پیشنویس:حرص: تفاوت میان نسخهها
imported>مهدی مهدوی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | '''{{درشت|حرص}}'''، میل شدید برای بهدست آوردن چیزی.حرص در لغت به معنای زیادهخواهی، افزونطلبی و طمعکاری آمده است. از حرص، به ولع و آزمندی هم تعبیر شده است. در تعابیر عامیانه از حرص، خشم و عصبانیت و نیز خودخوری و جوش هم اراده شده است.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/حرص-3 دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه حرص.]</ref> حرص در اصطلاح بهمعنای صفتی نفسانی است که آدمی را به جمعآوری فزاینده مال یا هر چیز دیگری وادار مینماید.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/395 نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص395.]</ref> همچنین به علاقه فراوان و اشتیاق سیریناپذیر برای بهدست آوردن ثروت، قدرت و منزلت، حرص گویند. طمع نیز در لغت بهمعنای حرص، آزمندی، زیادهخواهی، افزونطلبی و چشمداشت آمده است<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/طمع-2 دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه طمع.]</ref> و در اصطلاح توقع داشتن و چشمداشت در مال مردم را گویند.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/402 نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص402.]</ref> | ||
حرص در لغت به معنای زیادهخواهی، افزونطلبی و طمعکاری آمده است. از حرص، به ولع و آزمندی هم تعبیر شده است. در تعابیر عامیانه از حرص، خشم و عصبانیت و نیز خودخوری و جوش هم اراده شده است.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/ | |||
==حرص و طمع== | ==حرص و طمع== | ||
غالباً حرص و طمع قرین همدیگر و مرادف | غالباً حرص و طمع قرین همدیگر و مرادف باهم میآیند اما در تفاوت این دو گفتهاند حرص، طمع شدیدتر نسبت به چیزی است.<ref>جزائری، فروق اللغات، 1373ش، ص112.</ref> ضد صفت حرص، [[قناعت]] است. و آن حالتی نفسانی است که باعث میشود تا آدمی به مقدار نیاز و ضرورت اکتفا کند. روایتهای فراوانی از پیشوایان مذهب [[شیعه]] در مدح قناعت وارد شده است.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/397 نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص397.]</ref> و ضد صفت طمع، بینیازی و استغنا از مردم است. بینیازی نفس از سایرین را غِنی دانستهاند.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/404 نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص404.]</ref> | ||
==حرص و طمع در آئینه قرآن و روایات== | ==حرص و طمع در آئینه قرآن و روایات== | ||
قرآن حرص و طمع را خصلت غریزی بشر میداند، زیرا خداوند او را «هلوع» آفریده است<ref>سوره نساء، آیه 128؛ سوره فصّلت، آیه 49؛ سوره حشر، آیه 9؛ سوره معارج، آیه 19؛ سوره تغابن، آیه 16.</ref> | [[قرآن]] حرص و طمع را خصلت غریزی بشر میداند، زیرا خداوند او را «هلوع» آفریده است<ref>سوره نساء، آیه 128؛ سوره فصّلت، آیه 49؛ سوره حشر، آیه 9؛ سوره معارج، آیه 19؛ سوره تغابن، آیه 16.</ref> و تنها راه مقابله و مهار آن را عمل به الهام تقوایی دانسته است.<ref>سوره فجر، آیه 20؛ سوره عادیات، آیه 6 و 8؛ سوره شمس، آیات 1-10.</ref> همچنین از جمله علل سوق انسان به آزمندی را پندار جاودانگی در سایه جمعآوری مال و منال معرفی میکند.<ref>سوره طه، آیه 120-121؛ سوره همزه، آیه 2-3.</ref> | ||
حرص و طمع آدمی را بهسوی بداخلاقیها و ارتکاب منکراتی که منافی مروت است، سوق میدهد و منجر به خروج فرد حریص و طمعکار از [[دین]] میشود.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/50 فیض کاشانی، محجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص50.]</ref> | |||
