پرش به محتوا

پیش‌نویس:پوریای ولی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
imported>محمد مولایی
imported>شاهرودی
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۱ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<big>'''پوریای ولی'''</big>، پهلوان نامدار و شاعر قرن هفتم و هشتم هجری قمری.<br>
[[پرونده:پوریا2.jpg|300px|thumb|left|آرامگاه پوریای ولی در شهر خوی]]
پوریای ولی، پهلوانی است که ایرانیان از او به نیکی یاد می‌کنند و به‌دلیل جوانمردی و بهره‌مندی از فضائل اخلاقی، در فرهنگ ایرانیان از جایگاه والایی برخوردار است و به‌ویژه در میان کشتی‌گیرانِ زورخانه‌ای دارای شهرت و محبوبیت بالایی است.
{{درشت|'''پوریای ولی'''}}، پهلوان نامدار و شاعر قرن هفتم و هشتم هجری قمری.{{سخ}}پوریای ولی، پهلوانی است که ایرانیان از او به نیکی یاد می‌کنند و به‌دلیل جوانمردی و بهره‌مندی از فضائل اخلاقی، در فرهنگ ایرانیان از جایگاه والایی برخوردار است و به‌ویژه در میان کشتی‌گیرانِ [[ورزش زورخانه‌ای|زورخانه‌ای]] دارای شهرت و محبوبیت بالایی است.
==زادگاه==
درباره تاريخ ولادت پوریای ولی اطلاع دقیقی در دسترس نیست. درباره زادگاه او نیز بین مورخین اختلاف‌نظر وجود دارد؛ برخی زادگاه او را شهر خیوۀ (خیوق) خوارزم دانسته‌اند که در ازبکستان امروزی قرار دارد؛<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/936257/%d9%be%d9%87%d9%84%d9%88%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%ad%d9%85%d9%88%d8%af-%d9%be%d9%88%d8%b1%db%8c%d8%a7%db%8c-%d9%88%d9%84%db%8c قدارُف، «پهلوان محمود پوریای ولی»، ص۱۵۱.]</ref> بعضی دیگر نیز، شهر گنجه<ref>[https://lib.eshia.ir/10984/1/311/%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF_%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%85%D9%89 مدرس تبریزی، ریحانة الادب، 1369ش، ج۱، ص311.]</ref> و یا سلماس و خوی<ref>بیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران و زورخانه، 1337ش، ص۳۵۱.</ref> را محل تولد او ذکر کرده‌اند. البته از تاريخ وفات او در سال 722ق<ref>[https://www.kojaro.com/2021/8/14/192232/pouria-vali-heroic-myth/ آذرنیوش، «پوریای ولی که بود؛ زندگینامه، اتفاقات مهم و علت مرگ»، سایت کجارو، 24 مرداد 1400ش.]</ref> روشن می‌شود که پوریای ولی در پایان سده هفتم و آغاز سده هشتم هجری قمری می‌زیسته است.


==لقب==
== زادگاه پوریای ولی ==
«پهلوان محمود خوارزمی» را عموم مردم ایران با نام «پوریای ولی» می‌شناسند.<ref>آذربیگدلی، آتشکده، 1337ش، ص۳۱۹.</ref> لقب «پوریا» به‌صورت‌های مختلف در منابع تاریخی ضبط شده است: پوریا<ref>گازرگاهی، مجالس العشاق، 1375ش، ص۱۳۸.</ref>، پریار، بوکیار<ref>بیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران و زورخانه، 1337ش، ص۱۱۴.</ref>، پوکیار<ref>کاشفی، فتوت‌نامۀ سلطانی،1350ش، ص۳۰۷.</ref>، پکیار<ref>جامی، نفحات‌الانس، 1370ش، ص۵۰۴.</ref>، پوریار<ref>هدایت، ریاض‌العارفین، 1344ش، ص۱۹۷.</ref>. پژوهشگران احتمالات متعددی در معانی این القاب بیان کرده‌اند از جلمه اینکه: «بای» که در زبان ترکی به‌معنای «بزرگ» است، لقب او و «ولی» نام پدر و یا نشانی از جایگاه عرفانی او بوده، یا از این جهت که «ولی»، نام و «بای» (بیک) لقب پدر وی باشد و به همین سبب او را «پورِ بای ولی» نیز نامیده‌اند.<ref>اعتماد‌السلطنه، تاریخ منتظم ناصری، 1363ش، ج۲، ص۶۲۰؛ نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، 1344ش، ج۲، ص۷۷۰؛ بیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران و زورخانه، 1337ش، ص۱۱۲.</ref>
دربارهٔ تاریخ ولادت پوریای ولی اطلاع دقیقی در دسترس نیست. دربارهٔ زادگاه او نیز بین مورخین اختلاف‌نظر وجود دارد؛ برخی زادگاه او را شهر خیوهٔ (خیوق) خوارزم دانسته‌اند که در ازبکستان امروزی قرار دارد؛<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/936257/پهلوان-محمود-پوریای-ولی قدارُف، «پهلوان محمود پوریای ولی»، ص۱۵۱.]</ref> بعضی دیگر نیز، شهر گنجه<ref>[https://lib.eshia.ir/10984/1/311/محمود_خوارزمى مدرس تبریزی، ریحانة الادب، 1369ش، ج۱، ص311.]</ref> یا سلماس و خوی<ref>بیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران و زورخانه، 1337ش، ص۳۵۱.</ref> را محل تولد او ذکر کرده‌اند. البته از تاریخ وفات او در سال ۷۲۲ق<ref>[https://www.kojaro.com/2021/8/14/192232/pouria-vali-heroic-myth/ آذرنیوش، «پوریای ولی که بود؛ زندگینامه، اتفاقات مهم و علت مرگ»، سایت کجارو، 24 مرداد 1400ش.]</ref> روشن می‌شود که پوریای ولی در پایان سده هفتم و آغاز سده هشتم هجری قمری می‌زیسته است.


