پرش به محتوا

پیش‌نویس:خاتون: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>محمدمهدی محمدی
لینک داخلی
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
{{درشت|'''خاتون'''}}؛ واژهٔ محترمانه‌ای برای نام بردن از زنان.
{{درشت|'''خاتون'''}}؛ واژهٔ محترمانه‌ای برای نام بردن از زنان.


خاتون واژه‌ای کهن در فرهنگ ایرانی، ترکی و مغولی است که به معنای بانوی والا و زن اصیل به‌کار می‌رفته و در متون تاریخی چون ''تاریخ طبری'' و ''تاریخ بلعمی'' نیز آمده است. این واژه در ابتدا ویژه زنان خاندان‌های سلطنتی بود، اما به مرور کاربردی عام‌تر یافت. در تاریخ ایران، «سیده خاتون» از خاندان باوندی نمونه‌ای برجسته از رهبری زنان است که در دوره آل‌بویه با لقب «ام‌الملوک» حکومت جبال را اداره کرد. در ادبیات فارسی نیز این واژه جایگاهی ویژه دارد و در ترکیباتی چون «خاتون جهان» یا «خاتون جنت» به کار رفته است. در فرهنگ عامه گیلان، افسانه «چهارشنبه خاتون» بازتابی از این نام است؛ بانویی اسطوره‌ای که در آخرین چهارشنبه سال از چاه بیرون آمده و برکت یا لعن خود را نثار خانه‌ها می‌کند. در روزگار معاصر نیز این نام الهام‌بخش آثار هنری و رسانه‌ای مانند سریال «خاتون» شده است.  
خاتون واژه‌ای کهن در فرهنگ ایرانی، ترکی و مغولی است که به معنای بانوی والا و زن اصیل به‌کار می‌رفته و در متون تاریخی چون ''تاریخ طبری'' و ''تاریخ بلعمی'' نیز آمده است. این واژه در ابتدا ویژه زنان خاندان‌های سلطنتی بود، اما به مرور کاربردی عام‌تر یافت. در تاریخ ایران، «سیده خاتون» از خاندان باوندی نمونه‌ای برجسته از رهبری زنان است که در دوره آل‌بویه با لقب «ام‌الملوک» حکومت جبال را اداره کرد. در ادبیات فارسی نیز این واژه جایگاهی ویژه دارد و در ترکیباتی چون «خاتون جهان» یا «خاتون جنت» به کار رفته است. در فرهنگ عامه [[گیلان]]، افسانه «چهارشنبه خاتون» بازتابی از این نام است؛ بانویی اسطوره‌ای که در آخرین چهارشنبه سال از چاه بیرون آمده و برکت یا لعن خود را نثار خانه‌ها می‌کند. در روزگار معاصر نیز این نام الهام‌بخش آثار هنری و رسانه‌ای مانند سریال «خاتون» شده است.


