پرش به محتوا

پیش‌نویس:امانت‌داری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
imported>محمدمهدی محمدی
لینک داخلی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<big>'''امانت‌داری'''</big>؛ تلاش برای نگهداری از دارایی دیگری که در اختیار فرد قرار گرفته است.
[[پرونده:امانت‌داری.jpg|جایگزین=حاج حسن نعلچگر - امانت داری|بندانگشتی|حاج حسن نعلچگر ۴۵ سال است چشم‌به‌راه صاحب دوچرخه‌ای مانده که روزی مقابل مغازه‌اش گذاشته شد]]
{{درشت|'''امانت‌داری'''}}؛ تلاش برای نگهداری از دارایی دیگری که در اختیار فرد قرار گرفته است.


به امانت دادن بخشی از دارایی به دیگران، از جمله مناسبات [[زندگی]] اجتماعی با کارکردهای بسیار است. در مقابل، تلاش برای حفظ آن‌چه به امانت در اختیار فرد قرار گرفته، به استمرار این فضیلت اخلاقی در جامعه، یاری می‌رساند. استواری جامعه و [[خانواده]] در گرو این فضیلت اخلاقی دانسته شده است.
به امانت دادن بخشی از دارایی به دیگران، از جمله مناسبات [[زندگی]] اجتماعی با کارکردهای بسیار است. در مقابل، تلاش برای حفظ آنچه به امانت در اختیار فرد قرار گرفته، به استمرار این فضیلت اخلاقی در جامعه، یاری می‌رساند. استواری جامعه و [[خانواده]] در گرو این فضیلت اخلاقی دانسته شده است.


==مفهوم‌شناسی امانت داری==
==مفهوم‌شناسی امانت داری==
واژۀ امانت به‌معنای راستی و ضد خیانت،<ref>دهخدا، لغت‌نامه ، ذیل واژۀ امانت. </ref> در اصطلاح به‌معنای دارایی یا جنسی است که مالک یا شارع در اختیار فرد می‌گذارد.<ref>انصاری، الموسوعه الفقهیه المسیره، 1424ق، ص105-106.</ref> هرگاه کسی، چیزی را از دیگری به امانت بگیرد تا پس از برطرف شدن نیاز، آن را بازگرداند، در فرهنگ [[مسلمانان]] و [[فقه اسلامی|فقه]] اسلامی، «عاریه» نامیده می‌شود.<ref>شهید ثانی، الروضه البهیه، بی‌تا، ج4، ص255.</ref> تفاوت عاریه با امانت آن است که در عاریه، مال به جهت استفاده در اختیار فرد قرار می‌گیرد ولی در امانت، شخص بدون اجازۀ صاحب مال حق تصرف در مال را ندارد؛<ref> [https://www.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=40194&mid=250988 «تفاوت عاریه با امانت»، پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی.]</ref> اما در هر دو صورت، شخص باید در حفظ مال غیر که نزد او است، کوشا باشد که به این حالت، امانت‌داری گفته می‌شود.
واژهٔ امانت به‌معنای راستی و ضد خیانت،<ref>دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژهٔ امانت.</ref> در اصطلاح به‌معنای دارایی یا جنسی است که مالک یا شارع در اختیار فرد می‌گذارد.<ref>انصاری، الموسوعه الفقهیه المسیره، 1424ق، ص105-106.</ref> هرگاه کسی، چیزی را از دیگری به امانت بگیرد تا پس از برطرف شدن نیاز، آن را بازگرداند، در فرهنگ [[مسلمانان]] و [[فقه اسلامی|فقه]] اسلامی، «عاریه» نامیده می‌شود.<ref>شهید ثانی، الروضه البهیه، بی‌تا، ج4، ص255.</ref> تفاوت عاریه با امانت آن است که در عاریه، مال به جهت استفاده در اختیار فرد قرار می‌گیرد ولی در امانت، شخص بدون اجازهٔ صاحب مال حق تصرف در مال را ندارد؛<ref>[https://www.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=40194&mid=250988 «تفاوت عاریه با امانت»، پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی.]</ref> اما در هر دو صورت، شخص باید در حفظ مال غیر که نزد او است، کوشا باشد که به این حالت، امانت‌داری گفته می‌شود.


==امانت‌داری در آموزه‌های اسلام==
==امانت‌داری در آموزه‌های اسلام==
امانت‌داری نقش بسزایی در سلامت روابط اجتماعی دارد.<ref>ایروانی و دیگران، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه‌های اسلامی، 1388ش، ص59.</ref> [[اسلام]]، امانت‌داری را در جایگاه بالایی از مراتب [[ایمان]] دانسته،<ref>محمدى رى‏شهرى، ميزان الحكمة، 1389ش، ج‏1، ص467.</ref> [[مسلمان|مسلمانان]] را به امانت‌داری فرمان داده<ref>سورۀ نساء، آیه 58.</ref> و از امانت‌‌شکنی نهی کرده است.<ref>سورۀ انفال، آیه 27.</ref> [[پیامبر اسلام]] امانت‌داری را معیار شناخت انسان دین‌دار<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج75، ص171.</ref> و امانت‌‌شکنی را از نشانه‌های منافق<ref>کلینی، الكافي، 1429ق، ج‏3، ص717.</ref> می‌داند. [[امام صادق]] نیز از شخص امانت‌دار با عنوان شریک مال مردم یاد می‌کند.<ref>محمدى رى‏شهرى، حكمت‌نامه جوان، 1389ش، ص167.</ref>
امانت‌داری نقش بسزایی در سلامت روابط اجتماعی دارد.<ref>ایروانی و دیگران، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه‌های اسلامی، 1388ش، ص59.</ref> [[اسلام]]، امانت‌داری را در جایگاه بالایی از مراتب [[ایمان]] دانسته،<ref>محمدی ری‌شهری، میزان الحکمة، 1389ش، ج‏1، ص467.</ref> [[مسلمان|مسلمانان]] را به امانت‌داری فرمان داده<ref>سورهٔ نساء، آیه 58.</ref> و از امانت‌شکنی نهی کرده است.<ref>سورهٔ انفال، آیه 27.</ref> [[پیامبر اسلام]] امانت‌داری را معیار شناخت انسان دین‌دار<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج75، ص171.</ref> و امانت‌شکنی را از نشانه‌های منافق<ref>کلینی، الکافی، 1429ق، ج‏3، ص717.</ref> می‌داند. [[امام صادق]] نیز از شخص امانت‌دار با عنوان شریک مال مردم یاد می‌کند.<ref>محمدی ری‌شهری، حکمت‌نامه جوان، 1389ش، ص167.</ref>


