پیشنویس:بازار: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:بازار.jpg| | [[پرونده:بازار.jpg|300px|thumb|بازار ارومیه|جایگزین=بازار ارومیه]] | ||
{{درشت|'''بازار'''}}، محل خرید و فروش کالا{{سخ}} | |||
بازار در اصل از واژه اَبازار گرفته شده که بهمعنای محل خرید و فروش و اجتماعات است.<ref> | بازار در اصل از واژه اَبازار گرفته شده که بهمعنای محل خرید و فروش و اجتماعات است.<ref>کیانی، شهرهای ایرانی، ج2، 1366ش، ص383.</ref> بازار در گذشته متشکل از مجموعه اماکن عمومی مانند حمام، مدرسه، تکیه، سقاخانه، زورخانه و قهوهخانه بوده است.<ref>عدل، بازارهای ایران، 1371ش، ص13.</ref> در شهرهای زیادی از خاورمیانه، [[آسیا]]، [[آفریقا]] و بخشهایی از [[اروپا]]، به مرکز اصلی بازرگانی شهر یا روستا، بازار میگویند. | ||
==ریشهشناسی واژه بازار== | ==ریشهشناسی واژه بازار== | ||
دربارهٔ ریشه این واژه نظرهای متفاوتی بیان شده است. قدیمیترین ریشه پیشنهادی را میتوان در فرهنگ «آنندراج» یافت. مؤلف این فرهنگ معتقد است که واژه بازار در اصل اَبازار («اَبا» بهمعنی آش + پسوند مکانسازِ «زار») بهمعنی محل خرید و فروش موادغذایی بوده، اما با گذشت زمان بهمعنی مطلق محل خرید و فروش بهکار رفته است.<ref>رامپوری، غیاث اللغات، ۱۳۶۳ش، ص112.</ref> واژه بازار به شکل بازر در بازرگان (مخفف بازارگان) هم آمده است. همین واژه از فارسی به ترکی، از ترکی به ایتالیایی و از آن طریق به دیگر زبانهای اروپایی (ازجمله انگلیسی) راه یافته است.<ref>Mackenzie, A concise pahlavi dictionray, Oxford. 1971: Nyperg, A manual of Pahlavi,{{سخ}} | |||
Wiesbaden, 1974: The Oxford english Dictionray, Oxford,1990.</ref> | Wiesbaden, 1974: The Oxford english Dictionray, Oxford,1990.</ref> در زبان پهلوی نیز، واژه بازار را بهصورت بهاچار بهمعنای جایِ بها (قیمت) بیان میکردند. | ||
==پیشینه تاریخی بازار== | ==پیشینه تاریخی بازار== | ||
در عهد هخامنشیان و همزمان با حکومت داریوش اول، برای نخستین بار در ایران سکه زر با نام «دَریک» ضرب شد. وجود سکه زر بهعنوان وسیله مبادله، خود نشانهای از گسترش روابط بازرگانی است.<ref>Dandamaev, kultura I ekonomika drevnego irana, 1980, p204. </ref> | در عهد [[هخامنشیان]] و همزمان با حکومت داریوش اول، برای نخستین بار در ایران سکه زر با نام «دَریک» ضرب شد. وجود سکه زر بهعنوان وسیله مبادله، خود نشانهای از گسترش روابط بازرگانی است.<ref>Dandamaev, kultura I ekonomika drevnego irana, 1980, p204.</ref> سکههای نقره با نام «شِکِل» نیز یکی از پولهای رایج عهد هخامنشی برای مبادله بود. در عهد دولت هخامنشی، نهتنها بازارهای داخلی [[ایران]]، بلکه بازارهای خارجی نیز از رونق فراوانی برخوردار بودند. راههای بازرگانی متعددی وجود داشتند که استانها و نواحی تابع این دولت را با بازارهای داخلی مرتبط میساختند. | ||
پس از حمله اسکندر و استقرار دولت سلوکی مرحله تازهای از تقسیم کار و دگرگونی زیربنای اقتصادی بهدلیل رشد نیروهای مولد بهوجود آمد. رونق تولید کالا و وسعت مبادلات بازرگانی با | پس از حمله اسکندر و استقرار دولت سلوکی مرحله تازهای از تقسیم کار و دگرگونی زیربنای اقتصادی بهدلیل رشد نیروهای مولد بهوجود آمد. رونق تولید کالا و وسعت مبادلات بازرگانی با [[چین]]، [[هندوستان]] و آسیای مرکزی مشهود بود.<ref>pigulevskaya, goroda irana v rannem srednevekovi, 1956, p151.</ref> افزایش و توسعهٔ شهرها، نیاز بازارهای داخلی و مراکز حمل و نقل را از نظر بازرگانی تأمین میکرد. راه بازرگانی چین و هندوستان از شهرهای ایران بهویژه تیسفون میگذشت.<ref>pigulevskaya, goroda irana v rannem srednevekovi, 1956, p176.</ref> بازارها و رشتههای صنعتی تا آنجا پیشرفت کردند که در شهرهای ایران، نه تنها راستههای درون بازارها، بلکه بازارهای مستقل و جداگانه پدید آمد. در دوره اسلامی هم، افرادی که حرفه مشترک داشتند در یک کوی و یک راسته کار میکردند. بدون شک، شهرهای ایران در عصر امویان و عباسیان نیز همینگونه رونق داشتند.<ref>pigulevskaya, I iran na rubez VI I VII vekov, 1946, p229.</ref> | ||
==تقسیمبندی بازارها== | ==تقسیمبندی بازارها== | ||
