پرش به محتوا

پیش‌نویس:احمدشاه ابدالی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
imported>محمدمهدی محمدی
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>محمدمهدی محمدی
لینک داخلی
 
(۴۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<big>'''احمدشاه ابدالی؛'''</big> بنیان‌گذار سلسلۀ پادشاهی ابدالی‌ها در افغانستان.
{{درشت|'''احمدشاه ابدالی؛'''}} بنیان‌گذار سلسلهٔ پادشاهی ابدالی‌ها در افغانستان.
 
احمد‌شاه ابدالی، سرسلسلۀ پادشاهی ابدالی‌ها در افغانستان است و نزد قوم پشتون محبوبیت زیادی دارد؛ زیرا وی را بنیان‌گذار دولت مدرن در افغانستان می‌دانند.
==نام‌گذاری==
احمد به‌دلیل تعلق خاندانی به قبایل «اَبداِلی» به «احمدشاه ابدالی» شهرت دارد. پس از آنکه در مجلس انتخاب وی به‌عنوان پادشاه، یک عالم دین وی را «پادشاه دُوران» و «دُرِ دُران» خواند، در محاورات سیاسی و اسناد مکتوب، خود او «احمدشاه دُرانی» و قبیلۀ وی نیز «قبیلۀ دُرانی» خوانده شده است.<ref>«از احمدشاه ابدالی تا عبدالرحمن»، وبلاگ خراسان‌زمین.</ref>
==کودکی و نوجوانی==
محل تولد احمد را ملتان،<ref>سمیعی، «احمد شاه درانی»، وب‌سایت مرکز دائرۀ المعارف بزرگ اسلامی.</ref>  و برخی دیگر هرات دانسته‌اند که سپس همراه مادر به فراه رفته است.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص71.</ref>  برخی تاریخ تولد وی را در 1722م<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص71.</ref>  و برخی هم در بین سال‌های 1726 – 1728م، دانسته‌اند. احمد قبل از تولد یا در دوران [[کودکی]]، پدر خود را از دست داد و تحت سرپرستی مادر خود قرار گرفت. وی مدتی بعد به برادر بزرگ خود «ذوالفقار»، حاکم [[هرات]] پیوست اما در امور سیاسی این شهر دخالتی نکرد.<ref>سمیعی، «احمد شاه درانی»، وب‌سایت مرکز دائرۀ المعارف بزرگ اسلامی.</ref> 
==جوانی==
در زمان حملۀ نادر افشار به‌ هرات و فراه، ذوالفقار با برادران خود علی‌مردان و احمد، به دربار حسین‌خان غلجائی حاکم قندهار پناهنده شدند اما حسین‌خان آنها را به‌زندان انداخت. بعد از حملۀ نادر در 1738م به قندهار و براندازی حکومت غلجائی، آنها را از بند رها و به [[مازندران]] تبعید کرد.<ref>موسوی دالینی، «واکاوی عمل‌کرد سیاسی – نظامی احمدشاه درانی و پیامدهای آن»، 1394ش، ص136. </ref>  ذوالفقار در مازندران مسموم شد و احمد در آنجا باقی ماند تا این که به ‌دربار نادرشاه راه پیدا کرد و در نهایت وارد سپاه نادر شد.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.</ref> 
==زمینه‌ها و بستر اجتماعی==
===1. شرایط خانوادگی===
احمد از طرف پدر به‌خانوادۀ سدوزائی قبیلۀ ابدالی و از طرف مادر به‌خانوادۀ الکوزائی ابدالی مربوط می‌شود.<ref>سمیعی، «احمد شاه درانی»، وب‌سایت مرکز دائرۀ المعارف بزرگ اسلامی.</ref>  تولد و دوران [[کودکی]] او با از دست دادن پدر و هرج و مرج‌های سیاسی، نظامی و جنجال‌های طایفه‌ای و فئودالی، هم‌زمان بود که در تکوین شخصیت و آیندۀ سیاسی وی اثرگذار بود.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.</ref>


===2. فضای اجتماعی===
احمدشاه درانی با بنیان‌نهادن اولین حکومت متمرکز افغانی (پشتونی)، الگویی از سبک زندگی مبتنی بر وفاداری قبیله‌ای و نظامی‌گری را تثبیت کرد که تأثیرات آن در جامعهٔ امروز افغانستان نیز مشهود است. وی با ایجاد سپاه دائمی و تشکیلات دیوانی، زمینه‌های اولیه یک شبه‌دولت را پیریزی کرد، اما تقدم مناسبات نظامی بر نهادسازی پایدار، به بی‌ثباتی ساختار سیاسی پس از وی انجامید.
دورۀ جوانی او با عزت و فرماندهی آغاز و در این مدت او با اقشار مختلف جامعه محشور شد. طعم تلخ یتیمی، اسارت، تبعید و مشاهدۀ افول و عروج دولت‌های افغانی و نادری در هرات، [[قندهار]] و ایران، او را به‌پختگی رساند.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.</ref>  
 
==ویژگی‌های شخصیتی==
سیاست‌های داخلی او، از جمله تمرکز بر آبادانی مناطق خاص، ترویج زبان پشتو و سیاست‌های مالیاتی تبعیض‌آمیز، باعث شکاف‌های عمیق اجتماعی شد و سبک زندگی مبتنی بر حکمرانی قبیله‌ای او، با تضعیف ملی‌گرایی فراگیر، زمینهٔ [[انزوای اجتماعی|انزوا]] و تداوم منازعات داخلی را فراهم کرد. وابستگی اقتصاد به غنائم جنگی نیز الگوی ناپایداری را ایجاد کرد که توسعهٔ زیرساخت‌های مدنی را با چالش مواجه ساخت. در نهایت، میراث او به‌دلیل عدم نهادینه‌سازی بنیادهای یک نظام فراگیر مدرن، بحران‌های ساختاری را در سبک زندگی اجتماعی افغانستان تداوم بخشید.
احمدشاه، باسواد بود و به زبان پشتو شعر میسرود. به شعرا، ادیبان و قشر روحانی احترام می‌گذاشت.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.</ref> وی از عیاشی و تجمل به‌دور بود<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص357.</ref> و در سوار‌کاری و نظامی‌گری مهارت داشت. او را زیرک و باتدبیر و در عین حال خشن و بی‌رحم،<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص76.</ref>  متعصب، قوم‌گرا، دارای اندیشۀ زن‌ستیزانه<ref>«از احمدشاه ابدالی تا عبدالرحمن»، وبلاگ خراسان‌زمین.</ref> و انحصارطلب توصیف کرده‌اند؛<ref> موسوی دالینی، «واکاوی عمل‌کرد سیاسی – نظامی احمدشاه درانی و پیامدهای آن»، 1394ش، ص149.</ref> اما برخی از مورخان احمدشاه را فرد زاهد، حلیم و خوش‌اخلاق دانسته‌‌اند.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.</ref>  
 
==فعالیت‌های سیاسی==  
==نام‌گذاری به ابدالی==
باکشته شدن نادر افشار در ژوئن 1747م، احمد که 25 سال عمر داشت، با به‌دست آوردن مُهر نادر، به سوی قندهار حرکت و با ورود به‌قندهار زمینۀ پادشاهی خود را فراهم کرد.<ref>موسوی دالینی، «واکاوی عمل‌کرد سیاسی – نظامی احمدشاه درانی و پیامدهای آن»، 1394ش، ص137.</ref>  سابقۀ احمدشاه و نیروهای تحت امر او در سپاه نادرشاه<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.</ref>  و دست‌یابی به منابع مالی کافی و توپ‌خانۀ نادری، دست‌یابی به مالیات کابل و پشاور(260 میلیو روپیه)<ref>موسوی دالینی، «واکاوی عمل‌کرد سیاسی – نظامی احمدشاه درانی و پیامدهای آن»، 1394ش، ص139.</ref> و وضعیت نامطلوب سیاسی و اجتماعی ناشی از نظام ملوک‌الطوایفی که توده‌های جامعه، آمادۀ پذیرش یک دولت مرکزی مقتدر و امنیت، دلایل انتخاب احمدشاه بودند.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص355.</ref>  
نام‌گذاری احمدشاه به «ابدالی» برگرفته از تعلق قبیله‌ای وی به طایفهٔ ابدالی از [[قوم پشتون]] بود که ریشه در اصالت خانوادگی او داشت. پس از برگزیده‌شدن به پادشاهی در شورای [[قندهار]]، عنوان نمادین «دُرِّ دُرّان» (مروارید عصر) توسط یکی از عالمان دینی به او اعطا شد. این رویداد سبب شد تا هم شخص وی و هم قبیلهٔ ابدالی به «درانی» ملقب شوند.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۳۱.</ref>
==فعالیت‌های نظامی==
 
احمدشاه در سپاه نادر از پاسداری شاه تا مرحلۀ نائبی قوای پاسداران افغان که تعداد آنها به چهارهزار نفر می‌رسید، ارتقاء یافت.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص71.</ref>  احمد در لشکر‌کشی‌های نادر افشار شرکت کرد<ref>موسوی دالینی، «واکاوی عمل‌کرد سیاسی – نظامی احمدشاه درانی و پیامدهای آن»، 1394ش، ص136</ref>  و در شب کشته‌شدن نادر، در دفاع از حرم نادر تلاش‌های زیادی کرد که به پاس آن، الماس کوه نور و دیگر جواهرات را از جانب زن نادرشاه دریافت می‌کند.<ref>کاتب، سراج‌التواریخ، 1331ش، ج اول، ص10.</ref>  وی پس از به‌قدرت رسیدن، ارتشی تشکیل داد و در کنار ارتش قومی، اقدام به تشکیل چند دسته سپاه دائمی کرد که از خزانۀ دولت حقوق دریافت می‌کردند.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص77-78.</ref>  
==زندگی‌نامه احمدشاه ابدالی==
==پیامدهای پادشاهی احمدشاه==
 
===1. ایجاد امپراطوری پشتونی (قبیله‌ای)===
===کودکی و نوجوانی===
احمد ابدالی بخش بزرگی از خراسان را تحت حاکمیت خود درآورد و با محوریت قندهار و رویکرد قبیله‌ای،<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص76-77.</ref> امپراطوری افغانی (پشتونی) را به‌وجود آورد.<ref>سمیعی، «احمد شاه درانی»، وب‌سایت مرکز دائرۀ المعارف بزرگ اسلامی.</ref>
براساس برخی منابع محمدزمان خان چون [[هرات]] را آشفته دید، همسر [[بارداری|باردار]] خود را به ملتان نزد مادر و دایی خود فرستاد و احمد در همانجا به دنیا آمد و مدت ۷ سال نزد دایی [[پدر]] به سر برد.<ref>کاتب، سراج‌التواریخ، 1331ش، ج اول، ص۹.</ref> اما برخی تاریخ نگاران نوشته‌اند که احمد در هرات زاده شد و بعد همراه مادر به فراه رفت.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص71.</ref> زندگی او از [[کودک|کودکی]] با بحران‌های سیاسی همراه بود، چنانکه در ۱۱۳۳ق که محمدزمان خان طی درگیری‌های قبیله‌ای کشته شد، خانواده‌اش مجبور به ترک هرات شدند.<ref>استرابادی، ''جهانگشای نادری''، 1341ش، ص۷-۸.</ref>
===2. ایجاد طبقۀ اشراف اداری و قبیله‌ای===
 
نظام اداری حکومت احمدشاه، هرچند از نظر شکلی ترکیبی از ادارۀ مغولی و ایرانی بود اما در عمل زیر سلطۀ نظام قبیله‌ای و فئودالی افغانی (پشتونی) بود.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص93-94.</ref>
وی در [[نوجوانی]] به برادر بزرگ‌تر خود، ذوالفقار خان، حاکم هرات پیوست‌<ref>کاتب، سراج‌التواریخ، 1331ش، ج اول، ص۹.</ref> اما در ۱۱۴۳ق در پی لشکرکشی نادرشاه افشار به هرات، ذوالفقار خان همراه خانواده‌اش و احمد به ناچار هرات را ترک کردند و نخست به فراه رفت و  سپس به  [[قندهار]] رفتند.<ref>سترابادی، ''جهانگشای نادری''، 1341ش، ص۱۴۴.</ref> در قندهار نیز حسین خان غلزایی حاکم قندهار از حضور ذوالفقار خان بیمناک شد و او و برادرانش، علی‌مردان خان و احمدخان را به زندان انداخت.<ref>سترابادی، ''جهانگشای نادری''، 1341ش، ص۳۰۲.</ref> در ۱۱۵۰ق چون نادرشاه قندهار را فتح‌کرد، آنان را از آزاد کرد و به [[مازندران]] فرستاد.<ref>سلطان محمد، ''تاریخ سلطانی''،  1298ق، ص۱۲۱.</ref>
 
