی بر ایران، به‌دلیل سختگیری‌های او نسبت به حوزه و طلاب، تعداد مدارس دینی و طلاب به‌شدت کاهش یافت[۳۶] و حتی برخی از حوزه‌های علمیه، بسته شد و برخی دیگر از مدارس نیز به ادارات دولتی یا مدارس جدید تبدیل شدند. در همین سال‌ها بود که کتابخانه‌های بزرگ و کوچک حوزه‌های علمیه، مورد سرقت و بی‌توجهی قرار گرفتند.[۳۷] پس از اتمام حکومت رضاشاه در ۱۳۲۰ش، و احراز مرجعیت آیت‌الله بروجردی در ۱۳۲۶ش، حوزه‌های علمیه از آزادی نسبی برخوردار شدند و مدارس دینی دوباره مورد توجه قرار گرفتند.[۳۸]

ساخت کتابخانه‌ها و بازسازی بسیاری از کتابخانه‌های کهن مدارس دینی نیز در دستور کار قرار گرفت. کتابخانه‌هایی همچون کتابخانه مدرسه مروی، سپهسالار، چهلستون در تهران، مدارس نواب و فاضیه در مشهد، مدرسه حجتیه در قم، مدرسه آخوند ملاعلی در همدان و دارالعلم در اهواز، در همان دوران بنا شدند. پس از انقلاب اسلامی، این مدارس بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت و کتابخانه‌های متعددی در شهرهای قم و مشهد ساخته شد؛ مانند کتابخانهٔ مدرسه آیت‌الله گلپایگانی، کتابخانه دفتر تبلیغات اسلامی، کتابخانه مدرسه امام جعفر صادق و کتابخانه دانشگاه مفید.

کتابخانه‌های مساجد و اماکن مذهبی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پس از ۱۳۲۰ش، انجام فرایض دینی و ساخت مساجد و اماکن مذهبی با آزادی‌های بیش‌تری در ایران صورت گرفت. در کنار این اماکن، معمولاً کتابخانه‌هایی نیز برپا می‌شد که برخی از آن‌ها از بزرگ‌ترین کتابخانه‌های ایران محسوب می‌شوند. مانند کتابخانه مسجد اعظم در قم، کتابخانه مسجد گوهرشاد و مسجدالرضا در مشهد، کتابخانه وزیری در مسجد جامع یزد، کتابخانه مسجد جامع کرمان، کتابخانه حسینیه ارشاد در تهران، کتابخانه مسجد صادقیه در رشت.[۳۹] پس از انقلاب نیز، ساخت مساجد و کتابخانه‌های هم‌جوار با آن‌ها از رونق بیشتری برخوردار شدند که سازماندهی امور آن‌ها به «دفتر امور مساجد» زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار گردید.

  1. . ابن‌ندیم، کتاب الفهرست، 1366ش.
  2. ابن‌بلخی، فارسنامة ابن‌بلخی، 1374ش، ص50 و 146 و 147؛
    پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ج2، 1362ش، ص1516 و 1517.
  3. ابن‌ندیم، کتاب الفهرست، 1366ش.
  4. همایون‌فرخ، کتاب و کتابخانه‌های شاهنشاهی ایران: تاریخچة کتابخانه‌های ایران از صدر اسلام تا عصر کنونی، ج1، 1374ش، ص19 و 20.
  5. بهروزی، تاریخچة کتابخانه‌ها و مطبوعات و چاپخانه‌های فارس، ج2، 1346ش، ص10 و 11؛
    همایون‌فرخ، تاریخچة کتابخانه‌های ایران و کتابخانه‌های عمومی، 1344ش، ص11؛
    Ebrami, "Irans Libraries", XIII, P.23.
  6. زرین‌کوب، تاریخ مردم ایران: ایران قبل از اسلام، 1364ش، ص392؛
    راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ج1، 1357ش، ص566.
  7. همایون‌فرخ، کتاب و کتابخانه‌های شاهنشاهی ایران: تاریخچة کتابخانه‌های ایران از صدر اسلام تا عصر کنونی، 1374ش، ص21 و 23 و 26؛
    بهروزی، تاریخچة کتابخانه‌ها و مطبوعات و چاپخانه‌های فارس، ج2، 1346ش، ص500؛
    راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ج1، 1357ش، ص746 و 747.
  8. «کتابخانه‌های ایران پیش از اسلام»، دایرةالمعارف اسلامیه، ج8، ص149.
  9. انصاری، «کتاب و اجتماع»: کتاب و کتابداری، 1354ش، ص9 و 10؛
    سباعی، نقش کتابخانه‌های مساجد در فرهنگ و تمدن اسلامی، 1373ش، ص4-8.
  10. بهروزی، تاریخچة کتابخانه‌ها و مطبوعات و چاپخانه‌های فارس، ج2، 1346ش، ص35؛
    فرصت‌شیرازی، آثار عجم، 1362ش، ص111 و 112.
