پرش به محتوا

پیش‌نویس:شاباش: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<big>'''شاباش'''</big>؛ پول یا اشیائی که در جشن‌ها و به‌ویژه در مراسم‌ عروسی، هدیه می‌دهند.
[[پرونده:شاباش.jpg|جایگزین=نمونه‌ای از شاباش تزئین شده |بندانگشتی|نمونه‌ای از شاباش تزئین شده ]]
==مفهوم شناسی==
{{درشت|'''شاباش'''}}؛ پول یا اشیائی که در جشن‌ها و به‌ویژه در مراسم عروسی، هدیه می‌دهند.
شاباش مخفف شاد باش و از ادات تحسین است. به پولی که در عروسی به رقاص و نوازنده می‌دهند یا بر سر عروس و داماد می‌ریزند نیز شاباش گویند.<ref>معین، فرهنگ معین، ذیل واژۀ شاباش. </ref> علاوه بر پول، گُل یا نُقلی را که در عروسی بر سر عروس و داماد می‌ریزند یا به نوازندگان و رقصندگان می‌دهند، نیز شاباش گفته می‌شود.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، 1381ش، ج5، ص4392.</ref>
 
شاباش به‌معنای «شاد باش» و از نشانه‌های تحسین و شادی در مراسم‌ به‌ویژه عروسی‌هاست. در گذشته پول، گل یا نقل را بر سر عروس و داماد می‌ریختند یا به نوازندگان می‌دادند. پیشینهٔ این رسم به دورهٔ صفوی و قاجار بازمی‌گردد و انواعی چون شاباش مخصوص صاحب‌مجلس یا مطرب‌ها داشته است. در ختنه‌سوران نیز شاباش برای تسکین کودک انجام می‌شد. از دیدگاه فقهی، شاباش هدیه‌ای برای تسهیل ازدواج است و استفاده از آن جایز دانسته می‌شود، مگر آنکه در برابر رقص و لهو باشد که در این صورت حرام است.
 
==مفهوم‌شناسی شاباش==
شاباش مخفف شاد باش و از ادات تحسین است. به پولی که در [[مراسم عروسی|عروسی]] به رقاص و نوازنده می‌دهند یا بر سر عروس و داماد می‌ریزند نیز شاباش گویند.<ref>معین، فرهنگ معین، ذیل واژهٔ شاباش.</ref> علاوه بر [[پول]]، گُل یا نُقلی را که در عروسی بر سر عروس و داماد می‌ریزند یا به نوازندگان و رقصندگان می‌دهند، نیز شاباش گفته می‌شود.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، 1381ش، ج5، ص4392.</ref>


==پیشنیه شاباش==
==پیشنیه شاباش==
در برخی منابع تاریخی به شاباش اشاره شده است؛ برای نمونه در گزارش‌هایی از شاباش گرفتن شاه طهماسب صفوی در جشن عروسی برادرش القاص میرزا<ref>افشار، عالم‌آرای شاه طهماسب، ۱۳۷۰ش، ص52-53.</ref> و شاباش گرفتن ناصر‌الدین شاه قاجار در مراسم گوناگون،<ref>سعد‌وندیان، خاطرات مونس‌الدوله، ۱۳۸۰ش، ص172.</ref> سخن به میان آمده است. شاباش تنها در جشن عروسی نبود و در مراسم‌های‌ دیگری چون آش‌پزان که همه ساله در دربار قاجار برپا بود نیز داده می‌شد.<ref>هدایت، خاطرات و خطرات، ۱۳۸۵ش، ص90. </ref> در اواخر دورۀ قاجار و اوایل دوران پهلوی از سه نوع شاباش یاد شده است؛ شاباشی که برای صاحب مجلس جمع می‌شد و مطرب‌ها در آن سهمی نداشتند، شاباشی که خود مطر‌ب‌ها از حاضران می‌گرفتند و در عوض مزدی از صاحب مجلس دریافت نمی‌کردند و در آخر شاباشی که در آن مطرب‌ها هم از صاحب مجلس و هم از حضار می‌گرفتند.<ref>شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج2، ص86. </ref>
در برخی منابع تاریخی به شاباش اشاره شده است؛ برای نمونه در گزارش‌هایی از شاباش گرفتن شاه طهماسب [[صفویه|صفوی]] در جشن عروسی برادرش القاص میرزا<ref>افشار، عالم‌آرای شاه طهماسب، ۱۳۷۰ش، ص52-53.</ref> و شاباش گرفتن ناصرالدین شاه [[قاجار]] در مراسم گوناگون،<ref>سعدوندیان، خاطرات مونس‌الدوله، ۱۳۸۰ش، ص172.</ref> سخن به میان آمده است. شاباش تنها در جشن عروسی نبود و در مراسم‌های دیگری چون آش‌پزان که همه ساله در دربار قاجار برپا بود نیز داده می‌شد.<ref>هدایت، خاطرات و خطرات، ۱۳۸۵ش، ص90.</ref>
 