بازارها | بازارها غالباً تابع مسیر اصلی ارتباطی شهرها بوده و در مرکزیترین نقطه شهرها ایجاد و سپس تا دروازههای اصلی شهر امتداد داشتند. تقسیمبندی بازارها از نظر مکانی و زمانی و نحوه ساختاری آنها بهصورت زیر انجام میشود. | ||
'''از نظر زمان تشکیل:''' | '''از نظر نحوه شکلگیری:''' تکمحوری، چندمحوری، صلیبی، منظومهای، بازارچهای. | ||
'''از نظر زمان تشکیل:''' بازارهای دائمی، بازارهای ادواری، بازارگاه<ref>سلطانزاده، بازارهای ایران، 1380ش، ص38.</ref> | |||
'''از نظر موقعیت مکانی:''' بازارهای برونشهری (که در کنار دروازهها و حصارهای اطراف شهر ایجاد و عموماً کالاهای ارزان قیمتتر در آنها به فروش میرسد)، بازارهای شهری (مهمترین بازار شهر، که در مرکز شهر یا اصلیترین معبر شهر قرار میگیرد)، بازارهای ناحیهای (در شهرهای بزرگ بهمنظور تأمین ساکنین آن، علاوه بر بازارهای اصلی، بازارهای ناحیهای ایجاد میشدند)، بازارهای محلهای (بازارچهها یا بازارهای محلهای در سطح محلات، جهت رفع نیازهای روزانه و هفتگی ساکنان محلات ساخته میشوند)، بازارهای همسایگی (در شهرهای بزرگ، بهخصوص در زمان قاجار، مساحت هر محله بسیار زیاد بود؛ لذا محلات را به مساحتهای کوچکتری تقسیم میکردند و هر بخش محله را گذر مینامیدند. در هر گذر یک بازارچه برای ساکنانش ساخته میشد).<ref>سلطانزاده، بازارهای ایران، 1380ش، ص56.</ref> | |||
==عناصر بازار== | ==عناصر بازار== | ||
پیکره و کالبد بازارها | پیکره و کالبد بازارها معمولاً به دو شکل دیده میشود: | ||
# کوی و راسته که دو طرف آن دکانهایی ساخته شده است. | #کوی و راسته که دو طرف آن دکانهایی ساخته شده است. | ||
# میدانها و فضاهای باز و وسیع<ref> | #میدانها و فضاهای باز و وسیع<ref>کیانی، شهرهای ایرانی، ج2، 1366ش، ص383.</ref> | ||
کالبد هر بازاری از دو عنصر اولیه و | کالبد هر بازاری از دو عنصر اولیه و ثانویه تشکیل میشود. عناصر اولیه همان عناصر اصلی بازار هستند که هویت تجاری بازار را شکل میدهند (همچون راسته، سرا، خان، تیمچه، تیم، کاروانسرا، قیصریه، چهارسوق، حجره، دالان، میدان، در و دروازه) و عناصر ثانویه، عناصری هستند که مکمل نیازهای بازار میباشند (همچون مسجد، تکیه و حسینیه، مدرسه، حمام، زورخانه، سقاخانه).<ref>بیگلری، «بازارهای ایران»، 1355ش، ص9.</ref> از دیرباز، مجموعهٔ بازارها در ایران علاوه بر کارکردهای اقتصادی و تجاری، همواره دارای نقشهای سیاسی، مذهبی و اجتماعی نیز بودهاند.<ref>ملازاده، بناهای عامالمنفعه، 1379ش، ص15-17.</ref> بخشها و راستههای مختلف بازار، با توجه به عوامل مختلفی نامگذاری میشدند. از جمله این عوامل میتوان به موارد زیر اشاره کرد: | ||
# | #صنفی که در راسته فعالیت میکردند (مسگرها) | ||
# نام | #نام بانی (گنجعلیخان) | ||
# بر اساس | #بر اساس قومیت، مذهب و زادگاه بازرگانان<ref>رجبی، ریختشناسی بازار، 1385ش، ص140-145.</ref> | ||
==معماری بازار== | |||
[[پرونده:بازارتهران.jpg|thumb|بازار تهران|جایگزین=بازار تهران]] | |||
بازارها، متشکل از راسته یا راستههای اصلی و فرعی گوناگون است که به شکلهای مختلف در فضاهای باز و بسته، سرپوشیده و سر باز و در طول یک محور ثابت یا انشعابات شاخهای ساخته میشوند. بازارهای ایرانی با طاقها، نورگیرها و کاربندیهای زیبا<ref>دودانگی، «گونهشناسی و تحلیل کالبد بازارهای ایرانی در اقلیمهای چهارگانه»، 1396ش، ص5.</ref> روشنترین نماد [[معماری]] سنتی هستند و هنر اصیل اسلامی ـ ایرانی را به بهترین شکل، بازنمایی میکنند.<ref>ایران، «از بازار تا بزرگمال (مگامال)»، 1391ش، ص3.</ref> این بازارها در روند تکاملی خود با همراهی عناصر دیگری همچون مساجد، گرمابهها، آبانبارها و مدارس، آثار معماری بههم پیوسته و یکدستی را بهوجود آوردهاند. معماری منعطف بازار موجب شده است که با وجود فراز و فرودهای اجتماعی در گذر زمان، یکپارچگی و جایگاه اجتماعی آن همواره حفظ شود.<ref>Amirshahi, La ville de qazwin en iran et l'évoultion de zone connericiale, 1987, p1,2.</ref> امروزه که بازارهای نو، به شیوهٔ معماری دیرین بنا نمیشوند ارزش فرهنگی این گنجینههای معماری در شهرهای ایران، بیش از پیش خود را نشان میدهد. | |||
===راستهها=== | |||
