پرش به محتوا

پیش‌نویس:برنج: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
imported>محمدمهدی محمدی
اصلاح ارقام
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برنچ (3).jpg|جایگزین=برنج ایرانی|بندانگشتی|تصویری از برنج ایرانی]]
[[پرونده:برنچ (3).jpg|جایگزین=برنج ایرانی|بندانگشتی|تصویری از برنج ایرانی]]
<big>'''برنج'''</big>؛ دانه‎‌ای ‌سفید از خانواده غلات و سرشار از نشاسته<br>
{{درشت|'''برنج'''}}؛ دانه‌ای سفید از خانواده غلات و سرشار از نشاسته.


== مفهوم‌شناسی برنج ==
برنج، گیاهی یک‌ساله از خانواده گندمیان، در مناطق گرمسیری و معتدل رشد می‌کند و میوه آن «شلتوک» نام دارد. این محصول، یکی از اصلی‌ترین غذاهای یک‌سوم جمعیت جهان و تنها غله‌ای است که عمدتاً توسط انسان مصرف می‌شود و در صنایع نشاسته، دارو و عرقیجات کاربرد دارد. خاستگاه برنج، شبه‌قاره هندوستان و آسیای شرقی است و در ایران از دوره ساسانیان به‌صورت پراکنده کشت می‌شده و بعدها جایگاه ویژه‌ای در نظام غذایی و آیین‌های ایرانی یافته است. در فرهنگ شمال ایران، شالی‌کاری همراه با آیین‌ها و آوازهای محلی انجام می‌شود و برنج نقش مهمی در مراسم مذهبی، نذری و آیین‌های باستانی دارد. انواع مختلف پلو، چلو و دسرهای محلی، جایگاه برنج را در سفره ایرانیان نشان می‌دهد و احترام ویژه‌ای به دانه‌های آن وجود دارد.
برنج، گیاهی یک‌ساله و از خانواده گندمیان است. این گیاه، در مناطقی با آب و هوای گرمسیری و معتدل می‌روید. در برخی از مناطق [[ایران]]، مردم بر این باورند که محل رویش [[برنج]] جایی است که باید سر در آتش و پا در آب باشد. به میوه برنج که در آن دانه‌های برنج قرار دارد «شلتوک» می‌گویند.<ref><br>Mozaffarian, A Dictionary of Iranian Plant Names, 2007, P386; زرگری، گیـاهان دارویی، ۱۳۶۹ش، ص715-716؛ <br>
 
==مفهوم‌شناسی برنج==
برنج، گیاهی یک‌ساله و از خانواده گندمیان است. این گیاه، در مناطقی با آب و هوای گرمسیری و معتدل می‌روید. در برخی از مناطق [[ایران]]، مردم بر این باورند که محل رویش برنج جایی است که باید سر در آتش و پا در آب باشد. به میوه برنج که در آن دانه‌های برنج قرار دارد «شلتوک» می‌گویند.<ref>{{سخ}}Mozaffarian, A Dictionary of Iranian Plant Names, 2007, P386; زرگری، گیاهان دارویی، ۱۳۶۹ش، ص715-716؛{{سخ}}
گل‌گلاب، گیا (راهنمای گیاهی)، ۱۳۵۶ش، ص300.</ref>
گل‌گلاب، گیا (راهنمای گیاهی)، ۱۳۵۶ش، ص300.</ref>
 
 
برنج، یکی از مهم‌ترین محصولات غذایی نزد یک‌سوم از جمعیت جهان است و ۱۱ درصد از زمین‌های زراعی جهان، زیر کشت برنج قرار دارد. این گیاه، از غلاتی است که تنها توسط انسان‌ها مصرف می‌شود. برنج در تهیه نشاسته، پودر، دارو و برخی از عرقیجات نیز به‌کار می‌رود. کاه و پوست برنج نیز تحت عنوان علوفه حیوانات و سوخت به مصرف می‌رسد.<ref>بهرامی، فرهنگ روستایی، ۱۳۱۶-۱۳۱۷ش، ص۲۴۵.</ref><br>
برنج، یکی از مهم‌ترین محصولات غذایی نزد یک‌سوم از جمعیت جهان است و ۱۱ درصد از زمین‌های زراعی جهان، زیر کشت برنج قرار دارد. این گیاه، از غلاتی است که تنها توسط انسان‌ها مصرف می‌شود. برنج در تهیه نشاسته، پودر، دارو و برخی از عرقیجات نیز به‌کار می‌رود. کاه و پوست برنج نیز تحت عنوان علوفه حیوانات و سوخت به مصرف می‌رسد.<ref>بهرامی، فرهنگ روستایی، ۱۳۱۶–۱۳۱۷ش، ص۲۴۵.</ref>
 
بزرگ‌ترین تولیدکننده‌های برنج در دنیا، کشورهای [[چین]]، [[هند]]، اندونزی، بنگلادش، تایلند و ویتنام هستند. در ایران نیز برنج در استان‌های [[گیلان]]، [[مازندران]]، [[گلستان]]، [[اصفهان]]، [[خوزستان]]، [[کرمان]]، [[کردستان]] و [[لرستان]]، کشت برنج می‌شود.<ref>نیاکی، گیاهان کشاورزی ایران، ۱۳۵۱ش، ص۷۷۳؛ <br>
بزرگ‌ترین تولیدکننده‌های برنج در دنیا، کشورهای چین، هند، اندونزی، بنگلادش، تایلند و ویتنام هستند. در ایران نیز برنج در استان‌های [[گیلان]]، [[مازندران]]، [[استان گلستان|گلستان]]، [[اصفهان]]، [[خوزستان]]، [[کرمان]]، [[کردستان]] و لرستان، کشت برنج می‌شود.<ref>نیاکی، گیاهان کشاورزی ایران، ۱۳۵۱ش، ص۷۷۳؛{{سخ}}
ایرانشهر، کمیسیون ملی یونسکو در ایران، ج2، ۱۳۴۳ش، ص۱۶۳۳.</ref>
ایرانشهر، کمیسیون ملی یونسکو در ایران، ج2، ۱۳۴۳ش، ص۱۶۳۳.</ref>
 
==انواع برنج==
==انواع برنج==
برنج، یکی از متنوع‌ترین محصولات غذایی در جهان است. گونه‌های مختلفی از برنج در ایران همچون برنج صدری، مولایی، دم‌سیاه، عنبربو، طارم، رسمی، موسی طارم، شاهک، زرک، کوله، چمپا و گرده وجود دارد.<ref>نیاکی، گیاهان کشاورزی ایران، ۱۳۵۱ش، ص۷۷4؛ <br>
برنج، یکی از متنوع‌ترین محصولات غذایی در جهان است. گونه‌های مختلفی از برنج در ایران همچون برنج صدری، مولایی، دم‌سیاه، عنبربو، طارم، رسمی، موسی طارم، شاهک، زرک، کوله، چمپا و گرده وجود دارد.<ref>نیاکی، گیاهان کشاورزی ایران، ۱۳۵۱ش، ص۷۷4؛{{سخ}}
ایرانشهر، کمیسیون ملی یونسکو در ایران، ج2، ۱۳۴۳ش، ص۱۶۳2؛ <br>
ایرانشهر، کمیسیون ملی یونسکو در ایران، ج2، ۱۳۴۳ش، ص۱۶۳2؛{{سخ}}
مظلوم‌زاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، ۱۳۸۳ش، ص۴۲.</ref>
مظلوم‌زاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، ۱۳۸۳ش، ص۴۲.</ref>
 
==پیشینه برنج==
==پیشینه برنج==
[[پرونده:برنچ (6).jpg|جایگزین=ایرانیان-قاجاری-در حال خوردن غذایی از برنج|بندانگشتی|ایرانیان قاجاری در حال خوردن غذایی از برنج]]
===خاستگاه و پیشینهٔ باستانی برنج در جهان===
در هزاره سوم پیش از میلاد، برنج، یکی از ۵ گیاه مقدس چینی‌ها بوده و آن‌ها باور داشتند که این گیاهان، ارمغان خداوند از بهشت برای آدمیان است.<ref>Candolle, Origin of Cultivated Plants, 1885, P355, 385.</ref> از منابع مصر باستان نیز نشانه‌های مصرف برنج توسط مردم، به‌دست می‌آید.<ref>Candolle, Origin of Cultivated Plants, 1885, P355, 363;{{سخ}}
Herodotus, The History, 1996, V.III, P20.</ref> برخی از پژوهشگران نیز به کشت برنج در منطقه آسیای صغیر و دشت‌های حاصل‌خیز مدیترانه اشاره کرده‌اند.<ref>Herodotus, The History, 1996, V.I, P.360.</ref> بسیاری از مورخان و محققان، خاستگاه اصلی برنج را شبه‌قاره هندوستان اعلام کرده و معتقدند که برنج از این دیار، به سرزمین‌های مجاور آن راه یافته است.<ref>پورداود، هرمزدنامه، ۱۳۳۱ش، ص۴۲؛{{سخ}}
  Candolle, Origin of Cultivated Plants, 1885, P386.</ref>
[[پرونده:برنچ (7).jpg|جایگزین=برنج فروشی در شمال ایران در دوره قاجار|بندانگشتی|دکان برنج فروشی در شمال ایران در دوره قاجار]]


