پیشنویس:حلیم: تفاوت میان نسخهها
imported>محمد میرزایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:حلیم.jpg|thumb|حلیم خانگی|جایگزین=حلیم خانگی]] | |||
{{درشت|'''حلیم'''}}؛ خوراکی لعابدار از بلغور و گوشت. | |||
==مفهومشناسی== | حلیم یا هلیم، خوراکی سنتی و کهن ایرانی است که از گندم و گوشت پخته و کوبیده بهدست میآید و در فرهنگ عربی با نام «هریسه» شناخته میشود. پخت آن فرایندی طولانی و صبورانه است؛ دیگ از شب تا صبح بر آتش میماند تا گندم و گوشت در هم آمیخته و خوراکی کشدار و یکدست فراهم شود. این غذا که در بسیاری از مناطق ایران بهصورت شیرین با شکر و دارچین و در برخی نواحی چون آذربایجان شور میل میشود، جایگاهی ویژه در آیینهای نذری و سفرههای افطار دارد. حلیم افزون بر ارزش غذایی، در باورهای مردم تقویتکنندهٔ جسم و آرامبخش روح دانسته شده و رد پای آن در روایتهای اسلامی و مثلهای فارسی نیز دیده میشود. | ||
حلیم (هلیم) غذایی سنتی و تهیه شده از گوشت و گندم پخته و لهشده است.<ref>[https://www.vajehyab.com/moein/ | |||
نورالله، «مادة الحیاة، رساله در علم طباخی»، ۱۳۶۰ش، ص246. </ref> < | ==مفهومشناسی حلیم== | ||
حلیم (هلیم) غذایی سنتی و تهیه شده از گوشت و گندم پخته و لهشده است.<ref>[https://www.vajehyab.com/moein/هریسه معین، فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه هلیم.]</ref> این واژه در [[زبان فارسی]]، به دو صورت هلیم و [[حلیم]] نوشته میشود. هرچند که اکثریت ادیبان واژه «هلیم» را درستتر دانستهاند،<ref>دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ج1، ۱۳۸۴ش، ص672.</ref> اما در بیشتر مکتوبات [[آشپزی ایرانی]] از واژه «حلیم» استفاده شده است. «هلیم» در لغت به معنای چسبنده و کشدار است. پخت حلیم زحمت فراوانی دارد و [[صبر]] زیادی میطلبد؛ «حلیم» نیز بهمعنای صبر و [[بردباری]] است؛ به همین خاطر واژه «حلیم» جایگزین «هلیم» شده است.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/حلیم-2 دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه حلیم.]</ref> | |||
این غذا را در [[زبان عربی|عربی]]، «هریسه/ هریسه گندم» گویند که از غذاهای مشهور و محبوب عربزبانان است. «گندمبا» یا همان آشگندم نیز نام دیگر حلیم است.<ref>آنندراج، فرهنگ جامع فارسی، ذیل واژه هریسه، ۱۳۶۳ش؛ نادر میرزا قاجار، خوراکهای ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص2.</ref>«آشحلیم» نیز غذایی مشابه با حلیم بوده و از گندم کوبیده، گوشت یخنی (گوشت آبپز شده)، [[سبزی]] ([[شوید]]، [[شلغم]]، [[اسفناج]]، هویج) و نخود تهیه میشود. این غذا با چاشنی [[زنجبیل]] و [[دارچین]] استفاده میشود. امروزه در برخی مناطق [[ایران]] [[آش]] حلیمی پخته میشود که با حلیم متفاوت بوده و از ترکیب حبوبات (عدس، نخود و لوبیا) با بلغور گندم و گوشت درست میشود.<ref>باورچی بغدادی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، ۱۳۶۰ش، ص65 و 66؛{{سخ}} | |||
نورالله، «مادة الحیاة، رساله در علم طباخی»، ۱۳۶۰ش، ص246.</ref> | |||