در روایات پرشماری از حرص آدمی به جمع مال و طمع او به مال مردم مذمت شده است.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/403 نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص403.]</ref> [[پیامبر اکرم|پیامبر]] خدا، انسان طمعکار را اینگونه وصف کرده که اگر دو رودخانه یا سرزمین پر از [[طلا]] داشته باشد، باز هم بهدنبال دستیابی به سومین رودخانه یا سرزمین پر از طلا خواهد بود.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/50 فیض کاشانی، محجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص50.]</ref> همچنین صبورترین کسان را فردی دانسته که بر حرص و طمعی که او را آزار میدهد، شکیبایی کند.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/52 فیض کاشانی، محجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص52.]</ref> | |||
[[امام علی]] نیز طمع در مال و منال را همسان اسیری و بندگی دانسته است؛<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/402 نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص402.]</ref> زیرا فرد طماع خوار و ذلیل است و در چشم مردم، بیاعتبار.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/403 نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص 403.]</ref> طمعکار بهجای اعتماد و اتّکال به خدا، به مردم و آنچه در دستان آنها است، چشم میدوزد.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/404 نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص 404.]</ref> | |||
پیشوایان [[دین]]، مردم و به ویژه حاکمان را از مشورت با افراد حریص نهی کردهاند، زیرا طمعکاری، میل به ظلم و ستمکاری را در نظر انسان نیکو جلوه میدهد.<ref>سیدرضی، نهجالبلاغه، تصحیح صبحی صالح، 1421ق، نامه53.</ref>{{سخ}} | |||
حرص و طمع آدمی را بهسوی بداخلاقیها و ارتکاب منکراتی که منافی مروت است، سوق میدهد و منجر به خروج فرد حریص و طمعکار از [[دین]] میشود.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/50 فیض کاشانی، محجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص50.]</ref> بههمین جهت عالمان اخلاق انذار دادهاند که سزاوار است فقیر، چشم طمع از خلق ببُرَد و نسبت به کسب مال از هر طریقی، حریص نباشد و این، جز با اکتفا به مقدار ضرورت در استفاده از پوشاک و خوراک امکانپذیر نیست.<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/397 نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص397.]</ref> | |||
==آثار حرص و طمع در زندگی فردی و اجتماعی== | ==آثار حرص و طمع در زندگی فردی و اجتماعی== | ||
رنج و زحمت دائمی، سیریناپذیری، هلاکت به خاطر نادیده گرفتن خطرات احتمالی، بیآبرویی و بیاعتباری نزد مردم، آلودگی به انواع گناهان نظیر دروغ و خیانت و ظلم و غصب و دستاندازی به مال مردم، دوری از یاد خدا، سلب آسایش و آرامش از فرد حریص و طماع و سوءظن نسبت به خدا از آثار و نتایج حرصورزی و طمعکاری است.<ref>سیدرضی، نهجالبلاغه، تصحیح صبحی صالح، 1421ق، نامه53؛ اخلاق در قرآن، 1384ش، ج2، ص98.</ref> | [[رنج]] و زحمت دائمی، سیریناپذیری، هلاکت به خاطر نادیده گرفتن خطرات احتمالی، بیآبرویی و بیاعتباری نزد مردم، آلودگی به انواع گناهان نظیر [[دروغ]] و خیانت و ظلم و غصب و دستاندازی به مال مردم، دوری از یاد خدا، سلب آسایش و آرامش از فرد حریص و طماع و سوءظن نسبت به خدا از آثار و نتایج حرصورزی و طمعکاری است.<ref>سیدرضی، نهجالبلاغه، تصحیح صبحی صالح، 1421ق، نامه53؛ اخلاق در قرآن، 1384ش، ج2، ص98.</ref> | ||
==علاج حرص و طمع== | ==علاج حرص و طمع== | ||
قرآن از ایمان به خدا و آخرت،<ref>سوره معارج، آیه 19- | [[قرآن]] از ایمان به خدا و آخرت،<ref>سوره معارج، آیه 19-26؛ سوره حشر، آیه9.</ref> اعتماد به رزاقیت خداوند، بازداشتن نفس از طمع، [[انفاق]]، [[نماز]] و وفاداری نسبت به پیمان الهی<ref>سوره طه، آیه 131 و 132.</ref> بهعنوان راههای رهایی از آزمندی و طماعی نام میبرد.{{سخ}} | ||