===جوانی===
احمدشاه ابدالی در ۲۰ سالگی پس از مرگ برادرش ذوالفقارخان به اردوی نادر پیوست و چندی بعد در زمرهٔ نزدیکان او درآمد و فرماندهی ابدالیان لشکر نادر را برعهده گرفت. این دوره از زندگی او که با سفرهای پیاپی و آشنایی با ساختارهای نظامی همراه بود، سبک زندگی مبتنی بر تحرک و انعطاف‌پذیری سیاسی را در وجود او نهادینه کرد.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.</ref>
 
==زمینه‌ها و بستر اجتماعی احمدشاه ابدالی==
 
===پیشینهٔ قبیله‌ای و خاندانی===
احمدشاه درانی با تعلق به خاندان سدوزایی قبیلهٔ ابدالی (درانی)، از جایگاه اجتماعی ممتازی برخوردار بود. این پایگاه قبیله‌ای نه تنها مشروعیت رهبری او را در میان افغان‌ها (پشتون‌ها) تقویت کرد، بلکه امکان دسترسی به شبکه‌های قدرت و منابع انسانی را فراهم ساخت. به گفتهٔ منابعی چون قدوسی<ref>قدوسی،  ''نادرنامه''،  1339ش، ج۲، ص۴۳۶.</ref> پدرش محمدزمان خان حاکم هرات بود و این موقعیت، احمدشاه را از جوانی با مسائل حکمرانی و دیپلماسی قبیله‌ای آشنا و روحیهٔ رهبری و [[مسئولیت‌پذیری]] را در او تقویت کرد.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.</ref>
 
===تجارب در محیطی پرچالش===
دوران جوانی احمدشاه با چالش‌های شدیدی همراه بود؛ از جمله مرگ [[پدر]]، تبعید اجباری و اسارت در [[قندهار]] توسط رقبای قبیله‌ای. <ref>حسینی،  ''تاریخ احمد شاهی''،  ۱۹۷۴م، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳. </ref> این تجارب، روحیهٔ مقاومت، انعطاف‌پذیری و توانایی مدیریت بحران را در او پرورش داد. همچنین، حضور در اردوی نادرشاه افشار و فرماندهی سواران ابدالی  او را با تاکتیک‌های پیشرفتهٔ نظامی و مدیریت نیروهای چندقومی آشنا کرد.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.</ref>
 
===تأثیرپذیری از فرهنگ ایرانی و هندی===
احمدشاه با بهره‌گیری از دیوان‌سالاری پیچیدهٔ دورهٔ نادری، ساختار حکومتی خود را سامان داد. به نظر برخی محققان که او دیوان‌هایی مانند دیوان اعلی و ایشیک آقاسی باشی را احیا کرد. همچنین، لشکرکشی‌های متعدد به هند موجب آشنایی او با شیوه‌های اداری و فرهنگی هند شد و دیدگاه او را به حکومتداری وسعت بخشید.<ref>حسینی،  ''تاریخ احمد شاهی''،  ۱۹۷۴م، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳. </ref>
 
===تعامل با جریان‌های فکری و مذهبی===
قرار گرفتن افغانستان در چهارراه تمدن‌های ایرانی، هندی و آسیای مرکزی، احمدشاه را با اندیشه‌ها و مکاتب متنوعی آشنا کرد. او خود ادیبی توانا بود و اشعاری به [[زبان پشتو]] می‌سرود.  این توجه به ادبیات و فرهنگ، نه تنها نشان از عمق فکری او داشت، بلکه ابزاری برای تقویت پیوندهای فرهنگی در قلمرو چندقومی افغانستان بود.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۳۴۳-۳۶۴.</ref>
 
==ویژگی‌های شخصیتی احمدشاه ابدالی==
احمدشاه، باسواد بود و به زبان پشتو شعر می‌سرود. به شعرا، ادیبان و قشر روحانی احترام می‌گذاشت.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.</ref> وی از عیاشی و [[تجمل‌گرایی]] به‌دور بود<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص357.</ref> و در [[سوارکاری]] و نظامی‌گری مهارت داشت. او را زیرک و باتدبیر و در عین حال خشن و بی‌رحم،<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص76.</ref>  متعصب، قوم‌گرا، دارای اندیشهٔ زن‌ستیزانه<ref>[https://www.khorasanzameen.net/php/read.php?id=956 «از احمدشاه ابدالی تا عبدالرحمن»، وبلاگ خراسان‌زمین.]</ref> و انحصارطلب توصیف کرده‌اند؛<ref> [http://ensani.ir/fa/article/431493/%D9%88%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D9%88%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%84%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D9%8F%D8%B1%D9%91%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%86 موسوی دالینی، واکاوی عمل‌کرد سیاسی – نظامی احمدشاه درانی و پیامدهای آن، 1394ش،ص149.]</ref> اما برخی از مورخان احمدشاه را فرد زاهد، حلیم و خوشاخلاق دانسته‌اند.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.</ref>
==پادشاهی احمدشاه ابدالی==
با ترور نادرشاه افشار در ۱۷۴۷م ساختار متمرکز امپراتوری او دچار فروپاشی شد. این رویداد خلأ قدرت و رقابت میان مدعیان جانشینی در [[خراسان]] را ایجاد کرد. در این شرایط، احمدخان ابدالی که از فرماندهان مهم نادرشاه بود، همراه دیگر سران قبیلهٔ ابدالی، حفظ موقعیت خود در چارچوب امپراتوری در حال فروپاشی را دشوار ارزیابی کردند. آنها تصمیم به خروج از خراسان و بازگشت به قلمرو قومی در قندهار، واکنشی منطقی به این شرایط بحرانی تشخیص دادند.<ref>استرابادی،  ''جهانگشای نادری''،، 1341ش، ص۴۲۶.</ref>
 
====فرآیند انتخاب و مشروعیت‌یابی====
در نزدیکی [[قندهار]]، سران قبایل ابدالی در شورایی گرد آمدند و احمدشاه را به رهبری انتخاب کردند. این انتخاب بر اساس عواملی چند صورت گرفت: تبار شناخته‌شده او از خاندان سدوزایی، تجربهٔ نظامی کسب‌شده در دوران نادرشاه و توانایی بالقوه او برای اتحاد قبایل. عنوان «درّ درّان» و انتخاب قندهار به‌عنوان پایتخت، نمادهایی برای ایجاد مشروعیت جدید فراتر از سطح محلی بودند. تغییر نام قبیله از ابدالی به درانی نیز نشان‌دهندهٔ تحول در هویت جمعی تحت رهبری جدید بود.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۵۲-۵۳.</ref>
 
====تشکیل دولت و تثبیت قدرت====
احمدشاه بلافاصله پس از به قدرت رسیدن، به ساختارسازی پرداخت. استفاده از دیوانسالاری باقیمانده از دورهٔ نادرشاه، سازماندهی نیروی نظامی متشکل از قبایل و بهره‌گیری از موقعیت جغرافیایی قندهار، پایه‌های اولیهٔ حکومت را تشکیل داد. گسترش متصرفات به مناطق همجوار از جمله خراسان و شمال هند، هم منبع درآمدی برای حکومت جدید بود و هم به تثبیت موقعیت منطقه‌ای آن کمک کرد. این گسترش‌طلبی در شرایط ضعف همزمان امپراتوری [[صفویه|صفوی]] و گورکانیان هند امکان‌پذیر شد اما علی‌رغم ادعای دفاع از جهان اسلام، غارت معابد هندوها و کشتار سیک‌ها  رویکردی متناقض با اصول حکومت‌داری اسلامی داشت.<ref>گانکوفسکی، «لشکر و نظام لشکری شاهان درانی»، 1343ش، ص۴۰؛ حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۱۰۴۵-۱۰۷۵.</ref>
 
==پیامدهای پادشاهی احمدشاه ابدالی==
 
===ایجاد امپراطوری پشتونی (قبیله‌ای)===
احمدشاه ابدالی بخش بزرگی از خراسان را تحت حاکمیت خود درآورد و با محوریت قندهار و رویکرد قبیله‌ای،<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص76-77.</ref> امپراطوری افغانی (پشتونی) را به‌وجود آورد.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/228008/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C سمیعی، «احمد شاه درانی»، وب‌سایت مرکز دائرۀ المعارف بزرگ اسلامی.]</ref>
 
===ایجاد طبقهٔ اشراف اداری و قبیله‌ای===
نظام اداری حکومت احمدشاه، هرچند از نظر شکلی ترکیبی از ادارهٔ گورکانی (مغول‌های حاکم بر هند) و ایرانی بود، اما در عمل زیر سلطهٔ نظام قبیله‌ای و فئودالی افغانی (پشتونی) بود.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص93-94.</ref>
 
===ایجاد طبقهٔ اشراف زمیندار از قبیلهٔ درانی===
احمدشاه، در کنار القاب و مقام دولتی، زمین قندهار را در میان قبیلهٔ ابدالی تقسیم کرد و بخشی از آن را به سرداران این قبایل به‌عنوان جاگیر داد و بعد از فتح [[کابل]]، پیشاور و کشمیر، زمین بیشتری به آنها بخشید.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص95.</ref>
 
===ایجاد شکاف طبقاتی با وضع مالیات نابرابر===
در حکومت احمدشاه، در کنار معافیت مالیات سرانه، مواشی، درخت و میوه، مالیات زمین پشتون‌ها در اطراف قندهار و مناطق مجاور، تخفیف یافت، اما مالیات دهقانان اقوام غیر پشتون چون [[تاجیک‌های افغانستان|تاجیک]]، [[قوم هزاره|هزاره]]، [[قوم ازبک|ازبک]] و [[نورستان|نورستانی‌ها]]، افزوده و تحصیل آن به سرداران پشتون سپرده شد که توانستند به‌تدریج املاک آن‌ها را تملک نمایند. این سیاست مالیاتی نابرابر، سنگ‌بنای یک بی‌اعتمادی عمیق میان اقوام مختلف شد که تا به امروز در قالب تنش‌های سیاسی و اجتماعی خود را نشان می‌دهد  و بر سبک تعاملات روزمره و حس تعلق ملی شهروندان افغانستان تأثیر مستقیم دارد.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص95-96.</ref>
 
===اعطای امتیاز به روحانیون قبیله===
احمدشاه ابدالی، با سپردن تمام محاکم و [[مسجد|مساجد]] به قشر روحانی، آنها را نیز از خود راضی نگه‌داشت و حتی برخی او را پدر و غازی می‌خواند.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، بهار 1391ش، ص357.</ref>
 
===حکمرانی قبیله‌ای و بحران مدرنیته===
میراث احمدشاه درانی برای سبک زندگی امروز افغانستان، در قالب الگویی از حکمرانی قبیله‌ای متمرکز و تقویت هویت قومی به‌عنوان محور قدرت، جامعه‌ای را پایه گذاشت که در آن وفاداری‌های محلی بر ملی‌گرایی فراگیر اولویت دارد.
 
