پیشنویس:اقوام ایرانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۸۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | [[پرونده:Photo 5879506741996144698 y.jpg|جایگزین=اقوام ایرانی|بندانگشتی|اقوام مختلف ایرانی با لباس های محلی]] | ||
{{درشت|'''اقوام ایرانی'''}}؛ گروههای متنوع و متکثر انسانی با هویت مشترک ایرانی. | |||
ایران سرزمینی از | [[ایران]] سرزمینی از گنجینهٔ رنگارنگ نژادها، زبانها و آیینها است که اقوام آن در چارچوب [[هویت ملی]] یکپارچه و میراث تاریخی مشترک، در [[همزیستی]] مسالمتآمیز به سر میبرند. این گوناگونی فرهنگی نهتنها عامل تفرقه نبوده، بلکه همواره بهعنوان سرچشمه غنای تمدنی و عاملی برای پایداری هویت ایرانی در طول تاریخ عمل کرده است. اقوام مختلف از دیرباز در فلات ایران حضور داشتهاند و هر یک در شکلگیری تمدن درخشان ایرانزمین نقش ایفا کردهاند. | ||
== | ==تعریف اقوام== | ||
قوم را مجموعهای از افراد یا گروههای انسانی دانستهاند که بر اثر گسترش یک یا چند [[خانواده]] پیوسته به وجود آمدهاند. | قوم را مجموعهای از افراد یا گروههای انسانی دانستهاند که بر اثر گسترش یک یا چند [[خانواده]] پیوسته به وجود آمدهاند. عموماً این مجموعه دارای نژاد، زبان، فرهنگ، [[دین]]، مذهب، منطقهٔ زیست،<ref>[https://www.khabaronline.ir/news/277231/ضرورت-شناخت-اقوام-توسط-هر-ایرانی «ضرورت شناخت اقوام توسط هر ایرانی»، وبسایت خبرآنلاین.]</ref> پیشینهٔ تاریخی و آدابورسوم مشترک هستند که این نوع اشتراکها «قومیت» را تشکیل میدهند.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، 1382ش، ج6، ص482.</ref> | ||
واژهٔ قوم که در زبان انگلیسی معادل اِتنیک<ref>Ethnic</ref> است، به کلمهٔ یونانی اِتینیکوس<ref>Ethinikos</ref> بازمیگردد. این اصطلاح در دو حوزهٔ علمی اِنتولوژی (مطالعهٔ اقوام) و اِنتوگرافی (مردمنگاری) به کار میرود. همچنین «اِنتو» بهعنوان پیشوند، معادل واژههای «نژادی»، «مردم»، «فرهنگ» و «وابسته به نژاد» استفاده میشود.<ref>[https://sanad.iau.ir/journal/pir/Article/558086?jid=558086 دشتی، « مفهومشناسی قومیت و اقلیت قومی به عنوان عنصری از جامعه سیاسی (به همراه شاخصهای علمی برای تشخیص میزان و شدت قومیت) »، 1390ش، ص143.]</ref> | |||
از جمله واژههای مرتبط با قوم و قومیت میتوان به «هویت قومی»، | از جمله واژههای مرتبط با قوم و قومیت میتوان به «هویت قومی»، «ملیت» و «هویت ملی» اشاره کرد. ملیت به رابطهٔ حقوقی و قانونی فرد با یک ملت یا دولت اشاره دارد و بیانگر عضویت رسمی در یک کشور است.<ref>آشوری، دانشنامهٔ سیاسی، 1386ش، ص310.</ref> هویت قومی به [[احساس]] تعلق و شناسایی با گروهی خاص بر اساس اشتراکات نژادی، زبانی، فرهنگی یا تاریخی اشاره دارد. این نوع هویت بر پایه ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی مشترک میان اعضای یک گروه شکل میگیرد. در مرتبهٔ بالاتر هویت جمعی، هویت ملی قرار دارد که بیانگر احساس تعلق و یگانگی با یک واحد سیاسی است که در آن فرد خود را بخشی از جامعهای بزرگتر میداند. شکلگیری این هویت علاوه بر حضور فیزیکی در یک جغرافیای سیاسی، نیازمند پذیرش قلبی و روانی نظام سیاسی حاکم است و اقوام مختلف را در خود جای داده است.<ref>[https://vista.ir/w/a/16/r3ezs معینی یوسفی، «هویت ملی و هویت قومی»، وبسایت مجلۀ ویستا.]</ref> این دو هویت نهتنها با یکدیگر در تضاد نیستند، بلکه میتوانند همدیگر را تقویت کنند. تعهد به هویت ملی ارتباط مستقیمی با احساس هویت قومی دارد. این دو هویت بهصورت مکمل و در کنار یکدیگر وجود دارند.<ref>[http://www.jsi-isa.ir/article_21815_a28ee51c87f0c254465c3959fb5d3879.pdf حاجیانی، «نسبت هویت ملی با هویت قومی در میان اقوام ایرانی»، 1387ش، ص147.]</ref> | ||
== هویت ملی و هویت قومی اقوام ایرانی == | ==هویت ملی و هویت قومی اقوام ایرانی== | ||
مطالعات نشان میدهد که هر دو بعد هویت ملی و هویت قومی در میان اقوام ایرانی از جایگاه مستحکمی برخوردارند و تفاوت معناداری در میزان گرایش به این دو نوع هویت مشاهده نمیشود. | مطالعات نشان میدهد که هر دو بعد هویت ملی و هویت قومی در میان اقوام ایرانی از جایگاه مستحکمی برخوردارند و تفاوت معناداری در میزان گرایش به این دو نوع هویت مشاهده نمیشود. ایرانیان ضمن پایبندی به هویت ملی مشترک، به هویت قومی خود نیز تعلق خاطر دارند. عوامل مختلفی از جمله زبان محلی، اقتصاد منطقهای، تنوع مذهبی و خردهفرهنگهای قومی میتوانند بهعنوان فرصتی برای تقویت همبستگی ملی عمل کنند؛ مشروط بر اینکه در چارچوب سیاستهای کلان ملی مدیریت شوند.<ref>[https://www.qjws.ir/article_249457_7350affe39da207e55ed3a11f7821e39.pdf غلامرضایی، «قومیتگرایی و شکلگیری تهدید ناسیونالیسم قومی در ایران »، 1400ش، ص46-47.]</ref> | ||
در | =تاریخچه اقوام ایرانی= | ||
===ایران باستان=== | |||
[[پرونده:Meder-Persepolis.jpg|جایگزین=مادها|بندانگشتی|یک مادی بر دیوار کاخ خشایارشا در تخت جمشید که لباس مادی بر تن دارد]] | |||
[[مهاجرت]] گروههای مختلف آریایی به فلات ایران، فرآیندی تدریجی بود که حدود هزار سال به طول انجامید. در جریان این کوچهای گسترده، اقوام آریایی در مناطق مختلف پراکنده شدند و بهتدریج با ساکنان بومی درآمیختند و تأثیرات عمیقی بر شیوهٔ [[زندگی]] اجتماعی آنان برجای گذاشتند. در هزارهٔ اول پیش از میلاد مسیح، آریاییها به سه گروه متمایز مادها، پارسها و پارتها تقسیم شدند و هستهٔ اولیهٔ اقوام ایرانی را پدیدآوردند و با انسجامی یکپارچه، همچون مثلثی، بخشهای غرب، جنوب و شرق فلات ایران را تحت سیطره گرفتند. | |||
در این میان، اولین حکومت آریایی با نام مادها در غرب این منطقه شکل گرفت و بدین ترتیب، نهتنها فصل جدیدی در تاریخ ایران آغاز شد، بلکه تحولی شگرف در تاریخ جهان به وجود آمد. سیر تحول جامعه آریاییها بهسوی زندگی متمدن و تشکیل جوامع منسجم فرهنگی و سیاسی، ریشه در هزاره پنجم پیش از میلاد دارد. این فرایند که همزمان با دوره نوسنگی بود، شاهد آغاز رشد همهجانبه [[اجتماعی بودن|اجتماعی]]، [[فرهنگ اقتصادی ایرانیان|اقتصادی]] و فرهنگی این اقوام شد. این روند تکاملی در هزاره چهارم پیش از میلاد تداوم یافت. آریاییها با ویژگیهای جسمانی ممتاز همچون اندام درشت و متناسب، پوست روشن، چهرههای زیبا، موهای روشن و همچنین تواناییهای نظامی چشمگیر، تمدن پیشرفته و سبک زندگی مستقر از اقوام همجوار خود متمایز بودند. | |||
آریاییها جامعهای آبادینشین با اقتصاد مبتنی بر دامداری و کشاورزی تشکیل داده بودند. مادها در گسترهای وسیع از شمال زاگرس تا دشتهای مرکزی ایران سکونت داشتند. قلمرو آنها از آذربایجان و نواحی میانه و [[مراغه]] در شمال آغاز میشد و تا مرزهای آشور در غرب امتداد داشت. در شرق، این قلمرو به مناطق قزوین و [[تهران]] میرسید و از [[دماوند]] تا حاشیههای [[دشت کویر]] ادامه مییافت. در جنوب نیز محدوده نفوذ مادها تا [[اصفهان]] و دره سفیدرود گسترش داشت. همزمان، پارسها در جنوب و در مناطق زاگرس جنوبی مستقر شده بودند. قلمرو پارسها از غرب با سرزمین ایلام هممرز بود و در شرق تا [[کرمان (شهر)|کرمان]] و [[شهر یزد|یزد]] پیش میرفت و در جنوب به سواحل [[خلیجفارس]] میرسید و در شمال با قلمرو مادها همجوار میشد. | |||
بررسی دقیق گزارشها و کتیبههای مربوط به اقوام ایرانی و غیرایرانی توسط محققان نشان میدهد که هیچیک از این گروهها از موقعیت برتر یا مزیت خاصی نسبت به دیگری برخوردار نبودهاند. روابط میان اقوام ایرانی مبتنی برهمترازی بوده و هیچ نشانهای از سلطهجویی یا برتری ذاتی یک گروه بر گروه دیگر در این اسناد دیده نشده است و در آن تمامی اقوام از جایگاه و موقعیتی کمابیش برابر برخوردار بودهاند.<ref>[https://virgool.io/applymag/مهاجرت-اقوام-آریایی-به-فلات-ایران-و-تشکیل-حکومت-در-این-فلات-nx6md0fbgsja نیکویی، «مهاجرت اقوام آریایی به فلات ایران و تشکیل حکومت در این فلات»، وبسایت ویرگول.]</ref> | |||
===ورود اسلام به ایران=== | |||
ورود اسلام به ایران یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ و فرهنگ ایران است. از این دوره به بعد، هویت ملی ایرانیان ترکیبی از میراث کهن ایران باستان و آیین نوین اسلامی شد که تحولی عمیق در ساختار هویتی ایران ایجاد کرد.<ref>[https://journals.iau.ir/article_687213_eec8a130abea0b5ddda8e677d8d16fbe.pdf عباسزادۀ مرزبالی، «تحولات هویت ملی ایران در دوره اسلامی (از ورود اسلام به ایران تا عصر صفوی)»، 1400ش، ص27.]</ref> در نظام فکری اسلام، هیچ جایگاهی برای سیستم طبقاتی رایج در ایران باستان وجود نداشت؛ زیرا از نگاه اسلام، همهٔ انسانها صرفنظر از نژاد، زبان یا پیشینهٔ فرهنگی، در برابر خداوند یکسان هستند و ارزش هر فرد نه به وابستگیهای قومی و اجتماعی، بلکه به میزان تقوا و درستکاری دروناش وابسته است. با ورود اسلام به ایران، پیام عدالتخواهانه و برابریطلبانهٔ آن، بهویژه در سخنان نخستین سفیران مسلمان، تأثیر عمیقی بر مردم گذاشت و دلهای بسیاری از ایرانیان را به سوی اسلام جذب کرد.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/46466/بررسی-ورود-اسلام-به-ایران زمانی محجوب، «بررسی ورود اسلام به ایران»، 1388.]</ref> | |||
پیروزی مسلمانان بر [[ساسانیان]]، با توجه به برتری نظامی، جمعیتی و تجهیزاتی ایران، نمایانگر عظمت اسلام برای ایرانیان بود. در آن زمان، ایران در کنار روم، یکی از دو قدرت برتر جهان بهشمار میرفت و مسلمانان در مقایسه با آن، از نظر نظامی و فنون جنگی در سطح پایینتری قرار داشتند. با وجود این، [[ایمان]] و اعتقاد راسخ مسلمانان به رسالت خود، فداکاریها و جانبازیهای آنان، نقش بسزایی در این پیروزی ایفا کرد. این پیروزی عظمت اسلام را در نظر ایرانیان برجسته ساخت. پیروزی مسلمانان بر ساسانیان، با وجود [[جمعیت]] بسیار کمتر و امکانات محدودشان در مقایسه با تخمین ۱۴۰ میلیونی جمعیت ایران که بخش قابل توجهی از آن را سربازان تشکیل میدادند، نمیتواند صرفاً ناشی از ایمان و روحیه آنان باشد. | |||
جمعیت اندک سربازان [[مسلمان]] (حدود شصت هزار نفر) در برابر این لشکر عظیم، این پیروزی را به یک معما تبدیل کرد؛ بنابراین، علت اصلی شکست ساسانیان باید در عوامل دیگری جستوجو شود. مهمترین عامل شکست ساسانیان، نارضایتی عمیق مردم ایران از حکومت، آیین و رسوم ناعادلانه آن زمان بود. نارضایتی عمیق مردم در ایرانِ آن زمان، مانع از شکلگیری روحیه اتحاد و در نتیجه، مقاومت یکپارچه در برابر دشمن مشترک شد. [[آیین زرتشت|دین زرتشت]]، بهدلیل فساد موبدان، دیگر مورد اعتقاد قلبی مردم ایران نبود و حتی محققان معتقدند اگر اسلام وارد ایران نمیشد، مسیحیت بهتدریج جایگزین آن میشد. | |||
روشنفکران و مراکز علمی ایران در آن زمان تحت نفوذ مسیحیان و زرتشتیان درگیر تعصبات و سنتهای غلط بودند. بیعلاقگی مردم به حکومت و روحانیت زرتشتی باعث عدم رغبت سربازان ایرانی به جنگیدن علیه مسلمانان و حتی کمک به آنان میشد. در آستانه ظهور اسلام، قوانین، آیین و حکومت ایران بهگونهای بود که مردم را برای پذیرش یک نظام جدید آماده میکرد. پس از فتح ایران توسط مسلمانان، مردم نهتنها مقاومت نکردند، بلکه برای پیشرفت اسلام تلاش فراوانی کردند. با گذشت زمان، علاقه و ارادت ایرانیان به اسلام افزایش یافت و آنها بهطور فزایندهای کیشها و آیینهای قبلی خود را ترک کردند. این نفوذ به وضوح در ادبیات فارسی قابل مشاهده است؛ بهطوری که تأثیر اسلام، [[قرآن]] و حدیث در آثار نویسندگان و شاعران قرون بعدی بیشتر و مشهودتر از آثار قرون اولیه است. حتی برخی خاندان ایرانی تا قرنهای دوم، سوم و چهارم هجری به [[دین]] زرتشت وفادار ماندند و در جامعه مسلمانان با احترام [[زندگی]] کردند؛ سپس اسلام را پذیرفتند.<ref>مطهری، خدمات متقابل ایران و اسلام، 1390ش، ص87-91 و 93 و 95.</ref> | |||
از زمان تشکیل امپراتوری هخامنشی تاکنون، حدود ۲۵۰۰ سال میگذرد که طی آن، ایران بخشهای گستردهای از [[خاورمیانه]] را تحت حکومت واحد درآورد. از این مدت، نزدیک به چهارده قرن با دین اسلام سپری شده است. اسلام بهطور عمیق در [[زندگی]] ایرانیان نفوذ کرده، از تولد تا مرگ، در آدابورسوم، [[عبادت|عبادات]]، قوانین و فرهنگ آنان جاری بوده است. تاریخ، ادبیات، سیاست، قضاوت و تمدن ایران با اسلام آمیخته شده است. همچنین، ایرانیان نقش بیبدیلی در گسترش و پیشرفت تمدن اسلامی داشتهاند و حتی بیش از دیگر ملل مسلمان در نشر و ترویج این [[دین]] کوشیدهاند. هیچ ملتی به اندازه ایران در تبلیغ و تعالی اسلام تلاش نکرده است.<ref>مطهری، خدمات متقابل ایران و اسلام، 1390ش، ص47-48.</ref> | |||
===نقش سلسله صفویه در هویتسازی شیعی-ملی و سیاستگذاریهای قومی=== | |||
صفویان با اعلام تشیع دوازدهامامی بهعنوان مذهب رسمی در سال ۹۰۷ق تحولی بنیادین در هویت ایرانی ایجاد کردند.<ref>[http://www.sooremag.ir/تامل/دولتی-به-کام-رندان منتظرالقائم و جعفری، «مروری بر اهمیت و نقش دولت صفویه در تاریخ تشیع»، وبسایت سوره مگ.]</ref> آنها در تاریخ ایران حکومتی بینظیر بودند که پس از دورههای طولانی نابسامانی و تفرقه، توانستند با تأسیس مراکز علمی گسترده در سراسر کشور، وحدت ملی، ثبات و پیشرفت همهجانبه را برای ایران به ارمغان آورند. دوران [[صفویه]] با پیوند خردمندانه دین و دولت، فصل نوینی در تاریخ [[ایران]] گشود و زمینهساز شکوفایی مذهب تشیع و توسعه نظام آموزشی شد.<ref>[https://www.sid.ir/paper/527226/fa#downloadbottom احمدیمقدم و دیگران، «نقش مدارس شیعی عصر صفویه در توسعه فرهنگ و تمدن اسلامی (با تأکید بر دو مدرسه خان شیراز و مدرسه چهار باغ اصفهان)»، 1400ش، ص10.]</ref> | |||
[[پرونده:74 Chardin Safavid Persia women customs.jpg|جایگزین=صفویان|بندانگشتی|نگارهای از زنان دوره صفویه در سفرنامه شاردن.]] | |||
در این دوره تشیع از یک گرایش مذهبی صرف به فاکتور وحدت ملی تبدیل شد و مرزهای فرقهای و قومی را تحت الشعاع قرار داد. این اقدام پاسخ به نیاز جامعه ایرانی به هویتی مستقل در مقابل امپراتوری عثمانی و ازبکان بود. شاهاسماعیل با تکیه بر نفوذ معنوی اجداد صوفیمسلک خود در میان [[قزلباش]]ها، این ایدئولوژی را با پشتوانه نظامی-سیاسی تقویت کرد؛ همچنین [[مهاجرت]] علمای جبلعامل به ایران و تبدیل تشیع صوفیانه اولیه به تشیع فقاهتی را تسریع کرد و با تأسیس مدارس دینی و حمایت از [[مرجع دینی|مجتهدان]]، هویت شیعی را در تاروپود جامعه تنید. صفویان با تبدیل تشیع به تفکر حکومتی نهتنها هویت ملی جدیدی ساختند، بلکه با سیاستهای هوشمندانه پایههای حکومتی متمرکز را بنا نهادند.<ref>[http://www.sooremag.ir/تامل/دولتی-به-کام-رندان منتظرالقائم و جعفری، «مروری بر اهمیت و نقش دولت صفویه در تاریخ تشیع»، وبسایت سوره مگ.]</ref> | |||
سیاست کلی حکومت صفوی در مواجهه با گروههای قومی بر پایه دو اصل بنیادین استوار بود؛ نخست، جلب مشارکت و همراهی اقوام مختلف از طریق سیاستهای مسالمتآمیز و مبتنی بر تفاهم و دوم، حفظ ثبات و امنیت بهمنظور تحکیم پایههای حکومت ملی و مشروعیت مذهبی آن.<ref>[https://quarterly.risstudies.org/article_1365_258eba99f80d519f77131a842716e9e4.pdf بهرامی، «سیاست قومی پهلوی اول در قبال قوم لر»، 1377ش، ص95.]</ref> این سیاستها اگرچه گاه با خشونت همراه بود، اما در نهایت ایران را بهعنوان تنها دولت [[شیعه]]<nowiki/>مذهب در جهان اسلام تثبیت کرد.<ref>[http://www.sooremag.ir/تامل/دولتی-به-کام-رندان منتظرالقائم و جعفری، «مروری بر اهمیت و نقش دولت صفویه در تاریخ تشیع»، وبسایت سوره مگ.]</ref> | |||
===سیاستهای قومی در دورهٔ قاجار=== | |||
[[پرونده:TabrizRevolutionaries.jpg|جایگزین=جنبش مشروطه|بندانگشتی|مشروطه طلبان تبریز، در عکس ستارخان و باقر خان نیز دیده میشوند.]]حکومت [[قاجاریه|قاجار]]، در مواجهه با تضاد منافع قدرتهای خارجی و خواستههای مردمی، گاه به ظاهر جانب ملت را میگرفت که این رویکردی ابزاری برای مشروعیتبخشی به حکومت بود. آنها از حمایت برخی اقوام بهویژه آذربایجانیها و ایجاد پیوندهای دینی و فرهنگی با آنها بهره میبردند تا علیه اقوام دیگر استفاده کنند. آنها بهجای پیوند واقعی با مردم، از اقوام بهمثابه ابزاری برای کسب و حفظ قدرت استفاده میکردند. این الگو نوعی [[بازی]] قدرت و استفاده ابزاری از تنوع قومی برای تثبیت سلطه قاجاری بود.<ref>[https://www.javanonline.ir/004ZJO سلیمینمین، «متلاشی کردن اقوام فراتر از درک رضاخان بود!»، وبسایت جوانآنلاین.]</ref> | |||
سیاستهایی همچون تصاحب مناصب و پستهای اصلی حکومت توسط پادشاهان قاجار، استفاده از رویکردهای سرکوبگرانه برای تحکیم قدرت مرکزی و جلوگیری از شورشهای قومی، بیتوجهی به حقوق از دست رفته اقوام و عدم تلاش برای حل شکافهای قومی و تقلید از قوانین اساسی کشورهای اروپایی بدون در نظر گرفتن شرایط خاص ایران و مسئلهٔ اقوام<ref>[https://emam.iau.ir/fa/news/132/بررسی-شکاف-های-قومیتی-در-ایران-عصر-مشروطه-و-پیامدهای-آن قاسمپور، «بررسی شکافهای قومیتی در ایران عصر مشروطه و پیامدهای آن»، وبسایت مرکز فرهنگیدانشگاهی امام خمینی و انقلاب اسلامی.]</ref> در مجموع، منجر به ایجاد و تشدید شکافهای قومی در ایران شده و زمینه را برای ناآرامیها و شورشهای قومی علیه قاجار فراهم ساخت. این وضعیت، در نهایت، در تحولات دوران مشروطه نیز تأثیرگذار بود؛ بهطوری که اقوام مختلف در این جنبش نقشآفرینی کردند. سیاستهای قاجار بسترساز تحولاتی شد که در آن منافع شخصی و قومی بر مبانی حکومت قانون اولویت یافت.<ref>[https://emam.iau.ir/fa/news/132/بررسی-شکاف-های-قومیتی-در-ایران-عصر-مشروطه-و-پیامدهای-آن قاسمپور، «بررسی شکافهای قومیتی در ایران عصر مشروطه و پیامدهای آن»، وبسایت مرکز فرهنگیدانشگاهی امام خمینی و انقلاب اسلامی.]</ref> | |||
===سیاستهای قومی حکومت پهلوی=== | |||
[[پرونده:4632595.jpg|جایگزین=ایران در زمان پهلوی|بندانگشتی|وضعیت معیشت مردم در زمان پهلوی]] | |||
به قدرت رسیدن خاندان پهلوی، با سرکوب حقوق شهروندی و قومی، مانع از شکلگیری صحیح «دولت-ملت» در ایران شد. ایران در این دوره در ظاهر یک دولت ملی، اما در باطن ادامه ملوک الطوایفی گذشته بود. گفتمان برتریطلبانه رضاخانی با شعار «یک ملت، یک نژاد، یک زبان» به وحدت و همبستگی اقوام ایرانی ضربه زد و نابرابری و بیعدالتی نسبت به قومیتها را توجیه کرد.<ref>[https://vista.ir/article/231653 «تنوع قومی؛ تهدید یا فرصت؟»، وبسایت ویستا.]</ref> | |||
سیاستهای تجددگرایانهٔ پهلوی نیز نهتنها به کاهش شکافهای اجتماعی و قومی منجر نشد، بلکه به تعمیق این گسستها انجامید. تحولات ساختاری این دوره از جمله گسترش [[شهرنشینی]]، ظهور طبقه بورژوازی تجاری، شکلگیری قشر جدید کارمندان عالیرتبه اداری و نظامی که مروج ارزشهای غربی بودند، در تشدید این شکافها نقش اساسی ایفا کردند. پهلوی در ایجاد پیوند میان مؤلفههای [[هویت ملی]]، باورهای دینی و جریان مدرنیته غربی موفق نبود. بهجای خلق هویت ملی فراگیر که بتواند اقشار مختلف جامعه را متحد کند، با سیاستهایی همچون نوسازی ظاهری، افراط در باستانگرایی ایدئولوژیک، تقابل با نهادهای مذهبی و سرکوب نظاممند خردهفرهنگهای قومی، به تشدید و تعمیق گسلهای اجتماعی، نابرابریهای اقتصادی و تفاوتهای فرهنگی دامن زد.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/11684/تجدد-گرایی-و-هویت-ایرانی-در-عصر-پهلوی زریری، «تجددگرایی و هویت ایرانی در عصر پهلوی»، 1384ش.]</ref> | |||
===تنوع قومی در حاکمیت ایران=== | |||
[[پرونده:1481210.jpg|جایگزین=اقوام مختلف ایرانی|بندانگشتی|اقوام ایرانی با فرهنگ های متفاوت در کنار هم]] | |||
حاکمیت در ایران هرگز بهطور کامل در اختیار یک قوم خاص نبوده است. حتی در دورههایی که یک قوم نفوذ بیشتری در سطوح بالای قدرت داشت، گروههای قومی دیگر نیز در سطوح مختلف حاکمیت حضور داشتهاند. بهعنوان مثال، در دوره حکومت ترکها، برخی مشاغل دولتی در اختیار فارسها بود و بالعکس. دوره تاریخی واحدی وجود ندارد که کل حاکمیت بهطور انحصاری متعلق به یک قوم بوده باشد. همیشه ترکیبی از اقوام مختلف در ساختار قدرت ایران مشارکت داشتهاند. این ترکیب قومی در دوره هخامنشیان به اوج خود رسید، دورهای که جهانوطنی و پذیرش فرهنگهای مختلف از ویژگیهای بارز آن بود. آنها در پروژههای ساختمانی از معماران سراسر امپراتوری استفاده میکردند که نشان از جهانبینی فراگیر آنها دارد. | |||
با این حال، رابطه بین اقوام مختلف در ساختار قدرت همیشه برابر نبوده است. ممکن است برخی از مشاغل بهطور انحصاری در اختیار یک قوم خاص قرار میگرفت؛ اما این امر بهمعنای قومی بودن حکومت نیست. حکومتهای ایران بهدلیل تنوع قومی، نمیتوانستند قومی عمل کنند؛ چنین رویکردی، مشروعیت و پایداری حکومت را به خطر میانداخت.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/154448/میزگرد-تنوع-قومی-در-ایران-چالش-ها-و-فرصت-ها هرمیداس باوند و دیگران، «میزگرد: تنوع قومی در ایران؛ چالشها و فرصتها»، 1381ش، ص329-330.]</ref> پس از [[انقلاب اسلامی]] ایران، سیاستهای حاکم بر آن، با تأکید بر اصل [[کرامت انسانی]] و معیارهای الهی و انسانی، از تمرکز بر قومیت خاص فاصله گرفته و به سمت وحدتگرایی و مشارکت همهجانبه اقوام حرکت کرده است.<ref>[https://www.porseman.com/article/جريان-قوميت-گرايي-افراطي؟/152426 «جریان قومیتگرایی افراطی؟»، وبسایت پرسمان دانشگاهیان.]</ref> | |||
=زبان، لهجه و گویش در تمایز یا اشتراک اقوام ایرانی= | |||
تنوع قومی، زبانی و فرهنگی از ویژگیهای بارز جامعه ایرانی است. تنوع زبانی اقوام ایرانی در قالب زبانها، گویشها و لهجههای مختلف [[ظهور]] یافته است؛ بهطوری که امروزه ۷۵ زبان و گویش مختلف در کشور ایران وجود دارد.<ref name=":0">[https://www.beytoote.com/art/city-country/iranian-dialects02-dialects.html «آشنایی با انواع گویشها و لهجههای ایرانی»، وبسایت بیتوته.]</ref> این تنوع زبانی، بازتابدهندهٔ پیشینه تاریخی پربار و غنای فرهنگی این سرزمین است. هر زبان، گویش و لهجه، نمایانگر بخشی از جغرافیا و فرهنگ مناطق مختلف ایران است که در کنار یکدیگر، فرهنگ جامع و غنی ایرانی را تشکیل میدهند. استان آذربایجان غربی با دارا بودن بیشترین تنوع قومی در ایران، از غنیترین گوناگونی گویشهای محلی برخوردار است. این گویشها، بهعنوان بخشی از [[میراث فرهنگی ناملموس ایران|میراث فرهنگی]] و زبانی ایران زمین، دربردارنده مفاهیم عمیق ارزشی، انسانی، علمی، ادبی و تاریخی هستند.<ref>[https://www.irna.ir/news/9714477/آذربایجان-غربی-دارای-متنوعترین-گویش-های-زبانی-در-ایران-اسلامی «آذربایجان غربی دارای متنوعترین گویشهای زبانی در ایران اسلامی است»، خبرگزاری ایرنا.]</ref> | |||
لهجه نحوهٔ خاصی از تلفظ کلمات است که به یک قوم یا گروه خاص تعلق داشته و ارتباط نزدیکی با منطقهٔ جغرافیایی آنها دارد. لهجه با گویش تفاوت دارد؛ چرا که گویش فرم خاصی از یک زبان است که ممکن است تفاوتهای واژگانی، دستوری و آوایی داشته باشند؛ درحالیکه لهجه تنها به تفاوتهای تلفظی اشاره میکند. یک گویش میتواند شامل چندین لهجه باشد. لهجهها سبب شناسایی گروههای مختلف درون یک گویش میشوند.<ref>[https://mjrajaei.ir/accents-of-iran/ «لهجههای ایرانی شیرین | تفاوت لهجه و گویش»، وبسایت محمدجواد رجایی.]</ref> لهجههای [[تهران|تهرانی]]، [[اصفهان|اصفهانی]]، [[شیراز|شیرازی]] و [[کرمان (شهر)|کرمانی]] در گویش فارسی؛ لهجههای رشتی، [[لاهیجان|لاهیجانی]]، رودسری، و [[آستانه اشرفیه|آستانهای]] در گویش گیلکی؛<ref>[https://www.migna.ir/news/47244/گویش-تفاوتی-لهجه-زبان-فارسی «گویش چه تفاوتی با لهجه در زبان فارسی دارد؟!»، وبسایت میگنا.]</ref> لهجههای تبریزی، قرهداغی، یامچی، [[ارومیه]]، مراغه، اردبیل، زنجان و همدان در زبان ترکی؛<ref>[https://www.parsine.com/بخش-گردشگری-119/250984-هشت-لهجه-زبان-ترکی-در-ایران «هشت لهجۀ زبان ترکی در ایران»، وبسایت پارسینه.]</ref> گویشهای کرمانجی، سورانی، زازاکی و گورانی در زبان کردی؛<ref>«زبانهای کُردی و گویشهای آن | نقشه پراکندگی در ایران»، وبسایت طرفداری.</ref> گویشهای رخشانی (راسکری)، سراوانی، لاشاری، کریمی، ساراوی و مکرانی در زبان [[بلوچ|بلوچی]]؛<ref>[https://www.sid.ir/paper/955525/fa شیرخانی و دیگران، «تحلیل ساختار اجتماعی آیینهای بلوچ در مثلهای بلوچی سرحدی برپایۀ رویکرد مردممدارانۀ بوراوی»، 1400ش، ص159.]</ref> شیب آبی و پشت آبی دو لهجهٔ مهم گویش [[سیستان|سیستانی]]؛<ref>[https://www.irna.ir/news/84045209/زبان-ها-و-گویش-های-متفاوت-در-پهناورترین-استان-کشور «زبانها و گویشهای متفاوت در پهناورترین استان کشور»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.]</ref> گویشهای [[خرمآباد|خرمآبادی]]، چگنی، [[بروجرد|بروجردی]]، ملایری، سیلاخوری، گاپلهای، بالاگریوهای، تویسرکانی، ملکی، بویراحمدی، کهگیلویهای و ممسنی، [[ایل بختیاری|بختیاری]]، شولی، لیراوی، بهمئی و یاسوجی در زبان لری<ref>[https://www.tarafdari.com/node/2356707 «زبان لُری و گویشهای آن | نقشه پراکندگی در ایران»، وبسایت طرفداری.]</ref> گونههای مختلف گویشها و لهجهها در زبان اقوام ایرانی است. | |||
گویشها نشاندهندهٔ تنوع فرهنگی درون یک [[خانواده|خانوادهٔ]] زبانیاند. برای مثال گویشهای فارسی، تاتی، کردی، [[بلوچ|بلوچی]]، [[مازندران|مازندرانی]] و گیلکی همگی از زبان ایرانی نشأت گرفتهاند. لهجهٔ تهرانی بهعنوان لهجهٔ معیار فارسی در ایران شناخته شده و در [[رسانه ملی|رسانههای ملی]] (غیر از رسانههای محلی) استفاده میشود. در این میان زبان چارچوب کلیتر است که گویشهای مختلف را دربرمیگیرد و ممکن است بهعنوان نماد هویت ملی یا سیاسی یک کشور عمل کند.<ref>[https://www.migna.ir/news/47244/گویش-تفاوتی-لهجه-زبان-فارسی «گویش چه تفاوتی با لهجه در زبان فارسی دارد؟!»، وبسایت میگنا.]</ref> | |||
=دستهبندی اقوام ایرانی= | |||
اولین و مهمترین موضوعی که در تنوع قومی و نژادی اقوام ایرانی مؤثر بوده، مسئلهٔ جغرافیا و عوامل طبیعی است. فلات ایران دارای نقاط سوزان و کویری، کوهستانی و سرد، جلگهها و باغ و بوستانهای حاصلخیز و آباد است. این تنوع آبوهوایی سبب شکلگیری تنوع در معیشت و سبک [[زندگی]] شده و طبق نظر دو مورخ ایرانشناس، ایران را به سرزمین عجایب و شگفتیها تبدیل کرده است که تفاوتهای فرهنگی و اقتصادی و آدابورسوم ناشی از آن است.<ref>[https://quarterly.risstudies.org/article_1365_258eba99f80d519f77131a842716e9e4.pdf بهرامی، «سیاست قومی پهلوی اول در قبال قوم لر»، 1377ش، ص88-89.]</ref> اقوام ایرانی به فارس، ترک، کُرد، لُر، بلوچ، ترکمن، عرب، گیلکی، مازنی و سیستانی تقسیم شدهاند.<ref>[https://mysmartgene.com/blog/genetics/iranian-ethnicgroups/ «اقوام ایرانی شامل کدام قومیتها میشوند؟»، وبسایت مایاسمارت ژن.]</ref> | |||
==فارس== | |||
====پراکنش جغرافیایی==== | |||
فارسها بهعنوان یکی از اصلیترین گروههای قومی ایران، عمدتاً در مناطق مرکزی و بخشهایی از شمال شرق کشور سکونت دارند. این قوم [[جمعیت]] غالب بسیاری از کلانشهرهای ایران از جمله تهران، اصفهان، شیراز، [[کرج]]، اراک، یزد، کرمان و بخشهایی از استانهای سمنان، بوشهر، [[خراسان]]، قزوین و همدان را تشکیل میدهند. البته در دهههای اخیر، بهویژه در کلانشهری مانند تهران، مهاجرت و اسکان سایر اقوام ایرانی مشاهده میشود.<ref>[https://www.researchgate.net/publication/344607311_az_mrz_ta_mrz_pzhwhshy_jam_drbab_hwyt_w_qwmyt_dr_ayran احمدی، «از مرز تا مرز»، 1399ش، ص27]</ref> | |||
====دین و مذهب==== | |||
اکثر فارسها پیرو مذهب [[شیعه]] دوازده امامی هستند؛ هرچند در برخی مناطق مرزی، اقلیتهای سنی مذهب نیز به این زبان سخن میگویند.<ref>[https://www.researchgate.net/publication/344607311_az_mrz_ta_mrz_pzhwhshy_jam_drbab_hwyt_w_qwmyt_dr_ayran احمدی، «از مرز تا مرز»، 1399ش، ص24]</ref> | |||
==ترک== | |||
===پراکنش جغرافیایی=== | |||
ترکها پس از فارسها دومین گروه قومی بزرگ ایران محسوب میشوند و عمدتاً در شمال غرب کشور (استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان و قزوین) ساکن هستند و حضور آنها تا همدان و غرب [[گیلان]] نیز گسترش یافته است. جمعیت قابل توجهی از ترکها در شهرهای بزرگی مانند تهران، قم و اراک نیز زندگی میکنند. این قوم از جایگاه اجتماعی ممتازی در ایران برخوردار بوده و نخبگان آن در عرصههای سیاسی، فکری، مذهبی، علمی و فرهنگی نقش برجستهای ایفا کردهاند. اگرچه ترکها در لهجه و [[احساس]] قومی با فارسها متفاوت هستند؛ اما در مذهب شیعه و [[زبان فارسی]] با اکثریت ملت ایران اشتراک دارند.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/10950/جغرافیای-سیاسی-اقوام-ایرانی مطلبی، «جغرافیای سیاسی اقوام ایرانی»، 1387ش.]</ref> | |||
===تاریخچه ترکها در ایران=== | |||
ورود اقوام ترکتبار به فلات ایران از پیش از میلاد آغاز شد. هونها و ساواران که از گروههای اولیه ترکان هستند، در شمالغربی ایران و قفقاز ساکن شدند. آثار و سنگنگارههای موجود در حاشیه [[دریاچه ارومیه]] و تپه حسنلو نشاندهنده تمدنهایی است که سبک معماری و طرحهای هنری آنها شباهت زیادی به فرهنگ باستانی اوراسیای ترکتباران دارد.<ref>[https://www.asriran.com/fa/news/1049247/ارومیه-مرکز-فرهنگی-آذربایجان-ایران-ترک-ها-پاسداران-هویت-و-یکپارچگی-ایران «ارومیه؛ مرکز فرهنگی آذربایجان ایران/ ترکها پاسداران هویت و یکپارچگی ایران»، وبسایت تحلیلیخبری عصرایران.]</ref> | |||
===زبان، گویش و مذهب=== | |||
[[پرونده:3 3 13 2 0.jpg|alt=قوم ترک قشقایی|بندانگشتی|قوم ترک قشقایی]]بیشتر مردمان ترکزبان در ایران به گویش ترکی آذربایجانی سخن میگویند. زیرشاخههای زبان ترکی رایج در ایران شامل ترکی قشقایی، ترکی خلجی، ترکی [[ایل شاهسون|شاهسونی]]، ترکی افشاری و ترکی سنقری است.<ref>[https://www.karnaval.ir/blog/behavior-features-azerbaijanis «ویژگیهای رفتاری خاص آذریهای غیور آذربایجان»، وبسایت کارناوال.]</ref> بیشتر ترکها در ایران، [[مسلمان]] و شیعه هستند.<ref>[https://www.karnaval.ir/blog/behavior-features-azerbaijanis «ویژگیهای رفتاری خاص آذریهای غیور آذربایجان»، وبسایت کارناوال.]</ref> | |||
===آیینها=== | |||
=====شاخسِی===== | |||
[[شاخسی واخسی|شاخسی]] یا شاهحسین گویان، قدیمیترین مراسم [[عزاداری]] ترکها در محرم است. عزاداران با چوبدستی که نماد شمشیر است، نوحهخوانی میکنند؛ چوب را از زمین تا سر حرکت میدهند و پا میکوبند. نوحهها به زبان ترکی و شامل واژه شاخسی (مخفف شاهحسین) هستند. دستهها با شعارهای مختلف [[عزاداری]] میکنند. این مراسم از قبل از [[ماه محرم]] شروع تا روز [[عاشورا]] ادامه دارد.<ref>[https://blog.okcs.com/muharram-rituals-in-irans-azarbaijan/ «آداب و رسوم آذریها در محرم | از تشتگذاری تا پولکه و تقسیم شمع»، وبسایت مجلهٔ افق کوروش.]</ref> | |||
=====تشتگذاری===== | |||
تشتگذاری مراسمی کهن در روزهای پایانی ماه [[ذی حجه|ذیحجه]] و برای پیشواز ماه محرم است. مردم تشتها را به مساجد آورده، بالای سر میچرخانند و دور [[مسجد]] میگردانند. سپس در تشتها [[آب]] ریخته و آن را متبرک میکنند. این رسم، نماد [[آب]] فرات و بیعت با [[امام حسین]] و حمایت از حضرت ابوالفضل است.<ref>[https://blog.okcs.com/muharram-rituals-in-irans-azarbaijan/ «آداب و رسوم آذریها در محرم | از تشتگذاری تا پولکه و تقسیم شمع»، وبسایت مجلهٔ افق کوروش.]</ref> | |||
=====علمبندی===== | |||
علمبندی از رسوم ماه محرم است که در سومین روز از این ماه برگزار میشود. این رسم شامل بستن پارچههای فراوان به علم است، بهطوریکه انبوه دستمالها در قسمتهای بالایی علم نیز به چشم میخورد. در زمان برپایی علم، افرادی که [[نذری]] از جنس گوسفند یا چهارپا دارند، آن را زیر علم [[قربانی کردن|قربانی]] میکنند. این علم تا روز [[اربعین]] برپا و دستنخورده باقی میماند.<ref>[https://blog.okcs.com/muharram-rituals-in-irans-azarbaijan/ «آداب و رسوم آذریها در محرم | از تشتگذاری تا پولکه و تقسیم شمع»، وبسایت مجلهٔ افق کوروش.]</ref> | |||
=====مراسم شمعگردانی===== | |||
در غروب [[تاسوعا|تاسوعا،]] رسم شمعگردانی توسط کسانی که [[نذر]] کردهاند، برای برآورده شدن حاجت یا گشایش [[بخت]] انجام میشود. این افراد به ۴۱ [[مسجد]] میروند و در هر مسجد یک شمع روشن میکنند. غالباً، حاجتمندان این آیین را با پای برهنه به جا میآورند. در هر مسجد، محل خاصی برای روشن کردن شمعها در نظر گرفته شده است تا نذرکنندگان بتوانند شمعهای خود را در آنجا روشن کنند.<ref>[https://blog.okcs.com/muharram-rituals-in-irans-azarbaijan/ «آداب و رسوم آذریها در محرم | از تشتگذاری تا پولکه و تقسیم شمع»، وبسایت مجلهٔ افق کوروش.]</ref> | |||
===پوشاک محلی=== | |||
=====لباس زنان===== | |||
لباس محلی زنان شامل سرپوش، چارقد گلدار، پیشانیبند، پیراهن و روپوش چاکدار است. زنان جوان کلاه «[[برک]]» و زنان مسنتر [[سربند]] «یایلیق» استفاده میکنند. در مناطق عشایری، پیراهن و دامن بلند با چارقد رواج دارد. رنگهای بهکار رفته در لباسها اغلب روشن و گلدار و از جنس [[ترمه]] و [[ابریشم]] هستند. | |||
=====لباس مردان===== | |||
لباس مردانه «دوزملی آرغالیخ» (لباس چیندار) در شهر و روستا رایج بوده است. شلوارها در ساق پا تنگ و بالا گشاد هستند و [[جوراب]] محلی نیز جزء جدانشدنی پوشش است. کلاههای متنوعی مانند پاپاخ و سرداری استفاده میشده است.<ref>[https://marsin.ir/لباس-محلی-استان-آذربایجان/ «آشنایی با لباس محلی استان آذربایجان»، وبسایت مارسین.]</ref> | |||
===صنایعدستی=== | |||
[[صنایع دستی|صنایعدستی]] برجسته نواحی ترکنشین [[ایران]] شامل [[قالی بافی|قالیبافی]]، [[گلیمبافی]]، هنرهای چوبی (مانند [[خاتمکاری|خاتم]]، [[معرق کاری|معرق]]، [[منبت کاری|منبت]]، سبد و [[حصیر|حصیربافی]])، دستبافهای سنتی (پشمی، بریشمی و [[جاجیم|جاجیمبافی]])، چاپهای سنتی (قلمکاری و باتیک)، شیشهگری، سفالگری، فلزکاری (شامل قلمزنی، حکاکی و [[ملیلهکاری|ملیلهدوزی]])، رودوزیها (مانند [[سوزندوزی]]، [[پتهدوزی]]، شکمهدوزی و گلابتوندوزی)، نمدمالی، کتابآرایی (شامل [[مینیاتور]]، تذهیب و تشعیر) است.<ref>[https://www.beytoote.com/art/city-country/tradition-essence-artifice.html «هنرهای سنتی آذربایجان، گوهری از باغ خیال»، وبسایت بیتوته.]</ref> | |||
===غذاهای محلی=== | |||
غذاهای محلی ترکها عبارتند از [[کوفته]] تبریزی، [[آش]] دوغ، [[دُلمه|دلمهٔ]] برگ مو، [[اوماج|آش اوماج]]، آش دندونی، آش شیله عدس، ساج کباب، دویماج، دلمهٔ کلمپیچ، کباب بناب، پیچاق قیمه، [[آبگوشت]] بزباش و کوفتهٔ مرغ.<ref>[https://bookme.ir/blog/56/food-tork-zaban-iran «غذاهای ترکزبانها ، تجربهای متفاوت از آشپزی ایرانی با طعمهای بینظیر»، وبسایت بوک می.]</ref> | |||
===بازیهای محلی=== | |||
تِشلَّه، باش یا گوت (سروته)، [[اشی]] یه شیک، جول لایا آتدی، پلع وَسته، یومورتا ساواش دیرماق، گیردکان دیقیراتماخ (گردوبازی)، آشیق اویناماق، جولییا آتماق (جولا آتدی)، ماراقویماق، چاققیشد یرماق (تخممرغبازی)، فییش قویماق (کمربندبازی) و آراداووردی اسامی بازیهای محلی ترکها است.<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/1401323 «بازیهای محلی آذری»، وبسایت راسخون.]</ref> | |||
===موسیقی و رقص محلی=== | |||
[[موسیقی]] آذربایجان دارای سبکهای متنوعی مانند [[موسیقی بومی|موسیقی محلی]] (عاشیقی)، سنتی (مقامی)، موسیقی تشریفاتی و سبک بزمی است. سازهای مهم موسیقی ترکی شامل [[تار]] آذری، قوپوز (چگور)، بالابان، ناقارا و باغلاما است.<ref>[https://www.avayechakavak.com/آشنایی-با-موسیقی-آذربایجان/ «موسیقی آذربایجان»، وبسایت آوای چکاوک.]</ref> موسیقی آذربایجان از اوزانها (نیاکان عاشیقها) آغاز شده و با هنر عاشیقها به اوج رسیده است.<ref>[http://www.asemankafinet.ir/tag/تاریخچه+موسیقی+آذری «تاریخچۀ موسیقی آذربایجان»، وبسایت علمیپژوهشی آسمان.]</ref> | |||
رقص لزگی از شناختهشدهترین انواع رقص آذری است. این رقص با ریتم آرام آغاز شده و بهتدریج سرعت میگیرد. پوشش سنتی اجراکنندگان شامل لباسهای تیره و روشن، کلاه پشمی و چکمههای بلند است که نشاندهندهٔ عناصر فرهنگی منطقه است. این رقص بهصورت فردی، گروهی یا همراه با ابزارهایی مانند چوب و شمشیر اجرا میشود.<ref>[https://fa.icro.ir/Customs/رقص-آذری،-نماد-اصالت-فرهنگ-آذربایجان### «رقص آذری، نماد اصالت فرهنگ آذربایجان»، وبسایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی.]</ref> | |||
==کرد== | |||
[[پرونده:اقوام ایرانی1.jpg|جایگزین=قوم کرد ایرانی|بندانگشتی|مردان کرد با لباس محلی]] | |||
===پراکنش جغرافیایی=== | |||
[[کرد (قوم)|کردها]] پس از فارسها و ترکها، سومین گروه از ملت ایران محسوب میشوند. در حال حاضر، کردها بهطور عمده در غرب کشور و در استانهای [[کردستان]]، جنوب آذربایجان غربی و برخی از مناطق استانهای [[کرمانشاه (استان)|کرمانشاه]] و ایلام [[زندگی]] میکنند.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/10950/جغرافیای-سیاسی-اقوام-ایرانی مطلبی، «جغرافیای سیاسی اقوام ایرانی»، 1387ش.]</ref> | |||
===تاریخچه کردها در ایران=== | |||
عقیده عمومی بر این است که کردها از اقوام ایرانی و نژاد هندواروپایی هستند که از حدود چهار هزار سال پیش در منطقه [[کردستان]] سکونت داشتهاند. این قوم بخشی از گروه آریایی بوده و در نخستین مراحل در اطراف دریاچه وان، قفقاز و رود دجله پراکنده بودند. با گذشت زمان و شکلگیری انسجام قومی و فضایی، بهتدریج در منطقه کردستان کنونی مستقر شدند.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/10950/جغرافیای-سیاسی-اقوام-ایرانی مطلبی، «جغرافیای سیاسی اقوام ایرانی»، 1387ش.]</ref> | |||
===زبان، گویش و مذهب=== | |||
زبان کردی با لهجههای مختلفی چون «کرمانجی»، «سورانی»، «زرزا»، «گورانی» و «کلهر» از لحاظ ساختار و ریشه، جزو شاخههای زبانهای ایرانی هندواروپایی بهشمار میآید. این زبان با دارا بودن زیرساخت مشترک با دیگر زبانهای ایرانی مانند بلوچی، [[زبان پشتو|پشتو]] و [[زبان فارسی|فارسی]]، نقش مهمی در پیوند اقوام و گروههای کردی ایفا میکند و عاملی برای یکپارچگی و تجانس این قوم است.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/10950/جغرافیای-سیاسی-اقوام-ایرانی مطلبی، «جغرافیای سیاسی اقوام ایرانی»، 1387ش.]</ref> | |||
از نظر مذهبی، کردها به دو گروه سنّی شافعی و [[شیعه]] تقسیم میشوند. کردهای کردستان عمدتاً اهلسنّت و شافعیمذهب و کردهای مناطق کرمانشاه و ایلام غالباً [[شیعه]] هستند.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/10950/جغرافیای-سیاسی-اقوام-ایرانی مطلبی، «جغرافیای سیاسی اقوام ایرانی»، 1387ش.]</ref> طریقتهای [[قادریه در افغانستان|قادریه]]، [[نقشبندیه در افغانستان|نقشبندیه]]، اهل حق و یزیدیها، از جمله طریقتهای کُردزبانان در ایران هستند.<ref>سیسیل جی، کردها، ترکها، عربها، 1367ش، ص76.</ref> | |||
===آیینها=== | |||
====جشن پیرشالیار==== | |||
[[پرونده:پیرشالیار.jpg|جایگزین=مراسم سنتی پیرشالیار|بندانگشتی|مراسم سنتی پیرشالیار]] | |||
[[پرونده:V65gqr.jpg|جایگزین=جشن پیرشالیار|بندانگشتی|دف زدن و ذکر کردن دراویش در جشن پیرشالیار]][[جشن]] [[مراسم عروسی|عروسی]] [[پیرشالیار]] با شهرت جهانی یکی از آدابورسوم محبوب و پایدار در [[کردستان]] است. با وجود اینکه این مراسم تحت عنوان عروسی شناخته میشود، در واقع یک آیین سنتی و صوفیانه است که به [[ذکر]] و [[نیایش]] پروردگار اختصاص دارد. هر ساله در بهمن ماه، آیین کهن عروسی پیرشالیار در هورامان تخت برگزار میشود. این مراسم به یادبود [[ازدواج]] پیرشالیار (عارف نامدار هورامان) و شاه [[بهار]] [[خاتون]] (دختر شفایافته پادشاه [[بخارا]]) انجام میگیرد. برنامه مراسم شامل پخش گردوی متبرک (خبر)، جمعآوری تنقلات توسط کودکان (کلاوروچنه)، [[ذبح اسلامی|ذبح]] دام [[نذری]] و پخت [[آش]] مخصوص، دفنوازی و سماع دراویش، شب شعر و [[ذکر]] (شب نیشت) و پخش [[نان]] گردویی بر مزار (تربه) است. این آیین هزارساله هر ساله میزبان مهمانان بسیاری از سراسر کشور میشود. مراسم ترکیبی از [[معنویت]]، [[شادی]] و همبستگی اجتماعی را به نمایش میگذارد.<ref>[https://www.irna.ir/news/82812110/عروسی-پیرشالیار-مراسمی-به-قدمت-هزار-سال «عروسی پیرشالیار مراسمی به قدمت هزار سال»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.]</ref> | |||