در اواخر دورهٔ قاجار و اوایل دوران پهلوی از سه نوع شاباش یاد شده است؛ شاباشی که برای صاحب مجلس جمع می‌شد و مطرب‌ها در آن سهمی نداشتند، شاباشی که خود مطرب‌ها از حاضران می‌گرفتند و در عوض مزدی از صاحب مجلس دریافت نمی‌کردند و در آخر شاباشی که در آن مطرب‌ها هم از صاحب مجلس و هم از حضار می‌گرفتند.<ref>شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج2، ص86.</ref>


==شاباش در ختنه‌سوران==
==شاباش در ختنه‌سوران==
در برخی شهرستان‌ها میزبان به مناسبت ختنه‌سوران ناهار می‌دهد و مهمان‌ها هدیۀ نقدی خود را زیر بالش کودک می‌گذارند تا از این رهگذر، کودک درد خود را فراموش کند.<ref>کرزبر یاراحمدی، فرهنگ مردم بروجرد، 1388ش، ص302. </ref> در یکی از مناطق شرقیِ کشور نیز، در روز ختنه‌کنان، صدای ساز و آواز و شادی در محل می‌پیچد و پس از صرف ناهار کودک را به سر قنات می‌برند و حاضران صلوات می‌فرستند و با نقل و نبات بر سر کودک شاباش می‌ریزند و ختنه صورت می‌گیرد.<ref>آسایش، «ولیمه و سور برای پسران در کوچ‌نهارجان بیرجند»، 1388ش، ص۱۱۹-۱۲۱.</ref>
در برخی شهرستان‌ها میزبان به مناسبت [[ختنه‌سوران]] ناهار می‌دهد و مهمان‌ها هدیهٔ نقدی خود را زیر بالش کودک می‌گذارند تا از این رهگذر، [[کودک]] درد خود را فراموش کند.<ref>کرزبر یاراحمدی، فرهنگ مردم بروجرد، 1388ش، ص302.</ref> در یکی از مناطق شرقیِ کشور نیز، در روز ختنه‌کنان، صدای ساز و آواز و [[شادی]] در محل می‌پیچد و پس از صرف ناهار کودک را به سر قنات می‌برند و حاضران [[صلوات]] می‌فرستند و با نقل و نبات بر سر کودک شاباش می‌ریزند و ختنه صورت می‌گیرد.<ref>آسایش، «ولیمه و سور برای پسران در کوچ‌نهارجان بیرجند»، 1388ش، ص۱۱۹–۱۲۱.</ref>


==شاباش از دیدگاه فقهی==
==شاباش از دیدگاه فقهی==
مسائل فقهی شاباش، فراتر از ادبیات عرفی آن است. فقیهان شاباش را شامل هدایایی که اطرافیان برای تسهیل مراسم ازدواج به زوجین می‌دهند، معنا کرده‌اند. همچنین یکی از مسائل مهم فقهی و حقوقی در خصوص سنت شاباش، تعیین نسبت و تفاوت آن با نثار العرس و مشروعیت آن است.  
مسائل فقهی شاباش، فراتر از ادبیات عرفی آن است. فقیهان شاباش را شامل هدایایی که اطرافیان برای تسهیل مراسم [[ازدواج]] به زوجین می‌دهند، معنا کرده‌اند. همچنین یکی از مسائل مهم فقهی و حقوقی در خصوص سنت شاباش، تعیین نسبت و تفاوت آن با نثار العرس و مشروعیت آن است.
مراد از نثار العرس آن است که در عروسی‌ها علاوه بر پذیرایی و ولیمه، اصطلاحا نقل (شیرینی) یا پولی اهداء کرده یا کالاهای دیگر روی سر عروس و داماد پخش می‌کنند. از این اقدام در ادبیات فقها تحت عنوان «أكل ما ينثر في العرس» تعبیر می‌شود و فقیهان ناظر به جواز خوردن و استفاده از آنچه پخش شده، معتقدند خوردن آن جایز است. از حيث مالكیت یا اباحه تصرف در آن نیز مباحث فقهی وجود دارد.<ref>[http://hoquq.iict.ac.ir/article_44718.html صادقی و احمدزاده، «جنبه‌های حقوقی و فقهی سنّت شاباش به‌عنوان تأمین مالی ازدواج»، 1399ش، ص186.]</ref>
 