=== خاستگاه و پیشینۀ باستانی برنج در جهان ===
===برنج در ایران باستان: از غذای اشراف تا سفرنامه‌ها===
در هزاره سوم پیش از میلاد، برنج، یکی از ۵ گیاه مقدس چینی‌ها بوده و آن‌ها باور داشتند که این گیاهان، ارمغان خداوند از بهشت برای آدمیان است.<ref>Candolle, Origin of Cultivated Plants, 1885, P355, 385.</ref>  از منابع مصر باستان نیز نشانه‌های مصرف برنج توسط مردم، به‌دست می‌آید.<ref>Candolle, Origin of Cultivated Plants, 1885, P355, 363; <br>
در کتاب اوستا، هیچ اشاره‌ای به برنج نشده اما از زمان کمبوجیه به بعد، از برنج به‌عنوان غذای اصلی ایرانیان یاد شده است. برخی از مورخان، از کشت پراکنده برنج در ایران، در دوره [[ساسانیان]] یاد کرده و برخی دیگر، برنج را غذای اشراف و درباریان دانسته‌اند.<ref>Laufer, B. , Sino-Iranica, Chicago, 1919, P85, 373.</ref> ابن‌بطوطه نیز برنج را در کنار [[آش]]، [[بریانی]]، جوجه و ماهی از جمله غذای سلاطین نام برده است.<ref>ابن‌بطوطه، سفرنامه، ج2، ۱۳۶۱ش، ص520-521.</ref>
Herodotus, The History, 1996, V.III, P20.</ref>  برخی از پژوهشگران نیز به کشت برنج در منطقه آسیای صغیر و دشت‌های حاصل‌خیز مدیترانه اشاره کرده‌اند.<ref>Herodotus, The History, 1996, V.I, P.360.</ref> بسیاری از مورخان و محققان، خاستگاه اصلی برنج را شبه‌قاره هندوستان اعلام کرده و معتقدند که برنج از این دیار، به سرزمین‌های مجاور آن راه یافته است.<ref>پورداود، هرمزدنامه، ۱۳۳۱ش، ص۴۲؛<br>
  Candolle, Origin of Cultivated Plants, 1885, P386.</ref><br>


=== برنج در ایران باستان: از غذای اشراف تا سفرنامه‌ها ===
===ریشه‌شناسی و نام‌های گوناگون برنج===
در کتاب اوستا، هیچ اشاره‌ای به برنج نشده اما از زمان کمبوجیه به بعد، از برنج به‌عنوان غذای اصلی ایرانیان یاد شده است. برخی از مورخان، از کشت پراکنده برنج در ایران، در دوره ساسانیان یاد کرده و برخی دیگر، برنج را غذای اشراف و درباریان دانسته‌اند.<ref>Laufer, B., Sino-Iranica, Chicago, 1919, P85, 373.</ref>  ابن‌بطوطه نیز برنج را در کنار آش، بریانی، جوجه و ماهی از جمله غذای سلاطین نام برده است.<ref>ابن‌بطوطه، سفرنامه، ج2، ۱۳۶۱ش، ص520-521.</ref><br>
در منابع کهن از واژه‌های «گُرنج»، «گُرِنج» و «کُرَنج» برای اشاره به برنج، استفاده شده است.<ref>زمخشری، پیشرو ادب یا مقدمة الادب، ۱۳۴۲ش، ص۷۷؛{{سخ}}
المرقاة،]بی‌تا[، ص۱۴۲؛{{سخ}}
عیسی، معجم اسماء النبات، ۱۴۰۱ق، ص۱۳۱.</ref>  در گویش‌های مختلف ایرانی نیز به برنج با نام‌های «ورنج» در گویش سمنانی، «بینج» در گویش مازندرانی و «بج»، «بیج» یا «بوج» در گویش گیلکی اشاره می‌شود.<ref>پورداود، هرمزدنامه، ۱۳۳۱ش، ص۳۴-۵۲.</ref>


=== ریشه‌شناسی و نام‌های گوناگون برنج ===
===جایگاه برنج در ایران دورۀ اسلامی و پس از آن===
در منابع کهن از واژه‌های «گُرنج»، «گُرِنج» و «کُرَنج» برای اشاره به برنج، استفاده شده است.<ref>زمخشری، پیشرو ادب یا مقدمة الادب، ۱۳۴۲ش، ص۷۷؛ <br>
در منابع مختلف دوره اسلامی در [[ایران]] از خواص، نحوه کشت و نوع مرغوب ایرانی آن، بسیار یاد شده است. برای مثال، در «آثار و احیاء» به تولید عمده برنج در [[مازندران]] و گیلان اشاره شده و برنج [[گیلان]] را مرغوب‌ترین نوع برنج ایرانی دانسته است. در منبعی دیگر، برنج را دارای اصالتی هندی دانسته و آن را از جمله خوراک‌های ضروری در روزگار قحطی و خشکسالی معرفی کرده، زیرا برنج را می‌توان سال‌های سال، به‌صورت سالم نگه داشت.<ref>رشیدالدین فضل‌الله، آثار و احیاء، ۱۳۶۸ش، ص۱۴۶ و ۱۴۹.</ref>
المرقاة،]بی‌تا[، ص۱۴۲؛ <br>
عیسى، معجم اسماء النبات، ۱۴۰۱ق، ص۱۳۱.</ref>  در گویش‌های مختلف ایرانی نیز به برنج با نام‌های «ورنج» در گویش سمنانی، «بینج» در گویش مازندرانی و «بج»، «بیج» یا «بوج» در گویش گیلکی اشاره می‌شود.<ref>پورداود، هرمزدنامه، ۱۳۳۱ش، ص۳۴-۵۲.</ref><br>


=== جایگاه برنج در ایران دورۀ اسلامی و پس از آن ===
در دورانی که مغولان بر [[ایران]] فرمانروایی می‌کردند، علیرغم رژیم غذایی متفاوتی که داشتند، به خوردن برنج و ماهی، همچون ایرانیان، روی آوردند.<ref>اشپولر، تاریخ مغول در ایران، ۱۳۷۲ش، ص۴۴۱.</ref> در آثار برجای‌مانده از مسافران اروپایی نیز، به زمین‌های زراعی برنج در ایران و خوراک‌های دلپذیر پخته‌شده توسط آن، اشاره شده است.<ref>کمپفر، سفرنامه، ۱۳۶۳ش، ص۱۴۶ و ۲۷۲؛{{سخ}}
در منابع مختلف دوره اسلامی در [[ایران]] از خواص، نحوه کشت و نوع مرغوب ایرانی آن، بسیار یاد شده است. برای مثال، در «آثار و احیاء» به تولید عمده برنج در مازندران و گیلان اشاره شده و برنج [[گیلان]] را مرغوب‌ترین نوع برنج ایرانی دانسته است. در منبعی دیگر، برنج را دارای اصالتی هندی دانسته و آن را از جمله خوراک‌های ضروری در روزگار قحطی و خشکسالی معرفی کرده، زیرا برنج را می‌توان سال‌های سال، به‌صورت سالم نگه داشت.<ref>رشیدالدین فضل‌الله، آثار و احیاء، ۱۳۶۸ش، ص۱۴۶ و ۱۴۹.</ref> 
 
در دورانی که مغولان بر ایران فرمانروایی می‌کردند، علارغم رژیم غذایی متفاوتی که داشتند، به خوردن برنج و ماهی، همچون ایرانیان، روی آوردند.<ref>اشپولر، تاریخ مغول در ایران، ، ۱۳۷۲ش، ص۴۴۱.</ref> در آثار برجای‌مانده از مسافران اروپایی نیز، به زمین‌های زراعی برنج در ایران و خوراک‌های دلپذیر پخته‌شده توسط آن، اشاره شده است.<ref>کمپفر، سفرنامه، ۱۳۶۳ش، ص۱۴۶ و ۲۷۲؛ <br>
تاورنیه، سفرنامه، ۱۳۶۳ش، ص۶۳۷ و ۶۴۱.</ref>
تاورنیه، سفرنامه، ۱۳۶۳ش، ص۶۳۷ و ۶۴۱.</ref>