این الگو با تقدم مناسبات نظامی و فتح قلمرویی بر نهادسازی مدنی و توسعه اقتصادی، نه تنها به ناپایداری ساختار دولت و تشدید رقابت‌های قبیله‌ای انجامیده، بلکه با تثبیت الگوی مواجهه دفعی و انعطاف‌ناپذیر با جهان خارج، زمینه‌ساز انزوا و تضعیف روابط بین‌الملل شده است. در نتیجه، این میراث به جای تقویت دیپلماسی و همکاری‌های فرامرزی، به جنگ‌های داخلی مکرر، بی‌ثباتی سیاسی و توسعه‌نیافتگی ساختاری انجامیده که سبک زندگی کنونی در افغانستان را تحت تأثیر خود قرار داده است.<ref>موسوی دالینی، «واکاوی عملکرد سیاسی ـ نظامی احمدشاه دُرّانی و پیامدهای آن»، ۱۳۹۴ش، ص۱۳۵-۱۵۰.</ref>
 
====تشدید فقر ساختاری و ناپایداری اقتصادی====
میراث اقتصادی احمدشاه درانی را می‌توان در دو بُعد کوتاه‌مدت و بلندمدت بررسی کرد. در دوران حکمرانی او، اقتصاد امپراتوری به‌طور عمده بر درآمدهای ناشی از فتوحات نظامی متکی بود. منابع تاریخی اشاره دارند که وی بلافاصله پس از تثبیت قدرت، با تصرف اموال و مالیات‌هایی که مقامات دورهٔ نادرشاه از مناطق مختلف گردآوری کرده بودند، پایه‌های اولیهٔ خزانه خود را استوار ساخت.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۵۶.</ref> همچنین، حملات پیاپی به سرزمین‌های همجوار به‌ویژه هند، که با غارت ثروت‌های کلانی همراه بود، منبع اصلی تأمین هزینه‌های حکومت از جمله نگهداری سپاه دائمی به شمار می‌رفت.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۹۵۶-۱۰۲۱)</ref>
 
با این حال، این نظام اقتصادی که بر پایه غنائم جنگی شکل گرفته بود، از بنیان‌های تولیدی و داخلی محروم بود. گزارش‌ها حاکی از آن است که با کاهش توان نظامی و توقف گسترش قلمرو پس از دوره احمدشاه، ساختار اقتصادی امپراتوری به سرعت فروپاشید. این وابستگی به منابع خارجی و بی‌ثباتی ناشی از آن، الگویی را در تاریخ اقتصادی افغانستان تثبیت کرد که در آن ثروت بیش از آنکه از طریق توسعه پایدار کشاورزی، صنعت و تجارت ایجاد شود، از مسیر [[جنگ]] و غارت به دست می‌آمد. به باور تحلیلگران، این الگو در درازمدت به تشدید فقر ساختاری و ناپایداری اقتصادی در این سرزمین انجامید.<ref>Dupree, Louis, ''Afghanistan 339.''</ref>


===3. ایجاد طبقۀ اشراف زمیندار از قبیلۀ درانی===
احمد، در کنار القاب و مقام دولتی، زمین قندهار را در میان قبیلۀ ابدالی تقسیم کرد و بخشی از آن را به سرداران این قبایل به‌عنوان جاگیر داد و بعد از فتح [[کابل]]، پیشاور و کشمیر، زمین بیشتری به آنها بخشید.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص95.</ref> 
===4. ایجاد شکاف طبقاتی با وضع مالیات نابرابر===
در حکومت احمدشاه، در کنار معافیت مالیات سرانه، مواشی، درخت و میوه، مالیات زمین پشتون ها در اطراف قندهار و مناطق مجاور، تخفیف یافت اما مالیات دهقانان غیر پشتون، افزوده و تحصیل آن به ‌سرداران پشتون سپرده شد که توانستند به‌تدریج املاک آن‌ها را تملک نماید.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص95-96.</ref> 
===5. اعطای امتیاز به روحانیون قبیله===
احمد ابدالی، با سپردن تمام محاکم و [[مساجد]] به قشر روحانی، آنها را نیز از خود راضی نگه داشت و حتی برخی او را پدر و غازی می‌خواند.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، بهار 1391ش، ص357.</ref> 
==سیاست خارجی احمدشاه ابدالی==
==سیاست خارجی احمدشاه ابدالی==
===1. روابط احمدشاه با ایران===
 
کریم خان زند، در مورد خراسان حالت بی‌طرفی اختیار کرد و برخی براین نظراند که میان کریم خان زند و احمدشاه ابدالی، توافقاتی صورت گرفته است. شاهرخ نوۀ نادر افشار بعد از شکست در جنگ هرات، و محاصرۀ شهر [[مشهد]] توسط احمدشاه، (جنگ دوم) در یک توافق‌نامۀ صلح، قبول کرد که خطبه و سکه به‌نام احمدشاه باشد اما مهر فرامین، ارقام و احکام به‌نام شاهرخ باشد.<ref> موسوی دالینی، «واکاوی عمل‌کرد سیاسی – نظامی احمدشاه درانی و پیامدهای آن»، 1394ش، ص147.</ref>  
*سیاست خارجی احمدشاه درانی بر پایهٔ توسعه‌طلبی نظامی و بهره‌گیری از ضعف همسایگان شکل گرفته بود. در جبههٔ هند، وی با بهره‌گیری از ضعف امپراتوری گورکانی، بارها به پنجاب و دهلی لشکرکشی کرد. او در ۱۱۶۱ق لاهور را تسخیر و حاکم آن را به دهلی گریزاند.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۱۰۳-۱۰۸.</ref>.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۱۳۴-۱۳۶.</ref> حملات پی در پی او به هند، از جمله تصرف دهلی در ۱۱۶۹ق و نبرد سرنوشت‌ساز پانی‌پت در ۱۱۷۴ق که به شکست سنگین مراته‌ها انجامید، موجب تضعیف شدید ساختار سیاسی هند و در نهایت زمینه‌ساز نفوذ استعمار بریتانیا شد.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۹۵۶-۱۰۲۱.</ref>
===2. روابط احمدشاه با هند===
*در جبههٔ ایران، احمدشاه با استفاده از آشفتگی پس از قتل نادرشاه، به [[خراسان]] یورش برد. او در ۱۱۶۷ق هرات را محاصره کرد و پس از شکست سپاه شاهرخ در تربت جام، بر این شهر چیره شد.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۲۵۲-۲۷۱.</ref> سپس با محاصرهٔ مشهد، شاهرخ را وادار به پرداخت غرامت و ضرب سکه به نام خود کرد.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۴۳۲. </ref> سیاست او در قبال ایران، ترکیبی از تهاجم نظامی و انعطاف دیپلماتیک بود؛ به‌گونه‌ای که با وجود اشغال نواحی مهمی مانند هرات و مشهد، حاکمیت محلی شاهرخ را در ازای پرداخت مالیات و به رسمیت شناختن حاکمیت خود حفظ کرد. همچنین، برای تثبیت موقعیت خود در مرزهای غربی، در ۱۱۷۵ق پسرش تیمور را به حکومت هرات منصوب‌کرد.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۱۰۴۲-۱۰۴۳.</ref>
احمدشاه پس از به‌قدرت رسیدن، اولین حملۀ نظامی را به سمت کابل و پیشاور انجام داد که در آن زمان جزء امپراطوری هند به‌شمار می‌رفت. وی هشت بار بر قلمرو امپراطوری هند حمله کرده است که خونین‌ترین آن جنگ پانی‌پت به‌حساب می‌آید.<ref>کاتب، سراج‌التواریخ، ،1331ش، ج اول، ص10-27.</ref>  
*در بعد دیپلماتیک، احمدشاه با بریتانیا و عثمانی ارتباط داشت، اما بریتانیا با وجود نظارت بر اقدامات او، به‌دلیل قدرت نظامی‌اش، رویکردی محتاطانه در پیش گرفته بود.<ref>سینها، ۶۲۴-۶۴۱؛ اورما، ۱۰۹-۱۲۸</ref>
===3. روابط احمدشاه با آسیای میانه===
*احمدشاه، دو بار به‌سمت ترکستان در آسیای میانه لشکر کشیده است که در حملهٔ اول به‌سرکردگی شاه‌ولی خان، ولایات ترکستان را تصرف کرد و در حملهٔ دوم، در کنار سرکوب شورشیان شمال، با شاه بخارا صلح کرده، با تعیین حدفاصل دو کشور، [[خرقۀ شریف]] منصوب به [[پیامبر اسلام|پیامبر اسلام]] را به قندهار آورد.<ref>کاتب، سراج‌التواریخ، 1331ش، ج اول، ص16-27.</ref>
احمدشاه ، دوبار به‌سمت ترکستان در آسیای میانه لشکر کشیده است که در حملۀ اول به‌سرکردگی شاه‌ولی خان، ولایات ترکستان را تصرف کرد و در حملۀ دوم، در کنار سرکوب شورشیان شمال، با شاه بخارا صلح کرده، با تعیین حدفاصل دو کشور، خرقۀ منصوب به [[پیامبر اسلام|‌پیامبر ‌اسلام]] را به قندهار آورد.<ref>کاتب، سراج‌التواریخ، 1331ش، ج اول، ص16-27.</ref>   
 
===4. انزوای سیاسی===
==قوانین و ساختار اجتماعی در زمان احمدشاه ابدالی==
سیاست جنگی احمدشاه، سبب شد که دولت زیر حاکمیت او در انزوای سیاسی قرار گیرد.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص76.</ref>
 
==آثار==
===ساختار حکومتی===
احمد شاه، به‌رغم آن‌که در طول دورۀ سلطنت خود به‌امور نظامی و جنگی مصروف بود، از خود دیوان شعری به‌ [[زبان پشتو]] با عنوان «هرا» به‌یادگار گذاشته است.<ref>محمدی، «احمدشاه درانی و نقش خانوادۀ آن در ادبیات افغانستان»، وبلاگ محمدامیر محمدی ابلاغ.</ref>  
احمدشاه برای ادارهٔ قلمرو گسترده خود تشکیلات دیوانی مشابه دیوانسالاری نادرشاه افشار را در قندهار پی ریخت.<ref>«تشکیلات دربار احمدشاه بابا به اصطلاحات امروز»، 1350ش، ص۸۳-۹۰.</ref> این ساختار شامل وزیر اعظم (اشرف‌الوزراء) در رأس و دیوان‌های تخصصی مانند دیوان انشا، داروغگی و ایشیک آقاسی باشی می‌شد. همچنین دیوان اعلی به ریاست دیوان‌بیگی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نهادهای حکومتی فعالیت می‌کرد.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۳۱۳-۳۱۶.</ref>
==محبوبیت احمدشاه ابدالی==
 
احمد ابدالی، در میان گروه قومی پشتون بهویژه قبیلۀ درانی محبوبیت زیاد دارد و به «احمدشاه بابا» معروف است<ref>کاتب، سراج‌التواریخ، 1331ش، ج اول، ص30.</ref> و او را بنیان‌گذار افغانستان فعلی می‌دانند و مورد توجه خاص شاعران و تحلیل‌گران آنها قرار گرفته است.<ref>محمدی، «احمدشاه درانی و نقش خانوادۀ آن در ادبیات افغانستان»، وبلاگ محمدامیر محمدی ابلاغ.</ref>
===ساختار اجتماعی و اقتصادی===
==درگذشت==
ساختار اجتماعی بر پایهٔ نظام ارباب-رعیتی و تیولداری استوار بود که در آن احمدشاه به رؤسای قبایل در ازای دریافت سرباز، زمین اعطا می‌کرد. همچنین سیستم مالیاتی تبعیض‌آمیز به گونه‌ای اجرا می‌شد که قبایل درانی از معافیت‌ها و تخفیف‌های مالیاتی برخوردار بودند، در حالی که سایر اقوام مانند [[تاجیک‌های افغانستان|تاجیکان]] و [[قوم هزاره|هزاره‌ها]] تحت فشار مالیاتی بیشتری قرار داشتند.<ref>گانکوفسکی، «لشکر و نظام لشکری شاهان درانی»، ۱۳۴۳ش، ص32-49.</ref>
احمد ابدالی، پس از 25 سال پادشاهی، در 20 رجب 1186ق در شهر قندهار درگذشت.<ref>کاتب، سراج‌التواریخ، 1331ش، ج اول، ص29.</ref> مقبرۀ احمدشاه، در باغ روضه، کنار مسجد خرقۀ مبارک موقعیت دارد. گنبد و ساختمان آن در نوع خود از شاه‌کارهای معماری اسلامی و از جاهای دیدنی ولایت قندهار است.<ref>«احمدشاه درانی؛ سیاست‌مدار شاعرپیشه که مهمان مازندرانی‌ها شد»، وب‌سایت فارس افغانستان.</ref>
 
