پرش به محتوا

پیش‌نویس:آش: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:آش.jpg|200px|thumb|left|آش]]
[[پرونده:آش.jpg|200px|thumb|left|آش]]
<big>'''آش'''</big>؛ غذایی آب‌دار شامل سبزی و حبوبات<br>
{{درشت|'''آش'''}}؛ غذایی آب‌دار شامل سبزی و حبوبات{{سخ}}
آش، یکی از غذاهای اصیل و رایج مردم ایران است که تقریبا در تمام ایران طبخ می‌شود، چنان‌که به طباخ، آشپز می‌گویند. کلمه آش ریشه در زبان سانسکریت (زبان‌های هندی و ایرانی) دارد. آش در واقع از آشامیدن گرفته شده است زیرا غذایی آب‌دار است. این نوع غذا، خوراکی رقیق است که از حبوبات، سبزی و گاهی گوشت تهیه می‌شود.  
آش، یکی از غذاهای اصیل و رایج مردم [[ایران]] و بسیاری دیگر از کشورهای جهان است که تقریباً در بین بسیاری از اقوام طبخ می‌شود، چنان‌که به طباخ، آشپز می‌گویند. کلمه آش ریشه در زبان سانسکریت (زبان‌های هندی و ایرانی) دارد. آش در واقع از آشامیدن گرفته شده است زیرا غذایی آب‌دار است. این نوع غذا، خوراکی رقیق است که از حبوبات، سبزی و گاهی گوشت تهیه می‌شود.
==انواع آش==
 
