'''<big>آمنه وهابزاده</big>'''؛ بانوی جانبازِ امدادگر و جهادگر دوران دفاع مقدس.<br>
'''{{درشت|آمنه وهابزاده}}'''؛ بانوی جانبازِ امدادگر و جهادگر دوران دفاع مقدس.
در دوران دفاع مقدس، زنان نقش مهمی را ایفا میکردند. همسران رزمندگان، علاوه بر مدیریت زندگی، با ایستادگی و [[صبر]] سبب آرامش و تسلیخاطر آنها میشدند. بعضی هم در پشت جبهه وسایل و غذای مورد نیاز رزمندگان را بهصورت خودجوش، فراهم میکردند. در این بین زنانی هم بودند که پا را از این فراتر نهاده و همراه رزمندگان اسلام در جبههها به نبرد مستقیم با دشمن میپرداختند. یکی از این شیرزنان آمنه وهابزاده بود که با شلیک آرپیجی به تانکهای دشمن از پیشروی آنها به خاک ایران جلوگیری کرد و نامش در دفاع مقدس ثبت شد.
در دوران دفاع مقدس، زنان نقش مهمی را ایفا میکردند. همسران رزمندگان، علاوه بر مدیریت [[زندگی]]، با ایستادگی و [[صبر]] سبب آرامش و تسلیخاطر آنها میشدند. بعضی هم در پشت جبهه وسایل و غذای مورد نیاز رزمندگان را بهصورت خودجوش، فراهم میکردند. در این بین زنانی هم بودند که پا را از این فراتر نهاده و همراه رزمندگان اسلام در جبههها به نبرد مستقیم با دشمن میپرداختند. یکی از این شیرزنان آمنه وهابزاده بود که با شلیک آرپیجی به تانکهای دشمن از پیشروی آنها به خاک [[ایران]] جلوگیری کرد و نامش در دفاع مقدس ثبت شد.
==معرفی==
== معرفی آمینه وهابزاده ==
[[پرونده:بنت الهدی صدر.jpg|جایگزین=بنت الهدی صدر |بندانگشتی|بنت الهدی صدر (خواهر شهید صدر)]]
[[پرونده:بنت الهدی صدر.jpg|جایگزین=بنت الهدی صدر |بندانگشتی|بنت الهدی صدر (خواهر شهید صدر)]]
آمنه وهابزاده در سال 1334ش در شهر کاظمین، در عراق متولد و در آنجا بزرگ شد. خانوادۀ او سالها پیش بهدلیل شغل پدر آمنه که تجارت بود<ref>[https://www.gisoom.com/book/1496413/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AB-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%87-%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87/ «وارث مبارز: زندگینامه خانم امینه وهابزاده»، وبسایت شبکه جامع کتاب گیسوم.]</ref> و عشق به ائمه به عراق [[مهاجرت]] کرده بودند.<ref>[https://www.aparat.com/v/PRvfK/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA_%D8%A2%D9%85%D9%86%D9%87_%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%26zwnj%3B%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87 «خاطرات آمنه وهابزاده»، وبسایت آپارات.]</ref> پدر او بهدلیل فعالیتهای سیاسی با یاران امام خمینی در نجف و کاظمین ارتباط داشت. آمنه هم از کودکی با بنتالهدی صدر (خواهر شهید صدر) همکاری داشت<ref> [https://www.tabnak.ir/fa/news/476065/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85-%D8%AA%D9%83%E2%80%8C%D8%AA%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DB%B7%DB%B5-%D8%AF%D8%B1%D8%B5%D8%AF «خانم تكتيرانداز، جانباز شیمیایی ۷۵ درصد»، وبسایت تابناک.]</ref> و همۀ این عوامل در زندگی سیاسی و شخصیت او اثرگذار بود.<ref>[https://www.qudsonline.ir/news/311854/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%DB%B2-%D8%B4%DB%8C%D8%B1-%D8%B2%D9%86-%DA%86%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%87%D9%86%D9%88%D8%B2-%D9%86%D9%81%D8%B3-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D8%B4%D9%86%D8%AF «داستان زندگی ۲ شیر زن چریکهایی که هنوز نفس میکشند.»، قدس آنلاین.]</ref>
