پیشنویس:شلهزرد: تفاوت میان نسخهها
حمید گلزار (بحث | مشارکتها) ابرابزار |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:شله- | [[پرونده:شله-زرد1.jpg|300px|thumb|تصویر شلهزرد نذری|جایگزین=تصویر شلهزرد نذری]] | ||
{{درشت|'''شلهزرد'''}}؛ نوعی دسر سنتی | {{درشت|'''شلهزرد'''}}؛ نوعی دسر سنتی | ||
شلهزرد، نوعی خوراک است که از | شلهزرد، نوعی [[خوراک]] است که از [[برنج]]، [[آب]]، شکر، گلاب، و [[زعفران]] تهیه شده و بنا بر باورهای مذهبی، بیشتر برای ایام سوگواری و بهعنوان [[نذری]]<ref>[https://www.vajehyab.com/?q=شله+زرد&f=amid عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه شلهزرد.]</ref> و در [[رمضان|ماه رمضان]] برای [[افطاری|افطار]] یا سحر استفاده میشود.<ref>شاهحسینی، خوار (گرمسار) و میراث کهن آن، ۱۳۸۵ش، ص۲۰۶.</ref> شله در لغت بهمعنی شوربا، [[آش]] و آش برنج آمده است. به برنج پخته شده در [[آبگوشت|آبگوشت]] شله یا شلهپلاو میگویند.<ref>رامپوری، غیاث اللغات، ذیل واژه شلهزرد؛ تبریزی، برهان قاطع، ذیل واژه شلهزرد؛ نفیسی، فرهنگ، ذیل واژه شلهزرد.</ref> شلهزرد بهدلیل شیرین بودن برای جلوگیری از ضعف و بهدلیل وجود زعفران برای ایجاد نشاط، مفید است.<ref>صفینژاد، مونوگرافی ده طالبآباد، ۱۳۴۵ش، ص۴۰۴؛ نوبان، سیمای میراث فرهنگی قم، ۱۳۸۱ش، ص۷۲.</ref> در قزوین به شلهزرد، آش شیرین<ref>گلریز، مینودر یا بابالجنة قزوین، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۴۰۲.</ref> و در میبد به آن حلوابرنج میگویند.<ref>جانباللهی، چهل گفتار در مردمشناسی میبد، ۱۳۸۵ش، دفتر دوم و سوم، ص۸۵.</ref> | ||
== شیوهٔ پخت شلهزرد == | ==شیوهٔ پخت شلهزرد== | ||
برای تهیه شلهزرد ابتدا برنج را چند ساعت خیس میکنند. سپس آن را در دیگ به همراه آب میجوشانند تا نرم شود.<ref>تهرانی، طباخی عالی، ۱۳۶۲ش، ص۵۶؛ پروانه، آشپزی ایران، ۱۳۶۰ش، ص۱۷۶.</ref> در مرحلهٔ بعد به آن شیرهٔ شکر، قند، شیرهٔ انگور یا عسل<ref>آشپزباشی، سفره اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۷۷؛ نادرمیرزا قاجار، خوراکهای ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۵۶.</ref> و زعفران ساییده شده، اضافه میکنند و با حرارت ملایم میپزند تا شلهزرد جا بیفتد. در آخر به آن هل، گلاب و مغز بادام اضافه کرده و با | برای تهیه [[شلهزرد]] ابتدا برنج را چند ساعت خیس میکنند. سپس آن را در دیگ به همراه آب میجوشانند تا نرم شود.<ref>تهرانی، طباخی عالی، ۱۳۶۲ش، ص۵۶؛ پروانه، آشپزی ایران، ۱۳۶۰ش، ص۱۷۶.</ref> در مرحلهٔ بعد به آن شیرهٔ شکر، قند، [[شیره انگور|شیرهٔ انگور]] یا عسل<ref>آشپزباشی، سفره اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۷۷؛ نادرمیرزا قاجار، خوراکهای ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۵۶.</ref> و زعفران ساییده شده، اضافه میکنند و با حرارت ملایم میپزند تا شلهزرد جا بیفتد. در آخر به آن هل، گلاب و مغز [[بادام]] اضافه کرده و با [[دارچین]]، خلال بادام، خلال [[پسته]] و پودر نارگیل تزیین میکنند.<ref>تهرانی، طباخی عالی، ۱۳۶۲ش، ص۵۶؛ پروانه، آشپزی ایران، ۱۳۶۰ش، ص۱۷۶.</ref> | ||
