پیشنویس:آفتاب مهتاب: تفاوت میان نسخهها
حذف ردهها |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:آفتاب مهتاب.jpg|جایگزین=بازی آفتاب مهتاب دانشآموزان در جشنواره بازیهای محلی|بندانگشتی|بازی آفتاب مهتاب دانشآموزان در جشنواره بازیهای محلی، ۱۳۹۴ش]] | |||
{{درشت|'''آفتاب مهتاب'''}}؛ یکی از بازیهای سنتی در مناطق مختلف ایران | |||
آفتاب مهتاب، نوعی بازی مرسوم در نقاط مختلف [[ایران]] است. در این بازی، دو بازیکن، در یک فضای باز، پشت بههم میایستند و بازوها را در هم قلاب میکنند. در مرحله بعد، یکی از بازیکنان خم شده و دیگری را از زمین بلند کرده و میگوید: «آفتاب مهتاب چه رنگه؟»، بازیکن دوم که روی به آسمان شده، پاسخ میدهد: «سرخ و سفید دو رنگه»، دوباره نفر پایینی میپرسد: «کی گفته؟» و بالایی میگوید: «آلاله».<ref>[https://www.beytoote.com/fun/native-games/local1-game-aftab-mahtab.html «بازی آفتاب مهتاب چه رنگه؟»، وبسایت بیتوته.]</ref> | |||
جمالزاده، فرهنگ لغات عامیانه، ۱۳۴۱ش، | ==آفتاب مهتاب؛ یک بازی سنتی با قواعدی ساده== | ||
شاملو، کتاب کوچه، ج2، ۱۳۶۱ش، ص۵۳۰؛ صفینژاد، | [[پرونده:آفتاب مهتاب۱.jpg|جایگزین=بازی آفتاب مهتاب |بندانگشتی|بازی آفتاب مهتاب ]] | ||
در نوع دیگری از بازی، پس از قلاب شدن بازوان دو بازیکن در هم، نفر اول خم شده و میگوید «آفتاب» و نفر دوم پاسخ میدهد «مهتاب» و همین روند ادامه پیدا میکند.<ref>قزلایاغ، راهنمای بازیهای ایران، ۱۳۷۹ش، ص۴۷؛ جمشاد، بازیهای باستانی کودکان اصفهان، ۱۳۵۱ش، | آفتاب مهتاب، نوعی بازی مرسوم در نقاط مختلف [[ایران]] است. در این بازی، دو بازیکن، در یک فضای باز، پشت بههم میایستند و بازوها را در هم قلاب میکنند. در مرحله بعد، یکی از بازیکنان خم شده و دیگری را از زمین بلند کرده و میگوید: «آفتاب مهتاب چه رنگه؟»، بازیکن دوم که روی به [[آسمان]] شده، پاسخ میدهد: «سرخ و سفید دو رنگه»، دوباره نفر پایینی میپرسد: «کی گفته؟» و بالایی میگوید: «آلاله».<ref>[https://www.beytoote.com/fun/native-games/local1-game-aftab-mahtab.html «بازی آفتاب مهتاب چه رنگه؟»، وبسایت بیتوته.]</ref> سپس، نوبت به دیگری میرسد و این ترتیب بازی حفظ میشود و ادامه مییابد.<ref>ماسه، معتقدات و آداب ایرانی، ج2، ۱۳۵۷ش، ص325؛{{سخ}} | ||
جمالزاده، فرهنگ لغات عامیانه، ۱۳۴۱ش، ص۳–۴؛{{سخ}} | |||
این بازی در نقاط مختلف [[ایران]]، | شاملو، کتاب کوچه، ج2، ۱۳۶۱ش، ص۵۳۰؛ صفینژاد، مونوگرافی ده طالبآباد، ۱۳۵۵ش، ص۳۴۰.</ref> | ||
در مناطق آباده و سروستان نیز این بازی را «آسمون چه رنگه» مینامند.<ref>صداقتکیش، بازیهای محلی آباده، ۱۳۶۰ش، ص۱۲۶؛ | در نوع دیگری از بازی، پس از قلاب شدن بازوان دو بازیکن در هم، نفر اول خم شده و میگوید «آفتاب» و نفر دوم پاسخ میدهد «مهتاب» و همین روند ادامه پیدا میکند.<ref>قزلایاغ، راهنمای بازیهای ایران، ۱۳۷۹ش، ص۴۷؛ جمشاد، بازیهای باستانی کودکان اصفهان، ۱۳۵۱ش، ص۳۹–۴۰.</ref> | ||
