پرش به محتوا

پیش‌نویس:سید: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
imported>محمد داوود محمددوست
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:سید (1).jpg|جایگزین=سادات تشیع و تسنن سیستان و بلوچستان|بندانگشتی|گردهمایی سادات تشیع و تسنن سیستان و بلوچستان 1397ش]]
<big>'''سید'''</big>؛ عنوان احترام‌آمیز به فردی که با خاندان پیامبر ارتباط نَسَبی دارد.
<big>'''سید'''</big>؛ عنوان احترام‌آمیز به فردی که با خاندان پیامبر ارتباط نَسَبی دارد.


خط ۱۴: خط ۱۵:
سادات به دو شاخۀ کلی، تقسیم می‌شوند:
سادات به دو شاخۀ کلی، تقسیم می‌شوند:


* '''سادات علوی''': نوادگان امام علی از طریق سه تن از پسران او، شامل:
*'''سادات علوی''': نوادگان امام علی از طریق سه تن از پسران او، شامل:


# محمد حنفیه (از خوله دختر قیس)؛
#محمد حنفیه (از خوله دختر قیس)؛
# عباس بن علی (از ام‌البنین)؛
#عباس بن علی (از ام‌البنین)؛
# عمر بن علی (از صهباء ثعلبیه)؛
#عمر بن علی (از صهباء ثعلبیه)؛


* '''سادات هاشمی''': نسل سادات هاشمی از عقیل و جعفر، فرزندان ابوطالب است.
*'''سادات هاشمی''': نسل سادات هاشمی از عقیل و جعفر، فرزندان ابوطالب است.


علاوه بر این دو شاخۀ اصلی، شاخه‌های مختلف دیگری وجود دارند که معمولاً در ایران شناخته شده‌اند و مهم‌ترین آنها شامل سادات محمدی، حسنی، حسینی، موسوی و رضوی هستند:
علاوه بر این دو شاخۀ اصلی، شاخه‌های مختلف دیگری وجود دارند که معمولاً در ایران شناخته شده‌اند و مهم‌ترین آنها شامل سادات محمدی، حسنی، حسینی، موسوی و رضوی هستند:
خط ۳۲: خط ۳۳:


==استفاده از عمامۀ سیاه==
==استفاده از عمامۀ سیاه==
[[پرونده:سید (2).jpg|جایگزین=آیت الله سید کمال حیدری|بندانگشتی|تصویری از آیت الله سید کمال حیدری]]
علما و روحانیون سادات از عمامۀ سیاه استفاده می‌کنند. در روایات نقل شده است پیامبر زمانی‌که مکّه را فتح کرده و به مسجدالحرام وارد شد، عمامۀ سیاه بر سر داشت<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعة، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۳۷۹، ح۱۰، باب ۳۰.</ref> و امام زین‌العابدین نیز زمانی‌که وارد مسجد شد، عمّامه سیاه بر سر داشت.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعة، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۳۷۸؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۷۲؛ ابن کثیر، السیرة ‌النبویة، ۲۰۰۶م، ج۴، ص۷۸.  </ref> شاهان صفوی عمامۀ سیاه را نماد سادات قرار دادند تا به‌عنوان وارثان مظلومیت امام‌حسین همیشه عزادار او باشند.<ref>فقیهی، تاریخ جامع قم، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۵.  </ref>   
علما و روحانیون سادات از عمامۀ سیاه استفاده می‌کنند. در روایات نقل شده است پیامبر زمانی‌که مکّه را فتح کرده و به مسجدالحرام وارد شد، عمامۀ سیاه بر سر داشت<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعة، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۳۷۹، ح۱۰، باب ۳۰.</ref> و امام زین‌العابدین نیز زمانی‌که وارد مسجد شد، عمّامه سیاه بر سر داشت.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعة، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۳۷۸؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۷۲؛ ابن کثیر، السیرة ‌النبویة، ۲۰۰۶م، ج۴، ص۷۸.  </ref> شاهان صفوی عمامۀ سیاه را نماد سادات قرار دادند تا به‌عنوان وارثان مظلومیت امام‌حسین همیشه عزادار او باشند.<ref>فقیهی، تاریخ جامع قم، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۵.  </ref>   
==سید در احکام اسلامی==
==سید در احکام اسلامی==

نسخهٔ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۲۸

سادات تشیع و تسنن سیستان و بلوچستان
گردهمایی سادات تشیع و تسنن سیستان و بلوچستان 1397ش

سید؛ عنوان احترام‌آمیز به فردی که با خاندان پیامبر ارتباط نَسَبی دارد.