==شیوهٔ پخت حلیم== | |||
زمان پخت این غذا بسیار طولانی است. دیگ حلیم را معمولاً در ابتدای شب بار گذاشته و تا صبح در چندین نوبت به آن [[آب]] اضافه میکنند تا مواد آن کاملاً مغزپخت و گوشت آن از استخوان جدا شده و اصطلاحاً مُهَرا شود. سپس، گندم و گوشت پخته را چنان هم میزنند تا خوراکی بسیار نرم و قوامدار بهدست آید و نتوان آنها را از یکدیگر تمیز داد. هلیم را پس از آماده شدن همراه با چاشنیهایی همچون سرشیر، [[کنجد]]، روغن، دارچین، شکر، [[عسل]] یا [[شیره انگور]] و [[خرما]]، و گوشت ریز شدهٔ مرغ یا بوقلمون تزئین و میل میکنند. اکثر مردم، حلیم را شیرین میخورند اما در نقاطی از ایران مانند آذربایجان و زنجان، حلیم را با نمک میپسندند.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/گندم+با دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه گندمبا.]</ref> | |||
==دکانهای حلیمپزی== | ==دکانهای حلیمپزی== | ||
امروزه در بیشتر نقاط ایران، مغازههای | [[پرونده:حلیم۲.jpg|جایگزین=دکان حلیم معنوی (حاج علی و پسران) با بیش از چهار دهه سابقۀ فعالیت|بندانگشتی|دکان حلیم معنوی (حاج علی و پسران) با بیش از چهار دهه سابقۀ فعالیت]] | ||
امروزه در بیشتر نقاط ایران، مغازههای حلیمپزی دایر است؛ این مغازهها از صبح زود حلیم بوقلمون با گوشت گوسفند به مشتریان میفروشند.<ref>حلیم، دائره المعارف بزرگ اسلامی</ref> در گذشته نیز دکانهای هریسهپزی در [[بازار]] وجود داشته که به مشتریان انواع هریسه عرضه میکردهاند؛ چنانکه نویسندهٔ تاریخ [[بخارا]] به دکان هریسهپزی در بخارای دورهٔ سامانیان اشاره کرده است.<ref>نرشخی، تاریخ بخارا، ص 113</ref> | |||
==فواید حلیم== | |||
حلیم دارای فواید غذایی بسیاری است از جمله: تقویت عمومی بدن، تقویت عصب، تقویت قوهٔ باه، چاق کننده و رفع سرفه و خشکی گلو.<ref>حکیم مؤمن، تحفة المؤمنین، ۱۳۹۰ق، ص262.</ref> | |||
==حلیم در روایات اسلامی== | ==حلیم در روایات اسلامی== | ||
حلیم، جزء غذاهای مورد سفارش و مصرف پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) بوده است. در روایات آمده است که حلیم را هم میتوان با گندم و جو تهیه کرد هم نخود، عدس، لوبیا و ماش ولی به گندم و جو | حلیم، جزء غذاهای مورد سفارش و مصرف [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (ص) و [[اهلبیت|اهل بیت]] (ع) بوده است. در روایات آمده است که حلیم را هم میتوان با گندم و جو تهیه کرد هم نخود، عدس، لوبیا و ماش ولی به گندم و جو تأکید شده است. در روایتی نیز آمده است که پیامبر (ص) به شتری که بار گندم داشت فرمود حلیم راه میرود! معلوم میشود که حلیم باید گوشت زیادی داشته باشد. براساس روایات، حلیم تقویت کنندهٔ جسم و نشاطبخش روح است.<ref>شیخ حرعاملی، وسائل الشیعه، ج25، ص69، باب الاطعمه المباحه؛ برقی، المحاسن، ج2، ص404.</ref> | ||
<ref>شیخ حرعاملی، وسائل الشیعه، | |||
==حلیم در فرهنگ ایرانیان== | ==حلیم در فرهنگ ایرانیان== | ||