== شلهزرد در فرهنگ ایرانیان == | ==شلهزرد در فرهنگ ایرانیان== | ||
[[پرونده:شله | [[پرونده:شله زرد.jpg|جایگزین=آیین سنتی پخت شُله زرد توسط مردم کاشان در دهه آخر صفر |بندانگشتی|آیین سنتی پخت شُله زرد توسط مردم کاشان در دهه آخر صفر ]] | ||
مردم برای مشارکت در پخت شلهزرد نذری به خانهٔ صاحب نذر رفته و دور دیگ شلهزرد جمع میشوند. آنها به نوبت به نیت حاجت و نذر خود شلهزرد را هم میزنند. اگر کسی حاجتروا شود، سال بعد او شلهزرد پخته یا برخی از مواد لازم شلهزرد را به صاحب نذر بعدی اهدا میکند. پس از پخت شلهزرد، کسی که حاجت دارد تا سرد شدن شلهزرد کنار دیگ نشسته و قرآن میخواند. آنها بعد از سرد شدن شلهزرد، درب دیگ را برداشته و خطوط ایجاد شده روی شلهزرد را به نام یکی از پیشوایان مذهب | مردم برای مشارکت در پخت شلهزرد [[نذری]] به خانهٔ صاحب [[نذر]] رفته و دور دیگ شلهزرد جمع میشوند. آنها به نوبت به نیت حاجت و نذر خود شلهزرد را هم میزنند. اگر کسی حاجتروا شود، سال بعد او شلهزرد پخته یا برخی از مواد لازم شلهزرد را به صاحب نذر بعدی اهدا میکند. پس از پخت شلهزرد، کسی که حاجت دارد تا سرد شدن شلهزرد کنار دیگ نشسته و [[قرآن]] میخواند. آنها بعد از سرد شدن شلهزرد، درب دیگ را برداشته و خطوط ایجاد شده روی شلهزرد را به نام یکی از پیشوایان مذهب [[شیعه]]، تعبیر میکنند و آن را نشانهٔ قبول شدن [[دعا]] و برآورده شدن حاجت میدانند. برخی، خطوط روی شلهزرد را به شکل پنجه، تعبیر کرده و معتقدند که اثر ۵ انگشت پنجتن آل [[عبا]] یا [[حضرت فاطمه]] روی شلهزرد، نقش بسته است. پس از کشیدن شلهزرد در کاسه، نام [[حضرت محمد|پیامبر]] یا امامان روی شلهزرد با دارچین نوشته میشود.<ref>صفینژاد، مونوگرافی ده طالبآباد، ۱۳۴۵ش، ص۴۰۵؛ شریعتزاده، فرهنگ مردم شاهرود، ۱۳۷۱ش، ص۳۸۹؛ حجازی، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی، ۱۳۸۲ش، ص۱۵۴.</ref> | ||
پخت شلهزرد در ماه محرم و صفر و سوگهای مذهبی نیز رایج است. در قزوین،<ref>گلریز، مینودر یا بابالجنة قزوین، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۴۰۲.</ref> لرستان، ایلام،<ref>اسدیان خرمآبادی، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۰۱.</ref> تویسرکان،<ref>مقدم (گلمحمدی)، تویسرکان، ۱۳۷۸ش، ص۵۷۹.</ref> بیرجند<ref>رضایی، بیرجندنامه، ۱۳۸۱ش، ص۳۸۹.</ref> و سیرجان نذر شلهزرد برای روز ۲۸ ماه صفر (روز رحلت پیامبر و شهادت امام حسن) مرسوم است.<ref>مؤید محسنی، فرهنگ عامیانه سیرجان، ۱۳۸۱ش، ص۲۸۶.