«سید» واژه‌ای عربی به‌معنای آقا و سرور است و به کسانی گفته می‌شود که از نسل هاشم بن عبد مناف، جد پیامبر، باشند. سادات در طول تاریخ از احترام ویژه‌ای برخوردار بوده‌اند و در فرهنگ ایرانی، با لباس سبز یا عمامۀ سیاه قابل شناسایی هستند. شاخه‌های اصلی سادات شامل هاشمی، محمدی، حسنی، حسینی، موسوی و رضوی می‌شوند. از نظر احکام اسلامی، سادات مشمول برخی امتیازات مالی مانند خمس هستند و در نماز جماعت ارجحیت دارند. احترام و ارج نهادن به سادات در فرهنگ مردم نیز رایج است؛ دیدار با آنان در مناسبت‌ها، تقدیم هدایا و ذکر صلوات، نشانه جایگاه والای آن‌هاست و نقش اجتماعی و معنوی مهمی در جامعه دارند.

واژه‌شناسی سید

سید، واژه‌ای عربی به‌معنی آقا و سرور است.[۱] این واژه از قدیم تاکنون به کسانی نسبت داده می‌شود که محترم شمرده شوند. سید به افرادی گفته می‌شود که از طرف پدر از نسل هاشم بن عبد مناف (جد پیامبر) باشند.[۲] در آیات قرآن[۳] و روایات[۴] نیز سید در این معنی به‌کار رفته است. در ایران نیز این واژه از احترام بالایی برخوردار است.[۵]

در فراشبند (در استان فارس)، واژۀ آقا به‌جای سید به‌کار می‌رود.[۶] واژۀ میر مترادف با سید است؛ اما در بلوچستان این واژه را برای افرادی به‌کار می‌برند که نسب آن‌ها به حمزه (عموی پیامبر) می‌رسد.[۷] برخی از لفظ شاه برای سید‌های والا مقام استفاده می‌کنند؛ به‌طور مثال شاه‌چراغ.[۸] برای زنان سید دو واژۀ خاتون[۹] و بیگم نیز استفاده می‌شود.[۱۰]

پیشینۀ واژۀ سید

از قرن ۶ قمری از واژۀ سید برای کسانی که از نوادگان پیامبر بودند استفاده می‌شد، اما شیخ طوسی (متوفی ۴۶۰ قمری) و نجاشی (متوفی ۴۵۰ قمری) از واژۀ شریف استفاده می‌کردند. گاهی از واژۀ سیدالشریف نیز استفاده می‌شد.[۱۱] در کتاب تاریخ بیهقی، فصلی با عنوان سادات بیهق قرار دارد که به نسل پیامبر اشاره کرده است.[۱۲]

استفاده از لباس سبز

از دیرباز رنگ سبز به ائمه نسبت داده شده است. در برخی منابع بیان شده است که پیامبر روز ازدواج با خدیجه لباس سبز بر تن داشت.[۱۳] مأمون در زمان ولایت‌عهدی امام رضا (۲۰۱-۲۰۳ قمری) دستور داد تا دولت‌مردان از لباس سبز به رنگ علویان استفاده کنند.[۱۴] در دوران سلطنت ممالیک (۶۴۸-۹۲۳ قمری) برای شناسایی سادات دستور داده شد تا آن‌ها از رنگ سبز استفاده کنند.[۱۵]

شاخه‌های اصلی سادات

سادات به دو شاخۀ کلی، تقسیم می‌شوند:

  • سادات علوی: نوادگان امام علی از طریق سه تن از پسران او، شامل:
  1. محمد حنفیه (از خوله دختر قیس)؛
  2. عباس بن علی (از ام‌البنین)؛
  3. عمر بن علی (از صهباء ثعلبیه)؛
  • سادات هاشمی: نسل سادات هاشمی از عقیل و جعفر، فرزندان ابوطالب است.