==مفهوم‌شناسی خاتون==
==مفهوم‌شناسی خاتون==
[[پرونده:خاتون2.jpg|جایگزین=پوستر سریال خاتون|بندانگشتی|پوستر سریال خاتون]]
[[پرونده:خاتون2.jpg|جایگزین=پوستر سریال خاتون|بندانگشتی|پوستر سریال خاتون]]
خاتون، واژه‌ای است که همانند خانم، بانو، بزرگ، بی‌بی و کدبانوی خانه<ref>محمدحسین بن خلف برهان، برهان قاطع، 1361ش، ذیل واژه خاتون.</ref> برای احترام، به نام زن متصل می‌شده است، مانند سکینه‌خاتون.<ref>[https://vajehyab.com/dehkhoda/خاتون-6 دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژۀ خاتون، سایت واژه‌یاب.]</ref> واژه خاتون را برخی، یک واژهٔ ترکی و هم‌ریشه با «قادین»<ref>بخاری، لغت جغتای و ترکی عثمانی، ۱۳۹۸ش، ج1، ص166؛{{سخ}}
خاتون، واژه‌ای است که همانند خانم، بانو، بزرگ، [[بی‌بی]] و کدبانوی [[خانه]]<ref>محمدحسین بن خلف برهان، برهان قاطع، 1361ش، ذیل واژه خاتون.</ref> برای احترام، به نام زن متصل می‌شده است، مانند سکینه‌خاتون.<ref>[https://vajehyab.com/dehkhoda/خاتون-6 دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژۀ خاتون، سایت واژه‌یاب.]</ref> واژه خاتون را برخی، یک واژهٔ ترکی و هم‌ریشه با «قادین»<ref>بخاری، لغت جغتای و ترکی عثمانی، ۱۳۹۸ش، ج1، ص166؛{{سخ}}
نظیما، مکمل عثمانلی لغتی، ۱۳۱۹ق، ص۳۳۷.</ref> و دارای خاستگاه مغولی دانسته‌اند که برای زنان و دختران خان و خاقان به‌کار می‌رفته است.<ref>[https://vajehyab.com/amid/خاتون عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژۀ خاتون، سایت واژه‌یاب.]</ref> برخی از کارشناسان، واژهٔ «کتم‌بینی» را که در زبان سنسکریت (زبان باستانی مردم هندوستان) برای خطاب‌کردن بانوی خانه به‌کار می‌رفته، از ریشهٔ خاتون دانسته‌اند.<ref>داعی‌الاسلام، فرهنگ نظام، 1362ش، ذیل واژه خاتون.</ref> برخی دیگر واژهٔ خاتون را برگرفته از واژهٔ خواتین در زبان سغدی می‌دانند. آنها بر این باورند که در زبان سغدی، خواتی به‌معنای ارباب و فرمان‌روا و خواتین نیز به‌معنای زن ارباب و زن فرمان‌روا است. بر همین اساس، نخستین زنی که خاتون نامیده شده را همسر خاقان می‌دانند.<ref>Clauson, An Etymological Dictionary of pre -Thirteenth Century Turkish, 1972, P602;
نظیما، مکمل عثمانلی لغتی، ۱۳۱۹ق، ص۳۳۷.</ref> و دارای خاستگاه مغولی دانسته‌اند که برای زنان و دختران خان و خاقان به‌کار می‌رفته است.<ref>[https://vajehyab.com/amid/خاتون عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژۀ خاتون، سایت واژه‌یاب.]</ref> برخی از کارشناسان، واژهٔ «کتم‌بینی» را که در زبان سنسکریت (زبان باستانی مردم هندوستان) برای خطاب‌کردن بانوی خانه به‌کار می‌رفته، از ریشهٔ خاتون دانسته‌اند.<ref>داعی‌الاسلام، فرهنگ نظام، 1362ش، ذیل واژه خاتون.</ref> برخی دیگر واژهٔ خاتون را برگرفته از واژهٔ خواتین در زبان سغدی می‌دانند. آنها بر این باورند که در زبان سغدی، خواتی به‌معنای ارباب و فرمان‌روا و خواتین نیز به‌معنای زن ارباب و زن فرمان‌روا است. بر همین اساس، نخستین زنی که خاتون نامیده شده را همسر خاقان می‌دانند.<ref>Clauson, An Etymological Dictionary of pre -Thirteenth Century Turkish, 1972, P602;
طبری، تاریخ الطبری، بی‌تا، ج2، ص76-77.</ref>
طبری، تاریخ الطبری، بی‌تا، ج2، ص76-77.</ref>
خط ۱۲: خط ۱۲:
خاتون، در فرهنگ‌های مختلف به‌معنای بانوی بزرگ‌زاده،<ref>[https://vajehyab.com/moein/خاتون معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژۀ خاتون، سایت واژه‌یاب.]</ref> زن اصیل، زن شریف، بانو، بیگم، بیگه، سیده، حُرَه، خانم، ملکهٔ ترک، زن خان، زن و جفت آمده است.<ref>[https://vajehyab.com/dehkhoda/خاتون-6 دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژۀ خاتون، سایت واژه‌یاب.]</ref>
خاتون، در فرهنگ‌های مختلف به‌معنای بانوی بزرگ‌زاده،<ref>[https://vajehyab.com/moein/خاتون معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژۀ خاتون، سایت واژه‌یاب.]</ref> زن اصیل، زن شریف، بانو، بیگم، بیگه، سیده، حُرَه، خانم، ملکهٔ ترک، زن خان، زن و جفت آمده است.<ref>[https://vajehyab.com/dehkhoda/خاتون-6 دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژۀ خاتون، سایت واژه‌یاب.]</ref>


==پیشینه استفاده از واژۀ خاتون==
==پیشینه استفاده از واژهٔ خاتون==
استعمال واژهٔ خاتون در گذشته، در میان عموم مردم رایج بوده، اما، امروزه، تنها در برخی از ایلات و مناطق کوچک مورد استفاده بوده و واژهٔ «خانم» جایگزین آن شده است.<ref>داعی‌الاسلام، فرهنگ نظام، 1362ش، ج2، ص582.</ref> علاوه بر آن، در گذشته، برای مقدسات دینی و مکتوبات، بیشتر از واژهٔ خاتون استفاده می‌کردند؛ برای مثال، این واژه در کهن‌ترین کتاب فارسی ترجمه‌شده از «تاریخ طبری» بارها به‌کار رفته است.<ref>[https://vajehyab.com/dehkhoda/خاتون-6 دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژۀ خاتون، سایت واژه‌یاب.]</ref>  
استعمال واژهٔ خاتون در گذشته، در میان عموم مردم رایج بوده، اما، امروزه، تنها در برخی از ایلات و مناطق کوچک مورد استفاده بوده و واژهٔ «خانم» جایگزین آن شده است.<ref>داعی‌الاسلام، فرهنگ نظام، 1362ش، ج2، ص582.</ref> علاوه بر آن، در گذشته، برای مقدسات دینی و مکتوبات، بیشتر از واژهٔ خاتون استفاده می‌کردند؛ برای مثال، این واژه در کهن‌ترین کتاب فارسی ترجمه‌شده از «تاریخ طبری» بارها به‌کار رفته است.<ref>[https://vajehyab.com/dehkhoda/خاتون-6 دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژۀ خاتون، سایت واژه‌یاب.]</ref>