</ref> | پخت شلهزرد در [[ماه محرم]] و [[صفر]] و سوگهای مذهبی نیز رایج است. در قزوین،<ref>گلریز، مینودر یا بابالجنة قزوین، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۴۰۲.</ref> لرستان، ایلام،<ref>اسدیان خرمآبادی، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۰۱.</ref> تویسرکان،<ref>مقدم (گلمحمدی)، تویسرکان، ۱۳۷۸ش، ص۵۷۹.</ref> بیرجند<ref>رضایی، بیرجندنامه، ۱۳۸۱ش، ص۳۸۹.</ref> و [[سیرجان]] نذر شلهزرد برای روز ۲۸ ماه صفر (روز رحلت پیامبر و شهادت [[امام حسن]]) مرسوم است.<ref>مؤید محسنی، فرهنگ عامیانه سیرجان، ۱۳۸۱ش، ص۲۸۶.</ref> | ||
در شاهرود به نذر در این روز، «دیگ حسن بن | در شاهرود به نذر در این روز، «دیگ [[امام حسن|حسن بن علی]]» میگویند.<ref>شریعتزاده، فرهنگ مردم شاهرود، ۱۳۷۱ش، ص۳۸۹.</ref> در برخی مناطق، در روز چهلم شهادت [[امام حسین]] ([[اربعین]]) شلهزرد نذری پخته میشود.<ref>حجازی، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی، ۱۳۸۲ش، ص۱۵۴؛ صفینژاد، مونوگرافی ده طالبآباد، ۱۳۴۵ش، ص۴۰۵؛ رضایی، بیرجندنامه، ۱۳۸۱ش، ص۳۸۹.</ref> در روستای طالبآباد شهرری، از روز اربعین تا ۲۸ صفر شلهزرد میپزند.<ref>صفینژاد، مونوگرافی ده طالبآباد، ۱۳۴۵ش، ص۴۰۵.</ref> | ||
شلهزرد همچنین از خوراکیهای سفرههای نذری مانند سفرهٔ حضرت ابوالفضل<ref>دولتی، «سفرهها»، ۱۳۴۴ش، ص۱۹۳–۱۹۴؛ نوبان، «درآمدی بر سفرههای نذری در فرهنگ مردم ایران»، ۱۳۸۷ش، ص۱۰۶؛ شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۴۸؛ جانباللهی، چهل گفتار در مردمشناسی میبد، ۱۳۸۵ش، دفتر دوم و سوم، ص۸۰.</ref> و سفرهٔ امام حسن است.<ref>میراث فرهنگی قزوین، سیمای میراث فرهنگی قزوین، ۱۳۸۲ش، ص۶۱.</ref> زنان خراسانی در مجلس سفره میخوانند: هر کس را که میدهد شلهزرد*در قیامت مکن تو رنگش زرد.<ref>شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۳۰۱.</ref> | شلهزرد همچنین از خوراکیهای [[سفره نذری|سفرههای نذری]] مانند [[سفره حضرت ابوالفضل|سفرهٔ حضرت ابوالفضل]]<ref>دولتی، «سفرهها»، ۱۳۴۴ش، ص۱۹۳–۱۹۴؛ نوبان، «درآمدی بر سفرههای نذری در فرهنگ مردم ایران»، ۱۳۸۷ش، ص۱۰۶؛ شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۴۸؛ جانباللهی، چهل گفتار در مردمشناسی میبد، ۱۳۸۵ش، دفتر دوم و سوم، ص۸۰.</ref> و سفرهٔ امام حسن است.<ref>میراث فرهنگی قزوین، سیمای میراث فرهنگی قزوین، ۱۳۸۲ش، ص۶۱.</ref> زنان [[خراسان|خراسانی]] در مجلس سفره میخوانند: هر کس را که میدهد شلهزرد*در قیامت مکن تو رنگش زرد.<ref>شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۳۰۱.</ref> | ||
در میبد، در روز سوم درگذشت فرد، شلهزرد پخته و خیرات میکنند.<ref>جانباللهی، چهل گفتار در مردمشناسی میبد، ۱۳۸۵ش، دفتر دوم و سوم، ص۸۶.</ref> | در میبد، در روز سوم درگذشت فرد، شلهزرد پخته و خیرات میکنند.<ref>جانباللهی، چهل گفتار در مردمشناسی میبد، ۱۳۸۵ش، دفتر دوم و سوم، ص۸۶.</ref> | ||
| خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
در برخی مثلهای مردم نیز از شلهزرد استفاده میشود؛ مثلاً وقتی فردی در جمع کاملاً برجسته و قابل تشخیص باشد میگویند: نخوده توی شلهزرده.<ref>امینی، فرهنگ عوام، ۱۳۵۱ش، ص۶۰۴؛ انوری، فرهنگ امثال سخن، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۰۶۳؛ دهخدا، امثال و حکم، ۱۳۵۲ش، ج۴، ص۱۸۰۴.</ref> | در برخی مثلهای مردم نیز از شلهزرد استفاده میشود؛ مثلاً وقتی فردی در جمع کاملاً برجسته و قابل تشخیص باشد میگویند: نخوده توی شلهزرده.<ref>امینی، فرهنگ عوام، ۱۳۵۱ش، ص۶۰۴؛ انوری، فرهنگ امثال سخن، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۰۶۳؛ دهخدا، امثال و حکم، ۱۳۵۲ش، ج۴، ص۱۸۰۴.</ref> | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{آغاز منابع}} | {{آغاز منابع}} | ||
* اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، تهران، مرکز مردمشناسی ایران، ۱۳۵۸ش. | * اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، تهران، مرکز مردمشناسی ایران، ۱۳۵۸ش. | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۰۵

شلهزرد؛ نوعی دسر سنتی
شلهزرد، نوعی خوراک است که از برنج، آب، شکر، گلاب، و زعفران تهیه شده و بنا بر باورهای مذهبی، بیشتر برای ایام سوگواری و بهعنوان نذری[۱] و در ماه رمضان برای افطار یا سحر استفاده میشود.[۲] شله در لغت بهمعنی شوربا، آش و آش برنج آمده است. به برنج پخته شده در آبگوشت شله یا شلهپلاو میگویند.[۳] شلهزرد بهدلیل شیرین بودن برای جلوگیری از ضعف و بهدلیل وجود زعفران برای ایجاد نشاط، مفید است.[۴] در قزوین به شلهزرد، آش شیرین[۵] و در میبد به آن حلوابرنج میگویند.[۶]
شیوهٔ پخت شلهزرد
[ویرایش | ویرایش مبدأ]برای تهیه شلهزرد ابتدا برنج را چند ساعت خیس میکنند. سپس آن را در دیگ به همراه آب میجوشانند تا نرم شود.[۷] در مرحلهٔ بعد به آن شیرهٔ شکر، قند، شیرهٔ انگور یا عسل[۸] و زعفران ساییده شده، اضافه میکنند و با حرارت ملایم میپزند تا شلهزرد جا بیفتد. در آخر به آن هل، گلاب و مغز بادام اضافه کرده و با دارچین، خلال بادام، خلال پسته و پودر نارگیل تزیین میکنند.[۹]
شلهزرد در فرهنگ ایرانیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
مردم برای مشارکت در پخت شلهزرد نذری به خانهٔ صاحب نذر رفته و دور دیگ شلهزرد جمع میشوند. آنها به نوبت به نیت حاجت و نذر خود شلهزرد را هم میزنند. اگر کسی حاجتروا شود، سال بعد او شلهزرد پخته یا برخی از مواد لازم شلهزرد را به صاحب نذر بعدی اهدا میکند. پس از پخت شلهزرد، کسی که حاجت دارد تا سرد شدن شلهزرد کنار دیگ نشسته و قرآن میخواند. آنها بعد از سرد شدن شلهزرد، درب دیگ را برداشته و خطوط ایجاد شده روی شلهزرد را به نام یکی از پیشوایان مذهب شیعه، تعبیر میکنند و آن را نشانهٔ قبول شدن دعا و برآورده شدن حاجت میدانند. برخی، خطوط روی شلهزرد را به شکل پنجه، تعبیر کرده و معتقدند که اثر ۵ انگشت پنجتن آل عبا یا حضرت فاطمه روی شلهزرد، نقش بسته است. پس از کشیدن شلهزرد در کاسه، نام پیامبر یا امامان روی شلهزرد با دارچین نوشته میشود.[۱۰]
