پرش به محتوا

پیش‌نویس:توکل: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
imported>محمدمهدی محمدی
اصلاح ارقام
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:توکل.jpg|جایگزین=کتاب توکل به خدا|بندانگشتی|کتاب توکل به خدا؛ کتاب شایسته تقدیر در یازدهمین دروه کتاب سال دانشجویی]]
'''{{درشت|توکل}}'''، تکیه کردن بر خداوند و تنها او را مؤثر دانستن.
'''{{درشت|توکل}}'''، تکیه کردن بر خداوند و تنها او را مؤثر دانستن.
توکل، به‌معنای سپردن کار به خدا و اعتماد کامل به اوست؛ باوری که دل را از غیر می‌بُرد و انسان را به مبدأ قدرت و آرامش پیوند می‌دهد. در منطق دین، توکل نه به معنای رها کردن تلاش، بلکه به معنای کار کردن با ایمان و تکیه بر ارادهٔ الهی است. فردِ متوکل، اسباب مادی را به کار می‌گیرد، اما نتیجه را از خدا می‌خواهد و در هر حال آرام است. توکل، ریشه در توحید افعالی دارد و سرچشمهٔ عزت، امید، و اطمینان قلبی است. این حالت، انسان را از ترس و اضطراب می‌رهاند و به او نیروی ایستادگی و رشد می‌بخشد.


==مفهوم‌شناسی توکل==
==مفهوم‌شناسی توکل==
توکل، واژه‌ای عربی به‌معنای سپردن امر خود به دیگری<ref>فراهیدی، کتاب العین، 1409ق، ج۵، ص405.</ref> و در لغت فارسی به‌معنای اعتماد کردن<ref>دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه توکل.</ref> است. توکل در فرهنگ دینی یعنی انسان، تنها خدا را در هستی مؤثر بداند؛ ازاین‌رو با اعتماد کردن به او، از غیر او قطع امید می‌کند و امور خود را به او وامی‌گذارد.<ref>نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۱۸–۲۱۹ و ۲۲۶.</ref> توکل، با تفویض و تسلیم رابطهٔ نزدیکی دارد. علامه طباطبایی بر این باور است که در تفویض، بنده آنچه را که به ظاهر، منسوب به او است به خدا برمی‌گرداند و خود از همه امور کناره می‌گیرد. در توکل، بنده در انجام امور، پروردگار را وکیل خود می‌گیرد و در تسلیم، بنده در انجام امور در برابر ارادهٔ خداوند، تسلیم محض است. در منظومه [[اخلاق اسلامی]]، این سه از مراحل عبودیت هستند که توکل از جهت رتبه، از همه پایین‌تر است؛ از آن بالاتر، تفویض است و دقیق‌تر از آن، تسلیم است.<ref>طباطبائی، ترجمه المیزان فی تفسیر القرآن، 1394ش، ج17، ص507.</ref>
توکل، واژه‌ای عربی به‌معنای سپردن امر خود به دیگری<ref>فراهیدی، کتاب العین، 1409ق، ج۵، ص405.</ref> و در لغت فارسی به‌معنای اعتماد کردن<ref>دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه توکل.</ref> است. توکل در فرهنگ دینی یعنی انسان، تنها خدا را در هستی مؤثر بداند؛ ازاین‌رو با اعتماد کردن به او، از غیر او قطع امید می‌کند و امور خود را به او وامی‌گذارد.<ref>نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۱۸–۲۱۹ و ۲۲۶.</ref> توکل، با تفویض و تسلیم رابطهٔ نزدیکی دارد. علامه طباطبایی بر این باور است که در تفویض، بنده آنچه را که به ظاهر، منسوب به او است به خدا برمی‌گرداند و خود از همه امور کناره می‌گیرد. در [[توکل]]، بنده در انجام امور، پروردگار را وکیل خود می‌گیرد و در تسلیم، بنده در انجام امور در برابر ارادهٔ خداوند، تسلیم محض است. در منظومه اخلاق اسلامی، این سه از مراحل عبودیت هستند که توکل از جهت رتبه، از همه پایین‌تر است؛ از آن بالاتر، تفویض است و دقیق‌تر از آن، تسلیم است.<ref>طباطبائی، ترجمه المیزان فی تفسیر القرآن، 1394ش، ج17، ص507.</ref>


