پیشنویس:عفاف: تفاوت میان نسخهها
imported>محمدمهدی محمدی بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:تربیت_جنسی.jpg|جایگزین=امتناع الهه منصوریان ووشوکار ایرانی از دست دادن با مرد کرهای در زمان توزیع مدال|بندانگشتی|امتناع الهه منصوریان ووشوکار ایرانی از دست دادن با مرد کرهای در زمان توزیع مدال]] | |||
عفاف از «عَفَّ» به معنای خودداری و امتناع از چیزی است.<ref>فیومی، المصباح | {{درشت|'''عفاف'''}}، خویشتنداری در برابر تمایلات افراطی نفس بهویژه در امور جنسی | ||
عفاف و پاکدامنی، یک حالت | عفاف از «عَفَّ» به معنای خودداری و امتناع از چیزی است.<ref>فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، 1414ق، ص418.</ref> برخی واژهشناسان عفاف را بهطور کلی به معنای خودداری از حرام معنا کردهاند.<ref>فراهیدی، العین، 1409 ق، ج 1، ص 92، طریحی، مجمع البحرین، 1375ش، ج5، ص101.</ref> ابنفارس آن را به معنای خودداری از فعل قبیح یا منع از هر آنچه سزاوار نیست معنا کرده است.<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، 1404ق، ج4، ص3.</ref> [[عفت]] به معنی مناعت هم بیان میشود؛ بدین صورت که باید آدمی را از غلبهٔ [[شهوت]] باز بدارد؛ پس باید عفیف، خودنگهدار و با مناعت باشد.<ref>قرشی، قاموس قرآن، 1412ق، ج5، ص18.</ref> عفاف در معنای خاص، حاصل شدن حالتی برای نفس و جان آدمی است که به وسیله آن از غلبه و تسلط شهوت جلوگیری میشود.<ref>راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، 1412ق، ص573.</ref> | ||
== تمایز مفهومی عفاف و حجاب == | عفاف و پاکدامنی، یک حالت نفسانی است؛ یعنی رام بودن قوه شهوانی تحت حکومت عقل و [[ایمان]]، تحت تأثیر قوه شهوانی نبودن، شَرَه نداشتن.<ref>مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، 1373ش، ص104.</ref> نراقی بیان داشته است که عفت یعنی قوه شهویه در خوردن و نکاح (امور جنسی) از حیث کم و کیف فرمانبردار عقل باشد و از آنچه عقل نهی میکند بپرهیزد و این همان حد اعتدال مورد پسند عقل و شرع است؛<ref>فاضل نراقی، جامع السعادات، بیتا، ص17.</ref> | ||
حجب و حجاب هر دو مصدر و به | |||
بنابراین عفت، یک مفهوم عام به معنای [[خویشتنداری جنسی|خویشتنداری]] در برابر هرگونه تمایل افراطی نفسانی و یک مفهوم خاص به معنای خودداری از تمایلات افراطی جنسی است.<ref>قاضیزاده و احمدی سلمانی، «عفاف در قرآن با نگاهی به روایات»، 1386ش، ص92.</ref> | |||
بنابر پیشگفتهها حجاب امری بیرونی و ظاهری و عفاف ناظر به تمایلات و خواستههای درونی است. | |||
== تمایز مفهومی عفاف و حیاء == | ==تمایز مفهومی عفاف و حجاب== | ||
حیاء از | حجب و [[حجاب]] هر دو مصدر و به معنی پنهان کردن و منع از دخول است. حجاب به معنی پرده نیز بیان میشود.<ref>قرشی، قاموس قرآن، 1412ق، ج2، ص103.</ref> همچنین به معنی پوشش<ref>ابن منظور، لسان العرب، 1414ق، ج۱، ص۲۹۸.</ref> و چیزی است که میان بیننده و آنچه میبیند، حائل است.<ref>طریحی، مجمع البحرین، 1375ش، ج۲، ص۳۴.</ref> بنابر پیشگفتهها حجاب امری بیرونی و ظاهری و عفاف ناظر به تمایلات و خواستههای درونی است. | ||