==شغل==
== لقب پوریای ولی ==
نقل شده که پوریای ولی در جوانی به شغل پوستین‌دوزی و کلاه‌دوزی مشغول بوده و در اثر مسافرت به شهرهای مختلف ایران، هندوستان و آسیای میانه، به شهرت پهلوانی دست یافته است.<ref>[https://www.khabaronline.ir/news/156918/%D9%BE%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D9%88%D9%84%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D8%AD%D8%B1%D9%85-%D8%A7%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D8%AA «پوریای ولی کیست و حرم او در کجاست؟»، سایت خبرآنلاین، تاریخ درج مطلب: 22 خرداد 1390ش.]</ref>
«پهلوان محمود خوارزمی» را عموم مردم [[ایران]] با نام «[[پوریای ولی]]» می‌شناسند.<ref>آذربیگدلی، آتشکده، 1337ش، ص۳۱۹.</ref> لقب «پوریا» به‌صورت‌های مختلف در منابع تاریخی ضبط شده است: پوریا،<ref>گازرگاهی، مجالس العشاق، 1375ش، ص۱۳۸.</ref> پریار، بوکیار،<ref>بیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران و [[زورخانه]]، 1337ش، ص۱۱۴.</ref> پوکیار،<ref>کاشفی، فتوت‌نامهٔ سلطانی،1350ش، ص۳۰۷.</ref> پکیار،<ref>جامی، نفحات‌الانس، 1370ش، ص۵۰۴.</ref> پوریار.<ref>هدایت، ریاض‌العارفین، 1344ش، ص۱۹۷.</ref> پژوهشگران احتمالات متعددی در معانی این القاب بیان کرده‌اند از جلمه اینکه: «بای» که در زبان ترکی به‌معنای «بزرگ» است، لقب او و «ولی» نام پدر یا نشانی از جایگاه عرفانی او بوده، یا از این جهت که «ولی»، نام و «بای» (بیک) لقب پدر وی باشد و به همین سبب او را «پورِ بای ولی» نیز نامیده‌اند.<ref>اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، 1363ش، ج۲، ص۶۲۰؛ نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، 1344ش، ج۲، ص۷۷۰؛ بیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران و زورخانه، 1337ش، ص۱۱۲.</ref>


==داستان جوانمردی ==
== شغل پوریای ولی ==
در منابع تاریخی آورده‌اند که پوریای ولی قبل از شروع مبارزه با یک کشتی‌گیر ضعیف‌تر از خود در هندوستان یا خوارزم، به نیاز شدید او به پیروزی در این مبارزه و نیز استغاثه‌ها و نذر و نیاز مادر برای پیروزی پسرش در این کارزار، آگاه می‌شود. پوریای ولی در مبارزه با آن کشتی‌گیر، از سر جوانمردی و فتوت و به خواست خود شکست می‌خورد. در پی این جوانمردی، دچار تحول روحی شده و درهای معرفت بر او گشوده می‌شود و در زمره اهل طریقت قرار می‌گیرد. همچنین این رویکرد جوانمردانه او را به پهلوانی نامدار در میان مردم تبدیل می‌کند.<ref>گازرگاهی، مجالس‌العشاق، 1375ش، ص۱۳۸-۱۴۰؛ بیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران و زورخانه، 1337ش، ص۱۱۳-۱۱۵.</ref> حکایتِ جوانمردی پوریای ولی، مبنای فکری برخی از صوفیه شد و نام او، به نماد جوانمردی و اخلاص در میان ورزشکاران بدل گردید.<ref>زرین‌کوب، جست‌وجو در تصوف ایران، ۱۳۷۶ش، ص۳۵۲.</ref>
نقل شده که پوریای ولی در جوانی به شغل [[پوستین‌دوزی]] و [[کلاه‌دوزی]] مشغول بوده و در اثر مسافرت به شهرهای مختلف [[ایران]]، هندوستان و آسیای میانه، به شهرت پهلوانی دست یافته است.<ref>[https://www.khabaronline.ir/news/156918/پوریای-ولی-کیست-و-حرم-او-در-کجاست «پوریای ولی کیست و حرم او در کجاست؟»، سایت خبرآنلاین، تاریخ درج مطلب: 22 خرداد 1390ش.]</ref>


==مسلک عرفانی==
== داستان جوانمردی پوریای ولی ==
برخی از محققان با توجه به تحول روحی پوریای ولی و گذر از مرحله پهلوانی به ساحت عرفانی، او را ملامتی دانسته‌اند.<ref>بدخشی، خلاصة‌المناقب، 1374ش، ص۷۳.</ref> برخی از متأخران نیز اندیشه صوفیانه او را ترکیبی از فتوّت و ملامت ذکر کرده‌اند.<ref>زرین‌کوب، جست‌وجو در تصوف ایران، 1376ش، ص۳۵۳.</ref> به باور برخی از پژوهشگران عبور از حماسه پهلوانی به حماسه عرفانی، از ویژگی‌های فرهنگ ایرانی شمرده شده است.<ref>کربن، آیین جوانمردی، 1363ش، ص۶؛ مسکوب، مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار، 1342ش، ص۸۵-۸۶.</ref>
در منابع تاریخی آورده‌اند که پوریای ولی قبل از شروع مبارزه با یک کشتی‌گیر ضعیف‌تر از خود در هندوستان یا خوارزم، به نیاز شدید او به پیروزی در این مبارزه و نیز استغاثه‌ها و [[نذر]] و نیاز مادر برای پیروزی پسرش در این کارزار، آگاه می‌شود. پوریای ولی در مبارزه با آن کشتی‌گیر، از سر جوانمردی و فتوت و به خواست خود شکست می‌خورد. در پی این جوانمردی، دچار تحول روحی شده و درهای معرفت بر او گشوده می‌شود و در زمره اهل طریقت قرار می‌گیرد. همچنین این رویکرد جوانمردانه او را به پهلوانی نامدار در میان مردم تبدیل می‌کند.<ref>گازرگاهی، مجالس‌العشاق، 1375ش، ص۱۳۸–۱۴۰؛ بیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران و زورخانه، 1337ش، ص۱۱۳–۱۱۵.</ref> حکایتِ جوانمردی پوریای ولی، مبنای فکری برخی از صوفیه شد و نام او، به نماد جوانمردی و اخلاص در میان ورزشکاران بدل گردید.<ref>زرین‌کوب، جست‌وجو در تصوف ایران، ۱۳۷۶ش، ص۳۵۲.</ref>