راستهها، قسمت اصلی هر بازار را تشکیل میدهند. راستهها از یک دروازهٔ شهر شروع و در ادامه با گسترش بازارها و با ایجاد انشعابات جدید به دروازهای دیگر از شهر میرسیدند. عرض این راستهها معمولاً بین ۴ تا ۸ متر است که البته گاهی شاهد دالانهایی باریکتر به پهنای ۲ تا ۳ گام هستیم. طول این راستهها نیز عموماً بسیار زیاد است چراکه در گذشته نقاط مختلف شهری را به هم پیوند میدادند. راستهها اغلب بهصورت سرپوشیده ساخته میشدند که بیشتر متأثر از ویژگیهای آب و هوایی مناطق بود. سقف راستهها عموماً بهصورت گنبدی، طراحی میشدند. بر فراز این گنبدها، نورگیرهایی برای گرفتن نور و هوا قرار دارد. ارتفاع راستهها در شهرهای گرمسیری، بیشتر<ref>اسلامی، «بازار قیصریهٔ لار»، ۱۳۵۳ش، ص72 و 73.</ref> و در شهرهای سردسیری مانند تبریز کمتر است. در دو طرف این راستهها، دکانها و حجرههایی ایجاد شدهاند که مکانی برای دادوستدهای خُرد یا کارگاههای سبک و کوچک هستند. این دکانها هم شامل یک فضای بسته برای دادوستد است و هم یک انبار کوچک (پستو) دارند. طاقچههای پرشماری در داخل دیوارهای ضخیم بین دکانها تعبیه شده است که با این کار هم از حجم جرزهای ضخیم بین دکانها استفاده شده و هم جای چیدن کالاها فراهم شده است.<ref>Amirshahi, La ville de qazwin en iran et l'évoultion de zone connericiale, 1987, p205.</ref> چهارسوها نیز از برخورد راستهها به وجود آمدهاند. این چهارسوها، نسبت به راستهها، عرض و ارتفاع بیشتری دارند. | |||
===سَراها=== | |||
سرا یا خان در واقع همان مرکز تجارت بوده است که جنس نمونه در این قسمت تحویل و در مکانهای مختلف پخش میشد. سرای گنجعلیخان [[کرمان]] و سرای وزیر [[قزوین]] دو نمونه سرای بزرگ و مشهور [[ایران]] است. سَراها بهطور کلی شامل یک حیاط میدانی هستند که حجرهها بهصورت بههم پیوسته گرد آن را گرفتهاند. یک سکوی سرتاسری در جلو حجرهها، حوض یا سکویی مخصوص باراَنداز در میان حیاط قرار دارد. سرا و راستههای بازار از طریق دالانی باریک به هم پیوستهاند. گاهی چند دکان کوچک نیز در این دالانها قرار میگیرند. پیوستگی این سراها با راستهها بهمدد باز بودن فضای باز آنها، موجب تبادل هوایی تازه در بازارها میشود.<ref>Gube, H, an E. Wirth, der bazar von isfahan, wiesbadan, 1978, p64, 90-99;{{سخ}} | |||
scharabi, M. , der bazar, tübingen, 1985, p70.</ref> | |||
===تیمچهها=== | |||
تیمچه بهمعنای کاروانسرای کوچک است ولی در زمان معاصر، به سرای کوچک سرپوشیده اطلاق میشود.<ref>خوشرو، «شناخت هویت بازار در معماری ایرانی»، 1396ش، ص10.</ref> تیمچهها با گنبدهایی بزرگ و با کاربندیها و تزئینات گچی و درودگری از ویژگیهای معماری اصیل ایرانی هستند.<ref>gube, H, an E. Wirth, der bazar von isfahan, wiesbadan, 1978, p102; scharabi, M. , der bazar, tübingen, 1985, p162.</ref> | |||
===قیصریهها و بازارهای چلیپایی (چاربازارها)=== | |||
قیصریهها بهمعنی سرای طولانی و بلندی هستند که در آنجا صنعتگرانی فعالیت میکنند که کار آنها ظریف است و پیشهورانی مانند زرگران، گوهریان، سوزندوزان و بزازان در آنجا فعالیت میکنند. قیصریهها در محیط خلوتی از بازار قرار داشتند تا پیشهوران بتوانند کارهای هنری خود را با دقت بیشتری انجام دهند. بازار قیصریه لار، که در ۱۳۰۰ق نوسازی شد،<ref>اسلامی، «بازار قیصریهٔ لار»، ۱۳۵۳ش، ص70-73.</ref> و نیز بازار قیصریه [[اصفهان]] از این جمله هستند.<ref>نوری شادمهانی، معماری ایران و جهان، 1396ش، ص217.</ref> | |||
===میدان=== | |||
در بسیاری از بازارهای سنتی و در شهرهای بزرگ غالباً یک میدان در کنار یا امتداد بازار وجود داشت؛ زیرا بازار مهمترین راه شهر بود. مجموعهٔ میدانهای چندمنظوره بسیار وسیع که ترکیبی از بازارها، کاخها و مساجد بودند را میتوان از جمله نوآوریهای [[صفویان]] دانست.<ref>Amirshahi, La ville de qazwin en iran et l'évoultion de zone connericiale, 1987, p92.</ref> بازار بزرگ اصفهان با دو میدان سبزهمیدان و [[میدان نقش جهان]] مرتبط است. | |||
==ریختشناسی بازار== | |||
هسته ابتدایی بیشتر بازارها عموماً در مرکز شهر یا در حوالی دروازههای مهم شهر تشکیل میشد و سپس در امتداد مسیرهای اصلی و در راستای ترکیب با دیگر عناصر شهری، گسترش و ادامه مییافت. این فرایند معماری در طول تاریخ، به دو صورت شکل گرفته است: | |||
*گسترش بهصورت خطی و خودبهخودی بازارها که در برخورد با عناصر کلانشهری، به دور آن تنیده میشدند. | |||
*گسترش با طرحی از پیش تعیینشده که عموماً بهصورت مجتمعهای بزرگسالهای اخیر در کنار بازارهای اصلی و قدیمی دیده میشوند. | |||