=====عزاداری عاشورا===== | |||
در مناطق کردنشین ایران، مراسم عزاداری عاشورا با حضور روحانیون و مداحان محلی و با تأکید بر سنتهای بومی برگزار میشود. این مراسم شامل سینهزنی، نوحهخوانی و برپایی مجالس یادبود در [[حسینیه]]ها و مساجد است. همچنین، پخت و توزیع غذاهای محلی بین عزاداران، از دیگر ویژگیهای بارز این مراسم است.<ref>[https://www.sid.ir/paper/1366130/fa#downloadbottom حسینپور، «مطالعه پیوند فرهنگ ایرانی با فرهنگ عاشورا: نگاهی به عزاداریهای اقوام مختلف در ایران»، 1403ش، ص7.]</ref> | |||
====آیین مولودیخوانی==== | |||
آیین مولودیخوانی یک مراسم گروهی همراه با دفنوازی و خواندن اشعار به زبانهای [[زبان عربی|عربی]]، کردی و فارسی است. این آیین همزمان با ماه [[ربیع الاول|ربیعالاول]] و تولد [[پیامبر اکرم]] در شهرها و روستاهای کردستان با چراغانی معابر، جشنهای عمومی و اجرای برنامه در [[مساجد]] برگزار میشود. این مراسم قبل و بعد از نمازهای عصر، مغرب و عشا در مساجد با تلاوت [[قرآن]] توسط قاریان و همراهی مردم با [[صلوات]] و ذکر «مدد یا رسولالله» برگزار میشود. در این مراسم اجراکنندگان با پوشیدن لباس محلی کردی، مولودیخوانی و دفنوازی را بهصورت تکی و گروهی با اشعار عربی و کردی اجرا میکنند.<ref>[https://www.mizanonline.ir/fa/news/402195/نگاهی-به-مراسم-ها-و-جشن-ها-و-آیین-های-کردستان «نگاهی به مراسمها و جشنها و آیینهای کردستان»، خبرگزاری میزان.]</ref> | |||
====مراسم سمنوپزان==== | |||
آیین سمنوپزان به مدت ۱۵ روز برگزار میشود و در باور عمومی نمادی از [[مهریه]] [[حضرت فاطمه]] محسوب میشود. در گذشته این مراسم که ماهیتی کاملاً زنانه داشت، بهشکل جشن و پایکوبی با گردهم آمدن حول [[سمنو]] اجرا میشد. امروزه نیز این آیین برگزار میشود و بیشتر رنگ و بوی مذهبی به خود گرفته و به مراسمی برای [[دعا]] و [[روضهخوانی]] تبدیل شده است.<ref>[https://www.beytoote.com/art/city-country/customs-people2-kurdistan.html «آدابورسوم مردم کردستان»، وبسایت بیتوته.]</ref> | |||
====آیین بووکه بارانه (عروس باران)==== | |||
آیین بووکه بارانه یکی از سنتهای کهن بارانخواهی در مناطق کردنشین است که همچنان در برخی روستاهای استان کردستان اجرا میشود. این آیین با مشارکت [[کودک|کودکان]] و بهویژه دختربچهها برگزار میشود. در این مراسم کودکان با کمک مادرها و مادربزرگها [[عروسک]] نمادین (بووک) بهشکل صلیب با چوب و پارچههای رنگی میسازند، کودکان برای درخواست باران ترانههای محلی میخوانند و دعا و [[نیایش]] جمعی دارند. این آیین که ریشه در باورهای باستانی به [[ایزدبانو|ایزدبانوی]] [[آب]] دارد، علاوه بر کارکرد مذهبی، نقش مهمی در حفظ سنتهای محلی و مشارکت اجتماعی کودکان ایفا میکند.<ref>[https://www.mizanonline.ir/fa/news/402195/نگاهی-به-مراسم-ها-و-جشن-ها-و-آیین-های-کردستان «نگاهی به مراسمها و جشنها و آیینهای کردستان»، خبرگزاری میزان.]</ref> | |||
====آیین بیلن دانا==== | |||
بیلن دانا جشن باستانی مناطق کردنشین است که بهعنوان پیشواز [[نوروز]] در شب ۱۴ بهمن به مدت دو روز برگزار میشود. این مراسم با محوریت آتش بهعنوان نماد پاکسازی و نو شدن انجام میگیرد. در این مراسم [[جوانی|جوانان]] چهار بیل چوبی را در میان هیزمها قرار میدهند که هر بیل نماد یکی از نعمتها یعنی گوشت (دامداری)، آب (بارش باران)، [[نان]] (رزق و روزی) و [[بلوط]] (محصولات [[جنگل|جنگلی]]) است. سوختن هر بیل پیشبینی رونق آن نعمت در سال جدید و نماد شکرگزاری برای گذر از [[زمستان]] و طلب روزی بیشتر است. این مراسم امروزه به فراموشی سپرده شده است.<ref>[https://www.mizanonline.ir/fa/news/402195/نگاهی-به-مراسم-ها-و-جشن-ها-و-آیین-های-کردستان «نگاهی به مراسمها و جشنها و آیینهای کردستان»، خبرگزاری میزان.]</ref> | |||
===پوشاک محلی=== | |||
لباس سنتی مردان و زنان کردستانی از سه بخش اصلی تنپوش، سرپوش و پاپوش تشکیل میشود. هر یک از این اجزا بنا به شرایط آبوهوایی، نوع فعالیتهای روزمره و مناسبتهای خاص طراحی و استفاده میشوند. اگرچه تنوع چشمگیری در پوشش مناطق مختلف کردستان مشاهده میشود؛ اما همه این لباسها در پوشش کامل بدن مشترک هستند. پوشاک مردان کرد شامل چوخه (کوا)، پانتول (رانک)، ملکی، [[شال]] (پشتون/پشتینه)، [[دستار]] (کلاغه، دشلمه، مندلی، رشتی و سروین)، فرنجی و کلهبال و پوشاک زنان کرد شامل جافی، کلنجه، شال، کلاو و کَلکه است.<ref>[https://www.beytoote.com/art/city-country/customs-people2-kurdistan.html «آدابورسوم مردم کردستان»، وبسایت بیتوته.]</ref> | |||
===صنایعدستی=== | |||
استان کردستان از دیرباز، مهد [[صنایع دستی]] متنوع و باارزشی بوده است. از جمله این صنایع میتوان به سفالگری و سرامیکسازی، با سابقهای که در کاوشهای باستانشناسی به وضوح دیده میشود، کاشیکاری، [[قالی بافی|قالیبافی]]، [[منبت کاری|منبتکاری]]، نازککاری چوب، [[گیوه بافی|گیوهبافی]]، دستبافی، ساخت زیورآلات محلی و شالیبافی اشاره کرد. [[گلیمبافی|گلیم]] نیز با قدمتی که به دوره [[صفویه]] بازمیگردد، از دیگر صنایع دستی شاخص این استان است.<ref>[https://www.beytoote.com/art/handicrafts/meet-handicrafts-kurds.html «معرفی صنایعدستی کردستان»، وبسایت بیتوته.]</ref> | |||
===غذاهای محلی=== | |||
از جمله جذابیتهای بارز مناطق کردنشین ایران غذاهای منحصربهفرد آن است. غذاهایی مانند خورشت خلال [[بادام]]، [[آش]] دوینه ([[ترخینه]])، دنده کباب و کاک تخممرغی، مخصوص مردم [[کرمانشاه (شهر)|کرمانشاه]] است.<ref>[https://www.karnaval.ir/blog/introduction-kermanshah «معرفی شهر کرمانشاه»، وبسایت کارناوال.]</ref> قایرمه، [[خورش]] [[ریواس]]، خورش [[تره]] کردی، [[رشته پلو]]، گردول، شیش کباب، بریان کردی، خورش گیلاخه، مکش قالبی، گوشت برخیله، کتلت [[دیزی]]، کوکوی ترگ [[خانه]] گان، خورش کنگر و کالویج از جمله غذاهای خاص کردستان ایران است.<ref>[https://www.karnaval.ir/blog/traditional-food-kurdistan «غذاهای محلی کردستان»، وبسایت کارناوال.]</ref> | |||
===بازیهای محلی=== | |||
بازیهای بومی کردستان شامل گوروا [[بازی]] (جوراببازی)، توپان قار (توپبازی)، قهمچان، سولنجان و قولنجان (آفتاب مهتاب)، هیلکه شکینی ([[تخم مرغ|تخممرغ]] شکسته)، کهره کوپان، چووزان (دوزبازی)،<ref>[https://www.isna.ir/news/1403112921173/بازی-های-بومی-محلی-کردستان-فرهنگی-در-حال-فراموشی «بازیهای بومی محلی کردستان؛ فرهنگی در حال فراموشی»، خبرگزاری دانشجویان ایران.]</ref> خلورتانی، هه ملوقوانی (گوره کانی)، کلاوریزان، هیلکه مارانی، خرمایله (خواستگاری از شرف نسا)، کتکپرانی<ref>[https://www.beytoote.com/fun/native-games/games1-kermanshah-province.html «آشنایی با بازی محلی و سنتی استان کرمانشاه»، وبسایت بیتوته.]</ref> این بازیها که اغلب بهصورت گروهی انجام میشوند، بخشی از میراث فرهنگی غنی کردستان و کرمانشاه محسوب میشوند. | |||
===موسیقی و رقص محلی کردی=== | |||
به باور بسیاری از پژوهشگران [[موسیقی]] کردی از اصیلترین گونههای موسیقی ایرانی بهشمار میرود که طی سدهها، ویژگیهای منحصربهفرد خود را در فرهنگ عامه کردزبانان حفظ کرده است. از سازهای شاخص در موسیقی کردی میتوان به [[نی]]، سورنا، نایه، [[دهل]]، [[تنبک]]، [[تنبور]] و [[کمانچه]] اشاره کرد. مقامهای موسیقی کردی نیز شامل بیت (بالوره)، سوز و مقام، سیاه چمانه، هوره، حیران، لاووک (لاوژه)، گورانی و چمری است.<ref>[https://www.irna.ir/news/5007359/نگاهی-به-وضعیت-موسیقی-کردی-قسمت-اول «نگاهی به وضعیت موسیقی کردی (قسمت اول)»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.]</ref> هه لپرکی، رقص سنتی کردستان، با موسیقی محلی پیوند ناگسستنی دارد و در [[جشن]]ها و [[شادی]]ها اجرا میشود. رهبر گروه یا در زبان محلی «سر چوپیکَش»، با تکان دادن دستمال، ریتم و هماهنگی گروه را هدایت میکند. هه لپرکی را رقصی رزمی و نماد وحدت مردم کرد میدانند.<ref>[https://www.beytoote.com/art/city-country/ceremonies-leprechaun-kurdistan.html «مراسم محلی ههلپرکی استان کردستان»، وبسایت بیتوته.]</ref> | |||
==لر== | |||
===پراکنش جغرافیایی=== | |||
اکثریت لرها عشایر کوچنشین هستند و برخی دیگر در شهرها و روستاها بهسر میبرند. آنها در غرب و جنوب غربی ایران [[زندگی]] میکنند.<ref>[https://bazdeh.org/اقوام-ایرانی-بزرگ-ترین-گروه-قومی-ایران/ جعفری، «اقوام ایرانی»، وبسایت بازده.]</ref> | |||
2. | ===زبان، گویش و مذهب=== | ||
زبان لری، مانند زبان فارسی، از شاخه زبانهای ایرانی جنوب غربی بهشمار میآید و نزدیکترین زبان به فارسی محسوب میشود. برخلاف کردها، ترکها، عربها و بلوچها، قوم لر بهطور کامل با دولت مرکزی تجانس مذهبی، زبانی و فرهنگی دارد.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/10950/جغرافیای-سیاسی-اقوام-ایرانی مطلبی، «جغرافیای سیاسی اقوام ایرانی»، 1387ش.]</ref> لرها عموماً پیرو مذهب شیعه هستند.<ref name=":2">[https://bazdeh.org/اقوام-ایرانی-بزرگ-ترین-گروه-قومی-ایران/ جعفری، «اقوام ایرانی»، وبسایت بازده.]</ref> | |||
===تنوع درونی قوم=== | |||
قوم لر به گروههای مختلفی تقسیم میشود؛ اما مهمترین تقسیمبندی، به دو شاخه لر بزرگ و لر کوچک است. | |||
لر بزرگ عمدتاً در استانهای [[کهگیلویه و بویراحمد]]، فارس، بوشهر، چهارمحال و بختیاری، بخشی از [[اصفهان]]، بخشی از [[خوزستان]] و قسمتی از لرستان پراکندهاند. لر کوچک نیز در استان لرستان، پشتکوه (استان ایلام)، بخشی از جنوب کرمانشاه، استان همدان و شهرستان اندیمشک از استان [[خوزستان]] زندگی میکنند. | |||
لرستان کوچک به دو منطقه پیشکوه (استان لرستان امروزی) و پشتکوه (استان ایلام امروزی) تقسیم میشود. لر بزرگ نیز به دو شاخه بختیاری و لرهای کهگیلویه و بویراحمد یا بهطور کلی لرهای [[سربند]] و لرستان جنوبی یا لرهای زیربند تقسیم میشود. لر بزرگ که بخش عمدهای از قوم لر را تشکیل میدهد، زیرگروههای مختلفی دارد که مهمترین آنها ایلاتی چون [[ایل بختیاری|بختیاری]]، بویراحمد، ممسنی، طیبی، چرام و لیراوی هستند.<ref name=":3">[https://ensani.ir/fa/article/10950/جغرافیای-سیاسی-اقوام-ایرانی مطلبی، «جغرافیای سیاسی اقوام ایرانی»، 1387ش.]</ref> | |||
===آیینها=== | |||
====سازِ چَمَر==== | |||
ساز [[چمر]]، نوعی مقام موسیقی بیکلام و حزنآلود است که در [[عزاداری]] حسینی<ref>[https://www.shabestan.news/news/726963/آداب-خاص-عزاداری-مردم-لرستان «آداب خاص عزاداری مردم لرستان»، خبرگزاری شبستان.]</ref> در لرستان، کرمانشاه و ایلام نواخته میشود.<ref>[https://www.ilna.ir/بخش-فرهنگ-هنر-6/1155258-مویه-ای-باستانی-با-عمری-هزاران-ساله-اجراهایی-از-مقام-چمر-یا-چمری «مویهای باستانی با عمری هزاران ساله+اجراهایی از مقام «چمر» یا «چمری»»، خبرگزاری ایلنا.]</ref> ساز [[چمر]] در مراسم عزاداری، بهویژه صبح [[عاشورا]]، همراه با نواهای سورنا و دُهل، [[غم]] و ماتم حسینی را به نمایش میگذارد.<ref>[https://farsnews.ir/ArtsandMedia/1598753100000005292/عاشورا-و-حزن-انگیزترین-سوگواری-با-%C2«Ø³Ø±ÙاÛ-ÚÙ
رÛ%C2»-ÙØ±Ø³ØªØ§Ù+ÙÛÙÙ
-Ù-عکس «عاشورا و حزنانگیزترین سوگواری با «سرنای چمری» لرستان»، خبرگزاری فارس.]</ref> | |||
= | ====آیین چهل مِنبَر==== | ||
آیین [[چهل منبر]] (یا چهل دختران)، از آیینهای کهن [[تاسوعا]] و [[عاشورا]] است که در آن زنان، به یاد حضرت زینب، چهل منزل را با پای پیاده و بدون کفش طی میکنند. با پوشیدن نقاب و [[چادر]] سیاه و همراه داشتن چهل شمع و قند، در هر منزل، شمعها را روشن میکنند و حاجات خود را از خداوند طلب میکنند. این آیین، که ریشه در سوگواری برای حضرت زینب دارد،<ref>[https://www.shabestan.news/news/726963/آداب-خاص-عزاداری-مردم-لرستان «آداب خاص عزاداری مردم لرستان»، خبرگزاری شبستان.]</ref> در گذر زمان، با باورهای خرافی نیز آمیخته شده است.<ref>[https://www.hamshahrionline.ir/news/525778/آشنایی-با-آیین-چهل-منبر-در-لرستان «آشنایی با آیین چهلمنبر در لرستان»، وبسایت همشهری.]</ref> | |||
=== | ====آیین گِلمالی==== | ||
گلمالی، یکی از آیینهای کهن لرستان در سوگواری است. در این آیین، مردم لرستان، خاک تمیز و الک شده و گلاب را برای تهیه «گِل عزا» در روز نهم محرم آماده میکنند. در سپیدهدم روز عاشورا، با ساختن حوضچههای گل بهشکل مربع و دایره، سر و بدن خود را در گل میمالند و در کنار آتش میایستند تا گلها خشک شوند. این مراسم، همراه با زمزمههای لری و نواختن سازهای محلی انجام میشود.<ref>[https://www.shabestan.news/news/726963/آداب-خاص-عزاداری-مردم-لرستان «آداب خاص عزاداری مردم لرستان»، خبرگزاری شبستان.]</ref> | |||
====آیین خیمهسوزانی==== | |||
در برخی شهرهای لرستان، بهویژه اشترینان، در روز عاشورا، خیمههای سبز و سیاه برپا میشود و عزاداران با توزیع خرّه، پارچه سبز، تخممرغ، [[اسپند]] و شمع، زیارت عاشورا میخوانند و پس از [[نماز]] ظهر عاشورا، به [[روضهخوانی]] و نوحهسرایی میپردازند. سوزاندن خیمهها به یاد ظهر عاشورا، با سینه زدن عزاداران همراه است و در پایان، از سوگواران با [[حلیم]] [[نذری]] پذیرایی میشود. این رسم خیمهسوزانی بیش از صد سال قدمت دارد.<ref>[https://www.dana.ir/918107/نبود-کارشناس-مردم-شناسی-ثبت-معنوی-عزاداری-عاشورا-در-اشترینان-را-به-تعویق-انداخت#gsc.tab=0 «عاشواریی متفاوت در اشترینان بروجرد»، وبسایت شبکه اطلاعرسانی راه دانا.]</ref> | |||
====آیین بستن سقاخانه==== | |||
در [[بروجرد]]، آیین [[سقاخانه]] در منازل شخصی، قبل از محرم، رواج دارد. در این آیین، برای ادای [[نذر]] سردر [[خانه]] و اتاقی از خانه با پارچههای مشکی سیاهپوش میشود و منبری با چراغهای نفتسوز یا برقی در آن قرار میگیرد. صاحبان آیین [[سقاخانه]] در بروجرد، با نصب [[پرچم]] سیاه و پخش نوحه از ضبط صوت در بیرون منزل، آن را به عزاداران اعلام میکنند. معمولاً زنان و کودکان در این [[سقاخانه]]ها حضور دارند و با نذری گلاب، [[چای]]، [[خرما]]، نقل، [[شربت]]، [[حلوا]] و [[شیر]] پذیرایی میشوند.<ref>[https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/07/03/1529066/سقاخانه-های-بروجرد-سنتی-ترین-نماد-از-قدمت-عزاداری-محرم-در-ایران-است-تصاویر شاهدپور، «سقاخانههای بروجرد سنتیترین نماد از قدمت عزاداری محرم در ایران است»، خبرگزاری تسنیم.]</ref> | |||
====آیین نذری دادن==== | |||
در ماه محرم، مردم لرستان، مانند سایر نقاط ایران، با روشهای مختلفی به ادای نذر و برآورده شدن حاجت میپردازند. از جمله این روشها میتوان به نوشتن جملات و دلنوشتهها روی شیشه خودروها، توزیع شربت آبلیمو و [[زعفران]]، عزاداری پابرهنه و طبلزنی کودکان، طبخ و توزیع غذاهایی مانند حلیم، [[شلهزرد]]، [[آش رشته]]، عدسپلو با کشمش، [[قورمه سبزی|قورمهسبزی]]، زرشکپلو، قیمه و [[آبگوشت]] امام حسینی و برپایی تکیهها و ایستگاههای عزا در محلهها با پخش نوحه و توزیع شربت، چای و [[خرما]] اشاره کرد.<ref>[https://borna.news/fa/news/331865/نذری-های-سرور-و-سالار-شهیدان-در-لرستان-وسفره-هایی-سرشار-از-برکت «نذریهای سرور و سالار شهیدان در لرستان و سفرههایی سرشار از برکت»، خبرگزاری برنا.]</ref> | |||
===پوشاک محلی=== | |||
====پوشاک زنان==== | |||
زنان لر از سرپوشهایی به نام تَرَه، گلونی، کَت، هراتی و عرقچِن، از نوعی پیراهن به نام جومه از کت مخملی به نام کلنجه و جلیقه استفاده میکنند.<ref>[https://www.beytoote.com/art/city-country/localclothes-people2-lorestan.html «آشنایی با لباس محلی مردم لرستان»، وبسایت بیتوته]</ref> | |||
====پوشاک مردان==== | |||
مردان لر از کلاه نمدی، شال، ستره (قبای بلند و رسمی)، گیوه، [[کپنک]] (قبای پشمی) و چوغا (بالاپوش) در پوشش خود استفاده میکنند.<ref>[https://www.beytoote.com/art/city-country/localclothes-people2-lorestan.html «آشنایی با لباس محلی مردم لرستان»، وبسایت بیتوته]</ref> | |||
===صنایعدستی=== | |||
قوم لر، بهعنوان یکی از بزرگترین اقوام ایران، نقش مهمی در توسعهٔ صنایعدستی کشور داشته است. در حال حاضر، استان لرستان با دارا بودن بیش از چهل رشته تولیدی، ۱۵درصد از صنایعدستی ایران را به خود اختصاص داده و از نظر تکنیک و فنآوری در این زمینه، رتبه اول را در کشور دارد. حدود ۸۰درصد از صنایعدستی لرستان را صنایعدستی عشایری تشکیل میدهند و قدمت برخی از آنها به بیش از ۴۵۰۰ سال میرسد.<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/1056646 یوسفی، «هنرها و صنایع دستی قوم لر»، وبسایت راسخون.]</ref> انواع صنایعدستی عشایری لرستان شامل سیاهچادر، قالی، گلیم، ماشته، هور و صنایعدستی روستایی مانند قالی، گلیم، رنگرزی و جاجیمبافی است.<ref>[https://www.irna.ir/news/83768003/دنیای-رنگارنگ-صنایع-دستی-لرستان-در-غبار-فراموشی «دنیای رنگارنگ صنایعدستی لرستان در غبار فراموشی»، خبرگزاری ایرنا.]</ref> | |||
===غذاهای محلی=== | |||
آش شله ماش، آش کلونک، آش ورکوا، آش [[ترخینه]]، آش برتله، آش [[بادمجان]]، آش گوشت، [[چزنک رغو]]، [[دُلمه|دلمه]] برگ مو، [[کوفته]] نخود چی، [[آبگوشت]] دوگوله دودار، [[شامی]] کوو، کباب بروجرد، دلمه سیراب شیردان (سُغدو)، [[خورش]] [[سیب]] درختی، دنو رو ([[آش دندانی]]) و خورش کلیه (قلیه) ترش از جمله معروفترین غذاهای محلی قوم لر است.<ref>[https://namnak.com/lorestan-traditional-food.p84214 «غذاهای محلی لرستان با و بدون برنج+ انواع آش»، وبسایت نمناک.]</ref> | |||
===بازیهای محلی=== | |||
دال پلو، کلورونکی (کلاورکنی)، خومن چوش، ترفهبازی، گل زرکی و جفتو از جمله بازیهای محلی لرها است.<ref>[https://www.irna.ir/news/81554424/معرفي-بازي-هاي-بومي-و-محلي-لرستان «معرفی بازیهای بومی و محلی لرستان»، خبرگزاری ایرنا.]</ref> | |||
===موسیقی و رقص لری=== | |||
[[پرونده:اقوام ایرانی2.jpg|alt=رقص زنان قوم لر|بندانگشتی|رقص دستمال بازی در ممسنی]] | |||
[[موسیقی]] لری، با قدمتی دیرینه، از تنوع بالایی برخوردار است و به دو دسته کلی آوازی (کلامی) و سازی تقسیم میشود. ترانههای لری امروزه در هفت دستهبندی اصلی قرار میگیرند؛ ترانههای غنایی و عاشقانه، حماسی و رزمی، سوگواری، فصلی، کار، طنز، و سرودهای مذهبی.<ref>[https://www.iscanews.ir/news/1110550/نگاهی-به-فرهنگ-و-موسیقی-اقوام-لر «نگاهی به فرهنگ و موسیقی اقوام لُر»، باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران.]</ref> | |||
[[رقص لری]]، با نامهای محلی دَسگِرِته، باختِه،<ref>[https://lib.eshia.ir/12294/2/66/رقص_لری آنیزاده، «ختنه و ختنهسوران»، ج2، ص66.]</ref> چووپی، یا بازی، رقصی جمعی و زنجیروار است که با هدایت «سرچووپی» (رهبر رقص) و دستمال رنگی او، از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است.<ref>[https://www.khabaronline.ir/news/1508328/نقش-دستمال-در-رقص-های-محلی-ایرانیان «نقش دستمال در رقصهای محلی ایرانیان»، وبسایت خبرآنلاین.]</ref> رقص با آهنگ کُند آغاز و با آهنگ نیمهتند و تند به اوج میرسد و با [[شاباش]] تماشاچیان، کِل زدن و هلهله زنان، و همراهی [[تار]]، تُمبک، [[کمانچه]] و ساز و [[دهل|دُهل]]، اجرا میشود.<ref>[https://vista.ir/w/a/27/ks59i «رقصهای لری و ویژگیهای آن»، مجلۀ ویستا.]</ref> | |||
==بلوچ== | |||
===پراکنش جغرافیایی=== | |||
بیشتر مردم [[بلوچ]] در استان [[سیستان]] و بلوچستان [[زندگی]] میکنند؛ اما گروههایی از این قوم در [[خراسان]]، هرمزگان، [[شهر یزد|یزد]]، بندرلنگه و استانهای شمالی ایران نیز سکونت دارند.<ref>[https://lib.eshia.ir/12293/12/139 بلوکباشی، «بلوچ»، دائرۀ المعارف بزرگ اسلامی در وبسایت کتابخانۀ مدرسۀ فقاهت.]</ref> | |||
===تاریخچه بلوچ در ایران=== | |||
[[پرونده:اقوام ایرانی3.jpg|alt=اقوام کپرنشین بلوچ|بندانگشتی|مردمان کپرنشین بلوچ، در جنوب استان کرمان]]واژهٔ بلوچ بهمعنای کوچنشین است و در اصطلاح به یک گروه قومی خاص، اطلاق میشود.<ref>[https://rch.ac.ir/article/Details/11369 «بلوچ و بلوچستان»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام.]</ref> در متون یونانی، دوره هخامنشی و [[کتیبه بیستون]] [[داریوش]]، از قوم بلوچ با نامهای «گدوزیا» و «گدروچ» یاد شده و در [[شاهنامه]] [[فردوسی]] نیز، نام بلوچ بارها [[ذکر]] شده است. در منابع تاریخی، از بلوچ با نام «بلوص» نیز یاد شده که ابتدا در آذربایجان و کرانههای [[دریای خزر]] سکونت داشتند، در شرق [[کرمان (شهر)|کرمان]] اقامت گزیدند. پس از حمله [[سلجوقیان]] به [[کرمان (شهر)|کرمان]]، بلوچها تا مرزهای شرقی هند [[مهاجرت]] کردند. بسیاری از پژوهشها بر ریشه ایرانی و آریایی قوم بلوچ تأکید دارند و برخی نیز نسب این قوم را به حمزه، عموی [[حضرت محمد|پیامبر اسلام]] میرسانند.<ref>[https://www.tabnak.ir/fa/tags/63580/11/بلوچ «در مورد بلوچ در ویکیتابناک بیشتر بخوانید»، وبسایت تابناک.]</ref> | |||
===زبان، گویش، دین و مذهب=== | |||
مردم بلوچ به زبان بلوچی سخن میگویند که زبانی با ریشههای کهن در زبانهای ایرانی است. این زبان دارای شش گویش محلی اصلی به نامهای رخشانی (سرحدی)، راوانی، لاشاری، کیچی، ساحلی و سلیمانی است.<ref>[https://anthropologyandculture.com/مطالعات-انسانشناختی-بلوچستان/ شهرنازدار، «مطالعات انسانشناختی بلوچستان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> اکثر مردم بلوچ [[مسلمان]] هستند و پیروان مذهب حنفی و [[شیعه]] دوازدهامامیاند. برخی کارشناسان معتقدند که در فرهنگ بلوچ، بقایای باورهای پیش از اسلام مانند آنیسیم و اعتقاد به ارواح، جنها و دیوها نیز وجود دارد.<ref>[https://vista.ir/m/a/tbvy5/نگاهی-به-فرهنگ-بلوچ «نگاهی بهفرهنگ بلوچ»، وبسایت مجلۀ ویستا.]</ref> | |||
===آیینها=== | |||
====آداب رمضانی==== | |||
مردم بلوچ از نیمهٔ [[ماه شعبان]] برای ورود به [[ماه رمضان]] آماده میشوند و گوسفند یا بزی را برای تهیه غذای مخصوص به نام تباهک [[ذبح اسلامی|ذبح]] میکنند. زنان، [[خانه]]ها و مساجد را غبارروبی میکنند. در [[افطاری|افطار]]، روزهداران با غذاها و شیرینیهای بلوچی پذیرایی میشوند. در هنگام سحر، افرادی بر طبل میزنند و اشعار مخصوصی میخوانند تا مردم بیدار شوند.<ref>[https://www.kojaro.com/history-art-culture/192710-baloch-people-history-features/ آذرنیوش، «آداب و رسوم، تاریخچه و طوایف بلوچ»، وبسایت کجارو.]</ref> در [[شب قدر|ایام قدر]]، روحانی محلی در [[مسجد]] به [[عبادت]] میپردازد و شب [[عید فطر|عید]] بیرون میآید و مردم وجوهات خود را بهصورت نقدی در روز عید به او میپردازند.<ref>[http://ir-handicrafts.ir/blog/sistan-culture «فرهنگ بومی مردم بلوچ»، وبسایت صنایع دستی ایران.]</ref> | |||
====مراسم عاشورا==== | |||
بلوچها مراسم [[عزاداری]] [[ماه محرم]] را با شور و شکوهی خاص برگزار میکنند. شیعیان بلوچ با سینهزنی، زنجیرزنی، مداحی، سیاهپوشیدن و پختن [[نذری]] و توزیع شربت، [[عزاداری]] میکنند. آنها با پای برهنه و با مالیدن گل و کاه به سر و صورت، در خیابانها به حرکت در میآیند. زنان نیز در این مراسم شرکت میکنند و در روز هفتم محرم، [[آش]] نذری دلگ عاشوری (یا هفت دهلی) میپزند و از عزاداران با [[شیر]] پذیرایی میکنند.<ref>[http://ir-handicrafts.ir/blog/sistan-culture «فرهنگ بومی مردم بلوچ»، وبسایت صنایع دستی ایران.]</ref> بلوچهای اهل سنت نیز در ایام محرم مراسم عزاداری برای [[امام حسین]] برپا میکنند.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/5011253/ارادت-اهل-سنت-سیستان-و-بلوچستان-به-امام-حسین-ع-پایانی-ندارد «ارادت اهل سنت سیستان و بلوچستان به امام حسین (ع) پایانی ندارد»، خبرگزاری مهر.]</ref> | |||
====مراسم سوگواری==== | |||
مراسم سوگواری بلوچها که به آن «پرسه» میگویند، با اطلاعرسانی به اقوام و نزدیکان آغاز میشود. پس از جمع شدن افراد، میت برای انجام مراسم غسل، کفن و [[نماز]] میت به عیدگاه برده میشود. در قبرستان، مردم برای کسب ثواب در کندن قبر مشارکت میکنند. پس از خاکسپاری، سوره یاسین و فاتحه خوانده میشود و برای آمرزش میت [[دعا]] میشود. نزدیکان، بهویژه فرزندان، در مورد بدهیهای مالی متوفی پرسوجو میکنند. برای مردگان مرد دو سنگ و برای زنان، یک سنگ بر قبر گذاشته میشود. در روز سوم، مراسم سهفاتحه با حضور مردان در [[مسجد]] و زنان در منزل متوفی، با خواندن فاتحه و [[قرآن]] برگزار میشود.<ref>[https://vista.ir/w/a/21/zwnde قنبرپور، «مروری بر مراسم پرسه در بلوچستان»، وبسایت مجلۀ ویستا.]</ref> | |||
===پوشاک محلی=== | |||
در میان قوم بلوچ، پوشاک سنتی زنان و مردان، با ویژگیهای متمایز، از شهرت بالایی برخوردار است: | |||
====پوشاک مردان==== | |||
مردان بلوچ از پاک (عمامه) و مُسر (دستمال شبیه عمامه)، کلاه سوپی (ویژه مسجد و زمان عبادت) و چکندوز (کلاه دستدوز اعیانی)، لنگ (پارچهای دور گردن)، جامگ (پیراهن گشاد) و گنجپراک (زیرپیراهن)، پاجاکم (شلوار گشاد چیندار) و سرینبند (کمربند پارچهای/ نخباف برای شلوار)، [[شال]] (کت مخصوص [[زمستان]]) و کُرو (جوراب پشمی برای زمستان) در پوشش خود استفاده میکنند. بهعنوان کفش نیز از سواس و پوزا، دوبند و کوش استفاده میکنند.<ref>[https://vista.ir/m/a/tbvy5/نگاهی-به-فرهنگ-بلوچ «نگاهی بهفرهنگ بلوچ»، وبسایت مجلۀ ویستا.]</ref> | |||
====پوشاک زنان==== | |||
زنان بلوچ از جامک و پاجامک، سریک (نوعی روسری از [[چادر]] بزرگتر) و تکو (نوعی چارقد) در پوشش خوداستفاده میکنند. پوشاک زنان از پارچههای مرغوب نخی و ابریشمی و با رنگهای مختلف تهیه میشود. همچنین لباسهای زنان بلوچ با [[سوزندوزی]]، بلوچدوزی، پریواردوزی و آیینهدوزی تزیین شده و به همین دلیل قیمت بالایی دارند.<ref>[http://ir-handicrafts.ir/blog/sistan-culture «فرهنگ بومی مردم بلوچ»، وبسایت صنایع دستی ایران.]</ref> | |||
===صنایعدستی=== | |||
[[سوزندوزی مردم بلوچ|سوزندوزی زنان بلوچ]]، شهرتی جهانی دارد و بهعنوان نماد قبیله، طایفه و هویت [[زنان بلوچ|زن بلوچ]]، نسل به نسل منتقل میشود. از دیگر صنایعدستی مشهور بلوچ، [[سفالگری مردم بلوچ|سفالگری]] است که آن نیز محصول دست زنان بلوچ است. همچنین، حصیربافی، سکهبافی، زرگری و [[قالی بافی|قالیبافی]] نیز از دیرباز در میان قوم بلوچ رواج داشته است.<ref>[https://www.kojaro.com/history-art-culture/192710-baloch-people-history-features/ آذرنیوش، «آداب و رسوم، تاریخچه و طوایف بلوچ»، وبسایت کجارو.]</ref> | |||
===غذاهای محلی=== | |||
بلوچها دارای تنوع غذایی بالایی هستند. از معروفترین غذاهای بلوچی میتوان به تباهگ، [[چنگالی|چنگال]]، بتَّماش، [[نان]] تیموش و پکوره اشاره کرد.<ref>[https://www.asrehamoon.ir/fa/news/85526/vota1.xu449n6kk5.html «غذاهای بلوچی طعمی به حلاوت طبیعت / غذاهای سنتی زینتبخش سفرههای سحری»، وبسایت عصر هامون.]</ref> | |||
===بازیهای محلی=== | |||
بازیهای محلی قوم بلوچ، با قدمتی دیرینه، جنبههای گوناگون فرهنگ این قوم را بازتاب میدهند. این بازیها بر اساس شرایط محیطی، امکانات موجود، سلیقه و مهارت بازیکنان و هدف [[بازی]]، به انواع مختلفی تقسیم میشوند. از معروفترین بازیهای بلوچی میتوان به این موارد اشاره کرد که معمولاً بهصورت گروهی در جشنهای عمومی انجام میشوند: | |||
کپگ، کاتلی، پلیلگ، پشتمهپشت، هذک چیردیکا، چادرپیردیکا، مجول، تل، بوتگچوند، چوک، لپار، نهداری، کستی، دهتک، سارگ، جوجو، چل، کلان شتیک، گول، کلاهچلچل، چلبازی، چوببازی، کیچزور، [[بازی]] کَبَدی، سرخپری، زردپری، پادشاه وزیر، کشتی کجگردان، اشکاتیلی، لگوش، تیت، هلاری، خسوخسو، توطنسواری، دلکی، کپگ و شترسواری.<ref>[http://ir-handicrafts.ir/blog/sistan-culture «فرهنگ بومی مردم بلوچ»، وبسایت صنایع دستی ایران.]</ref> | |||
===موسیقی و رقص بلوچی=== | |||
[[موسیقی]] بلوچی، با شباهت فراوان به موسیقی هندی، در جشنهای [[مراسم عروسی|عروسی]] و اعیاد اجرا میشود. این موسیقی با سازهایی چون دهل، سرنا، طبل، قیچک، تنبورگ، [[رباب]]، بانچو، نی، کوزه و دینبوک نواخته شده و با اشعار و ترانههای فولکلور آمیخته میشود. رقص بلوچی دارای تنوعی از جمله دوچاپی، سهچاپی، لنکی، کوپکو و لیوا است. معروفترین این رقصها، دوچاپی است که نمادی از همبستگی بلوچها بهشمار میرود. رقص دوچاپی با نوای سورنا آغاز شده و افراد در یک نیمدایره یا دایره کامل، همراه با آهنگی خاص، حرکات موزون انجام میدهند. طبال با زدن به طبل بزرگ و همراهی سورنا و طبل کوچک، ریتم ویژهای ایجاد میکنند. رقص با چرخیدن و کفزدن منظم شروع میشود و با افزایش سرعت ریتم موسیقی، سرعت چرخیدن نیز بیشتر میشود.<ref>[http://ir-handicrafts.ir/blog/sistan-culture «فرهنگ بومی مردم بلوچ»، وبسایت صنایع دستی ایران.]</ref> | |||
==ترکمن== | |||
[[پرونده:اقوام ایرانی4.jpg|alt=مردان قوم ترکمن|بندانگشتی|سه مرد ترکمن از اهالی شهرستان راز و جرگلان، خراسان شمالی.]] | |||
===پراکنش جغرافیایی=== | |||
ترکمنهای ایران بیشتر در جنوب شرقی [[دریای خزر]] و در ترکمنصحرا و اطراف رودخانهٔ اترک و گرگانرود سکونت دارند. از لحاظ استانی، سکونتگاههای آنها در استانهای [[گلستان (استان)|گلستان]] (بیشتر بخش شمالی استان)، [[خراسان رضوی]] (روستاهایی در نوار مرزی شمال استان) و [[خراسان شمالی]] (منطقهٔ راز و جرگلان شهرستان بجنورد) پراکنده است. از شهرهای مهم ترکمنها در ایران میتوان بندرترکمن، گنبدکاووس، کلاله، آققلا، گمیشان، مراوهتپه و اینچهبرون را نام برد.<ref>[https://www.tabnak.ir/fa/tags/288350/1/عشایر-ترکمن «در مورد عشایر ترکمن در ویکیتابناک بیشتر بخوانید»، وبسایت تابناک.]</ref> | |||
===تاریخچه ترکمن در ایران=== | |||
ترکمنها که شاخهای از اقوام ترکتبار محسوب میشوند، از دیرباز در دشتهای پهناور پاییندست رود سیحون و میان دریاچه خوارزم بهصورت کوچنشینی [[زندگی]] میکردند. تا حدود قرن هفتم میلادی، ترکمنها بخشی از قوم بزرگتر ترک بودند. در این دوران، پس از فروپاشی امپراتوری گوکترک، گروهی از ترکها به نام اُغوز از آنها جدا شده و از منطقه ارخون به سمت نواحی اطراف آرال و سیردریا [[مهاجرت]] کردند.<ref>[https://www.tabnak.ir/fa/tags/288350/1/عشایر-ترکمن «در مورد عشایر ترکمن در ویکیتابناک بیشتر بخوانید»، وبسایت تابناک.]</ref> | |||
===تنوع درون قومی=== | |||
قوم ترکمن از چند ایل بزرگ به نامهای آتا، آلعلی (علی ایلی و آلیلی)، اِرساری (ایرساری، ارزاری و ارسالی)، تَکَه، چاودور (چُودُور)، ساریق (ساریک و سالور)، سقر (ساقار و قره)، یمیرلی (ایمیرلی و یمرهلی)، یموت و کوکلان (گوکلان) تشکیل شده است که هرکدام شامل دهها تیره و طایفه کوچک و بزرگ هستند. بعضی از ایلات ترکمن در قرون گذشته بهواسطهٔ رشد یکجانشینی و زراعت به دو گروه بزرگ چَمُور یا چومِر (که شامل زارع و دامدار و صیاد و بازرگان بودهاند) و چاروا یا کوچگر (که شامل دامدار و شترچران بودهاند)، تقسیم شدهاند.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir/قوم_ترکمن?hilight=سلطان++مسعود+سلجوقی . «قوم ترکمن»، ویکیفقه.]</ref> | |||
===زبان، گویش دین و مذهب=== | |||
زبان ترکمنی شاخهای از گروه زبانهای ترکی اُغُزی محسوب میشود که به دو گویش اصلی گویش قبایل بزرگ و گویش قبایل کوچک تکلم میشود. در دوره معاصر، زبان معیار و ادبی ترکمنها تلفیقی از این دو گویش سنتی شکل گرفته است.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir/قوم_ترکمن#_زبان%20ترکمنی «قوم ترکمن»، ویکیفقه.]</ref> ترکمنها اغلب پیرو مذهب حنفی از اسلام هستند و بسیاری نیز به طریقت نقشبندیه گرایش دارند.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir/قوم_ترکمن?hilight=سلطان++مسعود+سلجوقی «قوم ترکمن»، ویکیفقه.]</ref> پیش از پذیرش اسلام و دوره کوتاه مسیحیت، آیین شمنی در میان این قوم رواج داشته است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/224199/ترکمن،-قوم?entryviewid=241556 بلوکباشی، «ترکمن، قوم»، وبسایت مرکز دائرۀ المعارف بزرگ اسلامی.]</ref> | |||
===آیینها=== | |||
====رسم آب و نمک==== | |||
برای ترکمنها، [[نان]] و سفره مقدس هستند و نماد [[برکت]] محسوب میشوند. آنها حتی در مهمانیهای رسمی هم به سفره احترام میگذارند و گذاشتن پا روی آن را توهین میدانند. رسمی به نام «نان و نمک» که هنگام ورود مهمان، [[نان]] و نمک به او [[تعارف]] میکنند. مهمان با خوردن تکهای نان، بهنوعی پیمان دوستی و وفاداری میبندد. این رسم قدیمی بهویژه برای مهمانان خارجی اجرا میشود و نشانهای از [[مهمان نوازی|مهماننوازی]] و تعهد به میهن است.<ref>[https://www.asemanpaytakht.com/PostDetails/51939/آشنایی-با-فرهنگ-و-آداب-و-رسوم-قوم-ترکمن «آشنایی با فرهنگ و آدابورسوم قوم ترکمن»، وبسایت آسمان پایتخت.]</ref> | |||
====آیین ذکر==== | |||
آیین [[ذکر]]، یکی از کهنترین سنتهای ترکمنها است که امروزه بهصورت محدود در برخی روستاهای ترکمننشین برگزار میشود. این آیین که ریشه در شمنیسم دارد، جنبههایی از رواندرمانی را شامل میشود. در گذشته، شمنها بهعنوان روحانیون [[ترکمن]]، با اجرای مراسمی خاص از نیاکان طلب یاری میکردند تا بیماران را شفا دهند و ارواح خبیث را دور کنند. پس از اسلام، این آیین به «پرخوانی» و «ذکر» تغییر شکل داد؛ اما بهتدریج بهدلیل مغایرت با تعالیم اسلامی، رواج آن کاهش یافت.<ref>[https://www.asemanpaytakht.com/PostDetails/51939/آشنایی-با-فرهنگ-و-آداب-و-رسوم-قوم-ترکمن «آشنایی با فرهنگ و آدابورسوم قوم ترکمن»، وبسایت آسمان پایتخت.]</ref> | |||
====آققویون==== | |||
در میان اقوام ترکمن، جشنی به نام آققویون یا گوسفند سفید وجود دارد. این مراسم در سن شصتوسه سالگی مردان، بهپاس بزرگداشت [[حضرت محمد]] برگزار میشود.<ref>[https://safarbe.com/mag/اصیل-ترین-قوم-های-ایران/ «اصیلترین قومهای ایران»، در سایت سفر بهکام، تاریخ بازدید: 22 خرداد 1401ش.]</ref> | |||
===پوشاک=== | |||
====پوشاک زنان==== | |||
لباس سنتی زنان ترکمن، نماد اصالت و هویت این قوم است. زنان و دختران ترکمن با پیراهنهای بلند رنگارنگ، چهارقدهای زیبا و روسریهای سنتی در همه جا حاضر میشوند و این پوشش مختص همه اقشار است. حتی زنان غیرترکمنی که به این قوم میپیوندند، کاملاً این سبک پوشش را میپذیرند.<ref>[https://www.isna.ir/news/1402071006769/مانایی-فرهنگ-بومی-و-حفظ-سنت-های-زیبای-کهن-در-قوم-ترکمن «مانایی فرهنگ بومی و حفظ سنتهای زیبای کهن در قوم ترکمن»، خبرگزاری دانشجویان ایران.]</ref> | |||
اصلیترین بخش لباس سنتی زنان ترکمن «قیرمیز کؤینک»، پیراهن ابریشمی قرمز با سوزندوزیهای ظریف است که با نیمتنه بلند «چابیت» تکمیل میشود. زنان از شلوار گشاد «بالاق» با دمپای [[سوزندوزی]] شده استفاده میکنند. سرپوشها بسته به وضعیت تأهل متفاوت است؛ دختران، «بوریک» (عرقچین تزیینشده) و زنان متأهل کلاه مخروطی «توپبی» با روسری ابریشمی «یاشماق» بر سر میگذارند. پاپوشها شامل کفشهای چرمی محلی با پاشنه بلند است.<ref>[https://golestan.mcth.ir/tourism/show.php?id=436 «لباس زنان ترکمن»، وبسایت ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گلستان.]</ref> | |||
====پوشاک مردان==== | |||
برای مردان بالاپوش اصلی شامل «چأکمن» میشود که در دو نوع ظریف (اینچه چأکمن) و زبر (یوغین چأکمن) تولید میشود. برای فصل سرما از «اوچمک» یا «سیلکمه» استفاده میکنند. پایینتنه شامل «کوینک» یا پیراهن ساده بدون یقه با آستینهای بلند و «جولبار» یا شلوار گشاد با تزیین منگوله میشود. برای سر، از کلاههای پوستی «تلپک» و عرقچینهای سوزندوزیشده «بوریک» یا «تاخیا» استفاده میشود. پاپوشها شامل چکمههای بلند چرمی یا «ادیک»، کفشهای چرمی مخصوص چوپانان «چاریق»، نوارهای پارچهای «دولاق» و بهجای [[جوراب]] و صندلهای تابستانی «چپک» یا «یلکن» استفاده میشود.<ref>[https://golestan.mcth.ir/tourism/show.php?id=437 «لباسهای مردان ترکمن»، وبسایت ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گلستان.]</ref> | |||
===غذاهای محلی=== | |||
غذاها و خوراکهای سنتی ترکمن شامل چکدرمه، ماشپلو، باسترمه پلو، [[خورش]] ساک، بولامه، اکمک و بورک گوشت است.<ref>[https://www.beytoote.com/art/city-country/traditional-turkmen02-cuisine.html «آشنایی با غذاهای سنتی ترکمن»، وبسایت بیتوته.]</ref> | |||
===بازیهای محلی=== | |||
بازیهای محلی قوم ترکمن عبارت است از: | |||
آراکسیر، آِی ترک گون ترک، چیلیک، ساقچی (اشک)، سویت قازان، قرهگوردم (گیزگن پچک)، قویون توتموش، کبهبام، یوزئک (انگشتر)، قاتیق با شیر، هگال، بش داش، آطآط، دوزوم، کوشت، سارجه قاوون، یارالیه، لنگه، مازالاق، قوشاق آتدیر و ساقچی.<ref>[https://ethniciran.ir/faq-items/قوم-ترکمن،-بازی-ها/#:~:text=مهمترین%20آنها%20عبارتاند%20از%3A%20قاتیق، ،%20قوشاق%20آتدیر،%20ساقچی%20و… «قوم ترکمن، بازیها»، وبسایت اقوام ایرانی.]</ref> | |||
===صنایعدستی=== | |||
صنایعدستی ترکمن شامل قالی و قالیچه ترکمنی، لباس محلی ترکمن، زیورآلات سنتی، نمدمالی، سوزندوزی، صنایع چوبی، [[ابریشمبافی]] و [[پلاس]] ترکمنی (اوی دیمه) است.<ref>[https://www.beytoote.com/art/handicrafts/introduction8-turkmen-handicrafts.html «معرفی صنایعدستی ترکمن»، وبسایت بیتوته.]</ref> | |||
===موسیقی و رقص محلی=== | |||
[[موسیقی]] سنتی ترکمنی آیینه تمامنمای فرهنگ، تاریخ و باورهای این قوم است که احساسات، آرزوها و سنتهای آنها را بیان میکند. این موسیقی غنی در چهار دستگاه اصلی تشنید، نوایی، قیرقلار و مخمّس اجرا میشود. سبکهای موسیقی ترکمنی به چهار گروه اصلی سبک سالیر-ساریق، سبک یموت-گوگلان، سبک دامانا و سبک آخال تکه تقسیم و در سه قالب مختلف سازی، آوازی و تلفیقی (سازی-آوازی) اجرا میشود.<ref>[https://golestan.mcth.ir/tourism/show.php?id=439 «درآمدی بر مردمشناسی موسیقی ترکمن»، وبسایت ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گلستان.]</ref> | |||
رقص آیینی ترکمنها بهویژه «ذکر خنجر»، نمایشی پرشور از فرهنگ کهن این قوم است. با لباسهای سرخ سنتی و [[چکمه]]های چرمی اجرا میشود و ریشه در آیینهای شمنی دارد. حرکات چرخشی نمادین، آواهای خاص و استفاده از خنجر، ویژگیهای بارز این رقص است که هم هنر را به نمایش میگذارد و هم باورهای ملی و مذهبی ترکمنها را زنده نگه میدارد.<ref>[https://fa.wikizendegi.com/w/index.php?title=اقوام_ایرانی&veaction=edit§ion=74 «آیینها و اسطورههای اقوام ایرانی در رقصهای محلی»، وبسایت همشهریآنلاین.]</ref> | |||
==عرب== | |||
[[پرونده:Araby karkhah.jpg|جایگزین=عرب خوزستان|بندانگشتی|از اهالی خوزستان، با لباس دشداشه، در حال مشاهده گاومیشها]] | |||
===پراکنش جغرافیایی=== | |||
عربزبانان ایران در جنوب و جنوب غربی [[ایران]] و در بخشهایی از استان [[خوزستان]]<ref>[https://bazdeh.org/اقوام-ایرانی-بزرگ-ترین-گروه-قومی-ایران/ جعفری، «اقوام ایرانی»، وبسایت بازده،]</ref> و بیشتر در شهرستانهای مرزی دشت آزادگان، [[خرمشهر]]، آبادان، شادگان و ماهشهر سکونت دارند.<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/1056974 باقری چومکامی، «تاریخچه قوم عرب»، وبسایت راسخون.]</ref> | |||
===تاریخچه قوم عرب در ایران=== | |||
تاریخ عربزبانان ایران را میتوان به دو دوره کلی تقسیم کرد؛ دوره اول از ابتدای استقرار آنان در خوزستان آغاز شده و تا اواسط قرن نهم هجری ادامه دارد. تاریخ این دوره با تاریخ خاندانهای حاکم بر ایران و حکومتهای اسلامی درهم آمیخته است. از جمله حوادث مهم این دوره میتوان به کمک بنیتمیم به اردشیر [[ساسانیان|ساسانی]] در [[جنگ]] با اردوان [[اشکانیان|اشکانی]]، همراهی عربهای باصری در [[اهواز]] با نیروهای اسلام تحت رهبری نعمان بن مقرن، سرکوب قیام خوارج ازرقیان در حوالی اهواز و قیام زنگیان در زمان معتصم عباسی که به اهواز، آبادان و شوشتر گسترش یافت، اشاره کرد. دوره دوم تاریخ عربهای ایرانی از سال ۸۴۵ق آغاز و تاکنون ادامه دارد. در این دوران عربهای ایرانی بارها تعلق سرزمینی خود را نشان دادهاند.<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/1056974 باقری چومکامی، «تاریخچه قوم عرب»، وبسایت راسخون.]</ref> | |||
===زبان، گویش و مذهب=== | |||
