پیشنویس:دارچین: تفاوت میان نسخهها
imported>محمدمهدی محمدی اصلاح ارقام |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:دارچین.jpg | [[پرونده:دارچین.jpg|thumb|دارچین]] | ||
{{درشت|'''دارچین'''}}؛ داروی گیاهی و ادویهٔ معطر | |||
دارچین، ادویهای با پیشینه کهن و از پوست خشکشده شاخههای درختی همیشهسبز است که در مناطق گرمسیری مانند سریلانکا، چین و هندوستان رشد میکند. این گیاه، علاوه بر عطر و طعم مطبوع در خوراکها، دارای خواص درمانی فراوانی است؛ از تقویت معده و قلب و درمان سرفه گرفته تا محافظت مغز و کاهش خطر آلزایمر. دارچین در فرهنگ غذایی ایرانی جایگاه ویژهای دارد و در | دارچین، ادویهای با پیشینه کهن و از پوست خشکشده شاخههای درختی همیشهسبز است که در مناطق گرمسیری مانند سریلانکا، چین و هندوستان رشد میکند. این گیاه، علاوه بر عطر و طعم مطبوع در خوراکها، دارای خواص درمانی فراوانی است؛ از تقویت معده و قلب و درمان سرفه گرفته تا محافظت مغز و کاهش خطر آلزایمر. دارچین در فرهنگ غذایی ایرانی جایگاه ویژهای دارد و در [[چای]]، [[شلهزرد]]، [[حلیم]] و غذاهای آیینی و [[نذری]] بهکار میرود و ترکیب آن با عسل، [[زیره]] و [[زنجبیل]] نیز خواص دارویی متنوعی دارد. این ادویه نهتنها خوراکی بلکه دارویی با ارزش و نمادی از سنت و فرهنگ ایرانی است. | ||
==معرفی دارچین== | ==معرفی دارچین== | ||
دارچین، پوست خشک | [[پرونده:دارچین۱.jpg|جایگزین=پرورش بوته دارچین در گلخانه|بندانگشتی|پرورش بوته دارچین در گلخانه]] | ||
دارچین، پوست خشک شدهٔ شاخههای درختی است که بیشتر در مناطق گرمسیری مانند [[چین]] و هندوستان، بهخصوص در مناطق جنوبی آن یعنی سریلانکا میروید. این درخت، از نوع درختان همیشه سبز با گلهای خوشهای سفید است. دارچین را بهعنوان یک ادویه بسیار خوشبو یا داروی گیاهی، بهصورت تکههای چوب کوچک و نازک یا بهصورت پودر شده در خوراکها استفاده میکنند.<ref>[https://www.vajehyab.com/moein/دارچین معین، فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه دارچین.]</ref> واژه دارچین در زبان عربی بهصورت «دارصینی»، در زبان ارمنی «دری چنیگ»<ref>Hübschmann, Armenische Grammatik, 1895, p137.</ref> و در [[زبان فارسی]] میانه «داری چنیگ» تلفظ میشود. این گیاه در [[هند]] به نام «لالجین» و در اندونزی به نام «کایومانیس» بهمعنای چوب شیرین است. | |||
==پیشینه دارچین== | ==پیشینه دارچین== | ||
دارچین از ادویههایی است که از دیرباز مورد استفاده بشر بوده است. آثاری از این گیاه، در مقابر عهد فراعنه در مصر و در عهد عتیق دیده شده است.<ref>غافقی، | دارچین از ادویههایی است که از دیرباز مورد استفاده بشر بوده است. آثاری از این گیاه، در مقابر عهد فراعنه در مصر و در عهد عتیق دیده شده است.<ref>غافقی، جامعالمفردات، ۱۹۴۰م، ص471 و 475.</ref> محققان گذشته در کتب داروشناسی کهن نیز به بررسی این داروی گیاهی و فواید طبی و خوراکی آن پرداختهاند. برای مثال ابومنصور موفق هروی بخشی از کتاب داروشناسی خود را در ۳۷۰–۳۸۰ق به دارچین اختصاص داده است.<ref>ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، ۱۳۴۶ش، ص154.</ref> ابنسینا، دارچین را به چند دستهٔ خوب یا سیاه، سفید، مایل به سبز، دروغین و زنگی تقسیم کرده است.<ref>ابنسینا، قانون، ج2، 1۳۷۰ش، ص115 و 116.</ref> | ||