==اقسام امانت‌داری==
==اقسام امانت‌داری==
امانت‌داری مانند دیگر مفاهیم اجتماعی از معنایی فراگیر برخوردار است و علاوه بر امانت مالی، شامل مسئولیت‌ها، سرمایه‌های انسانی و فرهنگی، میراث تاریخی و خود انسان می‌شود.<ref>سورۀ نساء، آیه 58.</ref> در فرهنگ قرآن، علاوه بر توجه به ضرورت امانت‌داری و حرمت امانت‌شکنی انسان نسبت به هم‌نوعان، به موارد زیر نیز توجه شده است:
امانت‌داری مانند دیگر مفاهیم اجتماعی از معنایی فراگیر برخوردار است و علاوه بر امانت مالی، شامل مسئولیت‌ها، سرمایه‌های انسانی و فرهنگی، میراث تاریخی و خود انسان می‌شود.<ref>سورهٔ نساء، آیه 58.</ref> در فرهنگ قرآن، علاوه بر توجه به ضرورت امانت‌داری و حرمت امانت‌شکنی انسان نسبت به هم‌نوعان، به موارد زیر نیز توجه شده است:
#امانت‌های خداوند؛<ref>سورۀ انفال، آیه 27.</ref> مانند فرایض الهی<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج22، ص67.</ref> و نیز پیمانی که هر انسانی در ازل با خداوند بسته است؛<ref>سورۀ یس، آیه 60-61.</ref>
#'''امانت‌های خداوند'''؛<ref>سورهٔ انفال، آیه 27.</ref> مانند فرایض الهی<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج22، ص67.</ref> و نیز پیمانی که هر انسانی در ازل با خداوند بسته است.<ref>سورهٔ یس، آیه 60-61.</ref>
#امانت‌های [[حضرت محمد|پیامبر]]؛<ref>سورۀ انفال، آیه 27.</ref> که مفسران، آن را به قرآن و عترت پیامبر خدا، تطبیق کرده‌اند؛<ref>شیخ صدوق، امالی، بی‌تا، ص500.</ref>
#'''امانت‌های [[حضرت محمد|پیامبر]]'''؛<ref>سورهٔ انفال، آیه 27.</ref> مفسران، امانت‌های پیامبر را با قرآن و عترت پیامبر خدا، تطبیق کرده‌اند.<ref>شیخ صدوق، آمالی، بی‌تا، ص500.</ref>
#امانت‌داری انسان نسبت به خود؛<ref>سورۀ انفال، آیه 27.</ref>   مطابق مبانی اسلامی انسان مالک مطلق روح، ذهن و جسم خود نیست، بلکه اینها امانتی است که از سوی خداوند به‌عنوان مالک حقیقی به او اعطا شده است و باید در مسیر نیل به اهدافی به‌کار گرفته شود که خداوند برای زندگی او تعیین کرده است. از این رو، سفارش شده است که در حق خود خیانت نکند و خیانت به خود به‌معنای محروم ساختن خود از حقوق مسلم و لذات شرعی و معنوی است؛<ref>سورۀ نساء، آیه </ref> همچنین امانت داری به‌معنای حفظ [[عزت نفس|عزّت]] و [[آبرو|آبروی]] خود است.<ref>سورۀ بقره، آیه 187.</ref> در منابع دینی پذیرش مسئولیت‌های بیش از توان، طمع کردن، حفظ‌نکردن اسرار شخصی، تنبلی، سستی و گناه مصادیق خیانت به خود شمرده شده‌اند.<ref>ایروانی و دیگران، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه‌های اسلامی، 1388ش، ص66.</ref>
#'''امانت‌داری انسان نسبت به خود'''؛<ref>سورهٔ انفال، آیه 27.</ref> مطابق مبانی اسلامی انسان مالک مطلق روح، ذهن و جسم خود نیست، بلکه اینها امانتی است که از سوی خداوند به‌عنوان مالک حقیقی به او اعطا شده است و باید در مسیر نیل به اهدافی به‌کار گرفته شود که خداوند برای زندگی او تعیین کرده است. از این رو، سفارش شده است که در حق خود خیانت نکند و خیانت به خود به‌معنای محروم ساختن خود از حقوق مسلم و لذات شرعی و معنوی است؛<ref>سورهٔ نساء، آیه</ref> همچنین امانت داری به‌معنای حفظ [[عزت نفس|عزّت]] و [[آبرو|آبروی]] خود است.<ref>سورهٔ بقره، آیه 187.</ref> در منابع دینی پذیرش مسئولیت‌های بیش از توان، طمع کردن، حفظ‌نکردن اسرار شخصی، تنبلی، سستی و گناه مصادیق خیانت به خود شمرده شده‌اند.<ref>ایروانی و دیگران، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه‌های اسلامی، 1388ش، ص66.</ref>[[پرونده:امانت‌داری۱.jpg|جایگزین=امانت داری|بندانگشتی|خیاطی که نیم‌قرن است پارچه‌ کت‌وشلوار مشتری ناشناس را به امانت نگاه داشته است]]
#امانت‌داری نسبت به دیگران؛ مانند کسانی که انسان با آنها تعامل و ارتباط دارد.<ref>سورۀ انفال، آیه 27.</ref>
#'''امانت‌داری نسبت به دیگران'''؛ مانند کسانی که انسان با آنها تعامل و ارتباط دارد.<ref>سورهٔ انفال، آیه 27.</ref>
*همچنین در منابع دینی، امانت به دو دستۀ مادی<ref>خمینی، تحریر الوسیله، 1403ق، ج1، ص525.</ref>  و معنوی تقسیم شده است؛ مراد از امانت‌های معنوی، مسئولیت‌های انسان نسبت به‌ خود و دیگران است مانند اهمیت دادن به حفظ جان خود و تندرستی دیگران،<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج62، ص319.</ref>  حفظ اعتبار و [[آبرو]]،<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج74، ص16.</ref>  حفظ اسرار،<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج77، ص89.</ref>  عهد و پیمان<ref>سورۀ اسرا، آیه 34.</ref>  و مشورت.<ref>سورۀ احزاب، آیه 36.</ref>