انواع متفاوتی از آش در نقاط مختلف ایران تهیه می‌شود. ساده‌ترین و معروف‌ترین نوع آن، آش رشته است که از سبزیجات، حبوبات و رشته آشی تشکیل شده و همراه با کشک خورده می‌شود. از سیرداغ، پیازداغ و نعناداغ هم برای تزئین و خوش‌طعم شدن آن استفاده می‌شود. انواع دیگر آش که به شکل‌های مختلفی طبخ می‌شود و اسامی متفاوتی دارند به‌شرح زیر می‌باشد:
==انواع آش در ایران==
* '''آش آبلیمو'''؛ برای پخت این آش از سبزی، لپه، برنج و گوشت چرخ‌کرده یا گوشت مرغ استفاده می‌شود.
انواع متفاوتی از آش در نقاط مختلف [[ایران]] تهیه می‌شود. ساده‌ترین و معروف‌ترین نوع آن، آش رشته است که از سبزیجات، حبوبات و رشته آشی تشکیل شده و همراه با کشک خورده می‌شود. از سیرداغ، پیازداغ و نعناداغ هم برای تزئین و خوش‌طعم شدن آن استفاده می‌شود. انواع دیگر آش که به شکل‌های مختلفی طبخ می‌شود و اسامی متفاوتی دارند به‌شرح زیر می‌باشد:
* '''آش اُماج'''؛ از جمله آش‌های معروف مردم در استان قم است؛ اُماج نام خمیری است که در تهیه این نوع آش استفاده می‌شود.
*'''آش آبلیمو'''؛ برای پخت این آش از سبزی، لپه، برنج و گوشت چرخ‌کرده یا گوشت مرغ استفاده می‌شود.
* '''آش برگ‌مو'''؛ از جمله آش‌های محلی مردم ارومیه است.
*'''آش اُماج'''؛ از جمله آش‌های معروف مردم در استان [[قم]] است؛ اُماج نام خمیری است که در تهیه این نوع آش استفاده می‌شود.
* '''آش بی‌بی سه‌شنبه'''؛ این نوع آش در شهر اراک رایج است و جنبه نذری دارد.
*'''آش برگ‌مو'''؛ از جمله آش‌های محلی مردم [[ارومیه]] است.
* '''بوغدا آشی'''؛ مردم زنجان قبل از شروع سرما و نزدیک شدن به ماه‌های سرد این غذا را تهیه می‌کنند.
*'''آش بی‌بی سه‌شنبه'''؛ این نوع آش در شهر [[اراک]] رایج است و جنبه نذری دارد.
* '''آش جوش پره'''؛ توسط مردم در استان‌های خراسان رضوی و خراسان جنوبی تهیه می‌شود.
*'''بوغدا آشی'''؛ مردم [[زنجان]] قبل از شروع سرما و نزدیک شدن به ماه‌های سرد این غذا را تهیه می‌کنند.
* '''آش لِخشَک'''؛ لِخشَک نوعی رشته است.
*'''آش جوش پره'''؛ توسط مردم در استان‌های [[خراسان رضوی]] و [[خراسان جنوبی]] تهیه می‌شود.
* '''آش کاردین'''؛ کاردین، کارده یا حوره نام‌ گیاهی است که در ارتفاعات زاگرس می‌روید و شبیه کاهو است.
*'''آش لِخشَک'''؛ لِخشَک نوعی رشته است.
* '''آش آذربایجان'''؛ از جمله آش‌های اصیل ایرانی است که در آذربایجان پخت می‌شود.
*'''آش کاردین'''؛ کاردین، کارده یا حوره نام گیاهی است که در ارتفاعات زاگرس می‌روید و شبیه کاهو است.
* '''آش آلو'''؛<ref>منتظمی، هنر آشپزی، ج1، 1376ش، ص۵۹۹. </ref>  
*'''آش آذربایجان'''؛ از جمله آش‌های اصیل ایرانی است که در [[آذربایجان]] پخت می‌شود.
* '''آش بادمجان'''؛ این آش بیشتر در استان‌های همدان و کرمانشاه پخته می‌شود.
*'''آش آلو'''؛<ref>منتظمی، هنر آشپزی، ج1، 1376ش، ص۵۹۹.</ref>
* '''آش بلغور'''؛
*'''آش بادمجان'''؛ این آش بیشتر در استان‌های [[همدان]] و [[کرمانشاه]] پخته می‌شود.
* '''آش برزنگک'''؛ در طبخ این آش از گوشت بدون دنبه گوسفند استفاده می‌شود. این آش در شهر بهبهان پخته و معمولا در وعده صبحانه خورده می‌شود.
*'''آش بلغور'''؛
* '''آش انار'''؛ در پخت این آش، علاوه ‌بر سبزیجات معطر از گوشت قرمز، انار و گلپر نیز استفاده می‌شود؛
*'''آش برزنگک'''؛ در طبخ این آش از گوشت بدون دنبه گوسفند استفاده می‌شود. این آش در شهر بهبهان پخته و معمولاً در وعده صبحانه خورده می‌شود.
* '''آش ترخینه'''؛ این آش در استان‌های کرمانشاه، ایلام، لرستان و کردستان پخته می‌شود. ترخینه یا ترخوانه<ref>عمید، فرهنگ عمید، 1394ش، ذیل واژه ترخوانه. </ref> در واقع از جوشاندن بلغور در شیر یا دوغ ترش به دست می‌آید.<ref>دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز، ج1، 1384ش. ص۶۲۹.</ref>  
*'''آش انار'''؛ در پخت این آش، علاوه بر سبزیجات معطر از گوشت قرمز، [[انار]] و گلپر نیز استفاده می‌شود؛
* '''آش ترش'''؛ از آش‌های محلی رشت است. در این آش، علاوه ‌بر سبزیجات از کشمش، زردآلوی خشک و آلوچه‌ی تر نیز استفاده می‌کنند.
*'''آش ترخینه'''؛ این آش در استان‌های [[کرمانشاه]]، [[ایلام]]، [[لرستان]] و [[کردستان]] پخته می‌شود. ترخینه یا ترخوانه<ref>عمید، فرهنگ عمید، 1394ش، ذیل واژه ترخوانه.</ref> در واقع از جوشاندن بلغور در شیر یا دوغ ترش به دست می‌آید.<ref>دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز، ج1، 1384ش. ص۶۲۹.</ref>
* '''آش سبزی'''؛ از محبوب‌ترین آش‌های شیرازی است که در ماه‌های رمضان و محرم نیز به‌صورت نذری طبخ می‌شود.
*'''آش ترش'''؛ از آش‌های محلی [[رشت]] است. در این آش، علاوه بر سبزیجات از [[کشمش]]، زردآلوی خشک و آلوچهٔ تر نیز استفاده می‌کنند.
* '''آش جو'''؛ از آش‌های معروف ایرانی است که به‌جای رشته آشی در آن از جو استفاده می‌شود.
*'''آش سبزی'''؛ از محبوب‌ترین آش‌های شیرازی است که در ماه‌های [[رمضان]] و [[محرم]] نیز به‌صورت نذری طبخ می‌شود.
* '''آش خیارچنبر'''؛ این آش مخصوص استان‌های مرکزی و همدان است و در شهریور ماه که فصل رسیدن این میوه است طبخ می‌شود.<ref> پورمسلمی، «آش‌های استان مرکزی»، سایت تبیان، 5 اسفند ۱۳85ش.</ref>  
*'''آش جو'''؛ از آش‌های معروف ایرانی است که به‌جای رشته آشی در آن از جو استفاده می‌شود.
* '''آش دنگو'''؛ این آش نیز مخصوص زاگرس‌نشینان است که معمولا در فصل زمستان برای مقابله با سرماخوردگی تهیه می‌شود.
*'''آش خیارچنبر'''؛ این آش مخصوص استان‌های مرکزی و [[همدان]] است و در [[شهریور]] ماه که فصل رسیدن این میوه است طبخ می‌شود.<ref>پورمسلمی، «آش‌های استان مرکزی»، سایت تبیان، 5 اسفند ۱۳85ش.</ref>
* '''آش دوغ'''؛ از آش‌های معروف ایرانی است که هرچند متعلق به مناطق آذربایجان و کردستان است اما در بین تمام ایرانیان محبوبیت دارد. این غذا را از ماست، دوغ تازه، سبزی، برنج و حبوبات و تخم مرغ تهیه می‌کنند.
*'''آش دنگو'''؛ این آش نیز مخصوص زاگرس‌نشینان است که معمولاً در فصل [[زمستان]] برای مقابله با سرماخوردگی تهیه می‌شود.
* '''آش شلغم'''؛ در طبخ این آش علاوه بر حبوبات از شلغم نیز استفاده می‌شود.<ref>منتظمی، هنر آشپزی، ج1، 1376ش، ص604. </ref>  
*'''آش دوغ'''؛ از آش‌های معروف ایرانی است که هرچند متعلق به مناطق [[آذربایجان]] و [[کردستان]] است اما در بین تمام ایرانیان محبوبیت دارد. این غذا را از [[ماست]]، [[دوغ]] تازه، سبزی، برنج و حبوبات و [[تخم مرغ]] تهیه می‌کنند.
* '''آش شله‌قلمکار'''؛ این غذا نیز از جمله آش‌های معروف و محبوب ایرانی است. در این آش از حبوبات، سبزیجات و همچنین از گوشت سردست بدون استخوان استفاده می‌شود. <ref>منتظمی، هنر آشپزی، ج1، 1376ش، ص605. </ref>  
*'''آش شلغم'''؛ در طبخ این آش علاوه بر حبوبات از [[شلغم]] نیز استفاده می‌شود.<ref>منتظمی، هنر آشپزی، ج1، 1376ش، ص604.</ref>
* '''آش شیر'''؛ همان شیربرنج است که برای تهیه آن برنج را با شیر می‌جوشانند و سپس با نمک یا شکر میل می‌کنند.
*'''آش شله‌قلمکار'''؛ این غذا نیز از جمله آش‌های معروف و محبوب ایرانی است. در این آش از حبوبات، سبزیجات و همچنین از گوشت سردست بدون استخوان استفاده می‌شود.<ref>منتظمی، هنر آشپزی، ج1، 1376ش، ص605.</ref>
* '''آش شله‌زرد'''؛
*'''آش شیر'''؛ همان شیربرنج است که برای تهیه آن [[برنج]] را با شیر می‌جوشانند و سپس با نمک یا شکر میل می‌کنند.
* '''آش کدو'''؛ برای تهیه این آش از کدوحلوایی، برنج، شیر و نمک استفاده می‌کنند.<ref>دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز، ج1، ۱۳۸۴ش، ص۶۲۴.</ref>  
*'''آش شله‌زرد'''؛
* '''کاچی'''؛ برای پخت این نوع آش از بلغور گندم، روغن حیوانی، سیر، نعنا و کشک استفاده می‌کنند.
*'''آش کدو'''؛ برای تهیه این آش از کدوحلوایی، برنج، شیر و نمک استفاده می‌کنند.<ref>دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز، ج1، ۱۳۸۴ش، ص۶۲۴.</ref>
* '''آش گندم'''؛ در این آش، علاوه ‌بر حبوبات از گوشت هم استفاده می‌شود.<ref>منتظمی، هنر آشپزی، ج1، 1376ش، ص605.</ref>  
*'''کاچی'''؛ برای پخت این نوع آش از بلغور [[گندم]]، روغن حیوانی، سیر، نعنا و کشک استفاده می‌کنند.
* '''آش ماست اصفهانی'''؛ این آش از ترکیب ماست، برنج، لپه و سبزی و گوشت تهیه می‌شود؛ بعد از پخت همه مواد به آن ماست اضافه می‌کنند.
*'''آش گندم'''؛ در این آش، علاوه بر حبوبات از گوشت هم استفاده می‌شود.<ref>منتظمی، هنر آشپزی، ج1، 1376ش، ص605.</ref>
* '''آش ماسوآ''' (از جمله آش‌های سنتی در استان لرستان، کرمانشاه، ایلام و کردستان است. ماسوآ به معنی ماست‌با است و «با» به معنی آش است. در گویش لری و کردی، «ب» را «و» می‌گویند لذا نام این غذا را ماسوآ تلفظ می‌کنند.
*'''آش ماست اصفهانی'''؛ این آش از ترکیب [[ماست]]، [[برنج]]، لپه و سبزی و گوشت تهیه می‌شود؛ بعد از پخت همه مواد به آن ماست اضافه می‌کنند.
* '''آش ماش'''؛ در طبخ این آش نیز علاوه بر سبزیجات معطر و حبوبات از ماش و شلغم استفاده می‌کنند.
*'''آش ماسوآ'''؛ از جمله آش‌های سنتی در استان [[لرستان]]، [[کرمانشاه]]، [[ایلام]] و [[کردستان]] است. ماسوآ به معنی ماست‌با است و «با» به معنی آش است. در گویش لری و کردی، «ب» را «و» می‌گویند لذا نام این غذا را ماسوآ تلفظ می‌کنند.
* '''آش گزنه'''؛ از غذاهای سنتی مازندران است که خواص زیادی دارد؛ از جمله کاهش فشار خون و چربی ‌خون را برای آن ذکر کرده‌اند.<ref>«دستور تهیه آش گزنه غذایی مفید برای چربی و فشار خون»، مجله پزشکی دکتر سلام، 16 مهر 1395ش.</ref>
*'''آش ماش'''؛ در طبخ این آش نیز علاوه بر سبزیجات معطر و حبوبات از ماش و [[شلغم]] استفاده می‌کنند.
*'''آش گزنه'''؛ از غذاهای سنتی [[مازندران]] است که خواص زیادی دارد؛ از جمله کاهش فشار خون و چربی خون را برای آن ذکر کرده‌اند.<ref>«دستور تهیه آش گزنه غذایی مفید برای چربی و فشار خون»، مجله پزشکی دکتر سلام، 16 مهر 1395ش.</ref>
 