گروهی دیگر، کهن‌ترین منبعی که این واژه در آن به کار رفته را متن فارسی «تاریخ بلعمی» می‌دانند. در این کتاب آمده است که «انوشیروان، دختر خاقان بخواست که او را ۱۰ دختر بود. یکی از خاتون بزرگ و دیگران از زن دیگر».<ref>بلعمی، تاریخ، ۱۳۸۰ش، ص744.</ref> در تاریخ بخارا نیز واژهٔ خاتون به‌معنای بانو به کار رفته است.<ref>نرشخی، تاریخ بخارا، ۱۳۶۳ش، ص12-13.</ref> کارشناسان بر این باورند که خاتون، از زبان ترکی به زبان مغولی راه یافته است. در تاریخ سری مغولان، این واژه به‌صورت «قاتون» در برخی از سنگ‌نبشته‌ها حک شده است.<ref>موسوی، حاشیه بر جامع‌التواریخ، 1373ش، ص۲۵۳۷–۲۵۳۸.</ref>  
گروهی دیگر، کهن‌ترین منبعی که این واژه در آن به کار رفته را متن فارسی «تاریخ بلعمی» می‌دانند. در این کتاب آمده است که «انوشیروان، دختر خاقان بخواست که او را ۱۰ دختر بود. یکی از خاتون بزرگ و دیگران از زن دیگر».<ref>بلعمی، تاریخ، ۱۳۸۰ش، ص744.</ref> در تاریخ بخارا نیز واژهٔ خاتون به‌معنای بانو به کار رفته است.<ref>نرشخی، تاریخ بخارا، ۱۳۶۳ش، ص12-13.</ref> کارشناسان بر این باورند که خاتون، از زبان ترکی به زبان مغولی راه یافته است. در تاریخ سری مغولان، این واژه به‌صورت «قاتون» در برخی از سنگ‌نبشته‌ها حک شده است.<ref>موسوی، حاشیه بر جامع‌التواریخ، 1373ش، ص۲۵۳۷–۲۵۳۸.</ref>


مغولان، به مادران، همسران و دختران خود خاتون می‌گفتند؛<ref>رشیدالدین فضل‌الله، جامع التواریخ، ۱۳۷۳ش، ص۶۶ و ۲۲۰ و ۵۸۱.</ref> برای مثال، چنگیز از مادر خود با نام «خاتون آل بلقا» یاد کرده است.<ref>گروسه، امپراطوری صحرانوردان، ۱۳۵۳ش، ص۱۹۱.</ref> پس از مغولان، واژهٔ خاتون، مورد استعمال گسترده‌تری قرار گرفته و به هر بانوی صاحب مکنت، شریف و آزاده خاتون می‌گفتند.<ref>مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۶۷ش، ج3، ص86-87.</ref> پس از مدتی، این واژه، معنای عام‌تری یافت و برای خطاب به زنان عادی هم استفاده شد؛ برای مثال، سعدی، خاتون را به‌معنای مطلق زن و همسر به‌کار برده است.<ref>سعدی، کلیات، ۱۳۸۲ش، ص91؛{{سخ}}
مغولان، به [[مادرانگی|مادران]]، همسران و دختران خود خاتون می‌گفتند؛<ref>رشیدالدین فضل‌الله، جامع التواریخ، ۱۳۷۳ش، ص۶۶ و ۲۲۰ و ۵۸۱.</ref> برای مثال، چنگیز از مادر خود با نام «خاتون آل بلقا» یاد کرده است.<ref>گروسه، امپراطوری صحرانوردان، ۱۳۵۳ش، ص۱۹۱.</ref> پس از مغولان، واژهٔ خاتون، مورد استعمال گسترده‌تری قرار گرفته و به هر بانوی صاحب مکنت، شریف و آزاده خاتون می‌گفتند.<ref>مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۶۷ش، ج3، ص86-87.</ref> پس از مدتی، این واژه، معنای عام‌تری یافت و برای خطاب به زنان عادی هم استفاده شد؛ برای مثال، [[سعدی شیرازی|سعدی]]، خاتون را به‌معنای مطلق زن و همسر به‌کار برده است.<ref>سعدی، کلیات، ۱۳۸۲ش، ص91؛{{سخ}}
خزائلی، شرح گلستان سعدی، ۱۳۶۸ش، ص۳۹۷.</ref>
خزائلی، شرح گلستان سعدی، ۱۳۶۸ش، ص۳۹۷.</ref>


