پرش به محتوا

پیش‌نویس:آشپزخانه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
imported>محمد مولایی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:آشپزخانه.jpg|300px|thumb|جایگزین=آشپزخانه خانگی|آشپزخانه خانگی]]
{{درشت|'''آشْپَزْخانه'''}}، محل آماده‌سازی و پخت غذا.


<big>'''آشْپَزْخانه'''</big>، محل آماده‌سازی و پخت غذا.<br>
آشپزخانه به‌عنوان بخش مهمی از یک خانه، فضایی برای پخت‌وپز، شستن و نگهداری مواد غذایی بوده و متناسب با ابعاد آن، می‌تواند فضایی برای غذا خوردن و نشستن را نیز در بر بگیرد.<ref>[http://hom.ir/engineering/architecture/970-مبانی-طراحی-آشپزخانه-بخش-اول-پلان «مبانی طراحی آشپزخانه (بخش اول: پلان)»، سایت هوم، تاریخ بازدید، 12 مهر 1400ش.]</ref> در فرهنگنامه‌ها از «آشپزخانه» با نام‌هایی مانند «مطبخ»، «تنورخانه»، «آشخانه» و «باورچی‌خانه» نیز یاد شده است.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/تنورخانه دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه تنورخانه]؛ تبریزی، فرهنگ لغت برهان قاطع، ذیل واژه تنورخانه؛ [https://abadis.ir/fatofa/تنورخانه/ تتوی، فرهنگ رشیدی، ذیل واژه تنورخانه]؛ [https://abadis.ir/fatofa/آشخانه/ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه آشخانه.]</ref> کسی که شغل اصلی وی پختن غذا است «آشپز»، «خوالیگر»، «خوالگر»، «دیگ‌پز»، «مطبخی»، «طباخ»، «باورچی»، «پزنده»، «خوراک‌پز» و «خورده‌پز» نیز نامیده شده است.<ref>[https://www.vajehyab.com/?q=آشپز&d=en دهخدا، لغت‌نامه ذیل واژه آشپز]؛ صبا، فرهنگ بیان اندیشه‌ها، 1366ش، ص۱۴.</ref>


آشپزخانه به‌عنوان بخش مهمی از یک خانه، فضایی برای پخت‌و‌پز، شستن و نگهداری مواد غذایی بوده و متناسب با ابعاد آن، می‌تواند فضایی برای غذا خوردن و نشستن را نیز در بر بگیرد.<ref>[http://hom.ir/engineering/architecture/970-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AD%DB%8C-%D8%A2%D8%B4%D9%BE%D8%B2%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D9%BE%D9%84%D8%A7%D9%86 «مبانی طراحی آشپزخانه (بخش اول: پلان)»، سایت هوم، تاریخ بازدید، 12 مهر 1400ش.]</ref> در فرهنگنامه¬ها از «آشپزخانه» با نام¬هایی مانند «مطبخ»، «تنورخانه»، «آشخانه» و «باورچی‌خانه» نیز یاد شده ‌است.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%AA%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87 دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه تنورخانه]؛ تبریزی، فرهنگ لغت برهان قاطع، ذیل واژه تنورخانه؛ [https://abadis.ir/fatofa/%D8%AA%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87/ تتوی، فرهنگ رشیدی، ذیل واژه تنورخانه]؛ [https://abadis.ir/fatofa/%D8%A2%D8%B4%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87/ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه آشخانه.]</ref> کسی که شغل اصلی وی پختن غذا است «آشپز»، «خوالیگر»، «خوالگر»، «دیگ‌پز»، «مطبخی»، «طباخ»، «باورچی»، «پزنده»، «خوراک‌پز» و «خورده‌پز» نیز نامیده شده است.<ref>[https://www.vajehyab.com/?q=%D8%A2%D8%B4%D9%BE%D8%B2&d=en دهخدا، لغت‌نامه ذیل واژه آشپز]؛ صبا، فرهنگ بیان اندیشه‌ها، 1366ش، ص۱۴.</ref>
==آشپزخانه در فرهنگ ایران==
==آشپزخانه در فرهنگ ایران==
در معماری سنتی ایران، یکی از مهم‌ترین اجزاء هر خانه که در زندگی روزانه مردم اهمیت ویژه‌ای دارد، آشپزخانه است؛ بدین سبب آشپزخانه جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ عامه یافته است.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%AA%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87 دهخدا، لغت‌نامه ذیل واژه تنورخانه]؛ تبریزی، فرهنگ لغت برهان قاطع، ذیل واژه تنورخانه؛ [https://abadis.ir/fatofa/%D8%AA%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87/ تتوی، فرهنگ رشیدی، ذیل واژه تنورخانه]؛ [https://abadis.ir/fatofa/%D8%A2%D8%B4%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87/ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه آشخانه.]</ref> حسب تنوع اقلیمی مناطق مختلف کشور و نیز فرهنگ و شرایط معیشتی افراد، فضای آشپزخانه به صورت‌های مختلفی طراحی می‌شود.<ref>پولاک، سفرنامه، 1361ش، ص۹۴.</ref> در قدیم، آشپزخانه فاقد تزئینات لازم چون فرش، میز و سکو بوده و معمولاً فضایی تاریک و دودگرفته بوده است.<ref>حجازی و یاراحمدی، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی: تغییرات و پیامدهای فرهنگی آن، 1382ش، ص۱۸۱.</ref>
 