==انواع آش در افغانستان==
در افغانستان آش یکی از انواع [[غذاهای سنتی افغانستان]] و مشهورترین آش‌ها عبارت است از:
 
# '''آش بوی‌دار:''' به‌عنوان یکی از اصیل‌ترین انواع آش، به‌طور عمده در فصول [[پاییز]] و [[زمستان]]  و در مناسبت‌های مذهبی مانند [[رمضان|ماه رمضان]] تهیه می‌شود. این غذا که با ترکیب گوشت، [[سیب زمینی|سیب‌زمینی]]، نخود و رشته و با طعم تند [[فلفل سیاه]] تهیه می‌شود، نمادی از [[مهمان نوازی|مهمان‌نوازی]] و همبستگی اجتماعی است.
# '''آش بیوه‌گک:''' که با رشته و دوغ ترش تهیه می‌شود، علاوه‌بر ارزش غذایی، کاربرد درمانی نیز دارد و به‌عنوان غذایی سبک و مناسب برای [[بهار]] و [[تابستان]] شناخته می‌شود. این آش بازتابی از دانش بومی در استفاده از مواد غذایی برای حفظ سلامت است.
# '''آش پلو:''' تلفیقی از آش و [[برنج]] بوده و خلاقیت در ترکیب مواد غذایی و بهینه‌سازی منابع را نشان می‌دهد. این غذا که نیاز به مهارت خاصی در تهیه دارد، بیانگر ظرافت‌های هنر [[آشپزی]] مردم افغانستان است.
# '''آش پورگ:''' با برگ‌های خمیری و سبزیجات کوهی تهیه می‌شود و نمونه‌ای از بهره‌گیری از منابع طبیعی و دانش بومی در تهیه غذا است. استفاده از گیاهانی مانند کاسنیچ در این آش، نشان‌دهندهٔ آگاهی از خواص درمانی گیاهان است.
# '''آش روی‌دار:''' از آش ساده و [[قورمه]] ترکیب می‌شود و نمادی از تنوع طعم‌ها و انعطاف‌پذیری در فرهنگ غذایی است. این آش که در تمام فصول قابل استفاده است، نشان‌دهندهٔ تطابق با شرایط مختلف [[زندگی]] است.
# '''شیر آش:''' مشابه شیربرنج است اما با رشته تهیه می‌شود و بیانگر نوآوری در استفاده از مواد اولیه و ایجاد تنوع در غذاهای سنتی است.
# '''آش کته یا آش کشیده:''' به روش آبکش تهیه می‌شود، نشان‌دهندهٔ توجه به بافت و شکل غذا در فرهنگ غذایی افغانستان است. این روش تهیه، بیانگر دقت و ظرافت در هنر آشپزی محسوب می‌شود.
# '''آش بهی:''' با میوه و [[گندم]] تهیه می‌شود و نمونه‌ای از استفاده هوشمندانه از مواد غذایی برای مقاصد درمانی و نشان‌دهندهٔ تلفیق غذا و [[طب سنتی ایران|طب سنتی]] است.<ref>رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و جتماع)، 1401ش، ج2، ص363.</ref>
 
==جایگاه آش در فرهنگ مردم ایران==
گذشته از ارزش غذایی آش، بعضی از آنها با پاره‌ای از اعتقادات مردم و با برخی رسوم مذهبی و آیین‌های قومی پیوند یافته‌اند و در نتیجه از ارزش معنوی و اهمیت فرهنگی خاصی برخوردارند. چهار دسته از این نوع آش‌ها در [[ایران]] رایج است:
 
===آش نذری===
این نوع آش را برای رسیدن به مُراد و خواستهٔ خویش، شفای مریضان و دفع آفت و بلا می‌پزند. بنا بر نیتی که مد نظر است، فرد حاجتمند، در یک روز که می‌تواند از جمله روزهای معین سال نیز باشد (مانند [[عاشورا]]، [[اربعین]]، چهارشنبه آخر ماه [[صفر]])، به نام و یاد امامان و امام‌زادگان، نذر خود را ادا می‌کند. گاهی زنان، حبوبات مورد نیاز را از همسایه‌ها می‌گیرند یا به رسم قاشقزَنی، آن را تهیه می‌کنند. همواره مرسوم است که پای دیگ آش نذری، [[روضه]] و دعا می‌خوانند، و نیز کسانی که حاجتی دارند، در هم‌زدن آش، آشپز را یاری می‌کنند. از جمله آش‌های نذری معروف، آش [[امام زین‌العابدین]] (آش بیمار، برای شفای بیماران) و آش اُمُ‌البَنین (به نام [[حضرت فاطمه|فاطمه]]، اُمُ‌البَنین، مادر [[حضرت اباالفضل]]، برای گره‌گشایی) است.
 