عربزبانان ایران به [[زبان عربی]] که از ریشه زبانهای سامی است، صحبت میکنند. زبان عربی مورد استفاده در خوزستان و استانهای جنوبی تفاوتهایی با عربی حجاز دارد و بیشتر به عربی رایج در عراق نزدیک است. این زبان همچنین با فارسی که توسط دیگر ساکنین خوزستان صحبت میشود، آمیخته و دچار تغییراتی شده است. گویش اعراب ساکن در مناطق شمالی خوزستان بهدلیل ارتباط با [[ایل بختیاری|بختیاریها]] دچار تغییرات بیشتری شده است.<ref>[https://www.tabiat.ir/page/9461/زبان-قوم-عرب «زبان قوم عرب در ایران»، وبسایت طبیعت.]</ref> عربهای خوزستان، عمدتاً [[شیعه]] دوازدهامامیاند.<ref>[https://bazdeh.org/اقوام-ایرانی-بزرگ-ترین-گروه-قومی-ایران/ جعفری، «اقوام ایرانی»، وبسایت بازده،]</ref> | |||
===تقسیمات درون قومی=== | |||
سازمان اجتماعی اعراب خوزستان بر اساس سلسله مراتب ایلی شکل گرفته است. کوچکترین واحد اجتماعی «بیت» است که چندین بیت با نیای مشترک، یک «حموله» را تشکیل میدهند. چند حموله در کنار هم «عشیره» را میسازند که هسته اصلی آن از تباری مشترک هستند. از اتحاد چند عشیره، طایفه پدید میآید و در نهایت، چند طایفه و عشیره باهم «قبیله» را تشکیل میدهند. یک قبیله لزوماً متشکل از افراد همتبار نیست و گاهی بر اساس اتحاد سیاسی-اجتماعی شکل میگیرد. | |||
قبایل عرب خوزستان عمدتاً در منطقهای میان اروندرود و [[خلیج فارس|خلیجفارس]] تا شوش پراکندهاند و هویت قبیلهای خود را حفظ کردهاند. برخی از مهمترین این قبایل شامل بنیکعب (خرمشهر، شادگان، [[جزیره]] مینو و اطراف اهواز)، باوین (سماغیله تا اهواز، ویس و رزگان)، آلکثیر (شهرستان اهواز)، بنیمالک (ساحل غربی [[کارون]])، بنیطرف (دشت آزادگان و حوالی هویزه)، بنیحروان (کنارههای کرخه و کارون)، الخمیس (راموز و شادگان)، بنیلام (امتداد رود کرخه)، بنیصالح (شمال شویب، با پیشه کشاورزی)، بنیتمیم (بین هویزه و اهواز) و سلامت (مرکز خوزستان، شرق [[آب]] گرگر) است.<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/1056974 باقری چومکامی، «تاریخچه قوم عرب»، وبسایت راسخون.]</ref> | |||
===آیینها=== | |||
====یزلهخوانی==== | |||
[[یزله]] یا هوسه، نوعی مراسم آیینی و موسیقی محلی است که در بندر بوشهر رواج دارد و قدمت آن به هزاران سال قبل و به دوران ایران باستان برمیگردد. این مراسم به عنوان یک آئین موسیقایی، همراه با رقص گروهی در جشنها و عروسیها برگزار میشود و همچنین در مراسم عزاداری، بهخصوص در [[ماه محرم]] اجرا میگردد. | |||
در یزله، شرکتکنندگان با گرفتن کمر فرد جلو، شکل یک قطار انسانی تشکیل میدهند و با ضربآهنگهای خاص، به آرامی حرکت میکنند. در مراسم عزاداری، گروه پس از طی مسافتی، دایرهوار ایستاده و با ریتم یزله شروع به سینهزنی میکنند. اشعار و نوحههایی که در این مراسم خوانده میشود، بستگی به مناسبت دارد.<ref>[https://www.yjc.ir/fa/news/6751272/یزله-خوانی-چیست-فلسفه-رقص-شمشیر-و-قهوه-تلخ-فیلم ««یزلهخوانی چیست»؟/ فلسفه رقص شمشیر و قهوه تلخ+ فیلم»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان.]</ref> | |||
====گرگیعان==== | |||
هر ساله در شب میلاد [[امام حسن]]، [[کودک|کودکان]] عرب خوزستان با پوشیدن [[دشداشه]] و [[عبا]]، گروهگروه به در خانهها میروند و با خواندن شعر «[[گرگیعان]] و گرگیعان»، طلب شیرینی میکنند. صاحبخانهها با شیرینی از آنان پذیرایی میکنند و کودکان در مقابل برای آنها دعای خیر میکنند. این رسم که از [[شادی]] [[حضرت محمد|پیامبر]] برای تولد نوهاش الهام گرفته، نماد همبستگی و شادمانی مذهبی در جامعه عربها است.<ref>[https://www.magiran.com/article/3381425 سلیمان نوری، «گرگیعان جشن محلهگردی کودکان عرب زبان»، روزنامۀ ایران، 1395ش، ص24.]</ref> | |||
====آیین فصل==== | |||
در فرهنگ عربها، «فصل» آیینی عرفی برای قطع چرخه انتقامگیری پس از قتل است. در این نظام، مسئولیت قتل به تمام قبیله قاتل تسری مییابد. شیوخ قبایل با تعیین «فُصیله» (خونبها) که میتواند شامل پرداخت نقدی، دام یا [[ازدواج]] دختران قبیله قاتل با قبیله مقتول باشد، به درگیریها پایان میدهند. این زنان اگرچه در ابتدا بهعنوان وجهالمصالحه انتخاب میشوند؛ اما با [[فرزندآوری]] به ترمیم روابط بین قبایل کمک میکنند. این سنت هوشمندانه، خشونت را به صلح تبدیل کرده و پیوندهای جدیدی بین قبایل ایجاد میکند.<ref>[https://www.tabiat.ir/page/9471/رسم-فصل «رسم فصل چیست؟»، وبسایت طبیعت.]</ref> | |||
===پوشاک محلی=== | |||
====لباس زنان==== | |||
لباس زنان عرب نیز شامل عبایه است. این [[چادر]] دارای بریدگیهایی در دو سمت شانهها است تا دستها بتوانند به راحتی بیرون بیایند.<ref>[https://www.tabiat.ir/page/9464/پوشاک-اعراب-ایران «پوشاک قوم عرب در ایران»، وبسایت طبیعت.]</ref> | |||
====لباس مردان==== | |||
لباس مردان عرب در خوزستان به نام دشداشه یا ثوب شناخته میشود. این لباس معمولاً سفید، بلند و تا مچ پا است. برای محافظت از سر و صورت در برابر تابش آفتاب و گرد و خاک، اعراب خوزستان از پارچهای به نام کوفیه یا [[چفیه]] استفاده میکنند که عمدتاً به رنگهای سفید یا سیاهوسفید است. رنگ سبز در طرح [[چفیه]] نشانه [[سید|سادات]] بودن فرد است. چفیه بر روی سر قرار میگیرد و با حلقههای سیاه رنگی به نام «عِقال» محکم میشود.<ref>[https://www.tabiat.ir/page/9464/پوشاک-اعراب-ایران «پوشاک قوم عرب در ایران»، وبسایت طبیعت.]</ref> | |||
===صنایعدستی=== | |||
گوناگونی فرهنگ اقوام در استان خوزستان باعث تنوع [[صنایع دستی|صنایعدستی]] این منطقه شده و [[زیبایی]] ترکیب و نقشهای آن را افزایش داده است. بیش از۶۰ رشته صنایعدستی در این استان شناسایی شده که مهمترین آنها شامل کپو، احرامی، قالی محلی، [[حصیر]]، محرق، خراطی، نساجی سنتی، گلیم، عبا، گیوه، ورشو، [[معرق کاری|معرق]] و گبه است که عربهای خوزستان نیز به این صنایع مشغول هستند.<ref>[https://www.irna.ir/news/6751010/نگاهی-به-صنایع-دستی-استان-خوزستان «نگاهی به صنایعدستی استان خوزستان»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.]</ref> | |||
===غذاهای محلی=== | |||
غذاها و خوراکیهای محلی عربها شامل محلبیه (فرنی)، سمبوسه، هریس، تشریبه، ماقوده، الگیمات و غوزی است.<ref>[https://www.isna.ir/news/92051306789/غذاهای-محلی-عرب-های-خوزستان-برای-ماه-رمضان «غذاهای محلی عربهای خوزستان برای ماه رمضان»، خبرگزاری دانشجویان ایران.]</ref> | |||
===بازیهای محلی=== | |||
بازیهای محلی عربزبانان در استان خوزستان شامل عظیمالغطا، اچعاب، طمت اِخریزه، شگ و شگ، عصیت برأس، اِمحیبس، حصالطلیه، لعبه و بلم است.<ref>[https://www.asriran.com/fa/news/311520/نگاهی-به-بازیهای-محلی-کودکان-عرب-خوزستان «نگاهی به بازیهای محلی کودکان عرب خوزستان»، وبسایت تحلیلیخبری عصرایران.]</ref> | |||
===موسیقی و رقص محلی=== | |||
فرمهای رایج موسیقی در عربهای ایران شامل ابوذیه، موال، هوسه (یزله) و چوبیه است. این فرمها با سبک موسیقی جنوب عراق، بهویژه بصره و همچنین با فرمهای موسیقی [[لبنان]] و سوریه ارتباط دارند. بهطور کلی، موسیقی سنتی عرب شامل دو نوع سازی و آوازی است. مهمترین فرمهای آوازی شامل قصیده، لیالی، موال، توشیح و فرمهای ساز مانند تقسیم و نوبه میشود. گروههای نوازنده و خواننده که با سازهای عربی در [[خوزستان]] فعالیت میکنند، به «الخُشابه» معروف هستند. سازهای اصلی شامل [[رباب]]، کاسوره، لازومه، زنجاری و طبله (دمبک) است. سچابیق یا زنگهای مضاعف نیز توسط زنان کولی عربزبان خوزستان استفاده میشود.<ref>[https://vista.ir/m/a/6b0qk «موسیقی خوزستان»، وبسایت ویستا.]</ref> | |||
رقص محلی عربهای ایران «چوبیه» نام دارد. این رقص فولکلوریک، قدیمیترین فرم رقص بهشمار میآید و نشاندهنده حالات، عادات و فرهنگ یک قوم یا ساکنان یک منطقه جغرافیایی خاص است. رقص چوبیه شامل مجموعهای از حرکات موزون است که ویژگیهای فرهنگی این مردم را به نمایش میگذارد.<ref>[https://miraskhz.ir/rha/mataleb/1863/رقص-محلی-چوبیه؛-رقص-فولکلوریک-مردم-عرب-خوزستان «رقص محلی چوبیه؛ رقص فولکلوریک مردم عرب خوزستان»، وبسایت ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی.]</ref> | |||
==گیلک== | |||
===پراکنش جغرافیایی=== | |||
قوم گیلک در جلگه مرکزی، سواحل شرقی و ارتفاعات جنوب غربی استان [[گیلان]] سکونت دارند. گیلکها بر اساس تفاوتهای گویشی و ویژگیهای اجتماعی-فرهنگی به سه گروه تقسیم میشوند؛ گیلکهای رشتی و [[لاهیجان|لاهیجانی]] که به ترتیب در غرب و شرق جلگه [[زندگی]] میکنند و تفاوتهای کمی با یکدیگر دارند؛ اما گیلکهای گالشی در کوههای جنوب شرقی، زبان و شیوههای کشت و دامپروری متفاوتی نسبت به گیلکهای جلگه و تالشها دارند که منطقهشان از کوهپایه تا دامنههای البرز گسترده شده است.<ref>[https://lifee.ir/blog/view/18 «آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم محلی استان گیلان»، وبلاگ لایفی.]</ref> | |||
===تاریخچه قوم گیلک=== | |||
اقوام اولیهای مانند کاسپیها، کادوسیها و آماردها، هزاران سال پیش از میلاد در سواحل جنوبی و جنوب غربی [[دریای خزر|دریای کاسپین]] ساکن بودند. این اقوام بهعنوان یکی از قدیمیترین ساکنان این منطقه شناخته میشوند و بنیانگذاران تمدنهای اولیه در [[گیلان]] بودهاند.<ref>[https://mysmartgene.com/blog/genealogy/gilak-people/ «قوم گیلانی یا مردم گیلک؛ از تاریخ تا فرهنگ»، وبسایت مای اسمارت ژن.]</ref> پیشینهٔ قوم گیلک به شش هزار سال پیش بازمیگردد. شواهد تاریخی نشان میدهد که این قوم پیش از آریاییها در [[ایران]] سکونت داشته و حکومت مستقلی تشکیل داده بوده. آثار کشفشده در این ناحیه ثابت کرده است که تمدن قوم دیلم و گیلک حتی از تمدنهای سومر، بابل، کلده و آشور نیز قدیمیتر است.<ref>[https://www.isna.ir/news/8206-10004/پژوهشگر-گيلاني-گيلك-قومي-با-شش-هزار-سال-پيشينه-تاريخي-غني «پژوهشگر گیلانی: گیلک قومی با ششهزار سال پیشینه تاریخی غنی است شعر گیلکی از سده سوم هجری وجود داشته است»، خبرگزاری ایسنا.]</ref> | |||
===زبان، گویش، دین و مذهب=== | |||
اکثر مردم گیلان از قوم گیلک هستند و به هر دو زبان گیلکی و [[زبان فارسی|فارسی]] تسلط دارند. زبان گیلکی شامل گویشهایی چون تالشی، هرزندی، گورانی، گیلکی، مازندرانی و برخی از زبانهای تاتی و سمنانی است که از نظر تاریخی به زبان پارتی (اشکانی) وابسته هستند. زبان گیلکی به شاخههای متعددی تقسیم میشود و به همین دلیل، گویش مردم مناطق مختلف گیلان با هم تفاوتهایی دارد. علاوه بر گیلکی، زبانهای تالشی، تاتی و ترکی نیز در این استان رواج دارند.<ref>[https://namnak.com/gilan-traditional-customs.p78898 «تمام آداب و رسوم مردم گیلان+ تحقیق درباره گیلکها»، وبسایت نمناک.]</ref> بیشتر مردم گیلان از پیروان مذهب [[شیعه]] اثنی عشری هستند. با این حال، در برخی نواحی استان، [[جمعیت]] اهل تسنن نیز وجود دارد و تعداد محدودی از افراد نیز به ادیانی مانند مسیحیت، یهودیت و زرتشتیگری گرایش دارند.<ref>[https://namnak.com/gilan-traditional-customs.p78898 «تمام آداب و رسوم مردم گیلان+ تحقیق درباره گیلکها»، وبسایت نمناک.]</ref> | |||
===آیینها=== | |||
====جشن خرمن==== | |||
[[جشن خرمن]] بهمنظور شکرگزاری از نعمتهای خداوند در پایان فصل برداشت [[برنج]] برگزار میشود. این [[جشن]] که معمولاً در آخرین پنجشنبه و [[جمعه|جمعهٔ]] شهریورماه برگزار میشود، نماد دوستی، شکرگزاری و همکاری مردم گیلان است. در فرهنگ گیلکیها، [[برنج]] نماد خیر و [[برکت]] بهشمار میرود. در این مراسم، خوشهٔ آخر برنج به منزل برده میشود تا برکت و خیر سال جدید را به ارمغان آورد. در این [[جشن]] بهصورت نمادین برداشت و کاشت برنج با لباسهای محلی و آوازهای [[موسیقی سنتی ایران|سنتی]]، همچنین [[شکرگزاری]] به درگاه خداوند برای باران و آفتاب به نمایش درمیآید.<ref>[https://virgool.io/@kooppa/جشن-خرمن-fwtrfkqdzx6q «جشن خرمن»، وبسایت ویرگول.]</ref> | |||
=====علمبندی===== | |||
آیین [[علمبندی در گیلان|علمبندی]]، رسمی سنتی در گیلان، با آغاز [[ماه محرم|محرم]] و سوگواری [[امام حسین]] برگزار میشود. عَلَم نماد [[عزاداری]] است و در دههٔ اول محرم در شهرها و روستاهای گیلان برپا میشود. با نوای سنج و طبل، آغاز [[عزاداری]] اعلام و اهالی با غذای [[نذری]] از عزاداران پذیرایی میکنند. پس از [[نماز]] و صرف غذا، نوحهخوانی و سینهزنی تا پاسی از شب ادامه دارد.<ref>بشرا و طاهری، جشنها و آیینهای مردم گیلان، 1387ش، ص15-17.</ref> | |||
===پوشاک محلی=== | |||
مردان گیلانی اغلب چوموش میپوشند و از جلیقه، کلاه و کت استفاده میکنند. لباسهای محلی زنان شامل دامنهای شلیته و پرچین و جلیقههای پولکدوزیشده است.<ref>[https://namnak.com/gilan-traditional-customs.p78898 «تمام آداب و رسوم مردم گیلان+ تحقیق درباره گیلکها»، وبسایت نمناک.]</ref> | |||
===صنایعدستی=== | |||
حصیربافی، بامبوبافی، قلابدوزی یا رشتیدوزی، چادرشببافی، دستبفتههای پشمی، گلیمبافی، [[چموشدوزی]]، سفالگری، صنایع چوبی و عروسکبافی از مهمترین صنایع دستی و هنری گیلکها است.<ref>[https://www.beytoote.com/art/handicrafts/various-handicrafts02-gilan.html «معرفی انواع صنایعدستی گیلان»، وبسایت بیتوته.]</ref> | |||
===غذاهای محلی=== | |||
قوم گیلک تنوع غذایی بسیاری دارد. از جمله معروفترین غذاهای آنها عبارتند از؛ مرغ [[فسنجان]]، میزرا قاسمی، باقلاقاتق، ترش تره، سیرقلیه، آلومسما، ماهی فیبیج، واویشکا، ترش شامی، کال کباب، [[بورانی]] بادمجان، [[بورانی]] [[اسفناج]]، [[چغندر]] بورانی، اشپل، ماهی شور، ماهی دودی، اناربیج، شش انداز، سیرابیج، شیرین تره، خالو آبه، چخرتمه، نازخاتون، لونگی و موتن جان.<ref>[https://namnak.com/gilan-traditional-customs.p78898 «تمام آداب و رسوم مردم گیلان+ تحقیق درباره گیلکها»، وبسایت نمناک.]</ref> | |||
===بازیهای محلی=== | |||
استان گیلان دارای حدود ۱۴۰ [[بازی]] محلی و بومی است که برخی از آنها عبارت است از: | |||
لپهبازی، پیتگلهبازی، غشبازی، گلمشته، عروسبازی، بیجبیج، آهوچره، برمومبازی، گلپا گلپا، بیزه، سوکسوک، آویزان، لبگود، خورشبازی، گدگد، جفتتاک، اشکل، ورفبازی، آپاربازی، دوبنا، تاببندی، حساببله، کلاهپران، شیریندودو، عروسگولی، آبخوربازی، آتیمار، آسبازی، آغوزبازی، آکلهماربازی، آنیمانی، آونخوتی، اُتوماتو، اَردهبشو، رشتهبیه، اسیربازی (قلعهبازی)، افلاطونی، القرهقوش، انزلیدی، انگوری، ایعنبر دو عنبر، بازآمدی، بایمبایم، برو بیا، بزن و بگیر، بهچنچن، بیستویک، بیلیبیلی مرغونهبکن، پاچوبازی، پلنگبازی، پنبهریسه، پوبوکبازی، پوچمغز، پیتچوماقبازی، پیچاسبازی، تابکش، تختهبره، تعقیب، توپتوپ، توپچی، توپگیر و تهرونیبازی.<ref>[https://www.hamshahrionline.ir/news/481853/آشنایی-با-بازی-های-محلی-استان-گیلان «آشنایی با بازیهای محلی استان گیلان»، وبسایت همشهریآنلاین.]</ref> | |||
==مازنی== | |||
[[پرونده:Nowruz eve mazanderani.jpg|جایگزین=مردم مازندران|بندانگشتی|زنان و مردان مازندرانی با پوشاک مازندرانی هنگام نوروزخوانی در جشن نوروز]] | |||
===پراکنش جغرافیایی=== | |||
[[مازندران]] در شمال ایران قرار دارد و از شمال به دریای مازندران، از شرق به [[گلستان (استان)|گلستان]]، از جنوب به سمنان، [[تهران]] و قزوین و از غرب به گیلان محدود میشود. ناهمواریهای آن شامل دو بخش جلگهای و کوهستانی است. رشتهکوههای البرز، خط ساحلی دریای [[مازندران]] را محصور کرده و شیب زمین از ارتفاعات به سوی جلگه و دریا کاهش مییابد.<ref>[https://vista.ir/article/258464 «موقعیت جغرافیایی مازندران»، وبسایت ویستا.]</ref> | |||
===تاریخچه مازندرانیها=== | |||
مازندران در تاریخ، با نامهای طبرستان و فرشوادگر شناخته میشده و مردمان جنگجوی آن در برابر امپراتوریهای بزرگ همچون آشوریان، مادها، هخامنشیان، سلوکیان و [[ساسانیان]] مقاومت کردهاند. | |||
با ورود اسلام به [[ایران]] مناطق مختلف تحت تأثیر [[مسلمانان]] قرار گرفتند؛ اما مازندران بهدلیل جغرافیای کوهستانی و مسیر دشوار مدتها به استقلال خود ادامه داد. این مقاومت سبب شد که اسلام بهتدریج در مازندران نفوذ کند. در زمان خلافت عباسیان، اسلام بهطور گستردهتر وارد مازندران شد. ظهور حکومت علویان در مازندران، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی و مذهبی منطقه بود. علویان، که به خاندان [[حضرت محمد|پیامبر اسلام]] تعلقخاطر داشتند، بهدنبال پایهگذاری حکومتی شیعی بودند. با ورود علویان، مذهب شیعه بهتدریج در مازندران ریشه دواند و مردم این منطقه که در گذشته عمدتاً زرتشتی بودند، به مذهب [[شیعه]] اثناعشری گرویدند.<ref>[https://www.tasnimnews.com/fa/news/1403/08/15/3193389/مازندران-سرزمین-افسانه-ای-شیعه-با-تاریخ-مقاومت «مازندران؛ سرزمین افسانهای شیعه با تاریخ مقاومت»، خبرگزاری تسنیم.]</ref> | |||
===زبان، گویش و مذهب=== | |||
زبان مازندرانی که با نامهای مازنی، مازِرونی، تبری و گِلِکی شناخته میشود، در دسته زبانهای حاشیه دریای خزر قرار دارد. با این حال، بیشتر ساکنان مازندران، زبان خود را با نام گِلِکی میشناسند. گویش شهمیرزادی، گویش گرگانیکهن، گویش طبری استرابادی، گویش کتولی، گویش طبری رویانی، گویش طبری کجوری، گویش طبری کلارستاقی و گویش قصرانی شمیرانی گویشهای مازندران هستند.<ref>[https://www.hamshahrionline.ir/news/486220/آشنایی-با-گویش-های-مازندران «آشنایی با گویشهای مازندران»، وبسایت همشهریآنلاین.]</ref> | |||
===آیینها=== | |||
=====ورفچال===== | |||
[[ورف چال|ورفچال]] در آمل و در اواسط [[اردیبهشت]] هر سال برگزار میشود. هدف از این مراسم، تأمین [[آب]] برای چهارپایان در فصول گرم سال است. در این روز، مردان محلی گودال برفچال را لایهروبی میکنند. سپس با بیل و دیلم، یخها را خرد کرده و به گودال میریزند. این روز برای اهالی روستا اهمیت ویژهای دارد.<ref>[https://www.karnaval.ir/blog/iranian-customs-mores-mazandaran افشاری، «آداب و رسوم اقوام ایرانی | مازندران»، وبسایت کارناوال.]</ref> | |||
=====حکومت زنان (مراسم مادر شاهی)===== | |||
در روز برفچال روستا به مدت یک روز خالی از مردان میشود و زنان مدیریت امور روستا را بر عهده میگیرند. آنان شخصی را که واجد شرایط رهبری باشد، بهعنوان حاکم انتخاب میکنند و او تعدادی از دختران [[جوانی|جوان]] را برای نظارت بر امور روستا برمیگزیند. در این روز، هیچ مردی حق ورود به روستا را ندارد، مگر افراد بیمار و مسن که به شرط عدم حضور در دید مردم مجازند. زنان در ابتدای مراسم به رقص و پایکوبی پرداخته و پس از دعوت حاکم به تکیه، ناهار را به صورت دستهجمعی میل میکنند. بعدازظهر، با بازگشت مردان، روستا به حالت عادی خود برمیگردد.<ref>[https://www.karnaval.ir/blog/iranian-customs-mores-mazandaran افشاری، «آداب و رسوم اقوام ایرانی | مازندران»، وبسایت کارناوال.]</ref> | |||
=====مراسم تِرما سِزدِ شو===== | |||
مراسم تِرما سِزدِ شو در اواسط آبان برگزار میشود که به روایتها شب پیروزی [[آرش کمانگیر]] و ولادت [[امیرالمؤمنین]] است. خانوادهها دور هم جمع شده و به [[افسانه]]ها گوش میدهند و جوانان با کوبیدن در، از بزرگان [[هدیه]] دریافت میکنند.<ref>[https://www.karnaval.ir/blog/iranian-customs-mores-mazandaran افشاری، «آداب و رسوم اقوام ایرانی | مازندران»، وبسایت کارناوال.]</ref> | |||
=====جشن مردگان===== | |||
اهالی مازندران با [[ایمان]] بر این باورند که ۲۸ [[تیر|تیرماه]]، مصادف با ۲۶ عید ماه طبری، روزی است که فریدون پیشدادی ضحاک را در [[دماوند]] به بند کشید. به مناسبت این اتفاق مهم، مردم در شب [[جشن]]، آتشافروزی کرده و فردای آن روز به [[شادی]] و پایکوبی میپردازند. در روستای [[امامزاده|امامزاده]] حسن سوادکوه، این مراسم با شکوه ویژهای برگزار میشود.<ref>[https://www.karnaval.ir/blog/iranian-customs-mores-mazandaran افشاری، «آداب و رسوم اقوام ایرانی | مازندران»، وبسایت کارناوال.]</ref> | |||
=====مراسم شِیلوون (باران خواهی)===== | |||
در مراسم شِیلوون که در مواقع خشکی برگزار میشود، اهالی یکجا گرد هم آمده و بهوسیلهٔ زنان [[دعا]] میخوانند. در این مراسم، [[آش]] یا [[شیربرنج]] تهیه کرده و از خداوند طلب باران میکنند. همچنین ممکن است بر سر سیدی [[آب]] ریخته یا پایههای منبر را در آب فرو ببرند. پس از خوردن آش، مراسم به پایان میرسد.<ref>[https://www.karnaval.ir/blog/iranian-customs-mores-mazandaran افشاری، «آداب و رسوم اقوام ایرانی | مازندران»، وبسایت کارناوال.]</ref> | |||
=====مراسم آفتابخواهی===== | |||
مراسم آفتابخواهی در صورت بارندگیهای شدید برگزار میشود. اهالی نام هفتکچل را بر کاغذ نوشته و آن را بر بندی آویزان میکنند. با وزیدن باد بر آن، از خداوند درخواست آفتاب میکنند.<ref>[https://www.karnaval.ir/blog/iranian-customs-mores-mazandaran افشاری، «آداب و رسوم اقوام ایرانی | مازندران»، وبسایت کارناوال.]</ref> | |||
=====مراسم گِوارِ دَبِستِنه ئی (گهواره بندی)===== | |||
در مراسم گهوارهبندی در روز دهم تولد نوزاد، بستگان به منزل او میآیند و پس از صرف ناهار و شیرینی، پولی بهعنوان [[چشمروشنی]] بر گهواره نوزاد میگذارند. همچنین در برخی روستاها بر سر نوزاد نبات شکسته میشود تا [[کودک]] با [[سرو]] صدا آشنا شود.<ref>[https://www.karnaval.ir/blog/iranian-customs-mores-mazandaran افشاری، «آداب و رسوم اقوام ایرانی | مازندران»، وبسایت کارناوال.]</ref> | |||
===پوشاک محلی=== | |||
====پوشاک زنان==== | |||
زنان مازندران از شلیته و چرخیشلوار بهعنوان دامن و از تمبون قمبلی یا تنگه تمبان یا نیمساق بهعنوان شلوار استفاده میکنند. همچنین از جومه که نوعی پیراهن است و از نیمتنه بهعنوان جلیقه استفاده میکنند. سرپوش مازندرانیها چارقد (روسری گلدار همراه با تزیینات) و مندل (سربند سهگوش از کتان، روی چارقد، برای کارهای روزانه و کشاورزی) و پاپوش آنها جوراب، کوش (کفش چرمی)، گالش (کفش لاستیکی)، چاروق و پاتوئه (شال ابریشمی بلند که در [[زمستان]] دور پا پیچیده میشود) است.<ref>[https://borna.news/fa/news/1482857/لباس-سنتی-و-بومی-مازندران-تلفیقی-از-زیبایی-و-پوشیدگی «لباس سنتی و بومی مازندران، تلفیقی از زیبایی و پوشیدگی»، خبرگزاری برنا.]</ref> | |||
====پوشاک مردان==== | |||
مردان مازندران از چوخت (کت پشمی)، علیجه یا سرداری (لباسی بلندتر از کت معمولی تا زانو)، [[لباده]]، شولا، کردک، بوشلوق و پستک بهعنوان تنپوش استفاده میکنند.<ref>[https://borna.news/fa/news/1482857/لباس-سنتی-و-بومی-مازندران-تلفیقی-از-زیبایی-و-پوشیدگی «لباس سنتی و بومی مازندران، تلفیقی از زیبایی و پوشیدگی»، خبرگزاری برنا.]</ref> | |||
===صنایعدستی=== | |||
هر منطقه از مازندران، دارای صنایعدستی متنوعی است. از برجستهترین صنایعدستی مازندران میتوان به [[سوزندوزی]]، جاجیمچهبافی، بافت گلیچه، رنگرزی، [[قالی بافی|قالیبافی]]، چوقا، شمد و ملحفه، [[گلیمبافی]]، چاپ سنتی، سفالگری و سرامیکسازی، حصیربافی، طراحی سنتی و نگارگری، ساخت انواع محصولات از پوست و چرم، ساخت آثار هنری از فلز، ایجاد سازههای چوبی جذاب و صحافی و جلدسازی سنتی اشاره کرد.<ref>[https://www.beytoote.com/art/handicrafts/mazandaran02-handicrafts.html «آشنایی با هنرها و صنایعدستی مازندران»، وبسایت بیتوته.]</ref> | |||
===غذاهای محلی=== | |||
از جمله غذاهای محلی مازنیها عبارت است از [[فرنی]] و مشکافی، خورشت تله گزنه، خورشت چنگل قلیه، [[آش]] ترش، کئی پلا با مِرغانه نیمرو، سبزیپلو با ماهی، هَلی قورو یا خورشت آلوچه، گرماسی پلا، نازخاتون، مرغ ترش، [[اسفناج]] هاوریش یا نرگسی، خورشت [[بادمجان]] کباب، آش دوغ، آش گزنه، ماهی کبابی یا مالابیج، اِسپناساک و خورشت ایا گوشک.<ref>[https://www.isna.ir/news/1402122617916/آشنایی-با-۱۹غذای-سنتی-مازندران «آشنایی با ۱۹ غذای سنتی مازندران»، خبرگزاری دانشجویان ایران.]</ref> | |||
===بازیهای محلی=== | |||
بازیها و سرگرمیهای محلی استان مازندران در مناسبتهای مختلف عبارتند از؛ آل چمیلیک، آیترک، گونترک (ماه میخوام - آفتاب میخوام)، اته بزهکا، ادنگ قلوک، ارکون ورکون، آرنگ و مرنگ، اغوزچالی، السلامعلیک خال خالکه، اودنگهتیر، بلنیکا، بورد بورد (رفت، رفت)، پاچوبازی، پکپکی، پلنگ پرشی، پنجه، پیشهکا، [[تب]] وچه له، ترنابازی، توپا قاچ، تلاجنگی، جوزکا، جهنمکا، چرخککا، چش بهچش، چک بهچک، چلیککا، چلی مالکا، چوخرسواری، چهارراه، خرجین هاله، خرسواری، دچرخهکا، دسه بزهکا، دغلبازی، دنقولکا، دیواری، [[ذکر]] خنجر، رسنکا، رسنکیوک، زوزو، سر بپریکا، سرسنگ بهسنگ، سنگچران، سنگ کشتی، سیتکا، شاهوزیرکا، [[شیر]] و پلنگ، شیطانبازی، علیخان جرجور، قابکا، کشتی باشال، کشتی کمری، کلاحسابه، کلکتراش، کمربندبازی، کیوبه، گیروش (ترکمنی)، گزکا، گودلهزنی، لاپهکا، لیسبرلیس، مردخدا، مرغنه جنگی، نعش، وجهکا، هفت سنگ، یک چک دو چک، یک دبه - دو دبه.<ref>[https://www.hamshahrionline.ir/news/194222/آشنایی-با-بازی-ها-و-سرگرمی-های-محلی-استان-مازندران «آشنایی با بازیها و سرگرمیهای محلی استان مازندران»، وبسایت همشهریآنلاین.]</ref> | |||
==سیستانی== | |||
====پراکنش جغرافیایی==== | |||
[[سیستان]] امروزی قسمت شمالی استان سیستان و بلوچستان را در برمی گیرد و شامل شهرستانهای [[زابلستان|زابل]]، زهک، [[نیمروز]]، هامون و هیرمند و با کشورهای افغانستان و پاکستان هممرز است.<ref>[https://www.tabnak.ir/fa/tags/5410/1/سیستان-و-بلوچستان «در مورد سیستان و بلوچستان در ویکی تابناک بیشتر بخوانید»، وبسایت تابناک.]</ref> | |||
===تاریخچه سیستانیها=== | |||
در هزاره چهارم قبل از میلاد، [[شهر سوخته]] در سیستان با دانش و صنعت پیشرفته بر پایه نظام فئودالی بنا شد. این شهر از ۲۱۰۰ تا ۱۸۰۰ قبل از میلاد دچار رکود شد. در دوره هخامنشی، شهر زرنکا شکل گرفت و به ترتیب به تپه سرخداغ، تپه شهرستان، تپه نادعلی و در نهایت به شهر سیستان منتقل شد. در عصر [[اشکانیان|اشکانی]]، شهر کاخ در کوه خواجه اهمیت نظامی داشت و در عصر ساسانی، سیستان به سه بخش کاخ، شارستان و ریض تقسیم شد. سیستان در سال ۲۳ق توسط مسلمانان فتح شد.<ref>[https://gdij.usb.ac.ir/article_3885.html بریمانی، «تحلیل هرمنوتیکی از فراز و فرود سیستان بزرگ»، 1383ش، ص82-84.]</ref> | |||
===زبان، گویش، [[دین]] و مذهب=== | |||
سیستانیها پیرو [[دین]] اسلام با مذهب [[شیعه|تشیع]] هستند و به [[زبان فارسی]] با لهجه سیستانی صحبت میکنند.<ref>[https://www.tabnak.ir/fa/tags/5410/1/سیستان-و-بلوچستان «در مورد سیستان و بلوچستان در ویکی تابناک بیشتر بخوانید»، وبسایت تابناک.]</ref> | |||
===آیینها=== | |||
مراسم سیاهپوشی، مشعلگردانی، علمگردانی، گلدسته و تابوتگردانی، سقایی، [[تعزیهخوانی|شبیهخوانی]] یا شُوِوی، [[چاووش (چاوش)|چاووشی]]، محتشمخوانی، سینهزنی و دورخوانی، زنجیرزنی، نوحه بحرطویل، نوحه جوش پاوکا، نوحه شِنِستکا، [[روضهخوانی]] زنان، نذورات مختلف مانند پخت [[حلیم]] و شلهزرد، امتناع مردم سیستان از پخت غذا در سه روز قبل از واقعه [[عاشورا]]، رفتن [[ریشسفید|ریشسفیدان]] بر پشتبامها برای تلاوت قرآن و [[ذکر]] [[دعا]] بهمنظور اعلام رسیدن [[ماه محرم]] و برگزاری مجالس [[روضهخوانی|روضه]] و [[عزاداری]] در منازل، از جمله آیینهای ویژه مردم [[سیستان]] در [[ماه محرم]] و ۱۸ روز پس از آن است.<ref>[https://www.irna.ir/news/84015875/محرم-و-آیین-های-سوگواری-در-سیستان «محرم و آیینهای سوگواری در سیستان»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.]</ref> | |||
===پوشاک محلی=== | |||
لباس مردان سیستان شامل پیراهن چلتریز، پیراهن برچاک، شلوار و [[دستار]] است و لباس زنان شامل پیراهن تاجیک، پیراهن دوگریبانه، جلیقه، شلوار، کت، لچک یا دستمال سر، سرپوش یا چارقد، روبند، کلاه چادر، کفش و تُنبون است که با تکههای رنگی، طرحدار و [[سوزندوزی]] شده تهیه میشود.<ref>[https://dornatrips.com/لباس-محلی-سیستانی/ «لباس محلی سیستانی؛ نفیسترین لباس محلی ایران»، وبسایت درناتریپ.]</ref> | |||
===صنایعدستی=== | |||
سفالگری، پارچه و حصیربافی، انواع سوزندوزی و سکهدوزی، قالیبافی، پلاسبافی، شالبافی، معرقبافی و جواهرسازی میان مردم سیستان بهویژه زنان رواج دارد.<ref>[https://zaboliha.blogfa.com/post/9 «صنایع دستی سیستان»، وبلاگ سیستان.]</ref> | |||
===غذاهای محلی=== | |||
در فرهنگ غذایی سیستان، گوشت همواره جایگاه ویژهای دارد.<ref>[https://www.khabaronline.ir/news/54362/منوی-غذای-شهر-سوخته-دلمه-ماهی-با-تخم-غاز-و-نان-کنجدی-همراه-ماءالشعیر «منوی غذای شهر سوخته: دلمهماهی با تخم غاذ و نان کنجدی همراه ماءالشعیر و خربزه»، خبرآنلاین.]</ref> از جمله مشهورترین غذاهای سنتی سیستان میتوان به [[کشک]] زابلی، اوچیزک و [[آبگوشت|آبگوشت]] سیستانی اشاره کرد.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/3579631/غذاهای-سنتی-سیستان-و-بلوچستان-ریشه-در-باور «غذاهای سنتی سیستان و بلوچستان ریشه در باور و طبیعت دارد»، خبرگزاری مهر.]</ref> | |||
===بازیهای محلی=== | |||
تختهنرد که ریشه شطرنج دانسته میشود، از [[شهر سوخته]] سیستان کشف شده است. علاوه بر این، توطنسواری، کیچزور و گلگل نیز از بازیهای محلی پرطرفدار در این منطقه بهشمار میآیند.<ref>[https://sistoo1.blog.ir/1399/10/13/بازیهای-بومی-محلی-سیستان «نگاهی به بازیهای بومی و محلی سیستان بلوچستان»، وبلاگ اطلاعات محلی سیستان.]</ref> | |||
===موسیقی و رقص محلی=== | |||
در فرهنگ غنی [[موسیقی سیستانی|موسیقی سیستان]]، سازهای قیچک، [[نی]]، سورنا، [[دایره (ساز)|دایره]]، ساز و [[دهل]] از جایگاه ویژهای برخوردارند. این مردم برای تمامی مراحل زندگی، حتی رویش اولین دندانهای [[کودک]]، آواهای خاص خود را دارند. نغمههایی چون آیکه، اردهخوانی، سیتک، رمضونیکه، لوبتک، الوکه، بحث و بیت و آواهای کار، همگی ریشه در تاریخ و فرهنگ اصیل سیستان دارند.<ref>[https://www.isna.ir/news/sistan-61549/نگاهی-به-موسیقی-سیستان «نگاهی به موسیقی سیستان»، خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا.]</ref> | |||
رقص چوببازی در سیستان، ریشه در دفاع مرزی و آمادگی نظامی تاریخی منطقه دارد. این رقص که ترکیبی از مذهب، باور و عمل است، یادآور رزم دلاوران سیستانی در طول تاریخ بوده و نمادی از هویت این مردم است. [[رقص سیستانی]] به دو نوع چاپی و شمشیر یا چوب تقسیم میشود. رقص شمشیر با حرکات معنوی آغاز شده و نبرد پهلوانان را به نمایش میگذارد. لباسها، رنگها و ابزار رقص نیز با فرهنگ و طبیعت [[سیستان]] همخوانی دارند.<ref>[https://www.visitiran.ir/fa/attraction/رقص-سیستانی «رقص سیستانی»، وبسایت ویزیتایران.]</ref> | |||
==هزاره== | |||
ارادت عمیق هزارههای خرسان قدیم به [[امام علی بن موسی|امام رضا]]، امام هشتم شیعیان، از دیرباز سبب شده بود که بسیاری از آنان برای زیارت [[حرم]] امام به [[مشهد]] سفر کنند. برخی از این زائران در شهر مشهد ماندگار شدند و به تدریج به بخشی از جامعهٔ ایران تبدیل شدند. این پیوند مذهبی، یکی از نخستین عوامل حضور هزارهها در خاک ایران بود. | |||
[[مهاجرت]] هزارهها به ایران در طول تاریخ طی سه مرحلهٔ اصلی صورت گرفت. در دوران نادرشاه افشار، گروهی از هزارهها به دستور وی از هزارستان افغانستان به مناطق مرزی [[خراسان]] کوچانده شدند و در نواحی مانند تربت جام، باخزر، سرخس و کلات نادری ساکن شدند. این گروهها کهنترین جامعهٔ هزاره در ایران را تشکیل میدهند و بسیاری از آنان که در روستاهای شرق خراسان [[زندگی]] میکنند، تا امروز گویش هزارگی خود را حفظ کردهاند. | |||
در دورهٔ [[قاجاریه|قاجار]] و پس از فتح [[هرات]] توسط حسامالسلطنه، موج دیگری از هزارهها از منطقهٔ [[بادغیس]] افغانستان به خراسان [[مهاجرت]] کردند. این گروه بهطور عمده در همان مناطق هزارهنشین پیشین سکونت یافتند. اما گستردهترین مهاجرت هزارهها به ایران پس از سرکوب خونین آنان توسط عبدالرحمان خان در سالهای ۱۸۹۲–۱۸۹۳م رخ داد. این واقعه باعث شد هزارههای بسیاری برای نجات جان خود به ایران پناه آورند. | |||
امروزه هزارههای ایران بیشتر در مناطق خراسان بهویژه تربت جام، فریمان و [[مشهد]] زندگی میکنند. آنان در مناطق روستایی بهطور عمده به کشاورزی و دامداری اشتغال دارند، در حالی که هزارههای شهرنشین در مشاغل مختلف صنعتی و خدماتی فعالیت میکنند<ref>خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، 1385ش، ص160-172.</ref> | |||
==تداوم اقوام ایرانی در کشورهای دیگر== | |||
آن دسته از اقوام ایرانی که در نقاط حاشیهای و مرزهای ایران ساکن هستند، عموماً خود را بخشی جداییناپذیر از ملت و دولت ایران میدانند. حتی آن دسته از واحدهای پیرامونی که امروزه قسمتی از آنها بر اثر تجزیه سرزمین ایران در خارج از مرزها قرار دارند، در نتیجه میل طبیعی و خودجوش خود از ایران جدا نشدهاند؛ بلکه سیاستهای بینالمللی و رقابتهای سیاسی قدرتهای منطقهای در همکاری با قدرتهای جهانی سبب جدایی این مناطق از پیکرهٔ ایران شدهاند.<ref>[https://www.jgeoqeshm.ir/article_68919_f783586cf079075827bce7b83fa24260.pdf عادلی و دیگران، «تحوالت قومی در مرزهای ایران قبل و بعد از جنگ تحمیلی: ابعاد و راهکارها»، 1397ش، ص33.]</ref> | |||
ترکمنهای ایران با کشور ترکمنستان در آسیای مرکزی که دارای دولت مستقل است، پیوند جغرافیایی و اشتراکات قومی دارند. ناحیه ترکنشین شمال غربی ایران نیز با جمهوری آذربایجان و ترکیه ارتباط جغرافیایی دارد.<ref>[https://www.rahyaftjournal.ir/article_95514_2fe828b6fa83f89970a4c6c212a94a3a.pdf زارعی، «نقش هویت قومی در همبستگی ملی پس از انقلاب اسلامی؛ رویکردی چندفرهنگی»، 1398ش، ص50.]</ref> بیشتر [[بلوچ]]ها در ولایتهای [[نیمروز]]، هلمند، [[قندهار]] و فراه افغانستان و ایالت بلوچستان پاکستان و گروههایی از این قوم در شهرهای کراچی و پنجاب پاکستان،<ref>[https://lib.eshia.ir/12293/12/139 بلوکباشی، «بلوچ»، دائرۀ المعارف بزرگ اسلامی در وبسایت کتابخانۀ مدرسۀ فقاهت، 1399ش، ج12، ص139.]</ref> ولایتهای [[سرپل]]،<ref>[http://afghantrib.blogspot.com/2016/06/blog-post_38.html?m=1 پوپل، «نژاد و ملیتهای افغانستان قسمت دوازدهم طایفۀ بلوچ»، وبلاگ نژاد و ملیتهای افغانستان.]</ref> [[هرات]] و [[دایکندی]] افغانستان،<ref>[https://fa.abna24.com/news/754504/هشدار-محقق-از-خطر-نابودی-شیعیان-دایکندی-توسط-طالبان «هشدار محقق از خطر نابودی شیعیان دایکندی توسط طالبان»، خبرگزاری اهلبیت.]</ref> کشورهای امارات متحده عربی، عربستان سعودی، عمان، ترکمنستان و نیز کشورهای آفریقای شرقی [[زندگی]] میکنند.<ref>[https://anthropologyandculture.com/مطالعات-انسانشناختی-بلوچستان/ شهرنازدار، «مطالعات انسانشناختی بلوچستان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> | |||
تداوم کردهای ایران به کشورهای عراق، ترکیه و سوریه میرسد؛ بخش عمدهای از شمال و شمال شرق عراق، مناطق کردنشین است. شهرهای اربیل، سلیمانیه و دهوک و بخشهایی از استانهای نینوا، دیاله، کرکوک و صلاحالدین، از جمله مناطقی هستند که مردم کردزبان در آنها ساکناند. همچنین، [[جمعیت]] قابل توجهی از کردها در بغداد و موصل نیز حضور دارند. اکثریت کردهای ترکیه در شرق این کشور ساکن هستند؛ اما جمعیت قابل توجهی از آنها در سراسر فلات آناتولی تا کرانههای دریای مدیترانه، بهویژه در استانهای مرکزی مانند قونیه، نیز پراکندهاند. در ترکیه، کردها عمدتاً پیرو مذهب سنی و در حد اقلیت، پیرو مذهب علوی هستند. کردهای سوریه عمدتاً در جنوب مرز با ترکیه و در امتداد خط اتوبان مرزی ساکن هستند و با کردهای ترکیه در ارتباطند. بخشهایی از جمعیت کرد این کشور نیز در شهرهایی مانند دمشق، حماة و حلب پراکندهاند.<ref>افشار سیستانی، تاریخ تمدن اقوام آریایی، 1387ش؛ سعیدیان، سرزمین و مردم ایران، 1377ش.</ref> | |||
==اشتراکات، پیوندها و عوامل وحدتبخش میان اقوام ایرانی== | |||
===سرنوشت تاریخی مشترک=== | |||
اقوام ایرانی، علیرغم تعامل مستمر با همقومان خود در فراسوی مرزها، همواره حافظان مرزهای ایران بودهاند. تاریخ ایران مملو از شواهدی از رشادت و فداکاری این اقوام در دفاع از میهن است که این امر نشان از تعلق خاطر عمیق و تعهد آنان به ایران و منافع ملی آن دارد.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/154448/میزگرد-تنوع-قومی-در-ایران-چالش-ها-و-فرصت-ها هرمیداس باوند و دیگران، «میزگرد: تنوع قومی در ایران؛ چالشها و فرصتها»، 1381ش، ص334.]</ref> | |||
تاریخ ایران، سرشار از حماسههای شیرمردان و شیرزنانی از تمام اقوام و مذاهب است؛ از [[رئیسعلی دلواری]] و [[میرزا کوچکخان جنگلی|میرزا کوچکخان]] تا [[ستارخان]] و [[باقرخان]]، از [[سنجرخان وزیری|سنجر]] و محمودخان کردستانی تا [[ثقه الاسلام آذربایجانی]] و [[ناصر دیوان کازرونی]]، از [[بیبی مریم بختیاری]] و [[زنان لرده]] تا [[فرنگیس کرمانشاهی|بانو فرنگیس کرمانشاهی]] و دریادار [[بایندر]] و [[حنبل]] [[بلوچ]] که هر یک از گوشهای از این سرزمین، برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران، در برابر دشمنان ایستادند و نام ایران را جاودانه کردند. این همبستگی و فداکاری، در بلایای طبیعی نیز بهروشنی نمایان است؛ هرگاه حادثهای در گوشهای از ایران رخ داده، ایرانیان از هر قوم و مذهبی، به یاری همنوع خود شتافتهاند و نشان دادهاند که فارغ از تفاوتها، در برابر مصائب، یکپارچه و متحد هستند.<ref>[http://irdiplomacy.ir/fa/news/2032187/همزیستی-اقوام-راز-ماندگاری-ایران «همزیستی اقوام؛ راز ماندگاری ایران»، وبسایت دیپلماسی ایرانی.]</ref> | |||
در بزنگاههای تاریخی مانند [[انقلاب مشروطه]] علاوه بر فارسها، اقوام دیگری همچون ترکهای آذربایجان، [[ایل بختیاری|بختیاریها]] و ارمنیها بهطور مستقیم و عربها و کردها بهطور غیرمستقیم نقش داشتند و مفهوم «ایران کشور کثیرالمله» را شکل دادند و توانستند در تدوین [[قانون اساسی]] مشروطه سهیم باشند.<ref>[https://vista.ir/article/231653 «تنوع قومی؛ تهدید یا فرصت؟»، وبسایت ویستا.]</ref> | |||
پیروزی [[انقلاب اسلامی]] ایران، بهطور قابل توجهی مرهون وحدت و همبستگی اقوام ایرانی بود که حول ارزشهای اسلامی و رهبری [[امام خمینی]] متحد شدند. این اتحاد ملی، با انگیزهای الهی و با شعارهایی همچون «الله اکبر»، به سرنگونی رژیم پهلوی انجامید و الگویی برای سایر جنبشهای اسلامی در جهان شد. نقش و مشارکت فعال اقوام مختلف در این پیروزی انکارناپذیر است و بدون همبستگی آنها، نتیجه انقلاب به مراتب متفاوتتر میبود.<ref>[https://www.tebyan.net/news/269807/نقش-اقوام-ایرانی-در-پیروزی-انقلاب-اسلامی «نقش اقوام ایرانی در پیروزی انقلاب اسلامی»، وبسایت تبیان.]</ref> | |||
در دوران [[جنگ تحمیلی]] نیز ایرانیان صرف نظر از تعلقات قومی، همگی برای دفاع از کشور و انسجام ملی پای کار آمدند و هویت ایرانی را تقویت کردند. این دوره، با تهدید خارجی، شاهد بروز و تقویت هویت ملی ایران و مشارکت همه اقوام بود.<ref>[https://www.jgeoqeshm.ir/article_68919_f783586cf079075827bce7b83fa24260.pdf عادلی و دیگران، «تحوالت قومی در مرزهای ایران قبل و بعد از جنگ تحمیلی: ابعاد و راهکارها»، 1397ش، ص49.]</ref> | |||
همچنین تحریکات قومی در جنوب، غرب، شمال و شرق کشور، در سالهای گذشته با هدف تجزیه کشور صورت گرفت؛ اما در لحظات حساس تاریخی، اتحاد اقوام حول محوریت کشور و نظام اسلامی، توطئه دشمنان را ناکام گذاشت. دفاع جانانهٔ اقوام عرب در جنوب، ترکها و کردها در غرب که در خط مقدم مقابله با عملیات نظامی دشمن قرار داشتند و همچنین سایر اقوام در شمال و شرق کشور گواه این ادعا است.<ref>[https://ensani.ir/file/download/article/20160518162653-10056-15.pdf آرمند و پیسوره، «بررسی تعامل و همبستگی اقوام ایرانی در گفتمان اتحاد ملی »، 1395ش، ص5.]</ref> در مطالعهای در خصوص تمایل به شرکت در [[جنگ]]، د۱رصد اقوام ایرانی حاضر بودند در [[جنگ]] احتمالی علیه کشور شرکت کنند که این امر میزان بالای تعلق به ایران را نشان میدهد.<ref>[https://jas.ui.ac.ir/article_21441_a56968fb9e5a1ba1f4bf7dced4c710ec.pdf بهشتی و حقمرادی، «احساس تعلق به ایران در میان اقوام ایرانی»، 1396ش، ص37.]</ref> | |||
===هویت ملی ایرانی=== | |||