==سیده خاتون؛ اولین زن حکومتگر شیعی مذهب در تاریخ ایران==
==سیده خاتون؛ اولین زن حکومتگر شیعی مذهب در تاریخ ایران==
[[پرونده:خاتون3.png|جایگزین=آرامگاه سیده ملک‌خاتون در ری|بندانگشتی|آرامگاه سیده ملک‌خاتون در ری]]
[[پرونده:خاتون3.png|جایگزین=آرامگاه سیده ملک‌خاتون در ری|بندانگشتی|آرامگاه سیده ملک‌خاتون در ری]]
سیده خاتون، نخستین زن شیعی حکومتگر در تاریخ ایران و از خاندان باوندی طبرستان بود که با فخرالدوله دیلمی (از امرای آل‌بویه) ازدواج کرد. او زنی ملک‌زاده، عفیف و زاهد معرفی شده و پس از مرگ وزیر صاحب‌بن‌عباد، نقش اصلی در اداره حکومت همسرش را برعهده گرفت. سیده خاتون بر امور سیاسی و مالی نظارت کامل داشت و پس از مرگ فخرالدوله (۳۸۷ق) با لقب «امّ‌الملوک» عملاً اداره شاخه جبال آل‌بویه (ری، همدان و اصفهان) را به دست گرفت. فرامین حکومتی به دستور او صادر می‌شد و توانست با اقتدار شورش‌ها و توطئه‌ها را مهار کند. او حتی یک بار پسرش مجدالدوله را عزل و شمس‌الدوله را جانشین کرد و سپس دوباره او را به قدرت بازگرداند. تدبیر و درایت سیده خاتون موجب شد حکومتش در برابر تهدید سلطان محمود غزنوی نیز پایدار بماند. بدین‌ترتیب، او نمونه‌ای کم‌نظیر از رهبری زنانه در ایران دوره اسلامی بود که با قدرت سیاسی و مدیریتی خود قلمرو وسیعی را اداره کرد.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/148870/%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D9%86-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D9%85%D8%B0%D9%87%D8%A8-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%88%D9%86-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%88%D9%86-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%DB%8C%DA%AF%D9%85-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%88%D9%86- ترکمنی آذر، «حاکمان زن شیعه مذهب در تاریخ ایران (سیده خاتون، ترکان خاتون، جانبیگم خاتون)»، 1385.]</ref>
سیده خاتون، نخستین زن شیعی حکومتگر در تاریخ ایران و از خاندان باوندی طبرستان بود که با فخرالدوله دیلمی (از امرای آل‌بویه) [[ازدواج]] کرد. او زنی ملک‌زاده، عفیف و زاهد معرفی شده و پس از مرگ وزیر صاحب‌بن‌عباد، نقش اصلی در اداره حکومت همسرش را برعهده گرفت. سیده خاتون بر امور سیاسی و مالی نظارت کامل داشت و پس از مرگ فخرالدوله (۳۸۷ق) با لقب «امّ‌الملوک» عملاً اداره شاخه جبال آل‌بویه (ری، همدان و [[اصفهان]]) را به دست گرفت. فرامین حکومتی به دستور او صادر می‌شد و توانست با اقتدار شورش‌ها و توطئه‌ها را مهار کند. او حتی یک بار پسرش مجدالدوله را عزل و شمس‌الدوله را جانشین کرد و سپس دوباره او را به قدرت بازگرداند. تدبیر و درایت سیده خاتون موجب شد حکومتش در برابر تهدید سلطان محمود غزنوی نیز پایدار بماند. بدین‌ترتیب، او نمونه‌ای کم‌نظیر از رهبری زنانه در ایران دوره اسلامی بود که با قدرت سیاسی و مدیریتی خود قلمرو وسیعی را اداره کرد.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/148870/%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D9%86-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D9%85%D8%B0%D9%87%D8%A8-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%88%D9%86-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%88%D9%86-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%DB%8C%DA%AF%D9%85-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%88%D9%86- ترکمنی آذر، «حاکمان زن شیعه مذهب در تاریخ ایران (سیده خاتون، ترکان خاتون، جانبیگم خاتون)»، 1385.]</ref>


==خاتون در ادبیات==
==خاتون در ادبیات==
واژهٔ خاتون واژه‌ای کهن است که در ادبیات فارسی‌زبان‌ها بارها به‌کار رفته است. برای مثال، فردوسی در شعر خود گفته است:<ref>[https://ganjoor.net/ferdousi/shahname/anooshirvan/sh5 فردوسی، شاهنامه، بخش 5، سایت گنجور.]</ref>
واژهٔ خاتون واژه‌ای کهن است که در ادبیات فارسی‌زبان‌ها بارها به‌کار رفته است. برای مثال، [[فردوسی]] در شعر خود گفته است:<ref>[https://ganjoor.net/ferdousi/shahname/anooshirvan/sh5 فردوسی، شاهنامه، بخش 5، سایت گنجور.]</ref>
  {{آغاز نستعلیق}}
  {{آغاز نستعلیق}}
  {{شعر|نستعلیق}}
  {{شعر|نستعلیق}}
خط ۳۲: خط ۳۲:
  {{پایان نستعلیق}}
  {{پایان نستعلیق}}


مولانا نیز بارها این واژه را در اشعار خود استفاده کرده است:<ref>[https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar5/sh59 مولانا، مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بخش 59، سایت گنجور.]</ref>
[[مولانا]] نیز بارها این واژه را در اشعار خود استفاده کرده است:<ref>[https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar5/sh59 مولانا، مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بخش 59، سایت گنجور.]</ref>
  {{آغاز نستعلیق}}
  {{آغاز نستعلیق}}
  {{شعر|نستعلیق}}
  {{شعر|نستعلیق}}
خط ۴۲: خط ۴۲:


==افسانه چهارشنبه خاتون==
==افسانه چهارشنبه خاتون==
[[پرونده:خاتون1.jpg|جایگزین=نگاره مینیاتوری چهارشنبه خاتون‌|بندانگشتی|نگاره مینیاتوری چهارشنبه خاتون‌]]
[[پرونده:خاتون1.jpg|جایگزین=نگاره مینیاتوری چهارشنبه خاتون|بندانگشتی|نگاره مینیاتوری چهارشنبه خاتون]]
افسانه «چهارشنبه خاتون» از باورهای عامیانه مردم گیلان است که ریشه در آیین‌های نوروزی و خانه‌تکانی دارد. در این روایت، زنی فراطبیعی و مقدس که او را «خاتون» می‌نامند، سالی یک‌بار در آخرین چهارشنبه سال از چاه آب بیرون آمده و به خانه‌ها سرکشی می‌کند. اگر خانه‌ها پاکیزه باشند، برکت و روزی را در آن‌ها می‌نشاند و اگر کثیف باشند، صاحبخانه را از نعمت محروم می‌سازد و سپس با کوله‌باری از آرزوهای زنانه دوباره به چاه بازمی‌گردد.  
افسانه «چهارشنبه خاتون» از باورهای عامیانه مردم [[گیلان]] است که ریشه در آیین‌های [[نوروز|نوروزی]] و [[خانه‌تکانی]] دارد. در این روایت، زنی فراطبیعی و مقدس که او را «خاتون» می‌نامند، سالی یک‌بار در آخرین چهارشنبه سال از چاه آب بیرون آمده و به خانه‌ها سرکشی می‌کند. اگر خانه‌ها پاکیزه باشند، برکت و روزی را در آن‌ها می‌نشاند و اگر کثیف باشند، صاحبخانه را از نعمت محروم می‌سازد و سپس با کوله‌باری از آرزوهای زنانه دوباره به چاه بازمی‌گردد.


پیوند این افسانه با واژه «خاتون» معنادار است؛ چراکه خاتون در فرهنگ ایرانی و اسلامی عنوانی احترام‌آمیز برای بانوی والا و صاحب‌منزلت است و در اینجا به موجودی اسطوره‌ای نسبت داده می‌شود که نقش بانوی برکت، داوری و پاسداری از پاکی خانه‌ها را برعهده دارد. چهارشنبه خاتون در حقیقت بازتابی از باور کهن ایرانی درباره بازگشت فروهران در پایان سال است که با نظمی نمادین به خانه‌ها می‌آیند و پاکی و آراستگی را شرط حضور و برکت خود می‌دانند.<ref>[https://www.shabestan.news/news/1155796/%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%88%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A2%D9%85%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%DA%86%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%81%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7-%D9%81%D8%B1%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%A2%D8%B1%D8%B2%D9%88%D9%87%D8%A7 ««چهارشنبه خاتون» باوری برآمده از چاه افسانه‌ها/ فرشته آرزوها همراه کودکان می‌شود»، خبرگزاری شبستان.]</ref>
پیوند این افسانه با واژه «خاتون» معنادار است؛ چراکه خاتون در فرهنگ ایرانی و اسلامی عنوانی احترام‌آمیز برای بانوی والا و صاحب‌منزلت است و در اینجا به موجودی اسطوره‌ای نسبت داده می‌شود که نقش بانوی [[برکت]]، داوری و پاسداری از پاکی [[خانه|خانه‌ها]] را برعهده دارد. چهارشنبه خاتون در حقیقت بازتابی از باور کهن ایرانی دربارهٔ بازگشت فروهران در پایان سال است که با نظمی نمادین به خانه‌ها می‌آیند و پاکی و آراستگی را شرط حضور و برکت خود می‌دانند.<ref>[https://www.shabestan.news/news/1155796/%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%88%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A2%D9%85%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%DA%86%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%81%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7-%D9%81%D8%B1%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%A2%D8%B1%D8%B2%D9%88%D9%87%D8%A7 ««چهارشنبه خاتون» باوری برآمده از چاه افسانه‌ها/ فرشته آرزوها همراه کودکان می‌شود»، خبرگزاری شبستان.]</ref>


==تصویرپردازی از خاتون==
==تصویرپردازی از خاتون==
خط ۵۴: خط ۵۴:


==منابع==
==منابع==
{{آغاز منابع}}
*آنندراج، محمد پادشاه، تهران، خیام، ۱۳۳۶ش.
*آنندراج، محمد پادشاه، تهران، خیام، ۱۳۳۶ش.
*بخاری، سلیمان، لغت جغتای و ترکی عثمانی، استانبول، دنیزچین، ۱۳۹۸ش.
*بخاری، سلیمان، لغت جغتای و ترکی عثمانی، استانبول، دنیزچین، ۱۳۹۸ش.
خط ۷۶: خط ۷۷:
*نظیما، علی و رشاد، مکمل عثمانلی لغتی، استانبول، بی‌نا، ۱۳۱۹ق.
*نظیما، علی و رشاد، مکمل عثمانلی لغتی، استانبول، بی‌نا، ۱۳۱۹ق.
*Clauson, G. , An Etymological Dictionary of pre -Thirteenth Century Turkish, London, 1972.
*Clauson, G. , An Etymological Dictionary of pre -Thirteenth Century Turkish, London, 1972.
 