==درخت دارچین== | ==درخت دارچین== | ||
درخت دارچین که تا ۷ متر ارتفاع دارد درختی است که از تمام قسمتهای آن، بوی خوشی به مشام میرسد. برای | [[پرونده:دارچین۳.jpg|جایگزین=برداشت دارچین|بندانگشتی|برداشت دارچین]] | ||
درخت دارچین که تا ۷ متر ارتفاع دارد درختی است که از تمام قسمتهای آن، بوی خوشی به مشام میرسد. برای تهیهٔ دارچین، شاخههای تازه و بلند این درخت را قبل از آنکه سخت شوند، بریده و چند روزی زیر نور آفتاب قرار میدهند. پس از آنکه پوست رویهٔ این شاخهها جدا و پیچیده شد، پوستهها را جدا میکنند.<ref>عقیلی علوی شیرازی، مخزن الادویة، ۱۳۷۱ش، ص۴۱۰.</ref> | |||
==خواص درمانی دارچین== | ==خواص درمانی دارچین== | ||
برای دارچین فواید طبی زیادی را عنوان میکنند، از جمله: برخورداری از طبیعت گرم و شادیبخش، افزایش قدرت دید و تقویت چشم، رفع درد رحم و رعشه، تقویت معده و قلب، خشک کردن جراحات، بهبود درد مفاصل، پادزهر حشرات موذی،<ref>کاسانی، ترجمه و تحریر کهن فارسی | برای دارچین فواید طبی زیادی را عنوان میکنند، از جمله: برخورداری از طبیعت گرم و شادیبخش، افزایش قدرت دید و تقویت چشم، رفع درد رحم و رعشه، تقویت معده و قلب، خشک کردن جراحات، بهبود درد مفاصل، پادزهر حشرات موذی،<ref>کاسانی، ترجمه و تحریر کهن فارسی الصیدنهٔ بیرونی، ۱۳۵۸ش، ص۲.</ref> مداوای اگزما، رفع لرزه مفاصل، زکام سر و پالایش دماغ، رفع درد گوش، علاج آبمروارید چشم، درمان سرفه و پاکسازی سینه، تقویت کبد و معده.<ref>ابنسینا، قانون، ج2، 1۳۷۰ش، ص116.</ref> | ||
همچنین، ترکیب دارچین و زیره را برای علاج بواسیر، ترکیب آن با روغن زیتون، موم و زرده [[تخممرغ]] را برای درمان کلیه و نیز ترکیب دارچین و [[زنجبیل]] را برای درمان نفخ و درد مفاصل مؤثر میدانند.<ref>جرجانی، ذخیرهٔ خوارزمشاهی، کتاب چهارم و پنجم، ۱۳۸۲ش، ص51.</ref> تحقیقات در رابطه با فواید این گیاه دارویی هنوز پابرجا است و دانشمندان در تحقیقات خود ثابت کردهاند که دارچین حاوی ترکیبات عالی برای محافظت از مغز است که ضمن ممانعت از تجمع پروتئین آسیبرسان در مغز، از بروز آلزایمر در افراد جلوگیری میکنند. همچنین ترکیب دارچین و عسل برای درمان چاقی مؤثر است زیرا از یک طرف، این ترکیب اشتها را کاهش میدهد و از طرف دیگر چربیسوز است. از دیگر آثار طبی دارچین، خاصیت ضددیابتی آن است. | |||
==مصرف غذایی دارچین== | ==مصرف غذایی دارچین== | ||
چای دارچین که از ترکیب دارچین و چای حاصل میشود از قدیم در میان ایرانیان محبوبیت داشته است. در بساط چایخانهها و قهوهخانهها، این | [[پرونده:دارچین۲.jpg|جایگزین=برداشت دارچین در تیهاگودا، جنوب کلمبو، پایتخت سریلانکا|بندانگشتی|برداشت دارچین در تیهاگودا، شهری کوچک در ۱۶۰ کیلومتری جنوب کلمبو، پایتخت سریلانکا]] | ||