[[حیا]] و عفت دو صفت نفسانی و از فطریات انسانیاند که از حیث معنایی ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و حتی در مواردی به جای هم کاربست دارند. در روایتی عفت و حیا قرین و همنشین هم بیان شدهاند.<ref> | ==تمایز مفهومی عفاف و حیاء== | ||
کوتاه سخن اینکه عفت و حیا پیوندی نزدیک با یکدیگر دارند؛ گرچه تفاوتهای اندکی میتوان میان | حیاء از ریشهٔ «حیی»<ref>راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، 1412ق، ص268.</ref> یا «حیو» به معنای شرم<ref>قرشی، قاموس قرآن، 1412ق، ج2، ص215.</ref> و گرفتگی نفس از زشتیها و ترک آن به جهت زشتی آن است.<ref>راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، 1412ق، ص270.</ref> از دیگر سو به معنی انقباض (گرفتگی) و انزوا (دوری گزینی) از کار زشت، به جهت [[ترس]] از مذمت مردم نیز بیان میشود.<ref>طریحی، مجمع البحرین، 1375ش، ج1، ص116.</ref> [[حیا]] و عفت دو صفت نفسانی و از [[فطرت|فطریات]] انسانیاند که از حیث معنایی ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و حتی در مواردی به جای هم کاربست دارند. در روایتی عفت و حیا قرین و همنشین هم بیان شدهاند.<ref>تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، 1410ق، ص38.</ref> | ||
علامه طباطبایی نیز در تفسیر آیهٔ «فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَی اسْتِحْیَاء…»<ref>سوره قصص، آیه 28.</ref> که مواجههٔ موسی و دختر شعیب را بیان میدارد، استحیاء را به معنای عفت و نجابت در طرز راه رفتن بیان کرده است؛<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1390ق، ج16، ص26.</ref> اما برخی روایات تفاوتهایی برای این دو ذکر کردهاند. [[امام علی]] میوه و نتیجهٔ حیا را عفت دانسته<ref>تمیمی آمدی، غررالحکم و درر الکلم، 1410ق، ص257.</ref> و در روایتی دیگر سبب و علت عفت، حیا ذکر شده است؛<ref>تمیمی آمدی، غررالحکم و درر الکلم، 1410ق، ص257.</ref> بنابراین میتوان عفت را مقدمهٔ کسب حیا دانست. | |||
در حدیثی دیگر نیز [[امام صادق]] حیا، عفاف و سکوت را از نشانههای ایمان برشمردهاند<ref>مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، 1403ق، ج68، ص329.</ref> و این بدین معناست که تمایزی میان حیا و عفت قائل شدهاند.کوتاه سخن اینکه عفت و حیا پیوندی نزدیک با یکدیگر دارند؛ گرچه تفاوتهای اندکی میتوان میان آن دو یافت ولی در مجموع هر دو به معنای ترک و خودداری از کارهای حرام و ناپسند است. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | |||
{{آغاز منابع}} | |||
* قرآن | |||
* ابنفارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قم، انتشارات مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ق. | |||
* ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، انتشارات دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع- دار صادر، ۱۴۱۴ق. | |||
* تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و درر الکلم، محقق: مهدی رجایی، قم، دارالکتاب الاسلامی، ۱۴۱۰ق. | |||
* راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، تحقیق: صفوان عدنان داوودی، بیروت، انتشارات دار الشامیة، چ اول، ۱۴۱۲ق. | |||
* طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق. | |||
* طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، تحقیق: احمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش. | |||
* فاضل نراقی، محمدمهدی بن أبیذر، جامع السعادات، تصحیح و تعلیقات سید محمد کلانتر مقدمة شیخ محمدرضا مظفر، انتشارات اعلمی، بیروت، بیتا. | |||
* فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، قم، هجرت، ۱۴۰۹ق. | |||
* فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، مؤسسه دار الهجره، ۱۴۱۴ق. | |||
* قاضیزاده، کاظم، و احمدی سلمانی، سید علی، «عفاف در قرآن با نگاهی به روایات»، مطالعات راهبردی زنان (کتاب زنان)، ۱۳۸۶ش، سال نهم، شماره ۳۶. | |||
* قرشی، علیاکبر، قاموس قرآن، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۱۲ق. | |||
* مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعة لدُرر أخبار الأئمة الأطهار، تهران، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق. | |||
* مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۷۳ش. | |||
{{پایان منابع}} | |||
{{زنان-افقی}} | |||
{{اخلاق-افقی}} | |||
[[رده:اخلاق توصیفی]] | |||
[[رده:اخلاق جنسیت]] | |||
[[رده: | |||
[[رده:فضائل اخلاقی]] | [[رده:فضائل اخلاقی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۲۷

عفاف، خویشتنداری در برابر تمایلات افراطی نفس بهویژه در امور جنسی
عفاف از «عَفَّ» به معنای خودداری و امتناع از چیزی است.[۱] برخی واژهشناسان عفاف را بهطور کلی به معنای خودداری از حرام معنا کردهاند.[۲] ابنفارس آن را به معنای خودداری از فعل قبیح یا منع از هر آنچه سزاوار نیست معنا کرده است.[۳] عفت به معنی مناعت هم بیان میشود؛ بدین صورت که باید آدمی را از غلبهٔ شهوت باز بدارد؛ پس باید عفیف، خودنگهدار و با مناعت باشد.[۴] عفاف در معنای خاص، حاصل شدن حالتی برای نفس و جان آدمی است که به وسیله آن از غلبه و تسلط شهوت جلوگیری میشود.[۵]
عفاف و پاکدامنی، یک حالت نفسانی است؛ یعنی رام بودن قوه شهوانی تحت حکومت عقل و ایمان، تحت تأثیر قوه شهوانی نبودن، شَرَه نداشتن.[۶] نراقی بیان داشته است که عفت یعنی قوه شهویه در خوردن و نکاح (امور جنسی) از حیث کم و کیف فرمانبردار عقل باشد و از آنچه عقل نهی میکند بپرهیزد و این همان حد اعتدال مورد پسند عقل و شرع است؛[۷]
بنابراین عفت، یک مفهوم عام به معنای خویشتنداری در برابر هرگونه تمایل افراطی نفسانی و یک مفهوم خاص به معنای خودداری از تمایلات افراطی جنسی است.[۸]
تمایز مفهومی عفاف و حجاب
[ویرایش | ویرایش مبدأ]حجب و حجاب هر دو مصدر و به معنی پنهان کردن و منع از دخول است. حجاب به معنی پرده نیز بیان میشود.[۹] همچنین به معنی پوشش[۱۰] و چیزی است که میان بیننده و آنچه میبیند، حائل است.[۱۱] بنابر پیشگفتهها حجاب امری بیرونی و ظاهری و عفاف ناظر به تمایلات و خواستههای درونی است.