در یافته‌های تاریخی دوره ساسانیان، به مناصبی چون «پذشخوار» و «خوانسالار» به‌عنوان چشنده‌ی غذا و رئیس کل آشپزخانه دربار اشاره شده است و از آنجا که تربیت اردشیر سوم، پادشاه ساسانی نیز به‌عهده «خوانسالار» بوده است، می‌توان به اهمیت و جایگاه آن پی‌برد.<ref>کریستن‌سن، ایران در زمان ساسانیان، 1345ش، ص۵۲۰.</ref> در دوره‌های بعدی نیز «خوانسالار» از مناصب سلطنتی محسوب شده است.<ref>بیهقی، تاریخ بیهقی، 1324ش، ص۲۷۲و ص۵۰۲؛ ناصرخسرو، سفرنامه، 1384ش، ص۷۹-۸۰؛ انوری، اصطلاحات دیوانی دوره غزنوی و سلجوقی، ۱۳۵۵ش، ص۲۱۳.</ref>  
===جایگاه فرهنگی و اهمیت آشپزخانه در ایران===
در سفرنامه ترز به وجود چادر یا خیمه‌ای با رنگ متفاوت، به‌عنوان آشپزخانه در مناطق جنوبی ایران و ایل قشقایی اشاره شده است.<ref>ترز، شهسواران کوهسار، 1376ش، ص۱۷۴.</ref> روستائیان منطقه زیدشت طالقان، از «پسینه» که اتاقی در ایوان خانه و در ابعاد تقریبی ۴×۵ متر با دری کوچک و بدون پنجره بود، به‌عنوان آشپزخانه استفاده می‌کردند.<ref>حداد، زیدشت دروازه طالقان، 1377ش، ۶۰-۶۱.</ref> در مناطق جنوبی کشور، برای پخت‌وپز از فضای کوچکی شبیه اتاق نشیمن استفاده می‌کنند و اجاق و تنور در آن قرار دارد.<ref>مختارپور، دو سال با بومیان جزیره کیش، 1387ش، ص۷۸.</ref>  
در معماری سنتی [[ایران]]، یکی از مهم‌ترین اجزاء هر خانه که در زندگی روزانه مردم اهمیت ویژه‌ای دارد، آشپزخانه است؛ بدین سبب آشپزخانه جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ عامه یافته است.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/تنورخانه دهخدا، لغت‌نامه ذیل واژه تنورخانه]؛ تبریزی، فرهنگ لغت برهان قاطع، ذیل واژه تنورخانه؛ [https://abadis.ir/fatofa/تنورخانه/ تتوی، فرهنگ رشیدی، ذیل واژه تنورخانه]؛ [https://abadis.ir/fatofa/آشخانه/ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه آشخانه.]</ref> حسب تنوع اقلیمی مناطق مختلف کشور و نیز فرهنگ و شرایط معیشتی افراد، فضای آشپزخانه به صورت‌های مختلفی طراحی می‌شود.<ref>پولاک، سفرنامه، 1361ش، ص۹۴.</ref> در قدیم، آشپزخانه فاقد تزئینات لازم چون فرش، میز و سکو بوده و معمولاً فضایی تاریک و دودگرفته بوده است.<ref>حجازی و یاراحمدی، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی: تغییرات و پیامدهای فرهنگی آن، 1382ش، ص۱۸۱.</ref>
برخلاف قشر فقیر جامعه، آشپزخانه در ساختمان‌ها و عمارت‌های اشرافی و مرفه ایرانی، مکانی جادار در کنار اتاق نشیمن بود که درون آن از اجاق‌های گچی یا سنگی و برجسته با سه‌پایه‌های گچی یا آهنی، برای پختن غذا استفاده می‌شد.<ref>مظلوم‌زاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، 1383ش، ص۱۵.</ref> آشپزخانه در خانه‌های طبقات متوسط، در گوشه حیاط قرار می‌گرفت.<ref>مقدم گل‌محمدی، تویسرکان، 1378ش، ج۱، ص۴۰۱.</ref> در مناطق گیلان، به‌صورت سنتی آشپزخانه در قسمت غربی ساختمان ایجاد می‌شد.<ref>خاکپور، معماری خانه‌های گیلان، 1386ش، ص۸۰.</ref> در جزیره قشم، آشپزخانه در قسمت جنوب غربی منزل ساخته می‌شد.<ref>زند مقدم، آفاق جزیره قشم، 1382ش، ص۲۲۱.</ref>  
 
در شهر بیرجند و اطراف آن، سقف آشپزخانه گنبدی شکل بود که در بالای آن سوراخی برای خارج شدن هوا تعبیه می‌کردند.<ref>رضایی، بیرجندنامه، 1381ش، ص۶۲.</ref> سقف آشپزخانه در مناطق جنوبی ایران، از چوب خرما و شاخه‌های خشک درخت نخل و حصیر ساخته می‌شد.<ref>زند مقدم، آفاق جزیره قشم، 1382ش، ص۲۲۲.</ref> در منطقه میبد یزد، سقف آشپزخانه به‌صورت فیل‌پوش ساخته شده و نور از سقف وارد آن می‌گردید.<ref>جانب‌اللهی، چهل گفتار در مردم‌شناسی میبد، 1385ش، ص۱۶۸.</ref>
===اهمیت تاریخی آشپزخانه در دربار===
امروزه معماری و تزیینات آشپزخانه‌های ایرانی از آشپزخانه‌های سنتی فاصلۀ بسیار گرفته و به سبک‌های غربی نزدیک شده است.<ref>دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی: از سیر تا پیاز، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۱۶۶-۱۶۷؛ سپهری، بیاضه: روستایی کهن بر کران کویر، 1387ش، ص۱۳۳.</ref>
[[پرونده:آشپزخانه۲.jpg|جایگزین=آشپزخانه مخصوص کاخ سفید سعدآباد|بندانگشتی|آشپزخانه مخصوص کاخ سفید سعدآباد؛ بنایی ۸۰۰ متری از دوران پهلوی دوم با تجهیزات مدرن آلمانی و آشپزهایی که صرفاً برای محمدرضا پهلوی، فرح و فرزندانشان غذا طبخ می‌کردند]]
در یافته‌های تاریخی دوره [[ساسانیان]]، به مناصبی چون «پذشخوار» و «خوانسالار» به‌عنوان چشندهٔ غذا و رئیس کل آشپزخانه دربار اشاره شده است و از آنجا که تربیت اردشیر سوم، پادشاه ساسانی نیز به‌عهده «خوانسالار» بوده است، می‌توان به اهمیت و جایگاه آن پی‌برد.<ref>کریستن‌سن، ایران در زمان ساسانیان، 1345ش، ص۵۲۰.</ref> در دوره‌های بعدی نیز «خوانسالار» از مناصب سلطنتی محسوب شده است.<ref>بیهقی، تاریخ بیهقی، 1324ش، ص۲۷۲و ص۵۰۲؛ ناصرخسرو، سفرنامه، 1384ش، ص۷۹–۸۰؛ انوری، اصطلاحات دیوانی دوره غزنوی و سلجوقی، ۱۳۵۵ش، ص۲۱۳.</ref>
 