وحدت و انسجام ملی، از طریق پیوندهای مشترک و عمومی ایجاد میشود که منجر به نوعی همبستگی ملی بین اقوام مختلف میشود. این پیوندها هویتی متفاوت از هویتهای قومی را پدیدمیآورند و در نهایت، این هویت ملی است که مبنای همبستگی در سطح کلان جامعه قرار میگیرد. اتحاد ملی، بهمعنای یکدستسازی کامل افراد جامعه نیست؛ بلکه به این معنا است که با وجود تفاوتهای قومی، نژادی، مذهبی و جغرافیایی، همه افراد حول محور مشترکات انسانی و الهی و با توجه به منافع ملی و مصالح کشور، گام بردارند و در مواقع بحران، متحد باشند. شکافهای قومی و اختلافات سیاسی، به عنوان تهدید جدی برای [[وحدت ملی]]، قدرت و [[امنیت]] کشور تلقی میشوند. این اختلافات، بهویژه تحریکات قومی باعث تضعیف قدرت ملی میشوند. اگر دولت، بهعنوان رکن اساسی [[امنیت ملی]]، از حمایت مردم بیبهره باشد یا به منافع قدرتهای خارجی وابسته باشد، امنیت ملی به خطر میافتد. [[هویت ملی]] ایران بر مبنای عناصری چون زبان، اسلام، تشیع، انقلاب، تاریخ، فرهنگ و سرزمین مشترک تعریف میشود که در طول زمان، پیوندی میان ایرانیان ایجاد کردهاند.<ref>[https://ensani.ir/file/download/article/20160518162653-10056-15.pdf آرمند و پیسوره، «بررسی تعامل و همبستگی اقوام ایرانی در گفتمان اتحاد ملی »، 1395ش، ص1-2 و 4-5]</ref> | |||
====زبان، ادبیات و شعر فارسی==== | |||
[[زبان فارسی]] فراتر از یک ابزار ارتباطی، بهعنوان پایهای مستحکم برای هویت و انسجام ملی ایران عمل میکند. این زبان نهتنها امکان تعامل و تفاهم میان اقوام مختلف را فراهم میآورد، بلکه بهعنوان بستری برای انتقال ارزشها، باورها و میراث فرهنگی غنی این سرزمین، نقش بسیار مهمی در شکلگیری [[احساس]] تعلق و همبستگی ملی ایفا میکند. هرگونه تضعیف جایگاه زبان فارسی، چه از طریق غفلت در آموزش و ترویج آن و چه بهواسطه ترویج دیدگاههای تفرقهآمیز و قومگرایانه، تهدیدی جدی برای یکپارچگی و هویت ملی بهشمار میآید.<ref>[https://www.yjc.ir/fa/news/8927676/زبان-فارسی-پلی-برای-گفتگو-و-همدلی-میان-اقوام-ایرانی «زبان فارسی؛ پلی برای گفتگو و همدلی میان اقوام ایرانی»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان.]</ref> | |||
ادبیات مشترک چند هزار ساله ایرانیان، از جمله عوامل مهم هویتساز است. [[شاهنامه]] [[فردوسی]] و علاقه ایرانیان به آن، نمونهای روشن از این پیوند است. با توجه به این که شاهنامه در فرهنگ ایرانی جایگاه ویژهای دارد، ایرانیان به آن احترام میگذارند، نامهای شاهنامهای بر فرزندانشان مینهند، با داستانهای آن آشنا هستند و جغرافیای شاهنامه را با جغرافیای سرزمین خود پیوند میدهند. این پیوند نشاندهنده تعلق خاطر عمیق ایرانیان به شاهنامه است. از سویی دیگر، تمامی آثار زبان فارسی، فارغ از اینکه در کجا خلق شدهاند (مانند [[حافظ]] در [[شیراز]] یا [[رودکی]] در ماوراءالنهر)، با زبانی مشترک به هم پیوند خوردهاند. | |||
تنوع فرهنگی در ایران ریشه در درون سرزمین دارد و ناشی از [[مهاجرت]] خارجی نیست؛ برخلاف کشورهایی مانند کانادا و استرالیا که تنوع فرهنگی آنها از ورود مهاجران شکل گرفته است. برای مثال، کردها و ترکها در ایران، در همین سرزمین به کرد و ترک تبدیل شدهاند. هر دوی این اقوام ریشه در مادها دارند؛ مادهایی که در دشتها سکونت داشتند، ترکها و ساکنان کوهها، کرد شدند و بهدلیل شرایط جغرافیایی و نقشهای متفاوت، ویژگیهای فرهنگی متفاوتی پیدا کردند.<ref>[https://www.irna.ir/news/82939169/ایرانی-ها-بزرگترین-لابی-فرهنگی-جهان-در-دهه-آینده-خواهند-بود «ایرانیها بزرگترین لابی فرهنگی جهان در دهه آینده خواهند بود»، خبرگزاری ایرنا.]</ref> | |||
====دین مشترک==== | |||
[[دین]]، چه پیش از اسلام و چه پس از آن، عنصری هویتبخش بوده و دین اسلام، مهمترین عامل وحدتبخش در ایران محسوب میشود.<ref>[https://ensani.ir/file/download/article/20160518162653-10056-15.pdf آرمند و پیسوره، «بررسی تعامل و همبستگی اقوام ایرانی در گفتمان اتحاد ملی»، 1395ش، ص4-5]</ref> اسلام قادر است امت اسلامی را حول یک محور واحد گرد آورد. این یگانگی، ریشه در کلمه [[توحید]] «لاالهالاالله» دارد که در میان تمام مذاهب اسلامی بهعنوان اصلی مشترک و محترم شمرده میشود. پیروان مذاهب اسلامی در اصول بنیادین دین همنظرند؛ همگی بهسوی یک [[قبله]] [[نماز]] میگزارند و [[قرآن کریم]] را بهعنوان [[کتاب]] آسمانی مشترک خود گرامی میدارند. هرچند در مباحث کلامی و برخی فروع دین، اختلافاتی وجود دارد. این تفاوتها نباید به جدایی و تفرقه بین مسلمانان منجر شود؛ زیرا دشمنان همواره در صدد سوء استفاده از این اختلافات، به ویژه از طریق دامن زدن به مسائل قومی و مذهبی، برای ایجاد شکاف در صفوف مسلمانان هستند.<ref>[https://www.iscanews.ir/news/1096240/اسلام-اقوام-ایرانی-را-با-هم-متحد-کرده-است «اسلام اقوام ایرانی را با هم متحد کرده است»، باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران.]</ref> | |||
====عوامل جغرافیایی و سرزمین مشترک==== | |||
ارتباط و وابستگی میان ایرانیان به سرزمین مشترکشان، از دیگر عناصر هویتساز است.<ref>[https://ensani.ir/file/download/article/20160518162653-10056-15.pdf آرمند و پیسوره، «بررسی تعامل و همبستگی اقوام ایرانی در گفتمان اتحاد ملی»، 1395ش، ص5]</ref> هویت ایرانی بر پایه سرزمین و جغرافیا استوار است؛ نه قومیت و نژاد. ایرانی کسی است که خود و نیاکانش در این سرزمین زیستهاند و در فراز و نشیبهای آن سهیم بودهاند.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/154448/میزگرد-تنوع-قومی-در-ایران-چالش-ها-و-فرصت-ها هرمیداس باوند و دیگران، «میزگرد: تنوع قومی در ایران؛ چالشها و فرصتها»، 1381ش، ص341.]</ref> | |||
===اعیاد ملی مشترک=== | |||
====عید نوروز==== | |||
[[نوروز]] جشنی همگانی میان اقوام ایرانی است که نمادهای فرهنگی مشترکی دارند و با آدابورسوم و زبانهای مختلفی اسامی مختلفی گرفتهاند. بسیاری از مراسم عید نوروز، با وجود ریشههای ملی، در مفاهیم اسلامی نیز مورد تأکید قرار گرفتهاند. این همخوانی سنتها با مبانی عقلی به تقویت همبستگی ملی و انسجام [[خانواده]] کمک میکند. بهعنوان مثال، دید و بازدید در عید نوروز معادل صلهرحم است که نهتنها اجر و ثواب اخروی دارد، بلکه موجب افزایش محبت و کاهش کدورتها در بین خانوادهها میشود. سنتهای دیگری مانند [[خانه تکانی|خانهتکانی]] و تهیه لباس نو پیش از عید نوروز نیز بسیار مورد توجه قرار میگیرند. یکی دیگر از سنتهای ملی و مذهبی، رفتن به مزار گذشتگان در پنجشنبه آخر سال است. در این روز، خانوادهها بر سر مزار نزدیکان خود غذا و شیرینی میگذارند و شمع روشن میکنند. این عمل نیز در تعلیمات اسلام تأکید شده است.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/3933641/آیین-های-نوروزی-از-منظر-اسلام-ریشه-های-مذهبی-و-دینی-عید-نوروز «آیینهای نوروزی از منظر اسلام/ ریشههای مذهبی و دینی عید نوروز»، خبرگزاری مهر.]</ref> | |||
برخی رسوم در میان اقوام در عید نوروز عبارت است از. | |||
ترکها؛ رسم «تکم و تکمچی» (نوروزخوانی با [[عروسک]] تکم)، [[هدیه]] دادن و سفره عید یا خوراکی. | |||
کردها؛ «میر نوروزی» (نمایش کمدی در ایام نوروز)، «کوسهگردی» (بدرقه کوسه و عروسش با ماسکهای خندهدار) و «ههتهری، مهتهری» (هدیه گرفتن کودکان). | |||
بلوچها؛ «جشن بهارگاهی»، «سرمهسایی» (هدیه [[سرمه]] به دختران)، نامگذاری نوزادان متولد شده در نوروز با نام نوروز یا گلها و مراسم «هلک لدیی یا گدام لدیی» (جابهجایی سیاه چادرها). | |||
گیلکها؛ رسم «نوروزخوانی»، «عروس گولی» و «شالاندازان» (نمایش کمدی موزیکال)، قرار دادن قیچی در سفره [[هفتسین]] در [[ماسال]] و خودداری [[خانواده]] عزادار از پهن کردن سفره عید. | |||
لرها؛ رسم «شوالفه» (مراسم شب عرفه برای [[شادی]] ارواح) و کوچ عشایر بختیاری به سمت مکانی سبزتر.<ref>[https://donya-e-eqtesad.com/بخش-ویژه-نامه-63/3281404-نوروز-در-اقوام-ایرانی «نوروز در اقوام ایرانی»، وبسایت دنیای اقتصاد.]</ref> | |||
==== | =====سیزده بدر===== | ||
[[سیزدهبهدر|سیزده بدر]]، [[جشن]] بدرقه نوروز و آشتی با طبیعت، رسمی مشترک میان اقوام ایرانی است. در این روز، ایرانیان با پناه بردن به طبیعت، شادی خود را تکمیل و [[غم]] را دور میکنند. رفتن به دامن صحرا، شوخی و [[بازی]] کردن و شاد بودن از ویژگیهای این روز است. [[گره زدن سبزه]] به نیت باز شدن گرهها و برآورده شدن آرزوها نیز از دیگر رسوم است. حتی اگر خانوادهای نتواند تمام روز را در طبیعت بگذراند، تلاش میکند زمانی کوتاه را در بعد از ظهر سیزدهم در باغ یا گردشگاهی عمومی سپری کند. [[سیزدهبهدر|سیزده بدر]] رسمی با قدمت بسیار است.<ref>[https://www.yjc.ir/fa/news/5550117/سیزده-بدر-رسم-مشترک-همه-ایرانیان «سیزده بدر رسم مشترک همه ایرانیان»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان.]</ref> | |||
====شب یلدا==== | |||
[[شب یلدا]] یا [[شب چله]] با [[آداب]] و رسوم باستانی خود بهعنوان عنصر میراث فرهنگی ناملموس ایران در [[یونسکو]] ثبت جهانی شده است. شب یلدا از مهمترین رویدادهای فرهنگی در ایران است و آوازه جهانی دارد. این آیین در میان اقوام مختلف زنده و پاسداری میشود. یلدا با رسم زیبای جمع شدن خانوادهها و [[شبنشینی]] در کنار یکدیگر شناخته میشود که بهعنوان «روز ترویج فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان» توسط شورای فرهنگ عمومی کشور اعلام شده است.<ref>[https://www.irna.ir/news/85329214/شب-چله-آیینی-ایرانی-با-آوازه-جهانی «شبچله؛ آیینی ایرانی با آوازه جهانی»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.]</ref> | |||
==== | ====چهارشنبهسوری==== | ||
جشن [[چهارشنبه سوری|چهارشنبهسوری]]، از جشنهای ملی و باستانی ایرانیان بهشمار میرود. برخی پژوهشگران بر این باورند که این [[جشن]] بازماندهای از جشن فروردگان است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/240619/چهارشنبه-سوری مجتهدپور، «چهارشنبه سوری»، 1398ش.]</ref> چهارشنبهسوری در ایران با آیینهای متنوعی همراه است که اغلب زمینهای برای همدلی، دیدار، [[تفریح]] و حل مشکلات است. کوزهاندازی، فالگوشی، [[قاشقزنی]]، [[شالاندازی]]، آتشبازی و تهیه [[آجیل مشکلگشا]] از جمله مراسمهای سنتی و رایج این شب هستند که برخی از آنها هنوز هم اجرا میشوند.<ref>[https://vajehyab.com/dehkhoda/چارشنبه-سوری دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه چهارشنبه سوری.]</ref> | |||
===اعیاد و مناسبتهای مذهبی مشترک میان اقوام ایرانی=== | |||
====عید فطر==== | |||
مردم ایران در مناطق مختلف، آیینهای گوناگونی برای [[عید فطر]] دارند. پخت [[نان]] و [[آش]] مخصوص عید، [[زیارت اهل قبور]] و [[هدیه]] دادن به یکدیگر از رسوم رایج در بین اغلب مردم است. رویت هلال ماه شوال از مهمترین مسائل مربوط به عید فطر است. در گذشته، افرادی برای رویت هلال ماه به بلندیها میرفتند و با دیدن ماه، با [[صلوات]]، ساز و [[دهل]] و [[نقاره]] به مردم اطلاع میدادند. در برخی مناطق نیز از شلیک توپ یا [[تفنگ]] برای اعلام رویت هلال استفاده میکردند. سه روز قبل از عید فطر، زنان [[نان]] عید میپزند. این نان در مناطق مختلف با نامهای متفاوتی شناخته میشود؛ در میان ترکها «فطیر بایرامی»، در ترکمنها «قوقون»، در [[سیستان]] «نان قلیفی»، در همدان «کماج فطر» و در [[خراسان]] «کلمپک» نام دارد. | |||
در میان اقوام ایرانی، در روز ۲۷ [[رمضان]] برخی افراد پارچههای نو میخرند و در روز عید فطر آنها را میبرند. از باقیمانده پارچهها، کیسهای به نام «کیسه برکت» میدوزند. زنان این پارچهها را به مساجد برده و به دختربچهها میدهند تا کیسهها را بدوزند. سپس، با [[ذکر]] [[دعا]] و صلوات، «کیسه برکت» را بین مردم پخش میکنند تا بهعنوان کیف [[پول]] از آن استفاده کنند؛ زیرا معتقدند این کیسه باعث افزایش پول و [[برکت]] میشود. | |||
«بحل کردن» (بخشش و گذشت) یک آیین بسیار مهم است که در روز عید فطر در مناطقی از ایران مرسوم است. در گذشته، اگر کدورتی بین خانوادهها و افراد پیش میآمد، در روز عید فطر با پادرمیانی بزرگترها بهخاطر اهمیت این روز، از خطای یکدیگر چشمپوشی میکردند. این آیین در کردستان، سیستان و بلوچستان و بین ترکمنها رواج دارد. در واقع، عید فطر روز آشتیکنان است. | |||
در میان اقوام مختلف ایران، مردم در صبح عیدفطر بعد از [[نماز]] عید به قبور درگذشتگان میروند و در آنجا شیرینی پخش میکنند و با ذکرخوانی و صلوات، یاد درگذشتگان را گرامی میدارند.<ref>[https://www.shabestan.news/news/1758315/آیین-های-عید-فطر-در-ایران-از-آش-حضرت-عباس-س-تا-کیسه-ی-برکت «آیینهای عید فطر در ایران؛ از آش حضرتعباس (س) تا کیسۀ برکت»، خبرگزاری شبستان.]</ref> | |||
====عید قربان==== | |||
در میان اقوام ایرانی [[عید قربان]] از اهمیت ویژهای برخوردار است. ایرانیان بنا بر سنتهای خاص خود، از مدتها قبل از روز عید قربان خود را برای برگزاری جشن آماده میکنند و مقدمات این مراسم با خرید حیوان [[قربانی کردن|قربانی]] آغاز میشود. انتخاب حیوان قربانی در هر منطقه با توجه به عادات و باورهای خاص آن منطقه انجام میگیرد و حیوان قربانی باید با شرایط خاصی برای زمان ذبح، نگهداری و آراسته شود. | |||
از جمله آدابی که ایرانیان پیش از عید قربان به آن توجه میکنند، خانهتکانی، رفت و روب و نظافت است. ایرانیان قربانی خود را در مکانهای مختلفی انجام میدهند. هنگام [[ذبح اسلامی|ذبح]]، اشعار و ادعیه خاصی خوانده میشود و قصاب نیز معمولاً شرایط و جایگاه ویژهای دارد. پس از قربانی، براساس رسم مرسوم، گوشت قربانی بهعنوان [[تبرک]] بین مردم همان ناحیه، بهویژه مستمندان توزیع میشود. بازیهای محلی و ارسال هدایا برای نوعروسان نیز از جمله [[آداب]] دیگر جشن قربانی در بین ایرانیان بهشمار میرود.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/1193536/عید-قربان-در-آینه-اقوام-ایرانی-و-جهان-اسلام «عید قربان در آینه اقوام ایرانی و جهان اسلام»، خبرگزاری مهر.]</ref> | |||
==== | ====ماه رمضان==== | ||
در ماه رمضان اگرچه هر قومی آداب خاص خود را دارد؛ اما [[افطاری|افطار]] جمعی، [[عبادت]]، کمک به نیازمندان و احیای [[شب قدر|شبهای قدر]]، نمازعید فطر و زکات فطریه از مشترکات همه اقوام ایرانی در ماه [[رمضان]] است. این سنتها نشاندهنده همبستگی ملی و دینی ایرانیان است.<ref>[https://www.shabestan.news/news/56525/آداب-و-رسوم-ماه-رمضان-در-مناطق-مختلف-ایران «آداب و رسوم ماه رمضان در مناطق مختلف ایران»، خبرگزاری شبستان.]</ref> | |||
این | ====ماه محرم==== | ||
[[عزاداری]] امام حسین اگرچه از مشترکات فرهنگی اقوام مختلف ایرانی است؛ اما هر منطقه با سبک و سیاق منحصربهفرد خود این آیین را برگزار میکند. اقوام مختلف از شیعیان و حتی بسیاری از غیرشیعیان ایران، هر کدام با حفظ اصالت فرهنگی خود، مراسم ویژهای برای سوگواری [[امام حسین]] دارند. این تنوع در عین وحدت، گویای عمق ارادت ایرانیان به خاندان عصمت است.<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/214614 «محرم در میان اقوام ایرانی»، وبسایت راسخون.]</ref> | |||
=== | ===سبک زندگی اسلامی-ایرانی مشترک=== | ||
سبک زندگی حاکم بر اقوام ایرانی، سبک زندگی مشترک ایرانی-اسلامی است که با درهم آمیختن ارزشهای ناب دینی و سنتهای غنی ملی، الگویی جامع و کارآمد برای زندگی سعادتمندانه ارائه میدهد. این شیوه زندگی بر چند اصل بنیادین استوار است، از جمله [[اخلاق]] نیکو بهعنوان سنگ بنای روابط اجتماعی، خانواده بهعنوان کانون [[تربیت]] و آرامش، [[سادهزیستی]] آگاهانه، توجه متوازن به نیازهای مادی و معنوی، پاسداشت ارزشهای اصیل ملی در چارچوب تعالیم دینی. سبک زندگی ایرانی-اسلامی با حفظ هویت ملی و پایبندی به ارزشهای اسلامی، توانسته توازنی مطلوب بین سنت و مدرنیته ایجاد کند.<ref>[https://blog.programstore.ir/مقاله-سبک-زندگی-ایرانی-اسلامی/ «مقاله سبک زندگی ایرانی اسلامی- ترکیب فرهنگ، دین و هنر در زندگی»، وبسایت مجلۀ پیاستور.]</ref> منابع تاریخی و اسناد موجود، مؤید برخورداری اکثر اقوام ایرانی از ویژگیهای شخصیتی و فرهنگی ارزشمندی چون [[شجاعت]]، [[مهمان نوازی|مهماننوازی]] و دیگر فضایل اخلاقی است.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/154448/میزگرد-تنوع-قومی-در-ایران-چالش-ها-و-فرصت-ها هرمیداس باوند و دیگران، «میزگرد: تنوع قومی در ایران؛ چالشها و فرصتها»، 1381ش، ص335.]</ref> | |||
====همزیستی مسالمتآمیز پیروان مذاهب مختلف==== | |||
اسلام، احترام به انسان و جوامع انسانی را اصلی اساسی میداند. هر انسانی، صرفنظر از هر ویژگی، به صرف انسان بودن، محترم است. جوامع انسانی نیز بر اساس همین حرمت، باید با احترام متقابل با یکدیگر برخورد کنند.<ref>[https://hadith.net/PrintSourceText.aspx?n=3591&e=39502&p=1 احمدیجلفایی، «برخورد اسلام با سنتهای قدیم ملتها»، پایگاه اطلاعرسانی حدیث شیعه.]</ref> سرزمین ایران از دوران باستان تاکنون، صحنه هماهنگی و تعامل پیروان ادیان گوناگون بوده است. در دوران پیش از اسلام، امپراتوری ساسانی با وجود رسمیت [[دین]] زرتشتی، پذیرای جوامع یهودی، مسیحی و دیگر ادیان بود. این سنت [[مدارا]] پس از ظهور اسلام در سده هفتم میلادی نیز تداوم یافت. با رسمیت یافتن اسلام در ایران، اقلیتهای دینی زرتشتی، یهودی و مسیحی نهتنها به حیات مذهبی خود ادامه دادند، بلکه بهعنوان بخشی جداییناپذیر از ساختار اجتماعی و اقتصادی ایران به ایفای نقش پرداختند. | |||
< | ایران در طول تاریخ همواره کوشیده است وحدت ادیان مختلف را در مواجهه با تغییرات اجتماعی و سیاسی حفظ کند. در دوره [[صفویه]] تشیع مذهب رسمی شد؛ اما حقوق پیروان دیگر مذاهب (اهل سنت) و ادیان (یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) حفظ شد و آزادیهای مذهبی نسبی برای آنها فراهم بود. در جمهوری اسلامی ایران حقوق مذاهب دیگر و اقلیتهای دینی بهطور رسمی تضمین شده و تلاشهایی برای تقویت همبستگی میان پیروان ادیان مختلف انجام گرفته است. قانون اساسی، حقوق اقلیتهای دینی شناختهشده را به رسمیت شناخته و آنها در انجام مراسم دینی خود آزادند.<ref>[https://www.isna.ir/news/1403082115111/همزیستی-اقوام-سنتی-و-ادیان-الهی-در-ایران-اسلامی-وحدت-یکپارچه-ی «همزیستی اقوام سنّتی و ادیان الهی در ایران اسلامی/ وحدت یکپارچه ایرانیان در بحرانها»، خبرگزاری ایسنا.]</ref> | ||
< | سابقه تمدن ایران، این سرزمین را الگویی کمنظیر از همزیستی مسالمتآمیز اقوام و مذاهب مختلف کرده است. تنوع فرهنگی نه یک چالش، بلکه فرصتی ارزشمند برای جامعه ایرانی محسوب میشود که طی قرنها توانسته با حفظ تنوع قومی و مذهبی، وحدت ملی را تقویت کند.<ref>[https://defapress.ir/fa/news/605045/همزیستی-اقوام-و-مذاهب-نماد-همگرایی-و-انسجام-ایرانیان «همزیستی اقوام و مذاهب؛ نماد همگرایی و انسجام ایرانیان»، خبرگزاری ایرنا.]</ref> '''ا'''ین [[همزیستی]] دیرینه، بستری برای شکوفایی فرهنگی بینظیر فراهم آورده که همچون ستونی استوار، پیکره جامعه ایرانی را در طول تاریخ استحکام بخشیده است. در مقاطع حساس تاریخی، این انسجام میان اقوام و ادیان مختلف، عاملی تعیینکننده در حفظ تمامیت ارضی و استقلال کشور بوده و به نماد همدلی ملی بدل شده است.<ref>[https://www.isna.ir/news/1403082115111/همزیستی-اقوام-سنتی-و-ادیان-الهی-در-ایران-اسلامی-وحدت-یکپارچه-ی «همزیستی اقوام سنّتی و ادیان الهی در ایران اسلامی/ وحدت یکپارچه ایرانیان در بحرانها»، خبرگزاری ایسنا.]</ref> | ||
< | ==اقوام ایرانی در دنیای معاصر و آینده== | ||
====تأثیر مدرنیزاسیون و شهرنشینی==== | |||
مطالعات نشان میدهد که اقوام ایرانی تحت تأثیر مدرنیزاسیون و پدیدهٔ [[شهرنشینی]] عصر حاضر و تحت تأثیر عوامل اقتصادی اجتماعی و بهدلیل فرصتهای اشتغال، درآمد و امکانات بهتر یا تحصیلات، به شهرهای بزرگی مانند [[تهران]]، [[اصفهان]] یا [[مشهد]] [[مهاجرت]] میکنند. اقوام ساکن در مناطق روستایی یا شهرهای کوچک و استانهای مرزی بهدلیل فقر اقتصادی و بیکاری به کلانشهرها [[مهاجرت]] میکنند که سبب افزایش تراکم در شهرهای بزرگ و بههم خوردن توازن جمعیتی در نقاط مختلف کشور میشود.<ref>[https://sdata.ir/articles/بررسی-عوامل-مهاجرت-داخلی-و-خارجی-و-تأثیر-آنها-بر-تراکم-جمعیت/ جدیدی، «بررسی عوامل مهاجرت داخلی و خارجی و تأثیر آنها بر تراکم جمعیت»، وبسایت اسدیتا.]</ref> | |||
افراط در سمتگیری بهسوی مدرنیته موجب شده است که بسیاری از آدابورسوم فرهنگی یا کمرنگ و فراموش شوند یا تغییراتی پیدا کنند که آنها را از فلسفه و کارکرد اصلیشان دور کند. رسومی مانند چهارشنبهسوری، [[نوروز]] و مراسم [[مراسم عروسی|عروسی]] که دارای فلسفه و کارکردهای مثبت بودهاند، امروزه هزینههای مادی و معنوی زیادی را به جامعه تحمیل میکنند. ملتی با پیشینهای غنی در تمدن بشری، دانش، ادبیات، علم، فلسفه و دین، بهجای بهرهگیری از آن برای ساختن فرهنگی اصیل، در حال جایگزینی جشنها و آداب بیگانه مانند [[ولنتاین]]، [[جشن طلاق]] و [[ازدواج سفید]] با فرهنگ هفت هزار ساله خود است. | |||
این جایگزینی، [[پیوند خانوادگی]] را به نابودی میکشاند. عدهای این بحران هویتی را [[مدرنیته]] میپندارند. [[بحران فرهنگی]] از آنجا ناشی میشود که عدهای با تقلید صرف از غرب به دنبال سعادت هستند، گروهی دیگر در پی احیای دوران طلایی ایران باستان هستند و برخی نیز در تلاشند تا اسلام را از مظاهر ملیگرایی پاک کنند. در این میان، فرهنگ وارداتی و ضد فرهنگ، بنیانهای هویتی هر جامعه، شامل مذهب، تاریخ، آداب و رسوم، زبان و ادبیات را نابود میکند.<ref>[https://konarsandal.ir/1397/01/21/بررسی-عوامل-کم-رنگ-شدن-سنت-ها-و-فرهنگ-ها/ «بررسی عوامل کم رنگ شدن سنتها و فرهنگهای اصیل ایرانی/ به قلم محیا احمدی»، پایگاه تحلیلیخبری کنارصندل.]</ref> | |||
=== | ====جایگاه اقوام در سیاستگذاریها و برنامههای توسعه کشور==== | ||
جایگاه قومیتهای مختلف در قوانین، برنامهها و سیاستگذاریهای نظام جمهوری اسلامی همواره مورد توجه قرار گرفته است. نظام جمهوری اسلامی ایران در اسناد بالادستی خود از جمله [[قانون اساسی]]، [[سند تحول آموزش و پرورش]] و برنامههای توسعه کشور، رویکردی جامع و فراگیر نسبت به اقوام ایرانی اتخاذ کرده است. این رویکرد بر مبنای چند اصل اساسی استوار است: | |||
احترام به تنوع مذهبی؛ با وجود رسمیت مذهب اثنیعشری، سایر مذاهب اسلامی و اقلیتهای دینی به رسمیت شناخته شده و از حقوق قانونی برخوردارند. هدف از این سیاست، ایجاد [[وحدت]] و همدلی بین پیروان مذاهب مختلف در راستای تشکیل امت واحده اسلامی است. | |||
تأکید بر اصل برابری؛ هیچ قوم یا نژادی بر دیگری برتری ندارد و هرگونه تبعیض قومیتی در نظام جمهوری اسلامی مردود است. تمامی اقوام ایرانی از حقوق و فرصتهای برابر برخوردارند. | |||
ارزشگذاری به تنوع فرهنگی؛ تنوع قومی بهعنوان بخشی جداییناپذیر از میراث فرهنگی ایران گرامی داشته میشود. به مقوله تکثر قومیت در ایران نگاه فرصتآمیز وجود دارد. | |||
رسمیت فرهنگهای قومی در چارچوب فرهنگ ملی؛ فرهنگهای قومی در کنار فرهنگ ملی به رسمیت شناخته شده و مورد حمایت قرار میگیرند. با این حال، هرگونه گرایش ناسیونالیستی افراطی که منجر به تفرقه و تهدید وحدت ملی شود، با اصول اسلامی و منافع ملی در تعارض است. | |||
تلاش برای رفع تبعیض و توانمندسازی جوامع محلی؛ دولت موظف است با رفع محرومیتها و تبعیضها، توزیع عادلانه فرصتها و واگذاری مسئولیتهای محلی به مردم، زمینه مشارکت فعالتر اقوام مختلف در اداره امور کشور را فراهم سازد. | |||
در مجموع، نظام جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ این رویکرد، به دنبال ایجاد جامعهای یکپارچه، عادلانه و پویا است که در آن همه اقوام ایرانی با حفظ هویت فرهنگی خود، در پیشرفت و آبادانی کشور سهیم باشند.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/395073/الزامات-سیاستگذاری-فرهنگی-اقوام-راهبردهای-برگرفته-از-اسناد-بالادستی-و-دیدگاه-های-ذینفعان-مطالعه-موردی-قوم-کرد- مهدویکنی و صادقیزاده، «الزامات سیاستگذاری فرهنگی اقوام راهبردهای برگرفته از استاد بالادستی و دیدگاههای ذینفعان (مطالعۀ موردی قوم کرد)»، 1397ش، ص101.]</ref> | |||
==== | ====نقش رسانهها و فضای مجازی==== | ||
رسانهها نقشی دوگانه در ایجاد وفاق ملی ایفا میکنند. از یک سو، میتوانند با برجستهسازی موضوعات ملی و تقویت هویت ایرانی-اسلامی، به انسجام ملی کمک کنند و از سوی دیگر، با تمرکز بر مسائل قومی و تشدید اختلافات اجتماعی، وحدت ملی را تضعیف کنند. ضروری است رسانهها، بهویژه صداوسیما، با تمرکز بر نقاط مشترک و هویت ملی، به جای بزرگنمایی اختلافات، زمینه نقد سازنده و افزایش آگاهی عمومی را فراهم آورند و با رویکردی برابر و در چارچوب قانون اساسی، به رقابتهای سیاسی بین گروهها و جناحهای مختلف نگاه کنند.<ref>[https://www.irna.ir/news/81064611/اقوام-ایرانی-و-وفاق-ملی «اقوام ایرانی و وفاق ملی»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.]</ref> | |||
جهانیشدن، بهعنوان یک فرایند فراگیر و یکپارچه، با استفاده از ابزارهایی نظیر اینترنت، در برخی موارد کارکردهای هویتسازی ملی را تضعیف کرده است. این امر به شکلگیری هویتهای فراملی و چندپاره کمک کرده و همزمان هویتجوییهای قومی را تقویت کرده است. در نتیجه، [[احساس]] تعلق و وفاداری برخی افراد به هویت ملی کاهش یافته و کشورها با بحران هویت ملی مواجه شدهاند. ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و هویت ملی آن با چالشهای ناشی از فرایند جهانیشدن روبرو شده است. بنا بر دیدگاه کارشناسان برای مقابله با چالشهای هویتی ناشی از جهانیشدن، ایران نیازمند یک استراتژی رسانهای قوی است. | |||
این استراتژی باید بر اتصال به شبکههای ارتباطی جهانی و حضور فعال و رقابتی در عرصه بینالمللی متمرکز باشد. همزمان مدیریت کانالهای ارتباطی نظیر اینترنت برای معرفی و اشاعه عناصر فرهنگی و هویتی ایران ضروری است. رسانه ملی (صداوسیما) نیز باید با بازنگری در سیاستها، بهرهگیری از متخصصان هویت ملی و تاریخ و پرداختن به مؤلفههای هویت ملی در برنامههای خود، به تقویت [[احساس]] تعلق ملی کمک کند. با توجه به تنوع قومی ایران، دولت باید در سیاستهای هویتی خود، اصل «وحدت در کثرت» را رعایت کند.<ref>[https://journals.abru.ac.ir/article_30265_2e7675df6f109443a659951cd233cae6.pdf عباسزادۀ مرزبالی، «چالشهای هویت ملی در عصر جهانیشدن (با نگاهی به ایران)»، 1396ش، ص101-103.]</ref> | |||
رسانههای جمعی نقش مهمی در نزدیک کردن سلیقهها، خواستهها و انتظارات جامعه دارند که به آن همگنسازی گفته میشود. این نقش در نزدیک کردن طرز فکر و نگرش مخاطبان متعلق به قومیتهای مختلف نیز مؤثر است. در جوامع چند قومیتی، رسانهها نقش بسزایی در همگرایی اقوام در سطوح اجتماعی و فرهنگی دارند.<ref>[https://www.jccs.ir/article_23951.html خرازی آذر و دیگران، «تأثیر استفاده از رسانههای جمعی و اجتماعی بر همگرایی بین قومی در ایران»، 1395ش، ص70.]</ref> رسانههای اجتماعی لزوماً باعث همگونسازی فرهنگی نمیشوند؛ اما اقوام ایرانی میتوانند از این رسانهها برای بیان فرهنگ، دغدغهها و خواستههای خود استفاده کنند. رسانههای اجتماعی به اقوام کمک میکنند تا مؤلفههای هویتی خود (زبان، [[موسیقی]]، [[آداب]] و رسوم) را تقویت کنند و در بسیج قومی و ایجاد هماهنگی میان اعضای پراکنده اقوام نقش داشته باشند. در این راستا افزایش سواد رسانهای برای مقابله با تأثیرات منفی فرهنگهای بیگانه، بهبود زیرساختهای اینترنتی در مناطق محروم برای دسترسی اقوام و تقویت سیاستهای فرهنگی مبتنی بر تنوع و پرهیز از تبعیض از سوی کارشناسان توصیه میشود.<ref>[https://csr.basu.ac.ir/article_4516.html عبدالهزاده و دیگران، «نقش رسانههای اجتماعی در آیندۀ هویتهای قومی ایرانی»، 1400ش، ص341-345.]</ref> | |||
==== | ====نقش نسل جوان==== | ||
از | نقش نسل [[جوانی|جوان]] در تعامل با هویتهای قومی و ملی در عصر ارتباطات، پیچیده و دوسویه است. از یک سو، دسترسی بیسابقه به اطلاعات و ارتباطات جهانی میتواند به آشنایی و فهم عمیقتر هویتهای قومی و ملی کمک کند. از سوی دیگر، این ارتباطات گسترده، میتواند منجر به تردید و انحلال هویتهای قومی و بومی شود. | ||
بسترهای نوین ارتباطی، با وجود قابلیتهای مثبت برای ترویج فرهنگ دینی ایران، در حال حاضر بهدلیل فقدان فرهنگ استفاده درست و [[برنامهریزی]] ناکافی نهادهای فرهنگی و دینی، عمدتاً کارکرد منفی دارند. این امر، با کاهش نقش والدین، [[خانواده]] و نهادهای دینی در هویتسازی جوانان، منجر به افزایش [[مصرفگرایی]]، نسبیگرایی، فردگرایی و [[لذتجویی|لذتگرایی]] در میان آنان شده و در نتیجه هویت ملی و دینی آنها را تضعیف میکند. نتیجه عینی ضعف هویت در سالهای اخیر، جذابیت سبک [[زندگی]] غربی برای جوانان ایرانی و فاصله گرفتن آنان از سبک زندگی ایرانی-اسلامی است. | |||
این امر سبب شده است که [[احساس]] تعلق به هویتهای قومی، ملی، امتی و جهانی، افتخار به تاریخ و گذشته، حفظ یکپارچگی اجتماعی و ارزشهای ایرانی-اسلامی که مؤلفههای کلیدی سبک زندگی ایرانی-اسلامی هستند، جای خود را به فردگرایی، خانوادهگریزی، مصرفگرایی، شتابزدگی و تنوعطلبی بدهند. برای مقابله با شرایط موجود و آمادهسازی نسل جوان برای دفاع از فرهنگ و ارزشهای بومی، اقدامات زیر ضروری است: | |||
ایجاد [[غرور]] ملی؛ مسئولان باید شرایطی را در ابعاد مختلف فراهم کنند که مایه افتخار هر ایرانی باشد. وقتی فرد احساس کند کشورش در عرصه جهانی مورد احترام است، به ارزشهای ملی و دینی خود افتخار میکند. | |||
دعوت عملی به ارزشها؛ دعوت جوانان به ارزشهای ایرانی-اسلامی باید با عمل مسئولان همراه باشد. تناقض بین گفتار و عمل مسئولان و فرزندانشان در فضای مجازی، تأثیر منفی بر باور جوانان دارد. | |||
تقویت رسانهها؛ تقویت رسانههای تصویری، صنعت فیلم، انیمیشن و بازیهای کامپیوتری برای ترویج ارزشها و سبک زندگی ایرانی-اسلامی ضروری است. استفاده از رسانه ابزاری قدرتمند برای فرهنگسازی است.<ref>[https://www.khabaronline.ir/news/1470469/چگونه-احساس-تعلق-به-هویتی-ایرانی-را-در-جوانان-رشد-دهیم مظاهری، «چگونه احساس تعلق به هویتی ایرانی را در جوانان رشد دهیم؟»، وبسایت خبرآنلاین.]</ref> | |||
== | ====فرصتهای تنوع قومی در ایران==== | ||
تنوع قومیتی در ایران، هم در ابعاد داخلی و هم خارجی، فرصتهای قابل توجهی را ایجاد میکند. در بُعد داخلی، حضور اقوام مختلف در مناطق مرزی، با آشنایی عمیق آنها با جغرافیا و اقلیم خاص این نواحی، به حفظ و حراست از مرزها کمک شایانی میکند. علاوه بر این، ایران با در اختیار داشتن اقوام گوناگون، از مزیت تنوع ژنتیکی و استعدادهای بالقوه آنها بهرهمند است. تنوع فرهنگی همچنین بهعنوان سدی در برابر جهانیسازی فرهنگی عمل کرده و به حفظ و تداوم فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی کمک میکند. | |||
همچنین علایق اقوام به زادگاه خود، [[زندگی]] در مناطق با شرایط دشوار را ممکن ساخته و توزیع فضایی [[جمعیت]] را تسهیل میکند. در بُعد خارجی، مراودات فرهنگی با قومیتهای مشابه در کشورهای همسایه، زمینهساز پیوند فرهنگی ایران میشود و علایق مشترک این قومیتها، بستر مناسبی برای تعاملات اقتصادی ایجاد میکند. ایجاد شبکهای از عوامل قومی در کشورهای هدف نیز به کسب اخبار و اطلاعات کمک کرده و در نهایت، تحولات داخلی اقوام میتواند بر اقوام آنسوی مرز تأثیر گذاشته و حوزه نفوذ و تأثیرگذاری ایران را گسترش دهد.<ref>[https://farsnews.ir/FarsNews/1497659700000884160/فرصتهای-تنوع-قومیت-در-ایران?lang=fa «فرصتهای تنوع قومیت در ایران»، خبرگزاری فارس.]</ref> | |||
== | ==نگاه اسلام به قومیتها== | ||
اسلام، تفاوتهای قومی و قبیلهای را فرصتی برای شناخت متقابل انسانها میداند و آن را ضروری میشمارد؛ زیرا این تنوع، از هرج و مرج در جامعه جلوگیری میکند؛ اما اسلام با هرگونه برتریجویی بر اساس نسب و قبیله مخالف است و تقوا را تنها معیار برتری میداند. اسلام با تعصب جاهلیت مبارزه میکند و هدفش، وحدت جهانی مسلمانان از هر نژاد و قوم و قبیله است. | |||
از دیدگاه [[امام خمینی]]، حمایت از قومیت خود بر مبنای حقطلبی و رد باطل، مورد تأیید و نشانه کمال انسانی است؛ اما اگر حمایت صرفاً بر اساس تعصبات قومی و بدون توجه به حق صورت گیرد، این نوعی تعصب جاهلی است که مورد نکوهش قرار میگیرد. او ملیت را در چارچوب اسلام میپذیرد و از ملت ایران دفاع میکند و دفاع از کشورهای اسلامی را واجب میداند. امام خمینی به [[وطن]] احترام میگذارد؛ اما ملیگرایی را که در تضاد با اسلام باشد و باعث تفرقه میان مسلمانان شود، نمیپذیرد.<ref>[https://fa.wiki.khomeini.ir/wiki/قومیت «قومیت»، ویکی امامخمینی.]</ref> | |||
=پانویس= | =پانویس= | ||
| خط ۱۵۲: | خط ۶۴۱: | ||
=منابع= | =منابع= | ||
*احمدی، کامیل، «از مرز تا مرز»، لندن، مهری، | {{آغاز منابع}} | ||
*«آذربایجان غربی دارای متنوعترین گویشهای زبانی در ایران اسلامی است»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: | * احمدیجلفایی، حمید، «برخورد اسلام با سنتهای قدیم ملتها»، پایگاه اطلاعرسانی حدیث شیعه، تاریخ بازدید: ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | ||
*آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، تهران، مروارید، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۶ش. | * احمدی، کامیل، «از مرز تا مرز»، لندن، مهری، ۱۳۹۹ش. | ||
* | * «آداب خاص عزاداری مردم لرستان»، خبرگزاری شبستان، تاریخ درج مطلب: ۱۹ شهریور ۱۳۹۷ش. | ||
*«اقوام | * «آداب و رسوم آذریها در محرم | از تشتگذاری تا پولکه و تقسیم شمع»، وبسایت مجلهٔ افق کوروش، تاریخ درج مطلب: ۲ مرداد ۱۴۰۱ش. | ||
*انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش. | * «آداب و رسوم ماه رمضان در مناطق مختلف ایران»، خبرگزاری شبستان، تاریخ درج مطلب: ۱۲ مرداد ۱۳۹۰ش. | ||
* | * «آدابورسوم مردم کردستان»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | ||
*جعفری، پریسا، «اقوام ایرانی»، در وبسایت بازده، تاریخ بازدید: | * آرمند، فاطمه و پیسوره، فرشاد، «بررسی تعامل و همبستگی اقوام ایرانی در گفتمان اتحاد ملی»، ماهنامهٔ پژوهش ملل، شمارهٔ ۴، فروردین ۱۳۹۵ش. | ||
*حاجیانی، ابراهیم، «نسبت هویت ملی با هویت قومی در میان اقوام ایرانی»، | * «آذربایجان غربی دارای متنوعترین گویشهای زبانی در ایران اسلامی است»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۶ دی ۱۳۸۶ش. | ||
*دشتی، تقی، «مفهومشناسی قومیت و اقلیت قومی بهعنوان عنصری از جامعه سیاسی (به همراه شاخصهای علمی برای تشخیص میزان و شدت قومیت)»، | * آذرنیوش، زهرا، «آداب و رسوم، تاریخچه و طوایف بلوچ»، وبسایت کجارو، تاریخ درج مطلب: ۱ دی ۱۴۰۰ش. | ||
* | * «آشنایی با ۱۹ غذای سنتی مازندران»، خبرگزاری دانشجویان ایران، تاریخ درج مطلب: ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ش. | ||
*«زبانها و گویشهای متفاوت در پهناورترین استان کشور»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: | * «آشنایی با آیین چهلمنبر در لرستان»، وبسایت همشهری، تاریخ درج مطلب: ۱ شهریور ۱۳۹۹ش. | ||
*«زبانهای کُردی و گویشهای آن | نقشه پراکندگی در ایران»، وبسایت طرفداری، تاریخ درج مطلب: | * «آشنایی با انواع گویشها و لهجههای ایرانی»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | ||
*زریری، رضا، «تجددگرایی و هویت ایرانی در عصر پهلوی»، زمانه، | * «آشنایی با بازی محلی و سنتی استان کرمانشاه»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | ||
*زمانی محجوب، حبیب، «بررسی ورود اسلام به | * «آشنایی با بازیها و سرگرمیهای محلی استان مازندران»، وبسایت همشهریآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۲۳ آذر ۱۳۹۱ش. | ||
*شیرخانی، حسین و دیگران، «تحلیل ساختار اجتماعی آیینهای بلوچ در مثلهای بلوچی سرحدی | * «آشنایی با بازیهای محلی استان گیلان»، وبسایت همشهریآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۴ فروردین ۱۳۹۹ش. | ||
*«ضرورت شناخت اقوام توسط هر ایرانی»، در وبسایت خبرآنلاین، تاریخ درج مطلب: | * «آشنایی با غذاهای سنتی ترکمن»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | ||
*عادلی، علی، «تحولات قومی در مرزهای ایران قبل و بعد از جنگ تحمیلی:ابعاد و راهکارها»، | * «آشنایی با فرهنگ و آدابورسوم قوم ترکمن»، وبسایت آسمان پایتخت، تاریخ درج مطلب: ۳ دی ۱۴۰۲ش. | ||
* | * «آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم محلی استان گیلان»، وبلاگ لایفی، تاریخ بازدید: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | ||
*غلامرضایی، علی، «قومیتگرایی و شکلگیری تهدید ناسیونالیسم قومی در ایران»، | * «آشنایی با گویشهای مازندران»، وبسایت همشهریآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۶ اسفند ۱۳۹۸ش. | ||
*قاسمپور، محمد، «بررسی شکافهای قومیتی در ایران عصر مشروطه و پیامدهای آن»، وبسایت مرکز فرهنگیدانشگاهی امام خمینی و انقلاب اسلامی، تاریخ درج مطلب: | * «آشنایی با لباس محلی مردم لرستان»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | ||
*مطلبی، مسعود، «جغرافیای سیاسی مردم ایران»، مجله زمانه، شماره | * «آشنایی با هنرها و صنایعدستی مازندران»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | ||
*مطهری، مرتضی، خدمات متقابل ایران و اسلام، تهران، صدرا، چاپ چهل و یکم، | * آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، تهران، مروارید، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۶ش. | ||
*معینی یوسفی، مجتبی، «هویت ملی و هویت قومی»، وبسایت | * آنیزاده، علی، «ختنه و ختنهسوران»، دانشنامهٔ فرهنگ مردم ایران، قم، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۲۸ دی ۱۳۹۸ش. | ||
* | * «آیینها و اسطورههای اقوام ایرانی در رقصهای محلی»، وبسایت همشهریآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۲۴ بهمن ۱۳۹۱ش. | ||
*نیکویی، علی، «مهاجرت اقوام آریایی به فلات ایران و تشکیل حکومت در این فلات»، وبسایت ویرگول، تاریخ بازدید: | * «آیینهای عید فطر در ایران؛ از آش حضرت عباس (س) تا کیسهٔ برکت»، خبرگزاری شبستان، تاریخ درج مطلب: ۲۲ فروردین ۱۴۰۳ش. | ||
*«هشت | * «آیینهای نوروزی از منظر اسلام/ ریشههای مذهبی و دینی عید نوروز»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۳۰ اسفند ۱۳۹۵ش. | ||
[[رده: | * «ارادت اهلسنت سیستان و بلوچستان به امام حسین (ع) پایانی ندارد»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۹ مهر ۱۳۹۹ش. | ||
[[رده: | * «ارومیه؛ مرکز فرهنگی آذربایجان ایران/ ترکها پاسداران هویت و یکپارچگی ایران»، وبسایت تحلیلیخبری عصرایران، تاریخ درج مطلب: ۱۷ فروردین ۱۴۰۴ش. | ||
[[رده: | * «اسلام اقوام ایرانی را با هم متحد کرده است»، باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران، تاریخ درج مطلب: ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ش. | ||
[[رده: | * افشار سیستانی، ایرج، تاریخ تمدن اقوام آریایی، تهران، نگارستان، ۱۳۸۷ش. | ||
* افشاری، رؤیا، «آداب و رسوم اقوام ایرانی | مازندران»، وبسایت کارناوال، تاریخ درج مطلب: ۱۵ شهریور ۱۳۹۸ش. | |||
* «اقوام ایرانی شامل کدام قومیتها میشوند؟»، وبسایت مایاسمارت ژن، تاریخ بازدید: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «اقوام ایرانی و وفاق ملی»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۸ اسفند ۱۳۹۲ش. | |||
* انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش. | |||
* «ایرانیها بزرگترین لابی فرهنگی جهان در دهه آینده خواهند بود»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۲۰ خرداد ۱۳۹۷ش. | |||
* «بازیهای بومی محلی کردستان؛ فرهنگی در حال فراموشی»، خبرگزاری دانشجویان ایران، تاریخ درج مطلب: ۲۹ بهمن ۱۴۰۳ش. | |||
* «بازیهای محلی آذری»، وبسایت راسخون، تاریخ درج مطلب: ۴ آذر ۱۳۹۷ش. | |||
* باقری چومکامی، سیامک، «تاریخچه قوم عرب»، وبسایت راسخون، تاریخ درج مطلب: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ش. | |||
* «بررسی عوامل کم رنگ شدن سنتها و فرهنگهای اصیل ایرانی/ به قلم محیا احمدی»، پایگاه تحلیلیخبری کنارصندل، تاریخ درج مطلب: ۲۱ فروردین ۱۳۹۷ش. | |||
* بریمانی، فرامرز، «تحلیل هرمنوتیکی از فراز و فرود سیستان بزرگ»، مجلهٔ جغرافیا و توسعه، پاییز و زمستان ۱۳۸۳ش. | |||
* بشرا، محمد و طاهری، طاهر، جشنها و آیینهای مردم گیلان، رشت، فرهنگ ایلیا، ۱۳۸۷ش. | |||