تمایز مفهومی عفاف و حیاء
[ویرایش | ویرایش مبدأ]حیاء از ریشهٔ «حیی»[۱۲] یا «حیو» به معنای شرم[۱۳] و گرفتگی نفس از زشتیها و ترک آن به جهت زشتی آن است.[۱۴] از دیگر سو به معنی انقباض (گرفتگی) و انزوا (دوری گزینی) از کار زشت، به جهت ترس از مذمت مردم نیز بیان میشود.[۱۵] حیا و عفت دو صفت نفسانی و از فطریات انسانیاند که از حیث معنایی ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و حتی در مواردی به جای هم کاربست دارند. در روایتی عفت و حیا قرین و همنشین هم بیان شدهاند.[۱۶]
علامه طباطبایی نیز در تفسیر آیهٔ «فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَی اسْتِحْیَاء…»[۱۷] که مواجههٔ موسی و دختر شعیب را بیان میدارد، استحیاء را به معنای عفت و نجابت در طرز راه رفتن بیان کرده است؛[۱۸] اما برخی روایات تفاوتهایی برای این دو ذکر کردهاند. امام علی میوه و نتیجهٔ حیا را عفت دانسته[۱۹] و در روایتی دیگر سبب و علت عفت، حیا ذکر شده است؛[۲۰] بنابراین میتوان عفت را مقدمهٔ کسب حیا دانست.
در حدیثی دیگر نیز امام صادق حیا، عفاف و سکوت را از نشانههای ایمان برشمردهاند[۲۱] و این بدین معناست که تمایزی میان حیا و عفت قائل شدهاند.کوتاه سخن اینکه عفت و حیا پیوندی نزدیک با یکدیگر دارند؛ گرچه تفاوتهای اندکی میتوان میان آن دو یافت ولی در مجموع هر دو به معنای ترک و خودداری از کارهای حرام و ناپسند است.
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، 1414ق، ص418.
- ↑ فراهیدی، العین، 1409 ق، ج 1، ص 92، طریحی، مجمع البحرین، 1375ش، ج5، ص101.
- ↑ ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، 1404ق، ج4، ص3.
- ↑ قرشی، قاموس قرآن، 1412ق، ج5، ص18.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، 1412ق، ص573.
- ↑ مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، 1373ش، ص104.
- ↑ فاضل نراقی، جامع السعادات، بیتا، ص17.
- ↑ قاضیزاده و احمدی سلمانی، «عفاف در قرآن با نگاهی به روایات»، 1386ش، ص92.
- ↑ قرشی، قاموس قرآن، 1412ق، ج2، ص103.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، 1414ق، ج۱، ص۲۹۸.
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، 1375ش، ج۲، ص۳۴.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، 1412ق، ص268.
- ↑ قرشی، قاموس قرآن، 1412ق، ج2، ص215.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، 1412ق، ص270.
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، 1375ش، ج1، ص116.
- ↑ تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، 1410ق، ص38.
- ↑ سوره قصص، آیه 28.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1390ق، ج16، ص26.
- ↑ تمیمی آمدی، غررالحکم و درر الکلم، 1410ق، ص257.
- ↑ تمیمی آمدی، غررالحکم و درر الکلم، 1410ق، ص257.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، 1403ق، ج68، ص329.
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- قرآن
- ابنفارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قم، انتشارات مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ق.
- ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، انتشارات دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع- دار صادر، ۱۴۱۴ق.
- تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و درر الکلم، محقق: مهدی رجایی، قم، دارالکتاب الاسلامی، ۱۴۱۰ق.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، تحقیق: صفوان عدنان داوودی، بیروت، انتشارات دار الشامیة، چ اول، ۱۴۱۲ق.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
- طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، تحقیق: احمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
- فاضل نراقی، محمدمهدی بن أبیذر، جامع السعادات، تصحیح و تعلیقات سید محمد کلانتر مقدمة شیخ محمدرضا مظفر، انتشارات اعلمی، بیروت، بیتا.
- فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، قم، هجرت، ۱۴۰۹ق.
- فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، مؤسسه دار الهجره، ۱۴۱۴ق.
- قاضیزاده، کاظم، و احمدی سلمانی، سید علی، «عفاف در قرآن با نگاهی به روایات»، مطالعات راهبردی زنان (کتاب زنان)، ۱۳۸۶ش، سال نهم، شماره ۳۶.
- قرشی، علیاکبر، قاموس قرآن، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۱۲ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعة لدُرر أخبار الأئمة الأطهار، تهران، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۷۳ش.