  11. جابری انصاری، تاریخ اصفهان، 1368ش، ص110 و 111.
  12. صفا، آموزش و دانش در ایران، 1362ش، ص8.
  13. کریمیان سردشتی، تاریخ کتابخانه‌های مساجد ایران، 1378ش، ص94-98.
  14. ارحج، اکرم، «بقعه»، دانشنامة جهان اسلام، ج2، ص623-626.
  15. کریمیان سردشتی، تاریخ کتابخانه‌های مساجد ایران، 1378ش، ص15؛
    کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، 1369ش، ص382.
  16. همایون‌فرخ، کتاب و کتابخانه‌های شاهنشاهی ایران: تاریخچة کتابخانه‌های ایران از صدر اسلام تا عصر کنونی، 1374ش، ص41.
  17. کیانفر، «تاراج یا امانت! سرگذشت ذخایر کتابخانة شیخ صفی»، 1373ش، ص24-26.
  18. غنیمه، تاریخ دانشگاه‌های بزرگ اسلامی، 1364ش، ص106.
  19. کسایی، مدارس نظامیه و تأثیرات علمی و اجتماعی آن، 1374ش، ص95 و 99 و 101.
  20. سجادی، «آل‌بویه»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج1، ص644.
  21. امیرخانی، کتاب و کتابخانه در عصر تیموری، 1378ش، ص108.
  22. امیرخانی، کتاب و کتابخانه در عصر تیموری، 1378ش، ص15 و 48.
  23. کی‌منش، «کتابخانه‌های ایران در ادوار نخستین و میانة تمدن اسلام»، نامة شهیدی، 1374ش، ص787 و 788.
  24. اقبال آشتیانی، تاریخ مغول، 1347ش، ص191؛
    دولت‌آبادی، کتابخانه‌های آذربایجان، 1350ش، ص4 و 5.
  25. بروشکی، بررسی روش اداری و آموزشی ربع رشیدی، 1365ش، ص79.
  26. دولت‌آبادی، کتابخانه‌های آذربایجان، 1350ش، ص23.
  27. همایون‌فرخ، تاریخچة کتابخانه‌های ایران و کتابخانه‌های عمومی، 1344ش، ص118 و 128 و 172-175.
  28. آموزگار، کتاب و کتابخانه در دوران پنجاه سال شاهنشاهی پهلوی، 1355ش، ص195-1.
  29. عزیزی، راهنمای مراکز اسناد و کتابخانه‌های تخصصی، اختصاصی و دانشگاهی، 1370ش، ص12؛
    اولین کتابخانة رسمی کشور، 1374ش، ص5.
  30. مزینانی، کتابخانه و کتابداری، 1379ش، ص197.
  31. عزیزی، راهنمای مراکز اسناد و کتابخانه‌های تخصصی، اختصاصی و دانشگاهی، 1370ش، ص58.
  32. مزینانی، کتابخانه و کتابداری، 1379ش، ص189 و 190.
  33. قاسمی پویا، مدارس جدید در دورة قاجاریه: بانیان و پیشروان، 1377ش، ص251.
  34. افشار، کتابخانه‌های ایران و مقدمه‌ای دربارة کتابخانه‌های قدیم، 1344ش، ص17 و 24.
  35. همایون‌فرخ، تاریخچة کتابخانه‌های ایران و کتابخانه‌های عمومی، 1344ش، ص106 و 108؛
    «تعداد کل کتابخانه‌ها و کتاب در سطح مدارس کشور»، 1378ش.
  36. ایوانف، تاریخ ایران نوین، 1356ش، ص87.
  37. همایون‌فرخ، کتاب و کتابخانه‌های شاهنشاهی ایران: تاریخچة کتابخانه‌های ایران از صدر اسلام تا عصر کنونی، 1374ش، ص142-144؛
    مدیرشانه‌چی، «نفایس مخطوطات کتابخانة مدرسة نواب»، 1374ش، ص174-179.
  38. دوانی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع، آیت‌الله بروجردی، 1371ش، ص225- 236.
  39. کریمیان سردشتی، تاریخ کتابخانه‌های مساجد ایران، 1378ش، ص159-167.
  • ابن‌بلخی، فارسنامة ابن‌بلخی، توضیح و تحشیه از منصور رستگار فسایی، شیراز، بنیاد فارس‌شناسی، ۱۳۷۴ش.
  • ابن‌ندیم، محمد بن اسحق، کتاب الفهرست، ترجمه و تحقیق محمدرضا تجدد، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۶ش.
  • ارحج، اکرم، «بقعه»، دانشنامة جهان اسلام.
  • افشار، ایرج، کتابخانه‌های ایران و مقدمه‌ای دربارة کتابخانه‌های قدیم، تهران، وزارت آموزش و پرورش، ۱۳۴۴ش.
  • اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مغول، تهران، امیرکبیر، ۱۳۴۷ش.
  • آموزگار، سیروس، کتاب و کتابخانه در دوران پنجاه سال شاهنشاهی پهلوی، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵ش.