===ساختار نظامی===
سپاه به دو بخش تقسیم می‌شد:
 
۱. سربازان قبیله‌ای که از سوی سران قبایل ارائه می‌شدند
 
۲. سپاه دائمی (قول اردو) که به‌طور مستیم از دولت مرکزی حقوق دریافت می‌کردند و شامل سربازان خارجی نیز می‌شدند.<ref>وکیلی فوفلزایی، ''تیمورشاه درانی''،  1346ش، ج۱، ص۵۲-۵۳.
</ref>
 
===ساختار قضایی===
بر اساس شواهد، عرف‌های قبیله‌ای ([[پشتونوالی]]) همراه با احکام شریعت اساس نظام قضایی را تشکیل می‌دادند. مورخان اشاره کرده‌اند که احمدشاه قوانین و ضوابطی بر اساس عرف جامعهٔ پشتون و مذهب اهل‌سنت در جامعه وضع کرد و در رواج آنها کوشید.<ref>سلطان محمد، ''تاریخ سلطانی''، 1298ق، ص۱۴۷.</ref>
 
==تأثیر  احمدشاه ابدالی بر سبک زندگی در افغانستان==
 
*اقدامات احمدشاه درانی تأثیرات ماندگاری بر سبک زندگی مردم در دوران خود و الگوهای اجتماعی افغانستان معاصر بر جای گذاشت. در دوران حکمرانی او، ایجاد نخستین حکومت متمرکز با تشکیلات دیوانی منظم سبک زندگی مبتنی بر وفاداری‌های قبیله‌ای را تا حدی به سمت نظم دولتی سوق داد.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۳۱۳-۳۱۶.</ref> از سوی دیگر، سیاست‌های مالیاتی تبعیض‌آمیز که به موجب آن زمین‌های [[قندهار]] میان قبیله درانی تقسیم شد باعث شکل‌گیری شکاف طبقاتی پایدار و محرومیت سایر اقوام از منابع اقتصادی شد، الگویی که در سبک زندگی امروز افغانستان نیز در قالب نابرابری‌های قومی تداوم یافته است.<ref>وکیلی فوفلزایی، ''تیمورشاه درانی''، 1346ش، ص۵۲-۵۴.</ref>
*در بعد فرهنگی، اهتمام وی به سرودن شعر به [[زبان پشتو]] و ترویج این زبان نه تنها هویت قومی پشتون را تقویت کرد، بلکه سبک زندگی فرهنگی مبتنی بر برتری یک زبان و قوم خاص را نهادینه نمود.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۳۴۳-۳۶۴.</ref> همچنین احداث شهر جدید احمدشاهی و ایجاد بازارها و کاروانسراها اگرچه به رونق تجاری موقت انجامید،<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۱۴۳-۱۴۴.</ref> اما به‌دلیل وابستگی اقتصاد به غنائم جنگی نتوانست زیرساخت پایدار برای سبک زندگی شهری فراهم کند.<ref>گانکوفسکی، «لشکر و نظام لشکری شاهان درانی»، ۱۳۴۳ش، ص32-49.</ref>
*ازدیگر سوی تقدم مناسبات نظامی بر نهادسازی مدنی در دوران او، الگویی را بنیان نهاد که در آن سبک زندگی جوامع همواره تحت تأثیر بی‌ثباتی سیاسی و رقابت‌های قبیله‌ای قرار گرفته است. این میراث تا به امروز در قالب اولویت مناسک قومی بر هویت ملی در سبک زندگی اجتماعی افغانستان مشهود است.<ref>موسوی دالینی، «واکاوی عملکرد سیاسی ـ نظامی احمدشاه دُرّانی و پیامدهای آن»، ۱۳۹۴ش، ص۱۳۵-۱۵۰.</ref>
 
===سبک زندگی زنان===
 
*حکومت قبیله‌ای [[پدرسالاری|پدرسالار]]: اساس قدرت احمدشاه بر پایهٔ اتحاد قبایل پشتون (درانی) استوار بود که ساختاری به‌طور عمیق پدرسالار داشت. در چنین سیستم‌هایی، قانون عرفی قبیله‌ای (پشتونوالی) بر زندگی اجتماعی حاکم بود که در آن نقش زن اغلب محدود به [[حریم خصوصی]] ([[خانه]]) و کارکردهای زیستی (تولیدمثل) و اقتصادی (کار در خانه و کشاورزی) است. حقوقی مانند مالکیت، ارث و [[معیارهای انتخاب همسر|انتخاب همسر]]  به‌طور معمول تحت کنترل مردان [[خانواده]] بود.<ref>گانکوفسکی، «لشکر و نظام لشکری شاهان درانی»، ۱۳۴۳ش، ص32-49.</ref>
*تمرکز بر مناسبات نظامی: از آنجا که روزگار سلطنت احمدشاه درانی بیشتر به [[جنگ]] و لشکرکشی می‌گذشت جامعه به‌طور کلی حول محور ارزش‌های مردانه‌ای مانند جنگاوری، شجاعت و وفاداری قبیله‌ای سازمان یافته بود. در چنین فضایی، زنان به‌طور سیستماتیک از عرصهٔ عمومی، سیاست و آموزش رسمی کنار گذاشته می‌شدند، زیرا این فضاها در انحصار مردان و در خدمت اهداف نظامی-حکومتی بود.<ref>گانکوفسکی، «لشکر و نظام لشکری شاهان درانی»، ۱۳۴۳ش، ص32-49.</ref>
*هویت وابسته: هویت اجتماعی زنان به‌طور عمده از طریق مردان خانواده (پدر، همسر و برادر) تعریف می‌شد. برای مثال ازدواج پسر احمدشاه با دختر عالمگیر دوم نیز نشان می‌دهد که زنان گاهی به‌عنوان ابزاری برای اتحادهای سیاسی و قبیله‌ای مورد استفاده قرار می‌گرفتند.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۳۱۳-۳۱۶.</ref>
 
==دیدگاه دیگران نسبت به احمدشاه ابدالی==
 
===دیدگاه اقوام غیرپشتون===
اقوام غیرپشتون مانند [[تاجیک‌های افغانستان|تاجیکان]]، [[قوم هزاره|هزاره‌ها]] و [[قوم ازبک|ازبک‌ها]]، حکومت احمدشاه را مبتنی بر تبعیض سیستماتیک می‌دیدند. سیاست‌های مالیاتی او که به موجب آن مالیات‌های سنگین‌تری از غیرپشتون‌ها گرفته می‌شد، شکاف اقتصادی عمیقی ایجاد کرده بود. از سوی دیگر، انحصار قدرت در دست قبیله درانی و اعطای امتیازات ویژه به آنان، احساس محرومیت و ناعدالتی را در میان دیگر اقوام تقویت می‌کرد. این نگاه، حاکمیت او را نه به‌عنوان یک دولت ملی، بلکه به مثابهٔ سلطهٔ قومی خاص تفسیر می‌کرد.<ref>گانکوفسکی، «لشکر و نظام لشکری شاهان درانی»، ۱۳۴۳ش، ص32-49.</ref>
 
===کشور هند===
هندیان احمدشاه را فاتحی بیرحم و غارتگر می‌پنداشتند که بارها به سرزمین آنان یورش برد.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۹۵۶–۱۰۲۱.</ref> لشکرکشی‌های مکرر او به هند از جمله غارت دهلی و قتل‌عام سیک‌ها در پنجاب خاطره‌ای تلخ در اذهان عمومی به جای گذاشت. افزون بر این، اخذ مالیات‌های سنگین و غرامت از حکام محلی، اقتصاد منطقه را تحت فشار قرار داده بود. این اقدامات سبب شد تا حاکمیت او در هند به‌عنوان دورانی از خشونت و ستم تلقی شود.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۱۰۴۵–۱۰۷۵.</ref>
 
===کشور ایران===
ایرانیان به‌ویژه ساکنان [[خراسان]]، احمدشاه را حاکمی مهاجم و تهدیدی برای تمامیت ارضی ایران می‌دانستند. این نگرش ناشی از لشکرکشی‌های پیاپی او به خراسان بود که با کشتار و غارت همراه می‌شد؛ از جمله حملات متعدد به [[مشهد]] که با «کشتاری سخت» و «غارت» شهرها همراه بود. همچنین، وادار کردن شاهرخ به پرداخت غرامت و ضرب سکه به نام خود، رویکردی تحقیرآمیز نسبت به حکومت ایران قلمداد می‌شد. تصرف مناطقی مانند هرات که برای ایران دارای اهمیت راهبردی بود، بر این دیدگاه منفی تأکید داشت.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۲۹۷–۲۹۸.</ref>
 
===قدرت‌های خارجی===
قدرت‌های خارجی به ویژه بریتانیا، احمدشاه را حاکمی مقتدر اما قابل مدیریت ارزیابی می‌کردند. بریتانیا با وجود نظارت دقیق بر اقدامات او، رویکردی محتاطانه و دوراندیش در پیش گرفته بود.<ref>Sinha, "The Durrani Menace and the British North-West Frontier Problem in the Eighteenth Century», 1985, ۶۲۴–۶۴۱).</ref>
 
==درگذشت احمدشاه ابدالی==
احمدشاه درانی در ۲۰ [[رجب]] ۱۱۸۶ قمری در شهر قندهار درگذشت. دوران پادشاهی وی ۲۵ سال به طول انجامید و در زمان مرگ ۵۱ سال داشت. وفات او همزمان با افول تدریجی قدرت امپراتوری درانی بود.<ref>کاتب، سراج‌التواریخ، 1331ش، ج اول، ص29.</ref>
===آرامگاه احمدشاه درانی===
آرامگاه احمدشاه درانی در باغ روضه، کنار [[خرقۀ شریف]] در قندهار که به «مرقد احمد شاه بابا» معروف است، از مهم‌ترین بناهای تاریخی افغانستان محسوب می‌شود. این مکان به‌عنوان یادمان بنیان‌گذار امپراتوری درانی، دارای ارزش نمادین و تاریخی است. معماری آن تلفیقی از معماری اسلامی و محلی است و به‌عنوان یک جاذبهٔ فرهنگی و [[گردشگری]] مورد توجه قرار دارد.<ref>[https://fa2.ifilmtv.ir/News/Content/84144/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%DB%8C?%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C «مستندی از سرگذشت احمد شاه ابدالی در قندهار»، وب‌سایت آی فیلم ۲.]</ref>
 
===خانه تاریخی احمدشاه ابدالی===
خانهٔ تاریخی احمدشاه ابدالی واقع در قندهار، با قدمتی نزدیک به ۳۰۰ سال، از آثار مهم فرهنگی افغانستان به شمار می‌رود. این بنا در سال‌های اخیر با خطر ویرانی مواجه شده و بخش‌هایی از آن تخریب شده است.<ref>[https://fa2.ifilmtv.ir/News/Content/58525/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C%20%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B4%D8%A7%D9%87%20%D8%A7%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%DB%8C%20%D8%A8%D8%A7%20%D8%AE%D8%B7%D8%B1%20%D9%86%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%AF%DB%8C%20%D8%B1%D9%88%D8%A8%D8%B1%D9%88%20%D8%A7%D8%B3%D8%AA «نگرانی‌ها برای ویرانی خانه تاریخی احمدشاه ابدالی در قندهار»، وب‌سایت آی فیلم ۲.]</ref>
 
===آثار احمدشاه ابدالی===
احمد شاه، به‌رغم آن‌که در طول دورهٔ سلطنت خود به‌امور نظامی و جنگی مصروف بود، از خود دیوان شعری به [[زبان پشتو]] با عنوان «هرا» به‌یادگار گذاشته است.<ref>[http://realmiblagh.blogfa.com/post/747 محمدی، «احمدشاه درانی و نقش خانوادۀ آن در ادبیات افغانستان»، وبلاگ محمدامیر محمدی ابلاغ.]</ref>
 