پخت شلهزرد در ماه محرم و صفر و سوگهای مذهبی نیز رایج است. در قزوین،[۱۱] لرستان، ایلام،[۱۲] تویسرکان،[۱۳] بیرجند[۱۴] و سیرجان نذر شلهزرد برای روز ۲۸ ماه صفر (روز رحلت پیامبر و شهادت امام حسن) مرسوم است.[۱۵]
در شاهرود به نذر در این روز، «دیگ حسن بن علی» میگویند.[۱۶] در برخی مناطق، در روز چهلم شهادت امام حسین (اربعین) شلهزرد نذری پخته میشود.[۱۷] در روستای طالبآباد شهرری، از روز اربعین تا ۲۸ صفر شلهزرد میپزند.[۱۸]
شلهزرد همچنین از خوراکیهای سفرههای نذری مانند سفرهٔ حضرت ابوالفضل[۱۹] و سفرهٔ امام حسن است.[۲۰] زنان خراسانی در مجلس سفره میخوانند: هر کس را که میدهد شلهزرد*در قیامت مکن تو رنگش زرد.[۲۱]
در میبد، در روز سوم درگذشت فرد، شلهزرد پخته و خیرات میکنند.[۲۲]
در برخی مثلهای مردم نیز از شلهزرد استفاده میشود؛ مثلاً وقتی فردی در جمع کاملاً برجسته و قابل تشخیص باشد میگویند: نخوده توی شلهزرده.[۲۳]
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه شلهزرد.
- ↑ شاهحسینی، خوار (گرمسار) و میراث کهن آن، ۱۳۸۵ش، ص۲۰۶.
- ↑ رامپوری، غیاث اللغات، ذیل واژه شلهزرد؛ تبریزی، برهان قاطع، ذیل واژه شلهزرد؛ نفیسی، فرهنگ، ذیل واژه شلهزرد.
- ↑ صفینژاد، مونوگرافی ده طالبآباد، ۱۳۴۵ش، ص۴۰۴؛ نوبان، سیمای میراث فرهنگی قم، ۱۳۸۱ش، ص۷۲.
- ↑ گلریز، مینودر یا بابالجنة قزوین، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۴۰۲.
- ↑ جانباللهی، چهل گفتار در مردمشناسی میبد، ۱۳۸۵ش، دفتر دوم و سوم، ص۸۵.
- ↑ تهرانی، طباخی عالی، ۱۳۶۲ش، ص۵۶؛ پروانه، آشپزی ایران، ۱۳۶۰ش، ص۱۷۶.
- ↑ آشپزباشی، سفره اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۷۷؛ نادرمیرزا قاجار، خوراکهای ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص۵۶.
- ↑ تهرانی، طباخی عالی، ۱۳۶۲ش، ص۵۶؛ پروانه، آشپزی ایران، ۱۳۶۰ش، ص۱۷۶.
- ↑ صفینژاد، مونوگرافی ده طالبآباد، ۱۳۴۵ش، ص۴۰۵؛ شریعتزاده، فرهنگ مردم شاهرود، ۱۳۷۱ش، ص۳۸۹؛ حجازی، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی، ۱۳۸۲ش، ص۱۵۴.
- ↑ گلریز، مینودر یا بابالجنة قزوین، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۴۰۲.
- ↑ اسدیان خرمآبادی، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۰۱.
- ↑ مقدم (گلمحمدی)، تویسرکان، ۱۳۷۸ش، ص۵۷۹.
- ↑ رضایی، بیرجندنامه، ۱۳۸۱ش، ص۳۸۹.
- ↑ مؤید محسنی، فرهنگ عامیانه سیرجان، ۱۳۸۱ش، ص۲۸۶.
- ↑ شریعتزاده، فرهنگ مردم شاهرود، ۱۳۷۱ش، ص۳۸۹.
- ↑ حجازی، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی، ۱۳۸۲ش، ص۱۵۴؛ صفینژاد، مونوگرافی ده طالبآباد، ۱۳۴۵ش، ص۴۰۵؛ رضایی، بیرجندنامه، ۱۳۸۱ش، ص۳۸۹.