* «بلوچ و بلوچستان»، وبسایت دانشنامهٔ جهان اسلام، تاریخ بازدید: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* بلوکباشی، علی، «دائرهٔ المعارف بزرگ اسلامی»، وبسایت کتابخانه|کتابخانهٔ مدرسه فقاهت، تاریخ بازدید: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* بهشتی، صمد و حقمرادی، محمد، «احساس تعلق به ایران در میان اقوام ایرانی»، جامعهشناسی کاربردی، دورهٔ ۱۲، شمارهٔ سوم، مهر ۱۳۹۶ش. | |||
* پوپل، کریم، «نژاد و ملیتهای افغانستان قسمت دوازدهم طایفهٔ بلوچ»، وبلاگ نژاد و ملیتهای افغانستان، تاریخ درج مطلب: ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۶م. | |||
* «پوشاک قوم عرب در ایران»، وبسایت طبیعت، تاریخ بازدید: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «تاریخچهٔ موسیقی آذربایجان»، وبسایت علمیپژوهشی آسمان، تاریخ درج مطلب: ۲۵ فروردین ۱۳۹۹ش. | |||
* «تمام آداب و رسوم مردم گیلان+ تحقیق دربارهٔ گیلکها»، وبسایت نمناک، تاریخ بازدید: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «تنوع قومی؛ تهدید یا فرصت؟»، وبسایت ویستا، تاریخ بازدید: ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* جدیدی، حسین، «بررسی عوامل مهاجرت داخلی و خارجی و تأثیر آنها بر تراکم جمعیت»، وبسایت اسدیتا، تاریخ درج مطلب: ۶ مرداد ۱۴۰۳ش. | |||
* «جریان قومیتگرایی افراطی؟»، وبسایت پرسمان دانشگاهیان، تاریخ درج مطلب: ۱۰ دی ۱۳۹۵ش. | |||
* «جشن خرمن»، وبسایت ویرگول، تاریخ بازدید: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* جعفری، پریسا، «اقوام ایرانی»، در وبسایت بازده، تاریخ بازدید: ۲۴ خرداد ۱۴۰۱ش. | |||
* حاجیانی، ابراهیم، «نسبت هویت ملی با هویت قومی در میان اقوام ایرانی»، مجلهٔ جامعهشناسی ایران، شمارهٔ ۳، مهر ۱۳۸۷ش. | |||
* خرازی آذر، زهرا و دیگران، «تأثیر استفاده از رسانههای جمعی و اجتماعی بر همگرایی بین قومی در ایران»، مطالعات فرهنگ ارتباطات، شمارهٔ ۳۴، شهریور ۱۳۹۵ش. | |||
* خاوری، محمدتقی، مردم هزاره و خراسان بزرگ، تهران، عرفان، ۱۳۸۵ش، ص۱۶۰–۱۷۲. | |||
* «درآمدی بر مردمشناسی موسیقی ترکمن»، وبسایت ادارهٔ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گلستان، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «در مورد بلوچ در ویکیتابناک بیشتر بخوانید»، وبسایت تابناک، تاریخ بازدید: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «در مورد سیستان و بلوچستان در ویکی تابناک بیشتر بخوانید»، وبسایت تابناک، تاریخ بازدید: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «در مورد عشایر ترکمن در ویکیتابناک بیشتر بخوانید»، وبسایت تابناک، تاریخ درج مطلب: ۹ فروردین ۱۴۰۲ش. | |||
* دشتی، تقی، «مفهومشناسی قومیت و اقلیت قومی بهعنوان عنصری از جامعه سیاسی (به همراه شاخصهای علمی برای تشخیص میزان و شدت قومیت)»، فصلنامهٔ تحقیقات سیاسی و بینالمللی، شمارهٔ ۹، زمستان ۱۳۹۰ش. | |||
* «دنیای رنگارنگ صنایعدستی لرستان در غبار فراموشی»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ش. | |||
* دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، وبسایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «رسم فصل چیست؟»، وبسایت طبیعت، تاریخ بازدید: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «رقص آذری، نماد اصالت فرهنگ آذربایجان»، وبسایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، تاریخ بازدید: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «رقص سیستانی»، وبسایت ویزیتایران، تاریخ بازدید: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «رقص محلی چوبیه؛ رقص فولکلوریک مردم عرب خوزستان»، وبسایت ادارهٔ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، تاریخ درج مطلب: ۱ مهر ۱۳۹۵ش. | |||
* «رقصهای لری و ویژگیهای آن»، مجلهٔ ویستا، تاریخ بازدید: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* زارعی، غفار، «نقش هویت قومی در همبستگی ملی پس از انقلاب اسلامی؛ رویکردی چندفرهنگی»، فصلنامهٔ رهیافت انقلاب اسلامی، شمارهٔ ۴۷، تابستان ۱۳۹۸ش. | |||
* «زبان فارسی؛ پلی برای گفتگو و همدلی میان اقوام ایرانی»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: ۲۷ اسفند ۱۴۰۳ش. | |||
* «زبان لُری و گویشهای آن | نقشه پراکندگی در ایران»، وبسایت طرفداری، تاریخ درج مطلب: ۱۹ شهریور ۱۴۰۲ش. | |||
* «زبان قوم عرب در ایران»، وبسایت طبیعت، تاریخ بازدید: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «زبانها و گویشهای متفاوت در پهناورترین استان کشور»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۸ مهر ۱۳۹۹ش. | |||
* «زبانهای کُردی و گویشهای آن | نقشه پراکندگی در ایران»، وبسایت طرفداری، تاریخ درج مطلب: ۱۷ تیر ۱۴۰۲ش. | |||
* زریری، رضا، «تجددگرایی و هویت ایرانی در عصر پهلوی»، زمانه، شمارهٔ ۴۰، ۱۳۸۴ش. | |||
* زمانی محجوب، حبیب، «بررسی ورود اسلام به ایران»، تاریخ در آیینهٔ پژوهش، شمارهٔ ۲۲، ۱۳۸۸ش. | |||
* سعیدیان، عبدالحسین، سرزمین و مردم ایران، تهران، علم و زندگی، ۱۳۷۷ش. | |||
* سلیمان نوری، علیرضا، «گرگیعان جشن محلهگردی کودکان عرب زبان»، روزنامهٔ ایران، تاریخ انتشار: ۲ تیر ۱۳۹۵ش. | |||
* سلیمینمین، عباس، «متلاشی کردن اقوام فراتر از درک رضاخان بود!»، وبسایت جوانآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ش. | |||
* «سیزده بدر رسم مشترک همه ایرانیان»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: ۱۲ فروردین ۱۳۹۵ش. | |||
* سیسیل جی، ادموندز، کردها، ترکها، عربها، ترجمه ابراهیم یونسی، تهران، روزبهان، ۱۳۶۷ش. | |||
* شاهدپور، الهام، «سقاخانههای بروجرد سنتیترین نماد از قدمت عزاداری محرم در ایران است»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ درج مطلب: ۳ مهر ۱۳۹۶ش. | |||
* شیرخانی، حسین و دیگران، «تحلیل ساختار اجتماعی آیینهای بلوچ در مثلهای بلوچی سرحدی برپایهٔ رویکرد مردممدارانهٔ بوراوی»، دوماهنامهٔ فرهنگ و ادبیات عامه، شمارهٔ ۴۲، بهمن و اسفند ۱۴۰۰ش. | |||
* شهرنازدار، محسن، «مطالعات انسانشناختی بلوچستان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ، تاریخ درج مطلب: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ش. | |||
* «صنایع دستی سیستان»، وبلاگ سیستان، تاریخ درج مطلب: ۶ مهر ۱۳۹۲ش. | |||
* «ضرورت شناخت اقوام توسط هر ایرانی»، در وبسایت خبرآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۲۷ بهمن ۱۳۹۱ش. | |||
* ظفرعبدالهزاده، فؤاد و دیگران، «نقش رسانههای اجتماعی در آیندهٔ هویتهای قومی ایرانی»، پژوهشهای جامعهشناسی معاصر، شمارهٔ ۱۹، ۱۴۰۰ش. | |||
* عادلی، علی، «تحولات قومی در مرزهای ایران قبل و بعد از جنگ تحمیلی:ابعاد و راهکارها»، فصلنامهٔ جغرافیا و برنامهریزی منطقهای، شمارهٔ ۳۱، شهریور ۱۳۹۷ش. | |||
* «عاشورا و حزن انگیزترین سوگواری با «سرنای چمری» لرستان+فیلم و عکس»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۹ آذر ۱۳۹۹ش. | |||
* «عاشواریی متفاوت در اشترینان بروجرد»، وبسایت شبکه اطلاعرسانی راه دانا، تاریخ درج مطلب: ۱۸ مهر ۱۳۹۵ش. | |||
* عباسزادهٔ مرزبالی، مجید، «تحولات هویت ملی ایران در دوره اسلامی (از ورود اسلام به ایران تا عصر صفوی)»، سیاستپژوهی ایرانی، شمارهٔ ۳۰، دی ۱۴۰۰ش. | |||
* عباسزادهٔ مرزبالی، مجید، «چالشهای هویت ملی در عصر جهانیشدن (با نگاهی به ایران)»، سیاستپژوهی، شمارهٔ ۶، بهار ۱۳۹۶ش. | |||
* «غذاهای بلوچی طعمی به حلاوت طبیعت/ غذاهای سنتی زینتبخش سفرههای سحری»، وبسایت عصر هامون، تاریخ درج مطلب: ۲۴ خرداد ۱۳۹۵ش. | |||
* «غذاهای ترکزبانها، تجربهای متفاوت از آشپزی ایرانی با طعمهای بینظیر»، وبسایت بوک می، تاریخ درج مطلب: ۱۷ بهمن ۱۴۰۳ش. | |||
* «غذاهای سنتی سیستان و بلوچستان ریشه در باور و طبیعت دارد»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ش. | |||
* «غذاهای محلی عربهای خوزستان برای ماه رمضان»، خبرگزاری دانشجویان ایران، تاریخ درج مطلب: ۱۳ مرداد ۱۳۹۲ش. | |||
* «غذاهای محلی کردستان»، وبسایت کارناوال، تاریخ درج مطلب: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ش. | |||
* «غذاهای محلی لرستان با و بدون برنج+ انواع آش»، وبسایت نمناک، تاریخ بازدید: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «عروسی پیرشالیار مراسمی به قدمت هزار سال»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۹ بهمن ۱۳۹۶ش. | |||
* «عید قربان در آینه اقوام ایرانی و جهان اسلام»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۲۶ آبان ۱۳۸۹ش. | |||
* غلامرضایی، علی، «قومیتگرایی و شکلگیری تهدید ناسیونالیسم قومی در ایران»، فصلنامهٔ علمی مطالعات جنگ، شمارهٔ ۸، خرداد ۱۴۰۰ش. | |||
* «فرصتهای تنوع قومیت در ایران»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۲۶ خرداد ۱۳۹۶ش. | |||
* «فرهنگ بومی مردم بلوچ»، وبسایت صنایع دستی ایران، تاریخ بازدید: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* قاسمپور، محمد، «بررسی شکافهای قومیتی در ایران عصر مشروطه و پیامدهای آن»، وبسایت مرکز فرهنگیدانشگاهی امام خمینی و انقلاب اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ش. | |||
* قنبرپور، سینا، «مروری بر مراسم پرسه در بلوچستان»، وبسایت مجلهٔ ویستا، تاریخ درج مطلب: ۱۱ مهر ۱۴۰۲ش. | |||
* «قوم ترکمن، بازیها»، وبسایت اقوام ایرانی، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «قوم ترکمن»، ویکیفقه، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «قوم گیلانی یا مردم گیلک؛ از تاریخ تا فرهنگ»، وبسایت مای اسمارت ژن، تاریخ بازدید: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «قومیت»، ویکی امامخمینی، تاریخ درج مطلب: ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ش. | |||
* «لباس زنان ترکمن»، وبسایت ادارهٔ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گلستان، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «لباس سنتی و بومی مازندران، تلفیقی از زیبایی و پوشیدگی»، خبرگزاری برنا، تاریخ درج مطلب: ۱۸ خرداد ۱۴۰۲ش. | |||
* «لباس محلی سیستانی؛ نفیسترین لباس محلی ایران»، وبسایت درناتریپ، تاریخ درج مطلب: ۱۱ مرداد ۱۳۹۸ش. | |||
* «لباسهای مردان ترکمن»، وبسایت ادارهٔ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گلستان، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «مازندران؛ سرزمین افسانهای شیعه با تاریخ مقاومت»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ درج مطلب: ۱۵ آبان ۱۴۰۳ش. | |||
* «مانایی فرهنگ بومی و حفظ سنتهای زیبای کهن در قوم ترکمن»، خبرگزاری دانشجویان ایران، تاریخ درج مطلب: ۱۰ مهر ۱۴۰۲ش. | |||
* مجتهدپور، یاسمین، «چهارشنبه سوری»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۸ش. | |||
* «محرم در میان اقوام ایرانی»، وبسایت راسخون، تاریخ درجمطلب: ۲۰ تیر ۱۳۹۱ش. | |||
* «محرم و آیینهای سوگواری در سیستان»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۵ شهریور ۱۳۹۹ش. | |||
* «مراسم محلی ههلپرکی استان کردستان»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* مطلبی، مسعود، «جغرافیای سیاسی مردم ایران»، مجله زمانه، شماره ۷۰، ۱۳۸۷ش. | |||
* مظاهری، محمدمهدی، «چگونه احساس تعلق به هویتی ایرانی را در جوانان رشد دهیم؟»، وبسایت خبرآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۸ دی ۱۳۹۹ش. | |||
* مطهری، مرتضی، خدمات متقابل ایران و اسلام، تهران، صدرا، چاپ چهل و یکم، ۱۳۹۰ش. | |||
* «معرفی انواع صنایعدستی گیلان»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «معرفی بازیهای بومی و محلی لرستان»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۹ فروردین ۱۳۹۴ش. | |||
* «معرفی شهر کرمانشاه»، وبسایت کارناوال، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «معرفی صنایعدستی ترکمن»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «معرفی صنایعدستی کردستان»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* معینی یوسفی، مجتبی، «هویت ملی و هویت قومی»، وبسایت مجلهٔ ویستا، تاریخ بازدید: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «مقاله سبک زندگی ایرانی اسلامی- ترکیب فرهنگ، دین و هنر در زندگی»، وبسایت مجلهٔ پیاستور، تاریخ درج مطلب: ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ش. | |||
* «منوی غذای شهر سوخته: دلمهماهی با تخم غاذ و نان کنجدی همراه ماءالشعیر و خربزه»، خبرآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۲۳ فروردین ۱۳۸۹ش. | |||
* «موسیقی آذربایجان»، وبسایت آوای چکاوک، تاریخ بازدید: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «موسیقی خوزستان»، وبسایت ویستا، تاریخ بازدید: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «مویهای باستانی با عمری هزاران ساله + اجراهایی از مقام «چمر» یا «چمری»»، خبرگزاری ایلنا، تاریخ درج مطلب: ۴ آذر ۱۴۰۰ش. | |||
* مهدویکنی، سعیدرضا و صادقیزاده، کسری، «الزامات سیاستگذاری فرهنگی اقوام راهبردهای برگرفته از استاد بالادستی و دیدگاههای ذینفعان (مطالعهٔ موردی قوم کرد)»، راهبرد فرهنگ، سال یازدهم، شمارهٔ ۴۲، تابستان ۱۳۹۷ش. | |||
* «نذریهای سرور و سالار شهیدان در لرستان و سفرههایی سرشار از برکت»، خبرگزاری برنا، تاریخ درج مطلب: ۲۸ مهر ۱۳۹۴ش. | |||
* «نقش اقوام ایرانی در پیروزی انقلاب اسلامی»، وبسایت تبیان، تاریخ درج مطلب: ۲۰ بهمن ۱۳۹۲ش. | |||
* «نقش دستمال در رقصهای محلی ایرانیان»، وبسایت خبرآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ش. | |||
* «نگاهی به بازیهای بومی و محلی سیستان بلوچستان»، وبلاگ اطلاعات محلی سیستان، تاریخ درج مطلب: ۱۳ دی ۱۳۹۹ش. | |||
* «نگاهی به بازیهای محلی کودکان عرب خوزستان»، وبسایت تحلیلیخبری عصرایران، تاریخ درج مطلب: ۶ دی ۱۳۹۲ش. | |||
* «نگاهی به فرهنگ بلوچ»، وبسایت مجلهٔ ویستا، تاریخ بازدید: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «نگاهی به فرهنگ و موسیقی اقوام لُر»، باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران، تاریخ درج مطلب: ۲۰ شهریور ۱۴۰۰ش. | |||
* «نگاهی به مراسمها و جشنها و آیینهای کردستان»، خبرگزاری میزان، تاریخ درج مطلب: ۱۳ اسفند ۱۳۹۶ش. | |||
* «نگاهی به موسیقی سیستان»، خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا، تاریخ درج مطلب: ۱۹ اسفند ۱۳۹۶ش. | |||
* «نگاهی به وضعیت موسیقی کردی (قسمت اول)»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۱ خرداد ۱۳۸۵ش. | |||
* «نوروز در اقوام ایرانی»، وبسایت دنیای اقتصاد، تاریخ درج مطلب: ۲۶ اسفند ۱۳۹۵ش. | |||
* نیکویی، علی، «مهاجرت اقوام آریایی به فلات ایران و تشکیل حکومت در این فلات»، وبسایت ویرگول، تاریخ بازدید: ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «ویژگیهای رفتاری خاص آذریهای غیور آذربایجان»، وبسایت کارناوال، تاریخ درج مطلب: ۱۵ شهریور ۱۳۹۸ش. | |||
* هرمیداس باوند، داوود و دیگران، «میزگرد: تنوع قومی در ایران؛ چالشها و فرصتها»، مطالعات ملی، شمارهٔ ۹، بهار ۱۳۸۱ش. | |||
* «هشت لهجهٔ زبان ترکی در ایران»، وبسایت پارسینه، تاریخ درج مطلب: ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ش. | |||
* «هشدار محقق از خطر نابودی شیعیان دایکندی توسط طالبان»، خبرگزاری اهلبیت، تاریخ درج مطلب: ۱۵ تیر ۱۳۹۸ش. | |||
* «همزیستی اقوام؛ راز ماندگاری ایران»، وبسایت دیپلماسی ایرانی، تاریخ درجمطلب: ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ش. | |||
* «همزیستی اقوام سنّتی و ادیان الهی در ایران اسلامی/ وحدت یکپارچه ایرانیان در بحرانها»، خبرگزاری ایسنا، تاریخ درج مطلب: ۲۲ آبان ۱۴۰۳ش. | |||
* «همزیستی اقوام و مذاهب؛ نماد همگرایی و انسجام ایرانیان»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۲۲ آبان ۱۴۰۳ش. | |||
* «هنرهای سنتی آذربایجان، گوهری از باغ خیال»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* « «یزلهخوانی چیست»؟ / فلسفه رقص شمشیر و قهوه تلخ+ فیلم»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: ۱۳ آذر ۱۳۹۷ش. | |||
* یوسفی، جعفر، «هنرها و صنایعدستی قوم لر»، وبسایت راسخون، تاریخ درج مطلب: ۸ اردیبهشت ۱۳۹۴ش. | |||
{{پایان منابع}} | |||
<!-- WikiSEO --> | |||
{{ایران-افقی}} | |||
[[رده:اقوام بر پایه کشور]] | |||
[[رده:اهالی ایران]] | |||
[[رده:جامعه ایران]] | |||
[[رده:اقوام ایرانی]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۱۲

اقوام ایرانی؛ گروههای متنوع و متکثر انسانی با هویت مشترک ایرانی.
ایران سرزمینی از گنجینهٔ رنگارنگ نژادها، زبانها و آیینها است که اقوام آن در چارچوب هویت ملی یکپارچه و میراث تاریخی مشترک، در همزیستی مسالمتآمیز به سر میبرند. این گوناگونی فرهنگی نهتنها عامل تفرقه نبوده، بلکه همواره بهعنوان سرچشمه غنای تمدنی و عاملی برای پایداری هویت ایرانی در طول تاریخ عمل کرده است. اقوام مختلف از دیرباز در فلات ایران حضور داشتهاند و هر یک در شکلگیری تمدن درخشان ایرانزمین نقش ایفا کردهاند.
تعریف اقوام
[ویرایش | ویرایش مبدأ]قوم را مجموعهای از افراد یا گروههای انسانی دانستهاند که بر اثر گسترش یک یا چند خانواده پیوسته به وجود آمدهاند. عموماً این مجموعه دارای نژاد، زبان، فرهنگ، دین، مذهب، منطقهٔ زیست،[۱] پیشینهٔ تاریخی و آدابورسوم مشترک هستند که این نوع اشتراکها «قومیت» را تشکیل میدهند.[۲]
واژهٔ قوم که در زبان انگلیسی معادل اِتنیک[۳] است، به کلمهٔ یونانی اِتینیکوس[۴] بازمیگردد. این اصطلاح در دو حوزهٔ علمی اِنتولوژی (مطالعهٔ اقوام) و اِنتوگرافی (مردمنگاری) به کار میرود. همچنین «اِنتو» بهعنوان پیشوند، معادل واژههای «نژادی»، «مردم»، «فرهنگ» و «وابسته به نژاد» استفاده میشود.[۵]
از جمله واژههای مرتبط با قوم و قومیت میتوان به «هویت قومی»، «ملیت» و «هویت ملی» اشاره کرد. ملیت به رابطهٔ حقوقی و قانونی فرد با یک ملت یا دولت اشاره دارد و بیانگر عضویت رسمی در یک کشور است.[۶] هویت قومی به احساس تعلق و شناسایی با گروهی خاص بر اساس اشتراکات نژادی، زبانی، فرهنگی یا تاریخی اشاره دارد. این نوع هویت بر پایه ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی مشترک میان اعضای یک گروه شکل میگیرد. در مرتبهٔ بالاتر هویت جمعی، هویت ملی قرار دارد که بیانگر احساس تعلق و یگانگی با یک واحد سیاسی است که در آن فرد خود را بخشی از جامعهای بزرگتر میداند. شکلگیری این هویت علاوه بر حضور فیزیکی در یک جغرافیای سیاسی، نیازمند پذیرش قلبی و روانی نظام سیاسی حاکم است و اقوام مختلف را در خود جای داده است.[۷] این دو هویت نهتنها با یکدیگر در تضاد نیستند، بلکه میتوانند همدیگر را تقویت کنند. تعهد به هویت ملی ارتباط مستقیمی با احساس هویت قومی دارد. این دو هویت بهصورت مکمل و در کنار یکدیگر وجود دارند.[۸]
هویت ملی و هویت قومی اقوام ایرانی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مطالعات نشان میدهد که هر دو بعد هویت ملی و هویت قومی در میان اقوام ایرانی از جایگاه مستحکمی برخوردارند و تفاوت معناداری در میزان گرایش به این دو نوع هویت مشاهده نمیشود. ایرانیان ضمن پایبندی به هویت ملی مشترک، به هویت قومی خود نیز تعلق خاطر دارند. عوامل مختلفی از جمله زبان محلی، اقتصاد منطقهای، تنوع مذهبی و خردهفرهنگهای قومی میتوانند بهعنوان فرصتی برای تقویت همبستگی ملی عمل کنند؛ مشروط بر اینکه در چارچوب سیاستهای کلان ملی مدیریت شوند.[۹]
تاریخچه اقوام ایرانی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ایران باستان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
مهاجرت گروههای مختلف آریایی به فلات ایران، فرآیندی تدریجی بود که حدود هزار سال به طول انجامید. در جریان این کوچهای گسترده، اقوام آریایی در مناطق مختلف پراکنده شدند و بهتدریج با ساکنان بومی درآمیختند و تأثیرات عمیقی بر شیوهٔ زندگی اجتماعی آنان برجای گذاشتند. در هزارهٔ اول پیش از میلاد مسیح، آریاییها به سه گروه متمایز مادها، پارسها و پارتها تقسیم شدند و هستهٔ اولیهٔ اقوام ایرانی را پدیدآوردند و با انسجامی یکپارچه، همچون مثلثی، بخشهای غرب، جنوب و شرق فلات ایران را تحت سیطره گرفتند.
در این میان، اولین حکومت آریایی با نام مادها در غرب این منطقه شکل گرفت و بدین ترتیب، نهتنها فصل جدیدی در تاریخ ایران آغاز شد، بلکه تحولی شگرف در تاریخ جهان به وجود آمد. سیر تحول جامعه آریاییها بهسوی زندگی متمدن و تشکیل جوامع منسجم فرهنگی و سیاسی، ریشه در هزاره پنجم پیش از میلاد دارد. این فرایند که همزمان با دوره نوسنگی بود، شاهد آغاز رشد همهجانبه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این اقوام شد. این روند تکاملی در هزاره چهارم پیش از میلاد تداوم یافت. آریاییها با ویژگیهای جسمانی ممتاز همچون اندام درشت و متناسب، پوست روشن، چهرههای زیبا، موهای روشن و همچنین تواناییهای نظامی چشمگیر، تمدن پیشرفته و سبک زندگی مستقر از اقوام همجوار خود متمایز بودند.
آریاییها جامعهای آبادینشین با اقتصاد مبتنی بر دامداری و کشاورزی تشکیل داده بودند. مادها در گسترهای وسیع از شمال زاگرس تا دشتهای مرکزی ایران سکونت داشتند. قلمرو آنها از آذربایجان و نواحی میانه و مراغه در شمال آغاز میشد و تا مرزهای آشور در غرب امتداد داشت. در شرق، این قلمرو به مناطق قزوین و تهران میرسید و از دماوند تا حاشیههای دشت کویر ادامه مییافت. در جنوب نیز محدوده نفوذ مادها تا اصفهان و دره سفیدرود گسترش داشت. همزمان، پارسها در جنوب و در مناطق زاگرس جنوبی مستقر شده بودند. قلمرو پارسها از غرب با سرزمین ایلام هممرز بود و در شرق تا کرمان و یزد پیش میرفت و در جنوب به سواحل خلیجفارس میرسید و در شمال با قلمرو مادها همجوار میشد.
بررسی دقیق گزارشها و کتیبههای مربوط به اقوام ایرانی و غیرایرانی توسط محققان نشان میدهد که هیچیک از این گروهها از موقعیت برتر یا مزیت خاصی نسبت به دیگری برخوردار نبودهاند. روابط میان اقوام ایرانی مبتنی برهمترازی بوده و هیچ نشانهای از سلطهجویی یا برتری ذاتی یک گروه بر گروه دیگر در این اسناد دیده نشده است و در آن تمامی اقوام از جایگاه و موقعیتی کمابیش برابر برخوردار بودهاند.[۱۰]
ورود اسلام به ایران
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ورود اسلام به ایران یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ و فرهنگ ایران است. از این دوره به بعد، هویت ملی ایرانیان ترکیبی از میراث کهن ایران باستان و آیین نوین اسلامی شد که تحولی عمیق در ساختار هویتی ایران ایجاد کرد.[۱۱] در نظام فکری اسلام، هیچ جایگاهی برای سیستم طبقاتی رایج در ایران باستان وجود نداشت؛ زیرا از نگاه اسلام، همهٔ انسانها صرفنظر از نژاد، زبان یا پیشینهٔ فرهنگی، در برابر خداوند یکسان هستند و ارزش هر فرد نه به وابستگیهای قومی و اجتماعی، بلکه به میزان تقوا و درستکاری دروناش وابسته است. با ورود اسلام به ایران، پیام عدالتخواهانه و برابریطلبانهٔ آن، بهویژه در سخنان نخستین سفیران مسلمان، تأثیر عمیقی بر مردم گذاشت و دلهای بسیاری از ایرانیان را به سوی اسلام جذب کرد.[۱۲]
پیروزی مسلمانان بر ساسانیان، با توجه به برتری نظامی، جمعیتی و تجهیزاتی ایران، نمایانگر عظمت اسلام برای ایرانیان بود. در آن زمان، ایران در کنار روم، یکی از دو قدرت برتر جهان بهشمار میرفت و مسلمانان در مقایسه با آن، از نظر نظامی و فنون جنگی در سطح پایینتری قرار داشتند. با وجود این، ایمان و اعتقاد راسخ مسلمانان به رسالت خود، فداکاریها و جانبازیهای آنان، نقش بسزایی در این پیروزی ایفا کرد. این پیروزی عظمت اسلام را در نظر ایرانیان برجسته ساخت. پیروزی مسلمانان بر ساسانیان، با وجود جمعیت بسیار کمتر و امکانات محدودشان در مقایسه با تخمین ۱۴۰ میلیونی جمعیت ایران که بخش قابل توجهی از آن را سربازان تشکیل میدادند، نمیتواند صرفاً ناشی از ایمان و روحیه آنان باشد.
جمعیت اندک سربازان مسلمان (حدود شصت هزار نفر) در برابر این لشکر عظیم، این پیروزی را به یک معما تبدیل کرد؛ بنابراین، علت اصلی شکست ساسانیان باید در عوامل دیگری جستوجو شود. مهمترین عامل شکست ساسانیان، نارضایتی عمیق مردم ایران از حکومت، آیین و رسوم ناعادلانه آن زمان بود. نارضایتی عمیق مردم در ایرانِ آن زمان، مانع از شکلگیری روحیه اتحاد و در نتیجه، مقاومت یکپارچه در برابر دشمن مشترک شد. دین زرتشت، بهدلیل فساد موبدان، دیگر مورد اعتقاد قلبی مردم ایران نبود و حتی محققان معتقدند اگر اسلام وارد ایران نمیشد، مسیحیت بهتدریج جایگزین آن میشد.
روشنفکران و مراکز علمی ایران در آن زمان تحت نفوذ مسیحیان و زرتشتیان درگیر تعصبات و سنتهای غلط بودند. بیعلاقگی مردم به حکومت و روحانیت زرتشتی باعث عدم رغبت سربازان ایرانی به جنگیدن علیه مسلمانان و حتی کمک به آنان میشد. در آستانه ظهور اسلام، قوانین، آیین و حکومت ایران بهگونهای بود که مردم را برای پذیرش یک نظام جدید آماده میکرد. پس از فتح ایران توسط مسلمانان، مردم نهتنها مقاومت نکردند، بلکه برای پیشرفت اسلام تلاش فراوانی کردند. با گذشت زمان، علاقه و ارادت ایرانیان به اسلام افزایش یافت و آنها بهطور فزایندهای کیشها و آیینهای قبلی خود را ترک کردند. این نفوذ به وضوح در ادبیات فارسی قابل مشاهده است؛ بهطوری که تأثیر اسلام، قرآن و حدیث در آثار نویسندگان و شاعران قرون بعدی بیشتر و مشهودتر از آثار قرون اولیه است. حتی برخی خاندان ایرانی تا قرنهای دوم، سوم و چهارم هجری به دین زرتشت وفادار ماندند و در جامعه مسلمانان با احترام زندگی کردند؛ سپس اسلام را پذیرفتند.[۱۳]
از زمان تشکیل امپراتوری هخامنشی تاکنون، حدود ۲۵۰۰ سال میگذرد که طی آن، ایران بخشهای گستردهای از خاورمیانه را تحت حکومت واحد درآورد. از این مدت، نزدیک به چهارده قرن با دین اسلام سپری شده است. اسلام بهطور عمیق در زندگی ایرانیان نفوذ کرده، از تولد تا مرگ، در آدابورسوم، عبادات، قوانین و فرهنگ آنان جاری بوده است. تاریخ، ادبیات، سیاست، قضاوت و تمدن ایران با اسلام آمیخته شده است. همچنین، ایرانیان نقش بیبدیلی در گسترش و پیشرفت تمدن اسلامی داشتهاند و حتی بیش از دیگر ملل مسلمان در نشر و ترویج این دین کوشیدهاند. هیچ ملتی به اندازه ایران در تبلیغ و تعالی اسلام تلاش نکرده است.[۱۴]
نقش سلسله صفویه در هویتسازی شیعی-ملی و سیاستگذاریهای قومی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]صفویان با اعلام تشیع دوازدهامامی بهعنوان مذهب رسمی در سال ۹۰۷ق تحولی بنیادین در هویت ایرانی ایجاد کردند.[۱۵] آنها در تاریخ ایران حکومتی بینظیر بودند که پس از دورههای طولانی نابسامانی و تفرقه، توانستند با تأسیس مراکز علمی گسترده در سراسر کشور، وحدت ملی، ثبات و پیشرفت همهجانبه را برای ایران به ارمغان آورند. دوران صفویه با پیوند خردمندانه دین و دولت، فصل نوینی در تاریخ ایران گشود و زمینهساز شکوفایی مذهب تشیع و توسعه نظام آموزشی شد.[۱۶]

در این دوره تشیع از یک گرایش مذهبی صرف به فاکتور وحدت ملی تبدیل شد و مرزهای فرقهای و قومی را تحت الشعاع قرار داد. این اقدام پاسخ به نیاز جامعه ایرانی به هویتی مستقل در مقابل امپراتوری عثمانی و ازبکان بود. شاهاسماعیل با تکیه بر نفوذ معنوی اجداد صوفیمسلک خود در میان قزلباشها، این ایدئولوژی را با پشتوانه نظامی-سیاسی تقویت کرد؛ همچنین مهاجرت علمای جبلعامل به ایران و تبدیل تشیع صوفیانه اولیه به تشیع فقاهتی را تسریع کرد و با تأسیس مدارس دینی و حمایت از مجتهدان، هویت شیعی را در تاروپود جامعه تنید. صفویان با تبدیل تشیع به تفکر حکومتی نهتنها هویت ملی جدیدی ساختند، بلکه با سیاستهای هوشمندانه پایههای حکومتی متمرکز را بنا نهادند.[۱۷]
سیاست کلی حکومت صفوی در مواجهه با گروههای قومی بر پایه دو اصل بنیادین استوار بود؛ نخست، جلب مشارکت و همراهی اقوام مختلف از طریق سیاستهای مسالمتآمیز و مبتنی بر تفاهم و دوم، حفظ ثبات و امنیت بهمنظور تحکیم پایههای حکومت ملی و مشروعیت مذهبی آن.[۱۸] این سیاستها اگرچه گاه با خشونت همراه بود، اما در نهایت ایران را بهعنوان تنها دولت شیعهمذهب در جهان اسلام تثبیت کرد.[۱۹]
سیاستهای قومی در دورهٔ قاجار
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حکومت قاجار، در مواجهه با تضاد منافع قدرتهای خارجی و خواستههای مردمی، گاه به ظاهر جانب ملت را میگرفت که این رویکردی ابزاری برای مشروعیتبخشی به حکومت بود. آنها از حمایت برخی اقوام بهویژه آذربایجانیها و ایجاد پیوندهای دینی و فرهنگی با آنها بهره میبردند تا علیه اقوام دیگر استفاده کنند. آنها بهجای پیوند واقعی با مردم، از اقوام بهمثابه ابزاری برای کسب و حفظ قدرت استفاده میکردند. این الگو نوعی بازی قدرت و استفاده ابزاری از تنوع قومی برای تثبیت سلطه قاجاری بود.[۲۰]
سیاستهایی همچون تصاحب مناصب و پستهای اصلی حکومت توسط پادشاهان قاجار، استفاده از رویکردهای سرکوبگرانه برای تحکیم قدرت مرکزی و جلوگیری از شورشهای قومی، بیتوجهی به حقوق از دست رفته اقوام و عدم تلاش برای حل شکافهای قومی و تقلید از قوانین اساسی کشورهای اروپایی بدون در نظر گرفتن شرایط خاص ایران و مسئلهٔ اقوام[۲۱] در مجموع، منجر به ایجاد و تشدید شکافهای قومی در ایران شده و زمینه را برای ناآرامیها و شورشهای قومی علیه قاجار فراهم ساخت. این وضعیت، در نهایت، در تحولات دوران مشروطه نیز تأثیرگذار بود؛ بهطوری که اقوام مختلف در این جنبش نقشآفرینی کردند. سیاستهای قاجار بسترساز تحولاتی شد که در آن منافع شخصی و قومی بر مبانی حکومت قانون اولویت یافت.[۲۲]
سیاستهای قومی حکومت پهلوی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
به قدرت رسیدن خاندان پهلوی، با سرکوب حقوق شهروندی و قومی، مانع از شکلگیری صحیح «دولت-ملت» در ایران شد. ایران در این دوره در ظاهر یک دولت ملی، اما در باطن ادامه ملوک الطوایفی گذشته بود. گفتمان برتریطلبانه رضاخانی با شعار «یک ملت، یک نژاد، یک زبان» به وحدت و همبستگی اقوام ایرانی ضربه زد و نابرابری و بیعدالتی نسبت به قومیتها را توجیه کرد.[۲۳]
سیاستهای تجددگرایانهٔ پهلوی نیز نهتنها به کاهش شکافهای اجتماعی و قومی منجر نشد، بلکه به تعمیق این گسستها انجامید. تحولات ساختاری این دوره از جمله گسترش شهرنشینی، ظهور طبقه بورژوازی تجاری، شکلگیری قشر جدید کارمندان عالیرتبه اداری و نظامی که مروج ارزشهای غربی بودند، در تشدید این شکافها نقش اساسی ایفا کردند. پهلوی در ایجاد پیوند میان مؤلفههای هویت ملی، باورهای دینی و جریان مدرنیته غربی موفق نبود. بهجای خلق هویت ملی فراگیر که بتواند اقشار مختلف جامعه را متحد کند، با سیاستهایی همچون نوسازی ظاهری، افراط در باستانگرایی ایدئولوژیک، تقابل با نهادهای مذهبی و سرکوب نظاممند خردهفرهنگهای قومی، به تشدید و تعمیق گسلهای اجتماعی، نابرابریهای اقتصادی و تفاوتهای فرهنگی دامن زد.[۲۴]
تنوع قومی در حاکمیت ایران
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حاکمیت در ایران هرگز بهطور کامل در اختیار یک قوم خاص نبوده است. حتی در دورههایی که یک قوم نفوذ بیشتری در سطوح بالای قدرت داشت، گروههای قومی دیگر نیز در سطوح مختلف حاکمیت حضور داشتهاند. بهعنوان مثال، در دوره حکومت ترکها، برخی مشاغل دولتی در اختیار فارسها بود و بالعکس. دوره تاریخی واحدی وجود ندارد که کل حاکمیت بهطور انحصاری متعلق به یک قوم بوده باشد. همیشه ترکیبی از اقوام مختلف در ساختار قدرت ایران مشارکت داشتهاند. این ترکیب قومی در دوره هخامنشیان به اوج خود رسید، دورهای که جهانوطنی و پذیرش فرهنگهای مختلف از ویژگیهای بارز آن بود. آنها در پروژههای ساختمانی از معماران سراسر امپراتوری استفاده میکردند که نشان از جهانبینی فراگیر آنها دارد.
با این حال، رابطه بین اقوام مختلف در ساختار قدرت همیشه برابر نبوده است. ممکن است برخی از مشاغل بهطور انحصاری در اختیار یک قوم خاص قرار میگرفت؛ اما این امر بهمعنای قومی بودن حکومت نیست. حکومتهای ایران بهدلیل تنوع قومی، نمیتوانستند قومی عمل کنند؛ چنین رویکردی، مشروعیت و پایداری حکومت را به خطر میانداخت.[۲۵] پس از انقلاب اسلامی ایران، سیاستهای حاکم بر آن، با تأکید بر اصل کرامت انسانی و معیارهای الهی و انسانی، از تمرکز بر قومیت خاص فاصله گرفته و به سمت وحدتگرایی و مشارکت همهجانبه اقوام حرکت کرده است.[۲۶]
زبان، لهجه و گویش در تمایز یا اشتراک اقوام ایرانی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]تنوع قومی، زبانی و فرهنگی از ویژگیهای بارز جامعه ایرانی است. تنوع زبانی اقوام ایرانی در قالب زبانها، گویشها و لهجههای مختلف ظهور یافته است؛ بهطوری که امروزه ۷۵ زبان و گویش مختلف در کشور ایران وجود دارد.[۲۷] این تنوع زبانی، بازتابدهندهٔ پیشینه تاریخی پربار و غنای فرهنگی این سرزمین است. هر زبان، گویش و لهجه، نمایانگر بخشی از جغرافیا و فرهنگ مناطق مختلف ایران است که در کنار یکدیگر، فرهنگ جامع و غنی ایرانی را تشکیل میدهند. استان آذربایجان غربی با دارا بودن بیشترین تنوع قومی در ایران، از غنیترین گوناگونی گویشهای محلی برخوردار است. این گویشها، بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی و زبانی ایران زمین، دربردارنده مفاهیم عمیق ارزشی، انسانی، علمی، ادبی و تاریخی هستند.[۲۸]
لهجه نحوهٔ خاصی از تلفظ کلمات است که به یک قوم یا گروه خاص تعلق داشته و ارتباط نزدیکی با منطقهٔ جغرافیایی آنها دارد. لهجه با گویش تفاوت دارد؛ چرا که گویش فرم خاصی از یک زبان است که ممکن است تفاوتهای واژگانی، دستوری و آوایی داشته باشند؛ درحالیکه لهجه تنها به تفاوتهای تلفظی اشاره میکند. یک گویش میتواند شامل چندین لهجه باشد. لهجهها سبب شناسایی گروههای مختلف درون یک گویش میشوند.[۲۹] لهجههای تهرانی، اصفهانی، شیرازی و کرمانی در گویش فارسی؛ لهجههای رشتی، لاهیجانی، رودسری، و آستانهای در گویش گیلکی؛[۳۰] لهجههای تبریزی، قرهداغی، یامچی، ارومیه، مراغه، اردبیل، زنجان و همدان در زبان ترکی؛[۳۱] گویشهای کرمانجی، سورانی، زازاکی و گورانی در زبان کردی؛[۳۲] گویشهای رخشانی (راسکری)، سراوانی، لاشاری، کریمی، ساراوی و مکرانی در زبان بلوچی؛[۳۳] شیب آبی و پشت آبی دو لهجهٔ مهم گویش سیستانی؛[۳۴] گویشهای خرمآبادی، چگنی، بروجردی، ملایری، سیلاخوری، گاپلهای، بالاگریوهای، تویسرکانی، ملکی، بویراحمدی، کهگیلویهای و ممسنی، بختیاری، شولی، لیراوی، بهمئی و یاسوجی در زبان لری[۳۵] گونههای مختلف گویشها و لهجهها در زبان اقوام ایرانی است.
گویشها نشاندهندهٔ تنوع فرهنگی درون یک خانوادهٔ زبانیاند. برای مثال گویشهای فارسی، تاتی، کردی، بلوچی، مازندرانی و گیلکی همگی از زبان ایرانی نشأت گرفتهاند. لهجهٔ تهرانی بهعنوان لهجهٔ معیار فارسی در ایران شناخته شده و در رسانههای ملی (غیر از رسانههای محلی) استفاده میشود. در این میان زبان چارچوب کلیتر است که گویشهای مختلف را دربرمیگیرد و ممکن است بهعنوان نماد هویت ملی یا سیاسی یک کشور عمل کند.[۳۶]
دستهبندی اقوام ایرانی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]اولین و مهمترین موضوعی که در تنوع قومی و نژادی اقوام ایرانی مؤثر بوده، مسئلهٔ جغرافیا و عوامل طبیعی است. فلات ایران دارای نقاط سوزان و کویری، کوهستانی و سرد، جلگهها و باغ و بوستانهای حاصلخیز و آباد است. این تنوع آبوهوایی سبب شکلگیری تنوع در معیشت و سبک زندگی شده و طبق نظر دو مورخ ایرانشناس، ایران را به سرزمین عجایب و شگفتیها تبدیل کرده است که تفاوتهای فرهنگی و اقتصادی و آدابورسوم ناشی از آن است.[۳۷] اقوام ایرانی به فارس، ترک، کُرد، لُر، بلوچ، ترکمن، عرب، گیلکی، مازنی و سیستانی تقسیم شدهاند.[۳۸]
فارس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]پراکنش جغرافیایی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]فارسها بهعنوان یکی از اصلیترین گروههای قومی ایران، عمدتاً در مناطق مرکزی و بخشهایی از شمال شرق کشور سکونت دارند. این قوم جمعیت غالب بسیاری از کلانشهرهای ایران از جمله تهران، اصفهان، شیراز، کرج، اراک، یزد، کرمان و بخشهایی از استانهای سمنان، بوشهر، خراسان، قزوین و همدان را تشکیل میدهند. البته در دهههای اخیر، بهویژه در کلانشهری مانند تهران، مهاجرت و اسکان سایر اقوام ایرانی مشاهده میشود.[۳۹]
دین و مذهب
[ویرایش | ویرایش مبدأ]اکثر فارسها پیرو مذهب شیعه دوازده امامی هستند؛ هرچند در برخی مناطق مرزی، اقلیتهای سنی مذهب نیز به این زبان سخن میگویند.[۴۰]
ترک
[ویرایش | ویرایش مبدأ]پراکنش جغرافیایی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ترکها پس از فارسها دومین گروه قومی بزرگ ایران محسوب میشوند و عمدتاً در شمال غرب کشور (استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان و قزوین) ساکن هستند و حضور آنها تا همدان و غرب گیلان نیز گسترش یافته است. جمعیت قابل توجهی از ترکها در شهرهای بزرگی مانند تهران، قم و اراک نیز زندگی میکنند. این قوم از جایگاه اجتماعی ممتازی در ایران برخوردار بوده و نخبگان آن در عرصههای سیاسی، فکری، مذهبی، علمی و فرهنگی نقش برجستهای ایفا کردهاند. اگرچه ترکها در لهجه و احساس قومی با فارسها متفاوت هستند؛ اما در مذهب شیعه و زبان فارسی با اکثریت ملت ایران اشتراک دارند.[۴۱]
تاریخچه ترکها در ایران
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ورود اقوام ترکتبار به فلات ایران از پیش از میلاد آغاز شد. هونها و ساواران که از گروههای اولیه ترکان هستند، در شمالغربی ایران و قفقاز ساکن شدند. آثار و سنگنگارههای موجود در حاشیه دریاچه ارومیه و تپه حسنلو نشاندهنده تمدنهایی است که سبک معماری و طرحهای هنری آنها شباهت زیادی به فرهنگ باستانی اوراسیای ترکتباران دارد.[۴۲]
زبان، گویش و مذهب
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بیشتر مردمان ترکزبان در ایران به گویش ترکی آذربایجانی سخن میگویند. زیرشاخههای زبان ترکی رایج در ایران شامل ترکی قشقایی، ترکی خلجی، ترکی شاهسونی، ترکی افشاری و ترکی سنقری است.[۴۳] بیشتر ترکها در ایران، مسلمان و شیعه هستند.[۴۴]
آیینها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]شاخسِی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]شاخسی یا شاهحسین گویان، قدیمیترین مراسم عزاداری ترکها در محرم است. عزاداران با چوبدستی که نماد شمشیر است، نوحهخوانی میکنند؛ چوب را از زمین تا سر حرکت میدهند و پا میکوبند. نوحهها به زبان ترکی و شامل واژه شاخسی (مخفف شاهحسین) هستند. دستهها با شعارهای مختلف عزاداری میکنند. این مراسم از قبل از ماه محرم شروع تا روز عاشورا ادامه دارد.[۴۵]
تشتگذاری
[ویرایش | ویرایش مبدأ]تشتگذاری مراسمی کهن در روزهای پایانی ماه ذیحجه و برای پیشواز ماه محرم است. مردم تشتها را به مساجد آورده، بالای سر میچرخانند و دور مسجد میگردانند. سپس در تشتها آب ریخته و آن را متبرک میکنند. این رسم، نماد آب فرات و بیعت با امام حسین و حمایت از حضرت ابوالفضل است.[۴۶]
علمبندی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]علمبندی از رسوم ماه محرم است که در سومین روز از این ماه برگزار میشود. این رسم شامل بستن پارچههای فراوان به علم است، بهطوریکه انبوه دستمالها در قسمتهای بالایی علم نیز به چشم میخورد. در زمان برپایی علم، افرادی که نذری از جنس گوسفند یا چهارپا دارند، آن را زیر علم قربانی میکنند. این علم تا روز اربعین برپا و دستنخورده باقی میماند.[۴۷]
مراسم شمعگردانی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در غروب تاسوعا، رسم شمعگردانی توسط کسانی که نذر کردهاند، برای برآورده شدن حاجت یا گشایش بخت انجام میشود. این افراد به ۴۱ مسجد میروند و در هر مسجد یک شمع روشن میکنند. غالباً، حاجتمندان این آیین را با پای برهنه به جا میآورند. در هر مسجد، محل خاصی برای روشن کردن شمعها در نظر گرفته شده است تا نذرکنندگان بتوانند شمعهای خود را در آنجا روشن کنند.[۴۸]
پوشاک محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]لباس زنان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]لباس محلی زنان شامل سرپوش، چارقد گلدار، پیشانیبند، پیراهن و روپوش چاکدار است. زنان جوان کلاه «برک» و زنان مسنتر سربند «یایلیق» استفاده میکنند. در مناطق عشایری، پیراهن و دامن بلند با چارقد رواج دارد. رنگهای بهکار رفته در لباسها اغلب روشن و گلدار و از جنس ترمه و ابریشم هستند.