پخت حلیم در سفرههای نذری و آئینی، روزهای خاص مثل روزهای عزا و سوگواری، تاسوعا و | [[پرونده:حلیم۱.png|جایگزین=مراسم سنتی حلیمپزان در حسینیه سیدالشهداء- اربعین حسینی|بندانگشتی|مراسم سنتی حلیمپزان در حسینیه سیدالشهداء خیابان پیروزی تهران محله سرآسیاب دولاب، اربعین حسینی، سال ۱۳۹۶ش]] | ||
پخت حلیم در [[سفره نذری|سفرههای نذری]] و آئینی، روزهای خاص مثل روزهای عزا و سوگواری، [[تاسوعا]] و [[عاشورا]]، ۲۸ [[صفر]] در میان خانوارهای ایرانی بسیار رایج است. بسیاری از خانوادههای ایرانی در نقاط مختلف [[ایران]] از سر شب تا صبح زود در دیگهای بزرگ حلیم [[نذری]] میپزند. بهصورت معمول چند نفر از اعضای فامیل در خانهٔ نذریدهنده جمع شده و در تهیهٔ حلیم، بهویژه همزدن آن، مشارکت میکنند و تا دم صبح به نوبت حلیم را با پارو یا کفگیری بهشدت هم میزنند. افراد حاجتمند نیز برای برآورده شدن حاجتهای خود یا برای ثواببردن، این کار را انجام میدهند. صبح زود حلیم نذری را بین همسایهها پخش میشود، برخی خانوادهها نیز حلیم فراوانی پخته و [[هیئت|هیئتهای]] عزاداری را برای ناهار دعوت میکنند.<ref>حجازی، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی، ۱۳۸۲ش، ص153.</ref> | |||
==حلیم در ادبیات فارسی== | حلیم همچنین از غذاهای سفرهٔ [[افطاری|افطار]] بوده و بسیاری از خانوادهها برای افطار حلیم پخته یا از دکانهای حلیمپزی، حلیم تهیه میکنند. حلیمهای آماده معمولاً با خلال نارگیل، گرد دارچین، خلال [[پسته]] و [[بادام]]، شکر و روغن آبکرده تزیین میشود. | ||
محبوبیت این خوراک سبب ورود آن به امثال، کنایهها و زبان کوچه و بازاری مردم نیز شده است. برای مثال «از هول حلیم توی دیگ نیفتی» حالتی است که فرد در تلاش برای کسب سود بیشتر، ناگهان دچار خسران و ضرر بیشتری شود؛ «هم از شوربای قم ماند هم از حلیم | |||
==حلیم در ادبیات فارسی== | |||
محبوبیت این خوراک سبب ورود آن به امثال، کنایهها و زبان کوچه و بازاری مردم نیز شده است. برای مثال «از هول حلیم توی دیگ نیفتی» حالتی است که فرد در تلاش برای کسب سود بیشتر، ناگهان دچار خسران و ضرر بیشتری شود؛ «هم از شوربای [[قم]] ماند هم از حلیم [[کاشان]]» که معادل [[ضربالمثل]] دیگر «از اینجا مانده و از آنجا رانده» و بهمعنای نه راه پس داشتن و نه راه پیش است.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/حلیم-2 دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه حلیم.]</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* آنندراج، محمد پادشاه، فرهنگ جامع فارسی، به تحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۳ش. | {{آغاز منابع}} | ||
* باورچی بغدادی، محمدعلی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، کارنامه و مادة الحیاة (متن دو رساله در آشپزی از | *آنندراج، محمد پادشاه، فرهنگ جامع فارسی، به تحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۳ش. | ||
* برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم، دارالکتب الاسلامیه، | *باورچی بغدادی، محمدعلی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، کارنامه و مادة الحیاة (متن دو رساله در آشپزی از دورهٔ صفوی)، به تحقیق ایرج افشار، تهران، سروش، ۱۳۶۰ش. | ||