همایونی، فرهنگ مردم سروستان، | |||
محمدی، فرهنگ بازیهای محلی ایلام، ۱۳۸۳ش، | ==تنوع در نام و شیوه اجرا؛ از «شُتر شُترک» تا «عمه عمه»== | ||
رنجبر، سرزمین و فرهنگ مردم ایزدخواست، | این بازی در نقاط مختلف [[ایران]]، تقریباً بههمین روش صورت میگیرد اما، اشعار و گفتوگوهای بین بازیکنان، متفاوت است. برای مثال، [[کودک|کودکان]] بختیاری، این بازی را «شُتر شُترک» مینامند.<ref>ارشادی، فرهنگ بختیاری، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۰۷–۱۱۰۸.</ref> کودکان در لرستان نیز، این بازی را «هاینه هُوینه» میگویند و نحوه بازی آنها کمی متفاوت است. در لرستان، کودکان، پشت به یکدیگر ایستاده و دستها را از زیر کتف یکدیگر رد میکنند. پس از آن، هرکدام به نوبت، دیگری را بر دوش کشیده و کسی که قویتر است، دیگری را از بالای سر خود بر زمین میکوبد. جایزهٔ بازیکن برنده نیز، سواری خوردن بر کول یا پشت بازیکن بازنده است.<ref>عسکری عالم، فرهنگ عامهٔ لرستان، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۱.</ref> | ||
شریعتزاده، فرهنگ مردم شاهرود، ۱۳۷۱ش، ص ۴۳۳؛ | |||
بیهقی، دایرةالمعارف بزرگ سبزوار، ۱۳۸۳ش، ص۱۹۷؛ | در مناطق آباده و [[سروستان]] نیز این بازی را «آسمون چه رنگه» مینامند.<ref>صداقتکیش، بازیهای محلی آباده، ۱۳۶۰ش، ص۱۲۶؛{{سخ}} | ||
محمدی، ائل لر، اویون لار، ۱۳۸۴ش، | همایونی، فرهنگ مردم سروستان، ۱۳۴۸ش، ص۴۵۶.</ref> [[کودک|کودکان]]، در مناطق شمالی ایران، این بازی را با نام «عمه عمه» میشناسند. بازی این کودکان دقیقاً، مطابق با بازی آفتاب مهتاب است با این تفاوت که، بازیکنی که خم میشود میگوید: «عمه عمه» و بازیکن دیگر پاسخ میدهد: «جان عمه».<ref>پاینده، فرهنگ گیل و دیلم، ۱۳۶۶ش، ص۹۲.</ref> در سمنان، این بازی با نام «خرپشتک» معروف است و در قسمت گفتوگوی بین بازیکنان، بازیکن اول میگوید: «آسمون چه رنگه؟» و بازیکن دومی پاسخ میدهد: «سرخ و سفید و پنبه» و این گفتوگو، بهصورتهای مختلفی ادامه مییابد تا نوبت به بازیکن دوم برسد. در سایر شهرهای ایران نیز، این گفتمان، با لهجهها و اشعاری محلی اجرا میشود.<ref>ستوده، فرهنگ، ۱۳۴۲ش، ص۱۶۵؛{{سخ}} | ||
اصطلاح «آفتاب مهتاب» در گذشته، نام یکی از وسایل آتشبازی نیز بوده است. در دوره | محمدی، فرهنگ بازیهای محلی ایلام، ۱۳۸۳ش، ۱ص۳–۴؛{{سخ}} | ||
رنجبر، سرزمین و فرهنگ مردم ایزدخواست، ۱۳۷۳ش، ص376-377؛{{سخ}} | |||
شریعتزاده، فرهنگ مردم شاهرود، ۱۳۷۱ش، ص ۴۳۳؛{{سخ}} | |||
بیهقی، دایرةالمعارف بزرگ سبزوار، ۱۳۸۳ش، ص۱۹۷؛{{سخ}} | |||
محمدی، ائل لر، اویون لار، ۱۳۸۴ش، ص۲۸۵–۲۸۶.</ref> | |||
==آفتاب مهتاب؛ ابزاری برای آتشبازی در دوران صفویه و قاجاریه== | |||