در همین چارچوب، شکلهای مختلف و موجود بازار در شهرهای مختلف ایران را میتوان در موارد زیر دستهبندی کرد: | |||
#بازارهای طولی یا خطی | |||
#بازارهای چندمحوری (شبکهای گسترده از معابر متوازی و متقاطع با محورهایی متعدد) | |||
#بازارهای صلیبی یا متقاطع (متشکل از دو محور عمود برهم) | |||
#بازارها منظورمهای (ترکیبی از مجموعه بازارهای متعدد) | |||
#بازارچه (بازارهایی با وسعت محدود که گاهی در طول یک محور خطی و گاهی نیز دور یک میدان شکل گرفتهاند). | |||
==عوامل مؤثر در گسترش بازارها== | |||
===دروازهها=== | |||
در گذشته، دروازههای شهری نقشی بزرگ در فعالیتهای تجاری ـ اقتصادی داشتند. بسیاری از دادوستدهای تجاری در کنار (بیرون یا داخل) همین دروازهها انجام میگرفت.<ref>کریمان، ری باستان، ج1، ۱۳۴۵ش، ص32؛ افسر، تاریخ بافت قدیمی شیراز، ۱۳۵۳ش، ص166 و 286.</ref> از زمانیکه کاروانها و نیز راههای کاروانرو دگرگون شدند، دروازهها دیگر کاربرد تجاری ندارند و شاید فقط نامی از آنها باقی مانده باشد. با از بین رفتن دروازهها، بازارهای اطرافشان نیز از بین رفتند. | |||
===مساجد جامع=== | |||
مساجد جامع در شهرها همواره از والاترین عناصر معماری در شهرهای اسلامی بودهاند. بازارها و مساجد جامع در گذشته از یکدیگر جدانشدنی بودند. در طول زمان، با کمرنگ شدن کاربرد آیینی (مذهبی ـ فرهنگی) مساجد جامع، بازارها نیز از دور آنها پراکنده شدند. | |||
===میدانها و آستانِ حکومت=== | |||
میدانها و نیز آستانهای حکومتی (یا کاخها) که در محوطه همین میدانهای بزرگ شهر بودند، همواره پایانه بسیاری از بازارها محسوب میشدند. ترکیب میدانها و بازارهای ایرانی از دوره [[صفوی]] به بعد جزء طرحهای از پیش طراحیشده بودند که معروفترین آنان در [[ایران]] عبارت است از: میدان سعادت [[قزوین]]، میدان نقش جهان [[اصفهان]] و میدان گنجعلیخان [[کرمان]]. | |||
===وضع جغرافیایی و وضعیت شهری=== | |||
عناصر طبیعی در جغرافیای شهری همچون رودخانه، کوه و دریا از جمله عواملی هستند که هم در تشکیل بازارهای نخستین و هم در گسترش آنها مؤثر بودند.<ref>Amirshahi, La ville de qazwin en iran et l'évoultion de zone connericiale, 1987, p141-146.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* | {{آغاز منابع}} | ||
* اسلامی، اللهقلی، «بازار قیصریهٔ لار»، هنر و مردم، تهران، [بینا]، ۱۳۵۳ش. | |||
* افسر، کرامتالله، تاریخ بافت قدیمی شیراز، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۳ش. | |||
* ایران، آهور و دیگران، «از بازار تا بزرگمال (مگامال)»، فصلنامه آمایش محیط، شماره ۲۰، ۱۳۹۱ش. | |||
* بیگلری، اسفندیار، «بازارهای ایران»، مجله هنر و مردم، تهران، شماره۱۶۲، ۱۳۵۵ش. | |||
* خوشرو، سارا و دیگران، «شناخت هویت بازار در معماری ایرانی»، کنفرانس ملی تحقیق و توسعه در مهندسی عمران، معماری و شهرسازی نوین، تهران، ۱۳۹۶ش. | |||
* دودانگی، علیرضا و مفتخری، فریبا، «گونهشناسی و تحلیل کالبد بازارهای ایرانی در اقلیمهای چهارگانه»، سومین کنفرانس سالانه پژوهشهای معماری، شهرسازی و مدیریت شهری، تهران، ۱۳۹۶ش. | |||
* رامپوری، غیاثالدین محمد، غیاث اللغات، بهتحقیق منصور ثروت، تهران، چاپ و نشر بینالملل، ۱۳۶۳ش. | * رامپوری، غیاثالدین محمد، غیاث اللغات، بهتحقیق منصور ثروت، تهران، چاپ و نشر بینالملل، ۱۳۶۳ش. | ||
* | * رجبی، آزیتا، ریختشناسی بازار، تهران، آگاه، ۱۳۸۵ش. | ||
* سلطانزاده، | * سلطانزاده، حسین، بازارهای ایران، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۰ش. | ||
* | * عدل، کامران، بازارهای ایران، تهران، ناشر مؤلف، ۱۳۷۱ش. | ||
* | * کیانی، محمدیوسف، شهرهای ایرانی، ج۲، تهران، جهاد دانشگاهی، ۱۳۶۶ش. | ||
* ملازاده، | * کریمان، حسین، ری باستان، تهران، انتشارات دانشگاه ملی ایران، ۱۳۴۵ش. | ||
* Dandamaev and V.Grigorevich Lukonin, | * ملازاده، کاظم، بناهای عامالمنفعه، حوزهٔ هنری، تهران، انتشارات سوره مهر، ۱۳۷۹ش. | ||
* Mackenzie, D. N., A concise pahlavi dictionray, Oxford. 1971: Nyperg, H.S., A manual of Pahlavi, Wiesbaden, 1974: The Oxford english Dictionray, Oxford,1990. | * نوری شادمهانی، رضا، معماری ایران و جهان، تهران، مهکامه، ۱۳۹۶ش. | ||