لباس مردان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]لباس مردانه «دوزملی آرغالیخ» (لباس چیندار) در شهر و روستا رایج بوده است. شلوارها در ساق پا تنگ و بالا گشاد هستند و جوراب محلی نیز جزء جدانشدنی پوشش است. کلاههای متنوعی مانند پاپاخ و سرداری استفاده میشده است.[۴۹]
صنایعدستی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]صنایعدستی برجسته نواحی ترکنشین ایران شامل قالیبافی، گلیمبافی، هنرهای چوبی (مانند خاتم، معرق، منبت، سبد و حصیربافی)، دستبافهای سنتی (پشمی، بریشمی و جاجیمبافی)، چاپهای سنتی (قلمکاری و باتیک)، شیشهگری، سفالگری، فلزکاری (شامل قلمزنی، حکاکی و ملیلهدوزی)، رودوزیها (مانند سوزندوزی، پتهدوزی، شکمهدوزی و گلابتوندوزی)، نمدمالی، کتابآرایی (شامل مینیاتور، تذهیب و تشعیر) است.[۵۰]
غذاهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]غذاهای محلی ترکها عبارتند از کوفته تبریزی، آش دوغ، دلمهٔ برگ مو، آش اوماج، آش دندونی، آش شیله عدس، ساج کباب، دویماج، دلمهٔ کلمپیچ، کباب بناب، پیچاق قیمه، آبگوشت بزباش و کوفتهٔ مرغ.[۵۱]
بازیهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]تِشلَّه، باش یا گوت (سروته)، اشی یه شیک، جول لایا آتدی، پلع وَسته، یومورتا ساواش دیرماق، گیردکان دیقیراتماخ (گردوبازی)، آشیق اویناماق، جولییا آتماق (جولا آتدی)، ماراقویماق، چاققیشد یرماق (تخممرغبازی)، فییش قویماق (کمربندبازی) و آراداووردی اسامی بازیهای محلی ترکها است.[۵۲]
موسیقی و رقص محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]موسیقی آذربایجان دارای سبکهای متنوعی مانند موسیقی محلی (عاشیقی)، سنتی (مقامی)، موسیقی تشریفاتی و سبک بزمی است. سازهای مهم موسیقی ترکی شامل تار آذری، قوپوز (چگور)، بالابان، ناقارا و باغلاما است.[۵۳] موسیقی آذربایجان از اوزانها (نیاکان عاشیقها) آغاز شده و با هنر عاشیقها به اوج رسیده است.[۵۴]
رقص لزگی از شناختهشدهترین انواع رقص آذری است. این رقص با ریتم آرام آغاز شده و بهتدریج سرعت میگیرد. پوشش سنتی اجراکنندگان شامل لباسهای تیره و روشن، کلاه پشمی و چکمههای بلند است که نشاندهندهٔ عناصر فرهنگی منطقه است. این رقص بهصورت فردی، گروهی یا همراه با ابزارهایی مانند چوب و شمشیر اجرا میشود.[۵۵]
کرد
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پراکنش جغرافیایی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]کردها پس از فارسها و ترکها، سومین گروه از ملت ایران محسوب میشوند. در حال حاضر، کردها بهطور عمده در غرب کشور و در استانهای کردستان، جنوب آذربایجان غربی و برخی از مناطق استانهای کرمانشاه و ایلام زندگی میکنند.[۵۶]
تاریخچه کردها در ایران
[ویرایش | ویرایش مبدأ]عقیده عمومی بر این است که کردها از اقوام ایرانی و نژاد هندواروپایی هستند که از حدود چهار هزار سال پیش در منطقه کردستان سکونت داشتهاند. این قوم بخشی از گروه آریایی بوده و در نخستین مراحل در اطراف دریاچه وان، قفقاز و رود دجله پراکنده بودند. با گذشت زمان و شکلگیری انسجام قومی و فضایی، بهتدریج در منطقه کردستان کنونی مستقر شدند.[۵۷]
زبان، گویش و مذهب
[ویرایش | ویرایش مبدأ]زبان کردی با لهجههای مختلفی چون «کرمانجی»، «سورانی»، «زرزا»، «گورانی» و «کلهر» از لحاظ ساختار و ریشه، جزو شاخههای زبانهای ایرانی هندواروپایی بهشمار میآید. این زبان با دارا بودن زیرساخت مشترک با دیگر زبانهای ایرانی مانند بلوچی، پشتو و فارسی، نقش مهمی در پیوند اقوام و گروههای کردی ایفا میکند و عاملی برای یکپارچگی و تجانس این قوم است.[۵۸]
از نظر مذهبی، کردها به دو گروه سنّی شافعی و شیعه تقسیم میشوند. کردهای کردستان عمدتاً اهلسنّت و شافعیمذهب و کردهای مناطق کرمانشاه و ایلام غالباً شیعه هستند.[۵۹] طریقتهای قادریه، نقشبندیه، اهل حق و یزیدیها، از جمله طریقتهای کُردزبانان در ایران هستند.[۶۰]
آیینها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]جشن پیرشالیار
[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جشن عروسی پیرشالیار با شهرت جهانی یکی از آدابورسوم محبوب و پایدار در کردستان است. با وجود اینکه این مراسم تحت عنوان عروسی شناخته میشود، در واقع یک آیین سنتی و صوفیانه است که به ذکر و نیایش پروردگار اختصاص دارد. هر ساله در بهمن ماه، آیین کهن عروسی پیرشالیار در هورامان تخت برگزار میشود. این مراسم به یادبود ازدواج پیرشالیار (عارف نامدار هورامان) و شاه بهار خاتون (دختر شفایافته پادشاه بخارا) انجام میگیرد. برنامه مراسم شامل پخش گردوی متبرک (خبر)، جمعآوری تنقلات توسط کودکان (کلاوروچنه)، ذبح دام نذری و پخت آش مخصوص، دفنوازی و سماع دراویش، شب شعر و ذکر (شب نیشت) و پخش نان گردویی بر مزار (تربه) است. این آیین هزارساله هر ساله میزبان مهمانان بسیاری از سراسر کشور میشود. مراسم ترکیبی از معنویت، شادی و همبستگی اجتماعی را به نمایش میگذارد.[۶۱]
عزاداری عاشورا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در مناطق کردنشین ایران، مراسم عزاداری عاشورا با حضور روحانیون و مداحان محلی و با تأکید بر سنتهای بومی برگزار میشود. این مراسم شامل سینهزنی، نوحهخوانی و برپایی مجالس یادبود در حسینیهها و مساجد است. همچنین، پخت و توزیع غذاهای محلی بین عزاداران، از دیگر ویژگیهای بارز این مراسم است.[۶۲]
آیین مولودیخوانی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]آیین مولودیخوانی یک مراسم گروهی همراه با دفنوازی و خواندن اشعار به زبانهای عربی، کردی و فارسی است. این آیین همزمان با ماه ربیعالاول و تولد پیامبر اکرم در شهرها و روستاهای کردستان با چراغانی معابر، جشنهای عمومی و اجرای برنامه در مساجد برگزار میشود. این مراسم قبل و بعد از نمازهای عصر، مغرب و عشا در مساجد با تلاوت قرآن توسط قاریان و همراهی مردم با صلوات و ذکر «مدد یا رسولالله» برگزار میشود. در این مراسم اجراکنندگان با پوشیدن لباس محلی کردی، مولودیخوانی و دفنوازی را بهصورت تکی و گروهی با اشعار عربی و کردی اجرا میکنند.[۶۳]
مراسم سمنوپزان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]آیین سمنوپزان به مدت ۱۵ روز برگزار میشود و در باور عمومی نمادی از مهریه حضرت فاطمه محسوب میشود. در گذشته این مراسم که ماهیتی کاملاً زنانه داشت، بهشکل جشن و پایکوبی با گردهم آمدن حول سمنو اجرا میشد. امروزه نیز این آیین برگزار میشود و بیشتر رنگ و بوی مذهبی به خود گرفته و به مراسمی برای دعا و روضهخوانی تبدیل شده است.[۶۴]
آیین بووکه بارانه (عروس باران)
[ویرایش | ویرایش مبدأ]آیین بووکه بارانه یکی از سنتهای کهن بارانخواهی در مناطق کردنشین است که همچنان در برخی روستاهای استان کردستان اجرا میشود. این آیین با مشارکت کودکان و بهویژه دختربچهها برگزار میشود. در این مراسم کودکان با کمک مادرها و مادربزرگها عروسک نمادین (بووک) بهشکل صلیب با چوب و پارچههای رنگی میسازند، کودکان برای درخواست باران ترانههای محلی میخوانند و دعا و نیایش جمعی دارند. این آیین که ریشه در باورهای باستانی به ایزدبانوی آب دارد، علاوه بر کارکرد مذهبی، نقش مهمی در حفظ سنتهای محلی و مشارکت اجتماعی کودکان ایفا میکند.[۶۵]
آیین بیلن دانا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بیلن دانا جشن باستانی مناطق کردنشین است که بهعنوان پیشواز نوروز در شب ۱۴ بهمن به مدت دو روز برگزار میشود. این مراسم با محوریت آتش بهعنوان نماد پاکسازی و نو شدن انجام میگیرد. در این مراسم جوانان چهار بیل چوبی را در میان هیزمها قرار میدهند که هر بیل نماد یکی از نعمتها یعنی گوشت (دامداری)، آب (بارش باران)، نان (رزق و روزی) و بلوط (محصولات جنگلی) است. سوختن هر بیل پیشبینی رونق آن نعمت در سال جدید و نماد شکرگزاری برای گذر از زمستان و طلب روزی بیشتر است. این مراسم امروزه به فراموشی سپرده شده است.[۶۶]
پوشاک محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]لباس سنتی مردان و زنان کردستانی از سه بخش اصلی تنپوش، سرپوش و پاپوش تشکیل میشود. هر یک از این اجزا بنا به شرایط آبوهوایی، نوع فعالیتهای روزمره و مناسبتهای خاص طراحی و استفاده میشوند. اگرچه تنوع چشمگیری در پوشش مناطق مختلف کردستان مشاهده میشود؛ اما همه این لباسها در پوشش کامل بدن مشترک هستند. پوشاک مردان کرد شامل چوخه (کوا)، پانتول (رانک)، ملکی، شال (پشتون/پشتینه)، دستار (کلاغه، دشلمه، مندلی، رشتی و سروین)، فرنجی و کلهبال و پوشاک زنان کرد شامل جافی، کلنجه، شال، کلاو و کَلکه است.[۶۷]
صنایعدستی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]استان کردستان از دیرباز، مهد صنایع دستی متنوع و باارزشی بوده است. از جمله این صنایع میتوان به سفالگری و سرامیکسازی، با سابقهای که در کاوشهای باستانشناسی به وضوح دیده میشود، کاشیکاری، قالیبافی، منبتکاری، نازککاری چوب، گیوهبافی، دستبافی، ساخت زیورآلات محلی و شالیبافی اشاره کرد. گلیم نیز با قدمتی که به دوره صفویه بازمیگردد، از دیگر صنایع دستی شاخص این استان است.[۶۸]
غذاهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]از جمله جذابیتهای بارز مناطق کردنشین ایران غذاهای منحصربهفرد آن است. غذاهایی مانند خورشت خلال بادام، آش دوینه (ترخینه)، دنده کباب و کاک تخممرغی، مخصوص مردم کرمانشاه است.[۶۹] قایرمه، خورش ریواس، خورش تره کردی، رشته پلو، گردول، شیش کباب، بریان کردی، خورش گیلاخه، مکش قالبی، گوشت برخیله، کتلت دیزی، کوکوی ترگ خانه گان، خورش کنگر و کالویج از جمله غذاهای خاص کردستان ایران است.[۷۰]
بازیهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بازیهای بومی کردستان شامل گوروا بازی (جوراببازی)، توپان قار (توپبازی)، قهمچان، سولنجان و قولنجان (آفتاب مهتاب)، هیلکه شکینی (تخممرغ شکسته)، کهره کوپان، چووزان (دوزبازی)،[۷۱] خلورتانی، هه ملوقوانی (گوره کانی)، کلاوریزان، هیلکه مارانی، خرمایله (خواستگاری از شرف نسا)، کتکپرانی[۷۲] این بازیها که اغلب بهصورت گروهی انجام میشوند، بخشی از میراث فرهنگی غنی کردستان و کرمانشاه محسوب میشوند.
موسیقی و رقص محلی کردی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]به باور بسیاری از پژوهشگران موسیقی کردی از اصیلترین گونههای موسیقی ایرانی بهشمار میرود که طی سدهها، ویژگیهای منحصربهفرد خود را در فرهنگ عامه کردزبانان حفظ کرده است. از سازهای شاخص در موسیقی کردی میتوان به نی، سورنا، نایه، دهل، تنبک، تنبور و کمانچه اشاره کرد. مقامهای موسیقی کردی نیز شامل بیت (بالوره)، سوز و مقام، سیاه چمانه، هوره، حیران، لاووک (لاوژه)، گورانی و چمری است.[۷۳] هه لپرکی، رقص سنتی کردستان، با موسیقی محلی پیوند ناگسستنی دارد و در جشنها و شادیها اجرا میشود. رهبر گروه یا در زبان محلی «سر چوپیکَش»، با تکان دادن دستمال، ریتم و هماهنگی گروه را هدایت میکند. هه لپرکی را رقصی رزمی و نماد وحدت مردم کرد میدانند.[۷۴]
لر
[ویرایش | ویرایش مبدأ]پراکنش جغرافیایی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]اکثریت لرها عشایر کوچنشین هستند و برخی دیگر در شهرها و روستاها بهسر میبرند. آنها در غرب و جنوب غربی ایران زندگی میکنند.[۷۵]
زبان، گویش و مذهب
[ویرایش | ویرایش مبدأ]زبان لری، مانند زبان فارسی، از شاخه زبانهای ایرانی جنوب غربی بهشمار میآید و نزدیکترین زبان به فارسی محسوب میشود. برخلاف کردها، ترکها، عربها و بلوچها، قوم لر بهطور کامل با دولت مرکزی تجانس مذهبی، زبانی و فرهنگی دارد.[۷۶] لرها عموماً پیرو مذهب شیعه هستند.[۷۷]
تنوع درونی قوم
[ویرایش | ویرایش مبدأ]قوم لر به گروههای مختلفی تقسیم میشود؛ اما مهمترین تقسیمبندی، به دو شاخه لر بزرگ و لر کوچک است.
لر بزرگ عمدتاً در استانهای کهگیلویه و بویراحمد، فارس، بوشهر، چهارمحال و بختیاری، بخشی از اصفهان، بخشی از خوزستان و قسمتی از لرستان پراکندهاند. لر کوچک نیز در استان لرستان، پشتکوه (استان ایلام)، بخشی از جنوب کرمانشاه، استان همدان و شهرستان اندیمشک از استان خوزستان زندگی میکنند.
لرستان کوچک به دو منطقه پیشکوه (استان لرستان امروزی) و پشتکوه (استان ایلام امروزی) تقسیم میشود. لر بزرگ نیز به دو شاخه بختیاری و لرهای کهگیلویه و بویراحمد یا بهطور کلی لرهای سربند و لرستان جنوبی یا لرهای زیربند تقسیم میشود. لر بزرگ که بخش عمدهای از قوم لر را تشکیل میدهد، زیرگروههای مختلفی دارد که مهمترین آنها ایلاتی چون بختیاری، بویراحمد، ممسنی، طیبی، چرام و لیراوی هستند.[۷۸]
آیینها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]سازِ چَمَر
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ساز چمر، نوعی مقام موسیقی بیکلام و حزنآلود است که در عزاداری حسینی[۷۹] در لرستان، کرمانشاه و ایلام نواخته میشود.[۸۰] ساز چمر در مراسم عزاداری، بهویژه صبح عاشورا، همراه با نواهای سورنا و دُهل، غم و ماتم حسینی را به نمایش میگذارد.[۸۱]
آیین چهل مِنبَر
[ویرایش | ویرایش مبدأ]آیین چهل منبر (یا چهل دختران)، از آیینهای کهن تاسوعا و عاشورا است که در آن زنان، به یاد حضرت زینب، چهل منزل را با پای پیاده و بدون کفش طی میکنند. با پوشیدن نقاب و چادر سیاه و همراه داشتن چهل شمع و قند، در هر منزل، شمعها را روشن میکنند و حاجات خود را از خداوند طلب میکنند. این آیین، که ریشه در سوگواری برای حضرت زینب دارد،[۸۲] در گذر زمان، با باورهای خرافی نیز آمیخته شده است.[۸۳]
آیین گِلمالی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]گلمالی، یکی از آیینهای کهن لرستان در سوگواری است. در این آیین، مردم لرستان، خاک تمیز و الک شده و گلاب را برای تهیه «گِل عزا» در روز نهم محرم آماده میکنند. در سپیدهدم روز عاشورا، با ساختن حوضچههای گل بهشکل مربع و دایره، سر و بدن خود را در گل میمالند و در کنار آتش میایستند تا گلها خشک شوند. این مراسم، همراه با زمزمههای لری و نواختن سازهای محلی انجام میشود.[۸۴]
آیین خیمهسوزانی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در برخی شهرهای لرستان، بهویژه اشترینان، در روز عاشورا، خیمههای سبز و سیاه برپا میشود و عزاداران با توزیع خرّه، پارچه سبز، تخممرغ، اسپند و شمع، زیارت عاشورا میخوانند و پس از نماز ظهر عاشورا، به روضهخوانی و نوحهسرایی میپردازند. سوزاندن خیمهها به یاد ظهر عاشورا، با سینه زدن عزاداران همراه است و در پایان، از سوگواران با حلیم نذری پذیرایی میشود. این رسم خیمهسوزانی بیش از صد سال قدمت دارد.[۸۵]
آیین بستن سقاخانه
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در بروجرد، آیین سقاخانه در منازل شخصی، قبل از محرم، رواج دارد. در این آیین، برای ادای نذر سردر خانه و اتاقی از خانه با پارچههای مشکی سیاهپوش میشود و منبری با چراغهای نفتسوز یا برقی در آن قرار میگیرد. صاحبان آیین سقاخانه در بروجرد، با نصب پرچم سیاه و پخش نوحه از ضبط صوت در بیرون منزل، آن را به عزاداران اعلام میکنند. معمولاً زنان و کودکان در این سقاخانهها حضور دارند و با نذری گلاب، چای، خرما، نقل، شربت، حلوا و شیر پذیرایی میشوند.[۸۶]
آیین نذری دادن
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در ماه محرم، مردم لرستان، مانند سایر نقاط ایران، با روشهای مختلفی به ادای نذر و برآورده شدن حاجت میپردازند. از جمله این روشها میتوان به نوشتن جملات و دلنوشتهها روی شیشه خودروها، توزیع شربت آبلیمو و زعفران، عزاداری پابرهنه و طبلزنی کودکان، طبخ و توزیع غذاهایی مانند حلیم، شلهزرد، آش رشته، عدسپلو با کشمش، قورمهسبزی، زرشکپلو، قیمه و آبگوشت امام حسینی و برپایی تکیهها و ایستگاههای عزا در محلهها با پخش نوحه و توزیع شربت، چای و خرما اشاره کرد.[۸۷]
پوشاک محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]پوشاک زنان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]زنان لر از سرپوشهایی به نام تَرَه، گلونی، کَت، هراتی و عرقچِن، از نوعی پیراهن به نام جومه از کت مخملی به نام کلنجه و جلیقه استفاده میکنند.[۸۸]
پوشاک مردان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مردان لر از کلاه نمدی، شال، ستره (قبای بلند و رسمی)، گیوه، کپنک (قبای پشمی) و چوغا (بالاپوش) در پوشش خود استفاده میکنند.[۸۹]
صنایعدستی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]قوم لر، بهعنوان یکی از بزرگترین اقوام ایران، نقش مهمی در توسعهٔ صنایعدستی کشور داشته است. در حال حاضر، استان لرستان با دارا بودن بیش از چهل رشته تولیدی، ۱۵درصد از صنایعدستی ایران را به خود اختصاص داده و از نظر تکنیک و فنآوری در این زمینه، رتبه اول را در کشور دارد. حدود ۸۰درصد از صنایعدستی لرستان را صنایعدستی عشایری تشکیل میدهند و قدمت برخی از آنها به بیش از ۴۵۰۰ سال میرسد.[۹۰] انواع صنایعدستی عشایری لرستان شامل سیاهچادر، قالی، گلیم، ماشته، هور و صنایعدستی روستایی مانند قالی، گلیم، رنگرزی و جاجیمبافی است.[۹۱]
غذاهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]آش شله ماش، آش کلونک، آش ورکوا، آش ترخینه، آش برتله، آش بادمجان، آش گوشت، چزنک رغو، دلمه برگ مو، کوفته نخود چی، آبگوشت دوگوله دودار، شامی کوو، کباب بروجرد، دلمه سیراب شیردان (سُغدو)، خورش سیب درختی، دنو رو (آش دندانی) و خورش کلیه (قلیه) ترش از جمله معروفترین غذاهای محلی قوم لر است.[۹۲]
بازیهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دال پلو، کلورونکی (کلاورکنی)، خومن چوش، ترفهبازی، گل زرکی و جفتو از جمله بازیهای محلی لرها است.[۹۳]
موسیقی و رقص لری
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
موسیقی لری، با قدمتی دیرینه، از تنوع بالایی برخوردار است و به دو دسته کلی آوازی (کلامی) و سازی تقسیم میشود. ترانههای لری امروزه در هفت دستهبندی اصلی قرار میگیرند؛ ترانههای غنایی و عاشقانه، حماسی و رزمی، سوگواری، فصلی، کار، طنز، و سرودهای مذهبی.[۹۴]
رقص لری، با نامهای محلی دَسگِرِته، باختِه،[۹۵] چووپی، یا بازی، رقصی جمعی و زنجیروار است که با هدایت «سرچووپی» (رهبر رقص) و دستمال رنگی او، از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است.[۹۶] رقص با آهنگ کُند آغاز و با آهنگ نیمهتند و تند به اوج میرسد و با شاباش تماشاچیان، کِل زدن و هلهله زنان، و همراهی تار، تُمبک، کمانچه و ساز و دُهل، اجرا میشود.[۹۷]
بلوچ
[ویرایش | ویرایش مبدأ]پراکنش جغرافیایی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بیشتر مردم بلوچ در استان سیستان و بلوچستان زندگی میکنند؛ اما گروههایی از این قوم در خراسان، هرمزگان، یزد، بندرلنگه و استانهای شمالی ایران نیز سکونت دارند.[۹۸]
تاریخچه بلوچ در ایران
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
واژهٔ بلوچ بهمعنای کوچنشین است و در اصطلاح به یک گروه قومی خاص، اطلاق میشود.[۹۹] در متون یونانی، دوره هخامنشی و کتیبه بیستون داریوش، از قوم بلوچ با نامهای «گدوزیا» و «گدروچ» یاد شده و در شاهنامه فردوسی نیز، نام بلوچ بارها ذکر شده است. در منابع تاریخی، از بلوچ با نام «بلوص» نیز یاد شده که ابتدا در آذربایجان و کرانههای دریای خزر سکونت داشتند، در شرق کرمان اقامت گزیدند. پس از حمله سلجوقیان به کرمان، بلوچها تا مرزهای شرقی هند مهاجرت کردند. بسیاری از پژوهشها بر ریشه ایرانی و آریایی قوم بلوچ تأکید دارند و برخی نیز نسب این قوم را به حمزه، عموی پیامبر اسلام میرسانند.[۱۰۰]
زبان، گویش، دین و مذهب
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مردم بلوچ به زبان بلوچی سخن میگویند که زبانی با ریشههای کهن در زبانهای ایرانی است. این زبان دارای شش گویش محلی اصلی به نامهای رخشانی (سرحدی)، راوانی، لاشاری، کیچی، ساحلی و سلیمانی است.[۱۰۱] اکثر مردم بلوچ مسلمان هستند و پیروان مذهب حنفی و شیعه دوازدهامامیاند. برخی کارشناسان معتقدند که در فرهنگ بلوچ، بقایای باورهای پیش از اسلام مانند آنیسیم و اعتقاد به ارواح، جنها و دیوها نیز وجود دارد.[۱۰۲]
آیینها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]آداب رمضانی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مردم بلوچ از نیمهٔ ماه شعبان برای ورود به ماه رمضان آماده میشوند و گوسفند یا بزی را برای تهیه غذای مخصوص به نام تباهک ذبح میکنند. زنان، خانهها و مساجد را غبارروبی میکنند. در افطار، روزهداران با غذاها و شیرینیهای بلوچی پذیرایی میشوند. در هنگام سحر، افرادی بر طبل میزنند و اشعار مخصوصی میخوانند تا مردم بیدار شوند.[۱۰۳] در ایام قدر، روحانی محلی در مسجد به عبادت میپردازد و شب عید بیرون میآید و مردم وجوهات خود را بهصورت نقدی در روز عید به او میپردازند.[۱۰۴]
مراسم عاشورا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بلوچها مراسم عزاداری ماه محرم را با شور و شکوهی خاص برگزار میکنند. شیعیان بلوچ با سینهزنی، زنجیرزنی، مداحی، سیاهپوشیدن و پختن نذری و توزیع شربت، عزاداری میکنند. آنها با پای برهنه و با مالیدن گل و کاه به سر و صورت، در خیابانها به حرکت در میآیند. زنان نیز در این مراسم شرکت میکنند و در روز هفتم محرم، آش نذری دلگ عاشوری (یا هفت دهلی) میپزند و از عزاداران با شیر پذیرایی میکنند.[۱۰۵] بلوچهای اهل سنت نیز در ایام محرم مراسم عزاداری برای امام حسین برپا میکنند.[۱۰۶]
مراسم سوگواری
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مراسم سوگواری بلوچها که به آن «پرسه» میگویند، با اطلاعرسانی به اقوام و نزدیکان آغاز میشود. پس از جمع شدن افراد، میت برای انجام مراسم غسل، کفن و نماز میت به عیدگاه برده میشود. در قبرستان، مردم برای کسب ثواب در کندن قبر مشارکت میکنند. پس از خاکسپاری، سوره یاسین و فاتحه خوانده میشود و برای آمرزش میت دعا میشود. نزدیکان، بهویژه فرزندان، در مورد بدهیهای مالی متوفی پرسوجو میکنند. برای مردگان مرد دو سنگ و برای زنان، یک سنگ بر قبر گذاشته میشود. در روز سوم، مراسم سهفاتحه با حضور مردان در مسجد و زنان در منزل متوفی، با خواندن فاتحه و قرآن برگزار میشود.[۱۰۷]
پوشاک محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در میان قوم بلوچ، پوشاک سنتی زنان و مردان، با ویژگیهای متمایز، از شهرت بالایی برخوردار است:
پوشاک مردان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مردان بلوچ از پاک (عمامه) و مُسر (دستمال شبیه عمامه)، کلاه سوپی (ویژه مسجد و زمان عبادت) و چکندوز (کلاه دستدوز اعیانی)، لنگ (پارچهای دور گردن)، جامگ (پیراهن گشاد) و گنجپراک (زیرپیراهن)، پاجاکم (شلوار گشاد چیندار) و سرینبند (کمربند پارچهای/ نخباف برای شلوار)، شال (کت مخصوص زمستان) و کُرو (جوراب پشمی برای زمستان) در پوشش خود استفاده میکنند. بهعنوان کفش نیز از سواس و پوزا، دوبند و کوش استفاده میکنند.[۱۰۸]
پوشاک زنان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]زنان بلوچ از جامک و پاجامک، سریک (نوعی روسری از چادر بزرگتر) و تکو (نوعی چارقد) در پوشش خوداستفاده میکنند. پوشاک زنان از پارچههای مرغوب نخی و ابریشمی و با رنگهای مختلف تهیه میشود. همچنین لباسهای زنان بلوچ با سوزندوزی، بلوچدوزی، پریواردوزی و آیینهدوزی تزیین شده و به همین دلیل قیمت بالایی دارند.[۱۰۹]
صنایعدستی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]سوزندوزی زنان بلوچ، شهرتی جهانی دارد و بهعنوان نماد قبیله، طایفه و هویت زن بلوچ، نسل به نسل منتقل میشود. از دیگر صنایعدستی مشهور بلوچ، سفالگری است که آن نیز محصول دست زنان بلوچ است. همچنین، حصیربافی، سکهبافی، زرگری و قالیبافی نیز از دیرباز در میان قوم بلوچ رواج داشته است.[۱۱۰]
غذاهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بلوچها دارای تنوع غذایی بالایی هستند. از معروفترین غذاهای بلوچی میتوان به تباهگ، چنگال، بتَّماش، نان تیموش و پکوره اشاره کرد.[۱۱۱]
بازیهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بازیهای محلی قوم بلوچ، با قدمتی دیرینه، جنبههای گوناگون فرهنگ این قوم را بازتاب میدهند. این بازیها بر اساس شرایط محیطی، امکانات موجود، سلیقه و مهارت بازیکنان و هدف بازی، به انواع مختلفی تقسیم میشوند. از معروفترین بازیهای بلوچی میتوان به این موارد اشاره کرد که معمولاً بهصورت گروهی در جشنهای عمومی انجام میشوند:
کپگ، کاتلی، پلیلگ، پشتمهپشت، هذک چیردیکا، چادرپیردیکا، مجول، تل، بوتگچوند، چوک، لپار، نهداری، کستی، دهتک، سارگ، جوجو، چل، کلان شتیک، گول، کلاهچلچل، چلبازی، چوببازی، کیچزور، بازی کَبَدی، سرخپری، زردپری، پادشاه وزیر، کشتی کجگردان، اشکاتیلی، لگوش، تیت، هلاری، خسوخسو، توطنسواری، دلکی، کپگ و شترسواری.[۱۱۲]
موسیقی و رقص بلوچی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]موسیقی بلوچی، با شباهت فراوان به موسیقی هندی، در جشنهای عروسی و اعیاد اجرا میشود. این موسیقی با سازهایی چون دهل، سرنا، طبل، قیچک، تنبورگ، رباب، بانچو، نی، کوزه و دینبوک نواخته شده و با اشعار و ترانههای فولکلور آمیخته میشود. رقص بلوچی دارای تنوعی از جمله دوچاپی، سهچاپی، لنکی، کوپکو و لیوا است. معروفترین این رقصها، دوچاپی است که نمادی از همبستگی بلوچها بهشمار میرود. رقص دوچاپی با نوای سورنا آغاز شده و افراد در یک نیمدایره یا دایره کامل، همراه با آهنگی خاص، حرکات موزون انجام میدهند. طبال با زدن به طبل بزرگ و همراهی سورنا و طبل کوچک، ریتم ویژهای ایجاد میکنند. رقص با چرخیدن و کفزدن منظم شروع میشود و با افزایش سرعت ریتم موسیقی، سرعت چرخیدن نیز بیشتر میشود.[۱۱۳]
ترکمن
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پراکنش جغرافیایی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ترکمنهای ایران بیشتر در جنوب شرقی دریای خزر و در ترکمنصحرا و اطراف رودخانهٔ اترک و گرگانرود سکونت دارند. از لحاظ استانی، سکونتگاههای آنها در استانهای گلستان (بیشتر بخش شمالی استان)، خراسان رضوی (روستاهایی در نوار مرزی شمال استان) و خراسان شمالی (منطقهٔ راز و جرگلان شهرستان بجنورد) پراکنده است. از شهرهای مهم ترکمنها در ایران میتوان بندرترکمن، گنبدکاووس، کلاله، آققلا، گمیشان، مراوهتپه و اینچهبرون را نام برد.[۱۱۴]
تاریخچه ترکمن در ایران
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ترکمنها که شاخهای از اقوام ترکتبار محسوب میشوند، از دیرباز در دشتهای پهناور پاییندست رود سیحون و میان دریاچه خوارزم بهصورت کوچنشینی زندگی میکردند. تا حدود قرن هفتم میلادی، ترکمنها بخشی از قوم بزرگتر ترک بودند. در این دوران، پس از فروپاشی امپراتوری گوکترک، گروهی از ترکها به نام اُغوز از آنها جدا شده و از منطقه ارخون به سمت نواحی اطراف آرال و سیردریا مهاجرت کردند.[۱۱۵]
تنوع درون قومی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]قوم ترکمن از چند ایل بزرگ به نامهای آتا، آلعلی (علی ایلی و آلیلی)، اِرساری (ایرساری، ارزاری و ارسالی)، تَکَه، چاودور (چُودُور)، ساریق (ساریک و سالور)، سقر (ساقار و قره)، یمیرلی (ایمیرلی و یمرهلی)، یموت و کوکلان (گوکلان) تشکیل شده است که هرکدام شامل دهها تیره و طایفه کوچک و بزرگ هستند. بعضی از ایلات ترکمن در قرون گذشته بهواسطهٔ رشد یکجانشینی و زراعت به دو گروه بزرگ چَمُور یا چومِر (که شامل زارع و دامدار و صیاد و بازرگان بودهاند) و چاروا یا کوچگر (که شامل دامدار و شترچران بودهاند)، تقسیم شدهاند.[۱۱۶]
زبان، گویش دین و مذهب
[ویرایش | ویرایش مبدأ]زبان ترکمنی شاخهای از گروه زبانهای ترکی اُغُزی محسوب میشود که به دو گویش اصلی گویش قبایل بزرگ و گویش قبایل کوچک تکلم میشود. در دوره معاصر، زبان معیار و ادبی ترکمنها تلفیقی از این دو گویش سنتی شکل گرفته است.[۱۱۷] ترکمنها اغلب پیرو مذهب حنفی از اسلام هستند و بسیاری نیز به طریقت نقشبندیه گرایش دارند.[۱۱۸] پیش از پذیرش اسلام و دوره کوتاه مسیحیت، آیین شمنی در میان این قوم رواج داشته است.[۱۱۹]
آیینها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]رسم آب و نمک
[ویرایش | ویرایش مبدأ]برای ترکمنها، نان و سفره مقدس هستند و نماد برکت محسوب میشوند. آنها حتی در مهمانیهای رسمی هم به سفره احترام میگذارند و گذاشتن پا روی آن را توهین میدانند. رسمی به نام «نان و نمک» که هنگام ورود مهمان، نان و نمک به او تعارف میکنند. مهمان با خوردن تکهای نان، بهنوعی پیمان دوستی و وفاداری میبندد. این رسم قدیمی بهویژه برای مهمانان خارجی اجرا میشود و نشانهای از مهماننوازی و تعهد به میهن است.[۱۲۰]
آیین ذکر
[ویرایش | ویرایش مبدأ]آیین ذکر، یکی از کهنترین سنتهای ترکمنها است که امروزه بهصورت محدود در برخی روستاهای ترکمننشین برگزار میشود. این آیین که ریشه در شمنیسم دارد، جنبههایی از رواندرمانی را شامل میشود. در گذشته، شمنها بهعنوان روحانیون ترکمن، با اجرای مراسمی خاص از نیاکان طلب یاری میکردند تا بیماران را شفا دهند و ارواح خبیث را دور کنند. پس از اسلام، این آیین به «پرخوانی» و «ذکر» تغییر شکل داد؛ اما بهتدریج بهدلیل مغایرت با تعالیم اسلامی، رواج آن کاهش یافت.[۱۲۱]
آققویون
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در میان اقوام ترکمن، جشنی به نام آققویون یا گوسفند سفید وجود دارد. این مراسم در سن شصتوسه سالگی مردان، بهپاس بزرگداشت حضرت محمد برگزار میشود.[۱۲۲]
پوشاک
[ویرایش | ویرایش مبدأ]پوشاک زنان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]لباس سنتی زنان ترکمن، نماد اصالت و هویت این قوم است. زنان و دختران ترکمن با پیراهنهای بلند رنگارنگ، چهارقدهای زیبا و روسریهای سنتی در همه جا حاضر میشوند و این پوشش مختص همه اقشار است. حتی زنان غیرترکمنی که به این قوم میپیوندند، کاملاً این سبک پوشش را میپذیرند.[۱۲۳]
اصلیترین بخش لباس سنتی زنان ترکمن «قیرمیز کؤینک»، پیراهن ابریشمی قرمز با سوزندوزیهای ظریف است که با نیمتنه بلند «چابیت» تکمیل میشود. زنان از شلوار گشاد «بالاق» با دمپای سوزندوزی شده استفاده میکنند. سرپوشها بسته به وضعیت تأهل متفاوت است؛ دختران، «بوریک» (عرقچین تزیینشده) و زنان متأهل کلاه مخروطی «توپبی» با روسری ابریشمی «یاشماق» بر سر میگذارند. پاپوشها شامل کفشهای چرمی محلی با پاشنه بلند است.[۱۲۴]
پوشاک مردان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]برای مردان بالاپوش اصلی شامل «چأکمن» میشود که در دو نوع ظریف (اینچه چأکمن) و زبر (یوغین چأکمن) تولید میشود. برای فصل سرما از «اوچمک» یا «سیلکمه» استفاده میکنند. پایینتنه شامل «کوینک» یا پیراهن ساده بدون یقه با آستینهای بلند و «جولبار» یا شلوار گشاد با تزیین منگوله میشود. برای سر، از کلاههای پوستی «تلپک» و عرقچینهای سوزندوزیشده «بوریک» یا «تاخیا» استفاده میشود. پاپوشها شامل چکمههای بلند چرمی یا «ادیک»، کفشهای چرمی مخصوص چوپانان «چاریق»، نوارهای پارچهای «دولاق» و بهجای جوراب و صندلهای تابستانی «چپک» یا «یلکن» استفاده میشود.[۱۲۵]
غذاهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]غذاها و خوراکهای سنتی ترکمن شامل چکدرمه، ماشپلو، باسترمه پلو، خورش ساک، بولامه، اکمک و بورک گوشت است.[۱۲۶]
بازیهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بازیهای محلی قوم ترکمن عبارت است از:
آراکسیر، آِی ترک گون ترک، چیلیک، ساقچی (اشک)، سویت قازان، قرهگوردم (گیزگن پچک)، قویون توتموش، کبهبام، یوزئک (انگشتر)، قاتیق با شیر، هگال، بش داش، آطآط، دوزوم، کوشت، سارجه قاوون، یارالیه، لنگه، مازالاق، قوشاق آتدیر و ساقچی.[۱۲۷]
صنایعدستی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]صنایعدستی ترکمن شامل قالی و قالیچه ترکمنی، لباس محلی ترکمن، زیورآلات سنتی، نمدمالی، سوزندوزی، صنایع چوبی، ابریشمبافی و پلاس ترکمنی (اوی دیمه) است.[۱۲۸]
موسیقی و رقص محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]موسیقی سنتی ترکمنی آیینه تمامنمای فرهنگ، تاریخ و باورهای این قوم است که احساسات، آرزوها و سنتهای آنها را بیان میکند. این موسیقی غنی در چهار دستگاه اصلی تشنید، نوایی، قیرقلار و مخمّس اجرا میشود. سبکهای موسیقی ترکمنی به چهار گروه اصلی سبک سالیر-ساریق، سبک یموت-گوگلان، سبک دامانا و سبک آخال تکه تقسیم و در سه قالب مختلف سازی، آوازی و تلفیقی (سازی-آوازی) اجرا میشود.[۱۲۹]
رقص آیینی ترکمنها بهویژه «ذکر خنجر»، نمایشی پرشور از فرهنگ کهن این قوم است. با لباسهای سرخ سنتی و چکمههای چرمی اجرا میشود و ریشه در آیینهای شمنی دارد. حرکات چرخشی نمادین، آواهای خاص و استفاده از خنجر، ویژگیهای بارز این رقص است که هم هنر را به نمایش میگذارد و هم باورهای ملی و مذهبی ترکمنها را زنده نگه میدارد.[۱۳۰]
عرب
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پراکنش جغرافیایی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]عربزبانان ایران در جنوب و جنوب غربی ایران و در بخشهایی از استان خوزستان[۱۳۱] و بیشتر در شهرستانهای مرزی دشت آزادگان، خرمشهر، آبادان، شادگان و ماهشهر سکونت دارند.[۱۳۲]
تاریخچه قوم عرب در ایران
[ویرایش | ویرایش مبدأ]تاریخ عربزبانان ایران را میتوان به دو دوره کلی تقسیم کرد؛ دوره اول از ابتدای استقرار آنان در خوزستان آغاز شده و تا اواسط قرن نهم هجری ادامه دارد. تاریخ این دوره با تاریخ خاندانهای حاکم بر ایران و حکومتهای اسلامی درهم آمیخته است. از جمله حوادث مهم این دوره میتوان به کمک بنیتمیم به اردشیر ساسانی در جنگ با اردوان اشکانی، همراهی عربهای باصری در اهواز با نیروهای اسلام تحت رهبری نعمان بن مقرن، سرکوب قیام خوارج ازرقیان در حوالی اهواز و قیام زنگیان در زمان معتصم عباسی که به اهواز، آبادان و شوشتر گسترش یافت، اشاره کرد. دوره دوم تاریخ عربهای ایرانی از سال ۸۴۵ق آغاز و تاکنون ادامه دارد. در این دوران عربهای ایرانی بارها تعلق سرزمینی خود را نشان دادهاند.[۱۳۳]
زبان، گویش و مذهب
[ویرایش | ویرایش مبدأ]عربزبانان ایران به زبان عربی که از ریشه زبانهای سامی است، صحبت میکنند. زبان عربی مورد استفاده در خوزستان و استانهای جنوبی تفاوتهایی با عربی حجاز دارد و بیشتر به عربی رایج در عراق نزدیک است. این زبان همچنین با فارسی که توسط دیگر ساکنین خوزستان صحبت میشود، آمیخته و دچار تغییراتی شده است. گویش اعراب ساکن در مناطق شمالی خوزستان بهدلیل ارتباط با بختیاریها دچار تغییرات بیشتری شده است.[۱۳۴] عربهای خوزستان، عمدتاً شیعه دوازدهامامیاند.[۱۳۵]
تقسیمات درون قومی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]سازمان اجتماعی اعراب خوزستان بر اساس سلسله مراتب ایلی شکل گرفته است. کوچکترین واحد اجتماعی «بیت» است که چندین بیت با نیای مشترک، یک «حموله» را تشکیل میدهند. چند حموله در کنار هم «عشیره» را میسازند که هسته اصلی آن از تباری مشترک هستند. از اتحاد چند عشیره، طایفه پدید میآید و در نهایت، چند طایفه و عشیره باهم «قبیله» را تشکیل میدهند. یک قبیله لزوماً متشکل از افراد همتبار نیست و گاهی بر اساس اتحاد سیاسی-اجتماعی شکل میگیرد.
قبایل عرب خوزستان عمدتاً در منطقهای میان اروندرود و خلیجفارس تا شوش پراکندهاند و هویت قبیلهای خود را حفظ کردهاند. برخی از مهمترین این قبایل شامل بنیکعب (خرمشهر، شادگان، جزیره مینو و اطراف اهواز)، باوین (سماغیله تا اهواز، ویس و رزگان)، آلکثیر (شهرستان اهواز)، بنیمالک (ساحل غربی کارون)، بنیطرف (دشت آزادگان و حوالی هویزه)، بنیحروان (کنارههای کرخه و کارون)، الخمیس (راموز و شادگان)، بنیلام (امتداد رود کرخه)، بنیصالح (شمال شویب، با پیشه کشاورزی)، بنیتمیم (بین هویزه و اهواز) و سلامت (مرکز خوزستان، شرق آب گرگر) است.[۱۳۶]
آیینها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]یزلهخوانی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]یزله یا هوسه، نوعی مراسم آیینی و موسیقی محلی است که در بندر بوشهر رواج دارد و قدمت آن به هزاران سال قبل و به دوران ایران باستان برمیگردد. این مراسم به عنوان یک آئین موسیقایی، همراه با رقص گروهی در جشنها و عروسیها برگزار میشود و همچنین در مراسم عزاداری، بهخصوص در ماه محرم اجرا میگردد.
در یزله، شرکتکنندگان با گرفتن کمر فرد جلو، شکل یک قطار انسانی تشکیل میدهند و با ضربآهنگهای خاص، به آرامی حرکت میکنند. در مراسم عزاداری، گروه پس از طی مسافتی، دایرهوار ایستاده و با ریتم یزله شروع به سینهزنی میکنند. اشعار و نوحههایی که در این مراسم خوانده میشود، بستگی به مناسبت دارد.[۱۳۷]
گرگیعان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]هر ساله در شب میلاد امام حسن، کودکان عرب خوزستان با پوشیدن دشداشه و عبا، گروهگروه به در خانهها میروند و با خواندن شعر «گرگیعان و گرگیعان»، طلب شیرینی میکنند. صاحبخانهها با شیرینی از آنان پذیرایی میکنند و کودکان در مقابل برای آنها دعای خیر میکنند. این رسم که از شادی پیامبر برای تولد نوهاش الهام گرفته، نماد همبستگی و شادمانی مذهبی در جامعه عربها است.[۱۳۸]
آیین فصل
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در فرهنگ عربها، «فصل» آیینی عرفی برای قطع چرخه انتقامگیری پس از قتل است. در این نظام، مسئولیت قتل به تمام قبیله قاتل تسری مییابد. شیوخ قبایل با تعیین «فُصیله» (خونبها) که میتواند شامل پرداخت نقدی، دام یا ازدواج دختران قبیله قاتل با قبیله مقتول باشد، به درگیریها پایان میدهند. این زنان اگرچه در ابتدا بهعنوان وجهالمصالحه انتخاب میشوند؛ اما با فرزندآوری به ترمیم روابط بین قبایل کمک میکنند. این سنت هوشمندانه، خشونت را به صلح تبدیل کرده و پیوندهای جدیدی بین قبایل ایجاد میکند.[۱۳۹]
پوشاک محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]لباس زنان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]لباس زنان عرب نیز شامل عبایه است. این چادر دارای بریدگیهایی در دو سمت شانهها است تا دستها بتوانند به راحتی بیرون بیایند.[۱۴۰]
لباس مردان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]لباس مردان عرب در خوزستان به نام دشداشه یا ثوب شناخته میشود. این لباس معمولاً سفید، بلند و تا مچ پا است. برای محافظت از سر و صورت در برابر تابش آفتاب و گرد و خاک، اعراب خوزستان از پارچهای به نام کوفیه یا چفیه استفاده میکنند که عمدتاً به رنگهای سفید یا سیاهوسفید است. رنگ سبز در طرح چفیه نشانه سادات بودن فرد است. چفیه بر روی سر قرار میگیرد و با حلقههای سیاه رنگی به نام «عِقال» محکم میشود.[۱۴۱]
صنایعدستی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]گوناگونی فرهنگ اقوام در استان خوزستان باعث تنوع صنایعدستی این منطقه شده و زیبایی ترکیب و نقشهای آن را افزایش داده است. بیش از۶۰ رشته صنایعدستی در این استان شناسایی شده که مهمترین آنها شامل کپو، احرامی، قالی محلی، حصیر، محرق، خراطی، نساجی سنتی، گلیم، عبا، گیوه، ورشو، معرق و گبه است که عربهای خوزستان نیز به این صنایع مشغول هستند.[۱۴۲]
غذاهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]غذاها و خوراکیهای محلی عربها شامل محلبیه (فرنی)، سمبوسه، هریس، تشریبه، ماقوده، الگیمات و غوزی است.[۱۴۳]
بازیهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بازیهای محلی عربزبانان در استان خوزستان شامل عظیمالغطا، اچعاب، طمت اِخریزه، شگ و شگ، عصیت برأس، اِمحیبس، حصالطلیه، لعبه و بلم است.[۱۴۴]
موسیقی و رقص محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]فرمهای رایج موسیقی در عربهای ایران شامل ابوذیه، موال، هوسه (یزله) و چوبیه است. این فرمها با سبک موسیقی جنوب عراق، بهویژه بصره و همچنین با فرمهای موسیقی لبنان و سوریه ارتباط دارند. بهطور کلی، موسیقی سنتی عرب شامل دو نوع سازی و آوازی است. مهمترین فرمهای آوازی شامل قصیده، لیالی، موال، توشیح و فرمهای ساز مانند تقسیم و نوبه میشود. گروههای نوازنده و خواننده که با سازهای عربی در خوزستان فعالیت میکنند، به «الخُشابه» معروف هستند. سازهای اصلی شامل رباب، کاسوره، لازومه، زنجاری و طبله (دمبک) است. سچابیق یا زنگهای مضاعف نیز توسط زنان کولی عربزبان خوزستان استفاده میشود.[۱۴۵]
رقص محلی عربهای ایران «چوبیه» نام دارد. این رقص فولکلوریک، قدیمیترین فرم رقص بهشمار میآید و نشاندهنده حالات، عادات و فرهنگ یک قوم یا ساکنان یک منطقه جغرافیایی خاص است. رقص چوبیه شامل مجموعهای از حرکات موزون است که ویژگیهای فرهنگی این مردم را به نمایش میگذارد.[۱۴۶]
گیلک
[ویرایش | ویرایش مبدأ]پراکنش جغرافیایی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]قوم گیلک در جلگه مرکزی، سواحل شرقی و ارتفاعات جنوب غربی استان گیلان سکونت دارند. گیلکها بر اساس تفاوتهای گویشی و ویژگیهای اجتماعی-فرهنگی به سه گروه تقسیم میشوند؛ گیلکهای رشتی و لاهیجانی که به ترتیب در غرب و شرق جلگه زندگی میکنند و تفاوتهای کمی با یکدیگر دارند؛ اما گیلکهای گالشی در کوههای جنوب شرقی، زبان و شیوههای کشت و دامپروری متفاوتی نسبت به گیلکهای جلگه و تالشها دارند که منطقهشان از کوهپایه تا دامنههای البرز گسترده شده است.[۱۴۷]
تاریخچه قوم گیلک
[ویرایش | ویرایش مبدأ]اقوام اولیهای مانند کاسپیها، کادوسیها و آماردها، هزاران سال پیش از میلاد در سواحل جنوبی و جنوب غربی دریای کاسپین ساکن بودند. این اقوام بهعنوان یکی از قدیمیترین ساکنان این منطقه شناخته میشوند و بنیانگذاران تمدنهای اولیه در گیلان بودهاند.[۱۴۸] پیشینهٔ قوم گیلک به شش هزار سال پیش بازمیگردد. شواهد تاریخی نشان میدهد که این قوم پیش از آریاییها در ایران سکونت داشته و حکومت مستقلی تشکیل داده بوده. آثار کشفشده در این ناحیه ثابت کرده است که تمدن قوم دیلم و گیلک حتی از تمدنهای سومر، بابل، کلده و آشور نیز قدیمیتر است.[۱۴۹]
زبان، گویش، دین و مذهب
[ویرایش | ویرایش مبدأ]اکثر مردم گیلان از قوم گیلک هستند و به هر دو زبان گیلکی و فارسی تسلط دارند. زبان گیلکی شامل گویشهایی چون تالشی، هرزندی، گورانی، گیلکی، مازندرانی و برخی از زبانهای تاتی و سمنانی است که از نظر تاریخی به زبان پارتی (اشکانی) وابسته هستند. زبان گیلکی به شاخههای متعددی تقسیم میشود و به همین دلیل، گویش مردم مناطق مختلف گیلان با هم تفاوتهایی دارد. علاوه بر گیلکی، زبانهای تالشی، تاتی و ترکی نیز در این استان رواج دارند.[۱۵۰] بیشتر مردم گیلان از پیروان مذهب شیعه اثنی عشری هستند. با این حال، در برخی نواحی استان، جمعیت اهل تسنن نیز وجود دارد و تعداد محدودی از افراد نیز به ادیانی مانند مسیحیت، یهودیت و زرتشتیگری گرایش دارند.[۱۵۱]
آیینها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]جشن خرمن
[ویرایش | ویرایش مبدأ]جشن خرمن بهمنظور شکرگزاری از نعمتهای خداوند در پایان فصل برداشت برنج برگزار میشود. این جشن که معمولاً در آخرین پنجشنبه و جمعهٔ شهریورماه برگزار میشود، نماد دوستی، شکرگزاری و همکاری مردم گیلان است. در فرهنگ گیلکیها، برنج نماد خیر و برکت بهشمار میرود. در این مراسم، خوشهٔ آخر برنج به منزل برده میشود تا برکت و خیر سال جدید را به ارمغان آورد. در این جشن بهصورت نمادین برداشت و کاشت برنج با لباسهای محلی و آوازهای سنتی، همچنین شکرگزاری به درگاه خداوند برای باران و آفتاب به نمایش درمیآید.[۱۵۲]
علمبندی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]آیین علمبندی، رسمی سنتی در گیلان، با آغاز محرم و سوگواری امام حسین برگزار میشود. عَلَم نماد عزاداری است و در دههٔ اول محرم در شهرها و روستاهای گیلان برپا میشود. با نوای سنج و طبل، آغاز عزاداری اعلام و اهالی با غذای نذری از عزاداران پذیرایی میکنند. پس از نماز و صرف غذا، نوحهخوانی و سینهزنی تا پاسی از شب ادامه دارد.[۱۵۳]
پوشاک محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مردان گیلانی اغلب چوموش میپوشند و از جلیقه، کلاه و کت استفاده میکنند. لباسهای محلی زنان شامل دامنهای شلیته و پرچین و جلیقههای پولکدوزیشده است.[۱۵۴]
صنایعدستی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]حصیربافی، بامبوبافی، قلابدوزی یا رشتیدوزی، چادرشببافی، دستبفتههای پشمی، گلیمبافی، چموشدوزی، سفالگری، صنایع چوبی و عروسکبافی از مهمترین صنایع دستی و هنری گیلکها است.[۱۵۵]
غذاهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]قوم گیلک تنوع غذایی بسیاری دارد. از جمله معروفترین غذاهای آنها عبارتند از؛ مرغ فسنجان، میزرا قاسمی، باقلاقاتق، ترش تره، سیرقلیه، آلومسما، ماهی فیبیج، واویشکا، ترش شامی، کال کباب، بورانی بادمجان، بورانی اسفناج، چغندر بورانی، اشپل، ماهی شور، ماهی دودی، اناربیج، شش انداز، سیرابیج، شیرین تره، خالو آبه، چخرتمه، نازخاتون، لونگی و موتن جان.[۱۵۶]
بازیهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]استان گیلان دارای حدود ۱۴۰ بازی محلی و بومی است که برخی از آنها عبارت است از:
لپهبازی، پیتگلهبازی، غشبازی، گلمشته، عروسبازی، بیجبیج، آهوچره، برمومبازی، گلپا گلپا، بیزه، سوکسوک، آویزان، لبگود، خورشبازی، گدگد، جفتتاک، اشکل، ورفبازی، آپاربازی، دوبنا، تاببندی، حساببله، کلاهپران، شیریندودو، عروسگولی، آبخوربازی، آتیمار، آسبازی، آغوزبازی، آکلهماربازی، آنیمانی، آونخوتی، اُتوماتو، اَردهبشو، رشتهبیه، اسیربازی (قلعهبازی)، افلاطونی، القرهقوش، انزلیدی، انگوری، ایعنبر دو عنبر، بازآمدی، بایمبایم، برو بیا، بزن و بگیر، بهچنچن، بیستویک، بیلیبیلی مرغونهبکن، پاچوبازی، پلنگبازی، پنبهریسه، پوبوکبازی، پوچمغز، پیتچوماقبازی، پیچاسبازی، تابکش، تختهبره، تعقیب، توپتوپ، توپچی، توپگیر و تهرونیبازی.[۱۵۷]
مازنی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پراکنش جغرافیایی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مازندران در شمال ایران قرار دارد و از شمال به دریای مازندران، از شرق به گلستان، از جنوب به سمنان، تهران و قزوین و از غرب به گیلان محدود میشود. ناهمواریهای آن شامل دو بخش جلگهای و کوهستانی است. رشتهکوههای البرز، خط ساحلی دریای مازندران را محصور کرده و شیب زمین از ارتفاعات به سوی جلگه و دریا کاهش مییابد.[۱۵۸]
تاریخچه مازندرانیها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مازندران در تاریخ، با نامهای طبرستان و فرشوادگر شناخته میشده و مردمان جنگجوی آن در برابر امپراتوریهای بزرگ همچون آشوریان، مادها، هخامنشیان، سلوکیان و ساسانیان مقاومت کردهاند.
