پرش به محتوا

پیش‌نویس:تهمت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>محمدمهدی محمدی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
تهمت در لغت به‌معنای بدگمانی، گمان بد و متهم کردن، آمده است.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%AA%D9%87%D9%85%D8%AA دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه تهمت]؛ عمید، فرهنگ فارسی، 1363ش، ص438.</ref>  در اصطلاح به‌معنای چیزی را به دروغ به دیگری نسبت دادن است در حالی که از آن ناراضی باشد. بدین ترتیب، تهمت، متهم کردن شخص به گناه یا عملی است که مرتکب نشده است.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir/%D8%AA%D9%87%D9%85%D8%AA_(%D9%81%D9%82%D9%87) «تهمت»، در ویکی فقه.]</ref>  
تهمت در لغت به‌معنای بدگمانی، گمان بد و متهم کردن، آمده است.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%AA%D9%87%D9%85%D8%AA دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه تهمت]؛ عمید، فرهنگ فارسی، 1363ش، ص438.</ref>  در اصطلاح به‌معنای چیزی را به دروغ به دیگری نسبت دادن است در حالی که از آن ناراضی باشد. بدین ترتیب، تهمت، متهم کردن شخص به گناه یا عملی است که مرتکب نشده است.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir/%D8%AA%D9%87%D9%85%D8%AA_(%D9%81%D9%82%D9%87) «تهمت»، در ویکی فقه.]</ref>  
==تهمت، افترا و بهتان==
==تهمت، افترا و بهتان==
تهمت در کتاب‌های لغت مترادف با افترا و بهتان بوده و در تعریف هر کدام، آن دیگری نیز آورده شده است.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%B1%D8%A7 دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه افترا]، بهتان و تهمت؛ عمید، فرهنگ فارسی، 1363ش، ص171، 290 و 438.</ref>  برخی تهمت را به افترا و بهتان دسته‌بندی کرده‌اند.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir/%D8%AA%D9%87%D9%85%D8%AA_(%D9%81%D9%82%D9%87) «تهمت»، در ویکی فقه.]</ref>  در هر صورت، هر سه واژگان، از زیرمجموعه‌های «دروغ» است.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%B1%D8%A7 دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه افترا، بهتان و تهمت.]</ref>  با این تفاوت که بهتان و افترا أخصّ از دروغ (سخنی که مطابق با واقع نیست) هستند، یعنی در بهتان و افترا حتماً باید نسبت دروغ درباره فرد دیگری باشد که از چنین انتسابی راضی نیست؛ اما در دروغ این نسبت می‌تواند در مورد خودِ دروغگو باشد و لزومی ندارد نسبت به دیگری باشد.<ref>جزائری، فروق اللغات فی التمییز بین مفاد الکلمات، 1373ش، ص63.</ref>  همچنین دروغ در مواردی نظیر جنگ، وعده به همسر و اصلاح بین دو فرد تجویز شده است اما در افترا و بهتان، چنین اجازه‌ای داده نشده است.<ref>[https://lib.eshia.ir/40712/1/449 العسکری، معجم الفروق اللغویه، 1413ق، ص449-450.]</ref> <br>
تهمت در کتاب‌های لغت مترادف با افترا و بهتان بوده و در تعریف هر کدام، آن دیگری نیز آورده شده است.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%B1%D8%A7 دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه افترا]، بهتان و تهمت؛ عمید، فرهنگ فارسی، 1363ش، ص171، 290 و 438.</ref>  برخی تهمت را به افترا و بهتان دسته‌بندی کرده‌اند.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir/%D8%AA%D9%87%D9%85%D8%AA_(%D9%81%D9%82%D9%87) «تهمت»، در ویکی فقه.]</ref>  در هر صورت، هر سه واژگان، از زیرمجموعه‌های «دروغ» است.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%B1%D8%A7 دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه افترا، بهتان و تهمت.]</ref>  با این تفاوت که بهتان و افترا أخصّ از [[دروغ]] (سخنی که مطابق با واقع نیست) هستند، یعنی در بهتان و افترا حتماً باید نسبت دروغ درباره فرد دیگری باشد که از چنین انتسابی راضی نیست؛ اما در دروغ این نسبت می‌تواند در مورد خودِ دروغگو باشد و لزومی ندارد نسبت به دیگری باشد.<ref>جزائری، فروق اللغات فی التمییز بین مفاد الکلمات، 1373ش، ص63.</ref>  همچنین دروغ در مواردی نظیر جنگ، وعده به همسر و اصلاح بین دو فرد تجویز شده است اما در افترا و بهتان، چنین اجازه‌ای داده نشده است.<ref>[https://lib.eshia.ir/40712/1/449 العسکری، معجم الفروق اللغویه، 1413ق، ص449-450.]</ref> <br>
