پرش به محتوا

پیش‌نویس:بهسود: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
imported>محمدمهدی محمدی
لینک داخلی
 
(۴۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<big>'''بهسود؛'''</big> نام یکی از قبایل بزرگ هزاره و منطقه‌ای وسیع و پرجمعیت در ولایت میدان وردک افغانستان.
{{درشت|'''بهسود؛'''}} طایفه‌ای بزرگ از قوم هزاره و نام منطقه‌ای وسیع و پرجمعیت در افغانستان.


بهسود از طوایف بزرگ قوم هزاره و نام یک منطقۀ پرجمعیت در ولایت میدان وردک افغانستان است. زندگی ساکنان این منطقه به‌طور سنتی مبتنی بر کشاورزی و دامداری است، با الگوی معیشتی که به‌شدت تحت تأثیر شرایط اقلیمی سرد و زمین‌های ناهموار این منطقه قرار دارد. نزدیکی بهسود به کابل موجب شکل‌گیری مهاجرت‌های فصلی و اشتغال در مشاغل خدماتی شده، در حالی که پیوندهای اجتماعی و فرهنگی با زادگاه حفظ شده است.  
بهسود، نام یکی از طوایف بزرگ [[قوم هزاره]] است و همچنین نام یک منطقهٔ پرجمعیت در ولایت میدان‌وردک افغانستان است. امروزه بهسود، از مناطق مهم هزاره‌نشین با پیشینه‌ای غنی از زندگی کشاورزی و دامداری است. شرایط اقلیمی سخت و زمین‌های ناهموار، سبک معیشت سنتی این منطقه را شکل داده، اما نزدیکی به [[کابل]] باعث [[مهاجرت|مهاجرت‌های]] فصلی و اشتغال در بخش خدمات شده است. با این حال، مردم بهسود پیوندهای فرهنگی و اجتماعی خود با زادگاه را حفظ کرده‌اند. ساختار اجتماعی این منطقه بر نظام قبیله‌ای و روابط خویشاوندی استوار است. سبک زندگی مردم بهسود ترکیبی از مقاومت در برابر طبیعت سخت و انعطاف در برابر تغییرات اجتماعی است. در سال‌های اخیر، توجه به آموزش، به ویژه در علوم دینی و دانشگاهی، نشان‌دهنده تحول در نگرش اجتماعی این جامعه است. منابع طبیعی مانند رود هیرمند و کوه‌های بابا نه‌تنها در معیشت، بلکه در فرهنگ و هویت جمعی بهسود نقش اساسی داشته‌اند. سبک زندگی در این منطقه، چه در روستاها و چه در تعامل با شهرها، بازتابی از پیوند عمیق با تاریخ، جغرافیا و باورهای مشترک است که قرن‌ها پابرجا مانده است.


ساختار اجتماعی بهسود بر پایۀ نظام قبیله‌ای و روابط خویشاوندی استوار است. سبک زندگی در این منطقه ترکیبی از مقاومت در برابر شرایط سخت محیطی و انعطاف‌پذیری در مواجهه با تحولات اجتماعی بوده و حضور چشمگیر در آموزش، به‌ویژه در حوزه علوم دینی و دانشگاهی، بیانگر تحولات اخیر در نگرش اجتماعی مردم این منطقه است. منابع طبیعی مانند رود هیرمند و کوه‌های بابا نه‌تنها معیشت، بلکه فرهنگ و هویت جمعی منطقه را شکل داده‌ است. سبک زندگی در بهسود، چه در بافت روستایی و چه در تعامل با زندگی شهری، بازتابی از پیوند عمیق با تاریخ، جغرافیا و باورهای جمعی است که در طول قرن‌ها تداوم یافته است.
==نام‌گذاری بهسود==
 
بهسود نام یکی از اقوام مهم هزاره است<ref>خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۲ش، ص128.</ref> و منطقه بهسود نیز به نام همین قوم است که در آن سکونت دارد. هرچند، سکونت‌گاه قوم بهسود پراکندگی جغرافیایی بیشتری دارد؛ اما ساکنان اصلی و عمدهٔ بهسود را قوم [[بهسود]] تشکیل می‌دهند. منابع تاریخی، این قوم و بزرگان آن را بیسود و بیسوک نیز گفته‌اند.<ref>نایل، سرزمین و رجال هزاره‌جات، ۱۳۹۵ش، ص82.</ref>
==نام‌‌گذاری بهسود==
بهسود نام یکی از اقوام مهم هزاره است<ref>خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۲ش، ص128.</ref> و این منطقه نیز به‌نام قومی است که در آن سکونت دارد. هرچند، سکونت‌گاه قوم بهسود پراکندگی جغرافیایی بیشتری دارد؛ اما ساکنان اصلی و عمدۀ بهسود را قوم بهسود تشکیل می‌دهند. منابع تاریخی، این قوم و بزرگان آن را با عنوان‌های بیسود و بیسوک نیز نام برده‌اند.<ref>نایل، سرزمین و رجال هزاره‌جات، ۱۳۹۵ش، ص82.</ref>


==تاریخچه بهسود==
==تاریخچه بهسود==
بر اساس مستندات تاریخی، هزاره‌های بهسودی در گذشته در گسترۀ وسیعی از ولایات لوگر، ننگرهار، کابل و لغمان سکونت داشتند‌‌ و‌‌ مناطق تحت نفوذ این خاندان از چهاردهی کابل تا بهسود جلال‌آباد گسترده بوده است. سیستم آبیاری خاصی با نام‌های جوی بهسود و جوی خینگوک در چهاردهی کابل از یادگارهای این دوره محسوب می‌شود.<ref>جمعی از نویسندگان، دانشنامۀ هزاره، ویراست دوم، ۱۳۹۷ش، ج۱، ص۱۰۵۷-۱۰۵۸.</ref> یکی از مهم‌ترین این یادگارها، «پل بهسود» در ننگرهار است که همچون گواهی ماندگار، زیستگاه و پیوند این قوم را با شرق افغانستان تأیید می‌کند.<ref>[https://mfabbehsud.com/%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87-%da%a9%d9%88%d8%aa%d8%a7-%d8%a8%d9%87-%d8%aa%d8%b4%da%a9%db%8c%d9%84%d8%a7%d8%aa%d8%8c-%d8%ac%d8%ba%d8%b1%d8%a7%d9%81%db%8c%d8%a7-%d9%88-%d8%a8%d9%87%d8%b3%d9%88-2/ «نگاه کوتا به تشکیلات، جغرافیا و… بهسود (3)»، و‌ب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.]</ref> محققان الگوی سکونت و کوچ‌روی این قوم را نشان‌دهندۀ درک عمیق آنان از شرایط جغرافیایی و اقلیمی منطقه می‌دانند. امروزه بازماندگان این نسل در مناطق مختلف هزاره‌جات پراکنده‌اند و هر یک بخشی از تاریخ شفاهی و فرهنگی این منطقه را حفظ کرده‌اند.<ref>جمعی از نویسندگان، دانشنامۀ هزاره، ویراست دوم، ۱۳۹۷ش، ج۱، ص۱۰۵۷-۱۰۵۸.</ref>
در گذشته، هزاره‌های بهسودی در گسترهٔ وسیعی از ولایات لوگر، ننگرهار، کابل و لغمان سکونت داشتند و مناطق تحت نفوذ این خاندان از چهاردهی کابل تا بهسود جلال‌آباد گسترده بوده است. سیستم آبیاری با نام‌های جوی بهسود و جوی خینگوک در چهاردهی کابل از یادگارهای این دوره محسوب می‌شود.<ref>جمعی از نویسندگان، دانشنامهٔ هزاره، ویراست دوم، ۱۳۹۷ش، ج۱، ص۱۰۵۷–۱۰۵۸.</ref> همچنین «پل بهسود» در ننگرهار، زیستگاه و پیوند این قوم را با شرق افغانستان تأیید می‌کند.<ref>[https://mfabbehsud.com/نگاه-کوتا-به-تشکیلات،-جغرافیا-و-بهسو-2/ «نگاه کوتا به تشکیلات، جغرافیا و… بهسود (3)»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.]</ref> الگوی سکونت و کوچ‌رَوی این قوم نیز نشان‌دهندهٔ درک عمیق آنان از شرایط اقلیمی منطقه است. امروزه بازماندگان این نسل در مناطق مختلف هزاره‌جات پراکنده‌اند و هر یک بخشی از تاریخ شفاهی و فرهنگی این منطقه را حفظ کرده‌اند؛<ref>جمعی از نویسندگان، دانشنامهٔ هزاره، ویراست دوم، ۱۳۹۷ش، ج۱، ص۱۰۵۷–۱۰۵۸.</ref> اما هستهٔ اصلی این قوم در ولسوالی‌های بهسود میدان وردک ماندگار شده و بیشتر به‌عنوان ساکنان هزارستان شناخته می‌شوند.<ref>[https://mfabbehsud.com/نگاه-کوتا-به-تشکیلات،-جغرافیا-و-بهسو-2/ «نگاه کوتا به تشکیلات، جغرافیا و… بهسود (3)»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.]</ref>


با گذشت زمان، قوم بهسود در مناطق مرکزی افغانستان پراکنده شدند، اما هستۀ اصلی آنان در ولسوالی‌های بهسود میدان وردک ماندگار شدند. اگرچه امروزه آنان را بیشتر به‌عنوان ساکنان هزارستان می‌شناسند.<ref>[https://mfabbehsud.com/%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87-%da%a9%d9%88%d8%aa%d8%a7-%d8%a8%d9%87-%d8%aa%d8%b4%da%a9%db%8c%d9%84%d8%a7%d8%aa%d8%8c-%d8%ac%d8%ba%d8%b1%d8%a7%d9%81%db%8c%d8%a7-%d9%88-%d8%a8%d9%87%d8%b3%d9%88-2/ «نگاه کوتا به تشکیلات، جغرافیا و… بهسود (3)»، و‌ب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.]</ref>‌‌‌‌ شواهدی وجود دارد که پیش از اعمال سیاست‌های سخت‌گیرانۀ ‌ حکومت‌های مرکزی به‌ویژه امیر عبدالرحمان علیه هزاره‌ها، مناطق هزاره‌نشین از جمله بهسود گسترش بیشتری داشت. در آن زمان‌ها، مناطق مرکزی هزاره‌جات، از جمله بهسود مرکزی، منطقۀ ییلاق‌گاه (منطقة کوچ تابستانه) این قوم بوده است.<ref>یزدانی، پژوهشی در تاریخ هزاره‌ها، ۳۹۰ش، ص190.</ref> در دوران شاهان درانی، بهسود، به‌صورت نسبی، مستقل بوده و توسط رهبران آن منطقه اداره می‌شد. یکی از رهبران توانا و قدرتمند بهسود در آن دوره، میر یزدان‌بخش بود که با قتل او،<ref>خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۲ش، ص291.</ref> قدرت هزارۀ بهسود رو به افول نهاد.<ref>میتلند، تحقیقی در باره هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمسیون سرحدی افغان و انگلیس)، ۱۳۷۶ش، ص49.</ref>
شواهدی وجود دارد که پیش از اعمال سیاست‌های سخت‌گیرانهٔ حکومت‌های مرکزی به‌ویژه امیر عبدالرحمان علیه هزاره‌ها، مناطق هزاره‌نشین از جمله بهسود گسترش بیشتری داشت. در آن زمان‌ها، مناطق مرکزی هزاره‌جات، از جمله بهسود مرکزی، منطقهٔ ییلاق و کوچ تابستانه این قوم بوده است.<ref>یزدانی، پژوهشی در تاریخ هزاره‌ها، ۳۹۰ش، ص190.</ref> بهسوددر دوران شاهان درانی، به‌صورت نسبی مستقل بوده و توسط رهبران آن منطقه اداره می‌شد. یکی از رهبران قدرتمند بهسود در آن دوره، میر یزدان‌بخش بود که با قتل او،<ref>خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۲ش، ص291.</ref> قدرت هزاره‌های بهسود رو به افول نهاد.<ref>میتلند، تحقیقی دربارهٔ هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمسیون سرحدی افغان و انگلیس)، ۱۳۷۶ش، ص49.</ref>


جرقه‌های قیام دوم علیه عبدالرحمان خان و در واکنش به ستمگری بیش از اندازۀ فرماندهان و سربازان قوم حاکم از دایزنگی و بهسود شروع شد.<ref>توحیدی و نوری، تاریخ افغانستان، ۱۳۹۴ش، ص274.</ref> در قیام سوم علیه عبدالرحمان خان، یکی از رهبران، میر غلام‌حسین بیگ میر بهسود بود.<ref>خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۲ش، ص221.</ref> پس از این قیام، عبدالرحمان خان (۱۲۵۹-۱۲۸۰ش) بهسود را به‌شدت سرکوب کرد.<ref>نایل، سرزمین و رجال هزاره‌جات، ۱۳۹۵ش، ص83.</ref>
جرقه‌های قیام دوم علیه عبدالرحمان خان و در واکنش به ستمگری بیش از اندازهٔ فرماندهان و سربازان قوم حاکم از دایزنگی و بهسود شروع شد.<ref>توحیدی و نوری، تاریخ افغانستان، ۱۳۹۴ش، ص274.</ref> در قیام سوم علیه عبدالرحمان خان، یکی از رهبران، میر غلام‌حسین بیگ، میر بهسود بود.<ref>خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۲ش، ص221.</ref> پس از این قیام، عبدالرحمان خان (۱۲۵۹–۱۲۸۰ش) بهسود را به‌شدت سرکوب کرد.<ref>نایل، سرزمین و رجال هزاره‌جات، ۱۳۹۵ش، ص83.</ref>


==کوه‌ها و کوتل‌های شاخص منطقه بهسود<ref group="دیدگاه">عنوان بنحوی باشد که با سبک زندگی تناسب داشته باشد. گوها و کوتل های بهسود سنخیتی با سبک زندگی ندارد. اگر عنوان کلی جغرافیایی بهسود بیاید و ذیل آن کوها و کوتل ها مثل دیگر خصوصیات جغرافیایی بهسود نگارش شود. تحت این عنوان جایش هم اینجا مناسب نیست.  </ref>==
==جغرافیای بهسود==
منطقۀ بهسود از نظر توپوگرافی سرزمینی کوهستانی محسوب می‌شود که کوه‌ها و کوتل‌های (گردنه) متعدد بر تمامی ویژگی‌های جغرافیایی آن سیطره دارد. در میان این عوارض طبیعی، کوه بابا که در شمال بهسود قرار گرفته، به‌عنوان بلندترین و معروف‌ترین کوه این منطقه شناخته می‌شود. ارتفاع این کوه که از مشهورترین ارتفاعات کشور محسوب می‌شود، به بیش از ۵۰۰۰ متر از سطح دریا می‌رسد.
بهسود با وسعت ۴۱۶۰ کیلومتر مربع، سرزمینی مرتفع است که ویژگی‌های کوهستانی شدید مانند قله‌های تیز یا دره‌های عمیق ندارد. ارتفاع آن بین ۳۰۳۰ تا ۳۶۴۶ متر متغیر است. شرایط جغرافیایی این منطقه باعث شده سبک زندگی ساکنان مبتنی بر کشاورزی محدود و دامداری گسترده باشد.<ref>میتلند، تحقیقی دربارهٔ هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمسیون سرحدی افغان و انگلیس)، ۱۳۷۶ش، ص47.</ref> بهسود از مناطق طبیعی مهم در هزاره‌جات است و اقلیم و زیست‌بوم کم‌نظیری دارد. این منطقه دارای گردنه‌های استراتژیک مانند '''حاجیگک''' و معادن ارزشمند است. زمین‌های کشاورزی، هنوز منبع درآمد برخی اهالی است.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۲.</ref>


در میان کوتل‌های متعدد منطقه، کوتل‌هایی چون سنگ سوراخ، کوتل راقول، کوتل بادآسیاب و کوتل سیاه ناور<ref group="دیدگاه">کوتل اونی از اینها کرده معروف تر است. همچنین کوتل حاجی گگ که مرز بهسود و بامیان است. یادش بخیر چندین بار از این گوتل به سمت بامیان رفتم. چه خاطرات شیرینی. </ref> از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اما کوتل ملایعقوب که در بخش غربی بهسود واقع شده، شهرتی فراتر از دیگر کوتل‌ها دارد. این کوتل که رودخانه هیرمند از دامنه‌های آن عبور می‌کند، با عظمت خاص خود و هیبت رودخانه هیرمند، منظره‌ای خیره‌کننده و در عین حال هراس‌انگیز پدید آورده است.
بهسود، سرزمینی کوهستانی است و کوه‌ها و کوتل‌های متعدد بر تمام ویژگی‌های جغرافیایی آن سیطره دارد. '''کوه بابا''' در شمال بهسود، بلندترین کوه این منطقه است و ارتفاع آن بیش از ۵۰۰۰ متر است. کوتل‌های سنگ‌سوراخ، راقول، بادآسیاب، سیاه‌ناور و ملایعقوب در این سرزمین دارای اهمیت هستند. کوتل ملایعقوب که رودخانهٔ هیرمند از دامنه‌های آن عبور می‌کند، با عظمت خاص خود و هیبت رودخانه هیرمند، منظره‌ای خیره‌کننده و هراس‌انگیز دارد. این کوتل که تا یک‌صد سال پیش، خارقول نامیده می‌شد، با ۱۴ پیچ تند (در اصطلاح محلی: گولایی)، یکی از مسیرهای کوهستانی پرچالش در بهسود است. کوه‌ها و کوتل‌های بهسود به‌عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت فرهنگی و تاریخی این منطقه، همواره مورد توجه کوهنوردان و طبیعت‌گردان بوده است.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۹۴.</ref>


بر اساس روایات محلی، کوتل‌‌‌‌‌ ملایعقوب که قبلاً با نام خارقول شناخته می‌شد، حدود یک قرن پیش به نام یکی از بزرگان محلی به نام ملایعقوب تغییر نام یافته است. این کوتل با ۱۴ پیچ تند (گولایی) که در اصطلاح محلی به آن‌ها اشاره می‌شود، یکی از چالش‌برانگیزترین مسیرهای کوهستانی منطقه محسوب می‌شود.
چشمه‌سارهای بهسود از دامنه‌های کوهستانی سرچشمه می‌گیرند و در دو جهت مخالف جریان می‌یابند. '''رود هلمند/هیرمند''' که از منطقهٔ «هزار قاش» یا «هزار چشمه» در کوه بابا سرچشمه می‌گیرد، به سمت غرب و جنوب غرب جریان دارد و با آبیاری بخش‌های وسیعی از مناطق پایین‌دست، به حوزهٔ مرکز بهسود وارد می‌شود. رود لخشم و سیاه‌سنگ در ناحیهٔ گردن دیوال به رود هیرمند می‌پیوندند و بر حجم آب آن می‌افزایند. در سوی دیگر، رودهای وادی حصار، برغستان، خرقول، دولت‌قلی و بخش شمالی کوتل لخشم به سمت شرق جریان دارند و به حوزهٔ سرخ و پارسا می‌ریزند. این رودها در کنار یکدیگر، رود سرخ و پارسا را تشکیل می‌دهند که نقش کلیدی در پوشش نیازهای آبی مناطق شرقی ایفا می‌کند.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص80-۸۶.</ref> رود هلمند در حدود ۱۳۰۰ کیلومتر طول داشته و در حدود ۴۰ درصد از اراضی افغانستان را زهکشی می‌کند. تأسیسات آبیاری باستانی و کنونی که در امتداد این رود و شاخه‌های آن وجود دارند، حکایت از اهمیت آن در کشاورزیِ منطقه دارند.<ref>پژوهشگران دایرة المعارف ایرانیکا، همسایه نزدیک‌تر از خویش: افغانستان؛ از ویژگیهای طبیعی تا خصوصیات انسانی، ۱۳۸۷ش، ص8.</ref> رود لوگر نیز از منطقهٔ کجاب‌علیا در ولسوالی مرکز بهسود سرچشمه گرفته و در نهایت با رودخانهٔ کابل یک‌جا می‌شود.<ref>فرهنگ، جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی شیعیان افغانستان، ۱۳۸۰ش، ص125.</ref>


این عوارض طبیعی نه‌تنها بر جغرافیای منطقه تأثیر گذارده‌ است بلکه در شکل‌دهی به سبک زندگی و معیشت ساکنان محلی نیز نقش اساسی دارد. کوه‌ها و کوتل‌های بهسود به‌عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت فرهنگی و تاریخی این منطقه، همواره مورد توجه کوهنوردان و طبیعت‌گردان محسوب می‌شود.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۹۴.</ref>
بهسود، جنگل‌های انبوه و درختان بلندقامت ندارد، اما درختچه‌های چاکه، قرغنه، اولغد (سرخ‌کنه)، انگورک و الترغو به‌صورت پراکنده در دامنه‌ها و شیب‌های کوهستانی بهسود رشد می‌کنند. این درختچه‌ها به‌دلیل سازگاری با کم‌آبی و سرمای شدید، گیاهان بومی در بهسود هستند. بوته‌های خاردار و گیاهان علفی نیز در دشت‌ها و کوهپایه‌های بهسود یافت می‌شوند که نقش مهمی در تأمین سوخت زمستانی ساکنان دارند. همچنین، برخی از این گیاهان در [[طب سنتی ایران|طب سنتی]] و تغذیه دام‌ها کاربرد دارند.<ref>یزدانی، پژوهشی در تاریخ هزاره‌ها، ۱۳۹۰ش، ص191.</ref>


==آب‌وهوا==
بهسود، آب‌وهوای کوهستانی دارد. بارش برف در [[زمستان]]، گاه تا ۲ متر ارتفاع می‌گیرد و بسیاری از مسیرهای ارتباطی را غیرقابل عبور می‌سازد. در مقابل، فصل‌های [[تابستان]] و [[پاییز]] از آب و هوای معتدل و مطبوعی برخوردارند. دورهٔ رشد گیاهان در این منطقه کوتاه بوده و امکان کشت بیش از یک دوره در سال وجود ندارد و برداشت محصولات کشاورزی پیش از اوایل میزان/مهر انجام نمی‌شود.<ref>میتلند، تحقیقی دربارهٔ هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمسیون سرحدی افغان و انگلیس)، ۱۳۷۶ش، ص47.</ref>
اقلیم بهسود کوهستانی و سرد است. گاهی برف به ارتفاع بیش از یک متر و حتی تا دو متر در دره‌ها باریده و برای مدت طولانی باقی می‌ماند.<ref>میتلند، تحقیقی در باره هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمسیون سرحدی افغان و انگلیس)، ۱۳۷۶ش، ص47.</ref>


==پوشش گیاهی==
==جمعیت‌شناسی بهسود==
درخت‌های کوهی از قبیل چاکه، قرغنه، اولغد (سرخ کنه)، انگورک و الترغو در کوه‌های متعدد بهسود قابل مشاهده است.<ref>یزدانی، پژوهشی در تاریخ هزاره‌ها، ۱۳۹۰ش، ص191.</ref>
براساس آخرین گزارش رسمی از برآورد جمعیت افغانستان، جمعیت بهسود در ۱۳۹۹ش حدود ۱۸۰/۰۰۰ نفر برآورد شده<ref>[https://web.archive.org/web/20210426120223/https://www.gmic.gov.af/gov-nation/NSIA-GOV-AF-DARI.pdf «برآورد نفوس کشور:١٣٩٩»، وب‌سایت اداره احصائیه مرکزی افغانستان.]</ref> که بیشتر ده‌نشین هستند.<ref>دولت‌آبادی، شناسنامه افغانستان، ۱۳۸۱ش، ص23، جدول 13.</ref>


==شبکه راه‌های ارتباطی منطقه بهسود==
نزدیکی به [[کابل]] و دسترسی آسان به آن، تحرک اجتماعی بالایی برای ساکنان بهسود ایجاد کرده است و حدود نیمی از جمعیت بهسود به‌صورت دائم یا فصلی در کابل زندگی می‌کنند، در حالی که ارتباط اقتصادی و عاطفی خود را با زادگاه‌شان حفظ کرده‌اند. این [[مهاجرت]] منجر به شکل‌گیری شبکه‌های اجتماعی و شغلی گسترده در کابل شده است، به‌طوری که بسیاری از موفق‌ترین تجار و صاحبان مشاغل خدماتی پایتخت ریشه در خانواده‌های بهسودی دارند. در سال‌های اخیر، دامنهٔ این مهاجرت‌ها به سایر شهرهای افغانستان و کشورهای خارجی گسترش یافته که به‌طور عمده ناشی از محدودیت فرصت‌های شغلی محلی و دسترسی بهتر به امکانات آموزشی و درمانی در مراکز شهری است. این جابه‌جایی‌های جمعیتی از یک‌سو باعث کاهش نیروی کار محلی و تغییر الگوهای کشاورزی شده و از سوی دیگر از طریق ارسال حواله‌ها و انتقال تجارب، به بهبود نسبی وضعیت اقتصادی برخی خانوارها کمک کرده است. همزمان، رفت‌وآمد مداوم بین بهسود و کابل هویت فرهنگی دوگانه‌ای را در نسل جدید شکل داده که هم از امکانات شهری بهره می‌برند و هم با فرهنگ بومی منطقه آشنا هستند. این تعامل پیچیده بین مرکز و پیرامون، موقعیت منحصربه‌فردی را برای بهسود در میان مناطق هزاره‌نشین ایجاد کرده که هم چالش‌ها و هم فرصت‌های توسعه‌ای ویژه‌ای به همراه داشته است.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۲.</ref>
<ref group="دیدگاه">طبق الگو این بحث در اخر میاید. </ref>منطقۀ بهسود از طریق شبکه‌ای از راه‌های اصلی و فرعی با نواحی اطراف مرتبط می‌شود. چهار جادۀ اصلی که قابلیت تردد وسایل نقلیه را دارند، این منطقه را به چهار جهت مختلف متصل می‌کند. قدیمی‌ترین این راه‌ها، جاده کابل-راقول اس<ref group="دیدگاه">کابل راقول یا کابل گردین دیوار؟ فعلا این جاده به گردن دیوار معروف است. </ref>ت که در  ۱۳۰۱ش احداث شد و پس از آن تا هرات در غرب کشور امتداد یافت. این مسیر ارتباطی، بهسود را از شرق به حصۀ اول، میدان و کابل و از غرب به پنجاب، لعل، سرجنگل و ولایت غور متصل می‌سازد.