اصطلاح «آفتاب مهتاب» در گذشته، نام یکی از وسایل آتشبازی نیز بوده است. در دوره [[صفویه|صفویان]]، آتشبازی با وسایل و ابزار خاصی مانند «آفتاب مهتاب» یا «کاسه آفتاب مهتاب» صورت میگرفت. علت نامگذاریِ این ابزار به «آفتاب مهتاب»، نورهای رنگارنگی است که بههنگام آتشگرفتن ایجاد میشود.<ref>جناب، فرهنگ مردم اصفهان، ۱۳۸۵ش، ص263.</ref> در زمان افتتاح دارالسلطنهٔ قزوین نیز از آفتاب مهتاب، بههنگام مراسم آتشبازی استفاده کردند.<ref>افوشتهای، نقاوة الآثار، ۱۳۵۰ش، ص۵۷۸.</ref> در دوره [[قاجاریه|قاجاریان]]، اسباب آتشبازی در اعیاد ملی و مذهبی، بسیار استفاده میشد.<ref>مستوفی، شرح زندگانی من، ج1، ۱۳۷۱ش، ص325.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | |||
==منابع== | |||
{{آغاز منابع}} | |||
* ارشادی، عیدی محمد، فرهنگ بختیاری، تهران، آرون، ۱۳۸۸ش. | * ارشادی، عیدی محمد، فرهنگ بختیاری، تهران، آرون، ۱۳۸۸ش. | ||
* افوشتهای، محمود، نقاوة الآثار، بهتحقیق احسان اشراقی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۵۰ش. | * افوشتهای، محمود، نقاوة الآثار، بهتحقیق احسان اشراقی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۵۰ش. | ||
* «بازی آفتاب مهتاب چه رنگه؟»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: | * «بازی آفتاب مهتاب چه رنگه؟»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۱۹ دی ۱۴۰۰ش. | ||
* بیهقی، محمود، دایرةالمعارف بزرگ سبزوار، سبزوار، آژند، ۱۳۸۳ش. | * بیهقی، محمود، دایرةالمعارف بزرگ سبزوار، سبزوار، آژند، ۱۳۸۳ش. | ||
* پاینده، محمود، فرهنگ گیل و دیلم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۶ش. | * پاینده، محمود، فرهنگ گیل و دیلم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۶ش. | ||
* جمالزاده، محمدعلی، فرهنگ لغات عامیانه، بهتحقیق محمدجعفر محجوب، تهران، کتابخانه ابنسینا، ۱۳۴۱ش. | * جمالزاده، محمدعلی، فرهنگ لغات عامیانه، بهتحقیق محمدجعفر محجوب، تهران، کتابخانه ابنسینا، ۱۳۴۱ش. | ||
* جمشاد، نوروز، بازیهای باستانی کودکان اصفهان، اصفهان، ]بینا[، ۱۳۵۱ش. | * جمشاد، نوروز، بازیهای باستانی کودکان اصفهان، اصفهان، ]بینا[، ۱۳۵۱ش. | ||
* جناب، علی، فرهنگ مردم اصفهان، اصفهان، سازمان فرهنگی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۵ش. | *جناب، علی، فرهنگ مردم اصفهان، اصفهان، سازمان فرهنگی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۵ش. | ||
* مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، زوار، ۱۳۷۱ش. | *مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، زوار، ۱۳۷۱ش. | ||
* رنجبر، حسین و دیگران، سرزمین و فرهنگ مردم ایزدخواست، تهران، نشر آیات، ۱۳۷۳ش. | *رنجبر، حسین و دیگران، سرزمین و فرهنگ مردم ایزدخواست، تهران، نشر آیات، ۱۳۷۳ش. | ||