==برنج در طب سنتی==
==برنج در طب سنتی==
برنج را دارای طبعی گرم و خشک، مشابه ارزن دانسته‌اند.<ref>کاسانی، ترجمه [و تحریر] کهن فارسی الصیدنۀ بیرونی، ۱۳۵۲ش، ص۴۴-۴۵ و ۱۲۲؛ <br>
برنج را دارای طبعی گرم و خشک، مشابه ارزن دانسته‌اند.<ref>کاسانی، ترجمه [و تحریر] کهن فارسی الصیدنهٔ بیرونی، ۱۳۵۲ش، ص۴۴–۴۵ و ۱۲۲؛{{سخ}}
اسحاق بن سلیمان اسرائیلی، الاغذیة و الادویة، ۱۴۱۲ق، ص۲۲۴.</ref> برنج به‌صورت کته همراه با ماست و دوغ را برای دفع اسهال مفید می‌دانند.<ref>اسدیان خرم‌آبادی، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۷۲.</ref> همچنین پودر برنج را برای درمان چشم‌درد توصیه می‌کنند.<ref>صفی‌نژاد، مونوگرافی ده طالب‌آباد، ۱۳۵۵ش، ص۴۱۱.</ref>  
اسحاق بن سلیمان اسرائیلی، الاغذیة و الادویة، ۱۴۱۲ق، ص۲۲۴.</ref> برنج به‌صورت کته همراه با ماست و دوغ را برای دفع اسهال مفید می‌دانند.<ref>اسدیان خرم‌آبادی، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۷۲.</ref> همچنین پودر برنج را برای درمان چشم‌درد توصیه می‌کنند.<ref>صفی‌نژاد، مونوگرافی ده طالب‌آباد، ۱۳۵۵ش، ص۴۱۱.</ref>
 
==برنج در فرهنگ ایرانیان==
==برنج در فرهنگ ایرانیان==
برنج، علاوه‌ بر نظام غذایی ایرانیان، در برخی از مناسک و آیین‌های ویژه [[نوروز]]، [[چهارشنبه‌سوری]] و ادبیات عامیانه مردم ایران نیز حضور داشته است. بخش عمده‌ای از برنامه‌های غذایی مردم ایران، همواره به این گیاه وابسته بوده است. در مناطقی همچون [[مازندران]] و [[گیلان]]، عموم مردم با فرهنگ کاشت و برداشت برنج در شالیزارها نیز آشنایی دارند.<br>
برنج، علاوه بر نظام غذایی ایرانیان، در برخی از مناسک و آیین‌های ویژه [[نوروز]]، [[چهارشنبه‌سوری]] و ادبیات عامیانه مردم ایران نیز حضور داشته است. بخش عمده‌ای از برنامه‌های غذایی مردم ایران، همواره به این گیاه وابسته بوده است. در مناطقی همچون [[مازندران]] و [[گیلان]]، عموم مردم با فرهنگ کاشت و برداشت برنج در شالیزارها نیز آشنایی دارند.
 
 
===برنج در نظام غذایی ایرانیان===
===برنج در نظام غذایی ایرانیان===
[[پرونده:برنچ (1).jpg|جایگزین=ته‌چین مرغ زعفرانی در قابلمه|بندانگشتی|تصویر ته‌چین مرغ زعفرانی]]
[[پرونده:برنچ (1).jpg|جایگزین=ته‌چین مرغ زعفرانی در قابلمه|بندانگشتی|تصویر ته‌چین مرغ زعفرانی]]
وجود انواع مختلف پلو و چلو همراه با خورش‌های متنوع در سفره ایرانیان، جایگاه ویژه برنج را از دیرباز نشان می‌دهد. مرغ‌پلو، آلبالو پلو، کلم‌پلو، ته‌چین مرغ، ته‌چین مجلسی، سبزی‌پلو، قیمه‌پلو، استانبولی پلو، لقمه‌پلو، باقلاپلو، لوبیاپلو و عدس‌پلو از معروف‌ترین پلاوهای مرسوم در نقاط مختلف ایران است.<ref>شهری، طهران قدیم، ج5، ۱۳۸۳ش، ص33. </ref>
وجود انواع مختلف پلو و چلو همراه با خورش‌های متنوع در سفره ایرانیان، جایگاه ویژه برنج را از دیرباز نشان می‌دهد. مرغ‌پلو، آلبالو پلو، کلم‌پلو، ته‌چین مرغ، ته‌چین مجلسی، سبزی‌پلو، [[خورش قیمه|قیمه‌پلو]]، استانبولی پلو، لقمه‌پلو، [[باقلاپلو]]، لوبیاپلو و عدس‌پلو از معروف‌ترین پلاوهای مرسوم در نقاط مختلف ایران است.<ref>شهری، طهران قدیم، ج5، ۱۳۸۳ش، ص33.</ref>


در ایران، هر غذایی را که با برنج پخته و به آن سبزی، لوبیا و انواع گوشت را اضافه کنند «پلو» گفته و درصورتی‌که برنج را آبکش کرده و خورش و مخلفاتی را در کنار آن قرار دهند «چلو» می‌نامند. گاهی نیز، برنج آبکش‌نکرده را که به آن چیزی اضافه نشود و کمی له باشد «کته» نامیده و درصورتی‌که به آن لوبیا و سبزی و سایر مخلفات اضافه کنند به «دمپخت» معروف می‌شود.<ref>شهری، طهران قدیم، ج5، ۱۳۸۳ش، ص33.</ref>
در ایران، هر غذایی را که با برنج پخته و به آن سبزی، لوبیا و انواع گوشت را اضافه کنند «پلو» گفته و درصورتی‌که برنج را آبکش کرده و خورش و مخلفاتی را در کنار آن قرار دهند «چلو» می‌نامند. گاهی نیز، برنج آبکش‌نکرده را که به آن چیزی اضافه نشود و کمی له باشد «کته» نامیده و درصورتی‌که به آن لوبیا و سبزی و سایر مخلفات اضافه کنند به «دمپخت» معروف می‌شود.<ref>شهری، طهران قدیم، ج5، ۱۳۸۳ش، ص33.</ref>


غذاهای محلی و شیرینی‌جات محلی بسیاری را نیز از برنج و [[آرد]] آن تهیه می‌کنند. برای مثال، پاچه‌پلو در [[شیراز]] و شوروابه کاشک در ابیانه از غذاهای محلی تهیه‌شده از برنج است.
غذاهای محلی و شیرینی‌جات محلی بسیاری را نیز از برنج و [[آرد]] آن تهیه می‌کنند. برای مثال، پاچه‌پلو در [[شیراز]] و شوروابه کاشک در ابیانه از غذاهای محلی تهیه‌شده از برنج است.
[[پرونده:برنچ (8).jpg|جایگزین=نشاکاری برنج|بندانگشتی|تصویری از یک بانوی گیلانی در حال نشاکاری برنج]]
===آیین شالی‌کاری===
===آیین شالی‌کاری===
[[پرونده:برنچ (5).jpg|جایگزین=نشاکاری در شالیزارهای گیلان|بندانگشتی|تصویری از نشاکاری در شالیزارهای گیلان]]
شالی و شالی‌کاری در مناطق شمالی [[ایران]]، همواره با آیین و مراسم همراه بوده است. رسم «عروس یاور بئوری (یاور بردن عروس)» از آن جمله است که در آن، مادرشوهر، نوعروس خود را در روز نخست شالیزار به کمک دعوت می‌کند. این مراسم، همراه با رقص و پایکوبی است.<ref>شهاب کومله‌ای، شالی و شالی‌کاری در فرهنگ عامهٔ کومله، ۱۳۸۲ش، ص63.</ref>
شالی و شالی‌کاری در مناطق شمالی [[ایران]]، همواره با آیین و مراسم همراه بوده است. رسم «عروس یاور بئوری (یاور بردن عروس)» از آن جمله است که در آن، مادرشوهر، نوعروس خود را در روز نخست شالیزار به کمک دعوت می‌کند. این مراسم، همراه با رقص و پایکوبی است.<ref>شهاب کومله‌ای، شالی و شالی‌کاری در فرهنگ عامۀ کومله، ۱۳۸۲ش، ص63.</ref>  
 
از دیگر آیین‌ها و باورهای مردم شمال، فروکردن شاخه توسکا (توسه) در کنار مرز زمین است. مردم بر این باورند که اگر کسی بخواهد شالی سبز را چشم بزند، تلخی توسکا بر چشم او نشسته و مانع از چشم خوردن مزرعه می‌شود. از دیگر آداب مرسوم در هنگام درو کردن برنج «برنج‌بینی» و «ملجه حیاکونی (راندن گنجشک‌ها)» است. خوشه‌های طلایی برنج، بسیار مورد علاقه گنجشک‌ها هستند و درنتیجه آن‌ها همواره به مزرعه طلایی برنج حمله کرده و به کشاورز خسارات زیادی وارد می‌کنند. دختران و پسرانی که هنوز به [[بلوغ]] نرسیده‌اند را در اطراف مزرعه، مأمور راندن گنجشک‌ها می‌کنند که این کار را با سر و صدای ساخته از قوطی‌های حلبی انجام می‌دهند.<ref>شهاب کومله‌ای، شالی و شالی‌کاری در فرهنگ عامهٔ کومله، ۱۳۸۲ش، ص61.</ref>