===آش تندرستی، برکت و رحمت===
آش‌هایی که مردم برای تندرستی، شادی و خوشبختی افراد [[خانواده]]، خیر و برکتِ مزرعه و گلّه، بارش برف و باران به‌موقع و افزایش رحمت خداوند می‌پزند. این نوع آش میان کشاورزان و دامداران روستاهای [[ایران]] شهرت دارد. مشهورترین آش‌هایی که خاصیت درمانی دارند عبارت است از: آش شیرزا، شیرزا گیاهی است که معمولاً روی تنه بعضی از درختان می‌روید و خوردن آن به اعتقاد عده‌ای از مردم، شیر مادران را زیاد می‌کند. آش دندونی (آش دندانی)، که این آش را به‌هنگام دندان درآوردن کودک با استفاده از حبوبات، گندم پوست کنده و گوشت کوبیده می‌پزند.


==جایگاه آش در فرهنگ مردم ایران==
گذشته از ارزش غذایی آش، بعضی از آنها با پاره‌ای از اعتقادات مردم و با برخی رسوم مذهبی و آیین‌های قومی پیوند یافته‌اند و در نتیجه از ارزش معنوی و اهمیت فرهنگی خاصی برخوردارند. چهار دسته از این نوع آش‌ها در ایران رایج است:
===آش‌ نذري===
این نوع آش را برای رسیدن به مُراد و خواسته‌ی خویش، شفای مریضان و دفع آفت و بلا می‌پزند. بنا بر نیتی که مد نظر است، فرد حاجتمند، در یک روز که می‌تواند از جمله روزهای معین سال نیز باشد (مانند عاشورا، اربعین، چهارشنبه آخر ماه صفر)، به نام و یاد امامان و امام‌زادگان، نذر خود را ادا می‌کند. گاهی زنان، حبوبات مورد نیاز را از همسایه‌ها می‌گیرند و یا به رسم قاشقزَنی، آن را تهیه می‌کنند. همواره مرسوم است که پای دیگ آش نذری، روضه و دعا می‌خوانند، و نیز کسانی که حاجتی دارند، در هم‌زدن آش، آشپز را یاری می‌کنند. از جمله آش‌های نذری‌ معروف، آش امام زین‌العابدین (آش بیمار، برای شفای بیماران) و آش اُمُ‌البَنين (به نام فاطمه، اُمُ‌البَنين، مادر حضرت اباالفضل، برای گره‌گشایی) است.
===آش‌ تندرستی، برکت و رحمت===
آش‌هايي كه مردم براي تندرستي، شادي و خوشبختي افراد خانواده، خير و بركتِ مزرعه و گلّه، بارش برف و باران به‌موقع و افزايش رحمت خداوند مي‌پزند. این نوع آش میان کشاورزان و دامداران روستاهای ایران شهرت دارد. مشهورترین آش‌هایی که خاصیت درمانی دارند عبارت است از: آش شیرزا، شیرزا گیاهی است که معمولا روی تنه بعضی از درختان می‌روید و خوردن آن به اعتقاد عده‌ای از مردم، شیر مادران را زیاد می‌کند. آش دندونی (آش دندانی)، که این آش را به‌هنگام دندان درآوردن کودک با استفاده از حبوبات، گندم پوست کنده و گوشت کوبیده می‌پزند.
===آش شکرانه===
===آش شکرانه===
آشی که به شکرانه عقد دختران و پسران و آرزوی سلامتی خویشان سفر کرده می‌پزند. آش پشت پا (قفاپا) از معروف‌ترین این نوع آش‌ها است. اين آش را پس از رفتن كسي به سفر معمولاً در روز سوم يا پنجم غيبتش، به‌نيت بي‌خطر بودن سفر و به سلامت بازگشتن مسافر مي‌پزند. آش آره ـ بله نیز از جمله آش‌های شکرانه است. این آش را روز بعد از عقد و پس از «بله گرفتن‌‌» از عروس، در خانه‌ی داماد مي‌پزند.
آشی که به شکرانه عقد دختران و پسران و آرزوی سلامتی خویشان سفر کرده می‌پزند. آش پشت پا (قفاپا) از معروف‌ترین این نوع آش‌ها است. این آش را پس از رفتن کسی به سفر معمولاً در روز سوم یا پنجم غیبتش، به‌نیت بی‌خطر بودن سفر و به سلامت بازگشتن مسافر می‌پزند. آش آره ـ بله نیز از جمله آش‌های شکرانه است. این آش را روز بعد از عقد و پس از «بله گرفتن» از عروس، در خانهٔ داماد می‌پزند.
 