راه ارتباطی دیگر، جادۀ بهسود-ناور است که با طولی حدود صد کیلومتر، این منطقه را به غزنی، جاغوری و دیگر نقاط جنوبی مرتبط می‌کند. شاخۀ دیگری از این مسیر با طول تقریبی ۱۲۰ کیلومتر، بهسود را از طریق حصه اول به پایان<ref group="دیدگاه">مقصود از پایان کجاست؟ شاید منظور بامیان باشد. اگر منظور بامیان است این جاده فعلا به جاده کوتل حاجی گگ معروف است.</ref> متصل می‌نماید که مسیر اصلی تردد به مناطق شمالی محسوب می‌شود. همچنین راهی از راقول به سمت جنوب وجود دارد که به ارزگان و قندهار منتهی می‌شود.
==سرمایه‌های فرهنگی در بهسود==
===زبان و مذهب===
مردم بهسود که همگی [[شیعه]] هستند به [[زبان فارسی]] دری و گویش هزارگی صحبت می‌کنند.<ref>دولت‌آبادی، شناسنامه افغانستان، ۱۳۸۱ش، ص256.</ref> تعدادی از اسماعیلیه در ولسوالی مرکز بهسود زندگی می‌کنند.<ref>[http://ensani.ir/fa/article/51974/ ‏شفق خواتی، «اسماعیلیه در افغانستان» وبگاه پرتال علوم انسانی.]</ref> مردم بهسود در ویژگی‌های فرهنگی مانند پوشش و آداب‌ورسوم، همانند دیگر جوامع هزاره هستند، سبک زندگی ساده و بی‌آلایشی دارند و مردمان صلح‌طلب شناخته می‌شوند.<ref>میتلند، تحقیقی دربارهٔ هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمسیون سرحدی افغان و انگلیس)، ۱۳۷۶ش، ص47.</ref>


در دوران حکومت محمدظاهرشاه، برنامه‌هایی برای بازسازی، تسطیح و تعریض جاده کابل-بهسود-پنجاب در دستور کار قرار گرفت که کار آن از دو نقطه دوراهی میدان و گردن دیوال آغاز شد. هرچند این پروژه به‌دلایل اجتماعی ناتمام ماند، اما نشان‌دهندۀ توجه به توسعه زیرساخت‌های ارتباطی در منطقه بود. در ۱۳۴۶ش نیز یک جادۀ فرعی به طول ۳۲ کیلومتر و عرض ۶ متر بین قریه‌های اوجی و سرخ‌آباد با مشارکت مردم و وزارت فواید عامه احداث شد که هفت روستا را به هم متصل می‌ساخت و جمعیتی بالغ بر یازده هزار نفر از آن بهره‌مند شدند. این شبکه راه‌های ارتباطی نقش حیاتی در توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه ایفا می‌کند و امکان تبادلات تجاری و فرهنگی بین بهسود و دیگر مناطق کشور را فراهم ساخته است. با این حال، نیاز به توسعه و بهسازی بیشتر این مسیرها همچنان احساس می‌شود.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۹۵.</ref>
===غذاهای محلی===
بیشتر غذاهای محلی بهسود مبتنی بر محصولات منطقه همچون گندم، جو، لبنیات، روغن و گوشت است. خوراک‌های رایج در هزاره‌جات، در بهسود نیز رایج است؛ مانند [[آش]]، [[اوماج]]، [[برگ‌او|بلگَو]]، اوگره، اوشُرَک (پیاوه)، قروتی، نان‌بته، نانتر، انواع کوچه، ارگوماج، آسیب، قبورداغ، [[قدید]]، [[حلیم]]، [[حلوای سرخ]]، حلوای سفید، چوبجوش، [[بسراغ|بوسراق]]، نان ملیده، لتی (او جوشک)، [[خاگینه|خیگینه]]، بلگک، شیربرنج، تلخو، [[دلده]]، انواع مختلف [[نان]] (فتیر، چپاتی، تاوه‌گی، پنجه‌کش تنوری، کاک)، نان تی‌دیگی (قلفی)، نان مغزی‌تو، [[اتله|آتله]]، خام پُرته، شیر روغو و [[گوشت کوچه]] (نوعی حلیم).<ref>[http://www.azraculture.org/postDetail.php?post_id=64 شهرستانی، «غذاهای هزارگی هفت دهه قبل»، وب‌سایت فرهنگ هزاره.] ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬</ref>


==زبان و مذهب==
===بازی‌های محلی===
مردم بهسود به زبان فارسی دری<ref>دولت‌آبادی، شناسنامه افغانستان، ۱۳۸۱ش، ص256.</ref>  و گویش هزارگی صحبت می‌کنند. آنها، همگی مسلمان و شیعه هستند. بیشتر مردم در این منطقه، شیعۀ اثنی عشری<ref>فرهنگ، جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی شیعیان افغانستان، ۱۳۸۰ش، ص77.</ref> بوده  و مقداری از پیروان اسماعیلیه در ولسوالی مرکز بهسود زندگی می‌کنند.<ref>[http://ensani.ir/fa/article/51974/ ‏شفق خواتی، «اسماعیلیه در افغانستان» وب‌گاه پرتال علوم انسانی.]</ref>
زندگی اجتماعی مردم بهسود با بازی‌های محلی متنوعی همراه بوده است که امروزه بسیاری از آنها به فراموشی سپرده شده است. این بازی‌ها که با امکانات ساده و در فضای باز انجام می‌شد، به تقویت مهارت‌های جسمی و روحی [[کودک|کودکان]] و [[نوجوانی|نوجوانان]] کمک می‌کرد. از جمله این بازی‌ها می‌توان به توپ‌دنده، کلاه‌قاق، شیغی‌بازی/بُجُل‌بازی، تیشله‌بازی، بولدی و اپو اشاره کرد. بازی‌های دیگری مانند سنگ‌سول یا سنگ‌گیرک (مسابقه هدف‌گیری با سنگ)، خردراز و چشم‌کورک/چشم‌پتکان نیز میان کودکان و نوجوانان بهسودی رواج داشت. با گذشت زمان و تغییر سبک زندگی، بسیاری از این بازی‌ها جای خود را به ورزش‌های مدرن مانند فوتبال و والیبال داده‌اند، اما بازی‌های سنتی همچنان بخشی از خاطرات جمعی و هویت فرهنگی مردم بهسود را تشکیل می‌دهند.<ref>صمیمی، خورشید بهسود، 1393ش، ص91.</ref>


==غذاهای محلی<ref group="دیدگاه">جای این بحث اینجا نیست. بحث ها را در یک چارچوب منطقی تنظیم کنید. </ref>==
===لباس محلی===
بیشتر غذاهای محلی بهسود مبتنی بر محصولات منطقه همچون گندم، جو، لبنیات، روغن و گوشت است. برخی پژوهشگران مانند شهرستانی، فهرستی از ۳۱ غذای رایج محلی در هفت دهه قبل در هزاره‌جات را آماده کرده‌اند که در بهسود نیز رایج بوده است: آش، اوماج، بلگَو، اوگره، اوشُرَک (پیاوه)، قروتی، نان‌بته، نانتر، انواع کوچه، ارگوماج، آسیب، قبورداغ، قدید، حلیم، حلوای سرخ، حلوای سفید، جوبجوش، بوسراق، نان ملیده، لتی (او جوشک)، خیگینه، بلگک، شیربرنج، تلخو، دلده، انواع مختلف نان (فتیر، چپاتی، تاوه‌گی، پنجه‌کش تنوری، کاک و غیره)، نان تی دیگی (قلفی)، نان مغزی‌تو، آتله، خام پُرته، شیر روغو و گوشت کوچه (نوعی حلیم) بهسود معروف بوده و در ایام محرم و مناسبت‌هایی مانند چهلم اموات تهیه می‌شود.<ref>[http://www.azraculture.org/postDetail.php?post_id=64 شهرستانی، «غذاهای هزارگی هفت دهه قبل»، وب‌سایت فرهنگ هزاره.] ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬</ref>
پوشاک سنتی مردان بهسودی به‌طور عمده از [[پشم]] و پارچه‌های دست‌باف تهیه می‌شود. مردان از بالاپوش برک، کورتی برک، واسکت برک، پتلون برک و پای‌پیچ برک استفاده می‌کردند که همگی از پارچه‌های ضخیم و گرم برای مقابله با سرمای شدید زمستانی ساخته می‌شد. این لباس‌ها به‌طور معمول با لونگی/عمامه و کلاه‌های [[خامک‌دوزی]] شده با گلدوزی‌های دستی تزیین و همراه با پیراهن و تنبان پوشیده می‌شد. لباس زنان بهسودی شامل کلاه عرقچین، کلاه قصبه، چادر کتانی و تافته بود که همراه با شلوار گیبی، پیراهن خال‌دامن و واسکت قورس پوشیده می‌شد. این پوشاک، نشان‌دهندهٔ هویت فرهنگی و هنر دستی زنان بهسود بود. در سال‌های اخیر، به‌دلیل نزدیکی به کابل و اثرپذیری از زندگی شهری و مهاجرت‌های مداوم، پوشش مردان و زنان بهسودی تغییرات چشمگیری کرده است. امروزه لباس‌های محلی جای خود را به پوشش متداول شهری داده است و پوشاک سنتی فقط در مراسم خاص یا مناطق دورافتاده دیده می‌شود.<ref>[https://mfabbehsud.com/در-باره-قول-خویش؛-مربوط-ولسوالی-حصه-اول/ «درباره قول خویش؛ مربوط ولسوالی حصه اول بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگ-اجتماعی بابه بهسود.]</ref>


==طایفه بهسود==
==اقتصاد==
برخی از محققان بهسود را از قبایل مغولی معرفی کرده‌اند. به گفتۀ این محققان این نام هم در شجره‌نامه‌های مغولی و هم در منابع تاریخی دیگر ثبت شده است. بر اساس تحقیقات مایکل کنزی، بهسود از قبایل اصلی تحت حکومت تموچین (چنگیزخان) نبوده، اما گروهی از جنگجویان مغول به مرور زمان در قالب این قبیله سازمان یافته‌اند. ولادیمیروف نیز در پژوهش‌های خود اشاره کرده که بخشی از نیروهای نظامی مغول پس از استقرار در منطقه، هستۀ اولیۀ قوم بهسود را تشکیل دادند. منابع تاریخی نشان می‌دهد که اصطلاح «ایلات بهسود» به بازماندگان لشکریان دوران تیمور که در اطراف کابل ساکن شدند، اطلاق می‌شده است.
===کشاورزی===
بهسود حاصل‌خیزترین منطقه هزاره‌جات است که گندم، [[ذرت]]، حبوبات (نخود، عدس، لوبیا) و جو از محصولات اصلی آن به‌شمار می‌روند. با وجود تولید قابل‌توجه، تراکم جمعیت بالا باعث شده این منطقه مازاد محصول چشمگیری نداشته باشد. کشاورزی هوشمندانه با وجود اقلیم سرد و ارتفاع زیاد منطقه بهسود، از ویژگی‌های مردمان این منطقه است. در الگوی کشت این سرزمین، گندم محصول استراتژیک است و ذرت/جواری، حبوبات و به‌ویژه دو نوع جو مقاوم به نام‌های «کل‌جو» و «جو مویه»، تنوع‌بخش کشاورزی بهسود است. مردمان بهسود با هدف تأمین امنیت غذایی همواره به سیستم آبیاری سنتی که مبتنی بر شبکه‌های دقیق توزیع آب و نیز پیوند ناگسستنی بین کشاورزی و دامداری توجه داشته‌اند.<ref>میتلند، تحقیقی دربارهٔ هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمسیون سرحدی افغان و انگلیس)، ۱۳۷۶ش، ص۴۷–۴۹.</ref>


در سنت شفاهی هزاره‌ها، اعتقاد بر این است که قبیلۀ بهسود از نسل یکی از پسران قبار یا قبر (از شخصیت‌های اسطوره‌ای) به وجود آمده است، در حالی که دیگر قبایل هزاره به پسران دیگر وی منسوب هستند. این روایت نشان‌دهندۀ جایگاه ویژه قبیله بهسود در ساختار قومی هزاره‌ها است.<ref>پولادی،  ''هزاره‌ها:تاریخ، فرهنگ، سیاست، اقتصاد''، عرفان، ۱۹۸۹م. ص. <bdi>۷۸-۷۹</bdi></ref>
===دامداری و صنایع وابسته===
دامداری پایه اصلی معیشت در بهسود است که به شکلی هوشمندانه با شرایط جغرافیایی و فرهنگی منطقه سازگار شده است. این فعالیت به سه بخش اصلی تقسیم می‌شود:


==بابه‌‌ بهسود==
====۱. تولیدات اصلی====
*گوسفندداری محور اصلی فعالیت‌ها
*تولید گوشت و مواد اولیه [[صنایع دستی]]
*پوست‌های باکیفیت برای تولید پوستین (هم مصرف داخلی و هم صادراتی)
*روغن حیوانی مرغوب با شهرت ملی
*قروت (کشک محلی) به‌عنوان محصول لبنی پرکاربرد


===چهره تاریخی یا نماد قومی===
====۲. صنایع وابسته====
بابه بهسود به‌عنوان شخصیتی محوری در تاریخ هزاره‌های بهسود مطرح است که منابع تاریخی دربارۀ او دو دیدگاه متفاوت ارائه می‌دهند. برخی مورخان مانند کاظم یزدانی او را فرمانروایی مقتدر می‌دانند که بر مناطق وسیعی از جلال‌آباد تا جیرگی حکمرانی می‌کرد و الگوی کوچ فصلی بین مناطق گرمسیری و سردسیری را بنیان نهاد. در مقابل، پژوهشگرانی مانند عزیزالله شفق با استناد به نبود نشانه‌های دقیق از آرامگاه او در کوه قوریخ کابل و وجود شاخه‌های قومی به همین نام در آسیای میانه، بابه بهسود را بیشتر نماد هویت جمعی این قوم می‌دانند تا یک شخصیت تاریخی منفرد.<ref>جمعی از نویسندگان، دانشنامۀ هزاره، ویراست دوم، ۱۳۹۷ش، ج۱، ص۱۰۵۷-۱۰۵۸.</ref>
*تولید نمد برای پوشش سقف‌ها
*ساخت جوال‌های پشمی نگهداری غلات
*ریسمان‌های پشمی بادوام
*این محصولات اگرچه ساده‌اند، اما بسیار کاربردی و منبع درآمد مکمل هستند.


===ساختار قومی و تبارشناسی===
====۳. سیستم مدیریت دام====
تبارشناسی بابه بهسود نشان می‌دهد که نسل او از طریق فرزندانی چون فاضل بیگ، مراد بیگ و دولت‌پای در مناطق مختلف گسترش یافته است. شاخه‌های متعددی از این تبار در ولسوالی‌های ناهور و بهسود حضور دارند. این شاخه‌ها شامل ایسم‌تمور، درویش‌علی، قبستو، زردک و خواتی می‌شوند که هر یک در مناطق خاصی سکونت داشته‌اند. مزارهای منسوب به این شخصیت‌ها در نقاط مختلفی از کابل تا مناطق مرکزی افغانستان پراکنده است.
*کوچ‌نشینی فصلی هوشمندانه
*بهره‌برداری بهینه از مراتع طبیعی
*جابجایی دام‌ها بر اساس تغییر فصل
*دانش بومی غنی در مدیریت پایدار منابع


===جایگاه در هویت جمعی===
این سیستم دامداری که حاصل قرن‌ها تجربه است، نشان‌دهندهٔ هماهنگی کامل مردم بهسود با محیط زیست و توانایی خارق‌العاده‌شان در بهره‌برداری خردمندانه از طبیعت است.<ref>میتلند، تحقیقی دربارهٔ هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمسیون سرحدی افغان و انگلیس)، ۱۳۷۶ش، ص۴۷–۴۹.</ref>
بابه بهسود در حال‌حاضر به نمادی مهم در هویت‌سازی قوم بهسود بدل شده است. تعدد مزارهای منسوب به او و فرزندانش در مناطق مختلف، نشان‌دهندۀ عمق نفوذ این چهره در حافظه جمعی مردم منطقه است. به نظر محققان بررسی این شخصیت می‌تواند پنجره‌ای به فهم بهتر ساختارهای اجتماعی، الگوهای حکمرانی و نظام خویشاوندی در میان هزاره‌های افغانستان بگشاید.<ref>جمعی از نویسندگان، دانشنامۀ هزاره، ویراست دوم، ۱۳۹۷ش، ج۱، ص۱۰۵۷-۱۰۵۸.</ref>


==تقسیمات اداری بهسود==
===صنایع دستی===
منطقهٔ بهسود در [[گلیم‌بافی]]، نمدسازی، [[خامک‌دوزی]] و تولید لباس‌های محلی جایگاه ویژه‌ای دارد. گلیم‌های رنگارنگ با نقوش هندسی، نمدهای ضخیم و مقاوم و لباس‌های محلی دوخته شده با خامک‌دوزی‌های ظریف، نشان مهارت و ذوق هنری زنان و مردان بهسودی است که نسل به نسل توسعه یافته است. اگرچه در سال‌های اخیر برخی از این صنایع دستی تحت تأثیر تغییرات فرهنگی و ورود تولیدات صنعتی قرار گرفته‌اند، اما همچنان در برخی مناطق به‌ویژه در فصول سرد سال یا مناسبت‌های محلی و مراسم سنتی، تولید و استفاده از آنها تداوم دارد.


===تحولات اداری===
===معادن===
بر اساس اسناد موجود، تا ۱۳۰۰ش ش بهسود به‌عنوان یک حکومت محلی درجه اول تحت نظارت حکومت کلان دایرنگی فعالیت می‌کرد. در این نظام اداری، منطقۀ بهسود به سه بخش مجزا تقسیم می‌شد: مرکز بهسود، حصۀ اول بهسود و حصۀ دوم بهسود. در این ساختار، حاکم منطقه در مرکز بهسود مستقر بود و دو حصۀ دیگر تحت مدیریت علاقه‌دارها اداره می‌شد. این وضعیت اداری با تغییرات تدریجی و محدود تا 1338ش ادامه یافت. در این سال، با پیوستن پنجاب (مرکز حکومت کلان دایرنگی) به حکومت اعلی بامیان، تحولاتی در ساختار اداری منطقه ایجاد شد.  
بهسود دارای معادن غنی از [[زمرد]]، لاجورد، مرمر، سرب، زغال سنگ و آهن است. معدن حاجیگک، یکی از بزرگ‌ترین معادن آهن افغانستان، در این منطقه واقع شده است.<ref>[https://mfabbehsud.com/در-باره-قول-خویش؛-مربوط-ولسوالی-حصه-اول/ «درباره قول خویش؛ مربوط ولسوالی حصه اول بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگ-اجتماعی بابه بهسود.]</ref>


در این تحولات اداری، بهسود به‌عنوان حکومت درجه اول به حکومت کلان جدیدالتأسیس میدان ملحق شد. این تغییر در 1343ش با ارتقای میدان به سطح ولایت و تغییر نام آن به ولایت وردک، وارد مرحلۀ جدیدی شد. علی‌رغم این تغییرات، ارتباط اداری بهسود با این ولایت حفظ شد و تا زمان حاضر نیز این وضعیت اداری بدون تغییر باقی مانده است.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۱ و ۹۳.</ref>
===الگوی سکونت و معیشت فصلی===
ساکنان بهسود به‌طور عمده در خانه‌های گلی و در قطعات پراکنده سکونت دارند و تنها تعداد محدودی از آنان در فصول گرم به مناطق ییلاقی کوچ می‌کنند. وجود مراتع غنی که تا فصل خزان دوام می‌آورند، پشتوانهٔ مهمی برای دامداری منطقه محسوب می‌شود. این منطقه با کمبود شدید پوشش درختی مواجه است و درختان میوه به‌دلیل ارتفاع زیاد قابلیت رشد ندارند. درختان پراکنده مانند [[بید]] و [[چنار]] تنها در حاشیه راه‌ها مشاهده می‌شوند. کمبود چوب سوخت موجب شده تا ساکنان برای تأمین نیازهای زمستانی خود به جمع‌آوری بوته‌ها متکی باشند که این امر بر آسیب‌پذیری زیست‌محیطی منطقه می‌افزاید.


===ساختار اداری===
===شبکه راه‌های ارتباطی===
بهسود از طریق چهار جاده اصلی به چهار جهت کشور متصل می‌شود:
#جاده کابل-گردن دیوال که در ۱۳۰۱ش احداث شد بهسود را از شرق به حصهٔ اول، میدان و [[کابل]] و از غرب به پنجاب، لعل، سرجنگل و ولایت غور متصل می‌سازد.
#جادهٔ بهسود-ناور با طولی حدود صد کیلومتر، بهسود را به [[غزنی]]، [[جاغوری]] و دیگر نقاط جنوبی مرتبط می‌کند.
#جاده بهسود-بامیان با طول تقریبی ۱۲۰ کیلومتر، بهسود را از طریق حصه اول به [[بامیان]] متصل می‌کند که مسیر اصلی تردد به مناطق شمالی محسوب می‌شود.
#راه راقول که از سمت جنوب به [[ارزگان]] و [[قندهار]] منتهی می‌شود.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۹۵.</ref>


===الف) ولسوالی حصه اول بهسود===
==بابه بهسود==
بابه بهسود، نماد هویتی قوم بهسود است. فراوانی مزارهای منسوب به او و فرزندانش نشان‌دهندهٔ عمق نفوذ وی در حافظه جمعی مردم بهسود است.<ref>جمعی از نویسندگان، دانشنامهٔ هزاره، ویراست دوم، ۱۳۹۷ش، ج۱، ص۱۰۵۷–۱۰۵۸.</ref> پژوهشگرانی مانند عزیزالله شفق با استناد به نبود نشانه‌های دقیق از آرامگاه او در کوه قوریخ کابل و وجود شاخه‌های قومی به همین نام در آسیای میانه، بابه بهسود را فقط یک نماد برای هویت جمعی مردم بهسود می‌داند، اما برخی دیگر مانند [[حسین‌علی (حاج کاظم) یزدانی|کاظم یزدانی]]، او را فرمانروایی مقتدر می‌دانند که بر مناطق وسیعی از جلال‌آباد تا جیرگی حکمرانی می‌کرد و الگوی کوچ فصلی بین مناطق گرمسیری و سردسیری را بنیان نهاد.<ref>جمعی از نویسندگان، دانشنامهٔ هزاره، ویراست دوم، ۱۳۹۷ش، ج۱، ص۱۰۵۷–۱۰۵۸.</ref> تبارشناسی بابه بهسود نشان می‌دهد که نسل او از طریق فرزندانی چون فاضل‌بیگ، مرادبیگ و دولت‌بای در مناطق مختلف گسترش یافته است. شاخه‌های متعددی از این تبار در ولسوالی‌های ناهور و بهسود حضور دارند.


====۱. موقعیت جغرافیایی====
==طایفه بهسود==
ولسوالی حصۀ اول بهسود در مختصات جغرافیایی بین طول شرقی ۶۸ درجه و ۱۵ دقیقه و عرض شمالی ۳۴ درجه و ۳۰ دقیقه واقع شده است. این منطقه از شرق به علاقه‌داری جلریز، از غرب به مرکز بهسود، از شمال به منطقۀ سرخ و پارسا و از جنوب به منطقۀ دایمبرداد میدان وردک محدود می‌شود.
برخی محققان، بهسود را از قبایل مغولی معرفی کرده‌اند؛ بهسود هم در شجره‌نامه‌های مغولی و هم در منابع تاریخی ثبت شده است. بر اساس تحقیقات مایکل کنزی، بهسود از قبایل اصلی تحت حکومت تموچین (چنگیزخان) نبوده، اما گروهی از جنگجویان مغول به مرور زمان در قالب این قبیله سازمان یافته‌اند. ولادیمیروف نیز در پژوهش‌های خود اشاره کرده که بخشی از نیروهای نظامی مغول پس از استقرار در منطقه، هستهٔ اولیهٔ قوم بهسود را تشکیل دادند. منابع تاریخی نشان می‌دهد که اصطلاح «ایلات بهسود» به بازماندگان لشکریان دوران تیمور که در اطراف کابل ساکن شدند، اطلاق می‌شده است. برخی انگاره‌های هزارگی نشان می‌دهد که بهسود از نسل مهم‌ترین پسر قبار/قبر اسطوره‌ای است و دیگر قبایل هزاره به پسران دیگر وی منسوب هستند. این روایت نشان‌دهندهٔ جایگاه ویژه قبیله بهسود در ساختار [[قوم هزاره|قومی هزاره‌ها]] است.<ref>پولادی، ''هزاره‌ها:تاریخ، فرهنگ، سیاست، اقتصاد''، عرفان، ۱۹۸۹م. ص. <bdi>۷۸–۷۹</bdi></ref>


مساحت کلی این ولسوالی بالغ بر ۱۴۰۰ کیلومتر مربع بوده که دارای ویژگی‌های توپوگرافیک کوهستانی است. ارتفاع این منطقه از سطح دریا در نقاط مختلف متفاوت است و در مرتفع‌ترین نقاط به میزان قابل توجهی می‌رسد. مرکز اداری این ولسوالی در منطقۀ «گردن‌ دیوال» (گردن دیوار) با ارتفاع ۳۵۰۰ متر از سطح دریا قرار گرفته است. مرکز این ولسوالی در گردن‌ دیوار با ارتفاع ۲۹۵۰ متر از سطح دریا قرار دارد.
بهسود متشکل از خرده طوایف متعددی است که هر یک ساختار اجتماعی پیچیده‌ای دارند. طوایف اصلی دولت‌بای، درویش‌علی، ایسام تمور، میزه، نوروز، قبستوم/قبستان، بوالحسن، بورجیگی و جرغی را دربرمی‌گیرد که هر کدام به زیرشاخه‌های متعدد تقسیم می‌شود. این زیرشاخه‌ها به نوبهٔ خود به خانواده‌های مهم و تأثیرگذار تقسیم می‌شود که نقش کلیدی در ساختار اجتماعی منطقه ایفا می‌کند. چنین ساختار قبیله‌ای منسجمی اساس نظام اجتماعی و فرهنگی بهسود را تشکیل می‌دهد.<ref>میتلند، تحقیقی دربارهٔ هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمسیون سرحدی افغان و انگلیس)، ۱۳۷۶ش، ص47.</ref>


====۲. ویژگی‌های طبیعی====
==تقسیمات اداری بهسود==
موقعیت خاص جغرافیایی این منطقه، آن را به یکی از مناطق با اهمیت در ساختار طبیعی هزاره‌جات تبدیل کرده است. وضعیت توپوگرافیک و ارتفاعی متنوع، شرایط اقلیمی و زیستی خاصی را در این ناحیه به وجود آورده که در نوع خود منحصربه‌فرد است. منطقۀ حصۀ اول بهسود با طبیعت کوهستانی و ارتفاعات بلند شناخته می‌شود. وجود کوتل‌های مهم مانند حاجیگگ در شمال غرب و معادن ارزشمند از جمله ویژگی‌های برجستۀ این ناحیه است. زمین‌های کشاورزی اگرچه محدود است، اما همچنان منبع درآمدی برای برخی ساکنان محسوب می‌شود. برخی مالکین از راه دور به مدیریت زمین‌های خود می‌پردازند، در حالی که عده‌ای دیگر به کلی از کشاورزی دست کشیده و به زندگی شهری روی آورده‌اند.
بهسود تا سال ۱۳۰۰ش به‌عنوان یک حکومت محلی درجه اول تحت نظارت حکومت کلان دایزنگی فعالیت می‌کرد و دارای سه بخش مجزای اداری شامل مرکز بهسود، حصهٔ اول بهسود و حصهٔ دوم بهسود بود. حاکم منطقه در مرکز بهسود مستقر بود و دو حصهٔ دیگر تحت مدیریت علاقه‌دارها اداره می‌شد. در سال ۱۳۳۸ش با پیوستن پنجاب (مرکز حکومت کلان دایرنگی) به حکومت اعلای بامیان، ولاتی نیز در ساختار اداری منطقه ایجاد شد.