از دیگر آیین‌ها و باورهای مردم شمال، فرو کردن شاخه توسکا (توسه) در کنار مرز زمین است. مردم بر این باورند که اگر کسی بخواهد شالی سبز را چشم بزند، تلخی توسکا بر چشم او نشسته و مانع از چشم خوردن مزرعه می‌شود. از دیگر آداب مرسوم در هنگام درو کردن برنج «برنج‌بینی» و «ملجه حیاکونی (راندن گنجشک‌ها)» است. خوشه‌های طلایی برنج، بسیار مورد علاقه گنجشک‌ها هستند و درنتیجه آن‌ها همواره به مزرعه طلایی برنج حمله کرده و به کشاورز خسارات زیادی وارد می‌کنند. دختران و پسرانی که هنوز به بلوغ نرسیده‌اند را در اطراف مزرعه، مأمور راندن گنجشک‌ها می‌کنند که این کار را با سر و صدای ساخته از قوطی‌های حلبی انجام می‌دهند.<ref>شهاب کومله‌ای، شالی و شالی‌کاری در فرهنگ عامۀ کومله، ۱۳۸۲ش، ص61.</ref><br>
از دیگر رسوم برنج‌کاری، آوازخوانی دسته‌جمعی یا تک‌به‌تک زنان شالی‌کار است که ترانه‌هایی بسیار عاشقانه را بر زبان می‌آورند. برخی از این ترانه‌ها نیز نشان از اهمیت برنج در باور و اعتقادات مردم منطقه دارد.
 
از دیگر رسوم برنج‌کاری، آوازخوانی دسته‌جمعی یا تک‌به‌تک زنان شالی‌کار است که ترانه‌هایی بسیار عاشقانه را بر زبان می‌آورند. برخی از این ترانه‌ها نیز نشان از اهمیت برنج در باور و اعتقادات مردم منطقه دارد.  


== برنج در آیین و باور ایرانیان ==
==برنج در آیین و باور ایرانیان==
===جایگاه برنج در فرهنگ غذایی و اجتماعی===
مصرف برنج در ایران، به مختصات جغرافیایی محل زندگی افراد نیز وابسته است. برای مثال، در [[گیلان]]، رژیم غذایی مردم چنان با برنج گره خورده که مصرف [[نان]] گندم را نشانه فقر و تنگدستی افراد می‌دانستند. دشنام قدیمی «برو نان بخور و بمیر» از همین باور، نشئت گرفته است. همچین در گیلان، روستاییان به همسران خود «پلاپچ (پلوپز)» و به اهل و عیال خود «پلاخور» می‌گویند.<ref>کتابی، «برنج و برنج‌کاری در فرهنگ عامه»، ۱۳۶۸ش، ص۱۱۱–۱۲۱.</ref>
[[پرونده:برنچ (9).jpg|بندانگشتی|پخت ۱۵۰ دیگ غذای نذری به‌مناسبت عید غدیر در امامزاده سید محمد شهر دیزیچه]]


=== جایگاه برنج در فرهنگ غذایی و اجتماعی ===
===برنج در آیین‌های مذهبی و نذری===
مصرف برنج در ایران، به مختصات جغرافیایی محل زندگی افراد نیز وابسته است. برای مثال، در گیلان، رژیم غذایی مردم چنان با برنج گره خورده که مصرف [[نان]] گندم را نشانه فقر و تنگدستی افراد می‌دانستند. دشنام قدیمی «برو نان بخور و بمیر» از همین باور، نشئت گرفته است. همچین در گیلان، روستاییان به همسران خود «پلاپچ (پلوپز)» و به اهل و عیال خود «پلاخور» می‌گویند.<ref>کتابی، «برنج و برنج‌کاری در فرهنگ عامه»، ۱۳۶۸ش، ص۱۱۱-۱۲۱.</ref><br>
برنج، خوراک آیینی ایرانیان در مراسم مختلفی از جمله ایام [[ماه محرم|محرم]] و عزاداری‌ها است. مراسم پلودهی، در شب‌های دهه اول ماه [[محرم]] همراه با خورش‌های مختلف انجام می‌شود.<ref>پاینده، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، ۱۳۵۵ش، ص۱۸۷ و ۱۹۲.</ref> همچنین خیرات برنج، به‌عنوان صدقاتی برای دفع بلا، در مناطق شمالی ایران بسیار رایج است. غذاهای آیینی دیگری همچون [[شله‌زرد]] (غذای [[نذری]])، [[آش]] بلغور زرده (برای طلب باران) و برخی خوراک‌های آیینی و نذری دیگر نیز از برنج تهیه می‌شوند.<ref>شاه‌حسینی، خوار (گرمسار) و میراث کهن آن، ۱۳۸۵ش، ص۲۱۳.</ref>


=== برنج در آیین‌های مذهبی و نذری ===
===قداست و احترام به دانهٔ برنج===
برنج ، خوراک آیینی ایرانیان در مراسم‌ مختلفی از جمله ایام محرم و عزاداری‌ها است. مراسم پلودهی، در شب‌های دهه اول ماه [[محرم]] همراه با خورش‌های مختلف انجام می‌شود.<ref>پاینده، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، ۱۳۵۵ش، ص۱۸۷ و ۱۹۲.</ref>   همچنین خیرات برنج، به‌عنوان صدقاتی برای دفع بلا، در مناطق شمالی ایران بسیار رایج است. غذاهای آیینی دیگری همچون شله‌زرد (غذای نذری)، آش بلغور زرده (برای طلب باران) و برخی خوراک‌های آیینی و نذری دیگر نیز از برنج تهیه می‌شوند.<ref>شاه‌حسینی، خوار (گرمسار) و میراث کهن آن، ۱۳۸۵ش، ص۲۱۳.</ref>
لگدمال کردن برنج، همچون گندم، نزد ایرانیان امری نکوهیده به‌شمار می‌آید. مردم در برخی از نقاط ایران، دانه برنجی که روی زمین افتاده را محترمانه برداشته و در آب جاری یا باغی می‌اندازند تا خوراک پرندگان شود.<ref>ماسه، معتقدات و آداب ایرانی، ج1، ۱۳۵۵ش، ص388.</ref> در سیرجان، به‌دلیل قداست دانه‌های برنج و گندم، به آن‌ها دانه‌های «قل هو الله» می‌گویند.<ref>مؤید محسنی، فرهنگ عامیانهٔ سیرجان، ۱۳۸۱ش، ص۵۰۲.</ref> همین نگاه مقدس، در هنگام باز کردن کیسه‌های برنج نیز وجود دارد و افراد با اورادی مذهبی همچون «بسم الله» یا «دست از او، برکت از خدا» این کار را انجام می‌دهند.


=== قداست و احترام به دانۀ برنج ===
===نقش برنج در آیین‌های باستانی و گذار===
لگدمال کردن برنج، همچون گندم، نزد ایرانیان امری نکوهیده به‌شمار می‌آید. مردم در برخی از نقاط ایران، دانه برنجی که روی زمین افتاده را محترمانه برداشته و در آب جاری یا باغی می‌اندازند تا خوراک پرندگان شود.<ref>ماسه، معتقدات و آداب ایرانی، ج1، ۱۳۵۵ش، ص388.</ref> در سیرجان، به‌دلیل قداست دانه‌های برنج و گندم، به آن‌ها دانه‌های «قل هو الله» می‌گویند.<ref>مؤید محسنی، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، ۱۳۸۱ش، ص۵۰۲.</ref>  همین نگاه مقدس، در هنگام باز کردن کیسه‌های برنج نیز وجود دارد و افراد با اورادی مذهبی همچون «بسم الله» یا « دست از او، برکت از خدا» این کار را انجام می‌دهند.<br>
در آیین موبدان نیز، برنج، [[سنجد]] و [[آویشن]] از جمله مواد اصلی آیین [[نوروز|نوروزی]] محسوب می‌شوند.<ref>آذرگشسب، مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان، ۱۳۵۸ش، ص۲۷۶.</ref> برخی از مردم ایران، در هنگام سال تحویل، سر کیسه‌های برنج خود را بازمی‌گذارند.<ref>شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۹۹.</ref>