علاوه بر این دو شاخۀ اصلی، شاخه‌های مختلف دیگری وجود دارند که معمولاً در ایران شناخته شده‌اند و مهم‌ترین آنها شامل سادات محمدی، حسنی، حسینی، موسوی و رضوی هستند:

  1. سادات محمدی: از نسل محمد بن حنفیه، شاخه‌ای از سادات علوی.
  2. سادات حسنی: از نسل امام حسن مجتبی.
  3. سادات حسینی: از نسل امام حسین، که نسل آن‌ها عمدتاً از امام سجاد آمده است.
  4. سادات موسوی: از نسل امام موسی کاظم.
  5. سادات رضوی: از نسل محمد الاعرج، یکی از فرزندان امام محمدتقی.[۱۶]

این شاخه‌ها به طور تاریخی و علمی دسته‌بندی شده‌اند و هر کدام شامل خاندان‌ها و گروه‌های خانوادگی مختلفی می‌شوند.

استفاده از عمامۀ سیاه

آیت الله سید کمال حیدری
تصویری از آیت الله سید کمال حیدری

علما و روحانیون سادات از عمامۀ سیاه استفاده می‌کنند. در روایات نقل شده است پیامبر زمانی‌که مکّه را فتح کرده و به مسجدالحرام وارد شد، عمامۀ سیاه بر سر داشت[۱۷] و امام زین‌العابدین نیز زمانی‌که وارد مسجد شد، عمّامه سیاه بر سر داشت.[۱۸] شاهان صفوی عمامۀ سیاه را نماد سادات قرار دادند تا به‌عنوان وارثان مظلومیت امام‌حسین همیشه عزادار او باشند.[۱۹]

سید در احکام اسلامی

بخشی از خمس به سادات تعلق می‌گیرد ولی آن‌ها نمی‌توانند از صدقه و زکات استفاده کنند.[۲۰] برخی منابع این منع را به‌دلیل شأن والای سادات می‌دانند.[۲۱] از نظر فقهی، احکام مربوط به سادات تنها به کسانی تعلق می‌گیرد که از نسل پدر به هاشم بن عبدمناف برسند و کسی که مادرش سیده باشد، مشمول این احکام نمی‌شود.[۲۲]

اگر خمس کفایت مخارج سادات را نکند، می‌تواند از زکات غیرسادات فقط به میزان مخارج روزانه استفاده کند.[۲۳] همچنین صدقۀ مستحب را نیز فرد غیر سید می‌تواند به سادات بدهد.[۲۴] کسی که سید است نمی‌تواند از غیر سید زکات فطره بگیرد.[۲۵] در نماز جماعت، امامت امام سید ارجحیت دارد.[۲۶]

سید در فرهنگ عامه

احترام به سادات از دیرباز میان مسلمانان رایج بوده است.[۲۷]

  • افراد سید، هنگام ورود به هرجا بر دیگران مقدم داشته می‌شوند که این سنت جهت حفظ شأن بالای آن‌ها است.[۲۸]
  • مردم شمال کشور عید نوروز خود را با دیدار سادات شروع می‌کنند.[۲۹]
  • برخی معتقدند که هدف ذکر صلوات یادآوری مقام والای سادات است.[۳۰]
  • برخی در منازعات، سادات را واسطه قرار می‌دهند.[۳۱]
  • در فراشبند اگر مجرمی به خانۀ افراد سید پناه برد از مجازات در امان خواهد بود.[۳۲]
  • مردم در مازندارن معتقدند اگر سیدی به مشهد رفت نباید به او مشهدی گفت زیرا سید ارجحیت دارد.[۳۳]