* Pigulevskaya, N. V., goroda irana v rannem srednevekovi, mosscow, leningrad, 1956. | {{آغاز چپچین}} | ||
* Amirshahi, A. , La ville de qazwin en iran et l'évoultion de zone connericiale, thèse de doctora; du 3éme cycle, universitè de paris- sorboone, paris, 1987; | |||
* Dandamaev and V.Grigorevich Lukonin, kultura I ekonomika drevnego irana, moscow, Izdvo ‘Nauka’۱۹۸۰. | |||
* gube, H, an E. Wirth, der bazar von isfahan, wiesbadan, 1978. | |||
* Mackenzie, D. N. , A concise pahlavi dictionray, Oxford. 1971: Nyperg, H.S. , A manual of Pahlavi, Wiesbaden, 1974: The Oxford english Dictionray, Oxford,1990. | |||
* Pigulevskaya, N. V. , goroda irana v rannem srednevekovi, mosscow, leningrad, 1956. | |||
* Pigulevskaya, vizantiya I iran na rubez VI I VII vekov, mosscow,leningrad, 1946. | * Pigulevskaya, vizantiya I iran na rubez VI I VII vekov, mosscow,leningrad, 1946. | ||
* scharabi, M. , der bazar, tübingen, 1985. | |||
[[رده: معماری]] | {{پایان چپچین}} | ||
[[رده: | {{پایان منابع}} | ||
{{معماری ایرانی-افقی}} | |||
[[رده:عناصر معماری]] | |||
[[رده:معماری ایرانی]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۰۷

بازار، محل خرید و فروش کالا
بازار در اصل از واژه اَبازار گرفته شده که بهمعنای محل خرید و فروش و اجتماعات است.[۱] بازار در گذشته متشکل از مجموعه اماکن عمومی مانند حمام، مدرسه، تکیه، سقاخانه، زورخانه و قهوهخانه بوده است.[۲] در شهرهای زیادی از خاورمیانه، آسیا، آفریقا و بخشهایی از اروپا، به مرکز اصلی بازرگانی شهر یا روستا، بازار میگویند.
ریشهشناسی واژه بازار
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دربارهٔ ریشه این واژه نظرهای متفاوتی بیان شده است. قدیمیترین ریشه پیشنهادی را میتوان در فرهنگ «آنندراج» یافت. مؤلف این فرهنگ معتقد است که واژه بازار در اصل اَبازار («اَبا» بهمعنی آش + پسوند مکانسازِ «زار») بهمعنی محل خرید و فروش موادغذایی بوده، اما با گذشت زمان بهمعنی مطلق محل خرید و فروش بهکار رفته است.[۳] واژه بازار به شکل بازر در بازرگان (مخفف بازارگان) هم آمده است. همین واژه از فارسی به ترکی، از ترکی به ایتالیایی و از آن طریق به دیگر زبانهای اروپایی (ازجمله انگلیسی) راه یافته است.[۴] در زبان پهلوی نیز، واژه بازار را بهصورت بهاچار بهمعنای جایِ بها (قیمت) بیان میکردند.
پیشینه تاریخی بازار
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در عهد هخامنشیان و همزمان با حکومت داریوش اول، برای نخستین بار در ایران سکه زر با نام «دَریک» ضرب شد. وجود سکه زر بهعنوان وسیله مبادله، خود نشانهای از گسترش روابط بازرگانی است.[۵] سکههای نقره با نام «شِکِل» نیز یکی از پولهای رایج عهد هخامنشی برای مبادله بود. در عهد دولت هخامنشی، نهتنها بازارهای داخلی ایران، بلکه بازارهای خارجی نیز از رونق فراوانی برخوردار بودند. راههای بازرگانی متعددی وجود داشتند که استانها و نواحی تابع این دولت را با بازارهای داخلی مرتبط میساختند.
پس از حمله اسکندر و استقرار دولت سلوکی مرحله تازهای از تقسیم کار و دگرگونی زیربنای اقتصادی بهدلیل رشد نیروهای مولد بهوجود آمد. رونق تولید کالا و وسعت مبادلات بازرگانی با چین، هندوستان و آسیای مرکزی مشهود بود.[۶] افزایش و توسعهٔ شهرها، نیاز بازارهای داخلی و مراکز حمل و نقل را از نظر بازرگانی تأمین میکرد. راه بازرگانی چین و هندوستان از شهرهای ایران بهویژه تیسفون میگذشت.[۷] بازارها و رشتههای صنعتی تا آنجا پیشرفت کردند که در شهرهای ایران، نه تنها راستههای درون بازارها، بلکه بازارهای مستقل و جداگانه پدید آمد. در دوره اسلامی هم، افرادی که حرفه مشترک داشتند در یک کوی و یک راسته کار میکردند. بدون شک، شهرهای ایران در عصر امویان و عباسیان نیز همینگونه رونق داشتند.[۸]
تقسیمبندی بازارها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بازارها غالباً تابع مسیر اصلی ارتباطی شهرها بوده و در مرکزیترین نقطه شهرها ایجاد و سپس تا دروازههای اصلی شهر امتداد داشتند. تقسیمبندی بازارها از نظر مکانی و زمانی و نحوه ساختاری آنها بهصورت زیر انجام میشود.
از نظر نحوه شکلگیری: تکمحوری، چندمحوری، صلیبی، منظومهای، بازارچهای.