[[آمنه وهابزاده]] در سال ۱۳۳۴ش در شهر کاظمین، در عراق متولد و در آنجا بزرگ شد. [[خانواده|خانوادهٔ]] او سالها پیش بهدلیل شغل پدر آمنه که [[تجارت]] بود<ref>[https://www.gisoom.com/book/1496413/کتاب-وارث-مبارز-زندگینامه-ی-خانم-امینه-وهاب-زاده/ «وارث مبارز: زندگینامه خانم آمینه وهابزاده»، وبسایت شبکه جامع کتاب گیسوم.]</ref> و عشق به ائمه به عراق [[مهاجرت]] کرده بودند.<ref>[https://www.aparat.com/v/PRvfK/خاطرات_آمنه_وهاب%26zwnj%3Bزاده «خاطرات آمنه وهابزاده»، وبسایت آپارات.]</ref> پدر او بهدلیل فعالیتهای سیاسی با یاران [[امام خمینی]] در نجف و کاظمین ارتباط داشت. آمنه هم از کودکی با بنتالهدی صدر (خواهر شهید صدر) همکاری داشت<ref>[https://www.tabnak.ir/fa/news/476065/خانم-تكتيرانداز-جانباز-شیمیایی-۷۵-درصد «خانم تکتیرانداز، جانباز شیمیایی ۷۵ درصد»، وبسایت تابناک.]</ref> و همهٔ این عوامل در زندگی سیاسی و شخصیت او اثرگذار بود.<ref>[https://www.qudsonline.ir/news/311854/داستان-زندگی-۲-شیر-زن-چریکهایی-که-هنوز-نفس-می-کشند «داستان زندگی ۲ شیر زن چریکهایی که هنوز نفس میکشند.»، قدس آنلاین.]</ref>
==فعالیتها در دوران پهلوی==
آمنه پانزده ساله بود که پدر او به [[شهادت]] رسید. پس از این جریان، او بهدلیل فعالیتهای سیاسی علیه رژیم شاهنشاهی ایران از طریق استخبارات عراق به ایران تبعید شد و در منزل خواهر خود در تهران ساکن شد. وی پس از ورود به ایران فعالیتهای سیاسی خود را از سر گرفت. او مسئولیت پخش اعلامیهها و سخنرانیهای [[امام خمینی]] را بر عهده داشت و در این بین چندبار توسط ساواک دستگیر شد، ولی بهدلیل اینکه مدرکی از او نداشتند، آزاد میشد. در همان زمان آمنه دورههای امداد و درمان را گذراند تا بتواند در تظاهرات و درگیریها به زخمیها کمک کند.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/2075161/%D8%A7%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1%D9%8A-%D9%83%D9%87-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D9%8A%D9%85%D9%8A%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%D8%B4%D8%AF-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%D9%8A%D9%86-%D8%AA%D8%B1%D9%83%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%D8%A7%D9%8A-%D8%A2%D9%85%D9%86%D9%87-%D8%A8%D9%8A%D8%B1%D9%88%D9%86 «امدادگري كه جانباز شيميايي شد؛ آخرين تركش از پاي "آمنه" بيرون آمد.»، خبرگزاری مهر.]</ref>
== فعالیتهای وهابزاده در دوران پهلوی ==
==فعالیتها در دوران دفاع مقدس==
آمنه پانزده ساله بود که پدر او به [[شهادت]] رسید. پس از این جریان، او بهدلیل فعالیتهای سیاسی علیه رژیم شاهنشاهی ایران از طریق استخبارات عراق به ایران تبعید شد و در منزل خواهر خود در تهران ساکن شد. وی پس از ورود به ایران فعالیتهای سیاسی خود را از سر گرفت. او مسئولیت پخش اعلامیهها و سخنرانیهای امام خمینی را بر عهده داشت و در این بین چندبار توسط ساواک دستگیر شد، ولی بهدلیل اینکه مدرکی از او نداشتند، آزاد میشد. در همان زمان آمنه دورههای امداد و درمان را گذراند تا بتواند در تظاهرات و درگیریها به زخمیها کمک کند.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/2075161/امدادگري-كه-جانباز-شيميايي-شد-آخرين-تركش-از-پاي-آمنه-بيرون «امدادگری که جانباز شیمیایی شد؛ آخرین ترکش از پای "آمنه" بیرون آمد.»، خبرگزاری مهر.]</ref>