در روز عید غدیر خم، سادات در شهر قم درب خانه‌های خود را می‌گشایند، مردم به دیدن آن‌ها رفته و سادات از آن‌ها پذیرایی می‌کنند و هدیه‌ای نقدی یا غیرنقدی جهت شادباش این روز بزرگ به مردم می‌دهند. در برخی مناطق روستایی این شهر، سادات در مساجد نشسته و مردم به دیدار آن‌ها می‌روند. آن‌ها هدایایی جهت احترام به سادات برای آن‌ها برده و این روز عزیز را به آن‌ها تبریک می‌گویند.[۳۴]

مردم در اصطلاحات و ضرب‌المثل نیز از سید استفاده می‌کنند. «چیزی را که سید ببرد با چیزی که خدا ببرد یکی است».[۳۵] «مگر زلف سید و اولاد پیغمبر را بریده بودم؟».[۳۶]

پانویس

  1. معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه سید.
  2. یزدی، عروة‌الوثقی، ۱۴۱۴ق، ج۲، کتاب خمس، فصل ۲، مسئله ۳.
  3. سوره آل عمران، آیه ۳۹؛ سوره یوسف، آيه ۲۵؛ سوره احزاب، آیه ۶۷.
  4. کلینی، الاصول من الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۴۱۱.
  5. مدرسی، خاکسار و اهل حق، ۱۳۵۸ش، ص۱۴۵.
  6. امیری، تاریخ و فرهنگ مردم فراشبند، ۱۳۸۲ش، ص۱۱۲.
  7. ناصری، فـرهنگ مـردم بلوچ، ۱۳۵۸ش، ص۴۵.
  8. امیری، تاریخ و فرهنگ مردم فراشبند، ۱۳۸۲ش، ص۲۶۰.
  9. نظری داشلی‌برون، مردم‌شناسی روستای ابیانه، ۱۳۸۴ش، ص۵۰.
  10. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه بیگم.
  11. روضاتی، جامع‌الانساب، ۱۳۳۵ش، ص۵-۳۴.
  12. بیهقی، تاریخ بیهق، ۱۳۶۱ش، ص۵۴.
  13. بکری، الانوار فی مولد النبی، ۱۳۷۳ش، ص۳۴۱.
  14. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۳ش، ج۱۳، ص۵۶۶۰.
  15. حقی، اشراف مکة المکرمه و امرائها فی العهد العثمانی، ۱۴۲۴ق، ص۲۶.
  16. «سادات» در ویکی ‌شیعه.
  17. حر عاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعة، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۳۷۹، ح۱۰، باب ۳۰.
  18. حر عاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعة، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۳۷۸؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۷۲؛ ابن کثیر، السیرة ‌النبویة، ۲۰۰۶م، ج۴، ص۷۸.
  19. فقیهی، تاریخ جامع قم، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۵.
  20. مفید، المقنعة، ۱۴۱۰ق، ص۲۴۲-۲۴۴.
  21. کلینی، الاصول من الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۴، ص۵۸.
  22. «سادات» در ویکی ‌شیعه.
  23. «در چه موردی سادات می‌توانند از افراد غیر سادات زکات بگیرند»، وب‌سایت جامع المسائل.
  24. «با توجه به این‌که صدقه بر سادات حرام است، اگر شخص سیدی از ما طلب کمک مالی کند اگر به او بدهیم اشکالی ندارد»، وب‌سایت جامع المسائل.
  25. «آیا می‌توان زکات فطره غیر سادات را به سادات داد»، وب‌سایت جامع المسائل.
  26. محقق، شرائع الاسلام فی مسائل الحرام و الحلال، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۹۵.
  27. ادمندز، کردها ترکها عربها، ۱۳۶۷ش، ص۷۸.
  28. مرادی، فرهنگ عامۀ خطۀ تویسرکان، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۹۹.
  29. پاینده لنگرودی، آیین‌ها و باورداشتهای گیل و دیلم، ۱۳۵۵ش، ص۱۱۸.
  30. باقریان موحد، کرامات سادات، ۱۳۷۹ش، ص۷۶.
  31. امیری، تاریخ و فرهنگ مردم فراشبند، ۱۳۸۲ش، ص۳۰۲.
  32. امیری، تاریخ و فرهنگ مردم فراشبند، ۱۳۸۲ش، ص۱۰۴.
  33. انصاری، ز مازندران شهر ما یاد باد، ۱۳۹۳ش، ص۱۱۵.
  34. «صله رحم خانواده‌های سادات؛ سنت دیرینه مردم قم در روز عید غدیر»، خبرگزاری تسنیم.
  35. ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۸۱۶.
  36. ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۶۹۷.