فاصلۀ مرکز ولسوالی حصۀ اول بهسود تا پایتخت ۱۰۸ کیلومتر است که نسبت به دیگر مناطق هزاره‌جات، موقعیت دسترسی مطلوبی محسوب می‌شود. این نزدیکی جغرافیایی موجب شده تا ساکنان آن به سهولت بتوانند با کابل در ارتباط باشند.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۲.</ref>
===الف) ولسوالی حصه اول بهسود===
ولسوالی حصه اول بهسود از غرب به حکومت بهسود، از شمال به منطقه سرخ و پارسا و از جنوب به علاقه‌داری دایمیرداد در میدان وردک محدود می‌شود. مساحت این ولسوالی بالغ بر ۱۴۰۰ کیلومتر مربع و دارای ویژگی‌های توپوگرافیک کوهستانی است.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۲.</ref>


====مهاجرت و اشتغال در کابل====
جمعیت ولسوالی حصهٔ اول در ۲۰۲۰م ۴۱٬۸۵۰ نفر اعلام شده است.<ref>[https://web.archive.org/web/20210426120223/https://www.gmic.gov.af/gov-nation/NSIA-GOV-AF-DARI.pdf «برآورد نفوس کشور:١٣٩٩»، وب‌سایت اداره احصائیه مرکزی افغانستان.]</ref>
موقعیت جغرافیایی ممتاز حصۀ اول بهسود به‌عنوان نزدیک‌ترین منطقه از هزاره‌جات به پایتخت، تأثیرات عمیقی بر ساختار اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ساکنان آن گذاشته است. این مجاورت مکانی موجب شکل‌گیری روابط پیچیده و دوسویه بین مرکز و پیرامون شده که در نوع خود در میان مناطق هزاره‌نشین کم‌نظیر است؛ مزیت دسترسی آسان به کابل، تحرک اجتماعی چشمگیری را برای ساکنان این منطقه به ارمغان آورده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد حدود نیمی از جمعیت این ولسوالی به‌صورت دائم یا فصلی در پایتخت اقامت دارند. برخی خانوارها حتی پیشینۀ یک قرن زندگی شهری را در کارنامه دارند، در حالی که همچنان پیوندهای اقتصادی و عاطفی خود را با زادگاه اصلی حفظ کرده‌اند. این الگوی سکونت دوگانه، نظام خاصی از مالکیت اراضی را به وجود آورده که در آن بسیاری از مهاجران، زمین‌های کشاورزی خود را یا به‌صورت مشارکتی به کشت می‌سپارند یا به کلی از چرخۀ تولید خارج کرده‌اند.


در بعد اشتغال، ساکنان حصۀ اول بهسود حضوری فعال در بازار کار پایتخت دارند. این حضور از مشاغل خدماتی و دست‌فروشی تا موقعیت‌های مدیریتی و تخصصی گسترده است. شکل‌گیری شبکه‌های حمایتی محلی در کابل مهاجران جدید را در یافتن شغل و اسکان یاری می‌رساند. بسیاری از موفق‌ترین تجار و صاحبان مشاغل خدماتی در کابل، ریشه در خانواده‌های حصۀ اول بهسود دارد.
مرکز این ولسوالی در منطقهٔ گردن‌دیوال به‌عنوان چهارراه مهم ارتباطی عمل می‌کند و نقطه تلاقی راه‌های کابل-بامیان، کابل-بهسود، پنجاب و ناور-بامیان است. کوتل حاجیگگ در فاصلهٔ ۳۰ کیلومتری گردن‌دیوار علاوه‌بر اهمیت ترانزیتی، به‌دلیل مجاورت با معدن بزرگ حاجیگگ از ارزش اقتصادی ویژه‌ای برخوردار است.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۳–۸۷.</ref>


از دیدگاه فرهنگی، این رفت‌وآمد مداوم موجب شکل‌گیری هویتی دوگانه شده است. نسل جدیدی که در کابل متولد شده‌اند، ضمن برخورداری از امکانات شهری، به واسطۀ والدین خود با فرهنگ بومی منطقه آشنا هستند. این موقعیت میان‌جیگری فرهنگی، ظرفیت‌های اجتماعی خاصی ایجاد کرده که هم در توسعۀ محلی و هم در تحولات اجتماعی پایتخت تأثیرگذار بوده است.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۲.</ref>
حصهٔ اول بهسود قریه‌ها و مناطق مهم از جمله دره سیاه‌سنگ، دهن جودرک و قول‌خویش را در برمی‌گیرد. منطقه قول‌خویش بهسود از دامنه‌های شرقی کوه بابا آغاز می‌شود و تا درهٔ ترکمن و کوتل حاجی‌گک امتداد دارد. دیگر مناطق این ولسوالی عبارت است از:
*'''درهٔ حصار''': شامل دهن حصار، [[سرپل]]، میانه قشلاق، سرکورد، پشت کافری، چهار سیاب، سرخ گُلک، سرحصار و امام هشتم؛
*'''درهٔ برغستان''': مشتمل بر قریه‌های رحمت (رامت)، یاری، دومنی، سرلر، طور، خوشک، خلقی، کوچک، ساقی و میخک؛
*'''عیدک''' (ایدک): متشکل از عیدک بالا و عیدک پایین؛
*'''درهٔ چولی''' و ارگین (سرخک): شامل بوم چولی، قاش چولی، دشت، دشت ژاله، کوجک، دوسه، آدره و دیگر مناطق؛
*'''شنیه''' (شینیه): از مناطق سرسبز قولخویش با قریه‌هایی مانند باریکی، قلعه عسکری، بالا قلعه، قاش و بوم؛
*'''خارقول''' و خارزار: شامل قلعه جانی، خان محمد، شاه قل، کاه خانه، حاجی گگ، بالا قلعه، آب نقره و درنقره دیوار؛
*'''دهن لخشان''' (دان لخشوم): نقطه اتصال قولخویش به مرکز ولسوالی، شامل مناطق میانه، شنیه، خارقول و دولت قولی؛
*'''شامزید''' و اورکبک: واقع در جنوب شنیه با قریه‌های سرقول، بایا، منبر، شیونه سیدو و بوم؛
*'''دولت قولی''': شامل دلخک بالا و پایین، اروکوجی، ده مستاه، دره بید، غوجورک، قیچق و برغستان.<ref>[https://mfabbehsud.com/در-باره-قول-خویش؛-مربوط-ولسوالی-حصه-اول/ «درباره قول خویش؛ مربوط ولسوالی حصه اول بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگ-اجتماعی بابه بهسود.]</ref>


====پیوندهای اجتماعی و فرهنگی====
==={{درشت|ب) ولسوالی مرکز بهسود}}===
علی‌رغم مهاجرت گسترده به کابل، پیوندهای اجتماعی و فرهنگی ساکنان حصه اول با زادگاهشان همچنان پابرجا است. این ارتباط دو سویه هم بر زندگی شهری مهاجران و هم بر توسعه منطقه تأثیرگذار بوده است. جریان دائمی رفت‌وآمد بین کابل و حصۀ اول بهسود، این منطقه را به پلی فرهنگی بین زندگی روستایی و شهری تبدیل کرده است. بسیاری از ساکنان با حفظ ریشه‌های خود در بهسود، توانسته‌اند در کابل به موفقیت‌های اقتصادی و اجتماعی دست یابند و در عین حال به توسعه زادگاه خود کمک کنند.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۳-۸۷.</ref>
ولسوالی مرکز بهسود، با مساحت ۲۱۹۸ کیلومتر مربع و ارتفاع ۲۹۷۵ متر از سطح دریا، از شرق با ولسوالی حصه اول بهسود، از شمال و غرب با ولایت بامیان و از جنوب با ولایت غزنی هم‌جوار است.<ref>پروژه مطالعات دیموگرافی اداره مرکز احصائیه صدارت عظمی، اتلس قریه‌های افغانستان: معرفی واحدهای اداری محلی، ۱۳۵۳ش، ج 1، ص160.</ref> ولسوالی مرکز بهسود از نظر جغرافیای طبیعی سرزمینی ناهموار است. سلسله‌جبال بابا در شمال این منطقه قرار دارد. کوتل (گردنه) ملایعقوب رفیع‌ترین و معروف‌ترین کوتلی است که در غرب ولسوالی قرار دارد.<ref>نایل، ساختار طبیعی هزاره‌جات، ۱۳۸۱ش، ص91.</ref> واحدهای اداری ولسوالی مرکز بهسود در منطقه‌ای به‌نام «مرکز» قرار دارد.<ref>پروژه مطالعات دیموگرافی اداره مرکز احصائیه صدارت عظمی، اتلس قریه‌های افغانستان: معرفی واحدهای اداری محلی، ۱۳۵۳ش، ج1، ص160.</ref> مرکز بهسود فاقد شهر و جمعیت شهرنشین است.<ref>اداره ملی احصائیه و معلومات، برآورد نفوس کشور ۱۴۰۰، ۱۴۰۰ش، ص23.</ref>


====شبکه ارتباطی و زیرساخت‌های حمل و نقل حصه اول بهسود====
طبق آخرین گزارش رسمی از برآورد جمعیت افغانستان، جمعیت ولسوالی مرکز بهسود در ۱۴۰۰ش، ۱۳۷۲۰۸ نفر برآورد شده<ref>[https://mfabbehsud.com/نگاه-کوتا-به-تشکیلات،-جغرافیا-و-بهسو-2/ «نگاه کوتا به تشکیلات، جغرافیا و… بهسود (3)»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.]</ref> که همگی ده‌نشین هستند.<ref>دولت‌آبادی، شناسنامه افغانستان، ۱۳۸۱ش، ص23، جدول 13.</ref>
ولسوالی حصۀ اول بهسود از موقعیت ارتباطی استراتژیکی در شبکه راه‌های مرکزی افغانستان برخوردار است. مرکز این ولسوالی در منطقۀ گردن دیوال به‌عنوان چهارراه مهم ارتباطی عمل می‌کند که چندین محور اصلی مواصلاتی کشور را به هم پیوند می‌زند. این نقطه به‌عنوان گره ارتباطی راه‌های کابل-بامیان، کابل-بهسود، پنجاب و ناور-بامیان شناخته می‌شود. محور کابل-بامیان با ۱۸۰ کیلومتر فاصله از این منطقه می‌گذرد، در حالی که مسیر جایگزین از طریق شیردربند این فاصله را به ۲۴۵ کیلومتر افزایش می‌دهد. راه ارتباطی کابل-پنجاب با ۲۸۳ کیلومتر و مسیر کابل-بهسود با ۱۵۵ کیلومتر طول، از دیگر شریان‌های حیاتی است که این منطقه را به مرکز کشور متصل می‌کنند.


در سطح محلی، کوتال حاجیگگ در فاصلۀ ۱۳۴ کیلومتری کابل و ۳۰ کیلومتری گردن دیوار قرار دارد که علاوه‌بر اهمیت ترانزیتی، به‌دلیل مجاورت با معدن بزرگ حاجیگگ از ارزش اقتصادی ویژه‌ای برخوردار است. شبکه راه‌های فرعی نیز این ولسوالی را به نقاط مهم همجوار مانند پنجاب (۱۵۳ کیلومتر)، ناور (حدود ۱۵۰ کیلومتر)، بامیان (۷۰ کیلومتربهسود (۵۰ کیلومتر) و سرچشمه (۴۰ کیلومتر) مرتبط می‌سازد. این تراکم و تنوع مسیرهای ارتباطی، حصۀ اول بهسود را به یکی از کانون‌های مهم ترانزیتی در منطقه مرکزی افغانستان تبدیل کرده است. به نظر پژوهشگران توسعۀ این زیرساخت‌های ارتباطی می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در تحولات اقتصادی و اجتماعی منطقه داشته باشد و آن را به پلی بین مرکز و غرب کشور تبدیل کند.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۳-۸۷.</ref>
کوه بیرون، قریهٔ عوض، قریهٔ زریافته، جمبود، میرشادی، گردم بندشوی، سرخ‌آباد، راموز، پیتاب ده‌مردگان، قریهٔ مَرَگ، قره‌قول، میربچه‌قول، قوم دهقان، سنگ شانده، قمبر علی هلمند، قمبر علی کجاب، راقول چهلستون، زردسنگ دوست، خلیل و خواجه حسن، زیرات بهادر، سفید دیوار خوانه بیان، قریة مَرَگ عمرک، چولی، بابکه، تاله ده، سراب چولی (سر سهرابعطای پل افغانان، قرخ خوردی و بادآسیاب، مناطق ولسوالی مرکز بهسود را تشکیل می‌دهند.<ref>پروژه مطالعات دیموگرافی اداره مرکز احصائیه صدارت عظمی، اتلس قریه‌های افغانستان: معرفی واحدهای اداری محلی، ۱۳۵۳ش، ج1، ص161 تا 179.</ref> این مناطق، هر کدام مشتمل بر قریه‌ها و قصبات بسیار است، برای مثال، منطقهٔ کوه بیرون، مشتمل بر ۴۷ قریه است و هر قریه‌ای ممکن است مشتمل بر چندین ده باشد.<ref>پروژه مطالعات دیموگرافی اداره مرکز احصائیه صدارت عظمی، اتلس قریه‌های افغانستان: معرفی واحدهای اداری محلی، ۱۳۵۳ش، ج1، ص161 تا 163.</ref>


====منابع‌ آبی حصه اول بهسود====
'''اُوجَی کجاب''' یکی از مناطق مهم دینی و تاریخی در ولسوالی مرکز بهسود است و در جلگهٔ وسیعی واقع شده است. چَمنزاری به وسعت ۵/۲ در ۵/۱ کیلومتر در جنوب قلعه وجود دارد که رود باریکی از آن عبور می‌کند. در شمال‌شرق اوجی نیز علفزار بزرگی است که اهالی از آن استفاده می‌کنند. در شمال اوجی قلعهٔ برکت، راشک، کفشک و مرکز ولسوالی بهسود قرار دارد. در غرب اوجی مناطق و روستاهای بابکه بنام‌های نوروئیست، گلزار، کته‌سنگ، باریکی، بام‌سرای و منطقه «سنگ‌شانده» بنام‌های جویزنگی، چهاردسته، میانه‌ده، چپرسوخته، قل‌اختیار، قل‌بنده، شنیه، سرخ‌سنگ، کهنه‌قلعه، هشت‌درخت و سرخ‌آباد قرار گرفته است. در شرق اوجی نیز کوه بلندی به‌نام کوه‌سفید واقع شده و پشت آن نیز روستاهای کجاب سفلی واقع شده‌اند.<ref>صمیمی، خورشید بهسود، 1393ش، ص89.</ref>
منطقۀ حصۀ اول در بهسود از نظر منابع آبی قابل توجهی برخوردار است. این منطقه با چشمه‌سارها و رودهای متعدد، که از ارتفاعات و دامنه‌های کوهستانی سرچشمه می‌گیرند، به دو جهت مخالف جریان می‌یابند و نقش حیاتی در تغذیه رودخانه‌ها و آبادی‌های اطراف ایفا می‌کند. برای مثال رود هیرمند، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین رودهای منطقه، از ارتفاعات غربی این منطقه سرچشمه گرفته و به سمت غرب و جنوب غرب جریان دارد. این رود پس از عبور از حصۀ اول و آبیاری بخش‌های وسیعی از آن، به حوزۀ مرکز بهسود وارد می‌شود. در مسیر خود، شاخه‌هایی مانند رود لخشم و سیاه‌سنگ در ناحیۀ گردن دیوال به آن می‌پیوندند و بر حجم آب آن می‌افزایند. همچنین، رودهای بخش غربی و جنوب غربی حصۀ اول در نقاط مختلف با هیرمند ادغام می‌شوند و شبکه‌ای پیچیده از جریان‌های آبی را تشکیل می‌دهند.  


در سوی دیگر، رودهای وادی حصار، برغستان، خرقول، دولت قلی و بخش شمالی کوتل لخشم به سمت شرق جریان دارند و در نهایت به حوزۀ سرخ و پارسا می‌ریزند. این رودها در کنار یکدیگر، رود سرخ و پارسا را تشکیل می‌دهند که نقش کلیدی در پوشش نیازهای آبی مناطق شرقی ایفا می‌کند.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۶.</ref>  
در مناطق مختلف مرکز بهسود ۸۶۵ باب [[مسجد]] و [[حسینیه]] وجود دارد که به‌عنوان نهادهای اجتماعی و آموزشی، نقش محوری در شکل‌دهی به سبک زندگی دینی مردم ایفا می‌کنند. حضور گسترده این مراکز موجب تقویت هویت مذهبی، ترویج ارزش‌های اسلامی و ایجاد شبکه‌های اجتماعی حول محور فعالیت‌های دینی شده است که به وضوح در مناسبت‌های مذهبی و الگوی معیشت روزمره ساکنان قابل مشاهده است.<ref>[https://mfabbehsud.com/لیست-کامل-قریه-ها،-مساجد-و-حسینیه-های-مر/ «لیست کامل قریه‌ها، مساجد و حسینیه‌های مرکز بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود]</ref>


====غارهای طبیعی حصۀ اول بهسود====
معدن سرب منطقة مَرَک در ولسوالی مرکز بهسود از جمله معادن این ولسوالی است. در کتاب شناسنامهٔ افغانستان از معدن گرافیت بهسود نیز یاد شده؛ اما موقعیت دقیق آن مشخص نیست.<ref>دولت‌آبادی، شناسنامه افغانستان، ۱۳۸۱ش، ص60.</ref>
یکی از چشم‌اندازهای منحصربه‌فرد‌‌‌‌ این منطقه، غارهای طبیعی واقع در دامنه‌های کوه حصار است که منبع اصلی دریاچۀ حصار به شمار می‌روند. این غارها نه‌تنها از نظر زیبایی‌شناسی و طبیعت‌گردی جذاب هستند، بلکه به‌دلیل برخورداری از آب فراوان در تمام طول سال، به‌ویژه در زمستان و بهار، از اهمیت اکولوژیک و اقتصادی بالایی برخوردار است. حجم آب این غارها در فصول پربارش به حدی بوده که تمامی نقاط وادی حصار را فرا می‌گیرد و به‌همین دلیل، این منطقه به حصار معروف شده است.  


آب خروجی از این غارها از طریق نهرهای متعددی که توسط ساکنان محلی احداث شده‌اند، به نقاط مختلف هدایت می‌شود. بخشی از این آب به زمین‌های هموار وادی حصار، بخشی به مناطق نیمه‌بلند و بخش دیگر به ارتفاعات بالاتر جریان می‌یابد و امکان کشاورزی و سکونت در این مناطق را فراهم می‌کند.  
طبق گزارش ۱۳۹۹ش وزارت معارف افغانستان، ولسوالی مرکز بهسود دارای ۹۵ مرکز آموزش عمومی است که ۱۵۶۳۴ نفر شامل ۸۸۹۰ پسر و ۶۷۴۴ دختر را آموزش می‌دهند. از این ۹۵ مرکز شامل ۲۸ مکتب (مدرسه) ابتدایی، ۲۹ مکتب متوسطه، ۳۶ لیسه (دبیرستان)، ۱ دار العلوم (متوسطهٔ علوم اسلامی) و یک مرکز حمایتی تربیت معلم است.<ref>آمریت تحلیل احصائیه و معلومات وزارت معارف افغانستان، پروفایل معارف وردگ. ۱۳۹۹ش.</ref>


کارشناسان با توجه به ویژگی‌های منحصربه‌فرد این غارها و نقش آنها در تأمین آب منطقه، انجام تحقیقات علمی و مطالعات زمین‌شناسی برای بهره‌برداری پایدار از این منابع آبی را ضروری می‌دانند. به نظر آنها این مطالعات می‌توانند راه‌کارهایی برای مدیریت بهینۀ آب و حفظ این ذخایر طبیعی ارائه دهند و به توسعۀ پایدار منطقه کمک کنند.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۶-۸۷.</ref>
مدارس علمیهٔ فیضیه (آب شینیه هلمند)، محمد رسول‌الله (دشتک تاجیکان)، رسول اکرم (دهن آبشار تگاب راموز)، جواد الأئمه (میخ کره)، امام محمدباقر (آب موشک)، سجادیه (مهرخانه)، آیت‌الله حاج آخوند کوه‌بیرونی (تگاب برخانه کوه بیرون)، ولی‌عصر (سرخ‌آباد)، سجادیه (سنگ شانده)، قره‌قل (قره‌قل)، حضرت رسول اکرم (ممرک قوم دهقان)، ولی عصر (دشت مزار)، مهدیه (کجاب علیا)، امام محمدباقر (مرکز ولسوالی)، مهدیه (سر بلاق کوه بیرون) و [[مدرسه]] و حسینیه محمدیه (کمرک قوم دهقان)، از جمله مدارس علمیه فعال در ولسوالی مرکز بهسود هستند.<ref>‏ امینی، «تاریخ تحولات حوزه‌های علمیه شیعه در افغانستان در صدسال اخیر»، بی‌تا، ص147 تا 152.</ref>
 
==='''<big>ب) ولسوالی مرکز بهسود</big>'''===
====موقعیت جغرافیایی====
ولسوالی مرکز بهسود، با مساحت 2198 کیلومتر مربع و ارتفاع 2975 متر از سطح دریا، از شرق با ولسوالی حصۀ اول بهسود، از شمال و غرب با ولایت بامیان (ولسوالی‌های مرکز بامیان، یکاولنگ، پنجاب و ورس) و از جنوب با ولایت غزنی (ولسوالی ناهور) هم‌جوار است.<ref>پروژه مطالعات دیموگرافی اداره مرکز احصائیه صدارت عظمی، اتلس قریه‌های افغانستان: معرفی واحدهای اداری محلی، ۱۳۵۳ش، ج 1، ص160.</ref> ولسوالی مرکز بهسود از نظر جغرافیای طبیعی سرزمینی ناهموار است. سلسله کوه‌های بابا که در شمال این منطقه موقعیت دارد، بر زندگی و معیشت منطقه اثرگذار بوده است. کوتل ملا یعقوب نیز در غرب ولسوالی قرار دارد.<ref>نایل، ساختار طبیعی هزاره‌جات، ۱۳۸۱ش، ص91.</ref>
 
====منابع آبی====
رود هلمند (هیرمند) از شرق به غرب این ولسوالی جریان دارد.<ref>حسین نایل، سرزمین و رجال هزاره‌جات، ۱۳۹۵ش، ص80.</ref> این رود که از منطقۀ «هزار قاش» یا «هزار چشمه» از کوه بابا سرچشمه می‌گیرد، از میانۀ ولسوالی مرکز بهسود، از سمت شرق به غرب، جاری است.<ref>فرهنگ، جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی شیعیان افغانستان، ۱۳۸۰ش، ص124.</ref>  این رود، در حدود ۱۳۰۰ کیلومتر طول داشته و در حدود ۴۰ درصد از اراضی افغانستان را زهکشی می‌کند. تأسیسات آبیاری باستانی و کنونی که در امتداد این رود و شاخه‌های آن وجود دارند،  حکایت از اهمیت آن در کشاورزیِ منطقه دارند. هیرمند به‌طور کلی به‌سوی جنوب غربی جریان داشته و سرانجام به باتلاق‌های حوضۀ سیستان در مرز ایران ریخته و تبخیر می‌شود.<ref>پژوهشگران دایرة المعارف ایرانیکا، همسایه نزدیک‌تر از خویش: افغانستان؛ از ویژگیهای طبیعی تا خصوصیات انسانی، ۱۳۸۷ش، ص8.</ref> رود لوگر نیز از منطقۀ کجاب علیای ولسوالی مرکز بهسود سرچشمه گرفته و در نهایت با رودخانۀ کابل یک‌جا می‌شود.<ref>فرهنگ، جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی شیعیان افغانستان، ۱۳۸۰ش، ص125.</ref>  شبکۀ رود کابل تنها شبکۀ اصلی رودخانه‌ای در افغانستان است که به دریا راه دارد.<ref>پژوهشگران دایرة المعارف ایرانیکا، همسایه نزدیک‌تر از خویش: افغانستان؛ از ویژگیهای طبیعی تا خصوصیات انسانی، ۱۳۸۷ش، ص8.</ref>
 