با توجه به رویکرد اجتماعی دین اسلام، حفظ امانت در حقوق اجتماعی نیز مورد تأکید قرآن بوده است. از این حیث، امانت‌داری سرمایه‌های جمعی نیز شامل دو دسته می‌شود:


*امانت‌های مادی شامل اموال عمومی، بیت‌المال و منابع طبیعی که باید به‌خوبی محافظت شوند.<ref>محمدى ری‌شهرى، ميزان الحكمة، 1389ش، ج11، ص183.</ref> از این منظر، حتی اموال شخصی افراد نیز بخشی از ثروت عمومی جامعه است که به‌عنوان امانت خداوند، باید به‌درستی مصرف شود.<ref>سورۀ نور، آیه 33.</ref>
با توجه به رویکرد اجتماعی دین اسلام، حفظ امانت در حقوق اجتماعی نیز مورد تأکید قرآن بوده است. از این حیث، امانت‌داری سرمایه‌های جمعی نیز شامل دو دسته می‌شود:
*'''امانت‌های مادی'''
شامل اموال عمومی، بیت‌المال و منابع طبیعی که باید به‌خوبی محافظت شوند.<ref>محمدی ری‌شهری، میزان الحکمة، 1389ش، ج11، ص183.</ref> از این منظر، حتی اموال شخصی افراد نیز بخشی از ثروت عمومی جامعه است که به‌عنوان امانت خداوند، باید به‌درستی مصرف شود.<ref>سورهٔ نور، آیه 33.</ref>
*'''امانت‌های معنوی'''
مراد از امانت‌های معنوی، مسئولیت‌های انسان نسبت به خود و دیگران است؛ مانند اهمیت دادن به حفظ جان خود و تندرستی دیگران،<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج62، ص319.</ref> حفظ اعتبار و [[آبرو]]،<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج74، ص16.</ref> حفظ اسرار،<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج77، ص89.</ref> عهد و پیمان<ref>سورهٔ اسرا، آیه 34.</ref> و مشورت.<ref>سورهٔ احزاب، آیه 36.</ref>
#مناصب و مقامات دولتی امانت همگانی است که واگذاری آن به نااهل خیانت است. همچنان‌که استفاده نادرست از آن نیز خیانت محسوب می‌شود.<ref>امینی، الغدیر، 1387ق، ج8، ص291.</ref>
#اسرار عمومی مانند اسرار حکومت و جامعه، اطلاعات استراتژیک و هر نوع اطلاعی که سرمایه حیاتی یک کشور به‌حساب می‌آید.<ref>سورهٔ نساء، آیه 83.</ref>
#علم در اختیار انسان نیز امانت معنوی است و عدم نشر آن خیانت است.<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج1، ص172.</ref>
#حرمت، عزت، اقتدار، آبرو و حیثیت جامعه یک امانت جمعی و ملی است و دامن‌زدن به ناهنجاری‌های [[اخلاق|اخلاقی]] و بی‌عفتی، از مصادیق خیانت به جامعه و عفت عمومی به‌حساب می‌آید؛<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج100، ص78.</ref> حفظ حرمت و منزلت رهبر جامعه نیز یک امانت است که همگان به محافظت از آن مأمور هستند.<ref>سوره حجرات، آیه7.</ref>


*امانت‌های معنوی:
==عوامل گسترش و تقویت روحیهٔ امانت‌داری==
#مناصب و مقامات دولتی امانت همگانی است که واگذاری آن به نااهل خیانت است. همچنان‌که استفاده نادرست از آن نیز خیانت محسوب می‌شود؛<ref>امینی، الغدیر، 1387ق، ج8، ص291.</ref>
بر اساس متون دینی اسلام، عوامل گسترش و نهادینه‌سازی امانت‌داری در جامعه عبارت است از: [[ایمان]]،<ref>سوره مؤمنون، آیه 8.</ref> پاداش<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج75، ص116.</ref> و کیفر،<ref>سوره مائده، آیه 13.</ref> نظارت<ref>نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح فیض‌الإسلام، نامهٔ 53، ص1011.</ref> و برخورد قاطع با خیانت‌کاران.<ref>نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح فیض‌الإسلام، حکمت251، ص1201.</ref>
#اسرار عمومی مانند اسرار حکومت و جامعه، اطلاعات استراتژیک و هر نوع اطلاعی که سرمایه حیاتی یک کشور به‌حساب می‌آید.<ref>سورۀ نساء، آیه 83.</ref>
#علم در اختیار انسان نیز امانت معنوی است و عدم نشر آن خیانت است؛<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج1، ص172.</ref>
#حرمت، عزت، اقتدار، آبرو و حیثیت جامعه یک امانت جمعی و ملی است و دامن‌زدن به ناهنجاری‌های [[اخلاق|اخلاقی]] و بی‌عفتی، از مصادیق خیانت به جامعه و عفت عمومی به‌حساب می‌آید؛<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج100، ص78.</ref> حفظ حرمت و منزلت رهبر جامعه نیز یک امانت است که همگان به محافظت از آن مأمور هستند.<ref>سوره حجرات، آیه7.</ref>


==عوامل گسترش و تقویت روحیۀ امانت‌داری==
بر اساس متون دینی اسلام، عوامل گسترش و نهادینه‌سازی امانت‌داری در جامعه عبارت است از: [[ایمان]]،<ref>سوره مؤمنون، آیه 8.</ref>  پاداش<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج75، ص116. </ref>  و کیفر،<ref>سوره مائده، آیه 13.</ref>  نظارت<ref>نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح فیض‌الإسلام، نامۀ53، ص1011. </ref> و  برخورد قاطع با خیانت‌کاران.<ref>نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح فیض‌الإسلام، حکمت251، ص1201.  </ref>
 