{{پایان منابع}}
{{زنان-افقی}}
{{زنان-افقی}}


[[رده:ادبیات غنایی]]
[[رده:ادبیات غنایی]]
[[رده:زنان در ایران]]
[[رده:زنان در ایران]]

نسخهٔ کنونی تا ۱۲ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۳۲

سیده ملک خاتون در بوعلی سینا با بازی نسرین فروتنیان
تصویری از سیده ملک خاتون در بوعلی سینا با بازی نسرین فروتنیان

خاتون؛ واژهٔ محترمانه‌ای برای نام بردن از زنان.

خاتون واژه‌ای کهن در فرهنگ ایرانی، ترکی و مغولی است که به معنای بانوی والا و زن اصیل به‌کار می‌رفته و در متون تاریخی چون تاریخ طبری و تاریخ بلعمی نیز آمده است. این واژه در ابتدا ویژه زنان خاندان‌های سلطنتی بود، اما به مرور کاربردی عام‌تر یافت. در تاریخ ایران، «سیده خاتون» از خاندان باوندی نمونه‌ای برجسته از رهبری زنان است که در دوره آل‌بویه با لقب «ام‌الملوک» حکومت جبال را اداره کرد. در ادبیات فارسی نیز این واژه جایگاهی ویژه دارد و در ترکیباتی چون «خاتون جهان» یا «خاتون جنت» به کار رفته است. در فرهنگ عامه گیلان، افسانه «چهارشنبه خاتون» بازتابی از این نام است؛ بانویی اسطوره‌ای که در آخرین چهارشنبه سال از چاه بیرون آمده و برکت یا لعن خود را نثار خانه‌ها می‌کند. در روزگار معاصر نیز این نام الهام‌بخش آثار هنری و رسانه‌ای مانند سریال «خاتون» شده است.

مفهوم‌شناسی خاتون

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پوستر سریال خاتون
پوستر سریال خاتون

خاتون، واژه‌ای است که همانند خانم، بانو، بزرگ، بی‌بی و کدبانوی خانه[۱] برای احترام، به نام زن متصل می‌شده است، مانند سکینه‌خاتون.[۲] واژه خاتون را برخی، یک واژهٔ ترکی و هم‌ریشه با «قادین»[۳] و دارای خاستگاه مغولی دانسته‌اند که برای زنان و دختران خان و خاقان به‌کار می‌رفته است.[۴] برخی از کارشناسان، واژهٔ «کتم‌بینی» را که در زبان سنسکریت (زبان باستانی مردم هندوستان) برای خطاب‌کردن بانوی خانه به‌کار می‌رفته، از ریشهٔ خاتون دانسته‌اند.[۵] برخی دیگر واژهٔ خاتون را برگرفته از واژهٔ خواتین در زبان سغدی می‌دانند. آنها بر این باورند که در زبان سغدی، خواتی به‌معنای ارباب و فرمان‌روا و خواتین نیز به‌معنای زن ارباب و زن فرمان‌روا است. بر همین اساس، نخستین زنی که خاتون نامیده شده را همسر خاقان می‌دانند.[۶]

خاتون، در فرهنگ‌های مختلف به‌معنای بانوی بزرگ‌زاده،[۷] زن اصیل، زن شریف، بانو، بیگم، بیگه، سیده، حُرَه، خانم، ملکهٔ ترک، زن خان، زن و جفت آمده است.[۸]

پیشینه استفاده از واژهٔ خاتون

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

استعمال واژهٔ خاتون در گذشته، در میان عموم مردم رایج بوده، اما، امروزه، تنها در برخی از ایلات و مناطق کوچک مورد استفاده بوده و واژهٔ «خانم» جایگزین آن شده است.[۹] علاوه بر آن، در گذشته، برای مقدسات دینی و مکتوبات، بیشتر از واژهٔ خاتون استفاده می‌کردند؛ برای مثال، این واژه در کهن‌ترین کتاب فارسی ترجمه‌شده از «تاریخ طبری» بارها به‌کار رفته است.[۱۰]

گروهی دیگر، کهن‌ترین منبعی که این واژه در آن به کار رفته را متن فارسی «تاریخ بلعمی» می‌دانند. در این کتاب آمده است که «انوشیروان، دختر خاقان بخواست که او را ۱۰ دختر بود. یکی از خاتون بزرگ و دیگران از زن دیگر».[۱۱] در تاریخ بخارا نیز واژهٔ خاتون به‌معنای بانو به کار رفته است.[۱۲] کارشناسان بر این باورند که خاتون، از زبان ترکی به زبان مغولی راه یافته است. در تاریخ سری مغولان، این واژه به‌صورت «قاتون» در برخی از سنگ‌نبشته‌ها حک شده است.[۱۳]

مغولان، به مادران، همسران و دختران خود خاتون می‌گفتند؛[۱۴] برای مثال، چنگیز از مادر خود با نام «خاتون آل بلقا» یاد کرده است.[۱۵] پس از مغولان، واژهٔ خاتون، مورد استعمال گسترده‌تری قرار گرفته و به هر بانوی صاحب مکنت، شریف و آزاده خاتون می‌گفتند.[۱۶] پس از مدتی، این واژه، معنای عام‌تری یافت و برای خطاب به زنان عادی هم استفاده شد؛ برای مثال، سعدی، خاتون را به‌معنای مطلق زن و همسر به‌کار برده است.[۱۷]