منابع

  • ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، السیره ‌النبویه، بیروت، دارنوبلیس، ۲۰۰۶م.
  • ادمندز، سیسیل جان، کردها ترکها عربها، ترجمۀ ابراهیم یونسی، تهران، روزبهان، ۱۳۶۷ش.
  • «آیا می‌توان زکات فطره غیر سادات را به سادات داد»، وب‌سایت جامع المسائل، تاریخ بازدید: ۱۴ تیر ۱۴۰۱ش.
  • امیری، رزاق، تاریخ و فرهنگ مردم فراشبند، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۲ش.
  • انصاری، مصطفى، ز مازندران شهر ما یاد باد، ساری، شلفین، ۱۳۹۳ش.
  • «با توجه به این‌که صدقه بر سادات حرام است، اگر شخص سیدی از ما طلب کمک مالی کند اگر به او بدهیم اشکالی ندارد»، وب‌سایت جامع المسائل، تاریخ بازدید: ۱۴ تیر ۱۴۰۱ش.
  • باقریان موحد، علی، کرامات سادات، قم، فکرآوران، ۱۳۷۹ش.
  • بکری، احمد بن عبدالله، الانوار فی مولد النبی، قم، الشریف الرضی، ۱۳۷۳ش.
  • بیهقی، علی بن زید، تاریخ بیهق، تهران، فروغی، ۱۳۶۱ش.
  • پایندۀ لنگرودی، محمود، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۵۵ش.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، آل‌البیت، ۱۴۱۴ق.
  • حقی، اسماعیل جارشلی، اشراف مکه المکرمه و امرائها فی العهد العثمانی، تحقیق خلیل علی مراد، بیروت، الدار العربیه للموسوعات، ۱۴۲۴ق.
  • «در چه موردی سادات می‌توانند از افراد غیر سادات زکات بگیرند»، وب‌سایت جامع المسائل، تاریخ بازدید: ۱۴ تیر ۱۴۰۱ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۱۴ تیر ۱۴۰۱ش.
  • ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، تهران، معین، ۱۳۸۸ش.
  • ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۱۴ق.
  • روضاتی، محمدعلی، جامع‌الانساب، اصفهان، جاوید، ۱۳۳۵ش.
  • «سادات»، ویکی شیعه، تاریخ بازدید: ۱۴ تیر ۱۴۰۱ش.
  • «صله رحم خانواده‌های سادات؛ سنت دیرینه مردم قم در روز عید غدیر»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ درج مطلب: ۸ شهریور ۱۳۹۷ش.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، ۱۳۸۳ش.
  • فقیهی، علی‌اصغر، تاریخ جامع قم، قم، زائر، ۱۳۷۸ش.
  • کلینی، محمد، الاصول من الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
  • ناصری، عبدالله، فـرهنگ مـردم بلوچ، رسـالۀ تـایپـی، ۱۳۵۸ش.
  • نظری داشلی‌برون، زلیخا و دیگران، مردم‌شناسی روستای ابیانه، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۴ش.
  • محقق حلی، جعفر، شرائع الاسلام فی مسائل الحرام و الحلال، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
  • مدرسی چهاردهی، نورالدین، خاکسار و اهل حق، تهران، اشراقی، ۱۳۵۸ش.
  • مرادی، صحبت‌الله، فرهنگ عامۀ خطۀ تویسرکان، تهران، مولف، ۱۳۷۵ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۱۴ تیر ۱۴۰۱ش.
  • مفید، محمد، المقنعه، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۰ق.
  • یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم، عروه‌الوثقی، قم، مکتبه‌الدواری، ۱۴۱۴ق.