==آثار امانت‌داری==
==آثار امانت‌داری==
از منظر پژوهشگران حوزۀ [[دین]]، اگر امانت‌داری در جامعه به‌درستی اجرا شود آثار ذیل را به‌دنبال خواهد داشت:
از منظر پژوهشگران حوزهٔ [[دین]]، اگر امانت‌داری در جامعه به‌درستی اجرا شود آثار ذیل را به‌دنبال خواهد داشت:
#تقویت ایمان و گسترش دین‌باوری؛<ref>محمدى رى‏شهرى، دانشنامه قرآن و حديث، ج‏7، ص370 .</ref>
#تقویت ایمان و گسترش دین‌باوری؛<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه قرآن و حدیث، ج‏7، ص370.</ref>
#گسترش راستی و درست‌کرداری؛<ref>لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، 1376ش، ص49.</ref>
#گسترش راستی و درست‌کرداری؛<ref>لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، 1376ش، ص49.</ref>
#امنیت اجتماعی؛<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج74، ص176.</ref>
#امنیت اجتماعی؛<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج74، ص176.</ref>
#عزت اجتماعی؛<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج75، ص116.</ref>
#عزت اجتماعی؛<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج75، ص116.</ref>
#رشد اقتصادی؛<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج75، ص114.</ref>
#رشد اقتصادی؛<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج75، ص114.</ref>
#رهایی از کیفر دوزخ.<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج75، ص116. </ref>
#رهایی از کیفر دوزخ.<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج75، ص116.</ref>


==خیانت در امانت و عوامل آن==
==خیانت در امانت و عوامل آن==
امانت‌داری در استواری جوامع بشری در ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، نقش بسزایی دارد و اگر امانت‌شکنی رخ دهد، اعتماد دوسویه جای خود را به پریشانی و نگرانی داده و شیرازۀ زندگی اجتماعی مردم از هم خواهد پاشید.<ref>ایروانی و دیگران، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه‌های اسلامی، 1388ش، ص57.</ref> خیانت در امانت‌های اجتماعی و دولتی، نکوهیده‌تر از خیانت در امور فردی است.<ref>فیض‌الاسلام، ترجمه و شرح نهج‌البلاغة، 1379ش، نامه26، ص886.</ref> از جمله عوامل خیانت در امانت عبارت‌اند از: انحراف عقیده،<ref>سورۀ مومنون، آیه 8. </ref> مانند کفر،<ref>سورۀ انفال، آیه 55-56.</ref> [[نفاق]] و<ref>امینی، الغدیر، 1387ش، ج2، ص173.</ref> [[شرک]]،<ref>سورۀ آل عمران، آیه 75. </ref> حمایت از خیانتکاران،<ref>سورۀ نساء، آیه 105 و آیه 107.</ref> بدگمانی،<ref>محمدى ر‏ی‌شهرى، ميزان الحكمة، 1389ش، ج6، ص573.</ref> نادانی و ناآگاهی،<ref>محمدى ر‏ی‌شهرى، ميزان الحكمة، 1389ش، ج5، ص264.</ref> [[حسد|حسادت]]<ref>سورۀ یوسف، آیه 7و آیه 18.</ref> و [[افسردگی]].<ref>موسوی، شرح نهج‌البلاغه، بی‌تا، ج5، ص375. </ref>  
امانت‌داری در استواری جوامع بشری در ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، نقش بسزایی دارد و اگر امانت‌شکنی رخ دهد، اعتماد دوسویه جای خود را به پریشانی و نگرانی داده و شیرازهٔ زندگی اجتماعی مردم از هم خواهد پاشید.<ref>ایروانی و دیگران، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه‌های اسلامی، 1388ش، ص57.</ref> خیانت در امانت‌های اجتماعی و دولتی، نکوهیده‌تر از خیانت در امور فردی است.<ref>فیض‌الاسلام، ترجمه و شرح نهج‌البلاغة، 1379ش، نامه26، ص886.</ref> از جمله عوامل خیانت در امانت عبارت‌اند از: انحراف عقیده،<ref>سورهٔ مومنون، آیه 8.</ref> مانند کفر،<ref>سورهٔ انفال، آیه 55-56.</ref> [[نفاق]] و<ref>امینی، الغدیر، 1387ش، ج2، ص173.</ref> [[شرک]]،<ref>سورهٔ آل عمران، آیه 75.</ref> حمایت از خیانتکاران،<ref>سورهٔ نساء، آیه 105 و آیه 107.</ref> بدگمانی،<ref>محمدی ری‌شهری، میزان الحکمة، 1389ش، ج6، ص573.</ref> نادانی و ناآگاهی،<ref>محمدی ری‌شهری، میزان الحکمة، 1389ش، ج5، ص264.</ref> [[حسد|حسادت]]<ref>سورهٔ یوسف، آیه 7و آیه 18.</ref> و [[افسردگی]].<ref>موسوی، شرح نهج‌البلاغه، بی‌تا، ج5، ص375.</ref>


==پیامدهای امانت‌شکنی==
==پیامدهای امانت‌شکنی==
از جمله پیامدهای زیان‌بار امانت‌شکنی عبارت‌اند از: سستی دین‌باوری،<ref>سورۀ حشر، آیه 16.</ref> خواری فرد امانت‌شکن،<ref>نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح فیض‌الإسلام، نامۀ26، ص884.</ref> مورد لعنت خدا واقع‌شدن،<ref>سوره نسا، آیه 58. </ref> شرمساری و ذلت،<ref>سورۀ یوسف، آیه 91.</ref> تنگدستی و [[انزوای اجتماعی]]،<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج75، ص170.</ref> افزایش بی‌اعتمادی و کاهش سرمایه اجتماعی<ref>سورۀ یوسف، آیه 64.</ref> و افزایش گناه و سوء‌ظن در جامعه.<ref>لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، 1376ش، ص429.</ref>  
از جمله پیامدهای زیان‌بار امانت‌شکنی عبارت‌اند از: سستی دین‌باوری،<ref>سورهٔ حشر، آیه 16.</ref> خواری فرد امانت‌شکن،<ref>نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح فیض‌الإسلام، نامهٔ 26، ص884.</ref> مورد لعنت خدا واقع‌شدن،<ref>سوره نسا، آیه 58.</ref> شرمساری و ذلت،<ref>سورهٔ یوسف، آیه 91.</ref> تنگدستی و [[انزوای اجتماعی]]،<ref>مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج75، ص170.</ref> افزایش بی‌اعتمادی و کاهش سرمایه اجتماعی<ref>سورهٔ یوسف، آیه 64.</ref> و افزایش گناه و سوءظن در جامعه.<ref>لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، 1376ش، ص429.</ref>


