پرش به محتوا

پیش‌نویس:جلال‌الدین اشرف: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
imported>شاهرودی
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''<big>سید جلال‌الدین اشرف</big>'''؛ برادر امام رضا و اولین مؤسس حکومت شیعی در ایران.<br>
[[پرونده:سید جلال الدین اشرف۲.jpg|جایگزین=امام‌زاده سید جلال‌الدین اشرف|بندانگشتی|امام‌زاده سید جلال‌الدین اشرف]]
'''{{درشت|سید جلال‌الدین اشرف}}'''؛ برادر امام رضا و اولین مؤسس حکومت شیعی در ایران.


سید جلال‌الدین اشرف فرزند [[امام موسی کاظم]] و برادر تنی [[امام رضا]] است. او اولین حکومت شیعی مستقل را در [[لاهیجان]] تشکیل داد و برای آن، بارها جنگید و در آخرین نبرد، در محلی به نام دارستان شهید شد.
سید جلال‌الدین اشرف فرزند [[امام موسی کاظم]] و برادر تنی [[امام رضا]] است. او اولین حکومت شیعی مستقل را در [[لاهیجان]] تشکیل داد و برای آن، بارها جنگید و در آخرین نبرد، در محلی به نام دارستان شهید شد.
==نسب و ویژگی‌ها==
نام اصلیِ سيد جلال‌الدين اشرف را ابراهیم بن موسی یا حسن بن موسی گفته‌اند.<ref>مهدوی سعیدی نجفی، سادات متقدمۀ گیلان، بی‌تا، ص199؛ روشن، جنگ‌نامۀ حضرت سید جلال‌الدین اشرف، ۱۳۴۸ش، ص8؛ سید مرتضی، بحر‌الانساب، ۱۲۹۷ق، ص230.</ref>  او و برادرش [[امام رضا]] از یک مادر (نجمه خاتون) هستند.<ref>غلامی کفترودی، تاریخ انقلاب سید جلال‌الدین اشرف (ع)، ۱۳۷۹ش، ص195-196.</ref>  در سال 183ق در حالی که سه سال بیشتر نداشت، پدرش را از دست داد و برادرش امام رضا سرپرستی او را به عهده گرفت. پرهيزگاری، علم، فضل، گشاده‌دستی و اخلاق نیک سید جلال‌الدین اشرف را ستوده‌اند و امام رضا نیز وي را بسیار دوست ‌داشت.<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/143514/1 «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.]</ref>  سید ‌جلال‌الدین اشرف را با لقب‌هایی مانند قطب‌الاولیا، برهان‌الاتقیا، سیداعظم، امامزادۀ مغرب و مشرق، اشرف‌الدین، مرتضى، عبدالله و سلطان، یاد کرده‌اند.<ref>غلامی کفترودی، امامزاده‌های گیلان، ۱۳۸۷ش، ص207.</ref> 
==سفر به بغداد==
جلال‌ا‌لدین در سال ۲۰۱ق هنگام ولایتعهدی [[امام رضا]] وارد [[بغداد]] شد و تا شهادت امام رضا یعنی سال 204ق، در اين شهر بود.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/news/50453/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-(%D8%B9)%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%85 «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.]</ref>  برخي، تبلیغ از طرف امام رضا را علت ماندنِ او در بغداد می‌دانند.
==شروع نهضت==
بعد از شهادت [[امام رضا]]، وی نخستین بار در مجلسی از [[شیعیان]] به موضوع نهضت و مقابله با حکومت مأمون اشاره کرد. در سال ۲۰۴ق با حرکت مأمون از مرو به طرف بغداد، او نیز به شهر [[قم]] رفت و در ماه [[شعبان]] ۲۰۶ق با 150 نفر از سادات حسني و حسيني، از جمله برادرش مير شمس‌الدين و خواهرش فاطمه، عازم [[گیلان]] شد. سید جلال‌الدین ‌اشرف دومین چهرۀ مشهور علوی بود که به این منطقه پناهنده شد<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/news/50453/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-(%D8%B9)%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%85 «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.]</ref>  و مخفيانه، مقدمات نهضت را فراهم مي‌کرد.<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/143514/1 «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.]</ref>
==تشکيل حکومت==
سيد جلال‌الدين در لاهیجان اولین حکومت شیعی مستقل را تشکیل داد که تا سال 223 قمری ادامه داشت.<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/143514/1 «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.]</ref>  او به‌عنوان رهبر معنوي، ناظر بر امور حکومتي بود و ترويج شريعت و اقامة [[نماز جمعه]] را بر عهده داشت و ادارة آن را به برادرش شمس‌الدين واگذار کرده بود. سید جلال‌الدین هريک از یاران و سردارانش را به‌عنوان والی و نماینده براي حکمراني قسمت‌هاي مختلف گيلان می‌فرستاد.<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/143514/1 «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.]</ref>