===تنوع ساختاری آشپزخانه بر اساس اقلیم و طبقه اجتماعی===
 
*[[پرونده:آشپزخانه۱.jpg|جایگزین=استفاده از سیاه چادر به‌عنوان آشپزخانه در ایل بختیاری|بندانگشتی|استفاده از سیاه چادر به‌عنوان آشپزخانه در ایل بختیاری]]'''در میان عشایر و روستاها:''' در سفرنامه ترز به وجود چادر یا خیمه‌ای با رنگ متفاوت، به‌عنوان آشپزخانه در مناطق جنوبی ایران و [[ایل قشقایی]] اشاره شده است.<ref>ترز، شهسواران کوهسار، 1376ش، ص۱۷۴.</ref> روستائیان منطقه زیدشت طالقان، از «پسینه» که اتاقی در ایوان خانه و در ابعاد تقریبی ۴×۵ متر با دری کوچک و بدون پنجره بود، به‌عنوان آشپزخانه استفاده می‌کردند.<ref>حداد، زیدشت دروازه طالقان، 1377ش، ۶۰–۶۱.</ref> در مناطق جنوبی کشور، برای پخت‌وپز از فضای کوچکی شبیه اتاق نشیمن استفاده می‌کنند و اجاق و تنور در آن قرار دارد.<ref>مختارپور، دو سال با بومیان جزیره کیش، 1387ش، ص۷۸.</ref>
 
*'''بر اساس طبقه اجتماعی:''' برخلاف قشر فقیر جامعه، آشپزخانه در ساختمان‌ها و عمارت‌های اشرافی و مرفه ایرانی، مکانی جادار در کنار اتاق نشیمن بود که درون آن از اجاق‌های گچی یا سنگی و برجسته با سه‌پایه‌های گچی یا آهنی، برای پختن غذا استفاده می‌شد.<ref>مظلوم‌زاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، 1383ش، ص۱۵.</ref> آشپزخانه در خانه‌های طبقات متوسط، در گوشه حیاط قرار می‌گرفت.<ref>مقدم گل‌محمدی، تویسرکان، 1378ش، ج۱، ص۴۰۱.</ref>
 
*'''در مناطق مختلف ایران:''' در مناطق گیلان، به‌صورت سنتی آشپزخانه در قسمت غربی ساختمان ایجاد می‌شد.<ref>خاکپور، معماری خانه‌های گیلان، 1386ش، ص۸۰.</ref> در جزیره [[قشم]]، آشپزخانه در قسمت جنوب غربی منزل ساخته می‌شد.<ref>زند مقدم، آفاق جزیره قشم، 1382ش، ص۲۲۱.</ref> در شهر بیرجند و اطراف آن، سقف آشپزخانه گنبدی شکل بود که در بالای آن سوراخی برای خارج شدن هوا تعبیه می‌کردند.<ref>رضایی، بیرجندنامه، 1381ش، ص۶۲.</ref> سقف آشپزخانه در مناطق جنوبی [[ایران]]، از چوب [[خرما]] و شاخه‌های خشک درخت نخل و [[حصیر]] ساخته می‌شد.<ref>زند مقدم، آفاق جزیره قشم، 1382ش، ص۲۲۲.</ref> در منطقه میبد [[شهر یزد|یزد]]، سقف آشپزخانه به‌صورت فیل‌پوش ساخته شده و نور از سقف وارد آن می‌گردید.<ref>جانب‌اللهی، چهل گفتار در مردم‌شناسی میبد، 1385ش، ص۱۶۸.</ref>
 
===تحول آشپزخانه ایرانی در دوران معاصر===
امروزه معماری و تزیینات آشپزخانه‌های ایرانی از آشپزخانه‌های سنتی فاصلهٔ بسیار گرفته و به سبک‌های غربی نزدیک شده است.<ref>دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی: از سیر تا پیاز، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۱۶۶–۱۶۷؛ سپهری، بیاضه: روستایی کهن بر کران کویر، 1387ش، ص۱۳۳.</ref>