سیده خاتون؛ اولین زن حکومتگر شیعی مذهب در تاریخ ایران

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آرامگاه سیده ملک‌خاتون در ری
آرامگاه سیده ملک‌خاتون در ری

سیده خاتون، نخستین زن شیعی حکومتگر در تاریخ ایران و از خاندان باوندی طبرستان بود که با فخرالدوله دیلمی (از امرای آل‌بویه) ازدواج کرد. او زنی ملک‌زاده، عفیف و زاهد معرفی شده و پس از مرگ وزیر صاحب‌بن‌عباد، نقش اصلی در اداره حکومت همسرش را برعهده گرفت. سیده خاتون بر امور سیاسی و مالی نظارت کامل داشت و پس از مرگ فخرالدوله (۳۸۷ق) با لقب «امّ‌الملوک» عملاً اداره شاخه جبال آل‌بویه (ری، همدان و اصفهان) را به دست گرفت. فرامین حکومتی به دستور او صادر می‌شد و توانست با اقتدار شورش‌ها و توطئه‌ها را مهار کند. او حتی یک بار پسرش مجدالدوله را عزل و شمس‌الدوله را جانشین کرد و سپس دوباره او را به قدرت بازگرداند. تدبیر و درایت سیده خاتون موجب شد حکومتش در برابر تهدید سلطان محمود غزنوی نیز پایدار بماند. بدین‌ترتیب، او نمونه‌ای کم‌نظیر از رهبری زنانه در ایران دوره اسلامی بود که با قدرت سیاسی و مدیریتی خود قلمرو وسیعی را اداره کرد.[۱۸]

خاتون در ادبیات

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

واژهٔ خاتون واژه‌ای کهن است که در ادبیات فارسی‌زبان‌ها بارها به‌کار رفته است. برای مثال، فردوسی در شعر خود گفته است:[۱۹]

الگو:آغاز نستعلیق
الگو:شعر
الگو:ب
الگو:پایان شعر
الگو:پایان نستعلیق

مولانا نیز بارها این واژه را در اشعار خود استفاده کرده است:[۲۰]

الگو:آغاز نستعلیق
الگو:شعر
الگو:ب
الگو:پایان شعر
الگو:پایان نستعلیق

خاتون، در برخی از ترکیبات به‌صورت کنایه آمده است؛ مانند «خاتون جهان» کنایه از خورشید؛ «خاتون خرگه سحاب» کنایه از آفتاب و مهتاب؛ «خاتون خُم» کنایه از شراب ناب؛[۲۱] «خاتون جنت» کنایه از حضرت زهرا.[۲۲]

افسانه چهارشنبه خاتون

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نگاره مینیاتوری چهارشنبه خاتون
نگاره مینیاتوری چهارشنبه خاتون

افسانه «چهارشنبه خاتون» از باورهای عامیانه مردم گیلان است که ریشه در آیین‌های نوروزی و خانه‌تکانی دارد. در این روایت، زنی فراطبیعی و مقدس که او را «خاتون» می‌نامند، سالی یک‌بار در آخرین چهارشنبه سال از چاه آب بیرون آمده و به خانه‌ها سرکشی می‌کند. اگر خانه‌ها پاکیزه باشند، برکت و روزی را در آن‌ها می‌نشاند و اگر کثیف باشند، صاحبخانه را از نعمت محروم می‌سازد و سپس با کوله‌باری از آرزوهای زنانه دوباره به چاه بازمی‌گردد.

پیوند این افسانه با واژه «خاتون» معنادار است؛ چراکه خاتون در فرهنگ ایرانی و اسلامی عنوانی احترام‌آمیز برای بانوی والا و صاحب‌منزلت است و در اینجا به موجودی اسطوره‌ای نسبت داده می‌شود که نقش بانوی برکت، داوری و پاسداری از پاکی خانه‌ها را برعهده دارد. چهارشنبه خاتون در حقیقت بازتابی از باور کهن ایرانی دربارهٔ بازگشت فروهران در پایان سال است که با نظمی نمادین به خانه‌ها می‌آیند و پاکی و آراستگی را شرط حضور و برکت خود می‌دانند.[۲۳]

تصویرپردازی از خاتون

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از جمله سریال‌های اخیر ایرانی، یک مجموعهٔ نمایش خانگی به‌نام «خاتون» است که در ۱۴۰۰ش تولید و منتشر شد. این مجموعه که به‌عنوان پرمخاطب‌ترین سریال ایرانی سال ۱۴۰۰ش انتخاب شد، دربارهٔ داستان زندگی زنی به‌نام خاتون است که روزگاری در ایران برای زندگی جنگیده است.[۲۴]