==جنگ‌ها==
==نسب و ویژگی‌های سید جلال‌الدین اشرف==
سید جلال‌الدین در طول قیام و تشکیل حکومت جنگ‌های متعددی انجام داد که عبارت‌اند ‌از:<br>
[[پرونده:سید جلال الدین اشرف.jpg|جایگزین=امامزاده سید جلال‌الدین اشرف|بندانگشتی|امامزاده سید جلال‌الدین اشرف]]
نام اصلیِ سید جلال‌الدین اشرف را ابراهیم بن موسی یا حسن بن موسی گفته‌اند.<ref>مهدوی سعیدی نجفی، سادات متقدمهٔ گیلان، بی‌تا، ص199؛ روشن، جنگ‌نامهٔ حضرت سید جلال‌الدین اشرف، ۱۳۴۸ش، ص8؛ سید مرتضی، بحرالانساب، ۱۲۹۷ق، ص230.</ref> او و برادرش امام رضا از یک مادر (نجمه خاتون) هستند.<ref>غلامی کفترودی، تاریخ انقلاب سید جلال‌الدین اشرف (ع)، ۱۳۷۹ش، ص195-196.</ref> در سال ۱۸۳ق در حالی که سه سال بیشتر نداشت، پدرش را از دست داد و برادرش امام رضا سرپرستی او را به عهده گرفت. پرهیزگاری، علم، فضل، گشاده‌دستی و [[اخلاق]] نیک سید جلال‌الدین اشرف را ستوده‌اند و امام رضا نیز وی را بسیار دوست داشت.<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/143514/1 «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.]</ref> سید جلال‌الدین اشرف را با لقب‌هایی مانند قطب‌الاولیا، برهان‌الاتقیا، سیداعظم، امامزادهٔ مغرب و مشرق، اشرف‌الدین، مرتضی، عبدالله و سلطان، یاد کرده‌اند.<ref>غلامی کفترودی، امامزاده‌های گیلان، ۱۳۸۷ش، ص207.</ref>


1) فتح زنجان؛ اولین نبرد در سال 206ق با خوارج و لشکریان خلیفۀ عباسی در [[زنجان]] و [[قزوین]] صورت گرفت و توانست در این جنگ که چهار ماه ‌طول کشید، به کمک قبایل دیلمی زنجان را فتح کند.<ref>. [https://www.cgie.org.ir/fa/news/50453/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-(%D8%B9)%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%85 «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی]</ref> <br>
==سفر سید جلال‌الدین اشرف به بغداد==
جلال‌الدین در سال ۲۰۱ق هنگام ولایتعهدی [[امام رضا]] وارد بغداد شد و تا [[شهادت]] امام رضا یعنی سال ۲۰۴ق، در این شهر بود.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/news/50453/سیدجلال-الدین-اشرف-(ع)را-بشناسیم «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.]</ref> برخی، تبلیغ از طرف امام رضا را علت ماندنِ او در بغداد می‌دانند.


2) فتح طارم و اطراف آن؛ در اين منطقه حدود 1200 نفر از مسیحیان توسط او [[مسلمان]] شدند و به لشکر او پیوستند که نقش مهمی در بیرون راندن خوارج از آن مناطق داشتند. <br><ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/143514/1 «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.]</ref>
==آغاز نهضت سید جلال‌الدین اشرف==
بعد از شهادت امام رضا، وی نخستین بار در مجلسی از [[شیعیان]] به موضوع نهضت و مقابله با حکومت مأمون اشاره کرد. در سال ۲۰۴ق با حرکت مأمون از مرو به طرف بغداد، او نیز به شهر [[قم]] رفت و در ماه [[شعبان]] ۲۰۶ق با ۱۵۰ نفر از سادات حسنی و حسینی، از جمله برادرش میر شمس‌الدین و خواهرش فاطمه، عازم [[گیلان]] شد. سید جلال‌الدین اشرف دومین چهرهٔ مشهور علوی بود که به این منطقه پناهنده شد<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/news/50453/سیدجلال-الدین-اشرف-(ع)را-بشناسیم «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.]</ref> و مخفیانه، مقدمات نهضت را فراهم می‌کرد.<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/143514/1 «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.]</ref>


3) فتح رودبار (کوهدم) در سال 206.<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/143514/1 «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.]</ref><br>
==تشکیل حکومت توسط سید جلال‌الدین اشرف==
 
سید جلال‌الدین در لاهیجان اولین حکومت شیعی مستقل را تشکیل داد که تا سال ۲۲۳ قمری ادامه داشت.<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/143514/1 «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.]</ref> او به‌عنوان رهبر معنوی، ناظر بر امور حکومتی بود و ترویج شریعت و اقامۀ [[نماز جمعه]] را بر عهده داشت و ادارۀ آن را به برادرش شمس‌الدین واگذار کرده بود. سید جلال‌الدین هریک از یاران و سردارانش را به‌عنوان والی و نماینده برای حکمرانی قسمت‌های مختلف گیلان می‌فرستاد.<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/143514/1 «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.]</ref>
4) فتح رشت؛ در سال 207ق، [[رشت]] فتح شد و سید‌ جلال‌الدین به مدت نُه ماه در آنجا حکومت کرد.<ref>«[https://www.cgie.org.ir/fa/news/50453/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-(%D8%B9)%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%85 سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.]</ref><br>
 