از نظر زمان تشکیل: بازارهای دائمی، بازارهای ادواری، بازارگاه[۹]
از نظر موقعیت مکانی: بازارهای برونشهری (که در کنار دروازهها و حصارهای اطراف شهر ایجاد و عموماً کالاهای ارزان قیمتتر در آنها به فروش میرسد)، بازارهای شهری (مهمترین بازار شهر، که در مرکز شهر یا اصلیترین معبر شهر قرار میگیرد)، بازارهای ناحیهای (در شهرهای بزرگ بهمنظور تأمین ساکنین آن، علاوه بر بازارهای اصلی، بازارهای ناحیهای ایجاد میشدند)، بازارهای محلهای (بازارچهها یا بازارهای محلهای در سطح محلات، جهت رفع نیازهای روزانه و هفتگی ساکنان محلات ساخته میشوند)، بازارهای همسایگی (در شهرهای بزرگ، بهخصوص در زمان قاجار، مساحت هر محله بسیار زیاد بود؛ لذا محلات را به مساحتهای کوچکتری تقسیم میکردند و هر بخش محله را گذر مینامیدند. در هر گذر یک بازارچه برای ساکنانش ساخته میشد).[۱۰]
عناصر بازار
[ویرایش | ویرایش مبدأ]پیکره و کالبد بازارها معمولاً به دو شکل دیده میشود:
- کوی و راسته که دو طرف آن دکانهایی ساخته شده است.
- میدانها و فضاهای باز و وسیع[۱۱]
کالبد هر بازاری از دو عنصر اولیه و ثانویه تشکیل میشود. عناصر اولیه همان عناصر اصلی بازار هستند که هویت تجاری بازار را شکل میدهند (همچون راسته، سرا، خان، تیمچه، تیم، کاروانسرا، قیصریه، چهارسوق، حجره، دالان، میدان، در و دروازه) و عناصر ثانویه، عناصری هستند که مکمل نیازهای بازار میباشند (همچون مسجد، تکیه و حسینیه، مدرسه، حمام، زورخانه، سقاخانه).[۱۲] از دیرباز، مجموعهٔ بازارها در ایران علاوه بر کارکردهای اقتصادی و تجاری، همواره دارای نقشهای سیاسی، مذهبی و اجتماعی نیز بودهاند.[۱۳] بخشها و راستههای مختلف بازار، با توجه به عوامل مختلفی نامگذاری میشدند. از جمله این عوامل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- صنفی که در راسته فعالیت میکردند (مسگرها)
- نام بانی (گنجعلیخان)
- بر اساس قومیت، مذهب و زادگاه بازرگانان[۱۴]
معماری بازار
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بازارها، متشکل از راسته یا راستههای اصلی و فرعی گوناگون است که به شکلهای مختلف در فضاهای باز و بسته، سرپوشیده و سر باز و در طول یک محور ثابت یا انشعابات شاخهای ساخته میشوند. بازارهای ایرانی با طاقها، نورگیرها و کاربندیهای زیبا[۱۵] روشنترین نماد معماری سنتی هستند و هنر اصیل اسلامی ـ ایرانی را به بهترین شکل، بازنمایی میکنند.[۱۶] این بازارها در روند تکاملی خود با همراهی عناصر دیگری همچون مساجد، گرمابهها، آبانبارها و مدارس، آثار معماری بههم پیوسته و یکدستی را بهوجود آوردهاند. معماری منعطف بازار موجب شده است که با وجود فراز و فرودهای اجتماعی در گذر زمان، یکپارچگی و جایگاه اجتماعی آن همواره حفظ شود.[۱۷] امروزه که بازارهای نو، به شیوهٔ معماری دیرین بنا نمیشوند ارزش فرهنگی این گنجینههای معماری در شهرهای ایران، بیش از پیش خود را نشان میدهد.
راستهها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]راستهها، قسمت اصلی هر بازار را تشکیل میدهند. راستهها از یک دروازهٔ شهر شروع و در ادامه با گسترش بازارها و با ایجاد انشعابات جدید به دروازهای دیگر از شهر میرسیدند. عرض این راستهها معمولاً بین ۴ تا ۸ متر است که البته گاهی شاهد دالانهایی باریکتر به پهنای ۲ تا ۳ گام هستیم. طول این راستهها نیز عموماً بسیار زیاد است چراکه در گذشته نقاط مختلف شهری را به هم پیوند میدادند. راستهها اغلب بهصورت سرپوشیده ساخته میشدند که بیشتر متأثر از ویژگیهای آب و هوایی مناطق بود. سقف راستهها عموماً بهصورت گنبدی، طراحی میشدند. بر فراز این گنبدها، نورگیرهایی برای گرفتن نور و هوا قرار دارد. ارتفاع راستهها در شهرهای گرمسیری، بیشتر[۱۸] و در شهرهای سردسیری مانند تبریز کمتر است. در دو طرف این راستهها، دکانها و حجرههایی ایجاد شدهاند که مکانی برای دادوستدهای خُرد یا کارگاههای سبک و کوچک هستند. این دکانها هم شامل یک فضای بسته برای دادوستد است و هم یک انبار کوچک (پستو) دارند. طاقچههای پرشماری در داخل دیوارهای ضخیم بین دکانها تعبیه شده است که با این کار هم از حجم جرزهای ضخیم بین دکانها استفاده شده و هم جای چیدن کالاها فراهم شده است.[۱۹] چهارسوها نیز از برخورد راستهها به وجود آمدهاند. این چهارسوها، نسبت به راستهها، عرض و ارتفاع بیشتری دارند.