اگر شاباش در قبال رقص و پایکوبی باشد، بیشتر فقیهان حکم بر حرمت آن داده‌اند و باز گرداندن مال به صاحب اصلی آن را لازم دانسته‌اند.<ref>[https://hadana.ir/%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%B4-%D8%B9%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C/ «حکم شاباش عروسی»، هدانا: وبگاه پاسخگویی به سئوالات دینی.]</ref>
مراد از نثار العرس آن است که در [[مراسم عروسی|عروسی‌ها]] علاوه بر پذیرایی و [[ولیمه]]، اصطلاحاً نقل (شیرینی) یا پولی اهداء کرده یا کالاهای دیگر روی سر عروس و داماد پخش می‌کنند. از این اقدام در ادبیات فقها تحت عنوان «أکل ما ینثر فی العرس» تعبیر می‌شود و فقیهان ناظر به جواز خوردن و استفاده از آنچه پخش شده، معتقدند خوردن آن جایز است. از حیث مالکیت یا اباحه تصرف در آن نیز مباحث فقهی وجود دارد.<ref>[http://hoquq.iict.ac.ir/article_44718.html صادقی و احمدزاده، «جنبه‌های حقوقی و فقهی سنّت شاباش به‌عنوان تأمین مالی ازدواج»، 1399ش، ص186.]</ref>
 
اگر شاباش در قبال رقص و پایکوبی باشد، بیشتر فقیهان حکم بر حرمت آن داده‌اند و بازگرداندن مال به صاحب اصلی آن را لازم دانسته‌اند.<ref>[https://hadana.ir/حکم-شاباش-عروسی/ «حکم شاباش عروسی»، هدانا: وبگاه پاسخگویی به سئوالات دینی.]</ref>
 
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
منابع
==منابع==
* آسایش، محمد‌حسن، «ولیمه و سور برای پسران در کوچ‌نهارجان بیرجند»، فصلنامۀ نجوای فرهنگ، تهران، ۱۳۸۸ش، شماره ۱۴.
{{آغاز منابع}}
* آسایش، محمدحسن، «ولیمه و سور برای پسران در کوچ‌نهارجان بیرجند»، فصلنامهٔ نجوای فرهنگ، تهران، ۱۳۸۸ش، شماره ۱۴.
* افشار، ایرج، عالم‌آرای شاه طهماسب، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۰ش.
* افشار، ایرج، عالم‌آرای شاه طهماسب، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۰ش.
* نوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، 1381ش.
* نوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، ۱۳۸۱ش.
* «حکم شاباش عروسی»، هدانا: وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی، تاريخ بازدید: 19 آبان 1400.
* «حکم شاباش عروسی»، هدانا: وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی، تاریخ بازدید: ۱۹ آبان ۱۴۰۰.
* سعد‌وندیان، سیروس، خاطرات مونس‌الدوله، تهران، زرین، ۱۳۸۰ش.
* سعدوندیان، سیروس، خاطرات مونس‌الدوله، تهران، زرین، ۱۳۸۰ش.
* صادقی، محمد و ابوالفضل احمدزاده، «جنبه‌های حقوقی و فقهی سنّت شاباش به‌عنوان تأمین مالی ازدواج»، حقوق اسلامی، ش65، 1399ش.
* صادقی، محمد و ابوالفضل احمدزاده، «جنبه‌های حقوقی و فقهی سنّت شاباش به‌عنوان تأمین مالی ازدواج»، حقوق اسلامی، ش۶۵، ۱۳۹۹ش.
* شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۳ش.  
* شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۳ش.
* کرزبر یاراحمدی، غلامحسین، فرهنگ مردم بروجرد، به کوشش علی آنی‌زاده، تهران، طرح آینده، ۱۳۸۸ش.
* کرزبر یاراحمدی، غلامحسین، فرهنگ مردم بروجرد، به کوشش علی آنی‌زاده، تهران، طرح آینده، ۱۳۸۸ش.
* معین، محمد، فرهنگ معین، تهران، زرین، ۱۳۸۲ش.
* معین، محمد، فرهنگ معین، تهران، زرین، ۱۳۸۲ش.
* هدایت، مهدی‌قلی، خاطرات و خطرات، تهران، زوار، ۱۳۸۵ش.
* هدایت، مهدی‌قلی، خاطرات و خطرات، تهران، زوار، ۱۳۸۵ش.
[[رده: ویکی‌زندگی]]
{{پایان منابع}}
[[رده: هدیه و سوغات]]
{{ازدواج-افقی}}
[[رده: جشن‌ها]]
 