5) فتح لاهیجان و سیاهکل در سال 208.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/news/50453/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-(%D8%B9)%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%85 «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی]</ref><br>
 
6) فتح شهرها و روستاهای غرب گیلان؛ در سال 210ق سید جلال‌الدین، مناطق غربي [[گيلان]] را که توسط نعمان بن نوفل از نوادگان شمر بن ذي‌الجوشن اشغال شده بود، فتح کرد.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/news/50453/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-(%D8%B9)%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%85 «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.]</ref> <br>
7) فتح شهران در سال 211 ق؛ سيد بعد از فتح مناطق مرکزي و غربي [[گيلان]] به سمت شهران رفت و نعمان بن نوفل را که نیروهای خود را براي سرکوبي نهضت تجديد کرده بود، شکست داد و شهران را فتح کرد.<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/143514/1 «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.]</ref>


==اولين کاروان زيارتي امام رضا از شمال ایران==
==جنگ‌های سید جلال‌الدین اشرف==
سيد جلال‌الدین در سال 211ق، با تعدادی از سرداران خود به‌عنوان اولين کاروان زيارتي منطقۀ [[گيلان]] و [[مازندران]] به [[مشهد]] رفت. کاروان به هر جا می‌رسید، مردم با احترام از آنها استقبال می‌کردند. آنها به طوس رسیده و مدتي در آنجا ماندند و مراسم عزاداري و اطعام برپا کردند.<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/143514/1 «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.]</ref>
سید جلال‌الدین در طول قیام و تشکیل حکومت جنگ‌های متعددی انجام داد که عبارت‌اند از:
#فتح زنجان؛ اولین نبرد در سال ۲۰۶ق با خوارج و لشکریان خلیفهٔ عباسی در [[زنجان]] و [[قزوین]] صورت گرفت و توانست در این [[جنگ]] که چهار ماه طول کشید، به کمک قبایل دیلمی زنجان را فتح کند.<ref>. [https://www.cgie.org.ir/fa/news/50453/سیدجلال-الدین-اشرف-(ع)را-بشناسیم «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی]</ref>
#فتح طارم و اطراف آن؛ در این منطقه حدود ۱۲۰۰ نفر از مسیحیان توسط او [[مسلمان]] شدند و به لشکر او پیوستند که نقش مهمی در بیرون راندن خوارج از آن مناطق داشتند.<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/143514/1 «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.]</ref>
#فتح رودبار (کوهدم) در سال 206.<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/143514/1 «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.]</ref>
#فتح رشت؛ در سال ۲۰۷ق، [[رشت]] فتح شد و سید جلال‌الدین به مدت نُه ماه در آنجا حکومت کرد.<ref>«[https://www.cgie.org.ir/fa/news/50453/سیدجلال-الدین-اشرف-(ع)را-بشناسیم سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.]</ref>
#فتح لاهیجان و سیاهکل در سال 208.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/news/50453/سیدجلال-الدین-اشرف-(ع)را-بشناسیم «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی]</ref>
#فتح شهرها و روستاهای غرب گیلان؛ در سال ۲۱۰ق سید جلال‌الدین، مناطق غربی گیلان را که توسط نعمان بن نوفل از نوادگان شمر بن ذی‌الجوشن اشغال شده بود، فتح کرد.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/news/50453/سیدجلال-الدین-اشرف-(ع)را-بشناسیم «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.]</ref>
#فتح شهران در سال ۲۱۱ ق؛ سید بعد از فتح مناطق مرکزی و غربی گیلان به سمت شهران رفت و نعمان بن نوفل را که نیروهای خود را برای سرکوبی نهضت تجدید کرده بود، شکست داد و شهران را فتح کرد.<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/143514/1 «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.]</ref>


==شهادت==
==اولین کاروان زیارتی امام رضا از شمال ایران==
یکی از حاکمان محلی، معروف به «چهل‌گوش» عموي نعمان بن نوفل، در مرزهاي بين ديلميان و اعراب در حوالي [[قزوين]] علیه سید شورش کرد و در محلی به نام دارستان جنگی بین او و سید جلال‌الدین به وجود آمد که سید در آن مجروح شد و در 14 رمضان سال 223 هجری قمری در 43 سالگی<ref>غلامی کفترودی، امامزاده‌های گیلان، ۱۳۸۷ش، ص۲۰7.</ref>  به شهادت رسید.<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/143514/1 «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.]</ref>
سید جلال‌الدین در سال ۲۱۱ق، با تعدادی از سرداران خود به‌عنوان اولین کاروان زیارتی منطقهٔ گیلان و [[مازندران]] به [[مشهد]] رفت. کاروان به هر جا می‌رسید، مردم با احترام از آنها استقبال می‌کردند. آنها به طوس رسیده و مدتی در آنجا ماندند و مراسم [[عزاداری]] و اطعام برپا کردند.<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/143514/1 «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.]</ref>