== فعالیتهای وهابزاده در دوران دفاع مقدس ==
آمنه وهابزاده در زمان جنگ تحمیلی مسئولیتهای زیادی را عهدهدار بود مانند:
آمنه وهابزاده در زمان جنگ تحمیلی مسئولیتهای زیادی را عهدهدار بود مانند:
*مسئول تحویل شهدا در بیمارستان امام خمینی [[تهران]]؛
* مسئول تحویل شهدا در بیمارستان امام خمینی [[تهران]]؛
*[[پرونده:1599693 435.jpg|جایگزین=آمنه وهاب زاده|بندانگشتی|آمنه وهاب زاده،زن امدادگر و تک تیرانداز در دوران دفاع مقدس]]مسئولیت امور خواهران در جهاد سازندگی کرج؛
* [[پرونده:1599693 435.jpg|جایگزین=آمنه وهاب زاده|بندانگشتی|آمنه وهاب زاده، زن امدادگر و تک تیرانداز در دوران دفاع مقدس]]مسئولیت امور خواهران در جهاد سازندگی [[کرج]]؛
*مسئول گروه خواهران در ستاد نماز جمعه تهران؛
* مسئول گروه خواهران در ستاد [[نماز جمعه]] تهران؛
*مسئولیت حفاظت و امنیت خواهران نماز جمعه تهران.<ref>[https://www.hamshahrionline.ir/news/218629/%D8%A7%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B4%D8%AF-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D9%86%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%86 «امدادگری که جانباز شیمیایی شد؛ آخرین ترکش از پای "آمنه" بیرون آمد!»، همشهری آنلاین.]</ref>
* مسئولیت حفاظت و امنیت خواهران نماز جمعه تهران.<ref>[https://www.hamshahrionline.ir/news/218629/امدادگری-که-جانباز-شیمیایی-شد-آخرین-ترکش-از-پای-آمنه-بیرون «امدادگری که جانباز شیمیایی شد؛ آخرین ترکش از پای "آمنه" بیرون آمد!»، همشهری آنلاین.]</ref>
==ورود به خط مقدم جبهه==
آمنه وهابزاده در همان روزهای آغازین جنگ تحمیلی، با گذراندن دورههای مختلف نظامی در پادگان جی تهران و دورههای آموزش استفاده از سلاحهای سنگین و آموزش رانندگی تانک، عبور از دیوار مرگ، سقوط آزاد، تاکتیکهای رزمی و رزم شب در دانشکده افسری بهعنوان نیروی امدادی وارد جبهههای جنگ شد و به رزمندگان خدمت کرد.<ref>[https://www.tabnak.ir/fa/news/476065/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85-%D8%AA%D9%83%E2%80%8C%D8%AA%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DB%B7%DB%B5-%D8%AF%D8%B1%D8%B5%D8%AF «خانم تكتيرانداز، جانباز شیمیایی ۷۵ درصد»، وبسایت تابناک.]</ref> او بهدلیل تسلط کامل بر زبانهای انگلیسی و عربی به مأموریتهای برونمرزی بهخصوص در شهرهای مختلف عراق اعزام میشد. وهابزاده در خاطرات خود بازگو میکند که در جبهههای جنگ با شهید ابراهیم همت و شهید [[چمران]]<ref> [https://www.hamshahrionline.ir/news/218629/%D8%A7%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B4%D8%AF-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D9%86%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%86 «امدادگری که جانباز شیمیایی شد؛ آخرین ترکش از پای "آمنه" بیرون آمد!»، همشهری آنلاین.]</ref> و صیاد شیرازی<ref>[https://khabarban.com/17579915/%D8%B4%DB%8C%D8%B1_%D8%B2%D9%86_%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%DA%A9%D9%87_%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B2_%D8%B4%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D9%87%D9%85_%D8%B4%D8%AF_%D8%B9%DA%A9%D8%B3 «شیرزن انقلاب که جانباز شیمیایی هم شد.»، وبسایت خبربان.]</ref> همرزم بوده است.