===آش‌های تشریفاتی===
===آش‌های تشریفاتی===
این آش مخصوص شاهان و خانواده‌های اعیان و اشراف دربار قاجار بوده است.<ref>بلوکباشی، آشپز و آشپزخانه، تهران، 1392ش، ص200-225. </ref> به روایت برخی منابع، در زمان فتحعلی شاه پختن این آش از تشریفات تحویل سال بوده است و آن را در روز سیزده بدر (روز سیزدهم فروردین) می‌پختند.<ref>هدایت، خاطرات و خطرات، ۱۳۴۴ش، ص90 و 91. </ref> ناصرالدین شاه قاجار نیز مراسم «آش‌پزان» را سالی 1 بار و معمولا در پاییز ترتیب می‌داد. این مراسم در سرخه‌حصار و با تشریفاتی خاص برگزار می‌گشت.<ref>معیرالممالک، یادداشت‌هایی از زندگی خصوصی ناصرالدین شاه، ۱۳۵۱ش، ص74؛ سالور، روزنامه خاطرات، ج1، ۱۳۷۴- ۱۳۷۸ش، ص847. </ref> یک هفته پیش از آغاز مراسم «آش‌پزان»، تمام شاهزادگان، اشراف و وزرا برای روز موعود در سرخه‌حصار دعوت می‌شدند. در آن روز، شاهزادگان و بزرگان، درون چادر بزرگی جمع و در حضور شاه و نایب‌السلطنه به پاک‌کردن سبزی و حبوبات و دیگر مواد آش مشغول می‌شدند.<ref>اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات، ۱۳۴۵ش، ص103؛ هدایت، خاطرات و خطرات، ۱۳۴۴ش، ص91. </ref> همزمان با آماده کردن مواد آش و پخت آن، گروه‌هایی از نوازندگان و دلقک‌ها و بازیگران با اجرای نمایش‌هایی، حضار را سرگرم می‌کردند.
این آش مخصوص شاهان و خانواده‌های اعیان و اشراف دربار [[قاجار]] بوده است.<ref>بلوکباشی، آشپز و آشپزخانه، تهران، 1392ش، ص200-225.</ref> به روایت برخی منابع، در زمان فتحعلی شاه پختن این آش از تشریفات تحویل سال بوده است و آن را در روز [[سیزده بدر]] (روز سیزدهم [[فروردین]]) می‌پختند.<ref>هدایت، خاطرات و خطرات، ۱۳۴۴ش، ص90 و 91.</ref> ناصرالدین شاه قاجار نیز مراسم «آش‌پزان» را سالی ۱ بار و معمولاً در [[پاییز]] ترتیب می‌داد. این مراسم در سرخه‌حصار و با تشریفاتی خاص برگزار می‌گشت.<ref>معیرالممالک، یادداشت‌هایی از زندگی خصوصی ناصرالدین شاه، ۱۳۵۱ش، ص74؛ سالور، روزنامه خاطرات، ج1، ۱۳۷۴–۱۳۷۸ش، ص847.</ref> یک هفته پیش از آغاز مراسم «آش‌پزان»، تمام شاهزادگان، اشراف و وزرا برای روز موعود در سرخه‌حصار دعوت می‌شدند. در آن روز، شاهزادگان و بزرگان، درون چادر بزرگی جمع و در حضور شاه و نایب‌السلطنه به پاک‌کردن سبزی و حبوبات و دیگر مواد آش مشغول می‌شدند.<ref>اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات، ۱۳۴۵ش، ص103؛ هدایت، خاطرات و خطرات، ۱۳۴۴ش، ص91.</ref> همزمان با آماده کردن مواد آش و پخت آن، گروه‌هایی از نوازندگان و دلقک‌ها و بازیگران با اجرای نمایش‌هایی، حضار را سرگرم می‌کردند.
 
== آش در باورها و ضرب‌المثل‌های مردم افغانستان ==
در ارتباط با آش در مناطق مختلف باورهای زیادی وجود دارد، از جمله اگر پشت پای مسافر آش بدهند او به‌سلامتی از سفر بر می‌گردد. نذری آش برای شفای بیماران مفید است و آش‌دندانی که در وقت دندان درآوردن کودک بدهند یا زمانی‌که دندان کودک تاول بزند.<ref>نجفی، فرهنگ فارسی عامیانه، 1387ش، ص703؛ رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و جتماع)، 1401ش، ج2، ص356.</ref> در ارتباط با آش امثال و حکم زیادی وجود دارد، مانند:
 
* ماجگَر خود نیست، آشگر دیگران: کسی‌که نمی‌تواند زندگی خودش را پیش ببرد، اما برای دیگران نسخه می‌پیچد.
* روغن زرد هیچ وقت زیر آش کته (نوعی آش) خَو نمی‌کنه: روغن در زیر آش کته نمی‌ماند، یعنی همه‌چیز در زمان خودش روشن می‌شود.
* روغن دَه تَی آش خَو نَمُومُنَه: روغن در زیر آش نمی‌ماند، روزی همه چیز آشکار می‌شود.
* دیگ چوبی، آش یکباره: انجام کار بی‌سنجش، رسیدن به شکستی که از ابتدا معلوم است.
* اَوبادگر خانه خود نیست، آشگر خانه مردم شده: کنایه از بی‌هنری و مدعای زیاد یک فرد.
* ده خانه‌اش [[نان]] نمی‌تانه بپزه، ده [[خانه]] دیگا آش گَرَس، آش برای مردم می‌پزد.
* آشپز دو تا شد آش یا شور می‌شود یا می‌سوزد: بهتر است هرکس کار خودش را انجام بدهد.
* آش مردا دیر پخته می‌شوه: برخی از افراد خیلی صبورند و دیر عصبانی می‌شوند ولی وقتی عصبانی شوند به‌راحتی آرام نمی‌شوند.<ref>رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و جتماع)، 1401ش، ج2، ص450.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
==منابع==
* اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامه خاطرات، به‌تحقیق ایرج افشار، تهران، آستان قدس رضوی، ۱۳۴۵ش.
*اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامه خاطرات، به‌تحقیق ایرج افشار، تهران، آستان قدس رضوی، ۱۳۴۵ش.
* بلوکباشی، علی، آشپز و آشپزخانه، تهران، فرهنگ جاوید، 1392ش.
*بلوکباشی، علی، آشپز و آشپزخانه، تهران، فرهنگ جاوید، ۱۳۹۲ش.
* پورمسلمی، مروارید، «آش‌های استان مرکزی»، سایت تبیان، تاریخ درج مطلب: 5 اسفند ۱۳85ش.
*پورمسلمی، مروارید، «آش‌های استان مرکزی»، سایت تبیان، تاریخ درج مطلب: ۵ اسفند ۱۳۸۵ش.
* «دستور تهیه آش گزنه غذایی مفید برای چربی و فشار خون»، مجله پزشکی دکتر سلام، تاریخ درج مطلب: 16مهر 1395ش.
*«دستور تهیه آش گزنه غذایی مفید برای چربی و فشار خون»، مجله پزشکی دکتر سلام، تاریخ درج مطلب: ۱۶ مهر ۱۳۹۵ش.
* دریابندری، نجف و راستکار، فهیمه، کتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز، تهران، نشر کارنامه، ج1، 1384ش.
*دریابندری، نجف و راستکار، فهیمه، کتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز، تهران، نشر کارنامه، ج۱، ۱۳۸۴ش.
* سالور، قهرمان میرزا (عین‌السلطنه)، روزنامه خاطرات، به‌ تحقیق مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، اساطیر، ۱۳۷۴- ۱۳۷۸ش.
*رهیاب (بلخی)، سیدحسین، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و جتماع)، قم، صبح امید دانش، ۱۴۰۱ش.
* عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1394ش.  
*سالور، قهرمان میرزا (عین‌السلطنه)، روزنامه خاطرات، به تحقیق مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، اساطیر، ۱۳۷۴–۱۳۷۸ش.
* معیرالممالک، دوست‌علی، یادداشت‌هایی از زندگی خصوصی ناصرالدین شاه، تهران، تاریخ ایران، ۱۳۵۱ش.
*عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۹۴ش.
* هدایت، مهدی‌قلی، خاطرات و خطرات، تهران، زوار، ۱۳۴۴ش.
*معیرالممالک، دوست‌علی، یادداشت‌هایی از زندگی خصوصی ناصرالدین شاه، تهران، تاریخ ایران، ۱۳۵۱ش.
[[رده: ویکی‌زندگی]]
*نجفی، ابوالحسن، فرهنگ فارسی عامیانه، تهران، نیلوفر، ۱۳۸۷ش.
[[رده: آشپزی]]
*هدایت، مهدی‌قلی، خاطرات و خطرات، تهران، زوار، ۱۳۴۴ش.
[[رده: سفره ایرانی]]
 