با ورود اسلام به ایران مناطق مختلف تحت تأثیر مسلمانان قرار گرفتند؛ اما مازندران بهدلیل جغرافیای کوهستانی و مسیر دشوار مدتها به استقلال خود ادامه داد. این مقاومت سبب شد که اسلام بهتدریج در مازندران نفوذ کند. در زمان خلافت عباسیان، اسلام بهطور گستردهتر وارد مازندران شد. ظهور حکومت علویان در مازندران، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی و مذهبی منطقه بود. علویان، که به خاندان پیامبر اسلام تعلقخاطر داشتند، بهدنبال پایهگذاری حکومتی شیعی بودند. با ورود علویان، مذهب شیعه بهتدریج در مازندران ریشه دواند و مردم این منطقه که در گذشته عمدتاً زرتشتی بودند، به مذهب شیعه اثناعشری گرویدند.[۱۵۹]
زبان، گویش و مذهب
[ویرایش | ویرایش مبدأ]زبان مازندرانی که با نامهای مازنی، مازِرونی، تبری و گِلِکی شناخته میشود، در دسته زبانهای حاشیه دریای خزر قرار دارد. با این حال، بیشتر ساکنان مازندران، زبان خود را با نام گِلِکی میشناسند. گویش شهمیرزادی، گویش گرگانیکهن، گویش طبری استرابادی، گویش کتولی، گویش طبری رویانی، گویش طبری کجوری، گویش طبری کلارستاقی و گویش قصرانی شمیرانی گویشهای مازندران هستند.[۱۶۰]
آیینها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ورفچال
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ورفچال در آمل و در اواسط اردیبهشت هر سال برگزار میشود. هدف از این مراسم، تأمین آب برای چهارپایان در فصول گرم سال است. در این روز، مردان محلی گودال برفچال را لایهروبی میکنند. سپس با بیل و دیلم، یخها را خرد کرده و به گودال میریزند. این روز برای اهالی روستا اهمیت ویژهای دارد.[۱۶۱]
حکومت زنان (مراسم مادر شاهی)
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در روز برفچال روستا به مدت یک روز خالی از مردان میشود و زنان مدیریت امور روستا را بر عهده میگیرند. آنان شخصی را که واجد شرایط رهبری باشد، بهعنوان حاکم انتخاب میکنند و او تعدادی از دختران جوان را برای نظارت بر امور روستا برمیگزیند. در این روز، هیچ مردی حق ورود به روستا را ندارد، مگر افراد بیمار و مسن که به شرط عدم حضور در دید مردم مجازند. زنان در ابتدای مراسم به رقص و پایکوبی پرداخته و پس از دعوت حاکم به تکیه، ناهار را به صورت دستهجمعی میل میکنند. بعدازظهر، با بازگشت مردان، روستا به حالت عادی خود برمیگردد.[۱۶۲]
مراسم تِرما سِزدِ شو
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مراسم تِرما سِزدِ شو در اواسط آبان برگزار میشود که به روایتها شب پیروزی آرش کمانگیر و ولادت امیرالمؤمنین است. خانوادهها دور هم جمع شده و به افسانهها گوش میدهند و جوانان با کوبیدن در، از بزرگان هدیه دریافت میکنند.[۱۶۳]
جشن مردگان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]اهالی مازندران با ایمان بر این باورند که ۲۸ تیرماه، مصادف با ۲۶ عید ماه طبری، روزی است که فریدون پیشدادی ضحاک را در دماوند به بند کشید. به مناسبت این اتفاق مهم، مردم در شب جشن، آتشافروزی کرده و فردای آن روز به شادی و پایکوبی میپردازند. در روستای امامزاده حسن سوادکوه، این مراسم با شکوه ویژهای برگزار میشود.[۱۶۴]
مراسم شِیلوون (باران خواهی)
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در مراسم شِیلوون که در مواقع خشکی برگزار میشود، اهالی یکجا گرد هم آمده و بهوسیلهٔ زنان دعا میخوانند. در این مراسم، آش یا شیربرنج تهیه کرده و از خداوند طلب باران میکنند. همچنین ممکن است بر سر سیدی آب ریخته یا پایههای منبر را در آب فرو ببرند. پس از خوردن آش، مراسم به پایان میرسد.[۱۶۵]
مراسم آفتابخواهی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مراسم آفتابخواهی در صورت بارندگیهای شدید برگزار میشود. اهالی نام هفتکچل را بر کاغذ نوشته و آن را بر بندی آویزان میکنند. با وزیدن باد بر آن، از خداوند درخواست آفتاب میکنند.[۱۶۶]
مراسم گِوارِ دَبِستِنه ئی (گهواره بندی)
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در مراسم گهوارهبندی در روز دهم تولد نوزاد، بستگان به منزل او میآیند و پس از صرف ناهار و شیرینی، پولی بهعنوان چشمروشنی بر گهواره نوزاد میگذارند. همچنین در برخی روستاها بر سر نوزاد نبات شکسته میشود تا کودک با سرو صدا آشنا شود.[۱۶۷]
پوشاک محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]پوشاک زنان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]زنان مازندران از شلیته و چرخیشلوار بهعنوان دامن و از تمبون قمبلی یا تنگه تمبان یا نیمساق بهعنوان شلوار استفاده میکنند. همچنین از جومه که نوعی پیراهن است و از نیمتنه بهعنوان جلیقه استفاده میکنند. سرپوش مازندرانیها چارقد (روسری گلدار همراه با تزیینات) و مندل (سربند سهگوش از کتان، روی چارقد، برای کارهای روزانه و کشاورزی) و پاپوش آنها جوراب، کوش (کفش چرمی)، گالش (کفش لاستیکی)، چاروق و پاتوئه (شال ابریشمی بلند که در زمستان دور پا پیچیده میشود) است.[۱۶۸]
پوشاک مردان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مردان مازندران از چوخت (کت پشمی)، علیجه یا سرداری (لباسی بلندتر از کت معمولی تا زانو)، لباده، شولا، کردک، بوشلوق و پستک بهعنوان تنپوش استفاده میکنند.[۱۶۹]
صنایعدستی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]هر منطقه از مازندران، دارای صنایعدستی متنوعی است. از برجستهترین صنایعدستی مازندران میتوان به سوزندوزی، جاجیمچهبافی، بافت گلیچه، رنگرزی، قالیبافی، چوقا، شمد و ملحفه، گلیمبافی، چاپ سنتی، سفالگری و سرامیکسازی، حصیربافی، طراحی سنتی و نگارگری، ساخت انواع محصولات از پوست و چرم، ساخت آثار هنری از فلز، ایجاد سازههای چوبی جذاب و صحافی و جلدسازی سنتی اشاره کرد.[۱۷۰]
غذاهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]از جمله غذاهای محلی مازنیها عبارت است از فرنی و مشکافی، خورشت تله گزنه، خورشت چنگل قلیه، آش ترش، کئی پلا با مِرغانه نیمرو، سبزیپلو با ماهی، هَلی قورو یا خورشت آلوچه، گرماسی پلا، نازخاتون، مرغ ترش، اسفناج هاوریش یا نرگسی، خورشت بادمجان کباب، آش دوغ، آش گزنه، ماهی کبابی یا مالابیج، اِسپناساک و خورشت ایا گوشک.[۱۷۱]
بازیهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بازیها و سرگرمیهای محلی استان مازندران در مناسبتهای مختلف عبارتند از؛ آل چمیلیک، آیترک، گونترک (ماه میخوام - آفتاب میخوام)، اته بزهکا، ادنگ قلوک، ارکون ورکون، آرنگ و مرنگ، اغوزچالی، السلامعلیک خال خالکه، اودنگهتیر، بلنیکا، بورد بورد (رفت، رفت)، پاچوبازی، پکپکی، پلنگ پرشی، پنجه، پیشهکا، تب وچه له، ترنابازی، توپا قاچ، تلاجنگی، جوزکا، جهنمکا، چرخککا، چش بهچش، چک بهچک، چلیککا، چلی مالکا، چوخرسواری، چهارراه، خرجین هاله، خرسواری، دچرخهکا، دسه بزهکا، دغلبازی، دنقولکا، دیواری، ذکر خنجر، رسنکا، رسنکیوک، زوزو، سر بپریکا، سرسنگ بهسنگ، سنگچران، سنگ کشتی، سیتکا، شاهوزیرکا، شیر و پلنگ، شیطانبازی، علیخان جرجور، قابکا، کشتی باشال، کشتی کمری، کلاحسابه، کلکتراش، کمربندبازی، کیوبه، گیروش (ترکمنی)، گزکا، گودلهزنی، لاپهکا، لیسبرلیس، مردخدا، مرغنه جنگی، نعش، وجهکا، هفت سنگ، یک چک دو چک، یک دبه - دو دبه.[۱۷۲]
سیستانی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]پراکنش جغرافیایی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]سیستان امروزی قسمت شمالی استان سیستان و بلوچستان را در برمی گیرد و شامل شهرستانهای زابل، زهک، نیمروز، هامون و هیرمند و با کشورهای افغانستان و پاکستان هممرز است.[۱۷۳]
تاریخچه سیستانیها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در هزاره چهارم قبل از میلاد، شهر سوخته در سیستان با دانش و صنعت پیشرفته بر پایه نظام فئودالی بنا شد. این شهر از ۲۱۰۰ تا ۱۸۰۰ قبل از میلاد دچار رکود شد. در دوره هخامنشی، شهر زرنکا شکل گرفت و به ترتیب به تپه سرخداغ، تپه شهرستان، تپه نادعلی و در نهایت به شهر سیستان منتقل شد. در عصر اشکانی، شهر کاخ در کوه خواجه اهمیت نظامی داشت و در عصر ساسانی، سیستان به سه بخش کاخ، شارستان و ریض تقسیم شد. سیستان در سال ۲۳ق توسط مسلمانان فتح شد.[۱۷۴]
زبان، گویش، دین و مذهب
[ویرایش | ویرایش مبدأ]سیستانیها پیرو دین اسلام با مذهب تشیع هستند و به زبان فارسی با لهجه سیستانی صحبت میکنند.[۱۷۵]
آیینها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مراسم سیاهپوشی، مشعلگردانی، علمگردانی، گلدسته و تابوتگردانی، سقایی، شبیهخوانی یا شُوِوی، چاووشی، محتشمخوانی، سینهزنی و دورخوانی، زنجیرزنی، نوحه بحرطویل، نوحه جوش پاوکا، نوحه شِنِستکا، روضهخوانی زنان، نذورات مختلف مانند پخت حلیم و شلهزرد، امتناع مردم سیستان از پخت غذا در سه روز قبل از واقعه عاشورا، رفتن ریشسفیدان بر پشتبامها برای تلاوت قرآن و ذکر دعا بهمنظور اعلام رسیدن ماه محرم و برگزاری مجالس روضه و عزاداری در منازل، از جمله آیینهای ویژه مردم سیستان در ماه محرم و ۱۸ روز پس از آن است.[۱۷۶]
پوشاک محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]لباس مردان سیستان شامل پیراهن چلتریز، پیراهن برچاک، شلوار و دستار است و لباس زنان شامل پیراهن تاجیک، پیراهن دوگریبانه، جلیقه، شلوار، کت، لچک یا دستمال سر، سرپوش یا چارقد، روبند، کلاه چادر، کفش و تُنبون است که با تکههای رنگی، طرحدار و سوزندوزی شده تهیه میشود.[۱۷۷]
صنایعدستی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]سفالگری، پارچه و حصیربافی، انواع سوزندوزی و سکهدوزی، قالیبافی، پلاسبافی، شالبافی، معرقبافی و جواهرسازی میان مردم سیستان بهویژه زنان رواج دارد.[۱۷۸]
غذاهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در فرهنگ غذایی سیستان، گوشت همواره جایگاه ویژهای دارد.[۱۷۹] از جمله مشهورترین غذاهای سنتی سیستان میتوان به کشک زابلی، اوچیزک و آبگوشت سیستانی اشاره کرد.[۱۸۰]
بازیهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]تختهنرد که ریشه شطرنج دانسته میشود، از شهر سوخته سیستان کشف شده است. علاوه بر این، توطنسواری، کیچزور و گلگل نیز از بازیهای محلی پرطرفدار در این منطقه بهشمار میآیند.[۱۸۱]
موسیقی و رقص محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در فرهنگ غنی موسیقی سیستان، سازهای قیچک، نی، سورنا، دایره، ساز و دهل از جایگاه ویژهای برخوردارند. این مردم برای تمامی مراحل زندگی، حتی رویش اولین دندانهای کودک، آواهای خاص خود را دارند. نغمههایی چون آیکه، اردهخوانی، سیتک، رمضونیکه، لوبتک، الوکه، بحث و بیت و آواهای کار، همگی ریشه در تاریخ و فرهنگ اصیل سیستان دارند.[۱۸۲]
رقص چوببازی در سیستان، ریشه در دفاع مرزی و آمادگی نظامی تاریخی منطقه دارد. این رقص که ترکیبی از مذهب، باور و عمل است، یادآور رزم دلاوران سیستانی در طول تاریخ بوده و نمادی از هویت این مردم است. رقص سیستانی به دو نوع چاپی و شمشیر یا چوب تقسیم میشود. رقص شمشیر با حرکات معنوی آغاز شده و نبرد پهلوانان را به نمایش میگذارد. لباسها، رنگها و ابزار رقص نیز با فرهنگ و طبیعت سیستان همخوانی دارند.[۱۸۳]
هزاره
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ارادت عمیق هزارههای خرسان قدیم به امام رضا، امام هشتم شیعیان، از دیرباز سبب شده بود که بسیاری از آنان برای زیارت حرم امام به مشهد سفر کنند. برخی از این زائران در شهر مشهد ماندگار شدند و به تدریج به بخشی از جامعهٔ ایران تبدیل شدند. این پیوند مذهبی، یکی از نخستین عوامل حضور هزارهها در خاک ایران بود.
مهاجرت هزارهها به ایران در طول تاریخ طی سه مرحلهٔ اصلی صورت گرفت. در دوران نادرشاه افشار، گروهی از هزارهها به دستور وی از هزارستان افغانستان به مناطق مرزی خراسان کوچانده شدند و در نواحی مانند تربت جام، باخزر، سرخس و کلات نادری ساکن شدند. این گروهها کهنترین جامعهٔ هزاره در ایران را تشکیل میدهند و بسیاری از آنان که در روستاهای شرق خراسان زندگی میکنند، تا امروز گویش هزارگی خود را حفظ کردهاند.
در دورهٔ قاجار و پس از فتح هرات توسط حسامالسلطنه، موج دیگری از هزارهها از منطقهٔ بادغیس افغانستان به خراسان مهاجرت کردند. این گروه بهطور عمده در همان مناطق هزارهنشین پیشین سکونت یافتند. اما گستردهترین مهاجرت هزارهها به ایران پس از سرکوب خونین آنان توسط عبدالرحمان خان در سالهای ۱۸۹۲–۱۸۹۳م رخ داد. این واقعه باعث شد هزارههای بسیاری برای نجات جان خود به ایران پناه آورند.
امروزه هزارههای ایران بیشتر در مناطق خراسان بهویژه تربت جام، فریمان و مشهد زندگی میکنند. آنان در مناطق روستایی بهطور عمده به کشاورزی و دامداری اشتغال دارند، در حالی که هزارههای شهرنشین در مشاغل مختلف صنعتی و خدماتی فعالیت میکنند[۱۸۴]
تداوم اقوام ایرانی در کشورهای دیگر
[ویرایش | ویرایش مبدأ]آن دسته از اقوام ایرانی که در نقاط حاشیهای و مرزهای ایران ساکن هستند، عموماً خود را بخشی جداییناپذیر از ملت و دولت ایران میدانند. حتی آن دسته از واحدهای پیرامونی که امروزه قسمتی از آنها بر اثر تجزیه سرزمین ایران در خارج از مرزها قرار دارند، در نتیجه میل طبیعی و خودجوش خود از ایران جدا نشدهاند؛ بلکه سیاستهای بینالمللی و رقابتهای سیاسی قدرتهای منطقهای در همکاری با قدرتهای جهانی سبب جدایی این مناطق از پیکرهٔ ایران شدهاند.[۱۸۵]
ترکمنهای ایران با کشور ترکمنستان در آسیای مرکزی که دارای دولت مستقل است، پیوند جغرافیایی و اشتراکات قومی دارند. ناحیه ترکنشین شمال غربی ایران نیز با جمهوری آذربایجان و ترکیه ارتباط جغرافیایی دارد.[۱۸۶] بیشتر بلوچها در ولایتهای نیمروز، هلمند، قندهار و فراه افغانستان و ایالت بلوچستان پاکستان و گروههایی از این قوم در شهرهای کراچی و پنجاب پاکستان،[۱۸۷] ولایتهای سرپل،[۱۸۸] هرات و دایکندی افغانستان،[۱۸۹] کشورهای امارات متحده عربی، عربستان سعودی، عمان، ترکمنستان و نیز کشورهای آفریقای شرقی زندگی میکنند.[۱۹۰]
تداوم کردهای ایران به کشورهای عراق، ترکیه و سوریه میرسد؛ بخش عمدهای از شمال و شمال شرق عراق، مناطق کردنشین است. شهرهای اربیل، سلیمانیه و دهوک و بخشهایی از استانهای نینوا، دیاله، کرکوک و صلاحالدین، از جمله مناطقی هستند که مردم کردزبان در آنها ساکناند. همچنین، جمعیت قابل توجهی از کردها در بغداد و موصل نیز حضور دارند. اکثریت کردهای ترکیه در شرق این کشور ساکن هستند؛ اما جمعیت قابل توجهی از آنها در سراسر فلات آناتولی تا کرانههای دریای مدیترانه، بهویژه در استانهای مرکزی مانند قونیه، نیز پراکندهاند. در ترکیه، کردها عمدتاً پیرو مذهب سنی و در حد اقلیت، پیرو مذهب علوی هستند. کردهای سوریه عمدتاً در جنوب مرز با ترکیه و در امتداد خط اتوبان مرزی ساکن هستند و با کردهای ترکیه در ارتباطند. بخشهایی از جمعیت کرد این کشور نیز در شهرهایی مانند دمشق، حماة و حلب پراکندهاند.[۱۹۱]
اشتراکات، پیوندها و عوامل وحدتبخش میان اقوام ایرانی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]سرنوشت تاریخی مشترک
[ویرایش | ویرایش مبدأ]اقوام ایرانی، علیرغم تعامل مستمر با همقومان خود در فراسوی مرزها، همواره حافظان مرزهای ایران بودهاند. تاریخ ایران مملو از شواهدی از رشادت و فداکاری این اقوام در دفاع از میهن است که این امر نشان از تعلق خاطر عمیق و تعهد آنان به ایران و منافع ملی آن دارد.[۱۹۲]
تاریخ ایران، سرشار از حماسههای شیرمردان و شیرزنانی از تمام اقوام و مذاهب است؛ از رئیسعلی دلواری و میرزا کوچکخان تا ستارخان و باقرخان، از سنجر و محمودخان کردستانی تا ثقه الاسلام آذربایجانی و ناصر دیوان کازرونی، از بیبی مریم بختیاری و زنان لرده تا بانو فرنگیس کرمانشاهی و دریادار بایندر و حنبل بلوچ که هر یک از گوشهای از این سرزمین، برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران، در برابر دشمنان ایستادند و نام ایران را جاودانه کردند. این همبستگی و فداکاری، در بلایای طبیعی نیز بهروشنی نمایان است؛ هرگاه حادثهای در گوشهای از ایران رخ داده، ایرانیان از هر قوم و مذهبی، به یاری همنوع خود شتافتهاند و نشان دادهاند که فارغ از تفاوتها، در برابر مصائب، یکپارچه و متحد هستند.[۱۹۳]
در بزنگاههای تاریخی مانند انقلاب مشروطه علاوه بر فارسها، اقوام دیگری همچون ترکهای آذربایجان، بختیاریها و ارمنیها بهطور مستقیم و عربها و کردها بهطور غیرمستقیم نقش داشتند و مفهوم «ایران کشور کثیرالمله» را شکل دادند و توانستند در تدوین قانون اساسی مشروطه سهیم باشند.[۱۹۴]
پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بهطور قابل توجهی مرهون وحدت و همبستگی اقوام ایرانی بود که حول ارزشهای اسلامی و رهبری امام خمینی متحد شدند. این اتحاد ملی، با انگیزهای الهی و با شعارهایی همچون «الله اکبر»، به سرنگونی رژیم پهلوی انجامید و الگویی برای سایر جنبشهای اسلامی در جهان شد. نقش و مشارکت فعال اقوام مختلف در این پیروزی انکارناپذیر است و بدون همبستگی آنها، نتیجه انقلاب به مراتب متفاوتتر میبود.[۱۹۵]
در دوران جنگ تحمیلی نیز ایرانیان صرف نظر از تعلقات قومی، همگی برای دفاع از کشور و انسجام ملی پای کار آمدند و هویت ایرانی را تقویت کردند. این دوره، با تهدید خارجی، شاهد بروز و تقویت هویت ملی ایران و مشارکت همه اقوام بود.[۱۹۶]
همچنین تحریکات قومی در جنوب، غرب، شمال و شرق کشور، در سالهای گذشته با هدف تجزیه کشور صورت گرفت؛ اما در لحظات حساس تاریخی، اتحاد اقوام حول محوریت کشور و نظام اسلامی، توطئه دشمنان را ناکام گذاشت. دفاع جانانهٔ اقوام عرب در جنوب، ترکها و کردها در غرب که در خط مقدم مقابله با عملیات نظامی دشمن قرار داشتند و همچنین سایر اقوام در شمال و شرق کشور گواه این ادعا است.[۱۹۷] در مطالعهای در خصوص تمایل به شرکت در جنگ، د۱رصد اقوام ایرانی حاضر بودند در جنگ احتمالی علیه کشور شرکت کنند که این امر میزان بالای تعلق به ایران را نشان میدهد.[۱۹۸]
هویت ملی ایرانی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]وحدت و انسجام ملی، از طریق پیوندهای مشترک و عمومی ایجاد میشود که منجر به نوعی همبستگی ملی بین اقوام مختلف میشود. این پیوندها هویتی متفاوت از هویتهای قومی را پدیدمیآورند و در نهایت، این هویت ملی است که مبنای همبستگی در سطح کلان جامعه قرار میگیرد. اتحاد ملی، بهمعنای یکدستسازی کامل افراد جامعه نیست؛ بلکه به این معنا است که با وجود تفاوتهای قومی، نژادی، مذهبی و جغرافیایی، همه افراد حول محور مشترکات انسانی و الهی و با توجه به منافع ملی و مصالح کشور، گام بردارند و در مواقع بحران، متحد باشند. شکافهای قومی و اختلافات سیاسی، به عنوان تهدید جدی برای وحدت ملی، قدرت و امنیت کشور تلقی میشوند. این اختلافات، بهویژه تحریکات قومی باعث تضعیف قدرت ملی میشوند. اگر دولت، بهعنوان رکن اساسی امنیت ملی، از حمایت مردم بیبهره باشد یا به منافع قدرتهای خارجی وابسته باشد، امنیت ملی به خطر میافتد. هویت ملی ایران بر مبنای عناصری چون زبان، اسلام، تشیع، انقلاب، تاریخ، فرهنگ و سرزمین مشترک تعریف میشود که در طول زمان، پیوندی میان ایرانیان ایجاد کردهاند.[۱۹۹]
زبان، ادبیات و شعر فارسی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]زبان فارسی فراتر از یک ابزار ارتباطی، بهعنوان پایهای مستحکم برای هویت و انسجام ملی ایران عمل میکند. این زبان نهتنها امکان تعامل و تفاهم میان اقوام مختلف را فراهم میآورد، بلکه بهعنوان بستری برای انتقال ارزشها، باورها و میراث فرهنگی غنی این سرزمین، نقش بسیار مهمی در شکلگیری احساس تعلق و همبستگی ملی ایفا میکند. هرگونه تضعیف جایگاه زبان فارسی، چه از طریق غفلت در آموزش و ترویج آن و چه بهواسطه ترویج دیدگاههای تفرقهآمیز و قومگرایانه، تهدیدی جدی برای یکپارچگی و هویت ملی بهشمار میآید.[۲۰۰]
ادبیات مشترک چند هزار ساله ایرانیان، از جمله عوامل مهم هویتساز است. شاهنامه فردوسی و علاقه ایرانیان به آن، نمونهای روشن از این پیوند است. با توجه به این که شاهنامه در فرهنگ ایرانی جایگاه ویژهای دارد، ایرانیان به آن احترام میگذارند، نامهای شاهنامهای بر فرزندانشان مینهند، با داستانهای آن آشنا هستند و جغرافیای شاهنامه را با جغرافیای سرزمین خود پیوند میدهند. این پیوند نشاندهنده تعلق خاطر عمیق ایرانیان به شاهنامه است. از سویی دیگر، تمامی آثار زبان فارسی، فارغ از اینکه در کجا خلق شدهاند (مانند حافظ در شیراز یا رودکی در ماوراءالنهر)، با زبانی مشترک به هم پیوند خوردهاند.
تنوع فرهنگی در ایران ریشه در درون سرزمین دارد و ناشی از مهاجرت خارجی نیست؛ برخلاف کشورهایی مانند کانادا و استرالیا که تنوع فرهنگی آنها از ورود مهاجران شکل گرفته است. برای مثال، کردها و ترکها در ایران، در همین سرزمین به کرد و ترک تبدیل شدهاند. هر دوی این اقوام ریشه در مادها دارند؛ مادهایی که در دشتها سکونت داشتند، ترکها و ساکنان کوهها، کرد شدند و بهدلیل شرایط جغرافیایی و نقشهای متفاوت، ویژگیهای فرهنگی متفاوتی پیدا کردند.[۲۰۱]
دین مشترک
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دین، چه پیش از اسلام و چه پس از آن، عنصری هویتبخش بوده و دین اسلام، مهمترین عامل وحدتبخش در ایران محسوب میشود.[۲۰۲] اسلام قادر است امت اسلامی را حول یک محور واحد گرد آورد. این یگانگی، ریشه در کلمه توحید «لاالهالاالله» دارد که در میان تمام مذاهب اسلامی بهعنوان اصلی مشترک و محترم شمرده میشود. پیروان مذاهب اسلامی در اصول بنیادین دین همنظرند؛ همگی بهسوی یک قبله نماز میگزارند و قرآن کریم را بهعنوان کتاب آسمانی مشترک خود گرامی میدارند. هرچند در مباحث کلامی و برخی فروع دین، اختلافاتی وجود دارد. این تفاوتها نباید به جدایی و تفرقه بین مسلمانان منجر شود؛ زیرا دشمنان همواره در صدد سوء استفاده از این اختلافات، به ویژه از طریق دامن زدن به مسائل قومی و مذهبی، برای ایجاد شکاف در صفوف مسلمانان هستند.[۲۰۳]
عوامل جغرافیایی و سرزمین مشترک
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ارتباط و وابستگی میان ایرانیان به سرزمین مشترکشان، از دیگر عناصر هویتساز است.[۲۰۴] هویت ایرانی بر پایه سرزمین و جغرافیا استوار است؛ نه قومیت و نژاد. ایرانی کسی است که خود و نیاکانش در این سرزمین زیستهاند و در فراز و نشیبهای آن سهیم بودهاند.[۲۰۵]
اعیاد ملی مشترک
[ویرایش | ویرایش مبدأ]عید نوروز
[ویرایش | ویرایش مبدأ]نوروز جشنی همگانی میان اقوام ایرانی است که نمادهای فرهنگی مشترکی دارند و با آدابورسوم و زبانهای مختلفی اسامی مختلفی گرفتهاند. بسیاری از مراسم عید نوروز، با وجود ریشههای ملی، در مفاهیم اسلامی نیز مورد تأکید قرار گرفتهاند. این همخوانی سنتها با مبانی عقلی به تقویت همبستگی ملی و انسجام خانواده کمک میکند. بهعنوان مثال، دید و بازدید در عید نوروز معادل صلهرحم است که نهتنها اجر و ثواب اخروی دارد، بلکه موجب افزایش محبت و کاهش کدورتها در بین خانوادهها میشود. سنتهای دیگری مانند خانهتکانی و تهیه لباس نو پیش از عید نوروز نیز بسیار مورد توجه قرار میگیرند. یکی دیگر از سنتهای ملی و مذهبی، رفتن به مزار گذشتگان در پنجشنبه آخر سال است. در این روز، خانوادهها بر سر مزار نزدیکان خود غذا و شیرینی میگذارند و شمع روشن میکنند. این عمل نیز در تعلیمات اسلام تأکید شده است.[۲۰۶]
برخی رسوم در میان اقوام در عید نوروز عبارت است از.
ترکها؛ رسم «تکم و تکمچی» (نوروزخوانی با عروسک تکم)، هدیه دادن و سفره عید یا خوراکی.
کردها؛ «میر نوروزی» (نمایش کمدی در ایام نوروز)، «کوسهگردی» (بدرقه کوسه و عروسش با ماسکهای خندهدار) و «ههتهری، مهتهری» (هدیه گرفتن کودکان).
بلوچها؛ «جشن بهارگاهی»، «سرمهسایی» (هدیه سرمه به دختران)، نامگذاری نوزادان متولد شده در نوروز با نام نوروز یا گلها و مراسم «هلک لدیی یا گدام لدیی» (جابهجایی سیاه چادرها).
گیلکها؛ رسم «نوروزخوانی»، «عروس گولی» و «شالاندازان» (نمایش کمدی موزیکال)، قرار دادن قیچی در سفره هفتسین در ماسال و خودداری خانواده عزادار از پهن کردن سفره عید.
لرها؛ رسم «شوالفه» (مراسم شب عرفه برای شادی ارواح) و کوچ عشایر بختیاری به سمت مکانی سبزتر.[۲۰۷]
سیزده بدر
[ویرایش | ویرایش مبدأ]سیزده بدر، جشن بدرقه نوروز و آشتی با طبیعت، رسمی مشترک میان اقوام ایرانی است. در این روز، ایرانیان با پناه بردن به طبیعت، شادی خود را تکمیل و غم را دور میکنند. رفتن به دامن صحرا، شوخی و بازی کردن و شاد بودن از ویژگیهای این روز است. گره زدن سبزه به نیت باز شدن گرهها و برآورده شدن آرزوها نیز از دیگر رسوم است. حتی اگر خانوادهای نتواند تمام روز را در طبیعت بگذراند، تلاش میکند زمانی کوتاه را در بعد از ظهر سیزدهم در باغ یا گردشگاهی عمومی سپری کند. سیزده بدر رسمی با قدمت بسیار است.[۲۰۸]
شب یلدا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]شب یلدا یا شب چله با آداب و رسوم باستانی خود بهعنوان عنصر میراث فرهنگی ناملموس ایران در یونسکو ثبت جهانی شده است. شب یلدا از مهمترین رویدادهای فرهنگی در ایران است و آوازه جهانی دارد. این آیین در میان اقوام مختلف زنده و پاسداری میشود. یلدا با رسم زیبای جمع شدن خانوادهها و شبنشینی در کنار یکدیگر شناخته میشود که بهعنوان «روز ترویج فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان» توسط شورای فرهنگ عمومی کشور اعلام شده است.[۲۰۹]
چهارشنبهسوری
[ویرایش | ویرایش مبدأ]جشن چهارشنبهسوری، از جشنهای ملی و باستانی ایرانیان بهشمار میرود. برخی پژوهشگران بر این باورند که این جشن بازماندهای از جشن فروردگان است.[۲۱۰] چهارشنبهسوری در ایران با آیینهای متنوعی همراه است که اغلب زمینهای برای همدلی، دیدار، تفریح و حل مشکلات است. کوزهاندازی، فالگوشی، قاشقزنی، شالاندازی، آتشبازی و تهیه آجیل مشکلگشا از جمله مراسمهای سنتی و رایج این شب هستند که برخی از آنها هنوز هم اجرا میشوند.[۲۱۱]
اعیاد و مناسبتهای مذهبی مشترک میان اقوام ایرانی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]عید فطر
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مردم ایران در مناطق مختلف، آیینهای گوناگونی برای عید فطر دارند. پخت نان و آش مخصوص عید، زیارت اهل قبور و هدیه دادن به یکدیگر از رسوم رایج در بین اغلب مردم است. رویت هلال ماه شوال از مهمترین مسائل مربوط به عید فطر است. در گذشته، افرادی برای رویت هلال ماه به بلندیها میرفتند و با دیدن ماه، با صلوات، ساز و دهل و نقاره به مردم اطلاع میدادند. در برخی مناطق نیز از شلیک توپ یا تفنگ برای اعلام رویت هلال استفاده میکردند. سه روز قبل از عید فطر، زنان نان عید میپزند. این نان در مناطق مختلف با نامهای متفاوتی شناخته میشود؛ در میان ترکها «فطیر بایرامی»، در ترکمنها «قوقون»، در سیستان «نان قلیفی»، در همدان «کماج فطر» و در خراسان «کلمپک» نام دارد.
در میان اقوام ایرانی، در روز ۲۷ رمضان برخی افراد پارچههای نو میخرند و در روز عید فطر آنها را میبرند. از باقیمانده پارچهها، کیسهای به نام «کیسه برکت» میدوزند. زنان این پارچهها را به مساجد برده و به دختربچهها میدهند تا کیسهها را بدوزند. سپس، با ذکر دعا و صلوات، «کیسه برکت» را بین مردم پخش میکنند تا بهعنوان کیف پول از آن استفاده کنند؛ زیرا معتقدند این کیسه باعث افزایش پول و برکت میشود.
«بحل کردن» (بخشش و گذشت) یک آیین بسیار مهم است که در روز عید فطر در مناطقی از ایران مرسوم است. در گذشته، اگر کدورتی بین خانوادهها و افراد پیش میآمد، در روز عید فطر با پادرمیانی بزرگترها بهخاطر اهمیت این روز، از خطای یکدیگر چشمپوشی میکردند. این آیین در کردستان، سیستان و بلوچستان و بین ترکمنها رواج دارد. در واقع، عید فطر روز آشتیکنان است.
در میان اقوام مختلف ایران، مردم در صبح عیدفطر بعد از نماز عید به قبور درگذشتگان میروند و در آنجا شیرینی پخش میکنند و با ذکرخوانی و صلوات، یاد درگذشتگان را گرامی میدارند.[۲۱۲]
عید قربان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در میان اقوام ایرانی عید قربان از اهمیت ویژهای برخوردار است. ایرانیان بنا بر سنتهای خاص خود، از مدتها قبل از روز عید قربان خود را برای برگزاری جشن آماده میکنند و مقدمات این مراسم با خرید حیوان قربانی آغاز میشود. انتخاب حیوان قربانی در هر منطقه با توجه به عادات و باورهای خاص آن منطقه انجام میگیرد و حیوان قربانی باید با شرایط خاصی برای زمان ذبح، نگهداری و آراسته شود.
از جمله آدابی که ایرانیان پیش از عید قربان به آن توجه میکنند، خانهتکانی، رفت و روب و نظافت است. ایرانیان قربانی خود را در مکانهای مختلفی انجام میدهند. هنگام ذبح، اشعار و ادعیه خاصی خوانده میشود و قصاب نیز معمولاً شرایط و جایگاه ویژهای دارد. پس از قربانی، براساس رسم مرسوم، گوشت قربانی بهعنوان تبرک بین مردم همان ناحیه، بهویژه مستمندان توزیع میشود. بازیهای محلی و ارسال هدایا برای نوعروسان نیز از جمله آداب دیگر جشن قربانی در بین ایرانیان بهشمار میرود.[۲۱۳]
ماه رمضان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در ماه رمضان اگرچه هر قومی آداب خاص خود را دارد؛ اما افطار جمعی، عبادت، کمک به نیازمندان و احیای شبهای قدر، نمازعید فطر و زکات فطریه از مشترکات همه اقوام ایرانی در ماه رمضان است. این سنتها نشاندهنده همبستگی ملی و دینی ایرانیان است.[۲۱۴]
ماه محرم
[ویرایش | ویرایش مبدأ]عزاداری امام حسین اگرچه از مشترکات فرهنگی اقوام مختلف ایرانی است؛ اما هر منطقه با سبک و سیاق منحصربهفرد خود این آیین را برگزار میکند. اقوام مختلف از شیعیان و حتی بسیاری از غیرشیعیان ایران، هر کدام با حفظ اصالت فرهنگی خود، مراسم ویژهای برای سوگواری امام حسین دارند. این تنوع در عین وحدت، گویای عمق ارادت ایرانیان به خاندان عصمت است.[۲۱۵]
سبک زندگی اسلامی-ایرانی مشترک
[ویرایش | ویرایش مبدأ]سبک زندگی حاکم بر اقوام ایرانی، سبک زندگی مشترک ایرانی-اسلامی است که با درهم آمیختن ارزشهای ناب دینی و سنتهای غنی ملی، الگویی جامع و کارآمد برای زندگی سعادتمندانه ارائه میدهد. این شیوه زندگی بر چند اصل بنیادین استوار است، از جمله اخلاق نیکو بهعنوان سنگ بنای روابط اجتماعی، خانواده بهعنوان کانون تربیت و آرامش، سادهزیستی آگاهانه، توجه متوازن به نیازهای مادی و معنوی، پاسداشت ارزشهای اصیل ملی در چارچوب تعالیم دینی. سبک زندگی ایرانی-اسلامی با حفظ هویت ملی و پایبندی به ارزشهای اسلامی، توانسته توازنی مطلوب بین سنت و مدرنیته ایجاد کند.[۲۱۶] منابع تاریخی و اسناد موجود، مؤید برخورداری اکثر اقوام ایرانی از ویژگیهای شخصیتی و فرهنگی ارزشمندی چون شجاعت، مهماننوازی و دیگر فضایل اخلاقی است.[۲۱۷]
همزیستی مسالمتآمیز پیروان مذاهب مختلف
[ویرایش | ویرایش مبدأ]اسلام، احترام به انسان و جوامع انسانی را اصلی اساسی میداند. هر انسانی، صرفنظر از هر ویژگی، به صرف انسان بودن، محترم است. جوامع انسانی نیز بر اساس همین حرمت، باید با احترام متقابل با یکدیگر برخورد کنند.[۲۱۸] سرزمین ایران از دوران باستان تاکنون، صحنه هماهنگی و تعامل پیروان ادیان گوناگون بوده است. در دوران پیش از اسلام، امپراتوری ساسانی با وجود رسمیت دین زرتشتی، پذیرای جوامع یهودی، مسیحی و دیگر ادیان بود. این سنت مدارا پس از ظهور اسلام در سده هفتم میلادی نیز تداوم یافت. با رسمیت یافتن اسلام در ایران، اقلیتهای دینی زرتشتی، یهودی و مسیحی نهتنها به حیات مذهبی خود ادامه دادند، بلکه بهعنوان بخشی جداییناپذیر از ساختار اجتماعی و اقتصادی ایران به ایفای نقش پرداختند.
ایران در طول تاریخ همواره کوشیده است وحدت ادیان مختلف را در مواجهه با تغییرات اجتماعی و سیاسی حفظ کند. در دوره صفویه تشیع مذهب رسمی شد؛ اما حقوق پیروان دیگر مذاهب (اهل سنت) و ادیان (یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) حفظ شد و آزادیهای مذهبی نسبی برای آنها فراهم بود. در جمهوری اسلامی ایران حقوق مذاهب دیگر و اقلیتهای دینی بهطور رسمی تضمین شده و تلاشهایی برای تقویت همبستگی میان پیروان ادیان مختلف انجام گرفته است. قانون اساسی، حقوق اقلیتهای دینی شناختهشده را به رسمیت شناخته و آنها در انجام مراسم دینی خود آزادند.[۲۱۹]
سابقه تمدن ایران، این سرزمین را الگویی کمنظیر از همزیستی مسالمتآمیز اقوام و مذاهب مختلف کرده است. تنوع فرهنگی نه یک چالش، بلکه فرصتی ارزشمند برای جامعه ایرانی محسوب میشود که طی قرنها توانسته با حفظ تنوع قومی و مذهبی، وحدت ملی را تقویت کند.[۲۲۰] این همزیستی دیرینه، بستری برای شکوفایی فرهنگی بینظیر فراهم آورده که همچون ستونی استوار، پیکره جامعه ایرانی را در طول تاریخ استحکام بخشیده است. در مقاطع حساس تاریخی، این انسجام میان اقوام و ادیان مختلف، عاملی تعیینکننده در حفظ تمامیت ارضی و استقلال کشور بوده و به نماد همدلی ملی بدل شده است.[۲۲۱]
اقوام ایرانی در دنیای معاصر و آینده
[ویرایش | ویرایش مبدأ]تأثیر مدرنیزاسیون و شهرنشینی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مطالعات نشان میدهد که اقوام ایرانی تحت تأثیر مدرنیزاسیون و پدیدهٔ شهرنشینی عصر حاضر و تحت تأثیر عوامل اقتصادی اجتماعی و بهدلیل فرصتهای اشتغال، درآمد و امکانات بهتر یا تحصیلات، به شهرهای بزرگی مانند تهران، اصفهان یا مشهد مهاجرت میکنند. اقوام ساکن در مناطق روستایی یا شهرهای کوچک و استانهای مرزی بهدلیل فقر اقتصادی و بیکاری به کلانشهرها مهاجرت میکنند که سبب افزایش تراکم در شهرهای بزرگ و بههم خوردن توازن جمعیتی در نقاط مختلف کشور میشود.[۲۲۲]
افراط در سمتگیری بهسوی مدرنیته موجب شده است که بسیاری از آدابورسوم فرهنگی یا کمرنگ و فراموش شوند یا تغییراتی پیدا کنند که آنها را از فلسفه و کارکرد اصلیشان دور کند. رسومی مانند چهارشنبهسوری، نوروز و مراسم عروسی که دارای فلسفه و کارکردهای مثبت بودهاند، امروزه هزینههای مادی و معنوی زیادی را به جامعه تحمیل میکنند. ملتی با پیشینهای غنی در تمدن بشری، دانش، ادبیات، علم، فلسفه و دین، بهجای بهرهگیری از آن برای ساختن فرهنگی اصیل، در حال جایگزینی جشنها و آداب بیگانه مانند ولنتاین، جشن طلاق و ازدواج سفید با فرهنگ هفت هزار ساله خود است.
این جایگزینی، پیوند خانوادگی را به نابودی میکشاند. عدهای این بحران هویتی را مدرنیته میپندارند. بحران فرهنگی از آنجا ناشی میشود که عدهای با تقلید صرف از غرب به دنبال سعادت هستند، گروهی دیگر در پی احیای دوران طلایی ایران باستان هستند و برخی نیز در تلاشند تا اسلام را از مظاهر ملیگرایی پاک کنند. در این میان، فرهنگ وارداتی و ضد فرهنگ، بنیانهای هویتی هر جامعه، شامل مذهب، تاریخ، آداب و رسوم، زبان و ادبیات را نابود میکند.[۲۲۳]
جایگاه اقوام در سیاستگذاریها و برنامههای توسعه کشور
[ویرایش | ویرایش مبدأ]جایگاه قومیتهای مختلف در قوانین، برنامهها و سیاستگذاریهای نظام جمهوری اسلامی همواره مورد توجه قرار گرفته است. نظام جمهوری اسلامی ایران در اسناد بالادستی خود از جمله قانون اساسی، سند تحول آموزش و پرورش و برنامههای توسعه کشور، رویکردی جامع و فراگیر نسبت به اقوام ایرانی اتخاذ کرده است. این رویکرد بر مبنای چند اصل اساسی استوار است:
احترام به تنوع مذهبی؛ با وجود رسمیت مذهب اثنیعشری، سایر مذاهب اسلامی و اقلیتهای دینی به رسمیت شناخته شده و از حقوق قانونی برخوردارند. هدف از این سیاست، ایجاد وحدت و همدلی بین پیروان مذاهب مختلف در راستای تشکیل امت واحده اسلامی است.
تأکید بر اصل برابری؛ هیچ قوم یا نژادی بر دیگری برتری ندارد و هرگونه تبعیض قومیتی در نظام جمهوری اسلامی مردود است. تمامی اقوام ایرانی از حقوق و فرصتهای برابر برخوردارند.
ارزشگذاری به تنوع فرهنگی؛ تنوع قومی بهعنوان بخشی جداییناپذیر از میراث فرهنگی ایران گرامی داشته میشود. به مقوله تکثر قومیت در ایران نگاه فرصتآمیز وجود دارد.
رسمیت فرهنگهای قومی در چارچوب فرهنگ ملی؛ فرهنگهای قومی در کنار فرهنگ ملی به رسمیت شناخته شده و مورد حمایت قرار میگیرند. با این حال، هرگونه گرایش ناسیونالیستی افراطی که منجر به تفرقه و تهدید وحدت ملی شود، با اصول اسلامی و منافع ملی در تعارض است.
تلاش برای رفع تبعیض و توانمندسازی جوامع محلی؛ دولت موظف است با رفع محرومیتها و تبعیضها، توزیع عادلانه فرصتها و واگذاری مسئولیتهای محلی به مردم، زمینه مشارکت فعالتر اقوام مختلف در اداره امور کشور را فراهم سازد.
در مجموع، نظام جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ این رویکرد، به دنبال ایجاد جامعهای یکپارچه، عادلانه و پویا است که در آن همه اقوام ایرانی با حفظ هویت فرهنگی خود، در پیشرفت و آبادانی کشور سهیم باشند.[۲۲۴]
نقش رسانهها و فضای مجازی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]رسانهها نقشی دوگانه در ایجاد وفاق ملی ایفا میکنند. از یک سو، میتوانند با برجستهسازی موضوعات ملی و تقویت هویت ایرانی-اسلامی، به انسجام ملی کمک کنند و از سوی دیگر، با تمرکز بر مسائل قومی و تشدید اختلافات اجتماعی، وحدت ملی را تضعیف کنند. ضروری است رسانهها، بهویژه صداوسیما، با تمرکز بر نقاط مشترک و هویت ملی، به جای بزرگنمایی اختلافات، زمینه نقد سازنده و افزایش آگاهی عمومی را فراهم آورند و با رویکردی برابر و در چارچوب قانون اساسی، به رقابتهای سیاسی بین گروهها و جناحهای مختلف نگاه کنند.[۲۲۵]
جهانیشدن، بهعنوان یک فرایند فراگیر و یکپارچه، با استفاده از ابزارهایی نظیر اینترنت، در برخی موارد کارکردهای هویتسازی ملی را تضعیف کرده است. این امر به شکلگیری هویتهای فراملی و چندپاره کمک کرده و همزمان هویتجوییهای قومی را تقویت کرده است. در نتیجه، احساس تعلق و وفاداری برخی افراد به هویت ملی کاهش یافته و کشورها با بحران هویت ملی مواجه شدهاند. ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و هویت ملی آن با چالشهای ناشی از فرایند جهانیشدن روبرو شده است. بنا بر دیدگاه کارشناسان برای مقابله با چالشهای هویتی ناشی از جهانیشدن، ایران نیازمند یک استراتژی رسانهای قوی است.
این استراتژی باید بر اتصال به شبکههای ارتباطی جهانی و حضور فعال و رقابتی در عرصه بینالمللی متمرکز باشد. همزمان مدیریت کانالهای ارتباطی نظیر اینترنت برای معرفی و اشاعه عناصر فرهنگی و هویتی ایران ضروری است. رسانه ملی (صداوسیما) نیز باید با بازنگری در سیاستها، بهرهگیری از متخصصان هویت ملی و تاریخ و پرداختن به مؤلفههای هویت ملی در برنامههای خود، به تقویت احساس تعلق ملی کمک کند. با توجه به تنوع قومی ایران، دولت باید در سیاستهای هویتی خود، اصل «وحدت در کثرت» را رعایت کند.[۲۲۶]
رسانههای جمعی نقش مهمی در نزدیک کردن سلیقهها، خواستهها و انتظارات جامعه دارند که به آن همگنسازی گفته میشود. این نقش در نزدیک کردن طرز فکر و نگرش مخاطبان متعلق به قومیتهای مختلف نیز مؤثر است. در جوامع چند قومیتی، رسانهها نقش بسزایی در همگرایی اقوام در سطوح اجتماعی و فرهنگی دارند.[۲۲۷] رسانههای اجتماعی لزوماً باعث همگونسازی فرهنگی نمیشوند؛ اما اقوام ایرانی میتوانند از این رسانهها برای بیان فرهنگ، دغدغهها و خواستههای خود استفاده کنند. رسانههای اجتماعی به اقوام کمک میکنند تا مؤلفههای هویتی خود (زبان، موسیقی، آداب و رسوم) را تقویت کنند و در بسیج قومی و ایجاد هماهنگی میان اعضای پراکنده اقوام نقش داشته باشند. در این راستا افزایش سواد رسانهای برای مقابله با تأثیرات منفی فرهنگهای بیگانه، بهبود زیرساختهای اینترنتی در مناطق محروم برای دسترسی اقوام و تقویت سیاستهای فرهنگی مبتنی بر تنوع و پرهیز از تبعیض از سوی کارشناسان توصیه میشود.[۲۲۸]
نقش نسل جوان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]نقش نسل جوان در تعامل با هویتهای قومی و ملی در عصر ارتباطات، پیچیده و دوسویه است. از یک سو، دسترسی بیسابقه به اطلاعات و ارتباطات جهانی میتواند به آشنایی و فهم عمیقتر هویتهای قومی و ملی کمک کند. از سوی دیگر، این ارتباطات گسترده، میتواند منجر به تردید و انحلال هویتهای قومی و بومی شود.
بسترهای نوین ارتباطی، با وجود قابلیتهای مثبت برای ترویج فرهنگ دینی ایران، در حال حاضر بهدلیل فقدان فرهنگ استفاده درست و برنامهریزی ناکافی نهادهای فرهنگی و دینی، عمدتاً کارکرد منفی دارند. این امر، با کاهش نقش والدین، خانواده و نهادهای دینی در هویتسازی جوانان، منجر به افزایش مصرفگرایی، نسبیگرایی، فردگرایی و لذتگرایی در میان آنان شده و در نتیجه هویت ملی و دینی آنها را تضعیف میکند. نتیجه عینی ضعف هویت در سالهای اخیر، جذابیت سبک زندگی غربی برای جوانان ایرانی و فاصله گرفتن آنان از سبک زندگی ایرانی-اسلامی است.
این امر سبب شده است که احساس تعلق به هویتهای قومی، ملی، امتی و جهانی، افتخار به تاریخ و گذشته، حفظ یکپارچگی اجتماعی و ارزشهای ایرانی-اسلامی که مؤلفههای کلیدی سبک زندگی ایرانی-اسلامی هستند، جای خود را به فردگرایی، خانوادهگریزی، مصرفگرایی، شتابزدگی و تنوعطلبی بدهند. برای مقابله با شرایط موجود و آمادهسازی نسل جوان برای دفاع از فرهنگ و ارزشهای بومی، اقدامات زیر ضروری است:
ایجاد غرور ملی؛ مسئولان باید شرایطی را در ابعاد مختلف فراهم کنند که مایه افتخار هر ایرانی باشد. وقتی فرد احساس کند کشورش در عرصه جهانی مورد احترام است، به ارزشهای ملی و دینی خود افتخار میکند.
دعوت عملی به ارزشها؛ دعوت جوانان به ارزشهای ایرانی-اسلامی باید با عمل مسئولان همراه باشد. تناقض بین گفتار و عمل مسئولان و فرزندانشان در فضای مجازی، تأثیر منفی بر باور جوانان دارد.
تقویت رسانهها؛ تقویت رسانههای تصویری، صنعت فیلم، انیمیشن و بازیهای کامپیوتری برای ترویج ارزشها و سبک زندگی ایرانی-اسلامی ضروری است. استفاده از رسانه ابزاری قدرتمند برای فرهنگسازی است.[۲۲۹]
فرصتهای تنوع قومی در ایران
[ویرایش | ویرایش مبدأ]تنوع قومیتی در ایران، هم در ابعاد داخلی و هم خارجی، فرصتهای قابل توجهی را ایجاد میکند. در بُعد داخلی، حضور اقوام مختلف در مناطق مرزی، با آشنایی عمیق آنها با جغرافیا و اقلیم خاص این نواحی، به حفظ و حراست از مرزها کمک شایانی میکند. علاوه بر این، ایران با در اختیار داشتن اقوام گوناگون، از مزیت تنوع ژنتیکی و استعدادهای بالقوه آنها بهرهمند است. تنوع فرهنگی همچنین بهعنوان سدی در برابر جهانیسازی فرهنگی عمل کرده و به حفظ و تداوم فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی کمک میکند.
همچنین علایق اقوام به زادگاه خود، زندگی در مناطق با شرایط دشوار را ممکن ساخته و توزیع فضایی جمعیت را تسهیل میکند. در بُعد خارجی، مراودات فرهنگی با قومیتهای مشابه در کشورهای همسایه، زمینهساز پیوند فرهنگی ایران میشود و علایق مشترک این قومیتها، بستر مناسبی برای تعاملات اقتصادی ایجاد میکند. ایجاد شبکهای از عوامل قومی در کشورهای هدف نیز به کسب اخبار و اطلاعات کمک کرده و در نهایت، تحولات داخلی اقوام میتواند بر اقوام آنسوی مرز تأثیر گذاشته و حوزه نفوذ و تأثیرگذاری ایران را گسترش دهد.[۲۳۰]
نگاه اسلام به قومیتها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]اسلام، تفاوتهای قومی و قبیلهای را فرصتی برای شناخت متقابل انسانها میداند و آن را ضروری میشمارد؛ زیرا این تنوع، از هرج و مرج در جامعه جلوگیری میکند؛ اما اسلام با هرگونه برتریجویی بر اساس نسب و قبیله مخالف است و تقوا را تنها معیار برتری میداند. اسلام با تعصب جاهلیت مبارزه میکند و هدفش، وحدت جهانی مسلمانان از هر نژاد و قوم و قبیله است.