==راه‌کار دینی برای جلوگیری از خیانت در امانت==
==راه‌کار دینی برای جلوگیری از خیانت در امانت==
از منظر آموزه‌های اسلام، مهم‌ترین راهکار برای جلوگیری از خیانت در امانت، الزام درونی و ضمانت بیرونی است. مهم‌ترین الزام درونی [[ایمان]] به مبدأ و معاد و مهم‌ترین الزام بیرونی اجرای عادلانۀ قوانین در جامعه است.<ref>نساء، آیه 58. </ref>  
از منظر آموزه‌های اسلام، مهم‌ترین راهکار برای جلوگیری از خیانت در امانت، الزام درونی و ضمانت بیرونی است. مهم‌ترین الزام درونی [[ایمان]] به مبدأ و معاد و مهم‌ترین الزام بیرونی اجرای عادلانهٔ قوانین در جامعه است.<ref>نساء، آیه 58.</ref>


==رابطه تحکیم خانواده با امانت‌داری==  
==رابطه تحکیم خانواده با امانت‌داری==
حفظ نظام [[خانواده]] در دین [[اسلام]] از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. در [[قرآن]] کریم، مرد به‌عنوان سرپرست خانواده و زن به‌عنوان امانت‌دار حقوق، اسرار و اموال خانواده، معرفی شده است؛<ref>سورۀ نساء، آیه 34.</ref> اما انگارۀ حاکمیت مطلق شوهر در خانواده که زن را مسلوب‌الاختیار می‌پندارد، در تعارض با آموزه‌های دین بوده و آرامش را از افراد خانواده سلب می‌کند.  
حفظ نظام [[خانواده]] در دین [[اسلام]] از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. در [[قرآن]] کریم، مرد به‌عنوان سرپرست خانواده و زن به‌عنوان امانت‌دار حقوق، اسرار و اموال خانواده، معرفی شده است؛<ref>سورهٔ نساء، آیه 34.</ref> اما انگارهٔ حاکمیت مطلق شوهر در خانواده که زن را مسلوب‌الاختیار می‌پندارد، در تعارض با آموزه‌های دین بوده و آرامش را از افراد خانواده سلب می‌کند.
 
از منظر [[روان‌شناسی]] اسلامی، شوهرانی که از «منی» گذر کرده و به‌جای حس مالکیت نسبت به همسر و فرزندان، خود را امانت‌دار این نعمت‌های الهی بدانند، محیط خانوادگی بهتری را تجربه می‌کنند و زمینه را برای رشد و کمال اعضای خانواده فراهم می‌کنند.<ref>[https://saybanemehr.um.ac.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=169:am-8&catid=86&Itemid=455&lang=fa «نگرش امانتداری باید در مدیریت رفتار خانواده حاکم شود»، وب‌سایت سایبان مهر.]</ref> از این منظر، تغییر حس مالکیت به حس امانت‌داری، زندگی را زیباتر و معنوی‌تر می‌کند.<ref>[https://www.farsnews.ir/hamedan/news/13980215001307/تغییر-حس-مالکیت‌-به-امانت‌داری-زندگی-را-الهی-می‌كند «تغییر حس مالکیت به امانتداری زندگی را الهی می‌کند»، خبرگزاری فارس.]</ref>


از منظر [[روانشناسی|روان‌شناسی]] اسلامی، شوهرانی که از «منیت» گذر کرده و به‌جای حس مالکیت نسبت به همسر و فرزندان، خود را امانت‌دار این نعمت‌های الهی بدانند، محیط خانوادگی بهتری را تجربه می‌کنند و زمینه را برای رشد و کمال اعضای خانواده فراهم می‌کنند.<ref>[https://saybanemehr.um.ac.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=169:am-8&catid=86&Itemid=455&lang=fa «نگرش امانتداری باید در مدیریت رفتار خانواده حاکم شود»، وب‌سایت سایبان مهر.]</ref>  از این منظر، تغییر حس مالکیت به حس امانت‌داری، زندگی را زیباتر و معنوی‌تر می‌کند.<ref>[https://www.farsnews.ir/hamedan/news/13980215001307/%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1-%D8%AD%D8%B3-%D9%85%D8%A7%D9%84%DA%A9%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AA%E2%80%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%A7%D9%84%D9%87%DB%8C-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D9%83%D9%86%D8%AF «تغییر حس مالکیت به امانتداری زندگی را الهی می‌کند»، خبرگزاری فارس.] </ref> 
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۵۷: خط ۵۹:
==منابع==
==منابع==
{{آغاز منابع}}
{{آغاز منابع}}
*قرآن کریم
* قرآن کریم
*امینی، عبدالحسین، الغدیر، بیروت، دار الکتب العربیه، چ۴، ۱۳۸۷ق.
* امینی، عبدالحسین، الغدیر، بیروت، دار الکتب العربیه، چ۴، ۱۳۸۷ق.
*انصاری، محمدعلی، الموسوعه الفقهیه المسیره، قم، مجمع الفکر اسلامی، چ۱، ۴۱۲۴ق.
* انصاری، محمدعلی، الموسوعه الفقهیه المسیره، قم، مجمع الفکر اسلامی، چ۱، ۴۱۲۴ق.
*ایروانی، جواد و دیگران، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه‌های اسلامی، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، چ۴، ۱۳۹۰ش.
* ایروانی، جواد و دیگران، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه‌های اسلامی، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، چ۴، ۱۳۹۰ش.
*««تفاوت عاریه با امانت»، وب‌سایت پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی، تاریخ بازدید: ۹ شهریور ۱۴۰۱ش.
* « «تفاوت عاریه با امانت»، وب‌سایت پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی، تاریخ بازدید: ۹ شهریور ۱۴۰۱ش.
*«تغییر حس مالکیت به حس امانت‌داری، زندگی را الهی می‌کند»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ش.
* «تغییر حس مالکیت به حس امانت‌داری، زندگی را الهی می‌کند»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ش.
*خمینی، روح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مکتبه اعتماد، چ۴، ۱۴۰۳ق.
* خمینی، روح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مکتبه اعتماد، چ۴، ۱۴۰۳ق.
*دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۷ شهریور ۱۴۰۱.
* دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۷ شهریور ۱۴۰۱.
*سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، اسلامی، ۱۳۷۵ش.
* سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، اسلامی، ۱۳۷۵ش.
*شهیدثانی، زین‌الدین بن علی، الروضه البهیه، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
* شهیدثانی، زین‌الدین بن علی، الروضه البهیه، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
*شیخ صدوق، ابوجعفر محمد بن علی، امالی، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
* شیخ صدوق، ابوجعفر محمد بن علی، آمالی، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
*كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، قم، دارالحديث، چ۱، ۱۴۲۹ق.
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دارالحدیث، چ۱، ۱۴۲۹ق.
*لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۶ش.
* لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۶ش.
*محمدى رى‏شهرى، محمد، حكمت‌نامه جوان، قم، دارالحديث، چ۸، ۱۳۸۹ش.
* محمدی ری‌شهری، محمد، حکمت‌نامه جوان، قم، دارالحدیث، چ۸، ۱۳۸۹ش.
*محمدى رى‏شهرى، محمد، دانشنامه قرآن و حديث، قم، دارالحديث، چ۲، ۱۳۹۱ش.
* محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث، قم، دارالحدیث، چ۲، ۱۳۹۱ش.
*محمدى رى‏شهرى، محمد، ميزان الحكمة، قم، دارالحدیث، چاپ ۱۱، ۱۳۸۹ش.
* محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمة، قم، دارالحدیث، چاپ ۱۱، ۱۳۸۹ش.
*موسوی، عباس، شرح نهج‌البلاغه، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
* موسوی، عباس، شرح نهج‌البلاغه، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
*«نگرش امانت‌داری باید در مدیریت رفتار خانواده حاکم شود»، وب‌سایت سایبان مهر، تاریخ بازدید: ۱۰شهریور ۱۴۰۱ش.
* «نگرش امانت‌داری باید در مدیریت رفتار خانواده حاکم شود»، وب‌سایت سایبان مهر، تاریخ بازدید: ۱۰شهریور ۱۴۰۱ش.
*نهج‌البلاغه، ترجمه فیض‌الإسلام به تحقیق صبحی صالح، قم، دار الهجره، بی‌تا.
* نهج‌البلاغه، ترجمه فیض‌الإسلام به تحقیق صبحی صالح، قم، دار الهجره، بی‌تا.
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۸۱: خط ۸۳:
علی بیرانوند
علی بیرانوند
{{پایان چپ‌چین}}
{{پایان چپ‌چین}}
{{اسلام-افقی}}
[[رده:اخلاق اجتماعی]]
[[رده:اخلاق زیستی]]
[[رده:اصطلاحات فقهی]]
[[رده:فضائل اخلاقی]]