[[رده: آئین‌های ملی]]
{{خوراکی-افقی}}
[[رده: اجتماعات آئینی]]
 
[[رده:غذاهای ایرانی]]
[[رده:غذاهای گوشتی]]
[[رده:غذاهای گیاهی]]

نسخهٔ کنونی تا ۲۸ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۱۳

آش

آش؛ غذایی آب‌دار شامل سبزی و حبوبات
آش، یکی از غذاهای اصیل و رایج مردم ایران و بسیاری دیگر از کشورهای جهان است که تقریباً در بین بسیاری از اقوام طبخ می‌شود، چنان‌که به طباخ، آشپز می‌گویند. کلمه آش ریشه در زبان سانسکریت (زبان‌های هندی و ایرانی) دارد. آش در واقع از آشامیدن گرفته شده است زیرا غذایی آب‌دار است. این نوع غذا، خوراکی رقیق است که از حبوبات، سبزی و گاهی گوشت تهیه می‌شود.

انواع آش در ایران

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

انواع متفاوتی از آش در نقاط مختلف ایران تهیه می‌شود. ساده‌ترین و معروف‌ترین نوع آن، آش رشته است که از سبزیجات، حبوبات و رشته آشی تشکیل شده و همراه با کشک خورده می‌شود. از سیرداغ، پیازداغ و نعناداغ هم برای تزئین و خوش‌طعم شدن آن استفاده می‌شود. انواع دیگر آش که به شکل‌های مختلفی طبخ می‌شود و اسامی متفاوتی دارند به‌شرح زیر می‌باشد:

  • آش آبلیمو؛ برای پخت این آش از سبزی، لپه، برنج و گوشت چرخ‌کرده یا گوشت مرغ استفاده می‌شود.
  • آش اُماج؛ از جمله آش‌های معروف مردم در استان قم است؛ اُماج نام خمیری است که در تهیه این نوع آش استفاده می‌شود.
  • آش برگ‌مو؛ از جمله آش‌های محلی مردم ارومیه است.
  • آش بی‌بی سه‌شنبه؛ این نوع آش در شهر اراک رایج است و جنبه نذری دارد.
  • بوغدا آشی؛ مردم زنجان قبل از شروع سرما و نزدیک شدن به ماه‌های سرد این غذا را تهیه می‌کنند.
  • آش جوش پره؛ توسط مردم در استان‌های خراسان رضوی و خراسان جنوبی تهیه می‌شود.
  • آش لِخشَک؛ لِخشَک نوعی رشته است.
  • آش کاردین؛ کاردین، کارده یا حوره نام گیاهی است که در ارتفاعات زاگرس می‌روید و شبیه کاهو است.
  • آش آذربایجان؛ از جمله آش‌های اصیل ایرانی است که در آذربایجان پخت می‌شود.
  • آش آلو؛[۱]
  • آش بادمجان؛ این آش بیشتر در استان‌های همدان و کرمانشاه پخته می‌شود.
  • آش بلغور؛
  • آش برزنگک؛ در طبخ این آش از گوشت بدون دنبه گوسفند استفاده می‌شود. این آش در شهر بهبهان پخته و معمولاً در وعده صبحانه خورده می‌شود.
  • آش انار؛ در پخت این آش، علاوه بر سبزیجات معطر از گوشت قرمز، انار و گلپر نیز استفاده می‌شود؛
  • آش ترخینه؛ این آش در استان‌های کرمانشاه، ایلام، لرستان و کردستان پخته می‌شود. ترخینه یا ترخوانه[۲] در واقع از جوشاندن بلغور در شیر یا دوغ ترش به دست می‌آید.[۳]
  • آش ترش؛ از آش‌های محلی رشت است. در این آش، علاوه بر سبزیجات از کشمش، زردآلوی خشک و آلوچهٔ تر نیز استفاده می‌کنند.
  • آش سبزی؛ از محبوب‌ترین آش‌های شیرازی است که در ماه‌های رمضان و محرم نیز به‌صورت نذری طبخ می‌شود.
  • آش جو؛ از آش‌های معروف ایرانی است که به‌جای رشته آشی در آن از جو استفاده می‌شود.
  • آش خیارچنبر؛ این آش مخصوص استان‌های مرکزی و همدان است و در شهریور ماه که فصل رسیدن این میوه است طبخ می‌شود.[۴]
  • آش دنگو؛ این آش نیز مخصوص زاگرس‌نشینان است که معمولاً در فصل زمستان برای مقابله با سرماخوردگی تهیه می‌شود.
  • آش دوغ؛ از آش‌های معروف ایرانی است که هرچند متعلق به مناطق آذربایجان و کردستان است اما در بین تمام ایرانیان محبوبیت دارد. این غذا را از ماست، دوغ تازه، سبزی، برنج و حبوبات و تخم مرغ تهیه می‌کنند.
  • آش شلغم؛ در طبخ این آش علاوه بر حبوبات از شلغم نیز استفاده می‌شود.[۵]
  • آش شله‌قلمکار؛ این غذا نیز از جمله آش‌های معروف و محبوب ایرانی است. در این آش از حبوبات، سبزیجات و همچنین از گوشت سردست بدون استخوان استفاده می‌شود.[۶]
  • آش شیر؛ همان شیربرنج است که برای تهیه آن برنج را با شیر می‌جوشانند و سپس با نمک یا شکر میل می‌کنند.
  • آش شله‌زرد؛
  • آش کدو؛ برای تهیه این آش از کدوحلوایی، برنج، شیر و نمک استفاده می‌کنند.[۷]
  • کاچی؛ برای پخت این نوع آش از بلغور گندم، روغن حیوانی، سیر، نعنا و کشک استفاده می‌کنند.
  • آش گندم؛ در این آش، علاوه بر حبوبات از گوشت هم استفاده می‌شود.[۸]
  • آش ماست اصفهانی؛ این آش از ترکیب ماست، برنج، لپه و سبزی و گوشت تهیه می‌شود؛ بعد از پخت همه مواد به آن ماست اضافه می‌کنند.
  • آش ماسوآ؛ از جمله آش‌های سنتی در استان لرستان، کرمانشاه، ایلام و کردستان است. ماسوآ به معنی ماست‌با است و «با» به معنی آش است. در گویش لری و کردی، «ب» را «و» می‌گویند لذا نام این غذا را ماسوآ تلفظ می‌کنند.
  • آش ماش؛ در طبخ این آش نیز علاوه بر سبزیجات معطر و حبوبات از ماش و شلغم استفاده می‌کنند.
  • آش گزنه؛ از غذاهای سنتی مازندران است که خواص زیادی دارد؛ از جمله کاهش فشار خون و چربی خون را برای آن ذکر کرده‌اند.[۹]