* ستوده، منوچهر، فرهنگ، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ش. | *ستوده، منوچهر، فرهنگ، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ش. | ||
* شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، مازیار، ۱۳۶۱ش. | *شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، مازیار، ۱۳۶۱ش. | ||
* شریعتزاده، علیاصغر، فرهنگ مردم شاهرود، شاهرود، ناشر مؤلف، ۱۳۷۱ش. | *شریعتزاده، علیاصغر، فرهنگ مردم شاهرود، شاهرود، ناشر مؤلف، ۱۳۷۱ش. | ||
* صداقتکیش، جمشید، بازیهای محلی آباده، شیراز، صابرین، ۱۳۶۰ش. | *صداقتکیش، جمشید، بازیهای محلی آباده، شیراز، صابرین، ۱۳۶۰ش. | ||
* صفینژاد، جواد، | *صفینژاد، جواد، مونوگرافی ده طالبآباد، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۵۵ش. | ||
* عسکری عالم، علی مردان، فرهنگ عامۀ لرستان، خرمآباد، افلاک، ۱۳۸۶ش. | *عسکری عالم، علی مردان، فرهنگ عامۀ لرستان، خرمآباد، افلاک، ۱۳۸۶ش. | ||
* قزلایاغ، ثریا و دیگران، راهنمای بازیهای ایران، تهران، کمیسیون ملی یونسکو، ۱۳۷۹ش. | *قزلایاغ، ثریا و دیگران، راهنمای بازیهای ایران، تهران، کمیسیون ملی یونسکو، ۱۳۷۹ش. | ||
* ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمۀ مهدی روشنضمیر، تبریز، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، ۱۳۵۷ش. | *ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمۀ مهدی روشنضمیر، تبریز، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، ۱۳۵۷ش. | ||
* محمدی، آیت و محمدی، فاطمه، فرهنگ بازیهای محلی ایلام، تهران، سمیرا، ۱۳۸۳ش. | *محمدی، آیت و محمدی، فاطمه، فرهنگ بازیهای محلی ایلام، تهران، سمیرا، ۱۳۸۳ش. | ||
* محمدی، مهین و کامرانی، حسن، ائل لر، اویون لار، اردبیل، ۱۳۸۴ش. | *محمدی، مهین و کامرانی، حسن، ائل لر، اویون لار، اردبیل، ۱۳۸۴ش. | ||
* همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، مشهد، آستان قدس، ۱۳۴۸ش. | *همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، مشهد، آستان قدس، ۱۳۴۸ش. | ||
{{پایان منابع}} | |||
{{کودک-افقی}} | |||
[[رده:بازیهای محلی]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۴۰

آفتاب مهتاب؛ یکی از بازیهای سنتی در مناطق مختلف ایران
آفتاب مهتاب؛ یک بازی سنتی با قواعدی ساده
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آفتاب مهتاب، نوعی بازی مرسوم در نقاط مختلف ایران است. در این بازی، دو بازیکن، در یک فضای باز، پشت بههم میایستند و بازوها را در هم قلاب میکنند. در مرحله بعد، یکی از بازیکنان خم شده و دیگری را از زمین بلند کرده و میگوید: «آفتاب مهتاب چه رنگه؟»، بازیکن دوم که روی به آسمان شده، پاسخ میدهد: «سرخ و سفید دو رنگه»، دوباره نفر پایینی میپرسد: «کی گفته؟» و بالایی میگوید: «آلاله».[۱] سپس، نوبت به دیگری میرسد و این ترتیب بازی حفظ میشود و ادامه مییابد.[۲]