===محبوبیت احمدشاه ابدالی===
احمدشاه ابدالی، در میان گروه قومی پشتون به ویژه قبیلهٔ درانی محبوبیت زیاد دارد و به «احمدشاه بابا» معروف است<ref>کاتب، سراج‌التواریخ، 1331ش، ج اول، ص30.</ref> و او را بنیان‌گذار افغانستان فعلی می‌دانند و مورد توجه خاص شاعران و تحلیل‌گران آنها قرار گرفته است.<ref>[http://realmiblagh.blogfa.com/post/747 محمدی، «احمدشاه درانی و نقش خانوادۀ آن در ادبیات افغانستان»، وبلاگ محمدامیر محمدی ابلاغ.]</ref>
 
===احمدشاه درانی در ادبیات===
احمدشاه درانی به‌دلیل بنیانگذاری کشور افغانستان و فتوحات خود در شبه‌قارهٔ هند، مورد ستایش گرفته و برخی از شعرا در بارهٔ او شعر سروده‌اند. برای مثال [[اقبال لاهوری|اقبال لاهوری]] در وصف وی سروده است:<ref>[https://ganjoor.net/iqbal/pas-che-bayad-kard/sh23 لاهوری، اقبال، پس چه باید کرد؟ بخش ۲۳، وب‌سایت گنجور.]</ref>
 
{{شعر جدید
      | متن =
تربت آن خسرو روشن ضمیر\\از ضمیرش ملتی صورت پذیر
گنبد او را حرم داند سپهر\\با فروغ از طوف او سیمای مهر
مثل فاتح آن امیر صف شکن\\سکه ئی زد هم به اقلیم سخن
ملتی را داد ذوق جستجو\\قدسیان تسبیح خوان بر خاک او
از دل و دست گهر ریزی که داشت\\سلطنت‌ها برد و بی پروا گذاشت
نکته سنج و عارف و شمشیر زن\\روح پاکش با من آمد در سخن
گفت می‌دانم مقام تو کجاست\\نغمهٔ تو خاکیان را کیمیاست
خشت و سنگ از فیض تو دارای دل\\روشن از گفتار تو سینای دل
پیش ما ای آشنای کوی دوست\\یک نفس بنشین که داری بوی دوست
ایخوش آن کو از خودی آئینه ساخت\\وندر آن آئینه عالم را شناخت
پیر گردید این زمین و این سپهر\\ماه کور از کور چشمیهای مهر
گرمی هنگامه ئی می بایدش\\تا نخستین رنگ و بو باز آیدش
بندهٔ مؤمن سرافیلی کند\\بانگ او هر کهنه را برهم زند
ای ترا حق داد جان ناشکیب\\تو ز سر ملک و دین داری نصیب
فاش گو با پور نادر فاش گوی\\باطن خود را به ظاهر فاش گوی
      }}
 
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس پیش‌نویس}}


==منابع==
==منابع==
* «احمدشاه درانی؛ سیاست‌مدار شاعرپیشه که مهمان مازندرانی‌ها شد»، وب‌سایت فارس افغانستان، تاریخ درج: 9 دی 1394ش.
{{آغاز منابع}}
* «از احمدشاه ابدالی تا عبدالرحمن»، وبلاگ خراسان‌زمین، تاریخ درج: 28 آذر 1390ش.
*«احمدشاه درانی؛ سیاست‌مدار شاعرپیشه که مهمان مازندرانی‌ها شد»، وب‌سایت فارس افغانستان، تاریخ درج مطلب: ۹ دی ۱۳۹۴ش.
* سمیعی، محمد، «احمدشاه درانی»، وب‌سایت مرکز دائرۀ‌المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 19 خرداد 1399ش.
*«از احمدشاه ابدالی تا عبدالرحمن»، وبلاگ خراسان‌زمین، تاریخ درج مطلب: ۲۸ آذر ۱۳۹۰ش.
* غبار، میر غلام محمد، افغانستان در مسیر تاریخ، نسخۀ دیجیتالی، کابل، انتشارات محسن،  بهار 1391ش.
*استرابادی، محمدمهدی، ''جهانگشای نادری''، به کوشش عبدالله انوار، تهران، ۱۳۴۱ش.
* فرهنگ، میرمحمد‌صدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، ویرجینیا، امریکن سپیدی، قوس (آذر) 1367ش.
*حسینی، محمود، ''تاریخ احمد شاهی''، چ تصویری، به کوشش دوستمراد سید مرادوف، مسکو، ۱۹۷۴م.
* کاتب، فیض‌محمد، سراج‌التواریخ، ج اول، کابل، مطبعۀ حروفی دارالسلطنه، 1331ش.
*رفیعی‌راد، رضا و اکرمی، حسن، «تحلیل تاریخی نقاشان افغانستان از دوران ماقبل تاریخ تا آغاز اصلاحات امانی»، مجلهٔ هنر و تمدن شرق، شمارهٔ ۳۸، ۱۴۰۱ش.
* محمدی، محمدامیر، «احمدشاه درانی و نقش خانوادۀ آن در ادبیات افغانستان»، وبلاگ محمدامیر محمدی ابلاغ، تاریخ درج مطلب: 1 آبان 1397ش.
*«روایت دیگر از زندگی احمدشاه بابا»، شبکهٔ اطلاع رسانی افغانستان، تاریخ درج مطلب: ۲۷خرداد ۱۳۹۴ش.
* «مقبره و زیارت احمدشاه بابا»، وبلاگ انار افغانستان، تاریخ بازدید: 16 اردیبهشت 1402ش.
*سلطان محمدخان، ''تاریخ سلطانی''، بمبئی، ۱۲۹۸ق.
* مصباح‌زاده، محمدباقر، تاریخ سیاسی مختصر افغانستان، مرکز پژوهش‌های آفتاب، 1388ش.
*سمیعی، محمد، «احمدشاه درانی»، وب‌سایت مرکز دائرهٔ المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ش.
* موسوی دالینی، جواد، «واکاوی عمل‌کرد سیاسی – نظامی احمدشاه درانی و پیامدهای آن»، فصل‌نامۀ علمی – پژوهشی پژوهش‌نامۀ تاریخ اسلام، سال پنجم، شمارۀ هفدهم، بهار 1394ش.
*سهایی، عبدالحمید، «تشکیلات دربار احمدشاه بابا به اصطلاحات امروز»، ''عرفان''، کابل،  شمارهٔ ۹-۱۲، ۱۳۵۰ش.
[[رده:ویکی‌زندگی]]
*غبار، میر غلام محمد، افغانستان در مسیر تاریخ، نسخهٔ دیجیتالی، کابل، انتشارات محسن،  بهار ۱۳۹۱ش.
[[رده:رهبران]]
*فرهنگ، میرمحمدصدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، ویرجینیا، امریکن سپیدی، قوس (آذر) ۱۳۶۷ش.
[[رده:افغانستان]]
*قدوسی، محمدحسین، ''نادرنامه''، مشهد، ۱۳۳۹ش.
*کاتب، فیض‌محمد، سراج التواریخ، ج اول، کابل، مطبعهٔ حروفی دارالسلطنه، ۱۳۳۱ش.
*گانکوفسکی، یو. و.، «لشکر و نظام لشکری شاهان درانی»، ترجمهٔ محمد صدیق طرزی، مجلهٔ ''آریانا''، شمارهٔ ۲-۳، ۱۳۴۳ش.
*محمدی، محمدامیر، «احمدشاه درانی و نقش خانوادهٔ آن در ادبیات افغانستان»، وبلاگ محمدامیر محمدی ابلاغ، تاریخ درج مطلب: ۱ آبان ۱۳۹۷ش.
*«مقبره و زیارت احمدشاه بابا»، وبلاگ انار افغانستان، تاریخ بازدید: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ش.
*مصباح‌زاده، محمدباقر، تاریخ سیاسی مختصر افغانستان، تهران، مرندیز، ۱۳۸۸ش.
*«مستندی از سرگذشت احمد شاه ابدالی در قندهار»، وب‌سایت آی فیلم ۲، تاریخ درج مطلب: ۸ شهریور ۱۴۰۴ش.
*موسوی دالینی، جواد، «واکاوی عمل‌کرد سیاسی – نظامی احمدشاه درانی و پیامدهای آن»، فصل‌نامهٔ علمی – پژوهشی پژوهش‌نامهٔ تاریخ اسلام، شمارهٔ ۱۷، ۱۳۹۴ش.
*«نگرانی‌ها برای ویرانی خانه تاریخی احمدشاه ابدالی در قندهار»، وب‌سایت آی فیلم ۲، تاریخ درج مطلب: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ش.
*وکیلی فوفلزایی، عزیزالدین، ''تیمورشاه درانی''، کابل، ۱۳۴۶ش.
*Ahmad Shah Durrani  New World Encyclopedia
*Dupree, Louis, ''Afghanistan'', New Jersey, 1973
*Sinha, N. K., "The Durrani Menace and the British North-West Frontier Problem in the Eighteenth Century", ''The Indian Historical Quarterly'', Delhi, 1985, vol. X
{{پایان منابع}}

نسخهٔ کنونی تا ۱ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۰۹

احمدشاه ابدالی؛ بنیان‌گذار سلسلهٔ پادشاهی ابدالی‌ها در افغانستان.

احمدشاه درانی با بنیان‌نهادن اولین حکومت متمرکز افغانی (پشتونی)، الگویی از سبک زندگی مبتنی بر وفاداری قبیله‌ای و نظامی‌گری را تثبیت کرد که تأثیرات آن در جامعهٔ امروز افغانستان نیز مشهود است. وی با ایجاد سپاه دائمی و تشکیلات دیوانی، زمینه‌های اولیه یک شبه‌دولت را پیریزی کرد، اما تقدم مناسبات نظامی بر نهادسازی پایدار، به بی‌ثباتی ساختار سیاسی پس از وی انجامید.

سیاست‌های داخلی او، از جمله تمرکز بر آبادانی مناطق خاص، ترویج زبان پشتو و سیاست‌های مالیاتی تبعیض‌آمیز، باعث شکاف‌های عمیق اجتماعی شد و سبک زندگی مبتنی بر حکمرانی قبیله‌ای او، با تضعیف ملی‌گرایی فراگیر، زمینهٔ انزوا و تداوم منازعات داخلی را فراهم کرد. وابستگی اقتصاد به غنائم جنگی نیز الگوی ناپایداری را ایجاد کرد که توسعهٔ زیرساخت‌های مدنی را با چالش مواجه ساخت. در نهایت، میراث او به‌دلیل عدم نهادینه‌سازی بنیادهای یک نظام فراگیر مدرن، بحران‌های ساختاری را در سبک زندگی اجتماعی افغانستان تداوم بخشید.

نام‌گذاری به ابدالی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نام‌گذاری احمدشاه به «ابدالی» برگرفته از تعلق قبیله‌ای وی به طایفهٔ ابدالی از قوم پشتون بود که ریشه در اصالت خانوادگی او داشت. پس از برگزیده‌شدن به پادشاهی در شورای قندهار، عنوان نمادین «دُرِّ دُرّان» (مروارید عصر) توسط یکی از عالمان دینی به او اعطا شد. این رویداد سبب شد تا هم شخص وی و هم قبیلهٔ ابدالی به «درانی» ملقب شوند.[۱]

زندگی‌نامه احمدشاه ابدالی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کودکی و نوجوانی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

براساس برخی منابع محمدزمان خان چون هرات را آشفته دید، همسر باردار خود را به ملتان نزد مادر و دایی خود فرستاد و احمد در همانجا به دنیا آمد و مدت ۷ سال نزد دایی پدر به سر برد.[۲] اما برخی تاریخ نگاران نوشته‌اند که احمد در هرات زاده شد و بعد همراه مادر به فراه رفت.[۳] زندگی او از کودکی با بحران‌های سیاسی همراه بود، چنانکه در ۱۱۳۳ق که محمدزمان خان طی درگیری‌های قبیله‌ای کشته شد، خانواده‌اش مجبور به ترک هرات شدند.[۴]

وی در نوجوانی به برادر بزرگ‌تر خود، ذوالفقار خان، حاکم هرات پیوست‌[۵] اما در ۱۱۴۳ق در پی لشکرکشی نادرشاه افشار به هرات، ذوالفقار خان همراه خانواده‌اش و احمد به ناچار هرات را ترک کردند و نخست به فراه رفت و سپس به قندهار رفتند.[۶] در قندهار نیز حسین خان غلزایی حاکم قندهار از حضور ذوالفقار خان بیمناک شد و او و برادرانش، علی‌مردان خان و احمدخان را به زندان انداخت.[۷] در ۱۱۵۰ق چون نادرشاه قندهار را فتح‌کرد، آنان را از آزاد کرد و به مازندران فرستاد.[۸]