=== نقش برنج در آیین‌های باستانی و گذار ===
در باورهای مربوط به [[زایمان]] زنان نیز، برنج، نقشی پررنگ دارد. خوراک‌های برنجی، همچون دلمه و کوفته برنجی، از جمله غذاهای ویارانه برای زنان حامله است. در برخی از نقاط، به‌منظور آسان شدن زایمان زن، چادر وی را در دکان بقالی گرو گذاشته و هم‌وزن آن، [[خرما]]، برنج یا گندم می‌گرفتند. پس از انجام شدن [[زایمان]]، خرما را خیرات کرده و برنج و گندم را نیز به مستمندان می‌دادند.<ref>شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص46.</ref> در آیین دفع [[آل (زائوترسان)|آل]] و برپایی مراسم شب ششم نوزاد نیز، [[قابله]]، روی یک نعلبکی، برنج، ماش و ارزن را قرار داده و مقداری از آن‌ها را در ۴ گوشه تشک زائو و نیز ۴ گوشه اتاق می‌ریزد.<ref>کتیرایی، از خشت تا خشت، ۱۳۷۸ش، ص۷۳.</ref> در مراسم نام‌گذاری نوزاد نیز، قابله، یک کیسه برنج یا گندم را دور رختخواب زائو می‌ریزد و سپس این برنج‌ها را برای کبوتران امامزاده می‌برند.<ref>کتیرایی، از خشت تا خشت، ۱۳۷۸ش، ص۷6.</ref> آش دندونی نوزاد در هنگام درآوردن دندان نیز از برنج، گندم و برخی از غلات دیگر تهیه می‌شود.<ref>خلعتبری لیماکی، فرهنگ تنکابن، ۱۳۸۷ش، ص۹۱.</ref>
در آیین موبدان نیز، برنج، سنجد و آویشن از جمله مواد اصلی آیین نوروزی محسوب می‌شوند.<ref>آذرگشسب، مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان، ۱۳۵۸ش، ص۲۷۶.</ref> برخی از مردم ایران، در هنگام سال تحویل، سر کیسه‌های برنج خود را باز می‌گذارند.<ref>شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۹۹.</ref> <br>


در باورهای مربوط به [[زایمان]] زنان نیز، برنج، نقشی پررنگ دارد. خوراک‌های برنجی، همچون دلمه و کوفته برنجی، از جمله غذاهای ویارانه برای زنان حامله است. در برخی از نقاط، به‌منظور آسان شدن زایمان زن، چادر وی را در دکان بقالی گرو گذاشته و هم‌وزن آن، [[خرما]]، برنج یا گندم می‌گرفتند. پس از انجام شدن [[زایمان]]، خرما را خیرات کرده و برنج و گندم را نیز به مستمندان می‌دادند.<ref>شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص46.</ref>  در آیین دفع آل و برپایی مراسم شب ششم نوزاد نیز، قابله، روی یک نعلبکی، برنج، ماش و ارزن را قرار داده و مقداری از آن‌ها را در ۴ گوشه تشک زائو و نیز ۴ گوشه اطاق می‌ریزد.<ref>کتیرایی، از خشت تا خشت، ۱۳۷۸ش، ص۷۳.</ref>  در مراسم نام‌گذاری نوزاد نیز، قابله، یک کیسه برنج یا گندم را دور رختخواب زائو می‌ریزد و سپس این برنج‌ها را برای کبوتران امامزاده می‌برند.<ref>کتیرایی، از خشت تا خشت، ۱۳۷۸ش، ص۷6.</ref>  آش دندونی نوزاد در هنگام درآوردن دندان نیز از برنج، گندم و برخی از غلات دیگر تهیه می‌شود.<ref>خلعتبری لیماکی، فرهنگ تنکابن، ۱۳۸۷ش، ص۹۱.</ref> 
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==  
 
==منابع==
{{آغاز منابع}}
{{آغاز منابع}}
*آذرگشسب، اردشیر، مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان، تهران، فروهر، ۱۳۵۸ش.
* آذرگشسب، اردشیر، مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان، تهران، فروهر، ۱۳۵۸ش.
*ابن‌بطوطه، سفرنامه، ترجمۀ محمدعلی موحد، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱ش.
* ابن‌بطوطه، سفرنامه، ترجمهٔ محمدعلی موحد، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱ش.
*اسحاق بن سلیمان اسرائیلی، الاغذیة و الادویة، به‌تحقیق محمد صباح، بیروت، ۱۴۱۲ق.
* اسحاق بن سلیمان اسرائیلی، الاغذیة و الادویة، به‌تحقیق محمد صباح، بیروت، ۱۴۱۲ق.
*اسدیان خرم‌آبادی، محمد و دیگران، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، ۱۳۵۸ش.
* اسدیان خرم‌آبادی، محمد و دیگران، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، ۱۳۵۸ش.
*اشپولر، ب، تاریخ مغول در ایران، ترجمۀ محمود میرآفتاب، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۲ش.
* اشپولر، ب، تاریخ مغول در ایران، ترجمهٔ محمود میرآفتاب، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۲ش.
*ایرانشهر، کمیسیون ملی یونسکو در ایران، تهران، ۱۳۴۳ش.
* ایرانشهر، کمیسیون ملی یونسکو در ایران، تهران، ۱۳۴۳ش.
*المرقاة، منسوب به حسین ادیب نطنزی، به‌تحقیق جعفر سجادی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ]بی‌تا[.
* المرقاة، منسوب به حسین ادیب نطنزی، به‌تحقیق جعفر سجادی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ]بی‌تا[.
*بهرامی، تقی، فرهنگ روستایی، تهران، چاپ خودکار، ۱۳۱۶-۱۳۱۷ش.
*بهرامی، تقی، فرهنگ روستایی، تهران، چاپ خودکار، ۱۳۱۶-۱۳۱۷ش.
*پاینده، محمود، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۵۵ش.
*پاینده، محمود، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۵۵ش.
*پورداود، ابراهیم، هرمزدنامه، تهران، انجمن ایران‌شناسی، ۱۳۳۱ش.
*پورداود، ابراهیم، هرمزدنامه، تهران، انجمن ایران‌شناسی، ۱۳۳۱ش.
*تاورنیه، ژ. ب، سفرنامه، ترجمۀ ابوتراب نوری، به‌تحقیق حمید شیرانی، تهران، کتابخانه سنایی، ۱۳۶۳ش.
*تاورنیه، ژ. ب، سفرنامه، ترجمۀ ابوتراب نوری، به‌تحقیق حمید شیرانی، تهران، کتابخانه سنایی، ۱۳۶۳ش.
*خلعتبری لیماکی، مصطفى، فرهنگ تنکابن، تهران، پازینه، ۱۳۸۷ش.
*خلعتبری لیماکی، مصطفی، فرهنگ تنکابن، تهران، پازینه، ۱۳۸۷ش.
*رشیدالدین فضل‌الله، آثار و احیاء، به‌تحقیق منـوچهر ستـوده و ایـرج افشار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۸ش.
*رشیدالدین فضل‌الله، آثار و احیاء، به‌تحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۸ش.
*زرگری، علـی، گیـاهان دارویی، تهـران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۹ش.
*زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۹ش.
*زمخشری، محمود، پیشرو ادب یا مقدمة الادب، به‌تحقیق محمدکاظم امام، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ش.
*زمخشری، محمود، پیشرو ادب یا مقدمة الادب، به‌تحقیق محمدکاظم امام، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ش.
*شاه‌حسینی، علی‌رضا، خوار (گرمسار) و میراث کهن آن، سمنان، بوستان اندیشه، ۱۳۸۵ش.
*شاه‌حسینی، علی‌رضا، خوار (گرمسار) و میراث کهن آن، سمنان، بوستان اندیشه، ۱۳۸۵ش.
خط ۹۵: خط ۱۰۵:
*شهاب کومله‌ای، حسین، شالی و شالی‌کاری در فرهنگ عامۀ کومله، رشت، قصیده سرا، ۱۳۸۲ش.
*شهاب کومله‌ای، حسین، شالی و شالی‌کاری در فرهنگ عامۀ کومله، رشت، قصیده سرا، ۱۳۸۲ش.
*صفی‌نژاد، جواد، مونوگرافی ده طالب‌آباد، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۵۵ش.
*صفی‌نژاد، جواد، مونوگرافی ده طالب‌آباد، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۵۵ش.
*عیسى، احمد، معجم اسماء النبات، بیروت، دار الراشد العربی، ۱۴۰۱ق.
*عیسی، احمد، معجم اسماء النبات، بیروت، دار الراشد العربی، ۱۴۰۱ق.
*کاسانی، ابوبکر، ترجمه [و تحریر] کهن فارسی الصیدنۀ بیرونی، به‌تحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۲ش.
*کاسانی، ابوبکر، ترجمه [و تحریر] کهن فارسی الصیدنهٔ بیرونی، به‌تحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۲ش.
*کتابی، احمد، «برنج و برنج‌کاری در فرهنگ عامه»، صدای شالیزار، به‌تحقیق رحیم چراغی، رشت، ۱۳۶۸ش.
* کتابی، احمد، «برنج و برنج‌کاری در فرهنگ عامه»، صدای شالیزار، به‌تحقیق رحیم چراغی، رشت، ۱۳۶۸ش.
*کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، ثالث، ۱۳۷۸ش.
* کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، ثالث، ۱۳۷۸ش.
*کمپفر، ا، سفرنامه، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۳ش.
* کمپفر، ا، سفرنامه، ترجمهٔ کیکاووس جهانداری، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۳ش.
*گل‌گلاب، حسین، گیا (راهنمای گیاهی)، تهران، بوذرجمهری، ۱۳۵۶ش.
* گل‌گلاب، حسین، گیا (راهنمای گیاهی)، تهران، بوذرجمهری، ۱۳۵۶ش.
*ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمۀ مهدی روشن‌ضمیر، تبریز، شفیعی، ۱۳۵۵ش.
* ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمهٔ مهدی روشن‌ضمیر، تبریز، شفیعی، ۱۳۵۵ش.
*مظلوم‌زاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، کازرونیه، ۱۳۸۳ش.
* مظلوم‌زاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، کازرونیه، ۱۳۸۳ش.
*مؤید محسنی، مهری، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، کرمان، مرکز کرمان‌شناسی، ۱۳۸۱ش.
* مؤید محسنی، مهری، فرهنگ عامیانهٔ سیرجان، کرمان، مرکز کرمان‌شناسی، ۱۳۸۱ش.
*نیاکی، صحت، گیاهان کشاورزی ایران، اهواز، دانشگاه جندی شاپور، ۱۳۵۱ش.
* نیاکی، صحت، گیاهان کشاورزی ایران، اهواز، دانشگاه جندی شاپور، ۱۳۵۱ش.
*Candolle, A. de, Origin of Cultivated Plants, New York, 1885.
* Candolle, A. de, Origin of Cultivated Plants, New York, 1885.
*Herodotus, The History, tr. G. Rawlinson, Eversion, 1996.
* Herodotus, The History, tr. G. Rawlinson, Eversion, 1996.
*Laufer, B., Sino-Iranica, Chicago, 1919.
* Laufer, B. , Sino-Iranica, Chicago, 1919.
*Mozaffarian, V., A Dictionary of Iranian Plant Names, Tehran, 2007.
* Mozaffarian, V. , A Dictionary of Iranian Plant Names, Tehran, 2007.
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}
{{خوراکی-افقی}}
[[رده:سوغات استان گلستان]]
[[رده:سوغات استان گیلان]]
[[رده:سوغات استان مازندران]]
[[رده:غذاهای گیاهی]]
[[رده:غلات]]
{{#seo:
|title=برنج چیست؟ آشنایی با تاریخچه، انواع و جایگاه آن در فرهنگ ایرانی - ویکی زندگی
|title_mode=Replaced Title
|keywords=برنج, برنج ایرانی, خواص برنج, طرز تهیه برنج, انواع برنج, شالیکاری در ایران, پلو و چلو
|description=برنج، از اصلی‌ترین غذاهای جهان است که در فرهنگ و آیین‌های ایرانی جایگاه ویژه‌ای دارد. با تاریخچه، انواع و نقش مهم این غله در سفره ایرانی آشنا شوید - ویکی زندگی
}}