==اهمیت توکل==
==اهمیت توکل==
در آیات و روایات از توکل به‌عنوان بهترین تکیه‌گاه؛<ref>محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج10، ص674.</ref> حقیقت و رکن ایمان؛<ref>کلینی، الکافی، 1429ق، ج3، ص121.</ref> برترین توشه؛<ref>محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج13، ص448.</ref> وسیلهٔ رهایی از رنج و اضطراب؛<ref>محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج10، ص448.</ref> عامل رشد و تکامل معنوی؛<ref>محمدی ری‌شهری، منتخب میزان الحکمه، ج2، 1388 ش، ص1332.</ref> بی‌نیازی و کفایت؛<ref>سوره طلاق، آیه 3.</ref> دستیابی به عزّت؛<ref>محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج10، ص681.</ref> حرمت و ارزشمندی خویشتن یاد شده است.<ref>محمدی ری‌شهری، میزان الحکمة، 1389ش، ج‏13، ص448.</ref> توکل به خدا، عامل تقویت‌کننده روانی است. طبق تحقیقات روان‌شناختی نیز توکل به خدا به‌عنوان یکی از مؤثرترین راه‌های مقابله با فشارها و مشکلات زندگی، شناخته شده است.<ref>شجاعی، توکل به خدا: راهی به‌سوی حرمت خود و سلامت روان، 1387ش، ص34.</ref>
در آیات و روایات از توکل به‌عنوان بهترین تکیه‌گاه؛<ref>محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج10، ص674.</ref> حقیقت و رکن [[ایمان]]؛<ref>کلینی، الکافی، 1429ق، ج3، ص121.</ref> برترین توشه؛<ref>محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج13، ص448.</ref> وسیلهٔ رهایی از رنج و [[اضطراب فراگیر|اضطراب]]؛<ref>محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج10، ص448.</ref> عامل رشد و تکامل معنوی؛<ref>محمدی ری‌شهری، منتخب میزان الحکمه، ج2، 1388 ش، ص1332.</ref> بی‌نیازی و کفایت؛<ref>سوره طلاق، آیه 3.</ref> دستیابی به عزّت؛<ref>محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج10، ص681.</ref> حرمت و ارزشمندی خویشتن یاد شده است.<ref>محمدی ری‌شهری، میزان الحکمة، 1389ش، ج‏13، ص448.</ref> توکل به خدا، عامل تقویت‌کننده روانی است. طبق تحقیقات روان‌شناختی نیز توکل به خدا به‌عنوان یکی از مؤثرترین راه‌های مقابله با فشارها و مشکلات زندگی، شناخته شده است.<ref>شجاعی، توکل به خدا: راهی به‌سوی حرمت خود و سلامت روان، 1387ش، ص34.</ref>


==ابعاد توکل==
==ابعاد توکل==
خط ۱۴: خط ۱۷:


==جایگاه توکل در نظام اعتقادی اسلام==
==جایگاه توکل در نظام اعتقادی اسلام==
در نظام اعتقادی [[اسلام]]، توکل مبتنی بر توحید افعالی است؛ یعنی اعتقاد به این‌که خدا در هر موقعیتی، مؤثر واقعی است و همه علل و اسباب طبق اراده و فرمان او انجام وظیفه می‌کنند. اوست که مسبب الاسباب است و شخص متوکل را با امور غیبی‏،<ref>سوره طلاق، آیه 3.</ref> مدد می‌رساند و این امداد مافوق علل مادی و فراتر از اسباب عادی و طبیعی است.<ref>شجاعی، توکل به خدا: راهی به‌سوی حرمت خود و سلامت روان، 1387ش، ص45-46.</ref>
در نظام اعتقادی اسلام، توکل مبتنی بر [[توحید]] افعالی است؛ یعنی اعتقاد به این‌که خدا در هر موقعیتی، مؤثر واقعی است و همه علل و اسباب طبق اراده و فرمان او انجام وظیفه می‌کنند. اوست که مسبب الاسباب است و شخص متوکل را با امور غیبی‏،<ref>سوره طلاق، آیه 3.</ref> مدد می‌رساند و این امداد مافوق علل مادی و فراتر از اسباب عادی و طبیعی است.<ref>شجاعی، توکل به خدا: راهی به‌سوی حرمت خود و سلامت روان، 1387ش، ص45-46.</ref>