== ورود وهابزاده به خط مقدم جبهه ==
==جراحتها==
آمنه وهابزاده در همان روزهای آغازین [[جنگ]] تحمیلی، با گذراندن دورههای مختلف نظامی در پادگان جی تهران و دورههای آموزش استفاده از سلاحهای سنگین و آموزش رانندگی تانک، عبور از دیوار مرگ، سقوط آزاد، تاکتیکهای رزمی و رزم شب در دانشکده افسری بهعنوان نیروی امدادی وارد جبهههای جنگ شد و به رزمندگان خدمت کرد.<ref>[https://www.tabnak.ir/fa/news/476065/خانم-تكتيرانداز-جانباز-شیمیایی-۷۵-درصد «خانم تکتیرانداز، جانباز شیمیایی ۷۵ درصد»، وبسایت تابناک.]</ref>
او بهدلیل تسلط کامل بر زبانهای انگلیسی و [[زبان عربی|عربی]] به مأموریتهای برونمرزی بهخصوص در شهرهای مختلف عراق اعزام میشد. وهابزاده در خاطرات خود بازگو میکند که در جبهههای جنگ با شهید ابراهیم همت و شهید [[چمران]]<ref>[https://www.hamshahrionline.ir/news/218629/امدادگری-که-جانباز-شیمیایی-شد-آخرین-ترکش-از-پای-آمنه-بیرون «امدادگری که جانباز شیمیایی شد؛ آخرین ترکش از پای "آمنه" بیرون آمد!»، همشهری آنلاین.]</ref> و [[صیاد شیرازی]]<ref>[https://khabarban.com/17579915/شیر_زن_انقلاب_که_جانباز_شیمیایی_هم_شد_عکس «شیرزن انقلاب که جانباز شیمیایی هم شد.»، وبسایت خبربان.]</ref> همرزم بوده است.
== مجروشدن وهابزاده ==
[[پرونده:آمنه وهاب زاده.jpg|جایگزین=جانباز آمنه وهاب زاده|بندانگشتی|در حمله شیمیایی، وقتی مجروحی را که مشغول درمانش بود، بدون ماسک دید، ماسک خود را درآورد و به صورت او زد و خودش جانباز هفتاد درصد شیمیایی شد]]
[[پرونده:آمنه وهاب زاده.jpg|جایگزین=جانباز آمنه وهاب زاده|بندانگشتی|در حمله شیمیایی، وقتی مجروحی را که مشغول درمانش بود، بدون ماسک دید، ماسک خود را درآورد و به صورت او زد و خودش جانباز هفتاد درصد شیمیایی شد]]
آمنه وهابزاده در طی فعالیتهای جهادی خود، هفتبار مجروح شد که خود به سه مورد از آنها اشاره کرده است:
آمنه وهابزاده در طی فعالیتهای جهادی خود، هفتبار مجروح شد که خود به سه مورد از آنها اشاره کرده است:
*در سال 1359ش در نماز جمعه تهران توسط منافقین از ناحیه پا مجروح شد.
* در سال ۱۳۵۹ش در نماز جمعه تهران توسط منافقین از ناحیه پا مجروح شد.
*زمانیکه بهعنوان نیروی امدادی و راننده آمبولانس در ایستگاه آبادان، به خط مقدم اعزام شده بود، از ناحیه شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفت و تا پای شهادت هم پیش رفت، اما از مرگ نجات پیدا کرد.
* زمانیکه بهعنوان نیروی امدادی و راننده آمبولانس در ایستگاه آبادان، به خط مقدم اعزام شده بود، از ناحیه شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفت و تا پای شهادت هم پیش رفت، اما از مرگ نجات پیدا کرد.