انواع آش در افغانستان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در افغانستان آش یکی از انواع غذاهای سنتی افغانستان و مشهورترین آش‌ها عبارت است از:

  1. آش بوی‌دار: به‌عنوان یکی از اصیل‌ترین انواع آش، به‌طور عمده در فصول پاییز و زمستان و در مناسبت‌های مذهبی مانند ماه رمضان تهیه می‌شود. این غذا که با ترکیب گوشت، سیب‌زمینی، نخود و رشته و با طعم تند فلفل سیاه تهیه می‌شود، نمادی از مهمان‌نوازی و همبستگی اجتماعی است.
  2. آش بیوه‌گک: که با رشته و دوغ ترش تهیه می‌شود، علاوه‌بر ارزش غذایی، کاربرد درمانی نیز دارد و به‌عنوان غذایی سبک و مناسب برای بهار و تابستان شناخته می‌شود. این آش بازتابی از دانش بومی در استفاده از مواد غذایی برای حفظ سلامت است.
  3. آش پلو: تلفیقی از آش و برنج بوده و خلاقیت در ترکیب مواد غذایی و بهینه‌سازی منابع را نشان می‌دهد. این غذا که نیاز به مهارت خاصی در تهیه دارد، بیانگر ظرافت‌های هنر آشپزی مردم افغانستان است.
  4. آش پورگ: با برگ‌های خمیری و سبزیجات کوهی تهیه می‌شود و نمونه‌ای از بهره‌گیری از منابع طبیعی و دانش بومی در تهیه غذا است. استفاده از گیاهانی مانند کاسنیچ در این آش، نشان‌دهندهٔ آگاهی از خواص درمانی گیاهان است.
  5. آش روی‌دار: از آش ساده و قورمه ترکیب می‌شود و نمادی از تنوع طعم‌ها و انعطاف‌پذیری در فرهنگ غذایی است. این آش که در تمام فصول قابل استفاده است، نشان‌دهندهٔ تطابق با شرایط مختلف زندگی است.
  6. شیر آش: مشابه شیربرنج است اما با رشته تهیه می‌شود و بیانگر نوآوری در استفاده از مواد اولیه و ایجاد تنوع در غذاهای سنتی است.
  7. آش کته یا آش کشیده: به روش آبکش تهیه می‌شود، نشان‌دهندهٔ توجه به بافت و شکل غذا در فرهنگ غذایی افغانستان است. این روش تهیه، بیانگر دقت و ظرافت در هنر آشپزی محسوب می‌شود.
  8. آش بهی: با میوه و گندم تهیه می‌شود و نمونه‌ای از استفاده هوشمندانه از مواد غذایی برای مقاصد درمانی و نشان‌دهندهٔ تلفیق غذا و طب سنتی است.[۱۰]

جایگاه آش در فرهنگ مردم ایران

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

گذشته از ارزش غذایی آش، بعضی از آنها با پاره‌ای از اعتقادات مردم و با برخی رسوم مذهبی و آیین‌های قومی پیوند یافته‌اند و در نتیجه از ارزش معنوی و اهمیت فرهنگی خاصی برخوردارند. چهار دسته از این نوع آش‌ها در ایران رایج است:

این نوع آش را برای رسیدن به مُراد و خواستهٔ خویش، شفای مریضان و دفع آفت و بلا می‌پزند. بنا بر نیتی که مد نظر است، فرد حاجتمند، در یک روز که می‌تواند از جمله روزهای معین سال نیز باشد (مانند عاشورا، اربعین، چهارشنبه آخر ماه صفر)، به نام و یاد امامان و امام‌زادگان، نذر خود را ادا می‌کند. گاهی زنان، حبوبات مورد نیاز را از همسایه‌ها می‌گیرند یا به رسم قاشقزَنی، آن را تهیه می‌کنند. همواره مرسوم است که پای دیگ آش نذری، روضه و دعا می‌خوانند، و نیز کسانی که حاجتی دارند، در هم‌زدن آش، آشپز را یاری می‌کنند. از جمله آش‌های نذری معروف، آش امام زین‌العابدین (آش بیمار، برای شفای بیماران) و آش اُمُ‌البَنین (به نام فاطمه، اُمُ‌البَنین، مادر حضرت اباالفضل، برای گره‌گشایی) است.

آش تندرستی، برکت و رحمت

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آش‌هایی که مردم برای تندرستی، شادی و خوشبختی افراد خانواده، خیر و برکتِ مزرعه و گلّه، بارش برف و باران به‌موقع و افزایش رحمت خداوند می‌پزند. این نوع آش میان کشاورزان و دامداران روستاهای ایران شهرت دارد. مشهورترین آش‌هایی که خاصیت درمانی دارند عبارت است از: آش شیرزا، شیرزا گیاهی است که معمولاً روی تنه بعضی از درختان می‌روید و خوردن آن به اعتقاد عده‌ای از مردم، شیر مادران را زیاد می‌کند. آش دندونی (آش دندانی)، که این آش را به‌هنگام دندان درآوردن کودک با استفاده از حبوبات، گندم پوست کنده و گوشت کوبیده می‌پزند.

آش شکرانه

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آشی که به شکرانه عقد دختران و پسران و آرزوی سلامتی خویشان سفر کرده می‌پزند. آش پشت پا (قفاپا) از معروف‌ترین این نوع آش‌ها است. این آش را پس از رفتن کسی به سفر معمولاً در روز سوم یا پنجم غیبتش، به‌نیت بی‌خطر بودن سفر و به سلامت بازگشتن مسافر می‌پزند. آش آره ـ بله نیز از جمله آش‌های شکرانه است. این آش را روز بعد از عقد و پس از «بله گرفتن» از عروس، در خانهٔ داماد می‌پزند.