====جمعیت‌ ولسوالی مرکز بهسود====
طبق آخرین گزارش رسمی از برآورد جمعیت افغانستان، جمعیت ولسوالی مرکز بهسود در ۱۴۰۰ش، ۱۳۷۲۰۸ نفر برآورد شده<ref>[https://mfabbehsud.com/%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87-%da%a9%d9%88%d8%aa%d8%a7-%d8%a8%d9%87-%d8%aa%d8%b4%da%a9%db%8c%d9%84%d8%a7%d8%aa%d8%8c-%d8%ac%d8%ba%d8%b1%d8%a7%d9%81%db%8c%d8%a7-%d9%88-%d8%a8%d9%87%d8%b3%d9%88-2/ «نگاه کوتا به تشکیلات، جغرافیا و… بهسود (3)»، وب‌‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.]</ref> که همگی ده‌نشین هستند.<ref>دولت‌آبادی، شناسنامه افغانستان، ۱۳۸۱ش، ص23، جدول 13.</ref>
 
====مراکز دینی====
در مناطق مختلف مرکز بهسود حدود ۸۶۵ باب مسجد و حسینیه وجود دارد که گویای عمق نفوذ و تأثیرگذاری مذهب در ساختار اجتماعی و فرهنگی این منطقه است. این کانون‌های مذهبی نه تنها به عنوان مراکز عبادی، بلکه به عنوان نهادهای اجتماعی و آموزشی نقش محوری در شکل‌دهی به سبک زندگی دینی مردم ایفا می‌کنند. حضور گسترده این مراکز موجب تقویت هویت مذهبی، ترویج ارزش‌های اسلامی و ایجاد شبکه‌های اجتماعی حول محور فعالیت‌های دینی شده است که به وضوح در مناسبت‌های مذهبی و الگوی معیشت روزمره ساکنان قابل مشاهده است.<ref>[https://mfabbehsud.com/%D9%84%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D9%82%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D9%87%D8%A7%D8%8C-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%AC%D8%AF-%D9%88-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1/ «لیست کامل قریه‌ها، مساجد و حسینیه های مرکز بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود]</ref>
 
====اقتصاد====
معیشت مردم ولسوالی مرکز بهسود از طریق کشاورزی و دام‌پروری تأمین می‌شود. کشاورزی و دام‌داری بدوی بوده و از ماشین‌های کشاورزی، بذرهای اصلاح شده و کودهای شمیایی خبری نیست. زمین‌های کشاورزی کم و کوچک است و سردی اقلیم باعث می‌شود زراعت یک فصله بوده و حجم کمی داشته باشد. صنایع محلی در این منطقه، توسعه نیافته است. از آن‌جا که عواید حاصل از زراعت و دام‌داری برای مصارف خانوار کفایت نمی‌کند، نیروهای مستعد کار به کابل و نقاط دیگر مهاجرت می‌کنند.<ref>نایل، سرزمین و رجال هزاره‌جات، ۱۳۹۵ش، ص85.</ref>
 
معدن سرب منطقة مَرَگ در ولسوالی مرکز بهسود از جمله معادن این ولسوالی است. در کتاب شناسنامة افغانستان از معدن گرافیت بهسود نیز یاد شده؛ اما موقعیت دقیق آن مشخص نیست.<ref>دولت‌آبادی، شناسنامه افغانستان، ۱۳۸۱ش، ص60.</ref>
 
====آموزش و پرورش====
از نظر تاریخی، مکتب‌خانه‌ها که در منبرها (حسینیه‌ها) تشکیل می‌شد، نقش اصلی را در آموزش عمومی در مناطق مرکزی افغانستان بر عهده داشته است. وظیفة تحصیلات عالی نیز در گذشته به عهدۀ مدارس علمیه بود؛ اما امروزه، بسیاری از افراد، تحصیلات خود را در دانشگاه‌های شهرهای مختلف کشور یا خارج از  کشور ادامه می‌دهند.<ref>امینی، «تاریخ تحولات حوزه های علمیه شیعه در افغانستان در صدسال اخیر»، بی‌تا، ص30-34.</ref>  مدارس علمیۀ فیضیه (آب شینیة هلمند)، محمد رسول‌الله (دشتک تاجیکان)، رسول اکرم (دهن آبشار تگاب راموز)، جواد الأئمه (میخ کره)، امام محمدباقر (آب موشک)، سجادیه (مهرخانه)، آیت‌الله حاج آخوند کوه‌بیرونی (تگاب برخانه کوه بیرون)، ولی‌عصر (سرخ آباد)، سجادیه (سنگ شانده)، قره‌قل (قره‌قل)، حضرت رسول اکرم (ممرک قوم دهقان)، ولی عصر (دشت مزار)، مهدیه (کجاب علیا)، امام محمد باقر (مرکز ولسوالی)،‌ مهدیه (سر بلاق کوه بیرون) و مدرسه و حسینیة محمدیه (کمرک قوم دهقان)، از جمله مدارس علمیة فعال در ولسوالی مرکز بهسود هستند.<ref>‏ امینی، «تاریخ تحولات حوزه های علمیه شیعه در افغانستان در صدسال اخیر»، بی‌تا، ص147 تا 152.</ref>
 
بنیان‌گذاری نظام معارف (آموزش و پرورش) جدید در هزاره‌جات، از جمله بهسود، با تأخیر ناشی از تعصب مواجه شد.<ref>یزدانی، پژوهشی در تاریخ هزاره‌ها، ۱۳۹۰ ش، ص247، به نقل از آزاد افغانستان، پیشاور، شماره 25، 1331ش، ص6.</ref> در سال‌های اخیر، مراکز تعلیمات عمومی گسترش بیشتری یافته است. طبق گزارش ۱۳۹۹ش (آخرین گزارش) وزارت معارف افغانستان، ولسوالی مرکز بهسود دارای ۹۵ مرکز آموزش عمومی است. طبق این گزارش و در تاریخ مذکور در مجموع ۱۵۶۳۴ نفر مشغول فراگیری درس بودند که از این تعداد، ۸۸۹۰ نفر پسر و ۶۷۴۴ نفر دختر بوده‌اند. از این ۹۵ مرکز آموزشی، ۲۸ مکتب (مدرسه) ابتدایی، ۲۹ مکتب متوسطه، ۳۶ لیسه (دبیرستان)، ۱ دار العلوم (متوسطۀ علوم اسلامی) و یک مرکز حمایتی تربیت معلم است.<ref>آمریت تحلیل احصائیه و معلومات وزارت معارف افغانستان، پروفایل معارف وردگ. ۱۳۹۹ش.</ref>
 
====مناطق و قریه‌های مهم====
واحدهای اداری ولسوالی مرکز بهسود در منطقه‌ای به‌نام «مرکز» قرار دارد که بر اساس قوانین تقسیمات اداری، از طریق پاسخگویی به مقامات ولایت میدان‌ وردک به مقامات مرکزی پاسخگو بوده و به امور اداری مردم رسیدگی می‌کنند.<ref>پروژه مطالعات دیموگرافی اداره مرکز احصائیه صدارت عظمی، اتلس قریه‌های افغانستان: معرفی واحدهای اداری محلی، ۱۳۵۳ش، ج1، ص160.</ref> مرکز بهسود فاقد شهر و جمعیت شهرنشین است.<ref>اداره ملی احصائیه و معلومات، برآورد نفوس کشور ۱۴۰۰، ۱۴۰۰ش، ص23.</ref>
 
کوه بیرون، قریۀ عوض، قریۀ زریافته، جمبود، میرشادی، گردم بندشوی، سرخ‌آباد، راموز، پیتاب ده‌مردگان، قریۀ مَرَگ، قره‌قول، میربچه‌قول، قوم دهقان، سنگ شانده، قمبر علی هلمند، قمبر علی کجاب، راقول چهلستون، زردسنگ دوست، خلیل و خواجه حسن، زیرات بهادر، سفید دیوار خوانه بیان، قریة مَرَگ عمرک، چولی، بابکه، تاله ده، سراب چولی (سر سهراب)، عطای پل افغانان، قرخ خوردی و بادآسیاب، مناطق ولسوالی مرکز بهسود را تشکیل می‌دهند.<ref>پروژه مطالعات دیموگرافی اداره مرکز احصائیه صدارت عظمی، اتلس قریه‌های افغانستان: معرفی واحدهای اداری محلی، ۱۳۵۳ش، ج1، ص161 تا 179.</ref>  اماکن نام‌برده، مناطقی هستند که در «اتلس قریه‌های افغانستان» به‌عنوان مناطق اصلی ولسوالی مرکز بهسود لیست شده و هر کدام کم‌وبیش مشتمل بر قریه‌ها و قصبات بسیاری است. برای مثال، منطقۀ کوه بیرون، مشتمل بر ۴۷ قریه است<ref>پروژه مطالعات دیموگرافی اداره مرکز احصائیه صدارت عظمی، اتلس قریه‌های افغانستان: معرفی واحدهای اداری محلی، ۱۳۵۳ش، ج1، ص161 تا 163.</ref>  که هر قریه‌ای ممکن است مشتمل بر چندین ده باشد.
 
===زیرساخت===
شاهراه گردن دیوال که پایتخت افغانستان را از طریق مناطق مرکزی به غرب کشور متصل می‌کند و مسیر دسترسی غرب به شرق افغانستان را نسبت به شاهراه کابل- قندهار- هرات، ۴۰۰ کیلومتر کوتاه‌تر می‌کند، از ولسوالی مرکز بهسود می‌گذرد.<ref>[https://www.khorasanzameen.net/php/read.php?id=3557 سخی، «اعمار پروژۀ شاهراه گردن دیوار، دهلیز مهم ترانسپورتی کشور»، وب‌سایت خراسان زمین.]</ref>
 
جادۀ بهسود- ناهور، بهسود را از طریق ناهور به مناطق جنوبی از جمله شهر غزنی و ولسوالی جاغوری وصل می‌کند. این جاده از بهسود تا ناهور حدود ۱۰۰ کیلومتر طول دارد.<ref>نایل، سرزمین و رجال هزاره‌جات، ۱۳۹۵ش، ص81.</ref> با اجرای برنامه‌هایی از جمله برنا ملی راه سازی روستایی (NRAP) دردهه‌های اخیر، راه‌های مواصلاتی گسترش بیشتری یافته‌ و دسترسی مناطق ولسوالی مرکز بهسود به مناطق دیگر و به خارج از ولسوالی بیشتر شده است.
 
==مناطق مهم بهسود==
 
===الف) قول‌خویش===
قول‌خویش، یکی از مناطق کوهستانی ولسوالی حصۀ اول بهسود بوده که در حدود ۱۲۰ کیلومتری غرب کابل واقع شده است. این منطقه از دامنه‌های شرقی کوه بابا آغاز می‌شود و تا درۀ ترکمن و کوتل حاجی‌گک امتداد دارد. قولخویش متشکل از دره‌ها و کوه‌های متعدد است که هر یک دارای ویژگی‌های منحصربه‌فرد طبیعی و فرهنگی هستند.  
 
=====۱. دره‌های اصلی و قریه‌ها=====
- درۀ حصار: شامل دهن حصار، سرپل، میانه قشلاق، سرکورد، پشت کافری، چهار سیاب، سرخ گُلک، سرحصار و امام هشتم؛  
 
- درۀ برغستان: مشتمل بر قریه‌های رحمت (رامت)، یاری، دومنی، سرلر، طور، خوشک، خلقی، کوچک، ساقی و میخک؛  
 
- عیدک (ایدک): متشکل از عیدک بالا و عیدک پایین؛  
 
- درۀ چولی و ارگین (سرخک): شامل بوم چولی، قاش چولی، دشت، دشت ژاله، کوجک، دوسه، آدره و دیگر مناطق؛  
 
- شنیه (شینیه): از مناطق سرسبز قولخویش با قریه‌هایی مانند باریکی، قلعه عسکری، بالا قلعه، قاش و بوم؛ 
 
- خارقول و خارزار: شامل قلعه جانی، خان محمد، شاه قل، کاه خانه، حاجی گگ، بالا قلعه، آب نقره و درنقره دیوار؛  
 
- دهن لخشان (دان لخشوم): نقطه اتصال قولخویش به مرکز ولسوالی، شامل مناطق میانه، شنیه، خارقول و دولت قولی؛  
 
- شامزید و اورکبک: واقع در جنوب شنیه با قریه‌های سرقول، بایا، منبر، شیونه سیدو و بوم؛  
 
- دولت قولی: شامل دلخک بالا و پایین، اروکوجی، ده مستاه، دره بید، غوجورک، قیچق و برغستان.<ref>[https://mfabbehsud.com/%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%AE%D9%88%DB%8C%D8%B4%D8%9B-%D9%85%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%B7-%D9%88%D9%84%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%AD%D8%B5%D9%87-%D8%A7%D9%88%D9%84/ «درباره قول خویش؛ مربوط ولسوالی حصه اول بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگ-اجتماعی بابه بهسود.]</ref>  
 
===جمعیت و مهاجرت  ===
جمعیت ساکن در قول‌خویش حدود ۵ هزار تن تخمین زده شده اما به‌دلیل نزدیکی به کابل و عوامل دیگری مانند خشکسالی و جنگ، بسیاری از ساکنان به شهرها یا خارج از کشور مهاجرت کرده‌اند.
 
===۲. آب‌وهوا و منابع آبی  ===
قول‌خویش از مناطق سردسیر هزاره‌جات است و زمستان‌های سختی دارد. بارش برف‌های سنگین و یخبندان‌های طولانی از ویژگی‌های این منطقه است. با این حال، تغییرات اقلیمی در سال‌های اخیر باعث کاهش نسبی شدت سرما شده است.  
 
منابع آبی قول‌خویش شامل چشمه‌ها، رودخانه‌ها و غارهای طبیعی است که از کوه‌های بابا سرچشمه می‌گیرند. آب‌های دره حصار، برغستان و ارگین پس از آبیاری زمین‌های محلی، به رودخانه غوربند می‌پیوندند و در نهایت به دریای کابل می‌ریزند. مردم محلی از این آب‌ها برای آبیاری و تولید برق‌های کوچک محلی استفاده می‌کنند.<ref>[https://mfabbehsud.com/%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%AE%D9%88%DB%8C%D8%B4%D8%9B-%D9%85%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%B7-%D9%88%D9%84%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%AD%D8%B5%D9%87-%D8%A7%D9%88%D9%84/ «درباره قول خویش؛ مربوط ولسوالی حصه اول بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگ-اجتماعی بابه بهسود.]</ref>  
 
===۳. اقتصاد و معیشت===
- زراعت: کشاورزی به روش سنتی انجام می‌شود و محصولات اصلی شامل گندم، جو، ماش و حبوبات است. در مناطق گرم‌تر، لوبیا، ذرت و سبزیجات نیز کشت می‌شود؛  
 
- دامداری: گوسفند، بز و گاو از دام‌های رایج هستند و از گاوها برای شخم زدن زمین‌ها استفاده می‌شود؛
 
- صنایع دستی: شامل گلیم‌بافی، نمدسازی، خامک‌دوزی و تولید البسه محلی است؛ 
 
- معادن: قولخویش دارای معادن غنی از زمرد، لاجورد، مرمر، سرب، زغال سنگ و آهن است. معدن حاجیگک، یکی از بزرگ‌ترین معادن آهن افغانستان، در این منطقه واقع شده است.<ref>[https://mfabbehsud.com/%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%AE%D9%88%DB%8C%D8%B4%D8%9B-%D9%85%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%B7-%D9%88%D9%84%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%AD%D8%B5%D9%87-%D8%A7%D9%88%D9%84/ «درباره قول خویش؛ مربوط ولسوالی حصه اول بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگ-اجتماعی بابه بهسود.]</ref> 
 
===لباس محلی===
در گذشته، مردان از لباس‌های محلی مانند کورتی برک و زنان از چادرهای کتانی و شلوارهای گیبی استفاده می‌کردند، اما امروزه لباس‌های شهری رواج بیشتری دارد.<ref>[https://mfabbehsud.com/%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%AE%D9%88%DB%8C%D8%B4%D8%9B-%D9%85%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%B7-%D9%88%D9%84%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%AD%D8%B5%D9%87-%D8%A7%D9%88%D9%84/ «درباره قول خویش؛ مربوط ولسوالی حصه اول بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگ-اجتماعی بابه بهسود.]</ref>  
 
==='''<big>ب) اوجی کجاب</big>'''===
اُوجَی کجاب، معروف به قلعۀ سید، از مناطق مهم دینی و تاریخی در ولسوالی مرکز بهسود است. در دلیل نام‌گذاری این منطقه گفته‌اند که در عرف هزاره‌جات (مردم منطقۀ مرکزی افغانستان) به‌ مکان سطح پایین (گود) «آوُج» می‌گویند. برخی نام اصلی این منطقه را آوُج دانسته‌اند که تبدیل به «اوجی» شده است.  برخی دیگر نیز «اوجی» را به‌معنی «جایگاه» و برگرفته از «وئجۀ» [[اوستا]] می‌دانند.<ref>فاضل کیانی، [[غزنی]]، بستر تمدن شرق اسلامی، مجموعه مقالات، 1393ش، جلد 1، ص73.</ref> گروه دیگری معتقدند که «اُوجَی» در اصل «آب‌جای» و به‌معنای جای آب یا مکانی است که نسبت به مکان‌های دیگر، آب بیشتری داشته و محل جریان نهر آب است. آب‌جای در گویش عامیانه به «آوجای» و به‌مرور زمان به «اُوجَی» تغییر نام یافته است.<ref>صمیمی، خورشید بهسود، 1393ش، ص88.</ref>
 
برخی معتقدند زمین‌های اوجی را جد سادات اوجی به‌نام سید اسدالله حدود 150 سال قبل خریداری کرده و به نسل او منتقل شده است. سید اسد‌الله از فرزندان شاه اخلاص است که شجره‌نامۀ آنها به امام [[زین‌العابدین]] می‌رسد. بازماندگان سید اسدالله، عالمان دینی بوده‌اند که به امور مردم رسیدگی می‌کرده‌اند.<ref>صمیمی، خورشید بهسود، 1393ش، ص89.</ref>
 
====موقعیت جغرافیایی====
اوجی روستایی مربوط به ولسوالی (شهرستان) مرکز بهسود در ولایت میدان بوده و 155 کیلومتر با کابل فاصله دارد. از نظر اداری نیز اوجی مربوط به منطقه‌ای به‌نام کجاب علیا است. این منطقه نسبت به مناطق اطراف در جلگۀ وسیعی واقع شده است. چَمنزاری به وسعت 5/2 در 5/1 کیلومتر در جنوب قلعه وجود دارد که رود باریکی از آن عبور می‌کند. در شمال‌شرق اوجی نیز علفزار بزرگی است که اهالی از آن استفاده می‌کنند. در شمال اوجی قلعۀ برکت، راشک، کفشک و مرکز ولسوالی بهسود قرار دارد. درغرب اوجی مناطق و روستاهای بابکه بنام‌های نوروئیست، گلزار، کته‌سنگ، باریکی، بام‌سرای و منطقه «سنگ‌شانده» بنام‌های جویزنگی، چهاردسته، میانه‌ده، چپرسوخته، قل‌اختیار، قل‌بنده، شنیه، سرخ‌سنگ، کهنه‌قلعه، هشت‌درخت و سرخ‌آباد قرار گرفته است. در شرق اوجی نیز کوه بلندی به‌نام کوه‌سفید واقع شده و پشت آن نیز روستاهای کجاب سفلی واقع شده‌اند.<ref>صمیمی، خورشید بهسود، 1393ش، ص89.</ref>
 
====روستاها====
این روستا دارای چهار بخش فرعی است که در اطراف اوجی قرار دارند و به «چهار قلعۀ اوجی» معروف هستند. کَنگی در غرب، پائین قلعه (کوته کابلی، کوته احمد و بغداد شریف یا ارگ حاج محمد‌سرور اُوجَی) در جنوب، سرتوپ اوجی در جنوب شرق و بلند قلعه در شمال اوجی موقعیت دارند و قریۀ اوجی در مرکز این چهار قلعه واقع است.<ref>فرهنگ، جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی [[شیعیان]]، 1380ش، ص80. جمعی از نویسندگان، آشنایی با مذهب [[شیعه]]، 1398ش، ص165.</ref>
 
====جمعیت‌ اوجی کجاب====
در گذشته صاحبان زمین در اوجی همه از قوم سادات و شیعه‌مذهب بوده‌اند. برخی معتقدند زمانی‌که مردم به‌صورت گسترده از هزاره‌جات کوچ نکرده بودند، در قلعۀ اوجی بین 35 تا40 خانوار از صاحبان زمین و دهقانان آنها زندگی می‌کرده‌اند. امروزه جمعیت اوجی بالغ بر صد خانوار است. مردم قلعۀ اوجی وابسته به طایفۀ پیوند یکی از طوایف قوم قنبرعلی هستند.<ref>صمیمی، خورشید بهسود، 1393ش،  ص91.</ref>
 
====اقتصاد====
- زراعت: اوجی زمین آبی و لَلمی (دیمی) زیادی دارد که با استفاده صحیح می‌تواند موجب خودکفایی مردم منطقه شود و صادرات محصولاتی مانند کچالو (سیب‌زمینی)، گندم و رِشقَه (یونجه) را به دنبال داشته باشد.
 
- دامداری: مالداری در حد معمول در منطقۀ اوجی وجود داشته و بیشتر خانواده‌ها گاو، گوسفند، بز، مرغ و فیل‌مرغ (شتر مرغ) نگهداری می‌کنند. محصولات عمدۀ اوجی گندم، جو، حبوبات، کچالو و [[شلغم]] بوده و در این اواخر سبزیجاتی همانند سیر، پیاز، گَندَنَه (تره) و مُلی سُرخَک (تربچه) نیز در اوجی به عمل می‌آید.
 
- باغداری: به‌دلیل سردی هوا، باغداری در آن روستا رواج ندارد.<ref>صمیمی، خورشید بهسود، 1393ش، ص91.</ref>
 
گیاهان کوهی: در اوجی گیاهانی از قبیل سرخ‌خار، غیغان، کمی، گنده‌بغل، بترونقو، اله‌رنگ، خرکوده، دم‌اسب، پالی، بولان، قوُغ، برغومبی و شکیلکک وجود داشته و مورد استفادۀ مردم است.<ref>صمیمی، خورشید بهسود، ص90.</ref>
 
====فرهنگ و معارف====
ساکنان اصلی اوجی بیشتر عالم دینی و ملا بودند. اوجی در رشته‌های دانشگاهی نیز دانشجویانی دارد. جوانان منطقه مشغول تحصیل در مکاتب رسمی دولتی هستند.<ref>صمیمی، خورشید بهسود، 1393ش، ص92.</ref>
 
سادات اوجی نقش زیادی در ترویج مسایل دینی در  مناطق مرکزی افغانستان داشته‌اند. اوجی از قدیم به‌عنوان یکی از مراکز مهم دینی و فرهنگی در هزاره‌جات به شمار می‌رود که سالانه بین 300 تا 500 نفر محصل علوم دینی از مناطق مختلف افغانستان در آن‌جا درس می‌خواندند. در حال‌حاضر، ساکنان اوجی در کشورهای مختلف جهان پراکنده‌ شده و بیشتر آنها دارای تحصیلات عالی علوم دینی یا دانشگاهی هستند.
 
اُوجَی تکیه‌خانۀ بزرگ و مدرنی دارد که مرکز تجمع مردم چهار قلا یا چهار قلعه «اُوجَی» است. این تکیه‌خانه را که از پدران سادات اُوجَی به یادگار مانده، توسط بزرگ سادات منطقه «سید محمد‌سرور اُوجَی»، در حدود 75 سال قبل به‌شکل موجود بازسازی شده و بنای آن گسترش یافته است. او یک باب مسجد نیز در کنار آن بنا نهاد.
 