چای دارچین که از ترکیب دارچین و [[چای]] حاصل میشود از قدیم در میان ایرانیان محبوبیت داشته است. در بساط چایخانهها و قهوهخانهها، این ادویهٔ خوشبو و شادیبخش همواره پرطرفدار بوده است.<ref>فلاندن، سفرنامه، ۱۳۵۶ش، ص۲۵۳؛ پایندهٔ لنگرودی، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، ۱۳۵۵ش، ص۹۳.</ref> استفاده از دارچین در تزئین [[شلهزرد]]، [[حلیم]] و سایر غذاهای [[نذری]] و آیینی نیز کاربرد دارد.<ref>شاردن، سیاحتنامه، ج2، ۱۳۳۵–۱۳۳۶ش، ص245؛ ج4، ص267 و 268.</ref> برای مثال، در مراسم بزرگداشت پیشوایان دینی، زنان ایرانی، اسامی آن امام یا امامزاده را با دارچین روی نذریهای خود مینویسند. علاوه بر آن، نوعی غذا به نام آردروغن در میان عشایر ایران مرسوم است که از دارچین درست میشود.<ref>توکلی، ایل باصری از ترناس تا لَهباز، تهران، هفت، ۱۳۷۹ش، ص۲۳۱.</ref> [[آش]] آبادانی میبدیها،<ref>جانباللهی، چهل گفتار در مردمشناسی میبد، ۱۳۸۵ش، ص۷۹.</ref> [[رنگینک]] (نوعی حلوای نذری)<ref>مظلومزاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، ۱۳۸۳ش، ص۲۰۴.</ref> و بسیاری از غذاهای مشهور ایرانی با استفاده از دارچین، خوشرنگ، معطر و زیبا میشوند.<ref>باورچی بغدادی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، ۱۳۶۰ش، ص۵۳ و 56 و 57.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{آغاز منابع}} | {{آغاز منابع}} | ||
*ابنسینا، قانون، | * ابنسینا، قانون، ترجمهٔ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، سروش، ۱۳۷۰ش. | ||
*ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، بهتحقیق احمد بهمنیار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش. | * ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، بهتحقیق احمد بهمنیار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش. | ||
*باورچی بغدادی، محمدعلی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، کارنامه و | * باورچی بغدادی، محمدعلی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، کارنامه و مادة الحیاة (متن دو رساله در آشپزی از دورهٔ صفوی)، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، سروش، ۱۳۶۰ش. | ||
* | * پایندهٔ لنگرودی، محمود، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۵ش. | ||
*توکلی، غلامرضا، ایل باصری از ترناس تا لَهباز، تهران، هفت، ۱۳۷۹ش. | * توکلی، غلامرضا، ایل باصری از ترناس تا لَهباز، تهران، هفت، ۱۳۷۹ش. | ||
*جانباللهی، | * جانباللهی، محمدسعید، چهل گفتار در مردمشناسی میبد، تهران، گنجینه هنر، ۱۳۸۵ش. | ||
*جرجانی، اسماعیل، | * جرجانی، اسماعیل، ذخیرهٔ خوارزمشاهی، بهتحقیق محمدرضا محرری، تهران، دانشگاه علوم پزشکی ایران، ۱۳۸۲ش. | ||
*شاردن، ژان، سیاحتنامه، | * شاردن، ژان، سیاحتنامه، ترجمهٔ محمد عباسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۳۵–۱۳۳۶ش. | ||
*عقیلی علوی شیرازی، محمدحسین، مخزن الادویة، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۱ش. | * عقیلی علوی شیرازی، محمدحسین، مخزن الادویة، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۱ش. | ||
*غافقی، احمد، جامعالمفردات، به انتخاب ابنعبری، بهتحقیق ماکس مایرهف و جورجی صبحی، قاهره،]بینا[، ۱۹۴۰م. | * غافقی، احمد، جامعالمفردات، به انتخاب ابنعبری، بهتحقیق ماکس مایرهف و جورجی صبحی، قاهره،]بینا[، ۱۹۴۰م. | ||