در تفاوت بین افترا و بهتان گفته‌اند افترا با علم و آگاهی است، یعنی مفتری می‌داند دروغ است و نسبت می‌دهد. اما بهتان از روی ظن و گمان است.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir/%D8%AA%D9%87%D9%85%D8%AA_(%D9%81%D9%82%D9%87) «تهمت»، در ویکی فقه.]</ref>  همچنین فردی که متهم به نسبت دروغی شده است، اگر آن نسبت، جنبه بهتان داشته باشد، برایش سنگین‌تر و حیثیتی‌تر است، بدان دلیل که نادانسته چنین نسبتی روا داشته می‌شود. در نتیجه، افترا نسبت به بهتان از بار روانی و حیثیتی کمتری برخوردار است.<ref>جزائری، فروق اللغات فی التمییز بین مفاد الکلمات، 1373ش، ص63.</ref>  
در تفاوت بین افترا و بهتان گفته‌اند افترا با علم و آگاهی است، یعنی مفتری می‌داند دروغ است و نسبت می‌دهد. اما بهتان از روی ظن و گمان است.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir/%D8%AA%D9%87%D9%85%D8%AA_(%D9%81%D9%82%D9%87) «تهمت»، در ویکی فقه.]</ref>  همچنین فردی که متهم به نسبت دروغی شده است، اگر آن نسبت، جنبه بهتان داشته باشد، برایش سنگین‌تر و حیثیتی‌تر است، بدان دلیل که نادانسته چنین نسبتی روا داشته می‌شود. در نتیجه، افترا نسبت به بهتان از بار روانی و حیثیتی کمتری برخوردار است.<ref>جزائری، فروق اللغات فی التمییز بین مفاد الکلمات، 1373ش، ص63.</ref>  
==تهمت از منظر قرآن و روایات==
==تهمت از منظر قرآن و روایات==
تهمت و افترا از رذایل اخلاقی هستند که در طول تاریخ در اکثر جوامع بشری رواج داشته‌اند. قرآن در آیات فراوانی به تهمت توجه کرده است.<ref>سوره‌های نساء، آیات 20، 112 و 156؛ نور، آیه 16؛ أحزاب، آیه 58 و ممتحنه، آیه 12.</ref>  افترا نیز بارها در رابطه با نسبت‌های دروغ مشرکان و منکران خدا و قرآن، مورد اشاره قرار گرفته است. فرد مفتری در آیات قرآن، ستمکارترین فرد معرفی شده است.<ref>سوره أنعام، آیه 21، 93و 144؛ سوره أعراف، آیه 37؛ سوره یونس، آیه 17؛ سوره هود، آیه 18؛ سوره کهف، آیه 15؛ سوره عنکبوت، آیه 68؛ سوره صف، آیه 7.</ref>  در روایات نیز فرد تهمت‌زننده به‌عنوان کسی معرفی شده که ایمانش در معرض محو شدن و ذوب گردیدن است<ref>[https://lib.eshia.ir/11005/2/361 کلینی، الکافی، 1407ق، ج2، ص361.] </ref>  و در قیامت بر تلی از آتش قرار داده می‌شود تا آن‌چه را ناروا به کسی نسبت داده، اثبات کند.<ref>[https://lib.eshia.ir/14032/1/37 صدوق، عیون أخبار الرضا، ج1، باب30، ص37.]</ref>   
تهمت و افترا از رذایل اخلاقی هستند که در طول تاریخ در اکثر جوامع بشری رواج داشته‌اند. [[قرآن]] در آیات فراوانی به تهمت توجه کرده است.<ref>سوره‌های نساء، آیات 20، 112 و 156؛ نور، آیه 16؛ أحزاب، آیه 58 و ممتحنه، آیه 12.</ref>  افترا نیز بارها در رابطه با نسبت‌های دروغ مشرکان و منکران خدا و قرآن، مورد اشاره قرار گرفته است. فرد مفتری در آیات قرآن، ستمکارترین فرد معرفی شده است.<ref>سوره أنعام، آیه 21، 93و 144؛ سوره أعراف، آیه 37؛ سوره یونس، آیه 17؛ سوره هود، آیه 18؛ سوره کهف، آیه 15؛ سوره عنکبوت، آیه 68؛ سوره صف، آیه 7.</ref>  در روایات نیز فرد تهمت‌زننده به‌عنوان کسی معرفی شده که ایمانش در معرض محو شدن و ذوب گردیدن است<ref>[https://lib.eshia.ir/11005/2/361 کلینی، الکافی، 1407ق، ج2، ص361.] </ref>  و در قیامت بر تلی از آتش قرار داده می‌شود تا آن‌چه را ناروا به کسی نسبت داده، اثبات کند.<ref>[https://lib.eshia.ir/14032/1/37 صدوق، عیون أخبار الرضا، ج1، باب30، ص37.]</ref>   
==وظیفه کسی که به او تهمت زده شده است==
==وظیفه کسی که به او تهمت زده شده است==
از آیات قرآن بر می‌آید که چنین کسی نباید سکوت نماید تا تهمت‌زنندگان جری نشوند. بلکه باید در مقام پاسخ، از خود دفاع نموده و آنان را متوجه اشتباه خود کرده و نسبت به جزای اخروی و خشم الهی بترساند و در نهایت از آنها اعلام بیزاری کند.<ref>سوره یونس، آیه 41؛ سوره هود، آیه 27 و 35.</ref>  
از آیات [[قرآن]] بر می‌آید که چنین کسی نباید سکوت نماید تا تهمت‌زنندگان جری نشوند. بلکه باید در مقام پاسخ، از خود دفاع نموده و آنان را متوجه اشتباه خود کرده و نسبت به جزای اخروی و خشم الهی بترساند و در نهایت از آنها اعلام بیزاری کند.<ref>سوره یونس، آیه 41؛ سوره هود، آیه 27 و 35.</ref>  
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}