یک مدرسۀ علوم دینی نیز از دیگر مراکز دینی موجود در اُوجَی است که حدود 50 سال پیش توسط «سید محمد‌ظاهر محقق اُوجَی» و به کمک مردم منطقه ساخته شد.<ref>ناصری داوودی، مشاهیر تشیع در افغانستان، 1380ش، ج3، ص158.</ref>
 
====بازی‌های محلی====
در گذشته بازی‌های زیادی در اوجی وجود داشته که بسیاری از آنها فراموش شده است. توپ‌دنده، کلاه‌‌قاق، شیغی‌بازی (بُجُل‌بازی)، تیشله‌برد، بولدی، اپو، فوتبال، والیبال، سنگ‌سول یا سنگ‌گیرک، خردراز، چشم‌کورک یا چشم پتکان در اوجی و مناطق اطراف مرسوم بود.<ref>صمیمی، خورشید بهسود، 1393ش، ص91.</ref>


==جاذبه‌های گردشگری بهسود==
==جاذبه‌های گردشگری بهسود==
===اژدهای بهسود===
اژدهای بهسود یکی از شگفت‌انگیزترین پدیده‌های زمین‌شناسی افغانستان با رنگ‌آمیزی طبیعی سنگ‌ها (سرخ، زرد و سفید) است. اژدهای بهسود از دیدگاه علمی، یک سازهٔ سنگی آتشفشانی به طول حدود ۱۷۰ متر با سنگ‌های تور مانند و شکننده است که در بخش فوقانی آن برجستگی‌های سطحی با حفره‌های عمیق قابل مشاهده است. از منظر زمین‌شناختی، این پدیدهٔ طبیعی حاصل فرآیندهای رسوبی و انحلال مواد آهکی در آب‌های زیرزمینی است که در تماس با اکسیژن هوا به تدریج رسوب کرده و اشکال خاصی را پدیدآورده‌اند. در اطراف اژدهای بهسود، مواد کریستالی شبیه به فسیل‌های آمونیاک، منابع سرب و همچنین چشمه‌های آب‌گرم حاوی ماد معدنی وجود دارد. در باورهای محلی، این پدیده به‌عنوان بقایای موجودات افسانه‌ای تفسیر شده که توسط [[امام علی]] نابود شده است. مشابه این باور در منطقه [[بامیان]] نیز وجود داشته است، با این تفاوت که در دوران پیش از [[اسلام]]، اسطوره نابودی این موجودات به بودا نسبت داده می‌شده و پس از اسلام، این نقش به امام علی منتقل شده است. بخشی از این سنگ‌ها به‌عنوان زیارتگاه مورد احترام قرار گرفته و خاک برخی حفره‌های آن در طب سنتی برای درمان بیماری‌ها استفاده می‌شود.<ref>خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۵ش، ص۲۴–۲۵.</ref>


===۱. اژدهای بهسود و باورهای مرتبط با آن===
===بادآسیاب===
منطقۀ بهسود میزبان پدیدۀ زمین‌شناختی منحصر به فردی موسوم به «ازدهای بهسود» است که از دیدگاه علمی، یک سازۀ سنگی آتشفشانی به طول حدود ۱۷۰ متر محسوب می‌شود. این تشکیلات سنگی به‌طور عمده از سنگ‌های تور مانند و شکننده تشکیل شده که در بخش فوقانی آن برجستگی‌های سطحی با حفره‌های عمیق قابل مشاهده است.
در منطقه مرکزی بهسود، محلی موسوم به بادآسیا دارای چندین آسیاب بادی قدیمی است که بر فراز نقطه‌ای مرتفع جای گرفته است. فناوری ساخت آسیاب‌های بادی در قرن سوم هجری از چین به افغانستان انتقال یافته است. حضور این آسیاب‌ها در بهسود نشان‌دهندهٔ نقش این منطقه در شبکه تبادلات فناورانه و فرهنگی دوران کهن است. در بستر مطالعات قوم‌نگاری، این آثار به‌عنوان شواهدی ملموس از شیوه‌های معیشتی گذشتگان است و حفظ آن به‌عنوان بخشی از میراث فرهنگی ناملموس، می‌تواند در شناخت بهتر تاریخ فناوری و سبک زندگی سنتی در منطقه بهسود نقش مهمی ایفا کند.<ref>خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۵ش، ص۸۶.</ref>
 
از منظر زمین‌شناختی، این پدیدۀ طبیعی حاصل فرآیندهای رسوبی و انحلال مواد آهکی در آب‌های زیرزمینی است که در تماس با اکسیژن هوا به تدریج رسوب کرده و اشکال خاصی را پدید آورده‌اند. در اطراف این تشکیلات، مواد کریستالی شبیه به فسیل‌های آمونیاک و همچنین منابع سرب یافت می‌شود.
 
در باورهای محلی، این پدیده به‌عنوان بقایای موجودات افسانه‌ای تفسیر شده که توسط امام علی نابود شده‌ است. این اعتقاد نه‌تنها در میان هزاره‌های منطقه، بلکه در بین سایر مسلمانان افغانستان نیز رواج دارد. بخشی از این سنگ‌ها به‌عنوان زیارتگاه مورد احترام قرار گرفته و خاک برخی حفره‌های آن در طب سنتی برای درمان بیماری‌ها استفاده می‌شود.
 
مشابه این باورها در منطقه بامیان نیز وجود داشته است، با این تفاوت که در دوران پیش از اسلام، اسطوره نابودی این موجودات به بودا نسبت داده می‌شده و پس از اسلام، این نقش به امام علی منتقل شده است. این تغییر نشان‌دهندۀ تداوم باورهای اسطوره‌ای در گذر زمان با تغییر شخصیت‌های محوری است.
 
چشمه‌های آب گرم معدنی که از بخش‌های مختلف این تشکیلات سنگی جاری است، حاوی مواد معدنی خاصی بوده و در طب سنتی مورد استفاده قرار می‌گیرد. رنگ‌های متنوع سنگ‌ها شامل سرخ، زرد و سفید، منظره‌ای چشم‌نواز پدید آورده که همراه با باورهای محلی، این مکان را به جاذبه‌ای طبیعی-فرهنگی تبدیل کرده است.<ref>خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۵ش، ص۲۴-۲۵.</ref>
 
===۲. بادآسیاب===
در منطقه مرکزی بهسود، محلی موسوم به یادآسیا میزبان چندین آسیاب بادی قدیمی است که بر فراز نقطه‌ای مرتفع در بخش غربی منطقه جای گرفته‌ است. این سازه‌های تاریخی که امروزه به‌صورت آثار برجای مانده قابل مشاهده  است، از دیدگاه باستان‌شناسی و مطالعات فرهنگی حائز اهمیت ویژه‌ای می‌باشند. بر اساس شواهد تاریخی، فناوری ساخت آسیاب‌های بادی در قرن سوم هجری از چین به مناطق غربی از جمله افغانستان انتقال یافته است. این فناوری توسط اقوام زاولی (زلول) به سرزمین‌های افغانستان امروزی وارد شد و در مناطق مختلف از جمله بهسود رواج پیدا کرد. حضور این آسیاب‌ها در بهسود نشان‌دهندۀ نقش این منطقه در شبکه تبادلات فناورانه و فرهنگی دوران کهن است.
 
از منظر معماری و فناوری سنتی، این آسیاب‌های بادی نمونه‌ای بارز از تطبیق پذیری ساکنان منطقه با شرایط جغرافیایی و اقلیمی هستند. قرارگیری آنها در نقاط مرتفع و بادخیز نشان‌دهنده درک دقیق سازندگان از ویژگی‌های محیطی و بهره‌گیری هوشمندانه از منابع طبیعی است. در بستر مطالعات قوم‌نگاری، این آثار به‌عنوان شواهدی ملموس از تداوم فناوری‌های سنتی در زندگی روزمره ساکنان منطقه محسوب می‌شود. آنها نه‌تنما بازگوکنندۀ شیوه‌های معیشتی گذشته بوده بلکه گویای پیوندهای فرهنگی عمیق بین بهسود و دیگر مناطق تمدنی آسیا است.
 
به نظر محققان حفظ و مطالعۀ این آسیاب‌های بادی به‌عنوان بخشی از میراث فرهنگی ناملموس، می‌تواند در شناخت بهتر تاریخ فناوری و سبک زندگی سنتی در منطقه بهسود نقش مهمی ایفا کند. این آثار به‌عنوان حلقه‌ای از زنجیرۀ تمدنی منطقه، نیازمند توجه ویژه در برنامه‌های حفاظتی و مطالعات باستان‌شناختی است.<ref>خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۵ش، ص۸۶.</ref>
 
=='''بهسود در روایات تاریخی و سفرنامه‌ها'''==
منطقه بهسود به‌عنوان یکی از نقاط جغرافیایی شاخص افغانستان، در متون سیاحتی و سفرنامه‌های تاریخی مورد توجه ویژه قرار گرفته است. موقعیت استراتژیک بهسود در تقاطع محورهای ارتباطی کابل-پنجاب و غزنی-بامیان، موجب شده است این منطقه در طول تاریخ میزبان شمار زیادی از مسافران، سیاحان و شخصیت‌های برجسته باشد.
 
پژوهشگراه اسناد و یادداشت‌های باقی‌مانده از این مسافران را گنجینه‌ای ارزشمند برای مطالعۀ ویژگی‌های طبیعی و فرهنگی این منطقه می‌دانند. این متون سفرنامه‌ای نه تنها ارزش ادبی و تاریخی دارند، بلکه به‌عنوان منابع مهمی برای مطالعات جغرافیایی، زیست‌محیطی و انسان‌شناسی در منطقه بهسود محسوب می‌شوند. بررسی نظام‌مند این آثار می‌تواند زوایای ناشناخته‌ای از تاریخ طبیعی و فرهنگی این بخش از افغانستان را روشن سازد.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۷-۸۹.</ref>
 
۱. اابن‌بطوطه در سفرنامۀ تاریخی خود، از منطقۀ بهسود و اکرام شیخ صالح معروف به اتا اولیا (آته ولی) یاد کرده و او را سرسلسلۀ قوم بیسوک (بهسود) دانسته است.<ref>خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۲ش، ص142.</ref>
 
۲. اصطخری در قرن دهم میلادی به شباهت ساکنان این مناطق با ترک‌ها از نظر لباس و زبان اشاره دارد.<ref>[https://mfabbehsud.com/%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D8%A8%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%88-%D9%85%D8%AD%D9%84-%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C/ «شناخت بیشتر از تاریخ و محل زیست و زندگی بابه بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.]</ref>
 
۳.‌‌‌ میرعلی‌اصغر شعاع در اثر خود تحت عنوان «یک‌دهنده در بهسود» که در ۱۳۲۵ش در روزنامه اصلاح به چاپ رسیده، به توصیف دقیق مناظر طبیعی بهسود پرداخته است. وی در تشریح این منطقه به برجستگی‌های توپوگرافیک اشاره نموده که شامل ارتفاعات بلند و نقاط پست کوهستانی می‌شود. از دیدگاه این نویسنده، دامنه‌های سرسبز و پوشش گیاهی مخمل‌گونه منطقه، فضایی روح‌نواز ایجاد کرده‌اند. در نوشته‌های وی به فعالیت‌های کشاورزی در مرتفع‌ترین و صعب‌العبورترین اشاره شده که نشانگر تعامل سازنده ساکنان با محیط طبیعی است.
 
۴. سیدمحمدابراهیم عالم‌شاهی در سفرنامه «برومین جنب» که در ۱۳۳۱ش منتشر شده، به توصیف پدیده‌های جوی در بهسود پرداخته است. وی طلوع خورشید را در این منطقه به تصویر کشیده که با رنگ‌آمیزی سرخ‌گونه و حرکت آرام از میان کوه‌های سه‌گانه همراه است. این نویسنده این منظره را به تاج‌گذاری طبیعت بر فراز قلل کوهستانی تشبیه کرده است.
 
۵. دین‌محمد مضطر در سفرنامه خود به توصیف پدیده‌های زمین‌شناختی بهسود توجه ویژه‌ای داشته است. وی از دامنه‌های پوشیده از گل‌های سرخ کوه بابا یاد می‌کند که در میان ساختارهای صخره‌ای و کوهستانی منطقه قرار گرفته‌اند. این تضاد میان لطافت پوشش گیاهی و صلابت سنگ‌ها، از دیدگاه وی نشانگر هنرنمایی طبیعت در خلق مناظر بدیع است.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۷-۸۹.</ref>
 
۶. محمدابراهیم خلیل، شاعر و خطاط معروف کشور در سفر خود به بهسود، این منطقه را در شعر خود این گونه تصیف کرده است: 
{{آغاز نستعلیق}}
{{شعر|نستعلیق}}
{{ب|سفر کردم به بهسود هزاره|که هست از شهر کابل بک کناره}}
{{ب| بدیدم سرزمینی پاک و دخواه|دلفروز و مصفا چون رخ ماه}}
{{ب|هوایش جان فزا   چون روی دلدار|فضایش دلربا چون کوی دلدار}}
{{ب|نسیمش چون شمیم زلف دلبر|رماغ جان و دل سازد معطر}}
{{ب|شکفته روی چون گل ساکنانش |مبرا از تکلف آب و نانش}}
{{ب|محیطش همچو گلشن صاف و بی گرد|جوانانش سفید و سرخ و چون ورد}}
{{ب|صفایی می زند در خون شان جوش |نزاکت با زن و مردش هماغوش}}
{{ب|ذکاوت خانه زاد فطرت شان|فراست مختلط در طنیت شان}}
{{ب|معیشت با کمال بردباری|کنند از راه زرع و مالداری}}
{{ب|قوی و سالم و آمادۀ کار| همه چون طبع دانا رنج بردار}}
{{ب|زن و مردش به فن بافت چالاک|زمنسوات خود دارند پوشاک}}
{{ب|رقم کردم خلیل این مختصر را|که باشد یادگاری آن سفر را}}
{{پایان شعر}}
{{پایان نستعلیق}}
 
 
==مشاهیر‌‌ بهسود==
- سیدمحمدسرور مشهور به واعظ بهسودی - عالم دینی برجسته و فعال فرهنگی-اجتماعی در افغانستان.<ref>بختیاری، شیعیان افغانستان، ۱۳۸۵ش، ص۳۸۵.</ref>
 
- محمدباقر فاضلی بهسودی - مرجع تقلید و استاد درس خارج در حوزه علمیه قم.<ref>[https://mfabbehsud.com/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B8%D9%85%DB%8C-%D9%81%D8%A7%D8%B6%D9%84%DB%8C/ «زندگی‌نامه حضرت آیت الله العظمی فاضلی بهسودی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی و اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب:  ۲۱ مهر ۱۴۰۲ش.]</ref>
 
- واعظ‌زاده بهسودی - مرجع تقلید و استاد درس خارج در حوزه علمیه کابل.<ref>[https://mfabbehsud.com/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B8%D9%85%DB%8C-%D9%88%D8%A7%D8%B9%D8%B8-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D9%87/ «زندگی‌نامه حضرت آیت الله العظمی واعظ‌زاده بهسودی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی و اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب:  ۲۱ مهر ۱۴۰۲ش.]</ref>
 
- محمداسماعیل مبلغ- استاد دانشگاه و نویسنده کتاب «دین تریاک نیست».  
 
- حسین شفایی- محقق و نویسندۀ آثار متعدد در حوزه اسلام و تاریخ.  
 
- سلیمان یاری: از نخستین نمایندگان هزاره در پارلمان افغانستان.  
 
- میر یزدان‌بخش بهسودی - رهبر مقاومت هزاره‌ها در سدۀ نوزدهم در دورۀ سلطنت دوست محمدخان.


- آغی یزدان‌بخش - همسر و همراه رزمی میر یزدان‌بخش.
===غارهای طبیعی===
یکی از چشم‌اندازهای منحصربه‌فرد بهسود، غارهای طبیعی واقع در دامنه‌های کوه حصار است که منبع اصلی دریاچهٔ حصار به‌شمار می‌روند. این غارها نه‌تنها از نظر زیبایی‌شناسی و طبیعت‌گردی جذاب هستند، بلکه به‌دلیل برخورداری از آب فراوان در تمام طول سال، به‌ویژه در [[زمستان]] و [[بهار]]، از اهمیت اکولوژیک و اقتصادی بالایی برخوردار هستند. حجم آب این غارها در فصول پربارش به حدی است که تمامی نقاط وادی حصار را فرا می‌گیرد. آب خروجی از این غارها از طریق نهرهای متعددی که توسط ساکنان محلی احداث شده‌اند، به نقاط مختلف هدایت می‌شود. بخشی از این آب به زمین‌های هموار وادی حصار، بخشی به مناطق نیمه‌بلند و بخش دیگر به ارتفاعات بالاتر جریان می‌یابد و امکان کشاورزی و سکونت در این مناطق را فراهم می‌کند.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۶–۸۷.</ref>


- روح‌الله نیکپا- ورزشکار المپیکی و دارندۀ مدال جهانی.<ref>[https://mfabbehsud.com/%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%AE%D9%88%DB%8C%D8%B4%D8%9B-%D9%85%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%B7-%D9%88%D9%84%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%AD%D8%B5%D9%87-%D8%A7%D9%88%D9%84/ «درباره قول خویش؛ مربوط ولسوالی حصه اول بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگ-اجتماعی بابه بهسود.]</ref>  
==بهسود در روایات تاریخی و سفرنامه‌ها==
موقعیت استراتژیک بهسود در تقاطع محورهای ارتباطی کابل-پنجاب و غزنی-بامیان، موجب شده است این منطقه در طول تاریخ میزبان شمار زیادی از مسافران، سیاحان و شخصیت‌های برجسته باشد. اسناد و یادداشت‌های باقی‌مانده از این مسافران، منابع مهمی برای مطالعات جغرافیایی، زیست‌محیطی و انسان‌شناسی در منطقه بهسود محسوب می‌شوند.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۷–۸۹.</ref>


- سید محمد‌ظاهر محقق اُوجَی- عضو شورای عالی نظارت حزب وحدت اسلامی افغانستان و دبیر کل سازمان نیروی اسلامی افغانستان.
'''ابن‌بطوطه''' در سفرنامهٔ خود، از منطقهٔ بهسود و اکرام شیخ صالح معروف به اتا اولیا (آته ولی) یاد کرده و او را سرسلسلهٔ قوم بیسوک (بهسود) دانسته است.<ref>خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۲ش، ص142.</ref> '''اصطخری''' به شباهت ساکنان این مناطق با ترک‌ها از نظر لباس و زبان اشاره کرده است.<ref>[https://mfabbehsud.com/شناخت-بیشتر-از-تاریخ-و-محل-زیست-و-زندگی/ «شناخت بیشتر از تاریخ و محل زیست و زندگی بابه بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.]</ref> میرعلی‌اصغر شعاع در ۱۳۲۵ش به توصیف دقیق مناظر طبیعی بهسود پرداخته است. از دیدگاه این نویسنده، دامنه‌های سرسبز و پوشش گیاهی مخمل‌گونهٔ منطقه، فضایی روح‌نواز ایجاد کرده است. در نوشته‌های وی به فعالیت‌های کشاورزی در مرتفع‌ترین و صعب‌العبورترین مناطق اشاره شده که نشانگر تعامل سازندهٔ ساکنان با محیط طبیعی است. سیدمحمدابراهیم عالم‌شاهی در سفرنامهٔ «برویم پنجاب» (۱۳۳۱ش)، طلوع خورشید را در این منطقه به تصویر کشیده که با رنگ‌آمیزی سرخ‌گونه و حرکت آرام از میان کوه‌های سه‌گانه همراه است. این نویسنده این منظره را به تاج‌گذاری طبیعت بر فراز قلل کوهستانی تشبیه کرده است. دین‌محمد مضطر در سفرنامه خود به توصیف پدیده‌های زمین‌شناختی بهسود توجه ویژه‌ای داشته است. وی از دامنه‌های پوشیده از گل‌های سرخ کوه بابا یاد می‌کند که در میان ساختارهای صخره‌ای و کوهستانی منطقه قرار گرفته‌اند. این تضاد میان لطافت پوشش گیاهی و صلابت سنگ‌ها، از دیدگاه وی نشانگر هنرنمایی طبیعت در خلق مناظر بدیع است.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۷–۸۹.</ref>


- سید میر‌حسین فصیحی-‌‌‌ از بنیانگذاران سازمان نیروی اسلامی افغانستان.<ref>غرجستانی، تاریخ هزاره و هزارستان، 1989م، ص242؛ ناصری داوودی، مشاهیر تشیع در افغانستان، 1380ش، ج3، ص157.</ref>
==برخی مشاهیر بهسود==
*سیدمحمدسرور مشهور به واعظ بهسودی: عالم دینی برجسته و فعال فرهنگی-اجتماعی در افغانستان.<ref>بختیاری، شیعیان افغانستان، ۱۳۸۵ش، ص۳۸۵.</ref>
*محمدباقر فاضلی بهسودی: مرجع تقلید و استاد علوم دینی در [[حوزه علمیه قم]].<ref>[https://mfabbehsud.com/زندگینامه-حضرت-آیت-الله-العظمی-فاضلی/ «زندگی‌نامه حضرت آیت الله العظمی فاضلی بهسودی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی و اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب:  ۲۱ مهر ۱۴۰۲ش.]</ref>
*واعظ‌زاده بهسودی: مرجع تقلید و استاد علوم دینی در حوزه علمیه کابل.<ref>[https://mfabbehsud.com/زندگی-نامه-آیت-الله-العظمی-واعظ-زاده-به/ «زندگی‌نامه حضرت آیت الله العظمی واعظ‌زاده بهسودی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی و اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب:  ۲۱ مهر ۱۴۰۲ش.]</ref>
*محمداسماعیل مبلغ: نماینده پارلمان در دوران ظاهر شاه، فیلسوف و نویسنده «دین تریاک نیست».
*سلیمان یاری: از نخستین نمایندگان هزاره در پارلمان افغانستان.
*میر یزدان‌بخش بهسودی: رهبر مقاومت هزاره‌ها در سدهٔ نوزدهم در دورهٔ سلطنت دوست محمدخان.
*آغی یزدان‌بخش: همسر و همراه رزمی میر یزدان‌بخش.<ref>[https://mfabbehsud.com/در-باره-قول-خویش؛-مربوط-ولسوالی-حصه-اول/ «درباره قول خویش؛ مربوط ولسوالی حصه اول بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگ-اجتماعی بابه بهسود.]</ref>
*[[محمدکریم خلیلی]]: سیاست‌مدار و معاون‌دوم رئیس‌جمهور افغانستان در دوره جمهوری اسلامی افغانستان و دبیرکل حزب وحدت اسلامی افغانستان.<ref>شفایی، جریان‌شناسی تاریخ افغانستان معاصر، 1393ش، ص270-342.</ref>
*محمد محقق: دبیرکل حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان.<ref>[http://www.dailyafghanistan.com/national_detail.php?post_id=122974 «کنگره سراسری حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان برگزار شد»، وب‌سایت روزنامه افغانستان ما، تاریخ درج مطلب: 22 آبان 1390ش.]</ref>
*روح‌الله نیکپا: ورزشکار المپیکی و دارندهٔ مدال جهانی.<ref>[https://mfabbehsud.com/در-باره-قول-خویش؛-مربوط-ولسوالی-حصه-اول/ «درباره قول خویش؛ مربوط ولسوالی حصه اول بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگ-اجتماعی بابه بهسود.]</ref>
*سید محمدظاهر محقق اُوجَی: عضو شورای عالی نظارت حزب وحدت اسلامی افغانستان و دبیرکل سازمان نیروی اسلامی افغانستان.
*سید میرحسین فصیحی: از بنیانگذاران سازمان نیروی اسلامی افغانستان.<ref>غرجستانی، تاریخ هزاره و هزارستان، 1989م، ص242؛ ناصری داوودی، مشاهیر تشیع در افغانستان، 1380ش، ج3، ص157.</ref>
*خادم حسین کوه‌بیرونی معروف به «حاج آخوند کوه بیرونی»: فقیه و مؤسس مدارس دینی در افغانستان.<ref>[https://ofoghandisha.com/معرفی/شخصیت-ها/زندگینامه-آیت-الله-حاج-آخوند-کوه-بیرون/ «زندگینامه آیت الله حاج آخوند کوه بیرونی»، وب‌سایت افق اندیشه.]</ref>
*غلام‌رضا زریافته معروف به حاج آخوند زریافته: فقیه و استاد حوزه علمیه در بهسود.<ref>[https://ofoghandisha.com/معرفی/شخصیت-ها/زندگی-نامهای-حضرت-آیة-الله-حاج-آخوند/ «زندگی‌نامه حضرت آیةالله حاج آخوند زریافته»، وب‌سایت افق اندیشه.]</ref>
*عزیزالله شفق: روشنفکر، شاعر و مبارز انقلابی علیه رژیم‌های استبدادی افغانستان.<ref>[https://mfabbehsud.com/زندگی-نامه-عزیز-الله-شفق،-نویسنده-حاج-ک/ «زندگی‌نامه عزیزالله شفق، نویسنده: حاج کاظم یزدانی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.]</ref>
*علی‌رضا آساهی: قهرمان پرورش اندام افغانستان و دارنده مدال طلای جهانی.<ref>[https://mfabbehsud.com/زندگینامه-علی-رضا-آساهی-از-خطه-بهسود/ «زندگی‌نامه علی‌رضا آساهی: از خطه بهسود تا افتخارات جهانی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.]</ref>


- سلطان‌علی کشتمند - اقتصاددان، سیاستمدار بلندپایه و نخست‌وزیر سابق افغانستان.<ref>پولادی، هزاره‌ها، 1401ش، ص626-650.</ref>
==چالش کوچی‌ها و مردم محلی در بهسود==
در یک‌ونیم قرن اخیر منطقهٔ بهسود شاهد تنش‌هایی میان کوچی‌ها و ده‌نشینان بوده است. در عصر عبدالرحمان‌خان، حکومت مرکزی با هدف کنترل هزاره‌جات، از کوچ‌های فصلی قبایل پشتون به‌عنوان ابزاری برای نظارت و فشار استفاده کرد. این سیاست با مصادرهٔ اراضی متعلق به ساکنان بومی و واگذاری غیرقانونی حق بهره‌برداری از مراتع به کوچ‌نشینان همراه بود. چنین اقداماتی که بدون در نظرگرفتن حقوق عرفی و قانونی مالکان اصلی زمین صورت پذیرفت، بنیان‌گذار شکافی عمیق در روابط میان جوامع محلی و کوچ‌نشینان شد. این رویه در گذر زمان به تداوم مناقشات دامن زده و تا امروز به‌عنوان عاملی تعیین‌کننده در شکل‌گیری تنش‌های منطقه ایفای نقش کرده است. هرسال با آغاز فصل کوچ، گزارش‌هایی از درگیری‌های مسلحانه، تخریب محصولات و آتش‌زدن خانه‌های مردم بومی توسط کوچی‌ها منتشر می‌شود. در سال ۱۴۰۴ش نیز این تنش‌ها به‌دلیل خشکسالی شدید و کمبود منابع، گسترش یافته است. ورود گروه‌های سازمان‌یافته کوچی با تجهیزات سنگین نظامی، ناامنی را تشدید کرده و معیشت کشاورزان و دامداران محلی را تهدید می‌کند. نبود راهکارهای حقوقی شفاف و سوءاستفاده سیاسی از این تنش‌ها، چرخه خشونت را تداوم بخشیده و ثبات منطقه را با خطر مواجه کرده است.<ref>[https://mfabbehsud.com/تنش-میان-کوچی-ها-و-مردم-محل-در-مناطق-مخت/ «تنش میان کوچی‌ها و مردم محل در مناطق مختلف بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.]</ref>


=='''چالش کوچی‌ها و مردم محلی در بهسود'''==
پدیده تجاوز و اشغال زمین‌های مردم بهسود توسط گروه‌های کوچی در طول دو دهه حکومت جمهوری اسلامی افغانستان، با تاکتیک‌های جدید ادامه پیدا کرد. سیاست‌های دولتی در این دوره اگرچه در ظاهر متضمن حل مسالمت‌آمیز اختلافات بود، اما در عمل نتوانست از تکرار این تجاوزات جلوگیری کند. وعده‌های مکرر دربارهٔ اسکان کوچی‌ها و تعیین مرزهای مشخص برای جلوگیری از تعارضات، به‌طور عمده به‌دلیل نبود اراده سیاسی و ضعف در اجرا، بی‌نتیجه ماند. این در حالی بود که مردم بهسود با تکیه بر شیوه‌های مقاومت مدنی، سازماندهی گروه‌های دفاعی محلی، برگزاری اعتراضات گسترده در کابل و افشای جنایات کوچی‌ها در رسانه‌ها، صدای مقاومت خود را به جهان رساندند. آنها با وجود محاصره اقتصادی، تهدیدهای امنیتی و کشته‌دادن‌های فراوان، حاضر نشدند سرزمین اجدادی خود را واگذار کنند.<ref>[https://mfabbehsud.com/گذشته-و-حال-کوچی-گری-در-افغانستان/ «گذشته و حال کوچی‌گری در افغانستان»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.]</ref>
 
===ریشه‌های تاریخی===
در یک‌و‌نیم قرن اخیر منطقۀ بهسود‌‌ مانند بسیاری از مناطق هزارجات شاهد تنش‌های تاریخی میان کوچی‌ها و ده‌نشینان بوده است. منشأ این به سیاست‌های عصر عبدالرحمان‌خان بازمی‌گردد. در آن مقطع تاریخی، حکومت مرکزی با هدف اعمال کنترل بر مناطق مرکزی (هزاره‌جات)، از کوچ‌های فصلی قبایل پشتون به‌عنوان ابزاری برای نظارت و فشار استفاده کرد. این سیاست با مصادرۀ اراضی متعلق به ساکنان بومی و واگذاری غیرقانونی حق بهره‌برداری از مراتع به کوچ‌نشینان همراه بود. چنین اقداماتی که بدون در نظرگرفتن حقوق عرفی و قانونی مالکان اصلی زمین صورت پذیرفت، بنیان‌گذار شکافی عمیق در روابط میان جوامع محلی و کوچ‌نشینان شد. این رویه در گذر زمان به تداوم مناقشات دامن زده و تا به امروز به‌عنوان عاملی تعیین‌کننده در شکل‌گیری تنش‌های منطقه ایفای نقش کرده است.
 