- ↑ صفینژاد، مونوگرافی ده طالبآباد، ۱۳۴۵ش، ص۴۰۵.
- ↑ دولتی، «سفرهها»، ۱۳۴۴ش، ص۱۹۳–۱۹۴؛ نوبان، «درآمدی بر سفرههای نذری در فرهنگ مردم ایران»، ۱۳۸۷ش، ص۱۰۶؛ شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۴۸؛ جانباللهی، چهل گفتار در مردمشناسی میبد، ۱۳۸۵ش، دفتر دوم و سوم، ص۸۰.
- ↑ میراث فرهنگی قزوین، سیمای میراث فرهنگی قزوین، ۱۳۸۲ش، ص۶۱.
- ↑ شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۳۰۱.
- ↑ جانباللهی، چهل گفتار در مردمشناسی میبد، ۱۳۸۵ش، دفتر دوم و سوم، ص۸۶.
- ↑ امینی، فرهنگ عوام، ۱۳۵۱ش، ص۶۰۴؛ انوری، فرهنگ امثال سخن، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۰۶۳؛ دهخدا، امثال و حکم، ۱۳۵۲ش، ج۴، ص۱۸۰۴.
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، تهران، مرکز مردمشناسی ایران، ۱۳۵۸ش.
- آشپزباشی، علیاکبر، سفره اطعمه، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ش.
- امینی، امیرقلی، فرهنگ عوام، اصفهان، دانشگاه اصفهان، ۱۳۵۱ش.
- انوری، حسن، فرهنگ امثال سخن، تهران، سخن، ۱۳۸۴ش.
- پروانه، شهربانو، آشپزی ایران، تهران، خشایار، ۱۳۶۰ش.
- تبریزی، محمدحسین بن خلف، برهان قاطع، تهران، امبرکبیر، ۱۳۳۵ش.
- تهرانی، منصوره، طباخی عالی، تهران، حسینی، ۱۳۶۲ش.
- جانباللهی، محمدسعید، چهل گفتار در مردمشناسی میبد، تهران، روشنان، ۱۳۸۵ش.
- حجازی، شبنم و یاراحمدی، علیرضا، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۲ش.
- دولتی، فرخنده، «سفرهها»، سخن، تهران، س۱۶، شماره ۲، ۱۳۴۴ش.
- دهخدا، علیاکبر، امثال و حکم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۲ش.
- رامپوری، غیاثالدین محمد، غیاث اللغات، بهتحقیق منصور ثروت، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵ش.
- رضایی، جمال، بیرجندنامه، بهتحقیق محمود رفیعی، تهران، هیرمند، ۱۳۸۱ش.
- شاهحسینی، علیرضا، خوار (گرمسار) و میراث کهن آن، سمنان، بوستان اندیشه، ۱۳۸۵ش.
- شریعتزاده، علیاصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، مؤلف، ۱۳۷۱ش.
- شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۶۳ش.
- صفینژاد، جواد، مونوگرافی ده طالبآباد، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۵ش.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ش.
- گلریز، محمدعلی، مینودر یا باب الجنه قزوین، تهران، طه، ۱۳۶۸ش.
- مقدم (گلمحمدی)، محمد، تویسرکان، تهران، اقبال، ۱۳۷۸ش.
- مؤید محسنی، مهری، فرهنگ عامیانه سیرجان، کرمان، مرکز کرمانشناسی، ۱۳۸۱ش.
- میراث فرهنگی قزوین، سیمای میراث فرهنگی قزوین، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۲ش.
- نادرمیرزا قاجار، خوراکهای ایرانی، بهتحقیق احمد مجاهد، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۶ش.
- نفیسی، علیاکبر، فرهنگ، تهران، خیام، ۱۳۴۷ش.
- نوبان، مهرالزمان، سیمای میراث فرهنگی قم، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۱ش.
- نوبان، مهرالزمان، «درآمدی بر سفرههای نذری در فرهنگ مردم ایران»، فرهنگ مردم ایران، تهران، شماره ۱۴، ۱۳۸۷ش.