==وسایل آشپزخانه‌های قدیم==
==وسایل آشپزخانه‌های قدیم==
وسایل آشپزخانه و ابزار پخت‌وپز مردم معمولاً از مس ساخته شده و در خانه‌های مردم متوسط و ضعیف جامعه نیز عمدتاً از وسایل و ابزار سفالی و ساخته شده از روی استفاده می‌کردند.<ref>پولاک، سفرنامه، 1361ش، ص۹۴؛ شیخ‌الحکمایی، کازرونیه (مجموعه مقالات کازرون‌شناسی)، 1381ش، ص۲۰۲.</ref> وسایل سنتی آشپزخانه‌های هر ایرانی عمدتاً شامل موارد زیر بود:
[[پرونده:آشپزخانه۳.jpg|جایگزین=آشپزخانه خانه تاریخی عرب‌زاده در شهر یزد|بندانگشتی|آشپزخانه خانه تاریخی عرب‌زاده در شهر یزد]]
قزغون (قزغان = پاتیل یا قابلمه)، دیگ (در اندازه‌های کوچک و بزرگ)، دیگ‌بر (دیگچه)، کماجدان، آبکش، صافی یا چلو‌صاف‌کن، کفگیر (کفچه)، دیزی (مسین یا رویین)، دیزی سفالی، بادیه، آبگردان، ملاغه (ملاقه)، ماهیتابه، لگن تِلیت (ترید)‌خوری، لگن کوچک، پیاله، جام، آفتابه و لگن (برای شست‌وشوی دست مهمانان در ضیافت‌ها)، سینی و بشقاب لب‌تخت، بشقاب گود (دوری)، کاسه، رنده، نخودکوب (گوشت‌کوب)، قاشق، روغن داغ‌کن یا روغن‌جوش (روغندان)، قاشق و چنگال، سینی گرد کنگره‌دار مسی (مجمعه)، قاشق دسته‌کوتاه مسی کنگره‌دار برای جدا کردن مغز هندوانه از پوسته‌ی آن، نمکدان، نمک‌پاش، شیردان (شیرجوش)، قاشق چوبی (مخصوص شربت‌خوری)، دستگیره، کارد، سبو، کوزه و تنگ.<ref>مظلوم‌‌زاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، 1383ش، ص۱۶؛ حجازی و یاراحمدی، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی: تغییرات و پیامدهای فرهنگی آن، 1382ش، ص۱۸۱-۱۸۶؛ اخوان، آداب و سنن اجتماعی فین کاشان، 1373ش، ص۱۳۵.</ref>
وسایل آشپزخانه و ابزار پخت‌وپز مردم معمولاً از مس ساخته شده و در [[خانه|خانه‌های]] مردم متوسط و ضعیف جامعه نیز عمدتاً از وسایل و ابزار سفالی و ساخته شده از روی استفاده می‌کردند.<ref>پولاک، سفرنامه، 1361ش، ص۹۴؛ شیخ‌الحکمایی، کازرونیه (مجموعه مقالات کازرون‌شناسی)، 1381ش، ص۲۰۲.</ref> وسایل سنتی آشپزخانه‌های هر ایرانی عمدتاً شامل موارد زیر بود:
 
قزغون (قزغان = پاتیل یا قابلمه)، دیگ (در اندازه‌های کوچک و بزرگ)، دیگ‌بر (دیگچه)، کماجدان، آبکش، صافی یا چلوصاف‌کن، کفگیر (کفچه)، دیزی (مسین یا رویین)، دیزی سفالی، بادیه، آبگردان، ملاغه (ملاقه)، ماهیتابه، لگن تِلیت (ترید) خوری، لگن کوچک، پیاله، جام، [[آفتابه لگن|آفتابه و لگن]] (برای شست‌وشوی دست مهمانان در ضیافت‌ها)، سینی و بشقاب لب‌تخت، بشقاب گود (دوری)، کاسه، رنده، نخودکوب (گوشت‌کوب)، قاشق، روغن داغ‌کن یا روغن‌جوش (روغندان)، قاشق و چنگال، سینی گرد کنگره‌دار مسی (مجمعه)، قاشق دسته‌کوتاه مسی کنگره‌دار برای جدا کردن مغز [[هندوانه]] از پوستهٔ آن، نمکدان، نمک‌پاش، شیردان (شیرجوش)، قاشق چوبی (مخصوص شربت‌خوری)، دستگیره، کارد، سبو، کوزه و تنگ.<ref>مظلوم‌زاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، 1383ش، ص۱۶؛ حجازی و یاراحمدی، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی: تغییرات و پیامدهای فرهنگی آن، 1382ش، ص۱۸۱–۱۸۶؛ اخوان، آداب و سنن اجتماعی فین کاشان، 1373ش، ص۱۳۵.</ref>


==آشپزخانه‌های مدرن==
==آشپزخانه‌های مدرن==
سبک مدرن ساختمان‌ها، ایده‌های جدیدی را برای طراحی و چیدمان آشپزخانه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین بخش‌های هر خانه پیشنهاد می‌کند. چنین آشپزخانه‌ای معمولاً مجهز به اجاق‌گاز، سینک ظرف‌شویی با آب گرم و سرد، یخچال، میز کار و کابینت آشپزخانه است. بسیاری از خانواده‌ها برای تکمیل آشپزخانه خود از اجاق ماکروویو، ماشین ظرف‌شویی و سایر وسایل برقی استفاده می‌کنند. آَشپزخانه‌های مدرن در کنار پخت‌وپز غذا، کارکرد ذخیره مواد غذایی و تمیز کردن لوازم آماده‌سازی را نیز ایفا می‌کنند. این دسته از آشپزخانه‌ها برای صرف وعده‌های غذایی سبک مانند صبحانه استفاده می‌شوند.
سبک مدرن ساختمان‌ها، ایده‌های جدیدی را برای طراحی و چیدمان آشپزخانه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین بخش‌های هر خانه پیشنهاد می‌کند. چنین آشپزخانه‌ای معمولاً مجهز به اجاق‌گاز، سینک ظرف‌شویی با آب گرم و سرد، یخچال، میز کار و کابینت [[آشپزخانه]] است. بسیاری از [[خانواده|خانواده‌ها]] برای تکمیل آشپزخانه خود از اجاق ماکروویو، ماشین ظرف‌شویی و سایر وسایل برقی استفاده می‌کنند. آَشپزخانه‌های مدرن در کنار پخت‌وپز غذا، کارکرد ذخیره مواد غذایی و تمیز کردن لوازم آماده‌سازی را نیز ایفا می‌کنند. این دسته از آشپزخانه‌ها برای صرف وعده‌های غذایی سبک مانند صبحانه استفاده می‌شوند.
در رستوران‌ها، سفره‌خانه‌ها، هتل‌ها، بیمارستان‌ها، مکان‌های آموزشی، محیط کار و پادگان‌های نظامی از آشپزخانه‌های تجاری بزرگ و برخوردار از تجهیزات بزرگ‌تر و سنگین‌تر استفاده می‌شود.<ref>[https://www.nytimes.com/1982/12/09/garden/the-commercial-kitchen-at-home-pros-and-cons-by-carol-vogel.html Vogel, "The commercial litchen at home: pros and cons", New York Times, 9 Dec1982.]</ref>
 