نسخهٔ ۹ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۰۹

تهمت، کسی را به گناه یا عمل زشتی متهم کردن.
تهمت در لغت به‌معنای بدگمانی، گمان بد و متهم کردن، آمده است.[۱] در اصطلاح به‌معنای چیزی را به دروغ به دیگری نسبت دادن است در حالی که از آن ناراضی باشد. بدین ترتیب، تهمت، متهم کردن شخص به گناه یا عملی است که مرتکب نشده است.[۲]

تهمت، افترا و بهتان

تهمت در کتاب‌های لغت مترادف با افترا و بهتان بوده و در تعریف هر کدام، آن دیگری نیز آورده شده است.[۳] برخی تهمت را به افترا و بهتان دسته‌بندی کرده‌اند.[۴] در هر صورت، هر سه واژگان، از زیرمجموعه‌های «دروغ» است.[۵] با این تفاوت که بهتان و افترا أخصّ از دروغ (سخنی که مطابق با واقع نیست) هستند، یعنی در بهتان و افترا حتماً باید نسبت دروغ درباره فرد دیگری باشد که از چنین انتسابی راضی نیست؛ اما در دروغ این نسبت می‌تواند در مورد خودِ دروغگو باشد و لزومی ندارد نسبت به دیگری باشد.[۶] همچنین دروغ در مواردی نظیر جنگ، وعده به همسر و اصلاح بین دو فرد تجویز شده است اما در افترا و بهتان، چنین اجازه‌ای داده نشده است.[۷]
در تفاوت بین افترا و بهتان گفته‌اند افترا با علم و آگاهی است، یعنی مفتری می‌داند دروغ است و نسبت می‌دهد. اما بهتان از روی ظن و گمان است.[۸] همچنین فردی که متهم به نسبت دروغی شده است، اگر آن نسبت، جنبه بهتان داشته باشد، برایش سنگین‌تر و حیثیتی‌تر است، بدان دلیل که نادانسته چنین نسبتی روا داشته می‌شود. در نتیجه، افترا نسبت به بهتان از بار روانی و حیثیتی کمتری برخوردار است.[۹]