===خشونت‌های فصلی و تبعات انسانی===
هرسال با آغاز فصل کوچ، گزارش‌هایی از درگیری‌های مسلحانه، تخریب محصولات و آتش‌زدن خانه‌های مردم بومی توسط کوچی‌ها منتشر می‌شود. در ۱۴۰۴ش نیز این تنش‌ها با وجود خشکسالی شدید و کمبود منابع، ابعاد بی‌سابقه‌ای یافته است. ورود گروه‌های سازمان‌یافته کوچی با تجهیزات سنگین و حمایت‌های امنیتی، ناامنی را تشدید کرده است
 
==='''پیامدهای انسانی و محیط‌زیستی'''===
رقابت بر سر چراگاه‌های محدود نه تنها خشونت را دامن زده، بلکه معیشت کشاورزان و دامداران محلی را تهدید می‌کند. نبود راهکارهای حقوقی شفاف و سوءاستفاده سیاسی از این تنش‌ها، چرخه خشونت را تداوم بخشیده و ثبات منطقه را با خطر مواجه کرده است.<ref>[https://mfabbehsud.com/%d8%aa%d9%86%d8%b4-%d9%85%db%8c%d8%a7%d9%86-%da%a9%d9%88%da%86%db%8c-%d9%87%d8%a7-%d9%88-%d9%85%d8%b1%d8%af%d9%85-%d9%85%d8%ad%d9%84-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d9%86%d8%a7%d8%b7%d9%82-%d9%85%d8%ae%d8%aa/ «تنش میان کوچی‌ها و مردم محل در مناطق مختلف بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.]</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۳۱۳: خط ۱۷۴:


==منابع==
==منابع==
 
{{آغاز منابع}}
*آمریت تحلیل احصائیه و معلومات وزارت معارف افغانستان، پروفایل معارف وردگ، کابل، وزارت معارف افغانستان، ۱۳۹۹ش.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
* آمریت تحلیل احصائیه و معلومات وزارت معارف افغانستان، پروفایل معارف وردگ، کابل، وزارت معارف افغانستان، ۱۳۹۹ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
*‏‫اداره ملی احصائیه و معلومات، برآورد نفوس کشور ۱۴۰۰، کابل، اداره ملی احصائیه و معلومات، ۱۴۰۰ش.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
* ‏‫اداره ملی احصائیه و معلومات، برآورد نفوس کشور ۱۴۰۰ش، کابل، اداره ملی احصائیه و معلومات، ۱۴۰۰ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
*‏‫امینی، عبدالحسین، «تاریخ تحولات حوزه‌های علمیه شیعه در افغانستان در صدسال اخیر»، قم، مدرسه عالی فقه و معارف اسلامی، بی‌تا.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
* ‏‫امینی، عبدالحسین، «تاریخ تحولات حوزه‌های علمیه شیعه در افغانستان در صدسال اخیر»، قم، مدرسه عالی فقه و معارف اسلامی، بی‌تا. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
*‏‫پروژه مطالعات دیموگرافی اداره مرکز احصائیه صدارت عظمی، اتلس قریه‌های افغانستان: معرفی واحدهای اداری محلی، کابل، اداره مرکز احصائیه صدارت عظمی، ۱۳۵۳ش.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
* «برآورد نفوس کشور:۱۳۹۹»، وب‌سایت اداره احصائیه مرکزی افغانستان، تاریخ بازدید: ۲۰ تیر ۱۴۰۴ش.
*‏‫پژوهشگران دایرة المعارف ایرانیکا، همسایه نزدیک‌تر از خویش: افغانستان؛ از ویژگیهای طبیعی تا خصوصیات انسانی، ترجمة سعید ارباب شیروانی و هوشنگ اعلم، تهران، کتاب مرجع، ۱۳۸۷ش.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
* ‏‫پروژه مطالعات دیموگرافی اداره مرکز احصائیه صدارت عظمی، اتلس قریه‌های افغانستان: معرفی واحدهای اداری محلی، کابل، اداره مرکز احصائیه صدارت عظمی، ۱۳۵۳ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
*پولادی، حسن، ''هزاره‌ها:‌‌‌ تاریخ، فرهنگ، سیاست، اقتصاد''، تهران، انتشارات عرفان، ۱۹۸۹م.
* ‏‫پژوهشگران دایرة المعارف ایرانیکا، همسایه نزدیک‌تر از خویش: افغانستان؛ از ویژگی‌های طبیعی تا خصوصیات انسانی، ترجمة سعید ارباب شیروانی و هوشنگ اعلم، تهران، کتاب مرجع، ۱۳۸۷ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
*«تنش میان کوچی‌ها و مردم محل در مناطق مختلف بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۴ ژوئن ۲۰۲۵م.
* پولادی، حسن، ''هزاره‌ها: تاریخ، فرهنگ، سیاست، اقتصاد''، تهران، انتشارات عرفان، ۱۹۸۹م.
*‏‫توحیدی، محمدعلی، و نوری، موسی، تاریخ افغانستان، کابل، جامعة المصطفی العالمیة- نمایندگی افغانستان- کابل، ۱۳۹۴ش.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
* «تنش میان کوچی‌ها و مردم محل در مناطق مختلف بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۴ ژوئن ۲۰۲۵م.
*جمعی از نویسندگان، آشنایی با مذهب شیعه، قم، موسسه دارالاعلام مدرسه اهل البیت (ع)، 1398ش.
* ‏‫توحیدی، محمدعلی، و نوری، موسی، تاریخ افغانستان، کابل، جامعة المصطفی العالمیة- نمایندگی افغانستان- کابل، ۱۳۹۴ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
*جمعی از نویسندگان، دانشنامۀ هزاره، ویراست دوم، بیناد دانشنامه، ۱۳۹۷ش.
* جمعی از نویسندگان، آشنایی با مذهب شیعه، قم، مؤسسه دارالاعلام مدرسه اهل البیت، ۱۳۹۸ش.
*‏‫خاوری، محمدتقی، مردم هزاره و خراسان بزرگ، تهران، عرفان، ۱۳۸۵ش.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
* جمعی از نویسندگان، دانشنامهٔ هزاره، ویراست دوم، بیناد دانشنامه، ۱۳۹۷ش.
*«درباره قول خویش؛ مربوط ولسوالی حصه اول بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگ-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳م.
* ‏‫خاوری، محمدتقی، مردم هزاره و خراسان بزرگ، تهران، عرفان، ۱۳۸۵ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
*‏‫دولت‌آبادی، بصیراحمد، شناسنامه افغانستان، تهران، عرفان، ۱۳۸۱ش.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
* «دربارهٔ قول خویش؛ مربوط ولسوالی حصه اول بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگ-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳م.
*زکریا، «معرفی هریک از مناطق و بخش های قول خویش»، وبلاگ قول خویش زیبا، تاریخ درج مطلب: ۲ بهمن ۱۳۹۵ش.
* ‏‫دولت‌آبادی، بصیراحمد، شناسنامه افغانستان، تهران، عرفان، ۱۳۸۱ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
*«زندگی‌نامه حضرت آیت الله العظمی فاضلی بهسودی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی و اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۲۱ مهر ۱۴۰۲ش.
* زکریا، «معرفی هریک از مناطق و بخش‌های قول خویش»، وبلاگ قول خویش زیبا، تاریخ درج مطلب: ۲ بهمن ۱۳۹۵ش.
*«زندگی‌نامه حضرت آیت الله العظمی واعظ‌زاده بهسودی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی و اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۲۱ مهر ۱۴۰۲ش.
* «زندگینامه آیت الله حاج آخوند کوه بیرونی»، وب‌سایت افق اندیشه، تاریخ درج مطلب: ۵ دی ۱۴۰۰ش.
*‏‫سخی، سید کاغذ، «اعمار پروژۀ شاهراه گردن دیوار، دهلیز مهم ترانسپورتی کشور»، وب‌سایت خراسان زمین، تاریخ بارگذاری: ۲۱ تیر ۱۳۹۵ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬
* «زندگی‌نامه حضرت آیةالله حاج آخوند زریافته»، وب‌سایت افق اندیشه، تاریخ درج مطلب: ۱۱ دی ۱۴۰۱ش.
*نائل، حسین، سرزمین و رجال هزارجات، قم، مرکز فرهنگی نویسندگان افغاسنتان، ۱۳۷۹ش.
* «زندگی‌نامه حضرت آیت الله العظمی فاضلی بهسودی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی و اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۲۱ مهر ۱۴۰۲ش.
*‏‫شفق خواتی، محمد، «اسماعیلیه در افغانستان»، وبگاه پرتال علوم انسانی، تاریخ بازدید: ۲۴ آذر ۱۴۰۱ش.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
* «زندگی‌نامه حضرت آیت الله العظمی واعظ‌زاده بهسودی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی و اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۲۱ مهر ۱۴۰۲ش.
*«شناخت بیشتر از تاریخ و محل زیست و زندگی بابه بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۱۱ فوریه ۲۰۲۴م.
* «زندگی‌نامه عزیزالله شفق، نویسنده: حاج کاظم یزدانی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۱۸ نوامبر ۲۰۲۳م.
*‏‫شهرستانی، پرفسر شاه علی‌اکبر، «غذاهای هزارگی هفت دهه قبل»، تاریخ درج مطلب: ۴ آوریل ۲۰۲۰م.‬‬‬‬ ‬‬‬‬‬
* نائل، حسین، سرزمین و رجال هزارجات، قم، مرکز فرهنگی نویسندگان افغاسنتان، ۱۳۷۹ش.
*‏‫صمیمی، سید رشید، خورشید بهسود (تحلیل جنبه‌های حیات حضرت آیت‌الله‌العظمی حاج سید شاه محمد‌حسین بهسودی)، قم، مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی، 1393ش.
* ‏‫شفق خواتی، محمد، «اسماعیلیه در افغانستان»، وب‌سایت پرتال علوم انسانی، تاریخ بازدید: ۲۴ آذر ۱۴۰۱ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
*غرجستانی، محمد‌عیسی، تاریخ هزاره و هزارستان، کویته، شورای فرهنگی اسلامی افغانستان، 1989م.
* «شناخت بیشتر از تاریخ و محل زیست و زندگی بابه بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۱۱ فوریه ۲۰۲۴م.
*فاضل کیانی، محمد و همکاران، غزنی، بستر تمدن شرق اسلامی، مجموعه مقالات، تهران، عرفان، 1393ش.
* ‏‫شهرستانی، پرفسر شاه علی‌اکبر، «غذاهای هزارگی هفت دهه قبل»، تاریخ درج مطلب: ۴ آوریل ۲۰۲۰م. ‬‬‬‬ ‬‬‬‬‬
*فرهنگ، سید محمدحسین، جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی شیعیان افغانستان، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره، ۱۳۸۰ش.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
* ‏‫صمیمی، سید رشید، خورشید بهسود (تحلیل جنبه‌های حیات حضرت آیت‌الله‌العظمی حاج سید شاه محمدحسین بهسودی)، قم، مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی، ۱۳۹۳ش.
*‏‫«لیست کامل قریه ها، مساجد و حسینیه های مرکز بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۴ فوریه ۲۰۲۴م.
* «زندگی‌نامه علی رضا آساهی: از خطه بهسود تا افتخارات جهانی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۲۷ ژانویسه ۲۰۲۵م.
*میتلند، پی. جی.، تحقیقی در باره هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمسیون سرحدی افغان و انگلیس)، ترجمۀ محمداکرم گیزابی، قم، مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان، ۱۳۷۶ش.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
* غرجستانی، محمدعیسی، تاریخ هزاره و هزارستان، کویته، شورای فرهنگی اسلامی افغانستان، ۱۹۸۹م.
*ناصری داوودی، عبدالمجید، مشاهیر تشیع در افغانستان، قم، نشر المصطفی، ۱۳۹۰ش.
* فاضل کیانی، محمد و همکاران، غزنی، بستر تمدن شرق اسلامی، مجموعه مقالات، تهران، عرفان، ۱۳۹۳ش.
*‏‫نایل، حسین، ساختار طبیعی هزاره‌جات، قم، سلسال، ۱۳۸۱ش.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
* فرهنگ، سید محمدحسین، جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی شیعیان افغانستان، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره، ۱۳۸۰ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
*نایل، حسین، سرزمین و رجال هزاره‌جات، کابل، بنیاد اندیشه، ۱۳۹۵ش.‬‬‬‬‬‬‬‬
* «گذشته و حال کوچی‌گری در افغانستان»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۱۹ اکتبر ۲۰۲۳م.
*‏‫«نگاه کوتا به تشکیلات، جغرافیا و… بهسود (3)»، وب‌‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۲۰ فیبروری ۲۰۲۵م.
* ‏‫ «لیست کامل قریه‌ها، مساجد و حسینیه‌های مرکز بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۴ فوریه ۲۰۲۴م.
*«ولایت میدان وردک – نفوس و ولسوالی های آن»، خبرگزاری شاهد، تاریخ بازدید: ۱۳ دی ۱۴۰۱ش.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
* میتلند، پی.جی. تحقیقی دربارهٔ هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمسیون سرحدی افغان و انگلیس)، ترجمهٔ محمداکرم گیزابی، قم، مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان، ۱۳۷۶ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
*‏‫یزدانی، حسینعلی، پژوهشی در تاریخ هزاره‌ها، تهران، عرفان، ۱۳۹۰ش.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
* ناصری داوودی، عبدالمجید، مشاهیر تشیع در افغانستان، قم، نشر المصطفی، ۱۳۹۰ش.
[[رده: ویکی‌زندگی]]
* ‏‫نایل، حسین، ساختار طبیعی هزاره‌جات، قم، سلسال، ۱۳۸۱ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
[[رده: افغانستان]]
* نایل، حسین، سرزمین و رجال هزاره‌جات، کابل، بنیاد اندیشه، ۱۳۹۵ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬
[[رده:معماری]]
* ‏‫ «نگاه کوتا به تشکیلات، جغرافیا و… بهسود (۳)»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۲۰ فیبروری ۲۰۲۵م.
[[رده:اماکن تاریخی]]
* «ولایت میدان وردک – نفوس و ولسوالی‌های آن»، خبرگزاری شاهد، تاریخ بازدید: ۱۳ دی ۱۴۰۱ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
[[رده:ورزش]]
* ‏‫یزدانی، حسین‌علی، پژوهشی در تاریخ هزاره‌ها، تهران، عرفان، ۱۳۹۰ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
[[رده:میراث فرهنگی]]
{{پایان منابع}}
[[رده:آثار باستانی]]
[[رده:مناطق مسکونی]]

نسخهٔ کنونی تا ۲۰ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۱۳

بهسود؛ طایفه‌ای بزرگ از قوم هزاره و نام منطقه‌ای وسیع و پرجمعیت در افغانستان.

بهسود، نام یکی از طوایف بزرگ قوم هزاره است و همچنین نام یک منطقهٔ پرجمعیت در ولایت میدان‌وردک افغانستان است. امروزه بهسود، از مناطق مهم هزاره‌نشین با پیشینه‌ای غنی از زندگی کشاورزی و دامداری است. شرایط اقلیمی سخت و زمین‌های ناهموار، سبک معیشت سنتی این منطقه را شکل داده، اما نزدیکی به کابل باعث مهاجرت‌های فصلی و اشتغال در بخش خدمات شده است. با این حال، مردم بهسود پیوندهای فرهنگی و اجتماعی خود با زادگاه را حفظ کرده‌اند. ساختار اجتماعی این منطقه بر نظام قبیله‌ای و روابط خویشاوندی استوار است. سبک زندگی مردم بهسود ترکیبی از مقاومت در برابر طبیعت سخت و انعطاف در برابر تغییرات اجتماعی است. در سال‌های اخیر، توجه به آموزش، به ویژه در علوم دینی و دانشگاهی، نشان‌دهنده تحول در نگرش اجتماعی این جامعه است. منابع طبیعی مانند رود هیرمند و کوه‌های بابا نه‌تنها در معیشت، بلکه در فرهنگ و هویت جمعی بهسود نقش اساسی داشته‌اند. سبک زندگی در این منطقه، چه در روستاها و چه در تعامل با شهرها، بازتابی از پیوند عمیق با تاریخ، جغرافیا و باورهای مشترک است که قرن‌ها پابرجا مانده است.

نام‌گذاری بهسود

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بهسود نام یکی از اقوام مهم هزاره است[۱] و منطقه بهسود نیز به نام همین قوم است که در آن سکونت دارد. هرچند، سکونت‌گاه قوم بهسود پراکندگی جغرافیایی بیشتری دارد؛ اما ساکنان اصلی و عمدهٔ بهسود را قوم بهسود تشکیل می‌دهند. منابع تاریخی، این قوم و بزرگان آن را بیسود و بیسوک نیز گفته‌اند.[۲]

تاریخچه بهسود

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در گذشته، هزاره‌های بهسودی در گسترهٔ وسیعی از ولایات لوگر، ننگرهار، کابل و لغمان سکونت داشتند و مناطق تحت نفوذ این خاندان از چهاردهی کابل تا بهسود جلال‌آباد گسترده بوده است. سیستم آبیاری با نام‌های جوی بهسود و جوی خینگوک در چهاردهی کابل از یادگارهای این دوره محسوب می‌شود.[۳] همچنین «پل بهسود» در ننگرهار، زیستگاه و پیوند این قوم را با شرق افغانستان تأیید می‌کند.[۴] الگوی سکونت و کوچ‌رَوی این قوم نیز نشان‌دهندهٔ درک عمیق آنان از شرایط اقلیمی منطقه است. امروزه بازماندگان این نسل در مناطق مختلف هزاره‌جات پراکنده‌اند و هر یک بخشی از تاریخ شفاهی و فرهنگی این منطقه را حفظ کرده‌اند؛[۵] اما هستهٔ اصلی این قوم در ولسوالی‌های بهسود میدان وردک ماندگار شده و بیشتر به‌عنوان ساکنان هزارستان شناخته می‌شوند.[۶]

شواهدی وجود دارد که پیش از اعمال سیاست‌های سخت‌گیرانهٔ حکومت‌های مرکزی به‌ویژه امیر عبدالرحمان علیه هزاره‌ها، مناطق هزاره‌نشین از جمله بهسود گسترش بیشتری داشت. در آن زمان‌ها، مناطق مرکزی هزاره‌جات، از جمله بهسود مرکزی، منطقهٔ ییلاق و کوچ تابستانه این قوم بوده است.[۷] بهسوددر دوران شاهان درانی، به‌صورت نسبی مستقل بوده و توسط رهبران آن منطقه اداره می‌شد. یکی از رهبران قدرتمند بهسود در آن دوره، میر یزدان‌بخش بود که با قتل او،[۸] قدرت هزاره‌های بهسود رو به افول نهاد.[۹]

جرقه‌های قیام دوم علیه عبدالرحمان خان و در واکنش به ستمگری بیش از اندازهٔ فرماندهان و سربازان قوم حاکم از دایزنگی و بهسود شروع شد.[۱۰] در قیام سوم علیه عبدالرحمان خان، یکی از رهبران، میر غلام‌حسین بیگ، میر بهسود بود.[۱۱] پس از این قیام، عبدالرحمان خان (۱۲۵۹–۱۲۸۰ش) بهسود را به‌شدت سرکوب کرد.[۱۲]

جغرافیای بهسود

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بهسود با وسعت ۴۱۶۰ کیلومتر مربع، سرزمینی مرتفع است که ویژگی‌های کوهستانی شدید مانند قله‌های تیز یا دره‌های عمیق ندارد. ارتفاع آن بین ۳۰۳۰ تا ۳۶۴۶ متر متغیر است. شرایط جغرافیایی این منطقه باعث شده سبک زندگی ساکنان مبتنی بر کشاورزی محدود و دامداری گسترده باشد.[۱۳] بهسود از مناطق طبیعی مهم در هزاره‌جات است و اقلیم و زیست‌بوم کم‌نظیری دارد. این منطقه دارای گردنه‌های استراتژیک مانند حاجیگک و معادن ارزشمند است. زمین‌های کشاورزی، هنوز منبع درآمد برخی اهالی است.[۱۴]

بهسود، سرزمینی کوهستانی است و کوه‌ها و کوتل‌های متعدد بر تمام ویژگی‌های جغرافیایی آن سیطره دارد. کوه بابا در شمال بهسود، بلندترین کوه این منطقه است و ارتفاع آن بیش از ۵۰۰۰ متر است. کوتل‌های سنگ‌سوراخ، راقول، بادآسیاب، سیاه‌ناور و ملایعقوب در این سرزمین دارای اهمیت هستند. کوتل ملایعقوب که رودخانهٔ هیرمند از دامنه‌های آن عبور می‌کند، با عظمت خاص خود و هیبت رودخانه هیرمند، منظره‌ای خیره‌کننده و هراس‌انگیز دارد. این کوتل که تا یک‌صد سال پیش، خارقول نامیده می‌شد، با ۱۴ پیچ تند (در اصطلاح محلی: گولایی)، یکی از مسیرهای کوهستانی پرچالش در بهسود است. کوه‌ها و کوتل‌های بهسود به‌عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت فرهنگی و تاریخی این منطقه، همواره مورد توجه کوهنوردان و طبیعت‌گردان بوده است.[۱۵]

چشمه‌سارهای بهسود از دامنه‌های کوهستانی سرچشمه می‌گیرند و در دو جهت مخالف جریان می‌یابند. رود هلمند/هیرمند که از منطقهٔ «هزار قاش» یا «هزار چشمه» در کوه بابا سرچشمه می‌گیرد، به سمت غرب و جنوب غرب جریان دارد و با آبیاری بخش‌های وسیعی از مناطق پایین‌دست، به حوزهٔ مرکز بهسود وارد می‌شود. رود لخشم و سیاه‌سنگ در ناحیهٔ گردن دیوال به رود هیرمند می‌پیوندند و بر حجم آب آن می‌افزایند. در سوی دیگر، رودهای وادی حصار، برغستان، خرقول، دولت‌قلی و بخش شمالی کوتل لخشم به سمت شرق جریان دارند و به حوزهٔ سرخ و پارسا می‌ریزند. این رودها در کنار یکدیگر، رود سرخ و پارسا را تشکیل می‌دهند که نقش کلیدی در پوشش نیازهای آبی مناطق شرقی ایفا می‌کند.[۱۶] رود هلمند در حدود ۱۳۰۰ کیلومتر طول داشته و در حدود ۴۰ درصد از اراضی افغانستان را زهکشی می‌کند. تأسیسات آبیاری باستانی و کنونی که در امتداد این رود و شاخه‌های آن وجود دارند، حکایت از اهمیت آن در کشاورزیِ منطقه دارند.[۱۷] رود لوگر نیز از منطقهٔ کجاب‌علیا در ولسوالی مرکز بهسود سرچشمه گرفته و در نهایت با رودخانهٔ کابل یک‌جا می‌شود.[۱۸]

بهسود، جنگل‌های انبوه و درختان بلندقامت ندارد، اما درختچه‌های چاکه، قرغنه، اولغد (سرخ‌کنه)، انگورک و الترغو به‌صورت پراکنده در دامنه‌ها و شیب‌های کوهستانی بهسود رشد می‌کنند. این درختچه‌ها به‌دلیل سازگاری با کم‌آبی و سرمای شدید، گیاهان بومی در بهسود هستند. بوته‌های خاردار و گیاهان علفی نیز در دشت‌ها و کوهپایه‌های بهسود یافت می‌شوند که نقش مهمی در تأمین سوخت زمستانی ساکنان دارند. همچنین، برخی از این گیاهان در طب سنتی و تغذیه دام‌ها کاربرد دارند.[۱۹]