علمای علم اخلاق نیز از موارد گوناگونی بهعنوان راههای مبارزه با حرص و طمع نام بردهاند؛ مانند قناعتپیشگی و میانهروی در معیشت<ref>غزالی، إحیاءالعلوم، ج3، ص241-243؛ نراقی، جامعالسعادات، 1387ق، ج2، ص106-107.</ref> | |||
علمای علم اخلاق نیز از موارد گوناگونی بهعنوان راههای مبارزه با حرص و طمع نام بردهاند؛ مانند قناعتپیشگی و میانهروی در معیشت<ref>غزالی، إحیاءالعلوم، ج3، ص241-243؛ نراقی، جامعالسعادات، 1387ق، ج2، ص106-107.</ref> که روایات فراوانی در تأیید و تأکید آن وارد شده است؛ کوتاه کردن آمال و آرزوها و توجه به این نکته که حرص و طمع موجب جلب روزی و ازدیاد آن نمیشود؛<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/56 فیض کاشانی، محجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص56.]</ref> دانستن این نکته که قناعت، از [[عزت نفس]] و حرص و طمع، از ذلت نفس است؛<ref>[https://lib.eshia.ir/10341/1/400 نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص 400.]</ref> توجه به این نکته که حرص ورزیدن نسبت به جمع مال و طمع در اموال دیگران خطرات و آفات و مصائب و سختیهایی مانند [[ترس]] از سرقت اموال توسط سارقان، غارت اموال توسط راهزنان و ضایع شدن و هدر رفتن اموال را دارد.<ref>[https://lib.eshia.ir/71448/6/58 فیض کاشانی، محجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص58.]</ref>{{سخ}} | |||
نکته: واژه حرص و طمع هم در معانی مثبت (نظیر حرص بر انجام کار خیر، فهم [[دین]] و جهاد در راه خدا) و هم معانی منفی (نظیر حرص بر امور دنیوی، گردآوری مال و رسیدن به قدرت) به کار میرود. و بر این مطلب، آیات و روایات چندی دلالت دارند. | نکته: واژه حرص و طمع هم در معانی مثبت (نظیر حرص بر انجام کار خیر، فهم [[دین]] و جهاد در راه خدا) و هم معانی منفی (نظیر حرص بر امور دنیوی، گردآوری مال و رسیدن به قدرت) به کار میرود. و بر این مطلب، آیات و روایات چندی دلالت دارند. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* قرآن | {{آغاز منابع}} | ||
* جزائری، نورالدین، فروق اللغات فی التمییز بین مفاد الکلمات، شرح و تحقیق: محمدرضوان دایه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سوم، | *قرآن | ||
* دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، در سایت اینترنتی واژهیاب، تاریخ بازیابی: | *جزائری، نورالدین، فروق اللغات فی التمییز بین مفاد الکلمات، شرح و تحقیق: محمدرضوان دایه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش. | ||
* سیدرضی، نهجالبلاغه، تصحیح: صبحی صالح، تهران، دارالاُسوه للطباعه و النشر، چاپ سوم، | *دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، در سایت اینترنتی واژهیاب، تاریخ بازیابی: ۲۲ مهر ۱۴۰۰. | ||
* غزالی، محمد، إحیاء علوم الدین، بیروت، دارالندوه، بیتا. | *سیدرضی، نهجالبلاغه، تصحیح: صبحی صالح، تهران، دارالاُسوه للطباعه و النشر، چاپ سوم، ۱۴۲۱ق. | ||
* فیض کاشانی، محسن، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء العلوم، تصحیح و تعلیق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، | *غزالی، محمد، إحیاء علوم الدین، بیروت، دارالندوه، بیتا. | ||
* مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه امام علی بن أبیطالب، چاپ سوم، | *فیض کاشانی، محسن، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء العلوم، تصحیح و تعلیق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۳ق. | ||
* نراقی، احمد، معراجالسعاده، قم، هجرت، چاپ سوم، | *مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه امام علی بن أبیطالب، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش. | ||
* نراقی، محمدمهدی، جامعالسعادات، نجف، چاپ محمد کلانتر، | *نراقی، احمد، معراجالسعاده، قم، هجرت، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش. | ||