سَراها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]سرا یا خان در واقع همان مرکز تجارت بوده است که جنس نمونه در این قسمت تحویل و در مکانهای مختلف پخش میشد. سرای گنجعلیخان کرمان و سرای وزیر قزوین دو نمونه سرای بزرگ و مشهور ایران است. سَراها بهطور کلی شامل یک حیاط میدانی هستند که حجرهها بهصورت بههم پیوسته گرد آن را گرفتهاند. یک سکوی سرتاسری در جلو حجرهها، حوض یا سکویی مخصوص باراَنداز در میان حیاط قرار دارد. سرا و راستههای بازار از طریق دالانی باریک به هم پیوستهاند. گاهی چند دکان کوچک نیز در این دالانها قرار میگیرند. پیوستگی این سراها با راستهها بهمدد باز بودن فضای باز آنها، موجب تبادل هوایی تازه در بازارها میشود.[۲۰]
تیمچهها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]تیمچه بهمعنای کاروانسرای کوچک است ولی در زمان معاصر، به سرای کوچک سرپوشیده اطلاق میشود.[۲۱] تیمچهها با گنبدهایی بزرگ و با کاربندیها و تزئینات گچی و درودگری از ویژگیهای معماری اصیل ایرانی هستند.[۲۲]
قیصریهها و بازارهای چلیپایی (چاربازارها)
[ویرایش | ویرایش مبدأ]قیصریهها بهمعنی سرای طولانی و بلندی هستند که در آنجا صنعتگرانی فعالیت میکنند که کار آنها ظریف است و پیشهورانی مانند زرگران، گوهریان، سوزندوزان و بزازان در آنجا فعالیت میکنند. قیصریهها در محیط خلوتی از بازار قرار داشتند تا پیشهوران بتوانند کارهای هنری خود را با دقت بیشتری انجام دهند. بازار قیصریه لار، که در ۱۳۰۰ق نوسازی شد،[۲۳] و نیز بازار قیصریه اصفهان از این جمله هستند.[۲۴]
میدان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در بسیاری از بازارهای سنتی و در شهرهای بزرگ غالباً یک میدان در کنار یا امتداد بازار وجود داشت؛ زیرا بازار مهمترین راه شهر بود. مجموعهٔ میدانهای چندمنظوره بسیار وسیع که ترکیبی از بازارها، کاخها و مساجد بودند را میتوان از جمله نوآوریهای صفویان دانست.[۲۵] بازار بزرگ اصفهان با دو میدان سبزهمیدان و میدان نقش جهان مرتبط است.
ریختشناسی بازار
[ویرایش | ویرایش مبدأ]هسته ابتدایی بیشتر بازارها عموماً در مرکز شهر یا در حوالی دروازههای مهم شهر تشکیل میشد و سپس در امتداد مسیرهای اصلی و در راستای ترکیب با دیگر عناصر شهری، گسترش و ادامه مییافت. این فرایند معماری در طول تاریخ، به دو صورت شکل گرفته است:
- گسترش بهصورت خطی و خودبهخودی بازارها که در برخورد با عناصر کلانشهری، به دور آن تنیده میشدند.
- گسترش با طرحی از پیش تعیینشده که عموماً بهصورت مجتمعهای بزرگسالهای اخیر در کنار بازارهای اصلی و قدیمی دیده میشوند.
در همین چارچوب، شکلهای مختلف و موجود بازار در شهرهای مختلف ایران را میتوان در موارد زیر دستهبندی کرد:
- بازارهای طولی یا خطی
- بازارهای چندمحوری (شبکهای گسترده از معابر متوازی و متقاطع با محورهایی متعدد)
- بازارهای صلیبی یا متقاطع (متشکل از دو محور عمود برهم)
- بازارها منظورمهای (ترکیبی از مجموعه بازارهای متعدد)
- بازارچه (بازارهایی با وسعت محدود که گاهی در طول یک محور خطی و گاهی نیز دور یک میدان شکل گرفتهاند).
عوامل مؤثر در گسترش بازارها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دروازهها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در گذشته، دروازههای شهری نقشی بزرگ در فعالیتهای تجاری ـ اقتصادی داشتند. بسیاری از دادوستدهای تجاری در کنار (بیرون یا داخل) همین دروازهها انجام میگرفت.[۲۶] از زمانیکه کاروانها و نیز راههای کاروانرو دگرگون شدند، دروازهها دیگر کاربرد تجاری ندارند و شاید فقط نامی از آنها باقی مانده باشد. با از بین رفتن دروازهها، بازارهای اطرافشان نیز از بین رفتند.
مساجد جامع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مساجد جامع در شهرها همواره از والاترین عناصر معماری در شهرهای اسلامی بودهاند. بازارها و مساجد جامع در گذشته از یکدیگر جدانشدنی بودند. در طول زمان، با کمرنگ شدن کاربرد آیینی (مذهبی ـ فرهنگی) مساجد جامع، بازارها نیز از دور آنها پراکنده شدند.
میدانها و آستانِ حکومت
[ویرایش | ویرایش مبدأ]میدانها و نیز آستانهای حکومتی (یا کاخها) که در محوطه همین میدانهای بزرگ شهر بودند، همواره پایانه بسیاری از بازارها محسوب میشدند. ترکیب میدانها و بازارهای ایرانی از دوره صفوی به بعد جزء طرحهای از پیش طراحیشده بودند که معروفترین آنان در ایران عبارت است از: میدان سعادت قزوین، میدان نقش جهان اصفهان و میدان گنجعلیخان کرمان.
وضع جغرافیایی و وضعیت شهری
[ویرایش | ویرایش مبدأ]عناصر طبیعی در جغرافیای شهری همچون رودخانه، کوه و دریا از جمله عواملی هستند که هم در تشکیل بازارهای نخستین و هم در گسترش آنها مؤثر بودند.[۲۷]
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ کیانی، شهرهای ایرانی، ج2، 1366ش، ص383.
- ↑ عدل، بازارهای ایران، 1371ش، ص13.
- ↑ رامپوری، غیاث اللغات، ۱۳۶۳ش، ص112.
- ↑ Mackenzie, A concise pahlavi dictionray, Oxford. 1971: Nyperg, A manual of Pahlavi,
Wiesbaden, 1974: The Oxford english Dictionray, Oxford,1990. - ↑ Dandamaev, kultura I ekonomika drevnego irana, 1980, p204.