*در عملیات والفجر 1 در حالیکه مشغول رسیدگی به مجروحین بود، مورد حمله شیمیایی رژیم بعثی قرار گرفت و وقتی مجروحی را که مشغول درمانش بود، بدون ماسک دید، ماسک خود را درآورد و به صورت او زد و خودش جانباز هفتاد درصد شیمیایی شد.<ref> [http://fashnews.ir/fa/news-details/84022/%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%88%DB%8C-%DA%86%D8%B1%DB%8C%DA%A9-%D8%AC%D8%A8%D9%87%D9%87-%DA%A9%D9%87-%DB%B7-%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D8%AF!/ «بانوی چریک جبهه که ۷ بار جانباز شد!»، وبسایت فاش نیوز.]</ref>
* در عملیات والفجر ۱ در حالیکه مشغول رسیدگی به مجروحین بود، مورد حمله شیمیایی رژیم بعثی قرار گرفت و وقتی مجروحی را که مشغول درمانش بود، بدون ماسک دید، ماسک خود را درآورد و به صورت او زد و خودش جانباز هفتاد درصد شیمیایی شد.<ref>[http://fashnews.ir/fa/news-details/84022/بانوی-چریک-جبهه-که-۷-بار-جانباز-شد!/ «بانوی چریک جبهه که ۷ بار جانباز شد!»، وبسایت فاش نیوز.]</ref>
==خاطرات==
آمنه وهابزاده خاطرات زیادی از عملیات ﺁﺯﺍﺩﺳﺎﺯﯼ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ، ﺩﻫﻼﻭﯾﻪ، ﺣﺼﺮﺁﺑﺎﺩﺍﻥ، ﺣﻤﯿﺪﯾﻪ، ﻫﻮﯾﺰﻩ، ﺭﻣﻀﺎﻥ، ﻃﺮﯾﻖﺍﻟﻘﺪﺱ، ﺛﺎﻣﻦﺍﻻﺋﻤﻪ ﻭ ﻣﺤﺮﻡ ﺩﺍﺭﺩ؛ از جمله ﯾﺎﺩ ﭘﻨﺞ رزمندۀ زخمی ﮐﻪ آنها را ﺑﻌﺪ ﺍﺯ یک ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺩﺭ ﺳﻨﮕﺮﯼ ﻣﻨﻔﺠﺮ ﺷﺪﻩ ﭘﯿﺪﺍ میکند. اﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ کدام که ﺁﺏ ﺗﻌﺎﺭﻑ میکرد آنها میگفتند که ﺍﻭﻝ، ﺩﻭﺳﺘﻢ را سیراب کن، ﻭﻗﺘﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﺑﻪ ﭘﻨﺠﻤﯿﻦ ﻧﻔﺮ میرسد، ﻫﻤﮕﯽ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪه بودﻧﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽﮐﻪ ﺳﺮﻫای آنها ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﻮﺩ.<ref> [https://hawzah.net/fa/LifeStyle/View/51425/%EF%BA%81%EF%BB%A3%EF%BB%A8%EF%BB%AA-%EF%BB%AD%EF%BB%AB%EF%BA%8E%EF%BA%8F%E2%80%8C%EF%BA%AF%EF%BA%8D%EF%BA%A9%EF%BB%A9-%D8%B4%DB%8C%D8%B1-%D8%B2%D9%86-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C «ﺁﻣﻨﻪ ﻭﻫﺎﺏﺯﺍﺩﻩ؛ شیر زن جانباز شیمیایی»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.]</ref>
== خاطرات وهابزاده ==
==وضعیت فعلی==
آمنه وهابزاده خاطرات زیادی از عملیات آزادسازی [[خرمشهر]]، دهلاویه، حصرآبادان، حمیدیه، هویزه، [[رمضان]]، طریقالقدس، ثامنالائمه و [[ماه محرم|محرم]] دارد؛ از جمله یاد پنج رزمندهٔ زخمی که آنها را بعد از یک عملیات در سنگری منفجر شده پیدا میکند. او به هر کدام که [[آب]] تعارف میکرد آنها میگفتند که اول، دوستم را سیراب کن، وقتی نوبت به پنجمین نفر میرسد، همگی شهید شده بودند در حالیکه سرهای آنها روی شانه یکدیگر بود.<ref>[https://hawzah.net/fa/LifeStyle/View/51425/ﺁﻣﻨﻪ-ﻭﻫﺎﺏﺯﺍﺩﻩ-شیر-زن-جانباز-شیمیایی «آمنه وهابزاده؛ شیر زن جانباز شیمیایی»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.]</ref>
آمنه وهابزاده در حال حاضر در منزل استیجاری خود در شهرک اکباتان تهران زندگی میکند و زندگی بسیار سادهای دارد.<ref>[https://www.isna.ir/news/92032313629/%D8%A2%D9%85%D9%86%D9%87-%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%B1%D9%BE%DB%8C-%D8%AC%DB%8C-%D8%B2%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%AC%D9%86%DA%AF «آمنه وهابزاده، جانباز آرپیجیزن روزگار جنگ»، خبرگزاری ایسنا.]</ref> او از نظر جسمانی وضعیت مطلوبی ندارد و با نصف ریه و دستگاه اکسیژن، زندگی خود را میگذراند.<ref>[https://tabnakjavan.com/fa/news/44934/%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%88%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A2%D8%B1%D9%BE%DB%8C%D8%AC%DB%8C-%D8%B2%D9%86-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%B4%D8%AF «بانویی که آرپیجیزن جنگ شد!»