==اصول پهلوانی==
== مسلک عرفانی پوریای ولی ==
براساس یافته‌های حاصل از یک متن قدیمی به‌نام طومار افسانه پوریای ولی، تعداد 12 اصل به‌عنوان «اصول پهلوانی پوریای ولی» برای کشتی‌گیران ذکر شده است. از میان این اصول می‌توان به «احترام به پیش‌کسوت (کهنه‌سوار)»، «دروغ نگفتن»، «دشنام ندادن»، «ترک نماز نکردن» و «محبت به مردم» اشاره کرد.<ref>بیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران و زورخانه، 1337ش، ص۲۶، ۱۱۲، ۳۴۹ به بعد؛ عباسی، تاریخ کشتی ایران، 1374ش، ج ۱، ص۲۶-۴۷؛ انصاف‌پور، تاریخ و فرهنگ زورخانه، 1353ش، ص۵۵- ۶۸.</ref>
[[پرونده:پوریای ولی۱.jpg|جایگزین=کتاب کنزالحقائق اثر شیخ محمود خوارزمی معروف به پوریای ولی|بندانگشتی|کتاب کنزالحقائق اثر شیخ محمود خوارزمی معروف به پوریای ولی]]
برخی از محققان با توجه به تحول روحی پوریای ولی و گذر از مرحله پهلوانی به ساحت عرفانی، او را ملامتی دانسته‌اند.<ref>بدخشی، خلاصةالمناقب، 1374ش، ص۷۳.</ref> برخی از متأخران نیز اندیشه صوفیانه او را ترکیبی از فتوّت و ملامت ذکر کرده‌اند.<ref>زرین‌کوب، جست‌وجو در تصوف ایران، 1376ش، ص۳۵۳.</ref> به باور برخی از پژوهشگران عبور از حماسه پهلوانی به حماسه عرفانی، از ویژگی‌های فرهنگ ایرانی شمرده شده است.<ref>کربن، آیین جوانمردی، 1363ش، ص۶؛ مسکوب، مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار، 1342ش، ص۸۵–۸۶.</ref>


==دیوان اشعار==
== اصول پهلوانی پوریای ولی ==
مجموعۀ اشعار پوریای ولی با عنوان «مثنوی کنز الحقایق» گردآوری و به چاپ رسیده است. این اثر دارای 1300 بیت است که در بردارنده‌ی موضوعاتی همچون معانی اسلام و ایمان، شهادت، طهارت، جهاد نفس، عشق و معنای نام حضرت مهدی و صفات آن حضرت و نیز حکایات عرفانی است. علاوه بر این مثنوی، از دو اثر دیگر وی نیز به نام‌های «دیوان پوریای ولی» و «رباعیات پهلوان محمود» یاد شده است.<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، 1408ق، ج۹، ص۱۵۹؛ منزوی، فهرست نسخه‌های خطی، 1377ش، ج۹ ، ص۲۰۱۸؛ قدارُف، «پهلوان محمود پوریای ولی»، ص۱۵۱.</ref>
براساس یافته‌های حاصل از یک متن قدیمی به‌نام طومار [[افسانه]] پوریای ولی، تعداد ۱۲ اصل به‌عنوان «اصول پهلوانی پوریای ولی» برای کشتی‌گیران ذکر شده است. از میان این اصول می‌توان به «احترام به پیش‌کسوت (کهنه‌سوار)»، «[[دروغ]] نگفتن»، «دشنام ندادن»، «ترک [[نماز]] نکردن» و «محبت به مردم» اشاره کرد.<ref>بیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران و زورخانه، 1337ش، ص۲۶، ۱۱۲، ۳۴۹ به بعد؛ عباسی، تاریخ کشتی ایران، 1374ش، ج ۱، ص۲۶–۴۷؛ انصاف‌پور، تاریخ و فرهنگ زورخانه، 1353ش، ص۵۵–۶۸.</ref>


==جایگاه پوریای ولی در ورزش باستانی==
== دیوان اشعار پوریای ولی ==
در ایران و در جلسات ورزش باستانی از این پهلوان با تجلیل و احترامی نزدیک به تقدیس یاد می‌شود.<ref>محجوب، خاکستر هستی، 1378ش، ص۴۰۵.</ref> برخی از پژوهشگران بر این باورند که در زورخانه‌ها، پوریای ولی جایگاهی مشابه «پهلوان رستم» دارد. به‌همین دلیل در زورخانه‌ها، از پوریای ولی به بزرگی نام برده می‌شود و همگی به او اقتدا می‌کنند.<ref>مختاری و صابر، میراث پهلوانی، 1381ش، ص۵۹.</ref> از دیدگاه جامعه‌شناسان، وجود شخصیتی همچون پوریای ولی در فرهنگ ایرانیان و محبوبیت داستان فتوت و جوانمردی وی، زمینه‌ساز تبدیل پهلوان حماسی و اسطوره‌ای به پهلوان تاریخی است.<ref>مختاری و صابر، میراث پهلوانی، 1381ش، ص۶۷.</ref>
مجموعهٔ اشعار پوریای ولی با عنوان «مثنوی کنز الحقایق» گردآوری و به چاپ رسیده است. این اثر دارای ۱۳۰۰ بیت است که در بردارندهٔ موضوعاتی همچون معانی [[اسلام]] و [[ایمان]]، [[شهادت]]، طهارت، جهاد نفس، عشق و معنای نام [[حضرت مهدی]] و صفات آن حضرت و نیز حکایات عرفانی است. علاوه بر این [[مثنوی]]، از دو اثر دیگر وی نیز به نام‌های «دیوان پوریای ولی» و «رباعیات پهلوان محمود» یاد شده است.<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، 1408ق، ج۹، ص۱۵۹؛ منزوی، فهرست نسخه‌های خطی، 1377ش، ج۹، ص۲۰۱۸؛ قدارُف، «پهلوان محمود پوریای ولی»، ص۱۵۱.</ref>