- ↑ pigulevskaya, goroda irana v rannem srednevekovi, 1956, p151.
- ↑ pigulevskaya, goroda irana v rannem srednevekovi, 1956, p176.
- ↑ pigulevskaya, I iran na rubez VI I VII vekov, 1946, p229.
- ↑ سلطانزاده، بازارهای ایران، 1380ش، ص38.
- ↑ سلطانزاده، بازارهای ایران، 1380ش، ص56.
- ↑ کیانی، شهرهای ایرانی، ج2، 1366ش، ص383.
- ↑ بیگلری، «بازارهای ایران»، 1355ش، ص9.
- ↑ ملازاده، بناهای عامالمنفعه، 1379ش، ص15-17.
- ↑ رجبی، ریختشناسی بازار، 1385ش، ص140-145.
- ↑ دودانگی، «گونهشناسی و تحلیل کالبد بازارهای ایرانی در اقلیمهای چهارگانه»، 1396ش، ص5.
- ↑ ایران، «از بازار تا بزرگمال (مگامال)»، 1391ش، ص3.
- ↑ Amirshahi, La ville de qazwin en iran et l'évoultion de zone connericiale, 1987, p1,2.
- ↑ اسلامی، «بازار قیصریهٔ لار»، ۱۳۵۳ش، ص72 و 73.
- ↑ Amirshahi, La ville de qazwin en iran et l'évoultion de zone connericiale, 1987, p205.
- ↑ Gube, H, an E. Wirth, der bazar von isfahan, wiesbadan, 1978, p64, 90-99;
scharabi, M. , der bazar, tübingen, 1985, p70. - ↑ خوشرو، «شناخت هویت بازار در معماری ایرانی»، 1396ش، ص10.
- ↑ gube, H, an E. Wirth, der bazar von isfahan, wiesbadan, 1978, p102; scharabi, M. , der bazar, tübingen, 1985, p162.
- ↑ اسلامی، «بازار قیصریهٔ لار»، ۱۳۵۳ش، ص70-73.
- ↑ نوری شادمهانی، معماری ایران و جهان، 1396ش، ص217.
- ↑ Amirshahi, La ville de qazwin en iran et l'évoultion de zone connericiale, 1987, p92.
- ↑ کریمان، ری باستان، ج1، ۱۳۴۵ش، ص32؛ افسر، تاریخ بافت قدیمی شیراز، ۱۳۵۳ش، ص166 و 286.
- ↑ Amirshahi, La ville de qazwin en iran et l'évoultion de zone connericiale, 1987, p141-146.
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- اسلامی، اللهقلی، «بازار قیصریهٔ لار»، هنر و مردم، تهران، [بینا]، ۱۳۵۳ش.
- افسر، کرامتالله، تاریخ بافت قدیمی شیراز، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۳ش.
- ایران، آهور و دیگران، «از بازار تا بزرگمال (مگامال)»، فصلنامه آمایش محیط، شماره ۲۰، ۱۳۹۱ش.
- بیگلری، اسفندیار، «بازارهای ایران»، مجله هنر و مردم، تهران، شماره۱۶۲، ۱۳۵۵ش.
- خوشرو، سارا و دیگران، «شناخت هویت بازار در معماری ایرانی»، کنفرانس ملی تحقیق و توسعه در مهندسی عمران، معماری و شهرسازی نوین، تهران، ۱۳۹۶ش.
- دودانگی، علیرضا و مفتخری، فریبا، «گونهشناسی و تحلیل کالبد بازارهای ایرانی در اقلیمهای چهارگانه»، سومین کنفرانس سالانه پژوهشهای معماری، شهرسازی و مدیریت شهری، تهران، ۱۳۹۶ش.
- رامپوری، غیاثالدین محمد، غیاث اللغات، بهتحقیق منصور ثروت، تهران، چاپ و نشر بینالملل، ۱۳۶۳ش.
- رجبی، آزیتا، ریختشناسی بازار، تهران، آگاه، ۱۳۸۵ش.
- سلطانزاده، حسین، بازارهای ایران، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۰ش.
- عدل، کامران، بازارهای ایران، تهران، ناشر مؤلف، ۱۳۷۱ش.
- کیانی، محمدیوسف، شهرهای ایرانی، ج۲، تهران، جهاد دانشگاهی، ۱۳۶۶ش.
- کریمان، حسین، ری باستان، تهران، انتشارات دانشگاه ملی ایران، ۱۳۴۵ش.
- ملازاده، کاظم، بناهای عامالمنفعه، حوزهٔ هنری، تهران، انتشارات سوره مهر، ۱۳۷۹ش.
- نوری شادمهانی، رضا، معماری ایران و جهان، تهران، مهکامه، ۱۳۹۶ش.
- Amirshahi, A. , La ville de qazwin en iran et l'évoultion de zone connericiale, thèse de doctora; du 3éme cycle, universitè de paris- sorboone, paris, 1987;
- Dandamaev and V.Grigorevich Lukonin, kultura I ekonomika drevnego irana, moscow, Izdvo ‘Nauka’۱۹۸۰.
- gube, H, an E. Wirth, der bazar von isfahan, wiesbadan, 1978.
- Mackenzie, D. N. , A concise pahlavi dictionray, Oxford. 1971: Nyperg, H.S. , A manual of Pahlavi, Wiesbaden, 1974: The Oxford english Dictionray, Oxford,1990.
- Pigulevskaya, N. V. , goroda irana v rannem srednevekovi, mosscow, leningrad, 1956.
- Pigulevskaya, vizantiya I iran na rubez VI I VII vekov, mosscow,leningrad, 1946.
- scharabi, M. , der bazar, tübingen, 1985.