، وبسایت تابناک جوان.]</ref> در سالهای اخیر هم، ترکشی که سالها در پای او باقیمانده بود، طی یک عمل جراحی از پای او بیرون آورده شد. او همچنان به فعالیتهای خود در بسیج و [[مسجد]] ادامه داده و در صحبتهای خود اظهار میدارد که از کسی انتظاری ندارد و وظیفهای بوده که انجام داده و خدا را شکر میکند.<ref> [https://www.hamshahrionline.ir/news/218629/%D8%A7%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B4%D8%AF-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D9%86%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%86 «امدادگری که جانباز شیمیایی شد؛ آخرین ترکش از پای "آمنه" بیرون آمد!»، همشهری آنلاین.]</ref>
کتاب «وارث مبارز» نوشتۀ نادره عزیزینیک در مورد زندگینامۀ آمنه وهابزاده است که در سال 1387ش به چاپ رسیده است.<ref>[https://www.gisoom.com/book/1496413/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AB-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%87-%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87/ «وارث مبارز: زندگینامه خانم امینه وهابزاده»، وبسایت شبکه جامع کتاب گیسوم.]</ref> همچنین نشان برترین داوطلب هلال احمر، توسط رئیس داوطلبان هلال احمر بهپاس خدمات آمنه وهابزاده در خط مقدم جبهه در سالهای جنگ به او اعطا شد.<ref> [https://www.hamshahrionline.ir/news/218629/%D8%A7%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B4%D8%AF-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D9%86%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%86 «امدادگری که جانباز شیمیایی شد؛ آخرین ترکش از پای "آمنه" بیرون آمد!»، همشهری آنلاین.]</ref>
آمنه وهابزاده در حال حاضر در منزل استیجاری خود در شهرک اکباتان تهران زندگی میکند و زندگی بسیار سادهای دارد.<ref>[https://www.isna.ir/news/92032313629/آمنه-وهاب-زاده-جانباز-آرپی-جی-زن-روزگار-جنگ «آمنه وهابزاده، جانباز آرپیجیزن روزگار جنگ»، خبرگزاری ایسنا.]</ref> او از نظر جسمانی وضعیت مطلوبی ندارد و با نصف ریه و دستگاه اکسیژن، زندگی خود را میگذراند.<ref>[https://tabnakjavan.com/fa/news/44934/بانویی-که-آرپیجی-زن-جنگ-شد «بانویی که آرپیجیزن جنگ شد!»، وبسایت تابناک جوان.]</ref> در سالهای اخیر هم، ترکشی که سالها در پای او باقیمانده بود، طی یک عمل جراحی از پای او بیرون آورده شد. او همچنان به فعالیتهای خود در بسیج و [[مسجد]] ادامه داده و در صحبتهای خود اظهار میدارد که از کسی انتظاری ندارد و وظیفهای بوده که انجام داده و خدا را شکر میکند.<ref>[https://www.hamshahrionline.ir/news/218629/امدادگری-که-جانباز-شیمیایی-شد-آخرین-ترکش-از-پای-آمنه-بیرون «امدادگری که جانباز شیمیایی شد؛ آخرین ترکش از پای "آمنه" بیرون آمد!»، همشهری آنلاین.]</ref>
==پانویس==
{{پانویس}}
== گرامیداشت از وهابزاده ==
==منابع==
[[کتاب]] «وارث مبارز» نوشتهٔ نادره عزیزینیک در مورد زندگینامهٔ آمنه وهابزاده است که در سال ۱۳۸۷ش به چاپ رسیده است.<ref>[https://www.gisoom.com/book/1496413/کتاب-وارث-مبارز-زندگینامه-ی-خانم-امینه-وهاب-زاده/ «وارث مبارز: زندگینامه خانم آمینه وهابزاده»، وبسایت شبکه جامع کتاب گیسوم.]</ref> همچنین نشان برترین داوطلب هلال احمر، توسط رئیس داوطلبان هلال احمر بهپاس خدمات آمنه وهابزاده در خط مقدم جبهه در سالهای جنگ به او اعطا شد.<ref>[https://www.hamshahrionline.ir/news/218629/امدادگری-که-جانباز-شیمیایی-شد-آخرین-ترکش-از-پای-آمنه-بیرون «امدادگری که جانباز شیمیایی شد؛ آخرین ترکش از پای "آمنه" بیرون آمد!»، همشهری آنلاین.]</ref>
* «داستان زندگی ۲ شیر زن چریکهایی که هنوز نفس میکشند.»، قدس آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۳ مهر ۱۳۹۴ش.