  1. محمدحسین بن خلف برهان، برهان قاطع، 1361ش، ذیل واژه خاتون.
  2. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژۀ خاتون، سایت واژه‌یاب.
  3. بخاری، لغت جغتای و ترکی عثمانی، ۱۳۹۸ش، ج1، ص166؛
    نظیما، مکمل عثمانلی لغتی، ۱۳۱۹ق، ص۳۳۷.
  4. عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژۀ خاتون، سایت واژه‌یاب.
  5. داعی‌الاسلام، فرهنگ نظام، 1362ش، ذیل واژه خاتون.
  6. Clauson, An Etymological Dictionary of pre -Thirteenth Century Turkish, 1972, P602; طبری، تاریخ الطبری، بی‌تا، ج2، ص76-77.
  7. معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژۀ خاتون، سایت واژه‌یاب.
  8. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژۀ خاتون، سایت واژه‌یاب.
  9. داعی‌الاسلام، فرهنگ نظام، 1362ش، ج2، ص582.
  10. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژۀ خاتون، سایت واژه‌یاب.
  11. بلعمی، تاریخ، ۱۳۸۰ش، ص744.
  12. نرشخی، تاریخ بخارا، ۱۳۶۳ش، ص12-13.
  13. موسوی، حاشیه بر جامع‌التواریخ، 1373ش، ص۲۵۳۷–۲۵۳۸.
  14. رشیدالدین فضل‌الله، جامع التواریخ، ۱۳۷۳ش، ص۶۶ و ۲۲۰ و ۵۸۱.
  15. گروسه، امپراطوری صحرانوردان، ۱۳۵۳ش، ص۱۹۱.
  16. مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۶۷ش، ج3، ص86-87.
  17. سعدی، کلیات، ۱۳۸۲ش، ص91؛
    خزائلی، شرح گلستان سعدی، ۱۳۶۸ش، ص۳۹۷.
  18. ترکمنی آذر، «حاکمان زن شیعه مذهب در تاریخ ایران (سیده خاتون، ترکان خاتون، جانبیگم خاتون)»، 1385.
  19. فردوسی، شاهنامه، بخش 5، سایت گنجور.
  20. مولانا، مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بخش 59، سایت گنجور.
  21. محمدحسین بن خلف برهان، برهان قاطع، 1361ش؛
    آنندراج، محمد پادشاه، 1336ش، ذیل واژه خاتون.
  22. درویش، م، مقدمه و تحشیه و تعلیقات بر دیوان عطار نیشابوری، ۱۳۵۹ش، ص۸، به نقل از عطار نیشابوری.
  23. ««چهارشنبه خاتون» باوری برآمده از چاه افسانه‌ها/ فرشته آرزوها همراه کودکان می‌شود»، خبرگزاری شبستان.
  24. «خاتون»، وب‌سایت نماوا.
  • آنندراج، محمد پادشاه، تهران، خیام، ۱۳۳۶ش.
  • بخاری، سلیمان، لغت جغتای و ترکی عثمانی، استانبول، دنیزچین، ۱۳۹۸ش.
  • بلعمی، محمد، تاریخ، به‌تحقیق محمدتقی بهار، تهران، زوار، ۱۳۸۰ش.
  • «خاتون»، وب‌سایت نماوا، تاریخ بازدید: ۸ شهریور ۱۴۰۱ش.
  • خزائلی، محمد، شرح گلستان سعدی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۸ش.
  • داعی‌الاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، تهران، دانش، ۱۳۶۲ش.
  • درویش، م، مقدمه و تحشیه و تعلیقات بر دیوان عطار نیشابوری، تهران، اساطیر، ۱۳۵۹ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۸ شهریور ۱۴۰۱ش.
  • رشیدالدین فضل‌الله، جامع التواریخ، به‌تحقیق محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش.
  • سعدی، کلیات، به‌تحقیق حسین استاد ولی و بهاءالدین اسکندری، تهران، سخن نیما، ۱۳۸۲ش.
  • طبری، محمد بن جریر بن یزید، تاریخ الطبری، به‌تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث‌العربی، بی‌تا.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۸ شهریور ۱۴۰۱ش.
  • گروسه، رنه، امپراطوری صحرانوردان، ترجمهٔ عبدالحسین میکده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۵۳ش.
  • محمدحسین بن خلف برهان، برهان قاطع، تهران، معین، ۱۳۶۱ش.
  • فردوسی، شاهنامه، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۸ شهریور ۱۴۰۱ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۸ شهریور ۱۴۰۱ش.
  • موسوی، مصطفی و محمد روشن، حاشیه بر جامع‌التواریخ، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش.
  • مولانا، مثنوی معنوی، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۸ شهریور ۱۴۰۱ش.
  • مولوی، جلال‌الدین محمد، مثنوی معنوی، به‌تحقیق نیکلسن، تهران، بدرقه جاویدان، ۱۳۶۷ش.
  • نرشخی، محمد، تاریخ بخارا، ترجمهٔ احمد بن محمد قباوی، تلخیص محمد بن زفر، به‌تحقیق مدرس رضوی، تهران، توس، ۱۳۶۳ش.
  • نظیما، علی و رشاد، مکمل عثمانلی لغتی، استانبول، بی‌نا، ۱۳۱۹ق.
  • Clauson, G. , An Etymological Dictionary of pre -Thirteenth Century Turkish, London, 1972.