==پوریای ولی در شعر و ادب فارسی==
== جایگاه پوریای ولی در ورزش باستانی ==
رویکرد اخلاقی پهلوان پوریا در یاری‌کردن درماندگان، نام او را در یاد پهلوانان و اشعار زورخانه‌های ایران ماندگار کرده است.<ref>[https://vista.ir/w/a/16/c4um5/%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D9%88%D9%84%DB%8C «پهلوان پوریای ولی»، وب سایت ویستا، تاریخ بازدید: 3 مهر 1400ش.]</ref> نام پهلوان پوریای ولی در داستان‌ها و ادبیات فارسی ایران، با خوشنامی ذکر شده است.<ref>محجوب، خاکستر هستی، 1378ش، ص۴۰۵.</ref> همچنین ضرب‌المثل «هرگز نخورد آب زمینی که بلند است» برگرفته از این سروده پوریای ولی است:
در [[ایران]] و در جلسات ورزش باستانی از این پهلوان با تجلیل و احترامی نزدیک به تقدیس یاد می‌شود.<ref>محجوب، خاکستر هستی، 1378ش، ص۴۰۵.</ref> برخی از پژوهشگران بر این باورند که در زورخانه‌ها، پوریای ولی جایگاهی مشابه «پهلوان رستم» دارد. به‌همین دلیل در زورخانه‌ها، از پوریای ولی به بزرگی نام برده می‌شود و همگی به او اقتدا می‌کنند.<ref>مختاری و صابر، میراث پهلوانی، 1381ش، ص۵۹.</ref> از دیدگاه جامعه‌شناسان، وجود شخصیتی همچون پوریای ولی در فرهنگ ایرانیان و محبوبیت داستان فتوت و جوانمردی وی، زمینه‌ساز تبدیل پهلوان حماسی و اسطوره‌ای به پهلوان تاریخی است.<ref>مختاری و صابر، میراث پهلوانی، 1381ش، ص۶۷.</ref>
پوریای ولی گفت که صیدم به کمند است *** از همت داوود نبی بخت بلند است
افتادگی آموز اگر طالب فیضی *** هرگز نخورد آب زمینی که بلند است<ref>ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، 1388ش، ج۱، ص۷۲۲.</ref>


==محل دفن==
== پوریای ولی در شعر و ادب فارسی ==
سه مقبره به پوریای ولی منتسب است؛ یکی در خیوه در کشور ازبکستان و دیگری در گیلان و در نزدیکی فومن و صومعه‌سرا و دیگری نیز در شهر خوی واقع شده است. در این میان با توجه به سند موثق به‌دست آمده از عهد صفوی، پهلوان پوریای ولی از اهالی منطقه خوی و سلماس بوده و در نهایت در شهر خوی از دنیا رفته است و احتمالا مقبره منسوب به پوریای ولی در شهر خیوه نیز متعلق به پسر پوریای ولی است. مقبره موجود در فومن نیز در واقع تنها یک مرکز یادبود برای پوریای ولی است که در طی قرون گذشته ساخته شده است. مقبره وی در نزد اهالی شهر خوی به مقبره «پیر ولی» مشهور است.<ref>[https://gardeshgari724.com/attractions/%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D9%88%D9%84%DB%8C/2490 عینلو، «پوریای ولی کیست؟»، سایت گردشگری، تاریخ درج مطلب: 10 تیر 1398ش.] </ref>
رویکرد اخلاقی پهلوان پوریا در یاری‌کردن درماندگان، نام او را در یاد پهلوانان و اشعار زورخانه‌های [[ایران]] ماندگار کرده است.<ref>[https://vista.ir/w/a/16/c4um5/پهلوان-پوریای-ولی «پهلوان پوریای ولی»، وب سایت ویستا، تاریخ بازدید: 3 مهر 1400ش.]</ref> نام پهلوان پوریای ولی در داستان‌ها و ادبیات فارسی ایران، با خوشنامی ذکر شده است.<ref>محجوب، خاکستر هستی، 1378ش، ص۴۰۵.</ref> همچنین [[ضرب‌المثل]] «هرگز نخورد آب زمینی که بلند است» برگرفته از این سروده پوریای ولی است:<ref>ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، 1388ش، ج۱، ص۷۲۲.</ref>
[[رده: ویکی‌زندگی]]
{{آغاز نستعلیق}}
{{شعر|نستعلیق}}
{{ب|پوریای ولی گفت که صیدم به کمند است | از همت داوود نبی بخت بلند است}}
{{ب|افتادگی آموز اگر طالب فیضی | هرگز نخورد آب زمینی که بلند است}}
{{پایان شعر}}
{{پایان نستعلیق}}