* «شیرزن انقلاب که جانباز شیمیایی هم شد.»، وبسایت خبربان، تاریخ درج مطلب: ۱۶ اسفند ۱۳۹۶ش.
* «وارث مبارز: زندگینامه خانم آمینه وهابزاده»، وبسایت شبکه جامع کتاب گیسوم، تاریخ بازدید: ۱۴ خرداد ۱۴۰۲ش.
{{پایان منابع}}
{{#seo:
|title=آمنه وهابزاده کیست؟ زندگینامه بانوی امدادگر و رزمنده - ویکی زندگی
|title_mode=Replaced Title
|keywords=آمنه وهابزاده، زنان در دفاع مقدس، بانوی جانباز، شیرزنان دفاع مقدس، زنان رزمنده، امدادگران جنگ
|description=آمنه وهابزاده، از شیرزنان دوران دفاع مقدس است که در جبههها حضوری فعال داشت. با زندگی و داستان شجاعت این بانوی امدادگر و رزمنده آشنا شوید - ویکی زندگی
}}
{{تهران-افقی}}
{{عراق-افقی}}
[[رده:اهالی تهران]]
[[رده:جانبازان جنگی]]
[[رده:زادگان ۱۳۳۴]]
[[رده:زادگان عراق]]
[[رده:زنان نظامی]]
نسخهٔ کنونی تا ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۴۲
آمنه وهاب زاده، بانوی جانباز ایثارگر
آمنه وهابزاده؛ بانوی جانبازِ امدادگر و جهادگر دوران دفاع مقدس.
در دوران دفاع مقدس، زنان نقش مهمی را ایفا میکردند. همسران رزمندگان، علاوه بر مدیریت زندگی، با ایستادگی و صبر سبب آرامش و تسلیخاطر آنها میشدند. بعضی هم در پشت جبهه وسایل و غذای مورد نیاز رزمندگان را بهصورت خودجوش، فراهم میکردند. در این بین زنانی هم بودند که پا را از این فراتر نهاده و همراه رزمندگان اسلام در جبههها به نبرد مستقیم با دشمن میپرداختند. یکی از این شیرزنان آمنه وهابزاده بود که با شلیک آرپیجی به تانکهای دشمن از پیشروی آنها به خاک ایران جلوگیری کرد و نامش در دفاع مقدس ثبت شد.