نسخهٔ کنونی تا ۲۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۱۰

حاج حسن نعلچگر - امانت داری
حاج حسن نعلچگر ۴۵ سال است چشم‌به‌راه صاحب دوچرخه‌ای مانده که روزی مقابل مغازه‌اش گذاشته شد

امانت‌داری؛ تلاش برای نگهداری از دارایی دیگری که در اختیار فرد قرار گرفته است.

به امانت دادن بخشی از دارایی به دیگران، از جمله مناسبات زندگی اجتماعی با کارکردهای بسیار است. در مقابل، تلاش برای حفظ آنچه به امانت در اختیار فرد قرار گرفته، به استمرار این فضیلت اخلاقی در جامعه، یاری می‌رساند. استواری جامعه و خانواده در گرو این فضیلت اخلاقی دانسته شده است.

مفهوم‌شناسی امانت داری

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

واژهٔ امانت به‌معنای راستی و ضد خیانت،[۱] در اصطلاح به‌معنای دارایی یا جنسی است که مالک یا شارع در اختیار فرد می‌گذارد.[۲] هرگاه کسی، چیزی را از دیگری به امانت بگیرد تا پس از برطرف شدن نیاز، آن را بازگرداند، در فرهنگ مسلمانان و فقه اسلامی، «عاریه» نامیده می‌شود.[۳] تفاوت عاریه با امانت آن است که در عاریه، مال به جهت استفاده در اختیار فرد قرار می‌گیرد ولی در امانت، شخص بدون اجازهٔ صاحب مال حق تصرف در مال را ندارد؛[۴] اما در هر دو صورت، شخص باید در حفظ مال غیر که نزد او است، کوشا باشد که به این حالت، امانت‌داری گفته می‌شود.

امانت‌داری در آموزه‌های اسلام

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

امانت‌داری نقش بسزایی در سلامت روابط اجتماعی دارد.[۵] اسلام، امانت‌داری را در جایگاه بالایی از مراتب ایمان دانسته،[۶] مسلمانان را به امانت‌داری فرمان داده[۷] و از امانت‌شکنی نهی کرده است.[۸] پیامبر اسلام امانت‌داری را معیار شناخت انسان دین‌دار[۹] و امانت‌شکنی را از نشانه‌های منافق[۱۰] می‌داند. امام صادق نیز از شخص امانت‌دار با عنوان شریک مال مردم یاد می‌کند.[۱۱]

اقسام امانت‌داری

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

امانت‌داری مانند دیگر مفاهیم اجتماعی از معنایی فراگیر برخوردار است و علاوه بر امانت مالی، شامل مسئولیت‌ها، سرمایه‌های انسانی و فرهنگی، میراث تاریخی و خود انسان می‌شود.[۱۲] در فرهنگ قرآن، علاوه بر توجه به ضرورت امانت‌داری و حرمت امانت‌شکنی انسان نسبت به هم‌نوعان، به موارد زیر نیز توجه شده است:

  1. امانت‌های خداوند؛[۱۳] مانند فرایض الهی[۱۴] و نیز پیمانی که هر انسانی در ازل با خداوند بسته است.[۱۵]
  2. امانت‌های پیامبر؛[۱۶] مفسران، امانت‌های پیامبر را با قرآن و عترت پیامبر خدا، تطبیق کرده‌اند.[۱۷]
  3. امانت‌داری انسان نسبت به خود؛[۱۸] مطابق مبانی اسلامی انسان مالک مطلق روح، ذهن و جسم خود نیست، بلکه اینها امانتی است که از سوی خداوند به‌عنوان مالک حقیقی به او اعطا شده است و باید در مسیر نیل به اهدافی به‌کار گرفته شود که خداوند برای زندگی او تعیین کرده است. از این رو، سفارش شده است که در حق خود خیانت نکند و خیانت به خود به‌معنای محروم ساختن خود از حقوق مسلم و لذات شرعی و معنوی است؛[۱۹] همچنین امانت داری به‌معنای حفظ عزّت و آبروی خود است.[۲۰] در منابع دینی پذیرش مسئولیت‌های بیش از توان، طمع کردن، حفظ‌نکردن اسرار شخصی، تنبلی، سستی و گناه مصادیق خیانت به خود شمرده شده‌اند.[۲۱]
    امانت داری
    خیاطی که نیم‌قرن است پارچه‌ کت‌وشلوار مشتری ناشناس را به امانت نگاه داشته است
  4. امانت‌داری نسبت به دیگران؛ مانند کسانی که انسان با آنها تعامل و ارتباط دارد.[۲۲]