بهسود، آب‌وهوای کوهستانی دارد. بارش برف در زمستان، گاه تا ۲ متر ارتفاع می‌گیرد و بسیاری از مسیرهای ارتباطی را غیرقابل عبور می‌سازد. در مقابل، فصل‌های تابستان و پاییز از آب و هوای معتدل و مطبوعی برخوردارند. دورهٔ رشد گیاهان در این منطقه کوتاه بوده و امکان کشت بیش از یک دوره در سال وجود ندارد و برداشت محصولات کشاورزی پیش از اوایل میزان/مهر انجام نمی‌شود.[۲۰]

جمعیت‌شناسی بهسود

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

براساس آخرین گزارش رسمی از برآورد جمعیت افغانستان، جمعیت بهسود در ۱۳۹۹ش حدود ۱۸۰/۰۰۰ نفر برآورد شده[۲۱] که بیشتر ده‌نشین هستند.[۲۲]

نزدیکی به کابل و دسترسی آسان به آن، تحرک اجتماعی بالایی برای ساکنان بهسود ایجاد کرده است و حدود نیمی از جمعیت بهسود به‌صورت دائم یا فصلی در کابل زندگی می‌کنند، در حالی که ارتباط اقتصادی و عاطفی خود را با زادگاه‌شان حفظ کرده‌اند. این مهاجرت منجر به شکل‌گیری شبکه‌های اجتماعی و شغلی گسترده در کابل شده است، به‌طوری که بسیاری از موفق‌ترین تجار و صاحبان مشاغل خدماتی پایتخت ریشه در خانواده‌های بهسودی دارند. در سال‌های اخیر، دامنهٔ این مهاجرت‌ها به سایر شهرهای افغانستان و کشورهای خارجی گسترش یافته که به‌طور عمده ناشی از محدودیت فرصت‌های شغلی محلی و دسترسی بهتر به امکانات آموزشی و درمانی در مراکز شهری است. این جابه‌جایی‌های جمعیتی از یک‌سو باعث کاهش نیروی کار محلی و تغییر الگوهای کشاورزی شده و از سوی دیگر از طریق ارسال حواله‌ها و انتقال تجارب، به بهبود نسبی وضعیت اقتصادی برخی خانوارها کمک کرده است. همزمان، رفت‌وآمد مداوم بین بهسود و کابل هویت فرهنگی دوگانه‌ای را در نسل جدید شکل داده که هم از امکانات شهری بهره می‌برند و هم با فرهنگ بومی منطقه آشنا هستند. این تعامل پیچیده بین مرکز و پیرامون، موقعیت منحصربه‌فردی را برای بهسود در میان مناطق هزاره‌نشین ایجاد کرده که هم چالش‌ها و هم فرصت‌های توسعه‌ای ویژه‌ای به همراه داشته است.[۲۳]

سرمایه‌های فرهنگی در بهسود

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

زبان و مذهب

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مردم بهسود که همگی شیعه هستند به زبان فارسی دری و گویش هزارگی صحبت می‌کنند.[۲۴] تعدادی از اسماعیلیه در ولسوالی مرکز بهسود زندگی می‌کنند.[۲۵] مردم بهسود در ویژگی‌های فرهنگی مانند پوشش و آداب‌ورسوم، همانند دیگر جوامع هزاره هستند، سبک زندگی ساده و بی‌آلایشی دارند و مردمان صلح‌طلب شناخته می‌شوند.[۲۶]

غذاهای محلی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بیشتر غذاهای محلی بهسود مبتنی بر محصولات منطقه همچون گندم، جو، لبنیات، روغن و گوشت است. خوراک‌های رایج در هزاره‌جات، در بهسود نیز رایج است؛ مانند آش، اوماج، بلگَو، اوگره، اوشُرَک (پیاوه)، قروتی، نان‌بته، نانتر، انواع کوچه، ارگوماج، آسیب، قبورداغ، قدید، حلیم، حلوای سرخ، حلوای سفید، چوبجوش، بوسراق، نان ملیده، لتی (او جوشک)، خیگینه، بلگک، شیربرنج، تلخو، دلده، انواع مختلف نان (فتیر، چپاتی، تاوه‌گی، پنجه‌کش تنوری، کاک)، نان تی‌دیگی (قلفی)، نان مغزی‌تو، آتله، خام پُرته، شیر روغو و گوشت کوچه (نوعی حلیم).[۲۷]

بازی‌های محلی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

زندگی اجتماعی مردم بهسود با بازی‌های محلی متنوعی همراه بوده است که امروزه بسیاری از آنها به فراموشی سپرده شده است. این بازی‌ها که با امکانات ساده و در فضای باز انجام می‌شد، به تقویت مهارت‌های جسمی و روحی کودکان و نوجوانان کمک می‌کرد. از جمله این بازی‌ها می‌توان به توپ‌دنده، کلاه‌قاق، شیغی‌بازی/بُجُل‌بازی، تیشله‌بازی، بولدی و اپو اشاره کرد. بازی‌های دیگری مانند سنگ‌سول یا سنگ‌گیرک (مسابقه هدف‌گیری با سنگ)، خردراز و چشم‌کورک/چشم‌پتکان نیز میان کودکان و نوجوانان بهسودی رواج داشت. با گذشت زمان و تغییر سبک زندگی، بسیاری از این بازی‌ها جای خود را به ورزش‌های مدرن مانند فوتبال و والیبال داده‌اند، اما بازی‌های سنتی همچنان بخشی از خاطرات جمعی و هویت فرهنگی مردم بهسود را تشکیل می‌دهند.[۲۸]

لباس محلی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پوشاک سنتی مردان بهسودی به‌طور عمده از پشم و پارچه‌های دست‌باف تهیه می‌شود. مردان از بالاپوش برک، کورتی برک، واسکت برک، پتلون برک و پای‌پیچ برک استفاده می‌کردند که همگی از پارچه‌های ضخیم و گرم برای مقابله با سرمای شدید زمستانی ساخته می‌شد. این لباس‌ها به‌طور معمول با لونگی/عمامه و کلاه‌های خامک‌دوزی شده با گلدوزی‌های دستی تزیین و همراه با پیراهن و تنبان پوشیده می‌شد. لباس زنان بهسودی شامل کلاه عرقچین، کلاه قصبه، چادر کتانی و تافته بود که همراه با شلوار گیبی، پیراهن خال‌دامن و واسکت قورس پوشیده می‌شد. این پوشاک، نشان‌دهندهٔ هویت فرهنگی و هنر دستی زنان بهسود بود. در سال‌های اخیر، به‌دلیل نزدیکی به کابل و اثرپذیری از زندگی شهری و مهاجرت‌های مداوم، پوشش مردان و زنان بهسودی تغییرات چشمگیری کرده است. امروزه لباس‌های محلی جای خود را به پوشش متداول شهری داده است و پوشاک سنتی فقط در مراسم خاص یا مناطق دورافتاده دیده می‌شود.[۲۹]

بهسود حاصل‌خیزترین منطقه هزاره‌جات است که گندم، ذرت، حبوبات (نخود، عدس، لوبیا) و جو از محصولات اصلی آن به‌شمار می‌روند. با وجود تولید قابل‌توجه، تراکم جمعیت بالا باعث شده این منطقه مازاد محصول چشمگیری نداشته باشد. کشاورزی هوشمندانه با وجود اقلیم سرد و ارتفاع زیاد منطقه بهسود، از ویژگی‌های مردمان این منطقه است. در الگوی کشت این سرزمین، گندم محصول استراتژیک است و ذرت/جواری، حبوبات و به‌ویژه دو نوع جو مقاوم به نام‌های «کل‌جو» و «جو مویه»، تنوع‌بخش کشاورزی بهسود است. مردمان بهسود با هدف تأمین امنیت غذایی همواره به سیستم آبیاری سنتی که مبتنی بر شبکه‌های دقیق توزیع آب و نیز پیوند ناگسستنی بین کشاورزی و دامداری توجه داشته‌اند.[۳۰]

دامداری و صنایع وابسته

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دامداری پایه اصلی معیشت در بهسود است که به شکلی هوشمندانه با شرایط جغرافیایی و فرهنگی منطقه سازگار شده است. این فعالیت به سه بخش اصلی تقسیم می‌شود:

۱. تولیدات اصلی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • گوسفندداری محور اصلی فعالیت‌ها
  • تولید گوشت و مواد اولیه صنایع دستی
  • پوست‌های باکیفیت برای تولید پوستین (هم مصرف داخلی و هم صادراتی)
  • روغن حیوانی مرغوب با شهرت ملی
  • قروت (کشک محلی) به‌عنوان محصول لبنی پرکاربرد

۲. صنایع وابسته

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • تولید نمد برای پوشش سقف‌ها
  • ساخت جوال‌های پشمی نگهداری غلات
  • ریسمان‌های پشمی بادوام
  • این محصولات اگرچه ساده‌اند، اما بسیار کاربردی و منبع درآمد مکمل هستند.

۳. سیستم مدیریت دام

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • کوچ‌نشینی فصلی هوشمندانه
  • بهره‌برداری بهینه از مراتع طبیعی
  • جابجایی دام‌ها بر اساس تغییر فصل
  • دانش بومی غنی در مدیریت پایدار منابع

این سیستم دامداری که حاصل قرن‌ها تجربه است، نشان‌دهندهٔ هماهنگی کامل مردم بهسود با محیط زیست و توانایی خارق‌العاده‌شان در بهره‌برداری خردمندانه از طبیعت است.[۳۱]

صنایع دستی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

منطقهٔ بهسود در گلیم‌بافی، نمدسازی، خامک‌دوزی و تولید لباس‌های محلی جایگاه ویژه‌ای دارد. گلیم‌های رنگارنگ با نقوش هندسی، نمدهای ضخیم و مقاوم و لباس‌های محلی دوخته شده با خامک‌دوزی‌های ظریف، نشان مهارت و ذوق هنری زنان و مردان بهسودی است که نسل به نسل توسعه یافته است. اگرچه در سال‌های اخیر برخی از این صنایع دستی تحت تأثیر تغییرات فرهنگی و ورود تولیدات صنعتی قرار گرفته‌اند، اما همچنان در برخی مناطق به‌ویژه در فصول سرد سال یا مناسبت‌های محلی و مراسم سنتی، تولید و استفاده از آنها تداوم دارد.

بهسود دارای معادن غنی از زمرد، لاجورد، مرمر، سرب، زغال سنگ و آهن است. معدن حاجیگک، یکی از بزرگ‌ترین معادن آهن افغانستان، در این منطقه واقع شده است.[۳۲]

الگوی سکونت و معیشت فصلی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ساکنان بهسود به‌طور عمده در خانه‌های گلی و در قطعات پراکنده سکونت دارند و تنها تعداد محدودی از آنان در فصول گرم به مناطق ییلاقی کوچ می‌کنند. وجود مراتع غنی که تا فصل خزان دوام می‌آورند، پشتوانهٔ مهمی برای دامداری منطقه محسوب می‌شود. این منطقه با کمبود شدید پوشش درختی مواجه است و درختان میوه به‌دلیل ارتفاع زیاد قابلیت رشد ندارند. درختان پراکنده مانند بید و چنار تنها در حاشیه راه‌ها مشاهده می‌شوند. کمبود چوب سوخت موجب شده تا ساکنان برای تأمین نیازهای زمستانی خود به جمع‌آوری بوته‌ها متکی باشند که این امر بر آسیب‌پذیری زیست‌محیطی منطقه می‌افزاید.

شبکه راه‌های ارتباطی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بهسود از طریق چهار جاده اصلی به چهار جهت کشور متصل می‌شود:

  1. جاده کابل-گردن دیوال که در ۱۳۰۱ش احداث شد بهسود را از شرق به حصهٔ اول، میدان و کابل و از غرب به پنجاب، لعل، سرجنگل و ولایت غور متصل می‌سازد.
  2. جادهٔ بهسود-ناور با طولی حدود صد کیلومتر، بهسود را به غزنی، جاغوری و دیگر نقاط جنوبی مرتبط می‌کند.
  3. جاده بهسود-بامیان با طول تقریبی ۱۲۰ کیلومتر، بهسود را از طریق حصه اول به بامیان متصل می‌کند که مسیر اصلی تردد به مناطق شمالی محسوب می‌شود.
  4. راه راقول که از سمت جنوب به ارزگان و قندهار منتهی می‌شود.[۳۳]

بابه بهسود

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بابه بهسود، نماد هویتی قوم بهسود است. فراوانی مزارهای منسوب به او و فرزندانش نشان‌دهندهٔ عمق نفوذ وی در حافظه جمعی مردم بهسود است.[۳۴] پژوهشگرانی مانند عزیزالله شفق با استناد به نبود نشانه‌های دقیق از آرامگاه او در کوه قوریخ کابل و وجود شاخه‌های قومی به همین نام در آسیای میانه، بابه بهسود را فقط یک نماد برای هویت جمعی مردم بهسود می‌داند، اما برخی دیگر مانند کاظم یزدانی، او را فرمانروایی مقتدر می‌دانند که بر مناطق وسیعی از جلال‌آباد تا جیرگی حکمرانی می‌کرد و الگوی کوچ فصلی بین مناطق گرمسیری و سردسیری را بنیان نهاد.[۳۵] تبارشناسی بابه بهسود نشان می‌دهد که نسل او از طریق فرزندانی چون فاضل‌بیگ، مرادبیگ و دولت‌بای در مناطق مختلف گسترش یافته است. شاخه‌های متعددی از این تبار در ولسوالی‌های ناهور و بهسود حضور دارند.

طایفه بهسود

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برخی محققان، بهسود را از قبایل مغولی معرفی کرده‌اند؛ بهسود هم در شجره‌نامه‌های مغولی و هم در منابع تاریخی ثبت شده است. بر اساس تحقیقات مایکل کنزی، بهسود از قبایل اصلی تحت حکومت تموچین (چنگیزخان) نبوده، اما گروهی از جنگجویان مغول به مرور زمان در قالب این قبیله سازمان یافته‌اند. ولادیمیروف نیز در پژوهش‌های خود اشاره کرده که بخشی از نیروهای نظامی مغول پس از استقرار در منطقه، هستهٔ اولیهٔ قوم بهسود را تشکیل دادند. منابع تاریخی نشان می‌دهد که اصطلاح «ایلات بهسود» به بازماندگان لشکریان دوران تیمور که در اطراف کابل ساکن شدند، اطلاق می‌شده است. برخی انگاره‌های هزارگی نشان می‌دهد که بهسود از نسل مهم‌ترین پسر قبار/قبر اسطوره‌ای است و دیگر قبایل هزاره به پسران دیگر وی منسوب هستند. این روایت نشان‌دهندهٔ جایگاه ویژه قبیله بهسود در ساختار قومی هزاره‌ها است.[۳۶]

بهسود متشکل از خرده طوایف متعددی است که هر یک ساختار اجتماعی پیچیده‌ای دارند. طوایف اصلی دولت‌بای، درویش‌علی، ایسام تمور، میزه، نوروز، قبستوم/قبستان، بوالحسن، بورجیگی و جرغی را دربرمی‌گیرد که هر کدام به زیرشاخه‌های متعدد تقسیم می‌شود. این زیرشاخه‌ها به نوبهٔ خود به خانواده‌های مهم و تأثیرگذار تقسیم می‌شود که نقش کلیدی در ساختار اجتماعی منطقه ایفا می‌کند. چنین ساختار قبیله‌ای منسجمی اساس نظام اجتماعی و فرهنگی بهسود را تشکیل می‌دهد.[۳۷]

تقسیمات اداری بهسود

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بهسود تا سال ۱۳۰۰ش به‌عنوان یک حکومت محلی درجه اول تحت نظارت حکومت کلان دایزنگی فعالیت می‌کرد و دارای سه بخش مجزای اداری شامل مرکز بهسود، حصهٔ اول بهسود و حصهٔ دوم بهسود بود. حاکم منطقه در مرکز بهسود مستقر بود و دو حصهٔ دیگر تحت مدیریت علاقه‌دارها اداره می‌شد. در سال ۱۳۳۸ش با پیوستن پنجاب (مرکز حکومت کلان دایرنگی) به حکومت اعلای بامیان، ولاتی نیز در ساختار اداری منطقه ایجاد شد.

الف) ولسوالی حصه اول بهسود

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ولسوالی حصه اول بهسود از غرب به حکومت بهسود، از شمال به منطقه سرخ و پارسا و از جنوب به علاقه‌داری دایمیرداد در میدان وردک محدود می‌شود. مساحت این ولسوالی بالغ بر ۱۴۰۰ کیلومتر مربع و دارای ویژگی‌های توپوگرافیک کوهستانی است.[۳۸]

جمعیت ولسوالی حصهٔ اول در ۲۰۲۰م ۴۱٬۸۵۰ نفر اعلام شده است.[۳۹]

مرکز این ولسوالی در منطقهٔ گردن‌دیوال به‌عنوان چهارراه مهم ارتباطی عمل می‌کند و نقطه تلاقی راه‌های کابل-بامیان، کابل-بهسود، پنجاب و ناور-بامیان است. کوتل حاجیگگ در فاصلهٔ ۳۰ کیلومتری گردن‌دیوار علاوه‌بر اهمیت ترانزیتی، به‌دلیل مجاورت با معدن بزرگ حاجیگگ از ارزش اقتصادی ویژه‌ای برخوردار است.[۴۰]

حصهٔ اول بهسود قریه‌ها و مناطق مهم از جمله دره سیاه‌سنگ، دهن جودرک و قول‌خویش را در برمی‌گیرد. منطقه قول‌خویش بهسود از دامنه‌های شرقی کوه بابا آغاز می‌شود و تا درهٔ ترکمن و کوتل حاجی‌گک امتداد دارد. دیگر مناطق این ولسوالی عبارت است از:

  • درهٔ حصار: شامل دهن حصار، سرپل، میانه قشلاق، سرکورد، پشت کافری، چهار سیاب، سرخ گُلک، سرحصار و امام هشتم؛
  • درهٔ برغستان: مشتمل بر قریه‌های رحمت (رامت)، یاری، دومنی، سرلر، طور، خوشک، خلقی، کوچک، ساقی و میخک؛
  • عیدک (ایدک): متشکل از عیدک بالا و عیدک پایین؛
  • درهٔ چولی و ارگین (سرخک): شامل بوم چولی، قاش چولی، دشت، دشت ژاله، کوجک، دوسه، آدره و دیگر مناطق؛
  • شنیه (شینیه): از مناطق سرسبز قولخویش با قریه‌هایی مانند باریکی، قلعه عسکری، بالا قلعه، قاش و بوم؛
  • خارقول و خارزار: شامل قلعه جانی، خان محمد، شاه قل، کاه خانه، حاجی گگ، بالا قلعه، آب نقره و درنقره دیوار؛
  • دهن لخشان (دان لخشوم): نقطه اتصال قولخویش به مرکز ولسوالی، شامل مناطق میانه، شنیه، خارقول و دولت قولی؛
  • شامزید و اورکبک: واقع در جنوب شنیه با قریه‌های سرقول، بایا، منبر، شیونه سیدو و بوم؛
  • دولت قولی: شامل دلخک بالا و پایین، اروکوجی، ده مستاه، دره بید، غوجورک، قیچق و برغستان.[۴۱]

ب) ولسوالی مرکز بهسود

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ولسوالی مرکز بهسود، با مساحت ۲۱۹۸ کیلومتر مربع و ارتفاع ۲۹۷۵ متر از سطح دریا، از شرق با ولسوالی حصه اول بهسود، از شمال و غرب با ولایت بامیان و از جنوب با ولایت غزنی هم‌جوار است.[۴۲] ولسوالی مرکز بهسود از نظر جغرافیای طبیعی سرزمینی ناهموار است. سلسله‌جبال بابا در شمال این منطقه قرار دارد. کوتل (گردنه) ملایعقوب رفیع‌ترین و معروف‌ترین کوتلی است که در غرب ولسوالی قرار دارد.[۴۳] واحدهای اداری ولسوالی مرکز بهسود در منطقه‌ای به‌نام «مرکز» قرار دارد.[۴۴] مرکز بهسود فاقد شهر و جمعیت شهرنشین است.[۴۵]

طبق آخرین گزارش رسمی از برآورد جمعیت افغانستان، جمعیت ولسوالی مرکز بهسود در ۱۴۰۰ش، ۱۳۷۲۰۸ نفر برآورد شده[۴۶] که همگی ده‌نشین هستند.[۴۷]

کوه بیرون، قریهٔ عوض، قریهٔ زریافته، جمبود، میرشادی، گردم بندشوی، سرخ‌آباد، راموز، پیتاب ده‌مردگان، قریهٔ مَرَگ، قره‌قول، میربچه‌قول، قوم دهقان، سنگ شانده، قمبر علی هلمند، قمبر علی کجاب، راقول چهلستون، زردسنگ دوست، خلیل و خواجه حسن، زیرات بهادر، سفید دیوار خوانه بیان، قریة مَرَگ عمرک، چولی، بابکه، تاله ده، سراب چولی (سر سهراب)، عطای پل افغانان، قرخ خوردی و بادآسیاب، مناطق ولسوالی مرکز بهسود را تشکیل می‌دهند.[۴۸] این مناطق، هر کدام مشتمل بر قریه‌ها و قصبات بسیار است، برای مثال، منطقهٔ کوه بیرون، مشتمل بر ۴۷ قریه است و هر قریه‌ای ممکن است مشتمل بر چندین ده باشد.[۴۹]

اُوجَی کجاب یکی از مناطق مهم دینی و تاریخی در ولسوالی مرکز بهسود است و در جلگهٔ وسیعی واقع شده است. چَمنزاری به وسعت ۵/۲ در ۵/۱ کیلومتر در جنوب قلعه وجود دارد که رود باریکی از آن عبور می‌کند. در شمال‌شرق اوجی نیز علفزار بزرگی است که اهالی از آن استفاده می‌کنند. در شمال اوجی قلعهٔ برکت، راشک، کفشک و مرکز ولسوالی بهسود قرار دارد. در غرب اوجی مناطق و روستاهای بابکه بنام‌های نوروئیست، گلزار، کته‌سنگ، باریکی، بام‌سرای و منطقه «سنگ‌شانده» بنام‌های جویزنگی، چهاردسته، میانه‌ده، چپرسوخته، قل‌اختیار، قل‌بنده، شنیه، سرخ‌سنگ، کهنه‌قلعه، هشت‌درخت و سرخ‌آباد قرار گرفته است. در شرق اوجی نیز کوه بلندی به‌نام کوه‌سفید واقع شده و پشت آن نیز روستاهای کجاب سفلی واقع شده‌اند.[۵۰]

در مناطق مختلف مرکز بهسود ۸۶۵ باب مسجد و حسینیه وجود دارد که به‌عنوان نهادهای اجتماعی و آموزشی، نقش محوری در شکل‌دهی به سبک زندگی دینی مردم ایفا می‌کنند. حضور گسترده این مراکز موجب تقویت هویت مذهبی، ترویج ارزش‌های اسلامی و ایجاد شبکه‌های اجتماعی حول محور فعالیت‌های دینی شده است که به وضوح در مناسبت‌های مذهبی و الگوی معیشت روزمره ساکنان قابل مشاهده است.[۵۱]

معدن سرب منطقة مَرَک در ولسوالی مرکز بهسود از جمله معادن این ولسوالی است. در کتاب شناسنامهٔ افغانستان از معدن گرافیت بهسود نیز یاد شده؛ اما موقعیت دقیق آن مشخص نیست.[۵۲]

طبق گزارش ۱۳۹۹ش وزارت معارف افغانستان، ولسوالی مرکز بهسود دارای ۹۵ مرکز آموزش عمومی است که ۱۵۶۳۴ نفر شامل ۸۸۹۰ پسر و ۶۷۴۴ دختر را آموزش می‌دهند. از این ۹۵ مرکز شامل ۲۸ مکتب (مدرسه) ابتدایی، ۲۹ مکتب متوسطه، ۳۶ لیسه (دبیرستان)، ۱ دار العلوم (متوسطهٔ علوم اسلامی) و یک مرکز حمایتی تربیت معلم است.[۵۳]

مدارس علمیهٔ فیضیه (آب شینیه هلمند)، محمد رسول‌الله (دشتک تاجیکان)، رسول اکرم (دهن آبشار تگاب راموز)، جواد الأئمه (میخ کره)، امام محمدباقر (آب موشک)، سجادیه (مهرخانه)، آیت‌الله حاج آخوند کوه‌بیرونی (تگاب برخانه کوه بیرون)، ولی‌عصر (سرخ‌آباد)، سجادیه (سنگ شانده)، قره‌قل (قره‌قل)، حضرت رسول اکرم (ممرک قوم دهقان)، ولی عصر (دشت مزار)، مهدیه (کجاب علیا)، امام محمدباقر (مرکز ولسوالی)، مهدیه (سر بلاق کوه بیرون) و مدرسه و حسینیه محمدیه (کمرک قوم دهقان)، از جمله مدارس علمیه فعال در ولسوالی مرکز بهسود هستند.[۵۴]

جاذبه‌های گردشگری بهسود

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اژدهای بهسود

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اژدهای بهسود یکی از شگفت‌انگیزترین پدیده‌های زمین‌شناسی افغانستان با رنگ‌آمیزی طبیعی سنگ‌ها (سرخ، زرد و سفید) است. اژدهای بهسود از دیدگاه علمی، یک سازهٔ سنگی آتشفشانی به طول حدود ۱۷۰ متر با سنگ‌های تور مانند و شکننده است که در بخش فوقانی آن برجستگی‌های سطحی با حفره‌های عمیق قابل مشاهده است. از منظر زمین‌شناختی، این پدیدهٔ طبیعی حاصل فرآیندهای رسوبی و انحلال مواد آهکی در آب‌های زیرزمینی است که در تماس با اکسیژن هوا به تدریج رسوب کرده و اشکال خاصی را پدیدآورده‌اند. در اطراف اژدهای بهسود، مواد کریستالی شبیه به فسیل‌های آمونیاک، منابع سرب و همچنین چشمه‌های آب‌گرم حاوی ماد معدنی وجود دارد. در باورهای محلی، این پدیده به‌عنوان بقایای موجودات افسانه‌ای تفسیر شده که توسط امام علی نابود شده است. مشابه این باور در منطقه بامیان نیز وجود داشته است، با این تفاوت که در دوران پیش از اسلام، اسطوره نابودی این موجودات به بودا نسبت داده می‌شده و پس از اسلام، این نقش به امام علی منتقل شده است. بخشی از این سنگ‌ها به‌عنوان زیارتگاه مورد احترام قرار گرفته و خاک برخی حفره‌های آن در طب سنتی برای درمان بیماری‌ها استفاده می‌شود.[۵۵]