[[رده: ازدواج]]
[[رده:آداب و رسوم ازدواج]]
[[رده:خرده‌فرهنگ]]
[[رده:فرهنگ ایرانی]]

نسخهٔ کنونی تا ۱۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۵۱

نمونه‌ای از شاباش تزئین شده
نمونه‌ای از شاباش تزئین شده

شاباش؛ پول یا اشیائی که در جشن‌ها و به‌ویژه در مراسم عروسی، هدیه می‌دهند.

شاباش به‌معنای «شاد باش» و از نشانه‌های تحسین و شادی در مراسم‌ به‌ویژه عروسی‌هاست. در گذشته پول، گل یا نقل را بر سر عروس و داماد می‌ریختند یا به نوازندگان می‌دادند. پیشینهٔ این رسم به دورهٔ صفوی و قاجار بازمی‌گردد و انواعی چون شاباش مخصوص صاحب‌مجلس یا مطرب‌ها داشته است. در ختنه‌سوران نیز شاباش برای تسکین کودک انجام می‌شد. از دیدگاه فقهی، شاباش هدیه‌ای برای تسهیل ازدواج است و استفاده از آن جایز دانسته می‌شود، مگر آنکه در برابر رقص و لهو باشد که در این صورت حرام است.

مفهوم‌شناسی شاباش

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شاباش مخفف شاد باش و از ادات تحسین است. به پولی که در عروسی به رقاص و نوازنده می‌دهند یا بر سر عروس و داماد می‌ریزند نیز شاباش گویند.[۱] علاوه بر پول، گُل یا نُقلی را که در عروسی بر سر عروس و داماد می‌ریزند یا به نوازندگان و رقصندگان می‌دهند، نیز شاباش گفته می‌شود.[۲]

پیشنیه شاباش

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در برخی منابع تاریخی به شاباش اشاره شده است؛ برای نمونه در گزارش‌هایی از شاباش گرفتن شاه طهماسب صفوی در جشن عروسی برادرش القاص میرزا[۳] و شاباش گرفتن ناصرالدین شاه قاجار در مراسم گوناگون،[۴] سخن به میان آمده است. شاباش تنها در جشن عروسی نبود و در مراسم‌های دیگری چون آش‌پزان که همه ساله در دربار قاجار برپا بود نیز داده می‌شد.[۵]

در اواخر دورهٔ قاجار و اوایل دوران پهلوی از سه نوع شاباش یاد شده است؛ شاباشی که برای صاحب مجلس جمع می‌شد و مطرب‌ها در آن سهمی نداشتند، شاباشی که خود مطرب‌ها از حاضران می‌گرفتند و در عوض مزدی از صاحب مجلس دریافت نمی‌کردند و در آخر شاباشی که در آن مطرب‌ها هم از صاحب مجلس و هم از حضار می‌گرفتند.[۶]