[[رده: | *نراقی، محمدمهدی، جامعالسعادات، نجف، چاپ محمد کلانتر، ۱۳۸۷ق. | ||
{{پایان منابع}} | |||
{{اخلاق-افقی}} | |||
[[رده:اصطلاحات دینی]] | |||
[[رده:رذائل اخلاقی]] | [[رده:رذائل اخلاقی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۵۹
حرص، میل شدید برای بهدست آوردن چیزی.حرص در لغت به معنای زیادهخواهی، افزونطلبی و طمعکاری آمده است. از حرص، به ولع و آزمندی هم تعبیر شده است. در تعابیر عامیانه از حرص، خشم و عصبانیت و نیز خودخوری و جوش هم اراده شده است.[۱] حرص در اصطلاح بهمعنای صفتی نفسانی است که آدمی را به جمعآوری فزاینده مال یا هر چیز دیگری وادار مینماید.[۲] همچنین به علاقه فراوان و اشتیاق سیریناپذیر برای بهدست آوردن ثروت، قدرت و منزلت، حرص گویند. طمع نیز در لغت بهمعنای حرص، آزمندی، زیادهخواهی، افزونطلبی و چشمداشت آمده است[۳] و در اصطلاح توقع داشتن و چشمداشت در مال مردم را گویند.[۴]
حرص و طمع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]غالباً حرص و طمع قرین همدیگر و مرادف باهم میآیند اما در تفاوت این دو گفتهاند حرص، طمع شدیدتر نسبت به چیزی است.[۵] ضد صفت حرص، قناعت است. و آن حالتی نفسانی است که باعث میشود تا آدمی به مقدار نیاز و ضرورت اکتفا کند. روایتهای فراوانی از پیشوایان مذهب شیعه در مدح قناعت وارد شده است.[۶] و ضد صفت طمع، بینیازی و استغنا از مردم است. بینیازی نفس از سایرین را غِنی دانستهاند.[۷]
حرص و طمع در آئینه قرآن و روایات
[ویرایش | ویرایش مبدأ]قرآن حرص و طمع را خصلت غریزی بشر میداند، زیرا خداوند او را «هلوع» آفریده است[۸] و تنها راه مقابله و مهار آن را عمل به الهام تقوایی دانسته است.[۹] همچنین از جمله علل سوق انسان به آزمندی را پندار جاودانگی در سایه جمعآوری مال و منال معرفی میکند.[۱۰]
در روایات پرشماری از حرص آدمی به جمع مال و طمع او به مال مردم مذمت شده است.[۱۱] پیامبر خدا، انسان طمعکار را اینگونه وصف کرده که اگر دو رودخانه یا سرزمین پر از طلا داشته باشد، باز هم بهدنبال دستیابی به سومین رودخانه یا سرزمین پر از طلا خواهد بود.[۱۲] همچنین صبورترین کسان را فردی دانسته که بر حرص و طمعی که او را آزار میدهد، شکیبایی کند.[۱۳]
امام علی نیز طمع در مال و منال را همسان اسیری و بندگی دانسته است؛[۱۴] زیرا فرد طماع خوار و ذلیل است و در چشم مردم، بیاعتبار.[۱۵] طمعکار بهجای اعتماد و اتّکال به خدا، به مردم و آنچه در دستان آنها است، چشم میدوزد.[۱۶]
پیشوایان دین، مردم و به ویژه حاکمان را از مشورت با افراد حریص نهی کردهاند، زیرا طمعکاری، میل به ظلم و ستمکاری را در نظر انسان نیکو جلوه میدهد.[۱۷]
حرص و طمع آدمی را بهسوی بداخلاقیها و ارتکاب منکراتی که منافی مروت است، سوق میدهد و منجر به خروج فرد حریص و طمعکار از دین میشود.[۱۸] بههمین جهت عالمان اخلاق انذار دادهاند که سزاوار است فقیر، چشم طمع از خلق ببُرَد و نسبت به کسب مال از هر طریقی، حریص نباشد و این، جز با اکتفا به مقدار ضرورت در استفاده از پوشاک و خوراک امکانپذیر نیست.[۱۹]
آثار حرص و طمع در زندگی فردی و اجتماعی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]رنج و زحمت دائمی، سیریناپذیری، هلاکت به خاطر نادیده گرفتن خطرات احتمالی، بیآبرویی و بیاعتباری نزد مردم، آلودگی به انواع گناهان نظیر دروغ و خیانت و ظلم و غصب و دستاندازی به مال مردم، دوری از یاد خدا، سلب آسایش و آرامش از فرد حریص و طماع و سوءظن نسبت به خدا از آثار و نتایج حرصورزی و طمعکاری است.[۲۰]
علاج حرص و طمع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]قرآن از ایمان به خدا و آخرت،[۲۱] اعتماد به رزاقیت خداوند، بازداشتن نفس از طمع، انفاق، نماز و وفاداری نسبت به پیمان الهی[۲۲] بهعنوان راههای رهایی از آزمندی و طماعی نام میبرد.