*کاسانی، ابوبکر، ترجمه و تحریر کهن فارسی الصیدنۀ بیرونی، بهتحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، ]بینا[، ۱۳۵۸ش. | *کاسانی، ابوبکر، ترجمه و تحریر کهن فارسی الصیدنۀ بیرونی، بهتحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، ]بینا[، ۱۳۵۸ش. | ||
*فلاندن، اوژن، سفرنامه، ترجمۀ حسین | *فلاندن، اوژن، سفرنامه، ترجمۀ حسین نورصادقی، تهران، اشراقی، ۱۳۵۶ش. | ||
*معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۱۴ مهر ۱۴۰۰ش. | *معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۱۴ مهر ۱۴۰۰ش. | ||
*مظلومزاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، نشر کازرونیه، ۱۳۸۳ش. | *مظلومزاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، نشر کازرونیه، ۱۳۸۳ش. | ||
*Hübschmann, Heinrich, Armenische Grammatik, Leipzig, 1895. | *Hübschmann, Heinrich, Armenische Grammatik, Leipzig, 1895. | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
{{گیاهان دارویی-افقی}} | |||
[[رده:گیاهان دارویی]] | |||
[[رده:ادویهجات]] | |||
{{#seo: | |||
|title=دارچین چیست؟ خواص درمانی، کاربردها و جایگاه در طب سنتی - ویکی زندگی | |||
|title_mode=Replaced Title | |||
|keywords=دارچین, خواص دارچین, دمنوش دارچین, دارچین و لاغری, ادویه جات, طب سنتی | |||
|description=دارچین، ادویهای کهن با خواص درمانی فراوان برای قلب و مغز است. با کاربردهای این گیاه دارویی در طب سنتی، فرهنگ غذایی ایران و ترکیبهای مفید آن آشنا شوید - ویکی زندگی | |||
}} | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۵۰

دارچین؛ داروی گیاهی و ادویهٔ معطر
دارچین، ادویهای با پیشینه کهن و از پوست خشکشده شاخههای درختی همیشهسبز است که در مناطق گرمسیری مانند سریلانکا، چین و هندوستان رشد میکند. این گیاه، علاوه بر عطر و طعم مطبوع در خوراکها، دارای خواص درمانی فراوانی است؛ از تقویت معده و قلب و درمان سرفه گرفته تا محافظت مغز و کاهش خطر آلزایمر. دارچین در فرهنگ غذایی ایرانی جایگاه ویژهای دارد و در چای، شلهزرد، حلیم و غذاهای آیینی و نذری بهکار میرود و ترکیب آن با عسل، زیره و زنجبیل نیز خواص دارویی متنوعی دارد. این ادویه نهتنها خوراکی بلکه دارویی با ارزش و نمادی از سنت و فرهنگ ایرانی است.
معرفی دارچین
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
دارچین، پوست خشک شدهٔ شاخههای درختی است که بیشتر در مناطق گرمسیری مانند چین و هندوستان، بهخصوص در مناطق جنوبی آن یعنی سریلانکا میروید. این درخت، از نوع درختان همیشه سبز با گلهای خوشهای سفید است. دارچین را بهعنوان یک ادویه بسیار خوشبو یا داروی گیاهی، بهصورت تکههای چوب کوچک و نازک یا بهصورت پودر شده در خوراکها استفاده میکنند.[۱] واژه دارچین در زبان عربی بهصورت «دارصینی»، در زبان ارمنی «دری چنیگ»[۲] و در زبان فارسی میانه «داری چنیگ» تلفظ میشود. این گیاه در هند به نام «لالجین» و در اندونزی به نام «کایومانیس» بهمعنای چوب شیرین است.