احمدشاه ابدالی در ۲۰ سالگی پس از مرگ برادرش ذوالفقارخان به اردوی نادر پیوست و چندی بعد در زمرهٔ نزدیکان او درآمد و فرماندهی ابدالیان لشکر نادر را برعهده گرفت. این دوره از زندگی او که با سفرهای پیاپی و آشنایی با ساختارهای نظامی همراه بود، سبک زندگی مبتنی بر تحرک و انعطاف‌پذیری سیاسی را در وجود او نهادینه کرد.[۹]

زمینه‌ها و بستر اجتماعی احمدشاه ابدالی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پیشینهٔ قبیله‌ای و خاندانی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

احمدشاه درانی با تعلق به خاندان سدوزایی قبیلهٔ ابدالی (درانی)، از جایگاه اجتماعی ممتازی برخوردار بود. این پایگاه قبیله‌ای نه تنها مشروعیت رهبری او را در میان افغان‌ها (پشتون‌ها) تقویت کرد، بلکه امکان دسترسی به شبکه‌های قدرت و منابع انسانی را فراهم ساخت. به گفتهٔ منابعی چون قدوسی[۱۰] پدرش محمدزمان خان حاکم هرات بود و این موقعیت، احمدشاه را از جوانی با مسائل حکمرانی و دیپلماسی قبیله‌ای آشنا و روحیهٔ رهبری و مسئولیت‌پذیری را در او تقویت کرد.[۱۱]

تجارب در محیطی پرچالش

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دوران جوانی احمدشاه با چالش‌های شدیدی همراه بود؛ از جمله مرگ پدر، تبعید اجباری و اسارت در قندهار توسط رقبای قبیله‌ای. [۱۲] این تجارب، روحیهٔ مقاومت، انعطاف‌پذیری و توانایی مدیریت بحران را در او پرورش داد. همچنین، حضور در اردوی نادرشاه افشار و فرماندهی سواران ابدالی او را با تاکتیک‌های پیشرفتهٔ نظامی و مدیریت نیروهای چندقومی آشنا کرد.[۱۳]

تأثیرپذیری از فرهنگ ایرانی و هندی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

احمدشاه با بهره‌گیری از دیوان‌سالاری پیچیدهٔ دورهٔ نادری، ساختار حکومتی خود را سامان داد. به نظر برخی محققان که او دیوان‌هایی مانند دیوان اعلی و ایشیک آقاسی باشی را احیا کرد. همچنین، لشکرکشی‌های متعدد به هند موجب آشنایی او با شیوه‌های اداری و فرهنگی هند شد و دیدگاه او را به حکومتداری وسعت بخشید.[۱۴]

تعامل با جریان‌های فکری و مذهبی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قرار گرفتن افغانستان در چهارراه تمدن‌های ایرانی، هندی و آسیای مرکزی، احمدشاه را با اندیشه‌ها و مکاتب متنوعی آشنا کرد. او خود ادیبی توانا بود و اشعاری به زبان پشتو می‌سرود. این توجه به ادبیات و فرهنگ، نه تنها نشان از عمق فکری او داشت، بلکه ابزاری برای تقویت پیوندهای فرهنگی در قلمرو چندقومی افغانستان بود.[۱۵]

ویژگی‌های شخصیتی احمدشاه ابدالی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

احمدشاه، باسواد بود و به زبان پشتو شعر می‌سرود. به شعرا، ادیبان و قشر روحانی احترام می‌گذاشت.[۱۶] وی از عیاشی و تجمل‌گرایی به‌دور بود[۱۷] و در سوارکاری و نظامی‌گری مهارت داشت. او را زیرک و باتدبیر و در عین حال خشن و بی‌رحم،[۱۸] متعصب، قوم‌گرا، دارای اندیشهٔ زن‌ستیزانه[۱۹] و انحصارطلب توصیف کرده‌اند؛[۲۰] اما برخی از مورخان احمدشاه را فرد زاهد، حلیم و خوشاخلاق دانسته‌اند.[۲۱]

پادشاهی احمدشاه ابدالی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

با ترور نادرشاه افشار در ۱۷۴۷م ساختار متمرکز امپراتوری او دچار فروپاشی شد. این رویداد خلأ قدرت و رقابت میان مدعیان جانشینی در خراسان را ایجاد کرد. در این شرایط، احمدخان ابدالی که از فرماندهان مهم نادرشاه بود، همراه دیگر سران قبیلهٔ ابدالی، حفظ موقعیت خود در چارچوب امپراتوری در حال فروپاشی را دشوار ارزیابی کردند. آنها تصمیم به خروج از خراسان و بازگشت به قلمرو قومی در قندهار، واکنشی منطقی به این شرایط بحرانی تشخیص دادند.[۲۲]

فرآیند انتخاب و مشروعیت‌یابی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در نزدیکی قندهار، سران قبایل ابدالی در شورایی گرد آمدند و احمدشاه را به رهبری انتخاب کردند. این انتخاب بر اساس عواملی چند صورت گرفت: تبار شناخته‌شده او از خاندان سدوزایی، تجربهٔ نظامی کسب‌شده در دوران نادرشاه و توانایی بالقوه او برای اتحاد قبایل. عنوان «درّ درّان» و انتخاب قندهار به‌عنوان پایتخت، نمادهایی برای ایجاد مشروعیت جدید فراتر از سطح محلی بودند. تغییر نام قبیله از ابدالی به درانی نیز نشان‌دهندهٔ تحول در هویت جمعی تحت رهبری جدید بود.[۲۳]

تشکیل دولت و تثبیت قدرت

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

احمدشاه بلافاصله پس از به قدرت رسیدن، به ساختارسازی پرداخت. استفاده از دیوانسالاری باقیمانده از دورهٔ نادرشاه، سازماندهی نیروی نظامی متشکل از قبایل و بهره‌گیری از موقعیت جغرافیایی قندهار، پایه‌های اولیهٔ حکومت را تشکیل داد. گسترش متصرفات به مناطق همجوار از جمله خراسان و شمال هند، هم منبع درآمدی برای حکومت جدید بود و هم به تثبیت موقعیت منطقه‌ای آن کمک کرد. این گسترش‌طلبی در شرایط ضعف همزمان امپراتوری صفوی و گورکانیان هند امکان‌پذیر شد اما علی‌رغم ادعای دفاع از جهان اسلام، غارت معابد هندوها و کشتار سیک‌ها رویکردی متناقض با اصول حکومت‌داری اسلامی داشت.[۲۴]

پیامدهای پادشاهی احمدشاه ابدالی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ایجاد امپراطوری پشتونی (قبیله‌ای)

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

احمدشاه ابدالی بخش بزرگی از خراسان را تحت حاکمیت خود درآورد و با محوریت قندهار و رویکرد قبیله‌ای،[۲۵] امپراطوری افغانی (پشتونی) را به‌وجود آورد.[۲۶]

ایجاد طبقهٔ اشراف اداری و قبیله‌ای

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نظام اداری حکومت احمدشاه، هرچند از نظر شکلی ترکیبی از ادارهٔ گورکانی (مغول‌های حاکم بر هند) و ایرانی بود، اما در عمل زیر سلطهٔ نظام قبیله‌ای و فئودالی افغانی (پشتونی) بود.[۲۷]

ایجاد طبقهٔ اشراف زمیندار از قبیلهٔ درانی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

احمدشاه، در کنار القاب و مقام دولتی، زمین قندهار را در میان قبیلهٔ ابدالی تقسیم کرد و بخشی از آن را به سرداران این قبایل به‌عنوان جاگیر داد و بعد از فتح کابل، پیشاور و کشمیر، زمین بیشتری به آنها بخشید.[۲۸]

ایجاد شکاف طبقاتی با وضع مالیات نابرابر

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در حکومت احمدشاه، در کنار معافیت مالیات سرانه، مواشی، درخت و میوه، مالیات زمین پشتون‌ها در اطراف قندهار و مناطق مجاور، تخفیف یافت، اما مالیات دهقانان اقوام غیر پشتون چون تاجیک، هزاره، ازبک و نورستانی‌ها، افزوده و تحصیل آن به سرداران پشتون سپرده شد که توانستند به‌تدریج املاک آن‌ها را تملک نمایند. این سیاست مالیاتی نابرابر، سنگ‌بنای یک بی‌اعتمادی عمیق میان اقوام مختلف شد که تا به امروز در قالب تنش‌های سیاسی و اجتماعی خود را نشان می‌دهد و بر سبک تعاملات روزمره و حس تعلق ملی شهروندان افغانستان تأثیر مستقیم دارد.[۲۹]

اعطای امتیاز به روحانیون قبیله

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

احمدشاه ابدالی، با سپردن تمام محاکم و مساجد به قشر روحانی، آنها را نیز از خود راضی نگه‌داشت و حتی برخی او را پدر و غازی می‌خواند.[۳۰]

حکمرانی قبیله‌ای و بحران مدرنیته

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

میراث احمدشاه درانی برای سبک زندگی امروز افغانستان، در قالب الگویی از حکمرانی قبیله‌ای متمرکز و تقویت هویت قومی به‌عنوان محور قدرت، جامعه‌ای را پایه گذاشت که در آن وفاداری‌های محلی بر ملی‌گرایی فراگیر اولویت دارد.

این الگو با تقدم مناسبات نظامی و فتح قلمرویی بر نهادسازی مدنی و توسعه اقتصادی، نه تنها به ناپایداری ساختار دولت و تشدید رقابت‌های قبیله‌ای انجامیده، بلکه با تثبیت الگوی مواجهه دفعی و انعطاف‌ناپذیر با جهان خارج، زمینه‌ساز انزوا و تضعیف روابط بین‌الملل شده است. در نتیجه، این میراث به جای تقویت دیپلماسی و همکاری‌های فرامرزی، به جنگ‌های داخلی مکرر، بی‌ثباتی سیاسی و توسعه‌نیافتگی ساختاری انجامیده که سبک زندگی کنونی در افغانستان را تحت تأثیر خود قرار داده است.[۳۱]

تشدید فقر ساختاری و ناپایداری اقتصادی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

میراث اقتصادی احمدشاه درانی را می‌توان در دو بُعد کوتاه‌مدت و بلندمدت بررسی کرد. در دوران حکمرانی او، اقتصاد امپراتوری به‌طور عمده بر درآمدهای ناشی از فتوحات نظامی متکی بود. منابع تاریخی اشاره دارند که وی بلافاصله پس از تثبیت قدرت، با تصرف اموال و مالیات‌هایی که مقامات دورهٔ نادرشاه از مناطق مختلف گردآوری کرده بودند، پایه‌های اولیهٔ خزانه خود را استوار ساخت.[۳۲] همچنین، حملات پیاپی به سرزمین‌های همجوار به‌ویژه هند، که با غارت ثروت‌های کلانی همراه بود، منبع اصلی تأمین هزینه‌های حکومت از جمله نگهداری سپاه دائمی به شمار می‌رفت.[۳۳]

با این حال، این نظام اقتصادی که بر پایه غنائم جنگی شکل گرفته بود، از بنیان‌های تولیدی و داخلی محروم بود. گزارش‌ها حاکی از آن است که با کاهش توان نظامی و توقف گسترش قلمرو پس از دوره احمدشاه، ساختار اقتصادی امپراتوری به سرعت فروپاشید. این وابستگی به منابع خارجی و بی‌ثباتی ناشی از آن، الگویی را در تاریخ اقتصادی افغانستان تثبیت کرد که در آن ثروت بیش از آنکه از طریق توسعه پایدار کشاورزی، صنعت و تجارت ایجاد شود، از مسیر جنگ و غارت به دست می‌آمد. به باور تحلیلگران، این الگو در درازمدت به تشدید فقر ساختاری و ناپایداری اقتصادی در این سرزمین انجامید.[۳۴]