==پانویس==
== محل دفن ==
[[پرونده:پوریای ولی.jpg|جایگزین=آرامگاه منسوب به پوریای ولی، خیوه، ازبکستان|بندانگشتی|آرامگاه منسوب به پوریای ولی، خیوه، ازبکستان]]
سه مقبره به پوریای ولی منتسب است؛ یکی در خیوه در کشور ازبکستان و دیگری در [[گیلان]] و در نزدیکی [[فومن]] و [[صومعه‌سرا]] و دیگری نیز در شهر خوی واقع شده است. در این میان با توجه به سند موثق به‌دست آمده از عهد [[صفوی]]، پهلوان پوریای ولی از اهالی منطقه خوی و سلماس بوده و در نهایت در شهر خوی از دنیا رفته است و احتمالاً مقبره منسوب به پوریای ولی در شهر خیوه نیز متعلق به پسر پوریای ولی است. مقبره موجود در فومن نیز در واقع تنها یک مرکز یادبود برای پوریای ولی است که در طی قرون گذشته ساخته شده است. مقبره وی در نزد اهالی شهر خوی به مقبره «پیر ولی» مشهور است.<ref>[https://gardeshgari724.com/attractions/آرامگاه-پوریای-ولی/2490 عینلو، «پوریای ولی کیست؟»، سایت گردشگری، تاریخ درج مطلب: 10 تیر 1398ش.]</ref>
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
 
* آذرنیوش، زهرا، «پوریای ولی که بود؛ زندگینامه، اتفاقات مهم و علت مرگ»، سایت کجارو، تاریخ درج مطلب: 24 مرداد 1400ش.
== منابع ==
* آقا بزرگ تهرانى‌، محمدحسن، الذريعة إلى تصانيف الشيعة، قم، اسماعیلیان، 1408ق.
{{آغاز منابع}}
* اعتماد السلطنه، محمدحسن، تاریخ منتظم ناصری، به کوشش محمد اسماعیل رضوانی، تهران، دن‍ی‍ای‌ ک‍ت‍اب‌، ۱۳۶۳ش.
* آذرنیوش، زهرا، «پوریای ولی که بود؛ زندگینامه، اتفاقات مهم و علت مرگ»، سایت کجارو، تاریخ درج مطلب: ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ش.
* آقا بزرگ تهرانی، محمدحسن، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
* اعتماد السلطنه، محمدحسن، تاریخ منتظم ناصری، به کوشش محمد اسماعیل رضوانی، تهران، دن‍ی‍ای ک‍ت‍اب، ۱۳۶۳ش.
* انصاف‌پور، غلامرضا، تاریخ و فرهنگ زورخانه، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر مرکز مردم‌شناسی ایران، ۱۳۵۳ش.
* انصاف‌پور، غلامرضا، تاریخ و فرهنگ زورخانه، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر مرکز مردم‌شناسی ایران، ۱۳۵۳ش.
* آذر بیگدلی، لطفعلی، آتشکده، به‌کوشش جعفر شهیدی، تهران، چاپ افست، ۱۳۳۷ش.
* آذر بیگدلی، لطفعلی، آتشکده، به‌کوشش جعفر شهیدی، تهران، چاپ افست، ۱۳۳۷ش.
* بدخشی، نورالدین جعفر، خلاصة المناقب، به‌کوشش اشرف ظفر، اسلام‌آباد، مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، ۱۳۷۴ش.
* بدخشی، نورالدین جعفر، خلاصة المناقب، به‌کوشش اشرف ظفر، اسلام‌آباد، مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، ۱۳۷۴ش.
* بیضایی، حسین، تاریخ ورزش باستانی ایران و زورخانه، تهران، چاپخانه حیدری، ۱۳۳۷ش.
* بیضایی، حسین، تاریخ ورزش باستانی ایران و زورخانه، تهران، چاپخانه حیدری، ۱۳۳۷ش.
* «پهلوان پوریای ولی»، سایت ویستا، تاریخ بازدید: 3 مهر 1400ش.
* «پهلوان پوریای ولی»، سایت ویستا، تاریخ بازدید: ۳ مهر ۱۴۰۰ش.
* جامی، عبدالرحمان، نفحات ¬الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، چاپ محمود عابدی، ۱۳۷۰ش.
* جامی، عبدالرحمان، نفحات‌الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، چاپ محمود عابدی، ۱۳۷۰ش.
* ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، تهران، معین، ۱۳۸۸ش.
* ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، تهران، معین، ۱۳۸۸ش.
* زرین‌کوب، عبدالحسین، جست‌وجو در تصوف ایران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۶ش.
* زرین‌کوب، عبدالحسین، جست‌وجو در تصوف ایران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۶ش.
* عباسی، مهدی، تاریخ کشتی ایران، تهران، سپاس، ۱۳۷۴ش.
* عباسی، مهدی، تاریخ کشتی ایران، تهران، سپاس، ۱۳۷۴ش.
* قدارُف، رحمان بردی، «پهلوان محمود پوریای ولی»، در فصلنامه نامۀ فرهنگ، شماره 27، پاییز ۱۳۷۶ش.
* قدارُف، رحمان بردی، «پهلوان محمود پوریای ولی»، در فصلنامه نامهٔ فرهنگ، شماره ۲۷، پاییز ۱۳۷۶ش.
* کاشفی، حسین، فتوت‌نامۀ سلطانی، تهران، چاپ محمدجعفر محجوب، ۱۳۵۰ش.
* کاشفی، حسین، فتوت‌نامهٔ سلطانی، تهران، چاپ محمدجعفر محجوب، ۱۳۵۰ش.
* کربن، هانری، آیین جوانمردی، ترجمۀ احسان نراقی، تهران، نشر نو، ۱۳۶۳ش.
* کربن، هانری، آیین جوانمردی، ترجمهٔ احسان نراقی، تهران، نشر نو، ۱۳۶۳ش.
* گازرگاهی، امیر کمال‌الدین حسین، مجالس العشاق، تهران، زرین، 1375ش.
* گازرگاهی، امیر کمال‌الدین حسین، مجالس العشاق، تهران، زرین، ۱۳۷۵ش.
* محجوب، محمدجعفر، خاکستر هستی، تهران، انتشارات مروارید، ۱۳۷۸ش.
* محجوب، محمدجعفر، خاکستر هستی، تهران، انتشارات مروارید، ۱۳۷۸ش.
* مختاری، ابراهیم و هدى صابر، میراث پهلوانی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۱ش.
* مختاری، ابراهیم و هدی صابر، میراث پهلوانی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۱ش.
* مسکوب، شاهرخ، مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۴۲ش.
* مسکوب، شاهرخ، مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۴۲ش.
* مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه أو اللقب، تهران، کتابفروشی خیام، 1369ش.
* مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه أو اللقب، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۹ش.
* منزوی، احمد، فهرست نسخه‌های خطی، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، 1377ش.
* منزوی، احمد، فهرست نسخه‌های خطی، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۷ش.
* نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، تهران، فروغی، ۱۳۴۴ش.
* نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، تهران، فروغی، ۱۳۴۴ش.
* هدایت، رضاقلی، ریاض العارفین، به کوشش مهرعلی گرکانی، تهران، کتابفروشی محمودی، ۱۳۴۴ش.
* هدایت، رضاقلی، ریاض العارفین، به کوشش مهرعلی گرکانی، تهران، کتابفروشی محمودی، ۱۳۴۴ش.
* عینلو، رقیه، «پوریای ولی کیست؟»، سایت گردشگری، تاریخ درج مطلب: 10 تیر 1398ش.
* عینلو، رقیه، «پوریای ولی کیست؟»، سایت گردشگری، تاریخ درج مطلب: ۱۰ تیر ۱۳۹۸ش.
* «پوریای ولی کیست و حرم او در کجاست؟»، سایت خبرآنلاین، تاریخ درج مطلب: 22 خرداد 1390ش.
* «پوریای ولی کیست و حرم او در کجاست؟»، سایت خبرآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۲۲ خرداد ۱۳۹۰ش.
{{پایان منابع}}
 