پیشینه دارچین
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دارچین از ادویههایی است که از دیرباز مورد استفاده بشر بوده است. آثاری از این گیاه، در مقابر عهد فراعنه در مصر و در عهد عتیق دیده شده است.[۳] محققان گذشته در کتب داروشناسی کهن نیز به بررسی این داروی گیاهی و فواید طبی و خوراکی آن پرداختهاند. برای مثال ابومنصور موفق هروی بخشی از کتاب داروشناسی خود را در ۳۷۰–۳۸۰ق به دارچین اختصاص داده است.[۴] ابنسینا، دارچین را به چند دستهٔ خوب یا سیاه، سفید، مایل به سبز، دروغین و زنگی تقسیم کرده است.[۵]
درخت دارچین
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
درخت دارچین که تا ۷ متر ارتفاع دارد درختی است که از تمام قسمتهای آن، بوی خوشی به مشام میرسد. برای تهیهٔ دارچین، شاخههای تازه و بلند این درخت را قبل از آنکه سخت شوند، بریده و چند روزی زیر نور آفتاب قرار میدهند. پس از آنکه پوست رویهٔ این شاخهها جدا و پیچیده شد، پوستهها را جدا میکنند.[۶]
خواص درمانی دارچین
[ویرایش | ویرایش مبدأ]برای دارچین فواید طبی زیادی را عنوان میکنند، از جمله: برخورداری از طبیعت گرم و شادیبخش، افزایش قدرت دید و تقویت چشم، رفع درد رحم و رعشه، تقویت معده و قلب، خشک کردن جراحات، بهبود درد مفاصل، پادزهر حشرات موذی،[۷] مداوای اگزما، رفع لرزه مفاصل، زکام سر و پالایش دماغ، رفع درد گوش، علاج آبمروارید چشم، درمان سرفه و پاکسازی سینه، تقویت کبد و معده.[۸]
همچنین، ترکیب دارچین و زیره را برای علاج بواسیر، ترکیب آن با روغن زیتون، موم و زرده تخممرغ را برای درمان کلیه و نیز ترکیب دارچین و زنجبیل را برای درمان نفخ و درد مفاصل مؤثر میدانند.[۹] تحقیقات در رابطه با فواید این گیاه دارویی هنوز پابرجا است و دانشمندان در تحقیقات خود ثابت کردهاند که دارچین حاوی ترکیبات عالی برای محافظت از مغز است که ضمن ممانعت از تجمع پروتئین آسیبرسان در مغز، از بروز آلزایمر در افراد جلوگیری میکنند. همچنین ترکیب دارچین و عسل برای درمان چاقی مؤثر است زیرا از یک طرف، این ترکیب اشتها را کاهش میدهد و از طرف دیگر چربیسوز است. از دیگر آثار طبی دارچین، خاصیت ضددیابتی آن است.
مصرف غذایی دارچین
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
چای دارچین که از ترکیب دارچین و چای حاصل میشود از قدیم در میان ایرانیان محبوبیت داشته است. در بساط چایخانهها و قهوهخانهها، این ادویهٔ خوشبو و شادیبخش همواره پرطرفدار بوده است.[۱۰] استفاده از دارچین در تزئین شلهزرد، حلیم و سایر غذاهای نذری و آیینی نیز کاربرد دارد.[۱۱] برای مثال، در مراسم بزرگداشت پیشوایان دینی، زنان ایرانی، اسامی آن امام یا امامزاده را با دارچین روی نذریهای خود مینویسند. علاوه بر آن، نوعی غذا به نام آردروغن در میان عشایر ایران مرسوم است که از دارچین درست میشود.[۱۲] آش آبادانی میبدیها،[۱۳] رنگینک (نوعی حلوای نذری)[۱۴] و بسیاری از غذاهای مشهور ایرانی با استفاده از دارچین، خوشرنگ، معطر و زیبا میشوند.[۱۵]
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ معین، فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه دارچین.