در [[رستوران|رستوران‌ها]]، سفره‌خانه‌ها، [[هتل|هتل‌ها]]، بیمارستان‌ها، مکان‌های آموزشی، محیط کار و پادگان‌های نظامی از آشپزخانه‌های تجاری بزرگ و برخوردار از تجهیزات بزرگ‌تر و سنگین‌تر استفاده می‌شود.<ref>[https://www.nytimes.com/1982/12/09/garden/the-commercial-kitchen-at-home-pros-and-cons-by-carol-vogel.html Vogel, "The commercial litchen at home: pros and cons", New York Times, 9 Dec1982.]</ref>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
==منابع==
* اخوان، مرتضى، آداب و سنن اجتماعی فین کاشان، تهران، پیکان، ۱۳۷۳ش.
{{آغاز منابع}}
* انوری، حسن، اصطلاحات دیوانی دورۀ غزنوی و سلجوقی، تهران، بی‌نا، ۱۳۵۵ش.
*اخوان، مرتضی، آداب و سنن اجتماعی فین کاشان، تهران، پیکان، ۱۳۷۳ش.
* بیهقی، ابوالفضل، تاریخ بیهقی، به کوشش قاسم غنی و علی‌اکبر فیاض، تهران، ۱۳۲۴ش.
*انوری، حسن، اصطلاحات دیوانی دورهٔ غزنوی و سلجوقی، تهران، بی‌نا، ۱۳۵۵ش.
* پولاک، یاکوب ادوارد، سفرنامه، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، ۱۳۶۱ش.
*بیهقی، ابوالفضل، تاریخ بیهقی، به کوشش قاسم غنی و علی‌اکبر فیاض، تهران، ۱۳۲۴ش.
* تبریزی، محمدحسین بن خلف، برهان قاطع، به کوشش محمد عباسی، تهران، بی‌نا، ۱۳۳۶ش.
*پولاک، یاکوب ادوارد، سفرنامه، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، ۱۳۶۱ش.
* تتوی، عبدالرشید، فرهنگ رشیدی، به کوشش محمد عباسی، تهران، بی‌نا، ۱۳۳۷ش.
*تبریزی، محمدحسین بن خلف، برهان قاطع، به کوشش محمد عباسی، تهران، بی‌نا، ۱۳۳۶ش.
* ترز، ماری، شهسواران کوهسار، ترجمه محمد شهبا، تهران، پیراسته، ۱۳۷۶ش.
*تتوی، عبدالرشید، فرهنگ رشیدی، به کوشش محمد عباسی، تهران، بی‌نا، ۱۳۳۷ش.
* جانب‌اللهی، محمد‌سعید، چهل گفتار در مردم‌شناسی میبد، تهران، گنجینه هنر، ۱۳۸۵ش.
*ترز، ماری، شهسواران کوهسار، ترجمه محمد شهبا، تهران، پیراسته، ۱۳۷۶ش.
* حجازی، شبنم؛ و یاراحمدی، علیرضا، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی: تغییرات و پیامدهای فرهنگی آن، تهران، بی‌نا ۱۳۸۲ش.
*جانب‌اللهی، محمدسعید، چهل گفتار در مردم‌شناسی میبد، تهران، گنجینه هنر، ۱۳۸۵ش.
* حداد، مصطفى، زیدشت دروازۀ طالقان، تهران، نشر ندا، ۱۳۷۷ش.
*حجازی، شبنم؛ و یاراحمدی، علیرضا، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی: تغییرات و پیامدهای فرهنگی آن، تهران، بی‌نا ۱۳۸۲ش.
* خاکپور، مژگان، معماری خانه‌های گیلان، رشت، فرهنگ ایلیا، ۱۳۸۶ش.
*حداد، مصطفی، زیدشت دروازهٔ طالقان، تهران، نشر ندا، ۱۳۷۷ش.
* دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی: از سیر تا پیاز، تهران، نشر کارنامه، ۱۳۸۴ش.
*خاکپور، مژگان، معماری خانه‌های گیلان، رشت، فرهنگ ایلیا، ۱۳۸۶ش.
* دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، 1377ش.
*دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی: از سیر تا پیاز، تهران، نشر کارنامه، ۱۳۸۴ش.
* رضایی، جمال، بیرجندنامه، به کوشش محمود رفیعی، تهران، انتشارات هیرمند، ۱۳۸۱ش.
*دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
* زند مقدم، محمود، آفاق جزیرۀ قشم، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ۱۳۸۲ش.
*رضایی، جمال، بیرجندنامه، به کوشش محمود رفیعی، تهران، انتشارات هیرمند، ۱۳۸۱ش.
* سپهری، منصوره، بیاضه: روستایی کهن بر کران کویر، تهران، موسسه‌ انتشارات‌ امیرکبیر، ۱۳۸۷ش.
*زند مقدم، محمود، آفاق جزیرهٔ قشم، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ۱۳۸۲ش.
* شیخ‌الحکمایی، عمادالدین، کازرونیه (مجموعه مقالات کازرون‌شناسی)، تهران، انتشارات کازرونیه، ۱۳۸۱ش.
*سپهری، منصوره، بیاضه: روستایی کهن بر کران کویر، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۷ش.
* صبا، محسن، فرهنگ بیان اندیشه‌ها، تهران، بی‌نا، ۱۳۶۶ش.
*شیخ‌الحکمایی، عمادالدین، کازرونیه (مجموعه مقالات کازرون‌شناسی)، تهران، انتشارات کازرونیه، ۱۳۸۱ش.
* کریستن سن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمۀ غلامرضا رشید‌یاسمی، تهران، بی‌نا، ۱۳۴۵ش.
*صبا، محسن، فرهنگ بیان اندیشه‌ها، تهران، بی‌نا، ۱۳۶۶ش.
* «مبانی طراحی آشپزخانه (بخش اول: پلان)»، سایت هوم، تاریخ بازدید: 12مهر 1400ش.
*کریستن سن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمهٔ غلامرضا رشیدیاسمی، تهران، بی‌نا، ۱۳۴۵ش.
* مختارپور، رجبعلی، دو سال با بومیان جزیرۀ کیش، تهران، انتشارات ورجاوند، ۱۳۸۷ش.
*«مبانی طراحی آشپزخانه (بخش اول: پلان)»، سایت هوم، تاریخ بازدید: ۱۲ مهر ۱۴۰۰ش.
* مظلوم‌زاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، انتشارات کازرونیه، ۱۳۸۳ش.
*مختارپور، رجبعلی، دو سال با بومیان جزیرهٔ کیش، تهران، انتشارات ورجاوند، ۱۳۸۷ش.
* معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، بی‌نا، ۱۳۷۱ش.
*مظلوم‌زاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، انتشارات کازرونیه، ۱۳۸۳ش.
* مقدم گل‌محمدی، محمد، تویسرکان، تهران، بی‌نا، ۱۳۷۸ش.
*معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، بی‌نا، ۱۳۷۱ش.
* ناصرخسرو، سفرنامه، به کوشش محمود غنی‌زاده، تهران، اساطیر، ۱۳۸۴ش.
*مقدم گل‌محمدی، محمد، تویسرکان، تهران، بی‌نا، ۱۳۷۸ش.
* Vogel, Carol,1982-12-09, "The commercial litchen at home: pros and cons". New York Times.
*ناصرخسرو، سفرنامه، به کوشش محمود غنی‌زاده، تهران، اساطیر، ۱۳۸۴ش.
[[رده: ویکی‌زندگی]]
*Vogel, Carol,1982-12-09, "The commercial litchen at home: pros and cons". New York Times.
[[رده: آشپزی]]
{{پایان منابع}}
[[رده: معماری]]
{{معماری ایرانی-افقی}}
[[کاربر:Mohammad-Moulaei|Mohammad-Moulaei]] ([[بحث کاربر:Mohammad-Moulaei|بحث]]) ‏۱۱ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۱۲ (+0330)
{{خوراکی-افقی}}
 