{{#seo:
|title=پوریای ولی کیست؟ زندگینامه و داستان جوانمردی پهلوان نامدار - ویکی زندگی
|title_mode=Replaced Title
|keywords=پوریای ولی، محمود خوارزمی، پهلوان پوریای ولی، داستان پوریای ولی، جوانمردی، ورزش زورخانه ای
|description=پوریای ولی، پهلوان و شاعر نامدار ایرانی، نماد جوانمردی و فضائل اخلاقی در فرهنگ ایران است. با زندگی، داستان‌ها و جایگاه ویژه پوریای ولی در ورزش زورخانه‌ای آشنا شوید - ویکی زندگی
}}
 
{{ازبکستان-افقی}}
{{ایران-افقی}}
 
[[رده:اسطوره‌های باستانی ایران]]
[[رده:اهالی ازبکستان]]
[[رده:اهالی ایران]]
[[رده:نمادهای فرهنگی ایران]]
[[رده:ورزشکاران]]

نسخهٔ کنونی تا ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۵۹

آرامگاه پوریای ولی در شهر خوی

پوریای ولی، پهلوان نامدار و شاعر قرن هفتم و هشتم هجری قمری.
پوریای ولی، پهلوانی است که ایرانیان از او به نیکی یاد می‌کنند و به‌دلیل جوانمردی و بهره‌مندی از فضائل اخلاقی، در فرهنگ ایرانیان از جایگاه والایی برخوردار است و به‌ویژه در میان کشتی‌گیرانِ زورخانه‌ای دارای شهرت و محبوبیت بالایی است.

زادگاه پوریای ولی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دربارهٔ تاریخ ولادت پوریای ولی اطلاع دقیقی در دسترس نیست. دربارهٔ زادگاه او نیز بین مورخین اختلاف‌نظر وجود دارد؛ برخی زادگاه او را شهر خیوهٔ (خیوق) خوارزم دانسته‌اند که در ازبکستان امروزی قرار دارد؛[۱] بعضی دیگر نیز، شهر گنجه[۲] یا سلماس و خوی[۳] را محل تولد او ذکر کرده‌اند. البته از تاریخ وفات او در سال ۷۲۲ق[۴] روشن می‌شود که پوریای ولی در پایان سده هفتم و آغاز سده هشتم هجری قمری می‌زیسته است.

لقب پوریای ولی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

«پهلوان محمود خوارزمی» را عموم مردم ایران با نام «پوریای ولی» می‌شناسند.[۵] لقب «پوریا» به‌صورت‌های مختلف در منابع تاریخی ضبط شده است: پوریا،[۶] پریار، بوکیار،[۷] پوکیار،[۸] پکیار،[۹] پوریار.[۱۰] پژوهشگران احتمالات متعددی در معانی این القاب بیان کرده‌اند از جلمه اینکه: «بای» که در زبان ترکی به‌معنای «بزرگ» است، لقب او و «ولی» نام پدر یا نشانی از جایگاه عرفانی او بوده، یا از این جهت که «ولی»، نام و «بای» (بیک) لقب پدر وی باشد و به همین سبب او را «پورِ بای ولی» نیز نامیده‌اند.[۱۱]

شغل پوریای ولی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نقل شده که پوریای ولی در جوانی به شغل پوستین‌دوزی و کلاه‌دوزی مشغول بوده و در اثر مسافرت به شهرهای مختلف ایران، هندوستان و آسیای میانه، به شهرت پهلوانی دست یافته است.[۱۲]