آش‌های تشریفاتی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این آش مخصوص شاهان و خانواده‌های اعیان و اشراف دربار قاجار بوده است.[۱۱] به روایت برخی منابع، در زمان فتحعلی شاه پختن این آش از تشریفات تحویل سال بوده است و آن را در روز سیزده بدر (روز سیزدهم فروردین) می‌پختند.[۱۲] ناصرالدین شاه قاجار نیز مراسم «آش‌پزان» را سالی ۱ بار و معمولاً در پاییز ترتیب می‌داد. این مراسم در سرخه‌حصار و با تشریفاتی خاص برگزار می‌گشت.[۱۳] یک هفته پیش از آغاز مراسم «آش‌پزان»، تمام شاهزادگان، اشراف و وزرا برای روز موعود در سرخه‌حصار دعوت می‌شدند. در آن روز، شاهزادگان و بزرگان، درون چادر بزرگی جمع و در حضور شاه و نایب‌السلطنه به پاک‌کردن سبزی و حبوبات و دیگر مواد آش مشغول می‌شدند.[۱۴] همزمان با آماده کردن مواد آش و پخت آن، گروه‌هایی از نوازندگان و دلقک‌ها و بازیگران با اجرای نمایش‌هایی، حضار را سرگرم می‌کردند.

آش در باورها و ضرب‌المثل‌های مردم افغانستان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در ارتباط با آش در مناطق مختلف باورهای زیادی وجود دارد، از جمله اگر پشت پای مسافر آش بدهند او به‌سلامتی از سفر بر می‌گردد. نذری آش برای شفای بیماران مفید است و آش‌دندانی که در وقت دندان درآوردن کودک بدهند یا زمانی‌که دندان کودک تاول بزند.[۱۵] در ارتباط با آش امثال و حکم زیادی وجود دارد، مانند:

  • ماجگَر خود نیست، آشگر دیگران: کسی‌که نمی‌تواند زندگی خودش را پیش ببرد، اما برای دیگران نسخه می‌پیچد.
  • روغن زرد هیچ وقت زیر آش کته (نوعی آش) خَو نمی‌کنه: روغن در زیر آش کته نمی‌ماند، یعنی همه‌چیز در زمان خودش روشن می‌شود.
  • روغن دَه تَی آش خَو نَمُومُنَه: روغن در زیر آش نمی‌ماند، روزی همه چیز آشکار می‌شود.
  • دیگ چوبی، آش یکباره: انجام کار بی‌سنجش، رسیدن به شکستی که از ابتدا معلوم است.
  • اَوبادگر خانه خود نیست، آشگر خانه مردم شده: کنایه از بی‌هنری و مدعای زیاد یک فرد.
  • ده خانه‌اش نان نمی‌تانه بپزه، ده خانه دیگا آش گَرَس، آش برای مردم می‌پزد.
  • آشپز دو تا شد آش یا شور می‌شود یا می‌سوزد: بهتر است هرکس کار خودش را انجام بدهد.
  • آش مردا دیر پخته می‌شوه: برخی از افراد خیلی صبورند و دیر عصبانی می‌شوند ولی وقتی عصبانی شوند به‌راحتی آرام نمی‌شوند.[۱۶]
  1. منتظمی، هنر آشپزی، ج1، 1376ش، ص۵۹۹.
  2. عمید، فرهنگ عمید، 1394ش، ذیل واژه ترخوانه.
  3. دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز، ج1، 1384ش. ص۶۲۹.
  4. پورمسلمی، «آش‌های استان مرکزی»، سایت تبیان، 5 اسفند ۱۳85ش.
  5. منتظمی، هنر آشپزی، ج1، 1376ش، ص604.
  6. منتظمی، هنر آشپزی، ج1، 1376ش، ص605.
  7. دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز، ج1، ۱۳۸۴ش، ص۶۲۴.
  8. منتظمی، هنر آشپزی، ج1، 1376ش، ص605.
  9. «دستور تهیه آش گزنه غذایی مفید برای چربی و فشار خون»، مجله پزشکی دکتر سلام، 16 مهر 1395ش.
  10. رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و جتماع)، 1401ش، ج2، ص363.
  11. بلوکباشی، آشپز و آشپزخانه، تهران، 1392ش، ص200-225.
  12. هدایت، خاطرات و خطرات، ۱۳۴۴ش، ص90 و 91.
  13. معیرالممالک، یادداشت‌هایی از زندگی خصوصی ناصرالدین شاه، ۱۳۵۱ش، ص74؛ سالور، روزنامه خاطرات، ج1، ۱۳۷۴–۱۳۷۸ش، ص847.
  14. اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات، ۱۳۴۵ش، ص103؛ هدایت، خاطرات و خطرات، ۱۳۴۴ش، ص91.
  15. نجفی، فرهنگ فارسی عامیانه، 1387ش، ص703؛ رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و جتماع)، 1401ش، ج2، ص356.
  16. رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و جتماع)، 1401ش، ج2، ص450.
  • اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامه خاطرات، به‌تحقیق ایرج افشار، تهران، آستان قدس رضوی، ۱۳۴۵ش.
  • بلوکباشی، علی، آشپز و آشپزخانه، تهران، فرهنگ جاوید، ۱۳۹۲ش.
  • پورمسلمی، مروارید، «آش‌های استان مرکزی»، سایت تبیان، تاریخ درج مطلب: ۵ اسفند ۱۳۸۵ش.
  • «دستور تهیه آش گزنه غذایی مفید برای چربی و فشار خون»، مجله پزشکی دکتر سلام، تاریخ درج مطلب: ۱۶ مهر ۱۳۹۵ش.
  • دریابندری، نجف و راستکار، فهیمه، کتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز، تهران، نشر کارنامه، ج۱، ۱۳۸۴ش.
  • رهیاب (بلخی)، سیدحسین، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و جتماع)، قم، صبح امید دانش، ۱۴۰۱ش.
  • سالور، قهرمان میرزا (عین‌السلطنه)، روزنامه خاطرات، به تحقیق مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، اساطیر، ۱۳۷۴–۱۳۷۸ش.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۹۴ش.
  • معیرالممالک، دوست‌علی، یادداشت‌هایی از زندگی خصوصی ناصرالدین شاه، تهران، تاریخ ایران، ۱۳۵۱ش.
  • نجفی، ابوالحسن، فرهنگ فارسی عامیانه، تهران، نیلوفر، ۱۳۸۷ش.
  • هدایت، مهدی‌قلی، خاطرات و خطرات، تهران، زوار، ۱۳۴۴ش.