در نوع دیگری از بازی، پس از قلاب شدن بازوان دو بازیکن در هم، نفر اول خم شده و میگوید «آفتاب» و نفر دوم پاسخ میدهد «مهتاب» و همین روند ادامه پیدا میکند.[۳]
تنوع در نام و شیوه اجرا؛ از «شُتر شُترک» تا «عمه عمه»
[ویرایش | ویرایش مبدأ]این بازی در نقاط مختلف ایران، تقریباً بههمین روش صورت میگیرد اما، اشعار و گفتوگوهای بین بازیکنان، متفاوت است. برای مثال، کودکان بختیاری، این بازی را «شُتر شُترک» مینامند.[۴] کودکان در لرستان نیز، این بازی را «هاینه هُوینه» میگویند و نحوه بازی آنها کمی متفاوت است. در لرستان، کودکان، پشت به یکدیگر ایستاده و دستها را از زیر کتف یکدیگر رد میکنند. پس از آن، هرکدام به نوبت، دیگری را بر دوش کشیده و کسی که قویتر است، دیگری را از بالای سر خود بر زمین میکوبد. جایزهٔ بازیکن برنده نیز، سواری خوردن بر کول یا پشت بازیکن بازنده است.[۵]
در مناطق آباده و سروستان نیز این بازی را «آسمون چه رنگه» مینامند.[۶] کودکان، در مناطق شمالی ایران، این بازی را با نام «عمه عمه» میشناسند. بازی این کودکان دقیقاً، مطابق با بازی آفتاب مهتاب است با این تفاوت که، بازیکنی که خم میشود میگوید: «عمه عمه» و بازیکن دیگر پاسخ میدهد: «جان عمه».[۷] در سمنان، این بازی با نام «خرپشتک» معروف است و در قسمت گفتوگوی بین بازیکنان، بازیکن اول میگوید: «آسمون چه رنگه؟» و بازیکن دومی پاسخ میدهد: «سرخ و سفید و پنبه» و این گفتوگو، بهصورتهای مختلفی ادامه مییابد تا نوبت به بازیکن دوم برسد. در سایر شهرهای ایران نیز، این گفتمان، با لهجهها و اشعاری محلی اجرا میشود.[۸]
آفتاب مهتاب؛ ابزاری برای آتشبازی در دوران صفویه و قاجاریه
[ویرایش | ویرایش مبدأ]اصطلاح «آفتاب مهتاب» در گذشته، نام یکی از وسایل آتشبازی نیز بوده است. در دوره صفویان، آتشبازی با وسایل و ابزار خاصی مانند «آفتاب مهتاب» یا «کاسه آفتاب مهتاب» صورت میگرفت. علت نامگذاریِ این ابزار به «آفتاب مهتاب»، نورهای رنگارنگی است که بههنگام آتشگرفتن ایجاد میشود.[۹] در زمان افتتاح دارالسلطنهٔ قزوین نیز از آفتاب مهتاب، بههنگام مراسم آتشبازی استفاده کردند.[۱۰] در دوره قاجاریان، اسباب آتشبازی در اعیاد ملی و مذهبی، بسیار استفاده میشد.[۱۱]
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ «بازی آفتاب مهتاب چه رنگه؟»، وبسایت بیتوته.
- ↑ ماسه، معتقدات و آداب ایرانی، ج2، ۱۳۵۷ش، ص325؛
جمالزاده، فرهنگ لغات عامیانه، ۱۳۴۱ش، ص۳–۴؛
شاملو، کتاب کوچه، ج2، ۱۳۶۱ش، ص۵۳۰؛ صفینژاد، مونوگرافی ده طالبآباد، ۱۳۵۵ش، ص۳۴۰. - ↑ قزلایاغ، راهنمای بازیهای ایران، ۱۳۷۹ش، ص۴۷؛ جمشاد، بازیهای باستانی کودکان اصفهان، ۱۳۵۱ش، ص۳۹–۴۰.