==اسباب توکل==
==اسباب توکل==
با استفاده از آیات و روایات، عمده‌ترین فرایندهایی را که انسان برای رسیدن به مقام توکل نیاز دارد عبارت‌اند از:
با استفاده از آیات و روایات، عمده‌ترین فرایندهایی را که انسان برای رسیدن به مقام توکل نیاز دارد عبارت‌اند از:
۱. ایمان به خدا که همان باور و اعتقاد قلبی به خدا است؛<ref>جوادی آملی، حیات حقیقی انسان در قرآن، 1384ش، ص35.</ref>
 
۲. یقین به‌معنای اعتقاد جازم به این‌که خدا قادر متعال است.<ref>شجاعی، توکل به خدا: راهی به‌سوی حرمت خود و سلامت روان، 1387ش، ص47-48.</ref>
#ایمان به خدا که همان باور و اعتقاد قلبی به خدا است؛<ref>جوادی آملی، حیات حقیقی انسان در قرآن، 1384ش، ص35.</ref>
#یقین به‌معنای اعتقاد جازم به این‌که خدا قادر متعال است.<ref>شجاعی، توکل به خدا: راهی به‌سوی حرمت خود و سلامت روان، 1387ش، ص47-48.</ref>


==آثار توکل==
==آثار توکل==
آثار و فوائد توکل به خدا در زندگی فردی و اجتماعی انسان عبارت‌اند از:
آثار و فوائد توکل به خدا در زندگی فردی و اجتماعی انسان عبارت‌اند از:
#اعتماد به نفس و پایداری در برابر مشکلات؛<ref>دانش‌نامه عقاید اسلامی، 1386ش، ج‏6، ص412.</ref>
#[[اعتماد به نفس]] و پایداری در برابر مشکلات؛<ref>دانش‌نامه عقاید اسلامی، 1386ش، ج‏6، ص412.</ref>
#قدرت بر تصمیم‌گیری؛<ref>سورهٔ آل‌عمران، آیه 159.</ref>
#قدرت بر [[مهارت تصمیم‌گیری|تصمیم‌گیری]]؛<ref>سورهٔ آل‌عمران، آیه 159.</ref>
#جلب محبت خداوند؛<ref>سورهٔ آل‌عمران، آیه 159.</ref>
#جلب محبت خداوند؛<ref>سورهٔ آل‌عمران، آیه 159.</ref>
#نیرومندی و شکست ناپذیری؛<ref>محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج10، ص681.</ref>
#نیرومندی و شکست ناپذیری؛<ref>محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج10، ص681.</ref>
خط ۳۵: خط ۳۹:


==درجات توکل==
==درجات توکل==
عالمان اخلاق، با عنایت به شدت و ضعف مراتب توکل، برای آن سه درجه<ref>نراقی، معراج السعادة، ۱۳۸۳ش، ص764.</ref> ذکر کرده‌اند؛
عالمان اخلاق، با عنایت به شدت و ضعف مراتب توکل، برای آن سه درجه<ref>نراقی، معراج السعادة، ۱۳۸۳ش، ص764.</ref> ذکر کرده‌اند:
 