نسخهٔ کنونی تا ۲۹ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۵۲

برنج ایرانی
تصویری از برنج ایرانی

برنج؛ دانه‌ای سفید از خانواده غلات و سرشار از نشاسته.

برنج، گیاهی یک‌ساله از خانواده گندمیان، در مناطق گرمسیری و معتدل رشد می‌کند و میوه آن «شلتوک» نام دارد. این محصول، یکی از اصلی‌ترین غذاهای یک‌سوم جمعیت جهان و تنها غله‌ای است که عمدتاً توسط انسان مصرف می‌شود و در صنایع نشاسته، دارو و عرقیجات کاربرد دارد. خاستگاه برنج، شبه‌قاره هندوستان و آسیای شرقی است و در ایران از دوره ساسانیان به‌صورت پراکنده کشت می‌شده و بعدها جایگاه ویژه‌ای در نظام غذایی و آیین‌های ایرانی یافته است. در فرهنگ شمال ایران، شالی‌کاری همراه با آیین‌ها و آوازهای محلی انجام می‌شود و برنج نقش مهمی در مراسم مذهبی، نذری و آیین‌های باستانی دارد. انواع مختلف پلو، چلو و دسرهای محلی، جایگاه برنج را در سفره ایرانیان نشان می‌دهد و احترام ویژه‌ای به دانه‌های آن وجود دارد.

مفهوم‌شناسی برنج

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برنج، گیاهی یک‌ساله و از خانواده گندمیان است. این گیاه، در مناطقی با آب و هوای گرمسیری و معتدل می‌روید. در برخی از مناطق ایران، مردم بر این باورند که محل رویش برنج جایی است که باید سر در آتش و پا در آب باشد. به میوه برنج که در آن دانه‌های برنج قرار دارد «شلتوک» می‌گویند.[۱]

برنج، یکی از مهم‌ترین محصولات غذایی نزد یک‌سوم از جمعیت جهان است و ۱۱ درصد از زمین‌های زراعی جهان، زیر کشت برنج قرار دارد. این گیاه، از غلاتی است که تنها توسط انسان‌ها مصرف می‌شود. برنج در تهیه نشاسته، پودر، دارو و برخی از عرقیجات نیز به‌کار می‌رود. کاه و پوست برنج نیز تحت عنوان علوفه حیوانات و سوخت به مصرف می‌رسد.[۲]

بزرگ‌ترین تولیدکننده‌های برنج در دنیا، کشورهای چین، هند، اندونزی، بنگلادش، تایلند و ویتنام هستند. در ایران نیز برنج در استان‌های گیلان، مازندران، گلستان، اصفهان، خوزستان، کرمان، کردستان و لرستان، کشت برنج می‌شود.[۳]

انواع برنج

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برنج، یکی از متنوع‌ترین محصولات غذایی در جهان است. گونه‌های مختلفی از برنج در ایران همچون برنج صدری، مولایی، دم‌سیاه، عنبربو، طارم، رسمی، موسی طارم، شاهک، زرک، کوله، چمپا و گرده وجود دارد.[۴]

پیشینه برنج

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ایرانیان-قاجاری-در حال خوردن غذایی از برنج
ایرانیان قاجاری در حال خوردن غذایی از برنج

خاستگاه و پیشینهٔ باستانی برنج در جهان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در هزاره سوم پیش از میلاد، برنج، یکی از ۵ گیاه مقدس چینی‌ها بوده و آن‌ها باور داشتند که این گیاهان، ارمغان خداوند از بهشت برای آدمیان است.[۵] از منابع مصر باستان نیز نشانه‌های مصرف برنج توسط مردم، به‌دست می‌آید.[۶] برخی از پژوهشگران نیز به کشت برنج در منطقه آسیای صغیر و دشت‌های حاصل‌خیز مدیترانه اشاره کرده‌اند.[۷] بسیاری از مورخان و محققان، خاستگاه اصلی برنج را شبه‌قاره هندوستان اعلام کرده و معتقدند که برنج از این دیار، به سرزمین‌های مجاور آن راه یافته است.[۸]

برنج فروشی در شمال ایران در دوره قاجار
دکان برنج فروشی در شمال ایران در دوره قاجار

برنج در ایران باستان: از غذای اشراف تا سفرنامه‌ها

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در کتاب اوستا، هیچ اشاره‌ای به برنج نشده اما از زمان کمبوجیه به بعد، از برنج به‌عنوان غذای اصلی ایرانیان یاد شده است. برخی از مورخان، از کشت پراکنده برنج در ایران، در دوره ساسانیان یاد کرده و برخی دیگر، برنج را غذای اشراف و درباریان دانسته‌اند.[۹] ابن‌بطوطه نیز برنج را در کنار آش، بریانی، جوجه و ماهی از جمله غذای سلاطین نام برده است.[۱۰]

ریشه‌شناسی و نام‌های گوناگون برنج

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در منابع کهن از واژه‌های «گُرنج»، «گُرِنج» و «کُرَنج» برای اشاره به برنج، استفاده شده است.[۱۱] در گویش‌های مختلف ایرانی نیز به برنج با نام‌های «ورنج» در گویش سمنانی، «بینج» در گویش مازندرانی و «بج»، «بیج» یا «بوج» در گویش گیلکی اشاره می‌شود.[۱۲]