داستان جوانمردی پوریای ولی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در منابع تاریخی آورده‌اند که پوریای ولی قبل از شروع مبارزه با یک کشتی‌گیر ضعیف‌تر از خود در هندوستان یا خوارزم، به نیاز شدید او به پیروزی در این مبارزه و نیز استغاثه‌ها و نذر و نیاز مادر برای پیروزی پسرش در این کارزار، آگاه می‌شود. پوریای ولی در مبارزه با آن کشتی‌گیر، از سر جوانمردی و فتوت و به خواست خود شکست می‌خورد. در پی این جوانمردی، دچار تحول روحی شده و درهای معرفت بر او گشوده می‌شود و در زمره اهل طریقت قرار می‌گیرد. همچنین این رویکرد جوانمردانه او را به پهلوانی نامدار در میان مردم تبدیل می‌کند.[۱۳] حکایتِ جوانمردی پوریای ولی، مبنای فکری برخی از صوفیه شد و نام او، به نماد جوانمردی و اخلاص در میان ورزشکاران بدل گردید.[۱۴]

مسلک عرفانی پوریای ولی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
کتاب کنزالحقائق اثر شیخ محمود خوارزمی معروف به پوریای ولی
کتاب کنزالحقائق اثر شیخ محمود خوارزمی معروف به پوریای ولی

برخی از محققان با توجه به تحول روحی پوریای ولی و گذر از مرحله پهلوانی به ساحت عرفانی، او را ملامتی دانسته‌اند.[۱۵] برخی از متأخران نیز اندیشه صوفیانه او را ترکیبی از فتوّت و ملامت ذکر کرده‌اند.[۱۶] به باور برخی از پژوهشگران عبور از حماسه پهلوانی به حماسه عرفانی، از ویژگی‌های فرهنگ ایرانی شمرده شده است.[۱۷]

اصول پهلوانی پوریای ولی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

براساس یافته‌های حاصل از یک متن قدیمی به‌نام طومار افسانه پوریای ولی، تعداد ۱۲ اصل به‌عنوان «اصول پهلوانی پوریای ولی» برای کشتی‌گیران ذکر شده است. از میان این اصول می‌توان به «احترام به پیش‌کسوت (کهنه‌سوار)»، «دروغ نگفتن»، «دشنام ندادن»، «ترک نماز نکردن» و «محبت به مردم» اشاره کرد.[۱۸]

دیوان اشعار پوریای ولی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مجموعهٔ اشعار پوریای ولی با عنوان «مثنوی کنز الحقایق» گردآوری و به چاپ رسیده است. این اثر دارای ۱۳۰۰ بیت است که در بردارندهٔ موضوعاتی همچون معانی اسلام و ایمان، شهادت، طهارت، جهاد نفس، عشق و معنای نام حضرت مهدی و صفات آن حضرت و نیز حکایات عرفانی است. علاوه بر این مثنوی، از دو اثر دیگر وی نیز به نام‌های «دیوان پوریای ولی» و «رباعیات پهلوان محمود» یاد شده است.[۱۹]

جایگاه پوریای ولی در ورزش باستانی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در ایران و در جلسات ورزش باستانی از این پهلوان با تجلیل و احترامی نزدیک به تقدیس یاد می‌شود.[۲۰] برخی از پژوهشگران بر این باورند که در زورخانه‌ها، پوریای ولی جایگاهی مشابه «پهلوان رستم» دارد. به‌همین دلیل در زورخانه‌ها، از پوریای ولی به بزرگی نام برده می‌شود و همگی به او اقتدا می‌کنند.[۲۱] از دیدگاه جامعه‌شناسان، وجود شخصیتی همچون پوریای ولی در فرهنگ ایرانیان و محبوبیت داستان فتوت و جوانمردی وی، زمینه‌ساز تبدیل پهلوان حماسی و اسطوره‌ای به پهلوان تاریخی است.[۲۲]

پوریای ولی در شعر و ادب فارسی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

رویکرد اخلاقی پهلوان پوریا در یاری‌کردن درماندگان، نام او را در یاد پهلوانان و اشعار زورخانه‌های ایران ماندگار کرده است.[۲۳] نام پهلوان پوریای ولی در داستان‌ها و ادبیات فارسی ایران، با خوشنامی ذکر شده است.[۲۴] همچنین ضرب‌المثل «هرگز نخورد آب زمینی که بلند است» برگرفته از این سروده پوریای ولی است:[۲۵] الگو:آغاز نستعلیق

الگو:شعر
الگو:ب
الگو:ب
الگو:پایان شعر
الگو:پایان نستعلیق
آرامگاه منسوب به پوریای ولی، خیوه، ازبکستان
آرامگاه منسوب به پوریای ولی، خیوه، ازبکستان

سه مقبره به پوریای ولی منتسب است؛ یکی در خیوه در کشور ازبکستان و دیگری در گیلان و در نزدیکی فومن و صومعه‌سرا و دیگری نیز در شهر خوی واقع شده است. در این میان با توجه به سند موثق به‌دست آمده از عهد صفوی، پهلوان پوریای ولی از اهالی منطقه خوی و سلماس بوده و در نهایت در شهر خوی از دنیا رفته است و احتمالاً مقبره منسوب به پوریای ولی در شهر خیوه نیز متعلق به پسر پوریای ولی است. مقبره موجود در فومن نیز در واقع تنها یک مرکز یادبود برای پوریای ولی است که در طی قرون گذشته ساخته شده است. مقبره وی در نزد اهالی شهر خوی به مقبره «پیر ولی» مشهور است.[۲۶]