ضعیف‌ترین مرتبهٔ توکل، داشتن اطمینان و اعتماد به خداوند به اندازهٔ اعتماد داشتن به وکیل است.<ref>نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref>
ضعیف‌ترین مرتبهٔ توکل، داشتن اطمینان و اعتماد به خداوند به اندازهٔ اعتماد داشتن به وکیل است.<ref>نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref>
در مرحلهٔ دوم، انسان علاوه بر این‌که به تدبیر و اسباب ظاهری اعتماد دارد، به خدا تکیه می‌کند و تکیه‌گاهی جز او نمی‌شناسد.<ref>نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref>
در مرحلهٔ دوم، انسان علاوه بر این‌که به تدبیر و اسباب ظاهری اعتماد دارد، به خدا تکیه می‌کند و تکیه‌گاهی جز او نمی‌شناسد.<ref>نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref>
بالاترین مرحلهٔ توکل آن است که انسان خود را در پیشگاه خداوند همچون میتی در دستان غَسال ببیند<ref>نراقی، معراج السعادة، ۱۳۸۳ش، ص756.</ref> و همهٔ امور خود را برخاسته از قدرت او بداند.<ref>اسماعیلی یزدی، فرهنگ صفات: بایدها و نبایدهای اخلاقی، 1386ش، ص316-317.</ref>
بالاترین مرحلهٔ توکل آن است که انسان خود را در پیشگاه خداوند همچون میتی در دستان غَسال ببیند<ref>نراقی، معراج السعادة، ۱۳۸۳ش، ص756.</ref> و همهٔ امور خود را برخاسته از قدرت او بداند.<ref>اسماعیلی یزدی، فرهنگ صفات: بایدها و نبایدهای اخلاقی، 1386ش، ص316-317.</ref>


==کارکرد درمانی توکل به خداوند==
==کارکرد درمانی توکل به خداوند==
بر اساس تحقیقات پژوهشگران، در افرادی که نمرهٔ شاخص مذهبی بودن آنها نسبت به افراد دیگر، بالاتر است، کاهش بیماری و مرگ و میر چشمگیرتر است. در جوامع اسلامی همچون [[ایران]] و مالزی تجربه نشان داده است، استفاده از روان‌درمانی مذهبی با استفاده از آموزش‌های قرآنی، دعا، توسل و توکل به خدا، در بیماران [[مسلمان]] مبتلا به مشکلاتی همچون استرس، اضطراب، افسردگی و داغدیدگی در مقایسه با درمان‌های غیر مذهبی، نتیجهٔ مطلوب‌تری داشته است.<ref>توکل به خدا: راهی به‌سوی حرمت خود و سلامت روان، 1387ش، ص202.</ref>
بر اساس تحقیقات پژوهشگران، در افرادی که نمرهٔ شاخص مذهبی بودن آنها نسبت به افراد دیگر، بالاتر است، کاهش بیماری و مرگ و میر چشمگیرتر است. در جوامع اسلامی همچون [[ایران]] و مالزی تجربه نشان داده است، استفاده از روان‌درمانی مذهبی با استفاده از آموزش‌های قرآنی، دعا، [[توسل]] و [[توکل]] به خدا، در بیماران [[مسلمان]] مبتلا به مشکلاتی همچون [[استرس]]، [[اضطراب فراگیر|اضطراب]]، [[افسردگی]] و داغدیدگی در مقایسه با درمان‌های غیر مذهبی، نتیجهٔ مطلوب‌تری داشته است.<ref>توکل به خدا: راهی به‌سوی حرمت خود و سلامت روان، 1387ش، ص202.</ref>


==رابطهٔ توکل با کار و فعالیت==
==رابطهٔ توکل با کار و فعالیت==

نسخهٔ کنونی تا ۱۵ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۲۳

کتاب توکل به خدا
کتاب توکل به خدا؛ کتاب شایسته تقدیر در یازدهمین دروه کتاب سال دانشجویی

توکل، تکیه کردن بر خداوند و تنها او را مؤثر دانستن.

توکل، به‌معنای سپردن کار به خدا و اعتماد کامل به اوست؛ باوری که دل را از غیر می‌بُرد و انسان را به مبدأ قدرت و آرامش پیوند می‌دهد. در منطق دین، توکل نه به معنای رها کردن تلاش، بلکه به معنای کار کردن با ایمان و تکیه بر ارادهٔ الهی است. فردِ متوکل، اسباب مادی را به کار می‌گیرد، اما نتیجه را از خدا می‌خواهد و در هر حال آرام است. توکل، ریشه در توحید افعالی دارد و سرچشمهٔ عزت، امید، و اطمینان قلبی است. این حالت، انسان را از ترس و اضطراب می‌رهاند و به او نیروی ایستادگی و رشد می‌بخشد.