جایگاه برنج در ایران دورۀ اسلامی و پس از آن

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در منابع مختلف دوره اسلامی در ایران از خواص، نحوه کشت و نوع مرغوب ایرانی آن، بسیار یاد شده است. برای مثال، در «آثار و احیاء» به تولید عمده برنج در مازندران و گیلان اشاره شده و برنج گیلان را مرغوب‌ترین نوع برنج ایرانی دانسته است. در منبعی دیگر، برنج را دارای اصالتی هندی دانسته و آن را از جمله خوراک‌های ضروری در روزگار قحطی و خشکسالی معرفی کرده، زیرا برنج را می‌توان سال‌های سال، به‌صورت سالم نگه داشت.[۱۳]

در دورانی که مغولان بر ایران فرمانروایی می‌کردند، علیرغم رژیم غذایی متفاوتی که داشتند، به خوردن برنج و ماهی، همچون ایرانیان، روی آوردند.[۱۴] در آثار برجای‌مانده از مسافران اروپایی نیز، به زمین‌های زراعی برنج در ایران و خوراک‌های دلپذیر پخته‌شده توسط آن، اشاره شده است.[۱۵]

برنج در طب سنتی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برنج را دارای طبعی گرم و خشک، مشابه ارزن دانسته‌اند.[۱۶] برنج به‌صورت کته همراه با ماست و دوغ را برای دفع اسهال مفید می‌دانند.[۱۷] همچنین پودر برنج را برای درمان چشم‌درد توصیه می‌کنند.[۱۸]

برنج در فرهنگ ایرانیان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برنج، علاوه بر نظام غذایی ایرانیان، در برخی از مناسک و آیین‌های ویژه نوروز، چهارشنبه‌سوری و ادبیات عامیانه مردم ایران نیز حضور داشته است. بخش عمده‌ای از برنامه‌های غذایی مردم ایران، همواره به این گیاه وابسته بوده است. در مناطقی همچون مازندران و گیلان، عموم مردم با فرهنگ کاشت و برداشت برنج در شالیزارها نیز آشنایی دارند.

برنج در نظام غذایی ایرانیان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ته‌چین مرغ زعفرانی در قابلمه
تصویر ته‌چین مرغ زعفرانی

وجود انواع مختلف پلو و چلو همراه با خورش‌های متنوع در سفره ایرانیان، جایگاه ویژه برنج را از دیرباز نشان می‌دهد. مرغ‌پلو، آلبالو پلو، کلم‌پلو، ته‌چین مرغ، ته‌چین مجلسی، سبزی‌پلو، قیمه‌پلو، استانبولی پلو، لقمه‌پلو، باقلاپلو، لوبیاپلو و عدس‌پلو از معروف‌ترین پلاوهای مرسوم در نقاط مختلف ایران است.[۱۹]

در ایران، هر غذایی را که با برنج پخته و به آن سبزی، لوبیا و انواع گوشت را اضافه کنند «پلو» گفته و درصورتی‌که برنج را آبکش کرده و خورش و مخلفاتی را در کنار آن قرار دهند «چلو» می‌نامند. گاهی نیز، برنج آبکش‌نکرده را که به آن چیزی اضافه نشود و کمی له باشد «کته» نامیده و درصورتی‌که به آن لوبیا و سبزی و سایر مخلفات اضافه کنند به «دمپخت» معروف می‌شود.[۲۰]

غذاهای محلی و شیرینی‌جات محلی بسیاری را نیز از برنج و آرد آن تهیه می‌کنند. برای مثال، پاچه‌پلو در شیراز و شوروابه کاشک در ابیانه از غذاهای محلی تهیه‌شده از برنج است.

نشاکاری برنج
تصویری از یک بانوی گیلانی در حال نشاکاری برنج

آیین شالی‌کاری

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شالی و شالی‌کاری در مناطق شمالی ایران، همواره با آیین و مراسم همراه بوده است. رسم «عروس یاور بئوری (یاور بردن عروس)» از آن جمله است که در آن، مادرشوهر، نوعروس خود را در روز نخست شالیزار به کمک دعوت می‌کند. این مراسم، همراه با رقص و پایکوبی است.[۲۱]

از دیگر آیین‌ها و باورهای مردم شمال، فروکردن شاخه توسکا (توسه) در کنار مرز زمین است. مردم بر این باورند که اگر کسی بخواهد شالی سبز را چشم بزند، تلخی توسکا بر چشم او نشسته و مانع از چشم خوردن مزرعه می‌شود. از دیگر آداب مرسوم در هنگام درو کردن برنج «برنج‌بینی» و «ملجه حیاکونی (راندن گنجشک‌ها)» است. خوشه‌های طلایی برنج، بسیار مورد علاقه گنجشک‌ها هستند و درنتیجه آن‌ها همواره به مزرعه طلایی برنج حمله کرده و به کشاورز خسارات زیادی وارد می‌کنند. دختران و پسرانی که هنوز به بلوغ نرسیده‌اند را در اطراف مزرعه، مأمور راندن گنجشک‌ها می‌کنند که این کار را با سر و صدای ساخته از قوطی‌های حلبی انجام می‌دهند.[۲۲]

از دیگر رسوم برنج‌کاری، آوازخوانی دسته‌جمعی یا تک‌به‌تک زنان شالی‌کار است که ترانه‌هایی بسیار عاشقانه را بر زبان می‌آورند. برخی از این ترانه‌ها نیز نشان از اهمیت برنج در باور و اعتقادات مردم منطقه دارد.

برنج در آیین و باور ایرانیان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جایگاه برنج در فرهنگ غذایی و اجتماعی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مصرف برنج در ایران، به مختصات جغرافیایی محل زندگی افراد نیز وابسته است. برای مثال، در گیلان، رژیم غذایی مردم چنان با برنج گره خورده که مصرف نان گندم را نشانه فقر و تنگدستی افراد می‌دانستند. دشنام قدیمی «برو نان بخور و بمیر» از همین باور، نشئت گرفته است. همچین در گیلان، روستاییان به همسران خود «پلاپچ (پلوپز)» و به اهل و عیال خود «پلاخور» می‌گویند.[۲۳]

پخت ۱۵۰ دیگ غذای نذری به‌مناسبت عید غدیر در امامزاده سید محمد شهر دیزیچه

برنج در آیین‌های مذهبی و نذری

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برنج، خوراک آیینی ایرانیان در مراسم مختلفی از جمله ایام محرم و عزاداری‌ها است. مراسم پلودهی، در شب‌های دهه اول ماه محرم همراه با خورش‌های مختلف انجام می‌شود.[۲۴] همچنین خیرات برنج، به‌عنوان صدقاتی برای دفع بلا، در مناطق شمالی ایران بسیار رایج است. غذاهای آیینی دیگری همچون شله‌زرد (غذای نذریآش بلغور زرده (برای طلب باران) و برخی خوراک‌های آیینی و نذری دیگر نیز از برنج تهیه می‌شوند.[۲۵]

قداست و احترام به دانهٔ برنج

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

لگدمال کردن برنج، همچون گندم، نزد ایرانیان امری نکوهیده به‌شمار می‌آید. مردم در برخی از نقاط ایران، دانه برنجی که روی زمین افتاده را محترمانه برداشته و در آب جاری یا باغی می‌اندازند تا خوراک پرندگان شود.[۲۶] در سیرجان، به‌دلیل قداست دانه‌های برنج و گندم، به آن‌ها دانه‌های «قل هو الله» می‌گویند.[۲۷] همین نگاه مقدس، در هنگام باز کردن کیسه‌های برنج نیز وجود دارد و افراد با اورادی مذهبی همچون «بسم الله» یا «دست از او، برکت از خدا» این کار را انجام می‌دهند.

نقش برنج در آیین‌های باستانی و گذار

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در آیین موبدان نیز، برنج، سنجد و آویشن از جمله مواد اصلی آیین نوروزی محسوب می‌شوند.[۲۸] برخی از مردم ایران، در هنگام سال تحویل، سر کیسه‌های برنج خود را بازمی‌گذارند.[۲۹]

در باورهای مربوط به زایمان زنان نیز، برنج، نقشی پررنگ دارد. خوراک‌های برنجی، همچون دلمه و کوفته برنجی، از جمله غذاهای ویارانه برای زنان حامله است. در برخی از نقاط، به‌منظور آسان شدن زایمان زن، چادر وی را در دکان بقالی گرو گذاشته و هم‌وزن آن، خرما، برنج یا گندم می‌گرفتند. پس از انجام شدن زایمان، خرما را خیرات کرده و برنج و گندم را نیز به مستمندان می‌دادند.[۳۰] در آیین دفع آل و برپایی مراسم شب ششم نوزاد نیز، قابله، روی یک نعلبکی، برنج، ماش و ارزن را قرار داده و مقداری از آن‌ها را در ۴ گوشه تشک زائو و نیز ۴ گوشه اتاق می‌ریزد.[۳۱] در مراسم نام‌گذاری نوزاد نیز، قابله، یک کیسه برنج یا گندم را دور رختخواب زائو می‌ریزد و سپس این برنج‌ها را برای کبوتران امامزاده می‌برند.[۳۲] آش دندونی نوزاد در هنگام درآوردن دندان نیز از برنج، گندم و برخی از غلات دیگر تهیه می‌شود.[۳۳]