  1. قدارُف، «پهلوان محمود پوریای ولی»، ص۱۵۱.
  2. مدرس تبریزی، ریحانة الادب، 1369ش، ج۱، ص311.
  3. بیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران و زورخانه، 1337ش، ص۳۵۱.
  4. آذرنیوش، «پوریای ولی که بود؛ زندگینامه، اتفاقات مهم و علت مرگ»، سایت کجارو، 24 مرداد 1400ش.
  5. آذربیگدلی، آتشکده، 1337ش، ص۳۱۹.
  6. گازرگاهی، مجالس العشاق، 1375ش، ص۱۳۸.
  7. بیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران و زورخانه، 1337ش، ص۱۱۴.
  8. کاشفی، فتوت‌نامهٔ سلطانی،1350ش، ص۳۰۷.
  9. جامی، نفحات‌الانس، 1370ش، ص۵۰۴.
  10. هدایت، ریاض‌العارفین، 1344ش، ص۱۹۷.
  11. اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، 1363ش، ج۲، ص۶۲۰؛ نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، 1344ش، ج۲، ص۷۷۰؛ بیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران و زورخانه، 1337ش، ص۱۱۲.
  12. «پوریای ولی کیست و حرم او در کجاست؟»، سایت خبرآنلاین، تاریخ درج مطلب: 22 خرداد 1390ش.
  13. گازرگاهی، مجالس‌العشاق، 1375ش، ص۱۳۸–۱۴۰؛ بیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران و زورخانه، 1337ش، ص۱۱۳–۱۱۵.
  14. زرین‌کوب، جست‌وجو در تصوف ایران، ۱۳۷۶ش، ص۳۵۲.
  15. بدخشی، خلاصةالمناقب، 1374ش، ص۷۳.
  16. زرین‌کوب، جست‌وجو در تصوف ایران، 1376ش، ص۳۵۳.
  17. کربن، آیین جوانمردی، 1363ش، ص۶؛ مسکوب، مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار، 1342ش، ص۸۵–۸۶.
  18. بیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران و زورخانه، 1337ش، ص۲۶، ۱۱۲، ۳۴۹ به بعد؛ عباسی، تاریخ کشتی ایران، 1374ش، ج ۱، ص۲۶–۴۷؛ انصاف‌پور، تاریخ و فرهنگ زورخانه، 1353ش، ص۵۵–۶۸.
  19. آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، 1408ق، ج۹، ص۱۵۹؛ منزوی، فهرست نسخه‌های خطی، 1377ش، ج۹، ص۲۰۱۸؛ قدارُف، «پهلوان محمود پوریای ولی»، ص۱۵۱.
  20. محجوب، خاکستر هستی، 1378ش، ص۴۰۵.
  21. مختاری و صابر، میراث پهلوانی، 1381ش، ص۵۹.
  22. مختاری و صابر، میراث پهلوانی، 1381ش، ص۶۷.
  23. «پهلوان پوریای ولی»، وب سایت ویستا، تاریخ بازدید: 3 مهر 1400ش.
  24. محجوب، خاکستر هستی، 1378ش، ص۴۰۵.
  25. ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، 1388ش، ج۱، ص۷۲۲.
  26. عینلو، «پوریای ولی کیست؟»، سایت گردشگری، تاریخ درج مطلب: 10 تیر 1398ش.
  • آذرنیوش، زهرا، «پوریای ولی که بود؛ زندگینامه، اتفاقات مهم و علت مرگ»، سایت کجارو، تاریخ درج مطلب: ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ش.
  • آقا بزرگ تهرانی، محمدحسن، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
  • اعتماد السلطنه، محمدحسن، تاریخ منتظم ناصری، به کوشش محمد اسماعیل رضوانی، تهران، دن‍ی‍ای ک‍ت‍اب، ۱۳۶۳ش.
  • انصاف‌پور، غلامرضا، تاریخ و فرهنگ زورخانه، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر مرکز مردم‌شناسی ایران، ۱۳۵۳ش.
  • آذر بیگدلی، لطفعلی، آتشکده، به‌کوشش جعفر شهیدی، تهران، چاپ افست، ۱۳۳۷ش.
  • بدخشی، نورالدین جعفر، خلاصة المناقب، به‌کوشش اشرف ظفر، اسلام‌آباد، مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، ۱۳۷۴ش.
  • بیضایی، حسین، تاریخ ورزش باستانی ایران و زورخانه، تهران، چاپخانه حیدری، ۱۳۳۷ش.
  • «پهلوان پوریای ولی»، سایت ویستا، تاریخ بازدید: ۳ مهر ۱۴۰۰ش.
  • جامی، عبدالرحمان، نفحات‌الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، چاپ محمود عابدی، ۱۳۷۰ش.
  • ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی، تهران، معین، ۱۳۸۸ش.
  • زرین‌کوب، عبدالحسین، جست‌وجو در تصوف ایران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۶ش.
  • عباسی، مهدی، تاریخ کشتی ایران، تهران، سپاس، ۱۳۷۴ش.
  • قدارُف، رحمان بردی، «پهلوان محمود پوریای ولی»، در فصلنامه نامهٔ فرهنگ، شماره ۲۷، پاییز ۱۳۷۶ش.
  • کاشفی، حسین، فتوت‌نامهٔ سلطانی، تهران، چاپ محمدجعفر محجوب، ۱۳۵۰ش.
  • کربن، هانری، آیین جوانمردی، ترجمهٔ احسان نراقی، تهران، نشر نو، ۱۳۶۳ش.
  • گازرگاهی، امیر کمال‌الدین حسین، مجالس العشاق، تهران، زرین، ۱۳۷۵ش.
  • محجوب، محمدجعفر، خاکستر هستی، تهران، انتشارات مروارید، ۱۳۷۸ش.
  • مختاری، ابراهیم و هدی صابر، میراث پهلوانی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۱ش.
  • مسکوب، شاهرخ، مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۴۲ش.
  • مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه أو اللقب، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۹ش.
  • منزوی، احمد، فهرست نسخه‌های خطی، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۷ش.
  • نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، تهران، فروغی، ۱۳۴۴ش.
  • هدایت، رضاقلی، ریاض العارفین، به کوشش مهرعلی گرکانی، تهران، کتابفروشی محمودی، ۱۳۴۴ش.
  • عینلو، رقیه، «پوریای ولی کیست؟»، سایت گردشگری، تاریخ درج مطلب: ۱۰ تیر ۱۳۹۸ش.
  • «پوریای ولی کیست و حرم او در کجاست؟»، سایت خبرآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۲۲ خرداد ۱۳۹۰ش.