مفهوم‌شناسی توکل

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

توکل، واژه‌ای عربی به‌معنای سپردن امر خود به دیگری[۱] و در لغت فارسی به‌معنای اعتماد کردن[۲] است. توکل در فرهنگ دینی یعنی انسان، تنها خدا را در هستی مؤثر بداند؛ ازاین‌رو با اعتماد کردن به او، از غیر او قطع امید می‌کند و امور خود را به او وامی‌گذارد.[۳] توکل، با تفویض و تسلیم رابطهٔ نزدیکی دارد. علامه طباطبایی بر این باور است که در تفویض، بنده آنچه را که به ظاهر، منسوب به او است به خدا برمی‌گرداند و خود از همه امور کناره می‌گیرد. در توکل، بنده در انجام امور، پروردگار را وکیل خود می‌گیرد و در تسلیم، بنده در انجام امور در برابر ارادهٔ خداوند، تسلیم محض است. در منظومه اخلاق اسلامی، این سه از مراحل عبودیت هستند که توکل از جهت رتبه، از همه پایین‌تر است؛ از آن بالاتر، تفویض است و دقیق‌تر از آن، تسلیم است.[۴]

اهمیت توکل

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در آیات و روایات از توکل به‌عنوان بهترین تکیه‌گاه؛[۵] حقیقت و رکن ایمان؛[۶] برترین توشه؛[۷] وسیلهٔ رهایی از رنج و اضطراب؛[۸] عامل رشد و تکامل معنوی؛[۹] بی‌نیازی و کفایت؛[۱۰] دستیابی به عزّت؛[۱۱] حرمت و ارزشمندی خویشتن یاد شده است.[۱۲] توکل به خدا، عامل تقویت‌کننده روانی است. طبق تحقیقات روان‌شناختی نیز توکل به خدا به‌عنوان یکی از مؤثرترین راه‌های مقابله با فشارها و مشکلات زندگی، شناخته شده است.[۱۳]

ابعاد توکل

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

توکل به خدا، دارای سه مؤلفه اسنادی، اقدامی و حالتی است. فیض کاشانی از این موارد به علم، حال و عمل نیز تعبیر می‌کند.[۱۴] محمد غزالی نیز توکل را بر سه اصل علم، حال و عمل مبتنی می‌داند.[۱۵] با توجه به این سه اصل، توکل دارای سه بُعد زیر است:

  • الف) شناختی: ۱. اسناد امور و اتفاقات به خداوند؛[۱۶] ۲. رزق و روزی خود را از سوی خدا دانستن؛[۱۷] ۳. سود و زیان و بخشش و حرمان را از سوی خدا دانستن.[۱۸]
  • ب) عاطفی: ۱. ناامیدی از خلق؛[۱۹] ۲. امیدوار بودن به خدا؛[۲۰] ۳. رضایت از خدا و امور زندگی؛[۲۱] ۴. اعتماد و اطمینان قلبی به خدا؛[۲۲] ۵. نهراسیدن از غیر خدا.[۲۳]
  • ج) رفتاری: ۱. داشتن نقش فعال در زندگی؛[۲۴] ۲. قطع طمع از دیگران؛[۲۵] ۳. دوری از اسباب حرام.

جایگاه توکل در نظام اعتقادی اسلام

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در نظام اعتقادی اسلام، توکل مبتنی بر توحید افعالی است؛ یعنی اعتقاد به این‌که خدا در هر موقعیتی، مؤثر واقعی است و همه علل و اسباب طبق اراده و فرمان او انجام وظیفه می‌کنند. اوست که مسبب الاسباب است و شخص متوکل را با امور غیبی‏،[۲۶] مدد می‌رساند و این امداد مافوق علل مادی و فراتر از اسباب عادی و طبیعی است.[۲۷]

اسباب توکل

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

با استفاده از آیات و روایات، عمده‌ترین فرایندهایی را که انسان برای رسیدن به مقام توکل نیاز دارد عبارت‌اند از:

  1. ایمان به خدا که همان باور و اعتقاد قلبی به خدا است؛[۲۸]
  2. یقین به‌معنای اعتقاد جازم به این‌که خدا قادر متعال است.[۲۹]

آثار توکل

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آثار و فوائد توکل به خدا در زندگی فردی و اجتماعی انسان عبارت‌اند از:

  1. اعتماد به نفس و پایداری در برابر مشکلات؛[۳۰]
  2. قدرت بر تصمیم‌گیری؛[۳۱]
  3. جلب محبت خداوند؛[۳۲]
  4. نیرومندی و شکست ناپذیری؛[۳۳]
  5. ترک گناه و عدم سلطه شیطان؛[۳۴]
  6. عامل رشد و کمال؛[۳۵]
  7. آرامش و اطمینان قلبی؛[۳۶]
  8. کفایت امور؛[۳۷]
  9. دستیابی به حرمت و ارزشمندی؛[۳۸]
  10. تأثیرناپذیری از روی‌آوری یا پشت کردن مردم و عدم نگرانی از حوادث.[۳۹]

درجات توکل

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

عالمان اخلاق، با عنایت به شدت و ضعف مراتب توکل، برای آن سه درجه[۴۰] ذکر کرده‌اند:

ضعیف‌ترین مرتبهٔ توکل، داشتن اطمینان و اعتماد به خداوند به اندازهٔ اعتماد داشتن به وکیل است.[۴۱]

در مرحلهٔ دوم، انسان علاوه بر این‌که به تدبیر و اسباب ظاهری اعتماد دارد، به خدا تکیه می‌کند و تکیه‌گاهی جز او نمی‌شناسد.[۴۲]

بالاترین مرحلهٔ توکل آن است که انسان خود را در پیشگاه خداوند همچون میتی در دستان غَسال ببیند[۴۳] و همهٔ امور خود را برخاسته از قدرت او بداند.[۴۴]

کارکرد درمانی توکل به خداوند

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بر اساس تحقیقات پژوهشگران، در افرادی که نمرهٔ شاخص مذهبی بودن آنها نسبت به افراد دیگر، بالاتر است، کاهش بیماری و مرگ و میر چشمگیرتر است. در جوامع اسلامی همچون ایران و مالزی تجربه نشان داده است، استفاده از روان‌درمانی مذهبی با استفاده از آموزش‌های قرآنی، دعا، توسل و توکل به خدا، در بیماران مسلمان مبتلا به مشکلاتی همچون استرس، اضطراب، افسردگی و داغدیدگی در مقایسه با درمان‌های غیر مذهبی، نتیجهٔ مطلوب‌تری داشته است.[۴۵]

رابطهٔ توکل با کار و فعالیت

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

داشتن روحیه کار و تلاش و نقش فعال داشتن در زندگی، با توکل منافات ندارد. معنای واقعی توکل، آن است که انسان برای رسیدن به اهداف خود، از امکانات و ابزار مادی استفاده کند و تمام همت و تلاش خود را در جهت تأمین نیازهای خود به کار گیرد؛ اما در نهایت پیروزی و کامیابی خود را نتیجه حمایت و یاری خداوند بداند.[۴۶] پیامبر خدا گروهی را که در پی کسب روزی نبوده و خود را متوکّل به خدا می‌انگاشتند، نکوهش کرده و با نفی چنین توکلی، آن‌ها را سربار دیگران نامید.[۴۷]