سیاست خارجی احمدشاه ابدالی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • سیاست خارجی احمدشاه درانی بر پایهٔ توسعه‌طلبی نظامی و بهره‌گیری از ضعف همسایگان شکل گرفته بود. در جبههٔ هند، وی با بهره‌گیری از ضعف امپراتوری گورکانی، بارها به پنجاب و دهلی لشکرکشی کرد. او در ۱۱۶۱ق لاهور را تسخیر و حاکم آن را به دهلی گریزاند.[۳۵].[۳۶] حملات پی در پی او به هند، از جمله تصرف دهلی در ۱۱۶۹ق و نبرد سرنوشت‌ساز پانی‌پت در ۱۱۷۴ق که به شکست سنگین مراته‌ها انجامید، موجب تضعیف شدید ساختار سیاسی هند و در نهایت زمینه‌ساز نفوذ استعمار بریتانیا شد.[۳۷]
  • در جبههٔ ایران، احمدشاه با استفاده از آشفتگی پس از قتل نادرشاه، به خراسان یورش برد. او در ۱۱۶۷ق هرات را محاصره کرد و پس از شکست سپاه شاهرخ در تربت جام، بر این شهر چیره شد.[۳۸] سپس با محاصرهٔ مشهد، شاهرخ را وادار به پرداخت غرامت و ضرب سکه به نام خود کرد.[۳۹] سیاست او در قبال ایران، ترکیبی از تهاجم نظامی و انعطاف دیپلماتیک بود؛ به‌گونه‌ای که با وجود اشغال نواحی مهمی مانند هرات و مشهد، حاکمیت محلی شاهرخ را در ازای پرداخت مالیات و به رسمیت شناختن حاکمیت خود حفظ کرد. همچنین، برای تثبیت موقعیت خود در مرزهای غربی، در ۱۱۷۵ق پسرش تیمور را به حکومت هرات منصوب‌کرد.[۴۰]
  • در بعد دیپلماتیک، احمدشاه با بریتانیا و عثمانی ارتباط داشت، اما بریتانیا با وجود نظارت بر اقدامات او، به‌دلیل قدرت نظامی‌اش، رویکردی محتاطانه در پیش گرفته بود.[۴۱]
  • احمدشاه، دو بار به‌سمت ترکستان در آسیای میانه لشکر کشیده است که در حملهٔ اول به‌سرکردگی شاه‌ولی خان، ولایات ترکستان را تصرف کرد و در حملهٔ دوم، در کنار سرکوب شورشیان شمال، با شاه بخارا صلح کرده، با تعیین حدفاصل دو کشور، خرقۀ شریف منصوب به پیامبر اسلام را به قندهار آورد.[۴۲]

قوانین و ساختار اجتماعی در زمان احمدشاه ابدالی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ساختار حکومتی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

احمدشاه برای ادارهٔ قلمرو گسترده خود تشکیلات دیوانی مشابه دیوانسالاری نادرشاه افشار را در قندهار پی ریخت.[۴۳] این ساختار شامل وزیر اعظم (اشرف‌الوزراء) در رأس و دیوان‌های تخصصی مانند دیوان انشا، داروغگی و ایشیک آقاسی باشی می‌شد. همچنین دیوان اعلی به ریاست دیوان‌بیگی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نهادهای حکومتی فعالیت می‌کرد.[۴۴]

ساختار اجتماعی و اقتصادی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ساختار اجتماعی بر پایهٔ نظام ارباب-رعیتی و تیولداری استوار بود که در آن احمدشاه به رؤسای قبایل در ازای دریافت سرباز، زمین اعطا می‌کرد. همچنین سیستم مالیاتی تبعیض‌آمیز به گونه‌ای اجرا می‌شد که قبایل درانی از معافیت‌ها و تخفیف‌های مالیاتی برخوردار بودند، در حالی که سایر اقوام مانند تاجیکان و هزاره‌ها تحت فشار مالیاتی بیشتری قرار داشتند.[۴۵]

ساختار نظامی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سپاه به دو بخش تقسیم می‌شد:

۱. سربازان قبیله‌ای که از سوی سران قبایل ارائه می‌شدند

۲. سپاه دائمی (قول اردو) که به‌طور مستیم از دولت مرکزی حقوق دریافت می‌کردند و شامل سربازان خارجی نیز می‌شدند.[۴۶]

ساختار قضایی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بر اساس شواهد، عرف‌های قبیله‌ای (پشتونوالی) همراه با احکام شریعت اساس نظام قضایی را تشکیل می‌دادند. مورخان اشاره کرده‌اند که احمدشاه قوانین و ضوابطی بر اساس عرف جامعهٔ پشتون و مذهب اهل‌سنت در جامعه وضع کرد و در رواج آنها کوشید.[۴۷]

تأثیر احمدشاه ابدالی بر سبک زندگی در افغانستان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • اقدامات احمدشاه درانی تأثیرات ماندگاری بر سبک زندگی مردم در دوران خود و الگوهای اجتماعی افغانستان معاصر بر جای گذاشت. در دوران حکمرانی او، ایجاد نخستین حکومت متمرکز با تشکیلات دیوانی منظم سبک زندگی مبتنی بر وفاداری‌های قبیله‌ای را تا حدی به سمت نظم دولتی سوق داد.[۴۸] از سوی دیگر، سیاست‌های مالیاتی تبعیض‌آمیز که به موجب آن زمین‌های قندهار میان قبیله درانی تقسیم شد باعث شکل‌گیری شکاف طبقاتی پایدار و محرومیت سایر اقوام از منابع اقتصادی شد، الگویی که در سبک زندگی امروز افغانستان نیز در قالب نابرابری‌های قومی تداوم یافته است.[۴۹]
  • در بعد فرهنگی، اهتمام وی به سرودن شعر به زبان پشتو و ترویج این زبان نه تنها هویت قومی پشتون را تقویت کرد، بلکه سبک زندگی فرهنگی مبتنی بر برتری یک زبان و قوم خاص را نهادینه نمود.[۵۰] همچنین احداث شهر جدید احمدشاهی و ایجاد بازارها و کاروانسراها اگرچه به رونق تجاری موقت انجامید،[۵۱] اما به‌دلیل وابستگی اقتصاد به غنائم جنگی نتوانست زیرساخت پایدار برای سبک زندگی شهری فراهم کند.[۵۲]
  • ازدیگر سوی تقدم مناسبات نظامی بر نهادسازی مدنی در دوران او، الگویی را بنیان نهاد که در آن سبک زندگی جوامع همواره تحت تأثیر بی‌ثباتی سیاسی و رقابت‌های قبیله‌ای قرار گرفته است. این میراث تا به امروز در قالب اولویت مناسک قومی بر هویت ملی در سبک زندگی اجتماعی افغانستان مشهود است.[۵۳]

سبک زندگی زنان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • حکومت قبیله‌ای پدرسالار: اساس قدرت احمدشاه بر پایهٔ اتحاد قبایل پشتون (درانی) استوار بود که ساختاری به‌طور عمیق پدرسالار داشت. در چنین سیستم‌هایی، قانون عرفی قبیله‌ای (پشتونوالی) بر زندگی اجتماعی حاکم بود که در آن نقش زن اغلب محدود به حریم خصوصی (خانه) و کارکردهای زیستی (تولیدمثل) و اقتصادی (کار در خانه و کشاورزی) است. حقوقی مانند مالکیت، ارث و انتخاب همسر به‌طور معمول تحت کنترل مردان خانواده بود.[۵۴]
  • تمرکز بر مناسبات نظامی: از آنجا که روزگار سلطنت احمدشاه درانی بیشتر به جنگ و لشکرکشی می‌گذشت جامعه به‌طور کلی حول محور ارزش‌های مردانه‌ای مانند جنگاوری، شجاعت و وفاداری قبیله‌ای سازمان یافته بود. در چنین فضایی، زنان به‌طور سیستماتیک از عرصهٔ عمومی، سیاست و آموزش رسمی کنار گذاشته می‌شدند، زیرا این فضاها در انحصار مردان و در خدمت اهداف نظامی-حکومتی بود.[۵۵]
  • هویت وابسته: هویت اجتماعی زنان به‌طور عمده از طریق مردان خانواده (پدر، همسر و برادر) تعریف می‌شد. برای مثال ازدواج پسر احمدشاه با دختر عالمگیر دوم نیز نشان می‌دهد که زنان گاهی به‌عنوان ابزاری برای اتحادهای سیاسی و قبیله‌ای مورد استفاده قرار می‌گرفتند.[۵۶]

دیدگاه دیگران نسبت به احمدشاه ابدالی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دیدگاه اقوام غیرپشتون

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اقوام غیرپشتون مانند تاجیکان، هزاره‌ها و ازبک‌ها، حکومت احمدشاه را مبتنی بر تبعیض سیستماتیک می‌دیدند. سیاست‌های مالیاتی او که به موجب آن مالیات‌های سنگین‌تری از غیرپشتون‌ها گرفته می‌شد، شکاف اقتصادی عمیقی ایجاد کرده بود. از سوی دیگر، انحصار قدرت در دست قبیله درانی و اعطای امتیازات ویژه به آنان، احساس محرومیت و ناعدالتی را در میان دیگر اقوام تقویت می‌کرد. این نگاه، حاکمیت او را نه به‌عنوان یک دولت ملی، بلکه به مثابهٔ سلطهٔ قومی خاص تفسیر می‌کرد.[۵۷]

هندیان احمدشاه را فاتحی بیرحم و غارتگر می‌پنداشتند که بارها به سرزمین آنان یورش برد.[۵۸] لشکرکشی‌های مکرر او به هند از جمله غارت دهلی و قتل‌عام سیک‌ها در پنجاب خاطره‌ای تلخ در اذهان عمومی به جای گذاشت. افزون بر این، اخذ مالیات‌های سنگین و غرامت از حکام محلی، اقتصاد منطقه را تحت فشار قرار داده بود. این اقدامات سبب شد تا حاکمیت او در هند به‌عنوان دورانی از خشونت و ستم تلقی شود.[۵۹]

کشور ایران

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ایرانیان به‌ویژه ساکنان خراسان، احمدشاه را حاکمی مهاجم و تهدیدی برای تمامیت ارضی ایران می‌دانستند. این نگرش ناشی از لشکرکشی‌های پیاپی او به خراسان بود که با کشتار و غارت همراه می‌شد؛ از جمله حملات متعدد به مشهد که با «کشتاری سخت» و «غارت» شهرها همراه بود. همچنین، وادار کردن شاهرخ به پرداخت غرامت و ضرب سکه به نام خود، رویکردی تحقیرآمیز نسبت به حکومت ایران قلمداد می‌شد. تصرف مناطقی مانند هرات که برای ایران دارای اهمیت راهبردی بود، بر این دیدگاه منفی تأکید داشت.[۶۰]

قدرت‌های خارجی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قدرت‌های خارجی به ویژه بریتانیا، احمدشاه را حاکمی مقتدر اما قابل مدیریت ارزیابی می‌کردند. بریتانیا با وجود نظارت دقیق بر اقدامات او، رویکردی محتاطانه و دوراندیش در پیش گرفته بود.[۶۱]

درگذشت احمدشاه ابدالی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

احمدشاه درانی در ۲۰ رجب ۱۱۸۶ قمری در شهر قندهار درگذشت. دوران پادشاهی وی ۲۵ سال به طول انجامید و در زمان مرگ ۵۱ سال داشت. وفات او همزمان با افول تدریجی قدرت امپراتوری درانی بود.[۶۲]

آرامگاه احمدشاه درانی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آرامگاه احمدشاه درانی در باغ روضه، کنار خرقۀ شریف در قندهار که به «مرقد احمد شاه بابا» معروف است، از مهم‌ترین بناهای تاریخی افغانستان محسوب می‌شود. این مکان به‌عنوان یادمان بنیان‌گذار امپراتوری درانی، دارای ارزش نمادین و تاریخی است. معماری آن تلفیقی از معماری اسلامی و محلی است و به‌عنوان یک جاذبهٔ فرهنگی و گردشگری مورد توجه قرار دارد.[۶۳]

خانه تاریخی احمدشاه ابدالی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

خانهٔ تاریخی احمدشاه ابدالی واقع در قندهار، با قدمتی نزدیک به ۳۰۰ سال، از آثار مهم فرهنگی افغانستان به شمار می‌رود. این بنا در سال‌های اخیر با خطر ویرانی مواجه شده و بخش‌هایی از آن تخریب شده است.[۶۴]