==روایت‌های مردم==
==شهادت سید جلال‌الدین اشرف==
روایت‌هایی از جنگاوری و شهادت جلال‌‌الدین ‌اشرف در میان مردم نقل می‌شود که بعضی حالت افسانه یافته است.<ref>روشن، جنگ‌نامۀ حضرت سید جلال‌الدین اشرف، ۱۳۴۸ش، ص195-196؛ غلامی کفترودی، تاریخ انقلاب سید جلال‌الدین اشرف، ۱۳۷۹ش، ص125.</ref>  نقل شده که بعد از [[شهادت]] او [[گیلان]] دچار کم‌آبی و خشک‌‌سالی شد.<ref>روشن، جنگ‌نامۀ حضرت سید جلال‌الدین اشرف، ۱۳۴۸ش، ص197.</ref>  همچنین در مقایسه با داستان به آب انداختن حضرت موسى توسط مادرش، نقل شده است که سید جلال‌الدین اشرف بعد از زخمی شدن در جنگ با سپاه کفر، میدان را ترک کرد تا جسدش را به خاطر اهانت به [[شیعه]] نسوزانند. او به خانۀ شیخ مفید در یکی از روستاهای اطراف رودبار کنونی رفت و از شدت جراحت، همان‌جا به شهادت رسید. شیخ مفید طبق وصیت سید، پیکر او را داخل تابوتی گذاشته و به سفید‌رود سپرد<ref>روشن، جنگ‌نامۀ حضرت سید جلال‌الدین اشرف، ۱۳۴۸ش، ص197-197؛ غلامی کفترودی، تاریخ انقلاب سید جلال‌الدین اشرف، ۱۳۷۹ش، ص128-129</ref> که بعد از حدود صد کيلومتر در اطراف لاهيجان به ساحل رسید و توسط مردم آنجا به خاک سپرده شد.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/news/50453/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-(%D8%B9)%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%85 «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.]</ref>
[[پرونده:سید جلال الدین اشرف۱.jpg|جایگزین=نمایی از ضریح سید جلال‌الدین اشرف|بندانگشتی|نمایی از ضریح سید جلال‌الدین اشرف]]
یکی از حاکمان محلی، معروف به «چهل‌گوش» عموی نعمان بن نوفل، در مرزهای بین دیلمیان و اعراب در حوالی قزوین علیه سید شورش کرد و در محلی به نام دارستان جنگی بین او و سید جلال‌الدین به وجود آمد که سید در آن مجروح شد و در ۱۴ [[رمضان]] سال ۲۲۳ هجری قمری در ۴۳ سالگی<ref>غلامی کفترودی، امامزاده‌های گیلان، ۱۳۸۷ش، ص۲۰7.</ref> به [[شهادت]] رسید.<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/143514/1 «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.]</ref>


==ادبیات محلی==
==روایت‌های مردمی در مورد سید جلال‌الدین اشرف==
مردم منطقه، علاقۀ زیادی به سید جلال‌الدین دارند و این علاقه در اشعار و ترانه‌های آنها بازتاب یافته است. نمونه‌هایی از این اشعار عبارت‌اند از:
روایت‌هایی از جنگاوری و شهادت جلال‌الدین اشرف در میان مردم نقل می‌شود که بعضی حالت افسانه یافته است.<ref>روشن، جنگ‌نامهٔ حضرت سید جلال‌الدین اشرف، ۱۳۴۸ش، ص195-196؛ غلامی کفترودی، تاریخ انقلاب سید جلال‌الدین اشرف، ۱۳۷۹ش، ص125.</ref> نقل شده که بعد از شهادت او گیلان دچار کم‌آبی و خشک‌سالی شد.<ref>روشن، جنگ‌نامهٔ حضرت سید جلال‌الدین اشرف، ۱۳۴۸ش، ص197.</ref> همچنین در مقایسه با داستان به [[آب]] انداختن حضرت موسی توسط مادرش، نقل شده است که سید جلال‌الدین اشرف بعد از زخمی شدن در جنگ با سپاه کفر، میدان را ترک کرد تا جسدش را به خاطر اهانت به [[شیعه]] نسوزانند. او به خانهٔ شیخ مفید در یکی از روستاهای اطراف رودبار کنونی رفت و از شدت جراحت، همان‌جا به شهادت رسید. شیخ مفید طبق وصیت سید، پیکر او را داخل تابوتی گذاشته و به سفیدرود سپرد<ref>روشن، جنگ‌نامهٔ حضرت سید جلال‌الدین اشرف، ۱۳۴۸ش، ص197-197؛ غلامی کفترودی، تاریخ انقلاب سید جلال‌الدین اشرف، ۱۳۷۹ش، ص128-129</ref> که بعد از حدود صد کیلومتر در اطراف لاهیجان به ساحل رسید و توسط مردم آنجا به خاک سپرده شد.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/news/50453/سیدجلال-الدین-اشرف-(ع)را-بشناسیم «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.]</ref>
 