در منطقه مرکزی بهسود، محلی موسوم به بادآسیا دارای چندین آسیاب بادی قدیمی است که بر فراز نقطه‌ای مرتفع جای گرفته است. فناوری ساخت آسیاب‌های بادی در قرن سوم هجری از چین به افغانستان انتقال یافته است. حضور این آسیاب‌ها در بهسود نشان‌دهندهٔ نقش این منطقه در شبکه تبادلات فناورانه و فرهنگی دوران کهن است. در بستر مطالعات قوم‌نگاری، این آثار به‌عنوان شواهدی ملموس از شیوه‌های معیشتی گذشتگان است و حفظ آن به‌عنوان بخشی از میراث فرهنگی ناملموس، می‌تواند در شناخت بهتر تاریخ فناوری و سبک زندگی سنتی در منطقه بهسود نقش مهمی ایفا کند.[۵۶]

غارهای طبیعی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یکی از چشم‌اندازهای منحصربه‌فرد بهسود، غارهای طبیعی واقع در دامنه‌های کوه حصار است که منبع اصلی دریاچهٔ حصار به‌شمار می‌روند. این غارها نه‌تنها از نظر زیبایی‌شناسی و طبیعت‌گردی جذاب هستند، بلکه به‌دلیل برخورداری از آب فراوان در تمام طول سال، به‌ویژه در زمستان و بهار، از اهمیت اکولوژیک و اقتصادی بالایی برخوردار هستند. حجم آب این غارها در فصول پربارش به حدی است که تمامی نقاط وادی حصار را فرا می‌گیرد. آب خروجی از این غارها از طریق نهرهای متعددی که توسط ساکنان محلی احداث شده‌اند، به نقاط مختلف هدایت می‌شود. بخشی از این آب به زمین‌های هموار وادی حصار، بخشی به مناطق نیمه‌بلند و بخش دیگر به ارتفاعات بالاتر جریان می‌یابد و امکان کشاورزی و سکونت در این مناطق را فراهم می‌کند.[۵۷]

بهسود در روایات تاریخی و سفرنامه‌ها

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

موقعیت استراتژیک بهسود در تقاطع محورهای ارتباطی کابل-پنجاب و غزنی-بامیان، موجب شده است این منطقه در طول تاریخ میزبان شمار زیادی از مسافران، سیاحان و شخصیت‌های برجسته باشد. اسناد و یادداشت‌های باقی‌مانده از این مسافران، منابع مهمی برای مطالعات جغرافیایی، زیست‌محیطی و انسان‌شناسی در منطقه بهسود محسوب می‌شوند.[۵۸]

ابن‌بطوطه در سفرنامهٔ خود، از منطقهٔ بهسود و اکرام شیخ صالح معروف به اتا اولیا (آته ولی) یاد کرده و او را سرسلسلهٔ قوم بیسوک (بهسود) دانسته است.[۵۹] اصطخری به شباهت ساکنان این مناطق با ترک‌ها از نظر لباس و زبان اشاره کرده است.[۶۰] میرعلی‌اصغر شعاع در ۱۳۲۵ش به توصیف دقیق مناظر طبیعی بهسود پرداخته است. از دیدگاه این نویسنده، دامنه‌های سرسبز و پوشش گیاهی مخمل‌گونهٔ منطقه، فضایی روح‌نواز ایجاد کرده است. در نوشته‌های وی به فعالیت‌های کشاورزی در مرتفع‌ترین و صعب‌العبورترین مناطق اشاره شده که نشانگر تعامل سازندهٔ ساکنان با محیط طبیعی است. سیدمحمدابراهیم عالم‌شاهی در سفرنامهٔ «برویم پنجاب» (۱۳۳۱ش)، طلوع خورشید را در این منطقه به تصویر کشیده که با رنگ‌آمیزی سرخ‌گونه و حرکت آرام از میان کوه‌های سه‌گانه همراه است. این نویسنده این منظره را به تاج‌گذاری طبیعت بر فراز قلل کوهستانی تشبیه کرده است. دین‌محمد مضطر در سفرنامه خود به توصیف پدیده‌های زمین‌شناختی بهسود توجه ویژه‌ای داشته است. وی از دامنه‌های پوشیده از گل‌های سرخ کوه بابا یاد می‌کند که در میان ساختارهای صخره‌ای و کوهستانی منطقه قرار گرفته‌اند. این تضاد میان لطافت پوشش گیاهی و صلابت سنگ‌ها، از دیدگاه وی نشانگر هنرنمایی طبیعت در خلق مناظر بدیع است.[۶۱]

برخی مشاهیر بهسود

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • سیدمحمدسرور مشهور به واعظ بهسودی: عالم دینی برجسته و فعال فرهنگی-اجتماعی در افغانستان.[۶۲]
  • محمدباقر فاضلی بهسودی: مرجع تقلید و استاد علوم دینی در حوزه علمیه قم.[۶۳]
  • واعظ‌زاده بهسودی: مرجع تقلید و استاد علوم دینی در حوزه علمیه کابل.[۶۴]
  • محمداسماعیل مبلغ: نماینده پارلمان در دوران ظاهر شاه، فیلسوف و نویسنده «دین تریاک نیست».
  • سلیمان یاری: از نخستین نمایندگان هزاره در پارلمان افغانستان.
  • میر یزدان‌بخش بهسودی: رهبر مقاومت هزاره‌ها در سدهٔ نوزدهم در دورهٔ سلطنت دوست محمدخان.
  • آغی یزدان‌بخش: همسر و همراه رزمی میر یزدان‌بخش.[۶۵]
  • محمدکریم خلیلی: سیاست‌مدار و معاون‌دوم رئیس‌جمهور افغانستان در دوره جمهوری اسلامی افغانستان و دبیرکل حزب وحدت اسلامی افغانستان.[۶۶]
  • محمد محقق: دبیرکل حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان.[۶۷]
  • روح‌الله نیکپا: ورزشکار المپیکی و دارندهٔ مدال جهانی.[۶۸]
  • سید محمدظاهر محقق اُوجَی: عضو شورای عالی نظارت حزب وحدت اسلامی افغانستان و دبیرکل سازمان نیروی اسلامی افغانستان.
  • سید میرحسین فصیحی: از بنیانگذاران سازمان نیروی اسلامی افغانستان.[۶۹]
  • خادم حسین کوه‌بیرونی معروف به «حاج آخوند کوه بیرونی»: فقیه و مؤسس مدارس دینی در افغانستان.[۷۰]
  • غلام‌رضا زریافته معروف به حاج آخوند زریافته: فقیه و استاد حوزه علمیه در بهسود.[۷۱]
  • عزیزالله شفق: روشنفکر، شاعر و مبارز انقلابی علیه رژیم‌های استبدادی افغانستان.[۷۲]
  • علی‌رضا آساهی: قهرمان پرورش اندام افغانستان و دارنده مدال طلای جهانی.[۷۳]

چالش کوچی‌ها و مردم محلی در بهسود

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در یک‌ونیم قرن اخیر منطقهٔ بهسود شاهد تنش‌هایی میان کوچی‌ها و ده‌نشینان بوده است. در عصر عبدالرحمان‌خان، حکومت مرکزی با هدف کنترل هزاره‌جات، از کوچ‌های فصلی قبایل پشتون به‌عنوان ابزاری برای نظارت و فشار استفاده کرد. این سیاست با مصادرهٔ اراضی متعلق به ساکنان بومی و واگذاری غیرقانونی حق بهره‌برداری از مراتع به کوچ‌نشینان همراه بود. چنین اقداماتی که بدون در نظرگرفتن حقوق عرفی و قانونی مالکان اصلی زمین صورت پذیرفت، بنیان‌گذار شکافی عمیق در روابط میان جوامع محلی و کوچ‌نشینان شد. این رویه در گذر زمان به تداوم مناقشات دامن زده و تا امروز به‌عنوان عاملی تعیین‌کننده در شکل‌گیری تنش‌های منطقه ایفای نقش کرده است. هرسال با آغاز فصل کوچ، گزارش‌هایی از درگیری‌های مسلحانه، تخریب محصولات و آتش‌زدن خانه‌های مردم بومی توسط کوچی‌ها منتشر می‌شود. در سال ۱۴۰۴ش نیز این تنش‌ها به‌دلیل خشکسالی شدید و کمبود منابع، گسترش یافته است. ورود گروه‌های سازمان‌یافته کوچی با تجهیزات سنگین نظامی، ناامنی را تشدید کرده و معیشت کشاورزان و دامداران محلی را تهدید می‌کند. نبود راهکارهای حقوقی شفاف و سوءاستفاده سیاسی از این تنش‌ها، چرخه خشونت را تداوم بخشیده و ثبات منطقه را با خطر مواجه کرده است.[۷۴]

پدیده تجاوز و اشغال زمین‌های مردم بهسود توسط گروه‌های کوچی در طول دو دهه حکومت جمهوری اسلامی افغانستان، با تاکتیک‌های جدید ادامه پیدا کرد. سیاست‌های دولتی در این دوره اگرچه در ظاهر متضمن حل مسالمت‌آمیز اختلافات بود، اما در عمل نتوانست از تکرار این تجاوزات جلوگیری کند. وعده‌های مکرر دربارهٔ اسکان کوچی‌ها و تعیین مرزهای مشخص برای جلوگیری از تعارضات، به‌طور عمده به‌دلیل نبود اراده سیاسی و ضعف در اجرا، بی‌نتیجه ماند. این در حالی بود که مردم بهسود با تکیه بر شیوه‌های مقاومت مدنی، سازماندهی گروه‌های دفاعی محلی، برگزاری اعتراضات گسترده در کابل و افشای جنایات کوچی‌ها در رسانه‌ها، صدای مقاومت خود را به جهان رساندند. آنها با وجود محاصره اقتصادی، تهدیدهای امنیتی و کشته‌دادن‌های فراوان، حاضر نشدند سرزمین اجدادی خود را واگذار کنند.[۷۵]

  1. خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۲ش، ص128.
  2. نایل، سرزمین و رجال هزاره‌جات، ۱۳۹۵ش، ص82.
  3. جمعی از نویسندگان، دانشنامهٔ هزاره، ویراست دوم، ۱۳۹۷ش، ج۱، ص۱۰۵۷–۱۰۵۸.
  4. «نگاه کوتا به تشکیلات، جغرافیا و… بهسود (3)»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.
  5. جمعی از نویسندگان، دانشنامهٔ هزاره، ویراست دوم، ۱۳۹۷ش، ج۱، ص۱۰۵۷–۱۰۵۸.
  6. «نگاه کوتا به تشکیلات، جغرافیا و… بهسود (3)»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.
  7. یزدانی، پژوهشی در تاریخ هزاره‌ها، ۳۹۰ش، ص190.
  8. خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۲ش، ص291.
  9. میتلند، تحقیقی دربارهٔ هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمسیون سرحدی افغان و انگلیس)، ۱۳۷۶ش، ص49.
  10. توحیدی و نوری، تاریخ افغانستان، ۱۳۹۴ش، ص274.
  11. خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۲ش، ص221.
  12. نایل، سرزمین و رجال هزاره‌جات، ۱۳۹۵ش، ص83.
  13. میتلند، تحقیقی دربارهٔ هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمسیون سرحدی افغان و انگلیس)، ۱۳۷۶ش، ص47.
  14. نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۲.
  15. نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۹۴.
  16. نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص80-۸۶.
  17. پژوهشگران دایرة المعارف ایرانیکا، همسایه نزدیک‌تر از خویش: افغانستان؛ از ویژگیهای طبیعی تا خصوصیات انسانی، ۱۳۸۷ش، ص8.
  18. فرهنگ، جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی شیعیان افغانستان، ۱۳۸۰ش، ص125.
  19. یزدانی، پژوهشی در تاریخ هزاره‌ها، ۱۳۹۰ش، ص191.
  20. میتلند، تحقیقی دربارهٔ هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمسیون سرحدی افغان و انگلیس)، ۱۳۷۶ش، ص47.
  21. «برآورد نفوس کشور:١٣٩٩»، وب‌سایت اداره احصائیه مرکزی افغانستان.
  22. دولت‌آبادی، شناسنامه افغانستان، ۱۳۸۱ش، ص23، جدول 13.
  23. نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۲.
  24. دولت‌آبادی، شناسنامه افغانستان، ۱۳۸۱ش، ص256.
  25. ‏شفق خواتی، «اسماعیلیه در افغانستان» وبگاه پرتال علوم انسانی.
  26. میتلند، تحقیقی دربارهٔ هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمسیون سرحدی افغان و انگلیس)، ۱۳۷۶ش، ص47.
  27. شهرستانی، «غذاهای هزارگی هفت دهه قبل»، وب‌سایت فرهنگ هزاره. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  28. صمیمی، خورشید بهسود، 1393ش، ص91.
  29. «درباره قول خویش؛ مربوط ولسوالی حصه اول بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگ-اجتماعی بابه بهسود.
  30. میتلند، تحقیقی دربارهٔ هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمسیون سرحدی افغان و انگلیس)، ۱۳۷۶ش، ص۴۷–۴۹.
  31. میتلند، تحقیقی دربارهٔ هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمسیون سرحدی افغان و انگلیس)، ۱۳۷۶ش، ص۴۷–۴۹.
  32. «درباره قول خویش؛ مربوط ولسوالی حصه اول بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگ-اجتماعی بابه بهسود.
  33. نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۹۵.
  34. جمعی از نویسندگان، دانشنامهٔ هزاره، ویراست دوم، ۱۳۹۷ش، ج۱، ص۱۰۵۷–۱۰۵۸.
  35. جمعی از نویسندگان، دانشنامهٔ هزاره، ویراست دوم، ۱۳۹۷ش، ج۱، ص۱۰۵۷–۱۰۵۸.
  36. پولادی، هزاره‌ها:تاریخ، فرهنگ، سیاست، اقتصاد، عرفان، ۱۹۸۹م. ص. ۷۸–۷۹
  37. میتلند، تحقیقی دربارهٔ هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمسیون سرحدی افغان و انگلیس)، ۱۳۷۶ش، ص47.
  38. نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۲.
  39. «برآورد نفوس کشور:١٣٩٩»، وب‌سایت اداره احصائیه مرکزی افغانستان.
  40. نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۳–۸۷.
  41. «درباره قول خویش؛ مربوط ولسوالی حصه اول بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگ-اجتماعی بابه بهسود.
  42. پروژه مطالعات دیموگرافی اداره مرکز احصائیه صدارت عظمی، اتلس قریه‌های افغانستان: معرفی واحدهای اداری محلی، ۱۳۵۳ش، ج 1، ص160.
  43. نایل، ساختار طبیعی هزاره‌جات، ۱۳۸۱ش، ص91.
  44. پروژه مطالعات دیموگرافی اداره مرکز احصائیه صدارت عظمی، اتلس قریه‌های افغانستان: معرفی واحدهای اداری محلی، ۱۳۵۳ش، ج1، ص160.
  45. اداره ملی احصائیه و معلومات، برآورد نفوس کشور ۱۴۰۰، ۱۴۰۰ش، ص23.
  46. «نگاه کوتا به تشکیلات، جغرافیا و… بهسود (3)»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.
  47. دولت‌آبادی، شناسنامه افغانستان، ۱۳۸۱ش، ص23، جدول 13.
  48. پروژه مطالعات دیموگرافی اداره مرکز احصائیه صدارت عظمی، اتلس قریه‌های افغانستان: معرفی واحدهای اداری محلی، ۱۳۵۳ش، ج1، ص161 تا 179.
  49. پروژه مطالعات دیموگرافی اداره مرکز احصائیه صدارت عظمی، اتلس قریه‌های افغانستان: معرفی واحدهای اداری محلی، ۱۳۵۳ش، ج1، ص161 تا 163.
  50. صمیمی، خورشید بهسود، 1393ش، ص89.
  51. «لیست کامل قریه‌ها، مساجد و حسینیه‌های مرکز بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود
  52. دولت‌آبادی، شناسنامه افغانستان، ۱۳۸۱ش، ص60.
  53. آمریت تحلیل احصائیه و معلومات وزارت معارف افغانستان، پروفایل معارف وردگ. ۱۳۹۹ش.
  54. ‏ امینی، «تاریخ تحولات حوزه‌های علمیه شیعه در افغانستان در صدسال اخیر»، بی‌تا، ص147 تا 152.
  55. خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۵ش، ص۲۴–۲۵.
  56. خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۵ش، ص۸۶.
  57. نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۶–۸۷.
  58. نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۷–۸۹.
  59. خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۲ش، ص142.
  60. «شناخت بیشتر از تاریخ و محل زیست و زندگی بابه بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.
  61. نائل، سرزمین و رجال هزارجات، ۱۳۷۹ش، ص۸۷–۸۹.
  62. بختیاری، شیعیان افغانستان، ۱۳۸۵ش، ص۳۸۵.
  63. «زندگی‌نامه حضرت آیت الله العظمی فاضلی بهسودی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی و اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۲۱ مهر ۱۴۰۲ش.
  64. «زندگی‌نامه حضرت آیت الله العظمی واعظ‌زاده بهسودی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی و اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۲۱ مهر ۱۴۰۲ش.
  65. «درباره قول خویش؛ مربوط ولسوالی حصه اول بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگ-اجتماعی بابه بهسود.
  66. شفایی، جریان‌شناسی تاریخ افغانستان معاصر، 1393ش، ص270-342.
  67. «کنگره سراسری حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان برگزار شد»، وب‌سایت روزنامه افغانستان ما، تاریخ درج مطلب: 22 آبان 1390ش.
  68. «درباره قول خویش؛ مربوط ولسوالی حصه اول بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگ-اجتماعی بابه بهسود.
  69. غرجستانی، تاریخ هزاره و هزارستان، 1989م، ص242؛ ناصری داوودی، مشاهیر تشیع در افغانستان، 1380ش، ج3، ص157.
  70. «زندگینامه آیت الله حاج آخوند کوه بیرونی»، وب‌سایت افق اندیشه.
  71. «زندگی‌نامه حضرت آیةالله حاج آخوند زریافته»، وب‌سایت افق اندیشه.
  72. «زندگی‌نامه عزیزالله شفق، نویسنده: حاج کاظم یزدانی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.
  73. «زندگی‌نامه علی‌رضا آساهی: از خطه بهسود تا افتخارات جهانی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.
  74. «تنش میان کوچی‌ها و مردم محل در مناطق مختلف بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.
  75. «گذشته و حال کوچی‌گری در افغانستان»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود.
  • آمریت تحلیل احصائیه و معلومات وزارت معارف افغانستان، پروفایل معارف وردگ، کابل، وزارت معارف افغانستان، ۱۳۹۹ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  • ‏‫اداره ملی احصائیه و معلومات، برآورد نفوس کشور ۱۴۰۰ش، کابل، اداره ملی احصائیه و معلومات، ۱۴۰۰ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  • ‏‫امینی، عبدالحسین، «تاریخ تحولات حوزه‌های علمیه شیعه در افغانستان در صدسال اخیر»، قم، مدرسه عالی فقه و معارف اسلامی، بی‌تا. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  • «برآورد نفوس کشور:۱۳۹۹»، وب‌سایت اداره احصائیه مرکزی افغانستان، تاریخ بازدید: ۲۰ تیر ۱۴۰۴ش.
  • ‏‫پروژه مطالعات دیموگرافی اداره مرکز احصائیه صدارت عظمی، اتلس قریه‌های افغانستان: معرفی واحدهای اداری محلی، کابل، اداره مرکز احصائیه صدارت عظمی، ۱۳۵۳ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  • ‏‫پژوهشگران دایرة المعارف ایرانیکا، همسایه نزدیک‌تر از خویش: افغانستان؛ از ویژگی‌های طبیعی تا خصوصیات انسانی، ترجمة سعید ارباب شیروانی و هوشنگ اعلم، تهران، کتاب مرجع، ۱۳۸۷ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  • پولادی، حسن، هزاره‌ها: تاریخ، فرهنگ، سیاست، اقتصاد، تهران، انتشارات عرفان، ۱۹۸۹م.
  • «تنش میان کوچی‌ها و مردم محل در مناطق مختلف بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۴ ژوئن ۲۰۲۵م.
  • ‏‫توحیدی، محمدعلی، و نوری، موسی، تاریخ افغانستان، کابل، جامعة المصطفی العالمیة- نمایندگی افغانستان- کابل، ۱۳۹۴ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  • جمعی از نویسندگان، آشنایی با مذهب شیعه، قم، مؤسسه دارالاعلام مدرسه اهل البیت، ۱۳۹۸ش.
  • جمعی از نویسندگان، دانشنامهٔ هزاره، ویراست دوم، بیناد دانشنامه، ۱۳۹۷ش.
  • ‏‫خاوری، محمدتقی، مردم هزاره و خراسان بزرگ، تهران، عرفان، ۱۳۸۵ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  • «دربارهٔ قول خویش؛ مربوط ولسوالی حصه اول بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگ-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳م.
  • ‏‫دولت‌آبادی، بصیراحمد، شناسنامه افغانستان، تهران، عرفان، ۱۳۸۱ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  • زکریا، «معرفی هریک از مناطق و بخش‌های قول خویش»، وبلاگ قول خویش زیبا، تاریخ درج مطلب: ۲ بهمن ۱۳۹۵ش.
  • «زندگینامه آیت الله حاج آخوند کوه بیرونی»، وب‌سایت افق اندیشه، تاریخ درج مطلب: ۵ دی ۱۴۰۰ش.
  • «زندگی‌نامه حضرت آیةالله حاج آخوند زریافته»، وب‌سایت افق اندیشه، تاریخ درج مطلب: ۱۱ دی ۱۴۰۱ش.
  • «زندگی‌نامه حضرت آیت الله العظمی فاضلی بهسودی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی و اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۲۱ مهر ۱۴۰۲ش.
  • «زندگی‌نامه حضرت آیت الله العظمی واعظ‌زاده بهسودی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی و اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۲۱ مهر ۱۴۰۲ش.
  • «زندگی‌نامه عزیزالله شفق، نویسنده: حاج کاظم یزدانی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۱۸ نوامبر ۲۰۲۳م.
  • نائل، حسین، سرزمین و رجال هزارجات، قم، مرکز فرهنگی نویسندگان افغاسنتان، ۱۳۷۹ش.
  • ‏‫شفق خواتی، محمد، «اسماعیلیه در افغانستان»، وب‌سایت پرتال علوم انسانی، تاریخ بازدید: ۲۴ آذر ۱۴۰۱ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  • «شناخت بیشتر از تاریخ و محل زیست و زندگی بابه بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۱۱ فوریه ۲۰۲۴م.
  • ‏‫شهرستانی، پرفسر شاه علی‌اکبر، «غذاهای هزارگی هفت دهه قبل»، تاریخ درج مطلب: ۴ آوریل ۲۰۲۰م. ‬‬‬‬ ‬‬‬‬‬
  • ‏‫صمیمی، سید رشید، خورشید بهسود (تحلیل جنبه‌های حیات حضرت آیت‌الله‌العظمی حاج سید شاه محمدحسین بهسودی)، قم، مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی، ۱۳۹۳ش.
  • «زندگی‌نامه علی رضا آساهی: از خطه بهسود تا افتخارات جهانی»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۲۷ ژانویسه ۲۰۲۵م.
  • غرجستانی، محمدعیسی، تاریخ هزاره و هزارستان، کویته، شورای فرهنگی اسلامی افغانستان، ۱۹۸۹م.
  • فاضل کیانی، محمد و همکاران، غزنی، بستر تمدن شرق اسلامی، مجموعه مقالات، تهران، عرفان، ۱۳۹۳ش.
  • فرهنگ، سید محمدحسین، جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی شیعیان افغانستان، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره، ۱۳۸۰ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  • «گذشته و حال کوچی‌گری در افغانستان»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۱۹ اکتبر ۲۰۲۳م.
  • ‏‫ «لیست کامل قریه‌ها، مساجد و حسینیه‌های مرکز بهسود»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۴ فوریه ۲۰۲۴م.
  • میتلند، پی.جی. تحقیقی دربارهٔ هزاره‌ها و هزارستان (گزارش کمسیون سرحدی افغان و انگلیس)، ترجمهٔ محمداکرم گیزابی، قم، مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان، ۱۳۷۶ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  • ناصری داوودی، عبدالمجید، مشاهیر تشیع در افغانستان، قم، نشر المصطفی، ۱۳۹۰ش.
  • ‏‫نایل، حسین، ساختار طبیعی هزاره‌جات، قم، سلسال، ۱۳۸۱ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  • نایل، حسین، سرزمین و رجال هزاره‌جات، کابل، بنیاد اندیشه، ۱۳۹۵ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬
  • ‏‫ «نگاه کوتا به تشکیلات، جغرافیا و… بهسود (۳)»، وب‌سایت مجمع فرهنگی-اجتماعی بابه بهسود، تاریخ درج مطلب: ۲۰ فیبروری ۲۰۲۵م.
  • «ولایت میدان وردک – نفوس و ولسوالی‌های آن»، خبرگزاری شاهد، تاریخ بازدید: ۱۳ دی ۱۴۰۱ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  • ‏‫یزدانی، حسین‌علی، پژوهشی در تاریخ هزاره‌ها، تهران، عرفان، ۱۳۹۰ش. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