[[رده:عناصر معماری]]
[[رده:آشپزی]]

نسخهٔ کنونی تا ۱۵ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۲۲

آشپزخانه خانگی
آشپزخانه خانگی

آشْپَزْخانه، محل آماده‌سازی و پخت غذا.

آشپزخانه به‌عنوان بخش مهمی از یک خانه، فضایی برای پخت‌وپز، شستن و نگهداری مواد غذایی بوده و متناسب با ابعاد آن، می‌تواند فضایی برای غذا خوردن و نشستن را نیز در بر بگیرد.[۱] در فرهنگنامه‌ها از «آشپزخانه» با نام‌هایی مانند «مطبخ»، «تنورخانه»، «آشخانه» و «باورچی‌خانه» نیز یاد شده است.[۲] کسی که شغل اصلی وی پختن غذا است «آشپز»، «خوالیگر»، «خوالگر»، «دیگ‌پز»، «مطبخی»، «طباخ»، «باورچی»، «پزنده»، «خوراک‌پز» و «خورده‌پز» نیز نامیده شده است.[۳]

آشپزخانه در فرهنگ ایران

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جایگاه فرهنگی و اهمیت آشپزخانه در ایران

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در معماری سنتی ایران، یکی از مهم‌ترین اجزاء هر خانه که در زندگی روزانه مردم اهمیت ویژه‌ای دارد، آشپزخانه است؛ بدین سبب آشپزخانه جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ عامه یافته است.[۴] حسب تنوع اقلیمی مناطق مختلف کشور و نیز فرهنگ و شرایط معیشتی افراد، فضای آشپزخانه به صورت‌های مختلفی طراحی می‌شود.[۵] در قدیم، آشپزخانه فاقد تزئینات لازم چون فرش، میز و سکو بوده و معمولاً فضایی تاریک و دودگرفته بوده است.[۶]

اهمیت تاریخی آشپزخانه در دربار

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آشپزخانه مخصوص کاخ سفید سعدآباد
آشپزخانه مخصوص کاخ سفید سعدآباد؛ بنایی ۸۰۰ متری از دوران پهلوی دوم با تجهیزات مدرن آلمانی و آشپزهایی که صرفاً برای محمدرضا پهلوی، فرح و فرزندانشان غذا طبخ می‌کردند

در یافته‌های تاریخی دوره ساسانیان، به مناصبی چون «پذشخوار» و «خوانسالار» به‌عنوان چشندهٔ غذا و رئیس کل آشپزخانه دربار اشاره شده است و از آنجا که تربیت اردشیر سوم، پادشاه ساسانی نیز به‌عهده «خوانسالار» بوده است، می‌توان به اهمیت و جایگاه آن پی‌برد.[۷] در دوره‌های بعدی نیز «خوانسالار» از مناصب سلطنتی محسوب شده است.[۸]