آمنه وهابزاده در سال ۱۳۳۴ش در شهر کاظمین، در عراق متولد و در آنجا بزرگ شد. خانوادهٔ او سالها پیش بهدلیل شغل پدر آمنه که تجارت بود[۱] و عشق به ائمه به عراق مهاجرت کرده بودند.[۲] پدر او بهدلیل فعالیتهای سیاسی با یاران امام خمینی در نجف و کاظمین ارتباط داشت. آمنه هم از کودکی با بنتالهدی صدر (خواهر شهید صدر) همکاری داشت[۳] و همهٔ این عوامل در زندگی سیاسی و شخصیت او اثرگذار بود.[۴]
آمنه پانزده ساله بود که پدر او به شهادت رسید. پس از این جریان، او بهدلیل فعالیتهای سیاسی علیه رژیم شاهنشاهی ایران از طریق استخبارات عراق به ایران تبعید شد و در منزل خواهر خود در تهران ساکن شد. وی پس از ورود به ایران فعالیتهای سیاسی خود را از سر گرفت. او مسئولیت پخش اعلامیهها و سخنرانیهای امام خمینی را بر عهده داشت و در این بین چندبار توسط ساواک دستگیر شد، ولی بهدلیل اینکه مدرکی از او نداشتند، آزاد میشد. در همان زمان آمنه دورههای امداد و درمان را گذراند تا بتواند در تظاهرات و درگیریها به زخمیها کمک کند.[۵]
آمنه وهابزاده در همان روزهای آغازین جنگ تحمیلی، با گذراندن دورههای مختلف نظامی در پادگان جی تهران و دورههای آموزش استفاده از سلاحهای سنگین و آموزش رانندگی تانک، عبور از دیوار مرگ، سقوط آزاد، تاکتیکهای رزمی و رزم شب در دانشکده افسری بهعنوان نیروی امدادی وارد جبهههای جنگ شد و به رزمندگان خدمت کرد.[۷]
او بهدلیل تسلط کامل بر زبانهای انگلیسی و عربی به مأموریتهای برونمرزی بهخصوص در شهرهای مختلف عراق اعزام میشد. وهابزاده در خاطرات خود بازگو میکند که در جبهههای جنگ با شهید ابراهیم همت و شهید چمران[۸] و صیاد شیرازی[۹] همرزم بوده است.
در حمله شیمیایی، وقتی مجروحی را که مشغول درمانش بود، بدون ماسک دید، ماسک خود را درآورد و به صورت او زد و خودش جانباز هفتاد درصد شیمیایی شد
آمنه وهابزاده در طی فعالیتهای جهادی خود، هفتبار مجروح شد که خود به سه مورد از آنها اشاره کرده است:
در سال ۱۳۵۹ش در نماز جمعه تهران توسط منافقین از ناحیه پا مجروح شد.
زمانیکه بهعنوان نیروی امدادی و راننده آمبولانس در ایستگاه آبادان، به خط مقدم اعزام شده بود، از ناحیه شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفت و تا پای شهادت هم پیش رفت، اما از مرگ نجات پیدا کرد.
در عملیات والفجر ۱ در حالیکه مشغول رسیدگی به مجروحین بود، مورد حمله شیمیایی رژیم بعثی قرار گرفت و وقتی مجروحی را که مشغول درمانش بود، بدون ماسک دید، ماسک خود را درآورد و به صورت او زد و خودش جانباز هفتاد درصد شیمیایی شد.[۱۰]
آمنه وهابزاده خاطرات زیادی از عملیات آزادسازی خرمشهر، دهلاویه، حصرآبادان، حمیدیه، هویزه، رمضان، طریقالقدس، ثامنالائمه و محرم دارد؛ از جمله یاد پنج رزمندهٔ زخمی که آنها را بعد از یک عملیات در سنگری منفجر شده پیدا میکند. او به هر کدام که آب تعارف میکرد آنها میگفتند که اول، دوستم را سیراب کن، وقتی نوبت به پنجمین نفر میرسد، همگی شهید شده بودند در حالیکه سرهای آنها روی شانه یکدیگر بود.[۱۱]
آمنه وهابزاده در حال حاضر در منزل استیجاری خود در شهرک اکباتان تهران زندگی میکند و زندگی بسیار سادهای دارد.[۱۲] او از نظر جسمانی وضعیت مطلوبی ندارد و با نصف ریه و دستگاه اکسیژن، زندگی خود را میگذراند.[۱۳] در سالهای اخیر هم، ترکشی که سالها در پای او باقیمانده بود، طی یک عمل جراحی از پای او بیرون آورده شد. او همچنان به فعالیتهای خود در بسیج و مسجد ادامه داده و در صحبتهای خود اظهار میدارد که از کسی انتظاری ندارد و وظیفهای بوده که انجام داده و خدا را شکر میکند.[۱۴]
کتاب «وارث مبارز» نوشتهٔ نادره عزیزینیک در مورد زندگینامهٔ آمنه وهابزاده است که در سال ۱۳۸۷ش به چاپ رسیده است.[۱۵] همچنین نشان برترین داوطلب هلال احمر، توسط رئیس داوطلبان هلال احمر بهپاس خدمات آمنه وهابزاده در خط مقدم جبهه در سالهای جنگ به او اعطا شد.[۱۶]