با توجه به رویکرد اجتماعی دین اسلام، حفظ امانت در حقوق اجتماعی نیز مورد تأکید قرآن بوده است. از این حیث، امانت‌داری سرمایه‌های جمعی نیز شامل دو دسته می‌شود:

  • امانت‌های مادی

شامل اموال عمومی، بیت‌المال و منابع طبیعی که باید به‌خوبی محافظت شوند.[۲۳] از این منظر، حتی اموال شخصی افراد نیز بخشی از ثروت عمومی جامعه است که به‌عنوان امانت خداوند، باید به‌درستی مصرف شود.[۲۴]

  • امانت‌های معنوی

مراد از امانت‌های معنوی، مسئولیت‌های انسان نسبت به خود و دیگران است؛ مانند اهمیت دادن به حفظ جان خود و تندرستی دیگران،[۲۵] حفظ اعتبار و آبرو،[۲۶] حفظ اسرار،[۲۷] عهد و پیمان[۲۸] و مشورت.[۲۹]

  1. مناصب و مقامات دولتی امانت همگانی است که واگذاری آن به نااهل خیانت است. همچنان‌که استفاده نادرست از آن نیز خیانت محسوب می‌شود.[۳۰]
  2. اسرار عمومی مانند اسرار حکومت و جامعه، اطلاعات استراتژیک و هر نوع اطلاعی که سرمایه حیاتی یک کشور به‌حساب می‌آید.[۳۱]
  3. علم در اختیار انسان نیز امانت معنوی است و عدم نشر آن خیانت است.[۳۲]
  4. حرمت، عزت، اقتدار، آبرو و حیثیت جامعه یک امانت جمعی و ملی است و دامن‌زدن به ناهنجاری‌های اخلاقی و بی‌عفتی، از مصادیق خیانت به جامعه و عفت عمومی به‌حساب می‌آید؛[۳۳] حفظ حرمت و منزلت رهبر جامعه نیز یک امانت است که همگان به محافظت از آن مأمور هستند.[۳۴]

عوامل گسترش و تقویت روحیهٔ امانت‌داری

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بر اساس متون دینی اسلام، عوامل گسترش و نهادینه‌سازی امانت‌داری در جامعه عبارت است از: ایمان،[۳۵] پاداش[۳۶] و کیفر،[۳۷] نظارت[۳۸] و برخورد قاطع با خیانت‌کاران.[۳۹]

آثار امانت‌داری

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از منظر پژوهشگران حوزهٔ دین، اگر امانت‌داری در جامعه به‌درستی اجرا شود آثار ذیل را به‌دنبال خواهد داشت:

  1. تقویت ایمان و گسترش دین‌باوری؛[۴۰]
  2. گسترش راستی و درست‌کرداری؛[۴۱]
  3. امنیت اجتماعی؛[۴۲]
  4. عزت اجتماعی؛[۴۳]
  5. رشد اقتصادی؛[۴۴]
  6. رهایی از کیفر دوزخ.[۴۵]

خیانت در امانت و عوامل آن

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

امانت‌داری در استواری جوامع بشری در ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، نقش بسزایی دارد و اگر امانت‌شکنی رخ دهد، اعتماد دوسویه جای خود را به پریشانی و نگرانی داده و شیرازهٔ زندگی اجتماعی مردم از هم خواهد پاشید.[۴۶] خیانت در امانت‌های اجتماعی و دولتی، نکوهیده‌تر از خیانت در امور فردی است.[۴۷] از جمله عوامل خیانت در امانت عبارت‌اند از: انحراف عقیده،[۴۸] مانند کفر،[۴۹] نفاق و[۵۰] شرک،[۵۱] حمایت از خیانتکاران،[۵۲] بدگمانی،[۵۳] نادانی و ناآگاهی،[۵۴] حسادت[۵۵] و افسردگی.[۵۶]

پیامدهای امانت‌شکنی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از جمله پیامدهای زیان‌بار امانت‌شکنی عبارت‌اند از: سستی دین‌باوری،[۵۷] خواری فرد امانت‌شکن،[۵۸] مورد لعنت خدا واقع‌شدن،[۵۹] شرمساری و ذلت،[۶۰] تنگدستی و انزوای اجتماعی،[۶۱] افزایش بی‌اعتمادی و کاهش سرمایه اجتماعی[۶۲] و افزایش گناه و سوءظن در جامعه.[۶۳]

راه‌کار دینی برای جلوگیری از خیانت در امانت

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از منظر آموزه‌های اسلام، مهم‌ترین راهکار برای جلوگیری از خیانت در امانت، الزام درونی و ضمانت بیرونی است. مهم‌ترین الزام درونی ایمان به مبدأ و معاد و مهم‌ترین الزام بیرونی اجرای عادلانهٔ قوانین در جامعه است.[۶۴]

رابطه تحکیم خانواده با امانت‌داری

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حفظ نظام خانواده در دین اسلام از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. در قرآن کریم، مرد به‌عنوان سرپرست خانواده و زن به‌عنوان امانت‌دار حقوق، اسرار و اموال خانواده، معرفی شده است؛[۶۵] اما انگارهٔ حاکمیت مطلق شوهر در خانواده که زن را مسلوب‌الاختیار می‌پندارد، در تعارض با آموزه‌های دین بوده و آرامش را از افراد خانواده سلب می‌کند.