تنوع ساختاری آشپزخانه بر اساس اقلیم و طبقه اجتماعی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • استفاده از سیاه چادر به‌عنوان آشپزخانه در ایل بختیاری
    استفاده از سیاه چادر به‌عنوان آشپزخانه در ایل بختیاری
    در میان عشایر و روستاها: در سفرنامه ترز به وجود چادر یا خیمه‌ای با رنگ متفاوت، به‌عنوان آشپزخانه در مناطق جنوبی ایران و ایل قشقایی اشاره شده است.[۹] روستائیان منطقه زیدشت طالقان، از «پسینه» که اتاقی در ایوان خانه و در ابعاد تقریبی ۴×۵ متر با دری کوچک و بدون پنجره بود، به‌عنوان آشپزخانه استفاده می‌کردند.[۱۰] در مناطق جنوبی کشور، برای پخت‌وپز از فضای کوچکی شبیه اتاق نشیمن استفاده می‌کنند و اجاق و تنور در آن قرار دارد.[۱۱]
  • بر اساس طبقه اجتماعی: برخلاف قشر فقیر جامعه، آشپزخانه در ساختمان‌ها و عمارت‌های اشرافی و مرفه ایرانی، مکانی جادار در کنار اتاق نشیمن بود که درون آن از اجاق‌های گچی یا سنگی و برجسته با سه‌پایه‌های گچی یا آهنی، برای پختن غذا استفاده می‌شد.[۱۲] آشپزخانه در خانه‌های طبقات متوسط، در گوشه حیاط قرار می‌گرفت.[۱۳]
  • در مناطق مختلف ایران: در مناطق گیلان، به‌صورت سنتی آشپزخانه در قسمت غربی ساختمان ایجاد می‌شد.[۱۴] در جزیره قشم، آشپزخانه در قسمت جنوب غربی منزل ساخته می‌شد.[۱۵] در شهر بیرجند و اطراف آن، سقف آشپزخانه گنبدی شکل بود که در بالای آن سوراخی برای خارج شدن هوا تعبیه می‌کردند.[۱۶] سقف آشپزخانه در مناطق جنوبی ایران، از چوب خرما و شاخه‌های خشک درخت نخل و حصیر ساخته می‌شد.[۱۷] در منطقه میبد یزد، سقف آشپزخانه به‌صورت فیل‌پوش ساخته شده و نور از سقف وارد آن می‌گردید.[۱۸]

تحول آشپزخانه ایرانی در دوران معاصر

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

امروزه معماری و تزیینات آشپزخانه‌های ایرانی از آشپزخانه‌های سنتی فاصلهٔ بسیار گرفته و به سبک‌های غربی نزدیک شده است.[۱۹]

وسایل آشپزخانه‌های قدیم

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آشپزخانه خانه تاریخی عرب‌زاده در شهر یزد
آشپزخانه خانه تاریخی عرب‌زاده در شهر یزد

وسایل آشپزخانه و ابزار پخت‌وپز مردم معمولاً از مس ساخته شده و در خانه‌های مردم متوسط و ضعیف جامعه نیز عمدتاً از وسایل و ابزار سفالی و ساخته شده از روی استفاده می‌کردند.[۲۰] وسایل سنتی آشپزخانه‌های هر ایرانی عمدتاً شامل موارد زیر بود:

قزغون (قزغان = پاتیل یا قابلمه)، دیگ (در اندازه‌های کوچک و بزرگ)، دیگ‌بر (دیگچه)، کماجدان، آبکش، صافی یا چلوصاف‌کن، کفگیر (کفچه)، دیزی (مسین یا رویین)، دیزی سفالی، بادیه، آبگردان، ملاغه (ملاقه)، ماهیتابه، لگن تِلیت (ترید) خوری، لگن کوچک، پیاله، جام، آفتابه و لگن (برای شست‌وشوی دست مهمانان در ضیافت‌ها)، سینی و بشقاب لب‌تخت، بشقاب گود (دوری)، کاسه، رنده، نخودکوب (گوشت‌کوب)، قاشق، روغن داغ‌کن یا روغن‌جوش (روغندان)، قاشق و چنگال، سینی گرد کنگره‌دار مسی (مجمعه)، قاشق دسته‌کوتاه مسی کنگره‌دار برای جدا کردن مغز هندوانه از پوستهٔ آن، نمکدان، نمک‌پاش، شیردان (شیرجوش)، قاشق چوبی (مخصوص شربت‌خوری)، دستگیره، کارد، سبو، کوزه و تنگ.[۲۱]

آشپزخانه‌های مدرن

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سبک مدرن ساختمان‌ها، ایده‌های جدیدی را برای طراحی و چیدمان آشپزخانه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین بخش‌های هر خانه پیشنهاد می‌کند. چنین آشپزخانه‌ای معمولاً مجهز به اجاق‌گاز، سینک ظرف‌شویی با آب گرم و سرد، یخچال، میز کار و کابینت آشپزخانه است. بسیاری از خانواده‌ها برای تکمیل آشپزخانه خود از اجاق ماکروویو، ماشین ظرف‌شویی و سایر وسایل برقی استفاده می‌کنند. آَشپزخانه‌های مدرن در کنار پخت‌وپز غذا، کارکرد ذخیره مواد غذایی و تمیز کردن لوازم آماده‌سازی را نیز ایفا می‌کنند. این دسته از آشپزخانه‌ها برای صرف وعده‌های غذایی سبک مانند صبحانه استفاده می‌شوند.

در رستوران‌ها، سفره‌خانه‌ها، هتل‌ها، بیمارستان‌ها، مکان‌های آموزشی، محیط کار و پادگان‌های نظامی از آشپزخانه‌های تجاری بزرگ و برخوردار از تجهیزات بزرگ‌تر و سنگین‌تر استفاده می‌شود.[۲۲]