  • امیرخانی، غلامرضا، کتاب و کتابخانه در عصر تیموری، پایان‌نامة کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع‌رسانی، تهران، دانشکدة روان‌شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۸ش.
  • انصاری، نوش‌آفرین، «کتاب و اجتماع»: کتاب و کتابداری، تهران: توس، ۱۳۵۴ش.
  • اولین کتابخانة رسمی کشور، تهران، مجلس شورای اسلامی، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد، ۱۳۷۴ش.
  • ایوانف، میخائیل سرگی یویچ، تاریخ ایران نوین، ترجمة هوشنگ تیزابی و حسن قائم‌پناه، ]بی‌جا[،]بی‌نا[، ۱۳۵۶ش.
  • بروشکی، محمد مهدی، بررسی روش اداری و آموزشی ربع رشیدی، مشهد، آستان قدس رضوی، مؤسسة چاپ و انتشارات، ۱۳۶۵ش.
  • بهروزی، علی‌نقی، تاریخچة کتابخانه‌ها و مطبوعات و چاپخانه‌های فارس، شیراز، انجمن کتابخانه‌های عمومی شیراز، ۱۳۴۶ش.
  • «تعداد کل کتابخانه‌ها و کتاب در سطح مدارس کشور»، گزارش شماره ۸، تهران، وزارت آموزش و پرورش، ۱۳۷۸ش.
  • پیرنیا، حسن، تاریخ ایران باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۲ش.
  • جابری انصاری، محمدحسن، تاریخ اصفهان، به‌تحقیق جمشید مظاهری، اصفهان، مشعل، ۱۳۶۸ش.
  • دوانی، علی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع، آیت‌الله بروجردی، تهران، مطهّر، ۱۳۷۱ش.
  • دولت‌آبادی، عزیز، کتابخانه‌های آذربایجان، تبریز، آموزش و پرورش آذربایجان شرقی، ادارة کل، ۱۳۵۰ش.
  • راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۷ش.
  • زرین‌کوب، عبدالحسین، تاریخ مردم ایران: ایران قبل از اسلام، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴ش.
  • سباعی، محمدمکی، نقش کتابخانه‌های مساجد در فرهنگ و تمدن اسلامی، ترجمه علی شکویی، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۷۳ش.
  • سجادی، صادق، «آل‌بویه»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  • صفا، ذبیح‌الله، آموزش و دانش در ایران، تهران، نوین، ۱۳۶۲ش.
  • عزیزی، ایراندخت، راهنمای مراکز اسناد و کتابخانه‌های تخصصی، اختصاصی و دانشگاهی، تهران، کتابخانة ملی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۰ش.
  • غنیمه، محمد عبدالرحیم، تاریخ دانشگاه‌های بزرگ اسلامی، ترجمة نورالله کسایی، تهران، یزدان، ۱۳۶۴ش.
  • فرصت‌شیرازی، محمدنصیر، آثار عجم، تهران، بامداد، ۱۳۶۲ش.
  • قاسمی پویا، اقبال، مدارس جدید در دورة قاجاریه: بانیان و پیشروان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۷ش.
  • «کتابخانه‌های ایران پیش از اسلام»، دایرةالمعارف اسلامیه.
  • کریمیان سردشتی، نادر، تاریخ کتابخانه‌های مساجد ایران، تهران، مجلس شورای اسلامی، ۱۳۷۸ش.
  • کسایی، نورالله، مدارس نظامیه و تأثیرات علمی و اجتماعی آن، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۴ش.
  • کیانفر، جمشید، «تاراج یا امانت! سرگذشت ذخایر کتابخانة شیخ صفی»، نشر دانش، سال ۱۳، شماره ۶.
  • کیانی، محسن، تاریخ خانقاه در ایران، تهران، طهوری، ۱۳۶۹ش.
  • کی‌منش، عباس، «کتابخانه‌های ایران در ادوار نخستین و میانة تمدن اسلام»، نامة شهیدی، به‌تحقیق علی‌اصغر محمدخانی و حسن انوشه، تهران، طرح نو، ۱۳۷۴ش.
  • مدیر شانه‌چی، کاظم، «نفایس مخطوطات کتابخانة مدرسة نواب»، کتاب و کتابخانه در اسلام، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۴ش.
  • مزینانی، علی، کتابخانه و کتابداری، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت)، ۱۳۷۹ش.
  • همایون‌فرخ، رکن‌الدین، تاریخچة کتابخانه‌های ایران و کتابخانه‌های عمومی، تهران، شهرداری تهران، سازمان کتابخانه‌های عمومی، ۱۳۴۴ش.
  • همایون‌فرخ، رکن‌الدین، کتاب و کتابخانه‌های شاهنشاهی ایران: تاریخچة کتابخانه‌های ایران از صدر اسلام تا عصر کنونی، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۷۴ش.
  • Ebrami, Hooshang, "Irans Libraries", Encyclopedia of Library and Information Science, XIII.