* دیوان، احمد، بسحاق اطعمه، به تحقیق منصور رستگار فسایی، تهران، چشمه، ۱۳۸۲ش. | *برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ق. | ||
* حجازی، شبنم و یاراحمدی، علیرضا، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۲ش. | *دیوان، احمد، بسحاق اطعمه، به تحقیق منصور رستگار فسایی، تهران، چشمه، ۱۳۸۲ش. | ||
حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه و مستدرکها، قم، مؤسسه نشر اسلامی، | *حجازی، شبنم و یاراحمدی، علیرضا، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۲ش. | ||
* حکیم مؤمن، محمد، تحفة المؤمنین، به تحقیق محمود نجمآبادی، تهران، ]بینا[،۱۳۹۰ق. | حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه و مستدرکها، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۲۴ق. | ||
* دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، تهران، | *حکیم مؤمن، محمد، تحفة المؤمنین، به تحقیق محمود نجمآبادی، تهران، ]بینا[،۱۳۹۰ق. | ||
* دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: | *دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، تهران، ج۱، ۱۳۸۴ش. | ||
* معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: | *دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۲۸ شهریور ۱۴۰۰ش. | ||
* نادر میرزا قاجار، خوراکهای ایرانی، به تحقیق احمد مجاهد، تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۶ش. | *معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۲۸ شهریور ۱۴۰۰ش. | ||
* نورالله، «مادة الحیاة، رساله در علم طباخی»، کارنامه و مادة الحیاة (متن دو رساله در آشپزی از دورۀ صفوی)، به تحقیق ایرج افشار، تهران، سروش، ۱۳۶۰ش. | *نادر میرزا قاجار، خوراکهای ایرانی، به تحقیق احمد مجاهد، تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۶ش. | ||
*نورالله، «مادة الحیاة، رساله در علم طباخی»، کارنامه و مادة الحیاة (متن دو رساله در آشپزی از دورۀ صفوی)، به تحقیق ایرج افشار، تهران، سروش، ۱۳۶۰ش. | |||
[[رده: | {{پایان منابع}} | ||
[[رده: | {{ایران-افقی}} | ||
[[رده: | |||
[[رده:غذاهای ایرانی]] | |||
[[رده:غذاهای عربی]] | |||
[[رده:غذاهای گوشتی]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۴۹

حلیم؛ خوراکی لعابدار از بلغور و گوشت.
حلیم یا هلیم، خوراکی سنتی و کهن ایرانی است که از گندم و گوشت پخته و کوبیده بهدست میآید و در فرهنگ عربی با نام «هریسه» شناخته میشود. پخت آن فرایندی طولانی و صبورانه است؛ دیگ از شب تا صبح بر آتش میماند تا گندم و گوشت در هم آمیخته و خوراکی کشدار و یکدست فراهم شود. این غذا که در بسیاری از مناطق ایران بهصورت شیرین با شکر و دارچین و در برخی نواحی چون آذربایجان شور میل میشود، جایگاهی ویژه در آیینهای نذری و سفرههای افطار دارد. حلیم افزون بر ارزش غذایی، در باورهای مردم تقویتکنندهٔ جسم و آرامبخش روح دانسته شده و رد پای آن در روایتهای اسلامی و مثلهای فارسی نیز دیده میشود.