- ↑ ارشادی، فرهنگ بختیاری، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۰۷–۱۱۰۸.
- ↑ عسکری عالم، فرهنگ عامهٔ لرستان، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۱.
- ↑ صداقتکیش، بازیهای محلی آباده، ۱۳۶۰ش، ص۱۲۶؛
همایونی، فرهنگ مردم سروستان، ۱۳۴۸ش، ص۴۵۶. - ↑ پاینده، فرهنگ گیل و دیلم، ۱۳۶۶ش، ص۹۲.
- ↑ ستوده، فرهنگ، ۱۳۴۲ش، ص۱۶۵؛
محمدی، فرهنگ بازیهای محلی ایلام، ۱۳۸۳ش، ۱ص۳–۴؛
رنجبر، سرزمین و فرهنگ مردم ایزدخواست، ۱۳۷۳ش، ص376-377؛
شریعتزاده، فرهنگ مردم شاهرود، ۱۳۷۱ش، ص ۴۳۳؛
بیهقی، دایرةالمعارف بزرگ سبزوار، ۱۳۸۳ش، ص۱۹۷؛
محمدی، ائل لر، اویون لار، ۱۳۸۴ش، ص۲۸۵–۲۸۶. - ↑ جناب، فرهنگ مردم اصفهان، ۱۳۸۵ش، ص263.
- ↑ افوشتهای، نقاوة الآثار، ۱۳۵۰ش، ص۵۷۸.
- ↑ مستوفی، شرح زندگانی من، ج1، ۱۳۷۱ش، ص325.
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ارشادی، عیدی محمد، فرهنگ بختیاری، تهران، آرون، ۱۳۸۸ش.
- افوشتهای، محمود، نقاوة الآثار، بهتحقیق احسان اشراقی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۵۰ش.
- «بازی آفتاب مهتاب چه رنگه؟»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۱۹ دی ۱۴۰۰ش.
- بیهقی، محمود، دایرةالمعارف بزرگ سبزوار، سبزوار، آژند، ۱۳۸۳ش.
- پاینده، محمود، فرهنگ گیل و دیلم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۶ش.
- جمالزاده، محمدعلی، فرهنگ لغات عامیانه، بهتحقیق محمدجعفر محجوب، تهران، کتابخانه ابنسینا، ۱۳۴۱ش.
- جمشاد، نوروز، بازیهای باستانی کودکان اصفهان، اصفهان، ]بینا[، ۱۳۵۱ش.
- جناب، علی، فرهنگ مردم اصفهان، اصفهان، سازمان فرهنگی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۵ش.
- مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، زوار، ۱۳۷۱ش.
- رنجبر، حسین و دیگران، سرزمین و فرهنگ مردم ایزدخواست، تهران، نشر آیات، ۱۳۷۳ش.
- ستوده، منوچهر، فرهنگ، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ش.
- شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، مازیار، ۱۳۶۱ش.
- شریعتزاده، علیاصغر، فرهنگ مردم شاهرود، شاهرود، ناشر مؤلف، ۱۳۷۱ش.
- صداقتکیش، جمشید، بازیهای محلی آباده، شیراز، صابرین، ۱۳۶۰ش.
- صفینژاد، جواد، مونوگرافی ده طالبآباد، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۵۵ش.
- عسکری عالم، علی مردان، فرهنگ عامۀ لرستان، خرمآباد، افلاک، ۱۳۸۶ش.
- قزلایاغ، ثریا و دیگران، راهنمای بازیهای ایران، تهران، کمیسیون ملی یونسکو، ۱۳۷۹ش.
- ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمۀ مهدی روشنضمیر، تبریز، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، ۱۳۵۷ش.
- محمدی، آیت و محمدی، فاطمه، فرهنگ بازیهای محلی ایلام، تهران، سمیرا، ۱۳۸۳ش.
- محمدی، مهین و کامرانی، حسن، ائل لر، اویون لار، اردبیل، ۱۳۸۴ش.
- همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، مشهد، آستان قدس، ۱۳۴۸ش.