  1. Mozaffarian, A Dictionary of Iranian Plant Names, 2007, P386; زرگری، گیاهان دارویی، ۱۳۶۹ش، ص715-716؛
    گل‌گلاب، گیا (راهنمای گیاهی)، ۱۳۵۶ش، ص300.
  2. بهرامی، فرهنگ روستایی، ۱۳۱۶–۱۳۱۷ش، ص۲۴۵.
  3. نیاکی، گیاهان کشاورزی ایران، ۱۳۵۱ش، ص۷۷۳؛
    ایرانشهر، کمیسیون ملی یونسکو در ایران، ج2، ۱۳۴۳ش، ص۱۶۳۳.
  4. نیاکی، گیاهان کشاورزی ایران، ۱۳۵۱ش، ص۷۷4؛
    ایرانشهر، کمیسیون ملی یونسکو در ایران، ج2، ۱۳۴۳ش، ص۱۶۳2؛
    مظلوم‌زاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، ۱۳۸۳ش، ص۴۲.
  5. Candolle, Origin of Cultivated Plants, 1885, P355, 385.
  6. Candolle, Origin of Cultivated Plants, 1885, P355, 363;
    Herodotus, The History, 1996, V.III, P20.
  7. Herodotus, The History, 1996, V.I, P.360.
  8. پورداود، هرمزدنامه، ۱۳۳۱ش، ص۴۲؛
    Candolle, Origin of Cultivated Plants, 1885, P386.
  9. Laufer, B. , Sino-Iranica, Chicago, 1919, P85, 373.
  10. ابن‌بطوطه، سفرنامه، ج2، ۱۳۶۱ش، ص520-521.
  11. زمخشری، پیشرو ادب یا مقدمة الادب، ۱۳۴۲ش، ص۷۷؛
    المرقاة،]بی‌تا[، ص۱۴۲؛
    عیسی، معجم اسماء النبات، ۱۴۰۱ق، ص۱۳۱.
  12. پورداود، هرمزدنامه، ۱۳۳۱ش، ص۳۴-۵۲.
  13. رشیدالدین فضل‌الله، آثار و احیاء، ۱۳۶۸ش، ص۱۴۶ و ۱۴۹.
  14. اشپولر، تاریخ مغول در ایران، ۱۳۷۲ش، ص۴۴۱.
  15. کمپفر، سفرنامه، ۱۳۶۳ش، ص۱۴۶ و ۲۷۲؛
    تاورنیه، سفرنامه، ۱۳۶۳ش، ص۶۳۷ و ۶۴۱.
  16. کاسانی، ترجمه [و تحریر] کهن فارسی الصیدنهٔ بیرونی، ۱۳۵۲ش، ص۴۴–۴۵ و ۱۲۲؛
    اسحاق بن سلیمان اسرائیلی، الاغذیة و الادویة، ۱۴۱۲ق، ص۲۲۴.
  17. اسدیان خرم‌آبادی، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۷۲.
  18. صفی‌نژاد، مونوگرافی ده طالب‌آباد، ۱۳۵۵ش، ص۴۱۱.
  19. شهری، طهران قدیم، ج5، ۱۳۸۳ش، ص33.
  20. شهری، طهران قدیم، ج5، ۱۳۸۳ش، ص33.
  21. شهاب کومله‌ای، شالی و شالی‌کاری در فرهنگ عامهٔ کومله، ۱۳۸۲ش، ص63.
  22. شهاب کومله‌ای، شالی و شالی‌کاری در فرهنگ عامهٔ کومله، ۱۳۸۲ش، ص61.
  23. کتابی، «برنج و برنج‌کاری در فرهنگ عامه»، ۱۳۶۸ش، ص۱۱۱–۱۲۱.
  24. پاینده، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، ۱۳۵۵ش، ص۱۸۷ و ۱۹۲.
  25. شاه‌حسینی، خوار (گرمسار) و میراث کهن آن، ۱۳۸۵ش، ص۲۱۳.
  26. ماسه، معتقدات و آداب ایرانی، ج1، ۱۳۵۵ش، ص388.
  27. مؤید محسنی، فرهنگ عامیانهٔ سیرجان، ۱۳۸۱ش، ص۵۰۲.
  28. آذرگشسب، مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان، ۱۳۵۸ش، ص۲۷۶.
  29. شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۹۹.
  30. شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص46.
  31. کتیرایی، از خشت تا خشت، ۱۳۷۸ش، ص۷۳.
  32. کتیرایی، از خشت تا خشت، ۱۳۷۸ش، ص۷6.
  33. خلعتبری لیماکی، فرهنگ تنکابن، ۱۳۸۷ش، ص۹۱.
  • آذرگشسب، اردشیر، مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان، تهران، فروهر، ۱۳۵۸ش.
  • ابن‌بطوطه، سفرنامه، ترجمهٔ محمدعلی موحد، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱ش.
  • اسحاق بن سلیمان اسرائیلی، الاغذیة و الادویة، به‌تحقیق محمد صباح، بیروت، ۱۴۱۲ق.
  • اسدیان خرم‌آبادی، محمد و دیگران، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، ۱۳۵۸ش.
  • اشپولر، ب، تاریخ مغول در ایران، ترجمهٔ محمود میرآفتاب، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۲ش.
  • ایرانشهر، کمیسیون ملی یونسکو در ایران، تهران، ۱۳۴۳ش.
  • المرقاة، منسوب به حسین ادیب نطنزی، به‌تحقیق جعفر سجادی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ]بی‌تا[.
  • بهرامی، تقی، فرهنگ روستایی، تهران، چاپ خودکار، ۱۳۱۶-۱۳۱۷ش.
  • پاینده، محمود، آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۵۵ش.
  • پورداود، ابراهیم، هرمزدنامه، تهران، انجمن ایران‌شناسی، ۱۳۳۱ش.
  • تاورنیه، ژ. ب، سفرنامه، ترجمۀ ابوتراب نوری، به‌تحقیق حمید شیرانی، تهران، کتابخانه سنایی، ۱۳۶۳ش.
  • خلعتبری لیماکی، مصطفی، فرهنگ تنکابن، تهران، پازینه، ۱۳۸۷ش.
  • رشیدالدین فضل‌الله، آثار و احیاء، به‌تحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۸ش.
  • زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۹ش.
  • زمخشری، محمود، پیشرو ادب یا مقدمة الادب، به‌تحقیق محمدکاظم امام، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ش.
  • شاه‌حسینی، علی‌رضا، خوار (گرمسار) و میراث کهن آن، سمنان، بوستان اندیشه، ۱۳۸۵ش.
  • شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۶۳ش.
  • شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۸۳ش.
  • شهاب کومله‌ای، حسین، شالی و شالی‌کاری در فرهنگ عامۀ کومله، رشت، قصیده سرا، ۱۳۸۲ش.
  • صفی‌نژاد، جواد، مونوگرافی ده طالب‌آباد، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۵۵ش.
  • عیسی، احمد، معجم اسماء النبات، بیروت، دار الراشد العربی، ۱۴۰۱ق.
  • کاسانی، ابوبکر، ترجمه [و تحریر] کهن فارسی الصیدنهٔ بیرونی، به‌تحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۲ش.
  • کتابی، احمد، «برنج و برنج‌کاری در فرهنگ عامه»، صدای شالیزار، به‌تحقیق رحیم چراغی، رشت، ۱۳۶۸ش.
  • کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، ثالث، ۱۳۷۸ش.
  • کمپفر، ا، سفرنامه، ترجمهٔ کیکاووس جهانداری، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۳ش.
  • گل‌گلاب، حسین، گیا (راهنمای گیاهی)، تهران، بوذرجمهری، ۱۳۵۶ش.
  • ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمهٔ مهدی روشن‌ضمیر، تبریز، شفیعی، ۱۳۵۵ش.
  • مظلوم‌زاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، کازرونیه، ۱۳۸۳ش.
  • مؤید محسنی، مهری، فرهنگ عامیانهٔ سیرجان، کرمان، مرکز کرمان‌شناسی، ۱۳۸۱ش.
  • نیاکی، صحت، گیاهان کشاورزی ایران، اهواز، دانشگاه جندی شاپور، ۱۳۵۱ش.
  • Candolle, A. de, Origin of Cultivated Plants, New York, 1885.
  • Herodotus, The History, tr. G. Rawlinson, Eversion, 1996.
  • Laufer, B. , Sino-Iranica, Chicago, 1919.
  • Mozaffarian, V. , A Dictionary of Iranian Plant Names, Tehran, 2007.