علمای علم اخلاق نیز از موارد گوناگونی بهعنوان راههای مبارزه با حرص و طمع نام بردهاند؛ مانند قناعتپیشگی و میانهروی در معیشت[۲۳] که روایات فراوانی در تأیید و تأکید آن وارد شده است؛ کوتاه کردن آمال و آرزوها و توجه به این نکته که حرص و طمع موجب جلب روزی و ازدیاد آن نمیشود؛[۲۴] دانستن این نکته که قناعت، از عزت نفس و حرص و طمع، از ذلت نفس است؛[۲۵] توجه به این نکته که حرص ورزیدن نسبت به جمع مال و طمع در اموال دیگران خطرات و آفات و مصائب و سختیهایی مانند ترس از سرقت اموال توسط سارقان، غارت اموال توسط راهزنان و ضایع شدن و هدر رفتن اموال را دارد.[۲۶]
نکته: واژه حرص و طمع هم در معانی مثبت (نظیر حرص بر انجام کار خیر، فهم دین و جهاد در راه خدا) و هم معانی منفی (نظیر حرص بر امور دنیوی، گردآوری مال و رسیدن به قدرت) به کار میرود. و بر این مطلب، آیات و روایات چندی دلالت دارند.
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه حرص.
- ↑ نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص395.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه طمع.
- ↑ نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص402.
- ↑ جزائری، فروق اللغات، 1373ش، ص112.
- ↑ نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص397.
- ↑ نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص404.
- ↑ سوره نساء، آیه 128؛ سوره فصّلت، آیه 49؛ سوره حشر، آیه 9؛ سوره معارج، آیه 19؛ سوره تغابن، آیه 16.
- ↑ سوره فجر، آیه 20؛ سوره عادیات، آیه 6 و 8؛ سوره شمس، آیات 1-10.
- ↑ سوره طه، آیه 120-121؛ سوره همزه، آیه 2-3.
- ↑ نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص403.
- ↑ فیض کاشانی، محجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص50.
- ↑ فیض کاشانی، محجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص52.
- ↑ نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص402.
- ↑ نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص 403.
- ↑ نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص 404.
- ↑ سیدرضی، نهجالبلاغه، تصحیح صبحی صالح، 1421ق، نامه53.
- ↑ فیض کاشانی، محجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص50.
- ↑ نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص397.
- ↑ سیدرضی، نهجالبلاغه، تصحیح صبحی صالح، 1421ق، نامه53؛ اخلاق در قرآن، 1384ش، ج2، ص98.
- ↑ سوره معارج، آیه 19-26؛ سوره حشر، آیه9.
- ↑ سوره طه، آیه 131 و 132.
- ↑ غزالی، إحیاءالعلوم، ج3، ص241-243؛ نراقی، جامعالسعادات، 1387ق، ج2، ص106-107.
- ↑ فیض کاشانی، محجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص56.
- ↑ نراقی، معراجالسعاده، 1375ش، ص 400.
- ↑ فیض کاشانی، محجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، 1383ق، ج6، ص58.
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- قرآن
- جزائری، نورالدین، فروق اللغات فی التمییز بین مفاد الکلمات، شرح و تحقیق: محمدرضوان دایه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، در سایت اینترنتی واژهیاب، تاریخ بازیابی: ۲۲ مهر ۱۴۰۰.
- سیدرضی، نهجالبلاغه، تصحیح: صبحی صالح، تهران، دارالاُسوه للطباعه و النشر، چاپ سوم، ۱۴۲۱ق.
- غزالی، محمد، إحیاء علوم الدین، بیروت، دارالندوه، بیتا.
- فیض کاشانی، محسن، محجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء العلوم، تصحیح و تعلیق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۳ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه امام علی بن أبیطالب، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
- نراقی، احمد، معراجالسعاده، قم، هجرت، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
- نراقی، محمدمهدی، جامعالسعادات، نجف، چاپ محمد کلانتر، ۱۳۸۷ق.