  1. «مبانی طراحی آشپزخانه (بخش اول: پلان)»، سایت هوم، تاریخ بازدید، 12 مهر 1400ش.
  2. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه تنورخانه؛ تبریزی، فرهنگ لغت برهان قاطع، ذیل واژه تنورخانه؛ تتوی، فرهنگ رشیدی، ذیل واژه تنورخانه؛ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه آشخانه.
  3. دهخدا، لغت‌نامه ذیل واژه آشپز؛ صبا، فرهنگ بیان اندیشه‌ها، 1366ش، ص۱۴.
  4. دهخدا، لغت‌نامه ذیل واژه تنورخانه؛ تبریزی، فرهنگ لغت برهان قاطع، ذیل واژه تنورخانه؛ تتوی، فرهنگ رشیدی، ذیل واژه تنورخانه؛ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه آشخانه.
  5. پولاک، سفرنامه، 1361ش، ص۹۴.
  6. حجازی و یاراحمدی، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی: تغییرات و پیامدهای فرهنگی آن، 1382ش، ص۱۸۱.
  7. کریستن‌سن، ایران در زمان ساسانیان، 1345ش، ص۵۲۰.
  8. بیهقی، تاریخ بیهقی، 1324ش، ص۲۷۲و ص۵۰۲؛ ناصرخسرو، سفرنامه، 1384ش، ص۷۹–۸۰؛ انوری، اصطلاحات دیوانی دوره غزنوی و سلجوقی، ۱۳۵۵ش، ص۲۱۳.
  9. ترز، شهسواران کوهسار، 1376ش، ص۱۷۴.
  10. حداد، زیدشت دروازه طالقان، 1377ش، ۶۰–۶۱.
  11. مختارپور، دو سال با بومیان جزیره کیش، 1387ش، ص۷۸.
  12. مظلوم‌زاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، 1383ش، ص۱۵.
  13. مقدم گل‌محمدی، تویسرکان، 1378ش، ج۱، ص۴۰۱.
  14. خاکپور، معماری خانه‌های گیلان، 1386ش، ص۸۰.
  15. زند مقدم، آفاق جزیره قشم، 1382ش، ص۲۲۱.
  16. رضایی، بیرجندنامه، 1381ش، ص۶۲.
  17. زند مقدم، آفاق جزیره قشم، 1382ش، ص۲۲۲.
  18. جانب‌اللهی، چهل گفتار در مردم‌شناسی میبد، 1385ش، ص۱۶۸.
  19. دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی: از سیر تا پیاز، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۱۶۶–۱۶۷؛ سپهری، بیاضه: روستایی کهن بر کران کویر، 1387ش، ص۱۳۳.
  20. پولاک، سفرنامه، 1361ش، ص۹۴؛ شیخ‌الحکمایی، کازرونیه (مجموعه مقالات کازرون‌شناسی)، 1381ش، ص۲۰۲.
  21. مظلوم‌زاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، 1383ش، ص۱۶؛ حجازی و یاراحمدی، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی: تغییرات و پیامدهای فرهنگی آن، 1382ش، ص۱۸۱–۱۸۶؛ اخوان، آداب و سنن اجتماعی فین کاشان، 1373ش، ص۱۳۵.
  22. Vogel, "The commercial litchen at home: pros and cons", New York Times, 9 Dec1982.
  • اخوان، مرتضی، آداب و سنن اجتماعی فین کاشان، تهران، پیکان، ۱۳۷۳ش.
  • انوری، حسن، اصطلاحات دیوانی دورهٔ غزنوی و سلجوقی، تهران، بی‌نا، ۱۳۵۵ش.
  • بیهقی، ابوالفضل، تاریخ بیهقی، به کوشش قاسم غنی و علی‌اکبر فیاض، تهران، ۱۳۲۴ش.
  • پولاک، یاکوب ادوارد، سفرنامه، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، ۱۳۶۱ش.
  • تبریزی، محمدحسین بن خلف، برهان قاطع، به کوشش محمد عباسی، تهران، بی‌نا، ۱۳۳۶ش.
  • تتوی، عبدالرشید، فرهنگ رشیدی، به کوشش محمد عباسی، تهران، بی‌نا، ۱۳۳۷ش.
  • ترز، ماری، شهسواران کوهسار، ترجمه محمد شهبا، تهران، پیراسته، ۱۳۷۶ش.
  • جانب‌اللهی، محمدسعید، چهل گفتار در مردم‌شناسی میبد، تهران، گنجینه هنر، ۱۳۸۵ش.
  • حجازی، شبنم؛ و یاراحمدی، علیرضا، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی: تغییرات و پیامدهای فرهنگی آن، تهران، بی‌نا ۱۳۸۲ش.
  • حداد، مصطفی، زیدشت دروازهٔ طالقان، تهران، نشر ندا، ۱۳۷۷ش.
  • خاکپور، مژگان، معماری خانه‌های گیلان، رشت، فرهنگ ایلیا، ۱۳۸۶ش.
  • دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی: از سیر تا پیاز، تهران، نشر کارنامه، ۱۳۸۴ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
  • رضایی، جمال، بیرجندنامه، به کوشش محمود رفیعی، تهران، انتشارات هیرمند، ۱۳۸۱ش.
  • زند مقدم، محمود، آفاق جزیرهٔ قشم، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ۱۳۸۲ش.
  • سپهری، منصوره، بیاضه: روستایی کهن بر کران کویر، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۷ش.
  • شیخ‌الحکمایی، عمادالدین، کازرونیه (مجموعه مقالات کازرون‌شناسی)، تهران، انتشارات کازرونیه، ۱۳۸۱ش.
  • صبا، محسن، فرهنگ بیان اندیشه‌ها، تهران، بی‌نا، ۱۳۶۶ش.
  • کریستن سن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمهٔ غلامرضا رشیدیاسمی، تهران، بی‌نا، ۱۳۴۵ش.
  • «مبانی طراحی آشپزخانه (بخش اول: پلان)»، سایت هوم، تاریخ بازدید: ۱۲ مهر ۱۴۰۰ش.
  • مختارپور، رجبعلی، دو سال با بومیان جزیرهٔ کیش، تهران، انتشارات ورجاوند، ۱۳۸۷ش.
  • مظلوم‌زاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، انتشارات کازرونیه، ۱۳۸۳ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، بی‌نا، ۱۳۷۱ش.
  • مقدم گل‌محمدی، محمد، تویسرکان، تهران، بی‌نا، ۱۳۷۸ش.
  • ناصرخسرو، سفرنامه، به کوشش محمود غنی‌زاده، تهران، اساطیر، ۱۳۸۴ش.
  • Vogel, Carol,1982-12-09, "The commercial litchen at home: pros and cons". New York Times.