- ↑ Hübschmann, Armenische Grammatik, 1895, p137.
- ↑ غافقی، جامعالمفردات، ۱۹۴۰م، ص471 و 475.
- ↑ ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، ۱۳۴۶ش، ص154.
- ↑ ابنسینا، قانون، ج2، 1۳۷۰ش، ص115 و 116.
- ↑ عقیلی علوی شیرازی، مخزن الادویة، ۱۳۷۱ش، ص۴۱۰.
- ↑ کاسانی، ترجمه و تحریر کهن فارسی الصیدنهٔ بیرونی، ۱۳۵۸ش، ص۲.
- ↑ ابنسینا، قانون، ج2، 1۳۷۰ش، ص116.
- ↑ جرجانی، ذخیرهٔ خوارزمشاهی، کتاب چهارم و پنجم، ۱۳۸۲ش، ص51.
- ↑ فلاندن، سفرنامه، ۱۳۵۶ش، ص۲۵۳؛ پایندهٔ لنگرودی، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، ۱۳۵۵ش، ص۹۳.
- ↑ شاردن، سیاحتنامه، ج2، ۱۳۳۵–۱۳۳۶ش، ص245؛ ج4، ص267 و 268.
- ↑ توکلی، ایل باصری از ترناس تا لَهباز، تهران، هفت، ۱۳۷۹ش، ص۲۳۱.
- ↑ جانباللهی، چهل گفتار در مردمشناسی میبد، ۱۳۸۵ش، ص۷۹.
- ↑ مظلومزاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، ۱۳۸۳ش، ص۲۰۴.
- ↑ باورچی بغدادی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، ۱۳۶۰ش، ص۵۳ و 56 و 57.
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ابنسینا، قانون، ترجمهٔ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، سروش، ۱۳۷۰ش.
- ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، بهتحقیق احمد بهمنیار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش.
- باورچی بغدادی، محمدعلی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، کارنامه و مادة الحیاة (متن دو رساله در آشپزی از دورهٔ صفوی)، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، سروش، ۱۳۶۰ش.
- پایندهٔ لنگرودی، محمود، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۵ش.
- توکلی، غلامرضا، ایل باصری از ترناس تا لَهباز، تهران، هفت، ۱۳۷۹ش.
- جانباللهی، محمدسعید، چهل گفتار در مردمشناسی میبد، تهران، گنجینه هنر، ۱۳۸۵ش.
- جرجانی، اسماعیل، ذخیرهٔ خوارزمشاهی، بهتحقیق محمدرضا محرری، تهران، دانشگاه علوم پزشکی ایران، ۱۳۸۲ش.
- شاردن، ژان، سیاحتنامه، ترجمهٔ محمد عباسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۳۵–۱۳۳۶ش.
- عقیلی علوی شیرازی، محمدحسین، مخزن الادویة، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۱ش.
- غافقی، احمد، جامعالمفردات، به انتخاب ابنعبری، بهتحقیق ماکس مایرهف و جورجی صبحی، قاهره،]بینا[، ۱۹۴۰م.
- کاسانی، ابوبکر، ترجمه و تحریر کهن فارسی الصیدنۀ بیرونی، بهتحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، ]بینا[، ۱۳۵۸ش.
- فلاندن، اوژن، سفرنامه، ترجمۀ حسین نورصادقی، تهران، اشراقی، ۱۳۵۶ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۱۴ مهر ۱۴۰۰ش.
- مظلومزاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، نشر کازرونیه، ۱۳۸۳ش.
- Hübschmann, Heinrich, Armenische Grammatik, Leipzig, 1895.