از دیدگاه امام خمینی، حمایت از قومیت خود بر مبنای حقطلبی و رد باطل، مورد تأیید و نشانه کمال انسانی است؛ اما اگر حمایت صرفاً بر اساس تعصبات قومی و بدون توجه به حق صورت گیرد، این نوعی تعصب جاهلی است که مورد نکوهش قرار میگیرد. او ملیت را در چارچوب اسلام میپذیرد و از ملت ایران دفاع میکند و دفاع از کشورهای اسلامی را واجب میداند. امام خمینی به وطن احترام میگذارد؛ اما ملیگرایی را که در تضاد با اسلام باشد و باعث تفرقه میان مسلمانان شود، نمیپذیرد.[۲۳۱]
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ «ضرورت شناخت اقوام توسط هر ایرانی»، وبسایت خبرآنلاین.
- ↑ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، 1382ش، ج6، ص482.
- ↑ Ethnic
- ↑ Ethinikos
- ↑ دشتی، « مفهومشناسی قومیت و اقلیت قومی به عنوان عنصری از جامعه سیاسی (به همراه شاخصهای علمی برای تشخیص میزان و شدت قومیت) »، 1390ش، ص143.
- ↑ آشوری، دانشنامهٔ سیاسی، 1386ش، ص310.
- ↑ معینی یوسفی، «هویت ملی و هویت قومی»، وبسایت مجلۀ ویستا.
- ↑ حاجیانی، «نسبت هویت ملی با هویت قومی در میان اقوام ایرانی»، 1387ش، ص147.
- ↑ غلامرضایی، «قومیتگرایی و شکلگیری تهدید ناسیونالیسم قومی در ایران »، 1400ش، ص46-47.
- ↑ نیکویی، «مهاجرت اقوام آریایی به فلات ایران و تشکیل حکومت در این فلات»، وبسایت ویرگول.
- ↑ عباسزادۀ مرزبالی، «تحولات هویت ملی ایران در دوره اسلامی (از ورود اسلام به ایران تا عصر صفوی)»، 1400ش، ص27.
- ↑ زمانی محجوب، «بررسی ورود اسلام به ایران»، 1388.
- ↑ مطهری، خدمات متقابل ایران و اسلام، 1390ش، ص87-91 و 93 و 95.
- ↑ مطهری، خدمات متقابل ایران و اسلام، 1390ش، ص47-48.
- ↑ منتظرالقائم و جعفری، «مروری بر اهمیت و نقش دولت صفویه در تاریخ تشیع»، وبسایت سوره مگ.
- ↑ احمدیمقدم و دیگران، «نقش مدارس شیعی عصر صفویه در توسعه فرهنگ و تمدن اسلامی (با تأکید بر دو مدرسه خان شیراز و مدرسه چهار باغ اصفهان)»، 1400ش، ص10.
- ↑ منتظرالقائم و جعفری، «مروری بر اهمیت و نقش دولت صفویه در تاریخ تشیع»، وبسایت سوره مگ.
- ↑ بهرامی، «سیاست قومی پهلوی اول در قبال قوم لر»، 1377ش، ص95.
- ↑ منتظرالقائم و جعفری، «مروری بر اهمیت و نقش دولت صفویه در تاریخ تشیع»، وبسایت سوره مگ.
- ↑ سلیمینمین، «متلاشی کردن اقوام فراتر از درک رضاخان بود!»، وبسایت جوانآنلاین.
- ↑ قاسمپور، «بررسی شکافهای قومیتی در ایران عصر مشروطه و پیامدهای آن»، وبسایت مرکز فرهنگیدانشگاهی امام خمینی و انقلاب اسلامی.
- ↑ قاسمپور، «بررسی شکافهای قومیتی در ایران عصر مشروطه و پیامدهای آن»، وبسایت مرکز فرهنگیدانشگاهی امام خمینی و انقلاب اسلامی.
- ↑ «تنوع قومی؛ تهدید یا فرصت؟»، وبسایت ویستا.
- ↑ زریری، «تجددگرایی و هویت ایرانی در عصر پهلوی»، 1384ش.
- ↑ هرمیداس باوند و دیگران، «میزگرد: تنوع قومی در ایران؛ چالشها و فرصتها»، 1381ش، ص329-330.
- ↑ «جریان قومیتگرایی افراطی؟»، وبسایت پرسمان دانشگاهیان.
- ↑ «آشنایی با انواع گویشها و لهجههای ایرانی»، وبسایت بیتوته.
- ↑ «آذربایجان غربی دارای متنوعترین گویشهای زبانی در ایران اسلامی است»، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ «لهجههای ایرانی شیرین | تفاوت لهجه و گویش»، وبسایت محمدجواد رجایی.
- ↑ «گویش چه تفاوتی با لهجه در زبان فارسی دارد؟!»، وبسایت میگنا.
- ↑ «هشت لهجۀ زبان ترکی در ایران»، وبسایت پارسینه.
- ↑ «زبانهای کُردی و گویشهای آن | نقشه پراکندگی در ایران»، وبسایت طرفداری.
- ↑ شیرخانی و دیگران، «تحلیل ساختار اجتماعی آیینهای بلوچ در مثلهای بلوچی سرحدی برپایۀ رویکرد مردممدارانۀ بوراوی»، 1400ش، ص159.
- ↑ «زبانها و گویشهای متفاوت در پهناورترین استان کشور»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
- ↑ «زبان لُری و گویشهای آن | نقشه پراکندگی در ایران»، وبسایت طرفداری.
- ↑ «گویش چه تفاوتی با لهجه در زبان فارسی دارد؟!»، وبسایت میگنا.
- ↑ بهرامی، «سیاست قومی پهلوی اول در قبال قوم لر»، 1377ش، ص88-89.
- ↑ «اقوام ایرانی شامل کدام قومیتها میشوند؟»، وبسایت مایاسمارت ژن.
- ↑ احمدی، «از مرز تا مرز»، 1399ش، ص27
- ↑ احمدی، «از مرز تا مرز»، 1399ش، ص24
- ↑ مطلبی، «جغرافیای سیاسی اقوام ایرانی»، 1387ش.
- ↑ «ارومیه؛ مرکز فرهنگی آذربایجان ایران/ ترکها پاسداران هویت و یکپارچگی ایران»، وبسایت تحلیلیخبری عصرایران.
- ↑ «ویژگیهای رفتاری خاص آذریهای غیور آذربایجان»، وبسایت کارناوال.
- ↑ «ویژگیهای رفتاری خاص آذریهای غیور آذربایجان»، وبسایت کارناوال.
- ↑ «آداب و رسوم آذریها در محرم | از تشتگذاری تا پولکه و تقسیم شمع»، وبسایت مجلهٔ افق کوروش.
- ↑ «آداب و رسوم آذریها در محرم | از تشتگذاری تا پولکه و تقسیم شمع»، وبسایت مجلهٔ افق کوروش.
- ↑ «آداب و رسوم آذریها در محرم | از تشتگذاری تا پولکه و تقسیم شمع»، وبسایت مجلهٔ افق کوروش.
- ↑ «آداب و رسوم آذریها در محرم | از تشتگذاری تا پولکه و تقسیم شمع»، وبسایت مجلهٔ افق کوروش.
- ↑ «آشنایی با لباس محلی استان آذربایجان»، وبسایت مارسین.
- ↑ «هنرهای سنتی آذربایجان، گوهری از باغ خیال»، وبسایت بیتوته.
- ↑ «غذاهای ترکزبانها ، تجربهای متفاوت از آشپزی ایرانی با طعمهای بینظیر»، وبسایت بوک می.
- ↑ «بازیهای محلی آذری»، وبسایت راسخون.
- ↑ «موسیقی آذربایجان»، وبسایت آوای چکاوک.
- ↑ «تاریخچۀ موسیقی آذربایجان»، وبسایت علمیپژوهشی آسمان.
- ↑ «رقص آذری، نماد اصالت فرهنگ آذربایجان»، وبسایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی.
- ↑ مطلبی، «جغرافیای سیاسی اقوام ایرانی»، 1387ش.
- ↑ مطلبی، «جغرافیای سیاسی اقوام ایرانی»، 1387ش.
- ↑ مطلبی، «جغرافیای سیاسی اقوام ایرانی»، 1387ش.
- ↑ مطلبی، «جغرافیای سیاسی اقوام ایرانی»، 1387ش.
- ↑ سیسیل جی، کردها، ترکها، عربها، 1367ش، ص76.
- ↑ «عروسی پیرشالیار مراسمی به قدمت هزار سال»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
- ↑ حسینپور، «مطالعه پیوند فرهنگ ایرانی با فرهنگ عاشورا: نگاهی به عزاداریهای اقوام مختلف در ایران»، 1403ش، ص7.
- ↑ «نگاهی به مراسمها و جشنها و آیینهای کردستان»، خبرگزاری میزان.
- ↑ «آدابورسوم مردم کردستان»، وبسایت بیتوته.
- ↑ «نگاهی به مراسمها و جشنها و آیینهای کردستان»، خبرگزاری میزان.
- ↑ «نگاهی به مراسمها و جشنها و آیینهای کردستان»، خبرگزاری میزان.
- ↑ «آدابورسوم مردم کردستان»، وبسایت بیتوته.
- ↑ «معرفی صنایعدستی کردستان»، وبسایت بیتوته.
- ↑ «معرفی شهر کرمانشاه»، وبسایت کارناوال.
- ↑ «غذاهای محلی کردستان»، وبسایت کارناوال.
- ↑ «بازیهای بومی محلی کردستان؛ فرهنگی در حال فراموشی»، خبرگزاری دانشجویان ایران.
- ↑ «آشنایی با بازی محلی و سنتی استان کرمانشاه»، وبسایت بیتوته.
- ↑ «نگاهی به وضعیت موسیقی کردی (قسمت اول)»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
- ↑ «مراسم محلی ههلپرکی استان کردستان»، وبسایت بیتوته.
- ↑ جعفری، «اقوام ایرانی»، وبسایت بازده.
- ↑ مطلبی، «جغرافیای سیاسی اقوام ایرانی»، 1387ش.
- ↑ جعفری، «اقوام ایرانی»، وبسایت بازده.
- ↑ مطلبی، «جغرافیای سیاسی اقوام ایرانی»، 1387ش.
- ↑ «آداب خاص عزاداری مردم لرستان»، خبرگزاری شبستان.
- ↑ «مویهای باستانی با عمری هزاران ساله+اجراهایی از مقام «چمر» یا «چمری»»، خبرگزاری ایلنا.
- ↑ «عاشورا و حزنانگیزترین سوگواری با «سرنای چمری» لرستان»، خبرگزاری فارس.
- ↑ «آداب خاص عزاداری مردم لرستان»، خبرگزاری شبستان.
- ↑ «آشنایی با آیین چهلمنبر در لرستان»، وبسایت همشهری.
- ↑ «آداب خاص عزاداری مردم لرستان»، خبرگزاری شبستان.
- ↑ «عاشواریی متفاوت در اشترینان بروجرد»، وبسایت شبکه اطلاعرسانی راه دانا.
- ↑ شاهدپور، «سقاخانههای بروجرد سنتیترین نماد از قدمت عزاداری محرم در ایران است»، خبرگزاری تسنیم.
- ↑ «نذریهای سرور و سالار شهیدان در لرستان و سفرههایی سرشار از برکت»، خبرگزاری برنا.
- ↑ «آشنایی با لباس محلی مردم لرستان»، وبسایت بیتوته
- ↑ «آشنایی با لباس محلی مردم لرستان»، وبسایت بیتوته
- ↑ یوسفی، «هنرها و صنایع دستی قوم لر»، وبسایت راسخون.
- ↑ «دنیای رنگارنگ صنایعدستی لرستان در غبار فراموشی»، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ «غذاهای محلی لرستان با و بدون برنج+ انواع آش»، وبسایت نمناک.
- ↑ «معرفی بازیهای بومی و محلی لرستان»، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ «نگاهی به فرهنگ و موسیقی اقوام لُر»، باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران.
- ↑ آنیزاده، «ختنه و ختنهسوران»، ج2، ص66.
- ↑ «نقش دستمال در رقصهای محلی ایرانیان»، وبسایت خبرآنلاین.
- ↑ «رقصهای لری و ویژگیهای آن»، مجلۀ ویستا.
- ↑ بلوکباشی، «بلوچ»، دائرۀ المعارف بزرگ اسلامی در وبسایت کتابخانۀ مدرسۀ فقاهت.
- ↑ «بلوچ و بلوچستان»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام.
- ↑ «در مورد بلوچ در ویکیتابناک بیشتر بخوانید»، وبسایت تابناک.
- ↑ شهرنازدار، «مطالعات انسانشناختی بلوچستان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ «نگاهی بهفرهنگ بلوچ»، وبسایت مجلۀ ویستا.
- ↑ آذرنیوش، «آداب و رسوم، تاریخچه و طوایف بلوچ»، وبسایت کجارو.
- ↑ «فرهنگ بومی مردم بلوچ»، وبسایت صنایع دستی ایران.
- ↑ «فرهنگ بومی مردم بلوچ»، وبسایت صنایع دستی ایران.
- ↑ «ارادت اهل سنت سیستان و بلوچستان به امام حسین (ع) پایانی ندارد»، خبرگزاری مهر.
- ↑ قنبرپور، «مروری بر مراسم پرسه در بلوچستان»، وبسایت مجلۀ ویستا.
- ↑ «نگاهی بهفرهنگ بلوچ»، وبسایت مجلۀ ویستا.
- ↑ «فرهنگ بومی مردم بلوچ»، وبسایت صنایع دستی ایران.
- ↑ آذرنیوش، «آداب و رسوم، تاریخچه و طوایف بلوچ»، وبسایت کجارو.
- ↑ «غذاهای بلوچی طعمی به حلاوت طبیعت / غذاهای سنتی زینتبخش سفرههای سحری»، وبسایت عصر هامون.
- ↑ «فرهنگ بومی مردم بلوچ»، وبسایت صنایع دستی ایران.
- ↑ «فرهنگ بومی مردم بلوچ»، وبسایت صنایع دستی ایران.
- ↑ «در مورد عشایر ترکمن در ویکیتابناک بیشتر بخوانید»، وبسایت تابناک.
- ↑ «در مورد عشایر ترکمن در ویکیتابناک بیشتر بخوانید»، وبسایت تابناک.
- ↑ . «قوم ترکمن»، ویکیفقه.
- ↑ «قوم ترکمن»، ویکیفقه.
- ↑ «قوم ترکمن»، ویکیفقه.
- ↑ بلوکباشی، «ترکمن، قوم»، وبسایت مرکز دائرۀ المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ «آشنایی با فرهنگ و آدابورسوم قوم ترکمن»، وبسایت آسمان پایتخت.
- ↑ «آشنایی با فرهنگ و آدابورسوم قوم ترکمن»، وبسایت آسمان پایتخت.
- ↑ «اصیلترین قومهای ایران»، در سایت سفر بهکام، تاریخ بازدید: 22 خرداد 1401ش.
- ↑ «مانایی فرهنگ بومی و حفظ سنتهای زیبای کهن در قوم ترکمن»، خبرگزاری دانشجویان ایران.
- ↑ «لباس زنان ترکمن»، وبسایت ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گلستان.
- ↑ «لباسهای مردان ترکمن»، وبسایت ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گلستان.
- ↑ «آشنایی با غذاهای سنتی ترکمن»، وبسایت بیتوته.
- ↑ ،%20قوشاق%20آتدیر،%20ساقچی%20و… «قوم ترکمن، بازیها»، وبسایت اقوام ایرانی.
- ↑ «معرفی صنایعدستی ترکمن»، وبسایت بیتوته.
- ↑ «درآمدی بر مردمشناسی موسیقی ترکمن»، وبسایت ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گلستان.
- ↑ «آیینها و اسطورههای اقوام ایرانی در رقصهای محلی»، وبسایت همشهریآنلاین.
- ↑ جعفری، «اقوام ایرانی»، وبسایت بازده،
- ↑ باقری چومکامی، «تاریخچه قوم عرب»، وبسایت راسخون.
- ↑ باقری چومکامی، «تاریخچه قوم عرب»، وبسایت راسخون.
- ↑ «زبان قوم عرب در ایران»، وبسایت طبیعت.
- ↑ جعفری، «اقوام ایرانی»، وبسایت بازده،
- ↑ باقری چومکامی، «تاریخچه قوم عرب»، وبسایت راسخون.
- ↑ ««یزلهخوانی چیست»؟/ فلسفه رقص شمشیر و قهوه تلخ+ فیلم»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان.
- ↑ سلیمان نوری، «گرگیعان جشن محلهگردی کودکان عرب زبان»، روزنامۀ ایران، 1395ش، ص24.
- ↑ «رسم فصل چیست؟»، وبسایت طبیعت.
- ↑ «پوشاک قوم عرب در ایران»، وبسایت طبیعت.
- ↑ «پوشاک قوم عرب در ایران»، وبسایت طبیعت.
- ↑ «نگاهی به صنایعدستی استان خوزستان»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
- ↑ «غذاهای محلی عربهای خوزستان برای ماه رمضان»، خبرگزاری دانشجویان ایران.
- ↑ «نگاهی به بازیهای محلی کودکان عرب خوزستان»، وبسایت تحلیلیخبری عصرایران.
- ↑ «موسیقی خوزستان»، وبسایت ویستا.
- ↑ «رقص محلی چوبیه؛ رقص فولکلوریک مردم عرب خوزستان»، وبسایت ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی.
- ↑ «آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم محلی استان گیلان»، وبلاگ لایفی.
- ↑ «قوم گیلانی یا مردم گیلک؛ از تاریخ تا فرهنگ»، وبسایت مای اسمارت ژن.
- ↑ «پژوهشگر گیلانی: گیلک قومی با ششهزار سال پیشینه تاریخی غنی است شعر گیلکی از سده سوم هجری وجود داشته است»، خبرگزاری ایسنا.
- ↑ «تمام آداب و رسوم مردم گیلان+ تحقیق درباره گیلکها»، وبسایت نمناک.
- ↑ «تمام آداب و رسوم مردم گیلان+ تحقیق درباره گیلکها»، وبسایت نمناک.
- ↑ «جشن خرمن»، وبسایت ویرگول.
- ↑ بشرا و طاهری، جشنها و آیینهای مردم گیلان، 1387ش، ص15-17.
- ↑ «تمام آداب و رسوم مردم گیلان+ تحقیق درباره گیلکها»، وبسایت نمناک.
- ↑ «معرفی انواع صنایعدستی گیلان»، وبسایت بیتوته.
- ↑ «تمام آداب و رسوم مردم گیلان+ تحقیق درباره گیلکها»، وبسایت نمناک.
- ↑ «آشنایی با بازیهای محلی استان گیلان»، وبسایت همشهریآنلاین.
- ↑ «موقعیت جغرافیایی مازندران»، وبسایت ویستا.
- ↑ «مازندران؛ سرزمین افسانهای شیعه با تاریخ مقاومت»، خبرگزاری تسنیم.
- ↑ «آشنایی با گویشهای مازندران»، وبسایت همشهریآنلاین.
- ↑ افشاری، «آداب و رسوم اقوام ایرانی | مازندران»، وبسایت کارناوال.
- ↑ افشاری، «آداب و رسوم اقوام ایرانی | مازندران»، وبسایت کارناوال.
- ↑ افشاری، «آداب و رسوم اقوام ایرانی | مازندران»، وبسایت کارناوال.
- ↑ افشاری، «آداب و رسوم اقوام ایرانی | مازندران»، وبسایت کارناوال.
- ↑ افشاری، «آداب و رسوم اقوام ایرانی | مازندران»، وبسایت کارناوال.
- ↑ افشاری، «آداب و رسوم اقوام ایرانی | مازندران»، وبسایت کارناوال.
- ↑ افشاری، «آداب و رسوم اقوام ایرانی | مازندران»، وبسایت کارناوال.
- ↑ «لباس سنتی و بومی مازندران، تلفیقی از زیبایی و پوشیدگی»، خبرگزاری برنا.
- ↑ «لباس سنتی و بومی مازندران، تلفیقی از زیبایی و پوشیدگی»، خبرگزاری برنا.
- ↑ «آشنایی با هنرها و صنایعدستی مازندران»، وبسایت بیتوته.
- ↑ «آشنایی با ۱۹ غذای سنتی مازندران»، خبرگزاری دانشجویان ایران.
- ↑ «آشنایی با بازیها و سرگرمیهای محلی استان مازندران»، وبسایت همشهریآنلاین.
- ↑ «در مورد سیستان و بلوچستان در ویکی تابناک بیشتر بخوانید»، وبسایت تابناک.
- ↑ بریمانی، «تحلیل هرمنوتیکی از فراز و فرود سیستان بزرگ»، 1383ش، ص82-84.
- ↑ «در مورد سیستان و بلوچستان در ویکی تابناک بیشتر بخوانید»، وبسایت تابناک.
- ↑ «محرم و آیینهای سوگواری در سیستان»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
- ↑ «لباس محلی سیستانی؛ نفیسترین لباس محلی ایران»، وبسایت درناتریپ.
- ↑ «صنایع دستی سیستان»، وبلاگ سیستان.
- ↑ «منوی غذای شهر سوخته: دلمهماهی با تخم غاذ و نان کنجدی همراه ماءالشعیر و خربزه»، خبرآنلاین.
- ↑ «غذاهای سنتی سیستان و بلوچستان ریشه در باور و طبیعت دارد»، خبرگزاری مهر.
- ↑ «نگاهی به بازیهای بومی و محلی سیستان بلوچستان»، وبلاگ اطلاعات محلی سیستان.
- ↑ «نگاهی به موسیقی سیستان»، خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا.
- ↑ «رقص سیستانی»، وبسایت ویزیتایران.
- ↑ خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، 1385ش، ص160-172.
- ↑ عادلی و دیگران، «تحوالت قومی در مرزهای ایران قبل و بعد از جنگ تحمیلی: ابعاد و راهکارها»، 1397ش، ص33.
- ↑ زارعی، «نقش هویت قومی در همبستگی ملی پس از انقلاب اسلامی؛ رویکردی چندفرهنگی»، 1398ش، ص50.
- ↑ بلوکباشی، «بلوچ»، دائرۀ المعارف بزرگ اسلامی در وبسایت کتابخانۀ مدرسۀ فقاهت، 1399ش، ج12، ص139.
- ↑ پوپل، «نژاد و ملیتهای افغانستان قسمت دوازدهم طایفۀ بلوچ»، وبلاگ نژاد و ملیتهای افغانستان.
- ↑ «هشدار محقق از خطر نابودی شیعیان دایکندی توسط طالبان»، خبرگزاری اهلبیت.
- ↑ شهرنازدار، «مطالعات انسانشناختی بلوچستان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ افشار سیستانی، تاریخ تمدن اقوام آریایی، 1387ش؛ سعیدیان، سرزمین و مردم ایران، 1377ش.
- ↑ هرمیداس باوند و دیگران، «میزگرد: تنوع قومی در ایران؛ چالشها و فرصتها»، 1381ش، ص334.
- ↑ «همزیستی اقوام؛ راز ماندگاری ایران»، وبسایت دیپلماسی ایرانی.
- ↑ «تنوع قومی؛ تهدید یا فرصت؟»، وبسایت ویستا.
- ↑ «نقش اقوام ایرانی در پیروزی انقلاب اسلامی»، وبسایت تبیان.
- ↑ عادلی و دیگران، «تحوالت قومی در مرزهای ایران قبل و بعد از جنگ تحمیلی: ابعاد و راهکارها»، 1397ش، ص49.
- ↑ آرمند و پیسوره، «بررسی تعامل و همبستگی اقوام ایرانی در گفتمان اتحاد ملی »، 1395ش، ص5.
- ↑ بهشتی و حقمرادی، «احساس تعلق به ایران در میان اقوام ایرانی»، 1396ش، ص37.
- ↑ آرمند و پیسوره، «بررسی تعامل و همبستگی اقوام ایرانی در گفتمان اتحاد ملی »، 1395ش، ص1-2 و 4-5
- ↑ «زبان فارسی؛ پلی برای گفتگو و همدلی میان اقوام ایرانی»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان.
- ↑ «ایرانیها بزرگترین لابی فرهنگی جهان در دهه آینده خواهند بود»، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ آرمند و پیسوره، «بررسی تعامل و همبستگی اقوام ایرانی در گفتمان اتحاد ملی»، 1395ش، ص4-5
- ↑ «اسلام اقوام ایرانی را با هم متحد کرده است»، باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران.
- ↑ آرمند و پیسوره، «بررسی تعامل و همبستگی اقوام ایرانی در گفتمان اتحاد ملی»، 1395ش، ص5
- ↑ هرمیداس باوند و دیگران، «میزگرد: تنوع قومی در ایران؛ چالشها و فرصتها»، 1381ش، ص341.
- ↑ «آیینهای نوروزی از منظر اسلام/ ریشههای مذهبی و دینی عید نوروز»، خبرگزاری مهر.
- ↑ «نوروز در اقوام ایرانی»، وبسایت دنیای اقتصاد.
- ↑ «سیزده بدر رسم مشترک همه ایرانیان»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان.
- ↑ «شبچله؛ آیینی ایرانی با آوازه جهانی»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
- ↑ مجتهدپور، «چهارشنبه سوری»، 1398ش.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه چهارشنبه سوری.
- ↑ «آیینهای عید فطر در ایران؛ از آش حضرتعباس (س) تا کیسۀ برکت»، خبرگزاری شبستان.
- ↑ «عید قربان در آینه اقوام ایرانی و جهان اسلام»، خبرگزاری مهر.
- ↑ «آداب و رسوم ماه رمضان در مناطق مختلف ایران»، خبرگزاری شبستان.
- ↑ «محرم در میان اقوام ایرانی»، وبسایت راسخون.
- ↑ «مقاله سبک زندگی ایرانی اسلامی- ترکیب فرهنگ، دین و هنر در زندگی»، وبسایت مجلۀ پیاستور.
- ↑ هرمیداس باوند و دیگران، «میزگرد: تنوع قومی در ایران؛ چالشها و فرصتها»، 1381ش، ص335.
- ↑ احمدیجلفایی، «برخورد اسلام با سنتهای قدیم ملتها»، پایگاه اطلاعرسانی حدیث شیعه.
- ↑ «همزیستی اقوام سنّتی و ادیان الهی در ایران اسلامی/ وحدت یکپارچه ایرانیان در بحرانها»، خبرگزاری ایسنا.
- ↑ «همزیستی اقوام و مذاهب؛ نماد همگرایی و انسجام ایرانیان»، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ «همزیستی اقوام سنّتی و ادیان الهی در ایران اسلامی/ وحدت یکپارچه ایرانیان در بحرانها»، خبرگزاری ایسنا.
- ↑ جدیدی، «بررسی عوامل مهاجرت داخلی و خارجی و تأثیر آنها بر تراکم جمعیت»، وبسایت اسدیتا.
- ↑ «بررسی عوامل کم رنگ شدن سنتها و فرهنگهای اصیل ایرانی/ به قلم محیا احمدی»، پایگاه تحلیلیخبری کنارصندل.
- ↑ مهدویکنی و صادقیزاده، «الزامات سیاستگذاری فرهنگی اقوام راهبردهای برگرفته از استاد بالادستی و دیدگاههای ذینفعان (مطالعۀ موردی قوم کرد)»، 1397ش، ص101.
- ↑ «اقوام ایرانی و وفاق ملی»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
- ↑ عباسزادۀ مرزبالی، «چالشهای هویت ملی در عصر جهانیشدن (با نگاهی به ایران)»، 1396ش، ص101-103.
- ↑ خرازی آذر و دیگران، «تأثیر استفاده از رسانههای جمعی و اجتماعی بر همگرایی بین قومی در ایران»، 1395ش، ص70.
- ↑ عبدالهزاده و دیگران، «نقش رسانههای اجتماعی در آیندۀ هویتهای قومی ایرانی»، 1400ش، ص341-345.
- ↑ مظاهری، «چگونه احساس تعلق به هویتی ایرانی را در جوانان رشد دهیم؟»، وبسایت خبرآنلاین.
- ↑ «فرصتهای تنوع قومیت در ایران»، خبرگزاری فارس.
- ↑ «قومیت»، ویکی امامخمینی.
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- احمدیجلفایی، حمید، «برخورد اسلام با سنتهای قدیم ملتها»، پایگاه اطلاعرسانی حدیث شیعه، تاریخ بازدید: ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- احمدی، کامیل، «از مرز تا مرز»، لندن، مهری، ۱۳۹۹ش.
- «آداب خاص عزاداری مردم لرستان»، خبرگزاری شبستان، تاریخ درج مطلب: ۱۹ شهریور ۱۳۹۷ش.
- «آداب و رسوم آذریها در محرم | از تشتگذاری تا پولکه و تقسیم شمع»، وبسایت مجلهٔ افق کوروش، تاریخ درج مطلب: ۲ مرداد ۱۴۰۱ش.
- «آداب و رسوم ماه رمضان در مناطق مختلف ایران»، خبرگزاری شبستان، تاریخ درج مطلب: ۱۲ مرداد ۱۳۹۰ش.
- «آدابورسوم مردم کردستان»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- آرمند، فاطمه و پیسوره، فرشاد، «بررسی تعامل و همبستگی اقوام ایرانی در گفتمان اتحاد ملی»، ماهنامهٔ پژوهش ملل، شمارهٔ ۴، فروردین ۱۳۹۵ش.
- «آذربایجان غربی دارای متنوعترین گویشهای زبانی در ایران اسلامی است»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۶ دی ۱۳۸۶ش.
- آذرنیوش، زهرا، «آداب و رسوم، تاریخچه و طوایف بلوچ»، وبسایت کجارو، تاریخ درج مطلب: ۱ دی ۱۴۰۰ش.
- «آشنایی با ۱۹ غذای سنتی مازندران»، خبرگزاری دانشجویان ایران، تاریخ درج مطلب: ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ش.
- «آشنایی با آیین چهلمنبر در لرستان»، وبسایت همشهری، تاریخ درج مطلب: ۱ شهریور ۱۳۹۹ش.
- «آشنایی با انواع گویشها و لهجههای ایرانی»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «آشنایی با بازی محلی و سنتی استان کرمانشاه»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «آشنایی با بازیها و سرگرمیهای محلی استان مازندران»، وبسایت همشهریآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۲۳ آذر ۱۳۹۱ش.
- «آشنایی با بازیهای محلی استان گیلان»، وبسایت همشهریآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۴ فروردین ۱۳۹۹ش.
- «آشنایی با غذاهای سنتی ترکمن»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «آشنایی با فرهنگ و آدابورسوم قوم ترکمن»، وبسایت آسمان پایتخت، تاریخ درج مطلب: ۳ دی ۱۴۰۲ش.
- «آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم محلی استان گیلان»، وبلاگ لایفی، تاریخ بازدید: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «آشنایی با گویشهای مازندران»، وبسایت همشهریآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۶ اسفند ۱۳۹۸ش.
- «آشنایی با لباس محلی مردم لرستان»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «آشنایی با هنرها و صنایعدستی مازندران»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، تهران، مروارید، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۶ش.
- آنیزاده، علی، «ختنه و ختنهسوران»، دانشنامهٔ فرهنگ مردم ایران، قم، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۲۸ دی ۱۳۹۸ش.
- «آیینها و اسطورههای اقوام ایرانی در رقصهای محلی»، وبسایت همشهریآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۲۴ بهمن ۱۳۹۱ش.
- «آیینهای عید فطر در ایران؛ از آش حضرت عباس (س) تا کیسهٔ برکت»، خبرگزاری شبستان، تاریخ درج مطلب: ۲۲ فروردین ۱۴۰۳ش.
- «آیینهای نوروزی از منظر اسلام/ ریشههای مذهبی و دینی عید نوروز»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۳۰ اسفند ۱۳۹۵ش.
- «ارادت اهلسنت سیستان و بلوچستان به امام حسین (ع) پایانی ندارد»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۹ مهر ۱۳۹۹ش.
- «ارومیه؛ مرکز فرهنگی آذربایجان ایران/ ترکها پاسداران هویت و یکپارچگی ایران»، وبسایت تحلیلیخبری عصرایران، تاریخ درج مطلب: ۱۷ فروردین ۱۴۰۴ش.
- «اسلام اقوام ایرانی را با هم متحد کرده است»، باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران، تاریخ درج مطلب: ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ش.
- افشار سیستانی، ایرج، تاریخ تمدن اقوام آریایی، تهران، نگارستان، ۱۳۸۷ش.
- افشاری، رؤیا، «آداب و رسوم اقوام ایرانی | مازندران»، وبسایت کارناوال، تاریخ درج مطلب: ۱۵ شهریور ۱۳۹۸ش.
- «اقوام ایرانی شامل کدام قومیتها میشوند؟»، وبسایت مایاسمارت ژن، تاریخ بازدید: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «اقوام ایرانی و وفاق ملی»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۸ اسفند ۱۳۹۲ش.
- انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
- «ایرانیها بزرگترین لابی فرهنگی جهان در دهه آینده خواهند بود»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۲۰ خرداد ۱۳۹۷ش.
- «بازیهای بومی محلی کردستان؛ فرهنگی در حال فراموشی»، خبرگزاری دانشجویان ایران، تاریخ درج مطلب: ۲۹ بهمن ۱۴۰۳ش.
- «بازیهای محلی آذری»، وبسایت راسخون، تاریخ درج مطلب: ۴ آذر ۱۳۹۷ش.
- باقری چومکامی، سیامک، «تاریخچه قوم عرب»، وبسایت راسخون، تاریخ درج مطلب: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ش.
- «بررسی عوامل کم رنگ شدن سنتها و فرهنگهای اصیل ایرانی/ به قلم محیا احمدی»، پایگاه تحلیلیخبری کنارصندل، تاریخ درج مطلب: ۲۱ فروردین ۱۳۹۷ش.
- بریمانی، فرامرز، «تحلیل هرمنوتیکی از فراز و فرود سیستان بزرگ»، مجلهٔ جغرافیا و توسعه، پاییز و زمستان ۱۳۸۳ش.
- بشرا، محمد و طاهری، طاهر، جشنها و آیینهای مردم گیلان، رشت، فرهنگ ایلیا، ۱۳۸۷ش.
- «بلوچ و بلوچستان»، وبسایت دانشنامهٔ جهان اسلام، تاریخ بازدید: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- بلوکباشی، علی، «دائرهٔ المعارف بزرگ اسلامی»، وبسایت کتابخانه|کتابخانهٔ مدرسه فقاهت، تاریخ بازدید: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- بهشتی، صمد و حقمرادی، محمد، «احساس تعلق به ایران در میان اقوام ایرانی»، جامعهشناسی کاربردی، دورهٔ ۱۲، شمارهٔ سوم، مهر ۱۳۹۶ش.
- پوپل، کریم، «نژاد و ملیتهای افغانستان قسمت دوازدهم طایفهٔ بلوچ»، وبلاگ نژاد و ملیتهای افغانستان، تاریخ درج مطلب: ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۶م.
- «پوشاک قوم عرب در ایران»، وبسایت طبیعت، تاریخ بازدید: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «تاریخچهٔ موسیقی آذربایجان»، وبسایت علمیپژوهشی آسمان، تاریخ درج مطلب: ۲۵ فروردین ۱۳۹۹ش.
- «تمام آداب و رسوم مردم گیلان+ تحقیق دربارهٔ گیلکها»، وبسایت نمناک، تاریخ بازدید: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «تنوع قومی؛ تهدید یا فرصت؟»، وبسایت ویستا، تاریخ بازدید: ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- جدیدی، حسین، «بررسی عوامل مهاجرت داخلی و خارجی و تأثیر آنها بر تراکم جمعیت»، وبسایت اسدیتا، تاریخ درج مطلب: ۶ مرداد ۱۴۰۳ش.
- «جریان قومیتگرایی افراطی؟»، وبسایت پرسمان دانشگاهیان، تاریخ درج مطلب: ۱۰ دی ۱۳۹۵ش.
- «جشن خرمن»، وبسایت ویرگول، تاریخ بازدید: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- جعفری، پریسا، «اقوام ایرانی»، در وبسایت بازده، تاریخ بازدید: ۲۴ خرداد ۱۴۰۱ش.
- حاجیانی، ابراهیم، «نسبت هویت ملی با هویت قومی در میان اقوام ایرانی»، مجلهٔ جامعهشناسی ایران، شمارهٔ ۳، مهر ۱۳۸۷ش.
- خرازی آذر، زهرا و دیگران، «تأثیر استفاده از رسانههای جمعی و اجتماعی بر همگرایی بین قومی در ایران»، مطالعات فرهنگ ارتباطات، شمارهٔ ۳۴، شهریور ۱۳۹۵ش.
- خاوری، محمدتقی، مردم هزاره و خراسان بزرگ، تهران، عرفان، ۱۳۸۵ش، ص۱۶۰–۱۷۲.
- «درآمدی بر مردمشناسی موسیقی ترکمن»، وبسایت ادارهٔ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گلستان، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «در مورد بلوچ در ویکیتابناک بیشتر بخوانید»، وبسایت تابناک، تاریخ بازدید: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «در مورد سیستان و بلوچستان در ویکی تابناک بیشتر بخوانید»، وبسایت تابناک، تاریخ بازدید: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «در مورد عشایر ترکمن در ویکیتابناک بیشتر بخوانید»، وبسایت تابناک، تاریخ درج مطلب: ۹ فروردین ۱۴۰۲ش.
- دشتی، تقی، «مفهومشناسی قومیت و اقلیت قومی بهعنوان عنصری از جامعه سیاسی (به همراه شاخصهای علمی برای تشخیص میزان و شدت قومیت)»، فصلنامهٔ تحقیقات سیاسی و بینالمللی، شمارهٔ ۹، زمستان ۱۳۹۰ش.
- «دنیای رنگارنگ صنایعدستی لرستان در غبار فراموشی»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، وبسایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «رسم فصل چیست؟»، وبسایت طبیعت، تاریخ بازدید: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «رقص آذری، نماد اصالت فرهنگ آذربایجان»، وبسایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، تاریخ بازدید: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «رقص سیستانی»، وبسایت ویزیتایران، تاریخ بازدید: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «رقص محلی چوبیه؛ رقص فولکلوریک مردم عرب خوزستان»، وبسایت ادارهٔ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، تاریخ درج مطلب: ۱ مهر ۱۳۹۵ش.
- «رقصهای لری و ویژگیهای آن»، مجلهٔ ویستا، تاریخ بازدید: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- زارعی، غفار، «نقش هویت قومی در همبستگی ملی پس از انقلاب اسلامی؛ رویکردی چندفرهنگی»، فصلنامهٔ رهیافت انقلاب اسلامی، شمارهٔ ۴۷، تابستان ۱۳۹۸ش.
- «زبان فارسی؛ پلی برای گفتگو و همدلی میان اقوام ایرانی»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: ۲۷ اسفند ۱۴۰۳ش.
- «زبان لُری و گویشهای آن | نقشه پراکندگی در ایران»، وبسایت طرفداری، تاریخ درج مطلب: ۱۹ شهریور ۱۴۰۲ش.
- «زبان قوم عرب در ایران»، وبسایت طبیعت، تاریخ بازدید: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «زبانها و گویشهای متفاوت در پهناورترین استان کشور»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۸ مهر ۱۳۹۹ش.
- «زبانهای کُردی و گویشهای آن | نقشه پراکندگی در ایران»، وبسایت طرفداری، تاریخ درج مطلب: ۱۷ تیر ۱۴۰۲ش.
- زریری، رضا، «تجددگرایی و هویت ایرانی در عصر پهلوی»، زمانه، شمارهٔ ۴۰، ۱۳۸۴ش.
- زمانی محجوب، حبیب، «بررسی ورود اسلام به ایران»، تاریخ در آیینهٔ پژوهش، شمارهٔ ۲۲، ۱۳۸۸ش.
- سعیدیان، عبدالحسین، سرزمین و مردم ایران، تهران، علم و زندگی، ۱۳۷۷ش.
- سلیمان نوری، علیرضا، «گرگیعان جشن محلهگردی کودکان عرب زبان»، روزنامهٔ ایران، تاریخ انتشار: ۲ تیر ۱۳۹۵ش.
- سلیمینمین، عباس، «متلاشی کردن اقوام فراتر از درک رضاخان بود!»، وبسایت جوانآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ش.
- «سیزده بدر رسم مشترک همه ایرانیان»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: ۱۲ فروردین ۱۳۹۵ش.
- سیسیل جی، ادموندز، کردها، ترکها، عربها، ترجمه ابراهیم یونسی، تهران، روزبهان، ۱۳۶۷ش.
- شاهدپور، الهام، «سقاخانههای بروجرد سنتیترین نماد از قدمت عزاداری محرم در ایران است»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ درج مطلب: ۳ مهر ۱۳۹۶ش.
- شیرخانی، حسین و دیگران، «تحلیل ساختار اجتماعی آیینهای بلوچ در مثلهای بلوچی سرحدی برپایهٔ رویکرد مردممدارانهٔ بوراوی»، دوماهنامهٔ فرهنگ و ادبیات عامه، شمارهٔ ۴۲، بهمن و اسفند ۱۴۰۰ش.
- شهرنازدار، محسن، «مطالعات انسانشناختی بلوچستان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ، تاریخ درج مطلب: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ش.
- «صنایع دستی سیستان»، وبلاگ سیستان، تاریخ درج مطلب: ۶ مهر ۱۳۹۲ش.
- «ضرورت شناخت اقوام توسط هر ایرانی»، در وبسایت خبرآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۲۷ بهمن ۱۳۹۱ش.
- ظفرعبدالهزاده، فؤاد و دیگران، «نقش رسانههای اجتماعی در آیندهٔ هویتهای قومی ایرانی»، پژوهشهای جامعهشناسی معاصر، شمارهٔ ۱۹، ۱۴۰۰ش.
- عادلی، علی، «تحولات قومی در مرزهای ایران قبل و بعد از جنگ تحمیلی:ابعاد و راهکارها»، فصلنامهٔ جغرافیا و برنامهریزی منطقهای، شمارهٔ ۳۱، شهریور ۱۳۹۷ش.
- «عاشورا و حزن انگیزترین سوگواری با «سرنای چمری» لرستان+فیلم و عکس»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۹ آذر ۱۳۹۹ش.
- «عاشواریی متفاوت در اشترینان بروجرد»، وبسایت شبکه اطلاعرسانی راه دانا، تاریخ درج مطلب: ۱۸ مهر ۱۳۹۵ش.
- عباسزادهٔ مرزبالی، مجید، «تحولات هویت ملی ایران در دوره اسلامی (از ورود اسلام به ایران تا عصر صفوی)»، سیاستپژوهی ایرانی، شمارهٔ ۳۰، دی ۱۴۰۰ش.
- عباسزادهٔ مرزبالی، مجید، «چالشهای هویت ملی در عصر جهانیشدن (با نگاهی به ایران)»، سیاستپژوهی، شمارهٔ ۶، بهار ۱۳۹۶ش.
- «غذاهای بلوچی طعمی به حلاوت طبیعت/ غذاهای سنتی زینتبخش سفرههای سحری»، وبسایت عصر هامون، تاریخ درج مطلب: ۲۴ خرداد ۱۳۹۵ش.
- «غذاهای ترکزبانها، تجربهای متفاوت از آشپزی ایرانی با طعمهای بینظیر»، وبسایت بوک می، تاریخ درج مطلب: ۱۷ بهمن ۱۴۰۳ش.
- «غذاهای سنتی سیستان و بلوچستان ریشه در باور و طبیعت دارد»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ش.
- «غذاهای محلی عربهای خوزستان برای ماه رمضان»، خبرگزاری دانشجویان ایران، تاریخ درج مطلب: ۱۳ مرداد ۱۳۹۲ش.
- «غذاهای محلی کردستان»، وبسایت کارناوال، تاریخ درج مطلب: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ش.
- «غذاهای محلی لرستان با و بدون برنج+ انواع آش»، وبسایت نمناک، تاریخ بازدید: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «عروسی پیرشالیار مراسمی به قدمت هزار سال»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۹ بهمن ۱۳۹۶ش.
- «عید قربان در آینه اقوام ایرانی و جهان اسلام»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۲۶ آبان ۱۳۸۹ش.
- غلامرضایی، علی، «قومیتگرایی و شکلگیری تهدید ناسیونالیسم قومی در ایران»، فصلنامهٔ علمی مطالعات جنگ، شمارهٔ ۸، خرداد ۱۴۰۰ش.
- «فرصتهای تنوع قومیت در ایران»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۲۶ خرداد ۱۳۹۶ش.
- «فرهنگ بومی مردم بلوچ»، وبسایت صنایع دستی ایران، تاریخ بازدید: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- قاسمپور، محمد، «بررسی شکافهای قومیتی در ایران عصر مشروطه و پیامدهای آن»، وبسایت مرکز فرهنگیدانشگاهی امام خمینی و انقلاب اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ش.
- قنبرپور، سینا، «مروری بر مراسم پرسه در بلوچستان»، وبسایت مجلهٔ ویستا، تاریخ درج مطلب: ۱۱ مهر ۱۴۰۲ش.
- «قوم ترکمن، بازیها»، وبسایت اقوام ایرانی، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «قوم ترکمن»، ویکیفقه، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «قوم گیلانی یا مردم گیلک؛ از تاریخ تا فرهنگ»، وبسایت مای اسمارت ژن، تاریخ بازدید: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «قومیت»، ویکی امامخمینی، تاریخ درج مطلب: ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ش.
- «لباس زنان ترکمن»، وبسایت ادارهٔ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گلستان، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «لباس سنتی و بومی مازندران، تلفیقی از زیبایی و پوشیدگی»، خبرگزاری برنا، تاریخ درج مطلب: ۱۸ خرداد ۱۴۰۲ش.
- «لباس محلی سیستانی؛ نفیسترین لباس محلی ایران»، وبسایت درناتریپ، تاریخ درج مطلب: ۱۱ مرداد ۱۳۹۸ش.
- «لباسهای مردان ترکمن»، وبسایت ادارهٔ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گلستان، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «مازندران؛ سرزمین افسانهای شیعه با تاریخ مقاومت»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ درج مطلب: ۱۵ آبان ۱۴۰۳ش.
- «مانایی فرهنگ بومی و حفظ سنتهای زیبای کهن در قوم ترکمن»، خبرگزاری دانشجویان ایران، تاریخ درج مطلب: ۱۰ مهر ۱۴۰۲ش.
- مجتهدپور، یاسمین، «چهارشنبه سوری»، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۸ش.
- «محرم در میان اقوام ایرانی»، وبسایت راسخون، تاریخ درجمطلب: ۲۰ تیر ۱۳۹۱ش.
- «محرم و آیینهای سوگواری در سیستان»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۵ شهریور ۱۳۹۹ش.
- «مراسم محلی ههلپرکی استان کردستان»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- مطلبی، مسعود، «جغرافیای سیاسی مردم ایران»، مجله زمانه، شماره ۷۰، ۱۳۸۷ش.
- مظاهری، محمدمهدی، «چگونه احساس تعلق به هویتی ایرانی را در جوانان رشد دهیم؟»، وبسایت خبرآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۸ دی ۱۳۹۹ش.
- مطهری، مرتضی، خدمات متقابل ایران و اسلام، تهران، صدرا، چاپ چهل و یکم، ۱۳۹۰ش.
- «معرفی انواع صنایعدستی گیلان»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «معرفی بازیهای بومی و محلی لرستان»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۹ فروردین ۱۳۹۴ش.
- «معرفی شهر کرمانشاه»، وبسایت کارناوال، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «معرفی صنایعدستی ترکمن»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «معرفی صنایعدستی کردستان»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- معینی یوسفی، مجتبی، «هویت ملی و هویت قومی»، وبسایت مجلهٔ ویستا، تاریخ بازدید: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «مقاله سبک زندگی ایرانی اسلامی- ترکیب فرهنگ، دین و هنر در زندگی»، وبسایت مجلهٔ پیاستور، تاریخ درج مطلب: ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ش.
- «منوی غذای شهر سوخته: دلمهماهی با تخم غاذ و نان کنجدی همراه ماءالشعیر و خربزه»، خبرآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۲۳ فروردین ۱۳۸۹ش.
- «موسیقی آذربایجان»، وبسایت آوای چکاوک، تاریخ بازدید: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «موسیقی خوزستان»، وبسایت ویستا، تاریخ بازدید: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «مویهای باستانی با عمری هزاران ساله + اجراهایی از مقام «چمر» یا «چمری»»، خبرگزاری ایلنا، تاریخ درج مطلب: ۴ آذر ۱۴۰۰ش.
- مهدویکنی، سعیدرضا و صادقیزاده، کسری، «الزامات سیاستگذاری فرهنگی اقوام راهبردهای برگرفته از استاد بالادستی و دیدگاههای ذینفعان (مطالعهٔ موردی قوم کرد)»، راهبرد فرهنگ، سال یازدهم، شمارهٔ ۴۲، تابستان ۱۳۹۷ش.
- «نذریهای سرور و سالار شهیدان در لرستان و سفرههایی سرشار از برکت»، خبرگزاری برنا، تاریخ درج مطلب: ۲۸ مهر ۱۳۹۴ش.
- «نقش اقوام ایرانی در پیروزی انقلاب اسلامی»، وبسایت تبیان، تاریخ درج مطلب: ۲۰ بهمن ۱۳۹۲ش.
- «نقش دستمال در رقصهای محلی ایرانیان»، وبسایت خبرآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ش.
- «نگاهی به بازیهای بومی و محلی سیستان بلوچستان»، وبلاگ اطلاعات محلی سیستان، تاریخ درج مطلب: ۱۳ دی ۱۳۹۹ش.
- «نگاهی به بازیهای محلی کودکان عرب خوزستان»، وبسایت تحلیلیخبری عصرایران، تاریخ درج مطلب: ۶ دی ۱۳۹۲ش.
- «نگاهی به فرهنگ بلوچ»، وبسایت مجلهٔ ویستا، تاریخ بازدید: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «نگاهی به فرهنگ و موسیقی اقوام لُر»، باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران، تاریخ درج مطلب: ۲۰ شهریور ۱۴۰۰ش.
- «نگاهی به مراسمها و جشنها و آیینهای کردستان»، خبرگزاری میزان، تاریخ درج مطلب: ۱۳ اسفند ۱۳۹۶ش.
- «نگاهی به موسیقی سیستان»، خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا، تاریخ درج مطلب: ۱۹ اسفند ۱۳۹۶ش.
- «نگاهی به وضعیت موسیقی کردی (قسمت اول)»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۱ خرداد ۱۳۸۵ش.
- «نوروز در اقوام ایرانی»، وبسایت دنیای اقتصاد، تاریخ درج مطلب: ۲۶ اسفند ۱۳۹۵ش.
- نیکویی، علی، «مهاجرت اقوام آریایی به فلات ایران و تشکیل حکومت در این فلات»، وبسایت ویرگول، تاریخ بازدید: ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «ویژگیهای رفتاری خاص آذریهای غیور آذربایجان»، وبسایت کارناوال، تاریخ درج مطلب: ۱۵ شهریور ۱۳۹۸ش.
- هرمیداس باوند، داوود و دیگران، «میزگرد: تنوع قومی در ایران؛ چالشها و فرصتها»، مطالعات ملی، شمارهٔ ۹، بهار ۱۳۸۱ش.
- «هشت لهجهٔ زبان ترکی در ایران»، وبسایت پارسینه، تاریخ درج مطلب: ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ش.
- «هشدار محقق از خطر نابودی شیعیان دایکندی توسط طالبان»، خبرگزاری اهلبیت، تاریخ درج مطلب: ۱۵ تیر ۱۳۹۸ش.
- «همزیستی اقوام؛ راز ماندگاری ایران»، وبسایت دیپلماسی ایرانی، تاریخ درجمطلب: ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ش.
- «همزیستی اقوام سنّتی و ادیان الهی در ایران اسلامی/ وحدت یکپارچه ایرانیان در بحرانها»، خبرگزاری ایسنا، تاریخ درج مطلب: ۲۲ آبان ۱۴۰۳ش.
- «همزیستی اقوام و مذاهب؛ نماد همگرایی و انسجام ایرانیان»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۲۲ آبان ۱۴۰۳ش.
- «هنرهای سنتی آذربایجان، گوهری از باغ خیال»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- « «یزلهخوانی چیست»؟ / فلسفه رقص شمشیر و قهوه تلخ+ فیلم»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: ۱۳ آذر ۱۳۹۷ش.
- یوسفی، جعفر، «هنرها و صنایعدستی قوم لر»، وبسایت راسخون، تاریخ درج مطلب: ۸ اردیبهشت ۱۳۹۴ش.