مفهومشناسی حلیم
[ویرایش | ویرایش مبدأ]حلیم (هلیم) غذایی سنتی و تهیه شده از گوشت و گندم پخته و لهشده است.[۱] این واژه در زبان فارسی، به دو صورت هلیم و حلیم نوشته میشود. هرچند که اکثریت ادیبان واژه «هلیم» را درستتر دانستهاند،[۲] اما در بیشتر مکتوبات آشپزی ایرانی از واژه «حلیم» استفاده شده است. «هلیم» در لغت به معنای چسبنده و کشدار است. پخت حلیم زحمت فراوانی دارد و صبر زیادی میطلبد؛ «حلیم» نیز بهمعنای صبر و بردباری است؛ به همین خاطر واژه «حلیم» جایگزین «هلیم» شده است.[۳]
این غذا را در عربی، «هریسه/ هریسه گندم» گویند که از غذاهای مشهور و محبوب عربزبانان است. «گندمبا» یا همان آشگندم نیز نام دیگر حلیم است.[۴]«آشحلیم» نیز غذایی مشابه با حلیم بوده و از گندم کوبیده، گوشت یخنی (گوشت آبپز شده)، سبزی (شوید، شلغم، اسفناج، هویج) و نخود تهیه میشود. این غذا با چاشنی زنجبیل و دارچین استفاده میشود. امروزه در برخی مناطق ایران آش حلیمی پخته میشود که با حلیم متفاوت بوده و از ترکیب حبوبات (عدس، نخود و لوبیا) با بلغور گندم و گوشت درست میشود.[۵]
شیوهٔ پخت حلیم
[ویرایش | ویرایش مبدأ]زمان پخت این غذا بسیار طولانی است. دیگ حلیم را معمولاً در ابتدای شب بار گذاشته و تا صبح در چندین نوبت به آن آب اضافه میکنند تا مواد آن کاملاً مغزپخت و گوشت آن از استخوان جدا شده و اصطلاحاً مُهَرا شود. سپس، گندم و گوشت پخته را چنان هم میزنند تا خوراکی بسیار نرم و قوامدار بهدست آید و نتوان آنها را از یکدیگر تمیز داد. هلیم را پس از آماده شدن همراه با چاشنیهایی همچون سرشیر، کنجد، روغن، دارچین، شکر، عسل یا شیره انگور و خرما، و گوشت ریز شدهٔ مرغ یا بوقلمون تزئین و میل میکنند. اکثر مردم، حلیم را شیرین میخورند اما در نقاطی از ایران مانند آذربایجان و زنجان، حلیم را با نمک میپسندند.[۶]
دکانهای حلیمپزی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
امروزه در بیشتر نقاط ایران، مغازههای حلیمپزی دایر است؛ این مغازهها از صبح زود حلیم بوقلمون با گوشت گوسفند به مشتریان میفروشند.[۷] در گذشته نیز دکانهای هریسهپزی در بازار وجود داشته که به مشتریان انواع هریسه عرضه میکردهاند؛ چنانکه نویسندهٔ تاریخ بخارا به دکان هریسهپزی در بخارای دورهٔ سامانیان اشاره کرده است.[۸]
فواید حلیم
[ویرایش | ویرایش مبدأ]حلیم دارای فواید غذایی بسیاری است از جمله: تقویت عمومی بدن، تقویت عصب، تقویت قوهٔ باه، چاق کننده و رفع سرفه و خشکی گلو.[۹]
حلیم در روایات اسلامی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]حلیم، جزء غذاهای مورد سفارش و مصرف پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) بوده است. در روایات آمده است که حلیم را هم میتوان با گندم و جو تهیه کرد هم نخود، عدس، لوبیا و ماش ولی به گندم و جو تأکید شده است. در روایتی نیز آمده است که پیامبر (ص) به شتری که بار گندم داشت فرمود حلیم راه میرود! معلوم میشود که حلیم باید گوشت زیادی داشته باشد. براساس روایات، حلیم تقویت کنندهٔ جسم و نشاطبخش روح است.[۱۰]
حلیم در فرهنگ ایرانیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پخت حلیم در سفرههای نذری و آئینی، روزهای خاص مثل روزهای عزا و سوگواری، تاسوعا و عاشورا، ۲۸ صفر در میان خانوارهای ایرانی بسیار رایج است. بسیاری از خانوادههای ایرانی در نقاط مختلف ایران از سر شب تا صبح زود در دیگهای بزرگ حلیم نذری میپزند. بهصورت معمول چند نفر از اعضای فامیل در خانهٔ نذریدهنده جمع شده و در تهیهٔ حلیم، بهویژه همزدن آن، مشارکت میکنند و تا دم صبح به نوبت حلیم را با پارو یا کفگیری بهشدت هم میزنند. افراد حاجتمند نیز برای برآورده شدن حاجتهای خود یا برای ثواببردن، این کار را انجام میدهند. صبح زود حلیم نذری را بین همسایهها پخش میشود، برخی خانوادهها نیز حلیم فراوانی پخته و هیئتهای عزاداری را برای ناهار دعوت میکنند.[۱۱]
حلیم همچنین از غذاهای سفرهٔ افطار بوده و بسیاری از خانوادهها برای افطار حلیم پخته یا از دکانهای حلیمپزی، حلیم تهیه میکنند. حلیمهای آماده معمولاً با خلال نارگیل، گرد دارچین، خلال پسته و بادام، شکر و روغن آبکرده تزیین میشود.