تهمت از منظر قرآن و روایات

تهمت و افترا از رذایل اخلاقی هستند که در طول تاریخ در اکثر جوامع بشری رواج داشته‌اند. قرآن در آیات فراوانی به تهمت توجه کرده است.[۱۰] افترا نیز بارها در رابطه با نسبت‌های دروغ مشرکان و منکران خدا و قرآن، مورد اشاره قرار گرفته است. فرد مفتری در آیات قرآن، ستمکارترین فرد معرفی شده است.[۱۱] در روایات نیز فرد تهمت‌زننده به‌عنوان کسی معرفی شده که ایمانش در معرض محو شدن و ذوب گردیدن است[۱۲] و در قیامت بر تلی از آتش قرار داده می‌شود تا آن‌چه را ناروا به کسی نسبت داده، اثبات کند.[۱۳]

وظیفه کسی که به او تهمت زده شده است

از آیات قرآن بر می‌آید که چنین کسی نباید سکوت نماید تا تهمت‌زنندگان جری نشوند. بلکه باید در مقام پاسخ، از خود دفاع نموده و آنان را متوجه اشتباه خود کرده و نسبت به جزای اخروی و خشم الهی بترساند و در نهایت از آنها اعلام بیزاری کند.[۱۴]

پانویس

  1. دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه تهمت؛ عمید، فرهنگ فارسی، 1363ش، ص438.
  2. «تهمت»، در ویکی فقه.
  3. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه افترا، بهتان و تهمت؛ عمید، فرهنگ فارسی، 1363ش، ص171، 290 و 438.
  4. «تهمت»، در ویکی فقه.
  5. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه افترا، بهتان و تهمت.
  6. جزائری، فروق اللغات فی التمییز بین مفاد الکلمات، 1373ش، ص63.
  7. العسکری، معجم الفروق اللغویه، 1413ق، ص449-450.
  8. «تهمت»، در ویکی فقه.
  9. جزائری، فروق اللغات فی التمییز بین مفاد الکلمات، 1373ش، ص63.
  10. سوره‌های نساء، آیات 20، 112 و 156؛ نور، آیه 16؛ أحزاب، آیه 58 و ممتحنه، آیه 12.
  11. سوره أنعام، آیه 21، 93و 144؛ سوره أعراف، آیه 37؛ سوره یونس، آیه 17؛ سوره هود، آیه 18؛ سوره کهف، آیه 15؛ سوره عنکبوت، آیه 68؛ سوره صف، آیه 7.
  12. کلینی، الکافی، 1407ق، ج2، ص361.
  13. صدوق، عیون أخبار الرضا، ج1، باب30، ص37.
  14. سوره یونس، آیه 41؛ سوره هود، آیه 27 و 35.

منابع

  • قرآن
  • «تهمت»، سایت ویکی فقه، تاریخ بازیابی: 22 مهر 1400.
  • جزائری، نورالدین، فروق اللغات فی التمییز بین مفاد الکلمات، شرح و تحقیق: محمد رضوان دایه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سوم، 1373ش/1415ق.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، در سایت اینترنتی واژه‌یاب، تاریخ بازیابی: 22 مهر 1400.
  • صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا، بی‌جا، بی‌تا.
  • العسکری، ابوهلال حسن، معجم الفروق اللغویه، به‌تحقیق بیت‌الله بیات، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1413ق.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، 1363ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، به‌تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الإسلامیه، 1407ق.