از منظر روان‌شناسی اسلامی، شوهرانی که از «منی» گذر کرده و به‌جای حس مالکیت نسبت به همسر و فرزندان، خود را امانت‌دار این نعمت‌های الهی بدانند، محیط خانوادگی بهتری را تجربه می‌کنند و زمینه را برای رشد و کمال اعضای خانواده فراهم می‌کنند.[۶۶] از این منظر، تغییر حس مالکیت به حس امانت‌داری، زندگی را زیباتر و معنوی‌تر می‌کند.[۶۷]

  1. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژهٔ امانت.
  2. انصاری، الموسوعه الفقهیه المسیره، 1424ق، ص105-106.
  3. شهید ثانی، الروضه البهیه، بی‌تا، ج4، ص255.
  4. «تفاوت عاریه با امانت»، پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی.
  5. ایروانی و دیگران، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه‌های اسلامی، 1388ش، ص59.
  6. محمدی ری‌شهری، میزان الحکمة، 1389ش، ج‏1، ص467.
  7. سورهٔ نساء، آیه 58.
  8. سورهٔ انفال، آیه 27.
  9. مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج75، ص171.
  10. کلینی، الکافی، 1429ق، ج‏3، ص717.
  11. محمدی ری‌شهری، حکمت‌نامه جوان، 1389ش، ص167.
  12. سورهٔ نساء، آیه 58.
  13. سورهٔ انفال، آیه 27.
  14. مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج22، ص67.
  15. سورهٔ یس، آیه 60-61.
  16. سورهٔ انفال، آیه 27.
  17. شیخ صدوق، آمالی، بی‌تا، ص500.
  18. سورهٔ انفال، آیه 27.
  19. سورهٔ نساء، آیه
  20. سورهٔ بقره، آیه 187.
  21. ایروانی و دیگران، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه‌های اسلامی، 1388ش، ص66.
  22. سورهٔ انفال، آیه 27.
  23. محمدی ری‌شهری، میزان الحکمة، 1389ش، ج11، ص183.
  24. سورهٔ نور، آیه 33.
  25. مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج62، ص319.
  26. مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج74، ص16.
  27. مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج77، ص89.
  28. سورهٔ اسرا، آیه 34.
  29. سورهٔ احزاب، آیه 36.
  30. امینی، الغدیر، 1387ق، ج8، ص291.
  31. سورهٔ نساء، آیه 83.
  32. مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج1، ص172.
  33. مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج100، ص78.
  34. سوره حجرات، آیه7.
  35. سوره مؤمنون، آیه 8.
  36. مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج75، ص116.
  37. سوره مائده، آیه 13.
  38. نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح فیض‌الإسلام، نامهٔ 53، ص1011.
  39. نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح فیض‌الإسلام، حکمت251، ص1201.
  40. محمدی ری‌شهری، دانشنامه قرآن و حدیث، ج‏7، ص370.
  41. لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، 1376ش، ص49.
  42. مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج74، ص176.
  43. مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج75، ص116.
  44. مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج75، ص114.
  45. مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج75، ص116.
  46. ایروانی و دیگران، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه‌های اسلامی، 1388ش، ص57.
  47. فیض‌الاسلام، ترجمه و شرح نهج‌البلاغة، 1379ش، نامه26، ص886.
  48. سورهٔ مومنون، آیه 8.
  49. سورهٔ انفال، آیه 55-56.
  50. امینی، الغدیر، 1387ش، ج2، ص173.
  51. سورهٔ آل عمران، آیه 75.
  52. سورهٔ نساء، آیه 105 و آیه 107.
  53. محمدی ری‌شهری، میزان الحکمة، 1389ش، ج6، ص573.
  54. محمدی ری‌شهری، میزان الحکمة، 1389ش، ج5، ص264.
  55. سورهٔ یوسف، آیه 7و آیه 18.
  56. موسوی، شرح نهج‌البلاغه، بی‌تا، ج5، ص375.
  57. سورهٔ حشر، آیه 16.
  58. نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح فیض‌الإسلام، نامهٔ 26، ص884.
  59. سوره نسا، آیه 58.
  60. سورهٔ یوسف، آیه 91.
  61. مجلسی، بحارالأنوار، 1403ق، ج75، ص170.
  62. سورهٔ یوسف، آیه 64.
  63. لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، 1376ش، ص429.
  64. نساء، آیه 58.
  65. سورهٔ نساء، آیه 34.
  66. «نگرش امانتداری باید در مدیریت رفتار خانواده حاکم شود»، وب‌سایت سایبان مهر.
  67. «تغییر حس مالکیت به امانتداری زندگی را الهی می‌کند»، خبرگزاری فارس.
  • قرآن کریم
  • امینی، عبدالحسین، الغدیر، بیروت، دار الکتب العربیه، چ۴، ۱۳۸۷ق.
  • انصاری، محمدعلی، الموسوعه الفقهیه المسیره، قم، مجمع الفکر اسلامی، چ۱، ۴۱۲۴ق.
  • ایروانی، جواد و دیگران، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه‌های اسلامی، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، چ۴، ۱۳۹۰ش.
  • « «تفاوت عاریه با امانت»، وب‌سایت پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی، تاریخ بازدید: ۹ شهریور ۱۴۰۱ش.
  • «تغییر حس مالکیت به حس امانت‌داری، زندگی را الهی می‌کند»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ش.
  • خمینی، روح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مکتبه اعتماد، چ۴، ۱۴۰۳ق.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۷ شهریور ۱۴۰۱.
  • سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، اسلامی، ۱۳۷۵ش.
  • شهیدثانی، زین‌الدین بن علی، الروضه البهیه، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
  • شیخ صدوق، ابوجعفر محمد بن علی، آمالی، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دارالحدیث، چ۱، ۱۴۲۹ق.
  • لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۶ش.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، حکمت‌نامه جوان، قم، دارالحدیث، چ۸، ۱۳۸۹ش.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث، قم، دارالحدیث، چ۲، ۱۳۹۱ش.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمة، قم، دارالحدیث، چاپ ۱۱، ۱۳۸۹ش.
  • موسوی، عباس، شرح نهج‌البلاغه، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
  • «نگرش امانت‌داری باید در مدیریت رفتار خانواده حاکم شود»، وب‌سایت سایبان مهر، تاریخ بازدید: ۱۰شهریور ۱۴۰۱ش.
  • نهج‌البلاغه، ترجمه فیض‌الإسلام به تحقیق صبحی صالح، قم، دار الهجره، بی‌تا.

علی بیرانوند