حلیم در ادبیات فارسی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]محبوبیت این خوراک سبب ورود آن به امثال، کنایهها و زبان کوچه و بازاری مردم نیز شده است. برای مثال «از هول حلیم توی دیگ نیفتی» حالتی است که فرد در تلاش برای کسب سود بیشتر، ناگهان دچار خسران و ضرر بیشتری شود؛ «هم از شوربای قم ماند هم از حلیم کاشان» که معادل ضربالمثل دیگر «از اینجا مانده و از آنجا رانده» و بهمعنای نه راه پس داشتن و نه راه پیش است.[۱۲]
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ معین، فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه هلیم.
- ↑ دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ج1، ۱۳۸۴ش، ص672.
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه حلیم.
- ↑ آنندراج، فرهنگ جامع فارسی، ذیل واژه هریسه، ۱۳۶۳ش؛ نادر میرزا قاجار، خوراکهای ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص2.
- ↑ باورچی بغدادی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، ۱۳۶۰ش، ص65 و 66؛
نورالله، «مادة الحیاة، رساله در علم طباخی»، ۱۳۶۰ش، ص246. - ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه گندمبا.
- ↑ حلیم، دائره المعارف بزرگ اسلامی
- ↑ نرشخی، تاریخ بخارا، ص 113
- ↑ حکیم مؤمن، تحفة المؤمنین، ۱۳۹۰ق، ص262.
- ↑ شیخ حرعاملی، وسائل الشیعه، ج25، ص69، باب الاطعمه المباحه؛ برقی، المحاسن، ج2، ص404.
- ↑ حجازی، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی، ۱۳۸۲ش، ص153.
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه حلیم.
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- آنندراج، محمد پادشاه، فرهنگ جامع فارسی، به تحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۳ش.
- باورچی بغدادی، محمدعلی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، کارنامه و مادة الحیاة (متن دو رساله در آشپزی از دورهٔ صفوی)، به تحقیق ایرج افشار، تهران، سروش، ۱۳۶۰ش.
- برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ق.
- دیوان، احمد، بسحاق اطعمه، به تحقیق منصور رستگار فسایی، تهران، چشمه، ۱۳۸۲ش.
- حجازی، شبنم و یاراحمدی، علیرضا، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۲ش.
حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه و مستدرکها، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۲۴ق.
- حکیم مؤمن، محمد، تحفة المؤمنین، به تحقیق محمود نجمآبادی، تهران، ]بینا[،۱۳۹۰ق.
- دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، تهران، ج۱، ۱۳۸۴ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۲۸ شهریور ۱۴۰۰ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۲۸ شهریور ۱۴۰۰ش.
- نادر میرزا قاجار، خوراکهای ایرانی، به تحقیق احمد مجاهد، تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۶ش.
- نورالله، «مادة الحیاة، رساله در علم طباخی»، کارنامه و مادة الحیاة (متن دو رساله در آشپزی از دورۀ صفوی)، به تحقیق ایرج افشار، تهران، سروش، ۱۳۶۰ش.