آثار احمدشاه ابدالی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

احمد شاه، به‌رغم آن‌که در طول دورهٔ سلطنت خود به‌امور نظامی و جنگی مصروف بود، از خود دیوان شعری به زبان پشتو با عنوان «هرا» به‌یادگار گذاشته است.[۶۵]

محبوبیت احمدشاه ابدالی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

احمدشاه ابدالی، در میان گروه قومی پشتون به ویژه قبیلهٔ درانی محبوبیت زیاد دارد و به «احمدشاه بابا» معروف است[۶۶] و او را بنیان‌گذار افغانستان فعلی می‌دانند و مورد توجه خاص شاعران و تحلیل‌گران آنها قرار گرفته است.[۶۷]

احمدشاه درانی در ادبیات

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

احمدشاه درانی به‌دلیل بنیانگذاری کشور افغانستان و فتوحات خود در شبه‌قارهٔ هند، مورد ستایش گرفته و برخی از شعرا در بارهٔ او شعر سروده‌اند. برای مثال اقبال لاهوری در وصف وی سروده است:[۶۸]

تربت آن خسرو روشن ضمیر
از ضمیرش ملتی صورت پذیر
گنبد او را حرم داند سپهر
با فروغ از طوف او سیمای مهر
مثل فاتح آن امیر صف شکن
سکه ئی زد هم به اقلیم سخن
ملتی را داد ذوق جستجو
قدسیان تسبیح خوان بر خاک او
از دل و دست گهر ریزی که داشت
سلطنت‌ها برد و بی پروا گذاشت
نکته سنج و عارف و شمشیر زن
روح پاکش با من آمد در سخن
گفت می‌دانم مقام تو کجاست
نغمهٔ تو خاکیان را کیمیاست
خشت و سنگ از فیض تو دارای دل
روشن از گفتار تو سینای دل
پیش ما ای آشنای کوی دوست
یک نفس بنشین که داری بوی دوست
ایخوش آن کو از خودی آئینه ساخت
وندر آن آئینه عالم را شناخت
پیر گردید این زمین و این سپهر
ماه کور از کور چشمیهای مهر
گرمی هنگامه ئی می بایدش
تا نخستین رنگ و بو باز آیدش
بندهٔ مؤمن سرافیلی کند
بانگ او هر کهنه را برهم زند
ای ترا حق داد جان ناشکیب
تو ز سر ملک و دین داری نصیب
فاش گو با پور نادر فاش گوی
باطن خود را به ظاهر فاش گوی


  1. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۳۱.
  2. کاتب، سراج‌التواریخ، 1331ش، ج اول، ص۹.
  3. فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص71.
  4. استرابادی، جهانگشای نادری، 1341ش، ص۷-۸.
  5. کاتب، سراج‌التواریخ، 1331ش، ج اول، ص۹.
  6. سترابادی، جهانگشای نادری، 1341ش، ص۱۴۴.
  7. سترابادی، جهانگشای نادری، 1341ش، ص۳۰۲.
  8. سلطان محمد، تاریخ سلطانی، 1298ق، ص۱۲۱.
  9. غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.
  10. قدوسی، نادرنامه، 1339ش، ج۲، ص۴۳۶.
  11. غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.
  12. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳.
  13. غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.
  14. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳.
  15. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۳۴۳-۳۶۴.
  16. غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.
  17. غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص357.
  18. فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص76.
  19. «از احمدشاه ابدالی تا عبدالرحمن»، وبلاگ خراسان‌زمین.
  20. موسوی دالینی، واکاوی عمل‌کرد سیاسی – نظامی احمدشاه درانی و پیامدهای آن، 1394ش،ص149.
  21. غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.
  22. استرابادی، جهانگشای نادری،، 1341ش، ص۴۲۶.
  23. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۵۲-۵۳.
  24. گانکوفسکی، «لشکر و نظام لشکری شاهان درانی»، 1343ش، ص۴۰؛ حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۱۰۴۵-۱۰۷۵.
  25. فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص76-77.
  26. سمیعی، «احمد شاه درانی»، وب‌سایت مرکز دائرۀ المعارف بزرگ اسلامی.
  27. فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص93-94.
  28. فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص95.
  29. فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص95-96.
  30. غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، بهار 1391ش، ص357.
  31. موسوی دالینی، «واکاوی عملکرد سیاسی ـ نظامی احمدشاه دُرّانی و پیامدهای آن»، ۱۳۹۴ش، ص۱۳۵-۱۵۰.
  32. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۵۶.
  33. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۹۵۶-۱۰۲۱)
  34. Dupree, Louis, Afghanistan 339.
  35. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۱۰۳-۱۰۸.
  36. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۱۳۴-۱۳۶.
  37. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۹۵۶-۱۰۲۱.
  38. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۲۵۲-۲۷۱.
  39. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۴۳۲.
  40. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۱۰۴۲-۱۰۴۳.
  41. سینها، ۶۲۴-۶۴۱؛ اورما، ۱۰۹-۱۲۸
  42. کاتب، سراج‌التواریخ، 1331ش، ج اول، ص16-27.
  43. «تشکیلات دربار احمدشاه بابا به اصطلاحات امروز»، 1350ش، ص۸۳-۹۰.
  44. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۳۱۳-۳۱۶.
  45. گانکوفسکی، «لشکر و نظام لشکری شاهان درانی»، ۱۳۴۳ش، ص32-49.
  46. وکیلی فوفلزایی، تیمورشاه درانی، 1346ش، ج۱، ص۵۲-۵۳.
  47. سلطان محمد، تاریخ سلطانی، 1298ق، ص۱۴۷.
  48. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۳۱۳-۳۱۶.
  49. وکیلی فوفلزایی، تیمورشاه درانی، 1346ش، ص۵۲-۵۴.
  50. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۳۴۳-۳۶۴.
  51. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۱۴۳-۱۴۴.
  52. گانکوفسکی، «لشکر و نظام لشکری شاهان درانی»، ۱۳۴۳ش، ص32-49.
  53. موسوی دالینی، «واکاوی عملکرد سیاسی ـ نظامی احمدشاه دُرّانی و پیامدهای آن»، ۱۳۹۴ش، ص۱۳۵-۱۵۰.
  54. گانکوفسکی، «لشکر و نظام لشکری شاهان درانی»، ۱۳۴۳ش، ص32-49.
  55. گانکوفسکی، «لشکر و نظام لشکری شاهان درانی»، ۱۳۴۳ش، ص32-49.
  56. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۳۱۳-۳۱۶.
  57. گانکوفسکی، «لشکر و نظام لشکری شاهان درانی»، ۱۳۴۳ش، ص32-49.
  58. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۹۵۶–۱۰۲۱.
  59. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۱۰۴۵–۱۰۷۵.
  60. حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۲۹۷–۲۹۸.
  61. Sinha, "The Durrani Menace and the British North-West Frontier Problem in the Eighteenth Century», 1985, ۶۲۴–۶۴۱).
  62. کاتب، سراج‌التواریخ، 1331ش، ج اول، ص29.
  63. «مستندی از سرگذشت احمد شاه ابدالی در قندهار»، وب‌سایت آی فیلم ۲.
  64. «نگرانی‌ها برای ویرانی خانه تاریخی احمدشاه ابدالی در قندهار»، وب‌سایت آی فیلم ۲.
  65. محمدی، «احمدشاه درانی و نقش خانوادۀ آن در ادبیات افغانستان»، وبلاگ محمدامیر محمدی ابلاغ.
  66. کاتب، سراج‌التواریخ، 1331ش، ج اول، ص30.
  67. محمدی، «احمدشاه درانی و نقش خانوادۀ آن در ادبیات افغانستان»، وبلاگ محمدامیر محمدی ابلاغ.
  68. لاهوری، اقبال، پس چه باید کرد؟ بخش ۲۳، وب‌سایت گنجور.
دیدگاه‌های ارزیابان
  • «احمدشاه درانی؛ سیاست‌مدار شاعرپیشه که مهمان مازندرانی‌ها شد»، وب‌سایت فارس افغانستان، تاریخ درج مطلب: ۹ دی ۱۳۹۴ش.
  • «از احمدشاه ابدالی تا عبدالرحمن»، وبلاگ خراسان‌زمین، تاریخ درج مطلب: ۲۸ آذر ۱۳۹۰ش.
  • استرابادی، محمدمهدی، جهانگشای نادری، به کوشش عبدالله انوار، تهران، ۱۳۴۱ش.
  • حسینی، محمود، تاریخ احمد شاهی، چ تصویری، به کوشش دوستمراد سید مرادوف، مسکو، ۱۹۷۴م.
  • رفیعی‌راد، رضا و اکرمی، حسن، «تحلیل تاریخی نقاشان افغانستان از دوران ماقبل تاریخ تا آغاز اصلاحات امانی»، مجلهٔ هنر و تمدن شرق، شمارهٔ ۳۸، ۱۴۰۱ش.
  • «روایت دیگر از زندگی احمدشاه بابا»، شبکهٔ اطلاع رسانی افغانستان، تاریخ درج مطلب: ۲۷خرداد ۱۳۹۴ش.
  • سلطان محمدخان، تاریخ سلطانی، بمبئی، ۱۲۹۸ق.
  • سمیعی، محمد، «احمدشاه درانی»، وب‌سایت مرکز دائرهٔ المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ش.
  • سهایی، عبدالحمید، «تشکیلات دربار احمدشاه بابا به اصطلاحات امروز»، عرفان، کابل، شمارهٔ ۹-۱۲، ۱۳۵۰ش.
  • غبار، میر غلام محمد، افغانستان در مسیر تاریخ، نسخهٔ دیجیتالی، کابل، انتشارات محسن، بهار ۱۳۹۱ش.
  • فرهنگ، میرمحمدصدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، ویرجینیا، امریکن سپیدی، قوس (آذر) ۱۳۶۷ش.
  • قدوسی، محمدحسین، نادرنامه، مشهد، ۱۳۳۹ش.
  • کاتب، فیض‌محمد، سراج التواریخ، ج اول، کابل، مطبعهٔ حروفی دارالسلطنه، ۱۳۳۱ش.
  • گانکوفسکی، یو. و.، «لشکر و نظام لشکری شاهان درانی»، ترجمهٔ محمد صدیق طرزی، مجلهٔ آریانا، شمارهٔ ۲-۳، ۱۳۴۳ش.
  • محمدی، محمدامیر، «احمدشاه درانی و نقش خانوادهٔ آن در ادبیات افغانستان»، وبلاگ محمدامیر محمدی ابلاغ، تاریخ درج مطلب: ۱ آبان ۱۳۹۷ش.
  • «مقبره و زیارت احمدشاه بابا»، وبلاگ انار افغانستان، تاریخ بازدید: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ش.
  • مصباح‌زاده، محمدباقر، تاریخ سیاسی مختصر افغانستان، تهران، مرندیز، ۱۳۸۸ش.
  • «مستندی از سرگذشت احمد شاه ابدالی در قندهار»، وب‌سایت آی فیلم ۲، تاریخ درج مطلب: ۸ شهریور ۱۴۰۴ش.
  • موسوی دالینی، جواد، «واکاوی عمل‌کرد سیاسی – نظامی احمدشاه درانی و پیامدهای آن»، فصل‌نامهٔ علمی – پژوهشی پژوهش‌نامهٔ تاریخ اسلام، شمارهٔ ۱۷، ۱۳۹۴ش.
  • «نگرانی‌ها برای ویرانی خانه تاریخی احمدشاه ابدالی در قندهار»، وب‌سایت آی فیلم ۲، تاریخ درج مطلب: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ش.
  • وکیلی فوفلزایی، عزیزالدین، تیمورشاه درانی، کابل، ۱۳۴۶ش.
  • Ahmad Shah Durrani New World Encyclopedia
  • Dupree, Louis, Afghanistan, New Jersey, 1973
  • Sinha, N. K., "The Durrani Menace and the British North-West Frontier Problem in the Eighteenth Century", The Indian Historical Quarterly, Delhi, 1985, vol. X