  1. فراهیدی، کتاب العین، 1409ق، ج۵، ص405.
  2. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه توکل.
  3. نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۱۸–۲۱۹ و ۲۲۶.
  4. طباطبائی، ترجمه المیزان فی تفسیر القرآن، 1394ش، ج17، ص507.
  5. محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج10، ص674.
  6. کلینی، الکافی، 1429ق، ج3، ص121.
  7. محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج13، ص448.
  8. محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج10، ص448.
  9. محمدی ری‌شهری، منتخب میزان الحکمه، ج2، 1388 ش، ص1332.
  10. سوره طلاق، آیه 3.
  11. محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج10، ص681.
  12. محمدی ری‌شهری، میزان الحکمة، 1389ش، ج‏13، ص448.
  13. شجاعی، توکل به خدا: راهی به‌سوی حرمت خود و سلامت روان، 1387ش، ص34.
  14. فیض کاشانی، المحجة البیضاء، 1342ش، ج7، ص381.
  15. غزالی، کیمیای سعادت، 1378ش، ج2، ص218.
  16. سوره توبه، آیه 51.
  17. سوره هود، آیه 6.
  18. محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج13، ص450.
  19. سبحانی‌نیا، محمد، قرآن، کتاب اخلاق، 1ج، ص63.
  20. محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389 ش، ج13، ص450.
  21. سوره یس، آیه 58.
  22. محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج13، ص456.
  23. محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج10، ص677.
  24. مسعودی، عبدالهادی، درس‌نامه فهم حدیث، 1389ش، ص80.
  25. محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج13، ص450.
  26. سوره طلاق، آیه 3.
  27. شجاعی، توکل به خدا: راهی به‌سوی حرمت خود و سلامت روان، 1387ش، ص45-46.
  28. جوادی آملی، حیات حقیقی انسان در قرآن، 1384ش، ص35.
  29. شجاعی، توکل به خدا: راهی به‌سوی حرمت خود و سلامت روان، 1387ش، ص47-48.
  30. دانش‌نامه عقاید اسلامی، 1386ش، ج‏6، ص412.
  31. سورهٔ آل‌عمران، آیه 159.
  32. سورهٔ آل‌عمران، آیه 159.
  33. محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج10، ص681.
  34. سورهٔ نحل، آیه 99.
  35. محمدی ری‌شهری، منتخب میزان الحکمه، 1389ش، ج‏2، ص1332.
  36. محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، 1389ش، ج13، ص458.
  37. سوره طلاق، آیه 3.
  38. مجلسی، بحارالأ نوار، 1363ش، ج87، ص17.
  39. سوره نساء، آیه 81.
  40. نراقی، معراج السعادة، ۱۳۸۳ش، ص764.
  41. نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.
  42. نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.
  43. نراقی، معراج السعادة، ۱۳۸۳ش، ص756.
  44. اسماعیلی یزدی، فرهنگ صفات: بایدها و نبایدهای اخلاقی، 1386ش، ص316-317.
  45. توکل به خدا: راهی به‌سوی حرمت خود و سلامت روان، 1387ش، ص202.
  46. شجاعی، توکل به خدا: راهی به‌سوی حرمت خود و سلامت روان، 1387ش، ص43.
  47. نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، 1408ق، ج‏11، ص217.
    • اسماعیلی یزدی، شیخ عباس، فرهنگ صفات: بایدها و نبایدهای اخلاقی، قم، مسجد مقدس جمکران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • جوادی آملی، عبد لله، حیات حقیقی انسان در قرآن، قم، اسراء، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، تهران، دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
  • سبحان‌نیا، محمد، قرآن: کتاب اخلاق، قم، دار الحدیث، چاپ اول، [بی‌تا].
  • شجاعی، محمدصادق، توکل به خدا: راهی به‌سوی حرمت خود و سلامت روان، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش.
  • طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ۳۷، ۱۳۹۴ش.
  • غزالی، محمد، کیمیای سعادت، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ش.
  • فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، قم، [بی‌نا]، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • فیض کاشانی، محمدمحسن، المحجه البیضاء فی تهذیب الحیاء، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۴۲ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۴۲۹ق.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دار الحدیث، چاپ یازدهم، ۱۳۸۹ش.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، منتخب میزان الحکمه، قم، دار الحدیث، چاپ هشتم، ۱۳۸۸ش.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه عقاید اسلامی، قم، دار الحدیث، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم،
  • مسعودی، عبدالهادی، درسنامه فهم حدیث، قم، زائر، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، تصحیح محمد کلانتر، نجف، مطبعة النجف، ۱۳۸۳ق.
  • نراقی، احمد، معراج السعادة، قم، هجرت، چاپ دهم، ۱۳۸۳ش.
  • نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.