شاباش در ختنه‌سوران

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در برخی شهرستان‌ها میزبان به مناسبت ختنه‌سوران ناهار می‌دهد و مهمان‌ها هدیهٔ نقدی خود را زیر بالش کودک می‌گذارند تا از این رهگذر، کودک درد خود را فراموش کند.[۷] در یکی از مناطق شرقیِ کشور نیز، در روز ختنه‌کنان، صدای ساز و آواز و شادی در محل می‌پیچد و پس از صرف ناهار کودک را به سر قنات می‌برند و حاضران صلوات می‌فرستند و با نقل و نبات بر سر کودک شاباش می‌ریزند و ختنه صورت می‌گیرد.[۸]

شاباش از دیدگاه فقهی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسائل فقهی شاباش، فراتر از ادبیات عرفی آن است. فقیهان شاباش را شامل هدایایی که اطرافیان برای تسهیل مراسم ازدواج به زوجین می‌دهند، معنا کرده‌اند. همچنین یکی از مسائل مهم فقهی و حقوقی در خصوص سنت شاباش، تعیین نسبت و تفاوت آن با نثار العرس و مشروعیت آن است.

مراد از نثار العرس آن است که در عروسی‌ها علاوه بر پذیرایی و ولیمه، اصطلاحاً نقل (شیرینی) یا پولی اهداء کرده یا کالاهای دیگر روی سر عروس و داماد پخش می‌کنند. از این اقدام در ادبیات فقها تحت عنوان «أکل ما ینثر فی العرس» تعبیر می‌شود و فقیهان ناظر به جواز خوردن و استفاده از آنچه پخش شده، معتقدند خوردن آن جایز است. از حیث مالکیت یا اباحه تصرف در آن نیز مباحث فقهی وجود دارد.[۹]

اگر شاباش در قبال رقص و پایکوبی باشد، بیشتر فقیهان حکم بر حرمت آن داده‌اند و بازگرداندن مال به صاحب اصلی آن را لازم دانسته‌اند.[۱۰]

  1. معین، فرهنگ معین، ذیل واژهٔ شاباش.
  2. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، 1381ش، ج5، ص4392.
  3. افشار، عالم‌آرای شاه طهماسب، ۱۳۷۰ش، ص52-53.
  4. سعدوندیان، خاطرات مونس‌الدوله، ۱۳۸۰ش، ص172.
  5. هدایت، خاطرات و خطرات، ۱۳۸۵ش، ص90.
  6. شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج2، ص86.
  7. کرزبر یاراحمدی، فرهنگ مردم بروجرد، 1388ش، ص302.
  8. آسایش، «ولیمه و سور برای پسران در کوچ‌نهارجان بیرجند»، 1388ش، ص۱۱۹–۱۲۱.
  9. صادقی و احمدزاده، «جنبه‌های حقوقی و فقهی سنّت شاباش به‌عنوان تأمین مالی ازدواج»، 1399ش، ص186.
  10. «حکم شاباش عروسی»، هدانا: وبگاه پاسخگویی به سئوالات دینی.
  • آسایش، محمدحسن، «ولیمه و سور برای پسران در کوچ‌نهارجان بیرجند»، فصلنامهٔ نجوای فرهنگ، تهران، ۱۳۸۸ش، شماره ۱۴.
  • افشار، ایرج، عالم‌آرای شاه طهماسب، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۰ش.
  • نوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، ۱۳۸۱ش.
  • «حکم شاباش عروسی»، هدانا: وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی، تاریخ بازدید: ۱۹ آبان ۱۴۰۰.
  • سعدوندیان، سیروس، خاطرات مونس‌الدوله، تهران، زرین، ۱۳۸۰ش.
  • صادقی، محمد و ابوالفضل احمدزاده، «جنبه‌های حقوقی و فقهی سنّت شاباش به‌عنوان تأمین مالی ازدواج»، حقوق اسلامی، ش۶۵، ۱۳۹۹ش.
  • شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۳ش.
  • کرزبر یاراحمدی، غلامحسین، فرهنگ مردم بروجرد، به کوشش علی آنی‌زاده، تهران، طرح آینده، ۱۳۸۸ش.
  • معین، محمد، فرهنگ معین، تهران، زرین، ۱۳۸۲ش.
  • هدایت، مهدی‌قلی، خاطرات و خطرات، تهران، زوار، ۱۳۸۵ش.