==ادبیات محلی پیرامون سید جلال‌الدین اشرف==
مردم منطقه، علاقهٔ زیادی به سید جلال‌الدین دارند و این علاقه در اشعار و ترانه‌های آنها بازتاب یافته است. نمونه‌هایی از این اشعار عبارت‌اند از:
{{آغاز نستعلیق}}
{{آغاز نستعلیق}}
{{شعر| نستعلیق}}
{{شعر| نستعلیق}}
{{ب| می‌یاری کو بُشو خواخور خونِ | هرچی پیغام دهم ننه به خونِ }}
{{ب| می‌یاری کو بُشو خواخور خونِ | هرچی پیغام دهم ننه به خونِ}}
{{ب| تی نامه فِدُم پیله آسون نامت را | می یاری بدین بیه به خونِ }}
{{ب| تی نامه فِدُم پیله آسون نامت را | می‌یاری بدین بیه به خونِ}}
{{ب| تَرَه قِسَم ساقه نپار هَدامَه | ساقه نپار تَرَه کُند سَر‌گردون }}
{{ب| تَرَه قِسَم ساقه نپار هَدامَه | ساقه نپار تَرَه کُند سَرگردون}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
{{پایان نستعلیق}}
{{پایان نستعلیق}}
ترجمه:  
ترجمه:  
یارم کجا رفته؟ خانۀ خواهرش
هرچه برایش پیغام می‌‌فرستم، به خانه نمی‌آید
نامه‌ات را به آستانۀ بزرگ آستانۀ اشرفیه دادم
تا اینکه یارم آن را ببیند و به خانه بیاید 
تو را سوگند به زیارتگاه بزرگ دادم
امیدوارم زیارتگاه بزرگ تو را سرگردان کند.<ref>پرچمی، هزار ترانۀ گیل، ۱۳۷۵ش، ص163.</ref>


==پژوهش==  
یارم کجا رفته؟ خانهٔ خواهرش                        هرچه برایش پیغام می‌فرستم، به خانه نمی‌آید
از آثار تألیف شده پیرامون شخصیت سید جلال‌الدین، جنگنامة سید جلال‌الدین اشرف است که نویسندة آن زندگی‌نامه و [[شهادت]] او را به صورت داستانی نقل کرده‌است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/240442/%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81 «جلال‌الدین اشرف»، دانشنامة فرهنگ مردم ایران.]</ref>
 
نامه‌ات را به آستانهٔ بزرگ آستانهٔ اشرفیه دادم          تا اینکه یارم آن را ببیند و به خانه بیاید
 
تو را سوگند به زیارتگاه بزرگ دادم                        امیدوارم زیارتگاه بزرگ تو را سرگردان کند.<ref>پرچمی، هزار ترانهٔ گیل، ۱۳۷۵ش، ص163.</ref>
 
==پژوهش در مورد سید جلال‌الدین اشرف==
از آثار تألیف شده پیرامون شخصیت سید جلال‌الدین، جنگنامۀ سید جلال‌الدین اشرف است که نویسندۀ آن زندگی‌نامه و شهادت او را به صورت داستانی نقل کرده است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/240442/جلال-الدین-اشرف «جلال‌الدین اشرف»، دانشنامة فرهنگ مردم ایران.]</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۶۱: خط ۶۱:


==منابع==
==منابع==
*ادهم‌نژاد، محمدتقی، «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، وب‌سایت کتابخانه دیجیتال تبیان، تاریخ بازدید: 22 مهر 1401ش.
{{آغاز منابع}}
*«امامزاده سلطان سید جلال‌الدین اشرف» وب‌سایت پرشین وی، تاریخ بازدید: 22 مهر 1401ش.
* ادهم‌نژاد، محمدتقی، «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، وب‌سایت کتابخانه دیجیتال تبیان، تاریخ بازدید: ۲۲ مهر ۱۴۰۱ش.
*«امامزاده آقا سید جلال‌الدین اشرف در آستانه اشرفیه»، وب‌سایت سی‌تی‌پدیا، تاریخ بازدید: 22 مهر 1401ش. بحر‌الانساب، منسوب به سید مرتضى، تهران، بی‌نا، ۱۲۹۷ق.
* «امامزاده سلطان سید جلال‌الدین اشرف» وب‌سایت پرشین وی، تاریخ بازدید: ۲۲ مهر ۱۴۰۱ش.
*پرچمی، محب‌الله، هزار ترانۀ گیل، تهران، موسسه فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
* «امامزاده آقا سید جلال‌الدین اشرف در آستانه اشرفیه»، وب‌سایت سی‌تی‌پدیا، تاریخ بازدید: ۲۲ مهر ۱۴۰۱ش. بحرالانساب، منسوب به سید مرتضی، تهران، بی‌نا، ۱۲۹۷ق.
*«جلال‌الدین اشرف»، دائره المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: 22 مهر 1401ش.
* پرچمی، محب‌الله، هزار ترانهٔ گیل، تهران، مؤسسه فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
*«جلال‌الدین اشرف»، دانشنامة فرهنگ مردم ایران، تاریخ بازدید: 22 مهر 1401ش.
* «جلال‌الدین اشرف»، دائره المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: ۲۲ مهر ۱۴۰۱ش.
*جنگ‌نامۀ حضرت سید جلال‌الدین اشرف، به کوشش محمد روشن، تهران، بی‌نا، ۱۳۴۸ش.
* «جلال‌الدین اشرف»، دانشنامة فرهنگ مردم ایران، تاریخ بازدید: ۲۲ مهر ۱۴۰۱ش.
*روحانی رانکوهی، سیده فضیلت، جنگنامه سید جلال‌الدین اشرف روایت تاریخ یا طومار نقالی، 1395ش.
* جنگ‌نامهٔ حضرت سید جلال‌الدین اشرف، به کوشش محمد روشن، تهران، بی‌نا، ۱۳۴۸ش.
*«سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 14 تیر 1394ش.
* روحانی رانکوهی، سیده فضیلت، جنگنامه سید جلال‌الدین اشرف روایت تاریخ یا طومار نقالی، ۱۳۹۵ش.
*عناصری، جابر، «شبیه‌نامۀ حضرت سید جلال‌الدین اشرف»، گیلان‌نامه، رشت، سوره مهر، ۱۳۷۱ش.
* «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۴ تیر ۱۳۹۴ش.
*غلامی کفترودی، قاسم، امامزاده‌های گیلان، رشت، فرهنگ ایلیا، ۱۳۸۷ش.
* عناصری، جابر، «شبیه‌نامهٔ حضرت سید جلال‌الدین اشرف»، گیلان‌نامه، رشت، سوره مهر، ۱۳۷۱ش.
*غلامی کفترودی، قاسم، تاریخ انقلاب سید جلال‌الدین اشرف، رشت، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ۱۳۷۹ش.
* غلامی کفترودی، قاسم، امامزاده‌های گیلان، رشت، فرهنگ ایلیا، ۱۳۸۷ش.
*مهدوی سعیدی نجفی، محمد، سادات متقدمۀ گیلان، لاهیجان، بی‌نا، بی‌تا. [[رده: ویکی‌زندگی]] [[رده: رهبران]] [[رده: آرامش معنوی]] [[رده:اطلاعات عمومی]]
* غلامی کفترودی، قاسم، تاریخ انقلاب سید جلال‌الدین اشرف، رشت، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ۱۳۷۹ش.
[[رده: شهیدان]] [[
* مهدوی سعیدی نجفی، محمد، سادات متقدمهٔ گیلان، لاهیجان، بی‌نا، بی‌تا.
{{پایان منابع}}
 
{{گیلان-افقی}}
 
[[رده:اهالی لاهیجان]]
[[رده:درگذشتگان ۲۲۳ (قمری)]]
[[رده:زادگان ۱۸۰ (قمری)]]
[[رده:سیاست‌مداران اهل ایران]]
[[رده:فرزندان امامان معصوم]]

نسخهٔ کنونی تا ۲۳ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۰۴

امام‌زاده سید جلال‌الدین اشرف
امام‌زاده سید جلال‌الدین اشرف

سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام رضا و اولین مؤسس حکومت شیعی در ایران.

سید جلال‌الدین اشرف فرزند امام موسی کاظم و برادر تنی امام رضا است. او اولین حکومت شیعی مستقل را در لاهیجان تشکیل داد و برای آن، بارها جنگید و در آخرین نبرد، در محلی به نام دارستان شهید شد.

نسب و ویژگی‌های سید جلال‌الدین اشرف

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
امامزاده سید جلال‌الدین اشرف
امامزاده سید جلال‌الدین اشرف

نام اصلیِ سید جلال‌الدین اشرف را ابراهیم بن موسی یا حسن بن موسی گفته‌اند.[۱] او و برادرش امام رضا از یک مادر (نجمه خاتون) هستند.[۲] در سال ۱۸۳ق در حالی که سه سال بیشتر نداشت، پدرش را از دست داد و برادرش امام رضا سرپرستی او را به عهده گرفت. پرهیزگاری، علم، فضل، گشاده‌دستی و اخلاق نیک سید جلال‌الدین اشرف را ستوده‌اند و امام رضا نیز وی را بسیار دوست داشت.[۳] سید جلال‌الدین اشرف را با لقب‌هایی مانند قطب‌الاولیا، برهان‌الاتقیا، سیداعظم، امامزادهٔ مغرب و مشرق، اشرف‌الدین، مرتضی، عبدالله و سلطان، یاد کرده‌اند.[۴]

سفر سید جلال‌الدین اشرف به بغداد

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جلال‌الدین در سال ۲۰۱ق هنگام ولایتعهدی امام رضا وارد بغداد شد و تا شهادت امام رضا یعنی سال ۲۰۴ق، در این شهر بود.[۵] برخی، تبلیغ از طرف امام رضا را علت ماندنِ او در بغداد می‌دانند.

آغاز نهضت سید جلال‌الدین اشرف

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بعد از شهادت امام رضا، وی نخستین بار در مجلسی از شیعیان به موضوع نهضت و مقابله با حکومت مأمون اشاره کرد. در سال ۲۰۴ق با حرکت مأمون از مرو به طرف بغداد، او نیز به شهر قم رفت و در ماه شعبان ۲۰۶ق با ۱۵۰ نفر از سادات حسنی و حسینی، از جمله برادرش میر شمس‌الدین و خواهرش فاطمه، عازم گیلان شد. سید جلال‌الدین اشرف دومین چهرهٔ مشهور علوی بود که به این منطقه پناهنده شد[۶] و مخفیانه، مقدمات نهضت را فراهم می‌کرد.[۷]

تشکیل حکومت توسط سید جلال‌الدین اشرف

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سید جلال‌الدین در لاهیجان اولین حکومت شیعی مستقل را تشکیل داد که تا سال ۲۲۳ قمری ادامه داشت.[۸] او به‌عنوان رهبر معنوی، ناظر بر امور حکومتی بود و ترویج شریعت و اقامۀ نماز جمعه را بر عهده داشت و ادارۀ آن را به برادرش شمس‌الدین واگذار کرده بود. سید جلال‌الدین هریک از یاران و سردارانش را به‌عنوان والی و نماینده برای حکمرانی قسمت‌های مختلف گیلان می‌فرستاد.[۹]

جنگ‌های سید جلال‌الدین اشرف

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سید جلال‌الدین در طول قیام و تشکیل حکومت جنگ‌های متعددی انجام داد که عبارت‌اند از:

  1. فتح زنجان؛ اولین نبرد در سال ۲۰۶ق با خوارج و لشکریان خلیفهٔ عباسی در زنجان و قزوین صورت گرفت و توانست در این جنگ که چهار ماه طول کشید، به کمک قبایل دیلمی زنجان را فتح کند.[۱۰]
  2. فتح طارم و اطراف آن؛ در این منطقه حدود ۱۲۰۰ نفر از مسیحیان توسط او مسلمان شدند و به لشکر او پیوستند که نقش مهمی در بیرون راندن خوارج از آن مناطق داشتند.[۱۱]
  3. فتح رودبار (کوهدم) در سال 206.[۱۲]
  4. فتح رشت؛ در سال ۲۰۷ق، رشت فتح شد و سید جلال‌الدین به مدت نُه ماه در آنجا حکومت کرد.[۱۳]
  5. فتح لاهیجان و سیاهکل در سال 208.[۱۴]
  6. فتح شهرها و روستاهای غرب گیلان؛ در سال ۲۱۰ق سید جلال‌الدین، مناطق غربی گیلان را که توسط نعمان بن نوفل از نوادگان شمر بن ذی‌الجوشن اشغال شده بود، فتح کرد.[۱۵]
  7. فتح شهران در سال ۲۱۱ ق؛ سید بعد از فتح مناطق مرکزی و غربی گیلان به سمت شهران رفت و نعمان بن نوفل را که نیروهای خود را برای سرکوبی نهضت تجدید کرده بود، شکست داد و شهران را فتح کرد.[۱۶]

اولین کاروان زیارتی امام رضا از شمال ایران

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سید جلال‌الدین در سال ۲۱۱ق، با تعدادی از سرداران خود به‌عنوان اولین کاروان زیارتی منطقهٔ گیلان و مازندران به مشهد رفت. کاروان به هر جا می‌رسید، مردم با احترام از آنها استقبال می‌کردند. آنها به طوس رسیده و مدتی در آنجا ماندند و مراسم عزاداری و اطعام برپا کردند.[۱۷]

شهادت سید جلال‌الدین اشرف

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نمایی از ضریح سید جلال‌الدین اشرف
نمایی از ضریح سید جلال‌الدین اشرف

یکی از حاکمان محلی، معروف به «چهل‌گوش» عموی نعمان بن نوفل، در مرزهای بین دیلمیان و اعراب در حوالی قزوین علیه سید شورش کرد و در محلی به نام دارستان جنگی بین او و سید جلال‌الدین به وجود آمد که سید در آن مجروح شد و در ۱۴ رمضان سال ۲۲۳ هجری قمری در ۴۳ سالگی[۱۸] به شهادت رسید.[۱۹]

روایت‌های مردمی در مورد سید جلال‌الدین اشرف

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روایت‌هایی از جنگاوری و شهادت جلال‌الدین اشرف در میان مردم نقل می‌شود که بعضی حالت افسانه یافته است.[۲۰] نقل شده که بعد از شهادت او گیلان دچار کم‌آبی و خشک‌سالی شد.[۲۱] همچنین در مقایسه با داستان به آب انداختن حضرت موسی توسط مادرش، نقل شده است که سید جلال‌الدین اشرف بعد از زخمی شدن در جنگ با سپاه کفر، میدان را ترک کرد تا جسدش را به خاطر اهانت به شیعه نسوزانند. او به خانهٔ شیخ مفید در یکی از روستاهای اطراف رودبار کنونی رفت و از شدت جراحت، همان‌جا به شهادت رسید. شیخ مفید طبق وصیت سید، پیکر او را داخل تابوتی گذاشته و به سفیدرود سپرد[۲۲] که بعد از حدود صد کیلومتر در اطراف لاهیجان به ساحل رسید و توسط مردم آنجا به خاک سپرده شد.[۲۳]

ادبیات محلی پیرامون سید جلال‌الدین اشرف

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مردم منطقه، علاقهٔ زیادی به سید جلال‌الدین دارند و این علاقه در اشعار و ترانه‌های آنها بازتاب یافته است. نمونه‌هایی از این اشعار عبارت‌اند از: الگو:آغاز نستعلیق الگو:شعر الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیق ترجمه:

یارم کجا رفته؟ خانهٔ خواهرش هرچه برایش پیغام می‌فرستم، به خانه نمی‌آید

نامه‌ات را به آستانهٔ بزرگ آستانهٔ اشرفیه دادم تا اینکه یارم آن را ببیند و به خانه بیاید

تو را سوگند به زیارتگاه بزرگ دادم امیدوارم زیارتگاه بزرگ تو را سرگردان کند.[۲۴]

پژوهش در مورد سید جلال‌الدین اشرف

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از آثار تألیف شده پیرامون شخصیت سید جلال‌الدین، جنگنامۀ سید جلال‌الدین اشرف است که نویسندۀ آن زندگی‌نامه و شهادت او را به صورت داستانی نقل کرده است.[۲۵]

  1. مهدوی سعیدی نجفی، سادات متقدمهٔ گیلان، بی‌تا، ص199؛ روشن، جنگ‌نامهٔ حضرت سید جلال‌الدین اشرف، ۱۳۴۸ش، ص8؛ سید مرتضی، بحرالانساب، ۱۲۹۷ق، ص230.
  2. غلامی کفترودی، تاریخ انقلاب سید جلال‌الدین اشرف (ع)، ۱۳۷۹ش، ص195-196.
  3. «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
  4. غلامی کفترودی، امامزاده‌های گیلان، ۱۳۸۷ش، ص207.
  5. «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.
  6. «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.
  7. «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
  8. «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
  9. «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
  10. . «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی
  11. «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
  12. «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
  13. «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.
  14. «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی
  15. «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.
  16. «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
  17. «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
  18. غلامی کفترودی، امامزاده‌های گیلان، ۱۳۸۷ش، ص۲۰7.
  19. «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، کتابخانه دیجیتال تبیان.
  20. روشن، جنگ‌نامهٔ حضرت سید جلال‌الدین اشرف، ۱۳۴۸ش، ص195-196؛ غلامی کفترودی، تاریخ انقلاب سید جلال‌الدین اشرف، ۱۳۷۹ش، ص125.
  21. روشن، جنگ‌نامهٔ حضرت سید جلال‌الدین اشرف، ۱۳۴۸ش، ص197.
  22. روشن، جنگ‌نامهٔ حضرت سید جلال‌الدین اشرف، ۱۳۴۸ش، ص197-197؛ غلامی کفترودی، تاریخ انقلاب سید جلال‌الدین اشرف، ۱۳۷۹ش، ص128-129
  23. «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.
  24. پرچمی، هزار ترانهٔ گیل، ۱۳۷۵ش، ص163.
  25. «جلال‌الدین اشرف»، دانشنامة فرهنگ مردم ایران.
  • ادهم‌نژاد، محمدتقی، «سید جلال‌الدین اشرف؛ برادر امام»، وب‌سایت کتابخانه دیجیتال تبیان، تاریخ بازدید: ۲۲ مهر ۱۴۰۱ش.
  • «امامزاده سلطان سید جلال‌الدین اشرف» وب‌سایت پرشین وی، تاریخ بازدید: ۲۲ مهر ۱۴۰۱ش.
  • «امامزاده آقا سید جلال‌الدین اشرف در آستانه اشرفیه»، وب‌سایت سی‌تی‌پدیا، تاریخ بازدید: ۲۲ مهر ۱۴۰۱ش. بحرالانساب، منسوب به سید مرتضی، تهران، بی‌نا، ۱۲۹۷ق.
  • پرچمی، محب‌الله، هزار ترانهٔ گیل، تهران، مؤسسه فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
  • «جلال‌الدین اشرف»، دائره المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: ۲۲ مهر ۱۴۰۱ش.
  • «جلال‌الدین اشرف»، دانشنامة فرهنگ مردم ایران، تاریخ بازدید: ۲۲ مهر ۱۴۰۱ش.
  • جنگ‌نامهٔ حضرت سید جلال‌الدین اشرف، به کوشش محمد روشن، تهران، بی‌نا، ۱۳۴۸ش.
  • روحانی رانکوهی، سیده فضیلت، جنگنامه سید جلال‌الدین اشرف روایت تاریخ یا طومار نقالی، ۱۳۹۵ش.
  • «سیدجلال‌الدین اشرف را بشناسیم»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۴ تیر ۱۳۹۴ش.
  • عناصری، جابر، «شبیه‌نامهٔ حضرت سید جلال‌الدین اشرف»، گیلان‌نامه، رشت، سوره مهر، ۱۳۷۱ش.
  • غلامی کفترودی، قاسم، امامزاده‌های گیلان، رشت، فرهنگ ایلیا، ۱۳۸۷ش.
  • غلامی کفترودی، قاسم، تاریخ انقلاب سید جلال‌الدین اشرف، رشت، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ۱۳۷۹ش.
  • مهدوی سعیدی نجفی، محمد، سادات متقدمهٔ گیلان، لاهیجان، بی‌نا، بی‌تا.